افضلیت اهل بیت پیامبر خاتم: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۵: خط ۴۵:
*بر این جمع [[کلام]] [[احمد بن حنبل]] صریحاً دلالت می‌کند که پیش‌تر گزارش شد. افزون بر وی این نکته در بعضی [[روایات]] و دیدگاه‌های بعضی [[صحابه]] نیز آمده است. مثلاً [[عبدالله]] [[فرزند]] [[عمر]] می‌گوید: ما وقتی [[صحابه]] [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} را [از حیث [[برتری]]] شمارش می‌کردیم، می‌گفتیم: [[ابوبکر]]، [[عمر]]، [[عثمان]]. در این هنگام شخصی سؤال کرد که پس [[جایگاه]] [[امام علی|علی]]{{ع}} کجاست؟ [[عبدالله بن عمر]] گفت: "[[علی]] از [[اهل بیت]] است و کسی با او [[قیاس]] نمی‏‌شود، [[علی]] در [[رتبه]] خود همراه با [[رسول الله]] است‏"<ref>{{متن حدیث|عَلِيٌّ مِنْ أَهْلِ الْبَيْتِ لَا يُقَاسُ بِهِ أَحَدٌ، هُوَ مَعَ رسول الله{{صل}} وَ فِي دَرَجَتِهِ}}؛ ینابیع الموده، ج۲، ص ۲۹۷، ب ۵۶، ح۸۵۰.</ref>.
*بر این جمع [[کلام]] [[احمد بن حنبل]] صریحاً دلالت می‌کند که پیش‌تر گزارش شد. افزون بر وی این نکته در بعضی [[روایات]] و دیدگاه‌های بعضی [[صحابه]] نیز آمده است. مثلاً [[عبدالله]] [[فرزند]] [[عمر]] می‌گوید: ما وقتی [[صحابه]] [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} را [از حیث [[برتری]]] شمارش می‌کردیم، می‌گفتیم: [[ابوبکر]]، [[عمر]]، [[عثمان]]. در این هنگام شخصی سؤال کرد که پس [[جایگاه]] [[امام علی|علی]]{{ع}} کجاست؟ [[عبدالله بن عمر]] گفت: "[[علی]] از [[اهل بیت]] است و کسی با او [[قیاس]] نمی‏‌شود، [[علی]] در [[رتبه]] خود همراه با [[رسول الله]] است‏"<ref>{{متن حدیث|عَلِيٌّ مِنْ أَهْلِ الْبَيْتِ لَا يُقَاسُ بِهِ أَحَدٌ، هُوَ مَعَ رسول الله{{صل}} وَ فِي دَرَجَتِهِ}}؛ ینابیع الموده، ج۲، ص ۲۹۷، ب ۵۶، ح۸۵۰.</ref>.
*از گزارش [[عبدالله بن عمر]] چنین استفاده می‌شود که گویا [[افضلیت]] [[امام علی|علی]]{{ع}} بر دیگر [[اصحاب]] مثل [[آفتاب]] روشن بوده است، محل بحث تنها بین [[صحابه]] با قطع‌نظر آن [[حضرت]] بود که ظاهراً [[اکثریت]] بر س شخص فوق متمایل بودند»<ref>[[محمد حسن قدردان قراملکی]]، [[امامت ۲ (کتاب)|امامت]]، ص۹۷ - ۱۰۶.</ref>.
*از گزارش [[عبدالله بن عمر]] چنین استفاده می‌شود که گویا [[افضلیت]] [[امام علی|علی]]{{ع}} بر دیگر [[اصحاب]] مثل [[آفتاب]] روشن بوده است، محل بحث تنها بین [[صحابه]] با قطع‌نظر آن [[حضرت]] بود که ظاهراً [[اکثریت]] بر س شخص فوق متمایل بودند»<ref>[[محمد حسن قدردان قراملکی]]، [[امامت ۲ (کتاب)|امامت]]، ص۹۷ - ۱۰۶.</ref>.
==برتری [[امامان]] از [[اهل بیت]] بر پیامبران ==
*با توجّه به مبنای [[قرآن|قرآنی]] [[امامیه]] از تعریف [[امامت]]؛ [[امامت]] [[مقام الهی]] مافوق [[نبوت]] است و به تبع آن [[امامان]] [[شیعه]] نیز به عنوان [[امام]] از دیگر [[پیامبران]] - جز [[پیامبر اسلام]] - [[افضل]] و [[برتر]] خواهند بود. [[اهل سنت]] نیز با توجّه به مبنای خود از [[امامت]] "تعریف سطحی و نازل از [[امامت]] و تطبیق آن بر [[حکومت]] و [[حاکم دینی]]" عقیده [[شیعه]] مبنی بر [[برتری]] [[امامان]] از [[پیامبران]] جز [[حضرت محمد]]{{صل}} را منکر و بر آن خدشه وارد می‌‌کنند<ref>ابوالحسن اشعری، مقالات الاسلامی‌ین، ص ۴۷؛ عبدالقاهر بغدادی، کتاب اصول الدین، ص ۱۵۷. </ref>.
