غدیر خم: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'آشکار' به 'آشکار')
خط ۴۸: خط ۴۸:
*در روایتی از [[امام صادق]]{{ع}} [[روایت]] شده است: "[[رسول خدا]]{{صل}} به [[مردم]] فرمود: "به [[علی]] برای [[امیرالمؤمنین]] شدن او [[درود]] بفرستید"<ref>اصول کافی، کلینی، ج۱، ص۲۹۲؛ مناقب آل ابی طالب، ابن شهر آشوب، ج۲، ص۲۵۲.</ref>. سپس [[اصحاب رسول خدا]]{{صل}} نزد [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} آمدند و ولایتش را به او تبریک گفتند و اولین کسی که به ایشان تبریک گفت، [[عمر بن خطاب]] بود که گفت: [[مبارک]] باد بر تو ای [[علی]]، مولای من، و مولای هر مرد و [[زن]] مؤمنی شدی"<ref>الامالی، شیخ صدوق، ص۵۰؛ الارشاد، شیخ مفید، ج۱، ص۱۷۷.</ref>.
*در روایتی از [[امام صادق]]{{ع}} [[روایت]] شده است: "[[رسول خدا]]{{صل}} به [[مردم]] فرمود: "به [[علی]] برای [[امیرالمؤمنین]] شدن او [[درود]] بفرستید"<ref>اصول کافی، کلینی، ج۱، ص۲۹۲؛ مناقب آل ابی طالب، ابن شهر آشوب، ج۲، ص۲۵۲.</ref>. سپس [[اصحاب رسول خدا]]{{صل}} نزد [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} آمدند و ولایتش را به او تبریک گفتند و اولین کسی که به ایشان تبریک گفت، [[عمر بن خطاب]] بود که گفت: [[مبارک]] باد بر تو ای [[علی]]، مولای من، و مولای هر مرد و [[زن]] مؤمنی شدی"<ref>الامالی، شیخ صدوق، ص۵۰؛ الارشاد، شیخ مفید، ج۱، ص۱۷۷.</ref>.
*[[امام باقر]]{{ع}} در این باره چنین [[روایت]] کرده‌اند که [[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: "ای [[مردم]]، شما بیشتر از آن هستید که همگی بخواهید در یک زمان با [[دست]] با من [[بیعت]] کنید. برای همین [[خدای متعال]] به من [[دستور]] داده است که از زبان‌های شما برای [[ولایت علی]] و امامانی که بعد از او می‌آیند و از من و او هستند، [[اقرار]] بگیرم؛ چنانکه به شما اعلام کردم که [[ذریه]] من از صلب او هستند. پس همگی بگویید: ما شنیدیم و [[فرمانبردار]] و [[راضی]] هستیم و در مقابل آنچه از [[پروردگار]] درباره [[جانشینی علی]] و اولادش [[ابلاغ]] کردی، [[تسلیم]] هستیم. ما بر این امر، با قلب‌ها و [[جان‌ها]] و زبان‌ها و دست‌هایمان با تو [[بیعت]] می‌کنیم و بر همین [[بیعت]] [[زندگی]] می‌کنیم و می‌میریم و دوباره [[مبعوث]] می‌شویم. ما درباره آن هیچ [[تغییر]] و تبدیل و شکی روا نمی‌داریم و [[پیمان‌شکنی]] نمی‌کنیم و از [[خدا]] و تو و [[امیرالمؤمنین]] و فرزندانش که از [[ذریه]] تو و از صلب [[علی]] هستند و از [[امام حسن|حسن]] و [[حسین]] می‌آیند، [[اطاعت]] می‌کنیم؛ زیرا [[جایگاه]] و [[منزلت]] آنها را نزد [[خدا]] و خودم به شما اعلام کردم. هر آینه آنچه را که بر عهده داشتم به جای آوردم و بدانید که [[امام حسن|حسن]] و [[حسین]]{{عم}} [[جوانان]] [[اهل]] بهشت‌اند و بعد از و پدرشان [[علی]]، [[امام]] هستند و قبل از [[علی]] من [[پدر]] آنها هستم. بگویید: با قلب‌ها و [[جان‌ها]] و زبان‌ها و دست‌هایمان با [[خدا]] و شما و [[علی]] و [[امام حسن|حسن]] و [[حسین]] و امامانی که یاد کردی [[پیمان]] می‌بندیم و آن را تبدیل نمی‌کنیم.
