شعائر در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
خط ۷۱: خط ۷۱:
#تعمیر نما و ساختمان مساجد؛
#تعمیر نما و ساختمان مساجد؛
# عمران مساجد با [[عبادت]] و [[نیایش]]<ref>کنز العرفان فی فقه القرآن، ج۱، ص۱۰۷.</ref>.<ref>[[ابوالفضل شکوری|شکوری، ابوالفضل]]، [[فقه سیاسی اسلام (کتاب)|فقه سیاسی اسلام]]، ص ۱۲۱.</ref>
# عمران مساجد با [[عبادت]] و [[نیایش]]<ref>کنز العرفان فی فقه القرآن، ج۱، ص۱۰۷.</ref>.<ref>[[ابوالفضل شکوری|شکوری، ابوالفضل]]، [[فقه سیاسی اسلام (کتاب)|فقه سیاسی اسلام]]، ص ۱۲۱.</ref>
===[[اذان]]===
از دیگر [[شعایر]] اسلام، اذان و اقامه است<ref>شرح لمعه، ج۱، ص۲۵۶؛ مسالک الافهام، ج۱، مبحث صلات.</ref>. [[کفّار]] از اذان می‌هراسند؛ اذان، [[اعلان]] [[بسیج]] همگانی [[مسلمانان]] در شب و [[روز]] است و [[کافران]] چون [[راه]] مبارزه‌ای با آن نمی‌شناسند، آن را مورد [[استهزا]] قرار می‌دهند. لیکن [[مسلمانان]] نباید به [[تمسخر]] آنها اهمیت دهند، بلکه باید [[اذان]] را از مناره‌ها هرچه بلندتر سر دهند و با فریاد اذان و اعلام [[توحید]]، لرزه بر اندام [[کفر]] و [[شرک]] بیندازند. نیز [[حکومت اسلامی]] موظف به پخش اذان از رسانه‌های گروهی (رادیو و تلویزیون) می‌باشد. در این مورد [[خداوند]] می‌فرماید: {{متن قرآن|وَإِذَا نَادَيْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ اتَّخَذُوهَا هُزُوًا وَلَعِبًا}}<ref>«و چون به نماز بانگ برآورید آن را به ریشخند و بازی می‌گیرند» سوره مائده، آیه ۵۸.</ref>.<ref>[[ابوالفضل شکوری|شکوری، ابوالفضل]]، [[فقه سیاسی اسلام (کتاب)|فقه سیاسی اسلام]]، ص ۱۲۵.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==

نسخهٔ ‏۲۳ مارس ۲۰۲۱، ساعت ۱۴:۵۰

متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث شعائر است. "شعائر" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل شعائر (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مفهوم شعایر از دیدگاه قرآن

شعایر اسلامی و به عبارت دیگر، شعایر الهی، در قرآن مجید، پیش از هر منبع دیگر مطرح شده است. خداوند در آیات متعدد با بیان برخی از مصادیق آیین اسلام، به مسلمانان فرمان داده است که شعایر الهی را بزرگ شمرده و آن را گرامی دارند. خداوند، تکریم شعایر را از تقوای قلبی مؤمنان می‌داند؛ و در سوره حج (آیه ۲۵ - ۳۶) به پیامبر و مردم امر می‌کند که مراسم حج را به جای آورند، و قربانی کنند، از سخن لغو و بیهوده بپرهیزند و از پرستش بت‌ها دوری گزینند، و نیز اعلام می‌دارد که این مسائل از شعایر اسلامی و الهی است که خداوند برای مسلمانان برگزیده است.

آن‌گاه حقانیت این شعایر را اعلام می‌دارد و پیروی از آنها را نشانه تقوای قلب و عظمت روح و تسلیم در برابر ذات حق می‌داند. ﴿ذَلِكَ وَمَنْ يُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ... وَالْبُدْنَ جَعَلْنَاهَا لَكُمْ مِنْ شَعَائِرِ اللَّهِ لَكُمْ فِيهَا خَيْرٌ...[۱]. همچنین در این آیات، ذکر و اعتلای نام او و خوف از خدا، صبر و شکیبایی در مصیبت‌ها، اقامه نماز و انفاق را از شعایر الهی بر شمرده است.

