|
|
خط ۹: |
خط ۹: |
| <div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;"> | | <div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;"> |
|
| |
|
| ==مقدمه==
| |
| در این مدخل در جهت روشن کردن [[جایگاه]] و موضع [[پیامبر]] نسبت به قدرت و [[شوکت]] هستیم. برای [[فهم]] این عنوان نیاز به این توضیح است که قدرت از باجاذبهترین انگیزههای [[انسان]] در [[تاریخ]] و در عین حال از لغزندهترین و بسا از خطرناکترین آنها بوده است. قدرت هم میتواند مطلوب باشد و از آن در جهت خیر، [[صلاح]]، [[آسایش]] و [[امنیت]] و [[هدایت]] [[جامعه]] استفاده کرد و هم میتواند نامطلوب و در جهت [[ستم]] و [[استبداد]] و نابودی و یا [[تحمیق]] [[مردم]] [[جهان]] باشد و از آن در جهت [[شر]]، [[افساد]]، [[ناامنی]] و [[هرج و مرج]] استفاده کرد. [[قرآن]] در داستان [[حضرت آدم]] و [[ابلیس]] این پدیده فریبانگیز را شرح میدهد و [[جایگاه]] آن را برملا میکند. در این داستان آمده که [[پروردگار]] به [[آدم]] [[اطمینان]] داد که در [[بهشت]] گرسنه و برهنه و [[تشنه]] و گرمازده نخواهد ماند و [[آسایش]] دائمی او تضمین خواهد شد، پس مبادا که [[فریب]] [[شیطان]] را بخورند. اما [[شیطان]] که [[روحیات]] [[آدم]] فزونطلب را میشناسد و میداند که تمام نیازهای این موجود آب و نان نیست و خواستههای دیگری به مراتب افزونتر از اینها دارد، [[دست]] به کار میشود و با وسوسههای خود به او [[وعده]] درخت [[جاودانی]] و [[پادشاهی]] تباهیناپذیر میدهد. [[قرآن]] در ادامه در [[آیات]] ۱۲۰ تا ۱۲۱ [[سوره طه]] (۲۰) میفرماید: {{متن قرآن|فَوَسْوَسَ إِلَيْهِ الشَّيْطَانُ قَالَ يَا آدَمُ هَلْ أَدُلُّكَ عَلَى شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَمُلْكٍ لَا يَبْلَى}}<ref>«اما شیطان او را وسوسه کرد، گفت: ای آدم! میخواهی تو را به درخت جاودانگی و (آن) فرمانروایی که فرسوده نمیشود راهبر شوم» سوره طه، آیه ۱۲۰.</ref>، پس [[شیطان]] او را [[وسوسه]] کرد و گفت: ای [[آدم]] آیا تو را به درخت [[جاودانی]] و [[پادشاهی]] تباهناپذیر راه بنمایم. برای [[انسانی]] همچون [[آدم]]، قدرت و [[پادشاهی]] تباهیناپذیر مهمتر از رفع [[گرسنگی]] و [[تشنگی]] و برهنگی است، به همین جهت حاضر میشود که [[روضه]] دارالسلام را از کف نهد، اما این [[ملک]] را در [[اختیار]] داشته باشد. [[قرآن]] از [[حضرت یوسف]] در [[آیه]] ۵۵ [[سوره یوسف]] [[نقل]] میکند که او رسماً از [[عزیز مصر]] درخواست قدرت و [[مسئولیت]] خزانهداری و [[اقتصاد]] [[کشور]] را کرد: ({{متن قرآن|قَالَ اجْعَلْنِي عَلَى خَزَائِنِ الْأَرْضِ إِنِّي حَفِيظٌ عَلِيمٌ}}<ref>«(یوسف) گفت: مرا بر گنجینههای این سرزمین بگمار که من نگاهبانی دانایم» سوره یوسف، آیه ۵۵.</ref> و به [[پادشاه]] [[مصر]] گفت، مرا بر خزانههای این سرزمین بگمار که من نگهبانی [[دانا]] هستم. حال یکی از ابعاد قدرت، قدرت [[دینی]] و مذهبی است. [[انبیا]] نیز طالب قدرت بودهاند، زیرا میدانستهاند با [[کسب قدرت]] میتوان جامعهای سالم و [[معنوی]] پدید آورد. قدرت در [[قرآن]] با تعبیرهای مختلفی مانند [[سلطان]]، قوت، شدت، {{عربی|اشد قُوّتاً}}، [[عمران]] و آبادی، [[نفوذ]] [[کلام]] و [[شخصیت]] و [[سرمایه]] [[اجتماعی]] و قدرت [[دینی]] بیان شده است. از سوی دیگر بخشی از مباحث قدرت و [[پیامبر]] آسیبشناسی آن و توجه به [[اقوام]] قدرتمند گذشته است
| |
|
| |
|
| ==طلب قدرت==
| |
| #{{متن قرآن|وَقُلْ رَبِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِي مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَلْ لِي مِنْ لَدُنْكَ سُلْطَانًا نَصِيرًا}}<ref>«و بگو: پروردگارا مرا با درآوردنی درست (به هر کار) در آور و با بیرون بردنی درست (از هر کار) بیرون بر و از نزد خویش برای من برهانی یاریگر بگمار!» سوره اسراء، آیه ۸۰.</ref>.
