←بنی ضمره در عصر رسول خدا{{صل}}
(←منابع) |
|||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
بر اساس پیمانی که رسول خدا{{صل}} با ضمریان بست، آنان نباید بر ضدّ رسول خدا{{صل}} دستهبندی میکردند و کسی را [[یاری]] میدادند. [[ابن سعد]] و برخی دیگر متن مکتوب این پیمان [[نامه]] را [[ثبت]] کردهاند <ref> الطبقات، ابن سعد، ج ۱، ص ۲۱۰؛ سبل الهدی، ج ۴، ص ۱۴؛ المحبر، ص ۱۱۰.</ref> که دارای بندهای اثباتی دیگری از جمله [[تعهد]] دو طرف به یاری یکدیگر است. [[پذیرش]] چنین بندهایی در این پیمان یا پیمانهای دیگر با بنیضمره و همچنین احتمال آنکه میان آنان و [[پیامبر]] پیمانهای متعددی منعقد شده باشد، با توجه به [[همراهی]] نکردن بنوضمره با رسول خدا{{صل}} تا فتحمکه بعید به نظر میرسد،<ref>مکاتیب الرسول{{صل}}، ج ۱، ص ۲۴۸؛ ج ۳، ص ۲۵۸.</ref>چنان که برخی محققان معاصر با توجه به اینکه بیشتر مؤرخان و سیرهنویسان در [[غزوه ابواء]] تنها به موادعه رسولخدا{{صل}} با بنوضمره اشاره کرده و موضوع آن را [[متارکه جنگ]] و یاری نکردن [[دشمن]] میدانند، احتمال این را که متن مکتوب پیمان نامه مربوط به [[معاهده]] دیگری باشد، دادهاند، زیرا در آن افزون بر متارکه جنگ، یاری دوطرفه از بندهای پیمان است؛ موضوعی که منابع از آن به صراحت یادی نکردهاند، به هر صورت این [[پیمان]] به معنای [[پذیرش اسلام]] از سوی [[بنوضمره]] نبود، بلکه تنها کنار آمدن با [[دولت]] تازهقدرت گرفته [[مدینه]] تلقی میشد. بنوضمره بر اثر دسترسی دولت مدینه به آنان، چارهای جز این نداشت که در وضعیت پیش آمده، [[منتظر]] حوادث و نوع برخورد [[مکه]] با یثرب مانده، جانب دو طرف رامراعات کند. | بر اساس پیمانی که رسول خدا{{صل}} با ضمریان بست، آنان نباید بر ضدّ رسول خدا{{صل}} دستهبندی میکردند و کسی را [[یاری]] میدادند. [[ابن سعد]] و برخی دیگر متن مکتوب این پیمان [[نامه]] را [[ثبت]] کردهاند <ref> الطبقات، ابن سعد، ج ۱، ص ۲۱۰؛ سبل الهدی، ج ۴، ص ۱۴؛ المحبر، ص ۱۱۰.</ref> که دارای بندهای اثباتی دیگری از جمله [[تعهد]] دو طرف به یاری یکدیگر است. [[پذیرش]] چنین بندهایی در این پیمان یا پیمانهای دیگر با بنیضمره و همچنین احتمال آنکه میان آنان و [[پیامبر]] پیمانهای متعددی منعقد شده باشد، با توجه به [[همراهی]] نکردن بنوضمره با رسول خدا{{صل}} تا فتحمکه بعید به نظر میرسد،<ref>مکاتیب الرسول{{صل}}، ج ۱، ص ۲۴۸؛ ج ۳، ص ۲۵۸.