*[[امام باقر]]{{ع}} در این باره چنین [[روایت]] کرده‌اند که [[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: "ای [[مردم]]، شما بیشتر از آن هستید که همگی بخواهید در یک زمان با [[دست]] با من [[بیعت]] کنید. برای همین [[خدای متعال]] به من [[دستور]] داده است که از زبان‌های شما برای [[ولایت علی]] و امامانی که بعد از او می‌آیند و از من و او هستند، [[اقرار]] بگیرم؛ چنانکه به شما اعلام کردم که [[ذریه]] من از صلب او هستند. پس همگی بگویید: ما شنیدیم و [[فرمانبردار]] و [[راضی]] هستیم و در مقابل آنچه از [[پروردگار]] درباره [[جانشینی علی]] و اولادش [[ابلاغ]] کردی، [[تسلیم]] هستیم. ما بر این امر، با قلب‌ها و [[جان‌ها]] و زبان‌ها و دست‌هایمان با تو [[بیعت]] می‌کنیم و بر همین [[بیعت]] [[زندگی]] می‌کنیم و می‌میریم و دوباره [[مبعوث]] می‌شویم. ما درباره آن هیچ [[تغییر]] و تبدیل و شکی روا نمی‌داریم و [[پیمان‌شکنی]] نمی‌کنیم و از [[خدا]] و تو و [[امیرالمؤمنین]] و فرزندانش که از [[ذریه]] تو و از صلب [[علی]] هستند و از [[امام حسن|حسن]] و [[حسین]] می‌آیند، [[اطاعت]] می‌کنیم؛ زیرا [[جایگاه]] و [[منزلت]] آنها را نزد [[خدا]] و خودم به شما اعلام کردم. هر آینه آنچه را که بر عهده داشتم به جای آوردم و بدانید که [[امام حسن|حسن]] و [[حسین]]{{عم}} [[جوانان]] [[اهل]] بهشت‌اند و بعد از و پدرشان [[علی]]، [[امام]] هستند و قبل از [[علی]] من [[پدر]] آنها هستم. بگویید: با قلب‌ها و [[جان‌ها]] و زبان‌ها و دست‌هایمان با [[خدا]] و شما و [[علی]] و [[امام حسن|حسن]] و [[حسین]] و امامانی که یاد کردی [[پیمان]] می‌بندیم و آن را تبدیل نمی‌کنیم.
*ما آنچه را که به ما [[ابلاغ]] کردی به بزرگ و کوچک [[فرزندان]] و [[اهل]] خود می‌رسانیم و [[خدا]] را بر عمل خود [[شاهد]] می‌گیریم که او کافی است و تو و [[ملائکه]] بر ما [[شاهد]] هستید و [[خداوند]] بزرگ‌ترین [[شاهد]] است. ای [[مردم]]، چه می‌گویید؟ هر آینه [[خداوند]] هر صدای [[آشکار]] و [[پنهانی]] را می‌داند و "هر کسی [[هدایت]] شود، به نفع خود [[هدایت]] شده است و هر کسی [[گمراه]] شود، علیه خود [[گمراه]] شده است" و هر کس [[بیعت]] کند، در واقع با [[خداوند]] [[بیعت]] کرده است، چرا که "[[دست خدا]] بالای دست‌های آنها است". ای [[مردم]]، [[تقوای الهی]] پیشه و با [[علی]] [[بیعت]] کنید. ای [[مردم]]، آنچه را که به شما گفتم، بگویید و به [[علی]] برای [[ولایت]] یافتن او بر [[مؤمنین]] تبریک بگویید. ای [[مردم]]، کسانی که برای [[بیعت]] با وی و [[پذیرش]] ولایتش [[سبقت]] بگیرند، از [[رستگاران]] در بهشت‌های جاودان هستند. ای [[مردم]]، سخنی را بگویید که [[خداوند]] به سبب آن از شما [[راضی]] باشد.
*ما آنچه را که به ما [[ابلاغ]] کردی به بزرگ و کوچک [[فرزندان]] و [[اهل]] خود می‌رسانیم و [[خدا]] را بر عمل خود [[شاهد]] می‌گیریم که او کافی است و تو و [[ملائکه]] بر ما [[شاهد]] هستید و [[خداوند]] بزرگ‌ترین [[شاهد]] است. ای [[مردم]]، چه می‌گویید؟ هر آینه [[خداوند]] هر صدای آشکار و [[پنهانی]] را می‌داند و "هر کسی [[هدایت]] شود، به نفع خود [[هدایت]] شده است و هر کسی [[گمراه]] شود، علیه خود [[گمراه]] شده است" و هر کس [[بیعت]] کند، در واقع با [[خداوند]] [[بیعت]] کرده است، چرا که "[[دست خدا]] بالای دست‌های آنها است". ای [[مردم]]، [[تقوای الهی]] پیشه و با [[علی]] [[بیعت]] کنید. ای [[مردم]]، آنچه را که به شما گفتم، بگویید و به [[علی]] برای [[ولایت]] یافتن او بر [[مؤمنین]] تبریک بگویید. ای [[مردم]]، کسانی که برای [[بیعت]] با وی و [[پذیرش]] ولایتش [[سبقت]] بگیرند، از [[رستگاران]] در بهشت‌های جاودان هستند. ای [[مردم]]، سخنی را بگویید که [[خداوند]] به سبب آن از شما [[راضی]] باشد.
