آثار اجتماعی انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' آن‌که ' به ' آنکه '
جز (جایگزینی متن - ' آن‌که ' به ' آنکه ')
خط ۱۷۲: خط ۱۷۲:
::::::«از بعد [[اجتماعی]] نیز، [[وحدت]] قابل تأمل است. وجود [[هدف]] مشترک در یک [[ملت]] یا [[جامعه]]، موجب نوعی پیوند، دل‌بستگی و [[وحدت]] میان معتقدان به آن [[هدف]] می‌شود. در میان جامعه‌ای که بزرگ‌ترین آرمانش، [[ظهور امام عصر]]{{ع}} است، نوعی هم‌دلی، هم‌نوایی و هم‌اندیشی پدید می‌آید. چنین هدفی از چند جهت از هدف‌های دیگر متمایز است:
::::::«از بعد [[اجتماعی]] نیز، [[وحدت]] قابل تأمل است. وجود [[هدف]] مشترک در یک [[ملت]] یا [[جامعه]]، موجب نوعی پیوند، دل‌بستگی و [[وحدت]] میان معتقدان به آن [[هدف]] می‌شود. در میان جامعه‌ای که بزرگ‌ترین آرمانش، [[ظهور امام عصر]]{{ع}} است، نوعی هم‌دلی، هم‌نوایی و هم‌اندیشی پدید می‌آید. چنین هدفی از چند جهت از هدف‌های دیگر متمایز است:
:::::#این [[هدف]] چون در واژه "[[انتظار]]"، معنا می‌یابد، دارای [[قداست]] ویژه‌ای است و هیچ [[هدف]] دیگری در [[معنویت]] و [[قداست]] به پایه آن نمی‌رسد؛ چراکه این یک [[انتظار]] معمولی نیست، بلکه طولانی‌ترین [[انتظار]] برای [[ظهور]] [[کامل‌ترین]] [[انسان]] عصر است.
:::::#این [[هدف]] چون در واژه "[[انتظار]]"، معنا می‌یابد، دارای [[قداست]] ویژه‌ای است و هیچ [[هدف]] دیگری در [[معنویت]] و [[قداست]] به پایه آن نمی‌رسد؛ چراکه این یک [[انتظار]] معمولی نیست، بلکه طولانی‌ترین [[انتظار]] برای [[ظهور]] [[کامل‌ترین]] [[انسان]] عصر است.
:::::#چنین هدفی که با مسئله [[امامت]] و [[رهبری]] [[حضرت ولی عصر]]{{ع}} در [[عصر ظهور]] ایشان، ارتباط می‌یابد، از لحاظ مراتب ارزشی، در اوج اهداف و آرمان‌های یک [[جامعه]] قرار می‌گیرد؛ زیرا هیچ موضوع دیگری به سان این امر، به [[حیات]] و بقای [[جامعه]]، بستگی پیدا نمی‌کند؛ چه، آن‌که «به [[یمن]] وجود اوست که به خلق، روزی می‌رسد و [[زمین]] و [[آسمان]] به وجودش برقرار است و به واسطه او [[خدا]] [[زمین]] را پر از [[عدل و داد]] می‌کند پس از آن‌که پر از [[بیداد]] و [[ستم]] شده باشد»<ref>مفاتیح الجنان،(نشر فیض)، ص ۱۲۸.</ref>. وقتی از جای‌گاه [[امام]]{{ع}} در برپایی جامعه‌ای مبتنی بر [[عدالت]]، سخن به میان آید، بی‌مناسبت نخواهد بود که تا اندازه‌ای چنین جای‌گاهی، روشن شود.
:::::#چنین هدفی که با مسئله [[امامت]] و [[رهبری]] [[حضرت ولی عصر]]{{ع}} در [[عصر ظهور]] ایشان، ارتباط می‌یابد، از لحاظ مراتب ارزشی، در اوج اهداف و آرمان‌های یک [[جامعه]] قرار می‌گیرد؛ زیرا هیچ موضوع دیگری به سان این امر، به [[حیات]] و بقای [[جامعه]]، بستگی پیدا نمی‌کند؛ چه، آنکه «به [[یمن]] وجود اوست که به خلق، روزی می‌رسد و [[زمین]] و [[آسمان]] به وجودش برقرار است و به واسطه او [[خدا]] [[زمین]] را پر از [[عدل و داد]] می‌کند پس از آنکه پر از [[بیداد]] و [[ستم]] شده باشد»<ref>مفاتیح الجنان،(نشر فیض)، ص ۱۲۸.</ref>. وقتی از جای‌گاه [[امام]]{{ع}} در برپایی جامعه‌ای مبتنی بر [[عدالت]]، سخن به میان آید، بی‌مناسبت نخواهد بود که تا اندازه‌ای چنین جای‌گاهی، روشن شود.