</ref>چنان که برخی محققان معاصر با توجه به اینکه بیشتر مؤرخان و سیرهنویسان در [[غزوه ابواء]] تنها به موادعه رسولخدا{{صل}} با بنوضمره اشاره کرده و موضوع آن را [[متارکه جنگ]] و یاری نکردن [[دشمن]] میدانند، احتمال این را که متن مکتوب پیمان نامه مربوط به [[معاهده]] دیگری باشد، دادهاند، زیرا در آن افزون بر متارکه جنگ، یاری دوطرفه از بندهای پیمان است؛ موضوعی که منابع از آن به صراحت یادی نکردهاند، به هر صورت این [[پیمان]] به معنای [[پذیرش اسلام]] از سوی [[بنوضمره]] نبود، بلکه تنها کنار آمدن با [[دولت]] تازهقدرت گرفته [[مدینه]] تلقی میشد. بنوضمره بر اثر دسترسی دولت مدینه به آنان، چارهای جز این نداشت که در وضعیت پیش آمده، [[منتظر]] حوادث و نوع برخورد [[مکه]] با یثرب مانده، جانب دو طرف رامراعات کند. | ||
۵ ماه پس از [[غزوه ابواء]]، [[رسول خدا]]{{صل}} در [[سال دوم هجری]] مجددا برای [[تصرف]] [[کاروان تجاری قریش]] رهسپار ذیالعُشیره شد که سرانجام با برخی ضمریان حاضر در این مکان پیمان دیگری بست. [[ابناسحاق]] و [[ابنسعد]] در گزارشهای مربوط به این [[غزوه]]، از پیمان دیگری افزون بر پیمان پیشین یاد میکنند <ref>السیرة النبویه، ج ۲، ص ۴۳۳؛ الطبقات، ابن سعد، ج ۲، ص ۷.</ref> که با بنومُدلج و همپیمانان ضَمری ایشان بسته شد. به احتمال، شماری از طوایف فرعی بنوضمره که پیش از این به پیمان [[ابواء]] نپیوسته بودند در [[فرصت]] پیش آمده، توانستهاند همراه بنومُدلِج خود را همپیمان رسول خدا{{صل}} سازند. [[یعقوبی]] برخلاف دیگران، بدون یاد از پیمان رسول خدا{{صل}} با ضمریان در غزوه ابواء، گزارش پیمان [[پیامبر]] با بنیضمره را در [[غزوه ذات العشیره]] آورده است.<ref> تاریخ یعقوبی، ج ۲، ص ۶۶.</ref> رسول خدا{{صل}} بر اساس [[روابط]] خود با [[بنی ضمره]]، چارپایانی را که در [[حمله]] [[ | ۵ ماه پس از [[غزوه ابواء]]، [[رسول خدا]]{{صل}} در [[سال دوم هجری]] مجددا برای [[تصرف]] [[کاروان تجاری قریش]] رهسپار ذیالعُشیره شد که سرانجام با برخی ضمریان حاضر در این مکان پیمان دیگری بست. [[ابناسحاق]] و [[ابنسعد]] در گزارشهای مربوط به این [[غزوه]]، از پیمان دیگری افزون بر پیمان پیشین یاد میکنند <ref>السیرة النبویه، ج ۲، ص ۴۳۳؛ الطبقات، ابن سعد، ج ۲، ص ۷.</ref> که با بنومُدلج و همپیمانان ضَمری ایشان بسته شد. به احتمال، شماری از طوایف فرعی بنوضمره که پیش از این به پیمان [[ابواء]] نپیوسته بودند در [[فرصت]] پیش آمده، توانستهاند همراه بنومُدلِج خود را همپیمان رسول خدا{{صل}} سازند. [[یعقوبی]] برخلاف دیگران، بدون یاد از پیمان رسول خدا{{صل}} با ضمریان در غزوه ابواء، گزارش پیمان [[پیامبر]] با بنیضمره را در [[غزوه ذات العشیره]] آورده است.<ref> تاریخ یعقوبی، ج ۲، ص ۶۶.</ref> رسول خدا{{صل}} بر اساس [[روابط]] خود با [[بنی ضمره]]، چارپایانی را که در [[حمله]] [[سعد بن ابی وقاص]] به کاروان [[قریش]] در [[سریّه]] خرّار (پس از ابواء).<ref> السیرة النبویه، ج ۲، ص ۲۵۱.</ref> از ایشان به [[غنیمت]] گرفت به آنان بازگرداند.<ref>تاریخ یعقوبی، ج ۲، ص ۶۹.</ref> | ||