*[[مردم]] در جواب [[پیامبر اکرم]]{{صل}} فریاد زدند: "شنیدیم و امر [[خدا]] و رسولش را با قلب‌ها و زبان‌ها و دست‌هایمان [[اطاعت]] کردیم". سپس به طرف [[علی]]{{ع}} رفته، و با او [[بیعت]] کردند. این بیعت‌گیری سه روز ادامه پیدا کرد و هرگاه قومی با [[علی]]{{ع}} [[بیعت]] می‌کردند، [[رسول خدا]] می‌فرمود: "[[حمد]] و [[سپاس]] خدایی را که ما را بر تمام جهانیان [[برتری]] داده است"<ref>الاحتجاج، طبرسی، ج۱، ص۸۲-۸۴. استاد یوسفی غروی نیز می‌نویسد: ابن طاووس از کتاب النشر و الطیّ از حذیفة بن یمان نقل می‌کند: هنگامی که علی{{ع}} از یمن آمد و در مکه با پیامبر{{صل}} ملاقات کرد؛ ما در آنجا حاضر بودیم. روزی علی{{ع}} رو به کعبه نماز میخواند که به هنگام رکوع سائلی به وی مراجعه کرد و او در همان حالت رکوع، حلقه انگشترش را به وی صدقه داد. در همین زمان، رسول خدا{{صل}} که در جای دیگر بود تکبیر گفت و آیه‌ای را که خداوند درباره این عمل علی{{ع}} نازل کرده بود قرائت کرد: {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}} «سرور  شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آورده‌اند، همان کسان که نماز برپا می‌دارند و در حال رکوع  زکات می‌دهند» سوره مائده، آیه ۵۵. پس از قرائت [[آیه]]، آن [[حضرت]] فرمود: برخیزید تا صاحب این صفات که [[خدا]] او را توصیف کرده است، بیابیم. به دنبال آن هنگامی که [[رسول خدا]]{{صل}} وارد [[مسجد]] می‌شد، با سائلی مواجه شد. آن [[حضرت]] از او پرسید: از کجا میآیی؟ جواب داد: از پیش آن [[نمازگزار]] که در حال [[رکوع]] این حلقه [[انگشتر]] را به من داد. پس [[رسول خدا]]{{صل}} [[تکبیر]] گفت و به سوی [[علی]]{{ع}} رفت. آن‌گاه از او پرسید: ای [[علی]]، امروز چه کار خیری انجام داده‌ای؟ [[علی]]{{ع}} جریان را برای آن [[حضرت]] بازگو کرد و [[پیامبر اکرم]]{{صل}} برای سومین بار [[تکبیر]] گفت. [[حلبی]] مینویسد: [[روایت]] شده است که وقتی [[آیه]]: {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ...}} نازل شد، [[پیامبر]]{{صل}} [[دستور]] داد که [[ولایت علی]]{{ع}} اعلام شود و از این امر نگران بود. [[بحرانی]] در البرهان از [[زید بن ارقم]] [[روایت]] کرده است: [[رسول خدا]]{{صل}} عده‌ای را نزد خود فراخواند که من هم از جمله آنها بودم. او به ما فرمود که [[روح]] الامین، [[جبرئیل]] موضوع [[ولایت]] [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} را بر او نازل کرده است و با ما [[مشورت]] کرد تا این مطلب را در ایام موسم [[حج]] اعلام کند. ما نمی‌دانستیم که چه بگوییم و از نزد وی پراکنده شدیم تا اینکه در [[جحفه]] فرود آمدیم و مشغول برپا کردن چادرهای خود بودیم که ناگهان شنیدیم [[رسول خدا]]{{صل}} با صدای بلند اعلام می‌کند: ای [[مردم]]! من [[فرستاده خدا]] هستم، پس [[دعوت]] کسی که شما را به سوی [[خدا]] فرا میخواند، [[اجابت]] کنید. در آن هنگام که هوا به شدت گرم بود به سوی او رفتیم. آن [[حضرت]] فرمود: ای [[مردم]]! بعد از ظهر [[عرفه]] چیزی بر من نازل شد که [[قلب]] مرا در فشار قرار داده است، زیرا [[خوف]] آن را دارم که [[اهل]] إفک آن را [[تکذیب]] کنند. تا اینکه در اینجا [[خداوند]] این [[آیه]] را نازل فرمود: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ}} «ای پیامبر!  آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان و اگر نکنی پیام او را نرسانده‌ای؛ و خداوند تو را از (گزند) مردم در پناه می‌گیرد» سوره مائده، آیه ۶۷.