:::::*'''[[مراقبت]] دایمی‌''': یکی از پی‌آمدهای طبیعی و منطقی [[انتظار]]، احساس حضور است. [[منتظر واقعی]]، با [[اعتقاد]] به اینکه اعمالش، پیوسته در منظر آن [[عزیز]] واقع می‌شود، نسبت میان خود و آن [[حضرت]] را در احساس حضور، متجلی می‌بیند و هرجا که باشد، گویی خود را در [[خیمه]] آن [[حضرت]] و [[گوش به فرمان]] ایشان، احساس می‌کند و لازمه [[انتظار حقیقی]] را، تلاش برای جلب [[رضایت]] ایشان می‌داند؛ بنابراین برای تحقق این مهم، نه‌تنها، [[عمل به واجبات]] و ترک [[محرمات]] را وجهه [[همت]] خویش قرار می‌دهد، بلکه از هر غفلتی نیز پرهیز می‌کند؛ همان‌گونه که [[استغفار]] [[خواص]]، [[استغفار]] از [[گناه]] نبوده و نیست بلکه آنان هر غفلتی از [[یاد خدا]] و انس با [[محبوب]] را برای خود گناهی بزرگ می‌شمردند و از آن [[استغفار]] می‌کردند. [[منتظر]]، به [[یاری]] [[معرفت]] خویش، [[امام]]{{ع}} را در [[غیبت]]، هم‌چون [[خورشید پشت ابر]] دانسته، و او را ناظر بر حالات و نیات خود می‌داند و چیزی را از دیدگان آن [[حضرت]] مخفی نمی‌پندارد. و در چنین موقعیتی است که احساس حضور معنا پیدا می‌کند.(...)
:::::*'''[[مراقبت]] دایمی‌''': یکی از پی‌آمدهای طبیعی و منطقی [[انتظار]]، احساس حضور است. [[منتظر واقعی]]، با [[اعتقاد]] به اینکه اعمالش، پیوسته در منظر آن [[عزیز]] واقع می‌شود، نسبت میان خود و آن [[حضرت]] را در احساس حضور، متجلی می‌بیند و هرجا که باشد، گویی خود را در [[خیمه]] آن [[حضرت]] و [[گوش به فرمان]] ایشان، احساس می‌کند و لازمه [[انتظار حقیقی]] را، تلاش برای جلب [[رضایت]] ایشان می‌داند؛ بنابراین برای تحقق این مهم، نه‌تنها، [[عمل به واجبات]] و ترک [[محرمات]] را وجهه [[همت]] خویش قرار می‌دهد، بلکه از هر غفلتی نیز پرهیز می‌کند؛ همان‌گونه که [[استغفار]] [[خواص]]، [[استغفار]] از [[گناه]] نبوده و نیست بلکه آنان هر غفلتی از [[یاد خدا]] و انس با [[محبوب]] را برای خود گناهی بزرگ می‌شمردند و از آن [[استغفار]] می‌کردند. [[منتظر]]، به [[یاری]] [[معرفت]] خویش، [[امام]]{{ع}} را در [[غیبت]]، هم‌چون [[خورشید پشت ابر]] دانسته، و او را ناظر بر حالات و نیات خود می‌داند و چیزی را از دیدگان آن [[حضرت]] مخفی نمی‌پندارد. و در چنین موقعیتی است که احساس حضور معنا پیدا می‌کند.(...)