*در تحلیل این [[شبهه]] نکات ذیل قابل تأمل است:
*'''۱. عنوان [[امامت]] مثبت افضلیت:''' بعد از اینکه [[شیعه]] با دلیل [[قرآن|قرآنی]] ثابت نمود که [[مقام امامت]] از [[مقام]] نبود بالاتر است و از سوی دیگر [[نصوص دینی]] "آیات و [[روایات نبوی]]" بر [[تعیین]] [[حضرت علی]]{{ع}} و یازده [[امام]] دیگر به عنوان [[امام]] و [[جانشین]] [[پیامبر اسلام]]{{صل}} دلالت می‌‌کنند، رهاورد دو مقدمه فوق (برتری [[امامت]] بر [[نبوت]] و [[نصب]] دوازده [[معصوم]] به [[مقام امامت]] توسط [[قرآن]] و سنت) [[برتری]] و [[افضلیت]] [[امامان]] [[شیعه]] بر [[پیامبر|پیامبرانی]] می‌‌شود که دارای [[مقام امامت]] صرف و فاقد [[مقام امامت]] بودند.
*باری این دلیل تنها [[برتری]] [[ائمه]] [[شیعه]] بر [[پیامبر|پیامبرانی]] را ثابت می‌‌کند که به [[مقام امامت]] نائل نیامدند، اما ادعای [[افضلیت]] [[امامان]] بر تمامی‌ [[پیامبران]] جز [[پیامبر اسلام]]{{صل}} را دلیل بعدی روشن می‌‌کند.
*'''۲. وجود [[نصوص]] خاص بر [[افضلیت]] [[ائمه]]{{عم}}:''' علاوه بر دو نکته [[برتری]] [[امامت]] بر [[نبوت]] و وجود [[نص]] بر [[امامت]] [[امامان]] [[شیعه]] می‌‌توان از طریق [[آیات]] و [[روایات]] [[افضلیت]] [[امامان]] [[شیعه]] و به شکل بارز [[برتری]] [[حضرت علی]]{{ع}} بر سایر [[پیامبران]] را ثابت نمود. به دیگر سخن اگر فرضاَ در صحت و [[صدق]] دلیل پیشین بر مدعای [[شیعه]] شک و تردید نمود، باز می‌‌توان از طریق [[نصوص]] خاص آن را تنقیح و اثبات نمود؛ چراکه [[نصوص]] خاصی از [[قرآن]] و [[روایات]] بر [[افضلیت]] [[امامان]] بر [[پیامبران]] وجود دارد که اینک به اختصار به آن می‌‌پردازیم:
*در جریان مباهله<ref>مباهله آن است که [[پیروان]] دو [[دین]] مختلف بعد از ناامیدی از اثبات علمی‌ و استدلالی حقانیت [[مکتب]] خود توافق می‌‌کنند که در زمان و مکان خاصی جمع شده و از [[خداوند]] بخواهند که عذاب خود را بر پیرو [[دین]] رقیب نازل کند</ref> [[خداوند]] از پیامبرش خواست با [[اهل‌ بیت]] خود به مباهله و دعا دست بزنند{{متن قرآن|فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءنَا وَنِسَاءكُمْ وَأَنفُسَنَا وأَنفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَةَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ }}<ref> بنابراین، پس از دست یافتن تو به دانش، به هر کس که با تو به چالش برخیزد؛ بگو:بیایید تا فرزندان خود و فرزندان شما و زنان خود و زنان شما و خودی‌های خویش و خودی‌های شما را فرا خوانیم آنگاه (به درگاه خداوند) زاری کنیم تا لعنت خداوند را بر دروغگویان نهیم؛ سوره آل عمران، آیه:۶۱.</ref>. همه [[مفسران]] و اهل تاریخ بالاتفاق ذکر کرده‌اند که [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} در مباهله تنها دختر خویش [[حضرت زهرا]]{{س}} و [[امام حسن]] و [[امام حسین]] و [[امام علی]]{{عم}} را به همراه خود به مباهله برد<ref>مسند احمد، ج ۱، ص ۱۸۵؛ تفسیر کبیر، ج ۸، ص ۸۱. </ref>[[حضرت زهرا]]{{س}} مصداق فراز آیه {{متن قرآن|نِسَاءنَا}}. [[امام حسن]]{{ع}} و [[امام حسین]]{{ع}} مصداق فراز {{متن قرآن|أَبْنَاءَنَا}} و [[حضرت علی]]{{ع}} نیز مصداق {{متن قرآن|أَنفُسَنَا}} است. از اینجا معلوم می‌‌شود که آن حضرت هم نفس و هم ردیف [[پیامبر اسلام]]{{صل}} است و به تعبیر دقیق‌تر [[مقام]] و مرتبه [[حضرت علی]]{{ع}} پیش [[خداوند]] چنان بلند مرتبه است که [[خداوند]] و [[رسول|رسولش]] وی را هم نفس [[پیامبر]] ذکر می‌‌کند و این دلیل بر این است که غیر از [[حضرت علی]]{{ع}} احدی در [[صفات]] و کمالات مانند وی برای [[پیامبر]] نیست و چون [[پیامبر اسلام]] برترین [[انسان]]‌ها و [[پیامبران]] است، هم ردیف و هم نفس وی یعنی [[حضرت علی]]{{ع}} نیز مانند [[پیامبر]] بردیگر [[پیامبران]] [[برتر]] خواهد بود<ref>ر.ک: فاضل مقداد، اللوامع الالهیه، ص ۳۸۳.</ref>
