بحث:فدک: تفاوت میان نسخه‌ها

Page contents not supported in other languages.
از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - 'مطلّب' به 'مطّلب')
جز (جایگزینی متن - 'سایر' به 'سایر')
خط ۳: خط ۳:


==مقدمه==
==مقدمه==
*در سال هفتم هجری وقتی [[مسلمانان]] با پرچمداری [[امام علی|امیر مؤمنان]] قلعه‌های [[خیبر]] را [[فتح]] کردند و [[یهودیان]] [[تسلیم]] شدند، ساکنان فدک نمایندگانی نزد [[پیامبر]] فرستاده، نیمی از حاصل باغ‌ها و اراضی فدک را با [[پیامبر]] [[مصالحه]] کردند. چون اراضی فدک بدون [[جنگ]] به دست آمده بود، [[ملک]] ویژۀ [[پیامبر]] می‌شد و اختیارش با آن [[حضرت]] بود.<ref>شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج ۴ ص ۱۰۸</ref> [[آیات]] [[قرآن]] هم در چنین مواردی صراحت دارد و از آن به عنوان "فیئ" یاد می‌کند که از آن [[خدا]] و [[رسول]] و ذی القربی و [[یتیمان]] و مساکین است <ref>حشر، آیه ۶ و ۷</ref> و [[مسلمانان]] دیگر حقّی در آن ندارند. به فرمودۀ [[امام باقر]] و [[امام صادق]]{{عم}} پس از [[نزول]] آیۀ {{متن قرآن|وَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ}}[[پیامبر]] فدک را به [[فاطمه زهرا]] بخشید و در سه سال پیش از [[وفات]] [[پیامبر]] در دست [[فاطمه]]{{عم}} بود.<ref>تفسیر مجمع البیان، ذیل آیه ۲۶ اسراء، نیز کافی، ج ۱ ص ۴۴۳</ref> دستگاه [[خلافت]]، فدک را از دست [[فاطمه زهرا|حضرت زهرا]]{{عم}} بیرون آورد و [[کارگران]] وی را اخراج نمود و [[حضرت]] [[فاطمه]] که مصرّانه پیگیر بازپس‌گیری فدک بود، در این راه کتک خورد و آسیب دید. [[غصب]] فدک جنبۀ [[سیاسی]] داشت و می‌خواستند دست [[اهل بیت]] را از امور [[مالی]] کوتاه کرده و پشتوانۀ [[اقتصادی]] آنان را ضربه بزنند. [[امام صادق]]{{ع}} به این نکته در روایتی تصریح فرموده است.<ref>بحار الأنوار، ج ۲۹ ص ۱۹۴</ref> [[امام علی|علی]]{{ع}} در [[نهج البلاغه]] از فدک و [[آزمندی]] دیگران نسبت به آن یاد می‌کند: {{عربی|بلی کانت فی أیدینا فدک ممّا اظلّته السّماء...}}<ref>نهج البلاغه، نامۀ ۴۶</ref>، [[فاطمه زهرا|حضرت زهرا]]{{عم}} هم در خطبۀ معروف خویش از [[غصب]] آن [[انتقاد]] می‌نماید و با استناد به [[آیات قرآن]]، ادعای آنان را در اینکه [[پیامبر]] [[ارث]] [[باقی]] نمی‌گذارد ردّ می‌کند.<ref>یا بن ابی قحافه! افی الکتاب ان ترث اباک و لا ارث ابی؟ لقد جئت شیئا فریّا (کفایة الموحدین، ج ۲ ص ۳۶۱)</ref> فدک پیوسته در [[تاریخ]] به عنوان نشانه‌ای روشن از [[ظلم]] به [[اهل بیت]] مطرح بوده و ابعادی فراتر از تصرّف یک مزرعه و باغ یافته است. کوتاه‌کردن دست [[اهل بیت]] از آن، نمادی از کنار گذاشتن [[سیاسی]] بوده و فدک مترادف با [[حکومت]] شده است. [[ابن ابی الحدید]] می‌گوید: به یکی از [[متکلمان امامیه]] به [[نام علی]] بن [[تقی]] [[اهل کوفه]] گفتم: مگرنه آنکه فدک، چند نخل و قطعه [[زمین]] ناچیزی بود؟ گفت: چنان نیست، بلکه خیلی بزرگ بود، نخل‌های آن به تعداد نخلهای کوفۀ امروز بود و [[ابوبکر]] و [[عمر]] هدفشان از جلوگیری [[فاطمه]] از تصرّف آن این بود که [[امام علی|علی]]{{ع}} به [[کمک]] محصولات و غلّۀ آن در مخاصمه‌ای که دربارۀ [[خلافت]] داشت [[قدرت]] نگیرد، ازاین‌رو در پی فدک، [[فاطمه زهرا|فاطمه]] و [[امام علی|علی]] و [[سایر]] [[بنی‌هاشم]] و بنی مطّلب را از حقّشان نسبت به [[خمس]] جلوگیری کردند، چراکه [[انسان]] تهیدست، همتش هم [[سست]] و خودش [[خوار]] می‌شود و در پی کسب‌وکار می‌رود و [[ریاست‌طلبی]] و [[حکومت]] را رها می‌کند!<ref>شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج ۱۶ ص ۲۳۶</ref> [[گواه]] این مطلب، سخن [[امام کاظم|موسی بن جعفر]]{{ع}} به خلیفۀ وقت است. [[هارون]] الرشید به [[امام کاظم]]{{ع}} می‌گفت: حدّ فدک را تعیین کن تا به تو برگردانم، [[حضرت]] نمی‌پذیرفت. وی [[اصرار]] کرد، [[امام]] فرمود: من فدک را جز با همۀ محدوده‌اش نمی‌گیرم. گفت: مگر حدود آن چیست؟ [[امام]] فرمود: اگر حدّ آن را تعیین کنم برنمی‌گردانی، گفت: به [[حقّ]] جدّت قسم بر می‌گردانم. [[امام کاظم|موسی بن جعفر]]{{ع}} فرمود: حدّ اول آن عدن است، رنگ چهرۀ [[هارون]] دگرگون شد. گفت: خوب! فرمود: حدّ دوّم آن [[سمرقند]] است. چهرۀ [[هارون]] تیره و غضب‌آلود شد. [[امام]] فرمود: حدّ سوّم آن آفریقاست. چهرۀ [[مأمون]] سیاه شد و گفت: خوب دیگر چه؟ [[امام]] فرمود: حدّ چهارم آن کنارۀ دریای خزر و ارمنستان است. [[هارون]] گفت: پس چیزی برای ما نماند! پس بیا به جای من بنشین! [[امام کاظم]] فرمود: من گفتم که اگر محدودۀ آن را مشخص کنم آن را پس نمی‌دهی. اینجا بود که [[هارون]] بر کشتن [[امام]] مصمّم شد.<ref>مناقب، ج ۴ ص ۳۲۰، بحار الأنوار، ج ۲۹ ص ۲۰۰</ref> این یعنی همۀ قلمرو وسعت [[اسلام]]، که [[حقّ]] [[خاندان]] [[پیامبر]] بوده و دیگران [[غصب]] کرده‌اند. ماجرای فدک همواره به عنوان یک بحث داغ و [[سیاسی]] مورد مناقشه و بحث بوده و بر سر [[غصب]] یا مصادره شدن آن و اینکه آیا [[پیامبر]] [[ارث]] [[باقی]] می‌گذارد یا نه، سخنهاست.<ref>ر. ک: "فدک در تاریخ"، شهید محمّد باقر صدر، فصلنامۀ "میقات حج"، شمارۀ ۳۴ "دانشنامۀ امام علی" ، ج ۸ ص ۳۴۵، "فدک، ذو الفقار فاطمه" سیّد محمّد واحدی، "اسرار فدک" محمّد باقر انصاری، "خطابه فدک" (دربارۀ خطبۀ فدک)، انصاری و رجایی، "اختصاص"، ص ۱۸۳، "شرح ابن ابی الحدید" ، ج ۱۶ ص ۲۰۹، "فدک"، سیّد محمّد حسن الموسوی القزوینی</ref> به تعبیر دکتر شریعتی: فدک مزرعۀ کوچکی است و اگر بزرگ هم بود، برای [[فاطمه]] کوچکتر از آن بود که بر سر آن به کشمکش پردازد، امّا فدک به عنوان نشانه‌ای از [[غصب]] و [[زور]] رژیم تازه برایش اهمیت یافته بود. با طرح مسألۀ فدک می‌کوشید تا [[حکومت]] را محکوم کند... فدک برای [[فاطمه]] یک مسأله [[سیاسی]] شده بود و وسیلۀ [[مبارزه]]، و پافشاری [[فاطمه]] از این‌رو بود، نه به خاطر [[ارزش]] [[اقتصادی]] آن.<ref>فاطمه فاطمه است، ص ۱۶۹</ref> فدک در حال حاضر به نام "الحائط" در مرز شرقی [[خیبر]] قرار دارد و شامال تعدادی روستا و بیش از ۱۱ هزار سکنه و سرزمینی پوشیده از نخلستان و برخوردار از امکانات [[کشاورزی]] است.<ref>معجم معالم الحجاز، ج ۷ ص ۲۷</ref><ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۴۵۵.</ref>.
