حضرت سلیمان در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۳٬۰۶۳ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۴ فوریهٔ ۲۰۲۱
خط ۳۲: خط ۳۲:


==[[پادشاهی]] سلیمان==
==[[پادشاهی]] سلیمان==
[[حضرت سلیمان]] پس از پدرش داود [[نبی]] ({{ع}}) به پادشاهی [[بنی‌اسرائیل]] رسید: "وورِثَ سُلَیمنُ داوودَ."... (نمل / ۲۷، ۱۶)<ref>جامع البیان، ج۱۹، ص۱۷۲.</ref> براساس برخی گزارش‌ها، [[سلیمان]]{{ع}} در این [[زمان]] ۱۳ سال بیشتر نداشت.<ref>المحاسن، ج۱، ص۱۹۳؛ قصص الانبیاء، ص۴۰۸.</ref> در برخی [[احادیث]] نیز به این موضوع اشاره شده است.<ref> بحار الانوار، ج۱۱، ص۵۶؛ مستدرک الوسائل، ج۵، ص۱۲۱.</ref> بر اساس برخی از احادیث، [[علما]] و بزرگان بنی‌اسرائیل با اشاره به خردسالی سلیمان{{ع}} و وجود افرادی بزرگ‌تر از او با [[جانشینی]] آن [[حضرت]] [[مخالفت]] کردند. [[حضرت داود]]{{ع}} با [[هدایت]] [[خداوند]] [[مجلسی]] ترتیب داد و عصای همه مدعیان جانشینی خود و نیز چوبه‌دستی سلیمان{{ع}} را گرفت و در اتاقی نهاد تا [[روز]] دیگر آن عصاها را بیرون آورند و عصای هر یک که سبز شده بود، [[جانشین]] [[داود]]{{ع}} گردد. روز دیگر چوبه‌دستی سلیمان{{ع}} را سبزشده یافتند.<ref>کمال الدین، ص۱۵۶؛ بحار الانوار، ج۱۳، ص۴۴۶-۴۴۷.</ref> در برخی از [[روایات]] سبب [[گزینش]] سلیمان{{ع}} به جانشینی، [[قضاوت]] وی درباره صاحب [[زمین]] و گوسفندان دانسته شده است که بر [[برتری]] [[حکمت]] و [[دانش]] وی دلالت می‌کرد.<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[سلیمان (مقاله)|مقاله "سلیمان"]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۵.</ref>  
[[حضرت سلیمان]] پس از پدرش داود [[نبی]] ({{ع}}) به پادشاهی [[بنی‌اسرائیل]] رسید: {{متن قرآن|وَوَرِثَ سُلَيْمَانُ دَاوُودَ وَقَالَ يَا أَيُّهَا النَّاسُ عُلِّمْنَا مَنْطِقَ الطَّيْرِ وَأُوتِينَا مِنْ كُلِّ شَيْءٍ إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْفَضْلُ الْمُبِينُ}}<ref>«و سلیمان از داود میراث برد و گفت: ای مردم! به ما زبان مرغان آموخته‌اند و از همه چیز (بهره‌ای) بخشیده‌اند؛ بی‌گمان این برتری  آشکاری است» سوره نمل، آیه ۱۶.</ref>.<ref>جامع البیان، ج۱۹، ص۱۷۲.</ref> براساس برخی گزارش‌ها، [[سلیمان]]{{ع}} در این [[زمان]] ۱۳ سال بیشتر نداشت.<ref>المحاسن، ج۱، ص۱۹۳؛ قصص الانبیاء، ص۴۰۸.</ref> در برخی [[احادیث]] نیز به این موضوع اشاره شده است.<ref> بحار الانوار، ج۱۱، ص۵۶؛ مستدرک الوسائل، ج۵، ص۱۲۱.</ref> بر اساس برخی از احادیث، [[علما]] و بزرگان بنی‌اسرائیل با اشاره به خردسالی سلیمان{{ع}} و وجود افرادی بزرگ‌تر از او با [[جانشینی]] آن [[حضرت]] [[مخالفت]] کردند. [[حضرت داود]]{{ع}} با [[هدایت]] [[خداوند]] [[مجلسی]] ترتیب داد و عصای همه مدعیان جانشینی خود و نیز چوبه‌دستی سلیمان{{ع}} را گرفت و در اتاقی نهاد تا [[روز]] دیگر آن عصاها را بیرون آورند و عصای هر یک که سبز شده بود، [[جانشین]] [[داود]]{{ع}} گردد. روز دیگر چوبه‌دستی سلیمان{{ع}} را سبزشده یافتند.<ref>کمال الدین، ص۱۵۶؛ بحار الانوار، ج۱۳، ص۴۴۶-۴۴۷.</ref> در برخی از [[روایات]] سبب [[گزینش]] سلیمان{{ع}} به جانشینی، [[قضاوت]] وی درباره صاحب [[زمین]] و گوسفندان دانسته شده است که بر [[برتری]] [[حکمت]] و [[دانش]] وی دلالت می‌کرد.<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[سلیمان (مقاله)|مقاله "سلیمان"]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۵.</ref>  


