جز
جایگزینی متن - 'وسیله' به 'وسیله'
جز (جایگزینی متن - 'وسیله' به 'وسیله') |
|||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
*برای [[قرب]] تقسیماتی ذکر شده است که مهمترین آنها تقسیم به [[قرب]] [[فرایض]] و [[نوافل]] است. [[عارفان]] با اقتباس از [[حدیث]] مشهور [[نبوی]]<ref>الکافی، ج ۲، ص ۳۵۲؛ کنزالعمال، ج ۷، ص ۷۷۰.</ref> این تقسیم را ارائه کرده و در توضیح آن گفتهاند: [[قرب]] [[فرایض]] هنگام فنای ذات [[بنده]] در [[ذات خداوند]] حاصل میشود و نتیجه آن این است که [[بنده]]، گوش و چشم و [[دست خدا]] میگردد و [[قرب]] [[نوافل]]، هنگام فنای صفات وی در [[صفات الهی]] حاصل میشود و نتیجه آن این است که [[خدا]]، گوش و چشم [[بنده]] میگردد، بنابراین رتبه [[قرب]] [[فرایض]] از [[قرب]] [[نوافل]] [[برتر]] است<ref>شرح فصوص الحکم، ص ۳۵۰ - ۳۵۱؛ کشاف اصطلاحات الفنون، ج ۲، ص ۱۳۱۳؛ فرهنگ نوربخش، ج ۶، ص ۲۴۲ - ۲۴۳.</ref>؛ ولی برخی مرتبه [[قرب]] [[نوافل]] را [[برتر]] دانستهاند<ref>شرح توحید صدوق، ج ۱، ص ۲۹؛ کشاف اصطلاحات الفنون، ج ۲، ص ۱۳۱۳.</ref>. | *برای [[قرب]] تقسیماتی ذکر شده است که مهمترین آنها تقسیم به [[قرب]] [[فرایض]] و [[نوافل]] است. [[عارفان]] با اقتباس از [[حدیث]] مشهور [[نبوی]]<ref>الکافی، ج ۲، ص ۳۵۲؛ کنزالعمال، ج ۷، ص ۷۷۰.</ref> این تقسیم را ارائه کرده و در توضیح آن گفتهاند: [[قرب]] [[فرایض]] هنگام فنای ذات [[بنده]] در [[ذات خداوند]] حاصل میشود و نتیجه آن این است که [[بنده]]، گوش و چشم و [[دست خدا]] میگردد و [[قرب]] [[نوافل]]، هنگام فنای صفات وی در [[صفات الهی]] حاصل میشود و نتیجه آن این است که [[خدا]]، گوش و چشم [[بنده]] میگردد، بنابراین رتبه [[قرب]] [[فرایض]] از [[قرب]] [[نوافل]] [[برتر]] است<ref>شرح فصوص الحکم، ص ۳۵۰ - ۳۵۱؛ کشاف اصطلاحات الفنون، ج ۲، ص ۱۳۱۳؛ فرهنگ نوربخش، ج ۶، ص ۲۴۲ - ۲۴۳.</ref>؛ ولی برخی مرتبه [[قرب]] [[نوافل]] را [[برتر]] دانستهاند<ref>شرح توحید صدوق، ج ۱، ص ۲۹؛ کشاف اصطلاحات الفنون، ج ۲، ص ۱۳۱۳.</ref>. | ||
*برپایه تقسیم دیگری، [[قرب]] یا با [[علم]] نظری به دست میآید یا با [[علم]] کشفی یا با عمل و قسم سوم، خود یا با ادای [[واجبات]] حاصل میشود یا با انجام دادن [[مستحبات]] و [[برترین]] [[قرب]]، [[علم]] کشفی [[توحید]] است<ref>رسالههای شاه نعمت الله ولی، ج ۲، ص ۱۷۹.</ref>. | *برپایه تقسیم دیگری، [[قرب]] یا با [[علم]] نظری به دست میآید یا با [[علم]] کشفی یا با عمل و قسم سوم، خود یا با ادای [[واجبات]] حاصل میشود یا با انجام دادن [[مستحبات]] و [[برترین]] [[قرب]]، [[علم]] کشفی [[توحید]] است<ref>رسالههای شاه نعمت الله ولی، ج ۲، ص ۱۷۹.</ref>. | ||