:::::*'''[[سلامت]] [[اخلاقی]] [[جامعه‌]]''': از جهات [[تربیتی]] و [[اخلاقی]] فرد سالم، [[زمینه‌ساز]] [[جامعه]] سالم است و [[جامعه]] سالم، عامل تداوم و بقای فرد سالم است و این دو در تعامل با یک‌دیگرند. بنابراین نوعی [[التزام]] منطقی میان [[سلامت]] [[اخلاقی]] فرد و [[سلامت]] [[اخلاقی]] [[جامعه]]، وجود دارد. گفتنی است که منظور از واژه "[[سلامت]]"، [[مصونیت]] [[دین]] در سطح فرد و [[جامعه]] است. [[مصونیت]] [[دین]]، در پرتو [[تقوا]] امکان‌پذیر است. همان عاملی که عمل به آن، یکی از مهم‌ترین [[وظایف شیعیان]] و [[پیروان]] [[امام عصر]]{{ع}} در زمان غیبت‌ است؛<ref>سید محمد بنی‌هاشمی، معرفت امام عصر{{ع}}، ص ۳۱۰.</ref> زیرا آن [[حضرت]]، معنای [[تقوا]] است و [[انتظار]] منطقی آن است که منتظرانش نیز از نوعی سنخیت نسبی با ایشان برخوردار باشند تا در اظهار [[محبت]] و ارادت آنان به آن [[حضرت]]، نشانه‌ای از [[صداقت]]، مشاهده شود. از سوی دیگر، در رأس فرمایشات [[معصومین]]{{عم}} سفارش به [[تقوا]] به چشم می‌خورد: [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرمایند: قسم به [[خدا]]، شما بر [[دین خدا]] و [[فرشتگان]] او هستید؛ پس ما را نسبت به این امر ([[دین‌داری]] خودتان) به وسیله [[ورع]] و [[اجتهاد]] [[یاری]] نمایید.<ref>وسائل الشیعه، ج ۱۵، ص ۲۴۷، ح ۲۰۴۱۰.</ref> هم ایشان در سفارش دیگری می‌افزایند: بر شما است رعایت کردن [[ورع]]، به درستی که [[ورع]]، آن [[دینی]] است که ما ملتزم به آن هستیم و [[خدا]] را به وسیله آن [[بندگی]] می‌کنیم و همین را از [[اهل ولایت]] و [[محبت]] خود [[انتظار]] داریم. ما را به خاطر [[شفاعت]] کردن به [[سختی]] و زحمت نیندازید.<ref>همان، ص ۲۴۸، ح ۲۰۴۱۱.</ref>»<ref>[[محمد رضا شرفی|شرفی، محمد رضا]]، [[مقدمه‌ای بر آثار تربیتی و روان‌شناختی انتظار (مقاله)|مقدمه‌ای بر آثار تربیتی و روان‌شناختی انتظار]]، [[گفتمان مهدویت سخنرانی‌های گفتمان سوم (کتاب)|گفتمان مهدویت سخنرانی‌های گفتمان سوم]]، ص ۱۳۷-۱۴۱.</ref>.
:::::*'''[[سلامت]] [[اخلاقی]] [[جامعه‌]]''': از جهات [[تربیتی]] و [[اخلاقی]] فرد سالم، [[زمینه‌ساز]] [[جامعه]] سالم است و [[جامعه]] سالم، عامل تداوم و بقای فرد سالم است و این دو در تعامل با یک‌دیگرند. بنابراین نوعی [[التزام]] منطقی میان [[سلامت]] [[اخلاقی]] فرد و [[سلامت]] [[اخلاقی]] [[جامعه]]، وجود دارد. گفتنی است که منظور از واژه "[[سلامت]]"، [[مصونیت]] [[دین]] در سطح فرد و [[جامعه]] است. [[مصونیت]] [[دین]]، در پرتو [[تقوا]] امکان‌پذیر است. همان عاملی که عمل به آن، یکی از مهم‌ترین [[وظایف شیعیان]] و [[پیروان]] [[امام عصر]]{{ع}} در زمان غیبت‌ است؛<ref>سید محمد بنی‌هاشمی، معرفت امام عصر{{ع}}، ص ۳۱۰.</ref> زیرا آن [[حضرت]]، معنای [[تقوا]] است و [[انتظار]] منطقی آن است که منتظرانش نیز از نوعی سنخیت نسبی با ایشان برخوردار باشند تا در اظهار [[محبت]] و ارادت آنان به آن [[حضرت]]، نشانه‌ای از [[صداقت]]، مشاهده شود. از سوی دیگر، در رأس فرمایشات [[معصومین]]{{عم}} سفارش به [[تقوا]] به چشم می‌خورد: [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرمایند: قسم به [[خدا]]، شما بر [[دین خدا]] و [[فرشتگان]] او هستید؛ پس ما را نسبت به این امر ([[دین‌داری]] خودتان) به وسیله [[ورع]] و [[اجتهاد]] [[یاری]] نمایید.