رزق در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵: خط ۵:
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[رزق در قرآن]] | [[رزق در فقه سیاسی]] | [[رزق در معارف دعا و زیارات]] | [[رزق در معارف و سیره سجادی]] </div>
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[رزق در قرآن]] | [[رزق در فقه سیاسی]] | [[رزق در معارف دعا و زیارات]] | [[رزق در معارف و سیره سجادی]] </div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
==مقدمه==
واژه "رِزْق" اسم مصدر و به گفته برخی مفهومی شناخته شده و بی نیاز از تعریف است. <ref>المحیط فی اللغه، ج ۵، ص ۳۰۳؛ لسان العرب، ج ۱۰، ص ۱۱۵، "رزق".</ref> و به معنای مصدری نیز به کار می‌رود. مصدر این ماده به [[فتح]] راء است. <ref> لسان العرب، ج ۱۰، ص ۱۱۵، "رزق".</ref> معنای مصدری [[رزق]] [[عطا]] ([[بخشش]]) بوده <ref> لسان العرب، ج ۱۰، ص ۱۱۶. </ref> و قیود "مطابقت با احتیاج مرزوق"، "کثرت" و "جریان" در آن ملحوظ‌اند و با این قیود از مفاهیم دیگری همچون [[احسان]]، انعام، اعطاء، [[حظّ]]، نصیب و [[انفاق]] متمایز می‌گردد. <ref>التحقیق، ج ۴، ص ۱۰۲ـ۱۰۳، "رزق".</ref> برخی در تبیین تطوّر لغوی رزق گفته‌اند که ابتدا در آن مفهوم عطا لحاظ شده و به [[غذا]] اختصاص داشته، از این رو در مواردی به کار می‌رفته که دهنده رزق معلوم باشد. سپس این معنا گسترش یافته و در هر غذایی به کار رفته که به [[انسان]] می‌رسد، گرچه دهنده آن معلوم نباشد. پس از آن نیز توسعه سومی در معنا پدید آمده و به هر نفعی که به کسی برسد، هر چند غذا نباشد اطلاق شده است،<ref>المیزان، ج ۳، ص ۱۳۷. </ref> بنابراین می‌توان گفت رزق به معنای چیزی است که از آن بهره برده می‌شود <ref> الصحاح، ج ۴، ص ۱۴۸۱، "رزق".</ref> و مصادیق آن به طور کلی به دو گونه ظاهری مانند رزق ابدان و [[باطنی]] مانند [[علوم]] و [[معارف]] برای [[قلوب]] و [[نفوس]] قسمت می‌شوند<ref> لسان العرب، ج ۱۰، ص ۱۱۵، "رزق".</ref>.<ref>[[سید رضا اسحاق‌نیا تربتی|اسحاق‌نیا تربتی]] و [[سید مجتبی موسوی|موسوی]]؛ [[رزق (مقاله)|مقاله "رزق"]]؛ [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۳.</ref>
==رزق در قرآن==
ماده رزق و مشتقات آن ۱۲۳ بار در [[قرآن]] به کار رفته‌اند.
افزون بر ماده رزق، واژگان و تعبیرهایی همچون {{متن قرآن|حَسَنَةً}}<ref> سوره بقره، آیه ۲۰۱.</ref>.<ref>مجمع البیان، ج ۲، ص ۵۳۰؛ ج ۳، ص ۱۲۲؛ ج ۴، ص ۷۱۹. </ref>، {{متن قرآن|ثَوَابَ الدُّنْيَا}}<ref> سوره آل عمران، آیه ۱۴۵.</ref>.<ref>تفسیر مقاتل، ج ۱، ص ۴۱۳. </ref>، {{متن قرآن|أَنْزَلْنَا}}<ref> سوره بقره، آیه ۵۹.</ref>.<ref> تفسیر مقاتل، ج ۲، ص ۴۲۷. </ref>، {{متن قرآن|أَبْوَابَ كُلِّ شَيْءٍ}}<ref> سوره انعام، آیه ۴۴.</ref>، {{متن قرآن|بِخَيْرٍ}}<ref> سوره بقره، آیه ۱۰۶.</ref>.<ref> مجمع البیان، ج ۴، ص ۴۳۶. </ref>، {{متن قرآن|رَّحْمَةٍ}}<ref> سوره فاطر، آیه ۲.</ref>.<ref>تفسیر مقاتل، ج ۳، ص ۵۵۱. </ref>، {{متن قرآن|رَّيْحَانُ}}<ref> سوره الرحمن، آیه ۱۲.</ref>.<ref>التبیان، ج ۹، ص ۴۶۷، ۵۱۴. </ref>، {{متن قرآن|حَيَاةً طَيِّبَةً}}<ref> سوره نحل، آیه ۹۷.</ref>.<ref>التبیان، ج ۶، ص ۴۲۴. </ref>، {{متن قرآن|فَضْلاً}}<ref>سوره بقره، آیه ۶۴.</ref>.<ref> تفسیر عیاشی، ج ۱، ص ۹۶؛ مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۴۳۵. </ref>، {{متن قرآن|يَقْبِضُ وَيَبْسُطُ}}<ref> سوره بقره، آیه ۲۴۵.</ref>.<ref>مجمع البیان، ج ۲، ص ۶۰۸. </ref>، {{متن قرآن|يَنْصُرَهُ}}<ref>» سوره حج، آیه ۱۵.</ref>.<ref>التبیان، ج ۷، ص ۲۹۸. </ref>، {{متن قرآن|مَعِيشَ}}<ref> سوره طه، آیه ۱۲۴.</ref>.<ref>التبیان، ج ۶، ص ۳۲۶. </ref> در [[قرآن]] ناظر به موضوع [[رزق]] دانسته شده‌اند.
