←منابع
(←منابع) |
(←منابع) |
||
خط ۱۰۹: | خط ۱۰۹: | ||
*[[شجاعت]] از دیگر [[فضیلتهای اخلاقی]] است که [[هشام بن حکم]] آن این را از [[شرایط امام]] دانسته، بلکه [[معتقد]] است [[امام]] باید [[شجاعترین]] افراد باشد. او بر این مدعا چنین [[استدلال]] کرده است: [[امام]] [[قیّم]] [[مسلمانان]] است که آنان در [[جنگ]] به وی متوسّل میشوند. پس اگر فرار کند، به [[غضب الهی]] گرفتار میشود و ممکن نیست [[حجت خداوند]] بر خلقش به [[غضب]] او گرفتار آید. [[شاهد]] این مطلب که فرار کننده به [[غضب الهی]] گرفتار میآید، [[کلام خداوند]] است که میفرماید: {{متن قرآن|وَمَنْ يُوَلِّهِمْ يَوْمَئِذٍ دُبُرَهُ إِلَّا مُتَحَرِّفًا لِقِتَالٍ أَوْ مُتَحَيِّزًا إِلَى فِئَةٍ فَقَدْ بَاءَ بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ وَمَأْوَاهُ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ}}<ref>«و هر کس در آن روز از آنان واپس گریزد - مگر آنکه برای کارزاری (بهتر) کناره جوید یا جوینده جایی (بهتر) نزد گروهی (خودی) باشد- خشم خداوند را به گردن گرفته و جایگاه (نهایی) او دوزخ است و (این) پایانه، بد است» سوره انفال، آیه ۱۶.</ref><ref>شیخ صدوق، عللالشرایع، ص۲۰۴؛ شیخ صدوق، کمالالدین و تمامالنعمه، ج۲، ص۳۶۷؛ بحارالانوار، ج۲۵، ص۱۴۴ (با اندکی تفاوت در نقل).</ref>. | *[[شجاعت]] از دیگر [[فضیلتهای اخلاقی]] است که [[هشام بن حکم]] آن این را از [[شرایط امام]] دانسته، بلکه [[معتقد]] است [[امام]] باید [[شجاعترین]] افراد باشد. او بر این مدعا چنین [[استدلال]] کرده است: [[امام]] [[قیّم]] [[مسلمانان]] است که آنان در [[جنگ]] به وی متوسّل میشوند. پس اگر فرار کند، به [[غضب الهی]] گرفتار میشود و ممکن نیست [[حجت خداوند]] بر خلقش به [[غضب]] او گرفتار آید. [[شاهد]] این مطلب که فرار کننده به [[غضب الهی]] گرفتار میآید، [[کلام خداوند]] است که میفرماید: {{متن قرآن|وَمَنْ يُوَلِّهِمْ يَوْمَئِذٍ دُبُرَهُ إِلَّا مُتَحَرِّفًا لِقِتَالٍ أَوْ مُتَحَيِّزًا إِلَى فِئَةٍ فَقَدْ بَاءَ بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ وَمَأْوَاهُ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ}}<ref>«و هر کس در آن روز از آنان واپس گریزد - مگر آنکه برای کارزاری (بهتر) کناره جوید یا جوینده جایی (بهتر) نزد گروهی (خودی) باشد- خشم خداوند را به گردن گرفته و جایگاه (نهایی) او دوزخ است و (این) پایانه، بد است» سوره انفال، آیه ۱۶.</ref><ref>شیخ صدوق، عللالشرایع، ص۲۰۴؛ شیخ صدوق، کمالالدین و تمامالنعمه، ج۲، ص۳۶۷؛ بحارالانوار، ج۲۵، ص۱۴۴ (با اندکی تفاوت در نقل).</ref>. | ||
*از این چهار ویژگی، شاید بتوان [[عصمت]] را که [[هشام بن حکم]] به عنوان نخستین شرط مطرح کرده است، اصلیترین شرط دانست و بنای [[هشام بن حکم]] در [[اثبات]] دیگر شرایط، [[حفظ]] [[شئون امامت]] و [[عصمت]] بوده است و این مسئله از استدلالهای او استفاده میشود. حتی در اشتراط [[علم]]، او به ایجاد دگرگونی در [[احکام الهی]] در صورت برخوردار نبودن [[امام]] از [[علوم]] موردنیاز [[مردم]]، [[استشهاد]] کرده است، اما همین ایجاد دگرگونی افزون بر آنکه [[نقض غرض]] [[الهی]] است، [[گناه]] نیز هست<ref>[[علی رضا اسعدی|اسعدی، علی رضا]]، [[هشام بن حکم (کتاب)|هشام بن حکم]]، ص۲۲۶-۲۲۷.