*[[مردم]] در جواب [[پیامبر اکرم]]{{صل}} فریاد زدند: "شنیدیم و امر [[خدا]] و رسولش را با قلب‌ها و زبان‌ها و دست‌هایمان [[اطاعت]] کردیم". سپس به طرف [[علی]]{{ع}} رفته، و با او [[بیعت]] کردند. این بیعت‌گیری سه روز ادامه پیدا کرد و هرگاه قومی با [[علی]]{{ع}} [[بیعت]] می‌کردند، [[رسول خدا]] می‌فرمود: "[[حمد]] و [[سپاس]] خدایی را که ما را بر تمام جهانیان [[برتری]] داده است"<ref>الاحتجاج، طبرسی، ج۱، ص۸۲-۸۴. استاد یوسفی غروی نیز می‌نویسد: ابن طاووس از کتاب النشر و الطیّ از حذیفة بن یمان نقل می‌کند: هنگامی که علی{{ع}} از یمن آمد و در مکه با پیامبر{{صل}} ملاقات کرد؛ ما در آنجا حاضر بودیم. روزی علی{{ع}} رو به کعبه نماز میخواند که به هنگام رکوع سائلی به وی مراجعه کرد و او در همان حالت رکوع، حلقه انگشترش را به وی صدقه داد. در همین زمان، رسول خدا{{صل}} که در جای دیگر بود تکبیر گفت و آیه‌ای را که خداوند درباره این عمل علی{{ع}} نازل کرده بود قرائت کرد: {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}} «سرور  شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آورده‌اند، همان کسان که نماز برپا می‌دارند و در حال رکوع  زکات می‌دهند» سوره مائده، آیه ۵۵. پس از قرائت [[آیه]]، آن [[حضرت]] فرمود: برخیزید تا صاحب این صفات که [[خدا]] او را توصیف کرده است، بیابیم. به دنبال آن هنگامی که [[رسول خدا]]{{صل}} وارد [[مسجد]] می‌شد، با سائلی مواجه شد. آن [[حضرت]] از او پرسید: از کجا میآیی؟ جواب داد: از پیش آن [[نمازگزار]] که در حال [[رکوع]] این حلقه [[انگشتر]] را به من داد. پس [[رسول خدا]]{{صل}} [[تکبیر]] گفت و به سوی [[علی]]{{ع}} رفت. آن‌گاه از او پرسید: ای [[علی]]، امروز چه کار خیری انجام داده‌ای؟ [[علی]]{{ع}} جریان را برای آن [[حضرت]] بازگو کرد و [[پیامبر اکرم]]{{صل}} برای سومین بار [[تکبیر]] گفت. [[حلبی]] مینویسد: [[روایت]] شده است که وقتی [[آیه]]: {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ...}} نازل شد، [[پیامبر]]{{صل}} [[دستور]] داد که [[ولایت علی]]{{ع}} اعلام شود و از این امر نگران بود. [[بحرانی]] در البرهان از [[زید بن ارقم]] [[روایت]] کرده است: [[رسول خدا]]{{صل}} عده‌ای را نزد خود فراخواند که من هم از جمله آنها بودم. او به ما فرمود که [[روح]] الامین، [[جبرئیل]] موضوع [[ولایت]] [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} را بر او نازل کرده است و با ما [[مشورت]] کرد تا این مطلب را در ایام موسم [[حج]] اعلام کند. ما نمی‌دانستیم که چه بگوییم و از نزد وی پراکنده شدیم تا اینکه در [[جحفه]] فرود آمدیم و مشغول برپا کردن چادرهای خود بودیم که ناگهان شنیدیم [[رسول خدا]]{{صل}} با صدای بلند اعلام می‌کند: ای [[مردم]]! من [[فرستاده خدا]] هستم، پس [[دعوت]] کسی که شما را به سوی [[خدا]] فرا میخواند، [[اجابت]] کنید. در آن هنگام که هوا به شدت گرم بود به سوی او رفتیم. آن [[حضرت]] فرمود: ای [[مردم]]! بعد از ظهر [[عرفه]] چیزی بر من نازل شد که [[قلب]] مرا در فشار قرار داده است، زیرا [[خوف]] آن را دارم که [[اهل]] إفک آن را [[تکذیب]] کنند. تا اینکه در اینجا [[خداوند]] این [[آیه]] را نازل فرمود: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ}} «ای پیامبر!  آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان و اگر نکنی پیام او را نرسانده‌ای؛ و خداوند تو را از (گزند) مردم در پناه می‌گیرد» سوره مائده، آیه ۶۷.