| |
| #{{متن قرآن|مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُكَّعًا سُجَّدًا يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا سِيمَاهُمْ فِي وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَلِكَ مَثَلُهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَمَثَلُهُمْ فِي الْإِنْجِيلِ كَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَى عَلَى سُوقِهِ يُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِيَغِيظَ بِهِمُ الْكُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُمْ مَغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا}}<ref>«محمد، پیامبر خداوند است و آنان که با ویاند، بر کافران سختگیر، میان خویش مهربانند؛ آنان را در حال رکوع و سجود میبینی که بخشش و خشنودییی از خداوند را خواستارند؛ نشان (ایمان) آنان در چهرههایشان از اثر سجود، نمایان است، داستان آنان در تورات همین است و داستان آنان در انجیل مانند کشتهای است که جوانهاش را برآورد و آن را نیرومند گرداند و ستبر شود و بر ساقههایش راست ایستد، به گونهای که دهقانان را به شگفتی آورد تا کافران را با آنها به خشم انگیزد، خداوند به کسانی از آنان که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند نوید آمرزش و پاداشی سترگ داده است» سوره فتح، آیه ۲۹.</ref>.
| |
| #{{متن قرآن|وَاذْكُرْ عِبَادَنَا إِبْرَاهِيمَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ أُولِي الْأَيْدِي وَالْأَبْصَارِ}}<ref>«و از بندگان توانمند و روشنبین ما ابراهیم و اسحاق و یعقوب، یاد کن» سوره ص، آیه ۴۵.</ref>.
| |
|
| |
| '''نتیجه''': در آیات فوق این موضوعات مطرح گردیده است:
| |
| #توجّه [[پیامبر]] به اهمیت قدرت و تأثیر آن در موفقیت و در نتیجه، استدعای [[پیامبر]] به درگاه [[خداوند]]، جهت بهرهمند شدن از قدرت و با [[هدف]] چیره شدن بر [[دشمنان]] و موانع [[دعوت]] [[توحیدی]]: {{متن قرآن|... وَاجْعَلْ لِي مِنْ لَدُنْكَ سُلْطَانًا نَصِيرًا}} از سوی دیگر این قدرت را از سوی [[خدا]] میخواهد نه از سوی دیگران {{متن قرآن|وَاجْعَلْ لِي مِنْ لَدُنْكَ سُلْطَانًا}}؛
| |
| #دروازه ورود و [[خروج]] [[پیامبر]] به قدرت [[صداقت]] و [[راستی]] است که از [[خداوند]] طلب میکند {{متن قرآن|وَقُلْ رَبِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِي مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَلْ لِي مِنْ لَدُنْكَ سُلْطَانًا نَصِيرًا}}؛
| |
| #همراهان و [[پیروان]] [[پیامبر]] - [[جامعه]] قدرتمند [[اسلامی]] - در برابر [[دشمنان اسلام]]، همچون سدّی فولادین ایستادهاند، اما با [[برادران]] [[مسلمان]] خود [[مهربان]] هستند و در همه [[اعمال]] و حرکات خود از جمله قدرت و طلب آن به دنبال [[خشنودی خدا]] هستند و [[پاداش]] و [[رزق]] خود را از او میخواهند؛ نه برای ریاکاری و منعفتطلبی شخصی قدم برمیدارند و نه [[انتظار]] [[پاداش]] از [[مردم]] دارند، بلکه چشمشان به سوی خداست. {{متن قرآن|يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا}} تعبیر -[[فضل]]- نشان میدهد که [[مؤمنان]] واقعی [[اعمال صالح]] خود را کمتر از آن میدانند که مستحق [[پاداش الهی]] باشد؛ از این رو از [[فضل]] و [[بخشش الهی]] [[پاداش]] میخواهند؛
| |
| # قدرت و [[اقتدار]] تدریجی [[معنوی]] و آرام آرام [[پیامبر]] و [[امّت]] ایشان، موجب تعجّب [[کافران]]: {{متن قرآن|وَمَثَلُهُمْ فِي الْإِنْجِيلِ كَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَى عَلَى سُوقِهِ يُعْجِبُ الزُّرَّاعَ...}}؛
| |
| #این قدرتخواهی در تمام سلسله آنان - [[پیامبران]] - بوده، اما وجه مشترک آن همراه با [[عبودیت]] و [[بندگی]] بوده است، لذا صاحب قدرت بودن [[ابراهیم]] [[دلیل]] [[لزوم]] یاد او از سوی [[پیامبر]] در [[بندگی]] است: {{متن قرآن|وَاذْكُرْ عِبَادَنَا إِبْرَاهِيمَ... أُولِي الْأَيْدِي وَالْأَبْصَارِ}}؛
| |
| # قدرت [[انبیای پیشین]]: {{متن قرآن|أُولِي الْأَيْدِي}} از نوعی [[اقتدار]] [[سیاسی]] و نظامی نبوده و [[نفوذ]] [[کلام]] و قدرت بر [[رشد معنوی]] بوده و به تعبیری [[فرهنگی]] و [[تسخیر]] [[دلها]] بوده است و لذا به [[پیامبر]] [[یادآوری]] میکند که [[توانمندی]] [[اسحاق]] و [[یعقوب]] در [[بندگی خدا]]، [[دلیل]] [[ضرورت]] یاد آنان است: {{متن قرآن|وَاذْكُرْ عِبَادَنَا... إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ أُولِي الْأَيْدِي وَالْأَبْصَارِ}}
| |
|
| |
| ==[[جبرائیل]] دارای قدرتهای [[معنوی]]==
| |
| #{{متن قرآن|وَالنَّجْمِ إِذَا هَوَى * مَا ضَلَّ صَاحِبُكُمْ وَمَا غَوَى * وَمَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى * إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى * عَلَّمَهُ شَدِيدُ الْقُوَى * ذُو مِرَّةٍ فَاسْتَوَى}}<ref>«سوگند به ستاره چون فرو افتد؛ * که همنشین شما گمراه و بیراه نیست * و از سر هوا و هوس سخن نمیگوید * آن (قرآن) جز وحیی نیست که بر او وحی میشود * آن (فرشته) بسیار توانمند به او آموخته است * توانای خردمندی که راست ایستاد» سوره نجم، آیه ۱-۶.</ref>.