<ref>وسائل الشیعه، ج ۱۵، ص ۲۴۷، ح ۲۰۴۱۰.</ref> هم ایشان در سفارش دیگری می‌افزایند: بر شما است رعایت کردن [[ورع]]، به درستی که [[ورع]]، آن [[دینی]] است که ما ملتزم به آن هستیم و [[خدا]] را به وسیله آن [[بندگی]] می‌کنیم و همین را از [[اهل ولایت]] و [[محبت]] خود [[انتظار]] داریم. ما را به خاطر [[شفاعت]] کردن به [[سختی]] و زحمت نیندازید.<ref>همان، ص ۲۴۸، ح ۲۰۴۱۱.</ref>»<ref>[[محمد رضا شرفی|شرفی، محمد رضا]]، [[مقدمه‌ای بر آثار تربیتی و روان‌شناختی انتظار (مقاله)|مقدمه‌ای بر آثار تربیتی و روان‌شناختی انتظار]]، [[گفتمان مهدویت سخنرانی‌های گفتمان سوم (کتاب)|گفتمان مهدویت سخنرانی‌های گفتمان سوم]]، ص ۱۳۷-۱۴۱.</ref>.
خط ۱۸۷: خط ۱۸۷:
::::::آقای دکتر '''[[حسن عبدی‌پور]]'''، در کتاب ''«[[نقش اجتماعی انتظار (کتاب)|نقش اجتماعی انتظار]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::آقای دکتر '''[[حسن عبدی‌پور]]'''، در کتاب ''«[[نقش اجتماعی انتظار (کتاب)|نقش اجتماعی انتظار]]»'' در این‌باره گفته است:
:::::#«'''دستگیری و [[تعاون]]:''' در [[دوران غیبت حضرت مهدی]] که [[فتنه‌ها]] به فزونی می‌‌رسد و [[نابسامانی‌های اجتماعی]] افزایش می‌‌یابد، بسیارند کسانی که زیر [[ستم]] قرار می‌‌گیرند و از [[حقوق]] [[مسلم]] خویش [[محروم]] می‌‌مانند. [[شیعه]] [[منتظر]] اگر چه نتواند تغییری بنیادین در [[جامعه]] ایجاد کند، حداقل تا آن‌جا که [[توان]] دارد [[ضعیفان]] و [[بیچارگان]] را دست‌گیری می‌‌نماید، به [[فقیران]] و [[مستمندان]]، عطوفت می‌‌ورزد و در [[خیرخواهی]] دیگران کوتاهی نمی‌کند. حفظ [[اسرار]] دیگران می‌‌کند، [[تحمل]] [[مسئولیت]] می‌‌نماید، در رفع مشکلات دیگران می‌‌کوشد و هرگز کمبودهای [[مردم]] را به گردن [[رهبران]] [[معصوم]] خویش نمی‌اندازد. [[امام باقر]] می‌‌فرماید: "باید نیرومندان شما به [[ناتوانان]] [[کمک]] کنند و [[توانگران]] به [[مستمندان]] برسند، هر یک از شما باید چنان که نیکخواه خود است، در مقابل [[برادر دینی]] خود هم چنین باشد. شما باید [[اسرار]] آل محمدی را فاش نسازید و [[مردم]] را بر سر ما نشورانید... اگر این چنین بودید و بدین‌گونه که سفارش می‌کنیم [[رفتار]] کردید... هر یک از شما اگر از [[جهان]] درگذرد و [[قائم]] ما را [[درک]] نکرده باشد، [[شهید]] به شمار خواهد آمد"<ref>[[منتخب الاثر (کتاب)|منتخب الاثر]]، ص۵۱۲.</ref>. به راستی‌که یکی از زیباترین جلوه‌های کارکرد [[اجتماعی]] [[انتظار]]، همین یاری‌رسانی‌هاست. کسی‌که خود را آماده می‌‌کند تا در [[دوران ظهور]] در رکاب [[امام]] [[قائم]] خویش برای براندازی [[ستم]] و [[برقراری عدالت]] در سراسر [[گیتی]] [[جهاد]] و [[مبارزه]] کند، اکنون در [[دوران غیبت]] چگونه می‌‌تواند در برابر [[رنج]] [[ستم‌دیدگان]] و محرومان و [[بیچارگان]] ساکت و بی‌تفاوت باشد.