*مرحوم [[طبرسی]] در [[الاحتجاج]] با [[سند]] خود از [[شیخ طوسی]] از [[امام باقر]]{{ع}} [[روایت]] می‌کند: هنگامی که [[رسول خدا]]{{صل}} در محل وقوف اقامت کرد، [[جبرئیل]] بر وی نازل شد و فرمود: ای [[محمد]]، [[خداوند عزوجل]] [[سلام]] میرساند و می‌فرماید: هر آینه أجل تو نزدیک شده است و تو را خبر میدهم از چیزی که [[گریز]] و چاره‌ای از آن نیست، پس به [[عهد]] خود [[وفا]] کن و [[وصیت]] خود را اعلام کن و [[علم]] خود و [[میراث]] [[علوم]] انبیای قبل و [[سلاح]] و تابوت و تمام [[آیات]] و [[نشانه‌های پیامبران]] را به [[وصی]] و [[خلیفه]] بعد از خود [[تسلیم]] کن. [[حجت کامل]] من بر بندگانم؛ [[علی بن ابی طالب]] است. او را به عنوان نشانه در میان [[مردم]] به پای دار و [[عهد]] و [[میثاق]] و [[بیعت]] با او را [[تجدید]] کن و [[بیعت]] و میثاقی را که با من بسته‌اند متذکر شو مبنی بر اینکه [[ولیّ]] من و مولای خودشان و مولای هر مرد و [[زن]] مؤمنی [[علی بن ابی طالب]] است و به [[درستی]] که هیچ یک از انبیای خودم را [[قبض روح]] نمی‌کنم، مگر بعد از [[اکمال دین]] و حجتم و اتمام نعمتم با اظهار [[ولایت]] نسبت به اولیایم و اظهار [[عداوت]] نسبت به دشمنانم. و این [[کمال توحید]] و [[دین]] من است و [[اتمام نعمت]] بر بندگانم با [[پیروی]] و [[اطاعت]] از ولی من حاصل می‌شود و من هیچ‌گاه [[زمین]] را بدون ولی و [[قیّم]] خودم باقی نمی‌گذارم تا آنها [[حجت]] من بر بندگانم باشند. ای [[محمد]]، برخیز و [[علی]] را به عنوان ولی و [[جانشین]] خود اعلام کن و از [[مردم]] [[بیعت]] بگیر و [[عهد]] و میثاقی را که، با من بسته‌اند، [[تجدید]] کن، زیرا که به زودی تو را پیش خودم میبرم. [[امام باقر]]{{ع}} می‌فرماید: [[رسول خدا]]{{صل}} [[خوف]] این را داشت که [[قریش]] و [[منافقان]] [[آشوب]] برپا کنند و به [[دوران جاهلیت]] بازگردند، زیرا میدانست که [[دشمنی]] و [[کینه]] دیرینه و عمیقی با [[علی]]{{ع}} دارند. برای همین از [[جبرئیل]] درخواست کرد که از [[خدا]] بخواهد تا او را از [[شرّ]] [[مردم]] نگه دارد، لذا [[اعلان]] [[ولایت علی]]{{ع}} را به تأخیر انداخت تا [[جبرئیل]] [[امان]] [[الهی]] را برایش بیاورد تا به [[مسجد]] خیف رسید. در [[مسجد]] خیف [[جبرئیل]] نازل شد و به او فرمود که به [[عهد]] خود [[وفا]] کند و [[علی]]{{ع}} را به [[جانشینی]] خود اعلام کند تا [[مردم]] به وسیله او [[هدایت]] شوند و هنوز [[امان]] [[الهی]] را که [[پیامبر]]{{صل}} درخواست کرده بود، نازل نشده بود، تا اینکه آن [[حضرت]] به کراع الغمیم رسید. در آنجا هم [[جبرئیل]] بر روی نازل شد و همان امر قبلی را بر روی نازل کرد، تا اینکه [[پیامبر]] به منطقه غدیر خم رسید. در آنجا به هنگامی که پنج [[ساعت]] از روز گذشته بود، [[جبرئیل]] همراه با [[امان]] [[الهی]] نازل شد و آن [[حضرت]] را [[تحریض]] و [[تهدید]] کرد که هر چه سریع‌تر [[رسالت الهی]] را [[ابلاغ]] کند: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ}} «ای پیامبر!  آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان و اگر نکنی پیام او را نرسانده‌ای؛ و خداوند تو را از (گزند) مردم در پناه می‌گیرد» سوره مائده، آیه ۶۷.
