سعد بن عباده انصاری در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱۸: خط ۱۸:
[[رسول خدا]]{{صل}} برای فراموش شدن کدورت‌هایی که میان [[اوس و خزرج]] در این حادثه پیش آمده بودند، روزی اُسَید بن حُضَیر و شماری از [[اوسیان]] را همراه خود کرد و به [[منزل]] [[سعد بن عباده]] برد و در آنجا [[غذا]] خورد. چند [[روز]] بعد نیز سعد بن عباده و برخی [[خزرجیان]] را با خود همراه کرد و به منزل بزرگ اوسیان رفتند تا [[اختلافات]] پیش آمده در این حادثه از میان بروند.<ref> المغازی، ج۲، ص۴۳۵.</ref> هنگامی که رسول خدا{{صل}} در سال ششم به [[غزوه]] [[غابه]] رفت، سعد بن عباده همراه ۳۰۰ نفر از [[قبیله]] خود عهده‌دار [[پاسداری]] از [[مدینه]] شدند. سعد بن عباده همچنین چند بارِ خرما و ۱۰ شتر به ذی قِرد، منطقه‌ای در شمال مدینه به فاصله دو روز [[راه]] از آن، به حضور [[پیامبر]]{{صل}} فرستاد و رسول خدا{{صل}} برای او و خاندانش [[دعا]] کرد.
[[رسول خدا]]{{صل}} برای فراموش شدن کدورت‌هایی که میان [[اوس و خزرج]] در این حادثه پیش آمده بودند، روزی اُسَید بن حُضَیر و شماری از [[اوسیان]] را همراه خود کرد و به [[منزل]] [[سعد بن عباده]] برد و در آنجا [[غذا]] خورد. چند [[روز]] بعد نیز سعد بن عباده و برخی [[خزرجیان]] را با خود همراه کرد و به منزل بزرگ اوسیان رفتند تا [[اختلافات]] پیش آمده در این حادثه از میان بروند.<ref> المغازی، ج۲، ص۴۳۵.</ref> هنگامی که رسول خدا{{صل}} در سال ششم به [[غزوه]] [[غابه]] رفت، سعد بن عباده همراه ۳۰۰ نفر از [[قبیله]] خود عهده‌دار [[پاسداری]] از [[مدینه]] شدند. سعد بن عباده همچنین چند بارِ خرما و ۱۰ شتر به ذی قِرد، منطقه‌ای در شمال مدینه به فاصله دو روز [[راه]] از آن، به حضور [[پیامبر]]{{صل}} فرستاد و رسول خدا{{صل}} برای او و خاندانش [[دعا]] کرد.


سعد، در غزوه حُدیبیه ([[سال ششم هجرت]]) شرکت کرد و شترانی برای [[قربانی]] همراه خود برد<ref> المغازی، ج۲، ص۵۷۳.</ref> و تعدادی گوسفند را به رسول خدا{{صل}} [[هدیه]] داد.<ref>المغازی، ج۲، ص۵۹۲.</ref> او در ماجرای [[نگارش]] [[صلحنامه]] بر ابقای [[لقب]] "[[رسول الله]]" برای آن [[حضرت]] [[اصرار]] داشت.<ref> المغازی، ج۲، ص۶۱۱.</ref> سعد در [[فتح خیبر]] ([[سال هفتم هجرت]]) نیز حضور داشت و [[پرچم]] [[[انصار]] _ به دست او بود.<ref> المغازی، ج۲، ص۶۴۹.</ref> وی از سوی رسول خدا{{صل}} [[مأمور]] شد تا با عُیَینة بن حِصن که با غَطَفان در یکی از دژهای [[یهودیان]] مستقر شده بودند، [[گفت‌وگو]] و آنان را به [[تسلیم]] [[تشویق]] کند که این گفت‌وگو به نتیجه نرسید و آنان حاضر به ترک [[دژ]] نشدند.<ref>المغازی، ج۲، ص۶۵۱.</ref> سعد در درگیری‌های بعدی [[نبرد خیبر]] مجروح شد.<ref>المغازی، ج۲، ص۶۵۳.</ref> نام او در شمار سهم‌بران [[غنایم]] [[خیبر]] [[ثبت]] شده است.<ref> المغازی، ج۲، ص۷۱۸.</ref> وی در عُمرة القضاء نیز رسول خدا{{صل}} را [[همراهی]] کرد. چون بر اساس [[معاهده]] سه روز ماندنِ رسول خدا{{صل}} در [[مکه]] به پایان رسید، [[مشرکان]] با [[تندی]] از [[رسول خدا]]{{صل}} خواستند تا [[مکه]] را ترک کند. سعد از این [[خشونت]] [[قریش]] برآشفت و با آنان [[مشاجره]] کرد که رسول خدا{{صل}} وی را از این کار بازداشت.