حجت: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
خط ۳۶: خط ۳۶:
*به معنای [[دلیل]]، [[برهان]] و [[سند]] اثبات چیزی است، آنچه با آن با دیگران بحث و [[احتجاج]] کنند، آنچه از سوی [[خداوند]]، معیار و [[میزان]] درستی حرف‌ها و عمل‌ها قرار داده شده تا [[مردم]] به آن [[رجوع]] کنند و از آن [[تبعیت]] نمایند. [[عقل]] و [[وحی]] و [[قرآن]] و [[پیغمبر]] و [[امام]]، همه از حجت‌های الهی‌اند. [[عقل]]، [[حجّت]] [[باطنی]] است و [[پیامبران]] و [[امامان]]، [[حجّت]] [[آشکار]]. به اینکه حرفی [[بیان]] شود تا [[مردم]] در [[جهل]] نمانند و [[تکلیف]] خود را بدانند، "[[اتمام حجّت]]" گفته می‌شود. [[حجّت]] بالغه به [[دلیل]] و برهانِ قطعی و [[قاطع]] و خلل‌ناپذیر گفته می‌شود.
*به معنای [[دلیل]]، [[برهان]] و [[سند]] اثبات چیزی است، آنچه با آن با دیگران بحث و [[احتجاج]] کنند، آنچه از سوی [[خداوند]]، معیار و [[میزان]] درستی حرف‌ها و عمل‌ها قرار داده شده تا [[مردم]] به آن [[رجوع]] کنند و از آن [[تبعیت]] نمایند. [[عقل]] و [[وحی]] و [[قرآن]] و [[پیغمبر]] و [[امام]]، همه از حجت‌های الهی‌اند. [[عقل]]، [[حجّت]] [[باطنی]] است و [[پیامبران]] و [[امامان]]، [[حجّت]] [[آشکار]]. به اینکه حرفی [[بیان]] شود تا [[مردم]] در [[جهل]] نمانند و [[تکلیف]] خود را بدانند، "[[اتمام حجّت]]" گفته می‌شود. [[حجّت]] بالغه به [[دلیل]] و برهانِ قطعی و [[قاطع]] و خلل‌ناپذیر گفته می‌شود.
*هر یک از [[امامان معصوم]]، [[حجّت الهی]] بر مردم‌اند. [[حجّت]]، یکی از لقب‌های [[امام دوازدهم]] [[حضرت مهدی]] است، [[حجة بن الحسن]]. در کتاب‌های [[اعتقادی]]، مباحث مربوط به [[نبوت]] و [[امامت]]، تحت عنوان "[[شناخت]] [[حجت]]" مطرح می‌شود و حجّت‌شناسی از شناخت‌های ضروری و مهم است. در عصر [[غیبت امام عصر]]، فقهای [[دین]] از سوی آن [[حضرت]]، [[حجت]] بر [[مردم]] در مسائل [[دینی]] قرار داده شده‌اند و فتوای آنان برای [[مردم]] "[[حجّت]] شرعی" در عمل به [[احکام]] است<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[ فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۸۲.</ref>.
*هر یک از [[امامان معصوم]]، [[حجّت الهی]] بر مردم‌اند. [[حجّت]]، یکی از لقب‌های [[امام دوازدهم]] [[حضرت مهدی]] است، [[حجة بن الحسن]]. در کتاب‌های [[اعتقادی]]، مباحث مربوط به [[نبوت]] و [[امامت]]، تحت عنوان "[[شناخت]] [[حجت]]" مطرح می‌شود و حجّت‌شناسی از شناخت‌های ضروری و مهم است. در عصر [[غیبت امام عصر]]، فقهای [[دین]] از سوی آن [[حضرت]]، [[حجت]] بر [[مردم]] در مسائل [[دینی]] قرار داده شده‌اند و فتوای آنان برای [[مردم]] "[[حجّت]] شرعی" در عمل به [[احکام]] است<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[ فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۸۲.</ref>.
==حجت در درسنامه==