خداوند در سوره بقره می‌فرماید: ﴿إِنَّ الصَّفَا وَالْمَرْوَةَ مِنْ شَعَائِرِ اللَّهِ[۲]. و در سوره مائده به مسلمانان امر می‌کند که حرمت شعایر الهی را نگاه داشته و محرمات خدا را حلال نشمارند. در آیات زیر، برخی از مصداق‌های “شعایر” مطرح شده است: “ای اهل ایمان! حرمت شعایر الهی و ماه‌های حرام را نگاه دارید، و هَدی و قلائد (قربانی‌های حجاج، چه علامت قربانی به گردن آن باشد، یا نباشد) را متعرض نشوید و تعرض به زائران خانه خدا (کعبه) را حلال ندانید؛ آنها برای کسب خشنودی الهی آمده‌اند، و چون از احرام فارغ شدید، صید کنید، و دشمنی کسانی که شما را از مسجدالحرام منع کردند، بر ظلم و بی‌عدالتی وادارتان نکند، باید رابطه بین شما بر تعاون و تقوا استوار باشد، تعاون بر تقوا و خیر و نیکویی داشته باشید، نه تعاون بر گناه و دشمنی، که خداوند شدید‌العقاب است.

برای شما مؤمنان، گوشت مرده و خون و گوشت خوک و حیوانی که به هنگام کشتن آن، نام غیر خدا را برده باشند، حرام است، و نیز خوردن گوشت هر حیوانی که با خفه‌کردن، چوب زدن، از بلندی افکندن، و یا با شاخ زدن به یکدیگر بمیرند، حرام است، و نیز خوراک درندگان، جز آن‌چه که قبلاً تذکیه کرده باشید، حرام است. و آن را که برای بت‌ها ذبح می‌کنید، و به تیر‌ها قسمت می‌کنید، حرام است (در زمان جاهلیت رسم بود که چون در امری مردد می‌شدند برتیری می‌نوشتند: “خدا امر کرد”، و بر تیر دیگر می‌نوشتند: “خدا نهی کرد” و آن‌گاه تیرها را در هم ریخته و یکی را به قرعه بر می‌گزیدند، و بر اساس آن رفتار می‌کردند) که این کار، فسق است و...”[۳].

این آیات در مورد شعایر اسلام است که تعدادی از مصادیق آن به عنوان نمونه ذکر شد و فقها نیز موارد دیگری را در این زمینه ذکر کرده‌اند. با تأمل در آیات مذکور، به تجلی آیین اسلام در ابعاد مختلف پی می‌بریم:

  1. بُعد اجتماعی، مانند: ماه‌های حرام، مراسم حج و تعاون.
  2. بُعد عبادی، مانند: نماز، حج، ذکر و یاد خدا.
  3. بُعد فردی، مانند: صبر بر مصائب و مواردی از این قبیل.
  4. موارد خوراکی، مانند: ذبح و شرایط خاص آن.

حال که مفهوم شعایر اسلامی را با استفاده از اسناد و مدارک قرآنی شناختیم، بهتر است که به تفصیل با موارد و مصادیق آن آشنا شویم. لذا در این مباحث با برخی از شعارهای اساسی و مهم اسلام آشنا خواهیم شد. شایان ذکر است که دولت اسلامی موظف به اعمال و احیای شعایر اسلامی است. بنابراین، سیاست داخلی آن نیز باید بر این مبنا استوار باشد؛ زندگی اجتماعی اسلامی بدون احیای شعایر، پایدار نخواهد بود.[۴]

برخی از شعایر مهم اسلامی

می‌دانیم که شعایر اسلام بسیار است، و شریعت ما شعار ماست. اما برخی از آنها از اهمیت ویژه‌ای برخوردار بوده و اساس شعارهای دیگرند. شناخت این شعایر، بسیار مهم است. در این بخش به بررسی آنها می‌پردازیم:

مساجد

مسجد، خانه خدا و از مراکز با شکوه اسلامی است، لذا اتخاذ مسجد و ساختن آن، از شعایر اسلامی است.‌ صاحب کنز العرفان که یکی از فقهای بنام شیعه می‌باشد، ساختن مساجد را بر مسلمانان واجب کفایی معرفی می‌کند[۵].