<ref>المغازی، ج۲، ص۷۴۰.</ref> [[سعد بن عباده]] همچنین در [[غزوه]] [[ذات السلاسل]] در سال هشتم حضور داشت.<ref> المغازی، ج۲، ص۷۷۰.</ref> در غزوه خَبَط در سال هشتم نیز که [[لشکریان]] دچار [[گرسنگی]] شدند، [[قیس]] فرزند سعد بن عباده با خریدن گوسفندانی به صورت نسیه توانست لشکریان را [[غذا]] دهد، که سعد از این کار وی هنگام بازگشت به [[مدینه]] [[قدردانی]] کرد. وی کار قیس را ستود و تعهدات وی را پرداخت.<ref>عیون الاثر، ج۲، ص۲۰۵.</ref> قریش اندکی پس از [[پیمان]] [[صلح حدیبیه]]، [[پیمان‌شکنی]] کرد و از [[حمله]] [[پیامبر]]{{صل}} به مکه بیمناک شد و از این رو [[ابوسفیان]] برای تأکید بر پیمان راهی مدینه شد و چون پاسخ مناسبی از رسول خدا{{صل}} و [[امام علی]]{{ع}} دریافت نکرد، نزد سعد بن عباده آمد و از او خواست وساطت کند؛ ولی سعد نپذیرفت.<ref>المغازی، ج۲، ص۷۹۴.</ref> سعد در [[فتح مکه]] [[پرچمدار]] بخشی از [[لشکر]] رسول خدا{{صل}} و [[فرمانده]] آنان بود. او چنین [[شعار]] می‌داد که "امروز [[روز]] [[انتقام]] است". رسول خدا از [[بیم]] انتقامگیری سعد از [[قریش]] [[پرچم]] را از سعد گرفت و به فرزندش قیس داد و به ابوسفیان که نگران بود فرمود: "امروز روز [[رحمت]] است".
سعد، در غزوه حُدیبیه ([[سال ششم هجرت]]) شرکت کرد و شترانی برای [[قربانی]] همراه خود برد<ref> المغازی، ج۲، ص۵۷۳.</ref> و تعدادی گوسفند را به رسول خدا{{صل}} [[هدیه]] داد.<ref>المغازی، ج۲، ص۵۹۲.</ref> او در ماجرای [[نگارش]] [[صلحنامه]] بر ابقای [[لقب]] "[[رسول الله]]" برای آن [[حضرت]] [[اصرار]] داشت.<ref> المغازی، ج۲، ص۶۱۱.</ref> سعد در [[فتح خیبر]] ([[سال هفتم هجرت]]) نیز حضور داشت و [[پرچم]] [[انصار]] _ به دست او بود.<ref> المغازی، ج۲، ص۶۴۹.</ref> وی از سوی رسول خدا{{صل}} [[مأمور]] شد تا با عُیَینة بن حِصن که با غَطَفان در یکی از دژهای [[یهودیان]] مستقر شده بودند، [[گفت‌وگو]] و آنان را به [[تسلیم]] [[تشویق]] کند که این گفت‌وگو به نتیجه نرسید و آنان حاضر به ترک [[دژ]] نشدند.<ref>المغازی، ج۲، ص۶۵۱.</ref> سعد در درگیری‌های بعدی [[نبرد خیبر]] مجروح شد.<ref>المغازی، ج۲، ص۶۵۳.</ref> نام او در شمار سهم‌بران [[غنایم]] [[خیبر]] [[ثبت]] شده است.<ref> المغازی، ج۲، ص۷۱۸.</ref> وی در عُمرة القضاء نیز رسول خدا{{صل}} را [[همراهی]] کرد. چون بر اساس [[معاهده]] سه روز ماندنِ رسول خدا{{صل}} در [[مکه]] به پایان رسید، [[مشرکان]] با [[تندی]] از [[رسول خدا]]{{صل}} خواستند تا [[مکه]] را ترک کند. سعد از این [[خشونت]] [[قریش]] برآشفت و با آنان [[مشاجره]] کرد که رسول خدا{{صل}} وی را از این کار بازداشت.<ref>المغازی، ج۲، ص۷۴۰.</ref> [[سعد بن عباده]] همچنین در [[غزوه]] [[ذات السلاسل]] در سال هشتم حضور داشت.<ref> المغازی، ج۲، ص۷۷۰.