| |
| #{{متن قرآن|إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ كَرِيمٍ * ذِي قُوَّةٍ عِنْدَ ذِي الْعَرْشِ مَكِينٍ * مُطَاعٍ ثَمَّ أَمِينٍ * وَمَا صَاحِبُكُمْ بِمَجْنُونٍ * وَلَقَدْ رَآهُ بِالْأُفُقِ الْمُبِينِ * وَمَا هُوَ عَلَى الْغَيْبِ بِضَنِينٍ * وَمَا هُوَ بِقَوْلِ شَيْطَانٍ رَجِيمٍ}}<ref>«که این (قرآن) بازخوانده فرستادهای گرامی است * توانمندی که نزد آن دارنده اورنگ (فرمانفرمایی جهان)، جایگاهی بلند دارد، * آنجا فرمانگزاری امین است * و همنشین شما، دیوانه نیست * و بیگمان او (- جبرئیل) را در افق روشن دیدار کرده است، * و او در (رساندن) وحی، تنگچشمی نمیورزد * و این سخن شیطان رانده، نیست» سوره تکویر، آیه ۱۹- ۲۵.</ref>.
| |
|
| |
| '''نکته''': از مظاهر قدرت، قدرت [[معنوی]] و [[ارتباط]] با [[ملکوت]] اعلی است. [[آگاهی]] از این قدرت برای حرکت [[معنوی]] و [[ارتباط]] [[پیامبر]] به بالا و از [[ناسوت]] به [[ملکوت]] مورد نیاز است، لذا قدرت فوقالعاده [[جبرئیل]] عامل [[مصونیت]] [[پیامبر]] از هر نوع [[انحراف]] و اعوجاج در [[دریافت وحی]] است {{متن قرآن|عَلَّمَهُ شَدِيدُ الْقُوَى}}، {{متن قرآن|إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ كَرِيمٍ * ذِي قُوَّةٍ عِنْدَ ذِي الْعَرْشِ مَكِينٍ}}.
| |
|
| |
| ==قدرت [[اقوام]] پیشین و [[یادآوری]] آن به [[پیامبر]]==
| |
| #{{متن قرآن|فَقَدْ كَذَّبُوا بِالْحَقِّ لَمَّا جَاءَهُمْ فَسَوْفَ يَأْتِيهِمْ أَنْبَاءُ مَا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ * أَلَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا مِنْ قَبْلِهِمْ مِنْ قَرْنٍ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ مَا لَمْ نُمَكِّنْ لَكُمْ وَأَرْسَلْنَا السَّمَاءَ عَلَيْهِمْ مِدْرَارًا وَجَعَلْنَا الْأَنْهَارَ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهِمْ فَأَهْلَكْنَاهُمْ بِذُنُوبِهِمْ وَأَنْشَأْنَا مِنْ بَعْدِهِمْ قَرْنًا آخَرِينَ}}<ref>«بیگمان حق را هنگامی که نزدشان آمد دروغ شمردند، به زودی اخبار آنچه را که ریشخند میکردند به آنان خواهد رسید * آیا در نیافتهاند که پیش از آنان چه بسیار مردم یک دوره را نابود کردیم که به آنان در زمین توانمندی داده بودیم (و) به شما آن توانمندی را ندادهایم؟ و بر آنها بارانی یکریز فرو فرستادیم و رودها را در دسترس آنان روانه ساختیم، آنگاه ایشان را برای گناهانشان نابود کردیم و پس از آنان مردم دورهای دیگر را پدید آوردیم» سوره انعام، آیه ۵-۶.</ref>.
