[[مفسران]]، ابویاسر را نیز در [[شأن نزول]] آیاتی که از [[احبار]] [[یهود]] و بزرگان آن سخن دارد، داخل دانستهاند:
#در ذیل [[آیه]] {{متن قرآن|وَدَّ كَثِيرٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَوْ يَرُدُّونَكُمْ مِنْ بَعْدِ إِيمَانِكُمْ كُفَّارًا حَسَدًا مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِهِمْ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ الْحَقُّ فَاعْفُوا وَاصْفَحُوا حَتَّى يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}<ref>«بسیاری از اهل کتاب با آنکه حق برای آنان روشن است، از رشکی در درون جانشان، خوش دارند که شما را از پس ایمان به کفر بازگردانند ؛ باری، (از آنان) درگذرید و چشم بپوشید تا (زمانی که) خداوند فرمان خویش را (پیش) آورد که خداوند بر هر کاری تواناست» سوره بقره، آیه ۱۰۹.</ref> از [[ابنعباس]] [[نقل]] است<ref>جامعالبیان، مج۱، ج۱، ص۶۸۲; مجمعالبیان، ج۱، ص۳۵۳.</ref> که [[حیی بن اخطب]] و ابویاسر از حسودترین یهود درباره [[عربها]] بودند و چون خداوند، پیامبرش را از آنان برگزید، در بازگرداندن [[مردم]] از [[اسلام]] میکوشیدند که [[خداوند]] درباره آنان آیه فوق نازل شد.
#[[واحدی]] از [[ابنعباس]] آورده <ref>اسباب النزول، ص۴۱.</ref> که آیه {{متن قرآن|وَقَالُوا كُونُوا هُودًا أَوْ نَصَارَى تَهْتَدُوا قُلْ بَلْ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ}}<ref>«و گفتند: یهودی یا مسیحی باشید تا راه یابید ؛ بگو: (خیر) بلکه ما بر آیین ابراهیم درستآیین هستیم و او از مشرکان نبود» سوره بقره، آیه ۱۳۵.</ref> درباره سران [[یهود]] [[مدینه]]، از جمله ابویاسر و نیز [[نصارا]] [[نجران]] است که در باب [[برتری]] [[کیش]] خود با [[مسلمانان]] به [[مخاصمه]] برخاستند و [[یهودیان]] میگفتند: [[پیامبر]] ما [[برترین]] [[پیامبران]] و [[تورات]] ما برترین کتابها و [[دین]] ما برترین [[ادیان]] است و بدینگونه به [[عیسی]]{{ع}} و [[انجیل]]، و [[محمد]]{{صل}} و [[قرآن]] کفر میورزیدند و [[مسیحیان]] نیز چنین ادعایی داشتند. خداوند در پاسخ به آنان چنین نازل کرد.
#{{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ الْكِتَابِ وَيَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَنًا قَلِيلًا أُولَئِكَ مَا يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ إِلَّا النَّارَ وَلَا يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلَا يُزَكِّيهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ}}<ref>«بیگمان آنان که از کتاب (آسمانی) آنچه را خداوند فرو فرستاده است پنهان میدارند و (آن را) به بهای اندک میفروشند جز آتش در اندرون خود نمیانبارند و روز رستخیز خداوند با آنان سخن نمیگوید و آنها را پاکیزه نمیگرداند و عذابی دردناک خواهند داشت» سوره بقره، آیه ۱۷۴.</ref> [[نزول]] این [[آیه]] را درباره تنی چند از سران یهود، ازجمله ابویاسر بن اخطب دانستهاند<ref> اللباب، ج۳، ص۱۸۳.</ref> کهاز [[پیروان]] خود هدایایی میگرفتند و به آنان نوید میدادند که [[پیامبری]] از میان خود آنان [[ظهور]] خواهد کرد و وقتی پیامبری از غیر آنان برانگیخته شد، از [[ترس]] نابودی [[منافع]] خود، [[رسالت پیامبر]] را با واژگوننمایی صفات آمده در کتاب، [[کتمان]] میکردند تا [[مردم]] را از [[پیروی]] او بازدارند و [[خداوند]]، اینگونه به آنان پاسخ گفت.