"[[رازق]]" و "رزاق" نیز از صفات فعلی خدایند که از مقایسه [[ذات الهی]] با آفریدگانش با در نظر گرفتن نسبت و اضافه و رابطه خاصی انتزاع می‌شوند، زیرا باید نخست رابطه موجود روزی‌خوار را با چیزی که از آن ارتزاق می‌کند در نظر گرفت؛ آنگاه به تأمین آن از سوی خدای متعالی توجه کرد تا مفهوم رازق و [[رزّاق]] به دست آید. <ref> آموزش عقاید، ص ۷۷ـ۷۹. </ref>
واژه "رازق" در [[قرآن کریم]] نیامده؛ ولی به صورت فعل و صیغه [[مبالغه]] {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِينُ}}<ref>«بی‌گمان این خداوند است که بسیار روزی‌بخش توانمند استوار است» سوره ذاریات، آیه ۵۸.</ref> و ترکیب {{متن قرآن|خَيْرُ الرَّازِقِينَ}}<ref>« بهترین روزی دهندگانی» سوره مائده، آیه ۱۱۴.</ref> در باره [[خدا]] به کار رفته است. البته اسم رازق در [[روایات]] و [[ادعیه]]، فراوان در باره خدا به کار رفته است؛<ref>الکافی، ج ۱، ص ۱۱۲؛ مصباح المتهجد، ص ۱۴۱. </ref> همچنین از این صفت با آیاتی نظیر {{متن قرآن|أَهُمْ يَقْسِمُونَ رَحْمَتَ رَبِّكَ نَحْنُ قَسَمْنَا بَيْنَهُمْ مَعِيشَتَهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَرَفَعْنَا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَاتٍ لِيَتَّخِذَ بَعْضُهُمْ بَعْضًا سُخْرِيًّا وَرَحْمَتُ رَبِّكَ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ}}<ref>«آیا آنان بخشایش پروردگارت را تقسیم می‌کنند؟ ماییم که توشه زندگی آنان را در زندگانی این جهان میانشان تقسیم کرده‌ایم و برخی از آنان را بر دیگری به پایه‌هایی برتری داده‌ایم تا برخی، برخی دیگر را به کار گیرند و بخشایش پروردگارت از آنچه آنان فراهم می‌آورند بهتر است» سوره زخرف، آیه ۳۲.</ref> که ناظر به تقسیم [[معیشت]] [[مردم]] در [[زندگی دنیا]] از سوی خداست و نیز با اسم "[[قاسم]]" در [[ادعیه]] یاد شده <ref>المصباح، ص ۲۵۱. </ref> و قاسم به معنای قسمت کننده [[ارزاق]] میان [[بندگان]] به [[عدل]] است<ref>شرح الاسماءالحسنی، ج ۱، ص ۱۲۴. </ref>.<ref>[[سید رضا اسحاق‌نیا تربتی|اسحاق‌نیا تربتی]] و [[سید مجتبی موسوی|موسوی]]؛ [[رزق (مقاله)|مقاله "رزق"]]؛ [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۳.</ref>
==تعریف [[رزق]]==
رزق در اصطلاح [[اشاعره]] چیزی است که [[خدا]] به [[انسان]] می‌رساند تا از آن بهره‌مند شود؛ چه به خوردن، چه به غیر آن؛ از [[راه]] [[حلال]] به دست آمده باشد یا [[حرام]]؛<ref>شرح المواقف، ج ۸، ص ۱۷۲. </ref> ولی در اصطلاح [[معتزله]] چیزی است که می‌شود از آن بهره برد و کسی [[حق]] منع از آن را ندارد. <ref> شرح الاصول الخمسه، ص ۵۳۲. </ref> با توجه به قید اخیر به چیزی که از راه حرام به دست آید و غذایی که به مهمان داده می‌شود و علوفه دام، [[رزق]] گفته نمی‌شود. <ref> کشف المراد، ص ۴۶۳. </ref>
[[نظریه]]معتزله در [[شیعه]] نیز طرفدارانی دارد. <ref> جمل العلم و العمل، ص ۴۶؛ رسائل المرتضی، ج ۲، ص ۲۷۲. </ref> به [[اعتقاد]] برخی، [[اختلاف]] میان این دو دیدگاه لفظی بوده و برخاسته از فرق نگذاشتن میان رزق [[تکوینی]] و [[تشریعی]] است،<ref> توضیح المراد، ص ۶۲۹. </ref> بنابراین، انتفاع حرام را نمی‌توان از جهت [[تشریع]] به خدا نسبت داد و به گونه حرام از رزق قائل شد: {{متن قرآن| قُلْ إِنَّ اللَّهَ لَا يَأْمُرُ بِالْفَحْشَاءِ }}<ref>« خداوند به کار زشت فرمان نمی‌دهد» سوره اعراف، آیه ۲۸.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ وَإِيتَاءِ ذِي الْقُرْبَى وَيَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ وَالْبَغْيِ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ}}<ref>«به راستی خداوند به دادگری و نیکی کردن و ادای (حقّ) خویشاوند، فرمان می‌دهد و از کارهای زشت و ناپسند و افزونجویی، باز می‌دارد؛ به شما اندرز می‌دهد باشد که شما پند گیرید» سوره نحل، آیه ۹۰.</ref>، هر چند انتساب تکوینی آن به خدا مشکلی ندارد و رزق تکوینی به شمار می‌آید. در عین حال، روزی اشخاص را نمی‌توان در آن منحصر دانست، چون با [[نهی]] تشریعی از آن سازگار نیست، از این رو برای همه حتی کسی که از راه حرام ارتزاق می‌کند بهره‌ای از [[رزق حلال]] مقدر شده است: {{متن قرآن|قُلْ أَغَيْرَ اللَّهِ أَتَّخِذُ وَلِيًّا فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَهُوَ يُطْعِمُ وَلَا يُطْعَمُ قُلْ إِنِّي أُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ أَوَّلَ مَنْ أَسْلَمَ وَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُشْرِكِينَ}}<ref>«بگو آیا جز خداوند آفریننده آسمان‌ها و زمین را سرور گزینم و اوست که (روزی) می‌خوراند و به او نمی‌خورانند؟ بگو فرمان یافته‌ام که نخستین کس باشم که تسلیم (خداوند) می‌شود و (به من گفته‌اند) هرگز از مشرکان مباش!» سوره انعام، آیه ۱۴.</ref>، {{متن قرآن|وَاللَّهُ فَضَّلَ بَعْضَكُمْ عَلَى بَعْضٍ فِي الرِّزْقِ فَمَا الَّذِينَ فُضِّلُوا بِرَادِّي رِزْقِهِمْ عَلَى مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ فَهُمْ فِيهِ سَوَاءٌ أَفَبِنِعْمَةِ اللَّهِ يَجْحَدُونَ}}<ref>«و خداوند برخی از شما را بر برخی دیگر در روزی، برتری داده است و برتری یافتگان روزی‌های خود را به بردگان خویش باز نمی‌گردانند تا با همه در آن برابر گردند. آیا نعمت خداوند را انکار می‌کنند؟» سوره نحل، آیه ۷۱.</ref>، زیرا [[خدا]] تأمین روزی هر جنبنده‌ای از جمله [[انسان]] را حقی بر عهده خود دانسته است: {{متن قرآن|وَمَا مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ إِلَّا عَلَى اللَّهِ رِزْقُهَا وَيَعْلَمُ مُسْتَقَرَّهَا وَمُسْتَوْدَعَهَا كُلٌّ فِي كِتَابٍ مُبِينٍ}}<ref>«و هیچ جنبنده‌ای در زمین نیست مگر که روزی‌اش بر خداوند است و (خداوند) آرامشگاه  و ودیعه‌گاه  او را می‌داند؛ (این) همه در کتابی روشن (آمده) است» سوره هود، آیه ۶.</ref>،  {{متن قرآن| وَفِي السَّمَاء رِزْقُكُمْ وَمَا تُوعَدُونَ فَوَرَبِّ السَّمَاء وَالأَرْضِ إِنَّهُ لَحَقٌّ مِّثْلَ مَا أَنَّكُمْ تَنطِقُونَ}}<ref>«و روزی شما و آنچه به شما نوید می‌دهند در آسمان است پس، سوگند به پروردگار آسمان و زمین که این (سخن) به همان گونه که سخن می‌گویید راستین است» سوره ذاریات، آیه ۲۲-۲۳.</ref> [[رزق]] مذکور [[رزق]] خاص بوده و در مقابل رزق عام قرار دارد که شامل هر چیزی می‌شود که در بقای وجود موجودات نقش دارد و آن نیز مانند رزق خاص مکتوب و مقدر است.