===ویژگی‌های پادشاهی سلیمان===
===ویژگی‌های پادشاهی سلیمان===
در آیات مربوط به پادشاهی داود و جانشینی سلیمان{{ع}} به جای او، الگویی بسیار طبیعی و خردمندانه از انتقال [[مسالمت‌آمیز]] [[سلطنت]] و [[قدرت]]، ارائه شده است. (بقره / ۲، ۲۵۱؛ نمل / ۲۷، ۱۵ - ۱۶) ویژگی‌های برجسته آنان به ویژه برتری [[علمی]]، زمینه [[گرایش]] [[مردم]] و انتقال قدرت به آنها را فراهم می‌ساخت. سلطنت سلیمان{{ع}} بسیار [[عظیم]]، فراگیر و منحصر به فرد بود و به درخواست خود وی به او داده شده بود: "قالَ رَبِّ اغفِر لی و هَب لی مُلکًا لا یَنبَغی لاَِحَدٍ مِن بَعدی اِنَّکَ اَنتَ الوَهّاب * فَسَخَّرنا لَهُ الرّیحَ تَجری بِاَمرِهِ رُخاءًحَیثُ اَصاب * و الشَّیطینَ کُلَّ بَنّاءٍ و غَوّاص."... (ص / ۳۸، ۳۵ - ۳۷) مسخر کردن باد و [[شیاطین]] برای آن [[حضرت]] و نیز یادکرد [[قرآن]] از [[سپاهیان]] انبوه و نیرومند [[سلیمان]]{{ع}} با ترکیبی از افراد [[بشر]]، جنّیان، شیاطین، پرندگان و [[فرمانروایی]] او بر پدیده‌های طبیعی همچون باد، بیانگر [[اجابت]] درخواست وی و برخوردار شدن او از [[سلطنت]] و قدرتی بسیار باشکوه و عظمتی بی‌مانند است: "و حُشِرَ لِسُلَیمنَ جُنودُهُ مِنَ الجِنِّ و الاِنسِ و الطَّیرِ فَهُم یوزَعون". (نمل / ۲۷، ۱۷، ۳۷؛ [[سبأ]] / ۳۴، ۱۲؛ [[انبیاء]] / ۲۱، ۸۱ - ۸۲)<ref>نک: التحریر والتنویر، ج۲۳، ص۱۵۸؛ المیزان، ج۱۷، ص۲۰۵.</ref> وی همچنین دارای قصر شاهی بسیار باشکوه و خارق‌العاده‌ای بوده است. (نمل / ۲۷، ۴۴) یادکرد سلطنت بسیار با [[عظمت]]، [[مقتدر]] و منحصر به فرد [[حضرت سلیمان]]{{ع}} ظاهراً بیشتر برای آن است که به این وسیله [[قدرت]]، عظمت و [[شکوه]] [[خیره]] کننده [[خداوند]] در این زمینه نسبت به [[سلاطین]] [[دنیا]] روشن شود و [[مردم]] متأثر از شکوه و [[شوکت]] شاهان به [[بندگی]] و [[سرسپردگی]] آنان نپردازند. (ص / ۳۸، ۳۴ - ۳۵؛ نمل / ۲۷، ۱۷، ۳۷، ۴۴؛ سبأ / ۳۴، ۱۲؛ انبیاء / ۲۱، ۸۱ - ۸۲) درخواست سلطنتی منحصر به فرد: "لا یَنبَغی لاَِحَدٍ مِن بَعدی" (ص / ۳۸، ۳۵) از سوی سلیمان{{ع}} و سبب آن مورد گفت و گوی [[مفسران]] قرار گرفته است. این درخواست شائبه [[آزمندی]] و [[بخیل]] بودن آن حضرت را پدید آورده است و مفسران، پاسخ‌هایی به آن داده‌اند: گروهی درخواست چنین سلطنتی را با داستان [[ابتلا]] و از دست رفتن [[پادشاهی]] وی پیوند داده و گفته‌اند: هنگامی که وی دوباره سلطنت خویش را به دست آورد، از خداوند خواست تا سلطنتی به او [[عنایت]] کند که دیگر کسی نتواند آن را از دست وی بگیرد و خداوند باد، [[جن]] و شیاطین را مسخر او ساخت.<ref>جامع‌البیان، ج۲۳، ص۱۸۹-۱۹۰؛ التبیان، ج۸، ص۵۶۳-۵۶۴؛ تفسیر ثعلبی، ج۸، ص۲۰۹-۲۱۰.</ref> [[حضرت سلیمان]]{{ع}} همچنین با این درخواست برآن بود که بداند آیا [[خداوند]] [[استغفار]] و دعای وی را پس از [[ابتلا]] پذیرفته است یا نه.<ref>زادالمسیر، ج۳، ص۵۷۵.