#[[نقل]] است که ابویاسر و برادرش حییّ و گروهی دیگر، درباره مدت [[عمر]] [[پیامبر]] و امتش (مدت [[پادشاهی]] او و امتش)<ref> مبهمات القرآن، ج۱، ص۲۷۲ـ۲۷۳.</ref> با او به [[مناظره]] برخاسته، پاسخ آن را از طریق [[تأویل]] حروف * مقطعه به حساب ابجد میجستند که [[آیه]] نازل شد: {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُّحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاء الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاء تَأْوِيلِهِ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلاَّ أُوْلُواْ الأَلْبَابِ}}<ref>«اوست که این کتاب را بر تو فرو فرستاد؛ برخی از آن، آیات «محکم» (/ استوار/ یک رویه) اند، که بنیاد این کتاباند و برخی دیگر (آیات) «متشابه» (/ چند رویه) اند؛ اما آنهایی که در دل کژی دارند، از سر آشوب و تأویل جویی، از آیات متشابه آن، پیروی میکنند در حالی که تأویل آن را جز خداوند نمیداند و استواران در دانش، میگویند: ما بدان ایمان داریم، تمام آن از نزد پروردگار ماست و جز خردمندان، کسی در یاد نمیگیرد» سوره آل عمران، آیه ۷.</ref><ref> جامعالبیان، مج۳، ج۳، ص۲۴۲.</ref> [[ابناسحاق]]، از [[ابنعباس]] و [[جابر بن عبدالله بن رئاب]] نقل کرده که ابویاسر از کنار پیامبر میگذشت که آیه آغازین [[سوره بقره]]: {{متن قرآن|الم ذَلِكَ الْكِتَابُ لاَ رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ }}<ref>«سپاس، خداوند، پروردگار جهانیان را این (آن) کتاب (است که) هیچ تردیدی در آن نیست، رهنمودی برای پرهیزگاران است» سوره فاتحه، آیه ۱-۲.</ref>. را شنید. نزد برادرش و دیگر [[یهودیان]] رفت و آنچه را شنیده بود، با آنان در میان گذاشت. آنان جهت آزمودن [[حضرت]] و کسب اطلاع بیشتر، پیش پیامبر آمده، با پرس و جوهایی در باب [[حروف مقطعه]] در پی [[کشف]] مدت عمر و دوام [[حکومت]] و [[نبوت]] آن حضرت برآمدند و در نهایت، اظهار تردید و سردرگمی کردند که این آیه درباره آنان نازل شد.<ref> السیرة النبویه، ج۲، ص۵۴۵ـ۵۴۷.</ref>
#[[ابوالفتوح رازی]] در ذیل آیه {{متن قرآن|وَإِنَّ مِنْهُمْ لَفَرِيقًا يَلْوُونَ أَلْسِنَتَهُمْ بِالْكِتَابِ لِتَحْسَبُوهُ مِنَ الْكِتَابِ وَمَا هُوَ مِنَ الْكِتَابِ وَيَقُولُونَ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَمَا هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَيَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ وَهُمْ يَعْلَمُونَ}}<ref>«و برخی از آنان گروهی هستند که به تحریف کتاب (آسمانی) زبان میگردانند تا آن را از کتاب بپندارید در حالی که از کتاب نیست و میگویند که از سوی خداوند است و از سوی خداوند نیست؛ آنان دانسته بر خداوند دروغ میبندند» سوره آل عمران، آیه ۷۸.</ref>.<ref> روض الجنان، ج۴، ص۴۰۰.</ref> آنان را گروهی از [[یهودیان]]، از جمله ابویاسر میداند که [[زبان]] در میپیچند بر [[سبیل]] [[تحریف]] و [[تغییر]]؛ یعنی از خود چیزی میخوانند در تغییر صفت [[محمد]]{{صل}} و در [[آیت]] [[رجم]] و مانند آن، به آوازی که به او [[تورات]] خوانند، و مینمایند که تورات است و مراد از "کتاب" تورات است.
#از [[مقاتل]] [[نقل]] است<ref> روض الجنان، ج۵، ص۱۶.</ref> که رؤسای [[یهود]]، چون ابویاسر و دیگران، [[عبدالله بن سلام]] و [[یاران]] او از [[اهلکتاب]] را که به [[اسلام]] گرویدند، [[سرزنش]] میکردند و [[آزار]] میدادند که [[خداوند]] درباره آنان آیه {{متن قرآن|لَنْ يَضُرُّوكُمْ إِلَّا أَذًى وَإِنْ يُقَاتِلُوكُمْ يُوَلُّوكُمُ الْأَدْبَارَ ثُمَّ لَا يُنْصَرُونَ}}<ref>«هرگز جز آزاری (اندک) زیانی به شما نمیرسانند و اگر با شما به جنگ برخیزند پشت به شما خواهند کرد سپس یاری نخواهند شد» سوره آل عمران، آیه ۱۱۱.</ref> را فرو فرستاد.