</ref>. | *از این چهار ویژگی، شاید بتوان [[عصمت]] را که [[هشام بن حکم]] به عنوان نخستین شرط مطرح کرده است، اصلیترین شرط دانست و بنای [[هشام بن حکم]] در [[اثبات]] دیگر شرایط، [[حفظ]] [[شئون امامت]] و [[عصمت]] بوده است و این مسئله از استدلالهای او استفاده میشود. حتی در اشتراط [[علم]]، او به ایجاد دگرگونی در [[احکام الهی]] در صورت برخوردار نبودن [[امام]] از [[علوم]] موردنیاز [[مردم]]، [[استشهاد]] کرده است، اما همین ایجاد دگرگونی افزون بر آنکه [[نقض غرض]] [[الهی]] است، [[گناه]] نیز هست<ref>[[علی رضا اسعدی|اسعدی، علی رضا]]، [[هشام بن حکم (کتاب)|هشام بن حکم]]، ص۲۲۶-۲۲۷.</ref>. | ||
==دیدگاه [[ابن قبه رازی]] درباره [[ویژگیهای امام]]== | |||
*صفات و [[ویژگیهای امام]] از نظر [[ابن قبه رازی]] در سه قسمت قابل بررسی است [[ویژگیهای امام]] از نظر نسبی نژاد، [[قبیله]] و [[خاندان]]، شخصیتی و [[دینی]] که مطالعه میشود: | |||
===[[خاندان]]=== | |||
*[[ابن قبه رازی]] بر اساس بیانات [[پیامبر]]{{صل}} [[معتقد]] است میان [[عترت]] کسی هست که [[تأویل]] [[کتاب خدا]] را میداند و [[احکام الهی]] را میشناسد<ref>ابن قبه رازی رازی، نقض الاشهاد، ص۱۱۳.</ref>. وی بر اساس [[تعالیم]] [[شیعی]] [[نسل]] [[امامت]] را از [[بنیهاشم]] و از [[امام حسین]]{{عم}} میداند<ref>ابن قبه رازی رازی، نقض الاشهاد، ص۱۱۳.</ref> و میکوشد مدعای [[امامیه]] را با [[ادله عقلی]] و [[نقلی]] به [[اثبات]] برساند. [[ابن قبه رازی]] با توجه به [[حدیث ثقلین]] به [[خاندان]] [[امامت]] اشاره میکند<ref>ابن قبه رازی رازی، نقض الاشهاد، ص۹۶.</ref> و [[معتقد]] است [[گفتار پیامبر]] اکرم{{صل}} [[دلیل]] روشنی بر [[درستی]] قول [[امامیه]] است؛ زیرا [[پیامبر اکرم]]{{صل}} فرموده است من در میان شما چیزی را باقی میگذارم که اگر بدان متمسک شوید، هرگز [[گمراه]] نخواهید شد، یکی [[کتاب خدا]] و دیگری [[عترت]] و اهلبیتم. در واقع این [[حدیث]] بیان میکند در میان [[عترت]] کسانیاند که [[تأویل]] کتاب را میدانند و [[احکام الهی]] را میشناسند<ref>ابن قبه رازی رازی، نقض الاشهاد، ص۱۱۳.</ref>. همچنین بر این مطلب دلالت دارد که [[حجت]] پس از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} از [[عجم]] و سایر [[قبایل عرب]] نیست، بلکه از [[عترت]] اوست که همان [[اهلبیت]] ایشاناند. آنگاه [[پیامبر]] قولش را همراه [[کلامی]] کرده که بر مراد و منظور او دلالت دارد. [[پیامبر]] فرموده است: {{متن حدیث|أَلَا وَ إِنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ}}. [[حضرت]] با این بیان اعلام فرموده است که [[حجت]] از [[عترت]] اوست و از [[کتاب خدا]] جدایی ندارد. حال اگر [[مردم]] به کسی [[تمسک]] جویند که جدایی از [[کتاب خدا]] ندارد، به حتم [[گمراه]] نخواهد شد<ref>ابن قبه رازی رازی، نقض الاشهاد، ص۹۴.</ref>. | |||
