←حبابه و امام حسین{{ع}}
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
*[[سید محسن امین]] نیز مینویسد: گفته شده، امّالندی همان [[حبابه والبیه]] است و بعضی گفتهاند، کنیهاش امّ غانم است ولیکن امّ غانم [[کنیه]] [[زن]] دیگری است<ref>اعیان الشیعه، سید محسن امین، ج۳، ص۴۸۸.</ref><ref>[[عبدالرضا عسکری|عسکری، عبدالرضا]]، [[حبابه والبیه (مقاله)|حبابه والبیه]]، [[اصحاب امام حسن مجتبی (کتاب)| اصحاب امام حسن مجتبی]]، ص ۲۶۲-۲۶۵.</ref>. | *[[سید محسن امین]] نیز مینویسد: گفته شده، امّالندی همان [[حبابه والبیه]] است و بعضی گفتهاند، کنیهاش امّ غانم است ولیکن امّ غانم [[کنیه]] [[زن]] دیگری است<ref>اعیان الشیعه، سید محسن امین، ج۳، ص۴۸۸.</ref><ref>[[عبدالرضا عسکری|عسکری، عبدالرضا]]، [[حبابه والبیه (مقاله)|حبابه والبیه]]، [[اصحاب امام حسن مجتبی (کتاب)| اصحاب امام حسن مجتبی]]، ص ۲۶۲-۲۶۵.</ref>. | ||
==[[حبابه]] و [[امام حسین]]{{ع}}== | ==[[حبابه والبیه]] و [[امام حسین]]{{ع}}== | ||
*مرحوم [[کشی]] مینویسد: [[عمران بن میثم]] گوید: روزی من و [[عبایه اسدی]] به نزد زنی از [[بنی اسد]] وارد شدیم که [[حبابه والبیه]] نامیده میشد؛ پس عبایه به او گفت: "آیا این [[جوان]] را که با من است میشناسی"؟ [[حبابه]] گفت: "نه"؛ عبایه گفت: "این، پسر برادرت، [[میثم]] است"؛ [[حبابه]] گفت "آری به [[خدا]]؛ آری به [[خدا]]"؛ سپس گفت: "آیا شما را [[حدیثی]] که از [[اباعبدالله الحسین بن علی]]{{ع}} شنیدهام، [[آگاه]] کنم؟" | *مرحوم [[کشی]] مینویسد: [[عمران بن میثم]] گوید: روزی من و [[عبایه اسدی]] به نزد زنی از [[بنی اسد]] وارد شدیم که [[حبابه والبیه]] نامیده میشد؛ پس عبایه به او گفت: "آیا این [[جوان]] را که با من است میشناسی"؟ [[حبابه والبیه]] گفت: "نه"؛ عبایه گفت: "این، پسر برادرت، [[میثم]] است"؛ [[حبابه والبیه]] گفت "آری به [[خدا]]؛ آری به [[خدا]]"؛ سپس گفت: "آیا شما را [[حدیثی]] که از [[اباعبدالله الحسین بن علی]]{{ع}} شنیدهام، [[آگاه]] کنم؟" | ||
گفتیم: آری، [[حبابه]] گفت: از [[امام حسین]]{{ع}} شنیدم که میفرمود: "ما و [[شیعیان]] ما بر فطرتی هستیم که [[محمد]]{{صل}} بر آن [[فطرت]] [[مبعوث]] شده است و سایر [[مردم]] از آن جدا هستند"<ref>رجال الکشی، کشی، ص۱۱۴.</ref>. | گفتیم: آری، [[حبابه والبیه]] گفت: از [[امام حسین]]{{ع}} شنیدم که میفرمود: "ما و [[شیعیان]] ما بر فطرتی هستیم که [[محمد]]{{صل}} بر آن [[فطرت]] [[مبعوث]] شده است و سایر [[مردم]] از آن جدا هستند"<ref>رجال الکشی، کشی، ص۱۱۴.</ref>. | ||