*[[پیامبر اسلام]]{{صل}} در موارد مختلف به [[افضلیت]] [[دوازده امام]] [[معصوم]] و در موارد خاص به [[برتری]] [[حضرت علی]]{{ع}} نسبت به همه انسان‌ها و [[پیامبران]] تأکید و تصریح داشته است گزارش بعضی می‌‌پردازیم:
*'''الف. [[اهل البیت]] اولین مخلوق الهی:''' در [[نصوص]] [[روایت|روایی]] تأکید شده است [[روح]] انسانها پیش از عالم دنیا در عالمی‌ دیگر به نام [[عالم ذر]]، [[عالم الست|الست]] یا [[نور]] تحقق داشته است که اولین [[روح]] مخلوق در آن عالم [[روح]] [[پیامبر اسلام]]{{صل}} و [[حضرت علی]]{{ع}} و سایر [[ائمه]]{{عم}} می‌‌باشد. در [[احادیث]] به اتحاد [[نور]] [[حضرت علی]]{{ع}} با [[نور]] [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} تأکید شده است: "من و [[امام علی|علی بن ابی طالب]] از [[نور]] [[خدا]] و از عین عرش آفریده شده‌ایم چهارده هزار سال پیش از آنکه [[خداوند]] آدم را بیافریند، ما [[خداوند]] را تسبیح و تقدیس می‌‌کردیم"<ref>{{عربی|" خلقت أنا و علي بن أبي‌ طالب من نور الله عن يمين العرش، نسبّح الله ونقدّسه، من قبل أن يخلق الله - عزّ وجلّ‌ - آدم بأربعة عشر ألف سنة"}}؛ فرائد السمطین، ج ۱، ص ۴۱، تذکرۀ الخواص، ص ۴۶. برای روایات بیشتر ر.ک: موسوعۀ الامامۀ فی نصوص اهل السنۀ، ج ۳، ص ۵۸ به بعد و ج ۴، ص ۴۱۵؛ شمس الدین احمد ذهبی، تاریخ الأسلام، ج ۲۵، ص ۲۸۵.</ref>
[[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} با این بیان در [[مقام]] تمجید و معرفی [[مقام]] حقیقی [[حضرت علی]]{{ع}} است که او را متحد خود در عالم انوار و ارواح ذکر می‌‌کند. بر این مضمون روایاتی چند از [[اهل سنت]] گزارش‌ شده است <ref>ینابیع المودۀ، ج ۳، باب ۵۶، ص ۳۰۷.</ref>
*اینکه نفس خلقت اولیه بر [[افضلیت]] [[مقام]] [[حضرت علی]]{{ع}} دلالت می‌‌کند، روشن و نیاز به توضیح نیست؛ چرا که خود [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} همین نکته را بربرتری [[امام]] خود و [[حضرت علی]]{{ع}} بر [[فرشتگان]] می‌‌شمارد: "چگونه ما بر [[ملائکه]] [[افضل]] نباشیم در حالی که در معرفت، تسبیح، ‌تهلیل و تقدیس [[خداوند]] بر آنان سبقت گرفتیم؟ ! ارواح ما اولین مخلوق الهی بود، به توحید و حمد [[خدا]] به نطق آمدیم <ref>{{عربی|" فَكَيْفَ لَا نَكُونُ أَفْضَلَ مِنَ‏ الْمَلَائِكَةِ وَ قَدْ سَبَقْنَاهُمْ‏ إِلَى‏ مَعْرِفَةِ رَبِّنَا وَ تَسْبِيحِهِ وَ تَهْلِيلِهِ وَ تَقْدِيسِهِ لِأَنَّ أَوَّلَ مَا خَلَقَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَرْوَاحُنَا فَأَنْطَقَهَا بِتَوْحِيدِهِ وَ تَمْجِيدِهِ "}}؛ یناییع المودة، ج ۳، ص ۳۷۹، ب ۹۳، ح ۱؛ بحار، ج ۲۶، ص ۳۳۷. </ref>
*'''ب. درج اسامی [[امامان]] در بهشت و معرفی آنان به پیامبران:''' درروایات مختلف وارد شده است که نام پنج‌تن آل‌عبا یا [[دوازده امام]] قبل از ورود آدم به زمین در جاهای مقدس مانند بهشت، عرش و درب بهشت درج شده بود و آدم از چیستی و وجود آنها سؤال نموده است و [[خداوند]] نیز [[اوصاف الهی]] آنها را ذکر فرمود.