*والاترین [[هدف خلقت]]، [[الهی]] شدن [[انسان]] و [[قرب به خداوند]] است. منظور، نزدیک شدن مکانی نیست، که [[خدا]] مکان ندارد، بلکه یافتن [[صفات الهی]] و فاصله گرفتن از [[رذایل]] است. و مقصود، نزدیک شدن [[خدا]] به ما نیست، چراکه [[خداوند]]، به ما نزدیک است. این [[نصّ]] [[قرآن کریم]] است که: {{متن قرآن|وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ}}<ref>«ما از رگ گردن به او نزدیکتریم» سوره ق، آیه ۱۶.</ref>. بلکه [[هدف]]، نزدیک شدن ما به [[خداوند]] است از طریق کسب [[فضائل]] و از راه آراسته شدن به [[مکارم اخلاق]] و [[تخلّق]] به [[اخلاق]] [[الله]]، به | *والاترین [[هدف خلقت]]، [[الهی]] شدن [[انسان]] و [[قرب به خداوند]] است. منظور، نزدیک شدن مکانی نیست، که [[خدا]] مکان ندارد، بلکه یافتن [[صفات الهی]] و فاصله گرفتن از [[رذایل]] است. و مقصود، نزدیک شدن [[خدا]] به ما نیست، چراکه [[خداوند]]، به ما نزدیک است. این [[نصّ]] [[قرآن کریم]] است که: {{متن قرآن|وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ}}<ref>«ما از رگ گردن به او نزدیکتریم» سوره ق، آیه ۱۶.</ref>. بلکه [[هدف]]، نزدیک شدن ما به [[خداوند]] است از طریق کسب [[فضائل]] و از راه آراسته شدن به [[مکارم اخلاق]] و [[تخلّق]] به [[اخلاق]] [[الله]]، به وسیله [[بندگی]] و [[طاعت]] و [[اخلاص]] و [[تقوا]]، با [[الگو]] قرار دادن [[پیشگامان]] و ره یافتگان به محضر [[ربوبی]] و واصلان و مقرّبان<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص۵۵-۵۷.</ref>. | ||
* [[زیارت]]، چون پیوند و [[تجدید عهد]] با [[بندگان]] [[خالص]] [[خداوند]] است، زمینه کسب [[صفات]] [[شایسته]] و عامل [[رشد معنوی]]، و در نتیجه [[تقرب به خدا]] میگردد. وقتی در [[زیارت]]، [[انسان]] ناقص، در برابر [[انسان کامل]] قرار میگیرد و به آن مدل و [[الگو]] توجه میکند، [[انگیزه]] کمالیابی، او را به [[قرب]] [[معنوی]] به [[خدا]] میکشد و [[زیارت]]، مایه [[تقرب]] میگردد. [[تقرب]] به [[اولیای خدا]]، راهی است برای تقرب به خداوند، چراکه اینان، | * [[زیارت]]، چون پیوند و [[تجدید عهد]] با [[بندگان]] [[خالص]] [[خداوند]] است، زمینه کسب [[صفات]] [[شایسته]] و عامل [[رشد معنوی]]، و در نتیجه [[تقرب به خدا]] میگردد. وقتی در [[زیارت]]، [[انسان]] ناقص، در برابر [[انسان کامل]] قرار میگیرد و به آن مدل و [[الگو]] توجه میکند، [[انگیزه]] کمالیابی، او را به [[قرب]] [[معنوی]] به [[خدا]] میکشد و [[زیارت]]، مایه [[تقرب]] میگردد. [[تقرب]] به [[اولیای خدا]]، راهی است برای تقرب به خداوند، چراکه اینان، وسیله و [[صراط]] و [[راهنما]] و مشعل هدایتاند. آشنایی و [[انس]] با اینان، [[زائر]] را با [[خداوند]] هم مأنوس و آشنا میسازد. در مسیر [[کمالجویی]]، طلب و [[اراده]]، نقش مؤثری دارد. باید خواست تا رسید، به شرط آنکه موانعی در کار نباشد. تا [[انسان]] نخواهد که [[تقرّب]] بجوید، نزدیک هم نمیشود. باید "[[تقرّب]]" جست، تا به "[[قرب]]" رسید. به همین جهت، تعبیرِ {{عربی|اتَقرّب}} در [[زیارتنامهها]] زیاد است و [[دیدار]] [[مرقد]] [[ولیّ خدا]]، سبب نزدیک شدن به [[خدا]] به حساب آمده است. از موارد فراوان، به چند نمونه اشاره میشود: در [[زیارت]] [[امام علی|علی]]{{ع}} میگوییم: خدایا! [[بنده]] و [[زائر]] تو، با [[زیارت]] [[قبر]] [[برادر]] پیامبرت، به تو [[تقرّب]] میجوید {{متن حدیث|اَللَّهُمَّ عَبْدُكَ وَ زَائِرُكَ مُتَقَرِّبٌ إِلَيْكَ بِزِيَارَةِ قَبْرِ أَخِي رَسُولِكَ}}<ref>محجه البیضا، ج۴، ص۷۸.