آسانی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
برچسب: تغییر مسیر جدید
 
(تغییرمسیر به آسان‌گیری خداوند بر پیامبر حذف شد)
برچسب: تغییرمسیر حذف شد
خط ۱: خط ۱:
#تغییر_مسیر [[آسان‌گیری خداوند بر پیامبر]]
{{ویرایش غیرنهایی}}
{{امامت}}
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">مدخل‌های وابسته به این بحث:</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[آسانی در قرآن]] | [[آسانی در حدیث]] | [[آسانی در کلام اسلامی]] | [[آسانی در نهج البلاغه]] | [[آسانی در معارف دعا و زیارات]] | [[آسانی در سیره پیامبر خاتم]]</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[آسانی (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
 
==واژه‌شناسی لغوی==
*آسانی، معادل یُسر در [[زبان عربی]] است. بیش‌تر لغویان، یُسر را ضدّ عُسر و به معنای آسانی و [[بی‌نیازی]] دانسته‌اند <ref>مفردات، ص ۸۹۱، «یسر»؛ لسان‌العرب، ج ۱۵، ص ۴۴۶، «یسر».</ref>.<ref>[[محمد حسن زمانی|زمانی، محمد حسن]]، [[آسانی (مقاله)|آسانی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref>
 
==[[آسانی]] در [[قرآن]]==
*مشتقات گوناگون یُسر در [[قرآن]] ۴۴ بار آمده<ref>المعجم المفهرس، ص ۸۷۹، «یسر».</ref> که اغلب به همین معنا به کار رفته است. مفهوم آسانی را در [[قرآن کریم]] می‌توان در قالب واژه‌هایی مانند [[تخفیف]]، هیّن، وسع، [[عفو]]، [[رفق]]، [[رحمت]]، [[مغفرت]] و اِنظار جُست. از [[نفی]] [[اثم]]، حرج، جناح، تثریب، [[إصر]]، اطاقة، ضیق و [[مشقّت]] نیز مفهوم آسانی استفاده می‌شود؛ چنان که توجّه به مجموعه این واژه‌ها در [[آیات]] می‌تواند گستره مفهومی آن را در [[قرآن]] بنمایاند. مفهوم آسانی در مجموعه ساختار [[معرفت دینی]] تجلّی دارد؛ از قبیل آسانی تصرّفات [[خدا]] در [[نظام تکوین]] در [[دنیا]] و [[آخرت]]، آسان شدن [[کارها]] به دست [[خداوند]]، [[آسان‌گیری]] در [[تشریع احکام]] [[دینی]] و [[دستور]] به [[آسان‌گیری]] در [[روابط]] [[دینی]] و [[اجتماعی]]. گستره این مفهوم در [[تشریع احکام]] تا جایی است که می‌توان‌گفت بنای [[شریعت]] بر [[آسان‌گیری]] است.<ref>[[محمد حسن زمانی|زمانی، محمد حسن]]، [[آسانی (مقاله)|آسانی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref>
*از برخی مصادیق آسانی به [[تساهل]] و [[تسامح]] نیز تعبیر شده است که شاید این اصطلاح برگرفته از [[روایات]] متعدّدی از [[پیامبراکرم]]{{صل}} است که من به [[شریعت]] [[سهله]] سمحه برانگیخته شده‌ام<ref>وسائل، ج ۲۰، ص ۱۰۶؛ بحارالانوار، ج ۶۵، ص ۳۱۹و۳۴۶؛ الکافی، ج ۵، ص ۴۹۴.</ref>؛ بر همین اساس، برخی از [[فقیهان]] در استنباطات [[احکام فقهی]]، بارها به سهلة و سمحة بودن [[شریعت]] استناد کرده‌اند<ref>جواهرالکلام، ج ۷، ص ۳۴۲ و ج ۲۹، ص ۲۷؛ عوائدالایام، ص۱۷۳؛ القواعدالفقهیه، ج ۱، ص ۲۴۹.</ref>؛ البتّه [[قرآن]] برای آسانی، حدود و مرزهایی قائل شده است.<ref>[[محمد حسن زمانی|زمانی، محمد حسن]]، [[آسانی (مقاله)|آسانی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref>
 
==آسانی [[کارها]] برای [[خدا]] در [[تکوین]]==
===[[آفرینش]] نخستین هستی و بازآفرینی آن در [[قیامت]]===
*[[قرآن]]، [[آفرینش]] [[آسمان‌ها]] و [[زمین]] را در شش روز و بدون [[سختی]] و [[مشقّت]] ذکر کرده: {{متن قرآن|وَلَقَدْ خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ وَمَا مَسَّنَا مِنْ لُغُوبٍ}}<ref>«و ما آسمان‌ها و زمین و آنچه را میان آنهاست  در شش روز آفریدیم و هیچ ماندگی به ما نرسید» سوره ق، آیه ۳۸.</ref> و [[خداوند]] ایجاد و اعاده [[خلق]] را بر خود آسان دانسته است: {{متن قرآن|أَوَلَمْ يَرَوْا كَيْفَ يُبْدِئُ اللَّهُ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ إِنَّ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ}}<ref>«آیا در نیافته‌اند  که چگونه خداوند آفریدن (آفریدگان) را می‌آغازد و سپس آن را باز می‌گرداند؛ بی‌گمان این، بر خداوند آسان است» سوره عنکبوت، آیه ۱۹.</ref> حتّی اعاده [[آفرینش]] بر [[خدا]]، از ایجاد آن آسان‌تر است: {{متن قرآن|وَهُوَ الَّذِي يَبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ وَهُوَ أَهْوَنُ عَلَيْهِ وَلَهُ الْمَثَلُ الْأَعْلَى فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ}}<ref>«و اوست که آفریدن (آفریدگان) را می‌آغازد سپس آن را باز می‌آورد  و این بر او آسان‌تر است و در آسمان‌ها و زمین مثل برتر، او راست و او پیروزمند فرزانه است» سوره روم، آیه ۲۷.</ref> و [[حشر]] [[انسان‌ها]] بر [[خداوند]]، بسی آسان است: {{متن قرآن|يَوْمَ تَشَقَّقُ الْأَرْضُ عَنْهُمْ سِرَاعًا ذَلِكَ حَشْرٌ عَلَيْنَا يَسِيرٌ}}<ref>«روزی که زمین از آنان که شتابانند، بشکافد ؛ این گردآوردنی است که بر ما آسان است» سوره ق، آیه ۴۴.</ref> روشن است که [[قدرت خداوند]] درباره همه موجودات، یک‌سان است؛ بنابراین، تعبیر به آسان‌تر بودن اعاده، از آن جهت است که هر [[صفت کمالی]] در موجودات، به نحو کامل‌تر و بدون هیچ‌گونه [[نقص]]، در [[خداوند]] وجود دارد؛ بر این اساس، چون اعاده در مقایسه با ایجاد، نزد [[مردم]] آسان است، این آسانی در [[خداوند]] بیش‌تر و به گونه‌ای است که هیچ [[سختی]] و مشقّتی را به همراه ندارد <ref> المیزان، ج ۱۶، ص ۱۷۵.</ref>.<ref>[[محمد حسن زمانی|زمانی، محمد حسن]]، [[آسانی (مقاله)|آسانی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref>
===[[تدبیر]] [[منظم]] و آگاهانه [[آفرینش]] و [[حیات]] [[انسان]] ها===
*[[خداوند]]، [[آفرینش انسان]] را از [[خاک]]، سپس از نطفه و باردار شدن [[زنان]] و کوتاهی یا بلندی [[عمر]] [[بنی‌آدم]] را بر خود آسان دانسته است: {{متن قرآن|وَاللَّهُ خَلَقَكُمْ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ جَعَلَكُمْ أَزْوَاجًا وَمَا تَحْمِلُ مِنْ أُنْثَى وَلَا تَضَعُ إِلَّا بِعِلْمِهِ وَمَا يُعَمَّرُ مِنْ مُعَمَّرٍ وَلَا يُنْقَصُ مِنْ عُمُرِهِ إِلَّا فِي كِتَابٍ إِنَّ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ}}<ref>«و خداوند شما را از خاکی آفرید سپس از نطفه‌ای، آنگاه شما را جفت‌هایی (نر و ماده) قرار داد و هیچ مادینه‌ای باردار نمی‌گردد و نمی‌زاید مگر با آگاهی وی و هیچ سالمندی کهنسال نمی‌گردد و از عمر کسی کم نمی‌شود مگر که در کتابی آمده است؛ بی‌گمان این بر خداوند آسان است» سوره فاطر، آیه ۱۱.</ref>.<ref>[[محمد حسن زمانی|زمانی، محمد حسن]]، [[آسانی (مقاله)|آسانی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref>
*[[قرآن]]، اعطای [[فرزند]] را به پیرزنی نازا و شوهری فرتوت ([[حضرت]] [[زکریا]] و همسرش) بر [[خداوند]] آسان و هموار می‌شمرد: {{متن قرآن| قَالَ رَبِّ أَنَّى يَكُونُ لِي غُلامٌ وَكَانَتِ امْرَأَتِي عَاقِرًا وَقَدْ بَلَغْتُ مِنَ الْكِبَرِ عِتِيًّا قَالَ كَذَلِكَ قَالَ رَبُّكَ هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٌ وَقَدْ خَلَقْتُكَ مِن قَبْلُ وَلَمْ تَكُ شَيْئًا }}<ref>«گفت: پروردگارا! چگونه مرا پسری تواند بود در حالی که زنم نازاست و خود نیز از پیری به فرتوتی  رسیده‌ام گفت: چنین است، پروردگارت می‌فرماید که آن (کار) بر من آسان است که پیش از آن تو را آفریدم و تو هیچ چیز نبودی» سوره مریم، آیه ۸-۹.</ref> و اعطای [[فرزند]] به زنی باکره و بی‌شوهر ([[حضرت مریم]]{{ع}}) را نیز آسان می‌داند: {{متن قرآن| قَالَتْ أَنَّى يَكُونُ لِي غُلامٌ وَلَمْ يَمْسَسْنِي بَشَرٌ وَلَمْ أَكُ بَغِيًّا قَالَ كَذَلِكِ قَالَ رَبُّكِ هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٌ وَلِنَجْعَلَهُ آيَةً لِلنَّاسِ وَرَحْمَةً مِّنَّا وَكَانَ أَمْرًا مَّقْضِيًّا}}<ref>«گفت: چگونه مرا پسری تواند بود که بشری به من دست نزده است و بدکاره  هم نبوده‌ام گفت: چنین است؛ پروردگارت می‌فرماید که آن (کار) بر من آسان است و (بر آنیم) تا او را نشانه‌ای برای مردم و رحمتی از سوی خویش گردانیم و این کاری انجام شدنی است» سوره مریم، آیه ۲۰-۲۱.</ref>.<ref>[[محمد حسن زمانی|زمانی، محمد حسن]]، [[آسانی (مقاله)|آسانی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref>
===[[علم]] [[خدا]]===
*[[آگاهی]] به آن‌چه در [[آسمان‌ها]] و [[زمین]] وجود دارد و تدوین آن در کتاب، بر [[خداوند]] آسان است: {{متن قرآن|أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ مَا فِي السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ إِنَّ ذَلِكَ فِي كِتَابٍ إِنَّ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ}}<ref>«آیا نمی‌دانی که خداوند آنچه را در آسمان و زمین است می‌داند؟ به راستی این در کتابی (نگاشته) است؛ بی‌گمان این (کار) بر خداوند آسان است» سوره حج، آیه ۷۰.</ref> همه [[مصیبت‌ها]] در [[زمین]] و در وجود شما، پیش از پیدایش، در کتابی وجود دارد و آن بر [[خدا]] آسان است: {{متن قرآن|مَا أَصَابَ مِنْ مُصِيبَةٍ فِي الْأَرْضِ وَلَا فِي أَنْفُسِكُمْ إِلَّا فِي كِتَابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَهَا إِنَّ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ}}<ref>«هیچ گزندی در زمین  و به جان‌هایتان  نمی‌رسد مگر پیش از آنکه آن را پدید آوریم، در کتابی (آمده) است؛ این بر خداوند آسان است» سوره حدید، آیه ۲۲.</ref>.<ref>[[محمد حسن زمانی|زمانی، محمد حسن]]، [[آسانی (مقاله)|آسانی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref>
===[[مجازات]] [[گناه]] کاران===
*در [[آتش]] افکندن [[گناه‌کاران]] و ستم‌گران بر [[خدا]] سهل است: {{متن قرآن|وَمَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ عُدْوَانًا وَظُلْمًا فَسَوْفَ نُصْلِيهِ نَارًا وَكَانَ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرًا}}<ref>«و هر کس به تجاوز و ستم آن را انجام دهد او را در آتشی (دردناک) درخواهیم آورد و این بر خداوند آسان است» سوره نساء، آیه ۳۰.</ref> دو چندان شدن [[عذاب]] [[زنان پیامبر]] در صورت [[اعمال ناشایست]] بر [[خدا]] آسان است:{{متن قرآن|يَا نِسَاءَ النَّبِيِّ مَنْ يَأْتِ مِنْكُنَّ بِفَاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ يُضَاعَفْ لَهَا الْعَذَابُ ضِعْفَيْنِ وَكَانَ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرًا}}<ref>«ای زنان پیامبر! هر یک از شما دست به زشتکاری آشکاری زند عذاب او دو چندان می‌گردد و این (کار) بر خداوند آسان است» سوره احزاب، آیه ۳۰.</ref>.<ref>[[محمد حسن زمانی|زمانی، محمد حسن]]، [[آسانی (مقاله)|آسانی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref>
===حبط [[اعمال]]===
*[[تباهی]] [[اعمال]] منافقانی که از [[جنگ]] سرباز زده به [[غنایم]] [[چشم]] دارند، بر [[خداوند]] سهل است:{{متن قرآن|أَشِحَّةً عَلَيْكُمْ فَإِذَا جَاءَ الْخَوْفُ رَأَيْتَهُمْ يَنْظُرُونَ إِلَيْكَ تَدُورُ أَعْيُنُهُمْ كَالَّذِي يُغْشَى عَلَيْهِ مِنَ الْمَوْتِ فَإِذَا ذَهَبَ الْخَوْفُ سَلَقُوكُمْ بِأَلْسِنَةٍ حِدَادٍ أَشِحَّةً عَلَى الْخَيْرِ أُولَئِكَ لَمْ يُؤْمِنُوا فَأَحْبَطَ اللَّهُ أَعْمَالَهُمْ وَكَانَ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرًا}}<ref>«در حالی که به شما تنگ‌چشمی می‌ورزند آنگاه، چون بیم (جنگ) در رسد آنان را می‌بینی که در تو می‌نگرند چون کسانی که در بیهوشی جان می‌کنند، چشم‌هاشان (در چشمخانه) می‌چرخد و چون آن بیم از میان برود با زبان‌هایی تیز و تند به شما زخم زبان می‌زنند در حالی که به دارایی آزمندند؛ آنان ایمان نیاورده‌اند و خداوند کارهای آنان را از میان برده است و این، بر خداوند آسان است» سوره احزاب، آیه ۱۹.</ref>.<ref>[[محمد حسن زمانی|زمانی، محمد حسن]]، [[آسانی (مقاله)|آسانی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref>
 
==آسان شدن [[کارها]] به دست [[خداوند]]==
===آسان کردن [[فهم قرآن]] و [[راه هدایت]]===
*استدلال‌های روشن، پندهای حکیمانه، سلیس بودن و آهنگ عبارت‌ها، زمینه آسانیِ [[حفظ]] و [[فهم قرآن]] را فراهم می‌سازد: {{متن قرآن|وَلَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ}}<ref>«و ما به راستی قرآن را برای پندگیری آسان (یاب) کرده‌ایم، آیا پندپذیری هست؟» سوره قمر، آیه ۱۷.</ref>. [[ابن‌عباس]] گفته است: اگر [[خداوند]] [[معارف]] بلند [[قرآن]] را به صورت الفاظ متداول [[انسان‌ها]] فرود نمی‌آورد، هیچ [[انسانی]] نمی‌توانست آن ([[وحی]]) را به زبان آورد<ref>الدّرالمنثور، ج ۷، ص ۶۷۶.</ref>. [[خداوند]] فرموده است که [[قرآن]] را در زبان تو آسان کردیم تا [[وسیله]] [[بشارت]] برای [[مؤمنان]] و اِنذار لجوجان باشد:{{متن قرآن|فَإِنَّمَا يَسَّرْنَاهُ بِلِسَانِكَ لِتُبَشِّرَ بِهِ الْمُتَّقِينَ وَتُنْذِرَ بِهِ قَوْمًا لُدًّا}}<ref>«باری، جز این نیست که ما آن (قرآن) را به زبان تو آسان (بیان) کردیم تا بدان پرهیزگاران را نوید رسانی و گروهی ستیزه‌جو را بیم دهی» سوره مریم، آیه ۹۷.</ref>. نیز فرموده است که [[بشر]] را از نطفه‌ای آفرید و [[راه هدایت]] را برایش آسان کرد: {{متن قرآن|مِن نُّطْفَةٍ خَلَقَهُ فَقَدَّرَهُ ثُمَّ السَّبِيلَ يَسَّرَهُ }}<ref>«از نطفه‌ای آفریده و موزونش کرده، آنگاه راه را بر او هموار ساخته» سوره عبس، آیه ۱۹-۲۰.</ref>.<ref>المیزان، ج ۲۰، ص ۲۰۷.</ref>.<ref>[[محمد حسن زمانی|زمانی، محمد حسن]]، [[آسانی (مقاله)|آسانی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref>
===کمک به [[پیامبران]] و [[مؤمنان]]===
*[[قرآن]]، کمک به [[پیامبران]] و [[مؤمنان]] را نوعی تمهید و آسان‌سازی زمینه [[توفیق]] آنان در [[عبادت]] و [[خدمت]] قرار داده است: {{متن قرآن|وَنُيَسِّرُكَ لِلْيُسْرَى}}<ref>«و تو را بر آسان‌ترین راه قرار می‌دهیم» سوره اعلی، آیه ۸.</ref>. به نظر برخی [[مفسّران]]، مقصود [[آیه]] این است که ما تو را برای [[شریعت]] [[سهله]] و سمحه [[یاری]] می‌دهیم<ref>کشف‌الاسرار، ج ۱۰، ص ۴۶۱؛ الکشّاف، ج ۴، ص ۷۳۹.</ref>.
*[[قرآن]]، [[آسانی]] و [[توفیق]] در کارهای [[شایسته]] را به [[انفاق]] کنندگان با [[تقوا]] که جزای [[نیک]] را [[باور]] دارند، بشارت‌داده‌است: {{متن قرآن|فَأَمَّا مَن أَعْطَى وَاتَّقَى وَصَدَّقَ بِالْحُسْنَى فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْيُسْرَى}}<ref>امّا آنکه بخشش کند و پرهیزگاری ورزد، و آن وعده نیکوترین (بهشت) را راست بشمارد. زودا که او را در راه (خیر و) آسانی قرار دهیم؛ سوره لیل، آیه: ۵-۷.</ref>.<ref>کشف‌الاسرار، ج ۱۰، ص ۵۱۴.</ref> [[قرآن کریم]]، این [[توفیق]] و آسانی را در قالب [[دعا]] اززبان [[حضرت موسی]] [[نقل]] می‌کند: {{متن قرآن| قَالَ رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَيَسِّرْ لِي أَمْرِي}}<ref>«(موسی) گفت: پروردگارا! سینه‌ام را گشایش بخش و کارم را برای من آسان کن» سوره طه، آیه ۲۵-۲۶.</ref>.<ref>[[محمد حسن زمانی|زمانی، محمد حسن]]، [[آسانی (مقاله)|آسانی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref>
 