[[قرآن کریم]] درباره کسانی که [[گمان]] و توقع نرسیدن [[نصرت خدا]] (روزی وی) <ref> کنز الدقائق، ج ۹، ص ۵۵. </ref> به پیامبرش را دارند می‌فرماید که خود را از این [[غیظ]] حلق‌آویز کنند: {{متن قرآن|مَنْ كَانَ يَظُنُّ أَنْ لَنْ يَنْصُرَهُ اللَّهُ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ فَلْيَمْدُدْ بِسَبَبٍ إِلَى السَّمَاءِ ثُمَّ لْيَقْطَعْ فَلْيَنْظُرْ هَلْ يُذْهِبَنَّ كَيْدُهُ مَا يَغِيظُ}}<ref>«هر کس که گمان می‌داشت خداوند در این جهان و در جهان واپسین هرگز پیامبر را  یاری نخواهد کرد، (اینک) ریسمانی از سقف بیاویزد سپس (رشته زندگی خود را) ببرد آنگاه بنگرد که آیا این تدبیر او خشمش را از بین می‌برد؟» سوره حج، آیه ۱۵.</ref> گفتنی است که رزق با توجه به معنای آن (عطیه‌ای که از آن بهره برده شود)، به "خیر" [[وصف]] شده است: {{متن قرآن|وَلَا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ وَرِزْقُ رَبِّكَ خَيْرٌ وَأَبْقَى}}<ref>«و به آنچه با آن دسته‌هایی از آنان را بهره‌مند گردانده‌ایم چشم مدوز، آراستگی زندگی این جهان را (به آنان داده‌ایم) تا آنان را در آن بیازماییم و روزی پروردگارت بهتر و پایاتر است» سوره طه، آیه ۱۳۱.</ref> رزق هر کسی به اندازه انتفاع اوست، در نتیجه کسی که [[مال]] بسیاری دارد ولی از مقدار اندکی از آن بهره می‌بَرَد رزق وی از جهت استفاده، به همان اندازه خواهد بود، پس گشودگی و تنگی روزی را نباید همان زیادی و کمی مال دانست، گرچه همه [[اموال]] انسان از آن جهت که [[خداوند]] آنها را [[عطا]] می‌کند روزی شخص به شمار می‌آیند؛<ref> المیزان، ج ۳، ص ۱۴۱. </ref> حتی اگر این روزی دادن برای [[مؤاخذه]] کسانی باشد که در پی [[گرفتاری‌ها]]، [[هشدارها]] را از یاد می‌برند: {{متن قرآن|فَلَمَّا نَسُوا مَا ذُكِّرُوا بِهِ فَتَحْنَا عَلَيْهِمْ أَبْوَابَ كُلِّ شَيْءٍ حَتَّى إِذَا فَرِحُوا بِمَا أُوتُوا أَخَذْنَاهُمْ بَغْتَةً فَإِذَا هُمْ مُبْلِسُونَ}}<ref>«آنگاه چون هشدارهایی را که به آنان داده شده بود فراموش کردند درهای هر چیز (از نعمت و آسایش) را بر آنان گشودیم تا چون از داده‌ها دلشاد (و سرمست) شدند ناگهان ایشان را (به عذاب) فرو گرفتیم و آنان یکباره ناامید گردیدند» سوره انعام، آیه ۴۴.</ref> مراد از "گشودن درهای هرچیز" در [[آیه]] یاد شده، [[رزق]] دانسته شده است،<ref> تفسیر صنعانی، ج ۲، ص ۲۰۹؛ کنز الدقائق، ج ۴، ص ۳۲۹. </ref> چنان که [[سلطنت]] امثال [[نمرود]] و [[قارون]] یا [[اموال]] و زیورهای قارون به ایتاء ([[عطا]] کردن) [[خداوند]] نسبت داده شده که برای [[امتحان]] و [[اتمام حجت]] یا [[استدراج]]، روزی آنها شده است. <ref> المیزان، ج ۳، ص ۱۳۸ ـ ۱۴۱؛ ج ۱۰، ص ۱۴۸. </ref>.<ref>[[سید رضا اسحاق‌نیا تربتی|اسحاق‌نیا تربتی]] و [[سید مجتبی موسوی|موسوی]]؛ [[رزق (مقاله)|مقاله "رزق"]]؛ [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۳.</ref>
==انواع [[رزق]]==
رزق به اجسام اختصاص ندارد، بلکه هر موجودی غذایی از جنس خود دارد، بنابراین برای [[روح]] نیز مانند [[بدن]] غذاهای خاصی وجود دارد؛ مثلاً غذای [[عقل انسان]]، [[ادراک]] [[علوم]] و [[معارف]] بوده و [[حیات]] و [[رشد عقل]] به آن وابسته است؛ همچنین غذای [[فرشتگان]]، [[تسبیح]] و [[تقدیس]] و غذای قوای ظاهری و [[باطنی]] [[انسان]] از جنس آنها و ادراک متناسب با آنهاست. بر این اساس، رازقیت خداوند شامل همه موجودات، اعم از اجسام و مجردات و نیز در [[دنیا]] و [[آخرت]] می‌گردد <ref>تفسیر صدر المتالهین، ج ۱، ص ۲۹۱ـ۲۹۲. </ref> و رزق به دو نوع مادی و [[معنوی]] قسمت می‌شود<ref>مواهب الرحمن، ج ۱، ص ۷۰. </ref>.<ref>[[سید رضا اسحاق‌نیا تربتی|اسحاق‌نیا تربتی]] و [[سید مجتبی موسوی|موسوی]]؛ [[رزق (مقاله)|مقاله "رزق"]]؛ [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۳.</ref>:
=== رزق مادی و [[دنیوی]]===
# خوردنی ها: مانند انواع میوه‌ها: "واَنزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَاَخرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرتِ رِزقـًا لَکُم فَلا تَجعَلوا لِلّهِ اَندادًا واَنتُم تَعلَمون" (بقره / ۲، ۲۲)، دانه‌های خوراکی: "ونَزَّلنا مِنَ السَّماءِ ماءً مُبـرَکـًا فَاَنبَتنا بِهِ جَنّـتٍ وحَبَّ الحَصید" (ق / ۵۰، ۹)، گوشت [[چارپایان]]: "ومِنَ الاَنعـمِ حَمولَةً وفَرشـًا کُلوا مِمّا رَزَقَکُمُ اللّهُ.".. (انعام / ۶، ۱۴۲)، منّ و سَلوی: "وظَـلَّلنا عَلَیکُمُ الغَمامَ واَنزَلنا عَلَیکُمُ المَنَّ والسَّلوی کُلوا مِن طَیِّبـتِ ما رَزَقنـکُم وما ظَـلَمونا ولـکِن کانوا اَنفُسَهُم یَظلِمون" (بقره / ۲، ۵۷) و [[مائده]] آسمانی [[مریم]] علیهاالسلام: "... کُلَّما دَخَلَ عَلَیها زَکَرِیا المِحرابَ وَجَدَ عِندَها رِزقـًا قالَ یـمَریَمُ اَنّی لَکِ هـذا قالَت هُوَ مِن عِندِ اللّهِ اِنَّ اللّهَ یَرزُقُ مَن یَشاءُ بِغَیرِ حِساب". ([[آل عمران]] / ۳، ۳۷)