| |
| #{{متن قرآن|وَكَأَيِّنْ مِنْ قَرْيَةٍ هِيَ أَشَدُّ قُوَّةً مِنْ قَرْيَتِكَ الَّتِي أَخْرَجَتْكَ أَهْلَكْنَاهُمْ فَلَا نَاصِرَ لَهُمْ}}<ref>«و چه بسیار (مردم) شهرهایی بودند توانمندتر از (مردم) شهری که تو را (از آن) بیرون کرد (ند)، ما آنها را نابود کردیم و یاوری نداشتند» سوره محمد، آیه ۱۳.</ref>.
| |
| #{{متن قرآن|أَوَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ كَانُوا أَشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَأَثَارُوا الْأَرْضَ وَعَمَرُوهَا أَكْثَرَ مِمَّا عَمَرُوهَا وَجَاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَمَا كَانَ اللَّهُ لِيَظْلِمَهُمْ وَلَكِنْ كَانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ * ثُمَّ كَانَ عَاقِبَةَ الَّذِينَ أَسَاءُوا السُّوأَى أَنْ كَذَّبُوا بِآيَاتِ اللَّهِ وَكَانُوا بِهَا يَسْتَهْزِئُونَ}}<ref>«و آیا در زمین گردش نکردهاند تا بنگرند سرانجام کسانی که پیش از آنان میزیستند چگونه بوده است؟ آنان توانمندتر از ایشان بودند و زمین را کافتند و آن را بیش از آنچه اینان میکردند آباد کردند؛ و پیامبرانشان برهانها (ی روشن) برای آنان آوردند پس خداوند بر آن نبود که به آنان ستم کند ولی آنان خود به خویش ستم میورزیدند * سپس سرانجام آنان که بدی کردند بدی بود، برای آنکه آیات خداوند را دروغ شمردند و آن را به ریشخند میگرفتند» سوره روم، آیه ۹-۱۰.</ref>.
| |
| #{{متن قرآن|أَفَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ كَانُوا أَكْثَرَ مِنْهُمْ وَأَشَدَّ قُوَّةً وَآثَارًا فِي الْأَرْضِ فَمَا أَغْنَى عَنْهُمْ مَا كَانُوا يَكْسِبُونَ * فَلَمَّا جَاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَرِحُوا بِمَا عِنْدَهُمْ مِنَ الْعِلْمِ وَحَاقَ بِهِمْ مَا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ}}<ref>«آیا در زمین نگشتهاند تا بنگرند سرانجام پیشینیان آنان چگونه بوده است؟ آنان که بیشتر و توانمندتر از اینان بودند و بر زمین آثار فراوانتری داشتند اما دستاوردهای آنان به کارشان نیامد * آنگاه چون پیامبرانشان برهانهای روشن برای آنان آوردند به دانشی که خود داشتند شادی کردند و (کیفر) آنچه به ریشخند میگرفتند آنان را فرا گرفت» سوره غافر، آیه ۸۲- ۸۳. </ref>.
| |
| #{{متن قرآن|هُوَ الَّذِي أَخْرَجَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ مِنْ دِيَارِهِمْ لِأَوَّلِ الْحَشْرِ مَا ظَنَنْتُمْ أَنْ يَخْرُجُوا وَظَنُّوا أَنَّهُمْ مَانِعَتُهُمْ حُصُونُهُمْ مِنَ اللَّهِ فَأَتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ حَيْثُ لَمْ يَحْتَسِبُوا وَقَذَفَ فِي قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ يُخْرِبُونَ بُيُوتَهُمْ بِأَيْدِيهِمْ وَأَيْدِي الْمُؤْمِنِينَ فَاعْتَبِرُوا يَا أُولِي الْأَبْصَارِ * وَلَوْلَا أَنْ كَتَبَ اللَّهُ عَلَيْهِمُ الْجَلَاءَ لَعَذَّبَهُمْ فِي الدُّنْيَا وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابُ النَّارِ * ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ شَاقُّوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَمَنْ يُشَاقِّ اللَّهَ فَإِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ}}<ref>«اوست که کافران اهل کتاب را از خانههایشان در نخستین گردآوری بیرون راند (هر چند) شما گمان نمیکردید که بیرون روند و (خودشان) گمان میکردند که دژهایشان بازدارنده آنان در برابر خداوند است اما (اراده) خداوند از جایی که گمان نمیبردند بدیشان رسید و در دلهایشان هراس افکند؛ به دست خویش و به دست مؤمنان خانههای خویش را ویران میکردند؛ پس ای دیدهوران پند بگیرید! * و اگر خداوند آوارگی را بر آنان مقرّر نکرده بود بیگمان در این جهان عذابشان میکرد و آنان را در جهان واپسین عذاب آتش (دوزخ) خواهد بود * این از آن روست که آنان با خداوند و پیامبر وی مخالفت ورزیدند و هر کس با خداوند مخالفت ورزد به راستی خداوند سختکیفر است» سوره حشر، آیه ۲-۴.</ref>.
| |
| #{{متن قرآن|وَإِنْ يُرِيدُوا خِيَانَتَكَ فَقَدْ خَانُوا اللَّهَ مِنْ قَبْلُ فَأَمْكَنَ مِنْهُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ}}<ref>«و اگر بخواهند به تو خیانت ورزند (باکی نیست) به خداوند نیز پیش از این خیانت کردهاند و (خداوند تو را) بر آنان دستیابی داد و خداوند دانایی فرزانه است» سوره انفال، آیه ۷۱.</ref>.