</ref> چالش‌هایی که داستان از دست رفتن [[سلطنت]] [[سلیمان]]{{ع}} با آنها روبه‌روست، این پاسخ را نیز دچار چالش می‌کنند. (ادامه مقاله، ابتلای سلیمان) دسته‌ای دیگر با [[انکار]] [[ارتباط]] این درخواست با ماجرای ابتلای [[حضرت سلیمان]]{{ع}} پاسخ‌هایی گوناگون در این‌باره داده‌اند؛ از جمله برخی [[مفسران]] با اشاره به [[معجزه]] اختصاصی پیامبرانی مانند [[حضرت ابراهیم]]، [[موسی]]، [[عیسی]]، [[صالح]]{{ع}} و [[پیامبر اکرم]]{{صل}} گفته‌اند که حضرت سلیمان{{ع}} نیز با توجه به شرایط دوران زندگی‌خویش می‌‌خواست با برخورداری از یک [[پادشاهی]] منحصر به فرد و متمایز با سلطنت دیگران، معجزه‌ای ویژه داشته باشد تا [[گواه]] صدقی برای [[رسالت]] و [[نبوت]] او باشد و هیچ کس نتواند از این جهت با وی معارضه کند. [[اجابت]] دعای او و مسخر شدن باد، [[شیاطین]] و پرندگان برای آن [[حضرت]] مؤید این معناست و هیچ کس در دوران خود سلیمان{{ع}} و پس از وی از چنین [[قدرت]] و سلطنتی برخوردار نشد،<ref>مجمع البیان، ج۸، ص۷۴۳؛ التفسیر الکبیر، ج۲۶، ص۲۰۹؛ نمونه، ج۱۹، ص۲۸۲-۲۸۳.</ref> بنابراین چنین درخواستی هرگز به معنای حریص و [[بخیل]] بودن وی نیست و دیگران می‌توانند مُلکی فراتر از [[مُلک]] سلیمان{{ع}} بخواهند؛ ولی ویژگی‌های سلطنت وی را نخواهد داشت. این دیدگاه با ظاهر [[آیات]] سازگارتر و دفاع‌پذیرتر است.<ref>نمونه، ج۱۹، ص۲۸۳-۲۸۵.</ref> روایتی منسوب به [[امام کاظم]]{{ع}} که در آن امکان بخیل بودن [[پیامبران]] رد شده مؤید این دیدگاه است. براساس این [[روایت]]، پادشاهی دو گونه است: یکی با [[زور]] و [[غلبه]] به دست می‌آید و دیگری [[حکومتی]] مانند سلطنت [[ذوالقرنین]] و [[طالوت]] که از سوی خداوند [[عطا]] می‌شود و پادشاهی مورد درخواست سلیمان{{ع}} از نوع دوم است و آن حضرت سلطنتی خواست که پس از وی کسی نتواند بگوید که سلیمان{{ع}} آن را با زور و [[اجبار]] به دست آورده است و [[فرمانروایی]] وی بر باد، پرندگان و [[جنیان]] سبب شده بود که هیچ‌کس [[سلطنت]] او را با سلطنت [[پادشاهان]] دیگر مقایسه نمی‌کرد و آن را کاملاً متفاوت می‌دانستند.<ref>بحارالانوار، ج۱۴، ص۸۵-۸۶؛ نورالثقلین، ج۴، ص۴۵۹-۴۶۰؛ الصافی، ج۶، ص۲۳۲.</ref>.<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[سلیمان (مقاله)|مقاله "سلیمان"]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۵.</ref>
در آیات مربوط به پادشاهی داود و جانشینی سلیمان{{ع}} به جای او، الگویی بسیار طبیعی و خردمندانه از انتقال [[مسالمت‌آمیز]] [[سلطنت]] و [[قدرت]]، ارائه شده است. {{متن قرآن|فَهَزَمُوهُم بِإِذْنِ اللَّهِ وَقَتَلَ دَاوُدُ جَالُوتَ وَآتَاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَهُ مِمَّا يَشَاء وَلَوْلاَ دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَّفَسَدَتِ الأَرْضُ وَلَكِنَّ اللَّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْعَالَمِينَ}}<ref>«پس آنان را به اذن خداوند تار و مار کردند و داود جالوت را کشت و خداوند به وی پادشاهی و فرزانگی ارزانی داشت و آنچه خود می‌خواست بدو آموخت، و اگر خداوند برخی مردم را با برخی دیگر باز نمی‌داشت، زمین تباه می‌گردید امّا خداوند بر جهانیان بخششی (بزرگ) دارد» سوره بقره، آیه ۲۵۱.