به نظر میرسد پایبندی بنیضمره به پیمانهایی که با [[مسلمانان]] بستند از ضمانت چندانی برخوردار نبوده است و مسلمانان گاه نگران [[دشمنی]] آنها بودند، چنانکه در [[شأن نزول]] [[آیه]] {{متن قرآن| وَدُّواْ لَوْ تَكْفُرُونَ كَمَا كَفَرُواْ فَتَكُونُونَ سَوَاء فَلاَ تَتَّخِذُواْ مِنْهُمْ أَوْلِيَاء حَتَّىَ يُهَاجِرُواْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَإِن تَوَلَّوْا فَخُذُوهُمْ وَاقْتُلُوهُمْ حَيْثُ وَجَدتُّمُوهُمْ وَلاَ تَتَّخِذُواْ مِنْهُمْ وَلِيًّا وَلاَ نَصِيرًا إِلاَّ الَّذِينَ يَصِلُونَ إِلَىَ قَوْمٍ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُم مِّيثَاقٌ أَوْ جَاؤُوكُمْ حَصِرَتْ صُدُورُهُمْ أَن يُقَاتِلُوكُمْ أَوْ يُقَاتِلُواْ قَوْمَهُمْ وَلَوْ شَاء اللَّهُ لَسَلَّطَهُمْ عَلَيْكُمْ فَلَقَاتَلُوكُمْ فَإِنِ اعْتَزَلُوكُمْ فَلَمْ يُقَاتِلُوكُمْ وَأَلْقَوْا إِلَيْكُمُ السَّلَمَ فَمَا جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ عَلَيْهِمْ سَبِيلاً}}<ref>«آنها دوست میدارند چنان که خود کافر شدند شما (نیز) کافر میشدید تا با ایشان یگانه میبودید پس هیچیک از آنان را دوست مگیرید تا در راه خداوند هجرت کنند و اگر رویگردان شدند هر کجا آنان را یافتید بگیرید و بکشید و از ایشان یار و یاوری مگیرید مگر آنان را که با گروهی وابستگی دارند که میان شما و ایشان پیمانی است یا آنکه با دلتنگی از نبرد با شما و یا نبرد با قوم خویش، نزد شما آمدهاند- و اگر خداوند میخواست آنان را بر شما چیرگی میداد و با شما به نبرد میپرداختند- باری، اگر اینان از شما کنارهجویی کردند و با شما نبرد نکردند و از در سازش درآمدند، خداوند برای شما (در تجاوز) بر آنان راهی ننهاده است» سوره نساء، آیه ۸۹-۹۰.</ref> [[مفسران]] بدان اشاره کردهاند<ref>تفسیر قمی، ج ۱، ص ۱۵۳.</ref> [[رسول خدا]]{{صل}} به پیمانی که با ضمریان داشت [[وفادار]] ماند؛ اما با توجه به گزارشها و شواهد میتوان در [[وفاداری]] [[بنوضمره]] به این [[پیمان]] پس از ناکامی [[مسلمانان]] در [[جنگ احد]] و حوادث دیگری مانند بئر معونه و [[رجیع]]، [[تردید]] کرد. دو گزارش مؤید [[تزلزل]] ضمریان و نادیده گرفتن پیمان از سوی آنان است: اولین گزارش مربوط به فرستادن نُمیلة بن [[حارث]] از سوی رسول خدا{{صل}} به سوی بنوضمره است که معلوم شد نه میجنگند و نه صلح میکنند. [[پیامبر]] نیز آنان را به حال خود واگذاشت و به [[یاران]] خود نیروی بسیار و بزرگی ایشان را متذکر شد.