| |
| #{{متن قرآن|وَمَا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ مِنْهُمْ فَمَا أَوْجَفْتُمْ عَلَيْهِ مِنْ خَيْلٍ وَلَا رِكَابٍ وَلَكِنَّ اللَّهَ يُسَلِّطُ رُسُلَهُ عَلَى مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}<ref>«و آنچه خداوند به پیامبرش از (دارایی) آنان (به غنیمت) بازگرداند چیزی نبود که شما برای (به دست آوردن) آن، اسبان و شترانی دوانده باشید ولی خداوند پیامبرانش را بر هر کس بخواهد چیره میگرداند و خداوند بر هر کاری تواناست» سوره حشر، آیه ۶.</ref>.
| |
| #{{متن قرآن|وَأَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَيْمَانِهِمْ لَئِنْ جَاءَهُمْ نَذِيرٌ لَيَكُونُنَّ أَهْدَى مِنْ إِحْدَى الْأُمَمِ فَلَمَّا جَاءَهُمْ نَذِيرٌ مَا زَادَهُمْ إِلَّا نُفُورًا *اسْتِكْبَارًا فِي الْأَرْضِ وَمَكْرَ السَّيِّئِ وَلَا يَحِيقُ الْمَكْرُ السَّيِّئُ إِلَّا بِأَهْلِهِ فَهَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا سُنَّتَ الْأَوَّلِينَ فَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَبْدِيلًا وَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَحْوِيلًا *أَوَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَكَانُوا أَشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُعْجِزَهُ مِنْ شَيْءٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَلَا فِي الْأَرْضِ إِنَّهُ كَانَ عَلِيمًا قَدِيرًا}}<ref>«و سختترین سوگندهای خود را خوردند که اگر بیمدهندهای نزد آنان آید بیگمان از هر یک از امّتها رهیافتهتر میشوند امّا چون بیمدهندهای نزدشان آمد جز بر رمیدنشان نیفزود *از سر گردنکشی در زمین و نیرنگ زشت؛ و نیرنگ زشت، جز به نیرنگباز برنمیگردد؛ پس آیا جز سنّت پیشینیان (خود) را چشم میدارند؟ هرگز برای سنت خداوند دگرگونی نخواهی یافت و هرگز برای سنّت خداوند جابهجایی نخواهی یافت * و آیا در زمین گردش نکردهاند تا بنگرند سرانجام کسانی که پیش از ایشان و توانمندتر از آنان بودند چگونه بوده است؟ و خداوند چنان نیست که چیزی در آسمانها و زمین او را به ستوه آورد، بیگمان او دانایی تواناست» سوره فاطر، آیه ۴۲- ۴۴.</ref>.
| |
| #{{متن قرآن|يَا أَهْلَ الْكِتَابِ قَدْ جَاءَكُمْ رَسُولُنَا يُبَيِّنُ لَكُمْ عَلَى فَتْرَةٍ مِنَ الرُّسُلِ أَنْ تَقُولُوا مَا جَاءَنَا مِنْ بَشِيرٍ وَلَا نَذِيرٍ فَقَدْ جَاءَكُمْ بَشِيرٌ وَنَذِيرٌ وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}<ref>«ای اهل کتاب! فرستاده ما در دوره نیآمدن فرستادگان، نزد شما آمده است در حالی که (آیات الهی را) برای شما روشن میگرداند تا نگویید نویدبخش و بیمدهندهای نزد ما نیامد، پس به راستی نویدبخش و بیمدهندهای برای شما آمده است و خداوند بر هر کاری تواناست» سوره مائده، آیه ۱۹.</ref>.
| |
| #{{متن قرآن|قَدْ نَرَى تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي السَّمَاءِ فَلَنُوَلِّيَنَّكَ قِبْلَةً تَرْضَاهَا فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَحَيْثُ مَا كُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَكُمْ شَطْرَهُ وَإِنَّ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ لَيَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا يَعْمَلُونَ * وَلِكُلٍّ وِجْهَةٌ هُوَ مُوَلِّيهَا فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَاتِ أَيْنَ مَا تَكُونُوا يَأْتِ بِكُمُ اللَّهُ جَمِيعًا إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}<ref>«گرداندن رؤیت را به آسمان، میبینیم پس رؤیت را به قبلهای که میپسندی خواهیم گرداند؛ اکنون به سوی مسجد الحرام رو کن و (همه) هرجا هستید به سوی آن روی کنید، و اهل کتاب بیگمان میدانند که آن (حکم) از سوی پروردگارشان، راستین است و خداوند از آنچه انجام میدهند غافل نیست * و هر کس را قبلهای است که روی بدان میکند، باری، در کارهای نیک از یکدیگر پیشی گیرید. هرجا که باشید خداوند همگی شما را باز خواهد آورد، خداوند بر هر کاری تواناست» سوره بقره، آیه ۱۴۴-۱۴۸.</ref>.
