غدیر خم در سیره و معارف فاطمی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۱: خط ۱۱:
*یکی از مهم‌ترین رخدادهای [[مبارک]] اواخر [[زندگی]] [[فاطمه]]{{س}} [[واقعه غدیر]] بود. [[سال]] آخر [[حیات رسول خدا]]{{صل}} هم کم‌کم از [[راه]] رسید و آن [[حضرت]] در آخرین [[حج]] خود [[مأموریت]] یافت تا [[جانشینی]] و [[امامت]] [[امیرمؤمنان]]{{ع}} را اعلام کند<ref>الامالی، شیخ صدوق، ص۴۳۵.</ref> و از [[مردم]]، بر [[ولایت]] آن [[حضرت]] و نیز دیگر [[امامان معصوم]]، [[پیمان]] بگیرد<ref>روضة الواعظین، فتال نیشابوری، ص۸۹؛ الامالی، شیخ صدوق، ص۴۳۵.</ref>.
*یکی از مهم‌ترین رخدادهای [[مبارک]] اواخر [[زندگی]] [[فاطمه]]{{س}} [[واقعه غدیر]] بود. [[سال]] آخر [[حیات رسول خدا]]{{صل}} هم کم‌کم از [[راه]] رسید و آن [[حضرت]] در آخرین [[حج]] خود [[مأموریت]] یافت تا [[جانشینی]] و [[امامت]] [[امیرمؤمنان]]{{ع}} را اعلام کند<ref>الامالی، شیخ صدوق، ص۴۳۵.</ref> و از [[مردم]]، بر [[ولایت]] آن [[حضرت]] و نیز دیگر [[امامان معصوم]]، [[پیمان]] بگیرد<ref>روضة الواعظین، فتال نیشابوری، ص۸۹؛ الامالی، شیخ صدوق، ص۴۳۵.</ref>.
*پس [[رسول خدا]]{{صل}} در میان [[مردم]] ندا داد که امسال قصد به جا آوردن [[حج]] و [[آموزش]] عملی آن را دارد <ref>روضة الواعظین، فتال نیشابوری، ص۸۹؛ الامالی، شیخ صدوق، ص۴۳۵.</ref>. پس از ورود [[رسول خدا]]{{صل}} به [[مکه]] ایشان به همراه بسیاری از [[مسلمانان]] [[مدینه]] و اطراف آن و بادیه‌نشین‌ها که حدود هفتاد هزار نفر بودند، حجی گزارد که بعدها به [[حجة الوداع]] معروف شد<ref>روضه کافی، کلینی، ج۸، ص۲۷؛ الأمالی، شیخ صدوق، ص۴۳۵.</ref>. [[مردم]] در این [[حج]] به سخنان آن [[حضرت]] گوش سپردند و [[اعمال]] [[حج]] او را می‌دیدند و همانند ایشان [[اعمال]] خود را به جا می‌آورند<ref>روضة الواعظین، فتال نیشابوری، ص۸۹؛ الامالی، شیخ صدوق، ص۴۳۵.</ref>.
*پس [[رسول خدا]]{{صل}} در میان [[مردم]] ندا داد که امسال قصد به جا آوردن [[حج]] و [[آموزش]] عملی آن را دارد <ref>روضة الواعظین، فتال نیشابوری، ص۸۹؛ الامالی، شیخ صدوق، ص۴۳۵.</ref>. پس از ورود [[رسول خدا]]{{صل}} به [[مکه]] ایشان به همراه بسیاری از [[مسلمانان]] [[مدینه]] و اطراف آن و بادیه‌نشین‌ها که حدود هفتاد هزار نفر بودند، حجی گزارد که بعدها به [[حجة الوداع]] معروف شد<ref>روضه کافی، کلینی، ج۸، ص۲۷؛ الأمالی، شیخ صدوق، ص۴۳۵.</ref>. [[مردم]] در این [[حج]] به سخنان آن [[حضرت]] گوش سپردند و [[اعمال]] [[حج]] او را می‌دیدند و همانند ایشان [[اعمال]] خود را به جا می‌آورند<ref>روضة الواعظین، فتال نیشابوری، ص۸۹؛ الامالی، شیخ صدوق، ص۴۳۵.</ref>.