*"حجت" از نظر لغت، به معنای [[برهان]] و [[دلیل]] است که با آن حریف را قانع یا دفع کنند و جمع آن حجج و [[حجاج]] است<ref>ر.ک: لسان العرب، ج ۲، ص ۲۲۸.</ref>. این کلمه در [[قرآن مجید]] در موارد مختلفی به کار رفته است؛ از جمله: {{متن قرآن|لِئَلَّا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ وَكَانَ اللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمًا}}<ref>«پیامبرانی نویدبخش و هشدار دهنده تا پس از این پیامبران برای مردم بر خداوند حجتی نباشد و خداوند پیروزمندی فرزانه است» سوره نساء، آیه ۱۶۵.</ref>. و نیز {{متن قرآن|قُلْ فَلِلَّهِ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ فَلَوْ شَاءَ لَهَدَاكُمْ أَجْمَعِينَ}}<ref>«بگو: برهان رسا از آن خداوند است، اگر می‌خواست شما همگان را رهنمایی می‌کردسوره انعام، آیه ۱۴۹.</ref>. [[امام کاظم]]{{ع}} فرموده است: {{متن حدیث|"إِنَّ لِلَّهِ عَلَى اَلنَّاسِ حُجَّتَيْنِ حُجَّةً ظَاهِرَةً وَ حُجَّةً بَاطِنَةً فَأَمَّا اَلظَّاهِرَةُ فَالرُّسُلُ وَ اَلْأَنْبِيَاءُ وَ اَلْأَئِمَّةُ عَلَيْهِمُ السَّلاَمُ وَ أَمَّا اَلْبَاطِنَةُ فَالْعُقُولُ"}}<ref>کافی، ج ۱، ص ۱۵.</ref>؛ "[[خداوند]] را بر [[مردم]] دو حجت است: یکی ظاهر که آن عبارت است از [[پیامبران]] و [[رهبران]] [[دینی]] و دیگری [[باطن]] که آن [[عقول]] [[مردم]] است".
*[[پیامبران]] و اوصیای آنان{{عم}} از این جهت "حجت" نامیده شده‌اند که [[خداوند]] به وجود ایشان، بر [[بندگان]] خود [[احتجاج]] کند. آنان همچنین [[دلیل]] بر وجود [[خدا]] هستند و گفتار و کردارشان [[دلیل]] بر [[نیاز]] [[مردم]] به [[قانون]] آسمانی است. براساس [[روایات]] فراوانی، هرگز [[زمین]] خالی از حجت نیست؛ چنان‌که از [[امام رضا]]{{ع}} پرسیده شد: آیا [[زمین]] از حجت خالی می‌ماند؟ [[حضرت]] فرمود: {{متن حدیث|"لَوْ بَقِيَتْ بِغَيْرِ إِمَامٍ لَسَاخَتْ"}}<ref>شیخ صدوق، علل الشرایع، ج ۱، ص ۱۹۸.</ref>؛ "اگر [[زمین]] به اندازه چشم برهم زدنی از حجت خالی باشد، اهلش را فرو می‌برد".
*از دیدگاه [[شیعه]]، [[حضرت مهدی]]{{ع}} به عنوان [[آخرین حجت الهی]] است؛ ازاین‌رو به [[حجة بن الحسن العسکری]]{{عم}} شهرت دارد<ref>بحار الانوار، ج ۲۵، ح ۶ و ج ۹۷، ص ۳۴۳.</ref>. [[داود بن قاسم]] گوید: از [[امام دهم]]{{ع}} شنیدم که می‌فرمود: {{متن حدیث|"اَلْخَلَفُ مِنْ بَعْدِي اَلْحَسَنُ فَكَيْفَ لَكُمْ بِالْخَلَفِ مِنْ بَعْدِ اَلْخَلَفِ فَقُلْتُ وَ لِمَ جَعَلَنِيَ اَللَّهُ فِدَاكَ فَقَالَ إِنَّكُمْ لاَ تَرَوْنَ شَخْصَهُ وَ لاَ يَحِلُّ لَكُمْ ذِكْرُهُ بِاسْمِهِ فَقُلْتُ فَكَيْفَ نَذْكُرُهُ قَالَ قُولُوا اَلْحُجَّةُ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ"}}<ref>کتاب الغیبة، ص ۲۰۲، ح ۱۶۹؛ کافی، ج ۱، ص ۳۲۸، ح ۱۳.</ref>؛ "[[جانشین]] من، پسرم [[حسن]] است. شما نسبت به [[جانشین]] پس از [[جانشین]] من چه حالی خواهید داشت؟ عرض کردم: [[خداوند]] مرا قربانت کند؛ چرا؟ فرمود: برای آنکه شخص او را نمی‌توانید ببینید و ذکر او به نام مخصوصش روا نیست. عرض کردم: پس چطور او را یاد کنیم؟ فرمود: بگویید حجت از [[خاندان محمد]]{{صل}}". در بیشتر [[روایات]] این [[لقب]] به صورت "[[الحجة]] من [[آل محمد]]" به کار رفته است<ref>ر.ک: کتاب الغیبة، ص ۲۰۲، ح ۱۶۹؛ کافی، ج ۱، ص ۳۲۸، ح ۱۳؛ شیخ صدوق، علل الشرایع، ج ۱، ص ۲۴۵؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۶۴۸.</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت (کتاب)|درسنامه مهدویت]]، ص۲۲۱-۲۲۳.</ref>.