| |
| #{{متن قرآن|قُلْ هُوَ الْقَادِرُ عَلَى أَنْ يَبْعَثَ عَلَيْكُمْ عَذَابًا مِنْ فَوْقِكُمْ أَوْ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِكُمْ أَوْ يَلْبِسَكُمْ شِيَعًا وَيُذِيقَ بَعْضَكُمْ بَأْسَ بَعْضٍ انْظُرْ كَيْفَ نُصَرِّفُ الْآيَاتِ لَعَلَّهُمْ يَفْقَهُونَ}}<ref>«بگو: او تواناست که عذابی آسمانی یا زمینی بر شما برانگیزد یا شما را گروه گروه به جان هم اندازد و رنج برخی از شما را به برخی دیگر بچشاند؛ بنگر چگونه آیات را گونه گون میآوریم باشد که آنان دریابند» سوره انعام، آیه ۶۵.</ref>.
| |
| #{{متن قرآن|وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَمِنْ رِبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُمْ وَآخَرِينَ مِنْ دُونِهِمْ لَا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ يَعْلَمُهُمْ وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فِي سَبِيلِ اللَّهِ يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَأَنْتُمْ لَا تُظْلَمُونَ}}<ref>«و آنچه در توان دارید از نیرو و اسبان آماده “5” در برابر آنان فراهم سازید که بدان دشمن خداوند و دشمن خود را به هراس میافکنید؛ و نیز جز آنها کسانی دیگر را که شما نمیشناسید (اما) خداوند آنان را میشناسد؛ و آنچه در راه خداوند ببخشید، به شما تمام باز خواهند داد و بر شما ستم نخواهد رفت» سوره انفال، آیه ۶۰.</ref>.
| |
| #{{متن قرآن|اصْبِرْ عَلَى مَا يَقُولُونَ وَاذْكُرْ عَبْدَنَا دَاوُودَ ذَا الْأَيْدِ إِنَّهُ أَوَّابٌ * إِنَّا سَخَّرْنَا الْجِبَالَ مَعَهُ يُسَبِّحْنَ بِالْعَشِيِّ وَالْإِشْرَاقِ * وَالطَّيْرَ مَحْشُورَةً كُلٌّ لَهُ أَوَّابٌ * وَشَدَدْنَا مُلْكَهُ وَآتَيْنَاهُ الْحِكْمَةَ وَفَصْلَ الْخِطَابِ}}<ref>«بر آنچه میگویند، شکیبا باش و از بنده ما داود توانمند یاد کن که اهل بازگشت (و توبه) بود * ما کوهها را رام گرداندیم که با وی در پایان روز و بامدادان نیایش میکردند * و (نیز) پرندگان را در حالی که (بر او) گرد آورده بودیم به سوی او باز میگشتند * و فرمانروایی او را استوار کردیم و به او فرزانگی و گفتار پایانبخش (در داوری) دادیم» سوره ص، آیه ۱۷-۲۰.</ref>.
| |
|
| |
| '''نتیجه''': در [[آیات]] فوق این موضوعات مطرح گردیده است:
| |
| # [[سرزنش]] تکذیبگران [[پیامبر]] از سوی [[خداوند]]، به علت [[عبرت]] نگرفتن از [[سرنوشت]] [[اقوام]] قدرتمند پیشین: {{متن قرآن|فَقَدْ كَذَّبُوا بِالْحَقِّ لَمَّا جَاءَهُمْ فَسَوْفَ يَأْتِيهِمْ أَنْبَاءُ مَا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ * أَلَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا مِنْ قَبْلِهِمْ مِنْ قَرْنٍ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ مَا لَمْ نُمَكِّنْ لَكُمْ وَأَرْسَلْنَا السَّمَاءَ عَلَيْهِمْ مِدْرَارًا وَجَعَلْنَا الْأَنْهَارَ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهِمْ فَأَهْلَكْنَاهُمْ بِذُنُوبِهِمْ وَأَنْشَأْنَا مِنْ بَعْدِهِمْ قَرْنًا آخَرِينَ}}، {{متن قرآن|أَوَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ كَانُوا أَشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّةً... * ثُمَّ كَانَ عَاقِبَةَ الَّذِينَ أَسَاءُوا السُّوأَى أَنْ كَذَّبُوا بِآيَاتِ اللَّهِ وَكَانُوا بِهَا يَسْتَهْزِئُونَ}}، {{متن قرآن|أَفَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ كَانُوا أَكْثَرَ مِنْهُمْ وَأَشَدَّ قُوَّةً... * فَلَمَّا جَاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَرِحُوا بِمَا عِنْدَهُمْ مِنَ الْعِلْمِ وَحَاقَ بِهِمْ مَا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ}}؛
| |
| #آسیبشناسی قدرت و [[یادآوری]] آن به [[اقوام]] [[پیامبر]] که حضور [[اقوام]] بسیار قدرتمندتر از [[مشرکان]] [[مکّه]]، در طول [[تاریخ]] قبل از [[پیامبر اسلام]] بوده و زایل شده است: {{متن قرآن|وَكَأَيِّنْ مِنْ قَرْيَةٍ هِيَ أَشَدُّ قُوَّةً مِنْ قَرْيَتِكَ الَّتِي أَخْرَجَتْكَ أَهْلَكْنَاهُمْ فَلَا نَاصِرَ لَهُمْ}}؛
| |
