از داستان قبلی، [[هویت]] و [[ناپاکی]] ثعلبه آشکار شد ولی خلاف او در دوران کوتاهی که [[پیامبر]]{{صل}} در [[مدینه]] بود، تنها ندادن زکات نبود بلکه در کارهای بزرگتری که ریشه و پایه [[اسلام]] را [[متزلزل]] میساخت، شرکت داشت، از جمله شرکت در ساخت مسجد ضرار<ref>الاصابه، ابن حجر، ج۱، ص۵۱۶؛ أمتاع الأسماع، مقریزی، ج۲، ص۷۷.</ref>.
[[ابو عامر راهب]] قبل از اسلام و در زمان [[جاهلیت]] یکی از [[رهبانان]] معروف و مشهور بود که لباسهای [[خشن]] و درشت میپوشید و به ریاضات [[باطل]] مشغول بود و از این جهت، در میان [[مردم]] دارای [[احترام]] بود تا آنکه [[پیامبر اسلام]]{{صل}} به مدینه آمد و [[موقعیت]] وی از بین رفت؛ به این جهت، برای مخالفت با [[پیامبر اسلام]]{{صل}} [[جنگ احزاب]] و یا [[خندق]] با فعالیت او به وجود آمد. پس از آنکه در این [[جنگ]] هم [[شکست]] خورد، با عدهای از [[منافقین]] مدینه همدست شد و به [[فکر]] تهیه پایگاهی در مدینه افتاد تا با کمک [[دوازده نفر]] از [[قبیله]] [[بنی غنم بن عوف]] که از جمله آنها ثعلبه، و [[معتب بن قشیر]] و [[نبتل بن الحرث]] بودند، مسجدی در نزدیکی [[مسجد قبا]] بنا کرد.
پس از آنکه ساختمان [[مسجد]] کامل شد، عدهای به حضور پیامبر{{صل}} آمدند و چون قبلا [[قبیله]] [[عمرو بن عوف]] [[مسجد قبا]] را ساخته بودند و [[پیامبر]]{{صل}} آن را افتتاح کرده بود، از این رو به پیامبر{{صل}} پیشنهاد کردند برای آنکه افرادی نمیتوانند به [[مسجد]] شما بیایند و یا شبهای بارانی و اوقاتی که هوا سرد است، از آمدن به مسجد [[محروم]] هستیم، حال، مسجدی بنا شده و [[دوست]] داریم شما در آن نمازی بخوانید و [[دعا]] کنید که [[خدا]] به آن [[برکت]] دهد؛ پیامبر{{صل}} فرمود: "الان، آماده [[سفر]] به [[تبوک]] هستم و موقعی که بازگشتم، ان شاء [[الله]] نمازی را در آن مسجد خواهم خواند".
پیامبر{{صل}} به طرف تبوک [[شام]] حرکت کرد و پس از بازگشت ایشان، آنها دوباره به حضور ایشان آمده و پیشنهاد قبلی خود را تکرار کردند؛ پس این [[آیات]] نازل شد: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مَسْجِدًا ضِرَارًا وَكُفْرًا وَتَفْرِيقًا بَيْنَ الْمُؤْمِنِينَ وَإِرْصَادًا لِمَنْ حَارَبَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ مِنْ قَبْلُ وَلَيَحْلِفُنَّ إِنْ أَرَدْنَا إِلَّا الْحُسْنَى وَاللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ * لَا تَقُمْ فِيهِ أَبَدًا لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوَى مِنْ أَوَّلِ يَوْمٍ أَحَقُّ أَنْ تَقُومَ فِيهِ فِيهِ رِجَالٌ يُحِبُّونَ أَنْ يَتَطَهَّرُوا وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُطَّهِّرِينَ * أَفَمَنْ أَسَّسَ بُنْيَانَهُ عَلَى تَقْوَى مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانٍ خَيْرٌ أَمْ مَنْ أَسَّسَ بُنْيَانَهُ عَلَى شَفَا جُرُفٍ هَارٍ فَانْهَارَ بِهِ فِي نَارِ جَهَنَّمَ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ * لَا يَزَالُ بُنْيَانُهُمُ الَّذِي بَنَوْا رِيبَةً فِي قُلُوبِهِمْ إِلَّا أَنْ تَقَطَّعَ قُلُوبُهُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ}}<ref>«و کسانی هستند که مسجدی را برگزیدهاند برای زیان رساندن (به مردم) و کفر و اختلاف افکندن میان مؤمنان و (ساختن) کمینگاه برای آن کس که از پیش با خداوند و پیامبر وی به جنگ برخاسته بود؛ و سوگند میخورند که ما جز سر نیکی نداریم و خداوند گواهی میدهد که آنان در * هیچگاه در آن (مسجد) حاضر مشو! بیگمان مسجدی که از روز نخست بنیان آن را بر پرهیزگاری نهادهاند سزاوارتر است که در آن حاضر گردی؛ در آن مردانی هستند که پاکیزه کردن (خود) را دوست میدارند و خداوند پاکیزگان را دوست میدارد * آیا کسی که بنیان خود را بر پروا از خداوند و خشنودی (او) نهاده بهتر است یا آنکه بنیان خود را بر لب پرتگاهی در حال ریزش گذارده است که او را به درون آتش دوزخ فرو میلغزاند؟ و خداوند گروه ستمکاران را رهنمایی نمیکند * همواره بنیانی که بنا نهادهاند مایه تردید در دلهای آنان است تا آنکه دلهای آنها پارهپاره گردد و خداوند، دانایی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۱۰۷-۱۱۰.</ref>.
پس از [[نزول]] این [[آیات]]، [[رسول خدا]]{{صل}} دو نفر از [[مسلمانان]] را فرستاد که [[مسجد]] را خراب کنند. فرستادگان نیز مسجد را به [[آتش]] کشیدند و نابود کردند و [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: تا مسلمانان خاکروبههای شان را در آنجا بریزند<ref>تفسیر قمی، علی بن ابراهیم قمی، ج۱، ص۳۰۵؛ مجمع البیان فی تفسیر القرآن، طبرسی، ج۵، ص۱۲۲.</ref>.<ref>[[حسین مرادی|مرادی، حسین]]، [[ثعلبه بن حاطب (مقاله)|مقاله «ثعلبه بن حاطب»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۴ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۴، ص:۱۹۹-۲۰۱.</ref>