خداوند در بعض [[احادیث]] قدسی و غیر آن مانند [[حدیث معراج]] به این مسئله تصریح داشته است، چنان‌که بعد از مشاهده [[پیامبر]] اسامی داوزده [[امام]] در ساق [[عرش الهی]] از طرف [[خدا]] ندا آمد که:{{عربی|" هُمْ‏ أَوْصِيَاؤُكَ‏ وَ خُلَفَاؤُكَ‏ وَ خَيْرُ خَلْقِي‏ بَعْدَكَ‏ "}}<ref>«آنها اوصيا و خلفاى تو و بهترين خلق من پس از تو مى‌باشند» ینابیع المودة، ج ۳، ص ۶۷۹، ب ۹۳، ح ۱؛ بحار، ج ۲۶، ص ۳۳۷.</ref>
*وصی [[حضرت محمد]]{{صل}} صرف امور شخصی و خانوادگی مرسوم در امر وفات نیست، بلکه مراد وصایت و [[جانشینی]] در امور [[نبوت]] است. این نکته خوشبختانه در ادامه [[حدیث]] آمده است، چنان‌که [[پیامبر]] بعد از مشاهده دوازده [[نور]] پرسید آیا این‌ها اوصیای من هستند؟ ندای الهی آمد که: " ای محمّد اینان اولیا، اوصیا، برگزیدگان و حجت‌های من بر مخلوقات بعد از تو هستند. آنان اوصیا و خلفای تو و بهترین خلقم بعد از تو هستند" <ref>{{عربی|" يَا مُحَمَّدُ هَؤُلَاءِ أَوْلِيَائِي وَ أَحِبَّائِي وَ أَصْفِيَائِي وَ حُجَجِي بَعْدَك‏ عَلَى بَرِيَّتِي،  وَ هُمْ أَوْصِيَاؤُك‏، و عِزَّتِي وَ جَلَالِي، لَأُطَهِّرَنَّ الْأَرْض‏ بِآخِرِهِمْ المهدي من الظلم‏ "}}؛ ینابیع المودة، ج ۳، صص ۳۷۹، ۳۸۰، ب ۹۳، ح ۱۱، ص ۴؛ بحار، ج ۲۶، ص ۳۳۷. </ref>. روشن است اگر در میان انسان‌ها و [[پیامبران]] علاوه بر [[امامان]] انسان‌های [[برتری]] بود، نام و اسامی آنان در بهشت درج و آدم آنها را مشاهده می‌کرد. درج اسامی [[ائمه]] دلیل بر [[برتری]] آنان است.
*'''ج. [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} و [[امامان]] غایت آفرینش:''' در [[روایات]] متعدد از [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} نقل شده است که آن حضرت [[فلسفه]] و غایت آفرینش عالم امکان را وجود خویش و [[اهل بیت]] در بهشت درج و [[حضرت آدم]] آنها را زیارت کرده است، در اکثر همین [[روایات]] [[خداوند]] در جواب سؤال آدم از فضل آنان تأکید کرده است که اگر وجود آنان نبود عالمی خلق نمی‌شد {{عربی|" يا آدم، لولاهم لمّا خلقتك، ولما خلقت الجنّة والنار، والعرش والكرسي، واللوح والقلم‏ "}} <ref>ر.ک: تاریخ بغداد، ج۱، ص ۲۴۷؛ تاریخ مدینه دمشق، ج۱۴، ص ۱۷۰؛ فرائد السمطین، ج۱، ص ۳۶؛ موسوعه الأمامه فی نصوص اهل السنه، ج۳، صص ۶۹، ۳۰۴ و ۴۰۰.</ref>
*'''د. عدم قیاس احدی به [[امامان]]:''' [[مقام]] و [[رتبه]] شخص [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} و [[امامان]]{{عم}} در عالم امکان چنان بلندمرتبه و در نقطه اوج است که به فرموده شخص [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} احدی در حدی نیست که با آنان مقایسه گردد{{عربی|" نَحْنُ لَا يُقَاسُ‏ بِنَا أَحَدٌ‏ "}}<ref>«هيچ كس با ما قابل قياس نيست‏»؛ فرائد السمطین، ج۱، ص ۴۵؛ کنزالعمال، ج۱۲، ص ۱۰۴؛ ینابیع الموده، ج۲، ص ۱۱۷؛ ابن حجر، زهرالفردوس، ج۴، ص ۱۲۱؛ دیلمی، الفردوس، ج۴، ص ۲۸۳ و نیز: موسوعه الامامه، ج ۴، ص ۲۲. </ref>.