==[[آسان‌گیری]] در [[جعل احکام]]==
* [[خداوند]] در [[تشریع]] [[احکام]] ‌و [[تکالیف]] دین‌ [[اسلام]]، آسان ‌گرفته؛ به ‌صورتی که عمل به آن [[وظایف]] در توان مکلّفان است: {{متن قرآن|لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا}}<ref>«خداوند به هیچ کس جز (برابر با) توانش تکلیف نمی‌کند» سوره بقره، آیه ۲۸۶.</ref><ref>المیزان، ج ۲، ص ۴۴۴.</ref> او از [[اراده]] خویش به [[تخفیف]] و [[آسان‌گیری]] خبر داده و بر این اساس، به کسانی ‌که برای [[ازدواج]] با [[زنان]] [[مؤمن]] و [[آزاد]] تمکّن [[مالی]] ندارند، اجازه [[ازدواج]] با [[کنیزان]] را داده است: {{متن قرآن|وَمَن لَّمْ يَسْتَطِعْ مِنكُمْ طَوْلاً أَن يَنكِحَ الْمُحْصَنَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ فَمِن مَّا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُم مِّن فَتَيَاتِكُمُ الْمُؤْمِنَاتِ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِإِيمَانِكُمْ بَعْضُكُم مِّن بَعْضٍ فَانكِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ وَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ مُحْصَنَاتٍ غَيْرَ مُسَافِحَاتٍ وَلاَ مُتَّخِذَاتِ أَخْدَانٍ فَإِذَا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَيْنَ بِفَاحِشَةٍ فَعَلَيْهِنَّ نِصْفُ مَا عَلَى الْمُحْصَنَاتِ مِنَ الْعَذَابِ ذَلِكَ لِمَنْ خَشِيَ الْعَنَتَ مِنكُمْ وَأَن تَصْبِرُواْ خَيْرٌ لَّكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ يُرِيدُ اللَّهُ لِيُبَيِّنَ لَكُمْ وَيَهْدِيَكُمْ سُنَنَ الَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ وَيَتُوبَ عَلَيْكُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ وَاللَّهُ يُرِيدُ أَن يَتُوبَ عَلَيْكُمْ وَيُرِيدُ الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الشَّهَوَاتِ أَن تَمِيلُواْ مَيْلاً عَظِيمًا يُرِيدُ اللَّهُ أَن يُخَفِّفَ عَنكُمْ وَخُلِقَ الإِنسَانُ ضَعِيفًا}}<ref> و هر یک از شما که یارایی مالی نداشته باشد تا زنان آزاد مؤمن را به همسری گیرد، در میان کنیزان، از دختران جوان مؤمن، همسر گزیند و خداوند به ایمانتان داناتر است؛ همه چون یکدیگرید پس با اجازه کسان آنها با آنان ازدواج کنید و کابین‌هایشان را در حالی که پاکدامنند و نه پلیدکار و گزیننده دوست‌های پنهان، به گونه شایسته به (کسان) آنها بپردازید. آنگاه چون شوی کنند، اگر به کاری زشت  دست یازیدند بر آنان نیمی از کیفر زنان آزاد خواهد بود. این (ازدواج با کنیزکان) برای کسی است که از (آلایش) گناه بهراسد و شکیبایی ورزیدن، برای شما بهتر است و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است. خداوند می‌خواهد (احکام خود را) برای شما روشن گرداند و شما را به روش‌های (نیکوی) پیشینیانتان، رهنمون گردد و توبه شما را بپذیرد و خداوند دانایی فرزانه است. و خداوند می‌خواهد توبه شما را بپذیرد و آنان که از شهوت‌ها پیروی دارند می‌خواهند که شما به کجروی سترگی بیفتید. خداوند بر آن است تا بر شما آسان گیرد و آدمی را ناتوان آفریده‌اند؛ سوره نساء، آیه:۲۵-۲۸.</ref><ref>مجمع‌البیان، ج ۳، ص ۵۴.</ref> در جای دیگر فرموده است: [[خداوند]] [[آسانی]] را [[اراده]] کرده، و [[سختی]] و شدّت را نخواسته است: {{متن قرآن| يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلَا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ }}<ref>« خداوند برای شما آسانی می‌خواهد و برایتان دشواری نمی‌خواهد» سوره بقره، آیه ۱۸۵.</ref>. او در موارد [[ناآگاهی]] و عذر، [[کیفر]] بر [[تکلیف]] را از [[بندگان]] برداشته است: {{متن قرآن|مَنِ اهْتَدَى فَإِنَّمَا يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ وَمَنْ ضَلَّ فَإِنَّمَا يَضِلُّ عَلَيْهَا وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى وَمَا كُنَّا مُعَذِّبِينَ حَتَّى نَبْعَثَ رَسُولًا}}<ref>«هر کس رهیاب شود تنها به سود خود راه یافته و هر کس گمراه شود تنها به زیان خود گمراه گردیده است و هیچ باربرداری بار (گناه) دیگری را بر دوش نخواهد گرفت و ما تا پیامبری برنینگیزیم (کسی را) عذاب نمی‌کنیم» سوره اسراء، آیه ۱۵.</ref><ref>المیزان، ج ۱۳، ص ۵۸.</ref> این ویژگی (آسانی) در جوهره همه [[ادیان آسمانی]] وجود دارد؛ امّا گاه در بعضی [[امّت‌ها]] برای [[تنبیه]] و [[کیفر]]، [[احکام]] سخت [[تشریع]] شده است<ref>المیزان، ج ۷، ص ۳۶۶.</ref>؛ برای مثال به [[دلیل]] ستم‌گری، رباخواری، [[حرام‌خواری]] و [[مخالفت]] [[یهودیان]] با [[پیامبران]]، هر حیوان ناخن‌دار و سُم پهن مانند شتر، هم‌چنین چربی گاو و گوسفند که غذای دل‌خواه آنان بود، بر آنان [[حرام]] شد.<ref>مجمع‌البیان، ج ۴، ص ۲۱۳.</ref> {{متن قرآن|فَبِظُلْمٍ مِّنَ الَّذِينَ هَادُواْ حَرَّمْنَا عَلَيْهِمْ طَيِّبَاتٍ أُحِلَّتْ لَهُمْ وَبِصَدِّهِمْ عَن سَبِيلِ اللَّهِ كَثِيرًا  وَأَخْذِهِمُ الرِّبَا وَقَدْ نُهُواْ عَنْهُ وَأَكْلِهِمْ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَأَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ مِنْهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا}}<ref>«آری، به سزای ستمی از (سوی) یهودیان و اینکه (مردم را) بسیار از راه خداوند باز می‌داشتند چیزهای پاکیزه‌ای را که بر آنان حلال بود، حرام کردیمو (نیز) برای رباخواری آنان با آنکه از آن نهی شده بودند و ناروا خوردن دارایی‌های مردم؛ و برای کافرانشان عذابی دردناک آماده کرده‌ایم» سوره نساء، آیه ۱۶۰-۱۶۱.</ref> و {{متن قرآن|وَعَلَى الَّذِينَ هَادُوا حَرَّمْنَا كُلَّ ذِي ظُفُرٍ وَمِنَ الْبَقَرِ وَالْغَنَمِ حَرَّمْنَا عَلَيْهِمْ شُحُومَهُمَا إِلَّا مَا حَمَلَتْ ظُهُورُهُمَا أَوِ الْحَوَايَا أَوْ مَا اخْتَلَطَ بِعَظْمٍ ذَلِكَ جَزَيْنَاهُمْ بِبَغْيِهِمْ وَإِنَّا لَصَادِقُونَ}}<ref>«و بر یهودیان هر (جاندار) ناخنداری را حرام کردیم و از گاو و گوسفند پیه آنها را بر آنها حرام کردیم جز آنچه بر گرده و روده دارند و یا همراه استخوان‌هاست؛ بدین گونه آنان را برای افزونجویی‌شان کیفر دادیم و بی‌گمان ما راست‌گفتاریم» سوره انعام، آیه ۱۴۶.</ref> به [[نقلی]]، زمام‌داران [[بنی‌اسرائیل]]، [[مردم]] کم درآمد را از خوردن گوشت پرندگان و چربی حیوانات منع می‌کردند؛ بدین روی، همان‌ها بر آنان [[حرام]] شد<ref>قمی، ج ۱، ص ۲۴۸؛ البرهان، ج ۲، ص ۴۹۲.</ref>. [[تورات]] کنونی نیز به گونه‌ای به این مطلب اشاره کرده، می‌نویسد: شتر با وجودی که نشخوار می‌کند، امّا تمام سم چاک نیست، برای شما [[ناپاک]] است<ref>کتاب مقدّس، لاویان ۱۱: ۴.</ref>. برخی از [[احکام]] [[ادیان پیشین]]، حتّی بدون داشتن جنبه تنبیهی، مشقّت‌آور بوده است؛ مانند [[روزه وصال]] که چند شبانه روز پیوسته امساک ادامه می‌یافت<ref>ابن کثیر، ج ۱، ص ۲۲۶ـ۲۳۱.</ref>. [[تکالیف]] در [[دین اسلام]] که پیام‌آور آن رحمةٌ للعالمین است، شاق و طاقت‌فرسا نیست.
*[[قرآن]] درخواست همین مطلب را از سوی [[مؤمنان]] گزارش‌کرده است: {{متن قرآن|لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا لَهَا مَا كَسَبَتْ وَعَلَيْهَا مَا اكْتَسَبَتْ رَبَّنَا لَا تُؤَاخِذْنَا إِنْ نَسِينَا أَوْ أَخْطَأْنَا رَبَّنَا وَلَا تَحْمِلْ عَلَيْنَا إِصْرًا كَمَا حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِنَا رَبَّنَا وَلَا تُحَمِّلْنَا مَا لَا طَاقَةَ لَنَا بِهِ وَاعْفُ عَنَّا وَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا أَنْتَ مَوْلَانَا فَانْصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ}}<ref>«خداوند به هیچ کس جز (برابر با) توانش تکلیف نمی‌کند: هر کس آنچه نیکی ورزیده به سود خود و آنچه بدی کرده است به زیان خویش است؛ پروردگارا! اگر فراموش کردیم یا لغزیدیم بر ما مگیر، پروردگارا! بر دوش ما بار گران مگذار چنان که بر دوش پیشینیان ما نهادی؛ پروردگارا! چیزی که در توان ما نیست بر گرده ما منه و از ما درگذر و ما را بیامرز و بر ما ببخشای؛ تو سرور مایی، پس ما را بر گروه کافران پیروز فرما» سوره بقره، آیه ۲۸۶.</ref> شاید [[خاتمیت]] این [[دین]] و [[لزوم]] انطباق آن با موقعیّت‌های متفاوت در همه عصرها ونسل‌ها [[دلیل]] آسان‌تر بودن [[احکام]] آن باشد.<ref>[[محمد حسن زمانی|زمانی، محمد حسن]]، [[آسانی (مقاله)|آسانی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref>
*نمونه‌هایی از آن‌چه در [[قرآن]]، نشان از [[آسان‌گیری]] [[خداوند]] در [[تشریع احکام]] دارد، عبارتند از:
===[[پذیرفتن]] اظهار [[اسلام]]===
*[[خداوند]] متعالی در [[پذیرش اسلام]]، آسان گرفته و [[دستور]] داده است که هر کس اظهار [[اسلام]] کرد، بی‌درنگ از او بپذیرید: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا ضَرَبْتُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَتَبَيَّنُوا وَلَا تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقَى إِلَيْكُمُ السَّلَامَ لَسْتَ مُؤْمِنًا تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فَعِنْدَ اللَّهِ مَغَانِمُ كَثِيرَةٌ كَذَلِكَ كُنْتُمْ مِنْ قَبْلُ فَمَنَّ اللَّهُ عَلَيْكُمْ فَتَبَيَّنُوا إِنَّ اللَّهَ كَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرًا}}<ref>«ای مؤمنان، چون (برای جهاد) در راه خداوند به سفر می‌روید خوب بررسی کنید و به کسی که به شما ابراز اسلام می‌کند  نگویید: تو مؤمن نیستی، که بخواهید کالای ناپایدار  این جهان را بجویید زیرا غنیمت‌های بسیار نزد خداوند است؛ خود نیز در گذشته چنین بودید و خداوند بر شما منّت نهاد (و به اسلام راه نمود) بنابراین بررسی کنید، بی‌گمان خداوند به آنچه انجام می‌دهید آگاه است» سوره نساء، آیه ۹۴.</ref><ref>مجمع‌البیان، ج ۳، ص ۱۴۵.</ref>.<ref>[[محمد حسن زمانی|زمانی، محمد حسن]]، [[آسانی (مقاله)|آسانی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref>
===[[واجبات]] و کفارات تخییری===
*در برخی [[واجبات]]، مکلّف بر یک [[عمل]] [[الزام]] نشده؛ بلکه بین چند عمل مخیّر است که نوعی آسانی به شمار می‌آید. مواردی از تخییر که در [[قرآن]] ذکر شده، عبارت است از<ref>[[محمد حسن زمانی|زمانی، محمد حسن]]، [[آسانی (مقاله)|آسانی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref>:
====وقوف در [[منی]] و [[قربانی]]====
*[[واجب]] است [[حاجی]] پس از [[اعمال]] روز دهم ([[رمی]] جمره [[عقبه]]، [[قربانی]]، حلق یا [[تقصیر]]) در ایام تشریق (یازدهم، دوازدهم، سیزدهم) در [[منی]] توقّف کند؛<ref>جواهر الکلام، ج ۲۰، ص ۳.</ref> امّا [[خداوند]] او را بین کوچ کردن روز دوازدهم و سیزدهم مخیّر کرده است: {{متن قرآن|وَاذْكُرُوا اللَّهَ فِي أَيَّامٍ مَعْدُودَاتٍ فَمَنْ تَعَجَّلَ فِي يَوْمَيْنِ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ وَمَنْ تَأَخَّرَ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ لِمَنِ اتَّقَى وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ}}<ref>«و خداوند را در روزهایی چند  یاد کنید و آنکه (برای کوچ کردن از منا) بشتابد (و اعمال را) دو روزه (انجام دهد) گناهی نکرده است و آنکه دیر کند (و سه روزه بجای آورد، نیز) گناهی بر او نیست (و این اختیار) برای کسی است که (از محرّمات احرام) پرهیز کرده باشد و از خداوند پروا کنید و بدانید که نزد او گرد آورده می‌شوید» سوره بقره، آیه ۲۰۳.</ref><ref>فقه‌القرآن، ج ۱، ص ۳۰۰؛ جواهرالکلام، ج ۲۰، ص ۴۱.</ref>. نیز بر [[حاجی]] [[واجب]] است که در روز [[عید قربان]] [[قربانی]] کند؛ امّا [[خداوند]] او را به آن‌چه در توان او است (شتر، گاو، گوسفند) مخیر کرده: {{متن قرآن| فَمَنْ تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَةِ إِلَى الْحَجِّ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ }}<ref>« آنکه از عمره به حجّ تمتّع می‌پردازد آنچه از قربانی دست دهد (قربانی کند)» سوره بقره، آیه ۱۹۶.</ref><ref>فقه‌القرآن، ج ۱، ص ۲۹۴.</ref>.<ref>[[محمد حسن زمانی|زمانی، محمد حسن]]، [[آسانی (مقاله)|آسانی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref>
====[[کفاره]] قسم====
*اگر [[مسلمانی]] [[سوگند]] [[شرعی]] خویش را بشکند، [[خداوند]] به جای [[تعیین]] یک [[جریمه]]، وی را میان چند کفّاره مخیّر کرده است تا بر او گران نیاید و [[جریمه]] خود را آسان‌تر بپردازد. بر اساس [[آیه]] {{متن قرآن|لَا يُؤَاخِذُكُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فِي أَيْمَانِكُمْ وَلَكِنْ يُؤَاخِذُكُمْ بِمَا عَقَّدْتُمُ الْأَيْمَانَ فَكَفَّارَتُهُ إِطْعَامُ عَشَرَةِ مَسَاكِينَ مِنْ أَوْسَطِ مَا تُطْعِمُونَ أَهْلِيكُمْ أَوْ كِسْوَتُهُمْ أَوْ تَحْرِيرُ رَقَبَةٍ فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصِيَامُ ثَلَاثَةِ أَيَّامٍ ذَلِكَ كَفَّارَةُ أَيْمَانِكُمْ إِذَا حَلَفْتُمْ وَاحْفَظُوا أَيْمَانَكُمْ كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}}<ref>«خداوند شما را در سوگندهای بیهوده بازخواست نمی‌کند اما از سوگندهایی که آگاهانه خورده‌اید باز می‌پرسد بنابراین کفّاره (شکستن) آن، خوراک دادن به ده مستمند است از میانگین آنچه به خانواده خود می‌دهید یا (تهیّه) لباس آنان و یا آزاد کردن یک بنده؛ پس هر که (هیچ‌یک را) نیابد (کفاره آن) سه روز روزه است؛ این کفّاره سوگندهای شماست هرگاه سوگند خورید (و بشکنید)؛ حرمت سوگندهای خود را بدارید؛ خداوند این چنین آیات خود را برای شما روشن می‌گرداند باشد که سپاس گزارید» سوره مائده، آیه ۸۹.</ref> کفّاره قسم یکی از این سه مورد است. [[اطعام]] ده [[فقیر]] یا پوشاندن [[لباس]] به آنان، [[آزاد]] کردن یک برده و در صورتی که [[قدرت]] [[مالی]] برای ادای یکی از جریمه‌های یاد شده را نداشت، سه روز [[روزه]] بگیرد <ref>فقه‌القرآن، ج ۲، ص ۲۲۶؛ مجمع‌البیان، ج ۳، ص ۳۶۷.</ref>.<ref>[[محمد حسن زمانی|زمانی، محمد حسن]]، [[آسانی (مقاله)|آسانی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref>
===[[واجبات]] و کفارات ترتیبی===
*برخی [[واجبات]] یا کفّارات، به صورتی قرار داده شده که در صورت [[قدرت]] نداشتن مکلّف بر یک گونه از آن، شکل‌های دیگری پیش روی او باشد. [[واجبات]] و کفّارات ترتیبی در [[قرآن]] از این قرارند<ref>[[محمد حسن زمانی|زمانی، محمد حسن]]، [[آسانی (مقاله)|آسانی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref>:
====[[کفاره]] صید برای [[محرم]]====
*[[خداوند]]، صید حیوانات را بر مُحرِم [[ممنوع]] کرده و [[مجازات]] آن را حیوانی معادل آن مانند شتر، گاو و گوسفند قرار داده است؛ امّا [[اعلان]] فرموده که مکلّف در صورت عدم‌تمکّن می‌تواند شماری از [[فقیران]] را [[اطعام]] کند و اگر از عهده این نیز برنیاید می‌تواند چند روز (متناسب بانوع [[جرم]]) [[روزه]] بگیرد {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَقْتُلُوا الصَّيْدَ وَأَنْتُمْ حُرُمٌ وَمَنْ قَتَلَهُ مِنْكُمْ مُتَعَمِّدًا فَجَزَاءٌ مِثْلُ مَا قَتَلَ مِنَ النَّعَمِ يَحْكُمُ بِهِ ذَوَا عَدْلٍ مِنْكُمْ هَدْيًا بَالِغَ الْكَعْبَةِ أَوْ كَفَّارَةٌ طَعَامُ مَسَاكِينَ أَوْ عَدْلُ ذَلِكَ صِيَامًا لِيَذُوقَ وَبَالَ أَمْرِهِ عَفَا اللَّهُ عَمَّا سَلَفَ وَمَنْ عَادَ فَيَنْتَقِمُ اللَّهُ مِنْهُ وَاللَّهُ عَزِيزٌ ذُو انْتِقَامٍ}}<ref>«ای مؤمنان! شکار را در حالی که در احرام هستید نکشید و هر کسی به عمد آن را بکشد، کیفرش چهارپایی است همگون آنچه کشته است، چنانکه دو (گواه) دادگر از خودتان بر (همگونی) آن (با شکار) حکم کنند، قربانی‌یی که به (قربانگاه) کعبه برسد؛ یا کفّاره‌ای است برابر با اطعام مستمندان یا همچند آن (شصت روز) روزه تا کیفر کار خود را بچشد؛ خداوند از گذشته در گذشت ولی هر که (به شکار کردن) برگردد خداوند از وی انتقام خواهد گرفت و خداوند پیروزمندی دادستاننده است» سوره مائده، آیه ۹۵.</ref><ref>فقه‌القرآن، ج ۱، ص ۳۱۱؛ مجمع‌البیان، ج ۳، ص ۳۷۷.</ref>.<ref>[[محمد حسن زمانی|زمانی، محمد حسن]]، [[آسانی (مقاله)|آسانی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref>
====[[قربانی]]====
*یکی از [[مناسک]] [[حج]]، [[قربانی]] است. اگر [[حاجی]] بر آن توانا نباشد، باید ده روز [[روزه]] بگیرد. {{متن قرآن|وَأَتِمُّوا الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ لِلَّهِ فَإِنْ أُحْصِرْتُمْ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ وَلَا تَحْلِقُوا رُءُوسَكُمْ حَتَّى يَبْلُغَ الْهَدْيُ مَحِلَّهُ فَمَنْ كَانَ مِنْكُمْ مَرِيضًا أَوْ بِهِ أَذًى مِنْ رَأْسِهِ فَفِدْيَةٌ مِنْ صِيَامٍ أَوْ صَدَقَةٍ أَوْ نُسُكٍ فَإِذَا أَمِنْتُمْ فَمَنْ تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَةِ إِلَى الْحَجِّ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصِيَامُ ثَلَاثَةِ أَيَّامٍ فِي الْحَجِّ وَسَبْعَةٍ إِذَا رَجَعْتُمْ تِلْكَ عَشَرَةٌ كَامِلَةٌ ذَلِكَ لِمَنْ لَمْ يَكُنْ أَهْلُهُ حَاضِرِي الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ}}<ref>«و حجّ و عمره را برای خداوند تمام (و کامل) بجا آورید، پس اگر بازداشته شدید ؛ از قربانی آنچه دست دهد (قربانی کنید)، و سر نتراشید تا هنگامی که قربانی به قربانگاه خود برسد، و اگر کسی از شما بیمار بود یا در سر آسیبی داشت (و ناچار از تراشیدن سر شد) بر (عهده) او (جایگزینی) است از روزه گرفتن یا صدقه دادن یا قربانی کردن و چون ایمن شدید آنکه از عمره به حجّ تمتّع می‌پردازد آنچه از قربانی دست دهد (قربانی کند)، و هر کس (که قربانی) نیافت روزه سه روز از ایّام حج و هفت روز هنگامی که (از حج) بازگشتید (بر عهده اوست)؛ این ده روز کامل است؛ این (حکم تمتّع) برای کسی است که خانواده‌اش ساکن مکّه نباشند و از خداوند پروا کنید و بدانید که خداوند سخت کیفر است» سوره بقره، آیه ۱۹۶.</ref><ref>فقه‌القرآن، ج ۱، ص ۲۹۴.</ref>.<ref>[[محمد حسن زمانی|زمانی، محمد حسن]]، [[آسانی (مقاله)|آسانی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref>
====[[کفاره]] ظهار====
*کفّاره ظهار، [[آزاد]] کردن یک برده است که در صورت عدم تمکّن، دو جای‌گزین به ترتیب (شصت روز [[روزه]] پی در پی پیش از [[رجوع]] و [[اطعام]] شصت [[فقیر]])<ref>مجمع‌البیان، ج ۹، ص ۳۷۲.</ref> برای آن قرار داده شده است{{متن قرآن|وَالَّذِينَ يُظَاهِرُونَ مِن نِّسَائِهِمْ ثُمَّ يَعُودُونَ لِمَا قَالُوا فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مِّن قَبْلِ أَن يَتَمَاسَّا ذَلِكُمْ تُوعَظُونَ بِهِ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ (۳) فَمَن لَّمْ يَجِدْ فَصِيَامُ شَهْرَيْنِ مُتَتَابِعَيْنِ مِن قَبْلِ أَن يَتَمَاسَّا فَمَن لَّمْ يَسْتَطِعْ فَإِطْعَامُ سِتِّينَ مِسْكِينًا ذَلِكَ لِتُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَتِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ وَلِلْكَافِرِينَ عَذَابٌ أَلِيمٌ}}<ref>«و آنان که زنان خود را ظهار می‌کنند سپس به آنچه گفته‌اند باز می‌گردند (تا آن را بشکنند) باید پیش از آنکه با یکدیگر تماسی داشته باشند بنده‌ای آزاد کنند؛ این (کاری) است که بدان اندرز داده می‌شوید و خداوند به آنچه می‌کنید آگاه است و هر کس نیافت، روزه دو ماه پیاپی پیش از آنکه با همدیگر تماسی بگیرند (بر عهده اوست) و آنکه یارایی ندارد، خوراک دادن به شصت مستمند (بر عهده اوست)، این بدان روست که به خداوند و پیامبرش ایمان آورید و اینها احکام خداوند است و کافران عذابی دردناک خواهند داشت» سوره مجادله، آیه ۳-۴.</ref>.<ref>[[محمد حسن زمانی|زمانی، محمد حسن]]، [[آسانی (مقاله)|آسانی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref>
====[[کفاره]] [[قتل]] خطایی====
*[[مجازات]] کسی که یکی از [[مسلمانان]] را به [[خطا]] کشته، پرداخت دیه کامل به بازماندگان مقتول و [[آزاد]] کردن یک برده [[مؤمن]] است؛ امّا اگر نتوانست برده [[آزاد]] کند، باید دو ماه پی‌درپی [[روزه]] بگیرد{{متن قرآن|وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ أَن يَقْتُلَ مُؤْمِنًا إِلاَّ خَطَئًا وَمَن قَتَلَ مُؤْمِنًا خَطَئًا فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُّؤْمِنَةٍ وَدِيَةٌ مُّسَلَّمَةٌ إِلَى أَهْلِهِ إِلاَّ أَن يَصَّدَّقُواْ فَإِن كَانَ مِن قَوْمٍ عَدُوٍّ لَّكُمْ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُّؤْمِنَةٍ وَإِن كَانَ مِن قَوْمٍ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُمْ مِّيثَاقٌ فَدِيَةٌ مُّسَلَّمَةٌ إِلَى أَهْلِهِ وَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُّؤْمِنَةً فَمَن لَّمْ يَجِدْ فَصِيَامُ شَهْرَيْنِ مُتَتَابِعَيْنِ تَوْبَةً مِّنَ اللَّهِ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا }}<ref>«هیچ مؤمنی حق ندارد مؤمنی (دیگر) را بکشد جز به خطا و هر که به خطا مؤمنی را بکشد آزاد کردن برده‌ای مؤمن و پرداخت خونبهایی به خانواده‌اش (بر عهده کشنده است) مگر آنان در گذرند پس اگر (کشته) از گروه دشمن شما امّا مؤمن است، آزاد کردن برده‌ای مؤمن (بس است) و اگر از گروهی است که میان شما و ایشان پیمانی هست پرداخت خونبهایی به خانواده‌اش و آزاد کردن برده‌ای مؤمن (لازم است) و آن کس که (برده‌ای) نیابد روزه دو ماه پیاپی (بر عهده اوست) برای پذیرش توبه‌ای از سوی خداوند و خداوند دانایی فرزانه است» سوره نساء، آیه ۹۲.</ref>.<ref>فقه‌القرآن، ج ۲، ص ۴۰۹ـ۴۱۲.</ref>.<ref>[[محمد حسن زمانی|زمانی، محمد حسن]]، [[آسانی (مقاله)|آسانی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref>
===[[آسان‌گیری]] با قرار دادن شرایط===
*[[خداوند]] برای [[وجوب]] هر یک از [[تکالیف]] نیز شرایطی را قرار داده است که با فقدان یکی از آنها، [[تکلیف]] برداشته می‌شود که خود نوعی [[آسان‌گیری]] است؛ مانند مشروط بودن [[وجوب]] [[حج]] به [[استطاعت]]: {{متن قرآن|فِيهِ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ مَقَامُ إِبْرَاهِيمَ وَمَنْ دَخَلَهُ كَانَ آمِنًا وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا وَمَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنِ الْعَالَمِينَ}}<ref>«در آن نشانه‌هایی روشن (چون) مقام ابراهیم وجود دارد و هر که در آن در آید در امان است و حجّ این خانه برای خداوند بر عهده مردمی است که بدان راهی توانند جست؛ و هر که انکار کند (بداند که) بی‌گمان خداوند از جهانیان بی‌نیاز است» سوره آل عمران، آیه ۹۷.</ref><ref>فقه القرآن، ج ۱، ص ۲۶۴.</ref>.<ref>[[محمد حسن زمانی|زمانی، محمد حسن]]، [[آسانی (مقاله)|آسانی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref>
===[[آسان‌گیری]] با رفع یا تبدیل [[احکام]]===
*گاه وضعیّت خاصّی برای برخی افراد پیش می‌آید که [[خداوند]] یا اصل [[تکلیف]] را برداشته یا آن‌را به‌حکمی دیگر تبدیل کرده است. این موارد عبارتند از<ref>[[محمد حسن زمانی|زمانی، محمد حسن]]، [[آسانی (مقاله)|آسانی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref>:
====[[اضطرار]]====
*در [[اضطرار]]، [[حکم]] اوّلیّه برداشته می‌شود؛ به طور مثال با این که خوردن اَشیایی مانند مردار، [[خون]]، گوشت خوک، [[ذبح]] شده به نام غیر [[خدا]] [[حرام]] است، در صورت [[اضطرار]]، [[حرمت]] آن برداشته شده است: {{متن قرآن|إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةَ وَالدَّمَ وَلَحْمَ الْخِنْزِيرِ وَمَا أُهِلَّ بِهِ لِغَيْرِ اللَّهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ بَاغٍ وَلَا عَادٍ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«جز این نیست که (خداوند)، مردار و خون و گوشت خوک و آنچه را جز به نام خداوند ذبح شده باشد بر شما حرام کرده است؛ پس کسی که ناگزیر (از خوردن این چیزها) شده باشد در حالی که افزونخواه  (برای رسیدن به لذّت) و متجاوز (از حدّ سدّ جوع) نباشد بر او گناهی نیست، که خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره بقره، آیه ۱۷۳.</ref><ref>الکافی، ج ۲، ص ۴۶۲.</ref>. [[آیه]] {{متن قرآن|حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةُ وَالدَّمُ وَلَحْمُ الْخِنْزِيرِ وَمَا أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِهِ وَالْمُنْخَنِقَةُ وَالْمَوْقُوذَةُ وَالْمُتَرَدِّيَةُ وَالنَّطِيحَةُ وَمَا أَكَلَ السَّبُعُ إِلَّا مَا ذَكَّيْتُمْ وَمَا ذُبِحَ عَلَى النُّصُبِ وَأَنْ تَسْتَقْسِمُوا بِالْأَزْلَامِ ذَلِكُمْ فِسْقٌ الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ فَلَا تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا فَمَنِ اضْطُرَّ فِي مَخْمَصَةٍ غَيْرَ مُتَجَانِفٍ لِإِثْمٍ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«مردار و خون و گوشت خوک و آنچه جز به نام خداوند ذبح شده باشد و مرده با خفگی و مرده با ضربه و مرده با افتادن از بلندی و مرده از شاخ زدن حیوان دیگر و آنچه درندگان نیم‌خور کرده باشند- جز آن را که (تا زنده است) ذبح کرده‌اید- و آنچه بر روی سنگ‌های مقدّس (برای بت‌ها) قربانی شود و آنچه با تیرهای بخت‌آزمایی قسمت کنید (خوردن گوشت همه اینها) بر شما حرام و آنها (همه) گناه است؛ امروز کافران از دین شما نومید شدند پس، از ایشان مهراسید و از من بهراسید! امروز دینتان را کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم و اسلام را (به عنوان) آیین شما پسندیدم پس، هر که در قحطی و گرسنگی ناگزیر (از خوردن گوشت حرام) شود بی‌آنکه گراینده به گناه باشد بی‌گمان خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره مائده، آیه ۳.</ref> نیز پس از بیان [[حرمت]] گوشت حیوانِ خفه شده، حیوانی که بر اثر ضربه چوب یا شاخ حیوان دیگر یا [[سقوط]] از بلندی مرده باشد یا درنده‌ای او را کشته یا در پای [[بت]] [[ذبح]] شده و یا با تیر قرعه کشته شده باشد، کسی را که به ناچار و بدون قصد [[گناه]]، از آن خورده است استثنا می‌کند<ref>فقه القرآن، ج ۲، ص ۲۶۶ ـ ۲۶۸.</ref>.<ref>[[محمد حسن زمانی|زمانی، محمد حسن]]، [[آسانی (مقاله)|آسانی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref>.
====[[اکراه]]====
*اگر کسی به [[گناه]] وادار شد، [[خداوند]] آن [[گناه]] رامی‌بخشد؛ چنان‌که اظهارات‌ شرک‌آمیز را در زیر [[شکنجه]] [[مشرکان]] بخشید: {{متن قرآن|مَنْ كَفَرَ بِاللَّهِ مِنْ بَعْدِ إِيمَانِهِ إِلَّا مَنْ أُكْرِهَ وَقَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإِيمَانِ وَلَكِنْ مَنْ شَرَحَ بِالْكُفْرِ صَدْرًا فَعَلَيْهِمْ غَضَبٌ مِنَ اللَّهِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ}}<ref>«بر آن کسان که پس از ایمان به خداوند کفر ورزند- نه آن کسان که وادار (به اظهار کفر) شده‌اند و دلشان به ایمان گرم است بلکه آن کسان که دل به کفر دهند- خشمی از خداوند خواهد بود و عذابی سترگ خواهند داشت» سوره نحل، آیه ۱۰۶.</ref>.<ref> الکافی، ج ۲، ص ۴۶۲؛ مجمع‌البیان، ج ۶، ص ۵۹۷.</ref><ref>[[محمد حسن زمانی|زمانی، محمد حسن]]، [[آسانی (مقاله)|آسانی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref>
====[[تقیه]]====
*[[انسان]] به جهت [[حفظ]] خویش از ضرر دیگران می‌تواند [[کلام]] ناحق گفته یا برخلاف [[حق]] عمل کند<ref> المکاسب، ص ۳۲۰.</ref>. [[خداوند]] پس از [[نهی]] از برقراری [[ارتباط]] با [[کافران]]، فرموده که چنین [[ارتباط]] در صورت [[تقیّه]] مانعی ندارد: {{متن قرآن|لَا يَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ وَمَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ فَلَيْسَ مِنَ اللَّهِ فِي شَيْءٍ إِلَّا أَنْ تَتَّقُوا مِنْهُمْ تُقَاةً وَيُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ وَإِلَى اللَّهِ الْمَصِيرُ}}<ref>«مؤمنان نباید کافران را به جای مؤمنان دوست گیرند و هر که چنین کند با خداوند هیچ رابطه‌ای ندارد مگر آنکه (بخواهید) به گونه‌ای از آنان تقیّه کنید و خداوند، شما را از خویش پروا می‌دهد و بازگشت (هر چیز) به سوی خداوند است» سوره آل عمران، آیه ۲۸.</ref>.<ref> المیزان، ج ۳، ص ۱۵۳.</ref> این مطلب از [[آیه]] {{متن قرآن|مَنْ كَفَرَ بِاللَّهِ مِنْ بَعْدِ إِيمَانِهِ إِلَّا مَنْ أُكْرِهَ وَقَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإِيمَانِ وَلَكِنْ مَنْ شَرَحَ بِالْكُفْرِ صَدْرًا فَعَلَيْهِمْ غَضَبٌ مِنَ اللَّهِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ}}<ref>«بر آن کسان که پس از ایمان به خداوند کفر ورزند- نه آن کسان که وادار (به اظهار کفر) شده‌اند و دلشان به ایمان گرم است بلکه آن کسان که دل به کفر دهند- خشمی از خداوند خواهد بود و عذابی سترگ خواهند داشت» سوره نحل، آیه ۱۰۶.</ref> نیز استفاده می‌شود<ref> المیزان، ج ۳، ص ۱۵۳.</ref>.<ref>[[محمد حسن زمانی|زمانی، محمد حسن]]، [[آسانی (مقاله)|آسانی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref>
====[[خطا]]====
*ارتکاب بسیاری از کارهااگر به عمد باشد، [[مؤاخذه]] و پیامدهای مهمّی دارد و اگر به [[خطا]] باشد، یا هیچ گونه [[مؤاخذه]] و پیامدی ندارد یا پیامد آن اندک و سبک است: {{متن قرآن|ادْعُوهُمْ لِآبَائِهِمْ هُوَ أَقْسَطُ عِنْدَ اللَّهِ فَإِنْ لَمْ تَعْلَمُوا آبَاءَهُمْ فَإِخْوَانُكُمْ فِي الدِّينِ وَمَوَالِيكُمْ وَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ فِيمَا أَخْطَأْتُمْ بِهِ وَلَكِنْ مَا تَعَمَّدَتْ قُلُوبُكُمْ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا}}<ref>«آنان را به (نام) پدرانشان بخوانید، این نزد خداوند دادگرانه‌تر است و اگر پدرانشان را نمی‌شناسید برادران دینی و وابستگان  شمایند و شما را در آنچه اشتباه کرده‌اید گناهی نیست اما در آنچه دل‌هایتان به قصد، خواسته است (گناهکارید) و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده» سوره احزاب، آیه ۵.</ref>.<ref>الکافی، ج ۲، ص ۴۶۲.</ref><ref>[[محمد حسن زمانی|زمانی، محمد حسن]]، [[آسانی (مقاله)|آسانی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref>
====[[فراموشی]]====
*ترک [[واجب]] یا ارتکاب [[حرام]] از روی [[فراموشی]] [[مؤاخذه]] ندارد. [[قرآن]] این مطلب را در قالب [[دعا]] از زبان [[مؤمنان]] چنین [[نقل]] می‌کند: {{متن قرآن|رَبَّنَا لَا تُؤَاخِذْنَا إِنْ نَسِينَا أَوْ أَخْطَأْنَا}}<ref>« پروردگارا! اگر فراموش کردیم یا لغزیدیم بر ما مگیر» سوره بقره، آیه ۲۸۶.</ref>.<ref>نورالثقلین، ج ۱، ص ۳۰۵؛ عوائدالایام، ص ۲۴۷.</ref><ref>[[محمد حسن زمانی|زمانی، محمد حسن]]، [[آسانی (مقاله)|آسانی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref>
====مریضی====
*اگر ادای [[تکلیف]] در مواردی موجب [[بیماری]] شود، [[خداوند]] آن را از مکلّف مرتفع ساخته یا به [[واجب]] آسان‌تر تبدیل می‌کند؛ بر این اساس، به کسی که در [[ماه مبارک رمضان]] مریض است، اجازه [[افطار]] و قضای آن در روزهای دیگر را داده است: {{متن قرآن|شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِلنَّاسِ وَبَيِّنَاتٍ مِنَ الْهُدَى وَالْفُرْقَانِ فَمَنْ شَهِدَ مِنْكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ وَمَنْ كَانَ مَرِيضًا أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلَا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ وَلِتُكْمِلُوا الْعِدَّةَ وَلِتُكَبِّرُوا اللَّهَ عَلَى مَا هَدَاكُمْ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}}<ref>«(روزهای روزه گرفتن در) ماه رمضان است که قرآن را در آن فرو فرستاده‌اند؛ به  رهنمودی برای مردم و برهان‌هایی (روشن) از راهنمایی و جدا کردن حقّ از باطل. پس هر کس از شما این ماه را دریافت (و در سفر نبود)، باید (تمام) آن را روزه بگیرد و اگر بیمار یا در سفر بود، شماری از روزهایی دیگر (روزه بر او واجب است)؛ خداوند برای شما آسانی می‌خواهد و برایتان دشواری نمی‌خواهد و (می‌خواهد) تا شمار (روزه‌ها) را کامل کنید و تا خداوند را برای آنکه راهنمایی‌تان کرده است به بزرگی یاد کنید و باشد که سپاس گزارید» سوره بقره، آیه ۱۸۵.</ref><ref>فقه القرآن، ج ۱، ص ۱۷۶؛ المیزان، ج ۲، ص ۵.</ref> هم چنین [[حکم]] [[وضو]] را برای مریضی که آب برای او ضرر دارد، به [[تیمم]] تبدیل کرده است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ وَامْسَحُوا بِرُءُوسِكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَيْنِ وَإِنْ كُنْتُمْ جُنُبًا فَاطَّهَّرُوا وَإِنْ كُنْتُمْ مَرْضَى أَوْ عَلَى سَفَرٍ أَوْ جَاءَ أَحَدٌ مِنْكُمْ مِنَ الْغَائِطِ أَوْ لَامَسْتُمُ النِّسَاءَ فَلَمْ تَجِدُوا مَاءً فَتَيَمَّمُوا صَعِيدًا طَيِّبًا فَامْسَحُوا بِوُجُوهِكُمْ وَأَيْدِيكُمْ مِنْهُ مَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيَجْعَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ حَرَجٍ وَلَكِنْ يُرِيدُ لِيُطَهِّرَكُمْ وَلِيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! چون برای نماز برخاستید چهره و دست‌هایتان را تا آرنج بشویید و بخشی از سرتان را مسح کنید و نیز پاهای خود را تا برآمدگی روی پا و اگر جنب بودید غسل کنید و اگر بیمار یا در سفر بودید و یا از جای قضای حاجت آمدید یا با زنان آمیزش کردید و آبی نیافتید به خاکی پاک تیمّم کنید، با آن بخشی از چهره و دست‌های خود را مسح نمایید، خداوند نمی‌خواهد شما را در تنگنا افکند ولی می‌خواهد شما را پاکیزه گرداند و نعمت خود را بر شما تمام کند باشد که سپاس گزارید» سوره مائده، آیه ۶.</ref> [[حکم جهاد]] [[نابینا]]، لَنگ و مریض نیز همین گونه است: {{متن قرآن|لَيْسَ عَلَى الْأَعْمَى حَرَجٌ وَلَا عَلَى الْأَعْرَجِ حَرَجٌ وَلَا عَلَى الْمَرِيضِ حَرَجٌ وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَمَنْ يَتَوَلَّ يُعَذِّبْهُ عَذَابًا أَلِيمًا}}<ref>«بر نابینا و لنگ و بیمار (اگر به جهاد نیایند) گناهی نیست و هر کس از خداوند و پیامبرش فرمانبرداری کند او را به بوستان‌هایی درمی‌آورد که از بن آنها جویبارها روان است و هر کس روی برتابد او را عذابی دردناک خواهد کرد» سوره فتح، آیه ۱۷.</ref> و نیز {{متن قرآن|لَيْسَ عَلَى الضُّعَفَاءِ وَلَا عَلَى الْمَرْضَى وَلَا عَلَى الَّذِينَ لَا يَجِدُونَ مَا يُنْفِقُونَ حَرَجٌ إِذَا نَصَحُوا لِلَّهِ وَرَسُولِهِ مَا عَلَى الْمُحْسِنِينَ مِنْ سَبِيلٍ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«بر ناتوانان و بیماران و آنان که چیزی برای بخشیدن (به راه و راهیان جهاد) نمی‌یابند چون خیرخواه خداوند و پیامبرش باشند گناهی نیست؛ (آری) بر نیکوکاران ایرادی نیست و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره توبه، آیه ۹۱.</ref>.
*[[پیامبراکرم]]{{صل}} به یکی از [[اصحاب]] [[بیمار]] خود فرمود: [[نماز]] را [[ایستاده]] بخوان. اگر نتوانستی، نشسته بخوان و گرنه به پهلو و اگر نشد، خوابیده به پشت؛ زیرا [[خداوند]] هیچ [[انسانی]] را [[تکلیف]] نمی‌کند، مگر به [[قدر]] توان او<ref> التاج، ج ۱، ص ۲۰۱.</ref>.
*[[حرمت]] تراشیدن سر پیش از [[قربانی]]، در صورت [[بیماری]] یا مشکلی مانند آن، برداشته می‌شود و شخصی که وادار به حلق شد، باید [[روزه]] بگیرد یا [[فقیران]] را [[اطعام]] یا گوسفندی را [[قربانی]] کند که فدیه آن شمرده می‌شود: {{متن قرآن|وَلَا تَحْلِقُوا رُءُوسَكُمْ حَتَّى يَبْلُغَ الْهَدْيُ مَحِلَّهُ فَمَنْ كَانَ مِنْكُمْ مَرِيضًا أَوْ بِهِ أَذًى مِنْ رَأْسِهِ فَفِدْيَةٌ مِنْ صِيَامٍ أَوْ صَدَقَةٍ أَوْ نُسُكٍ }}<ref>«و سر نتراشید تا هنگامی که قربانی به قربانگاه خود برسد، و اگر کسی از شما بیمار بود یا در سر آسیبی داشت (و ناچار از تراشیدن سر شد) بر (عهده) او (جایگزینی) است از روزه گرفتن یا صدقه دادن یا قربانی کردن» سوره بقره، آیه ۱۹۶.</ref>.<ref> فقه القرآن، ج ۱، ص ۲۹۶؛ مجمع‌البیان، ج ۲، ص ۵۱۹.</ref><ref>[[محمد حسن زمانی|زمانی، محمد حسن]]، [[آسانی (مقاله)|آسانی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref>
====حرج و [[سختی]] توان فرسا====
*[[خداوند]]، [[تکالیف]] مشقّت‌زا را برداشته است. [[تخفیف]] [[شریعت]] در موارد حرجی، چنان شایع و مورد توجّه [[فقیهان]] بوده که به مثابهِ قاعده و اصل عمومی (نفی‌حرج) مورد کاربرد [[فقهی]] آنان در مسائل و ابواب گوناگون مشهور شده است: {{متن قرآن|وَمَا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ }}<ref>«در دین- که همان آیین پدرتان ابراهیم است- هیچ تنگنایی برای شما ننهاد» سوره حج، آیه ۷۸.</ref><ref>القواعد الفقهیه، ج ۱، ص ۲۴۹؛ عوائد الأیّام، ص ۱۷۳.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} در پاسخ به [[پرسش]] یکی از [[اصحاب]] درباره کیفیّت وضوی کسی که دستش زخمی است، فرمود: [[حکم]] این گونه مسائل از همین [[آیه]] فهمیده می‌شود. [[قرآن]] این مطلب را به صورت درخواست [[قلبی]] [[مؤمنان]] [[نقل]] کرده است: {{متن قرآن|رَبَّنَا وَلَا تُحَمِّلْنَا مَا لَا طَاقَةَ لَنَا بِهِ }}<ref>« پروردگارا! چیزی که در توان ما نیست بر گرده ما منه و از ما درگذر » سوره بقره، آیه ۲۸۶.</ref>.
* انواع [[سختی]] که مجوّز رفع یا تبدیل [[تکلیف]] است، عبارتند از
#'''تنگنای [[مالی]]:''' [[خداوند]]، [[حکم]] [[وجوب]] [[جهاد]] را از کسانی که مضیقه و تنگنای [[مالی]]، [[مانع]] حضور آنان در [[جبهه]] شده، برداشته و فرموده است: {{متن قرآن|لَيْسَ عَلَى الضُّعَفَاءِ وَلَا عَلَى الْمَرْضَى وَلَا عَلَى الَّذِينَ لَا يَجِدُونَ مَا يُنْفِقُونَ حَرَجٌ إِذَا نَصَحُوا لِلَّهِ وَرَسُولِهِ مَا عَلَى الْمُحْسِنِينَ مِنْ سَبِيلٍ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«بر ناتوانان و بیماران و آنان که چیزی برای بخشیدن (به راه و راهیان جهاد) نمی‌یابند چون خیرخواه خداوند و پیامبرش باشند گناهی نیست؛ (آری) بر نیکوکاران ایرادی نیست و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره توبه، آیه ۹۱.</ref>.
#'''[[ضعف]] توان و [[مقاومت]] [[روحی]]:''' [[قرآن]] در آغاز [[فرمان]] داده بود که اگر [[ارتش]] [[مسلمانان]]، یک دهم [[ارتش]] [[مشرکان]] باشد می‌توان با آنان به مقابله برخاست؛ زیرا [[ایمان]] و روحیّه [[قوی]]، توان [[پایداری]] و [[مقاومت]] را به آنان خواهد داد؛ امّا پس از پیدایش [[ضعف]] [[روحی]]، بر آنان آسان گرفت و مقایسه را به نصف [[تخفیف]] داد:  {{متن قرآن| يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى الْقِتَالِ إِن يَكُن مِّنكُمْ عِشْرُونَ صَابِرُونَ يَغْلِبُواْ مِئَتَيْنِ وَإِن يَكُن مِّنكُم مِّائَةٌ يَغْلِبُواْ أَلْفًا مِّنَ الَّذِينَ كَفَرُواْ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لاَّ يَفْقَهُونَ  الآنَ خَفَّفَ اللَّهُ عَنكُمْ وَعَلِمَ أَنَّ فِيكُمْ ضَعْفًا فَإِن يَكُن مِّنكُم مِّائَةٌ صَابِرَةٌ يَغْلِبُواْ مِئَتَيْنِ وَإِن يَكُن مِّنكُمْ أَلْفٌ يَغْلِبُواْ أَلْفَيْنِ بِإِذْنِ اللَّهِ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ}}<ref>«ای پیامبر! مؤمنان را به کارزار برانگیز، اگر از شما بیست تن شکیبا باشند بر دویست تن پیروز می‌گردند و اگر از شما صد تن باشند بر هزار تن از کافران پیروز می‌شوند زیرا آنان گروهی هستند که درنمی‌یابند اکنون خداوند بر شما آسان گرفت و معلوم داشت که در شما ناتوانی هست؛ اگر از شما صد تن شکیبا باشند بر دویست تن پیروز می‌گردند و اگر از شما هزار تن باشند بر دو هزار تن به اذن خداوند پیروز می‌شوند و خداوند با شکیبایان است» سوره انفال، آیه ۶۵-۶۶.</ref>.
#'''نیاز جنسی:''' از آنجا که [[پرهیز]] از مباشرت با [[همسر]] در طول [[ماه رمضان]] برای [[مسلمانان]] [[صدر اسلام]] قابل [[تحمّل]] نبود و برخی بر اثر عدم [[تحمّل]]، با همسرانشان نزدیکی می‌کردند، [[خداوند]] بر [[امّت اسلام]] آسان گرفت و مباشرت را در [[شب]] [[ماه رمضان]] جایز کرد: {{متن قرآن|أُحِلَّ لَكُمْ لَيْلَةَ الصِّيَامِ الرَّفَثُ إِلَى نِسَائِكُمْ هُنَّ لِبَاسٌ لَكُمْ وَأَنْتُمْ لِبَاسٌ لَهُنَّ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّكُمْ كُنْتُمْ تَخْتَانُونَ أَنْفُسَكُمْ فَتَابَ عَلَيْكُمْ وَعَفَا عَنْكُمْ فَالْآنَ بَاشِرُوهُنَّ وَابْتَغُوا مَا كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ وَكُلُوا وَاشْرَبُوا حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْخَيْطُ الْأَبْيَضُ مِنَ الْخَيْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّيَامَ إِلَى اللَّيْلِ وَلَا تُبَاشِرُوهُنَّ وَأَنْتُمْ عَاكِفُونَ فِي الْمَسَاجِدِ تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ فَلَا تَقْرَبُوهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ آيَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ}}<ref>«آمیزش با زنانتان در شب روزه‌داری برای شما حلال شده است. آنها جامه شما و شما جامه آنهایید. خداوند معلوم داشت که شما با خود نادرستی می‌ورزیدید، بنابراین، از شما در گذشت و شما را بخشود؛ اکنون (می‌توانید) با آنان آمیزش کنید و آنچه خداوند برای شما مقرّر داشته است باز جویید، و تا سپیدی سپیده‌دم از سیاهی (شب)  برای شما آشکار شود (می‌توانید) بخورید و بیاشامید؛ سپس روزه را تا شب به پایان رسانید و در حالی که در مسجدها اعتکاف کرده‌اید از آنان کام مجویید، اینها حدود  خداوند است، به آنها نزدیک نشوید. خداوند این چنین آیاتش را برای مردم روشن می‌گرداند باشد که آنان پرهیزگاری ورزند» سوره بقره، آیه ۱۸۷.</ref>.<ref>فقه‌القرآن، ج ۱، ص ۲۰۱؛ المیزان، ج ۲، ص ۴۵ و ۴۷.</ref><ref>[[محمد حسن زمانی|زمانی، محمد حسن]]، [[آسانی (مقاله)|آسانی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref>
====[[سفر]]====
*برخی از [[احکام]]، مانند نمازهای چهار رکعتی، [[روزه]] و [[وضو]] در [[سفر]] به [[احکام]] آسان‌تر تبدیل شده است: {{متن قرآن|وَإِذَا ضَرَبْتُمْ فِي الْأَرْضِ فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَنْ تَقْصُرُوا مِنَ الصَّلَاةِ }}<ref>«و چون به سفر می‌روید اگر می‌هراسید کافران شما را بیازارند گناهی بر شما نیست که از نماز بکاهید» سوره نساء، آیه ۱۰۱.</ref>، {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ  أَيَّامًا مَّعْدُودَاتٍ فَمَن كَانَ مِنكُم مَّرِيضًا أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِّنْ أَيَّامٍ أُخَرَ وَعَلَى الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ فِدْيَةٌ طَعَامُ مِسْكِينٍ فَمَن تَطَوَّعَ خَيْرًا فَهُوَ خَيْرٌ لَّهُ وَأَن تَصُومُواْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! روزه بر شما مقرّر شده است چنان که بر پیشینیان شما مقرّر شده بود، باشد که پرهیزگاری ورزید روزهایی برشمرده را (روزه بدارید) و از شما هر که بیمار یا در سفر باشد شماری از روزهای دیگر (روزه بر او واجب است) و بر آنان که به دشواری آن را بر می‌تابند (به جای هر روز) جایگزینی است (به اندازه) خوراک مستمندی و هر که خود خواسته، خیری (بیش) دهد، برای او بهتر است. و اگر بدانید روزه داشتن برای شما بهتر است» سوره بقره، آیه ۱۸۳-۱۸۴.</ref>، {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ وَامْسَحُوا بِرُءُوسِكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَيْنِ وَإِنْ كُنْتُمْ جُنُبًا فَاطَّهَّرُوا وَإِنْ كُنْتُمْ مَرْضَى أَوْ عَلَى سَفَرٍ أَوْ جَاءَ أَحَدٌ مِنْكُمْ مِنَ الْغَائِطِ أَوْ لَامَسْتُمُ النِّسَاءَ فَلَمْ تَجِدُوا مَاءً فَتَيَمَّمُوا صَعِيدًا طَيِّبًا فَامْسَحُوا بِوُجُوهِكُمْ وَأَيْدِيكُمْ مِنْهُ مَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيَجْعَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ حَرَجٍ وَلَكِنْ يُرِيدُ لِيُطَهِّرَكُمْ وَلِيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! چون برای نماز برخاستید چهره و دست‌هایتان را تا آرنج بشویید و بخشی از سرتان را مسح کنید و نیز پاهای خود را تا برآمدگی روی پا و اگر جنب بودید غسل کنید و اگر بیمار یا در سفر بودید و یا از جای قضای حاجت آمدید یا با زنان آمیزش کردید و آبی نیافتید به خاکی پاک تیمّم کنید، با آن بخشی از چهره و دست‌های خود را مسح نمایید، خداوند نمی‌خواهد شما را در تنگنا افکند ولی می‌خواهد شما را پاکیزه گرداند و نعمت خود را بر شما تمام کند باشد که سپاس گزارید» سوره مائده، آیه ۶.</ref>.<ref>فقه‌القرآن، ج ۱، ص ۱۴۲؛ مجمع‌البیان، ج ۳، ص ۱۵۳.</ref><ref>[[محمد حسن زمانی|زمانی، محمد حسن]]، [[آسانی (مقاله)|آسانی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref>
====[[سال]] خوردگی====
*[[خداوند]] به سال‌خوردگان زمین‌گیر، تخفیف‌های بیش‌تری داده است؛ از جمله، برداشتن [[روزه]] و تبدیل آن به پرداخت یک [[وعده]] [[غذا]] (مد طعام) به [[فقیر]] در برابر هر روز: {{متن قرآن|أَيَّامًا مَعْدُودَاتٍ فَمَنْ كَانَ مِنْكُمْ مَرِيضًا أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ وَعَلَى الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ فِدْيَةٌ طَعَامُ مِسْكِينٍ فَمَنْ تَطَوَّعَ خَيْرًا فَهُوَ خَيْرٌ لَهُ وَأَنْ تَصُومُوا خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ}}<ref>«روزهایی برشمرده را (روزه بدارید) و از شما هر که بیمار یا در سفر باشد شماری از روزهای دیگر (روزه بر او واجب است) و بر آنان که به دشواری آن را بر می‌تابند (به جای هر روز) جایگزینی است (به اندازه) خوراک مستمندی و هر که خود خواسته، خیری (بیش) دهد، برای او بهتر است. و اگر بدانید روزه داشتن برای شما بهتر است» سوره بقره، آیه ۱۸۴.</ref><ref>فقه‌القرآن، ج ۱، ص ۱۷۷؛ مجمع‌البیان، ج ۲، ص ۴۹۳.</ref>. [[امام باقر]]{{ع}} در توضیح این [[آیه]] فرمود: الشیخ الکبیر <ref>البرهان، ج ۱، ص ۳۸۷.</ref>. بر [[زنان]] سال‌خورده‌ای که به [[ازدواج]] [[امید]] ندارند نیز آسان گرفته شده است و از [[پوشش]] کامل معاف شده‌اند: {{متن قرآن|وَالْقَوَاعِدُ مِنَ النِّسَاءِ اللَّاتِي لَا يَرْجُونَ نِكَاحًا فَلَيْسَ عَلَيْهِنَّ جُنَاحٌ أَنْ يَضَعْنَ ثِيَابَهُنَّ غَيْرَ مُتَبَرِّجَاتٍ بِزِينَةٍ وَأَنْ يَسْتَعْفِفْنَ خَيْرٌ لَهُنَّ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«و بر زنان از کار افتاده‌ای که امید زناشویی ندارند گناهی نیست که پوشش خود را وانهند بی‌آنکه زیورنمایی کنند  و پاکدامنی پیشه کردن (و پوشش داشتن) برای آنان بهتر است و خداوند شنوایی داناست» سوره نور، آیه ۶۰.</ref>.<ref>مجمع‌البیان، ج ۷، ص ۲۴۳.</ref><ref>[[محمد حسن زمانی|زمانی، محمد حسن]]، [[آسانی (مقاله)|آسانی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref>
====[[خوف]] از خطر====
*[[قرآن]] یا [[روایات]] در موارد متعدّدی تصریح کرده‌اند: تکلیفی که [[انسان]] را در معرض خطر جدّی جانی یا [[مالی]] قرار دهد، ساقط می‌شود؛ مانند [[لزوم]] [[آرامش]] بدنی در [[نماز]] که در صورت [[خوف]]، ساقط می‌شود: {{متن قرآن|فَإِنْ خِفْتُمْ فَرِجَالًا أَوْ رُكْبَانًا فَإِذَا أَمِنْتُمْ فَاذْكُرُوا اللَّهَ كَمَا عَلَّمَكُمْ مَا لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ}}<ref>«و اگر در بیم بودید، (نماز خوف را) پیاده یا سواره بجای آورید و چون ایمنی یافتید خداوند را یاد کنید همان‌گونه که آنچه را نمی‌دانستید به شما آموخت» سوره بقره، آیه ۲۳۹.</ref>.<ref>فقه‌القرآن، ج ۱، ص ۱۵۳؛ مجمع‌البیان، ج ۲، ص ۶۰۱.</ref><ref>[[محمد حسن زمانی|زمانی، محمد حسن]]، [[آسانی (مقاله)|آسانی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref>
====[[ناآگاهی]]====
*[[مسلمان]] موظّف به [[فراگیری احکام]] و [[تکالیف دینی]] خویش است و در صورت کوتاهی در یادگیری [[مؤاخذه]] خواهد شد؛ امّا [[خداوند]] در چندین مورد بر [[ناآگاهان]] آسان گرفته است؛ مانند [[ناآگاهی]] و عذر ناشی از نرسیدن [[دعوت]] [[پیامبران]]: {{متن قرآن|مَنِ اهْتَدَى فَإِنَّمَا يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ وَمَنْ ضَلَّ فَإِنَّمَا يَضِلُّ عَلَيْهَا وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى وَمَا كُنَّا مُعَذِّبِينَ حَتَّى نَبْعَثَ رَسُولًا}}<ref>«هر کس رهیاب شود تنها به سود خود راه یافته و هر کس گمراه شود تنها به زیان خود گمراه گردیده است و هیچ باربرداری بار (گناه) دیگری را بر دوش نخواهد گرفت و ما تا پیامبری برنینگیزیم (کسی را) عذاب نمی‌کنیم» سوره اسراء، آیه ۱۵.</ref><ref>مجمع‌البیان، ج ۶، ص ۶۲۳.</ref>. یا [[عدم آگاهی]] از [[حرمت]] و وجوب برخی [[کارها]] و اشیا در [[شریعت]]. [[مسلمان]] اگر پس از [[تحقیق]] لازم، هم چنان در [[حکم شرعی]] کاری یا چیزی [[شک]] داشته باشد، می‌تواند به استناد اصل حلیّت یا [[برائت]]، آن را بر خود [[حلال]] و جایز شمرد. [[قرآن]] می‌فرماید: {{متن قرآن| لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا مَا آتَاهَا }}<ref>«خداوند هیچ کس را جز به آنچه بدو داده است تکلیف نمی‌کند» سوره طلاق، آیه ۷.</ref>.<ref>عوائدالایام، ص ۲۴۸.</ref><ref>[[محمد حسن زمانی|زمانی، محمد حسن]]، [[آسانی (مقاله)|آسانی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref>
 