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==

نسخهٔ ‏۱۰ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۳۷

اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل حجت (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

حجت دلیل و برهانی که با آن مدّعا اثبات می‌شود و آورنده آن بر شخص دیگر احتجاج می‌کند[۱].

واژه‌شناسی لغوی

  • حجّت در لغت به‌معنای دلیل و برهان است و علّت نام‌گذاری آن به حجّت، این است که از ریشه "حجّ" به‌معنای قصد گرفته شده و دلیلی که با آن مدّعا اثبات می‌شود، مقصود شخص احتجاج‌کننده است[۲]. یا به واسطه دلیل، اثبات مدّعا قصد می‌شود[۳]. یا آن‌که دلیل، خود قصد اثبات مدّعا را دارد[۴]. به گفته برخی، حجّت، دلالت روشن برای اثبات مقصد حق و درست است[۵]. و براساس نقل برخی دیگر، حجّت، چیزی است که بر صحّت ادّعا دلالت می‌کند[۶][۷]. این کلمه در قرآن مجید در موارد مختلفی به کار رفته است؛ از جمله: لِئَلاَّ يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ وَكَانَ اللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمًا[۸] و نیز: قُلْ فَلِلَّهِ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ فَلَوْ شَاء لَهَدَاكُمْ أَجْمَعِينَ [۹][۱۰].

حجت الهی

حجت آشکار و حجت پنهان

حقیقت احتجاج

اقسام احتجاج

نخست: احتجاج قولی

دوم: احتجاج عملی

اهداف احتجاج

نخست: اثبات ربوبیت خداوند

دوم: اثبات جهان آخرت و نفی استبعاد منکران معاد

سوم: اثبات رسالت پیامبران

حجت در فرهنگ‌نامه دینی

جستارهای وابسته

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. آقازاده، فتاح، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج ۲، ص ۲۰۴ - ۲۱۵.
  2. لسان‌العرب، ج‌۳، ص‌۵۲، تاج‌العروس، ج‌۳، ص‌۳۱۴، حجج.
  3. تفسیر آسان، ج‌۵، ص‌۱۱۶.
  4. منهج الصادقین، ج‌۳، ص‌۴۶۵.
  5. مفردات، ص‌۲۱۹، «حجّ»؛ مجمع‌البیان، ج‌۲، ص‌۷۶۸.
  6. التعریفات، ص۱۱۲؛ التحریروالتنویر، ج۸، ص۱۵۱.
  7. آقازاده، فتاح، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج ۲، ص ۲۰۴ - ۲۱۵.
  8. تا اینکه برای مردم، پس از فرستادن پیامبران، در مقابل خدا بهانه و حجّتی نباشد و خدا توانا و حکیم است؛ سوره نساء، آیه: ۱۶۵.
  9. بگو برهان رسا (حجّت) ویژه خداوند سبحانه و تعالی است و اگر او می‏خواست، قطعا همه شما را هدایت می‏کرد؛ سوره انعام، آیه: ۱۴۹.
  10. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۱۶۳ - ۱۶۵.
  11. محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۸۲.