</ref>، {{متن قرآن|وَلَقَدْ آتَيْنَا دَاوُودَ وَسُلَيْمَانَ عِلْمًا وَقَالَا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي فَضَّلَنَا عَلَى كَثِيرٍ مِنْ عِبَادِهِ الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«و به راستی به داود و سلیمان دانشی دادیم و گفتند: سپاس خداوند را که ما را بر بسیاری از بندگان مؤمن خود برتری داد» سوره نمل، آیه ۱۵.</ref>، {{متن قرآن|وَوَرِثَ سُلَيْمَانُ دَاوُودَ وَقَالَ يَا أَيُّهَا النَّاسُ عُلِّمْنَا مَنْطِقَ الطَّيْرِ وَأُوتِينَا مِنْ كُلِّ شَيْءٍ إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْفَضْلُ الْمُبِينُ}}<ref>«و سلیمان از داود میراث برد و گفت: ای مردم! به ما زبان مرغان آموخته‌اند و از همه چیز (بهره‌ای) بخشیده‌اند؛ بی‌گمان این برتری  آشکاری است» سوره نمل، آیه ۱۶.</ref> ویژگی‌های برجسته آنان به ویژه برتری [[علمی]]، زمینه [[گرایش]] [[مردم]] و انتقال قدرت به آنها را فراهم می‌ساخت. سلطنت سلیمان{{ع}} بسیار [[عظیم]]، فراگیر و منحصر به فرد بود و به درخواست خود وی به او داده شده بود: {{متن قرآن|قَالَ رَبِّ اغْفِرْ لِي وَهَبْ لِي مُلْكًا لّا يَنبَغِي لِأَحَدٍ مِّنْ بَعْدِي إِنَّكَ أَنتَ الْوَهَّابُ فَسَخَّرْنَا لَهُ الرِّيحَ تَجْرِي بِأَمْرِهِ رُخَاءً حَيْثُ أَصَابَ وَالشَّيَاطِينَ كُلَّ بَنَّاء وَغَوَّاصٍ }}<ref>«گفت: پروردگارا! مرا بیامرز و مرا آن پادشاهی ده که پس از من هیچ کس را نسزد؛ بی‌گمان این تویی که بسیار بخشنده‌ای پس ما باد را رام او کردیم که به فرمان او هر جا می‌خواست به نرمی روان می‌شد. و هم دیوساران را از بنّا و غوّاص» سوره ص، آیه ۳۵-۳۷.</ref> مسخر کردن باد و [[شیاطین]] برای آن [[حضرت]] و نیز یادکرد [[قرآن]] از [[سپاهیان]] انبوه و نیرومند [[سلیمان]]{{ع}} با ترکیبی از افراد [[بشر]]، جنّیان، شیاطین، پرندگان و [[فرمانروایی]] او بر پدیده‌های طبیعی همچون باد، بیانگر [[اجابت]] درخواست وی و برخوردار شدن او از [[سلطنت]] و قدرتی بسیار باشکوه و عظمتی بی‌مانند است: {{متن قرآن|وَحُشِرَ لِسُلَيْمَانَ جُنُودُهُ مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ وَالطَّيْرِ فَهُمْ يُوزَعُونَ}}<ref>«و سپاه سلیمان را برای وی از جنّ و آدمی و مرغان گرد آوردند و (آنگاه) همه (ی آنان) را به هم پیوستند» سوره نمل، آیه ۱۷.</ref>، {{متن قرآن|ارْجِعْ إِلَيْهِمْ فَلَنَأْتِيَنَّهُمْ بِجُنُودٍ لَا قِبَلَ لَهُمْ بِهَا وَلَنُخْرِجَنَّهُمْ مِنْهَا أَذِلَّةً وَهُمْ صَاغِرُونَ}}<ref>«نزد آنان باز گرد (و بگو) بی‌گمان سپاهی به سوی آنان خواهیم آورد که تاب رویارویی با آن را ندارند و آنان را از آنجا با زبونی و خواری  بیرون خواهیم راند» سوره نمل، آیه ۳۷.</ref>، {{متن قرآن|وَلِسُلَيْمَانَ الرِّيحَ غُدُوُّهَا شَهْرٌ وَرَوَاحُهَا شَهْرٌ وَأَسَلْنَا لَهُ عَيْنَ الْقِطْرِ وَمِنَ الْجِنِّ مَنْ يَعْمَلُ بَيْنَ يَدَيْهِ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَمَنْ يَزِغْ مِنْهُمْ عَنْ أَمْرِنَا نُذِقْهُ مِنْ عَذَابِ السَّعِيرِ}}<ref>«و برای سلیمان، باد را (رام کردیم) که (وزش) پگاهانش یک ماه و وزش شامگاهانش یک ماه (راه) بود و چشمه مس گداخته را برای وی روان کردیم و برخی از پریان به اذن پروردگارش پیش او کار می‌کردند و هر یک از آنان از فرمان ما سر می‌پیچید بدو از عذاب آتش می‌چشاندیم» سوره سبأ، آیه ۱۲.