# [[آشامیدنی]] ها:مانند آب [[باران]]: "هُوَ الَّذی یُریکُم‌ءایـتِهِ ویُنَزِّلُ لَکُم مِنَ السَّماءِ رِز قـًا.".. ([[غافر]] / ۴۰، ۱۳؛ نیز نک: جاثیه / ۴۵، ۵) <ref> المیزان، ج ۱۸، ص ۱۵۶. </ref> و آب چشمه: "واِذِ استَسقی [[موسی]] لِقَومِهِ فَقُلنَا اضرِب بِعَصاکَ الحَجَرَ فَانفَجَرَت مِنهُ اثنَتا عَشرَةَ عَینًا قَد عَلِمَ کُلُّ اُناسٍ مَشرَبَهُم کُلوا واشرَبوا مِن رِزقِ اللّهِ ولا تَعثَوا فِی الاَرضِ مُفسِدین"(بقره / ۲، ۶۰)، هرچند به [[اعتقاد]] برخی، اطلاق [[رزق]] بر باران مَجاز یا از باب اتساع در لغت است. <ref>مواهب الرحمن، ج ۱، ص ۶۹ـ۷۰؛ شرح اصول کافی، ج ۱، ص ۱۱۱. </ref> [[قرآن کریم]] [[رزق]] مادی را با اوصاف متعددی همراه کرده است؛ همچون [[وصف]] "[[حلال]]" که مراد از آن [[مباح]] است: "وکُلوا مِمّا رَزَقَکُمُ اللّهُ حَلـلاً طَیِّبـًا واتَّقوا اللّهَ الَّذی اَنتُم بِهِ مُؤمِنون" ([[مائده]] / ۵، ۸۸؛ نیز نک: [[یونس]] / ۱۰، ۵۹) <ref>الصافی، ج ۲، ص ۸۰. </ref>، "من حیث لایحتسب" که به تصریح برخی [[روایات]]، درباره دنیاست؛<ref>نور الثقلین، ج ۵، ص ۳۵۵. </ref> یعنی رزقی که خارج از محاسبات معمول به دست آید: "ویَرزُقهُ مِن حَیثُ لا یَحتَسِبُ.".. ([[طلاق]] / ۶۵، ۳) <ref>التحریر و التنویر، ج ۲۸، ص ۲۸۰. </ref>، "فراوان": "وضَرَبَ اللّهُ مَثَلاً قَریَةً کانَت ءامِنَةً مُطمَنَّةً یَأتیها رِزقُها رَغَدًا مِن کُلِّ مَکانٍ" (نحل / ۱۶، ۱۱۲) <ref>التحریر و التنویر، ج ۱۳، ص ۲۴۶. </ref> و "طیّب" یعنی رزقی که نفس [[انسانی]] بدان مایل بوده و برای استفاده، آن را قصد می‌کند <ref>التحریر و التنویر، ج ۲، ص ۱۰۱. </ref> و در برخی روایات به [[رزق حلال]] [[تفسیر]] شده است: "واَنزَلنا عَلَیکُمُ المَنَّ والسَّلوی کُلوا مِن طَیِّبـتِ ما رَزَقنـکُم". (بقره / ۲، ۵۷، ۱۷۲؛ نیز نک: [[اعراف]] / ۷، ۱۶۰؛ طه / ۲۰، ۸۰ ـ ۸۱) <ref>تفسیر فرات الکوفی، ص ۲۷۷. </ref>.<ref>[[سید رضا اسحاق‌نیا تربتی|اسحاق‌نیا تربتی]] و [[سید مجتبی موسوی|موسوی]]؛ [[رزق (مقاله)|مقاله "رزق"]]؛ [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۳.</ref>
=== رزق [[معنوی]] و [[اخروی]]===
# [[نبوت]]
"قالَ یـقَومِ اَرَءَیتُم اِن کُنتُ عَلی بَیِّنَةٍ مِن رَبّی ورَزَقَنی مِنهُ رِزقـًا حَسَنـًا". ([[هود]] / ۱۱، ۸۸)
# [[حکومت]] و [[عزت]]
"قُلِ اللَّهُمَّ مــلِکَ المُلکِ تُؤتی المُلکَ مَن تَشاءُ وتَنزِعُ المُلکَ مِمَّن تَشاءُ وتُعِزُّ مَن تَشاءُ وتُذِلُّ مَن تَشاءُ."... ([[آل عمران]] / ۳، ۲۶ ـ ۲۷)
# [[قرآن]]
"وتَجعَلونَ رِزقَکُم اَنَّکُم تُکَذِّبون". (واقعه / ۵۶، ۸۲)
# نعمت‌های [[بهشتیان]]
"وبشر الذین امنوا وعملوا الصــلحـت ان لهم جنـت [[تجری]] من تحتها الانهـر کلما رزقوا منها من ثمرة رزقـا قالوا هـذا الذی رزقنا من قبل واتوا به متشـبهـا". (بقره/۲، ۲۵)
# [[رزق]] [[شهیدان]]
"ولا تَحسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلوا فی سَبیلِ اللّهِ اَموتـًا بَل اَحیاءٌ عِندَ رَبِّهِم یُرزَقون"(آل عمران / ۳، ۱۶۹) <ref> کشاف اصطلاحات الفنون، ج ۱، ص ۲۷۸. </ref> ([[رزق]] [[معنوی]] و [[اخروی]] نیز در قرآن با اوصاف گوناگونی همراه شده است؛ همچون "معلوم" به معنای رزق متمایز برای مخلَصان: "اُولکَ لَهُم رِزقٌ مَعلوم" (صافّات / ۳۷، ۴۱) <ref> المیزان، ج ۱۷، ص ۱۳۵. </ref>، "[[کریم]]" به معنای رزق نفیس <ref>التحریر و التنویر، ج ۹، ص ۲۲. </ref> یا رزقی که بی‌درخواست نصیب کسی می‌شود <ref> مقتنیات الدرر، ج ۹، ص ۳. </ref> یا رزق مهم و بزرگ در [[بهشت]] یا رزق دائم و فراوان که همراه ضرر، [[خوف]] نابودی یا [[حسابرسی]] آن نیست <ref>مجمع البیان، ج ۴، ص ۷۹۹. </ref> یا رزقی که رازقش سخیّ است: "اُولکَ هُمُ المُؤمِنونَ حَقـًّا لَهُم دَرَجـتٌ عِندَ رَبِّهِم ومَغفِرَةٌ ورِزقٌ کَریم" ([[انفال]] / ۸، ۴، ۷۴؛ نیز نک: [[حجّ]] / ۲۲، ۵۰؛ [[نور]] / ۲۴، ۲۶؛ [[سبأ]] / ۳۴، ۴؛ [[احزاب]] / ۳۳، ۳۱) <ref> التحریر و التنویر، ج ۹، ص ۲۲. </ref>، "بهتر و پایدارتر": "ولا تَمُدَّنَّ عَینَیکَ اِلی ما مَتَّعنا بِهِ اَزوجـًا مِنهُم زَهرَةَ الحَیوةِ الدُّنیا لِنَفتِنَهُم فیهِ ورِزقُ رَبِّکَ خَیرٌ واَبقی" (طه / ۲۰، ۱۳۱) و "بی‌پایان" "اِنَّ هـذا لَرِزقُنا ما لَهُ مِن نَفاد". (ص / ۳۸، ۵۴) برخی اوصاف نیز درباره هر دو رزق مادی و معنوی به کار رفته‌اند؛ همچون "[[پسندیده]]": "ومِن ثَمَرتِ النَّخیلِ والاَعنـبِ تَتَّخِذونَ مِنهُ سَکَرًا ورِزقـًا حَسَنـًا اِنَّ فی ذلِکَ لَأیَةً لِقَومٍ یَعقِلون" (نحل / ۱۶، ۶۷، ۷۵)، "والَّذینَ هاجَروا فی سَبیلِ اللّهِ ثُمَّ قُتِلوا اَو ماتوا لَیَرزُقَنَّهُمُ اللّهُ رِزقـًا حَسَنـًا.".. ([[حجّ]] / ۲۲، ۵۸؛ نیز نک: [[هود]] / ۱۱، ۸۸) و "بی‌حساب" به معنای بدون عوضی از سوی مرزوق و بدون [[استحقاق]] وی <ref> المیزان، ج ۳، ص ۱۳۷. </ref> که کنایه از [[نفی]] [[علم]] به مقدار [[رزق]] است: "وتَرزُقُ مَن تَشاءُ بِغَیرِ حِساب" ([[آل عمران]] / ۳، ۲۷، ۳۷؛ نیز نک: بقره / ۲، ۲۱۲؛ [[نور]] / ۲۴، ۳۸؛ [[غافر]] / ۴۰، ۴۰) <ref>التحریر و التنویر، ج ۲، ص ۲۸۱. </ref>؛ نه مقدار نداشتن و نامحدود بودن آن، زیرا در این صورت با [[آیات]] بیانگر مقدار داشتن هر چیز ناسازگار است: "... ومَن یَتَّقِ اللّهَ یَجعَل لَهُ مَخرَجـا * ویَرزُقهُ مِن حَیثُ لا یَحتَسِبُ... قَد جَعَلَ اللّهُ لِکُلِّ شَی‌ءٍ قَدرا" ([[طلاق]] / ۶۵، ۲ ـ ۳) <ref> المیزان، ج ۳، ص ۱۳۷ـ۱۴۰. </ref>، "اِنّا کُلَّ شَی‌ءٍ خَلَقنـهُ بِقَدَر". ([[قمر]] / ۵۴، ۴۹) برخی بی حساب بودن رزق را از این رو دانسته‌اند که در برابر عوض و استحقاق نیست. <ref> المیزان، ج ۳، ص ۱۳۷ـ۱۴۰. </ref> برخی از [[مشایخ]] [[صوفیه]] براساس [[آیات قرآن]]، [[رزق]] را ۴ قسم کرده‌اند:
۱. رزق مضمون؛ یعنی آنچه [[انسان]] می‌خورد و می‌آشامد و به حد [[کفاف]] اوست: "وما مِن دابَّةٍ فِی الاَرضِ اِلاّ عَلَی اللّهِ رِزقُها ویَعلَمُ مُستَقَرَّها ومُستَودَعَها کُلٌّ فی کِتـبٍ مُبین" (هود / ۱۱، ۶)؛
۲. رزق مقسوم؛ یعنی آنچه در ازل قسمت شده و در [[لوح محفوظ]] ثبت است: "واِن مِن شَی‌ءٍ اِلاّ عِندَنا خَزانُهُ وما نُنَزِّلُهُ اِلاّ بِقَدَرٍ مَعلوم" ([[حجر]] / ۱۵، ۲۱)؛
۳. رزق مملوک؛ آنچه در مِلْک انسان است: "اَلَّذینَ یُؤمِنونَ بِالغَیبِ ویُقیمونَ الصَّلوةَ ومِمّا رَزَقنـهُم یُنفِقون" (بقره / ۲، ۳)؛ ۴. رزق [[موعود]]؛ آنچه [[خداوند]] به [[بندگان]] صالحش [[وعده]] داده است. (طلاق / ۶۵، ۳) <ref>کشاف اصطلاحات الفنون، ج ۱، ص ۸۵۹. </ref>.<ref>[[سید رضا اسحاق‌نیا تربتی|اسحاق‌نیا تربتی]] و [[سید مجتبی موسوی|موسوی]]؛ [[رزق (مقاله)|مقاله "رزق"]]؛ [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۳.</ref>
==عوامل برخورداری از انواع [[رزق]]==
[[قرآن کریم]] برای به دست آوردن رزق "منحیث لا یحتسب" (از جایی که مرزوق [[گمان]] نمی‌برد) به [[تقوا]] [[دعوت]] می‌کند: "... ومَن یَتَّقِ اللّهَ یَجعَل لَهُ مَخرَجـا * ویَرزُقهُ مِن حَیثُ لا یَحتَسِبُ."... ([[طلاق]] / ۶۵، ۲ ـ ۳) [[امیرمؤمنان]]{{ع}} در اهمیت این عامل می‌فرماید: اگر [[آسمان‌ها]] و [[زمین‌ها]] بر روی کسی بسته باشند و او [[تقوای الهی]] پیشه کند، [[خداوند]] برای او گشایشی قرار می‌دهد <ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۳۰. </ref> و او را از جایی که گمان نمی‌برد روزی می‌دهد. <ref>غررالحکم، ج ۱، ص ۳۸۱ـ۳۸۲. </ref> عوامل دستیابی به "رزق کریمانه" چنین‌اند: [[اقامه نماز]]، [[انفاق]]: "اَلَّذینَ یُقیمونَ الصَّلوةَ ومِمّا رَزَقنـهُم یُنفِقون * اُولکَ هُمُ المُؤمِنونَ حَقـًّا لَهُم دَرَجـتٌ عِندَ رَبِّهِم ومَغفِرَةٌ ورِزقٌ کَریم" ([[انفال]] / ۸، ۳ ـ ۴)، [[هجرت]]، [[جهاد]]، [[یاری رساندن به مؤمنان]]: "والَّذینَ ءامَنوا وهاجَروا وجـهَدوا فی سَبیلِ اللّهِ والَّذینَ ءاووا وَنَصَروا اُولکَ هُمُ المُؤمِنونَ حَقـًّا لَهُم مَغفِرَةٌ ورِزقٌ کَریم" (انفال / ۸، ۷۴)، [[ایمان]] و [[عمل صالح]]: "فَالَّذینَ ءامَنوا وعَمِلوا الصّــلِحـتِ لَهُم مَغفِرَةٌ ورِزقٌ کَریم". ([[حجّ]] / ۲۲، ۵۰؛ نیز نک: [[سبأ]] / ۳۴، ۴) و [[اطاعت]] خاضعانه از [[خدا]] و [[پیامبر]] و عمل صالح: "ومَن یَقنُت مِنکُنَّ لِلّهِ ورَسولِهِ وتَعمَل صــلِحـًا نُؤتِها اَجرَها مَرَّتَینِ واَعتَدنا لَها رِزقـًا کَریمـا". ([[احزاب]] / ۳۳، ۳۱) قرآن کریم، شرط رسیدن به "[[رزق حسن]]" ([[ولایت]]، [[علم]]، [[نبوت]] <ref>بیان السعاده، ج ۲، ص ۳۳۷؛ المیزان، ج ۱۰، ص ۳۶۷. </ref> یا نعمتی که از فرط [[لذت]]، [[انسان]] حاضر نیست چشم از آن بردارد) <ref> منهج الصادقین، ج ۶، ص ۱۷۳. </ref> را [[ایمان]] و عمل صالح: "ومَن یُؤمِن بِاللّهِ ویَعمَل صــلِحـًا یُدخِلهُ جَنّـتٍ تَجری مِن تَحتِهَا الاَنهـرُ خــلِدینَ فیها اَبَدًا قَد اَحسَنَ اللّهُ لَهُ رِزقـا" (طلاق / ۶۵، ۱۱) و هجرت: "والَّذینَ هاجَروا فی سَبیلِ اللّهِ ثُمَّ قُتِلوا اَو ماتوا لَیَرزُقَنَّهُمُ اللّهُ رِزقـًا حَسَنـًا واِنَّ اللّهَ لَهُوَ خَیرُ الرّازِقین" (حجّ / ۲۲، ۵۸) دانسته است.
برای "رزق بی حساب" نیز به [[تقوا]]: "والَّذینَ اتَّقَوا فَوقَهُم یَومَ القِیـمَةِ واللّهُ یَرزُقُ مَن یَشاءُ بِغَیرِ حِساب" (بقره / ۲، ۲۱۲)، [[مشیت الهی]]: "وتَرزُقُ مَن تَشاءُ بِغَیرِ حِساب" ([[آل عمران]] / ۳، ۲۷)، [[ایمان]] و [[عمل صالح]]: "ومَن عَمِلَ صــلِحـًا مِن ذَکَرٍ اَو اُنثی وهُوَ مُؤمِنٌ فَاُولکَ یَدخُلُونَ الجَنَّةَ یُرزَقُونَ فیها بِغَیرِ حِساب" ([[غافر]] / ۴۰، ۴۰)، [[یاد خدا]]، [[اقامه نماز]] و پرداختن [[زکات]]: "رِجالٌ لا تُلهیهِم تِجـرَةٌ ولا بَیعٌ عَن ذِکرِ اللّهِ واِقامِ الصَّلوةِ وایتاءِ الزَّکوةِ یَخافونَ یَومـًا تَتَقَلَّبُ فیهِ القُلوبُ والاَبصـر * لِیَجزِیَهُمُ اللّهُ اَحسَنَ ما عَمِلوا ویَزِیدَهُم مِن فَضلِهِ واللّهُ یَرزُقُ مَن یَشاءُ بِغَیرِ حِساب" ([[نور]] / ۲۴، ۳۷ ـ ۳۸) توجه کرده است.
