ویژگی پیامبر: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۱: خط ۱۱:
'''[[ویژگی پیامبر]]''' به معنای صفاتی است که [[پیامبر الهی]] بدان متصف می‌‌شود.  
'''[[ویژگی پیامبر]]''' به معنای صفاتی است که [[پیامبر الهی]] بدان متصف می‌‌شود.  


برخی از این ویژگی‌ها [[شرط نبوت]] یا [[شرط رسالت|رسالت]] [[پیامبر|پیامبرند]] و برخی دیگر قابل تقسیم به اقسام زیرند:
*برخی از این ویژگی‌ها [[شرط نبوت]] یا [[شرط رسالت|رسالت]] [[پیامبر|پیامبرند]] و برخی دیگر قابل تقسیم به اقسام زیرند:
{{ستون-شروع|3}}   
{{ستون-شروع|3}}   
* صفات در حوزه [[مقامات]]؛
* صفات در حوزه [[مقامات]]؛
خط ۳۶: خط ۳۶:
{{پایان}}
{{پایان}}


برای رسیدن به محتوای این مدخل، به مصداق‌های ذیل مراجعه شود:
*برای رسیدن به محتوای این مدخل، به مصداق‌های ذیل مراجعه شود:


==مقدمه==
==مقدمه==
خط ۴۳: خط ۴۳:
==[[وحی به پیامبر]]==
==[[وحی به پیامبر]]==
{{اصلی|وحی به پیامبر}}
{{اصلی|وحی به پیامبر}}
==[[عصمت پیامبر]]==
==[[عصمت پیامبر]]==
{{اصلی|عصمت پیامبر}}
{{اصلی|عصمت پیامبر}}
==[[بشر بودن پیامبر]]==
==[[بشر بودن پیامبر]]==
{{اصلی|مرد بودن  پیامبر}}
{{اصلی|مرد بودن  پیامبر}}
==[[مرد بودن پیامبر]]==
==[[مرد بودن پیامبر]]==
{{اصلی|بشر بودن  پیامبر}}
{{اصلی|بشر بودن  پیامبر}}
==[[علم پیامبر]]==
==[[علم پیامبر]]==
{{اصلی|علم پیامبر}}
{{اصلی|علم پیامبر}}
خط ۸۰: خط ۸۴:
*پس [[پیامبران الهی]] زیر نظر [[خداوند سبحان]] به خوبی [[تربیت]] شده و به کمال رسیده و آن گاه به [[مقام]] [[نبوت]] نایل شده‌اند.  
*پس [[پیامبران الهی]] زیر نظر [[خداوند سبحان]] به خوبی [[تربیت]] شده و به کمال رسیده و آن گاه به [[مقام]] [[نبوت]] نایل شده‌اند.  
*به طور کلی هیچ [[پیامبری]] را نمی‌توان یافت که [[عزّت]] نفس و [[کرامت انسانی]] را مخدوش کرده باشد. همه [[پیامبران]] با [[زهد]] و [[پاکدامنی]] در میان [[انسان‌ها]] زیسته‌اند. وهیچ گاه با وجود [[علم]] و [[دانش]] سرشاری که داشته‌اند؛ [[کبر]] و [[غرور]] به آنان راه نیافته و همواره با طوایف مختلف با [[گشاده رویی]] و [[مهربانی]] برخورد نموده‌اند. [[امیر مؤمنان]]{{ع}} [[خضوع]] و [[فروتنی]] آنان را اینگونه می‌ستاید که: "[[پیامبران]] از روی [[فروتنی]] گونه‌های خود را بر [[زمین]] می‌نهادند و چهره‌های خویش را به [[خاک]] می‌مالیدند و در برابر [[مؤمنان]] از خود [[فروتنی]] نشان می‌دادند"<ref>{{عربی|" فَأَلْصَقُوا بِالْأَرْضِ‏ خُدُودَهُمْ‏ وَ عَفَّرُوا فِي‏ التُّرَابِ‏ وُجُوهَهُمْ‏ وَ خَفَضُوا أَجْنِحَتَهُمْ‏ لِلْمُؤْمِنِين‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ نهج البلاغه، خطبه:۱۹۲معروف به خطبۀ قاصعه.</ref><ref>[[محمد بیابانی اسکوئی]]، [[نبوت (کتاب)|نبوت]]، ص۱۵۳ - ۱۵۵.</ref>.