*از [[امام علی]]{{ع}} نیز [[روایات]] مختلف به این مضمون وارد شده است، مانند:{{عربی|" نَحْنُ أَهْلَ الْبَيْتِ لَا يُقَاسُ‏ بِنَا أَحَدٌ‏ "}} <ref>«احدى قابل قياس با ما اهل بيت نيست»؛ تاریخ [[مدینه]] دمشق، ج۳۰، ص ۳۶۱؛ حلیه الأولیاء، ج۷، ص ۲۰۱؛ ابن الطریق، الوحی المبین، ص ۲۲۵؛ نهج البلاغه، [[خطبه]] ۲؛ موسوعه الامامه، ج۴، ص ۲۴. </ref>
*بر عین این [[روایت]] [[احمد بن حنبل]] از بزرگان [[اهل سنت]] فتوا داده است، وقتی عبدالله فرزندش از برترین [[مردم]] پرسید؟ او جواب داد: [[ابوبکر]]، [[عمر]] و [[عثمان]] سپس ساکت شد، عبدالله می‌گوید سپس پرسیدم پس [[جایگاه]] [[علی بن ابی طالب]] کجاست؟ احمد در جواب گفت: {{عربی|" هو من اهل البیت لایقاس به هؤلاء‏ "}}<ref>ینابیع الموده، ج۲، ص ۲۹۸. </ref>
*'''و. [[روایات]] ولوی:''' علاوه بر [[روایات نبوی]] از خود [[امامان]] [[شیعه]] [[روایات]] متعددی بر [[افضلیت]] خودشان بر همه [[مردم]] حتی [[پیامبران]] وارد شده است.
شاید این‌جا [[شبهه]] دور به نظر رسد که ما [[افضلیت]] [[امامان]] را با [[احادیث]] خود [[امامان]] ثابت می‌کنیم و این استدلال [[حجت]] نخواهد بود.
*در پاسخ باید گفت ما بیش از اثبات [[افضلیت]] [[امامان]] نخست [[امامت]] و [[صفات]] لازمه آن مانند [[عصمت]]، [[مرجعیت دینی]] و [[حجیت]] اقوالش را ثابت و به عنوان مبنا و پیش‌فرض می‌پذیریم، آن‌گاه با مراجعه به این منبع یعنی منبع [[عصمت]] و [[حجت الهی]] در [[مقام]] سؤال از برترین انسان‌ها جواب خودمان را از آنان دریافت می‌کنیم:
*[[امام علی]]{{ع}} [[عترت]] [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} را بهترین عترت‌ها توصیف فرمود:{{عربی|" عِتْرَتُهُ‏ خَيْرُ الْعِتَرِ "}}<ref>«عترت او بهترين عترت‏هاست» نهج البلاغه، خ ۹۴.</ref>. [[امام باقر]]{{ع}} فرمود:{{عربی|" نَحْنُ جَنْبُ اللَّهِ وَ نَحْنُ صَفْوَةُ اللَّهِ وَ نَحْنُ خِيَرَتُه"}} <ref>«ما در كنار خداونديم و ما برگزيدۀ خداونديم و ما منتخب الهى هستيم» فرائد السمطین، ج۲، ص ۲۵۳، نقل از موسوعه الأمامه، ج۳، ص ۲۷۴.</ref>
در [[روایات]] بلندی [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید:{{عربی|" بِنَا فَتَحَ‏ اللَّهُ‏ وَ بِنَا خَتَمَ‏ اللَّهُ‏ وَ نَحْنُ‏ الْأَوَّلُونَ‏ وَ نَحْنُ الْآخِرُونَ وَ نَحْنُ أَخْيَارُ الدَّهْرِ وَ نَوَامِيسُ الْعَصْرِ وَ نَحْنُ سَادَةُ الْعِبَادِ وَ سَاسَةُ الْبِلَادِ وَ نَحْنُ النَّهْجُ الْقَوِيمُ وَ الصِّرَاطُ الْمُسْتَقِيمُ وَ نَحْنُ عِلَّةُ الْوُجُودِ "}} <ref>«بواسطه ما [[خدا]] افتتاح نمود و بما ختم كرد ما اولين و آخرين هستيم ما بهترين جهانيان و نواميس زمان و سرور بندگان و [[رهبر]] دنيا و راه استوار و صراط مستقيم ما علت وجودیم‏» بحار، ج ۲۶، ص ۲۵۹. </ref>
*'''بیان نکته جمع [[روایات]] [[افضلیت]] [[امام علی|علی]]{{ع}} و [[ابو بکر]]:''' از مطالب پیشین روشن شد که [[امام علی|علی]]{{ع}} [[افضل]] [[مردم]] بعد از [[پیامبر]] بود این نکته و اصل با ظاهر [[روایات]] [[اهل سنت]] دال برافضلیت [[ابوبکر]] و [[عمر]] و در بعضی [[روایت]] [[عثمان]] اصطکاک پیدا می‌کند، لکن برای جمع می‌توان این نکته را افزود حداقل پیش [[عالمان]] مختلف [[اهل سنت]]، در [[افضلیت]] [[حضرت علی]]{{ع}} بر دیگر [[اصحاب]] تردیدی وجود ندارد اما این‌که آنان در عین حال [[ابوبکر]] و [[عمر]] را [[افضل]] شمردند، باید گفت این [[افضلیت]] در بین [[صحابه]] [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} بود که از نظر آنان این سه شخصیت از دیگران [[برتر]] بودند، در این مقایسه [[حضرت علی]]{{ع}} اصلاً زیر مجموعه و جزء افراد مقایسه شده نیست؛ چراکه شخصیت [[امام علی|علی]]{{ع}} مافوق [[صحابه]] و هم‌ردیف [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} بوده است.