*مرحوم [[طبرسی]] در [[الاحتجاج]] با [[سند]] خود از [[شیخ طوسی]] از [[امام باقر]]{{ع}} [[روایت]] می‌کند: هنگامی که [[رسول خدا]]{{صل}} در محل وقوف اقامت کرد، [[جبرئیل]] بر وی نازل شد و فرمود: ای [[محمد]]، [[خداوند عزوجل]] [[سلام]] میرساند و می‌فرماید: هر آینه أجل تو نزدیک شده است و تو را خبر میدهم از چیزی که [[گریز]] و چاره‌ای از آن نیست، پس به [[عهد]] خود [[وفا]] کن و [[وصیت]] خود را اعلام کن و [[علم]] خود و [[میراث]] [[علوم]] انبیای قبل و [[سلاح]] و تابوت و تمام [[آیات]] و [[نشانه‌های پیامبران]] را به [[وصی]] و [[خلیفه]] بعد از خود [[تسلیم]] کن. [[حجت کامل]] من بر بندگانم؛ [[علی بن ابی طالب]] است. او را به عنوان نشانه در میان [[مردم]] به پای دار و [[عهد]] و [[میثاق]] و [[بیعت]] با او را [[تجدید]] کن و [[بیعت]] و میثاقی را که با من بسته‌اند متذکر شو مبنی بر اینکه [[ولیّ]] من و مولای خودشان و مولای هر مرد و [[زن]] مؤمنی [[علی بن ابی طالب]] است و به [[درستی]] که هیچ یک از انبیای خودم را [[قبض روح]] نمی‌کنم، مگر بعد از [[اکمال دین]] و حجتم و اتمام نعمتم با اظهار [[ولایت]] نسبت به اولیایم و اظهار [[عداوت]] نسبت به دشمنانم. و این [[کمال توحید]] و [[دین]] من است و [[اتمام نعمت]] بر بندگانم با [[پیروی]] و [[اطاعت]] از ولی من حاصل می‌شود و من هیچ‌گاه [[زمین]] را بدون ولی و [[قیّم]] خودم باقی نمی‌گذارم تا آنها [[حجت]] من بر بندگانم باشند. ای [[محمد]]، برخیز و [[علی]] را به عنوان ولی و [[جانشین]] خود اعلام کن و از [[مردم]] [[بیعت]] بگیر و [[عهد]] و میثاقی را که، با من بسته‌اند، [[تجدید]] کن، زیرا که به زودی تو را پیش خودم میبرم. [[امام باقر]]{{ع}} می‌فرماید: [[رسول خدا]]{{صل}} [[خوف]] این را داشت که [[قریش]] و [[منافقان]] [[آشوب]] برپا کنند و به [[دوران جاهلیت]] بازگردند، زیرا میدانست که [[دشمنی]] و [[کینه]] دیرینه و عمیقی با [[علی]]{{ع}} دارند. برای همین از [[جبرئیل]] درخواست کرد که از [[خدا]] بخواهد تا او را از [[شرّ]] [[مردم]] نگه دارد، لذا [[اعلان]] [[ولایت علی]]{{ع}} را به تأخیر انداخت تا [[جبرئیل]] [[امان]] [[الهی]] را برایش بیاورد تا به [[مسجد]] خیف رسید. در [[مسجد]] خیف [[جبرئیل]] نازل شد و به او فرمود که به [[عهد]] خود [[وفا]] کند و [[علی]]{{ع}} را به [[جانشینی]] خود اعلام کند تا [[مردم]] به وسیله او [[هدایت]] شوند و هنوز [[امان]] [[الهی]] را که [[پیامبر]]{{صل}} درخواست کرده بود، نازل نشده بود، تا اینکه آن [[حضرت]] به کراع الغمیم رسید. در آنجا هم [[جبرئیل]] بر روی نازل شد و همان امر قبلی را بر روی نازل کرد، تا اینکه [[پیامبر]] به منطقه غدیر خم رسید. در آنجا به هنگامی که پنج [[ساعت]] از روز گذشته بود، [[جبرئیل]] همراه با [[امان]] [[الهی]] نازل شد و آن [[حضرت]] را [[تحریض]] و [[تهدید]] کرد که هر چه سریع‌تر [[رسالت الهی]] را [[ابلاغ]] کند: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ}} «ای پیامبر!  آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان و اگر نکنی پیام او را نرسانده‌ای؛ و خداوند تو را از (گزند) مردم در پناه می‌گیرد» سوره مائده، آیه ۶۷.