*در سال هفتم هجری وقتی [[مسلمانان]] با پرچمداری [[امام علی|امیر مؤمنان]] قلعه‌های [[خیبر]] را [[فتح]] کردند و [[یهودیان]] [[تسلیم]] شدند، ساکنان فدک نمایندگانی نزد [[پیامبر]] فرستاده، نیمی از حاصل باغ‌ها و اراضی فدک را با [[پیامبر]] [[مصالحه]] کردند. چون اراضی فدک بدون [[جنگ]] به دست آمده بود، [[ملک]] ویژۀ [[پیامبر]] می‌شد و اختیارش با آن [[حضرت]] بود.<ref>شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج ۴ ص ۱۰۸</ref> [[آیات]] [[قرآن]] هم در چنین مواردی صراحت دارد و از آن به عنوان "فیئ" یاد می‌کند که از آن [[خدا]] و [[رسول]] و ذی القربی و [[یتیمان]] و مساکین است <ref>حشر، آیه ۶ و ۷</ref> و [[مسلمانان]] دیگر حقّی در آن ندارند. به فرمودۀ [[امام باقر]] و [[امام صادق]]{{عم}} پس از [[نزول]] آیۀ {{متن قرآن|وَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ}}[[پیامبر]] فدک را به [[فاطمه زهرا]] بخشید و در سه سال پیش از [[وفات]] [[پیامبر]] در دست [[فاطمه]]{{عم}} بود.<ref>تفسیر مجمع البیان، ذیل آیه ۲۶ اسراء، نیز کافی، ج ۱ ص ۴۴۳</ref> دستگاه [[خلافت]]، فدک را از دست [[فاطمه زهرا|حضرت زهرا]]{{عم}} بیرون آورد و [[کارگران]] وی را اخراج نمود و [[حضرت]] [[فاطمه]] که مصرّانه پیگیر بازپس‌گیری فدک بود، در این راه کتک خورد و آسیب دید. [[غصب]] فدک جنبۀ [[سیاسی]] داشت و می‌خواستند دست [[اهل بیت]] را از امور [[مالی]] کوتاه کرده و پشتوانۀ [[اقتصادی]] آنان را ضربه بزنند. [[امام صادق]]{{ع}} به این نکته در روایتی تصریح فرموده است.<ref>بحار الأنوار، ج ۲۹ ص ۱۹۴</ref> [[امام علی|علی]]{{ع}} در [[نهج البلاغه]] از فدک و [[آزمندی]] دیگران نسبت به آن یاد می‌کند: {{عربی|بلی کانت فی أیدینا فدک ممّا اظلّته السّماء...}}<ref>نهج البلاغه، نامۀ ۴۶</ref>، [[فاطمه زهرا|حضرت زهرا]]{{عم}} هم در خطبۀ معروف خویش از [[غصب]] آن [[انتقاد]] می‌نماید و با استناد به [[آیات قرآن]]، ادعای آنان را در اینکه [[پیامبر]] [[ارث]] [[باقی]] نمی‌گذارد ردّ می‌کند.<ref>یا بن ابی قحافه! افی الکتاب ان ترث اباک و لا ارث ابی؟ لقد جئت شیئا فریّا (کفایة الموحدین، ج ۲ ص ۳۶۱)</ref> فدک پیوسته در [[تاریخ]] به عنوان نشانه‌ای روشن از [[ظلم]] به [[اهل بیت]] مطرح بوده و ابعادی فراتر از تصرّف یک مزرعه و باغ یافته است. کوتاه‌کردن دست [[اهل بیت]] از آن، نمادی از کنار گذاشتن [[سیاسی]] بوده و فدک مترادف با [[حکومت]] شده است. [[ابن ابی الحدید]] می‌گوید: به یکی از [[متکلمان امامیه]] به [[نام علی]] بن [[تقی]] [[اهل کوفه]] گفتم: مگرنه آنکه فدک، چند نخل و قطعه [[زمین]] ناچیزی بود؟ گفت: چنان نیست، بلکه خیلی بزرگ بود، نخل‌های آن به تعداد نخلهای کوفۀ امروز بود و [[ابوبکر]] و [[عمر]] هدفشان از جلوگیری [[فاطمه]] از تصرّف آن این بود که [[امام علی|علی]]{{ع}} به [[کمک]] محصولات و غلّۀ آن در مخاصمه‌ای که دربارۀ [[خلافت]] داشت [[قدرت]] نگیرد، ازاین‌رو در پی فدک، [[فاطمه زهرا|فاطمه]] و [[امام علی|علی]] و سایر [[بنی‌هاشم]] و بنی مطّلب را از حقّشان نسبت به [[خمس]] جلوگیری کردند، چراکه [[انسان]] تهیدست، همتش هم [[سست]] و خودش [[خوار]] می‌شود و در پی کسب‌وکار می‌رود و [[ریاست‌طلبی]] و [[حکومت]] را رها می‌کند!<ref>شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج ۱۶ ص ۲۳۶</ref> [[گواه]] این مطلب، سخن [[امام کاظم|موسی بن جعفر]]{{ع}} به خلیفۀ وقت است. [[هارون]] الرشید به [[امام کاظم]]{{ع}} می‌گفت: حدّ فدک را تعیین کن تا به تو برگردانم، [[حضرت]] نمی‌پذیرفت. وی [[اصرار]] کرد، [[امام]] فرمود: من فدک را جز با همۀ محدوده‌اش نمی‌گیرم. گفت: مگر حدود آن چیست؟ [[امام]] فرمود: اگر حدّ آن را تعیین کنم برنمی‌گردانی، گفت: به [[حقّ]] جدّت قسم بر می‌گردانم. [[امام کاظم|موسی بن جعفر]]{{ع}} فرمود: حدّ اول آن عدن است، رنگ چهرۀ [[هارون]] دگرگون شد. گفت: خوب! فرمود: حدّ دوّم آن [[سمرقند]] است. چهرۀ [[هارون]] تیره و غضب‌آلود شد. [[امام]] فرمود: حدّ سوّم آن آفریقاست. چهرۀ [[مأمون]] سیاه شد و گفت: خوب دیگر چه؟ [[امام]] فرمود: حدّ چهارم آن کنارۀ دریای خزر و ارمنستان است. [[هارون]] گفت: پس چیزی برای ما نماند! پس بیا به جای من بنشین! [[امام کاظم]] فرمود: من گفتم که اگر محدودۀ آن را مشخص کنم آن را پس نمی‌دهی. اینجا بود که [[هارون]] بر کشتن [[امام]] مصمّم شد.<ref>مناقب، ج ۴ ص ۳۲۰، بحار الأنوار، ج ۲۹ ص ۲۰۰</ref> این یعنی همۀ قلمرو وسعت [[اسلام]]، که [[حقّ]] [[خاندان]] [[پیامبر]] بوده و دیگران [[غصب]] کرده‌اند. ماجرای فدک همواره به عنوان یک بحث داغ و [[سیاسی]] مورد مناقشه و بحث بوده و بر سر [[غصب]] یا مصادره شدن آن و اینکه آیا [[پیامبر]] [[ارث]] [[باقی]] می‌گذارد یا نه، سخنهاست.