*بر این جمع کلام [[احمد بن حنبل]] صریحاً دلالت می‌کند که پیش‌تر گزارش شد. افزون بر وی این نکته در بعضی [[روایات]] و دیدگاه‌های بعضی [[صحابه]] نیز آمده است. مثلاً [[عبدالله]] فرزند [[عمر]] می‌گوید: ما وقتی [[صحابه]] [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} را [از حیث برتری] شمارش می‌کردیم، می‌گفتیم: [[ابوبکر]]، [[عمر]]، [[عثمان]]. در این هنگام شخصی سؤال کرد که پس [[جایگاه]] [[امام علی|علی]]{{ع}} کجاست؟ [[عبدالله بن عمر]] گفت:{{عربی|" عَلِيٌّ مِنْ أَهْلِ الْبَيْتِ لَا يُقَاسُ بِهِ أَحَدٌ، هُوَ مَعَ رسول الله{{صل}} وَ فِي دَرَجَتِهِ"}} <ref>«على از اهل بيت است و كسى با او قياس نمى‏شود، على در [[رتبه]] خود همراه با [[رسول الله]] است‏»؛ ینابیع الموده، ج۲، ص ۲۹۷، ب ۵۶، ح۸۵۰.</ref>.
*از گزارش [[عبدالله بن عمر]] چنین استفاده می‌شود که گویا [[افضلیت]] [[امام علی|علی]]{{ع}} بر دیگر [[اصحاب]] مثل آفتاب روشن بوده است، محل بحث تنها بین [[صحابه]] با قطع‌نظر آن حضرت بود که ظاهراً [[اکثریت]] بر س شخص فوق متمایل بودند»<ref>[[محمد حسن قدردان قراملکی]]، [[امامت ۲ (کتاب)|امامت]]، ص۹۷ - ۱۰۶.</ref>.


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==

نسخهٔ ‏۱۸ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۰۷:۴۶

متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل افضلیت اهل بیت پیامبر خاتم (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

برتری امامان از اهل بیت بر پیامبران

جستارهای وابسته

پرسش‌های وابسته

منابع

  1. قدردان قراملکی، محمد حسن، امامت
  2. دانشنامه نهج البلاغه ج۱
  3. ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی ج۱

پانویس

  1. «لَا یُقَاسُ بِآلِ مُحَمَّدٍ ص مِنْ هَذِهِ الْأُمَّةِ أَحَدٌ وَ لَا یُسَوَّی بِهِمْ مَنْ جَرَتْ نِعْمَتُهُمْ عَلَیْهِ أَبَداً هُمْ أَسَاسُ الدِّینِ وَ عِمَادُ الْیَقِینِ إِلَیْهِمْ یَفِی‏ءُ الْغَالِی وَ بِهِمْ یُلْحَقُ التَّالِی وَ لَهُمْ خَصَائِصُ حَقِّ الْوِلَایَةِ وَ فِیهِمُ الْوَصِیَّةُ وَ الْوِرَاثَةُ الْآنَ إِذْ رَجَعَ الْحَقُّ إِلَی أَهْلِهِ وَ نُقِلَ إِلَی مُنْتَقَلِه‏»؛ نهج البلاغه، خطبه ۲.
  2. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۱۵۵.
  3. ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص۹۴.