==[[آسان‌گیری]] [[خدا]] در [[محاسبه]] و مواخذه==
*[[خداوند]] در عین دقّت در [[محاسبه]] بر [[مؤمنان]] آسان گرفته، به دیده اغماض می‌نگرد: {{متن قرآن|فَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِيَمِينِهِ فَسَوْفَ يُحَاسَبُ حِسَابًا يَسِيرًا}}<ref>«امّا آنکه کارنامه‌اش به دست راست وی داده شود می‌گوید: بگیرید کارنامه مرا بخوانید! به زودی با حسابی آسان به حساب او رسیدگی می‌شود» سوره انشقاق، آیه ۷-۸.</ref> امّا [[قیامت]] (و [[محاسبه]]) برای [[کافران]]، سخت است: {{متن قرآن|فَذَلِكَ يَوْمَئِذٍ يَوْمٌ عَسِيرٌ  عَلَى الْكَافِرِينَ غَيْرُ يَسِيرٍ}}<ref>«آن روز، روزی سخت است بر کافران (هیچ) آسان نیست» سوره مدثر، آیه ۹-۱۰.</ref> نمونه‌هایی‌از [[آسان‌گیری]] خداونددرمحاسبه [[اعمال]] [[مؤمنان]] بدین قرار است<ref>[[محمد حسن زمانی|زمانی، محمد حسن]]، [[آسانی (مقاله)|آسانی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref>:
===[[قبول توبه]] گنه کاران===
*[[خداوند]] بر نادمان سخت‌گیری نکرده و به آنان [[وعده]] [[بهشت]] داده است: {{متن قرآن|إِلَّا مَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا فَأُولَئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَلَا يُظْلَمُونَ شَيْئًا}}<ref>«جز آنان که توبه کنند و ایمان آورند و کاری شایسته کنند؛ که آنان به بهشت درمی‌آیند و هیچ ستم نمی‌بینند» سوره مریم، آیه ۶۰.</ref> او نوید داده ‌که‌ نه‌ تنها گناهانشان آمرزیده، بلکه به [[کارهای نیک]] تبدیل می‌شود: {{متن قرآن|إِلَّا مَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا فَأُولَئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا}}<ref>«جز کسانی که توبه کنند و ایمان آورند و کاری شایسته کنند؛ که خداوند نیکی آنان را جانشین بدی‌هایشان می‌گرداند و خداوند آمرزنده بخشاینده است» سوره فرقان، آیه ۷۰.</ref>.<ref>[[محمد حسن زمانی|زمانی، محمد حسن]]، [[آسانی (مقاله)|آسانی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref>
===[[تکفیر]] [[گناهان]]===
*یکی از نمونه‌های [[آسان‌گیری]] [[محاسبه]]، مسأله [[تکفیر]] و محو [[گناهان]] با [[کارهای نیک]] است: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَنُكَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَحْسَنَ الَّذِي كَانُوا يَعْمَلُونَ}}<ref>«و بی‌گمان از گناهان آنان که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند، درمی‌گذریم  و بهتر از آنچه انجام می‌دادند به آنها پاداش خواهیم داد» سوره عنکبوت، آیه ۷.</ref>.<ref>[[محمد حسن زمانی|زمانی، محمد حسن]]، [[آسانی (مقاله)|آسانی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref>
===[[چشم پوشی]] از [[کفر]] گذشته (قاعده جب)===
*کافرانی که [[دین اسلام]] را می‌پذیرفتند، از سابقه خویش نگران بودند. [[قرآن]] [[چشم‌پوشی]] از گذشته آنان را نوید می‌دهد: {{متن قرآن|قُلْ لِلَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ يَنْتَهُوا يُغْفَرْ لَهُمْ مَا قَدْ سَلَفَ وَإِنْ يَعُودُوا فَقَدْ مَضَتْ سُنَّتُ الْأَوَّلِينَ}}<ref>«به کافران بگو: اگر (از کفر) باز ایستند گذشته‌هایشان بخشوده می‌گردد و اگر (به آن) باز گردند، (بدانند که) سنّت پیشینیان گذشته است» سوره انفال، آیه ۳۸.</ref>.<ref>القواعد الفقهیه، ج ۱، ص ۴۷.</ref><ref>[[محمد حسن زمانی|زمانی، محمد حسن]]، [[آسانی (مقاله)|آسانی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref>
===[[شفاعت]]===
*از آنجا که [[امید]]، در [[تربیت]] [[انسان]] تأثیر فراوانی دارد، [[خداوند]]، [[گناه‌کاران]] را [[ناامید]] نکرده، راهی را به نام [[شفاعت]] برایشان قرار داده است تا برای برخورداری از آن بکوشند و راه [[سعادت]] را بپیمایند. {{متن قرآن|وَأَنْذِرْ بِهِ الَّذِينَ يَخَافُونَ أَنْ يُحْشَرُوا إِلَى رَبِّهِمْ لَيْسَ لَهُمْ مِنْ دُونِهِ وَلِيٌّ وَلَا شَفِيعٌ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ}}<ref>«و با آن (قرآن) کسانی را که از گرد آورده شدن نزد پروردگارشان می‌هراسند در حالی که جز او، هیچ سرور و میانجی ندارند، بیم بده باشد که پرهیزگاری ورزند» سوره انعام، آیه ۵۱.</ref>؛ {{متن قرآن|وَلَا تَنْفَعُ الشَّفَاعَةُ عِنْدَهُ إِلَّا لِمَنْ أَذِنَ لَهُ حَتَّى إِذَا فُزِّعَ عَنْ قُلُوبِهِمْ قَالُوا مَاذَا قَالَ رَبُّكُمْ قَالُوا الْحَقَّ وَهُوَ الْعَلِيُّ الْكَبِيرُ}}<ref>«و میانجیگری نزد او سودی ندارد مگر برای آن کس که او به وی اجازه دهد؛ تا چون هراس از دل‌هاشان برخیزد گویند: پروردگارتان چه گفت؟ می‌گویند: حقیقت را و او فرازمند بزرگ است» سوره سبأ، آیه ۲۳.</ref>.<ref>[[محمد حسن زمانی|زمانی، محمد حسن]]، [[آسانی (مقاله)|آسانی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref>
 