<ref>ر. ک: "فدک در تاریخ"، شهید محمّد باقر صدر، فصلنامۀ "میقات حج"، شمارۀ ۳۴ "دانشنامۀ امام علی" ، ج ۸ ص ۳۴۵، "فدک، ذو الفقار فاطمه" سیّد محمّد واحدی، "اسرار فدک" محمّد باقر انصاری، "خطابه فدک" (دربارۀ خطبۀ فدک)، انصاری و رجایی، "اختصاص"، ص ۱۸۳، "شرح ابن ابی الحدید" ، ج ۱۶ ص ۲۰۹، "فدک"، سیّد محمّد حسن الموسوی القزوینی</ref> به تعبیر دکتر شریعتی: فدک مزرعۀ کوچکی است و اگر بزرگ هم بود، برای [[فاطمه]] کوچکتر از آن بود که بر سر آن به کشمکش پردازد، امّا فدک به عنوان نشانه‌ای از [[غصب]] و [[زور]] رژیم تازه برایش اهمیت یافته بود. با طرح مسألۀ فدک می‌کوشید تا [[حکومت]] را محکوم کند... فدک برای [[فاطمه]] یک مسأله [[سیاسی]] شده بود و وسیلۀ [[مبارزه]]، و پافشاری [[فاطمه]] از این‌رو بود، نه به خاطر [[ارزش]] [[اقتصادی]] آن.<ref>فاطمه فاطمه است، ص ۱۶۹</ref> فدک در حال حاضر به نام "الحائط" در مرز شرقی [[خیبر]] قرار دارد و شامال تعدادی روستا و بیش از ۱۱ هزار سکنه و سرزمینی پوشیده از نخلستان و برخوردار از امکانات [[کشاورزی]] است.<ref>معجم معالم الحجاز، ج ۷ ص ۲۷</ref><ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۴۵۵.</ref>.
==پانویس==
==پانویس==
{{یادآوری پانویس}}
{{یادآوری پانویس}}
{{پانویس2}}
{{پانویس2}}

نسخهٔ ‏۳۰ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۴:۱۴

نویسنده: آقای ظرافتی

فدک، نماد مظلومیت اهل بیت و غصب حق آنان از سوی خلافت سقیفه و رژیم‌های اموی و عباسی است. فدک نام منطقه‌ای حاصلخیز در ۱۳۰ کیلومتری مدینه است که در شرق خیبر قرار گرفته است[۱].

مقدمه

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۴۵۵.
  2. شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج ۴ ص ۱۰۸
  3. حشر، آیه ۶ و ۷
  4. تفسیر مجمع البیان، ذیل آیه ۲۶ اسراء، نیز کافی، ج ۱ ص ۴۴۳
  5. بحار الأنوار، ج ۲۹ ص ۱۹۴
  6. نهج البلاغه، نامۀ ۴۶
  7. یا بن ابی قحافه! افی الکتاب ان ترث اباک و لا ارث ابی؟ لقد جئت شیئا فریّا (کفایة الموحدین، ج ۲ ص ۳۶۱)
  8. شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج ۱۶ ص ۲۳۶
  9. مناقب، ج ۴ ص ۳۲۰، بحار الأنوار، ج ۲۹ ص ۲۰۰
  10. ر. ک: "فدک در تاریخ"، شهید محمّد باقر صدر، فصلنامۀ "میقات حج"، شمارۀ ۳۴ "دانشنامۀ امام علی" ، ج ۸ ص ۳۴۵، "فدک، ذو الفقار فاطمه" سیّد محمّد واحدی، "اسرار فدک" محمّد باقر انصاری، "خطابه فدک" (دربارۀ خطبۀ فدک)، انصاری و رجایی، "اختصاص"، ص ۱۸۳، "شرح ابن ابی الحدید" ، ج ۱۶ ص ۲۰۹، "فدک"، سیّد محمّد حسن الموسوی القزوینی
  11. فاطمه فاطمه است، ص ۱۶۹
  12. معجم معالم الحجاز، ج ۷ ص ۲۷
  13. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۴۵۵.