همچنین آیات متعددی در مورد آداب مسجد و ساختن و تعمیر آن در قرآن آمده است که با برخی از آنها آشنا می‌شویم: ﴿وَأَنَّ الْمَسَاجِدَ لِلَّهِ فَلَا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَدًا[۶]. ﴿وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ مَنَعَ مَسَاجِدَ اللَّهِ أَنْ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ وَسَعَى فِي خَرَابِهَا أُولَئِكَ مَا كَانَ لَهُمْ أَنْ يَدْخُلُوهَا إِلَّا خَائِفِينَ لَهُمْ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ[۷].

این آیه شریفه، احکام و مسائل مربوط به مساجد را بیان می‌کند. یکی از فقهای قرن نهم هجری (مقداد بن عبدالله سیوری) در تفسیر این آیه چنین می‌گوید: “این آیه در احکام مساجد، دارای راهنمایی‌ها و فوایدی است:

  1. پرسش و لحن استفهام در این آیه، در بیان تقریر و عظمت ظلمی است که این گروه مرتکب می‌شوند.
  2. جمله “أن یذکره” مفعول ثانی و به معنای “من أن یذکر” می‌باشد؛ یعنی گویای این امر است که مسجد باید محل ذکر و تعظیم نام خدا باشد، اما ستمگران مانع می‌شوند.
  3. در جمله “مساجد الله” به اصطلاح ادبی کلمه جمع، یعنی “مساجد” مضاف واقع شده و این طبق قاعده دستور زبان بر عموم دلالت می‌کند؛ یعنی مسجدهای خاصی مطرح نیست، بلکه تمام مساجد را در بر می‌گیرد؛ یعنی افرادی که مانع ذکر و تعظیم نام خدا در هر مسجدی شوند، ستم کرده‌اند.

اما احکام و مسائل فقهی که از این آیه استنباط می‌شود، به قرار زیر است:

  1. ساختن مسجد، واجب کفایی است. (مادامی که مسجدی ساخته نشده است، ساختن مسجد بر همه واجب است، اما با اقدام عده‌ای از مسلمانان، این وظیفه از دیگران ساقط می‌شود).
  2. تعمیر بخش‌های فرسوده مسجد، واجب است.
  3. برپایی مراسم عبادت و ذکر خدا در مساجد، واجب است.
  4. تخریب مساجد، حرام است. (تخریب معنای عرفی دارد و به اعمالی از قبیل: خراب‌کردن دیوار، سرقت از مسجد و لطمه‌زدن به روشنایی آن، اطلاق می‌گردد).
  5. ساختن مسجد بر اعیان (اشخاص متعین) مستحب است.
  6. مستحب است مسلمانان با خشوع وارد مساجد شوند”[۸].

شایان ذکر است که تعمیر مساجد بر مشرکان و کفّار حرام است و فقط مؤمنان، شایسته هستند.

خداوند در سوره توبه می‌فرماید: ﴿مَا كَانَ لِلْمُشْرِكِينَ أَنْ يَعْمُرُوا مَسَاجِدَ اللَّهِ شَاهِدِينَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ بِالْكُفْرِ[۹]. همچنین می‌فرماید: ﴿إِنَّمَا يَعْمُرُ مَسَاجِدَ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَلَمْ يَخْشَ إِلَّا اللَّهَ فَعَسَى أُولَئِكَ أَنْ يَكُونُوا مِنَ الْمُهْتَدِينَ[۱۰]. با تأمل در این آیات و آیه‌هایی از این قبیل، در می‌یابیم که مساجد از مهم‌ترین مراکز نشر توحید هستند، و لذا باید سیاست دولت اسلامی و امت مسلمان بر ایجاد مساجد و احیای آن باشد. مسلمانان مرکز دیگری که در شکوه و عظمت و ایفای نقش هدایتی و سیاسی و اجتماعی بتواند جایگزین مسجد گردد، نمی‌شناسند، مسجد، خانه خدا و مردم است و لذا می‌بینیم که بعد از هجرت پیامبر اسلام، اولین اقدام وی ساختن مسجد قبا در نزدیکی مدینه (روستای قبا) است. در مدینه نیز اولین اقدام سیاسی و اجتماعی پیامبر، ساختن “مسجد النبی(ص)” می‌باشد و از همان مسجد است که اسلام دنیا را فتح نمود.