==سفارش [[خداوند]] به آسان گیری==
*افزون بر آسانی [[احکام اسلام]]، [[خداوند]]، دیگران را نیز به [[آسان‌گیری]] سفارش کرده است که در چهار بخش قابل طرح است.<ref>[[محمد حسن زمانی|زمانی، محمد حسن]]، [[آسانی (مقاله)|آسانی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref>
=== [[آسان‌گیری]] [[رهبران]] [[دینی]] و [[سیاسی]]===
*[[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَإِذَا كَانُوا مَعَهُ عَلَى أَمْرٍ جَامِعٍ لَمْ يَذْهَبُوا حَتَّى يَسْتَأْذِنُوهُ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَأْذِنُونَكَ أُولَئِكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ فَإِذَا اسْتَأْذَنُوكَ لِبَعْضِ شَأْنِهِمْ فَأْذَنْ لِمَنْ شِئْتَ مِنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمُ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«جز این نیست که مؤمنان آنانند که به خداوند و پیامبرش ایمان دارند و چون در کاری همگانی همراه او باشند تا از او اجازه نگیرند (به راهی دیگر) نمی‌روند؛ کسانی که از تو اجازه می‌گیرند همانانند که به خداوند و پیامبرش ایمان دارند پس چون برای کاری از تو اجازه خواستند به هر یک از آنان که خواستی اجازه بده و برای آنها از خداوند آمرزش بخواه که خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره نور، آیه ۶۲.</ref> به [[پیامبر]]{{صل}} سفارش می‌کند که اگر بعضی [[مسلمانان]] به جهت [[مشکلات]] [[زندگی]]، خواهان عدم شرکت در [[جهاد]] بودند، به آنان اجازه دهد: {{متن قرآن|فَأْذَنْ لِمَنْ شِئْتَ مِنْهُمْ}}؛ هم چنین [[خداوند]] به [[پیامبر]]{{صل}} [[دستور]] داده است که اگر به [[خطا]] [[رفتاری]] از آنان درباره تو سر زند، نه تنها خود، آنان را [[عفو]] کن، بلکه‌از خدا نیز برایشان [[عفو]] و [[بخشش]] بخواه: {{متن قرآن| فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ }}<ref>« آنان را ببخشای و برای ایشان آمرزش بخواه» سوره آل عمران، آیه ۱۵۹.</ref><ref>المیزان، ج ۴، ص ۵۶.</ref> شاید بتوان گفت که [[حضرت موسی]]{{ع}} [[تحمّل]] و [[بردباری]] را به صورت [[شرح صدر]] از [[خداوند]] خواسته‌است: {{متن قرآن|قَالَ رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي}}<ref>«(موسی) گفت: پروردگارا! سینه‌ام را گشایش بخش» سوره طه، آیه ۲۵.</ref> برخورد کریمانه [[پیامبر]]{{صل}} با [[مردم]] و نشنیده گرفتن سخنان نسنجیده آنان به حدّی بود که بر [[پیامبر]] خرده گرفتند که وی فقط گوش است. پاسخ داده شد که این برخورد به نفع آنان است: {{متن قرآن| وَيَقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ قُلْ أُذُنُ خَيْرٍ لَكُمْ }}<ref>«می‌گویند او خوش‌باور است؛ بگو سخن نیوش خوبی برای شماست» سوره توبه، آیه ۶۱.</ref>. [[خداوند]] پس از [[دستور]] به پرداخت [[حقوق]] [[خویشاوندان]] و [[مسکینان]] و در راه ماندگان، به [[پیامبر]] سفارش می‌کند که اگر از ایشان روی گردان شدی، [[کلام]] ملایم با آنها داشته باش: {{متن قرآن|وَإِمَّا تُعْرِضَنَّ عَنْهُمُ ابْتِغَاءَ رَحْمَةٍ مِنْ رَبِّكَ تَرْجُوهَا فَقُلْ لَهُمْ قَوْلًا مَيْسُورًا}}<ref>«و اگر در جست و جوی بخشایشی که از پروردگارت امید داری (روزی چند) از آنان روی می‌گردانی با آنان سخن به نرمی گو» سوره اسراء، آیه ۲۸.</ref> و نیز جهت تسهیل [[ازدواج]] با [[همسران]] [[طلاق]] گرفته پسر خوانده که در [[فرهنگ جاهلی]]، [[ناپسند]] به شمار می‌آمد، به [[پیامبر]] [[دستور]] داده است که با [[زینب]]، [[همسر]] [[طلاق]] داده شده پسر خوانده خود ([[زید]]) [[ازدواج]] کند: {{متن قرآن| فَلَمَّا قَضَى زَيْدٌ مِنْهَا وَطَرًا زَوَّجْنَاكَهَا لِكَيْ لَا يَكُونَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ حَرَجٌ فِي أَزْوَاجِ أَدْعِيَائِهِمْ إِذَا قَضَوْا مِنْهُنَّ وَطَرًا }}<ref>« چون زید نیازی  از او برآورد او را به همسری تو درآوردیم تا مؤمنان را در ازدواج با همسران (طلاق داده) پسرخواندگانشان چون نیازی را از آنان برآورده باشند تنگنایی نباشد» سوره احزاب، آیه ۳۷.</ref><ref> المیزان، ج ۱۶، ص ۳۲۳.</ref> [[قرآن‌]] دستورهای‌ آسان ‌ذی القرنین را به [[مؤمنان]] نیز [[نقل]] فرموده است: {{متن قرآن|وَأَمَّا مَنْ آمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا فَلَهُ جَزَاءً الْحُسْنَى وَسَنَقُولُ لَهُ مِنْ أَمْرِنَا يُسْرًا}}<ref>«و امّا آن کس که ایمان آورد و کار شایسته‌ای کند، او را پاداش، نکویی خواهد بود و کار را بر او آسان خواهیم گرفت» سوره کهف، آیه ۸۸.</ref>.<ref>[[محمد حسن زمانی|زمانی، محمد حسن]]، [[آسانی (مقاله)|آسانی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref>
===[[آسان‌گیری]] در [[روابط اقتصادی]]===
*[[قرآن]] به [[مسلمانان]] سفارش کرده که اگر کسی به شما بدهی داشت و در موعد مقرّر [[قادر]] به پرداخت نبود، بر او آسان گرفته، مهلتش دهید تا تمکّن [[مالی]] بیابد: {{متن قرآن|وَإِنْ كَانَ ذُو عُسْرَةٍ فَنَظِرَةٌ إِلَى مَيْسَرَةٍ وَأَنْ تَصَدَّقُوا خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ}}<ref>«و اگر تنگدست باشد، مهلتی باید تا گشایشی یابد و اگر بدانید  صدقه دادن برای شما بهتر است» سوره بقره، آیه ۲۸۰.</ref> [[امام‌ باقر]]{{ع}} در [[تفسیر]] این [[آیه]] فرمود: اگر وام‌دار، [[قادر]] به پرداخت دَیْن خود نیست و آن [[مال]] را در [[کار خیر]] صرف کرده، او را آن [[قدر]] مهلت دهید تا گزارش این [[ناتوانی]] به [[امام]] [[مسلمانان]] برسد و او وام مدیون را از سهم غارمین (ورشکستگان) در بیت‌المال ‌بپردازد <ref>مجمع البیان، ج ۲، ص ۶۷۶.</ref>. [[یوسف]] نیز در توزیع آذوقه بر [[برادران]] خویش آسان گرفت و [[سرمایه]] آنها را به ایشان باز گرداند: {{متن قرآن|وَلَمَّا فَتَحُوا مَتَاعَهُمْ وَجَدُوا بِضَاعَتَهُمْ رُدَّتْ إِلَيْهِمْ }}<ref>«و چون کالای خود را گشودند دریافتند که سرمایه‌شان را به آنان بازگردانده‌اند » سوره یوسف، آیه ۶۵.</ref>.<ref>[[محمد حسن زمانی|زمانی، محمد حسن]]، [[آسانی (مقاله)|آسانی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref>
===[[آسان‌گیری]] در [[معاشرت]]===
*در [[آیات]] متعدّدی، ویژگی [[گذشت]] و آسان گرفتن بر [[خطاکاران]]، سفارش شده و یکی از نشانه‌های [[بندگان]] خوب، [[رفتار]] مسالمت‌آمیز و ملایم در برابر گفتار [[زشت]] و [[ناهنجار]] [[نادانان]] دانسته شده است: {{متن قرآن|وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا}}<ref>«و بندگان (خداوند) بخشنده آنانند که بر زمین فروتنانه گام برمی‌دارند و هرگاه نادانان با آنان سخن سر کنند پاسخی نرم گویند» سوره فرقان، آیه ۶۳.</ref><ref> مجمع البیان، ج ۷، ص ۲۷۹.</ref>.
*[[قرآن]] [[دستور]] داده است که رفتارهای [[زشت]] دیگران را به زیباترین عکس‌العمل باید پاسخ داد: {{متن قرآن|ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ السَّيِّئَةَ نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا يَصِفُونَ}}<ref>«بدی را با روشی که نیکوتر است دور کن؛ ما به آنچه وصف می‌کنند داناتریم» سوره مؤمنون، آیه ۹۶.</ref> زیرا این [[رفتار]] در مخاطب تحوّلی [[روحی]] پدید آورده، [[دشمن]] سرسخت را به [[دوستی]] [[مهربان]] تبدیل می‌کند: {{متن قرآن|وَلَا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَلَا السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَبَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ}}<ref>«نیکی با بدی برابر نیست؛ به بهترین شیوه (دیگران را از چالش با خود) باز دار ، ناگاه آن کس که میان تو و او دشمنی است چون دوستی مهربان می‌گردد» سوره فصلت، آیه ۳۴.</ref>. [[قرآن]] این [[رفتار]] [[نیک]] را یکی از نشانه‌های صاحبان [[خرد]] دانسته است: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ صَبَرُوا ابْتِغَاءَ وَجْهِ رَبِّهِمْ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَأَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلَانِيَةً وَيَدْرَءُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ أُولَئِكَ لَهُمْ عُقْبَى الدَّارِ}}<ref>«و آنان را که در پی خشنودی پروردگارشان شکیبایی پیشه می‌کنند و نماز را برپا می‌دارند و از آنچه ما روزی آنان کرده‌ایم پنهان و آشکار می‌بخشند و به نیکی، بدی را دور می‌دارند؛ فرجام (نیک) آن سرای است» سوره رعد، آیه ۲۲.</ref> برخورد مسالمت‌آمیز و [[نرم‌خویی]] در [[گفت‌وگو]] با [[رهبران]] [[کفر]] و [[گمراهی]] نیز سفارش شده است؛ بدان [[امید]] که راهی به [[قلب]] آنان گشوده شود: {{متن قرآن|اذْهَبَا إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى فَقُولا لَهُ قَوْلا لَّيِّنًا لَّعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشَى}}<ref>«به سوی فرعون بروید که او سرکشی کرده است و با او به نرمی سخن گویید باشد که او پند گیرد  یا بهراسد» سوره طه، آیه ۴۳-۴۴.</ref>.<ref>مجمع البیان، ج ۷، ص ۲۰.</ref><ref>[[محمد حسن زمانی|زمانی، محمد حسن]]، [[آسانی (مقاله)|آسانی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref>
 
=== [[آسان‌گیری]] در [[روابط]] [[زناشویی]]===
*یکی از عادات نکوهیده [[دوران جاهلیّت]] که امروز هم به آن دامن زده می‌شود، این است که [[زنان]] را به‌ویژه آنان که مهریّه سنگین داشتند، به گونه‌های مختلف تحت فشار می‌گذاشتند تا مهر خود را ببخشند و [[طلاق]] گیرند. [[قرآن]]، مردان را از این عمل منع کرده و به [[رفتار شایسته]] و سخت‌گیری نکردن با آنان [[دستور]] داده است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا يَحِلُّ لَكُمْ أَنْ تَرِثُوا النِّسَاءَ كَرْهًا وَلَا تَعْضُلُوهُنَّ لِتَذْهَبُوا بِبَعْضِ مَا آتَيْتُمُوهُنَّ إِلَّا أَنْ يَأْتِينَ بِفَاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ وَعَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ فَإِنْ كَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَيَجْعَلَ اللَّهُ فِيهِ خَيْرًا كَثِيرًا}}<ref>«ای مؤمنان! بر شما حلال نیست که از زنان بر خلاف میل آنان (با نگه داشتن در نکاح خود) میراث برید و برای آنکه (با طلاق خلع) برخی از آنچه بدیشان داده‌اید باز برید، با آنان سختگیری نکنید مگر آنکه به زشتکاری آشکاری دست یازیده باشند و با آنان شایسته  رفتار کنید» سوره نساء، آیه ۱۹.</ref><ref>فقه‌القرآن، ج ۲، ص ۱۸۲ـ۱۸۵؛ مجمع‌البیان، ج ۳، ص ۴۰.</ref>.
*[[حضرت شعیب]] در [[ازدواج]] [[موسی]]{{ع}} با یکی از دخترانش آسان گرفت و او را بین هشت یا ده سال کار مخیّر کرد: {{متن قرآن|قَالَ إِنِّي أُرِيدُ أَنْ أُنْكِحَكَ إِحْدَى ابْنَتَيَّ هَاتَيْنِ عَلَى أَنْ تَأْجُرَنِي ثَمَانِيَ حِجَجٍ فَإِنْ أَتْمَمْتَ عَشْرًا فَمِنْ عِنْدِكَ وَمَا أُرِيدُ أَنْ أَشُقَّ عَلَيْكَ سَتَجِدُنِي إِنْ شَاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّالِحِينَ}}<ref>«(شعیب) گفت: می‌خواهم یکی از این دو دخترم را همسر تو کنم بنابر آنکه هشت سال برای من کار کنی پس اگر ده سال را به پایان بردی خود دانی و من نمی‌خواهم بر تو سخت بگیرم؛ اگر خدا بخواهد مرا از شایستگان خواهی یافت» سوره قصص، آیه ۲۷.</ref>.
*[[قرآن]] به مردانی که [[همسران]] خود را [[طلاق]] داده‌اند و [[تصمیم]] ندارند با آنها [[زندگی]] کنند، [[دستور]] می‌دهد که بر آنها سخت نگرفته، تسهیلات [[مسکن]] و [[هزینه زندگی]] آنان را در دوران عِدّه فراهم سازند و تصریح می‌کند که اگر آنها باردارند، باید هزینه دوران بارداری و تولّد را تأمین کنند و اگر متکفّل شیردهی [[فرزندان]] شدند، مزدشان را نیز بپردازند: {{متن قرآن|أَسْكِنُوهُنَّ مِنْ حَيْثُ سَكَنْتُمْ مِنْ وُجْدِكُمْ وَلَا تُضَارُّوهُنَّ لِتُضَيِّقُوا عَلَيْهِنَّ وَإِنْ كُنَّ أُولَاتِ حَمْلٍ فَأَنْفِقُوا عَلَيْهِنَّ حَتَّى يَضَعْنَ حَمْلَهُنَّ فَإِنْ أَرْضَعْنَ لَكُمْ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ وَأْتَمِرُوا بَيْنَكُمْ بِمَعْرُوفٍ وَإِنْ تَعَاسَرْتُمْ فَسَتُرْضِعُ لَهُ أُخْرَى}}<ref>«آنان را در همانجا که خود به اندازه توانگریتان جای دارید، جا دهید و به آنها زیان مرسانید برای آنکه (زندگی را) برایشان تنگ گیرید و اگر باردارند به آنان نفقه دهید تا هنگامی که بزایند و اگر برای شما (به نوزاد) شیر دهند مزدشان را بپردازید و میان خویش به شایستگی رایزنی کنید و اگر (در توافق) دشواری دارید دیگری او را شیر دهد» سوره طلاق، آیه ۶.</ref><ref>فقه‌القرآن، ج ۲، ص ۱۵۹؛ مجمع‌البیان، ج ۹، ص ۴۶۳.</ref><ref>[[محمد حسن زمانی|زمانی، محمد حسن]]، [[آسانی (مقاله)|آسانی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref>
 
==حدود آسانی==
*آسانی به معنای مراعات توان مکلّفان، و [[پرهیز]] از وضع احکامِ سخت، روش [[اسلام]] است؛ ولی [[سهل‌انگاری]] و بی‌مبالاتی در برابر [[انحراف‌ها]]، به شدّت [[نهی]] شده است. [[خداوند]] در موارد متعدّدی، [[سازش]] و [[سهل‌انگاری]] در [[دین]] را [[ممنوع]] کرده است: {{متن قرآن|وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ فَيُدْهِنُونَ}}<ref>«دوست دارند نرمی پیشه کنی تا نرمی پیش گیرند» سوره قلم، آیه ۹.</ref><ref>مجمع‌البیان، ج ۱۰، ص ۵۰۱.</ref> و اعلام کرده که هیچ [[دینی]] غیر از [[اسلام]] پذیرفته نیست. {{متن قرآن|وَمَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلَامِ دِينًا فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ}}<ref>«و هر کس جز اسلام  دینی گزیند هرگز از او پذیرفته نمی‌شود و او در جهان واپسین از زیانکاران است» سوره آل عمران، آیه ۸۵.</ref>.
*در [[آیات]] فراوانی نیز [[بی‌تفاوتی]] در [[امر به معروف و نهی از منکر]] را نکوهیده {{متن قرآن|وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَيُطِيعُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ أُولَئِكَ سَيَرْحَمُهُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ}}<ref>«و مردان و زنان مؤمن، دوستان یکدیگرند  که به کار شایسته فرمان می‌دهند و از کار ناشایست باز می‌دارند و نماز را برپا می‌دارند و زکات می‌پردازند و از خداوند و پیامبرش فرمان می‌برند، اینانند که خداوند به زودی بر آنان بخشایش می‌آورد، به راستی خداوند پیروزمندی» سوره توبه، آیه ۷۱.</ref> و [[مسلمانان]] را درباره [[سرسپردگی]] به [[کافران]] به شدّت [[تهدید]] کرده است. {{متن قرآن|لَا يَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ وَمَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ فَلَيْسَ مِنَ اللَّهِ فِي شَيْءٍ إِلَّا أَنْ تَتَّقُوا مِنْهُمْ تُقَاةً وَيُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ وَإِلَى اللَّهِ الْمَصِيرُ}}<ref>«مؤمنان نباید کافران را به جای مؤمنان دوست گیرند و هر که چنین کند با خداوند هیچ رابطه‌ای ندارد مگر آنکه (بخواهید) به گونه‌ای از آنان تقیّه کنید و خداوند، شما را از خویش پروا می‌دهد و بازگشت (هر چیز) به سوی خداوند است» سوره آل عمران، آیه ۲۸.</ref>. [[قرآن]] اعلام کرده که باید در برابر انحراف‌های [[عقیدتی]]، [[اعتراض]] و بی‌زاری خودشان را به [[گوش]] [[کافران]] برسانند {{متن قرآن|وَأَذَانٌ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ إِلَى النَّاسِ يَوْمَ الْحَجِّ الْأَكْبَرِ أَنَّ اللَّهَ بَرِيءٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ وَرَسُولُهُ فَإِنْ تُبْتُمْ فَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَإِنْ تَوَلَّيْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ غَيْرُ مُعْجِزِي اللَّهِ وَبَشِّرِ الَّذِينَ كَفَرُوا بِعَذَابٍ أَلِيمٍ}}<ref>«و (این) اعلامی از سوی خداوند و پیامبر او در روز حجّ اکبر به مردم است که خداوند و پیامبرش از مشرکان بیزارند پس اگر توبه کنید برای شما بهتر است  و اگر روی بگردانید بدانید که شما خداوند را به ستوه نمی‌توانید آورد و کافران را به عذابی دردناک نوید ده!» سوره توبه، آیه ۳.</ref> و با زمام‌داران [[کُفر]] بجنگند {{متن قرآن|وَإِنْ نَكَثُوا أَيْمَانَهُمْ مِنْ بَعْدِ عَهْدِهِمْ وَطَعَنُوا فِي دِينِكُمْ فَقَاتِلُوا أَئِمَّةَ الْكُفْرِ إِنَّهُمْ لَا أَيْمَانَ لَهُمْ لَعَلَّهُمْ يَنْتَهُونَ}}<ref>«و اگر پیمانشان را پس از بستن بشکنند و به دینتان طعنه زنند با پیشگامان کفر که به هیچ پیمانی پایبند نیستند کارزار کنید باشد که باز ایستند» سوره توبه، آیه ۱۲.</ref> و کسانی را که به بهانه [[آزادی]] خویش، راه توهین و بی‌احترامی به دیگران را پیش گرفته‌اند، نکوهیده {{متن قرآن|فَذَكِّرْ فَمَا أَنتَ بِنِعْمَتِ رَبِّكَ بِكَاهِنٍ وَلا مَجْنُونٍ أَمْ يَقُولُونَ شَاعِرٌ نَّتَرَبَّصُ بِهِ رَيْبَ الْمَنُونِ}}<ref>«بنابراین پند بده  که تو، به (برکت) نعمت پروردگارت نه پیشگویی  و نه دیوانه بلکه می‌گویند شاعری است که چشم به راه رویداد مرگ  برای اوییم» سوره طور، آیه ۲۹-۳۰.</ref> و [[مؤمنان]] را از [[هم‌نشینی]] با مسخره‌کنندگانِ [[آیات الهی]]، بازداشته است. {{متن قرآن|وَقَدْ نَزَّلَ عَلَيْكُمْ فِي الْكِتَابِ أَنْ إِذَا سَمِعْتُمْ آيَاتِ اللَّهِ يُكْفَرُ بِهَا وَيُسْتَهْزَأُ بِهَا فَلَا تَقْعُدُوا مَعَهُمْ حَتَّى يَخُوضُوا فِي حَدِيثٍ غَيْرِهِ إِنَّكُمْ إِذًا مِثْلُهُمْ إِنَّ اللَّهَ جَامِعُ الْمُنَافِقِينَ وَالْكَافِرِينَ فِي جَهَنَّمَ جَمِيعًا}}<ref>«و (خداوند) در این کتاب بر شما (پیش‌تر آیه‌ای) فرو فرستاده است  که چون شنیدید آیات خداوند (از سوی کسانی) انکار و ریشخند می‌شود با آنان منشینید تا در گفت و گویی جز آن درآیند که در آن صورت بی‌گمان شما (نیز) مانند آنان خواهید بود؛ به راستی خداوند همه منافقان و کافران را یک جا در دوزخ فراهم می‌آورد» سوره نساء، آیه ۱۴۰.</ref>. [[قرآن]] برای اشاعه رفتارهای [[ناهنجار]]، [[عذاب]] دردناک را [[وعده]] کرده {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يُحِبُّونَ أَنْ تَشِيعَ الْفَاحِشَةُ فِي الَّذِينَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ}}<ref>«بی‌گمان کسانی که دوست دارند درباره مؤمنان، (تهمت) کار زشت شایع شود عذابی دردناک در این جهان و در جهان واپسین خواهند داشت و خداوند می‌داند و شما نمی‌دانید» سوره نور، آیه ۱۹.</ref> و از اِعمال [[رأفت]] و [[مهربانی]] در [[اجرای حدود الهی]] [[نهی]] فرموده است {{متن قرآن|الزَّانِيَةُ وَالزَّانِي فَاجْلِدُوا كُلَّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا مِائَةَ جَلْدَةٍ وَلَا تَأْخُذْكُمْ بِهِمَا رَأْفَةٌ فِي دِينِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَلْيَشْهَدْ عَذَابَهُمَا طَائِفَةٌ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«به هر یک از زن و مرد زناکار  صد تازیانه بزنید و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید نباید در دین خداوند بخشایشی  بر آن دو به شما دست دهد و هنگام عذابشان  باید دسته‌ای از مؤمنان گواه باشند» سوره نور، آیه ۲.</ref>.<ref>[[محمد حسن زمانی|زمانی، محمد حسن]]، [[آسانی (مقاله)|آسانی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref>
 