#آوردهاند<ref> جامعالبیان، مج۴، ج۵، ص۳۹۴; کشفالاسرار، ج۳، ص۱۶۴.</ref> که عدهای از سران یهود، از جمله ابویاسر نزد [[پیامبر]]{{صل}} آمده، پرسیدند: به کدام یک از [[رسولان]] پیشین [[باور]] داری؟ [[حضرت]] با [[تمسک]] به [[آیه]] {{متن قرآن|قُولُوا آمَنَّا بِاللَّهِ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْنَا وَمَا أُنْزِلَ إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَمَا أُوتِيَ مُوسَى وَعِيسَى وَمَا أُوتِيَ النَّبِيُّونَ مِنْ رَبِّهِمْ لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ}}<ref>«بگویید: ما به خداوند و به آنچه به سوی ما و به سوی ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و نبیرگان فرو فرستاده شده و به آنچه به موسی و عیسی و آنچه به (دیگر) پیامبران از سوی پروردگارشان داده شده است ایمان آوردهایم؛ میان هیچیک از آنان فرق نمینهیم و ما فرمانبردار اوییم» سوره بقره، آیه ۱۳۶.</ref> فرمود: ما به [[خدا]] و آیاتی که بر ما نازل شده و نیز آنچه بر [[ابراهیم]]، [[اسماعیل]]، [[اسحاق]]، [[یعقوب]] و [[اسباط]] نازل شده و نیز آنچه برای [[موسی]] و [[عیسی]] فرستاده شده و... [[ایمان]] داریم. چون نام عیسی{{ع}} بهمیان آمد، آنان وی را [[انکار]] کرده، گفتند: ما به او و به کسی که به وی [[مؤمن]] است، ایمان نمیآوریم که خداوند آیه {{متن قرآن|قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ هَلْ تَنْقِمُونَ مِنَّا إِلَّا أَنْ آمَنَّا بِاللَّهِ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْنَا وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلُ وَأَنَّ أَكْثَرَكُمْ فَاسِقُونَ}}<ref>«بگو ای اهل کتاب! آیا جز از این رو با ما میستیزید که ما به خداوند و آنچه بر ما و آنچه از پیش فرو فرستاده شده است، ایمان داریم و بیشتر شما نافرمانید؟» سوره مائده، آیه ۵۹.</ref> را درباره آنان نازل کرد<ref>[[سید علی رضا واسعی|واسعی، سید علی رضا]]، [[ابویاسر نَضَری (مقاله)|مقاله «ابویاسر نَضَری»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>.
از جزئیات زندگی او اطلاعی در دست نیست. نخستین سخنی که از وی در اختیار است، به زمانهجرت پیامبر به مدینه بازمیگردد. صفیه، همسر پیامبر و دختر حیی بن اخطب میگوید: چون رسول خدا به مدینههجرت کرد و در قبا (دیار بنی عمرو بن عوف) فرود آمد، پدر و عمویم صبحگاه به دیدن او رفته، تا غروب در آنجا ماندند و وقتی بازگشتند، سخت اندوهگین بودند. شنیدم که عمویم درباره رسول خدا به پدرم میگفت: آیا او را میشناسی؟ او همان پیامبرموعود است؟ گفت: به خدا آری. عمویم گفت: احساس درونیات درباره او چیست؟ گفت: به خدا سوگنددشمنی با او تا زندهام.[۱] از این گفتوگو، هم موقعیت ابویاسر در جامعهبنینضیر و هم تکاپوی او در پی کشف جایگاه پیامبر(ص) روشن میشود ; به هر روی، ابویاسر از کسانی است که وقتی گرایشمردم مدینه به رسول خدا را دید، برخلاف پیمانْ نامه رسمی و عمومی که طبق آن به حمایت از پیامبر و دوری از دشمنانش متعهد شده بود، با پرسشهای واهی و غلط انداز، بهکارشکنی پرداخت[۲] و بدینگونه، دشمنی و ستیز خویش را با حضرت نشان داد.
ابویاسر نیز چون برادرش، از اینکه خداوند پیامبر را از میان عرببرگزیده، به شدت حسادت میکرد و برای بازگرداندن مردم از اسلام، تمام توان خویش را بهکار میبست.[۳] علت دشمنی وی و هم فکرانش آن بود که با پذیرش عمومی اسلام، منافعشان به خطر میافتاد.[۴] فرجام ابویاسر نیز در تاریخ روشن نیست.[۵].