نسخهٔ ‏۲۴ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۲:۴۵

این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل غدیر خم (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

غدیر خم نام محلّی که پیامبر اسلام(ص) در بازگشت از حجة‌الوداع در سال دهم هجری، در روز ۱۸ ذی حجّه، امیر المؤمنین(ع) را به خلافت و امامت نصب کرد.[۱].

مقدمه

مکان و تاریخ غدیر خم

موقعیت جغرافیایی سرزمین غدیر

  • امروزه راه رسیدن به وادی "غدیر" از دو طریق است:
  1. راه جحفه: از کنار فرودگاه رابغ تا اوّل روستای جحفه، سپس ۴۵ کیلومتر به سمت شمال در ریگزار تا قصر علیا، سپس ۲کیلومتر در سمت راست جاده با عبور از تپه‌های شنی، سپس بیابانی کوتاه به سمت راست جادۀ وادی "غدیر" که فاصله‌اش تا میقات جحفه از سمت طلوع آفتاب ۸ کیلومتر است.
  2. راه رابغ: از تقاطع جادۀ مکّه ـ رابغ به سمت مکّه در طرف چپ جاده ۱۰ کیلومتر سپس به سمت راست، جادۀ فرعی به طرف "غدیر" که فاصلۀ آن از جنوب شرقی تا رابغ ۲۶ کیلومتر است[۹]. به نوشتۀ یکی دیگر از محقّقان: در آن منطقه، ارتفاعات کوهستانی وجود دارد و راهی را که به یک دشت گسترده منتهی می‌شود مشخّص ساخته است، جایی که راه‌ها از آنجا جدا می‌شود، از آنجا می‌توان به سمت "غربه" روی آورد که به سبب پخش شدن توده‌های شن، راه یافتن به آن منطقه دشوار است ولی منطقۀ "غدیر" نزدیکی‌‌های حرّه است، سرزمینی پر از سنگ‌های سیاه و غیرقابل کشت. در انتهای حرّه، دشت گسترده‌ای باز می‌شود که چشمه‌های "غدیر" آنجاست. در همین سرزمین بود که پیامبر خدا(ص) توقّف کرد تا آخرین پیام‌های آسمانی را به کاروان‌های حجّاج و امت اسلامی برساند[۱۰].

حادثۀ غدیر خم

اسامی غدیر خم

نصب امام علی(ع) به امامت در غدیر خم

  1. ابن أبی حاتم عبدالرحمن بن محمد بن ادریس رازی؛
  2. احمد بن موسی بن مردویه؛
  3. احمد بن حمد ثعلبی؛
  4. ابو نعیم أحمد بن عبدالله اصفهانی؛
  5. ابو الحسن علی بن أحمد واحدی؛
  6. مسعود بن ناصر سجستانی؛
  7. عبدالله بن عبیدالله حسکانی؛
  8. ابن عساکر علی بن حسن دمشقی؛
  9. فخرالدین محمد بن عمر رازی؛
  10. محمد بن طلحه نصیبی شافعی.

جستارهای وابسته

منابع

  1. عباسی، حبیب، مقاله «علی بن ابی‌طالب»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱‌
  2. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر
  3. فرهنگ شیعه