</ref>. و در [[زیارت]] [[امام کاظم|موسیبن جعفر]]{{ع}} میخوانیم: {{متن حدیث|مُتَقَرِّباً بِزِيَارَتِكَ إِلَى اَللَّهِ تَعَالَى }}<ref>مفاتیح الجنان، زیارت موسیبن جعفر.</ref>. و در [[زیارت]] [[ائمه]] [[معصومین]]{{عم}}، خطاب به آنان میگوییم: {{متن حدیث|مُتَقَرِّبٌ بِكُمْ إِلَيْهِ }}<ref>مفاتیح الجنان، زیارت جامعه کبیره.</ref>. [[زیارت]] [[امام]]، وسیله نزدیک شدن به [[خداوند]] است و آراسته شدن به اوصاف و [[اخلاقیات]] [[معصومین]]{{عم}}، [[آراستگی]] به [[اوصاف الهی]] است و در همین [[قرب به خدا]]، [[کمال وجودی]] [[انسان]] نهفته است<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص۵۵-۵۷.</ref>. | ||
*[[ابوسعید ابوالخیر]]، از شیخ الرئیس [[بوعلی سینا]]، نابغه دوران، درباره [[تشرف]] به [[زیارت]]، پرسشی میکند. ایشان در پاسخ میگویند: "در این هنگام (هنگام [[تشرف]] به [[زیارت]]) اذهان، صفای زیادتری پیدا کرده، خاطرهها با تمرکز شدیدتری جلوه نموده و باعث [[نزدیکی به خداوند]] میگردد"<ref>اولین دانشگاه و آخرین پیامبر، شهید پاکنژاد، ج۲، ص۳۷.</ref>. [[زائر]]، حتی این [[قرب]] را "[[احساس]]" هم میکند و درخواست دارد که استمرار یابد و [[قطع]] نشود. جلوهای از فیضها را در خویش مییابد و [[احساس]] "تصعید وجودی" میکند، خود را به [[خدا]] نزدیکتر مییابد، دلش شکستهتر میشود، با فطرتِ خداآشنای خود، صمیمیتر و درگوشیتر به [[نجوا]] میپردازد، و [[تصمیم]] بر توبهها و انابهها، از رهگذر همین توجهها و تقربها پدید میآید<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص۵۵-۵۷.</ref>. | *[[ابوسعید ابوالخیر]]، از شیخ الرئیس [[بوعلی سینا]]، نابغه دوران، درباره [[تشرف]] به [[زیارت]]، پرسشی میکند. ایشان در پاسخ میگویند: "در این هنگام (هنگام [[تشرف]] به [[زیارت]]) اذهان، صفای زیادتری پیدا کرده، خاطرهها با تمرکز شدیدتری جلوه نموده و باعث [[نزدیکی به خداوند]] میگردد"<ref>اولین دانشگاه و آخرین پیامبر، شهید پاکنژاد، ج۲، ص۳۷.</ref>. [[زائر]]، حتی این [[قرب]] را "[[احساس]]" هم میکند و درخواست دارد که استمرار یابد و [[قطع]] نشود. جلوهای از فیضها را در خویش مییابد و [[احساس]] "تصعید وجودی" میکند، خود را به [[خدا]] نزدیکتر مییابد، دلش شکستهتر میشود، با فطرتِ خداآشنای خود، صمیمیتر و درگوشیتر به [[نجوا]] میپردازد، و [[تصمیم]] بر توبهها و انابهها، از رهگذر همین توجهها و تقربها پدید میآید<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص۵۵-۵۷.</ref>. | ||