==آسانی و [[سختی]] از [[سنن الهی]]==
*[[خداوند]] [[آسانی]] را پس از [[تحمّل]] [[سختی‌ها]] نوید داده است: {{متن قرآن|سَيَجْعَلُ اللَّهُ بَعْدَ عُسْرٍ يُسْرًا}}<ref>«که خداوند پس از سختی، آسانی برگمارد» سوره طلاق، آیه ۷.</ref>، {{متن قرآن|فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرًا  إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرًا}}<ref>«به راستی با دشواری، آسانی همراه است، به راستی با دشواری، آسانی همراه است» سوره انشراح، آیه ۵-۶.</ref> شاید تکرار یُسر در [[آیه]] اخیر، اشاره به این باشد که نتیجه [[اعمال صالح]] و دشوار، دو [[آسایش]] در [[دنیا]] و [[آخرت]] است<ref>مجمع‌البیان، ج۱۰، ص ۷۷۲.</ref>؛ در این صورت، [[سختی]] کار بر [[انسان]] گران نیامده، او را از پای درنمی‌آورد. برخی [[مفسّران]] آورده‌اند: این [[آیه]]، نوید بخش مجاهدانی بود که در [[صدر اسلام]] از شدّت [[فقر]] و [[سختی]] [[جهاد]] و تنگناهای [[زندگی]] به ستوه آمده بودند<ref>جامع البیان، مج ۱۵، ج ۳۰، ص ۲۹۷.</ref>.<ref>[[محمد حسن زمانی|زمانی، محمد حسن]]، [[آسانی (مقاله)|آسانی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref>
==اهداف آسانی==
# [[آزمایش]]: [[انسان]] به طور طبیعی آسانی را بیش‌تر می‌پسندد و آن را [[نشانه]] [[لطف خدا]] می‌پندارد و از [[سختی]] تنفّر دارد و آن را نشانه [[قهر]] [[الهی]] می‌داند؛ امّا از دیدگاه [[قرآن]]، [[آسانی]] و [[سختی]] در مواردی آزمونی برای [[بندگان]] است: {{متن قرآن|فَأَمَّا الإِنسَانُ إِذَا مَا ابْتَلاهُ رَبُّهُ فَأَكْرَمَهُ وَنَعَّمَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَكْرَمَنِ وَأَمَّا إِذَا مَا ابْتَلاهُ فَقَدَرَ عَلَيْهِ رِزْقَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَهَانَنِ}}<ref>«اما انسان، چون پروردگارش او را بیازماید و گرامی دارد و نعمت دهد، می‌گوید: پروردگارم مرا گرامی داشت، و چون پروردگارش او را بیازماید و روزی‌اش را بر او تنگ گیرد می‌گوید پروردگارم مرا خوار داشت» سوره فجر، آیه ۱۵-۱۶.</ref>.<ref>المیزان، ج ۲۰، ص ۲۸۲.</ref>
# [[پاداش]]: [[قرآن]]، [[فراوانی نعمت]] را که [[آسایش]] و [[رفاه]] را در پی دارد، [[پاداش]] [[دنیایی]] [[امّت]]‌هایی قرار داده که به [[خدا]] [[ایمان]] داشته، به آن پای بندند: {{متن قرآن|وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَلَكِنْ كَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ}}<ref>«و اگر مردم آن شهرها ایمان می‌آوردند و پرهیزگاری می‌ورزیدند بر آنان از آسمان و زمین برکت‌هایی می‌گشودیم اما (پیام ما را) دروغ شمردند بنابراین برای آنچه می‌کردند آنان را فرو گرفتیم» سوره اعراف، آیه ۹۶.</ref>.<ref>المیزان، ج ۸، ص ۲۰۱.</ref>
# [[مجازات]]: [[قرآن]]، [[آسانی]]، [[آسایش]]، [[رفاه]] و [[ثروت]] فراوان [[کافران]] را موجب افزایش گناهانشان و مضرّ به حالشان می‌داند: {{متن قرآن|وَلَا يَحْسَبَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّمَا نُمْلِي لَهُمْ خَيْرٌ لِأَنْفُسِهِمْ إِنَّمَا نُمْلِي لَهُمْ لِيَزْدَادُوا إِثْمًا وَلَهُمْ عَذَابٌ مُهِينٌ}}<ref>«کافران هیچ مپندارند اینکه مهلتشان می‌دهیم برای آنها نیکوست؛ جز این نیست که مهلتشان می‌دهیم تا بر گناه بیفزایند و آنان را عذابی خوارساز خواهد بود» سوره آل عمران، آیه ۱۷۸.</ref><ref>مجمع‌البیان، ج ۲، ص ۸۹۳.</ref><ref>[[محمد حسن زمانی|زمانی، محمد حسن]]، [[آسانی (مقاله)|آسانی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref>
==عوامل و اسباب آسانی==
===[[انفاق]] و [[تقوا]]===
*[[خداوند]] کسانی را که [[انفاق]] می‌کنند و پرهیزگارند، به آسانی و یُسر [[وعده]] داده است: {{متن قرآن|فَأَمَّا مَن أَعْطَى وَاتَّقَى وَصَدَّقَ بِالْحُسْنَى فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْيُسْرَى}}<ref>«امّا آنکه بخشش کند و پرهیزگاری ورزد، و آن وعده نیکوترین (بهشت) را راست بشمارد زودا که او را در راه (خیر و) آسانی قرار دهیم» سوره لیل، آیه ۵-۷.</ref>. [[امام باقر]]{{ع}} در [[تفسیر]] این [[آیه]] فرموده است: [[انسان]] با [[تقوا]] هیچ کار خوبی را [[اراده]] نمی‌کند، مگر آن‌که [[خداوند]] آن کار را برایش آسان می‌گرداند <ref>مجمع‌البیان، ج ۱۰، ص ۷۶۰.</ref>؛ هم‌چنین [[خداوند]] به [[اهل]] [[تقوا]] نوید [[رهایی]] از [[گرفتاری‌ها]] را داده و فرموده است که درکارهایشان [[گشایش]] پدید می‌آورد: {{متن قرآن|فَإِذَا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِكُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ فَارِقُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَأَشْهِدُوا ذَوَيْ عَدْلٍ مِّنكُمْ وَأَقِيمُوا الشَّهَادَةَ لِلَّهِ ذَلِكُمْ يُوعَظُ بِهِ مَن كَانَ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَمَن يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَل لَّهُ مَخْرَجًا وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ وَمَن يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْرًا وَالَّلائِي يَئِسْنَ مِنَ الْمَحِيضِ مِن نِّسَائِكُمْ إِنِ ارْتَبْتُمْ فَعِدَّتُهُنَّ ثَلاثَةُ أَشْهُرٍ وَالَّلائِي لَمْ يَحِضْنَ وَأُوْلاتُ الأَحْمَالِ أَجَلُهُنَّ أَن يَضَعْنَ حَمْلَهُنَّ وَمَن يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَل لَّهُ مِنْ أَمْرِهِ يُسْرًا}} <ref>پس، چون به سر آمد عدّه خویش رسیدند یا به شایستگی نگاهشان دارید یا به شایستگی از آنان جدا شوید و دو تن دادگر از (میان) خود گواه بگیرید و گواهی را برای خداوند برپا دارید؛ این است که با آن، به کسی که به خداوند و روز بازپسین ایمان دارد اندرز داده می‌شود و هر کس از خداوند پروا کند (خداوند) برای او دری می‌گشاید؛ و به او از جایی که گمان نمی‌برد روزی می‌دهد و هر که بر خدا توکل کند همو وی را بسنده است؛ به راستی خداوند به خواست خویش، رسنده است  و بی‌گمان خداوند برای هر چیز، اندازه‌ای نهاده است. و آن زنانتان که از حیض ناامیدند اگر در کارشان تردید دارید، عده آنان سه ماه است (نیز) عدّه زنانی که حیض ندیده‌اند؛ و عدّه زنان باردار این است که بزایند و هر که از خداوند پروا کند برای او در کار وی آسانی پدید می‌آورد؛ سوره [[طلاق]]، آیه:۲ـ۴.</ref>.<ref>[[محمد حسن زمانی|زمانی، محمد حسن]]، [[آسانی (مقاله)|آسانی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref>
 
=== [[نماز]] و [[روزه]]===
*در [[آیه]] {{متن قرآن|وَاسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ وَإِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلَّا عَلَى الْخَاشِعِينَ}}<ref>«از شکیبایی و نماز یاری بجویید و بی‌گمان این کار جز بر فروتنان دشوار است» سوره بقره، آیه ۴۵.</ref>. [[خداوند]] [[دستور]] داده است که از [[صبر]] و [[نماز]] کمک بگیرید: {{متن قرآن|وَاسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ}}. [[امام صادق]]{{ع}} [[ترغیب]] فرموده که هنگام [[غم]] و [[اندوه]]، [[وضو]] گرفته، [[نماز]] بخوانید<ref>مجمع‌البیان، ج ۱، ص ۲۱۷.</ref>. روایاتی نیز از [[اهل‌بیت]]{{عم}} وارد شده که مقصود از [[صبر]] در [[آیه]]، [[روزه]] است<ref>مجمع‌البیان، ج ۱، ص ۲۱۷.</ref> و [[انسان]] با بهره‌گیری از [[روزه]] می‌تواند موانع را بر خویش هموار سازد.<ref>[[محمد حسن زمانی|زمانی، محمد حسن]]، [[آسانی (مقاله)|آسانی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref>
 
=== [[هجرت]]===
*[[آیه]] {{متن قرآن|وَإِذِ اعْتَزَلْتُمُوهُمْ وَمَا يَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ فَأْوُوا إِلَى الْكَهْفِ يَنْشُرْ لَكُمْ رَبُّكُمْ مِنْ رَحْمَتِهِ وَيُهَيِّئْ لَكُمْ مِنْ أَمْرِكُمْ مِرْفَقًا}}<ref>«و اکنون که از آنان و از آنچه جز خداوند می‌پرستند کناره جستید، در غار پناه گیرید تا پروردگارتان بخشایش خویش را بر شما بگسترد و از کارتان برای شما نوایی فراهم سازد» سوره کهف، آیه ۱۶.</ref> درباره [[اصحاب کهف]] آورده است که به یک‌دیگر گفتند: به جهت کناره گرفتن از [[کافران]] به [[غار]] [[پناه]] ببرید؛ در این صورت، [[خداوند]] با شما با [[ملاطفت]] برخورد خواهد کرد و موجب [[گشایش]] خواهد شد <ref>مجمع‌البیان، ج ۶، ص ۷۰۱.</ref>.<ref>[[محمد حسن زمانی|زمانی، محمد حسن]]، [[آسانی (مقاله)|آسانی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref>
 
==جستارهای وابسته==
 
==منابع==
* [[پرونده:000052.jpg|22px]] [[محمد حسن زمانی|زمانی، محمد حسن]]، [[آسانی (مقاله)|آسانی]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|'''دائرة المعارف قرآن کریم ج۱''']]
 
==پانویس==
{{یادآوری پانویس}}
{{پانویس2}}
 
[[رده:مدخل]]
[[رده:آسانی]]

نسخهٔ ‏۱۰ اوت ۲۰۲۰، ساعت ۰۹:۵۲

متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
مدخل‌های وابسته به این بحث:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل آسانی (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

واژه‌شناسی لغوی

آسانی در قرآن

آسانی کارها برای خدا در تکوین

آفرینش نخستین هستی و بازآفرینی آن در قیامت

  • قرآن، آفرینش آسمان‌ها و زمین را در شش روز و بدون سختی و مشقّت ذکر کرده: وَلَقَدْ خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ وَمَا مَسَّنَا مِنْ لُغُوبٍ[۸] و خداوند ایجاد و اعاده خلق را بر خود آسان دانسته است: أَوَلَمْ يَرَوْا كَيْفَ يُبْدِئُ اللَّهُ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ إِنَّ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ[۹] حتّی اعاده آفرینش بر خدا، از ایجاد آن آسان‌تر است: وَهُوَ الَّذِي يَبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ وَهُوَ أَهْوَنُ عَلَيْهِ وَلَهُ الْمَثَلُ الْأَعْلَى فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ[۱۰] و حشر انسان‌ها بر خداوند، بسی آسان است: يَوْمَ تَشَقَّقُ الْأَرْضُ عَنْهُمْ سِرَاعًا ذَلِكَ حَشْرٌ عَلَيْنَا يَسِيرٌ[۱۱] روشن است که قدرت خداوند درباره همه موجودات، یک‌سان است؛ بنابراین، تعبیر به آسان‌تر بودن اعاده، از آن جهت است که هر صفت کمالی در موجودات، به نحو کامل‌تر و بدون هیچ‌گونه نقص، در خداوند وجود دارد؛ بر این اساس، چون اعاده در مقایسه با ایجاد، نزد مردم آسان است، این آسانی در خداوند بیش‌تر و به گونه‌ای است که هیچ سختی و مشقّتی را به همراه ندارد [۱۲].[۱۳]

تدبیر منظم و آگاهانه آفرینش و حیات انسان ها

  • خداوند، آفرینش انسان را از خاک، سپس از نطفه و باردار شدن زنان و کوتاهی یا بلندی عمر بنی‌آدم را بر خود آسان دانسته است: وَاللَّهُ خَلَقَكُمْ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ جَعَلَكُمْ أَزْوَاجًا وَمَا تَحْمِلُ مِنْ أُنْثَى وَلَا تَضَعُ إِلَّا بِعِلْمِهِ وَمَا يُعَمَّرُ مِنْ مُعَمَّرٍ وَلَا يُنْقَصُ مِنْ عُمُرِهِ إِلَّا فِي كِتَابٍ إِنَّ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ[۱۴].[۱۵]
  • قرآن، اعطای فرزند را به پیرزنی نازا و شوهری فرتوت (حضرت زکریا و همسرش) بر خداوند آسان و هموار می‌شمرد: قَالَ رَبِّ أَنَّى يَكُونُ لِي غُلامٌ وَكَانَتِ امْرَأَتِي عَاقِرًا وَقَدْ بَلَغْتُ مِنَ الْكِبَرِ عِتِيًّا قَالَ كَذَلِكَ قَالَ رَبُّكَ هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٌ وَقَدْ خَلَقْتُكَ مِن قَبْلُ وَلَمْ تَكُ شَيْئًا [۱۶] و اعطای فرزند به زنی باکره و بی‌شوهر (حضرت مریم(ع)) را نیز آسان می‌داند: قَالَتْ أَنَّى يَكُونُ لِي غُلامٌ وَلَمْ يَمْسَسْنِي بَشَرٌ وَلَمْ أَكُ بَغِيًّا قَالَ كَذَلِكِ قَالَ رَبُّكِ هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٌ وَلِنَجْعَلَهُ آيَةً لِلنَّاسِ وَرَحْمَةً مِّنَّا وَكَانَ أَمْرًا مَّقْضِيًّا[۱۷].[۱۸]

علم خدا

  • آگاهی به آن‌چه در آسمان‌ها و زمین وجود دارد و تدوین آن در کتاب، بر خداوند آسان است: أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ مَا فِي السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ إِنَّ ذَلِكَ فِي كِتَابٍ إِنَّ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ[۱۹] همه مصیبت‌ها در زمین و در وجود شما، پیش از پیدایش، در کتابی وجود دارد و آن بر خدا آسان است: مَا أَصَابَ مِنْ مُصِيبَةٍ فِي الْأَرْضِ وَلَا فِي أَنْفُسِكُمْ إِلَّا فِي كِتَابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَهَا إِنَّ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ[۲۰].[۲۱]

مجازات گناه کاران

  • در آتش افکندن گناه‌کاران و ستم‌گران بر خدا سهل است: وَمَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ عُدْوَانًا وَظُلْمًا فَسَوْفَ نُصْلِيهِ نَارًا وَكَانَ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرًا[۲۲] دو چندان شدن عذاب زنان پیامبر در صورت اعمال ناشایست بر خدا آسان است:يَا نِسَاءَ النَّبِيِّ مَنْ يَأْتِ مِنْكُنَّ بِفَاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ يُضَاعَفْ لَهَا الْعَذَابُ ضِعْفَيْنِ وَكَانَ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرًا[۲۳].[۲۴]

حبط اعمال

  • تباهی اعمال منافقانی که از جنگ سرباز زده به غنایم چشم دارند، بر خداوند سهل است:أَشِحَّةً عَلَيْكُمْ فَإِذَا جَاءَ الْخَوْفُ رَأَيْتَهُمْ يَنْظُرُونَ إِلَيْكَ تَدُورُ أَعْيُنُهُمْ كَالَّذِي يُغْشَى عَلَيْهِ مِنَ الْمَوْتِ فَإِذَا ذَهَبَ الْخَوْفُ سَلَقُوكُمْ بِأَلْسِنَةٍ حِدَادٍ أَشِحَّةً عَلَى الْخَيْرِ أُولَئِكَ لَمْ يُؤْمِنُوا فَأَحْبَطَ اللَّهُ أَعْمَالَهُمْ وَكَانَ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرًا[۲۵].[۲۶]

آسان شدن کارها به دست خداوند

آسان کردن فهم قرآن و راه هدایت

  • استدلال‌های روشن، پندهای حکیمانه، سلیس بودن و آهنگ عبارت‌ها، زمینه آسانیِ حفظ و فهم قرآن را فراهم می‌سازد: وَلَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ[۲۷]. ابن‌عباس گفته است: اگر خداوند معارف بلند قرآن را به صورت الفاظ متداول انسان‌ها فرود نمی‌آورد، هیچ انسانی نمی‌توانست آن (وحی) را به زبان آورد[۲۸]. خداوند فرموده است که قرآن را در زبان تو آسان کردیم تا وسیله بشارت برای مؤمنان و اِنذار لجوجان باشد:فَإِنَّمَا يَسَّرْنَاهُ بِلِسَانِكَ لِتُبَشِّرَ بِهِ الْمُتَّقِينَ وَتُنْذِرَ بِهِ قَوْمًا لُدًّا[۲۹]. نیز فرموده است که بشر را از نطفه‌ای آفرید و راه هدایت را برایش آسان کرد: مِن نُّطْفَةٍ خَلَقَهُ فَقَدَّرَهُ ثُمَّ السَّبِيلَ يَسَّرَهُ [۳۰].[۳۱].[۳۲]

کمک به پیامبران و مؤمنان

آسان‌گیری در جعل احکام

  • خداوند در تشریع احکام ‌و تکالیف دین‌ اسلام، آسان ‌گرفته؛ به ‌صورتی که عمل به آن وظایف در توان مکلّفان است: لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا[۳۹][۴۰] او از اراده خویش به تخفیف و آسان‌گیری خبر داده و بر این اساس، به کسانی ‌که برای ازدواج با زنان مؤمن و آزاد تمکّن مالی ندارند، اجازه ازدواج با کنیزان را داده است: وَمَن لَّمْ يَسْتَطِعْ مِنكُمْ طَوْلاً أَن يَنكِحَ الْمُحْصَنَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ فَمِن مَّا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُم مِّن فَتَيَاتِكُمُ الْمُؤْمِنَاتِ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِإِيمَانِكُمْ بَعْضُكُم مِّن بَعْضٍ فَانكِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ وَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ مُحْصَنَاتٍ غَيْرَ مُسَافِحَاتٍ وَلاَ مُتَّخِذَاتِ أَخْدَانٍ فَإِذَا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَيْنَ بِفَاحِشَةٍ فَعَلَيْهِنَّ نِصْفُ مَا عَلَى الْمُحْصَنَاتِ مِنَ الْعَذَابِ ذَلِكَ لِمَنْ خَشِيَ الْعَنَتَ مِنكُمْ وَأَن تَصْبِرُواْ خَيْرٌ لَّكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ يُرِيدُ اللَّهُ لِيُبَيِّنَ لَكُمْ وَيَهْدِيَكُمْ سُنَنَ الَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ وَيَتُوبَ عَلَيْكُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ وَاللَّهُ يُرِيدُ أَن يَتُوبَ عَلَيْكُمْ وَيُرِيدُ الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الشَّهَوَاتِ أَن تَمِيلُواْ مَيْلاً عَظِيمًا يُرِيدُ اللَّهُ أَن يُخَفِّفَ عَنكُمْ وَخُلِقَ الإِنسَانُ ضَعِيفًا[۴۱][۴۲] در جای دیگر فرموده است: خداوند آسانی را اراده کرده، و سختی و شدّت را نخواسته است: يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلَا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ [۴۳]. او در موارد ناآگاهی و عذر، کیفر بر تکلیف را از بندگان برداشته است: مَنِ اهْتَدَى فَإِنَّمَا يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ وَمَنْ ضَلَّ فَإِنَّمَا يَضِلُّ عَلَيْهَا وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى وَمَا كُنَّا مُعَذِّبِينَ حَتَّى نَبْعَثَ رَسُولًا[۴۴][۴۵] این ویژگی (آسانی) در جوهره همه ادیان آسمانی وجود دارد؛ امّا گاه در بعضی امّت‌ها برای تنبیه و کیفر، احکام سخت تشریع شده است[۴۶]؛ برای مثال به دلیل ستم‌گری، رباخواری، حرام‌خواری و مخالفت یهودیان با پیامبران، هر حیوان ناخن‌دار و سُم پهن مانند شتر، هم‌چنین چربی گاو و گوسفند که غذای دل‌خواه آنان بود، بر آنان حرام شد.[۴۷] فَبِظُلْمٍ مِّنَ الَّذِينَ هَادُواْ حَرَّمْنَا عَلَيْهِمْ طَيِّبَاتٍ أُحِلَّتْ لَهُمْ وَبِصَدِّهِمْ عَن سَبِيلِ اللَّهِ كَثِيرًا وَأَخْذِهِمُ الرِّبَا وَقَدْ نُهُواْ عَنْهُ وَأَكْلِهِمْ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَأَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ مِنْهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا[۴۸] و وَعَلَى الَّذِينَ هَادُوا حَرَّمْنَا كُلَّ ذِي ظُفُرٍ وَمِنَ الْبَقَرِ وَالْغَنَمِ حَرَّمْنَا عَلَيْهِمْ شُحُومَهُمَا إِلَّا مَا حَمَلَتْ ظُهُورُهُمَا أَوِ الْحَوَايَا أَوْ مَا اخْتَلَطَ بِعَظْمٍ ذَلِكَ جَزَيْنَاهُمْ بِبَغْيِهِمْ وَإِنَّا لَصَادِقُونَ[۴۹] به نقلی، زمام‌داران بنی‌اسرائیل، مردم کم درآمد را از خوردن گوشت پرندگان و چربی حیوانات منع می‌کردند؛ بدین روی، همان‌ها بر آنان حرام شد[۵۰]. تورات کنونی نیز به گونه‌ای به این مطلب اشاره کرده، می‌نویسد: شتر با وجودی که نشخوار می‌کند، امّا تمام سم چاک نیست، برای شما ناپاک است[۵۱]. برخی از احکام ادیان پیشین، حتّی بدون داشتن جنبه تنبیهی، مشقّت‌آور بوده است؛ مانند روزه وصال که چند شبانه روز پیوسته امساک ادامه می‌یافت[۵۲]. تکالیف در دین اسلام که پیام‌آور آن رحمةٌ للعالمین است، شاق و طاقت‌فرسا نیست.
  • قرآن درخواست همین مطلب را از سوی مؤمنان گزارش‌کرده است: لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا لَهَا مَا كَسَبَتْ وَعَلَيْهَا مَا اكْتَسَبَتْ رَبَّنَا لَا تُؤَاخِذْنَا إِنْ نَسِينَا أَوْ أَخْطَأْنَا رَبَّنَا وَلَا تَحْمِلْ عَلَيْنَا إِصْرًا كَمَا حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِنَا رَبَّنَا وَلَا تُحَمِّلْنَا مَا لَا طَاقَةَ لَنَا بِهِ وَاعْفُ عَنَّا وَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا أَنْتَ مَوْلَانَا فَانْصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ[۵۳] شاید خاتمیت این دین و لزوم انطباق آن با موقعیّت‌های متفاوت در همه عصرها ونسل‌ها دلیل آسان‌تر بودن احکام آن باشد.[۵۴]
  • نمونه‌هایی از آن‌چه در قرآن، نشان از آسان‌گیری خداوند در تشریع احکام دارد، عبارتند از:

پذیرفتن اظهار اسلام

  • خداوند متعالی در پذیرش اسلام، آسان گرفته و دستور داده است که هر کس اظهار اسلام کرد، بی‌درنگ از او بپذیرید: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا ضَرَبْتُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَتَبَيَّنُوا وَلَا تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقَى إِلَيْكُمُ السَّلَامَ لَسْتَ مُؤْمِنًا تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فَعِنْدَ اللَّهِ مَغَانِمُ كَثِيرَةٌ كَذَلِكَ كُنْتُمْ مِنْ قَبْلُ فَمَنَّ اللَّهُ عَلَيْكُمْ فَتَبَيَّنُوا إِنَّ اللَّهَ كَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرًا[۵۵][۵۶].[۵۷]

واجبات و کفارات تخییری

  • در برخی واجبات، مکلّف بر یک عمل الزام نشده؛ بلکه بین چند عمل مخیّر است که نوعی آسانی به شمار می‌آید. مواردی از تخییر که در قرآن ذکر شده، عبارت است از[۵۸]:

وقوف در منی و قربانی

  • واجب است حاجی پس از اعمال روز دهم (رمی جمره عقبه، قربانی، حلق یا تقصیر) در ایام تشریق (یازدهم، دوازدهم، سیزدهم) در منی توقّف کند؛[۵۹] امّا خداوند او را بین کوچ کردن روز دوازدهم و سیزدهم مخیّر کرده است: وَاذْكُرُوا اللَّهَ فِي أَيَّامٍ مَعْدُودَاتٍ فَمَنْ تَعَجَّلَ فِي يَوْمَيْنِ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ وَمَنْ تَأَخَّرَ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ لِمَنِ اتَّقَى وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ[۶۰][۶۱]. نیز بر حاجی واجب است که در روز عید قربان قربانی کند؛ امّا خداوند او را به آن‌چه در توان او است (شتر، گاو، گوسفند) مخیر کرده: فَمَنْ تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَةِ إِلَى الْحَجِّ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ [۶۲][۶۳].[۶۴]

کفاره قسم

  • اگر مسلمانی سوگند شرعی خویش را بشکند، خداوند به جای تعیین یک جریمه، وی را میان چند کفّاره مخیّر کرده است تا بر او گران نیاید و جریمه خود را آسان‌تر بپردازد. بر اساس آیه لَا يُؤَاخِذُكُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فِي أَيْمَانِكُمْ وَلَكِنْ يُؤَاخِذُكُمْ بِمَا عَقَّدْتُمُ الْأَيْمَانَ فَكَفَّارَتُهُ إِطْعَامُ عَشَرَةِ مَسَاكِينَ مِنْ أَوْسَطِ مَا تُطْعِمُونَ أَهْلِيكُمْ أَوْ كِسْوَتُهُمْ أَوْ تَحْرِيرُ رَقَبَةٍ فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصِيَامُ ثَلَاثَةِ أَيَّامٍ ذَلِكَ كَفَّارَةُ أَيْمَانِكُمْ إِذَا حَلَفْتُمْ وَاحْفَظُوا أَيْمَانَكُمْ كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ[۶۵] کفّاره قسم یکی از این سه مورد است. اطعام ده فقیر یا پوشاندن لباس به آنان، آزاد کردن یک برده و در صورتی که قدرت مالی برای ادای یکی از جریمه‌های یاد شده را نداشت، سه روز روزه بگیرد [۶۶].[۶۷]

واجبات و کفارات ترتیبی

  • برخی واجبات یا کفّارات، به صورتی قرار داده شده که در صورت قدرت نداشتن مکلّف بر یک گونه از آن، شکل‌های دیگری پیش روی او باشد. واجبات و کفّارات ترتیبی در قرآن از این قرارند[۶۸]:

کفاره صید برای محرم

  • خداوند، صید حیوانات را بر مُحرِم ممنوع کرده و مجازات آن را حیوانی معادل آن مانند شتر، گاو و گوسفند قرار داده است؛ امّا اعلان فرموده که مکلّف در صورت عدم‌تمکّن می‌تواند شماری از فقیران را اطعام کند و اگر از عهده این نیز برنیاید می‌تواند چند روز (متناسب بانوع جرم) روزه بگیرد يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَقْتُلُوا الصَّيْدَ وَأَنْتُمْ حُرُمٌ وَمَنْ قَتَلَهُ مِنْكُمْ مُتَعَمِّدًا فَجَزَاءٌ مِثْلُ مَا قَتَلَ مِنَ النَّعَمِ يَحْكُمُ بِهِ ذَوَا عَدْلٍ مِنْكُمْ هَدْيًا بَالِغَ الْكَعْبَةِ أَوْ كَفَّارَةٌ طَعَامُ مَسَاكِينَ أَوْ عَدْلُ ذَلِكَ صِيَامًا لِيَذُوقَ وَبَالَ أَمْرِهِ عَفَا اللَّهُ عَمَّا سَلَفَ وَمَنْ عَادَ فَيَنْتَقِمُ اللَّهُ مِنْهُ وَاللَّهُ عَزِيزٌ ذُو انْتِقَامٍ[۶۹][۷۰].[۷۱]