</ref>، {{متن قرآن|وَلِسُلَيْمَانَ الرِّيحَ عَاصِفَةً تَجْرِي بِأَمْرِهِ إِلَى الْأَرْضِ الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا وَكُنَّا بِكُلِّ شَيْءٍ عَالِمِينَ}}<ref>«و برای سلیمان، باد تیزپا  را (رام کردیم) که به فرمان وی به سرزمینی که ما در آن خجستگی نهاده بودیم می‌وزید و ما به هر چیزی داناییم» سوره انبیاء، آیه ۸۱.</ref>، {{متن قرآن|وَمِنَ الشَّيَاطِينِ مَنْ يَغُوصُونَ لَهُ وَيَعْمَلُونَ عَمَلًا دُونَ ذَلِكَ وَكُنَّا لَهُمْ حَافِظِينَ}}<ref>«و برخی دیوساران  برای او در آب فرو می‌رفتند و (یا) کاری جز آن انجام می‌دادند و ما نگاهبان آنان بودیم» سوره انبیاء، آیه ۸۲.</ref>.<ref>نک: التحریر والتنویر، ج۲۳، ص۱۵۸؛ المیزان، ج۱۷، ص۲۰۵.</ref> وی همچنین دارای قصر شاهی بسیار باشکوه و خارق‌العاده‌ای بوده است. {{متن قرآن|قِيلَ لَهَا ادْخُلِي الصَّرْحَ فَلَمَّا رَأَتْهُ حَسِبَتْهُ لُجَّةً وَكَشَفَتْ عَنْ سَاقَيْهَا قَالَ إِنَّهُ صَرْحٌ مُمَرَّدٌ مِنْ قَوَارِيرَ قَالَتْ رَبِّ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسِي وَأَسْلَمْتُ مَعَ سُلَيْمَانَ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ}}<ref>«به او گفتند به کاخ  در آی! چون در آن نگریست گمان برد آبگیری ژرف است و ساق‌هایش را برهنه کرد، (سلیمان) گفت: این کاخی صیقلی  از بلور است ؛ (آن زن) گفت: پروردگارا! من به خویش ستم کرده‌ام و (اینک) با سلیمان در برابر خداوند- پروردگار جهانیان- فرمانبردار شدم» سوره نمل، آیه ۴۴.</ref> یاد کرد سلطنت بسیار با [[عظمت]]، [[مقتدر]] و منحصر به فرد [[حضرت سلیمان]]{{ع}} ظاهراً بیشتر برای آن است که به این وسیله [[قدرت]]، عظمت و [[شکوه]] [[خیره]] کننده [[خداوند]] در این زمینه نسبت به [[سلاطین]] [[دنیا]] روشن شود و [[مردم]] متأثر از شکوه و [[شوکت]] شاهان به [[بندگی]] و [[سرسپردگی]] آنان نپردازند. {{متن قرآن|وَلَقَدْ فَتَنَّا سُلَيْمَانَ وَأَلْقَيْنَا عَلَى كُرْسِيِّهِ جَسَدًا ثُمَّ أَنَابَ}}<ref>«و به راستی ما سلیمان را آزمودیم و کالبدی را بر اورنگ (پادشاهی) او افکندیم سپس (به سوی ما) بازگشت» سوره ص، آیه ۳۴.</ref>، {{متن قرآن|قَالَ رَبِّ اغْفِرْ لِي وَهَبْ لِي مُلْكًا لَا يَنْبَغِي لِأَحَدٍ مِنْ بَعْدِي إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ}}<ref>«گفت: پروردگارا! مرا بیامرز و مرا آن پادشاهی ده که پس از من هیچ کس را نسزد؛ بی‌گمان این تویی که بسیار بخشنده‌ای» سوره ص، آیه ۳۵.</ref>، {{متن قرآن|وَحُشِرَ لِسُلَيْمَانَ جُنُودُهُ مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ وَالطَّيْرِ فَهُمْ يُوزَعُونَ}}<ref>«و سپاه سلیمان را برای وی از جنّ و آدمی و مرغان گرد آوردند و (آنگاه) همه (ی آنان) را به هم پیوستند» سوره نمل، آیه ۱۷.</ref>، {{متن قرآن|ارْجِعْ إِلَيْهِمْ فَلَنَأْتِيَنَّهُمْ بِجُنُودٍ لَا قِبَلَ لَهُمْ بِهَا وَلَنُخْرِجَنَّهُمْ مِنْهَا أَذِلَّةً وَهُمْ صَاغِرُونَ}}<ref>«نزد آنان باز گرد (و بگو) بی‌گمان سپاهی به سوی آنان خواهیم آورد که تاب رویارویی با آن را ندارند و آنان را از آنجا با زبونی و خواری  بیرون خواهیم راند» سوره نمل، آیه ۳۷.