*[[ابن قبه رازی]] در پاسخ به این [[پرسش]] که چرا [[امامیه]] برای فلانی [[[عباس]]) و [[خاندان]] او [[حق]] امامتی قائل نیست، میگوید مبنای [[عقیده امامیه]] که [[امامت]] را مخصوص به یک [[عده]] [[[فرزندان امام حسین]]] کرده، به خاطر [[قیاس]] نیست، بلکه آن به [[دلیل]] [[رفتار پیامبر]] با [[امیرالمؤمنین]]، [[امام حسن]] و [[امام حسین]] میباشد. اگر [[رسول خدا]] با عموی خود چنین سلوکی میکرد و اینچنین [[جایگاه]] و شخصیتی برایشان ترسیم مینمود، ما جز شنیدن و [[اطاعت]] راهی دیگر نداشتیم<ref>ابن قبه رازی رازی، نقض الاشهاد، ص۹۷.</ref>. از سوی دیگر [[رسول خدا]]{{صل}} از میان [[عترت]] و [[اهل بیت]] خود [[امیرالمؤمنین]] و [[حسن]] و [[حسین]] را مخصوص گردانیده و به جلالت [[مقام]] و بزرگی [[شأن]] و [[جایگاه]] بلند مرتبهشان نزد [[خداوند متعال]] اشاره فرموده است. [[پیامبر اسلام]]{{صل}} در موارد متعدد و مناسبتهای مختلف از منقبت ایشان[[سخن]] گفته است که بین [[امامیه]] و غیر [[امامیه]] مشهور است<ref>ابن قبه رازی متذکر میشود شهرت این فضائل و اظهارات پیامبر درباره امام علی و امام حسن و امام حسین{{عم}} ما را از ذکر آنها بینیاز میکند؛ از اینرو به آنها اشاره نمیکند (ابن قبه رازی رازی، نقض الاشهاد، ص۹۵).</ref>، همچنین باید گفت [[خداوند تعالی]] در [[آیات]] متعدد به اوصاف [[اهلبیت]] و این سه [[امام]] اشاره کرده است که [[نشانه]] [[جایگاه]] و [[منزلت]] والای اینان نزد اوست. از جمله این [[آیات]] [[آیه تطهیر]]{{متن قرآن|نَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}<ref> «جز این نیست که خداوند میخواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref>، [[سوره]] {{متن قرآن|هَلْ أَتَى}} و [[آیات]] دیگر است<ref>اشاره به آیات هفتم و هشتم سوره انسان دارد که خداوند میفرماید: {{متن قرآن|يُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَيَخَافُونَ يَوْمًا كَانَ شَرُّهُ مُسْتَطِيرًا * وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا}} «به پیمان خود وفا میکنند و از روزی میهراسند که شرّ آن همهگیر است * و خوراک را با دوست داشتنش به بینوا و یتیم و اسیر میدهند» سوره انسان، آیه ۷-۸.</ref>. | |||
*در ضمن باید متوجه بود که [[پیامبر اسلام]] بیجهت و بدون [[دلیل]] به شخصی متمایل نمیشد و به او [[ولایت]] نمیداد و وی را مقدم نمیساخت، مگر اینکه بر [[اساس دین]] و بر پایه [[دیانت]] باشد. حال باید گفت وقتی [[پیامبر]] چنین شخصیتی را برای [[امام علی]]، [[امام حسن]] و [[امام حسین]] رقم میزند و [[کتاب خدا]] و عترتش را [[جانشین]] خود میگرداند، [[عترت پیامبر]] فقط همین افراداند، نه کسانی دیگر. تأکید بر این مسئله به این [[حقیقت]] بر میگردد که اگر [[فرد]] دیگری از [[عترت پیامبر]] چنین مقامی داشت، بدون تردید [[پیامبر]] او را مشخص میگردانید و [[جایگاه]] و [[موقعیت]] رفیع او را اعلام میفرمود؛ از اینرو [[آشکار]] میگردد که [[گرایش]] [[پیامبر]] به [[امیرالمؤمنین]] و دو [[فرزند]] بزرگوارشان بدون [[دلیل]] نبوده است<ref>ابن قبه رازی رازی، نقض الأشهاد، ص۹۵.</ref>. در ضمن [[اخبار]] بسیاری بر [[امامت]] هر یک از [[امامان شیعه]] دلالت دارند که آنان به اندازهای به [[حلال و حرام]] [[احکام]] عالماند که دیگران به [[مقام]] و سطحشان نمیرسند<ref>ابن قبه رازی رازی، نقض الأشهاد، ص۹۹، ۱۰۴، ۱۱۳، ۱۱۶ و ۱۲۲.</ref>.<ref>[[عباس میرزایی|میرزایی، عباس]]، [[ابن قبه رازی (کتاب)| ابن قبه رازی]]، ص۱۴۶-۱۴۸.</ref>. | |||
===[[علم امام]]=== | |||