| # [[یادآوری]] [[شکست]] [[بنینضیر]]، با دارا بودن قدرت محکم [[دفاعی]] از سوی [[خداوند]]، در پی [[دشمنی]] و [[مخالفت]] آنان با [[خدا]] و [[پیامبر]]: {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي أَخْرَجَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ مِنْ دِيَارِهِمْ لِأَوَّلِ الْحَشْرِ مَا ظَنَنْتُمْ أَنْ يَخْرُجُوا وَظَنُّوا أَنَّهُمْ مَانِعَتُهُمْ حُصُونُهُمْ مِنَ اللَّهِ فَأَتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ حَيْثُ لَمْ يَحْتَسِبُوا وَقَذَفَ فِي قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ يُخْرِبُونَ بُيُوتَهُمْ بِأَيْدِيهِمْ وَأَيْدِي الْمُؤْمِنِينَ فَاعْتَبِرُوا يَا أُولِي الْأَبْصَارِ}}؛
| |
| # [[وعده خداوند]] به [[پیامبر]] مبنی بر مسلّط کردن دوباره [[حضرت]] بر [[مشرکان]]، در صورت [[خیانت]] [[اسیران]] [[آزاد]] شده [[جنگ بدر]]: {{متن قرآن|وَإِنْ يُرِيدُوا خِيَانَتَكَ فَقَدْ خَانُوا اللَّهَ مِنْ قَبْلُ فَأَمْكَنَ مِنْهُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ}}؛
| |
| #برخورداری [[پیامبر]] از قدرت و تسلّط بر [[دشمنان]]، در راستای حمایتهای [[خداوند]] از [[پیامبران]] خویش: {{متن قرآن|وَمَا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ مِنْهُمْ فَمَا أَوْجَفْتُمْ عَلَيْهِ مِنْ خَيْلٍ وَلَا رِكَابٍ وَلَكِنَّ اللَّهَ يُسَلِّطُ رُسُلَهُ عَلَى مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}؛
| |
| # [[مخالفان پیامبر]]، مردمانی [[مغرور]] به قدرت خویش و بازگشت [[مکر]] آنان درباره [[پیامبر]] به خود آنان: {{متن قرآن|وَأَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَيْمَانِهِمْ لَئِنْ جَاءَهُمْ نَذِيرٌ لَيَكُونُنَّ أَهْدَى مِنْ إِحْدَى الْأُمَمِ فَلَمَّا جَاءَهُمْ نَذِيرٌ مَا زَادَهُمْ إِلَّا نُفُورًا *اسْتِكْبَارًا فِي الْأَرْضِ وَمَكْرَ السَّيِّئِ وَلَا يَحِيقُ الْمَكْرُ السَّيِّئُ إِلَّا بِأَهْلِهِ...}}؛
| |
| # [[بعثت]] [[پیامبر اسلام]] جهت [[اتمام حجت]] و [[بشارت]] و [[انذار]]، جلوهای از قدرت مطلقه [[خداوند]]: {{متن قرآن|يَا أَهْلَ الْكِتَابِ قَدْ جَاءَكُمْ رَسُولُنَا يُبَيِّنُ لَكُمْ عَلَى فَتْرَةٍ مِنَ الرُّسُلِ أَنْ تَقُولُوا مَا جَاءَنَا مِنْ بَشِيرٍ وَلَا نَذِيرٍ فَقَدْ جَاءَكُمْ بَشِيرٌ وَنَذِيرٌ وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}؛
| |
| # [[تغییر قبله]] در پی [[انتظار]] [[پیامبر]] از جلوههای قدرت مطلقه [[خداوند]]: {{متن قرآن|قَدْ نَرَى تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي السَّمَاءِ فَلَنُوَلِّيَنَّكَ قِبْلَةً تَرْضَاهَا فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ... * وَلِكُلٍّ وِجْهَةٌ هُوَ مُوَلِّيهَا فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَاتِ أَيْنَ مَا تَكُونُوا يَأْتِ بِكُمُ اللَّهُ جَمِيعًا إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}؛
| |
| # [[یادآوری]] [[قدرت خداوند]] بر [[نزول]] هرگونه [[عذاب]] فراگیر، از [[وظائف]] [[تبلیغی]] [[پیامبر]]: {{متن قرآن|قُلْ هُوَ الْقَادِرُ عَلَى أَنْ يَبْعَثَ عَلَيْكُمْ عَذَابًا مِنْ فَوْقِكُمْ أَوْ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِكُمْ أَوْ يَلْبِسَكُمْ شِيَعًا وَيُذِيقَ بَعْضَكُمْ بَأْسَ بَعْضٍ انْظُرْ كَيْفَ نُصَرِّفُ الْآيَاتِ لَعَلَّهُمْ يَفْقَهُونَ}}؛
| |
| #موظّف بودن [[جامعه اسلامی]] به داشتن قدرت نظامی [[برتر]]، در برابر [[دشمن]] و اسبهای ورزیده، و هر نیروی که نقش بازدارنده داشته باشد: {{متن قرآن|تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُمْ}} و استفاده [[پیامبر]] از ابزار قدرت نظامی در عصر خودش: {{متن قرآن|وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَمِنْ رِبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُمْ...}} و تفکیک میان [[دشمنی]] [[خدا]] و [[دشمنی]] با [[مردم]]، یعنی آن جایی که [[خدا]] است، معارضه با [[توحید]] و [[معنویت]] است و آنجا که [[مردم]] است، معارضه با [[حقوق مردم]] است<ref>[[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۲، ص ۳۸۵.</ref>.