</ref>، {{متن قرآن|قِيلَ لَهَا ادْخُلِي الصَّرْحَ فَلَمَّا رَأَتْهُ حَسِبَتْهُ لُجَّةً وَكَشَفَتْ عَنْ سَاقَيْهَا قَالَ إِنَّهُ صَرْحٌ مُمَرَّدٌ مِنْ قَوَارِيرَ قَالَتْ رَبِّ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسِي وَأَسْلَمْتُ مَعَ سُلَيْمَانَ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ}}<ref>«به او گفتند به کاخ  در آی! چون در آن نگریست گمان برد آبگیری ژرف است و ساق‌هایش را برهنه کرد، (سلیمان) گفت: این کاخی صیقلی  از بلور است ؛ (آن زن) گفت: پروردگارا! من به خویش ستم کرده‌ام و (اینک) با سلیمان در برابر خداوند- پروردگار جهانیان- فرمانبردار شدم» سوره نمل، آیه ۴۴.</ref>، {{متن قرآن|وَلِسُلَيْمَانَ الرِّيحَ غُدُوُّهَا شَهْرٌ وَرَوَاحُهَا شَهْرٌ وَأَسَلْنَا لَهُ عَيْنَ الْقِطْرِ وَمِنَ الْجِنِّ مَنْ يَعْمَلُ بَيْنَ يَدَيْهِ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَمَنْ يَزِغْ مِنْهُمْ عَنْ أَمْرِنَا نُذِقْهُ مِنْ عَذَابِ السَّعِيرِ}}<ref>«و برای سلیمان، باد را (رام کردیم) که (وزش) پگاهانش یک ماه و وزش شامگاهانش یک ماه (راه) بود و چشمه مس گداخته را برای وی روان کردیم و برخی از پریان به اذن پروردگارش پیش او کار می‌کردند و هر یک از آنان از فرمان ما سر می‌پیچید بدو از عذاب آتش می‌چشاندیم» سوره سبأ، آیه ۱۲.</ref>، {{متن قرآن|وَلِسُلَيْمَانَ الرِّيحَ عَاصِفَةً تَجْرِي بِأَمْرِهِ إِلَى الْأَرْضِ الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا وَكُنَّا بِكُلِّ شَيْءٍ عَالِمِينَ}}<ref>«و برای سلیمان، باد تیزپا  را (رام کردیم) که به فرمان وی به سرزمینی که ما در آن خجستگی نهاده بودیم می‌وزید و ما به هر چیزی داناییم» سوره انبیاء، آیه ۸۱.</ref>، {{متن قرآن|وَمِنَ الشَّيَاطِينِ مَنْ يَغُوصُونَ لَهُ وَيَعْمَلُونَ عَمَلًا دُونَ ذَلِكَ وَكُنَّا لَهُمْ حَافِظِينَ}}<ref>«و برخی دیوساران  برای او در آب فرو می‌رفتند و (یا) کاری جز آن انجام می‌دادند و ما نگاهبان آنان بودیم» سوره انبیاء، آیه ۸۲.</ref> درخواست سلطنتی منحصر به فرد: {{متن قرآن|قَالَ رَبِّ اغْفِرْ لِي وَهَبْ لِي مُلْكًا لَا يَنْبَغِي لِأَحَدٍ مِنْ بَعْدِي إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ}}<ref>«گفت: پروردگارا! مرا بیامرز و مرا آن پادشاهی ده که پس از من هیچ کس را نسزد؛ بی‌گمان این تویی که بسیار بخشنده‌ای» سوره ص، آیه ۳۵.</ref> از سوی سلیمان{{ع}} و سبب آن مورد گفت و گوی [[مفسران]] قرار گرفته است. این درخواست شائبه [[آزمندی]] و [[بخیل]] بودن آن حضرت را پدید آورده است و مفسران، پاسخ‌هایی به آن داده‌اند: گروهی درخواست چنین سلطنتی را با داستان [[ابتلا]] و از دست رفتن [[پادشاهی]] وی پیوند داده و گفته‌اند: هنگامی که وی دوباره سلطنت خویش را به دست آورد، از خداوند خواست تا سلطنتی به او [[عنایت]] کند که دیگر کسی نتواند آن را از دست وی بگیرد و خداوند باد، [[جن]] و شیاطین را مسخر او ساخت.<ref>جامع‌البیان، ج۲۳، ص۱۸۹-۱۹۰؛ التبیان، ج۸، ص۵۶۳-۵۶۴؛ تفسیر ثعلبی، ج۸، ص۲۰۹-۲۱۰.</ref> [[حضرت سلیمان]]{{ع}} همچنین با این درخواست برآن بود که بداند آیا [[خداوند]] [[استغفار]] و دعای وی را پس از [[ابتلا]] پذیرفته است یا نه.<ref>زادالمسیر، ج۳، ص۵۷۵.