:::::#«'''دستگیری و [[تعاون]]:''' در [[دوران غیبت حضرت مهدی]] که [[فتنه‌ها]] به فزونی می‌‌رسد و [[نابسامانی‌های اجتماعی]] افزایش می‌‌یابد، بسیارند کسانی که زیر [[ستم]] قرار می‌‌گیرند و از [[حقوق]] [[مسلم]] خویش [[محروم]] می‌‌مانند. [[شیعه]] [[منتظر]] اگر چه نتواند تغییری بنیادین در [[جامعه]] ایجاد کند، حداقل تا آن‌جا که [[توان]] دارد [[ضعیفان]] و [[بیچارگان]] را دست‌گیری می‌‌نماید، به [[فقیران]] و [[مستمندان]]، عطوفت می‌‌ورزد و در [[خیرخواهی]] دیگران کوتاهی نمی‌کند. حفظ [[اسرار]] دیگران می‌‌کند، [[تحمل]] [[مسئولیت]] می‌‌نماید، در رفع مشکلات دیگران می‌‌کوشد و هرگز کمبودهای [[مردم]] را به گردن [[رهبران]] [[معصوم]] خویش نمی‌اندازد. [[امام باقر]] می‌‌فرماید: "باید نیرومندان شما به [[ناتوانان]] [[کمک]] کنند و [[توانگران]] به [[مستمندان]] برسند، هر یک از شما باید چنان که نیکخواه خود است، در مقابل [[برادر دینی]] خود هم چنین باشد. شما باید [[اسرار]] آل محمدی را فاش نسازید و [[مردم]] را بر سر ما نشورانید... اگر این چنین بودید و بدین‌گونه که سفارش می‌کنیم [[رفتار]] کردید... هر یک از شما اگر از [[جهان]] درگذرد و [[قائم]] ما را [[درک]] نکرده باشد، [[شهید]] به شمار خواهد آمد"<ref>[[منتخب الاثر (کتاب)|منتخب الاثر]]، ص۵۱۲.</ref>. به راستی‌که یکی از زیباترین جلوه‌های کارکرد [[اجتماعی]] [[انتظار]]، همین یاری‌رسانی‌هاست. کسی‌که خود را آماده می‌‌کند تا در [[دوران ظهور]] در رکاب [[امام]] [[قائم]] خویش برای براندازی [[ستم]] و [[برقراری عدالت]] در سراسر [[گیتی]] [[جهاد]] و [[مبارزه]] کند، اکنون در [[دوران غیبت]] چگونه می‌‌تواند در برابر [[رنج]] [[ستم‌دیدگان]] و محرومان و [[بیچارگان]] ساکت و بی‌تفاوت باشد.
:::::#'''[[استقامت]] و شکیب ورزی:''' مشکلات گوناگونی که از جوانب مختلف برای [[انسان]] پیش می‌‌آید و [[فتنه‌ها]] و [[مصائب]] [[طاقت]] فرسایی که بر سر راه، باورمندانی چشم [[انتظار]] وارد می‌‌آید، احساس تنهایی، آنان را چنان می‌‌شکند که برای [[ناامید]] نشدن، استقامتی کوه‌سان می‌‌طلبد. از این روست که [[رسول خدا]] می‌‌فرماید: "خوشا به حال صبرکنندگان در [[دوران غیبت مهدی]]، خوشا به حال پا برجایان در [[مقام]] [[محبت]] او"<ref>{{متن حدیث|طُوبَى لِلصَّابِرِينَ فِي غَيْبَتِهِ طُوبَى لِلْمُقِيمِينَ عَلَى مَحَبَّتِهِ}}؛ بحارالانوار، ج۳۶، ص۳۰۶. </ref>؛ در جای دیگر دست به [[دعا]] برداشت و عرض کرد: پروردگارا، برادرانم را به من بنمایان. یکی از [[یاران پیامبر]] که درجمع حاضر بود گفت: آیا ما [[برادران]] شما نیستیم ای [[رسول خدا]]؟! آن [[حضرت]] فرمود: نه، شما [[اصحاب]] من هستید و [[برادران]] من قومی در [[آخر زمان]] هستند فرمود: [[سختی]] [[استقامت]] هریک از آنان بر [[دین]] خود، بیشتر از [[سختی]] کسی است که در شبی ظلمانی بخواهد بوته خاری را با دست خود از خار بپیراید، یا کسی‌که بخواهد ذغال گداخته سوزانی را در مشت بگیرد. آنان چراغ‌های فروزان شب‌های ظلمانی‌اند<ref>بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۲۳ و الزام الناصب، ص۱۳۷.