  4. ابوالحسن اشعری، مقالات الاسلامی‌ین، ص ۴۷؛ عبدالقاهر بغدادی، کتاب اصول الدین، ص ۱۵۷.
  5. مباهله آن است که پیروان دو دین مختلف بعد از ناامیدی از اثبات علمی‌ و استدلالی حقانیت مکتب خود توافق می‌‌کنند که در زمان و مکان خاصی جمع شده و از خداوند بخواهند که عذاب خود را بر پیرو دین رقیب نازل کند
  6. بنابراین، پس از دست یافتن تو به دانش، به هر کس که با تو به چالش برخیزد؛ بگو:بیایید تا فرزندان خود و فرزندان شما و زنان خود و زنان شما و خودی‌های خویش و خودی‌های شما را فرا خوانیم آنگاه (به درگاه خداوند) زاری کنیم تا لعنت خداوند را بر دروغگویان نهیم؛ سوره آل عمران، آیه:۶۱.
  7. مسند احمد، ج ۱، ص ۱۸۵؛ تفسیر کبیر، ج ۸، ص ۸۱.
  8. ر.ک: فاضل مقداد، اللوامع الالهیه، ص ۳۸۳.
  9. «خلقت أنا و علي بن أبي‌ طالب من نور الله عن يمين العرش، نسبّح الله ونقدّسه، من قبل أن يخلق الله - عزّ وجلّ‌ - آدم بأربعة عشر ألف سنة»؛ فرائد السمطین، ج ۱، ص ۴۱، تذکرۀ الخواص، ص ۴۶. برای روایات بیشتر ر.ک: موسوعۀ الامامۀ فی نصوص اهل السنۀ، ج ۳، ص ۵۸ به بعد و ج ۴، ص ۴۱۵؛ شمس الدین احمد ذهبی، تاریخ الأسلام، ج ۲۵، ص ۲۸۵.
  10. ینابیع المودۀ، ج ۳، باب ۵۶، ص ۳۰۷.
  11. «فَكَيْفَ لَا نَكُونُ أَفْضَلَ مِنَ‏ الْمَلَائِكَةِ وَ قَدْ سَبَقْنَاهُمْ‏ إِلَى‏ مَعْرِفَةِ رَبِّنَا وَ تَسْبِيحِهِ وَ تَهْلِيلِهِ وَ تَقْدِيسِهِ لِأَنَّ أَوَّلَ مَا خَلَقَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَرْوَاحُنَا فَأَنْطَقَهَا بِتَوْحِيدِهِ وَ تَمْجِيدِهِ»؛ یناییع المودة، ج ۳، ص ۳۷۹، ب ۹۳، ح ۱؛ بحار، ج ۲۶، ص ۳۳۷.
  12. «آنها اوصيا و خلفاى تو و بهترين خلق من پس از تو مى‌باشند» ینابیع المودة، ج ۳، ص ۶۷۹، ب ۹۳، ح ۱؛ بحار، ج ۲۶، ص ۳۳۷.
  13. «يَا مُحَمَّدُ هَؤُلَاءِ أَوْلِيَائِي وَ أَحِبَّائِي وَ أَصْفِيَائِي وَ حُجَجِي بَعْدَك‏ عَلَى بَرِيَّتِي، وَ هُمْ أَوْصِيَاؤُك‏، و عِزَّتِي وَ جَلَالِي، لَأُطَهِّرَنَّ الْأَرْض‏ بِآخِرِهِمْ المهدي من الظلم‏»؛ ینابیع المودة، ج ۳، صص ۳۷۹، ۳۸۰، ب ۹۳، ح ۱۱، ص ۴؛ بحار، ج ۲۶، ص ۳۳۷.
  14. ر.ک: تاریخ بغداد، ج۱، ص ۲۴۷؛ تاریخ مدینه دمشق، ج۱۴، ص ۱۷۰؛ فرائد السمطین، ج۱، ص ۳۶؛ موسوعه الأمامه فی نصوص اهل السنه، ج۳، صص ۶۹، ۳۰۴ و ۴۰۰.
  15. «هيچ كس با ما قابل قياس نيست‏»؛ فرائد السمطین، ج۱، ص ۴۵؛ کنزالعمال، ج۱۲، ص ۱۰۴؛ ینابیع الموده، ج۲، ص ۱۱۷؛ ابن حجر، زهرالفردوس، ج۴، ص ۱۲۱؛ دیلمی، الفردوس، ج۴، ص ۲۸۳ و نیز: موسوعه الامامه، ج ۴، ص ۲۲.
  16. «نَحْنُ أَهْلَ الْبَيْتِ لَا يُقَاسُ‏ بِنَا أَحَدٌ‏»؛ تاریخ مدینه دمشق، ج۳۰، ص ۳۶۱؛ حلیه الأولیاء، ج۷، ص ۲۰۱؛ ابن الطریق، الوحی المبین، ص ۲۲۵؛ نهج البلاغه، خطبه ۲؛ موسوعه الامامه، ج۴، ص ۲۴.