*وقتی [[مناسک]] [[حج]] پایان پذیرفت، [[رسول خدا]]{{صل}} به تک‌ تک مردان اصحابش امر کرد تا با عنوان [[امیرمؤمنان]] به [[علی]]{{ع}} [[سلام]] دهند. سپس به [[بلال]] فرمود: "در میان [[مردم]] ندا بده که فردا کسی جز [[بیماران]]، نماند مگر آنکه به سمت [[غدیر خم]] حرکت کند"<ref>الامالی، شیخ صدوق، ص۳۶-۴۳۵.</ref>. [[حجاج]] به سمت وعده‌گاه [[رسول خدا]] به [[راه]] افتادند تا آنکه در [[هجدهم ذی الحجه]]<ref>الامالی، شیخ صدوق، ص۵۰ و ۴۳۵.</ref>؛ یعنی هفتاد روز قبل از [[رحلت رسول خدا]]{{صل}} به برکه [[خم]] رسیدند. [[رسول خدا]]{{صل}} [[فرمان]] توقف داد و امر کرد تا کسانی که پیشی گرفته‌اند بازگشته و کسانی که عقب مانده‌اند زودتر خود را به آنجا برسانند <ref>خصائص امیرالمؤمنین علی بن أبی‌طالب، نسائی، ج۱، ص۱۱۴؛ الامالی، شیخ صدوق، ص۴۳۵.</ref>.
*وقتی [[مناسک]] [[حج]] پایان پذیرفت، [[رسول خدا]]{{صل}} به تک‌ تک مردان اصحابش امر کرد تا با عنوان [[امیرمؤمنان]] به [[علی]]{{ع}} [[سلام]] دهند. سپس به [[بلال]] فرمود: "در میان [[مردم]] ندا بده که فردا کسی جز [[بیماران]]، نماند مگر آنکه به سمت [[غدیر خم]] حرکت کند"<ref>الامالی، شیخ صدوق، ص۳۶-۴۳۵.</ref>.
*[[حجاج]] به سمت وعده‌گاه [[رسول خدا]] به [[راه]] افتادند تا آنکه در [[هجدهم ذی الحجه]]<ref>الامالی، شیخ صدوق، ص۵۰ و ۴۳۵.</ref>؛ یعنی هفتاد روز قبل از [[رحلت رسول خدا]]{{صل}} به برکه [[خم]] رسیدند. [[رسول خدا]]{{صل}} [[فرمان]] توقف داد و امر کرد تا کسانی که پیشی گرفته‌اند بازگشته و کسانی که عقب مانده‌اند زودتر خود را به آنجا برسانند <ref>خصائص امیرالمؤمنین علی بن أبی‌طالب، نسائی، ج۱، ص۱۱۴؛ الامالی، شیخ صدوق، ص۴۳۵.</ref>.
*سپس [[رسول خدا]]{{صل}} [[دستور]] داد تا چوب‌های درختان [[سلم]]<ref>بر وزن عنب، درختی است که برگ‌هایش، قرظ (بر وزن شجر) نام دارد و با آن، پوست حیوان را دباغی میکنند.</ref> را که در آنجا موجود بود در زیر قرار داده، سنگ‌های موجود را بر روی آن گذارند تا مکان بلندی شبیه [[منبر]] آماده شود و [[رسول خدا]]{{صل}} بر روی آن بایستد<ref>روضة الواعظین، فتال نیشابوری، ص۹۱؛ الاحتجاج، طبرسی، ج۱، ص۷۰؛ الیقین، سید بن طاووس، ص۳۴۶؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۳۷، ص۲۰۳.</ref>.
*سپس [[رسول خدا]]{{صل}} [[دستور]] داد تا چوب‌های درختان [[سلم]]<ref>بر وزن عنب، درختی است که برگ‌هایش، قرظ (بر وزن شجر) نام دارد و با آن، پوست حیوان را دباغی میکنند.</ref> را که در آنجا موجود بود در زیر قرار داده، سنگ‌های موجود را بر روی آن گذارند تا مکان بلندی شبیه [[منبر]] آماده شود و [[رسول خدا]]{{صل}} بر روی آن بایستد<ref>روضة الواعظین، فتال نیشابوری، ص۹۱؛ الاحتجاج، طبرسی، ج۱، ص۷۰؛ الیقین، سید بن طاووس، ص۳۴۶؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۳۷، ص۲۰۳.</ref>.