برای بهره‌مندی از "[[رزق]] بهشتی"، [[توبه]]، ایمان و عمل صالح را گوشزد می‌کند: "اِلاّ مَنتابَ وءامَنَ وعَمِلَ صــلِحـًا فَاُولکَ یَدخُلونَ الجَنَّةَ ولا یُظلَمونَ شیـ ٔ ا * لاّ یَسمَعونَ فِیها لَغوًا اِلاّ سَلـمـًا ولَهُم رِزقُهُم فِیها بُکرَةً وعَشیـّا". ([[مریم]] / ۱۹، ۶۰، ۶۲) در نهایت نیز "رزق معلوم" را ویژه مخلَصان (به [[فتح]] [[لام]]) می‌داند: "اِلاّ عِبادَ اللّهِ المُخلَصین * اُولکَ لَهُم رِزقٌ مَعلوم". (صافّات / ۳۷، ۴۰ ـ ۴۱) [[رزق]] معلوم کنایه از ممتاز بودن آن است، زیرا [[مخلَص]] خود را [[مالک]] هیچ چیز حتی [[اراده]] خود نمی‌داند و این‌گونه [[خدا]] او را برای خود [[خالص]] کرده و غیر از خدا کسی در او سهیم نیست، و جز خدا به هیچ چیز دیگری [[وابستگی]] ندارد؛ نه [[زینت]] [[زندگی دنیا]]، نه [[نعیم]] [[آخرت]]. در [[دل]] وی غیر از خدا چیز دیگری نیست، از این‌رو آنچه مایه ارتزاق و [[لذت]] دیگران است عامل ارتزاق و لذت او نیست، هر چند در ضروریات [[زندگی]] مانند [[خوراک]] و [[پوشاک]] با دیگران [[شریک]] است، بنابراین، رزق [[بندگان]] مخلَص در [[بهشت]] شباهتی به رزق دیگران ندارد. <ref> نک: المیزان، ج ۱۷، ص ۱۳۶. </ref> [[قرآن کریم]] [[حرام]] نکردن رزق بر خود: "قُل اَرَءَیتُم ما اَنزَلَ اللّهُ لَکُم مِن رِزقٍ فَجَعَلتُم مِنهُ حَرامـًا وحَلـلاً قُل ءاللّهُ اَذِنَ لَکُم اَم عَلَی اللّهِ تَفتَرون" ([[یونس]] / ۱۰، ۵۹؛ نیز نک: انعام / ۶، ۱۴۰)، [[شکرگزاری]] از [[رزق]]: "یـاَیُّهَا الَّذینَ ءامَنوا کُلوا مِن طَیِّبـتِ ما رَزَقنـکُم واشکُروا لِلّهِ اِن کُنتُم اِیّاهُ تَعبُدون" (بقره / ۲، ۱۷۲؛ طه / ۲۰، ۸۱؛ عنکبوت / ۲۹، ۱۷) <ref>التفسیر الکبیر، ج ۲۲، ص ۸۳؛ المیزان، ج ۱۴، ص ۱۸۷. </ref> و [[کفران]] نکردن: "وضَرَبَ اللّهُ مَثَلاً قَریَةً کانَت ءامِنَةً مُطمَنَّةً یَأتیها رِزقُها رَغَدًا مِن کُلِّ مَکانٍ فَکَفَرَت بِاَنعُمِ اللّهِ فَاَذقَهَا اللّهُ لِباسَ الجوعِ والخَوفِ بِما کانوا یَصنَعون" (نحل / ۱۶، ۱۱۲؛ طه / ۲۰، ۸۱) را توصیه کرده <ref>التفسیر الکبیر، ج ۲۲، ص ۸۳؛ المیزان، ج ۱۴، ص ۱۸۷. </ref> و شکرگزاری را سبب افزایش رزق می‌داند: "واِذ تَاَذَّنَ رَبُّکُم لـَن شَکَرتُم لاََزیدَنَّکُم ولـَن کَفَرتُم اِنَّ عَذابی لَشَدید". ([[ابراهیم]] / ۱۴، ۷) به فرموده [[امام صادق]]{{ع}}، به کسی که شکرگزاری ارزانی شده باشد، زیادت ارزانی شده است. <ref>الکافی، ج ۲، ص ۹۵. </ref> در [[روایات اهل بیت]]{{عم}} [[ادعیه]]، [[نمازها]] و کارهای گوناگون برای افزایش روزی <ref>نک: الکافی، ج ۲، ص ۱۵۰، ۵۵۰؛ فلاح السائل، ص ۲۵۸. </ref> همچنین عوامل [[فقر]] و سلب روزی بیان شده‌اند. <ref> نک: مرآه‌الکمال، ج ۳، ص ۵۶۹ـ۵۸۹. </ref>.<ref>[[سید رضا اسحاق‌نیا تربتی|اسحاق‌نیا تربتی]] و [[سید مجتبی موسوی|موسوی]]؛ [[رزق (مقاله)|مقاله "رزق"]]؛ [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۳.</ref>
==منابع رزق==
[[قرآن کریم]] در [[آیات]] فراوانی [[آسمان]]، ([[عالم غیب]]،<ref>المیزان، ج ۱۸، ص ۳۷۵. </ref> یا جهت بالا) <ref> تفسیر صدر المتالهین، ج ۴، ص ۱۵۱؛ المیزان، ج ۷، ص ۲۸۹؛ تفسیر الصراط المستقیم، ج ۴، ص ۴۲۲. </ref> و [[زمین]] را منابع رزق می‌شناساند: "قُل مَن یَرزُقُکُم مِنَ السَّماءِ والاَرضِ". (یونس / ۱۰، ۳۱)؛ "وفِی السَّماءِ رِزقُکُم وما توعَدون". (ذاریات / ۵۱، ۲۲) [[آسمان]] * با این امور از منابع رزق به شمار می‌آید: تابش [[خورشید و ماه]] و [[ستارگان]] دیگر و [[اختلاف]] مشارق و مغارب که سبب شکل‌گیری فصل‌های چهارگانه است و [[ابر]] که باعث [[ریزش باران]] است: <ref>الکشاف، ج ۲، ص ۶. </ref> "واَرسَلنَا السَّماءَ عَلَیهِم مِدرارًا". (انعام / ۶، ۶) <ref> المیزان، ج ۱۸، ص ۳۷۵. </ref>[[زمین]] نیز یا به معنای عالم [[جسمانی]] در برابر عالم [[روحانی]] است و شامل همه چیز حتی جماد، نبات و حیوان می‌شود یا به معنای قطعه مشخصی از کره خاکی است. <ref>التحقیق، ج ۱، ص ۶۸ ـ ۶۹، "ارض".</ref> البته در آیاتی که [[زمین]] را یکی از منابع روزی معرفی می‌کند ظاهرا مقصود کره خاکی است، گرچه برخی زمین * را در [[آیه]] ۵ جاثیه / ۴۵ به [[قلب]] [[انسانی]] و [[رزق]] را به [[علم]] <ref>شرح اصول کافی، ج ۱، ص ۱۱۱. </ref> یا زمین را به [[اسفل]] سافلین <ref>شرح فصوص الحکم، ص ۱۱۷۱؛ ممدّالهمم، ص ۶۱۰. </ref> [[تأویل]] کرده‌اند، زیرا اسفلِ ارکان (عناصر) بوده و نسبت زمین به [[آسمان]] را مانند نسبت [[زن]] به مرد دانسته‌اند، زیرا آسمان چون مرد نطفه در [[رحم]] زمین می‌نهد و زمین چون زن پذیرای آن است،<ref>الفتوحات المکیه، ج ۱، ص ۱۳۱؛ صد کلمه، ص ۱۳. </ref> از همین رو [[فلک]] [[قمر]] و ما فوق آن را "آباء" و مادون فلک قمر یعنی عناصر را "امّهات" خوانده‌اند. <ref>شرح منظومه، ص ۲۷۸؛ نک: مجموعه آثار، ج ۸، ص ۳۸۶. </ref>.<ref>[[سید رضا اسحاق‌نیا تربتی|اسحاق‌نیا تربتی]] و [[سید مجتبی موسوی|موسوی]]؛ [[رزق (مقاله)|مقاله "رزق"]]؛ [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۳.</ref>
==منشا رزق==