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۴۳۴.
  2. مائده، آیه ۶۷
  3. مائده، آیه ۳.
  4. واقعۀ غدیر را به طور تفصیل در کتب تاریخ ذکر کرده‌اند، نیازی به ذکر منبع نیست. ر.ک: «الغدير»، ج ۱، «بحارالأنوار»، ج ۳۷ ص ۱۰۸ تا ۲۵۳. «موسوعة الامام علی بن ابی‌طالب» ج ۲ ص ۲۵۱ و «حسّاس‌ترین فراز تاریخ»
  5. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۵۸۹.
  6. ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۴۳۴.
  7. «عاتق بن غیث بلادی، «علی طریق الهجره»، «معجم معالم الحجاز»؛ شیخ عبد الهادی فضلی، مقالۀ تراثنا، ش ۲۱.
  8. ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۴۳۴.
  9. چهارده قرن با غدیر، ص ۲۱۹.
  10. کمال السیّد، «الطریق الی غدیر خم».
  11. «ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان و اگر نکنی پیام او را نرسانده‌ای؛ و خداوند تو را از (گزند) مردم در پناه می‌گیرد، خداوند گروه کافران را راهنمایی نمی‌کند» سوره مائده، آیه ۶۷.
  12. امینی، الغدیر، ج ۱، ص۱۴ـ ۱۵؛ المراجعات‌، نامۀ ۵۷؛ اضواء علی عقائد الشیعة الامامیة و تاریخهم‌، ص ۱۳۳.
  13. «پیامبر بر مؤمنان از خودشان سزاوارتر است» سوره احزاب، آیه ۶.
  14. ﴿الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا«امروز دين شما را به كمال رسانيدم و نعمت خود بر شما تمام كردم و اسلام را دين شما برگزيدم» سوره مائده، آیه ۳.
  15. ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۳۵۰ـ۳۵۱.
  16. ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۳۵۱.
  17. المراجعات‌، نامۀ ۵۶؛ امینی، الغدیر، ج۱، ص ۲۸۳ ـ ۲۷۰.
  18. ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۳۵۱.
  19. ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۴۳۴؛ فرهنگ شیعه، ص ۳۵۱ـ۳۵۲.
  20. ماهنامۀ کوثر، ش ۲، ص ۲۹.
  21. «ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان و اگر نکنی پیام او را نرسانده‌ای؛ و خداوند تو را از (گزند) مردم در پناه می‌گیرد، خداوند گروه کافران را راهنمایی نمی‌کند» سوره مائده، آیه ۶۷.
  22. اسباب نزول الآیات، واحدی نیشابوری، ص۱۳۵؛ شواهد التنزیل، حاکم حسکانی، ج۱، ص۲۵۰؛ الدر المنثور، سیوطی، ج۲، ص۲۹۸؛ تفسیر آلوسی، ج۶، ص۱۹۳.
  23. الدر المنثور، سیوطی، ج۲، ص۲۹۸.
  24. الاحتجاج، طبرسی، ج۱، ص۷۶-۷۰.
  25. اصول کافی، کلینی، ج۱، ص۲۹۲؛ مناقب آل ابی طالب، ابن شهر آشوب، ج۲، ص۲۵۲.
  26. الامالی، شیخ صدوق، ص۵۰؛ الارشاد، شیخ مفید، ج۱، ص۱۷۷.
  27. الاحتجاج، طبرسی، ج۱، ص۸۲-۸۴. استاد یوسفی غروی نیز می‌نویسد: ابن طاووس از کتاب النشر و الطیّ از حذیفة بن یمان نقل می‌کند: هنگامی که علی(ع) از یمن آمد و در مکه با پیامبر(ص) ملاقات کرد؛ ما در آنجا حاضر بودیم. روزی علی(ع) رو به کعبه نماز میخواند که به هنگام رکوع سائلی به وی مراجعه کرد و او در همان حالت رکوع، حلقه انگشترش را به وی صدقه داد. در همین زمان، رسول خدا(ص) که در جای دیگر بود تکبیر گفت و آیه‌ای را که خداوند درباره این عمل علی(ع) نازل کرده بود قرائت کرد: ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ «سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آورده‌اند، همان کسان که نماز برپا می‌دارند و در حال رکوع زکات می‌دهند» سوره مائده، آیه ۵۵. پس از قرائت آیه، آن حضرت فرمود: برخیزید تا صاحب این صفات که خدا او را توصیف کرده است، بیابیم. به دنبال آن هنگامی که رسول خدا(ص) وارد مسجد می‌شد، با سائلی مواجه شد. آن حضرت از او پرسید: از کجا میآیی؟ جواب داد: از پیش آن نمازگزار که در حال رکوع این حلقه انگشتر را به من داد. پس رسول خدا(ص) تکبیر گفت و به سوی علی(ع) رفت. آن‌گاه از او پرسید: ای علی، امروز چه کار خیری انجام داده‌ای؟ علی(ع) جریان را برای آن حضرت بازگو کرد و پیامبر اکرم(ص) برای سومین بار تکبیر گفت. حلبی مینویسد: روایت شده است که وقتی آیه: ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ... نازل شد، پیامبر(ص) دستور داد که ولایت علی(ع) اعلام شود و از این امر نگران بود. بحرانی در البرهان از زید بن ارقم روایت کرده است: رسول خدا(ص) عده‌ای را نزد خود فراخواند که من هم از جمله آنها بودم. او به ما فرمود که روح الامین، جبرئیل موضوع ولایت علی بن ابی طالب(ع) را بر او نازل کرده است و با ما مشورت کرد تا این مطلب را در ایام موسم حج اعلام کند. ما نمی‌دانستیم که چه بگوییم و از نزد وی پراکنده شدیم تا اینکه در جحفه فرود آمدیم و مشغول برپا کردن چادرهای خود بودیم که ناگهان شنیدیم رسول خدا(ص) با صدای بلند اعلام می‌کند: ای مردم! من فرستاده خدا هستم، پس دعوت کسی که شما را به سوی خدا فرا میخواند، اجابت کنید. در آن هنگام که هوا به شدت گرم بود به سوی او رفتیم. آن حضرت فرمود: ای مردم! بعد از ظهر عرفه چیزی بر من نازل شد که قلب مرا در فشار قرار داده است، زیرا خوف آن را دارم که اهل إفک آن را تکذیب کنند. تا اینکه در اینجا خداوند این آیه را نازل فرمود: ﴿يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ «ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان و اگر نکنی پیام او را نرسانده‌ای؛ و خداوند تو را از (گزند) مردم در پناه می‌گیرد» سوره مائده، آیه ۶۷.
  28. الامالی، شیخ صدوق، ص۴۳۵.
  29. عباسی، حبیب، مقاله «علی بن ابی‌طالب»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۱، ص:۱۸۹-۱۹۶.