| |
|
| |
|
| ==قدرت عقلی== | | ==قدرت عقلی== |
| ==قدرت شرعی== | | ==قدرت شرعی== |
| ==قدرت در فرهنگ مطهر==
| |
| قوّه اگر با [[شعور]] و [[ادراک]] و خواست تؤام باشد به نام “قدرت” و یا “توانایی” نامیده میشود<ref>مجموعه آثار، ج۲، ص۲۸۰.</ref>. قدرت این است که [[انسان]] علیرغم میل [[نفسانی]] خود، به جای کام خودش کام دیگری را شیرین کند.
| |
|
| |
| به تعبیر دیگر "قدرت" آن است که انسان به کمک دیگران بشتابد. یک [[روح]] [[مقتدر]] آن است که به [[فرزندان]] خود میگوید: {{متن حدیث|كُونَا لِلظَّالِمِ خَصْماً وَ لِلْمَظْلُومِ عَوْناً}}<ref>نهج البلاغه، نامه ۴۷.</ref> [[علی]]{{ع}} خطاب به دو فرزند عزیزش [[امام حسن]] و [[امام حسین]]{{عم}} میفرماید: فرزندان من! همیشه قدرت و نیروی شما به کمک [[مظلوم]] و به [[ستیزه]] با [[ظالم]] بشتابد. این کار [نشانه] قدرت است<ref>انسان کامل، ص۲۷۹ - ۴۸۴.</ref>. مقصود از “قدرت” [[میزان]] تسلّط انسان بر [[طبیعت]] است که در این جهت [[علوم طبیعی]] و ریاضی به او کمک میکند و هر چه بیشتر او را بر طبیعت مسلّط میکند، و این قدرت مربوط به رابطه انسان با طبیعت میشود که این رابطه در جهت قدرت، [[تکامل]] پیدا میکند. رابطه انسان با طبیعت در جهت قدرت انسان و [[تسلط]] او بر طبیعت و در جهت [[آگاهی]] او از طبیعت تکامل یافته است و [[پیشبینی]] میشود که در [[آینده]] نیز تکامل یابد.<ref>فلسفه تاریخ جلد اول ص ۲۸۴.</ref>.
| |
|
| |
| [[قوه]] مقرون به شعور را “قدرت” مینامند؛ که معمولاً در اصطلاح “قدرت” را در مورد جاندارها و ذیشعورها میگویند. اگر چه در اصطلاح امروز آن را در مورد بیجانها نیز به کار میبرند و مثلاً میگویند قدرت اتومبیل چقدر است؛ ولی این شاید یک نوع مجاز باشد<ref>شرح مبسوط منظومه، ج۴، ص۲۵۸.</ref>.
| |
| مراجعه به اصل قدرت<ref>سیری در سیره نبوی، ص۹۷.</ref>، [[مکتب]] قدرت<ref>انسان کامل، ص۱۲۸.</ref> و قوت و قدرت.<ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۶۲۸.</ref>
| |
|
| |
| ===قدرت [[اراده]]===
| |
| قدرت اراده این است که انسان بتواند در مقابل مشتهیات نفسانی خود [[ایستادگی]] و [[مقاومت]] کند<ref>انسان کامل، ص۲۷۸.</ref>.<ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر، ص ۶۲۹.</ref>
| |
|
| |
| ===قدرت حیوانی===
| |
| قدرت حیوانی، عبارت است از همان زوری که در عضلات حیوان است. همه قدرتهای حیوان [منحصر در] قدرت عضلانی است، قدرتهائی که در عضلات حیوان وجود دارد، و همه خواستههای حیوان [[خواستههای نفسانی]] است. اهمیت [[بشر]] در این است که در [[انسان]] قدرتی غیر از قدرت عضلانی وجود دارد<ref>انسان کامل، ص۲۷۷.</ref>.<ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۶۲۹.</ref>
| |
|
| |
|
| == جستارهای وابسته == | | == جستارهای وابسته == |
خط ۹۰: |
خط ۳۰: |
| ==پانویس== | | ==پانویس== |
| {{پانویس}} | | {{پانویس}} |
| | |
| {{ارزشهای اخلاقی}} | | {{ارزشهای اخلاقی}} |
| [[رده:قدرت]] | | [[رده:قدرت]] |
| [[رده:مدخل]] | | [[رده:مدخل]] |
| {{قدرت}} | | {{قدرت}} |