کمک به مظلوم: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{ویرایش غیرنهایی}} {{سیره معصوم}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252,...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
==[[دفاع از مظلوم]]== | ==[[دفاع از مظلوم]]== | ||
==== [[یاری نکردن به مظلوم]]==== | |||
همانطور که [[کمک به ظالم]] [[ستمکاری]] است، [[کمک به مظلومان]] از [[نشانههای عدالت]] در وجود [[انسان]] است.[[امیرالمؤمنین]]{{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|أَحْسَنُ الْعَدْلِ نُصْرَةُ الْمَظْلُومِ}}<ref>علی بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم والمواعظ، ص۱۱۳.</ref>؛ [[بهترین]] [[عدالت]]، کمک کردن به [[مظلوم]] است. [[دشمنی]] و مقابله با [[ظالم]] و [[یاری]] [[مظلوم]] یکی از آموزههای اکید [[دین مقدس اسلام]] است. [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} در سفارش به دو [[فرزند]] گرامیاش [[امام حسن]] و [[امام حسین]]{{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|كُونَا لِلظَّالِمِ خَصْماً وَ لِلْمَظْلُومِ عَوْناً}}<ref>شریف رضی، نهجالبلاغه، با شرح محمد عبده، ۳/۷۶.</ref>؛ [[دشمن]] [[ظالم]] و [[یاور]] [[مظلوم]] باشید. [[یاری]] [[مظلوم]] تکلیفی است [[واجب]] که [[قصور]] و کوتاهی در انجام آن، جز با [[توبه]] و [[انابه]] به درگاه [[حق تعالی]] جبران نمیشود. [[امام سجاد]]{{ع}} در ضمن دعایی عرض میکند: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ إِنِّي أَعْتَذِرُ إِلَيْكَ مِنْ مَظْلُومٍ ظُلِمَ بِحَضْرَتِي فَلَمْ أَنْصُرْهُ}}<ref>صحیفه سجادیه، تحقیق سید محمدباقر موحد ابطحی، ص۱۸۷؛ ابراهیم بن علی کفعمی، المصباح، ص۳۸۹.</ref>؛ [[الهی]] اگر در حضور من بر کسی ستمی رفته و من یاریاش نکردهام از تو پوزش میخواهم. به همین [[دلیل]] ترک این [[تکلیف]] موجب [[عقاب]] و [[التزام]] به آن در خور [[پاداش]] است. [[امام صادق]]{{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|مَا مِنْ مُؤْمِنٍ يَخْذُلُ أَخَاهُ وَ هُوَ يَقْدِرُ عَلَى نُصْرَتِهِ إِلَّا خَذَلَهُ اللَّهُ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ}}<ref>احمد بن محمد بن خالد برقی، المحاسن، ج۱، ص۹۹؛ حسین بن سعید کوفی، کتاب المؤمن، ص۶۷.</ref>؛ هر مؤمنی، برادرش را بییاور بگذارد، در حالی که میتواند یاریاش کند، [[خداوند]] او را در [[دنیا]] و [[آخرت]] بییاور میگذارد. [[یاری]] [[مظلوم]] [[عبادت]] مقبولی است که چون [[جهاد]] و [[امر به معروف و نهی از منکر]] [[پاداش]] فراوان دارد. [[رسول خدا]]{{صل}} میفرماید: {{متن حدیث|مَنْ أَخَذَ لِلْمَظْلُومِ مِنَ الظَّالِمِ كَانَ مَعِي فِي الْجَنَّةِ مُصَاحِباً}}<ref>ابوالفتح کراجکی، کنزالفوائد، ص۵۶؛ محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۷۲، ص۳۵۹.</ref>؛ هرکس [[حق]] مظلومی را از [[ظالم]] بگیرد، در [[بهشت]] همصحبت من خواهد بود. و میفرماید: [[خداوند متعال]] به [[داود]] [[پیامبر]]{{صل}} فرموده است: هرکس مظلومی را [[یاری]] کند یا در [[راه]] [[دادخواهی]] با او قدم بردارد، [[خداوند]] در [[روز قیامت]] که همه قدمها میلغزد، قدمهایش را [[استوار]] میکند<ref>جلالالدین عبدالرحمان بن ابیبکر سیوطی، الدر المنثور؛ ج۲، ص۲۵۵؛ متقی هندی، کنزالعمال، ج۱۵، ص۸۷۲.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} میفرماید:[[یاری]] یک [[مظلوم]] از یک ماه [[روزه]] و [[اعتکاف]] در [[مسجد الحرام]] بهتر است<ref>حسین بن سعید کوفی، کتاب المؤمن، ص۴۷؛ میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۳، ص۴۱۳.</ref>. | |||
==جستارهای وابسته== | ==جستارهای وابسته== | ||
{{فهرست اثر}} | {{فهرست اثر}} |
نسخهٔ ۱۸ نوامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۴:۰۳
- مدخلهای وابسته به این بحث:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل کمک به مظلوم (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
- در قرآن کریم آمده است: ﴿ذَلِكَ وَمَنْ عَاقَبَ بِمِثْلِ مَا عُوقِبَ بِهِ ثُمَّ بُغِيَ عَلَيْهِ لَيَنْصُرَنَّهُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ لَعَفُوٌّ غَفُورٌ﴾[۱]، همچنین میفرماید: ﴿وَلَمَنِ انْتَصَرَ بَعْدَ ظُلْمِهِ فَأُولَئِكَ مَا عَلَيْهِمْ مِنْ سَبِيلٍ﴾[۲][۳].
- امام صادق(ع) از اجدادش نقل کرده که پیغمبر(ص) آنها را بر انجام هفت چیز دستور داده و از انجام هفت چیز نهی فرموده است: "عیادت بیماران، تشییع جنازه، یاری مظلوم و..."[۴].
- همچنین آن حضرت در سخنی دیگر میفرمایند: "مبادا بر ضرر مسلمان مظلومی کمک کنید تا به درگاه خدا بر شما نفرین کند، و برای او در باره شما اجابت شود"[۵].
- برخی نیز گفتهاند: "اعانه مظلومین مترادف یاری مظلومان است"[۶].
- کمک به مظلوم مبتنی بر اصل عدالت و احترام به انسانیت و از مستقلات عقلی است. بدین معنی که اگر در شریعت، حکمی هم در این مورد نداشتیم، عقل آدمی میتواند حسن بودن آن را تأیید نماید.
- چنانچه گذشت پیامبر(ص) قبل از مبعوث شدن، عضو پیمان "حلف الفضول" که پیمان جوانمردان است، بود. به موجب این پیمان اگر کسی وارد مکه شود و مظلوم واقع گردد، اعضای این پیمان میبایستی از حق او دفاع نمایند.
- براساس آموزههای دینی، چنانچه مسلمانی در هر جایی از دنیا، فریاد مظلومیت برآورد و کمک طلبد همه مسلمانان موظف به یاری او هستند.
- اسلام فریاد زدن را تنها در یک مورد جایز میداند. چنانکه در قرآن کریم آمده است: ﴿لَا يُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلَّا مَنْ ظُلِمَ وَكَانَ اللَّهُ سَمِيعًا عَلِيمًا﴾[۷][۸].
- امام خمینی در وصیت به فرزند گرامیاش میفرمایند: و از امور مهمی که لازم است وصیت نمایم اعانت نمودن به بندگان خدا، خصوصاً محرومان و مستمندان که در جامعه بیپناهند، هرچه توان داری در خدمت اینان - که بهترین زاد راه تو است و از بهترین خدمتها به خدای تعالی و اسلام عزیز است - به کار بر و هرچه میتوانی در خدمت مظلومان و حمایت آنان در مقابل مستکبران و ظالمان کوشش کن...[۹].
- شهید مطهری مینویسد: گفتیم که ممکن است اجازه جهاد به صورت مقید باشد؛ مقید به چه؟ یک قیدش این است که طرف در حال تجاوز باشد، دارد به شما هجوم میآورد، چون او با شما میجنگد، شما با او بجنگید. آیا قید منحصر به همین است که طرف بخواهد با ما بجنگد؟ یا یک چیز دیگر هم هست؟ آن چیز دیگر این است که ممکن است طرف با ما نخواهد بجنگد، ولی مرتکب یک ظلم فاحش نسبت به یک عده افراد انسانها شده است و ما قدرت داریم آن انسانهای دیگر را که تحت تجاوز قرار گرفتهاند نجات بدهیم، اگر نجات ندهیم در واقع به ظلم این ظالم کمک کردهایم. کمک به مظلوم چه مسلمان و چه غیر مسلمان واجب است خصوصاً اگر مسلمان باشد[۱۰][۱۱].