*مرحوم [[کشی]] در [[نقل]] دیگری مینویسد: [[اسحاق بن عمار]] [[روایت]] کرده است که [[صالح بن میثم]] گفت: روزی من و عبایه [[اسدی]] به نزد [[حبابه والبیه]] وارد شدیم؛ وی گفت: روزی [[خدمت]] [[امام حسین]]{{ع}} رسیدم و [[سلام]] کردم و ایشان جواب [[سلام]] مرا داد و مرحبا گفت و سپس فرمود: "[[حبابه]]! چرا برای [[زیارت]] و عرض [[سلام]] به ما تأخیر کردی؟" گفتم: علت تأخیر نوعی [[بیماری]] است که بر من عارض شده است؛ آن [[حضرت]] فرمود: "آن [[بیماری]] چیست؟" من که به [[مرض]] برص [[مبتلا]] شده بودم و آن را پوشیده میداشتم، [[پوشش]] را برداشتم و محل [[بیماری]] را به [[حضرت]] نشان دادم؛ پس آن [[امام]] دست مبارکش را بر روی آن نهاد و [[دعا]] فرمود و هنوز دعایش به پایان نرسیده بود که دستش را برداشت و من دیدم که [[بیماری]] برص از من برطرف شده و من بهبود یافتهام؛ سپس فرمود: "هیچ کس از این [[امت]] جز ما و [[شیعیان]] ما بر [[دین ابراهیم]]{{ع}} نیست"<ref>رجال الکشی، کشی، ص۱۱۵. شوشتری به دلیل تفاوت دو راوی (صالح بن میثم و عمران بن میثم(و اینکه در خبر دوم باید به جای عبارت {{عربی|حتی رفع یده و قد کشف الله ذلک البرص}} عبارت {{عربی|و لم یرفع حتی کشف الله ذلک البرص}} باشد یکی از دو خبر را تحریف شده میداند. (ر.ک: قاموس الرجال، ج۱۲، ص۱۳۳).</ref>. | *مرحوم [[کشی]] در [[نقل]] دیگری مینویسد: [[اسحاق بن عمار]] [[روایت]] کرده است که [[صالح بن میثم]] گفت: روزی من و عبایه [[اسدی]] به نزد [[حبابه والبیه]] وارد شدیم؛ وی گفت: روزی [[خدمت]] [[امام حسین]]{{ع}} رسیدم و [[سلام]] کردم و ایشان جواب [[سلام]] مرا داد و مرحبا گفت و سپس فرمود: "[[حبابه والبیه]]! چرا برای [[زیارت]] و عرض [[سلام]] به ما تأخیر کردی؟" گفتم: علت تأخیر نوعی [[بیماری]] است که بر من عارض شده است؛ آن [[حضرت]] فرمود: "آن [[بیماری]] چیست؟" من که به [[مرض]] برص [[مبتلا]] شده بودم و آن را پوشیده میداشتم، [[پوشش]] را برداشتم و محل [[بیماری]] را به [[حضرت]] نشان دادم؛ پس آن [[امام]] دست مبارکش را بر روی آن نهاد و [[دعا]] فرمود و هنوز دعایش به پایان نرسیده بود که دستش را برداشت و من دیدم که [[بیماری]] برص از من برطرف شده و من بهبود یافتهام؛ سپس فرمود: "هیچ کس از این [[امت]] جز ما و [[شیعیان]] ما بر [[دین ابراهیم]]{{ع}} نیست"<ref>رجال الکشی، کشی، ص۱۱۵. شوشتری به دلیل تفاوت دو راوی (صالح بن میثم و عمران بن میثم(و اینکه در خبر دوم باید به جای عبارت {{عربی|حتی رفع یده و قد کشف الله ذلک البرص}} عبارت {{عربی|و لم یرفع حتی کشف الله ذلک البرص}} باشد یکی از دو خبر را تحریف شده میداند. (ر.ک: قاموس الرجال، ج۱۲، ص۱۳۳).</ref>. | ||
