شیطان: تفاوت میان نسخهها
(←منابع) |
|||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
==شیطان در [[قرآن]]== | ==شیطان در [[قرآن]]== | ||
*[[قرآن کریم]] از صفت [[بغض]] و [[کینه]] شیطان و تصمیم او بر [[انتقام]] یاد کرده و فرموده است که او از پس و پیش و [[چپ و راست]] در کمین آدمیزادگان است<ref>اعراف/ ۱۶ و ۱۷.</ref>. از دیگر صفات شیطان، وسوسهگری است. او نعمتهای مادی را به رخ [[آدمی]] میکشد و کالای خاکی را در پیش او میآراید و او را [[وسوسه]] میکند و میفریبد<ref>حجر/ ۳۹.</ref>. [[قرآن]]، [[انسان]] را [[فرمان]] داده است که برای رهایی از [[وسوسه]] شیطان، به [[خدا]] [[پناه]] آوَرَد<ref>ناس/ ۵- ۱.</ref>. چون شیطان را از [[مقام قرب الهی]] میراندند، از [[خداوند]] مهلت خواست تا زنده بماند و تا روز بازپسین [[فرزندان آدم]] را به [[وسوسه]] اندازد. [[خداوند]] نیز به او مهلت داد. از این رو [[قرآن]] او را "مُنْظَر" یعنی مهلت داده شده، میخواند<ref>اعراف/ ۱۴ و ۱۵.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۳۲۴-۳۲۵.</ref>. | *[[قرآن کریم]] از صفت [[بغض]] و [[کینه]] شیطان و تصمیم او بر [[انتقام]] یاد کرده و فرموده است که او از پس و پیش و [[چپ و راست]] در کمین آدمیزادگان است<ref>اعراف/ ۱۶ و ۱۷.</ref>. از دیگر صفات شیطان، وسوسهگری است. او نعمتهای مادی را به رخ [[آدمی]] میکشد و کالای خاکی را در پیش او میآراید و او را [[وسوسه]] میکند و میفریبد<ref>حجر/ ۳۹.</ref>. [[قرآن]]، [[انسان]] را [[فرمان]] داده است که برای رهایی از [[وسوسه]] شیطان، به [[خدا]] [[پناه]] آوَرَد<ref>ناس/ ۵- ۱.</ref>. چون شیطان را از [[مقام قرب الهی]] میراندند، از [[خداوند]] مهلت خواست تا زنده بماند و تا روز بازپسین [[فرزندان آدم]] را به [[وسوسه]] اندازد. [[خداوند]] نیز به او مهلت داد. از این رو [[قرآن]] او را "مُنْظَر" یعنی مهلت داده شده، میخواند<ref>اعراف/ ۱۴ و ۱۵.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۳۲۴-۳۲۵.</ref>. | ||
==فرق بین [[ابلیس]] و [[شیطان]]== | |||
*نظریهها مختلف است؛ برخی گفتهاند: [[ابلیس]] اسم است و [[شیطان]] [[وصف]]؛ در نتیجه، [[وصف]] معنای عامی دارد و منطبق بر مصادیق فراوانی میشود، و [[ابلیس]] چون اسم است، معنا و مصداق خاصی را میطلبد. بنابراین، [[ابلیس]]، نام خاصّ یک موجود جنّی است که از [[دستور]] [[سجده]] بر [[آدم]]{{ع}} [[امتناع]] ورزید و [[شیطان]]، نامی عام و فراگیر برای هر موجود شریر و [[فریبکار]] است. بر این اساس [[ابلیس]]، [[شیطان]] است، ولی هر [[شیطانی]]، [[ابلیس]] نیست. اما این نظریه طبق بعضی [[احادیث]]<ref>الاحتجاج، ج۱، ص۸۱؛ بحارالانوار، ج۷۴، ص۲۷۳، باب ۱۱، ح۱ و ج۹۱، ص۱۹۳، باب ۳۶، ح۳؛ مستدرکالوسائل، ج۶، ص۴۲۵، ح۷۱۴۰-۷۱۴۲؛ بشارة المصطفی، ص۲۷.</ref>، رد میشود که واژه [[ابلیس]] بر شیطانهای دیگر، اطلاق و به صورت جمع "ابالسه" نیز استعمال گردیده است. | |||
*برخی گفتهاند:"[[شیطان]] همان [[ابلیس]] است؛ زیرا آن، اسم [[عَلَم]] شده برای [[ابلیس]]"<ref>روح المعانی، ج۴، ص۲۰۲.</ref>. | |||
*طبق بررسی کاربرد واژه [[شیطان]] در [[قرآن]] و [[تفسیر]] [[مفسران]]، در بیشتر موارد، مقصود از [[شیطان]] و مصداق بارز آن، همان [[ابلیس]] است<ref>روح المعانی، ج۴، ص۲۰۲؛ المیزان، ج۱۴، ص۳۴۳؛ مجمعالبیان، ج۶، ص۴۷۸.</ref>، و [[قرآن مجید]] بعد از [[نافرمانی]] [[ابلیس]] از [[دستور]] [[سجده]]، از او با نام [[شیطان]] یاد میکند. البته با لحاظ [[آیات]] مختلف در [[سورهها]] و مقایسه آنها با همدیگر، آن را میتوان [[اثبات]] نمود. | |||
*یک نمونه از آن: {{متن قرآن|وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُوا لآدَمَ فَسَجَدُوا إِلاَّ إِبْلِيسَ أَبَى * فَقُلْنَا يَا آدَمُ إِنَّ هَذَا عَدُوٌّ لَّكَ وَلِزَوْجِكَ فَلا يُخْرِجَنَّكُمَا مِنَ الْجَنَّةِ فَتَشْقَى * ... فَوَسْوَسَ إِلَيْهِ الشَّيْطَانُ قَالَ يَا آدَمُ هَلْ أَدُلُّكَ عَلَى شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَمُلْكٍ لّا يَبْلَى}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که به فرشتگان گفتیم برای آدم فروتنی کنید (همگان) فروتنی کردند جز ابلیس که سر باز زد * گفتیم: ای آدم! این (ابلیس) دشمن تو و دشمن همسر توست، مبادا شما را از بهشت بیرون براند که در سختی افتی *... اما شیطان او را وسوسه کرد، گفت: ای آدم! میخواهی تو را به درخت جاودانگی و (آن) فرمانروایی که فرسوده نمیشود راهبر شوم» سوره طه، آیه ۱۱۶-۱۱۷ و ۱۲۰.</ref>. | |||
*[[آیه]] دیگر در [[سوره اعراف]]: | |||
{{متن قرآن|يَا بَنِي آدَمَ لَا يَفْتِنَنَّكُمُ الشَّيْطَانُ كَمَا أَخْرَجَ أَبَوَيْكُمْ مِنَ الْجَنَّةِ...}}<ref>«ای فرزندان آدم! شیطان شما را نفریبد! چنان که پدر و مادر شما را از بهشت بیرون راند.».. سوره اعراف، آیه ۲۷.</ref>. | |||
*بنابراین، در [[قرآن مجید]]، در بیشتر موارد، مراد از [[شیطان]]، همان [[ابلیس]] است و چند مورد نادر {{متن قرآن|وَالَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ وَبِالْآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ}} <ref>«و کسانی که به آنچه بر تو و به آنچه پیش از تو فرو فرستادهاند، ایمان و به جهان واپسین، یقین دارند» سوره بقره، آیه ۴.</ref>؛ {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَنْ تُغْنِيَ عَنْهُمْ أَمْوَالُهُمْ وَلَا أَوْلَادُهُمْ مِنَ اللَّهِ شَيْئًا وَأُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ}} <ref>«بیگمان داراییها و فرزندان کافران، هرگز برای آنان در برابر (عذاب) خداوند، هیچ سودی نخواهد داشت و آنان دمساز آتشند؛ در آن جاودانند» سوره آل عمران، آیه ۱۱۶.</ref>. درباره {{متن قرآن|شَيَاطِينَ الْإِنْسِ}} در آیه {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ جَعَلْنَا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا شَيَاطِينَ الْإِنْسِ وَالْجِنِّ يُوحِي بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُورًا وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ مَا فَعَلُوهُ فَذَرْهُمْ وَمَا يَفْتَرُونَ}} <ref>«و بدینگونه برای هر پیامبری دشمنی از شیطانهای آدمی و پری قرار دادیم که برخی به برخی دیگر یکدیگر، به فریب سخنان آراسته الهام میکنند و اگر پروردگار تو میخواست آن (کار) را نمیکردند پس آنان را با دروغی که میبافند واگذار» سوره انعام، آیه ۱۱۲.</ref> به نقل از [[ابنعباس]] مراد از آن، شیاطینی هستند که به اغوای انسانها میپردازند، به شیاطینی که جنها را گمراه میکنند، در بین آنها القائات صورت میگیرد که من صاحبم را اینگونه گمراه کردم و تو نیز بدین روش، صاحبت را گمراه کن؛ نه اینکه شیطان انسی وجود داشته باشد<ref>مجمع البیان، ج۴، ص۵۴۵.</ref> محلّ [[اختلاف]] است که با لحاظ [[آیات]] {{متن قرآن|وَقَالَ الشَّيْطَانُ لَمَّا قُضِيَ الْأَمْرُ إِنَّ اللَّهَ وَعَدَكُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَوَعَدْتُكُمْ فَأَخْلَفْتُكُمْ وَمَا كَانَ لِيَ عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطَانٍ إِلَّا أَنْ دَعَوْتُكُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لِي فَلَا تَلُومُونِي وَلُومُوا أَنْفُسَكُمْ مَا أَنَا بِمُصْرِخِكُمْ وَمَا أَنْتُمْ بِمُصْرِخِيَّ إِنِّي كَفَرْتُ بِمَا أَشْرَكْتُمُونِ مِنْ قَبْلُ إِنَّ الظَّالِمِينَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ}} <ref>«و چون کار به پایان آید شیطان میگوید: خداوند به شما وعده راستین کرده بود و من به شما وعده کردم و وفا نکردم و مرا بر شما هیچ چیرگی نبود جز اینکه شما را فرا خواندم و شما پذیرفتید پس مرا سرزنش مکنید و خود را سرزنش کنید، نه من فریادرس شمایم و نه شما فریادرس منید، پیشتر (هم) که مرا (در کار خداوند) شریک میپنداشتید انکار کردم، بیگمان برای ستمکاران عذابی دردناک (در پیش) خواهد بود» سوره ابراهیم، آیه ۲۲.</ref>؛ {{متن قرآن|وَلَأُضِلَّنَّهُمْ وَلَأُمَنِّيَنَّهُمْ وَلَآمُرَنَّهُمْ فَلَيُبَتِّكُنَّ آذَانَ الْأَنْعَامِ وَلَآمُرَنَّهُمْ فَلَيُغَيِّرُنَّ خَلْقَ اللَّهِ وَمَنْ يَتَّخِذِ الشَّيْطَانَ وَلِيًّا مِنْ دُونِ اللَّهِ فَقَدْ خَسِرَ خُسْرَانًا مُبِينًا}} <ref>«و بیگمان آنان را گمراه میکنم و به آرزو (های دور و دراز) میافکنم و به آنان فرمان میدهم آنگاه گوش چارپایان را (به خرافهپرستی) میشکافند و به آنان فرمان میدهم آنگاه آفرینش خداوند را دگرگونه میسازند؛ و هر که به جای خداوند، شیطان را به یاوری برگزیند زیانی آشکار کرده است» سوره نساء، آیه ۱۱۹</ref>؛ {{متن قرآن|قَالَ رَبِّ بِمَا أَغْوَیْتَنِی لَأُزَیِّنَنَّ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَلَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ}} «گفت: پروردگارا! برای آنکه مرا بیراه نهادی، در زمین (بدیها را) در دید آنها خواهم آراست و همگان را از راه به در خواهم برد» سوره حجر، آیه ۳۹؛ {{متن قرآن|قَالَ رَبِّ بِمَا أَغْوَيْتَنِي لَأُزَيِّنَنَّ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَلَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ}} <ref>«گفت: به ارجمندی تو سوگند که همگی آنان را گمراه خواهم کرد» سوره ص، آیه ۸۲.</ref> و [[احادیث]] وارد شده درباره [[شیطان]]<ref>در خطبه ۱۸۶ نهج البلاغه، معروف به خطبه هَمّام، بعد از شنیدن آن و وفات هَمّام بر اثر آن نقل شده: {{متن حدیث|فَقَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ{{ع}} أَمَا وَ الله لَقَدْ كُنْتُ أَخَافُهَا عَلَيْهِ ثُمَّ قَالَ هَكَذَا تَصْنَعُ الْمَوَاعِظُ الْبَالِغَةُ بِأَهْلِهَا فَقَالَ لَهُ قَائِلٌ فَمَا بَالُكَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ فَقَالَ{{ع}} وَيْحَكَ إِنَّ لِكُلِّ أَجَلٍ وَقْتاً لَا يَعْدُوهُ وَ سَبَباً لَا يَتَجَاوَزُهُ فَمَهْلًا لَا تَعُدْ لِمِثْلِهَا فَإِنَّمَا نَفَثَ الشَّيْطَانُ عَلَى لِسَانِكَ}}؛ یک نفری گفت: چرا تو را گزندی نرسید و خودت نیز مانند همّام نشدی؟! امیر مؤمنان{{ع}} فرمود: وای بر تو! برای هر اجَلی وقت معین شده و دیگر آن حرف را و مانند آن را تکرار نکن و جای دیگر بازگو نکن، و بدان که شیطان آن کلام را بر زبانت انداخت. شرح نهج البلاغه، ج۱۰، ص۱۴۸. در کلام کوتاه آن حضرت، نقل شده: {{متن حدیث|علی لسان المنافق شیطان ینطق}}. شرح نهج البلاغه، ج۲۰، ص۲۸۰، قصار ۲۱۸؛ یا در خطبه ۷ نهجالبلاغه حضرت امیرالمؤمنین{{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|اتَّخَذُوا الشَّيْطَانَ لِأَمْرِهِمْ مِلَاكاً وَ اتَّخَذَهُمْ لَهُ أَشْرَاكاً فَبَاضَ وَ فَرَّخَ فِي صُدُورِهِمْ وَ دَبَّ وَ دَرَجَ فِي حُجُورِهِمْ فَنَظَرَ بِأَعْيُنِهِمْ وَ نَطَقَ بِأَلْسِنَتِهِمْ فَرَكِبَ بِهِمُ الزَّلَلَ وَ زَيَّنَ لَهُمُ الْخَطَلَ فِعْلَ مَنْ قَدْ شَرِكَهُ الشَّيْطَانُ فِي سُلْطَانِهِ وَ نَطَقَ بِالْبَاطِلِ عَلَى لِسَانِه}}؛ عصاره کلام آن حضرت این است که رهیابی شیطان به حریم دل و احداث آشیانه و پدید آمدن تخم از آن و پرورش آن به صورت جوجه در دامن فریب خوردگان، زمینه تسلط شیطان را فراهم خواهد کرد تا آنان مجرای دیدن و گفتن شیطان شوند و او کارهای خود را با چشم و زبان مغروران انجام دهد، پس شیطان کارهای خود را با تسبیب انجام میدهد به طوری که گاهی او، چشم، گوش و زبان انسان گناهکار میشود تا وی با ابزار شیطانی ببیند و بشنود و بگوید و زمانی مَجاری ادراکی و تحریکی بزهکار در اختیار ابلیس قرار میگیرد تا وی با آن ابزار، پیام باطل و کاذب و قبیح خود را به مخاطبان خویش ابلاغ کند؛ لذا همه جزمهای علمی و تصمیمات فرد گمراه در اثر وسوسه و القائات شیطان شکل گرفته و در خارج تحقق عملی مییابد.</ref>، همه [[گمراهیها]] منسوب به اوست<ref>در صحیفه سجادیه دعای ۳۷، دعای عجز از ادای شُکر، آمده است: {{متن حدیث|فَلَوْ لَا أَنَّ الشَّيْطَانَ يَخْتَدِعُهُمْ عَنْ طَاعَتِكَ مَا عَصَاكَ عَاصٍ، وَ لَوْ لَا أَنَّهُ صَوَّرَ لَهُمُ الْبَاطِلَ فِي مِثَالِ الْحَقِّ مَا ضَلَّ عَنْ طَرِيقِكَ ضَالٌّ}}.</ref> و اطلاق [[شیطان]] بر افراد اِنسی، از باب قرار گرفتن آنان در [[سلطه]] [[شیطان]] و به [[اجرا]] درآوردن سیاستهای [[انحرافی]] او توسط آنها است که در [[حقیقت]] [[شیطان]]، [[متصرف]] در [[اراده]] آنان است. | |||
*از بررسی [[آیات]] درباره داستان خَلق [[آدم]]{{ع}} و [[سجده]] بر او، و سرباز زدن [[ابلیس]] که بعد از آن، مطرود و ملقب به [[شیطان]] شد، استفاده میشود که [[شیطان]] به معنای دور شده از [[حق]] و [[رحمت]] خاصّ [[الهی]] است که مستلزم آن، رو آوردن به [[باطل]] و [[ستیز]] با [[حق]] و [[حقانیت]] است؛ چرا؟ زیرا [[نافرمانی]] [[ابلیس]]، عمدی و با [[اراده]] و [[اختیار]] بوده و دیگر اینکه بعد از آن، بدون [[توبه]] کردن، درخواست بقاء و مهلت کرد، که در چنین صورتی با عمد و قصد نیز به [[مبارزه با حق]] و امور دارای [[حقانیت]] خواهد پرداخت<ref>[[عبدالله حقجو|حقجو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص:۶۱-۶۳.</ref>. | |||
==[[فلسفه وجودی شیطان]]== | ==[[فلسفه وجودی شیطان]]== | ||
==[[دامهای شیطان]]== | ==[[دامهای شیطان]]== | ||
==[[لشکریان شیطان]]== | ==[[لشکریان شیطان]]== |
نسخهٔ ۱۱ اوت ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۵۳
- مدخلهای وابسته به این بحث:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل شیطان (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
شیطان: آنچه انسان را گمراه و منحرف میکند و به گناه فرا میخواند، ابلیس، دیو، هر سرکش و متمرّد، موجودی وسوسهگر و فسادانگیز. جمع آن شیاطین است. در قرآن از شیاطین جنّ و انس هم سخن به میان آمده است: ﴿وَكَذَلِكَ جَعَلْنَا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا شَيَاطِينَ الْإِنْسِ وَالْجِنِّ...﴾[۱] و این نشان میدهد که شیطان یکی و یک نوع نیست، چه از انسان، چه از اجنّه هر چه که عامل تباهی و گمراهی گردد، شیطان است. قرآن، شیطان را عامل فریب آدم و حوّا و اخراج آنان از بهشت میداند، او را دشمن سرسخت انسان معرّفی میکند که با وسوسه، شراب، قمار، دروغ، وعدههای بیاساس، نیرنگ و عوامل دیگر میکوشد انسان را از خیر و طاعت و خدا باز دارد و به گناه و بدی بکشاند. ابلیس هم شیطانی است که از اطاعت فرمان خدا سر باز زد و آدم را وسوسه کرد. گاهی ابلیس و شیطان به یک معنی به کار میروند. توصیه قرآن است که پیوسته از شرّ شیطان به خدا پناه ببریم. این پناهندگی به خدا را "استعاذه" گویند[۲].
لغتشناسی شیطان
- کلمه شیطان، به معنای دور شده و تندخو است و مراد، همان موجود نافرمان و تندخویی است که از رحمت خدا دور افتاد[۳]. او ذی شعور و مکلف و نامرئی و فریبکار است. هر چند پیش از خلقت آدمی، شش هزار سال خدای را عبادت کرد، با ساعتی تکبر، آن را از میان برد[۴]. چون خداوند، آدم را آفرید، به فرشتگان فرمان داد بر او سجده کنند. شیطان که در میان فرشتگان بود، تکبر ورزید و سرباز زد و به همین روی، کافر گشت[۵]. بدینسان، تکبر و کفر، نخستین صفات ناپسند شیطاناند. خلقت شیطان از آتش است و خلقت آدم از خاک. شیطان با قیاس آتش و خاک، خود را از آدم برتر خواند و به تکبر لغزید[۶]. او آدم را مایه خواری خویش پنداشت و سوگند یاد کرد تا از او و فرزندانش انتقام کشد[۷][۸].
- از نظر لغت، شیطان، به معنای هر موجود متمرد و شریر[۹]، دور شده از رحمت حقّ[۱۰] و قرب الهی است.
- اهل لغت، اصل کلمه "شیطان" را به دو صورت ذکر کردهاند: شطن یشطن شطنا، به معنای مخالفت کردن با قصد و اراده، از حق دور شدن، فاعل آن شاطن یعنی، خبیث و پلید؛ یا از شیط یشیط شیطا، به معنای سوختن و هلاکت بر اثر خشم است. در وجه اول، نونِ کلمه شیطان، اصلی خواهد بود و دلیل برآن، اینکه "جمع آن، شیاطین است[۱۱] و قول به وجه اول (که اصل شیطان از شطن باشد) بیشتر است"[۱۲].
- محققی در معنای شیطان مینویسد: شيطان فيعال من الشطن و هو البُعد، لبُعده عن الله تعالى او عن الخير، او فعلان من الشيط و هو البطلان و الهلاك و الاحتراق، لانه باطل في نفسه مُبطِل لمصالحه و مصالحِ مَن ابطِل من اجله، هالك باللعنة يريد اهلاك مَن لعن لاجله، محترق غضباً عليه اذا رآه يتقرّب الى ربّه[۱۳].[۱۴]
شیطان در قرآن
- قرآن کریم از صفت بغض و کینه شیطان و تصمیم او بر انتقام یاد کرده و فرموده است که او از پس و پیش و چپ و راست در کمین آدمیزادگان است[۱۵]. از دیگر صفات شیطان، وسوسهگری است. او نعمتهای مادی را به رخ آدمی میکشد و کالای خاکی را در پیش او میآراید و او را وسوسه میکند و میفریبد[۱۶]. قرآن، انسان را فرمان داده است که برای رهایی از وسوسه شیطان، به خدا پناه آوَرَد[۱۷]. چون شیطان را از مقام قرب الهی میراندند، از خداوند مهلت خواست تا زنده بماند و تا روز بازپسین فرزندان آدم را به وسوسه اندازد. خداوند نیز به او مهلت داد. از این رو قرآن او را "مُنْظَر" یعنی مهلت داده شده، میخواند[۱۸][۱۹].
فرق بین ابلیس و شیطان
- نظریهها مختلف است؛ برخی گفتهاند: ابلیس اسم است و شیطان وصف؛ در نتیجه، وصف معنای عامی دارد و منطبق بر مصادیق فراوانی میشود، و ابلیس چون اسم است، معنا و مصداق خاصی را میطلبد. بنابراین، ابلیس، نام خاصّ یک موجود جنّی است که از دستور سجده بر آدم(ع) امتناع ورزید و شیطان، نامی عام و فراگیر برای هر موجود شریر و فریبکار است. بر این اساس ابلیس، شیطان است، ولی هر شیطانی، ابلیس نیست. اما این نظریه طبق بعضی احادیث[۲۰]، رد میشود که واژه ابلیس بر شیطانهای دیگر، اطلاق و به صورت جمع "ابالسه" نیز استعمال گردیده است.
- برخی گفتهاند:"شیطان همان ابلیس است؛ زیرا آن، اسم عَلَم شده برای ابلیس"[۲۱].
- طبق بررسی کاربرد واژه شیطان در قرآن و تفسیر مفسران، در بیشتر موارد، مقصود از شیطان و مصداق بارز آن، همان ابلیس است[۲۲]، و قرآن مجید بعد از نافرمانی ابلیس از دستور سجده، از او با نام شیطان یاد میکند. البته با لحاظ آیات مختلف در سورهها و مقایسه آنها با همدیگر، آن را میتوان اثبات نمود.
- یک نمونه از آن: ﴿وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُوا لآدَمَ فَسَجَدُوا إِلاَّ إِبْلِيسَ أَبَى * فَقُلْنَا يَا آدَمُ إِنَّ هَذَا عَدُوٌّ لَّكَ وَلِزَوْجِكَ فَلا يُخْرِجَنَّكُمَا مِنَ الْجَنَّةِ فَتَشْقَى * ... فَوَسْوَسَ إِلَيْهِ الشَّيْطَانُ قَالَ يَا آدَمُ هَلْ أَدُلُّكَ عَلَى شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَمُلْكٍ لّا يَبْلَى﴾[۲۳].
- آیه دیگر در سوره اعراف:
﴿يَا بَنِي آدَمَ لَا يَفْتِنَنَّكُمُ الشَّيْطَانُ كَمَا أَخْرَجَ أَبَوَيْكُمْ مِنَ الْجَنَّةِ...﴾[۲۴].
- بنابراین، در قرآن مجید، در بیشتر موارد، مراد از شیطان، همان ابلیس است و چند مورد نادر ﴿وَالَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ وَبِالْآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ﴾ [۲۵]؛ ﴿إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَنْ تُغْنِيَ عَنْهُمْ أَمْوَالُهُمْ وَلَا أَوْلَادُهُمْ مِنَ اللَّهِ شَيْئًا وَأُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ﴾ [۲۶]. درباره ﴿شَيَاطِينَ الْإِنْسِ﴾ در آیه ﴿وَكَذَلِكَ جَعَلْنَا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا شَيَاطِينَ الْإِنْسِ وَالْجِنِّ يُوحِي بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُورًا وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ مَا فَعَلُوهُ فَذَرْهُمْ وَمَا يَفْتَرُونَ﴾ [۲۷] به نقل از ابنعباس مراد از آن، شیاطینی هستند که به اغوای انسانها میپردازند، به شیاطینی که جنها را گمراه میکنند، در بین آنها القائات صورت میگیرد که من صاحبم را اینگونه گمراه کردم و تو نیز بدین روش، صاحبت را گمراه کن؛ نه اینکه شیطان انسی وجود داشته باشد[۲۸] محلّ اختلاف است که با لحاظ آیات ﴿وَقَالَ الشَّيْطَانُ لَمَّا قُضِيَ الْأَمْرُ إِنَّ اللَّهَ وَعَدَكُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَوَعَدْتُكُمْ فَأَخْلَفْتُكُمْ وَمَا كَانَ لِيَ عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطَانٍ إِلَّا أَنْ دَعَوْتُكُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لِي فَلَا تَلُومُونِي وَلُومُوا أَنْفُسَكُمْ مَا أَنَا بِمُصْرِخِكُمْ وَمَا أَنْتُمْ بِمُصْرِخِيَّ إِنِّي كَفَرْتُ بِمَا أَشْرَكْتُمُونِ مِنْ قَبْلُ إِنَّ الظَّالِمِينَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ﴾ [۲۹]؛ ﴿وَلَأُضِلَّنَّهُمْ وَلَأُمَنِّيَنَّهُمْ وَلَآمُرَنَّهُمْ فَلَيُبَتِّكُنَّ آذَانَ الْأَنْعَامِ وَلَآمُرَنَّهُمْ فَلَيُغَيِّرُنَّ خَلْقَ اللَّهِ وَمَنْ يَتَّخِذِ الشَّيْطَانَ وَلِيًّا مِنْ دُونِ اللَّهِ فَقَدْ خَسِرَ خُسْرَانًا مُبِينًا﴾ [۳۰]؛ ﴿قَالَ رَبِّ بِمَا أَغْوَیْتَنِی لَأُزَیِّنَنَّ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَلَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ﴾ «گفت: پروردگارا! برای آنکه مرا بیراه نهادی، در زمین (بدیها را) در دید آنها خواهم آراست و همگان را از راه به در خواهم برد» سوره حجر، آیه ۳۹؛ ﴿قَالَ رَبِّ بِمَا أَغْوَيْتَنِي لَأُزَيِّنَنَّ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَلَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ﴾ [۳۱] و احادیث وارد شده درباره شیطان[۳۲]، همه گمراهیها منسوب به اوست[۳۳] و اطلاق شیطان بر افراد اِنسی، از باب قرار گرفتن آنان در سلطه شیطان و به اجرا درآوردن سیاستهای انحرافی او توسط آنها است که در حقیقت شیطان، متصرف در اراده آنان است.
- از بررسی آیات درباره داستان خَلق آدم(ع) و سجده بر او، و سرباز زدن ابلیس که بعد از آن، مطرود و ملقب به شیطان شد، استفاده میشود که شیطان به معنای دور شده از حق و رحمت خاصّ الهی است که مستلزم آن، رو آوردن به باطل و ستیز با حق و حقانیت است؛ چرا؟ زیرا نافرمانی ابلیس، عمدی و با اراده و اختیار بوده و دیگر اینکه بعد از آن، بدون توبه کردن، درخواست بقاء و مهلت کرد، که در چنین صورتی با عمد و قصد نیز به مبارزه با حق و امور دارای حقانیت خواهد پرداخت[۳۴].
فلسفه وجودی شیطان
دامهای شیطان
لشکریان شیطان
ابلیس (بارزترین مصداق شیطان)
پرسش مستقیم
- آیا قیام امام مهدی با خشونت همراه است؟ (پرسش)
- وقتی امام مهدی ظهور کند چگونه کافران را گردن میزند آیا همه را یکجا جمع میکند یا به همهجا سفر میکند تا با ستمکاران مبارزه کند؟ (پرسش)
- در زمان ظهور امام مهدی سرنوشت کفار چه میشود؟ (پرسش)
- شیطان چگونه به دست امام مهدی کشته میشود؟ (پرسش)
- آیا کشته شدن شیطان با آیه قالَ فَإِنک مِنَ الْمُنْظَرِینَ إِلی یوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ منافات ندارد؟ (پرسش)
- بیشترین مخالفان امام مهدی در هنگام ظهور از انسانها هستند یا از جنها؟ (پرسش)
- امام مهدی چگونه انتقام امام حسین و حضرت زهرا را میگیرد؟ (پرسش)
- آیا امام مهدی بعد از ظهور از ابوبکر و عمر انتقام خواهد گرفت؟ (پرسش)
- امام مهدی با یهود و نصارا چگونه رفتار خواهد کرد؟ (پرسش)
- امام مهدی هنگام ظهور با چه کسانی میجنگد؟ (پرسش)
- وقتی امام مهدی ظهور کند چگونه کافران را گردن میزند آیا همه را یکجا جمع میکند یا به همهجا سفر میکند تا با ستمکاران مبارزه کند؟ (پرسش)
- امام مهدی چگونه انتقام امام حسین و حضرت زهرا را میگیرد؟ (پرسش)
- روش برخورد امام مهدی با دشمنان چگونه است؟ (پرسش)
- روش برخورد امام مهدی با مخالفان خود در مناطق مختلف چگونه است؟ (پرسش)
- شیوه و رفتار امام مهدی با ظالمان و دشمنان چگونه خواهد بود؟ (پرسش)
- اگر سراسر جهان تحت حکومت امام مهدی قرار گیرد پس جنگ امام مهدی با مخالفان برای چیست؟ (پرسش)
- امام مهدی چگونه با اهل کتاب برخورد میکنند؟ (پرسش)
جستارهای وابسته
منابع
منبعشناسی جامع شیطان
پانویس
- ↑ «و بدینگونه برای هر پیامبری دشمنی از شیطانهای آدمی و پری قرار دادیم...» سوره انعام، آیه ۱۱۲.
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی، ص۱۲۸.
- ↑ مفردات راغب، ۲۶۱.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۱۹۲.
- ↑ ﴿وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُواْ لآدَمَ فَسَجَدُواْ إِلاَّ إِبْلِيسَ أَبَى وَاسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ﴾؛ سوره بقره، آیه ۳۴؛ ﴿إِلاَّ إِبْلِيسَ اسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنْ الْكَافِرِينَ﴾؛ سوره ص، آیه ۷۴؛ التبیان، ۱/ ۱۵۴.
- ↑ ﴿ قَالَ مَا مَنَعَكَ أَلاَّ تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُكَ قَالَ أَنَاْ خَيْرٌ مِّنْهُ خَلَقْتَنِي مِن نَّارٍ وَخَلَقْتَهُ مِن طِينٍ ﴾؛ سوره اعراف، آیه ۱۲.
- ↑ ﴿قَالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ ﴾؛ سوره ص، آیه ۸۲.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 324.
- ↑ تاج العروس، ج۱۸، ص۳۳۲.
- ↑ مقاییساللغة، ج۳، ص۱۸۳.
- ↑ تاج العروس، ج۱۸، ص۳۲۲.
- ↑ تهذیب اللغة، ج۱۱، ص۳۱۲.
- ↑ ریاضالسالکین، ج۳، ص۱۷۵.
- ↑ حقجو، عبدالله، ولایت در قرآن، ص:۶۰.
- ↑ اعراف/ ۱۶ و ۱۷.
- ↑ حجر/ ۳۹.
- ↑ ناس/ ۵- ۱.
- ↑ اعراف/ ۱۴ و ۱۵.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص ۳۲۴-۳۲۵.
- ↑ الاحتجاج، ج۱، ص۸۱؛ بحارالانوار، ج۷۴، ص۲۷۳، باب ۱۱، ح۱ و ج۹۱، ص۱۹۳، باب ۳۶، ح۳؛ مستدرکالوسائل، ج۶، ص۴۲۵، ح۷۱۴۰-۷۱۴۲؛ بشارة المصطفی، ص۲۷.
- ↑ روح المعانی، ج۴، ص۲۰۲.
- ↑ روح المعانی، ج۴، ص۲۰۲؛ المیزان، ج۱۴، ص۳۴۳؛ مجمعالبیان، ج۶، ص۴۷۸.
- ↑ «و (یاد کن) آنگاه را که به فرشتگان گفتیم برای آدم فروتنی کنید (همگان) فروتنی کردند جز ابلیس که سر باز زد * گفتیم: ای آدم! این (ابلیس) دشمن تو و دشمن همسر توست، مبادا شما را از بهشت بیرون براند که در سختی افتی *... اما شیطان او را وسوسه کرد، گفت: ای آدم! میخواهی تو را به درخت جاودانگی و (آن) فرمانروایی که فرسوده نمیشود راهبر شوم» سوره طه، آیه ۱۱۶-۱۱۷ و ۱۲۰.
- ↑ «ای فرزندان آدم! شیطان شما را نفریبد! چنان که پدر و مادر شما را از بهشت بیرون راند.».. سوره اعراف، آیه ۲۷.
- ↑ «و کسانی که به آنچه بر تو و به آنچه پیش از تو فرو فرستادهاند، ایمان و به جهان واپسین، یقین دارند» سوره بقره، آیه ۴.
- ↑ «بیگمان داراییها و فرزندان کافران، هرگز برای آنان در برابر (عذاب) خداوند، هیچ سودی نخواهد داشت و آنان دمساز آتشند؛ در آن جاودانند» سوره آل عمران، آیه ۱۱۶.
- ↑ «و بدینگونه برای هر پیامبری دشمنی از شیطانهای آدمی و پری قرار دادیم که برخی به برخی دیگر یکدیگر، به فریب سخنان آراسته الهام میکنند و اگر پروردگار تو میخواست آن (کار) را نمیکردند پس آنان را با دروغی که میبافند واگذار» سوره انعام، آیه ۱۱۲.
- ↑ مجمع البیان، ج۴، ص۵۴۵.
- ↑ «و چون کار به پایان آید شیطان میگوید: خداوند به شما وعده راستین کرده بود و من به شما وعده کردم و وفا نکردم و مرا بر شما هیچ چیرگی نبود جز اینکه شما را فرا خواندم و شما پذیرفتید پس مرا سرزنش مکنید و خود را سرزنش کنید، نه من فریادرس شمایم و نه شما فریادرس منید، پیشتر (هم) که مرا (در کار خداوند) شریک میپنداشتید انکار کردم، بیگمان برای ستمکاران عذابی دردناک (در پیش) خواهد بود» سوره ابراهیم، آیه ۲۲.
- ↑ «و بیگمان آنان را گمراه میکنم و به آرزو (های دور و دراز) میافکنم و به آنان فرمان میدهم آنگاه گوش چارپایان را (به خرافهپرستی) میشکافند و به آنان فرمان میدهم آنگاه آفرینش خداوند را دگرگونه میسازند؛ و هر که به جای خداوند، شیطان را به یاوری برگزیند زیانی آشکار کرده است» سوره نساء، آیه ۱۱۹
- ↑ «گفت: به ارجمندی تو سوگند که همگی آنان را گمراه خواهم کرد» سوره ص، آیه ۸۲.
- ↑ در خطبه ۱۸۶ نهج البلاغه، معروف به خطبه هَمّام، بعد از شنیدن آن و وفات هَمّام بر اثر آن نقل شده: «فَقَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ(ع) أَمَا وَ الله لَقَدْ كُنْتُ أَخَافُهَا عَلَيْهِ ثُمَّ قَالَ هَكَذَا تَصْنَعُ الْمَوَاعِظُ الْبَالِغَةُ بِأَهْلِهَا فَقَالَ لَهُ قَائِلٌ فَمَا بَالُكَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ فَقَالَ(ع) وَيْحَكَ إِنَّ لِكُلِّ أَجَلٍ وَقْتاً لَا يَعْدُوهُ وَ سَبَباً لَا يَتَجَاوَزُهُ فَمَهْلًا لَا تَعُدْ لِمِثْلِهَا فَإِنَّمَا نَفَثَ الشَّيْطَانُ عَلَى لِسَانِكَ»؛ یک نفری گفت: چرا تو را گزندی نرسید و خودت نیز مانند همّام نشدی؟! امیر مؤمنان(ع) فرمود: وای بر تو! برای هر اجَلی وقت معین شده و دیگر آن حرف را و مانند آن را تکرار نکن و جای دیگر بازگو نکن، و بدان که شیطان آن کلام را بر زبانت انداخت. شرح نهج البلاغه، ج۱۰، ص۱۴۸. در کلام کوتاه آن حضرت، نقل شده: «علی لسان المنافق شیطان ینطق». شرح نهج البلاغه، ج۲۰، ص۲۸۰، قصار ۲۱۸؛ یا در خطبه ۷ نهجالبلاغه حضرت امیرالمؤمنین(ع) میفرماید: «اتَّخَذُوا الشَّيْطَانَ لِأَمْرِهِمْ مِلَاكاً وَ اتَّخَذَهُمْ لَهُ أَشْرَاكاً فَبَاضَ وَ فَرَّخَ فِي صُدُورِهِمْ وَ دَبَّ وَ دَرَجَ فِي حُجُورِهِمْ فَنَظَرَ بِأَعْيُنِهِمْ وَ نَطَقَ بِأَلْسِنَتِهِمْ فَرَكِبَ بِهِمُ الزَّلَلَ وَ زَيَّنَ لَهُمُ الْخَطَلَ فِعْلَ مَنْ قَدْ شَرِكَهُ الشَّيْطَانُ فِي سُلْطَانِهِ وَ نَطَقَ بِالْبَاطِلِ عَلَى لِسَانِه»؛ عصاره کلام آن حضرت این است که رهیابی شیطان به حریم دل و احداث آشیانه و پدید آمدن تخم از آن و پرورش آن به صورت جوجه در دامن فریب خوردگان، زمینه تسلط شیطان را فراهم خواهد کرد تا آنان مجرای دیدن و گفتن شیطان شوند و او کارهای خود را با چشم و زبان مغروران انجام دهد، پس شیطان کارهای خود را با تسبیب انجام میدهد به طوری که گاهی او، چشم، گوش و زبان انسان گناهکار میشود تا وی با ابزار شیطانی ببیند و بشنود و بگوید و زمانی مَجاری ادراکی و تحریکی بزهکار در اختیار ابلیس قرار میگیرد تا وی با آن ابزار، پیام باطل و کاذب و قبیح خود را به مخاطبان خویش ابلاغ کند؛ لذا همه جزمهای علمی و تصمیمات فرد گمراه در اثر وسوسه و القائات شیطان شکل گرفته و در خارج تحقق عملی مییابد.
- ↑ در صحیفه سجادیه دعای ۳۷، دعای عجز از ادای شُکر، آمده است: «فَلَوْ لَا أَنَّ الشَّيْطَانَ يَخْتَدِعُهُمْ عَنْ طَاعَتِكَ مَا عَصَاكَ عَاصٍ، وَ لَوْ لَا أَنَّهُ صَوَّرَ لَهُمُ الْبَاطِلَ فِي مِثَالِ الْحَقِّ مَا ضَلَّ عَنْ طَرِيقِكَ ضَالٌّ».
- ↑ حقجو، عبدالله، ولایت در قرآن، ص:۶۱-۶۳.