قربانی

  • یکی از مناسک حج، قربانی است. اگر حاجی بر آن توانا نباشد، باید ده روز روزه بگیرد. وَأَتِمُّوا الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ لِلَّهِ فَإِنْ أُحْصِرْتُمْ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ وَلَا تَحْلِقُوا رُءُوسَكُمْ حَتَّى يَبْلُغَ الْهَدْيُ مَحِلَّهُ فَمَنْ كَانَ مِنْكُمْ مَرِيضًا أَوْ بِهِ أَذًى مِنْ رَأْسِهِ فَفِدْيَةٌ مِنْ صِيَامٍ أَوْ صَدَقَةٍ أَوْ نُسُكٍ فَإِذَا أَمِنْتُمْ فَمَنْ تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَةِ إِلَى الْحَجِّ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصِيَامُ ثَلَاثَةِ أَيَّامٍ فِي الْحَجِّ وَسَبْعَةٍ إِذَا رَجَعْتُمْ تِلْكَ عَشَرَةٌ كَامِلَةٌ ذَلِكَ لِمَنْ لَمْ يَكُنْ أَهْلُهُ حَاضِرِي الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ[۷۲][۷۳].[۷۴]

کفاره ظهار

  • کفّاره ظهار، آزاد کردن یک برده است که در صورت عدم تمکّن، دو جای‌گزین به ترتیب (شصت روز روزه پی در پی پیش از رجوع و اطعام شصت فقیر)[۷۵] برای آن قرار داده شده استوَالَّذِينَ يُظَاهِرُونَ مِن نِّسَائِهِمْ ثُمَّ يَعُودُونَ لِمَا قَالُوا فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مِّن قَبْلِ أَن يَتَمَاسَّا ذَلِكُمْ تُوعَظُونَ بِهِ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ (۳) فَمَن لَّمْ يَجِدْ فَصِيَامُ شَهْرَيْنِ مُتَتَابِعَيْنِ مِن قَبْلِ أَن يَتَمَاسَّا فَمَن لَّمْ يَسْتَطِعْ فَإِطْعَامُ سِتِّينَ مِسْكِينًا ذَلِكَ لِتُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَتِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ وَلِلْكَافِرِينَ عَذَابٌ أَلِيمٌ[۷۶].[۷۷]

کفاره قتل خطایی

  • مجازات کسی که یکی از مسلمانان را به خطا کشته، پرداخت دیه کامل به بازماندگان مقتول و آزاد کردن یک برده مؤمن است؛ امّا اگر نتوانست برده آزاد کند، باید دو ماه پی‌درپی روزه بگیردوَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ أَن يَقْتُلَ مُؤْمِنًا إِلاَّ خَطَئًا وَمَن قَتَلَ مُؤْمِنًا خَطَئًا فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُّؤْمِنَةٍ وَدِيَةٌ مُّسَلَّمَةٌ إِلَى أَهْلِهِ إِلاَّ أَن يَصَّدَّقُواْ فَإِن كَانَ مِن قَوْمٍ عَدُوٍّ لَّكُمْ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُّؤْمِنَةٍ وَإِن كَانَ مِن قَوْمٍ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُمْ مِّيثَاقٌ فَدِيَةٌ مُّسَلَّمَةٌ إِلَى أَهْلِهِ وَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُّؤْمِنَةً فَمَن لَّمْ يَجِدْ فَصِيَامُ شَهْرَيْنِ مُتَتَابِعَيْنِ تَوْبَةً مِّنَ اللَّهِ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا [۷۸].[۷۹].[۸۰]

آسان‌گیری با قرار دادن شرایط

  • خداوند برای وجوب هر یک از تکالیف نیز شرایطی را قرار داده است که با فقدان یکی از آنها، تکلیف برداشته می‌شود که خود نوعی آسان‌گیری است؛ مانند مشروط بودن وجوب حج به استطاعت: فِيهِ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ مَقَامُ إِبْرَاهِيمَ وَمَنْ دَخَلَهُ كَانَ آمِنًا وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا وَمَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنِ الْعَالَمِينَ[۸۱][۸۲].[۸۳]

آسان‌گیری با رفع یا تبدیل احکام

  • گاه وضعیّت خاصّی برای برخی افراد پیش می‌آید که خداوند یا اصل تکلیف را برداشته یا آن‌را به‌حکمی دیگر تبدیل کرده است. این موارد عبارتند از[۸۴]:

اضطرار

  • در اضطرار، حکم اوّلیّه برداشته می‌شود؛ به طور مثال با این که خوردن اَشیایی مانند مردار، خون، گوشت خوک، ذبح شده به نام غیر خدا حرام است، در صورت اضطرار، حرمت آن برداشته شده است: إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةَ وَالدَّمَ وَلَحْمَ الْخِنْزِيرِ وَمَا أُهِلَّ بِهِ لِغَيْرِ اللَّهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ بَاغٍ وَلَا عَادٍ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ[۸۵][۸۶]. آیه حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةُ وَالدَّمُ وَلَحْمُ الْخِنْزِيرِ وَمَا أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِهِ وَالْمُنْخَنِقَةُ وَالْمَوْقُوذَةُ وَالْمُتَرَدِّيَةُ وَالنَّطِيحَةُ وَمَا أَكَلَ السَّبُعُ إِلَّا مَا ذَكَّيْتُمْ وَمَا ذُبِحَ عَلَى النُّصُبِ وَأَنْ تَسْتَقْسِمُوا بِالْأَزْلَامِ ذَلِكُمْ فِسْقٌ الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ فَلَا تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا فَمَنِ اضْطُرَّ فِي مَخْمَصَةٍ غَيْرَ مُتَجَانِفٍ لِإِثْمٍ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ[۸۷] نیز پس از بیان حرمت گوشت حیوانِ خفه شده، حیوانی که بر اثر ضربه چوب یا شاخ حیوان دیگر یا سقوط از بلندی مرده باشد یا درنده‌ای او را کشته یا در پای بت ذبح شده و یا با تیر قرعه کشته شده باشد، کسی را که به ناچار و بدون قصد گناه، از آن خورده است استثنا می‌کند[۸۸].[۸۹].

اکراه

  • اگر کسی به گناه وادار شد، خداوند آن گناه رامی‌بخشد؛ چنان‌که اظهارات‌ شرک‌آمیز را در زیر شکنجه مشرکان بخشید: مَنْ كَفَرَ بِاللَّهِ مِنْ بَعْدِ إِيمَانِهِ إِلَّا مَنْ أُكْرِهَ وَقَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإِيمَانِ وَلَكِنْ مَنْ شَرَحَ بِالْكُفْرِ صَدْرًا فَعَلَيْهِمْ غَضَبٌ مِنَ اللَّهِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ[۹۰].[۹۱][۹۲]

تقیه

  • انسان به جهت حفظ خویش از ضرر دیگران می‌تواند کلام ناحق گفته یا برخلاف حق عمل کند[۹۳]. خداوند پس از نهی از برقراری ارتباط با کافران، فرموده که چنین ارتباط در صورت تقیّه مانعی ندارد: لَا يَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ وَمَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ فَلَيْسَ مِنَ اللَّهِ فِي شَيْءٍ إِلَّا أَنْ تَتَّقُوا مِنْهُمْ تُقَاةً وَيُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ وَإِلَى اللَّهِ الْمَصِيرُ[۹۴].[۹۵] این مطلب از آیه مَنْ كَفَرَ بِاللَّهِ مِنْ بَعْدِ إِيمَانِهِ إِلَّا مَنْ أُكْرِهَ وَقَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإِيمَانِ وَلَكِنْ مَنْ شَرَحَ بِالْكُفْرِ صَدْرًا فَعَلَيْهِمْ غَضَبٌ مِنَ اللَّهِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ[۹۶] نیز استفاده می‌شود[۹۷].[۹۸]

خطا

  • ارتکاب بسیاری از کارهااگر به عمد باشد، مؤاخذه و پیامدهای مهمّی دارد و اگر به خطا باشد، یا هیچ گونه مؤاخذه و پیامدی ندارد یا پیامد آن اندک و سبک است: ادْعُوهُمْ لِآبَائِهِمْ هُوَ أَقْسَطُ عِنْدَ اللَّهِ فَإِنْ لَمْ تَعْلَمُوا آبَاءَهُمْ فَإِخْوَانُكُمْ فِي الدِّينِ وَمَوَالِيكُمْ وَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ فِيمَا أَخْطَأْتُمْ بِهِ وَلَكِنْ مَا تَعَمَّدَتْ قُلُوبُكُمْ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا[۹۹].[۱۰۰][۱۰۱]

فراموشی

مریضی

  • اگر ادای تکلیف در مواردی موجب بیماری شود، خداوند آن را از مکلّف مرتفع ساخته یا به واجب آسان‌تر تبدیل می‌کند؛ بر این اساس، به کسی که در ماه مبارک رمضان مریض است، اجازه افطار و قضای آن در روزهای دیگر را داده است: شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِلنَّاسِ وَبَيِّنَاتٍ مِنَ الْهُدَى وَالْفُرْقَانِ فَمَنْ شَهِدَ مِنْكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ وَمَنْ كَانَ مَرِيضًا أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلَا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ وَلِتُكْمِلُوا الْعِدَّةَ وَلِتُكَبِّرُوا اللَّهَ عَلَى مَا هَدَاكُمْ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ[۱۰۵][۱۰۶] هم چنین حکم وضو را برای مریضی که آب برای او ضرر دارد، به تیمم تبدیل کرده است: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ وَامْسَحُوا بِرُءُوسِكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَيْنِ وَإِنْ كُنْتُمْ جُنُبًا فَاطَّهَّرُوا وَإِنْ كُنْتُمْ مَرْضَى أَوْ عَلَى سَفَرٍ أَوْ جَاءَ أَحَدٌ مِنْكُمْ مِنَ الْغَائِطِ أَوْ لَامَسْتُمُ النِّسَاءَ فَلَمْ تَجِدُوا مَاءً فَتَيَمَّمُوا صَعِيدًا طَيِّبًا فَامْسَحُوا بِوُجُوهِكُمْ وَأَيْدِيكُمْ مِنْهُ مَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيَجْعَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ حَرَجٍ وَلَكِنْ يُرِيدُ لِيُطَهِّرَكُمْ وَلِيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ[۱۰۷] حکم جهاد نابینا، لَنگ و مریض نیز همین گونه است: لَيْسَ عَلَى الْأَعْمَى حَرَجٌ وَلَا عَلَى الْأَعْرَجِ حَرَجٌ وَلَا عَلَى الْمَرِيضِ حَرَجٌ وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَمَنْ يَتَوَلَّ يُعَذِّبْهُ عَذَابًا أَلِيمًا[۱۰۸] و نیز لَيْسَ عَلَى الضُّعَفَاءِ وَلَا عَلَى الْمَرْضَى وَلَا عَلَى الَّذِينَ لَا يَجِدُونَ مَا يُنْفِقُونَ حَرَجٌ إِذَا نَصَحُوا لِلَّهِ وَرَسُولِهِ مَا عَلَى الْمُحْسِنِينَ مِنْ سَبِيلٍ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ[۱۰۹].
  • پیامبراکرم(ص) به یکی از اصحاب بیمار خود فرمود: نماز را ایستاده بخوان. اگر نتوانستی، نشسته بخوان و گرنه به پهلو و اگر نشد، خوابیده به پشت؛ زیرا خداوند هیچ انسانی را تکلیف نمی‌کند، مگر به قدر توان او[۱۱۰].
  • حرمت تراشیدن سر پیش از قربانی، در صورت بیماری یا مشکلی مانند آن، برداشته می‌شود و شخصی که وادار به حلق شد، باید روزه بگیرد یا فقیران را اطعام یا گوسفندی را قربانی کند که فدیه آن شمرده می‌شود: وَلَا تَحْلِقُوا رُءُوسَكُمْ حَتَّى يَبْلُغَ الْهَدْيُ مَحِلَّهُ فَمَنْ كَانَ مِنْكُمْ مَرِيضًا أَوْ بِهِ أَذًى مِنْ رَأْسِهِ فَفِدْيَةٌ مِنْ صِيَامٍ أَوْ صَدَقَةٍ أَوْ نُسُكٍ [۱۱۱].[۱۱۲][۱۱۳]

حرج و سختی توان فرسا

  • خداوند، تکالیف مشقّت‌زا را برداشته است. تخفیف شریعت در موارد حرجی، چنان شایع و مورد توجّه فقیهان بوده که به مثابهِ قاعده و اصل عمومی (نفی‌حرج) مورد کاربرد فقهی آنان در مسائل و ابواب گوناگون مشهور شده است: وَمَا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ [۱۱۴][۱۱۵]. امام صادق(ع) در پاسخ به پرسش یکی از اصحاب درباره کیفیّت وضوی کسی که دستش زخمی است، فرمود: حکم این گونه مسائل از همین آیه فهمیده می‌شود. قرآن این مطلب را به صورت درخواست قلبی مؤمنان نقل کرده است: رَبَّنَا وَلَا تُحَمِّلْنَا مَا لَا طَاقَةَ لَنَا بِهِ [۱۱۶].
  • انواع سختی که مجوّز رفع یا تبدیل تکلیف است، عبارتند از
  1. تنگنای مالی: خداوند، حکم وجوب جهاد را از کسانی که مضیقه و تنگنای مالی، مانع حضور آنان در جبهه شده، برداشته و فرموده است: لَيْسَ عَلَى الضُّعَفَاءِ وَلَا عَلَى الْمَرْضَى وَلَا عَلَى الَّذِينَ لَا يَجِدُونَ مَا يُنْفِقُونَ حَرَجٌ إِذَا نَصَحُوا لِلَّهِ وَرَسُولِهِ مَا عَلَى الْمُحْسِنِينَ مِنْ سَبِيلٍ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ[۱۱۷].
  2. ضعف توان و مقاومت روحی: قرآن در آغاز فرمان داده بود که اگر ارتش مسلمانان، یک دهم ارتش مشرکان باشد می‌توان با آنان به مقابله برخاست؛ زیرا ایمان و روحیّه قوی، توان پایداری و مقاومت را به آنان خواهد داد؛ امّا پس از پیدایش ضعف روحی، بر آنان آسان گرفت و مقایسه را به نصف تخفیف داد: يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى الْقِتَالِ إِن يَكُن مِّنكُمْ عِشْرُونَ صَابِرُونَ يَغْلِبُواْ مِئَتَيْنِ وَإِن يَكُن مِّنكُم مِّائَةٌ يَغْلِبُواْ أَلْفًا مِّنَ الَّذِينَ كَفَرُواْ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لاَّ يَفْقَهُونَ الآنَ خَفَّفَ اللَّهُ عَنكُمْ وَعَلِمَ أَنَّ فِيكُمْ ضَعْفًا فَإِن يَكُن مِّنكُم مِّائَةٌ صَابِرَةٌ يَغْلِبُواْ مِئَتَيْنِ وَإِن يَكُن مِّنكُمْ أَلْفٌ يَغْلِبُواْ أَلْفَيْنِ بِإِذْنِ اللَّهِ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ[۱۱۸].
  3. نیاز جنسی: از آنجا که پرهیز از مباشرت با همسر در طول ماه رمضان برای مسلمانان صدر اسلام قابل تحمّل نبود و برخی بر اثر عدم تحمّل، با همسرانشان نزدیکی می‌کردند، خداوند بر امّت اسلام آسان گرفت و مباشرت را در شب ماه رمضان جایز کرد: أُحِلَّ لَكُمْ لَيْلَةَ الصِّيَامِ الرَّفَثُ إِلَى نِسَائِكُمْ هُنَّ لِبَاسٌ لَكُمْ وَأَنْتُمْ لِبَاسٌ لَهُنَّ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّكُمْ كُنْتُمْ تَخْتَانُونَ أَنْفُسَكُمْ فَتَابَ عَلَيْكُمْ وَعَفَا عَنْكُمْ فَالْآنَ بَاشِرُوهُنَّ وَابْتَغُوا مَا كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ وَكُلُوا وَاشْرَبُوا حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْخَيْطُ الْأَبْيَضُ مِنَ الْخَيْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّيَامَ إِلَى اللَّيْلِ وَلَا تُبَاشِرُوهُنَّ وَأَنْتُمْ عَاكِفُونَ فِي الْمَسَاجِدِ تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ فَلَا تَقْرَبُوهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ آيَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ[۱۱۹].[۱۲۰][۱۲۱]

سفر

  • برخی از احکام، مانند نمازهای چهار رکعتی، روزه و وضو در سفر به احکام آسان‌تر تبدیل شده است: وَإِذَا ضَرَبْتُمْ فِي الْأَرْضِ فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَنْ تَقْصُرُوا مِنَ الصَّلَاةِ [۱۲۲]، يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ أَيَّامًا مَّعْدُودَاتٍ فَمَن كَانَ مِنكُم مَّرِيضًا أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِّنْ أَيَّامٍ أُخَرَ وَعَلَى الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ فِدْيَةٌ طَعَامُ مِسْكِينٍ فَمَن تَطَوَّعَ خَيْرًا فَهُوَ خَيْرٌ لَّهُ وَأَن تَصُومُواْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ[۱۲۳]، يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ وَامْسَحُوا بِرُءُوسِكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَيْنِ وَإِنْ كُنْتُمْ جُنُبًا فَاطَّهَّرُوا وَإِنْ كُنْتُمْ مَرْضَى أَوْ عَلَى سَفَرٍ أَوْ جَاءَ أَحَدٌ مِنْكُمْ مِنَ الْغَائِطِ أَوْ لَامَسْتُمُ النِّسَاءَ فَلَمْ تَجِدُوا مَاءً فَتَيَمَّمُوا صَعِيدًا طَيِّبًا فَامْسَحُوا بِوُجُوهِكُمْ وَأَيْدِيكُمْ مِنْهُ مَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيَجْعَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ حَرَجٍ وَلَكِنْ يُرِيدُ لِيُطَهِّرَكُمْ وَلِيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ[۱۲۴].[۱۲۵][۱۲۶]

سال خوردگی

  • خداوند به سال‌خوردگان زمین‌گیر، تخفیف‌های بیش‌تری داده است؛ از جمله، برداشتن روزه و تبدیل آن به پرداخت یک وعده غذا (مد طعام) به فقیر در برابر هر روز: أَيَّامًا مَعْدُودَاتٍ فَمَنْ كَانَ مِنْكُمْ مَرِيضًا أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ وَعَلَى الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ فِدْيَةٌ طَعَامُ مِسْكِينٍ فَمَنْ تَطَوَّعَ خَيْرًا فَهُوَ خَيْرٌ لَهُ وَأَنْ تَصُومُوا خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ[۱۲۷][۱۲۸]. امام باقر(ع) در توضیح این آیه فرمود: الشیخ الکبیر [۱۲۹]. بر زنان سال‌خورده‌ای که به ازدواج امید ندارند نیز آسان گرفته شده است و از پوشش کامل معاف شده‌اند: وَالْقَوَاعِدُ مِنَ النِّسَاءِ اللَّاتِي لَا يَرْجُونَ نِكَاحًا فَلَيْسَ عَلَيْهِنَّ جُنَاحٌ أَنْ يَضَعْنَ ثِيَابَهُنَّ غَيْرَ مُتَبَرِّجَاتٍ بِزِينَةٍ وَأَنْ يَسْتَعْفِفْنَ خَيْرٌ لَهُنَّ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ[۱۳۰].[۱۳۱][۱۳۲]

خوف از خطر

  • قرآن یا روایات در موارد متعدّدی تصریح کرده‌اند: تکلیفی که انسان را در معرض خطر جدّی جانی یا مالی قرار دهد، ساقط می‌شود؛ مانند لزوم آرامش بدنی در نماز که در صورت خوف، ساقط می‌شود: فَإِنْ خِفْتُمْ فَرِجَالًا أَوْ رُكْبَانًا فَإِذَا أَمِنْتُمْ فَاذْكُرُوا اللَّهَ كَمَا عَلَّمَكُمْ مَا لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ[۱۳۳].[۱۳۴][۱۳۵]

ناآگاهی

آسان‌گیری خدا در محاسبه و مواخذه

قبول توبه گنه کاران

  • خداوند بر نادمان سخت‌گیری نکرده و به آنان وعده بهشت داده است: إِلَّا مَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا فَأُولَئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَلَا يُظْلَمُونَ شَيْئًا[۱۴۴] او نوید داده ‌که‌ نه‌ تنها گناهانشان آمرزیده، بلکه به کارهای نیک تبدیل می‌شود: إِلَّا مَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا فَأُولَئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا[۱۴۵].[۱۴۶]

تکفیر گناهان

چشم پوشی از کفر گذشته (قاعده جب)

  • کافرانی که دین اسلام را می‌پذیرفتند، از سابقه خویش نگران بودند. قرآن چشم‌پوشی از گذشته آنان را نوید می‌دهد: قُلْ لِلَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ يَنْتَهُوا يُغْفَرْ لَهُمْ مَا قَدْ سَلَفَ وَإِنْ يَعُودُوا فَقَدْ مَضَتْ سُنَّتُ الْأَوَّلِينَ[۱۴۹].[۱۵۰][۱۵۱]

شفاعت

  • از آنجا که امید، در تربیت انسان تأثیر فراوانی دارد، خداوند، گناه‌کاران را ناامید نکرده، راهی را به نام شفاعت برایشان قرار داده است تا برای برخورداری از آن بکوشند و راه سعادت را بپیمایند. وَأَنْذِرْ بِهِ الَّذِينَ يَخَافُونَ أَنْ يُحْشَرُوا إِلَى رَبِّهِمْ لَيْسَ لَهُمْ مِنْ دُونِهِ وَلِيٌّ وَلَا شَفِيعٌ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ[۱۵۲]؛ وَلَا تَنْفَعُ الشَّفَاعَةُ عِنْدَهُ إِلَّا لِمَنْ أَذِنَ لَهُ حَتَّى إِذَا فُزِّعَ عَنْ قُلُوبِهِمْ قَالُوا مَاذَا قَالَ رَبُّكُمْ قَالُوا الْحَقَّ وَهُوَ الْعَلِيُّ الْكَبِيرُ[۱۵۳].[۱۵۴]

سفارش خداوند به آسان گیری

آسان‌گیری رهبران دینی و سیاسی

  • آیه إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَإِذَا كَانُوا مَعَهُ عَلَى أَمْرٍ جَامِعٍ لَمْ يَذْهَبُوا حَتَّى يَسْتَأْذِنُوهُ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَأْذِنُونَكَ أُولَئِكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ فَإِذَا اسْتَأْذَنُوكَ لِبَعْضِ شَأْنِهِمْ فَأْذَنْ لِمَنْ شِئْتَ مِنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمُ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ[۱۵۶] به پیامبر(ص) سفارش می‌کند که اگر بعضی مسلمانان به جهت مشکلات زندگی، خواهان عدم شرکت در جهاد بودند، به آنان اجازه دهد: فَأْذَنْ لِمَنْ شِئْتَ مِنْهُمْ؛ هم چنین خداوند به پیامبر(ص) دستور داده است که اگر به خطا رفتاری از آنان درباره تو سر زند، نه تنها خود، آنان را عفو کن، بلکه‌از خدا نیز برایشان عفو و بخشش بخواه: فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ [۱۵۷][۱۵۸] شاید بتوان گفت که حضرت موسی(ع) تحمّل و بردباری را به صورت شرح صدر از خداوند خواسته‌است: قَالَ رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي[۱۵۹] برخورد کریمانه پیامبر(ص) با مردم و نشنیده گرفتن سخنان نسنجیده آنان به حدّی بود که بر پیامبر خرده گرفتند که وی فقط گوش است. پاسخ داده شد که این برخورد به نفع آنان است: وَيَقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ قُلْ أُذُنُ خَيْرٍ لَكُمْ [۱۶۰]. خداوند پس از دستور به پرداخت حقوق خویشاوندان و مسکینان و در راه ماندگان، به پیامبر سفارش می‌کند که اگر از ایشان روی گردان شدی، کلام ملایم با آنها داشته باش: وَإِمَّا تُعْرِضَنَّ عَنْهُمُ ابْتِغَاءَ رَحْمَةٍ مِنْ رَبِّكَ تَرْجُوهَا فَقُلْ لَهُمْ قَوْلًا مَيْسُورًا[۱۶۱] و نیز جهت تسهیل ازدواج با همسران طلاق گرفته پسر خوانده که در فرهنگ جاهلی، ناپسند به شمار می‌آمد، به پیامبر دستور داده است که با زینب، همسر طلاق داده شده پسر خوانده خود (زید) ازدواج کند: فَلَمَّا قَضَى زَيْدٌ مِنْهَا وَطَرًا زَوَّجْنَاكَهَا لِكَيْ لَا يَكُونَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ حَرَجٌ فِي أَزْوَاجِ أَدْعِيَائِهِمْ إِذَا قَضَوْا مِنْهُنَّ وَطَرًا [۱۶۲][۱۶۳] قرآن‌ دستورهای‌ آسان ‌ذی القرنین را به مؤمنان نیز نقل فرموده است: وَأَمَّا مَنْ آمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا فَلَهُ جَزَاءً الْحُسْنَى وَسَنَقُولُ لَهُ مِنْ أَمْرِنَا يُسْرًا[۱۶۴].[۱۶۵]

آسان‌گیری در روابط اقتصادی

  • قرآن به مسلمانان سفارش کرده که اگر کسی به شما بدهی داشت و در موعد مقرّر قادر به پرداخت نبود، بر او آسان گرفته، مهلتش دهید تا تمکّن مالی بیابد: وَإِنْ كَانَ ذُو عُسْرَةٍ فَنَظِرَةٌ إِلَى مَيْسَرَةٍ وَأَنْ تَصَدَّقُوا خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ[۱۶۶] امام‌ باقر(ع) در تفسیر این آیه فرمود: اگر وام‌دار، قادر به پرداخت دَیْن خود نیست و آن مال را در کار خیر صرف کرده، او را آن قدر مهلت دهید تا گزارش این ناتوانی به امام مسلمانان برسد و او وام مدیون را از سهم غارمین (ورشکستگان) در بیت‌المال ‌بپردازد [۱۶۷]. یوسف نیز در توزیع آذوقه بر برادران خویش آسان گرفت و سرمایه آنها را به ایشان باز گرداند: وَلَمَّا فَتَحُوا مَتَاعَهُمْ وَجَدُوا بِضَاعَتَهُمْ رُدَّتْ إِلَيْهِمْ [۱۶۸].[۱۶۹]

آسان‌گیری در معاشرت

  • در آیات متعدّدی، ویژگی گذشت و آسان گرفتن بر خطاکاران، سفارش شده و یکی از نشانه‌های بندگان خوب، رفتار مسالمت‌آمیز و ملایم در برابر گفتار زشت و ناهنجار نادانان دانسته شده است: وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا[۱۷۰][۱۷۱].
  • قرآن دستور داده است که رفتارهای زشت دیگران را به زیباترین عکس‌العمل باید پاسخ داد: ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ السَّيِّئَةَ نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا يَصِفُونَ[۱۷۲] زیرا این رفتار در مخاطب تحوّلی روحی پدید آورده، دشمن سرسخت را به دوستی مهربان تبدیل می‌کند: وَلَا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَلَا السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَبَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ[۱۷۳]. قرآن این رفتار نیک را یکی از نشانه‌های صاحبان خرد دانسته است: وَالَّذِينَ صَبَرُوا ابْتِغَاءَ وَجْهِ رَبِّهِمْ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَأَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلَانِيَةً وَيَدْرَءُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ أُولَئِكَ لَهُمْ عُقْبَى الدَّارِ[۱۷۴] برخورد مسالمت‌آمیز و نرم‌خویی در گفت‌وگو با رهبران کفر و گمراهی نیز سفارش شده است؛ بدان امید که راهی به قلب آنان گشوده شود: اذْهَبَا إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى فَقُولا لَهُ قَوْلا لَّيِّنًا لَّعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشَى[۱۷۵].[۱۷۶][۱۷۷]