مسلمانان باید به اهمیت مسجد آگاه شوند؛ مسجد تاریخ خونینی دارد و هیچ حرکت و قیام آزادی‌بخشی در جهان اسلام و در خاورمیانه و شمال آفریقا نیست، مگر آنکه از مساجد برخاسته است، و ظالمان از هیچ مرکزی به اندازه مسجد نمی‌هراسند. خداوند در قرآن کریم از مسجد به عنوان سنگر (مرصاد) نام می‌برد و می‌گوید: این سنگر نباید به دست منافقان بیفتد. نیز در فرهنگ اسلامی مسجد، “محراب” است؛ محراب از کلمه “حرب” به معنای جنگ گرفته شده است؛ یعنی، مسجد محل جنگ است؛ جنگ با شیطان نفس، نبرد با طاغوت و کفّار و ستمگران. این نقش واقعی مساجد است، به همین دلیل، در صدر اسلام منافقان برای خنثی‌کردن نقش هدایت‌گرانه و انقلابی مسجد، با نام مسجد، به مبارزه با آن پرداختند. آنها به رهبری منافقی به نام “ابوعامر راهب” در مقابل مسجد قباء مسجد دیگری ساخته و پیامبر اسلام را به افتتاح آن دعوت نمودند، خداوند نام آن را “مسجد ضرار” گذاشت (این مسجد برای ایجاد لطمه به اسلام و مسلمین ساخته شده بود) و دستور داد آن را ویران سازند. اصحاب به دستور پیامبر(ص) آن را به آتش کشیدند.

آیه ذیل، در این مورد آمده است: ﴿وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مَسْجِدًا ضِرَارًا وَكُفْرًا وَتَفْرِيقًا بَيْنَ الْمُؤْمِنِينَ وَإِرْصَادًا لِمَنْ حَارَبَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ مِنْ قَبْلُ وَلَيَحْلِفُنَّ إِنْ أَرَدْنَا إِلَّا الْحُسْنَى وَاللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ * لَا تَقُمْ فِيهِ أَبَدًا لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوَى مِنْ أَوَّلِ يَوْمٍ أَحَقُّ أَنْ تَقُومَ فِيهِ[۱۱].

قرآن، معجزه جاودان الهی است؛ همان‌طوری که قرآن می‌فرماید: ستمگران نخست در بستن مساجد و یا ویران‌کردن آن می‌کوشند، و آن‌گاه که موفق نشدند، برای فریب مرد و خنثی‌ساختن مساجد تقوا، خود مسجد می‌سازند و تعمیر می‌کنند. این شیوه تمام ستمگران است. باید سیاست حکومت اسلامی و ملت مسلمان، بر تقویت مساجد تقوا و رونق‌بخشیدن به آن استوار باشد؛ و عمران مساجد بر دو گونه است:

  1. تعمیر نما و ساختمان مساجد؛
  2. عمران مساجد با عبادت و نیایش[۱۲].[۱۳]

اذان

از دیگر شعایر اسلام، اذان و اقامه است[۱۴]. کفّار از اذان می‌هراسند؛ اذان، اعلان بسیج همگانی مسلمانان در شب و روز است و کافران چون راه مبارزه‌ای با آن نمی‌شناسند، آن را مورد استهزا قرار می‌دهند. لیکن مسلمانان نباید به تمسخر آنها اهمیت دهند، بلکه باید اذان را از مناره‌ها هرچه بلندتر سر دهند و با فریاد اذان و اعلام توحید، لرزه بر اندام کفر و شرک بیندازند. نیز حکومت اسلامی موظف به پخش اذان از رسانه‌های گروهی (رادیو و تلویزیون) می‌باشد. در این مورد خداوند می‌فرماید: ﴿وَإِذَا نَادَيْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ اتَّخَذُوهَا هُزُوًا وَلَعِبًا[۱۵].[۱۶]