*وقتی با چوب و سنگ، چیزی شبیه [[منبر]] آماده شد<ref>روضه کافی، کلینی، ج۸، ص۲۷؛ غایة المرام، سید هاشم بحرانی، ج۲، ص۱۱۶.</ref>، [[رسول خدا]]{{صل}} بر روی آن رفت و [[خطبه]] خواند<ref>روضة الواعظین، فتال نیشابوری، ص۹۱. در منابع اهل سنت عموماً با تقطیع خطبه غدیر آن را در حد یک جمله و یا چند جمله نقل و چنین وانمود کرده که خطبه‌ای در کار نبوده است در حالی که در قدیمی‌ترین منابع آن از سخنان رسول خدا{{صل}} در غدیر به خطبه پیامبر{{صل}} تعبیر شده است. (حدیث اسماعیل بن جعفر، اسماعیل بن جعفر، ج۱، ص۴۸۸؛ مسند ابن ابی شیبه، ابی شیبه، ج۱، ص۳۵۲؛ مسند احمد، احمد بن حنبل، ج۴، ص۳۷۲). درباره غدیر در بسیاری منابع اهل سنت مطلب نقل شده است که تنها به ذکر نام برخی از آنها تا قرن چهارم بسنده می‌کنیم. به طور مثال، در یکی از این منابع آمده است: رسول خدا{{صل}} در روز غدیر خم امر فرمود تا مردم سکویی بسازند و بر فراز آن رفت و از مردم پرسید: آیا من مقدم‌تر از خود شما به شما نیستم؟ مردم گفتند: آری. فرمود: هر که من مولای اویم علی مولای اوست. خدایا! هر که او را دوست دارد دوستش بدار و هر که او را دشمن بدارد دشمن دار. (حدیث اسماعیل بن جعفر، اسماعیل بن جعفر، ج۱، ص۴۸۷). برخی دیگر از منابع اهل سنت تا قرن چهارم از این قرار است: المصنف، ابی شیبه کوفی، ج۶، ص۳۷۲؛ فضائل الصحابه، شیبانی، ج۲، ص۵۸۶ و ۵۹۶ و ۵۹۷ و ۶۱۰ و ۶۱۳ و ۶۸۲؛ مسند احمد، احمد بن حنبل، ج۱، ص۱۱۸ و ج۴، ص۲۸۱؛ انساب الاشراف، بلاذری، ج۱، ص۲۸۱؛ البحر الزخار، بزار، ج۲، ص۱۳۳ و ۳۳۵ و ج۳، ص۲۵ و ج۱۰، ص۲۱۲؛ خصائص امیرالمؤمنین علی بن ابی‌طالب، نسائی، ج۱، ص۹۶، ۱۰۲، ۱۴-۱۱۳، ۱۱۷ و ۱۶۷؛ فضائل الصحابه، نسائی، ج۱، ص۱۵؛ السنن الکبری، نسائی، ج۵، ص۴۵، ۱۳۰، ۱۳۲، ۳۶-۱۳۴ و ۱۵۴؛ صحیح ابن حبان، ابن حبان، ج۱۵، ص۳۷۶؛ المعجم الکبیر، طبرانی، ج۲، ص۳۵۷؛ و نیز ر.ک: جلد اول دایرة المعارف صحابه (همین کتاب)، شرح حال امام علی{{ع}}.</ref>. بعد از [[خواندن]] [[خطبه]]، [[عمر بن خطاب]] نزد [[امیرمؤمنان]]{{ع}} آمد و به ایشان چنین تبریک گفت: {{عربی|بَخْ بَخْ يَا ابْنَ أَبِي طَالِبٍ أَصْبَحْتَ مَوْلَايَ وَ مَوْلَى كُلِّ مُسْلِمٍ}}<ref>الامالی، شیخ صدوق، ص۵۰؛ روضة الواعظین، فتال نیشابوری، ص۳۵۰؛ مناقب الامام امیرالمؤمنین{{ع}}، محمد بن سلیمان کوفی، ج۲، ص۴۳۰؛ الهدایة الکبری، خصیبی، ص۱۰۴؛ و نیز ر.ک: سر العالمین، غزالی، ج۱، ص۱۸. او پس از نقل این سخن عمر، مینویسد: {{عربی|فهذا تسليم و رضى و تحكيم ثم بعد هذا غلب الهوى و تحب الرياسة و حمل عمود الخلافة و عقود النبوة و خفقان الهوى في قعقعة الرايات و اشتباك ازدحام الخيول و فتح الأمصار و سقاهم كأس الهوى فعادوا إلى الخلاف الأول، فنبذوه وراء ظهورهم و اشتروا به ثمنا قليلا}}.