حسبه: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
==ارتباط مفهوم حسبه با امر به معروف و نهی از منکر==
*گاهی از اصل [[امر به معروف]] در قالب [[حسبه]] یاد شده است. در کتاب معالم القریه فی [[احکام]] الحسبه<ref>کتابی با عنوان "معالم القریه فی طلب الحسبه"، در متون عربی موجود است. نویسنده این کتاب در مقدمه، خود را چنین معرفی کرده است: {{عربی|محمد بن محمد بن أحمد عرف بابن الأخوة القرشي نسباً و الشافعي مذهباً الأشعري معتقداً}}. متن کتاب فوق در این سایت موجود است:://www.al-islam.comhttp</ref>، کاربرد [[حسبه]] در [[امر به معروف و ‌نهی از منکر]] بحث شده است. اصطلاحی بوده که از [[قرن دوم هجری]]، امر به معروف و نهی از منکر را "حسبه" می‌گفته‌اند. [[محتسب]]، یعنی [[آمر به معروف و ناهی از منکر]]. تشکیلاتی در [[کشورهای اسلامی]] به نام تشکیلات حسبه‌ای با احتسابی بوده است<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۱۷، ص۱۹۸-۱۹۹.</ref><ref>ر.ک: مطهری، مرتضی، بررسی اجمالی نهضت‌های اسلامی در صد ساله اخیر، ص۷.</ref><ref>[[بهروز محمدی منفرد|محمدی منفرد، بهروز]]، [[چلچراغ حکمت ج28 (کتاب)|مهدویت]]</ref>
*از نظر [[جرجی زیدان]] دایره احتساب در قدیم همان کاری را می‌کرده که امروز شهرداری‌ها می‌کنند. اما به نظر می‌رسد بر خلاف نگرش [[زیدان]]، در گذشته [[وظیفه]] دایره [[حسبه]] به این [[کارها]] منحصر نبود، بسیاری از [[کارها]] را که امروز [[وظیفه]] نیروی انتظامی شمرده می‌شود آن روز محتسبین انجام می‌دادند، مثل [[مبارزه]] با روزه‌خواری، مِیْ‌خوارگی و [[تظاهر]] و تجاهر به [[فسق]]. البته هر چند دایره احتساب و [[حسبه]] یک نهاد رسمی در [[دستگاه خلافت]] بوده است، اما چون [[مردم]] به [[امر به معروف]] [[اعتقاد]] جدی داشتند، با این نهاد [[همکاری]] می‌کردند. البته احتساب به لحاظ تعلق به [[حکومت]]، [[وظیفه]] [[اعمال]] [[قوه]] قهری را در امر به معروف و نهی از منکر بر دوش می‌کشید. اما سایر مراتب از [[تذکر]] دادن و [[موعظه]] کردن و در مواقعی [[اعراض]] و [[قطع]] رابطه کردن و امثال اینها [[وظیفه]] [[فرد]] فرد [[مسلمانان]] است و در قدیم هم هر فردی [[وظیفه]] حتمی خود می‌دانست که به اندازه [[قدرت]] و [[توانایی]] خود در [[اصلاح]] امور [[مسلمانان]][[ شرکت]] کند. همچنین نکته بارزی که در امر احتساب آشکار است، آن است که؛ مطالعه [[ تاریخ]] [[حسبه]] و احتساب معلوم می‌کند که در سابق شعاع دید [[مسلمانان]] امتداد بیشتری داشته و امر به معروف و نهی از منکر را محدود نکرده بودند به چهار تا مسئله [[عبادات]]، بلکه این اصل را عملاً ضامن همه [[اصلاحات]] [[اخلاقی]] و [[اجتماعی]] خود می‌دانسته‌اند<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۲۵، ص۳۴۱.</ref>. همچنین باید بین امر به معروف و نهی از منکر و [[تبلیغ دین]] تفاوت قائل شد.[[تبلیغ]]، مرحله شناساندن و خوب رساندن است، پس مرحله [[شناخت]] است. ولی امر به معروف و نهی از منکر مربوط به مرحله [[اجرا]] و عمل است<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۱۷، ص۳۲۲.</ref>. [[تبلیغ]] خودش یک [[وظیفه]] عمومی برای همه [[مسلمین]] است، همچنان که امر به معروف و نهی از منکر یک [[وظیفه]] عمومی است. [[وظیفه]] [[تبلیغی]] هر [[مسلمان]] این است که این [[احساس]] در او پیدا شود که به نوبه خودش حامل [[پیام اسلام]] است". اما [[وظیفه]] هر [[مسلمان]] در مورد امر به معروف و نهی از منکر این است که باید این [[احساس]] در او باشد که "مجری این [[پیام]] است و باید آن را در [[جامعه]] به مرحله عمل و تحقق برساند و به آن [[لباس]] عینیت بپوشاند"<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۱۷، ص۳۲۲.</ref>. بدین جهت امر به معروف و نهی از منکر یک مطلب است و [[تبلیغ]]، مطلبی دیگر<ref>ر.ک: مطهری، مرتضی، بررسی اجمالی نهضت‌های اسلامی در صد ساله اخیر، ص۷.</ref><ref>[[بهروز محمدی منفرد|محمدی منفرد، بهروز]]، [[چلچراغ حکمت ج28 (کتاب)|مهدویت]]</ref>
==جستارهای وابسته==
==جستارهای وابسته==
* [[محتسب]]
* [[محتسب]]

نسخهٔ ‏۵ اکتبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۲:۲۲

ارتباط مفهوم حسبه با امر به معروف و نهی از منکر

جستارهای وابسته

  1. کتابی با عنوان "معالم القریه فی طلب الحسبه"، در متون عربی موجود است. نویسنده این کتاب در مقدمه، خود را چنین معرفی کرده است: محمد بن محمد بن أحمد عرف بابن الأخوة القرشي نسباً و الشافعي مذهباً الأشعري معتقداً. متن کتاب فوق در این سایت موجود است:://www.al-islam.comhttp
  2. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۱۷، ص۱۹۸-۱۹۹.
  3. ر.ک: مطهری، مرتضی، بررسی اجمالی نهضت‌های اسلامی در صد ساله اخیر، ص۷.
  4. محمدی منفرد، بهروز، مهدویت
  5. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۲۵، ص۳۴۱.
  6. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۱۷، ص۳۲۲.
  7. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۱۷، ص۳۲۲.
  8. ر.ک: مطهری، مرتضی، بررسی اجمالی نهضت‌های اسلامی در صد ساله اخیر، ص۷.
  9. محمدی منفرد، بهروز، مهدویت