جستارهای وابسته

منابع

  1. شکوری، ابوالفضل، فقه سیاسی اسلام

پانویس

  1. «(حقیقت) این است؛ و هر کس نشانه‌های (بندگی) خداوند را سترگ دارد، بی‌گمان، این (کار) از پرهیزگاری دل‌هاست... و (قربانی) شتران تنومند را برای شما از نشانه‌های (بندگی) خداوند قرار داده‌ایم، شما را در آنها خیری است.».. سوره حج، آیه ۳۲-۳۶.
  2. «بی‌گمان صفا و مروه از نشانه‌های (بندگی) خداوند است» سوره بقره، آیه ۱۵۸.
  3. ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُحِلُّوا شَعَائِرَ اللَّهِ وَلَا الشَّهْرَ الْحَرَامَ وَلَا الْهَدْيَ وَلَا الْقَلَائِدَ وَلَا آمِّينَ الْبَيْتَ الْحَرَامَ يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنْ رَبِّهِمْ... «ای مؤمنان! (حرمت) شعائر خداوند را و نیز (حرمت) ماه حرام و قربانی‌های بی‌نشان و قربانی‌های دارای گردن‌بند و (حرمت) زیارت‌کنندگان بیت الحرام را که بخشش و خشنودی پروردگارشان را می‌جویند؛ نشکنید» سوره مائده، آیه ۲.
  4. شکوری، ابوالفضل، فقه سیاسی اسلام، ص ۱۱۸.
  5. فاضل مقداد سیوری، کنز العرفان فی فقه القرآن، ج۱، ص۱۰۵.
  6. «و اینکه سجده‌گاه‌ها از آن خداوند است پس با خداوند هیچ کس را (به پرستش) مخوانید» سوره جن، آیه ۱۸.
  7. «و ستمکارتر از کسی که نمی‌گذارد نام خداوند در مسجدهای او برده شود و در ویرانی آنها می‌کوشد کیست؟ آنان را جز این سزاوار نیست که هراسان در آن پا نهند، آنها در دنیا، خواری و در جهان واپسین عذابی سترگ دارند» سوره بقره، آیه ۱۱۴.
  8. کنز العرفان فی فقه القرآن، ج۱، ص۱۰۵ و۱۰۶.
  9. «مشرکان را نرسد که مساجد خداوند را آباد کنند با آنکه به زیان خویش بر کفر (خود) گواهند» سوره توبه، آیه ۱۷.
  10. «تنها آن کس مساجد خداوند را آباد می‌تواند کرد که به خداوند و روز واپسین ایمان آورده و نماز را بر پا داشته و زکات پرداخته و جز از خداوند نهراسیده است پس امید است که اینان از رهیافتگان باشند» سوره توبه، آیه ۱۸.
  11. «و کسانی هستند که مسجدی را برگزیده‌اند برای زیان رساندن (به مردم) و کفر و اختلاف افکندن میان مؤمنان و (ساختن) کمینگاه برای آن کس که از پیش با خداوند و پیامبر وی به جنگ برخاسته بود؛ و سوگند می‌خورند که ما جز سر نیکی نداریم و خداوند گواهی می‌دهد که آنان دروغگویند * هیچ‌گاه در آن (مسجد) حاضر مشو! بی‌گمان مسجدی که از روز نخست بنیان آن را بر پرهیزگاری نهاده‌اند سزاوارتر است که در آن حاضر گردی» سوره توبه، آیه ۱۰۷-۱۰۸.
  12. کنز العرفان فی فقه القرآن، ج۱، ص۱۰۷.
  13. شکوری، ابوالفضل، فقه سیاسی اسلام، ص ۱۲۱.
  14. شرح لمعه، ج۱، ص۲۵۶؛ مسالک الافهام، ج۱، مبحث صلات.
  15. «و چون به نماز بانگ برآورید آن را به ریشخند و بازی می‌گیرند» سوره مائده، آیه ۵۸.
  16. شکوری، ابوالفضل، فقه سیاسی اسلام، ص ۱۲۵.