</ref>. سپس [[رسول خدا]]{{صل}} به [[مردم]] [[دستور]] داد تا در [[بیعت]] با [[امیرمؤمنان]]{{ع}} بر یکدیگر [[سبقت]] بگیرند و با عنوان [[امیرمؤمنان]] به او [[سلام]] دهند که و هر که پیش قدم شود، [[رستگار]] خواهد بود<ref>روضة الواعظین، فتال نیشابوری، ص۹۹.</ref> و همه آنها را به [[بیعت]] با [[امیرمؤمنان]]{{ع}} [[امر]] کرد و کسی نماند مگر آنکه با [[علی]]{{ع}} [[بیعت]] کرد<ref>قرب الاسناد، حمیری قمی، ص۵۷؛ الخصال، شیخ صدوق، ص۳۷۱؛ الاختصاص، شیخ مفید، ص۱۷۰؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۲۸، ص۲۰۶ و ج۳۸، ص۱۷۳.</ref> بدون آنکه کسی چیزی بگوید<ref>قرب الاسناد، حمیری قمی، ص۵۷.</ref>. و به [[پیامبر]]{{صل}} [[دستور]] داد تا [[شاهدان غدیر]] خبر [[انتصاب]] [[امیرمؤمنان]] ما را به غائبان<ref>اصول کافی، کلینی، ج۱، ص۲۸۹؛ دعائم الاسلام، قاضی نعمان مغربی، ج۱، ص۱۵؛ الخصال، شیخ صدوق، ص۳۷۱؛ تحف العقول، ابن شعبه حرانی، ص۳۵؛ الاختصاص، شیخ مفید، ص۱۷۰؛ روضة الواعظین، فتال نیشابوری، ص۹۶؛ الاحتجاج، طبرسی، ج۱، ص۱۰۶.</ref>، و [[پدران]] به پسرانشان تا [[روز قیامت]] برسانند<ref>روضة الواعظین، فتال نیشابوری، ص۹۶؛ الامالی، شیخ صدوق، ص۴۳۵.</ref> و نیز روز [[غدیر خم]] را [[برترین]] [[عید]] [[امت]] خود اعلام فرمود<ref>الامالی، شیخ صدوق، ص۱۸۸؛ روضة الواعظین، فتال نیشابوری، ص۱۰۲. امام صادق{{ع}} نیز از آن به بزرگترین عید خداوند یاد کرده است (تهذیب الاحکام، شیخ طوسی، ج۳، ص۳).</ref>.
*وقتی با چوب و سنگ، چیزی شبیه [[منبر]] آماده شد<ref>روضه کافی، کلینی، ج۸، ص۲۷؛ غایة المرام، سید هاشم بحرانی، ج۲، ص۱۱۶.</ref>، [[رسول خدا]]{{صل}} بر روی آن رفت و [[خطبه]] خواند<ref>روضة الواعظین، فتال نیشابوری، ص۹۱. در منابع اهل سنت عموماً با تقطیع خطبه غدیر آن را در حد یک جمله و یا چند جمله نقل و چنین وانمود کرده که خطبه‌ای در کار نبوده است در حالی که در قدیمی‌ترین منابع آن از سخنان رسول خدا{{صل}} در غدیر به خطبه پیامبر{{صل}} تعبیر شده است. (حدیث اسماعیل بن جعفر، اسماعیل بن جعفر، ج۱، ص۴۸۸؛ مسند ابن ابی شیبه، ابی شیبه، ج۱، ص۳۵۲؛ مسند احمد، احمد بن حنبل، ج۴، ص۳۷۲). درباره غدیر در بسیاری منابع اهل سنت مطلب نقل شده است که تنها به ذکر نام برخی از آنها تا قرن چهارم بسنده می‌کنیم. به طور مثال، در یکی از این منابع آمده است: رسول خدا{{صل}} در روز غدیر خم امر فرمود تا مردم سکویی بسازند و بر فراز آن رفت و از مردم پرسید: آیا من مقدم‌تر از خود شما به شما نیستم؟ مردم گفتند: آری. فرمود: هر که من مولای اویم علی مولای اوست. خدایا! هر که او را دوست دارد دوستش بدار و هر که او را دشمن بدارد دشمن دار. (حدیث اسماعیل بن جعفر، اسماعیل بن جعفر، ج۱، ص۴۸۷). برخی دیگر از منابع اهل سنت تا قرن چهارم از این قرار است: المصنف، ابی شیبه کوفی، ج۶، ص۳۷۲؛ فضائل الصحابه، شیبانی، ج۲، ص۵۸۶ و ۵۹۶ و ۵۹۷ و ۶۱۰ و ۶۱۳ و ۶۸۲؛ مسند احمد، احمد بن حنبل، ج۱، ص۱۱۸ و ج۴، ص۲۸۱؛ انساب الاشراف، بلاذری، ج۱، ص۲۸۱؛ البحر الزخار، بزار، ج۲، ص۱۳۳ و ۳۳۵ و ج۳، ص۲۵ و ج۱۰، ص۲۱۲؛ خصائص امیرالمؤمنین علی بن ابی‌طالب، نسائی، ج۱، ص۹۶، ۱۰۲، ۱۴-۱۱۳، ۱۱۷ و ۱۶۷؛ فضائل الصحابه، نسائی، ج۱، ص۱۵؛ السنن الکبری، نسائی، ج۵، ص۴۵، ۱۳۰، ۱۳۲، ۳۶-۱۳۴ و ۱۵۴؛ صحیح ابن حبان، ابن حبان، ج۱۵، ص۳۷۶؛ المعجم الکبیر، طبرانی، ج۲، ص۳۵۷؛ و نیز ر.ک: جلد اول دایرة المعارف صحابه (همین کتاب)، شرح حال امام علی{{ع}}.</ref>. بعد از [[خواندن]] [[خطبه]]، [[عمر بن خطاب]] نزد [[امیرمؤمنان]]{{ع}} آمد و به ایشان چنین تبریک گفت: {{عربی|بَخْ بَخْ يَا ابْنَ أَبِي طَالِبٍ أَصْبَحْتَ مَوْلَايَ وَ مَوْلَى كُلِّ مُسْلِمٍ}}<ref>الامالی، شیخ صدوق، ص۵۰؛ روضة الواعظین، فتال نیشابوری، ص۳۵۰؛ مناقب الامام امیرالمؤمنین{{ع}}، محمد بن سلیمان کوفی، ج۲، ص۴۳۰؛ الهدایة الکبری، خصیبی، ص۱۰۴؛ و نیز ر.ک: سر العالمین، غزالی، ج۱، ص۱۸. او پس از نقل این سخن عمر، مینویسد: {{عربی|فهذا تسليم و رضى و تحكيم ثم بعد هذا غلب الهوى و تحب الرياسة و حمل عمود الخلافة و عقود النبوة و خفقان الهوى في قعقعة الرايات و اشتباك ازدحام الخيول و فتح الأمصار و سقاهم كأس الهوى فعادوا إلى الخلاف الأول، فنبذوه وراء ظهورهم و اشتروا به ثمنا قليلا}}.</ref>. سپس [[رسول خدا]]{{صل}} به [[مردم]] [[دستور]] داد تا در [[بیعت]] با [[امیرمؤمنان]]{{ع}} بر یکدیگر [[سبقت]] بگیرند و با عنوان [[امیرمؤمنان]] به او [[سلام]] دهند که و هر که پیش قدم شود، [[رستگار]] خواهد بود<ref>روضة الواعظین، فتال نیشابوری، ص۹۹.</ref> و همه آنها را به [[بیعت]] با [[امیرمؤمنان]]{{ع}} [[امر]] کرد و کسی نماند مگر آنکه با [[علی]]{{ع}} [[بیعت]] کرد<ref>قرب الاسناد، حمیری قمی، ص۵۷؛ الخصال، شیخ صدوق، ص۳۷۱؛ الاختصاص، شیخ مفید، ص۱۷۰؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۲۸، ص۲۰۶ و ج۳۸، ص۱۷۳.</ref> بدون آنکه کسی چیزی بگوید<ref>قرب الاسناد، حمیری قمی، ص۵۷.</ref>. و به [[پیامبر]]{{صل}} [[دستور]] داد تا [[شاهدان غدیر]] خبر [[انتصاب]] [[امیرمؤمنان]] ما را به غائبان<ref>اصول کافی، کلینی، ج۱، ص۲۸۹؛ دعائم الاسلام، قاضی نعمان مغربی، ج۱، ص۱۵؛ الخصال، شیخ صدوق، ص۳۷۱؛ تحف العقول، ابن شعبه حرانی، ص۳۵؛ الاختصاص، شیخ مفید، ص۱۷۰؛ روضة الواعظین، فتال نیشابوری، ص۹۶؛ الاحتجاج، طبرسی، ج۱، ص۱۰۶.</ref>، و [[پدران]] به پسرانشان تا [[روز قیامت]] برسانند<ref>روضة الواعظین، فتال نیشابوری، ص۹۶؛ الامالی، شیخ صدوق، ص۴۳۵.</ref> و نیز روز [[غدیر خم]] را [[برترین]] [[عید]] [[امت]] خود اعلام فرمود<ref>الامالی، شیخ صدوق، ص۱۸۸؛ روضة الواعظین، فتال نیشابوری، ص۱۰۲. امام صادق{{ع}} نیز از آن به بزرگترین عید خداوند یاد کرده است (تهذیب الاحکام، شیخ طوسی، ج۳، ص۳).</ref>.
۱۱۵٬۲۱۳

ویرایش