</ref> چالش‌هایی که داستان از دست رفتن [[سلطنت]] [[سلیمان]]{{ع}} با آنها روبه‌روست، این پاسخ را نیز دچار چالش می‌کنند. دسته‌ای دیگر با [[انکار]] [[ارتباط]] این درخواست با ماجرای ابتلای [[حضرت سلیمان]]{{ع}} پاسخ‌هایی گوناگون در این‌باره داده‌اند؛ از جمله برخی [[مفسران]] با اشاره به [[معجزه]] اختصاصی پیامبرانی مانند [[حضرت ابراهیم]]، [[موسی]]، [[عیسی]]، [[صالح]]{{ع}} و [[پیامبر اکرم]]{{صل}} گفته‌اند که حضرت سلیمان{{ع}} نیز با توجه به شرایط دوران زندگی‌خویش می‌‌خواست با برخورداری از یک [[پادشاهی]] منحصر به فرد و متمایز با سلطنت دیگران، معجزه‌ای ویژه داشته باشد تا [[گواه]] صدقی برای [[رسالت]] و [[نبوت]] او باشد و هیچ کس نتواند از این جهت با وی معارضه کند. [[اجابت]] دعای او و مسخر شدن باد، [[شیاطین]] و پرندگان برای آن [[حضرت]] مؤید این معناست و هیچ کس در دوران خود سلیمان{{ع}} و پس از وی از چنین [[قدرت]] و سلطنتی برخوردار نشد،<ref>مجمع البیان، ج۸، ص۷۴۳؛ التفسیر الکبیر، ج۲۶، ص۲۰۹؛ نمونه، ج۱۹، ص۲۸۲-۲۸۳.</ref> بنابراین چنین درخواستی هرگز به معنای حریص و [[بخیل]] بودن وی نیست و دیگران می‌توانند مُلکی فراتر از [[مُلک]] سلیمان{{ع}} بخواهند؛ ولی ویژگی‌های سلطنت وی را نخواهد داشت. این دیدگاه با ظاهر [[آیات]] سازگارتر و دفاع‌پذیرتر است.<ref>نمونه، ج۱۹، ص۲۸۳-۲۸۵.</ref> روایتی منسوب به [[امام کاظم]]{{ع}} که در آن امکان بخیل بودن [[پیامبران]] رد شده مؤید این دیدگاه است. براساس این [[روایت]]، پادشاهی دو گونه است: یکی با [[زور]] و [[غلبه]] به دست می‌آید و دیگری [[حکومتی]] مانند سلطنت [[ذوالقرنین]] و [[طالوت]] که از سوی خداوند [[عطا]] می‌شود و پادشاهی مورد درخواست سلیمان{{ع}} از نوع دوم است و آن حضرت سلطنتی خواست که پس از وی کسی نتواند بگوید که سلیمان{{ع}} آن را با زور و [[اجبار]] به دست آورده است و [[فرمانروایی]] وی بر باد، پرندگان و [[جنیان]] سبب شده بود که هیچ‌کس [[سلطنت]] او را با سلطنت [[پادشاهان]] دیگر مقایسه نمی‌کرد و آن را کاملاً متفاوت می‌دانستند.<ref>بحارالانوار، ج۱۴، ص۸۵-۸۶؛ نورالثقلین، ج۴، ص۴۵۹-۴۶۰؛ الصافی، ج۶، ص۲۳۲.</ref>.<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[سلیمان (مقاله)|مقاله "سلیمان"]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۵.</ref>


=== قلمرو [[پادشاهی]] [[سلیمان]]===
=== قلمرو [[پادشاهی]] [[سلیمان]]===
به [[اعتقاد]] برخی از [[مفسران]]، [[حضرت سلیمان]]{{ع}} بر همه کره خاکی سلطنت می‌کرد و همه [[سرزمین‌ها]] [[مطیع]] وی بودند.<ref>تفسیر قرطبی، ج۱۳، ص۱۶۷؛ تفسیر ثعالبی، ج۴، ص۴۲۵.</ref> برخی این مطلب را که در برخی [[احادیث ضعیف]] نیز آمده است،<ref>نورالثقلین، ج۴، ص۴۵۹؛ البرهان، ج۳، ص۶۷۴.</ref> [[نادرست]] و داستان خبر آوردن هدهد برای سلیمان{{ع}} درباره [[ملکه]] [[سبأ]] و [[مردم]] آنجا و تصریح بر اطلاع نداشتن آن [[حضرت]] در این باره را نافی آن دانسته‌اند. (نمل / ۲۷، ۲۲ - ۲۴)<ref>نک: روح المعانی، ج۱۹، ص۱۷۳؛ نمونه، ج۱۵، ص۴۴۳-۴۴۴.</ref> [[آلوسی]] با فرض پذیرش [[حاکمیت]] سلیمان{{ع}} بر همه سرزمین‌ها، گسترش آن را تدریجی دانسته است، چنان‌که برخی [[مورخان]] [[ایمان آوردن]] ملکه سبأ و پذیرش [[سلطه]] سلیمان{{ع}} از سوی او را در بیست و پنجمین سال [[حکومت]] آن حضرت دانسته‌اند.<ref>روح المعانی، ج۱۹، ص۱۷۳.