آسان‌گیری در روابط زناشویی

  • یکی از عادات نکوهیده دوران جاهلیّت که امروز هم به آن دامن زده می‌شود، این است که زنان را به‌ویژه آنان که مهریّه سنگین داشتند، به گونه‌های مختلف تحت فشار می‌گذاشتند تا مهر خود را ببخشند و طلاق گیرند. قرآن، مردان را از این عمل منع کرده و به رفتار شایسته و سخت‌گیری نکردن با آنان دستور داده است: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا يَحِلُّ لَكُمْ أَنْ تَرِثُوا النِّسَاءَ كَرْهًا وَلَا تَعْضُلُوهُنَّ لِتَذْهَبُوا بِبَعْضِ مَا آتَيْتُمُوهُنَّ إِلَّا أَنْ يَأْتِينَ بِفَاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ وَعَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ فَإِنْ كَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَيَجْعَلَ اللَّهُ فِيهِ خَيْرًا كَثِيرًا[۱۷۸][۱۷۹].
  • حضرت شعیب در ازدواج موسی(ع) با یکی از دخترانش آسان گرفت و او را بین هشت یا ده سال کار مخیّر کرد: قَالَ إِنِّي أُرِيدُ أَنْ أُنْكِحَكَ إِحْدَى ابْنَتَيَّ هَاتَيْنِ عَلَى أَنْ تَأْجُرَنِي ثَمَانِيَ حِجَجٍ فَإِنْ أَتْمَمْتَ عَشْرًا فَمِنْ عِنْدِكَ وَمَا أُرِيدُ أَنْ أَشُقَّ عَلَيْكَ سَتَجِدُنِي إِنْ شَاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّالِحِينَ[۱۸۰].
  • قرآن به مردانی که همسران خود را طلاق داده‌اند و تصمیم ندارند با آنها زندگی کنند، دستور می‌دهد که بر آنها سخت نگرفته، تسهیلات مسکن و هزینه زندگی آنان را در دوران عِدّه فراهم سازند و تصریح می‌کند که اگر آنها باردارند، باید هزینه دوران بارداری و تولّد را تأمین کنند و اگر متکفّل شیردهی فرزندان شدند، مزدشان را نیز بپردازند: أَسْكِنُوهُنَّ مِنْ حَيْثُ سَكَنْتُمْ مِنْ وُجْدِكُمْ وَلَا تُضَارُّوهُنَّ لِتُضَيِّقُوا عَلَيْهِنَّ وَإِنْ كُنَّ أُولَاتِ حَمْلٍ فَأَنْفِقُوا عَلَيْهِنَّ حَتَّى يَضَعْنَ حَمْلَهُنَّ فَإِنْ أَرْضَعْنَ لَكُمْ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ وَأْتَمِرُوا بَيْنَكُمْ بِمَعْرُوفٍ وَإِنْ تَعَاسَرْتُمْ فَسَتُرْضِعُ لَهُ أُخْرَى[۱۸۱][۱۸۲][۱۸۳]

حدود آسانی

  • آسانی به معنای مراعات توان مکلّفان، و پرهیز از وضع احکامِ سخت، روش اسلام است؛ ولی سهل‌انگاری و بی‌مبالاتی در برابر انحراف‌ها، به شدّت نهی شده است. خداوند در موارد متعدّدی، سازش و سهل‌انگاری در دین را ممنوع کرده است: وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ فَيُدْهِنُونَ[۱۸۴][۱۸۵] و اعلام کرده که هیچ دینی غیر از اسلام پذیرفته نیست. وَمَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلَامِ دِينًا فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ[۱۸۶].
  • در آیات فراوانی نیز بی‌تفاوتی در امر به معروف و نهی از منکر را نکوهیده وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَيُطِيعُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ أُولَئِكَ سَيَرْحَمُهُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ[۱۸۷] و مسلمانان را درباره سرسپردگی به کافران به شدّت تهدید کرده است. لَا يَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ وَمَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ فَلَيْسَ مِنَ اللَّهِ فِي شَيْءٍ إِلَّا أَنْ تَتَّقُوا مِنْهُمْ تُقَاةً وَيُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ وَإِلَى اللَّهِ الْمَصِيرُ[۱۸۸]. قرآن اعلام کرده که باید در برابر انحراف‌های عقیدتی، اعتراض و بی‌زاری خودشان را به گوش کافران برسانند وَأَذَانٌ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ إِلَى النَّاسِ يَوْمَ الْحَجِّ الْأَكْبَرِ أَنَّ اللَّهَ بَرِيءٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ وَرَسُولُهُ فَإِنْ تُبْتُمْ فَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَإِنْ تَوَلَّيْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ غَيْرُ مُعْجِزِي اللَّهِ وَبَشِّرِ الَّذِينَ كَفَرُوا بِعَذَابٍ أَلِيمٍ[۱۸۹] و با زمام‌داران کُفر بجنگند وَإِنْ نَكَثُوا أَيْمَانَهُمْ مِنْ بَعْدِ عَهْدِهِمْ وَطَعَنُوا فِي دِينِكُمْ فَقَاتِلُوا أَئِمَّةَ الْكُفْرِ إِنَّهُمْ لَا أَيْمَانَ لَهُمْ لَعَلَّهُمْ يَنْتَهُونَ[۱۹۰] و کسانی را که به بهانه آزادی خویش، راه توهین و بی‌احترامی به دیگران را پیش گرفته‌اند، نکوهیده فَذَكِّرْ فَمَا أَنتَ بِنِعْمَتِ رَبِّكَ بِكَاهِنٍ وَلا مَجْنُونٍ أَمْ يَقُولُونَ شَاعِرٌ نَّتَرَبَّصُ بِهِ رَيْبَ الْمَنُونِ[۱۹۱] و مؤمنان را از هم‌نشینی با مسخره‌کنندگانِ آیات الهی، بازداشته است. وَقَدْ نَزَّلَ عَلَيْكُمْ فِي الْكِتَابِ أَنْ إِذَا سَمِعْتُمْ آيَاتِ اللَّهِ يُكْفَرُ بِهَا وَيُسْتَهْزَأُ بِهَا فَلَا تَقْعُدُوا مَعَهُمْ حَتَّى يَخُوضُوا فِي حَدِيثٍ غَيْرِهِ إِنَّكُمْ إِذًا مِثْلُهُمْ إِنَّ اللَّهَ جَامِعُ الْمُنَافِقِينَ وَالْكَافِرِينَ فِي جَهَنَّمَ جَمِيعًا[۱۹۲]. قرآن برای اشاعه رفتارهای ناهنجار، عذاب دردناک را وعده کرده إِنَّ الَّذِينَ يُحِبُّونَ أَنْ تَشِيعَ الْفَاحِشَةُ فِي الَّذِينَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ[۱۹۳] و از اِعمال رأفت و مهربانی در اجرای حدود الهی نهی فرموده است الزَّانِيَةُ وَالزَّانِي فَاجْلِدُوا كُلَّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا مِائَةَ جَلْدَةٍ وَلَا تَأْخُذْكُمْ بِهِمَا رَأْفَةٌ فِي دِينِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَلْيَشْهَدْ عَذَابَهُمَا طَائِفَةٌ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ[۱۹۴].[۱۹۵]

آسانی و سختی از سنن الهی

اهداف آسانی

  1. آزمایش: انسان به طور طبیعی آسانی را بیش‌تر می‌پسندد و آن را نشانه لطف خدا می‌پندارد و از سختی تنفّر دارد و آن را نشانه قهر الهی می‌داند؛ امّا از دیدگاه قرآن، آسانی و سختی در مواردی آزمونی برای بندگان است: فَأَمَّا الإِنسَانُ إِذَا مَا ابْتَلاهُ رَبُّهُ فَأَكْرَمَهُ وَنَعَّمَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَكْرَمَنِ وَأَمَّا إِذَا مَا ابْتَلاهُ فَقَدَرَ عَلَيْهِ رِزْقَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَهَانَنِ[۲۰۱].[۲۰۲]
  2. پاداش: قرآن، فراوانی نعمت را که آسایش و رفاه را در پی دارد، پاداش دنیایی امّت‌هایی قرار داده که به خدا ایمان داشته، به آن پای بندند: وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَلَكِنْ كَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ[۲۰۳].[۲۰۴]
  3. مجازات: قرآن، آسانی، آسایش، رفاه و ثروت فراوان کافران را موجب افزایش گناهانشان و مضرّ به حالشان می‌داند: وَلَا يَحْسَبَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّمَا نُمْلِي لَهُمْ خَيْرٌ لِأَنْفُسِهِمْ إِنَّمَا نُمْلِي لَهُمْ لِيَزْدَادُوا إِثْمًا وَلَهُمْ عَذَابٌ مُهِينٌ[۲۰۵][۲۰۶][۲۰۷]

عوامل و اسباب آسانی

انفاق و تقوا

  • خداوند کسانی را که انفاق می‌کنند و پرهیزگارند، به آسانی و یُسر وعده داده است: فَأَمَّا مَن أَعْطَى وَاتَّقَى وَصَدَّقَ بِالْحُسْنَى فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْيُسْرَى[۲۰۸]. امام باقر(ع) در تفسیر این آیه فرموده است: انسان با تقوا هیچ کار خوبی را اراده نمی‌کند، مگر آن‌که خداوند آن کار را برایش آسان می‌گرداند [۲۰۹]؛ هم‌چنین خداوند به اهل تقوا نوید رهایی از گرفتاری‌ها را داده و فرموده است که درکارهایشان گشایش پدید می‌آورد: فَإِذَا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِكُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ فَارِقُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَأَشْهِدُوا ذَوَيْ عَدْلٍ مِّنكُمْ وَأَقِيمُوا الشَّهَادَةَ لِلَّهِ ذَلِكُمْ يُوعَظُ بِهِ مَن كَانَ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَمَن يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَل لَّهُ مَخْرَجًا وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ وَمَن يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْرًا وَالَّلائِي يَئِسْنَ مِنَ الْمَحِيضِ مِن نِّسَائِكُمْ إِنِ ارْتَبْتُمْ فَعِدَّتُهُنَّ ثَلاثَةُ أَشْهُرٍ وَالَّلائِي لَمْ يَحِضْنَ وَأُوْلاتُ الأَحْمَالِ أَجَلُهُنَّ أَن يَضَعْنَ حَمْلَهُنَّ وَمَن يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَل لَّهُ مِنْ أَمْرِهِ يُسْرًا [۲۱۰].[۲۱۱]