</ref>.[[امتحانات الهی]] یکی پس از دیگری برای [[مؤمنین]] پیش می‌‌آید و [[میزان]] [[صبر]] و [[استقامت]] آنان را به بوته [[امتحان]] می‌‌گذارد. [[امام صادق]] می‌‌فرماید: امر [[فرج]] برای شما نمی‌رسد مگر پس از نابودی، نه به [[خدا]] [[سوگند]]، نمی‌رسد مگر پس از آن‌که خوب و بد از هم جدا شوند، نه به [[خدا]] نمی‌رسد مگر پس از آن‌که در اثر آزمایش‌های گوناگون [[خالص]] و [[پاک]] شوید<ref>کمال الدین، ج۲، ص۳۴۶ و بحار الأنوار، ج۵۲، ص۱۱۱</ref>. اساساً [[انتظار]] با آن همه [[فضایل]] و برکتی که دارد جز با [[صبر]] و [[شکیبایی]] حاصل نمی‌شود، [[پیامبر اکرم]] فرمود: "با [[صبر]] و [[استقامت]]، [[منتظر فرج]] بودن [[عبادت]] است"<ref>{{متن حدیث|انْتِظَارُ الْفَرَجِ بِالصَّبْرِ عِبَادَةٌ}}؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۱۴۵.</ref>؛ [[امام رضا]] هم می‌‌فرماید: "چه نیکوست [[شکیبایی]] به همراه [[انتظار فرج]]. بر شما [[باد]]، [[استقامت]] و شکیب‌ورزی"<ref>{{متن حدیث|مَا أَحْسَنَ الصَّبْرَ وَ انْتِظَارَ الْفَرَجِ... فَعَلَيْكُمْ بِالصَّبْرِ}}؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۱۲۹.</ref>.
:::::#'''[[استقامت]] و شکیب ورزی:''' مشکلات گوناگونی که از جوانب مختلف برای [[انسان]] پیش می‌‌آید و [[فتنه‌ها]] و [[مصائب]] [[طاقت]] فرسایی که بر سر راه، باورمندانی چشم [[انتظار]] وارد می‌‌آید، احساس تنهایی، آنان را چنان می‌‌شکند که برای [[ناامید]] نشدن، استقامتی کوه‌سان می‌‌طلبد. از این روست که [[رسول خدا]] می‌‌فرماید: "خوشا به حال صبرکنندگان در [[دوران غیبت مهدی]]، خوشا به حال پا برجایان در [[مقام]] [[محبت]] او"<ref>{{متن حدیث|طُوبَى لِلصَّابِرِينَ فِي غَيْبَتِهِ طُوبَى لِلْمُقِيمِينَ عَلَى مَحَبَّتِهِ}}؛ بحارالانوار، ج۳۶، ص۳۰۶. </ref>؛ در جای دیگر دست به [[دعا]] برداشت و عرض کرد: پروردگارا، برادرانم را به من بنمایان. یکی از [[یاران پیامبر]] که درجمع حاضر بود گفت: آیا ما [[برادران]] شما نیستیم ای [[رسول خدا]]؟! آن [[حضرت]] فرمود: نه، شما [[اصحاب]] من هستید و [[برادران]] من قومی در [[آخر زمان]] هستند فرمود: [[سختی]] [[استقامت]] هریک از آنان بر [[دین]] خود، بیشتر از [[سختی]] کسی است که در شبی ظلمانی بخواهد بوته خاری را با دست خود از خار بپیراید، یا کسی‌که بخواهد ذغال گداخته سوزانی را در مشت بگیرد. آنان چراغ‌های فروزان شب‌های ظلمانی‌اند<ref>بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۲۳ و الزام الناصب، ص۱۳۷.</ref>.