*به طور کلی هیچ [[پیامبری]] را نمی‌توان یافت که [[عزّت]] نفس و [[کرامت انسانی]] را مخدوش کرده باشد. همه [[پیامبران]] با [[زهد]] و [[پاکدامنی]] در میان [[انسان‌ها]] زیسته‌اند. وهیچ گاه با وجود [[علم]] و [[دانش]] سرشاری که داشته‌اند؛ [[کبر]] و [[غرور]] به آنان راه نیافته و همواره با طوایف مختلف با [[گشاده رویی]] و [[مهربانی]] برخورد نموده‌اند. [[امیر مؤمنان]]{{ع}} [[خضوع]] و [[فروتنی]] آنان را اینگونه می‌ستاید که: "[[پیامبران]] از روی [[فروتنی]] گونه‌های خود را بر [[زمین]] می‌نهادند و چهره‌های خویش را به [[خاک]] می‌مالیدند و در برابر [[مؤمنان]] از خود [[فروتنی]] نشان می‌دادند"<ref>{{عربی|" فَأَلْصَقُوا بِالْأَرْضِ‏ خُدُودَهُمْ‏ وَ عَفَّرُوا فِي‏ التُّرَابِ‏ وُجُوهَهُمْ‏ وَ خَفَضُوا أَجْنِحَتَهُمْ‏ لِلْمُؤْمِنِين‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ نهج البلاغه، خطبه:۱۹۲معروف به خطبۀ قاصعه.</ref><ref>[[محمد بیابانی اسکوئی]]، [[نبوت (کتاب)|نبوت]]، ص۱۵۳ - ۱۵۵.</ref>.
==تکلم به زبان [[قوم]] خود==
==تکلم به زبان [[قوم]] خود==
*از دیگر اوصاف عمومی‌ [[پیامبران]] در [[قرآن]] این است، هر [[پیامبری]] به زبان [[امت]] خویش سخن می‌گفته است. حتی پیامبرانی که دارای [[رسالت]] عمومی‌ و جهانی‌اند به زبان آن قومی‌ که از میان آنان برخاسته و در بین آنان می‌زیسته‌اند تکلم می‌کرده‌اند<ref>دخان:۵۸؛ شعرا:۱۹۵و ابراهیم:۴.</ref> [[دلیل]] این مطلب طبق [[آیه]] چهارم [[سوره ابراهیم]] آن است که [[هدف]] از ارسال [[پیامبر]] [[تبیین]] [[اهداف الهی]] [[رسالت]] به واسطه اوست اگر زبان [[پیامبر]] که اصیل‌ترین ابزار مفاهمه اوست با زبان قومش تفاوت داشته باشد در [[تبیین]] کامل [[رسالت]] و تحقق بخشیدن [[اهداف بعثت]] خویش کامیاب نخواهد بود<ref>المیزان، ج۱۲، ص ۱۵و تفسیر مراغی، ج۱۳، ص ۱۲۶.</ref> این نکته در [[روایات]] مختلف مورد تأکید قرار گرفته است<ref>اصول کافی، ج۸، ص ۲۶۸و کنزالعمال، ص ۳۲۲۸.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/23021/1/86، [[محمد جواد اصغری|اصغری، محمد جواد]]، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص۸۶.]</ref>.
*از دیگر اوصاف عمومی‌ [[پیامبران]] در [[قرآن]] این است، هر [[پیامبری]] به زبان [[امت]] خویش سخن می‌گفته است. حتی پیامبرانی که دارای [[رسالت]] عمومی‌ و جهانی‌اند به زبان آن قومی‌ که از میان آنان برخاسته و در بین آنان می‌زیسته‌اند تکلم می‌کرده‌اند<ref>دخان:۵۸؛ شعرا:۱۹۵و ابراهیم:۴.</ref> [[دلیل]] این مطلب طبق [[آیه]] چهارم [[سوره ابراهیم]] آن است که [[هدف]] از ارسال [[پیامبر]] [[تبیین]] [[اهداف الهی]] [[رسالت]] به واسطه اوست اگر زبان [[پیامبر]] که اصیل‌ترین ابزار مفاهمه اوست با زبان قومش تفاوت داشته باشد در [[تبیین]] کامل [[رسالت]] و تحقق بخشیدن [[اهداف بعثت]] خویش کامیاب نخواهد بود<ref>المیزان، ج۱۲، ص ۱۵و تفسیر مراغی، ج۱۳، ص ۱۲۶.</ref> این نکته در [[روایات]] مختلف مورد تأکید قرار گرفته است<ref>اصول کافی، ج۸، ص ۲۶۸و کنزالعمال، ص ۳۲۲۸.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/23021/1/86، [[محمد جواد اصغری|اصغری، محمد جواد]]، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص۸۶.]</ref>.
==زیرشاخه ها==
==زیرشاخه ها==
{{ستون-شروع|3}}  
{{ستون-شروع|3}}  
۱۱۵٬۲۱۳

ویرایش