*[[ابن قبه رازی]] [[علم]] را در کنار [[فهم]] و [[عقل]] از مهمترین [[ویژگیهای امام]] میداند و عالم بودن [[امام]] را اولین [[شرط امامت]] دانسته است<ref>ابن قبه رازی رازی، نقض الأشهاد، ص۱۲۰.</ref>. به [[عقیده]] او [[امام]] باید عالم و [[داناترین]] [[مردم]] باشد<ref>ر.ک: ابن قبه رازی رازی، نقض الأشهاد، ص۱۰۷؛ همو، المسألة المفردة فی الإمامه، ص۶۱؛ همو، الانصاف، ص۷۵.</ref>، کسی که هیچ نقصی در [[علم]] او نباشد<ref>ابن قبه رازی رازی، نقض الاشهاد، ص۹۵.</ref>. او کسی است که باید [[علم]] خود را ظاهر کند<ref>ابن قبه رازی رازی، نقض الاشهاد، ص۱۲۰.</ref> و از [[دانشمندان]] و [[اعلم]] [[اهل]] زمان باشد<ref>ر.ک: ابن قبه رازی رازی، نقض الاشهاد، ص۱۲۰؛ همو، الانصاف، ص۷۵ و ۷۸.</ref>. وی [[علم امام]] را رکن [[امامت]] دانسته<ref>ابن قبه رازی رازی، نقض الاشهاد، ص۹۹.</ref> و [[علم]] و [[فهم]] را ملاک و معیار [[امامیه]] برای [[تعیین امام]] معرفی میکند<ref>ابن قبه رازی رازی، نقض الاشهاد، ص۱۱۶-۱۱۷.</ref>. | |||
*[[ابن قبه رازی]] میگوید پرسشهای [[علمی]] [[صحابه]] از [[ائمه]] راهی برای [[تعیین]] و [[تشخیص امام]] واقعی بوده است<ref>ابن قبه رازی رازی، نقض الاشهاد، ص۱۰۳.</ref>. او نقصان [[علم]] [[مدعیان امامت]] را از نشانههای بیاساس بودن [[امامت]] آنان میداند<ref>ر.ک: ابن قبه رازی رازی، نقض الاشهاد، ص۱۰۷، ۱۱۳ و ۱۲۳.</ref> و میگوید همین بیعالمی برای رد آنان کافی است<ref>ابن قبه رازی رازی، نقض الاشهاد، ص۱۰۳.</ref>. به [[عقیده]] [[ابن قبه رازی]] [[امام]] باید کسی باشد که [[کتاب و سنت]] را بشناسد<ref>ابن قبه رازی رازی، نقض الاشهاد، ص۱۲۵.</ref>، تأویلات کتاب و [[احکام الهی]] را تشخیص دهد<ref>ابن قبه رازی رازی، نقض الاشهاد، ص۱۱۳.</ref> و در یک [[کلام]] [[معرفت به دین]] و [[احکام]] [[رب]] العالمین داشته باشد<ref>ابن قبه رازی رازی، نقض الاشهاد، ص۹۹.</ref>. چنین کسی که عالم [[دین الهی]] باشد، نسبت به کسی که [[علم]] [[دین]] ندارد، [[شایسته]] و سزاوار [[امامت]] است <ref>ابن قبه رازی رازی، نقض الاشهاد، ص۹۹ و ۱۰۳.</ref>؛ از همین روست که [[راویان]] از [[علم ائمه]] به [[حلال و حرام]] [[روایت]] میکردند<ref>ابن قبه رازی رازی، نقض الاشهاد، ص۱۰۳.</ref>. | |||
*[[ابن قبه رازی]] در سخن از منشأ [[علم امام]] بر این نظریه است که [[ائمه]] علمشان را از [[رسول خدا]] دریافت کردهاند<ref>ابن قبه رازی رازی، نقض الاشهاد، ص۱۱۳.</ref>. او [[علم به دین]] را مناط [[احقیت]] در [[امامت]] میداند<ref>ر.ک: ابن قبه رازی رازی، نقض الاشهاد، ص۹۹ و ۱۰۷.</ref> و بازشناسی [[حجت]] از غیر [[حجت]]، [[امام]] از [[مأموم]] و تابع از متبوع را منوط به [[علم]] بیان میکند<ref>ابن قبه رازی رازی، نقض الاشهاد، ص۱۱۵.</ref>.<ref>[[عباس میرزایی|میرزایی، عباس]]، [[ابن قبه رازی (کتاب)| ابن قبه رازی]]، ص۱۴۸-۱۵۰.</ref>. | |||
==منابع== | ==منابع== | ||
#[[پرونده: 1100524.jpg|22px]] [[عباس میرزایی|میرزایی، عباس]]، [[ابن قبه رازی (کتاب)| ابن قبه رازی ''']] | |||
#[[پرونده:1100529.jpg|22px]] [[علی رضا اسعدی|اسعدی، علی رضا]]، [[هشام بن حکم (کتاب)|'''هشام بن حکم''']] | #[[پرونده:1100529.jpg|22px]] [[علی رضا اسعدی|اسعدی، علی رضا]]، [[هشام بن حکم (کتاب)|'''هشام بن حکم''']] | ||
#[[پرونده:1414.jpg|22px]] [[فرهنگ شیعه (کتاب)|'''فرهنگ شیعه''']] | #[[پرونده:1414.jpg|22px]] [[فرهنگ شیعه (کتاب)|'''فرهنگ شیعه''']] |