[[امتحانات الهی]] یکی پس از دیگری برای [[مؤمنین]] پیش می‌‌آید و [[میزان]] [[صبر]] و [[استقامت]] آنان را به بوته [[امتحان]] می‌‌گذارد. [[امام صادق]] می‌‌فرماید: امر [[فرج]] برای شما نمی‌رسد مگر پس از نابودی، نه به [[خدا]] [[سوگند]]، نمی‌رسد مگر پس از آنکه خوب و بد از هم جدا شوند، نه به [[خدا]] نمی‌رسد مگر پس از آنکه در اثر آزمایش‌های گوناگون [[خالص]] و [[پاک]] شوید<ref>کمال الدین، ج۲، ص۳۴۶ و بحار الأنوار، ج۵۲، ص۱۱۱</ref>. اساساً [[انتظار]] با آن همه [[فضایل]] و برکتی که دارد جز با [[صبر]] و [[شکیبایی]] حاصل نمی‌شود، [[پیامبر اکرم]] فرمود: "با [[صبر]] و [[استقامت]]، [[منتظر فرج]] بودن [[عبادت]] است"<ref>{{متن حدیث|انْتِظَارُ الْفَرَجِ بِالصَّبْرِ عِبَادَةٌ}}؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۱۴۵.</ref>؛ [[امام رضا]] هم می‌‌فرماید: "چه نیکوست [[شکیبایی]] به همراه [[انتظار فرج]]. بر شما [[باد]]، [[استقامت]] و شکیب‌ورزی"<ref>{{متن حدیث|مَا أَحْسَنَ الصَّبْرَ وَ انْتِظَارَ الْفَرَجِ... فَعَلَيْكُمْ بِالصَّبْرِ}}؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۱۲۹.</ref>.
:::::#'''تقویت انگیزه [[ظلم‌ستیزی]]:''' [[مسلمان]] [[معتقد]] به اصل [[انتظار]] در برابر [[بی‌عدالتی‌ها]] [[ایستادگی]] می‌‌کند و هرگز [[تسلیم]] زورگویی‌های [[مستکبران]] نمی‌شود و همواره تلاش می‌‌نماید تا از طریق برطرف ساختن تمام نارسایی‌ها زمینه برای تشکیل [[حکومت عدل جهانی]] فراهم شود و در این راستا اگر در برهه‌ای از زمان به جهت تسلط بیش از [[حد ]] [[زورمداران]] و [[طاغوت‌ها]] دچار انواع شکنجه‌ها و فشارها شد نه تنها [[روحیه]] خود را نمی‌بازد بلکه ضمن یادآوری [[وعده]] [[صدق]] [[پیامبر اکرم]] که فرمودند: اگر از [[عمر]] [[دنیا]] فقط یک روز باقی می‌‌باشد [[خداوند متعال]] آن یک روز را به اندازه‌ای طولانی خواهند ساخت تا مردی از [[فرزندان]] من که نامش نام من و کنیه‌اش [[کنیه]] من است [[ظهور]] نماید و [[زمین]] را پس از پر شدن از [[ظلم و ستم]] با [[عدل و داد]] پر سازد<ref>بحارالانوار، ج۵، ص۷۴.</ref>. هرلحظه بیش از بیش به [[مقاومت]] و [[پایداری]] خود خواهند افزود تا سهم بیشتری را در [[زمینه‌سازی]] [[پیروزی حق بر باطل]] به خود اختصاص دهند.  
:::::#'''تقویت انگیزه [[ظلم‌ستیزی]]:''' [[مسلمان]] [[معتقد]] به اصل [[انتظار]] در برابر [[بی‌عدالتی‌ها]] [[ایستادگی]] می‌‌کند و هرگز [[تسلیم]] زورگویی‌های [[مستکبران]] نمی‌شود و همواره تلاش می‌‌نماید تا از طریق برطرف ساختن تمام نارسایی‌ها زمینه برای تشکیل [[حکومت عدل جهانی]] فراهم شود و در این راستا اگر در برهه‌ای از زمان به جهت تسلط بیش از [[حد ]] [[زورمداران]] و [[طاغوت‌ها]] دچار انواع شکنجه‌ها و فشارها شد نه تنها [[روحیه]] خود را نمی‌بازد بلکه ضمن یادآوری [[وعده]] [[صدق]] [[پیامبر اکرم]] که فرمودند: اگر از [[عمر]] [[دنیا]] فقط یک روز باقی می‌‌باشد [[خداوند متعال]] آن یک روز را به اندازه‌ای طولانی خواهند ساخت تا مردی از [[فرزندان]] من که نامش نام من و کنیه‌اش [[کنیه]] من است [[ظهور]] نماید و [[زمین]] را پس از پر شدن از [[ظلم و ستم]] با [[عدل و داد]] پر سازد<ref>بحارالانوار، ج۵، ص۷۴.</ref>. هرلحظه بیش از بیش به [[مقاومت]] و [[پایداری]] خود خواهند افزود تا سهم بیشتری را در [[زمینه‌سازی]] [[پیروزی حق بر باطل]] به خود اختصاص دهند.  