  17. ینابیع الموده، ج۲، ص ۲۹۸.
  18. ینابیع الموده، ج۲، ص ۳۳۳؛ خوارزمی، مقتل الحسین، ج۱، ص ۶۰.
  19. «هُمْ‏ شَرُّ الْخَلْقِ‏ وَ الْخَلِيقَةِ، يَقْتُلُهُمُ خَيْرُ الْخَلْقِ وَ الْخَلِيقَةِ وَ أَقْرَبُهُمْ عِنْدَ اللَّهِ وَسِيلَةً"»؛ قاضی نعمان مغربی، شرح الأخبار، ج۱، ص ۱۴۲؛ مناقب ابن مغازلی، ص ۵۶.
  20. " إِنَ‏ اللَّهَ‏ تَعَالَى‏ اخْتَارَنِي‏ وَ أَهْلَ‏ بَيْتِي‏ عَنْ‏ جَمِيعِ‏ الْخَلْقِ‏... فَأَنَا وَ أَهْلُ بَيْتِي صَفْوَةُ اللَّهِ وَ خِيَرَتُهُ مِنْ خَلْقِه‏"؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۱، ص ۲۵۶؛ ابن طاوس، الطرائف، ص ۹۷؛ تاریخ بغداد، ج ۴، ص ۳۹۲.
  21. «يا علي لو أنّ أحدا عبد اللّه حق عبادته ثم يشك فيك و أهل بيتك أنكم افضل الناس كان في النار‏»؛ الموده فی القربی، ص ۱۳۲۰؛ ینابیع الموده، ج۳، ص ۲۹۸.
  22. «أللّهمَّ أئتني بأحبّ خلقك إليك من الأوّلين و الآخرين»؛ سنن ترمذی، ج۵، ص ۴۳۶،ب ۱۱؛ المستدرک علی الصحیحین، ج۳، صص ۱۳۰ و ۱۴۲؛ المعم الکبیر، ج ۱، ص ۲۵۳، ح ۷۳۰؛ مناقب ابن مغازلی، ص ۱۶۹، ح ۲۰۱؛ فضائل الصحابه، ج۲، ص ۵۶۰، ح ۹۴۵.
  23. «يَا عَلِيُّ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى فَضَّلَ أَنْبِيَاءَهُ‏ الْمُرْسَلِينَ‏ عَلَى‏ مَلَائِكَتِهِ‏ الْمُقَرَّبِينَ‏ وَ فَضَّلَنِي عَلَى جَمِيعِ النَّبِيِّينَ وَ الْمُرْسَلِينَ وَ الْفَضْلُ بَعْدِي لَكَ يَا عَلِيُّ وَ لِلْأَئِمَّةِ مِنْ بَعْدِكَ وَ إِنَّ الْمَلَائِكَةَ لَخُدَّامُنَا وَ خُدَّامُ مُحِبِّينَا»؛ ینابیع الموده، ج۳، ص ۳۷۷، باب ۷۳.
  24. «عِتْرَتُهُ‏ خَيْرُ الْعِتَرِ»؛ نهج البلاغه، خ ۹۴.
  25. «نَحْنُ جَنْبُ اللَّهِ وَ نَحْنُ صَفْوَةُ اللَّهِ وَ نَحْنُ خِيَرَتُه»؛ فرائد السمطین، ج۲، ص ۲۵۳، نقل از موسوعه الأمامه، ج۳، ص ۲۷۴.
  26. «بِنَا فَتَحَ‏ اللَّهُ‏ وَ بِنَا خَتَمَ‏ اللَّهُ‏ وَ نَحْنُ‏ الْأَوَّلُونَ‏ وَ نَحْنُ الْآخِرُونَ وَ نَحْنُ أَخْيَارُ الدَّهْرِ وَ نَوَامِيسُ الْعَصْرِ وَ نَحْنُ سَادَةُ الْعِبَادِ وَ سَاسَةُ الْبِلَادِ وَ نَحْنُ النَّهْجُ الْقَوِيمُ وَ الصِّرَاطُ الْمُسْتَقِيمُ وَ نَحْنُ عِلَّةُ الْوُجُودِ»؛ بحار، ج ۲۶، ص ۲۵۹.
  27. «عَلِيٌّ مِنْ أَهْلِ الْبَيْتِ لَا يُقَاسُ بِهِ أَحَدٌ، هُوَ مَعَ رسول الله(ص) وَ فِي دَرَجَتِهِ»؛ ینابیع الموده، ج۲، ص ۲۹۷، ب ۵۶، ح۸۵۰.
  28. محمد حسن قدردان قراملکی، امامت، ص۹۷ - ۱۰۶.