</ref> براساس روایتی از [[امام صادق]]{{ع}} حکومت آن حضرت فقط در محدوده میان [[شامات]] تا [[سرزمین]] [[اصطخر]] قرار داشت.<ref> الخصال، ص۲۴۸.</ref> گزارش [[کتاب مقدس]] درباره قلمرو سلطنت سلیمان{{ع}} و کشورهایی که مملکت وی با آنها [[روابط]] تجاری داشت، به روشنی نشان می‌دهد که حکومت آن حضرت بر منطقه [[شام]] و [[بیت‌المقدس]] و برخی مناطق مجاور آن محدود می‌شد.<ref>نک: قاموس کتاب مقدس، ص۴۸۵-۴۸۶، "سلیمان".</ref>.<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[سلیمان (مقاله)|مقاله "سلیمان"]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۵.</ref>
به [[اعتقاد]] برخی از [[مفسران]]، [[حضرت سلیمان]]{{ع}} بر همه کره خاکی سلطنت می‌کرد و همه [[سرزمین‌ها]] [[مطیع]] وی بودند.<ref>تفسیر قرطبی، ج۱۳، ص۱۶۷؛ تفسیر ثعالبی، ج۴، ص۴۲۵.</ref> برخی این مطلب را که در برخی [[احادیث ضعیف]] نیز آمده است،<ref>نورالثقلین، ج۴، ص۴۵۹؛ البرهان، ج۳، ص۶۷۴.</ref> [[نادرست]] و داستان خبر آوردن هدهد برای سلیمان{{ع}} درباره [[ملکه]] [[سبأ]] و [[مردم]] آنجا و تصریح بر اطلاع نداشتن آن [[حضرت]] در این باره را نافی آن دانسته‌اند. {{متن قرآن|فَمَكَثَ غَيْرَ بَعِيدٍ فَقَالَ أَحَطتُ بِمَا لَمْ تُحِطْ بِهِ وَجِئْتُكَ مِن سَبَإٍ بِنَبَإٍ يَقِينٍ إِنِّي وَجَدتُّ امْرَأَةً تَمْلِكُهُمْ وَأُوتِيَتْ مِن كُلِّ شَيْءٍ وَلَهَا عَرْشٌ عَظِيمٌ وَجَدتُّهَا وَقَوْمَهَا يَسْجُدُونَ لِلشَّمْسِ مِن دُونِ اللَّهِ وَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ أَعْمَالَهُمْ فَصَدَّهُمْ عَنِ السَّبِيلِ فَهُمْ لا يَهْتَدُونَ}}<ref>«آنگاه (هدهد) درنگی کوتاه کرد و گفت: من به چیزی دست یافتم که تو نیافته‌ای و برای تو از (سرزمین) سبا خبر بی‌گمانی آورده‌ام من زنی  یافته‌ام که بر آنان پادشاهی می‌کند و از همه چیز برخورداری یافته است و اورنگی سترگ دارد. او و قومش را (چنین) یافتم که به جای خداوند به خورشید سجده می‌برند و شیطان کارهایشان را برای آنان آراسته و از راه (درست) آنان را باز داشته است، از این روی راهنمایی نیافته‌اند» سوره نمل، آیه ۲۲-۲۴.</ref>.<ref>نک: روح المعانی، ج۱۹، ص۱۷۳؛ نمونه، ج۱۵، ص۴۴۳-۴۴۴.</ref> [[آلوسی]] با فرض پذیرش [[حاکمیت]] سلیمان{{ع}} بر همه سرزمین‌ها، گسترش آن را تدریجی دانسته است، چنان‌که برخی [[مورخان]] [[ایمان آوردن]] ملکه سبأ و پذیرش [[سلطه]] سلیمان{{ع}} از سوی او را در بیست و پنجمین سال [[حکومت]] آن حضرت دانسته‌اند.<ref>روح المعانی، ج۱۹، ص۱۷۳.</ref> براساس روایتی از [[امام صادق]]{{ع}} حکومت آن حضرت فقط در محدوده میان [[شامات]] تا [[سرزمین]] [[اصطخر]] قرار داشت.<ref> الخصال، ص۲۴۸.</ref> گزارش [[کتاب مقدس]] درباره قلمرو سلطنت سلیمان{{ع}} و کشورهایی که مملکت وی با آنها [[روابط]] تجاری داشت، به روشنی نشان می‌دهد که حکومت آن حضرت بر منطقه [[شام]] و [[بیت‌المقدس]] و برخی مناطق مجاور آن محدود می‌شد.<ref>نک: قاموس کتاب مقدس، ص۴۸۵-۴۸۶، "سلیمان".</ref>.<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[سلیمان (مقاله)|مقاله "سلیمان"]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۵.</ref>


==[[لشکریان]] سلیمان==
==[[لشکریان]] سلیمان==
۱۱۵٬۲۱۳

ویرایش