<ref>تاریخ یعقوبی، ج ۲، ص ۷۳.</ref> | به نظر میرسد پایبندی بنیضمره به پیمانهایی که با [[مسلمانان]] بستند از ضمانت چندانی برخوردار نبوده است و مسلمانان گاه نگران [[دشمنی]] آنها بودند، چنانکه در [[شأن نزول]] [[آیه]] {{متن قرآن| وَدُّواْ لَوْ تَكْفُرُونَ كَمَا كَفَرُواْ فَتَكُونُونَ سَوَاء فَلاَ تَتَّخِذُواْ مِنْهُمْ أَوْلِيَاء حَتَّىَ يُهَاجِرُواْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَإِن تَوَلَّوْا فَخُذُوهُمْ وَاقْتُلُوهُمْ حَيْثُ وَجَدتُّمُوهُمْ وَلاَ تَتَّخِذُواْ مِنْهُمْ وَلِيًّا وَلاَ نَصِيرًا إِلاَّ الَّذِينَ يَصِلُونَ إِلَىَ قَوْمٍ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُم مِّيثَاقٌ أَوْ جَاؤُوكُمْ حَصِرَتْ صُدُورُهُمْ أَن يُقَاتِلُوكُمْ أَوْ يُقَاتِلُواْ قَوْمَهُمْ وَلَوْ شَاء اللَّهُ لَسَلَّطَهُمْ عَلَيْكُمْ فَلَقَاتَلُوكُمْ فَإِنِ اعْتَزَلُوكُمْ فَلَمْ يُقَاتِلُوكُمْ وَأَلْقَوْا إِلَيْكُمُ السَّلَمَ فَمَا جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ عَلَيْهِمْ سَبِيلاً}}<ref>«آنها دوست میدارند چنان که خود کافر شدند شما (نیز) کافر میشدید تا با ایشان یگانه میبودید پس هیچیک از آنان را دوست مگیرید تا در راه خداوند هجرت کنند و اگر رویگردان شدند هر کجا آنان را یافتید بگیرید و بکشید و از ایشان یار و یاوری مگیرید مگر آنان را که با گروهی وابستگی دارند که میان شما و ایشان پیمانی است یا آنکه با دلتنگی از نبرد با شما و یا نبرد با قوم خویش، نزد شما آمدهاند- و اگر خداوند میخواست آنان را بر شما چیرگی میداد و با شما به نبرد میپرداختند- باری، اگر اینان از شما کنارهجویی کردند و با شما نبرد نکردند و از در سازش درآمدند، خداوند برای شما (در تجاوز) بر آنان راهی ننهاده است» سوره نساء، آیه ۸۹-۹۰.</ref> [[مفسران]] بدان اشاره کردهاند<ref>تفسیر قمی، ج ۱، ص ۱۵۳.</ref> [[رسول خدا]]{{صل}} به پیمانی که با ضمریان داشت [[وفادار]] ماند؛ اما با توجه به گزارشها و شواهد میتوان در [[وفاداری]] [[بنوضمره]] به این [[پیمان]] پس از ناکامی [[مسلمانان]] در [[جنگ احد]] و حوادث دیگری مانند بئر معونه و [[رجیع]]، [[تردید]] کرد. دو گزارش مؤید [[تزلزل]] ضمریان و نادیده گرفتن پیمان از سوی آنان است: اولین گزارش مربوط به فرستادن نُمیلة بن [[حارث]] از سوی رسول خدا{{صل}} به سوی بنوضمره است که معلوم شد نه میجنگند و نه صلح میکنند. [[پیامبر]] نیز آنان را به حال خود واگذاشت و به [[یاران]] خود نیروی بسیار و بزرگی ایشان را متذکر شد.<ref>تاریخ یعقوبی، ج ۲، ص ۷۳.</ref> |