</ref> در غزوه خَبَط در سال هشتم نیز که [[لشکریان]] دچار [[گرسنگی]] شدند، [[قیس]] فرزند سعد بن عباده با خریدن گوسفندانی به صورت نسیه توانست لشکریان را [[غذا]] دهد، که سعد از این کار وی هنگام بازگشت به [[مدینه]] [[قدردانی]] کرد. وی کار قیس را ستود و تعهدات وی را پرداخت.<ref>عیون الاثر، ج۲، ص۲۰۵.</ref> قریش اندکی پس از [[پیمان]] [[صلح حدیبیه]]، [[پیمان‌شکنی]] کرد و از [[حمله]] [[پیامبر]]{{صل}} به مکه بیمناک شد و از این رو [[ابوسفیان]] برای تأکید بر پیمان راهی مدینه شد و چون پاسخ مناسبی از رسول خدا{{صل}} و [[امام علی]]{{ع}} دریافت نکرد، نزد سعد بن عباده آمد و از او خواست وساطت کند؛ ولی سعد نپذیرفت.<ref>المغازی، ج۲، ص۷۹۴.</ref> سعد در [[فتح مکه]] [[پرچمدار]] بخشی از [[لشکر]] رسول خدا{{صل}} و [[فرمانده]] آنان بود. او چنین [[شعار]] می‌داد که "امروز [[روز]] [[انتقام]] است". رسول خدا از [[بیم]] انتقامگیری سعد از [[قریش]] [[پرچم]] را از سعد گرفت و به فرزندش قیس داد و به ابوسفیان که نگران بود فرمود: "امروز روز [[رحمت]] است".


سعد در [[جنگ حُنین]] نیز حضور داشت و پرچم بزرگ [[خزرجیان]] در دست وی بود.<ref> المغازی، ج۳، ص۸۹۵.</ref> او در هنگام [[نبرد]]، با فریاد، خزرجیان را به خود می‌خواند و به نبرد [[تشویق]] می‌کرد.<ref> المغازی، ج۳، ص۹۰۴.</ref> در سال نهم هنگامی که رسول خدا{{صل}} [[فرمان]] [[آمادگی]] برای [[جنگ تبوک]] داد و از [[مردم]] برای [[تجهیز]] لشکر [[یاری]] خواست، سعد همچون گروهی دیگر اموالی تهیه کرد و نزد رسول خدا{{صل}} آورد<ref> المغازی، ج۳، ص۹۹۱.</ref> و در بازگشت از [[تبوک]]، [[مأموریت]] یافت تا به سوی [[قبیله]] [[بنی‌سلیم]] رود که آنان با شنیدن خبر آمدن این [[سپاه]]، گریختند.<ref> اعلام الوری، ج۱، ص۲۴۴.</ref> در سال دهم سعد در حجّة [[الوداع]]، [[رسول خدا]]{{صل}} را [[همراهی]] کرد. چون شتر رسول خدا{{صل}} با بار و بنه‌اش گم شد، [[سعد بن عباده]] و پسرش [[قیس بن سعد]] یک بار شتر خواربار نزد رسول خدا بردند و [[پیامبر]] برای ایشان برکت‌طلبید.<ref> المغازی، ج۳، ص۱۰۵۹.</ref> در مواردی از جمله [[احکام]] نازل شده در [[آیه]] {{متن قرآن|وَالَّذِينَ يَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ ثُمَّ لَمْ يَأْتُوا بِأَرْبَعَةِ شُهَدَاءَ فَاجْلِدُوهُمْ ثَمَانِينَ جَلْدَةً وَلَا تَقْبَلُوا لَهُمْ شَهَادَةً أَبَدًا وَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ}}<ref>«و به کسانی که به زنان پاکدامن تهمت (زنا) می‌زنند سپس چهار گواه نمی‌آورند هشتاد تازیانه بزنید و دیگر هرگز گواهی آنان را نپذیرید و آنانند که نافرمانند» سوره نور، آیه ۴.</ref>، پذیرش برخی از [[دستورات]] [[اسلامی]] برای سعد دشوار بوده است. این آیه [[اثبات]] فحشای [[همسر]] را منوط به [[شهادت]] ۴ [[شاهد]] و شهادت کمتر از این تعداد را مستلزم [[تنبیه]] [[شاهدان]] با ۸۰ ضربه شلاق دانسته است. سعد بن عباده از این [[حکم]] شگفت‌زده شد و با [[اعتراض]] به رسول خدا{{صل}} گفت که چگونه می‌توان ۴ شاهد برای چنین خطایی آورد، حال آنکه [[خطاکار]] تا آمدن ۴ شاهد، خطای خود را انجام خواهد داد. [[انصار]] که [[ناخشنودی]] رسول خدا{{صل}} را [[مشاهده]] کردند، برای توجیه [[رفتار]] او گفتند که وی مردی غَیور است.<ref>تاریخ المدینه، ج۲، ص۳۷۹؛ مسند احمد، ج۱، ص۲۳۸.</ref> پیامبر{{صل}} نیز در پاسخ آنان [[خدا]] و پیامبر را غیرتمندتر از دیگران دانست<ref>تفسیر ابن کثیر، ج۲، ص۱۹۶.</ref>.<ref>[[منصور داداش‌نژاد|داداش‌نژاد]]، [[مهران اسماعیلی|اسماعیلی]]، [[سعد بن عباده انصاری (مقاله)|مقاله «سعد بن عباده انصاری»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۵.</ref>