:::::#'''دور ماندن از [[فساد محیط]] :''' یکی از آثار مهم اصل [[انتظار]] آن که فرد را از [[تسلیم]] در برابر آلودگی‌ها و حل شدن در [[فساد محیط]] و خودباختگی در مقابل انواع عوامل [[منحرف]] کننده داخلی و خارجی باز می‌‌داد. طبق [[روایات]] زیادی در دوره [[غیبت امام زمان]] بر عوامل [[انحراف]] و موانع پای‌بندی به [[ارزش‌های الهی]] آن چنان افزایش پیدا می‌کند که بیشتر [[مردم]] به سبب [[ضعف]] [[ایمان]] و زرق و برق بیشتر [[امور مادی]] و [[وسوسه]] [[شیطان]] و [[هواهای نفسانی]] به [[فساد]] و [[تباهی]] کشیده می‌‌شوند در چنین شرایطی یکی از عوامل مهمی که می‌‌تواند [[انسان]] را به [[خویشتن‌داری]] [[دعوت]] کند [[امید]] به [[اصلاح]] نهایی است که اصل [[انتظار]] به آن دلالت دارد. بنابراین [[انتظار ظهور امام زمان]] از نظر روانی، [[انسان]] را در مقابل امواج سهمگین [[فساد]] و آلودگی مقاوم می‌‌سازد و از حل شدن وی در آلودگی محیط جلوگیری می‌‌کند. در صورتی‌که وجود یک برنامه منسجم در زمینه [[احیا]] و گسترش [[فرهنگ انتظار]] می‌‌توان با [[شبیخون]] [[فرهنگی]] [[دشمنان]] که مخصوصا [[روح]] و [[اندیشه]] قشر [[جوان]] را [[هدف]] قرار داده است مقابله کرد.  
:::::#'''دور ماندن از [[فساد محیط]] :''' یکی از آثار مهم اصل [[انتظار]] آن که فرد را از [[تسلیم]] در برابر آلودگی‌ها و حل شدن در [[فساد محیط]] و خودباختگی در مقابل انواع عوامل [[منحرف]] کننده داخلی و خارجی باز می‌‌داد. طبق [[روایات]] زیادی در دوره [[غیبت امام زمان]] بر عوامل [[انحراف]] و موانع پای‌بندی به [[ارزش‌های الهی]] آن چنان افزایش پیدا می‌کند که بیشتر [[مردم]] به سبب [[ضعف]] [[ایمان]] و زرق و برق بیشتر [[امور مادی]] و [[وسوسه]] [[شیطان]] و [[هواهای نفسانی]] به [[فساد]] و [[تباهی]] کشیده می‌‌شوند در چنین شرایطی یکی از عوامل مهمی که می‌‌تواند [[انسان]] را به [[خویشتن‌داری]] [[دعوت]] کند [[امید]] به [[اصلاح]] نهایی است که اصل [[انتظار]] به آن دلالت دارد. بنابراین [[انتظار ظهور امام زمان]] از نظر روانی، [[انسان]] را در مقابل امواج سهمگین [[فساد]] و آلودگی مقاوم می‌‌سازد و از حل شدن وی در آلودگی محیط جلوگیری می‌‌کند. در صورتی‌که وجود یک برنامه منسجم در زمینه [[احیا]] و گسترش [[فرهنگ انتظار]] می‌‌توان با [[شبیخون]] [[فرهنگی]] [[دشمنان]] که مخصوصا [[روح]] و [[اندیشه]] قشر [[جوان]] را [[هدف]] قرار داده است مقابله کرد.  
۲۱۸٬۲۱۰

ویرایش