دفاع از مظلوم
یاری نکردن به مظلوم
همانطور که کمک به ظالم ستمکاری است، کمک به مظلومان از نشانههای عدالت در وجود انسان است.امیرالمؤمنین(ع) میفرماید: «أَحْسَنُ الْعَدْلِ نُصْرَةُ الْمَظْلُومِ»[۱۲]؛ بهترین عدالت، کمک کردن به مظلوم است. دشمنی و مقابله با ظالم و یاری مظلوم یکی از آموزههای اکید دین مقدس اسلام است. امیرالمؤمنین(ع) در سفارش به دو فرزند گرامیاش امام حسن و امام حسین(ع) میفرماید: «كُونَا لِلظَّالِمِ خَصْماً وَ لِلْمَظْلُومِ عَوْناً»[۱۳]؛ دشمن ظالم و یاور مظلوم باشید. یاری مظلوم تکلیفی است واجب که قصور و کوتاهی در انجام آن، جز با توبه و انابه به درگاه حق تعالی جبران نمیشود. امام سجاد(ع) در ضمن دعایی عرض میکند: «اللَّهُمَّ إِنِّي أَعْتَذِرُ إِلَيْكَ مِنْ مَظْلُومٍ ظُلِمَ بِحَضْرَتِي فَلَمْ أَنْصُرْهُ»[۱۴]؛ الهی اگر در حضور من بر کسی ستمی رفته و من یاریاش نکردهام از تو پوزش میخواهم. به همین دلیل ترک این تکلیف موجب عقاب و التزام به آن در خور پاداش است. امام صادق(ع) میفرماید: «مَا مِنْ مُؤْمِنٍ يَخْذُلُ أَخَاهُ وَ هُوَ يَقْدِرُ عَلَى نُصْرَتِهِ إِلَّا خَذَلَهُ اللَّهُ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ»[۱۵]؛ هر مؤمنی، برادرش را بییاور بگذارد، در حالی که میتواند یاریاش کند، خداوند او را در دنیا و آخرت بییاور میگذارد. یاری مظلوم عبادت مقبولی است که چون جهاد و امر به معروف و نهی از منکر پاداش فراوان دارد. رسول خدا(ص) میفرماید: «مَنْ أَخَذَ لِلْمَظْلُومِ مِنَ الظَّالِمِ كَانَ مَعِي فِي الْجَنَّةِ مُصَاحِباً»[۱۶]؛ هرکس حق مظلومی را از ظالم بگیرد، در بهشت همصحبت من خواهد بود. و میفرماید: خداوند متعال به داود پیامبر(ص) فرموده است: هرکس مظلومی را یاری کند یا در راه دادخواهی با او قدم بردارد، خداوند در روز قیامت که همه قدمها میلغزد، قدمهایش را استوار میکند[۱۷]. امام صادق(ع) میفرماید:یاری یک مظلوم از یک ماه روزه و اعتکاف در مسجد الحرام بهتر است[۱۸].
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ «چنین است و هر کس مانند کیفری که دیده است (دیگران را) کیفر کند سپس بر او ستم رود خداوند او را یاری خواهد کرد، بیگمان خداوند درگذرندهای آمرزنده است» سوره حج، آیه ۶۰.
- ↑ «و بر آنانکه پس از ستم دیدن داد ستانند ایرادی نیست» سوره شوری، آیه ۴۱.
- ↑ احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص۳۸۱.
- ↑ شیخ حر عاملی، آداب معاشرت، ترجمه محمدعلی فارابی، یعسوب عباسی علی کمر، ص۱۵۹.
- ↑ ابن شعبه حرانی، تحف العقول، ترجمه محمد باقر کمرهای، ص۳۲۸.
- ↑ فرهنگ اصطلاحات اخلاقی، ص۸۴.
- ↑ «خداوند بانگ برداشتن به بدگویی را دوست نمیدارد مگر (از) کسی که بر او ستم رفته است و خداوند شنوایی داناست» سوره نساء، آیه ۱۴۸.
- ↑ احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص۳۸۲.
- ↑ امام خمینی، صحیفه امام، ج۱۶، ص۲۲۴.
- ↑ مجموعه آثار شهید مطهری، ج۲۰، ص۲۳۲.
- ↑ احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص۳۸۳.
- ↑ علی بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم والمواعظ، ص۱۱۳.
- ↑ شریف رضی، نهجالبلاغه، با شرح محمد عبده، ۳/۷۶.
- ↑ صحیفه سجادیه، تحقیق سید محمدباقر موحد ابطحی، ص۱۸۷؛ ابراهیم بن علی کفعمی، المصباح، ص۳۸۹.
- ↑ احمد بن محمد بن خالد برقی، المحاسن، ج۱، ص۹۹؛ حسین بن سعید کوفی، کتاب المؤمن، ص۶۷.
- ↑ ابوالفتح کراجکی، کنزالفوائد، ص۵۶؛ محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۷۲، ص۳۵۹.
- ↑ جلالالدین عبدالرحمان بن ابیبکر سیوطی، الدر المنثور؛ ج۲، ص۲۵۵؛ متقی هندی، کنزالعمال، ج۱۵، ص۸۷۲.
- ↑ حسین بن سعید کوفی، کتاب المؤمن، ص۴۷؛ میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۳، ص۴۱۳.