سعد در [[جنگ حُنین]] نیز حضور داشت و پرچم بزرگ [[خزرجیان]] در دست وی بود.<ref> المغازی، ج۳، ص۸۹۵.</ref> او در هنگام [[نبرد]]، با فریاد، خزرجیان را به خود می‌خواند و به نبرد [[تشویق]] می‌کرد.<ref> المغازی، ج۳، ص۹۰۴.</ref> در سال نهم هنگامی که رسول خدا{{صل}} [[فرمان]] [[آمادگی]] برای [[جنگ تبوک]] داد و از [[مردم]] برای [[تجهیز]] لشکر [[یاری]] خواست، سعد همچون گروهی دیگر اموالی تهیه کرد و نزد رسول خدا{{صل}} آورد<ref> المغازی، ج۳، ص۹۹۱.</ref> و در بازگشت از [[تبوک]]، [[مأموریت]] یافت تا به سوی [[قبیله]] [[بنی‌سلیم]] رود که آنان با شنیدن خبر آمدن این [[سپاه]]، گریختند.<ref> اعلام الوری، ج۱، ص۲۴۴.</ref> در سال دهم سعد در حجّة [[الوداع]]، [[رسول خدا]]{{صل}} را [[همراهی]] کرد. چون شتر رسول خدا{{صل}} با بار و بنه‌اش گم شد، [[سعد بن عباده]] و پسرش [[قیس بن سعد]] یک بار شتر خواربار نزد رسول خدا بردند و [[پیامبر]] برای ایشان برکت‌طلبید.<ref> المغازی، ج۳، ص۱۰۵۹.</ref> در مواردی از جمله [[احکام]] نازل شده در [[آیه]] {{متن قرآن|وَالَّذِينَ يَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ ثُمَّ لَمْ يَأْتُوا بِأَرْبَعَةِ شُهَدَاءَ فَاجْلِدُوهُمْ ثَمَانِينَ جَلْدَةً وَلَا تَقْبَلُوا لَهُمْ شَهَادَةً أَبَدًا وَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ}}<ref>«و به کسانی که به زنان پاکدامن تهمت (زنا) می‌زنند سپس چهار گواه نمی‌آورند هشتاد تازیانه بزنید و دیگر هرگز گواهی آنان را نپذیرید و آنانند که نافرمانند» سوره نور، آیه ۴.</ref>، پذیرش برخی از [[دستورات]] [[اسلامی]] برای سعد دشوار بوده است. این آیه [[اثبات]] فحشای [[همسر]] را منوط به [[شهادت]] ۴ [[شاهد]] و شهادت کمتر از این تعداد را مستلزم [[تنبیه]] [[شاهدان]] با ۸۰ ضربه شلاق دانسته است. سعد بن عباده از این [[حکم]] شگفت‌زده شد و با [[اعتراض]] به رسول خدا{{صل}} گفت که چگونه می‌توان ۴ شاهد برای چنین خطایی آورد، حال آنکه [[خطاکار]] تا آمدن ۴ شاهد، خطای خود را انجام خواهد داد. [[انصار]] که [[ناخشنودی]] رسول خدا{{صل}} را [[مشاهده]] کردند، برای توجیه [[رفتار]] او گفتند که وی مردی غَیور است.<ref>تاریخ المدینه، ج۲، ص۳۷۹؛ مسند احمد، ج۱، ص۲۳۸.</ref> پیامبر{{صل}} نیز در پاسخ آنان [[خدا]] و پیامبر را غیرتمندتر از دیگران دانست<ref>تفسیر ابن کثیر، ج۲، ص۱۹۶.</ref>.<ref>[[منصور داداش‌نژاد|داداش‌نژاد]]، [[مهران اسماعیلی|اسماعیلی]]، [[سعد بن عباده انصاری (مقاله)|مقاله «سعد بن عباده انصاری»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۵.</ref>
۱۱۵٬۲۱۳

ویرایش