*[[ابوبصیر]] نیز از [[امام صادق]]{{ع}} [[نقل]] میکند:هنگامی که همه [[مردم]] به سوی [[معاویه]] رفتند، [[حبابه]] به سوی [[امام حسین]]{{ع}} آمد؛ او زنی سخت کوش بود که از شدت [[عبادت]] پوستش به شکمش چسبیده بود. روزی او همراه پسر عمویش که [[جوانی]] بود به نزد [[امام حسین]]{{ع}} وارد شد و به ایشان گفت: "فدایت شوم! ببین!<ref>به نقل دیگری، حبابه والبیه گفت: به حضرت صادق{{ع}} گفتم: پسر برادری دارم که عارف بفضل شماست؛ میخواهم بدانم که آیا از شیعیان شماست؟ فرمود: اسم او چیست؟ گفتم: فلان بن فلان؛ پس امام{{ع}} به خدمتکاری فرمود: آن مخزن اسرار را بیاور؛ پس صحیفه بزرگی را آورد و باز نمود و امام{{ع}} در آن توجهی نموده، فرمود: آری این، اسم اوست و اسم پدرش اینجاست. (بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد، حسن صفار، ج۱، ص۱۷۱).</ref> آیا نام این پسر عموی من نزد شماست (او جزو [[شیعیان]] شماست) و [[نجات]] خواهد یافت؟" [[امام حسین]]{{ع}} فرمود: "بله، نام او نزد ماست (جزو [[شیعیان]] ماست) و او را [[نجات]] یافته دیدم"<ref>بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد، حسن صفار، ج۱، ص۱۷۱-۱۷۲.</ref><ref>[[عبدالرضا عسکری|عسکری، عبدالرضا]]، [[حبابه والبیه (مقاله)|حبابه والبیه]]، [[اصحاب امام حسن مجتبی (کتاب)| اصحاب امام حسن مجتبی]]، ص ۲۶۵-۲۶۶.</ref>. | *[[ابوبصیر]] نیز از [[امام صادق]]{{ع}} [[نقل]] میکند:هنگامی که همه [[مردم]] به سوی [[معاویه]] رفتند، [[حبابه والبیه]] به سوی [[امام حسین]]{{ع}} آمد؛ او زنی سخت کوش بود که از شدت [[عبادت]] پوستش به شکمش چسبیده بود. روزی او همراه پسر عمویش که [[جوانی]] بود به نزد [[امام حسین]]{{ع}} وارد شد و به ایشان گفت: "فدایت شوم! ببین!<ref>به نقل دیگری، [[حبابه والبیه]] والبیه گفت: به حضرت صادق{{ع}} گفتم: پسر برادری دارم که عارف بفضل شماست؛ میخواهم بدانم که آیا از شیعیان شماست؟ فرمود: اسم او چیست؟ گفتم: فلان بن فلان؛ پس امام{{ع}} به خدمتکاری فرمود: آن مخزن اسرار را بیاور؛ پس صحیفه بزرگی را آورد و باز نمود و امام{{ع}} در آن توجهی نموده، فرمود: آری این، اسم اوست و اسم پدرش اینجاست. (بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد، حسن صفار، ج۱، ص۱۷۱).</ref> آیا نام این پسر عموی من نزد شماست (او جزو [[شیعیان]] شماست) و [[نجات]] خواهد یافت؟" [[امام حسین]]{{ع}} فرمود: "بله، نام او نزد ماست (جزو [[شیعیان]] ماست) و او را [[نجات]] یافته دیدم"<ref>بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد، حسن صفار، ج۱، ص۱۷۱-۱۷۲.</ref><ref>[[عبدالرضا عسکری|عسکری، عبدالرضا]]، [[حبابه والبیه (مقاله)|حبابه والبیه]]، [[اصحاب امام حسن مجتبی (کتاب)| اصحاب امام حسن مجتبی]]، ص ۲۶۵-۲۶۶.</ref>. | ||
==[[حبابه والبیه|حبابه]]؛ از [[یاوران امام زمان]]{{ع}}== | ==[[حبابه والبیه|حبابه]]؛ از [[یاوران امام زمان]]{{ع}}== |