نماز و روزه

هجرت

  • آیه وَإِذِ اعْتَزَلْتُمُوهُمْ وَمَا يَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ فَأْوُوا إِلَى الْكَهْفِ يَنْشُرْ لَكُمْ رَبُّكُمْ مِنْ رَحْمَتِهِ وَيُهَيِّئْ لَكُمْ مِنْ أَمْرِكُمْ مِرْفَقًا[۲۱۶] درباره اصحاب کهف آورده است که به یک‌دیگر گفتند: به جهت کناره گرفتن از کافران به غار پناه ببرید؛ در این صورت، خداوند با شما با ملاطفت برخورد خواهد کرد و موجب گشایش خواهد شد [۲۱۷].[۲۱۸]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. مفردات، ص ۸۹۱، «یسر»؛ لسان‌العرب، ج ۱۵، ص ۴۴۶، «یسر».
  2. زمانی، محمد حسن، آسانی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱.
  3. المعجم المفهرس، ص ۸۷۹، «یسر».
  4. زمانی، محمد حسن، آسانی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱.
  5. وسائل، ج ۲۰، ص ۱۰۶؛ بحارالانوار، ج ۶۵، ص ۳۱۹و۳۴۶؛ الکافی، ج ۵، ص ۴۹۴.
  6. جواهرالکلام، ج ۷، ص ۳۴۲ و ج ۲۹، ص ۲۷؛ عوائدالایام، ص۱۷۳؛ القواعدالفقهیه، ج ۱، ص ۲۴۹.
  7. زمانی، محمد حسن، آسانی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱.
  8. «و ما آسمان‌ها و زمین و آنچه را میان آنهاست در شش روز آفریدیم و هیچ ماندگی به ما نرسید» سوره ق، آیه ۳۸.
  9. «آیا در نیافته‌اند که چگونه خداوند آفریدن (آفریدگان) را می‌آغازد و سپس آن را باز می‌گرداند؛ بی‌گمان این، بر خداوند آسان است» سوره عنکبوت، آیه ۱۹.
  10. «و اوست که آفریدن (آفریدگان) را می‌آغازد سپس آن را باز می‌آورد و این بر او آسان‌تر است و در آسمان‌ها و زمین مثل برتر، او راست و او پیروزمند فرزانه است» سوره روم، آیه ۲۷.
  11. «روزی که زمین از آنان که شتابانند، بشکافد ؛ این گردآوردنی است که بر ما آسان است» سوره ق، آیه ۴۴.
  12. المیزان، ج ۱۶، ص ۱۷۵.
  13. زمانی، محمد حسن، آسانی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱.
  14. «و خداوند شما را از خاکی آفرید سپس از نطفه‌ای، آنگاه شما را جفت‌هایی (نر و ماده) قرار داد و هیچ مادینه‌ای باردار نمی‌گردد و نمی‌زاید مگر با آگاهی وی و هیچ سالمندی کهنسال نمی‌گردد و از عمر کسی کم نمی‌شود مگر که در کتابی آمده است؛ بی‌گمان این بر خداوند آسان است» سوره فاطر، آیه ۱۱.
  15. زمانی، محمد حسن، آسانی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱.
  16. «گفت: پروردگارا! چگونه مرا پسری تواند بود در حالی که زنم نازاست و خود نیز از پیری به فرتوتی رسیده‌ام گفت: چنین است، پروردگارت می‌فرماید که آن (کار) بر من آسان است که پیش از آن تو را آفریدم و تو هیچ چیز نبودی» سوره مریم، آیه ۸-۹.
  17. «گفت: چگونه مرا پسری تواند بود که بشری به من دست نزده است و بدکاره هم نبوده‌ام گفت: چنین است؛ پروردگارت می‌فرماید که آن (کار) بر من آسان است و (بر آنیم) تا او را نشانه‌ای برای مردم و رحمتی از سوی خویش گردانیم و این کاری انجام شدنی است» سوره مریم، آیه ۲۰-۲۱.
  18. زمانی، محمد حسن، آسانی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱.
  19. «آیا نمی‌دانی که خداوند آنچه را در آسمان و زمین است می‌داند؟ به راستی این در کتابی (نگاشته) است؛ بی‌گمان این (کار) بر خداوند آسان است» سوره حج، آیه ۷۰.
  20. «هیچ گزندی در زمین و به جان‌هایتان نمی‌رسد مگر پیش از آنکه آن را پدید آوریم، در کتابی (آمده) است؛ این بر خداوند آسان است» سوره حدید، آیه ۲۲.
  21. زمانی، محمد حسن، آسانی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱.
  22. «و هر کس به تجاوز و ستم آن را انجام دهد او را در آتشی (دردناک) درخواهیم آورد و این بر خداوند آسان است» سوره نساء، آیه ۳۰.
  23. «ای زنان پیامبر! هر یک از شما دست به زشتکاری آشکاری زند عذاب او دو چندان می‌گردد و این (کار) بر خداوند آسان است» سوره احزاب، آیه ۳۰.
  24. زمانی، محمد حسن، آسانی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱.
  25. «در حالی که به شما تنگ‌چشمی می‌ورزند آنگاه، چون بیم (جنگ) در رسد آنان را می‌بینی که در تو می‌نگرند چون کسانی که در بیهوشی جان می‌کنند، چشم‌هاشان (در چشمخانه) می‌چرخد و چون آن بیم از میان برود با زبان‌هایی تیز و تند به شما زخم زبان می‌زنند در حالی که به دارایی آزمندند؛ آنان ایمان نیاورده‌اند و خداوند کارهای آنان را از میان برده است و این، بر خداوند آسان است» سوره احزاب، آیه ۱۹.
  26. زمانی، محمد حسن، آسانی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱.
  27. «و ما به راستی قرآن را برای پندگیری آسان (یاب) کرده‌ایم، آیا پندپذیری هست؟» سوره قمر، آیه ۱۷.
  28. الدّرالمنثور، ج ۷، ص ۶۷۶.
  29. «باری، جز این نیست که ما آن (قرآن) را به زبان تو آسان (بیان) کردیم تا بدان پرهیزگاران را نوید رسانی و گروهی ستیزه‌جو را بیم دهی» سوره مریم، آیه ۹۷.
  30. «از نطفه‌ای آفریده و موزونش کرده، آنگاه راه را بر او هموار ساخته» سوره عبس، آیه ۱۹-۲۰.
  31. المیزان، ج ۲۰، ص ۲۰۷.
  32. زمانی، محمد حسن، آسانی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱.
  33. «و تو را بر آسان‌ترین راه قرار می‌دهیم» سوره اعلی، آیه ۸.
  34. کشف‌الاسرار، ج ۱۰، ص ۴۶۱؛ الکشّاف، ج ۴، ص ۷۳۹.
  35. امّا آنکه بخشش کند و پرهیزگاری ورزد، و آن وعده نیکوترین (بهشت) را راست بشمارد. زودا که او را در راه (خیر و) آسانی قرار دهیم؛ سوره لیل، آیه: ۵-۷.
  36. کشف‌الاسرار، ج ۱۰، ص ۵۱۴.
  37. «(موسی) گفت: پروردگارا! سینه‌ام را گشایش بخش و کارم را برای من آسان کن» سوره طه، آیه ۲۵-۲۶.
  38. زمانی، محمد حسن، آسانی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱.
  39. «خداوند به هیچ کس جز (برابر با) توانش تکلیف نمی‌کند» سوره بقره، آیه ۲۸۶.
  40. المیزان، ج ۲، ص ۴۴۴.
  41. و هر یک از شما که یارایی مالی نداشته باشد تا زنان آزاد مؤمن را به همسری گیرد، در میان کنیزان، از دختران جوان مؤمن، همسر گزیند و خداوند به ایمانتان داناتر است؛ همه چون یکدیگرید پس با اجازه کسان آنها با آنان ازدواج کنید و کابین‌هایشان را در حالی که پاکدامنند و نه پلیدکار و گزیننده دوست‌های پنهان، به گونه شایسته به (کسان) آنها بپردازید. آنگاه چون شوی کنند، اگر به کاری زشت دست یازیدند بر آنان نیمی از کیفر زنان آزاد خواهد بود. این (ازدواج با کنیزکان) برای کسی است که از (آلایش) گناه بهراسد و شکیبایی ورزیدن، برای شما بهتر است و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است. خداوند می‌خواهد (احکام خود را) برای شما روشن گرداند و شما را به روش‌های (نیکوی) پیشینیانتان، رهنمون گردد و توبه شما را بپذیرد و خداوند دانایی فرزانه است. و خداوند می‌خواهد توبه شما را بپذیرد و آنان که از شهوت‌ها پیروی دارند می‌خواهند که شما به کجروی سترگی بیفتید. خداوند بر آن است تا بر شما آسان گیرد و آدمی را ناتوان آفریده‌اند؛ سوره نساء، آیه:۲۵-۲۸.
  42. مجمع‌البیان، ج ۳، ص ۵۴.
  43. « خداوند برای شما آسانی می‌خواهد و برایتان دشواری نمی‌خواهد» سوره بقره، آیه ۱۸۵.
  44. «هر کس رهیاب شود تنها به سود خود راه یافته و هر کس گمراه شود تنها به زیان خود گمراه گردیده است و هیچ باربرداری بار (گناه) دیگری را بر دوش نخواهد گرفت و ما تا پیامبری برنینگیزیم (کسی را) عذاب نمی‌کنیم» سوره اسراء، آیه ۱۵.
  45. المیزان، ج ۱۳، ص ۵۸.
  46. المیزان، ج ۷، ص ۳۶۶.
  47. مجمع‌البیان، ج ۴، ص ۲۱۳.
  48. «آری، به سزای ستمی از (سوی) یهودیان و اینکه (مردم را) بسیار از راه خداوند باز می‌داشتند چیزهای پاکیزه‌ای را که بر آنان حلال بود، حرام کردیمو (نیز) برای رباخواری آنان با آنکه از آن نهی شده بودند و ناروا خوردن دارایی‌های مردم؛ و برای کافرانشان عذابی دردناک آماده کرده‌ایم» سوره نساء، آیه ۱۶۰-۱۶۱.
  49. «و بر یهودیان هر (جاندار) ناخنداری را حرام کردیم و از گاو و گوسفند پیه آنها را بر آنها حرام کردیم جز آنچه بر گرده و روده دارند و یا همراه استخوان‌هاست؛ بدین گونه آنان را برای افزونجویی‌شان کیفر دادیم و بی‌گمان ما راست‌گفتاریم» سوره انعام، آیه ۱۴۶.
  50. قمی، ج ۱، ص ۲۴۸؛ البرهان، ج ۲، ص ۴۹۲.
  51. کتاب مقدّس، لاویان ۱۱: ۴.
  52. ابن کثیر، ج ۱، ص ۲۲۶ـ۲۳۱.
  53. «خداوند به هیچ کس جز (برابر با) توانش تکلیف نمی‌کند: هر کس آنچه نیکی ورزیده به سود خود و آنچه بدی کرده است به زیان خویش است؛ پروردگارا! اگر فراموش کردیم یا لغزیدیم بر ما مگیر، پروردگارا! بر دوش ما بار گران مگذار چنان که بر دوش پیشینیان ما نهادی؛ پروردگارا! چیزی که در توان ما نیست بر گرده ما منه و از ما درگذر و ما را بیامرز و بر ما ببخشای؛ تو سرور مایی، پس ما را بر گروه کافران پیروز فرما» سوره بقره، آیه ۲۸۶.
  54. زمانی، محمد حسن، آسانی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱.
  55. «ای مؤمنان، چون (برای جهاد) در راه خداوند به سفر می‌روید خوب بررسی کنید و به کسی که به شما ابراز اسلام می‌کند نگویید: تو مؤمن نیستی، که بخواهید کالای ناپایدار این جهان را بجویید زیرا غنیمت‌های بسیار نزد خداوند است؛ خود نیز در گذشته چنین بودید و خداوند بر شما منّت نهاد (و به اسلام راه نمود) بنابراین بررسی کنید، بی‌گمان خداوند به آنچه انجام می‌دهید آگاه است» سوره نساء، آیه ۹۴.
  56. مجمع‌البیان، ج ۳، ص ۱۴۵.
  57. زمانی، محمد حسن، آسانی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱.
  58. زمانی، محمد حسن، آسانی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱.
  59. جواهر الکلام، ج ۲۰، ص ۳.
  60. «و خداوند را در روزهایی چند یاد کنید و آنکه (برای کوچ کردن از منا) بشتابد (و اعمال را) دو روزه (انجام دهد) گناهی نکرده است و آنکه دیر کند (و سه روزه بجای آورد، نیز) گناهی بر او نیست (و این اختیار) برای کسی است که (از محرّمات احرام) پرهیز کرده باشد و از خداوند پروا کنید و بدانید که نزد او گرد آورده می‌شوید» سوره بقره، آیه ۲۰۳.
  61. فقه‌القرآن، ج ۱، ص ۳۰۰؛ جواهرالکلام، ج ۲۰، ص ۴۱.
  62. « آنکه از عمره به حجّ تمتّع می‌پردازد آنچه از قربانی دست دهد (قربانی کند)» سوره بقره، آیه ۱۹۶.
  63. فقه‌القرآن، ج ۱، ص ۲۹۴.
  64. زمانی، محمد حسن، آسانی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱.
  65. «خداوند شما را در سوگندهای بیهوده بازخواست نمی‌کند اما از سوگندهایی که آگاهانه خورده‌اید باز می‌پرسد بنابراین کفّاره (شکستن) آن، خوراک دادن به ده مستمند است از میانگین آنچه به خانواده خود می‌دهید یا (تهیّه) لباس آنان و یا آزاد کردن یک بنده؛ پس هر که (هیچ‌یک را) نیابد (کفاره آن) سه روز روزه است؛ این کفّاره سوگندهای شماست هرگاه سوگند خورید (و بشکنید)؛ حرمت سوگندهای خود را بدارید؛ خداوند این چنین آیات خود را برای شما روشن می‌گرداند باشد که سپاس گزارید» سوره مائده، آیه ۸۹.
  66. فقه‌القرآن، ج ۲، ص ۲۲۶؛ مجمع‌البیان، ج ۳، ص ۳۶۷.
  67. زمانی، محمد حسن، آسانی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱.
  68. زمانی، محمد حسن، آسانی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱.
  69. «ای مؤمنان! شکار را در حالی که در احرام هستید نکشید و هر کسی به عمد آن را بکشد، کیفرش چهارپایی است همگون آنچه کشته است، چنانکه دو (گواه) دادگر از خودتان بر (همگونی) آن (با شکار) حکم کنند، قربانی‌یی که به (قربانگاه) کعبه برسد؛ یا کفّاره‌ای است برابر با اطعام مستمندان یا همچند آن (شصت روز) روزه تا کیفر کار خود را بچشد؛ خداوند از گذشته در گذشت ولی هر که (به شکار کردن) برگردد خداوند از وی انتقام خواهد گرفت و خداوند پیروزمندی دادستاننده است» سوره مائده، آیه ۹۵.
  70. فقه‌القرآن، ج ۱، ص ۳۱۱؛ مجمع‌البیان، ج ۳، ص ۳۷۷.
  71. زمانی، محمد حسن، آسانی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱.
  72. «و حجّ و عمره را برای خداوند تمام (و کامل) بجا آورید، پس اگر بازداشته شدید ؛ از قربانی آنچه دست دهد (قربانی کنید)، و سر نتراشید تا هنگامی که قربانی به قربانگاه خود برسد، و اگر کسی از شما بیمار بود یا در سر آسیبی داشت (و ناچار از تراشیدن سر شد) بر (عهده) او (جایگزینی) است از روزه گرفتن یا صدقه دادن یا قربانی کردن و چون ایمن شدید آنکه از عمره به حجّ تمتّع می‌پردازد آنچه از قربانی دست دهد (قربانی کند)، و هر کس (که قربانی) نیافت روزه سه روز از ایّام حج و هفت روز هنگامی که (از حج) بازگشتید (بر عهده اوست)؛ این ده روز کامل است؛ این (حکم تمتّع) برای کسی است که خانواده‌اش ساکن مکّه نباشند و از خداوند پروا کنید و بدانید که خداوند سخت کیفر است» سوره بقره، آیه ۱۹۶.
  73. فقه‌القرآن، ج ۱، ص ۲۹۴.
  74. زمانی، محمد حسن، آسانی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱.
  75. مجمع‌البیان، ج ۹، ص ۳۷۲.
  76. «و آنان که زنان خود را ظهار می‌کنند سپس به آنچه گفته‌اند باز می‌گردند (تا آن را بشکنند) باید پیش از آنکه با یکدیگر تماسی داشته باشند بنده‌ای آزاد کنند؛ این (کاری) است که بدان اندرز داده می‌شوید و خداوند به آنچه می‌کنید آگاه است و هر کس نیافت، روزه دو ماه پیاپی پیش از آنکه با همدیگر تماسی بگیرند (بر عهده اوست) و آنکه یارایی ندارد، خوراک دادن به شصت مستمند (بر عهده اوست)، این بدان روست که به خداوند و پیامبرش ایمان آورید و اینها احکام خداوند است و کافران عذابی دردناک خواهند داشت» سوره مجادله، آیه ۳-۴.
  77. زمانی، محمد حسن، آسانی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱.
  78. «هیچ مؤمنی حق ندارد مؤمنی (دیگر) را بکشد جز به خطا و هر که به خطا مؤمنی را بکشد آزاد کردن برده‌ای مؤمن و پرداخت خونبهایی به خانواده‌اش (بر عهده کشنده است) مگر آنان در گذرند پس اگر (کشته) از گروه دشمن شما امّا مؤمن است، آزاد کردن برده‌ای مؤمن (بس است) و اگر از گروهی است که میان شما و ایشان پیمانی هست پرداخت خونبهایی به خانواده‌اش و آزاد کردن برده‌ای مؤمن (لازم است) و آن کس که (برده‌ای) نیابد روزه دو ماه پیاپی (بر عهده اوست) برای پذیرش توبه‌ای از سوی خداوند و خداوند دانایی فرزانه است» سوره نساء، آیه ۹۲.
  79. فقه‌القرآن، ج ۲، ص ۴۰۹ـ۴۱۲.
  80. زمانی، محمد حسن، آسانی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱.
  81. «در آن نشانه‌هایی روشن (چون) مقام ابراهیم وجود دارد و هر که در آن در آید در امان است و حجّ این خانه برای خداوند بر عهده مردمی است که بدان راهی توانند جست؛ و هر که انکار کند (بداند که) بی‌گمان خداوند از جهانیان بی‌نیاز است» سوره آل عمران، آیه ۹۷.
  82. فقه القرآن، ج ۱، ص ۲۶۴.
  83. زمانی، محمد حسن، آسانی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱.
  84. زمانی، محمد حسن، آسانی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱.
  85. «جز این نیست که (خداوند)، مردار و خون و گوشت خوک و آنچه را جز به نام خداوند ذبح شده باشد بر شما حرام کرده است؛ پس کسی که ناگزیر (از خوردن این چیزها) شده باشد در حالی که افزونخواه (برای رسیدن به لذّت) و متجاوز (از حدّ سدّ جوع) نباشد بر او گناهی نیست، که خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره بقره، آیه ۱۷۳.
  86. الکافی، ج ۲، ص ۴۶۲.
  87. «مردار و خون و گوشت خوک و آنچه جز به نام خداوند ذبح شده باشد و مرده با خفگی و مرده با ضربه و مرده با افتادن از بلندی و مرده از شاخ زدن حیوان دیگر و آنچه درندگان نیم‌خور کرده باشند- جز آن را که (تا زنده است) ذبح کرده‌اید- و آنچه بر روی سنگ‌های مقدّس (برای بت‌ها) قربانی شود و آنچه با تیرهای بخت‌آزمایی قسمت کنید (خوردن گوشت همه اینها) بر شما حرام و آنها (همه) گناه است؛ امروز کافران از دین شما نومید شدند پس، از ایشان مهراسید و از من بهراسید! امروز دینتان را کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم و اسلام را (به عنوان) آیین شما پسندیدم پس، هر که در قحطی و گرسنگی ناگزیر (از خوردن گوشت حرام) شود بی‌آنکه گراینده به گناه باشد بی‌گمان خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره مائده، آیه ۳.
  88. فقه القرآن، ج ۲، ص ۲۶۶ ـ ۲۶۸.
  89. زمانی، محمد حسن، آسانی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱.
  90. «بر آن کسان که پس از ایمان به خداوند کفر ورزند- نه آن کسان که وادار (به اظهار کفر) شده‌اند و دلشان به ایمان گرم است بلکه آن کسان که دل به کفر دهند- خشمی از خداوند خواهد بود و عذابی سترگ خواهند داشت» سوره نحل، آیه ۱۰۶.
  91. الکافی، ج ۲، ص ۴۶۲؛ مجمع‌البیان، ج ۶، ص ۵۹۷.
  92. زمانی، محمد حسن، آسانی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱.
  93. المکاسب، ص ۳۲۰.
  94. «مؤمنان نباید کافران را به جای مؤمنان دوست گیرند و هر که چنین کند با خداوند هیچ رابطه‌ای ندارد مگر آنکه (بخواهید) به گونه‌ای از آنان تقیّه کنید و خداوند، شما را از خویش پروا می‌دهد و بازگشت (هر چیز) به سوی خداوند است» سوره آل عمران، آیه ۲۸.
  95. المیزان، ج ۳، ص ۱۵۳.
  96. «بر آن کسان که پس از ایمان به خداوند کفر ورزند- نه آن کسان که وادار (به اظهار کفر) شده‌اند و دلشان به ایمان گرم است بلکه آن کسان که دل به کفر دهند- خشمی از خداوند خواهد بود و عذابی سترگ خواهند داشت» سوره نحل، آیه ۱۰۶.
  97. المیزان، ج ۳، ص ۱۵۳.
  98. زمانی، محمد حسن، آسانی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱.
  99. «آنان را به (نام) پدرانشان بخوانید، این نزد خداوند دادگرانه‌تر است و اگر پدرانشان را نمی‌شناسید برادران دینی و وابستگان شمایند و شما را در آنچه اشتباه کرده‌اید گناهی نیست اما در آنچه دل‌هایتان به قصد، خواسته است (گناهکارید) و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده» سوره احزاب، آیه ۵.
  100. الکافی، ج ۲، ص ۴۶۲.
  101. زمانی، محمد حسن، آسانی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱.
  102. « پروردگارا! اگر فراموش کردیم یا لغزیدیم بر ما مگیر» سوره بقره، آیه ۲۸۶.
  103. نورالثقلین، ج ۱، ص ۳۰۵؛ عوائدالایام، ص ۲۴۷.
  104. زمانی، محمد حسن، آسانی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱.
  105. «(روزهای روزه گرفتن در) ماه رمضان است که قرآن را در آن فرو فرستاده‌اند؛ به رهنمودی برای مردم و برهان‌هایی (روشن) از راهنمایی و جدا کردن حقّ از باطل. پس هر کس از شما این ماه را دریافت (و در سفر نبود)، باید (تمام) آن را روزه بگیرد و اگر بیمار یا در سفر بود، شماری از روزهایی دیگر (روزه بر او واجب است)؛ خداوند برای شما آسانی می‌خواهد و برایتان دشواری نمی‌خواهد و (می‌خواهد) تا شمار (روزه‌ها) را کامل کنید و تا خداوند را برای آنکه راهنمایی‌تان کرده است به بزرگی یاد کنید و باشد که سپاس گزارید» سوره بقره، آیه ۱۸۵.
  106. فقه القرآن، ج ۱، ص ۱۷۶؛ المیزان، ج ۲، ص ۵.
  107. «ای مؤمنان! چون برای نماز برخاستید چهره و دست‌هایتان را تا آرنج بشویید و بخشی از سرتان را مسح کنید و نیز پاهای خود را تا برآمدگی روی پا و اگر جنب بودید غسل کنید و اگر بیمار یا در سفر بودید و یا از جای قضای حاجت آمدید یا با زنان آمیزش کردید و آبی نیافتید به خاکی پاک تیمّم کنید، با آن بخشی از چهره و دست‌های خود را مسح نمایید، خداوند نمی‌خواهد شما را در تنگنا افکند ولی می‌خواهد شما را پاکیزه گرداند و نعمت خود را بر شما تمام کند باشد که سپاس گزارید» سوره مائده، آیه ۶.
  108. «بر نابینا و لنگ و بیمار (اگر به جهاد نیایند) گناهی نیست و هر کس از خداوند و پیامبرش فرمانبرداری کند او را به بوستان‌هایی درمی‌آورد که از بن آنها جویبارها روان است و هر کس روی برتابد او را عذابی دردناک خواهد کرد» سوره فتح، آیه ۱۷.
  109. «بر ناتوانان و بیماران و آنان که چیزی برای بخشیدن (به راه و راهیان جهاد) نمی‌یابند چون خیرخواه خداوند و پیامبرش باشند گناهی نیست؛ (آری) بر نیکوکاران ایرادی نیست و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره توبه، آیه ۹۱.
  110. التاج، ج ۱، ص ۲۰۱.
  111. «و سر نتراشید تا هنگامی که قربانی به قربانگاه خود برسد، و اگر کسی از شما بیمار بود یا در سر آسیبی داشت (و ناچار از تراشیدن سر شد) بر (عهده) او (جایگزینی) است از روزه گرفتن یا صدقه دادن یا قربانی کردن» سوره بقره، آیه ۱۹۶.
  112. فقه القرآن، ج ۱، ص ۲۹۶؛ مجمع‌البیان، ج ۲، ص ۵۱۹.
  113. زمانی، محمد حسن، آسانی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱.
  114. «در دین- که همان آیین پدرتان ابراهیم است- هیچ تنگنایی برای شما ننهاد» سوره حج، آیه ۷۸.
  115. القواعد الفقهیه، ج ۱، ص ۲۴۹؛ عوائد الأیّام، ص ۱۷۳.
  116. « پروردگارا! چیزی که در توان ما نیست بر گرده ما منه و از ما درگذر » سوره بقره، آیه ۲۸۶.
  117. «بر ناتوانان و بیماران و آنان که چیزی برای بخشیدن (به راه و راهیان جهاد) نمی‌یابند چون خیرخواه خداوند و پیامبرش باشند گناهی نیست؛ (آری) بر نیکوکاران ایرادی نیست و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره توبه، آیه ۹۱.
  118. «ای پیامبر! مؤمنان را به کارزار برانگیز، اگر از شما بیست تن شکیبا باشند بر دویست تن پیروز می‌گردند و اگر از شما صد تن باشند بر هزار تن از کافران پیروز می‌شوند زیرا آنان گروهی هستند که درنمی‌یابند اکنون خداوند بر شما آسان گرفت و معلوم داشت که در شما ناتوانی هست؛ اگر از شما صد تن شکیبا باشند بر دویست تن پیروز می‌گردند و اگر از شما هزار تن باشند بر دو هزار تن به اذن خداوند پیروز می‌شوند و خداوند با شکیبایان است» سوره انفال، آیه ۶۵-۶۶.
  119. «آمیزش با زنانتان در شب روزه‌داری برای شما حلال شده است. آنها جامه شما و شما جامه آنهایید. خداوند معلوم داشت که شما با خود نادرستی می‌ورزیدید، بنابراین، از شما در گذشت و شما را بخشود؛ اکنون (می‌توانید) با آنان آمیزش کنید و آنچه خداوند برای شما مقرّر داشته است باز جویید، و تا سپیدی سپیده‌دم از سیاهی (شب) برای شما آشکار شود (می‌توانید) بخورید و بیاشامید؛ سپس روزه را تا شب به پایان رسانید و در حالی که در مسجدها اعتکاف کرده‌اید از آنان کام مجویید، اینها حدود خداوند است، به آنها نزدیک نشوید. خداوند این چنین آیاتش را برای مردم روشن می‌گرداند باشد که آنان پرهیزگاری ورزند» سوره بقره، آیه ۱۸۷.
  120. فقه‌القرآن، ج ۱، ص ۲۰۱؛ المیزان، ج ۲، ص ۴۵ و ۴۷.
  121. زمانی، محمد حسن، آسانی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱.
  122. «و چون به سفر می‌روید اگر می‌هراسید کافران شما را بیازارند گناهی بر شما نیست که از نماز بکاهید» سوره نساء، آیه ۱۰۱.
  123. «ای مؤمنان! روزه بر شما مقرّر شده است چنان که بر پیشینیان شما مقرّر شده بود، باشد که پرهیزگاری ورزید روزهایی برشمرده را (روزه بدارید) و از شما هر که بیمار یا در سفر باشد شماری از روزهای دیگر (روزه بر او واجب است) و بر آنان که به دشواری آن را بر می‌تابند (به جای هر روز) جایگزینی است (به اندازه) خوراک مستمندی و هر که خود خواسته، خیری (بیش) دهد، برای او بهتر است. و اگر بدانید روزه داشتن برای شما بهتر است» سوره بقره، آیه ۱۸۳-۱۸۴.
  124. «ای مؤمنان! چون برای نماز برخاستید چهره و دست‌هایتان را تا آرنج بشویید و بخشی از سرتان را مسح کنید و نیز پاهای خود را تا برآمدگی روی پا و اگر جنب بودید غسل کنید و اگر بیمار یا در سفر بودید و یا از جای قضای حاجت آمدید یا با زنان آمیزش کردید و آبی نیافتید به خاکی پاک تیمّم کنید، با آن بخشی از چهره و دست‌های خود را مسح نمایید، خداوند نمی‌خواهد شما را در تنگنا افکند ولی می‌خواهد شما را پاکیزه گرداند و نعمت خود را بر شما تمام کند باشد که سپاس گزارید» سوره مائده، آیه ۶.
  125. فقه‌القرآن، ج ۱، ص ۱۴۲؛ مجمع‌البیان، ج ۳، ص ۱۵۳.
  126. زمانی، محمد حسن، آسانی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱.
  127. «روزهایی برشمرده را (روزه بدارید) و از شما هر که بیمار یا در سفر باشد شماری از روزهای دیگر (روزه بر او واجب است) و بر آنان که به دشواری آن را بر می‌تابند (به جای هر روز) جایگزینی است (به اندازه) خوراک مستمندی و هر که خود خواسته، خیری (بیش) دهد، برای او بهتر است. و اگر بدانید روزه داشتن برای شما بهتر است» سوره بقره، آیه ۱۸۴.
  128. فقه‌القرآن، ج ۱، ص ۱۷۷؛ مجمع‌البیان، ج ۲، ص ۴۹۳.
  129. البرهان، ج ۱، ص ۳۸۷.
  130. «و بر زنان از کار افتاده‌ای که امید زناشویی ندارند گناهی نیست که پوشش خود را وانهند بی‌آنکه زیورنمایی کنند و پاکدامنی پیشه کردن (و پوشش داشتن) برای آنان بهتر است و خداوند شنوایی داناست» سوره نور، آیه ۶۰.
  131. مجمع‌البیان، ج ۷، ص ۲۴۳.
  132. زمانی، محمد حسن، آسانی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱.
  133. «و اگر در بیم بودید، (نماز خوف را) پیاده یا سواره بجای آورید و چون ایمنی یافتید خداوند را یاد کنید همان‌گونه که آنچه را نمی‌دانستید به شما آموخت» سوره بقره، آیه ۲۳۹.
  134. فقه‌القرآن، ج ۱، ص ۱۵۳؛ مجمع‌البیان، ج ۲، ص ۶۰۱.
  135. زمانی، محمد حسن، آسانی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱.
  136. «هر کس رهیاب شود تنها به سود خود راه یافته و هر کس گمراه شود تنها به زیان خود گمراه گردیده است و هیچ باربرداری بار (گناه) دیگری را بر دوش نخواهد گرفت و ما تا پیامبری برنینگیزیم (کسی را) عذاب نمی‌کنیم» سوره اسراء، آیه ۱۵.
  137. مجمع‌البیان، ج ۶، ص ۶۲۳.
  138. «خداوند هیچ کس را جز به آنچه بدو داده است تکلیف نمی‌کند» سوره طلاق، آیه ۷.
  139. عوائدالایام، ص ۲۴۸.
  140. زمانی، محمد حسن، آسانی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱.
  141. «امّا آنکه کارنامه‌اش به دست راست وی داده شود می‌گوید: بگیرید کارنامه مرا بخوانید! به زودی با حسابی آسان به حساب او رسیدگی می‌شود» سوره انشقاق، آیه ۷-۸.
  142. «آن روز، روزی سخت است بر کافران (هیچ) آسان نیست» سوره مدثر، آیه ۹-۱۰.
  143. زمانی، محمد حسن، آسانی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱.
  144. «جز آنان که توبه کنند و ایمان آورند و کاری شایسته کنند؛ که آنان به بهشت درمی‌آیند و هیچ ستم نمی‌بینند» سوره مریم، آیه ۶۰.
  145. «جز کسانی که توبه کنند و ایمان آورند و کاری شایسته کنند؛ که خداوند نیکی آنان را جانشین بدی‌هایشان می‌گرداند و خداوند آمرزنده بخشاینده است» سوره فرقان، آیه ۷۰.
  146. زمانی، محمد حسن، آسانی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱.
  147. «و بی‌گمان از گناهان آنان که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند، درمی‌گذریم و بهتر از آنچه انجام می‌دادند به آنها پاداش خواهیم داد» سوره عنکبوت، آیه ۷.
  148. زمانی، محمد حسن، آسانی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱.
  149. «به کافران بگو: اگر (از کفر) باز ایستند گذشته‌هایشان بخشوده می‌گردد و اگر (به آن) باز گردند، (بدانند که) سنّت پیشینیان گذشته است» سوره انفال، آیه ۳۸.
  150. القواعد الفقهیه، ج ۱، ص ۴۷.
  151. زمانی، محمد حسن، آسانی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱.
  152. «و با آن (قرآن) کسانی را که از گرد آورده شدن نزد پروردگارشان می‌هراسند در حالی که جز او، هیچ سرور و میانجی ندارند، بیم بده باشد که پرهیزگاری ورزند» سوره انعام، آیه ۵۱.
  153. «و میانجیگری نزد او سودی ندارد مگر برای آن کس که او به وی اجازه دهد؛ تا چون هراس از دل‌هاشان برخیزد گویند: پروردگارتان چه گفت؟ می‌گویند: حقیقت را و او فرازمند بزرگ است» سوره سبأ، آیه ۲۳.
  154. زمانی، محمد حسن، آسانی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱.
  155. زمانی، محمد حسن، آسانی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱.
  156. «جز این نیست که مؤمنان آنانند که به خداوند و پیامبرش ایمان دارند و چون در کاری همگانی همراه او باشند تا از او اجازه نگیرند (به راهی دیگر) نمی‌روند؛ کسانی که از تو اجازه می‌گیرند همانانند که به خداوند و پیامبرش ایمان دارند پس چون برای کاری از تو اجازه خواستند به هر یک از آنان که خواستی اجازه بده و برای آنها از خداوند آمرزش بخواه که خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره نور، آیه ۶۲.
  157. « آنان را ببخشای و برای ایشان آمرزش بخواه» سوره آل عمران، آیه ۱۵۹.
  158. المیزان، ج ۴، ص ۵۶.
  159. «(موسی) گفت: پروردگارا! سینه‌ام را گشایش بخش» سوره طه، آیه ۲۵.
  160. «می‌گویند او خوش‌باور است؛ بگو سخن نیوش خوبی برای شماست» سوره توبه، آیه ۶۱.
  161. «و اگر در جست و جوی بخشایشی که از پروردگارت امید داری (روزی چند) از آنان روی می‌گردانی با آنان سخن به نرمی گو» سوره اسراء، آیه ۲۸.
  162. « چون زید نیازی از او برآورد او را به همسری تو درآوردیم تا مؤمنان را در ازدواج با همسران (طلاق داده) پسرخواندگانشان چون نیازی را از آنان برآورده باشند تنگنایی نباشد» سوره احزاب، آیه ۳۷.
  163. المیزان، ج ۱۶، ص ۳۲۳.
  164. «و امّا آن کس که ایمان آورد و کار شایسته‌ای کند، او را پاداش، نکویی خواهد بود و کار را بر او آسان خواهیم گرفت» سوره کهف، آیه ۸۸.
  165. زمانی، محمد حسن، آسانی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱.
  166. «و اگر تنگدست باشد، مهلتی باید تا گشایشی یابد و اگر بدانید صدقه دادن برای شما بهتر است» سوره بقره، آیه ۲۸۰.
  167. مجمع البیان، ج ۲، ص ۶۷۶.
  168. «و چون کالای خود را گشودند دریافتند که سرمایه‌شان را به آنان بازگردانده‌اند » سوره یوسف، آیه ۶۵.
  169. زمانی، محمد حسن، آسانی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱.
  170. «و بندگان (خداوند) بخشنده آنانند که بر زمین فروتنانه گام برمی‌دارند و هرگاه نادانان با آنان سخن سر کنند پاسخی نرم گویند» سوره فرقان، آیه ۶۳.
  171. مجمع البیان، ج ۷، ص ۲۷۹.
  172. «بدی را با روشی که نیکوتر است دور کن؛ ما به آنچه وصف می‌کنند داناتریم» سوره مؤمنون، آیه ۹۶.
  173. «نیکی با بدی برابر نیست؛ به بهترین شیوه (دیگران را از چالش با خود) باز دار ، ناگاه آن کس که میان تو و او دشمنی است چون دوستی مهربان می‌گردد» سوره فصلت، آیه ۳۴.
  174. «و آنان را که در پی خشنودی پروردگارشان شکیبایی پیشه می‌کنند و نماز را برپا می‌دارند و از آنچه ما روزی آنان کرده‌ایم پنهان و آشکار می‌بخشند و به نیکی، بدی را دور می‌دارند؛ فرجام (نیک) آن سرای است» سوره رعد، آیه ۲۲.
  175. «به سوی فرعون بروید که او سرکشی کرده است و با او به نرمی سخن گویید باشد که او پند گیرد یا بهراسد» سوره طه، آیه ۴۳-۴۴.
  176. مجمع البیان، ج ۷، ص ۲۰.
  177. زمانی، محمد حسن، آسانی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱.
  178. «ای مؤمنان! بر شما حلال نیست که از زنان بر خلاف میل آنان (با نگه داشتن در نکاح خود) میراث برید و برای آنکه (با طلاق خلع) برخی از آنچه بدیشان داده‌اید باز برید، با آنان سختگیری نکنید مگر آنکه به زشتکاری آشکاری دست یازیده باشند و با آنان شایسته رفتار کنید» سوره نساء، آیه ۱۹.
  179. فقه‌القرآن، ج ۲، ص ۱۸۲ـ۱۸۵؛ مجمع‌البیان، ج ۳، ص ۴۰.
  180. «(شعیب) گفت: می‌خواهم یکی از این دو دخترم را همسر تو کنم بنابر آنکه هشت سال برای من کار کنی پس اگر ده سال را به پایان بردی خود دانی و من نمی‌خواهم بر تو سخت بگیرم؛ اگر خدا بخواهد مرا از شایستگان خواهی یافت» سوره قصص، آیه ۲۷.
  181. «آنان را در همانجا که خود به اندازه توانگریتان جای دارید، جا دهید و به آنها زیان مرسانید برای آنکه (زندگی را) برایشان تنگ گیرید و اگر باردارند به آنان نفقه دهید تا هنگامی که بزایند و اگر برای شما (به نوزاد) شیر دهند مزدشان را بپردازید و میان خویش به شایستگی رایزنی کنید و اگر (در توافق) دشواری دارید دیگری او را شیر دهد» سوره طلاق، آیه ۶.
  182. فقه‌القرآن، ج ۲، ص ۱۵۹؛ مجمع‌البیان، ج ۹، ص ۴۶۳.
  183. زمانی، محمد حسن، آسانی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱.
  184. «دوست دارند نرمی پیشه کنی تا نرمی پیش گیرند» سوره قلم، آیه ۹.
  185. مجمع‌البیان، ج ۱۰، ص ۵۰۱.
  186. «و هر کس جز اسلام دینی گزیند هرگز از او پذیرفته نمی‌شود و او در جهان واپسین از زیانکاران است» سوره آل عمران، آیه ۸۵.
  187. «و مردان و زنان مؤمن، دوستان یکدیگرند که به کار شایسته فرمان می‌دهند و از کار ناشایست باز می‌دارند و نماز را برپا می‌دارند و زکات می‌پردازند و از خداوند و پیامبرش فرمان می‌برند، اینانند که خداوند به زودی بر آنان بخشایش می‌آورد، به راستی خداوند پیروزمندی» سوره توبه، آیه ۷۱.
  188. «مؤمنان نباید کافران را به جای مؤمنان دوست گیرند و هر که چنین کند با خداوند هیچ رابطه‌ای ندارد مگر آنکه (بخواهید) به گونه‌ای از آنان تقیّه کنید و خداوند، شما را از خویش پروا می‌دهد و بازگشت (هر چیز) به سوی خداوند است» سوره آل عمران، آیه ۲۸.
  189. «و (این) اعلامی از سوی خداوند و پیامبر او در روز حجّ اکبر به مردم است که خداوند و پیامبرش از مشرکان بیزارند پس اگر توبه کنید برای شما بهتر است و اگر روی بگردانید بدانید که شما خداوند را به ستوه نمی‌توانید آورد و کافران را به عذابی دردناک نوید ده!» سوره توبه، آیه ۳.
  190. «و اگر پیمانشان را پس از بستن بشکنند و به دینتان طعنه زنند با پیشگامان کفر که به هیچ پیمانی پایبند نیستند کارزار کنید باشد که باز ایستند» سوره توبه، آیه ۱۲.
  191. «بنابراین پند بده که تو، به (برکت) نعمت پروردگارت نه پیشگویی و نه دیوانه بلکه می‌گویند شاعری است که چشم به راه رویداد مرگ برای اوییم» سوره طور، آیه ۲۹-۳۰.
  192. «و (خداوند) در این کتاب بر شما (پیش‌تر آیه‌ای) فرو فرستاده است که چون شنیدید آیات خداوند (از سوی کسانی) انکار و ریشخند می‌شود با آنان منشینید تا در گفت و گویی جز آن درآیند که در آن صورت بی‌گمان شما (نیز) مانند آنان خواهید بود؛ به راستی خداوند همه منافقان و کافران را یک جا در دوزخ فراهم می‌آورد» سوره نساء، آیه ۱۴۰.
  193. «بی‌گمان کسانی که دوست دارند درباره مؤمنان، (تهمت) کار زشت شایع شود عذابی دردناک در این جهان و در جهان واپسین خواهند داشت و خداوند می‌داند و شما نمی‌دانید» سوره نور، آیه ۱۹.
  194. «به هر یک از زن و مرد زناکار صد تازیانه بزنید و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید نباید در دین خداوند بخشایشی بر آن دو به شما دست دهد و هنگام عذابشان باید دسته‌ای از مؤمنان گواه باشند» سوره نور، آیه ۲.
  195. زمانی، محمد حسن، آسانی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱.
  196. «که خداوند پس از سختی، آسانی برگمارد» سوره طلاق، آیه ۷.
  197. «به راستی با دشواری، آسانی همراه است، به راستی با دشواری، آسانی همراه است» سوره انشراح، آیه ۵-۶.
  198. مجمع‌البیان، ج۱۰، ص ۷۷۲.
  199. جامع البیان، مج ۱۵، ج ۳۰، ص ۲۹۷.
  200. زمانی، محمد حسن، آسانی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱.
  201. «اما انسان، چون پروردگارش او را بیازماید و گرامی دارد و نعمت دهد، می‌گوید: پروردگارم مرا گرامی داشت، و چون پروردگارش او را بیازماید و روزی‌اش را بر او تنگ گیرد می‌گوید پروردگارم مرا خوار داشت» سوره فجر، آیه ۱۵-۱۶.
  202. المیزان، ج ۲۰، ص ۲۸۲.
  203. «و اگر مردم آن شهرها ایمان می‌آوردند و پرهیزگاری می‌ورزیدند بر آنان از آسمان و زمین برکت‌هایی می‌گشودیم اما (پیام ما را) دروغ شمردند بنابراین برای آنچه می‌کردند آنان را فرو گرفتیم» سوره اعراف، آیه ۹۶.
  204. المیزان، ج ۸، ص ۲۰۱.
  205. «کافران هیچ مپندارند اینکه مهلتشان می‌دهیم برای آنها نیکوست؛ جز این نیست که مهلتشان می‌دهیم تا بر گناه بیفزایند و آنان را عذابی خوارساز خواهد بود» سوره آل عمران، آیه ۱۷۸.
  206. مجمع‌البیان، ج ۲، ص ۸۹۳.
  207. زمانی، محمد حسن، آسانی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱.
  208. «امّا آنکه بخشش کند و پرهیزگاری ورزد، و آن وعده نیکوترین (بهشت) را راست بشمارد زودا که او را در راه (خیر و) آسانی قرار دهیم» سوره لیل، آیه ۵-۷.
  209. مجمع‌البیان، ج ۱۰، ص ۷۶۰.
  210. پس، چون به سر آمد عدّه خویش رسیدند یا به شایستگی نگاهشان دارید یا به شایستگی از آنان جدا شوید و دو تن دادگر از (میان) خود گواه بگیرید و گواهی را برای خداوند برپا دارید؛ این است که با آن، به کسی که به خداوند و روز بازپسین ایمان دارد اندرز داده می‌شود و هر کس از خداوند پروا کند (خداوند) برای او دری می‌گشاید؛ و به او از جایی که گمان نمی‌برد روزی می‌دهد و هر که بر خدا توکل کند همو وی را بسنده است؛ به راستی خداوند به خواست خویش، رسنده است و بی‌گمان خداوند برای هر چیز، اندازه‌ای نهاده است. و آن زنانتان که از حیض ناامیدند اگر در کارشان تردید دارید، عده آنان سه ماه است (نیز) عدّه زنانی که حیض ندیده‌اند؛ و عدّه زنان باردار این است که بزایند و هر که از خداوند پروا کند برای او در کار وی آسانی پدید می‌آورد؛ سوره طلاق، آیه:۲ـ۴.
  211. زمانی، محمد حسن، آسانی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱.
  212. «از شکیبایی و نماز یاری بجویید و بی‌گمان این کار جز بر فروتنان دشوار است» سوره بقره، آیه ۴۵.
  213. مجمع‌البیان، ج ۱، ص ۲۱۷.
  214. مجمع‌البیان، ج ۱، ص ۲۱۷.
  215. زمانی، محمد حسن، آسانی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱.
  216. «و اکنون که از آنان و از آنچه جز خداوند می‌پرستند کناره جستید، در غار پناه گیرید تا پروردگارتان بخشایش خویش را بر شما بگسترد و از کارتان برای شما نوایی فراهم سازد» سوره کهف، آیه ۱۶.
  217. مجمع‌البیان، ج ۶، ص ۷۰۱.
  218. زمانی، محمد حسن، آسانی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱.