اطاعت در لغت: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
خط ۱: خط ۱:
==مقدمه==
==مقدمه==
*این واژه از ریشه "ط‌ ـ‌ و‌ـ‌ ع" "ضد کَرْه" به‌معنای [[فرمان]] بردن<ref>مقاییس‌اللغه، ج۳، ص۴۳۱؛ المصباح، ج۲، ص۳۸۰، «طوع».</ref> همراه با [[خضوع]] و رغبت است<ref>مفردات، ص‌۵۲۹؛ التحقیق، ج‌۷، ص‌۱۳۸، «طوع».</ref>.
*این واژه از ریشه "ط‌ ـ‌ و‌ـ‌ ع" "ضد کَرْه" به‌معنای [[فرمان]] بردن<ref>مقاییس‌اللغه، ج۳، ص۴۳۱؛ المصباح، ج۲، ص۳۸۰، «طوع».</ref> همراه با [[خضوع]] و رغبت است<ref>مفردات، ص‌۵۲۹؛ التحقیق، ج‌۷، ص‌۱۳۸، «طوع».</ref>.
*در تفاوت "اطاعت" با "[[اِتّباع]]" و "[[اجابت]]" گفته‌اند: اطاعت [[فرمانبری]] از موجودی [[برتر]] است، در حالی‌ که [[اِتّباع]]، مطلق [[پیروی]] با [[فرمان]] یا بدون‌ [[فرمان]]، و [[اجابت]]، [[پذیرش]] درخواست موجود زیر دست است <ref>التحقیق، ج‌۱، ص‌۳۷۷، «تبع».</ref>.
*در تفاوت "[[اطاعت]]" با "[[اِتّباع]]" و "[[اجابت]]" گفته‌اند: [[اطاعت]] [[فرمانبری]] از موجودی [[برتر]] است، در حالی‌ که [[اِتّباع]]، مطلق [[پیروی]] با [[فرمان]] یا بدون‌ [[فرمان]]، و [[اجابت]]، [[پذیرش]] درخواست موجود زیر دست است <ref>التحقیق، ج‌۱، ص‌۳۷۷، «تبع».</ref>.
*واژه اطاعت و مشتقات آن ۷۸ بار در [[قرآن]] به‌کار رفته و مضمون آن از برخی [[آیات]] نیز که مشتمل بر این واژه و مشتقات آن نیست، استفاده‌ می‌شود<ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/3/57.htm [[مصطفی جعفر‌پیشه‌ فرد|جعفرپیشه‌ فرد، مصطفی]]، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۳، ص ۵۲۷ - ۵۳۵]</ref>.
*واژه [[اطاعت]] و مشتقات آن ۷۸ بار در [[قرآن]] به‌کار رفته و مضمون آن از برخی [[آیات]] نیز که مشتمل بر این واژه و مشتقات آن نیست، استفاده‌ می‌شود<ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/3/57.htm [[مصطفی جعفر‌پیشه‌ فرد|جعفرپیشه‌ فرد، مصطفی]]، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۳، ص ۵۲۷ - ۵۳۵]</ref>.
*[[اطاعت]]: عمل به مقتضای [[حکم]] با رغبت و [[خضوع]]<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۷، ص۱۳۷.</ref> در مقابل "[[کراهت]]"<ref>ابن‌منظور، لسان العرب، ج‌۸، ص۲۴۱.</ref>؛ امرپذیری<ref>حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۵۲۹.</ref>، اطاعت‌ کردن<ref>بهاءالدین خرمشاهی، قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژه‌نامه، ص۷۱۰.</ref>، تن دردادن و گردن‌ نهادن. اصل آن "طوع" به معنای [[همراهی]] و [[تسلیم]]<ref>ابن‌فارس، معجم مقاییس اللغة، ج۳، ص۴۳۱.</ref>.   
* [[اطاعت]]: عمل به مقتضای [[حکم]] با رغبت و [[خضوع]]<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۷، ص۱۳۷.</ref> در مقابل "[[کراهت]]"<ref>ابن‌منظور، لسان العرب، ج‌۸، ص۲۴۱.</ref>؛ [[امرپذیری]]<ref>حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۵۲۹.</ref>، [[اطاعت‌ کردن]]<ref>بهاءالدین خرمشاهی، قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژه‌نامه، ص۷۱۰.</ref>، [[تن دردادن]] و [[گردن‌ نهادن]]. اصل آن "طوع" به معنای [[همراهی]] و [[تسلیم]]<ref>ابن‌فارس، معجم مقاییس اللغة، ج۳، ص۴۳۱.</ref>.   
*[[اطاعت|اِطاعت]] از ریشه "طوع" به معنی [[انقیاد]] و [[فرمانبرداری]]، [[سرسپردگی]] و [[تسلیم]] [[فرمان]] بودن است و ضد آن "کَرْه" به معنی ناخوش داشتن است. مشتقات این واژه در [[قرآن]] به صورت‌های:
*اِطاعت از ریشه "طوع" به معنی [[انقیاد]] و [[فرمانبرداری]]، [[سرسپردگی]] و [[تسلیم]] [[فرمان]] بودن است و ضد آن "کَرْه" به معنی ناخوش داشتن است. مشتقات این واژه در [[قرآن]] به صورت‌های:
#طاعه (مصدر)،
#طاعه (مصدر)،
#اَطاعَ، اَطاعُوا، اَطَعْنَ، اَطَعْتُم، اَطَعْتُمُوهُمْ، اَطَعْنا (ماضی)؛
#اَطاعَ، اَطاعُوا، اَطَعْنَ، اَطَعْتُم، اَطَعْتُمُوهُمْ، اَطَعْنا (ماضی)؛
خط ۱۱: خط ۱۱:
#یُطاعُ (مضارع مجهول)
#یُطاعُ (مضارع مجهول)
#مُطاع (اسم مفعول) آمده است.
#مُطاع (اسم مفعول) آمده است.
*"طَوْع" به لحاظ معنی، مانند [[طاعت]] است با این تفاوت که [[طاعت]]، بیشتر به عنوان [[امتثال امر]] و [[اطاعت]] از [[فرمان]] کسی به کار می‌رود در حالی که "طَوْع" به معنای با رغبت و میل خود و به صورت داوطلبانه کاری را انجام دادن است. به همین جهت {{متن قرآن|تَطَوَّعَ}} به معنای تبرّع و انجام امور غیر [[واجب]] به کار رفته است، مانند: {{متن قرآن|فَمَنْ تَطَوَّعَ خَيْرًا فَهُوَ خَيْرٌ لَهُ}}<ref>«و هر که خود خواسته، خیری (بیش) دهد، برای او بهتر است» سوره بقره، آیه ۱۸۴.</ref>. {{متن قرآن|تَطَوَّعَ}} از مصدر "تطویع" به معنای "ترغیب و تسهیل و تزیین" نیز به کار رفته است مانند: {{متن قرآن|فَطَوَّعَتْ لَهُ نَفْسُهُ قَتْلَ أَخِيهِ فَقَتَلَهُ}}<ref>«نفس (امّاره) او کشتن برادرش را بر وی آسان گردانید پس او را کشت» سوره مائده، آیه ۳۰.</ref>.<ref>[[محمد علی کوشا|کوشا، محمد علی]]، [[اطاعت - کوشا (مقاله)|مقاله «اطاعت»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]].</ref>
*"طَوْع" به لحاظ معنی، مانند [[طاعت]] است با این تفاوت که [[طاعت]]، بیشتر به عنوان [[امتثال امر]] و [[اطاعت]] از [[فرمان]] کسی به کار می‌رود در حالی که "طَوْع" به معنای با رغبت و میل خود و به صورت داوطلبانه کاری را انجام دادن است. به همین جهت {{متن قرآن|تَطَوَّعَ}} به معنای تبرّع و انجام امور غیر [[واجب]] به کار رفته است، مانند: {{متن قرآن|فَمَنْ تَطَوَّعَ خَيْرًا فَهُوَ خَيْرٌ لَهُ}}<ref>«و هر که خود خواسته، خیری (بیش) دهد، برای او بهتر است» سوره بقره، آیه ۱۸۴.</ref>. {{متن قرآن|تَطَوَّعَ}} از مصدر "تطویع" به معنای "[[ترغیب]] و تسهیل و تزیین" نیز به کار رفته است مانند: {{متن قرآن|فَطَوَّعَتْ لَهُ نَفْسُهُ قَتْلَ أَخِيهِ فَقَتَلَهُ}}<ref>«نفس (امّاره) او کشتن برادرش را بر وی آسان گردانید پس او را کشت» سوره مائده، آیه ۳۰.</ref>.<ref>[[محمد علی کوشا|کوشا، محمد علی]]، [[اطاعت - کوشا (مقاله)|مقاله «اطاعت»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]].</ref>

نسخهٔ ‏۱۵ اوت ۲۰۲۰، ساعت ۰۹:۲۵

مقدمه

  1. طاعه (مصدر)،
  2. اَطاعَ، اَطاعُوا، اَطَعْنَ، اَطَعْتُم، اَطَعْتُمُوهُمْ، اَطَعْنا (ماضی)؛
  3. یُطیعُ، یُطِعُ، یُطیعُونَ، تُطِعْ، تُطیعوُا، نُطیعُ (مضارع)؛
  4. اَطیعُوا، اَطِعْنَ (امر)؛
  5. یُطاعُ (مضارع مجهول)
  6. مُطاع (اسم مفعول) آمده است.
  • "طَوْع" به لحاظ معنی، مانند طاعت است با این تفاوت که طاعت، بیشتر به عنوان امتثال امر و اطاعت از فرمان کسی به کار می‌رود در حالی که "طَوْع" به معنای با رغبت و میل خود و به صورت داوطلبانه کاری را انجام دادن است. به همین جهت ﴿تَطَوَّعَ به معنای تبرّع و انجام امور غیر واجب به کار رفته است، مانند: ﴿فَمَنْ تَطَوَّعَ خَيْرًا فَهُوَ خَيْرٌ لَهُ[۱۰]. ﴿تَطَوَّعَ از مصدر "تطویع" به معنای "ترغیب و تسهیل و تزیین" نیز به کار رفته است مانند: ﴿فَطَوَّعَتْ لَهُ نَفْسُهُ قَتْلَ أَخِيهِ فَقَتَلَهُ[۱۱].[۱۲]
  1. مقاییس‌اللغه، ج۳، ص۴۳۱؛ المصباح، ج۲، ص۳۸۰، «طوع».
  2. مفردات، ص‌۵۲۹؛ التحقیق، ج‌۷، ص‌۱۳۸، «طوع».
  3. التحقیق، ج‌۱، ص‌۳۷۷، «تبع».
  4. جعفرپیشه‌ فرد، مصطفی، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۳، ص ۵۲۷ - ۵۳۵
  5. حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۷، ص۱۳۷.
  6. ابن‌منظور، لسان العرب، ج‌۸، ص۲۴۱.
  7. حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۵۲۹.
  8. بهاءالدین خرمشاهی، قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژه‌نامه، ص۷۱۰.
  9. ابن‌فارس، معجم مقاییس اللغة، ج۳، ص۴۳۱.
  10. «و هر که خود خواسته، خیری (بیش) دهد، برای او بهتر است» سوره بقره، آیه ۱۸۴.
  11. «نفس (امّاره) او کشتن برادرش را بر وی آسان گردانید پس او را کشت» سوره مائده، آیه ۳۰.
  12. کوشا، محمد علی، مقاله «اطاعت»، دانشنامه معاصر قرآن کریم.