در نگاه [[قرآنی]] [[مخلوقات]] نه تنها در اصل وجود و پیدایششان [[نیازمند]] [[خدا]] هستند، بلکه همه [[شئون]] وجودی آنها به خدای متعالی وابسته است و هیچ استقلالی ندارند و او هر گونه که بخواهد در آنها [[تصرف]] می‌کند. به عبارت دیگر، [[ربوبیت تکوینی]] و [[تشریعی]]، ویژه خداست <ref> آموزش عقاید، ص ۷۸، المیزان، ج ۱۰، ص ۱۴۹. </ref> و هیچ نوع تدبیری در عالم جدای از [[خلق]] و ایجاد او نیست،<ref> المیزان، ج ۱۵، ص ۳۸۵. </ref> بنابراین، مدعای [[مشرکان]] که [[ربوبیت]] [[عالم هستی]] به [[مقربان درگاه خدا]] مانند [[فرشتگان]]، [[جنّ]] و قدّیسان بشری واگذاشته شده و [[شأن]] خدا تنها خلق و ایجاد است پذیرفتنی نیست. <ref>المیزان، ج ۱۷، ص ۲۳۴ ـ ۲۳۵؛ نک: الالهیات، ج ۲، ص ۵۹. </ref> روزی دهندگی به [[مخلوقات]] نیز از [[شئون]] [[ربوبیت تکوینی]] و از مختصات خدای متعالی است <ref>المیزان، ج ۱۰، ص ۱۴۹. </ref> و از این رو اسم [[رازق]] درباره [[خداوند]] به کار برده می‌شود و استعمال این اسم در قالب صیغه [[مبالغه]] در [[آیه]] "اِنَّ اللّهَ هُوَ الرَّزّاقُ ذو القُوَّةِ المَتین" (ذاریات / ۵۱، ۵۸) نیز به اعتبار کثرت مرزوقان است. <ref>المیزان، ج ۱۸، ص ۳۸۹. </ref> البته قصر در آیه مذکور از موارد قصر صفت بر موصوف <ref>مقتنیات الدرر، ج ۱۰، ص ۲۳۹. </ref> و از نوع قصر اضافی و از قسم قصر اِفراد و مراد از آن [[نفی]] رازق بودن بت‌هاست. <ref>التحریر و التنویر، ج ۲۷، ص ۴۸. </ref> اشکال: با وجود [[حصر]] رازقیت در [[خدا]] در این آیه، چرا در [[قرآن کریم]] این صفت به [[بندگان]] نیز اسناد داده شده است، چنان که در آیه ۱۱۴ [[مائده]] / ۵ خداوند [[بهترین]] رازق‌ها شمرده شده: "واَنتَ خَیرُ الرّازِقینَ"<ref>التبیان،ج ۴، ص ۶۲؛ المیزان، ج ۶، ص ۲۳۶. </ref> یا در آیه ۵ [[نساء]] / ۴ اولیای [[یتیمان]] سفیه از اینکه افزون بر احتیاجات ضروری، [[اموال]] آنها را در اختیارشان قرار دهند [[نهی]] و به دادن [[رزق]] و [[پوشاک]] ایشان سفارش شده‌اند: "ولا تُؤتوا السُّفَهاءَ اَمولَکُمُ الَّتی جَعَلَ اللّهُ لَکُم قِیـمـًا وارزُقوهُم فِیها واکسوهُم وقولوا لَهُم قَولاً مَعروفا". (نساء / ۴، ۵) پاسخ: آیه در صدد حصر رزق در خدا به گونه استقلالی است و [[آیات]] دیگر، رازقیت را به مخلوق‌ها به گونه تبعی و در طول خداوند نسبت می‌دهند. <ref> نک: الاسماءالثلاثه، ص ۸۷ ـ ۸۹؛ الرسائل التوحیدیه، ص ۳۸؛ فرهنگ علم کلام، ص ۱۲۱. </ref> به عبارت دیگر، رازقیت بندگان به قدرتی است که خداوند به آنان ارزانی کرده است،<ref>لب الاثر، ص ۱۴۶ ـ ۱۴۷. </ref> بنابراین، آیه یکی از شئون [[توحید افعالی]] را [[ثابت]] می‌کند؛ به این معنا که خدای متعالی در انجام کارهای خود و از آن جمله [[رزق]] <ref>المیزان، ج ۱۰، ص ۱۴۹. </ref> نیازی به هیچ‌کس و هیچ چیز ندارد،<ref>آموزش عقاید، ص ۱۳۳ـ۱۳۴؛ الالهیات، ج ۲، ص ۱۰۵. </ref> بر همین اساس، [[راز]] اینکه [[اهل‌بیت]]{{عم}} [[رزق]] دهندگی را از خود [[نفی]] می‌کنند،<ref>عیون اخبار الرضا، ج ۱، ص ۱۷۹. </ref> نفی [[استقلال]] در رازقیت است، آنچنان که [[مفوضه]] و [[غلات]] در [[حق]] آنان می‌پندارند،<ref> شبهة الغلو، ص ۱۶۶ ـ ۱۶۸. </ref> بر این پایه، مراد از صفت "خیر الرازقین" درباره [[خدا]] معنای اعمی است که [[رازق]] مستقل و تبعی را در برمی‌گیرد <ref> الرسائل التوحیدیه، ص ۳۸. </ref> و مقصود از [[برترین]] رازق بودن او این است که هیچ کس [[قادر]] بر مثل [[نعمت‌ها]] و رزق‌های او نیست؛<ref>التفسیر الکبیر، ج ۲۳، ص ۲۸۷؛ مقتنیات الدرر، ج ۷، ص ۲۹۴. </ref> او از سر [[جود]] روزی می‌دهد و دیگران در سودای [[معامله]] و معاوضه‌اند؛ او رازق [[حقیقی]] است و دیگران واسطه در رساندن رزق؛<ref>المیزان، ج ۱۶، ص ۳۸۵. </ref> او رزق پیراسته از کدورت‌ها و [[پلیدی‌ها]] می‌دهد؛ همچنین او خیر [[دنیا]] و [[آخرت]] را [[عطا]] می‌کند و دیگران چنین قدرتی ندارند. <ref> التحریر و التنویر، ج ۲۸، ص ۲۰۶. </ref> بر پایه [[آیات قرآن کریم]]، رازق مستقل تنها خداست: "اِنَّ اللّهَ هُوَ الرَّزّاقُ ذو القُوَّةِ المَتین" (ذاریات / ۵۱، ۵۸)، کلیدهای [[آسمان]] و [[زمین]] به دست اوست. "لَهُ مَقالیدُ السَّمـوتِ والاَرضِ.".. (زمر / ۳۹، ۶۳) و رزق هر جنبنده‌ای بر عهده خداست: "وما مِن دابَّةٍ فِی الاَرضِ اِلاّ عَلَی اللّهِ رِزقُها."... ([[هود]] / ۱۱، ۶) [[قرآن]]، مشرکانی را که با [[علم]] به رازق آسمان و زمین بودن خدا باز هم [[شرک]] می‌ورزند، به [[تقوا]] فرا می‌خواند: "قُل مَن یَرزُقُکُم مِنَ السَّماءِ والاَرضِ اَمَّن یَملِکُ السَّمعَ والاَبصـرَ ومَن یُخرِجُ الحَیَّ مِنَ المَیِّتِ ویُخرِجُالمَیِّتَ مِنَ الحَیِّ ومَن یُدَبِّرُ الاَمرَ فَسَیَقولونَ اللّهُ فَقُل اَفَلا تَتَّقون" ([[یونس]] / ۱۰، ۳۱) و با تأکید بر اینکه هیچ خالقی جز [[خدا]] نیست و اوست که روزی می‌دهد، چرایی [[انحراف]] [[مشرکان]] را طرح می‌کند: "یـاَیُّهَا النّاسُ اذکُروا نِعمَتَ اللّهِ عَلَیکُم هَل مِن خــلِقٍ غَیرُ اللّهِ یَرزُقُکُم مِنَ السَّماءِ والاَرضِ لا اِلـهَ اِلاّ هُوَ فَاَنّی تُؤفَکُون". (فاطر / ۳۵، ۳) از نگاه [[قرآن]]، کشتن [[فرزندان]] از [[بیم]] [[تنگدستی]] خطایی بزرگ و خاستگاه آن [[بی‌اعتقادی]] به رازقیت خدا به فرزندان و [[پدران]] است: "ولا تَقتُلوا اَولـدَکُم خَشیَةَ اِملـقٍ نَحنُ نَرزُقُهُم واِیّاکُم اِنَّ قَتلَهُم کانَ خِطـ ٔ ًا کَبیرا". ([[اسراء]] / ۱۷، ۳۱) خداست که روزی هر کسی را که بخواهد گسترده می‌کند و روزی هر که را بخواهد کم می‌کند و خاستگاه آن را [[آگاهی]] و [[بینایی]] خود می‌داند: "اِنَّ رَبَّکَ یَبسُط الرِّزقَ لِمَن یَشاءُ ویَقدِرُ اِنَّهُ کانَ بِعِبادِهِ خَبیرًا بَصیرا" (اسراء / ۱۷، ۳۰) و در این، نشانه‌ای برای [[مؤمنان]] است: "اَوَ لَم‌یَرَو ا اَنَّ اللّهَ یَبسُطُ الرِّزقَ لِمَن یَشاءُ ویَقدِرُ اِنَّ فی ذلِکَ لَأیـتٍ لِقَومٍ یُؤمِنون" ([[روم]] / ۳۰، ۳۷)؛ ولی بیشتر [[مردم]] آگاهی ندارند: "قُل اِنَّ رَبّی یَبسُطُ الرِّزقَ لِمَن یَشاءُ ویَقدِرُ ولـکِنَّ اَکثَرَ النّاسِ لا یَعلَمون". ([[سبأ]] / ۳۴، ۳۶) [[قرآن کریم]] بر [[طلب]] [[دنیا]] و [[آخرت]] و بسنده نکردن به [[رزق]] دنیا (بقره / ۲، ۲۰۱؛ [[آل عمران]] / ۳، ۱۴۵؛ [[نساء]] / ۴، ۷۹؛ [[اعراف]] / ۷، ۱۳۱) <ref> تفسیر ابن ابی حاتم، ج ۳، ص ۱۰۰۹؛ مجمع البیان، ج ۲، ص ۵۳۰؛ المیزان، ج ۴، ص ۴۰. </ref>، درخواست رزق از خدا: "فَابتَغوا عِندَ اللّهِ الرِّزقَ واعبُدوهُ واشکُروا لَهُ اِلَیهِ تُرجَعون" (عنکبوت / ۲۹، ۱۷)، [[دعا]] برای رزق: "واِذ قالَ اِبرهیمُ رَبِّ اجعَل هـذا بَلَدًا ءامِنـًا وارزُق اَهلَهُ مِنَ الثَّمَرتِ مَن ءامَنَ مِنهُم بِاللّهِ والیَومِ الأخِرِ قالَ ومَن کَفَرَ فَاُمَتِّعُهُ قَلیلاً ثُمَّ اَضطَرُّهُ اِلی عَذابِ النّارِ وبِئسَ المَصیر" (بقره / ۲، ۱۲۶؛ نیز نک: [[ابراهیم]] / ۱۴، ۳۷) و جست‌وجوی روزی پس از پایان یافتن [[نماز جمعه]] ([[جمعه]] / ۶۲، ۱۰) تأکید داشته و در [[آیه]] ۱۹۸ [[سوره بقره]] / ۲ نیز به جواز [[طلب]] [[رزق]] [[خدا]] در ایام [[حج]] اشاره دارد.
از [[آداب]] [[عبودیت]] این است که [[انسان]] هر چه را می‌خواهد باید از خدای خود بخواهد. البته در [[آیات]] بر خوردن [[رزق حلال]]: "یـاَیُّهَا النّاسُ کُلوامِمّا فِی الاَرضِ حَلـلاً طَیِّبـًا". (بقره / ۲، ۱۶۸؛ نیز نک: [[مائده]] / ۵، ۸۸؛ نحل / ۱۶، ۱۱۴)، ترک حرامخواری: "کُلوا مِن طَیِّبـتِ ما رَزَقنـکُم ولا تَطغَوا فیهِ فَیَحِلَّ عَلَیکُم غَضَبی ومَن یَحلِل عَلَیهِ غَضَبی فَقَد هَوی" (طه / ۲۰، ۸۱)، <ref> التبیان، ج ۷، ص ۱۹۵. </ref>[[انفاق]] به دیگران: "ومِمّا رَزَقنـهُم یُنفِقون" (بقره / ۲، ۳، ۲۵۴؛ [[ابراهیم]] / ۱۴، ۳۱)، و [[اطعام]] * به [[درماندگان]]: "لِیَشهَدوا مَنـفِعَ لَهُم ویَذکُرُوا اسمَ اللّهِ فی اَیّامٍ مَعلومـتٍ عَلی ما رَزَقَهُم مِن بَهیمَةِ الاَنعـمِ فَکُلوا مِنها واَطعِموا الباسَ الفَقیر" ([[حجّ]] / ۲۲، ۲۸) نیز در [[روایات]] [[اهل‌بیت]]{{عم}} بر درخواست و بهره‌گیری از رزق حلال تأکید فراوانی شده است. <ref> نک: بحارالانوار، ج ۲، ص ۱۱۲؛ ج ۱۰۰، ص ۲. </ref> برخی روایات کسی را که در پی رزق حلال باشد همچون [[مجاهد در راه خدا]] دانسته است <ref> بحار الانوار، ج ۱۰۰، ص ۳.</ref> و گفته شده: [[عبادت]] ۱۰ جزء دارد که ۹ جزء آن [[طلب حلال]] است. <ref>بحار الانوار، ج ۱۰۰، ص ۹.</ref> در مقابل، از طلب و استفاده از [[حرام]] [[نهی]] و استفاده از آن موجب [[لعن]] [[فرشتگان]] [[آسمان]] و [[زمین]]،<ref>بحارالانوار، ج ۱۰۰، ص ۱۲، ح ۵۲.</ref> سبب [[فقر]] <ref> بحار الانوار، ج ۱۰۰، ص ۵، ۸.</ref> و مانع قبول شدن حج و [[عمره]] و [[صله رحم]] معرفی شده است. <ref>بحار الانوار، ج ۱۰۰، ص ۱۱.</ref> در [[روایات اهل بیت]]{{عم}} بر اطعام نیز فراوان تأکید شده <ref>بحار الانوار، ج ۷۱، ص ۳۵۹.</ref> و در برخی روایات، یکی از [[نجات]] دهنده‌های سه گانه شناسانده شده است. <ref>بحار الانوار، ج ۷۱، ص ۳۶۰.</ref> بهره [[بندگان]] از اسم [[رازق]]، [[خشنودی]] به قسمت است. در [[ادعیه]] نیز از [[خدا]] درخواست می‌شود که ما را به روزی قسمت شده [[خشنود]] کند<ref>مصباح المتهجد، ص ۵۹۸؛ الکافی، ج ۲، ص ۵۲۴.</ref>.<ref>[[سید رضا اسحاق‌نیا تربتی|اسحاق‌نیا تربتی]] و [[سید مجتبی موسوی|موسوی]]؛ [[رزق (مقاله)|مقاله "رزق"]]؛ [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۳.</ref>


==رزق در فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم==
==رزق در فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم==
خط ۲۶: خط ۷۹:
==منابع==
==منابع==
# [[پرونده:55210091.jpg|22px]] [[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم''']]
# [[پرونده:55210091.jpg|22px]] [[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم''']]
# [[پرونده:000064.jpg|22px]] [[سید رضا اسحاق‌نیا تربتی|اسحاق‌نیا تربتی]] و [[سید مجتبی موسوی|موسوی]]؛ [[رزق (مقاله)|مقاله "رزق"]]؛ [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|'''دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳''']]


==پانویس==
==پانویس==

نسخهٔ ‏۲۲ آوریل ۲۰۲۱، ساعت ۰۹:۵۷

اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث رزق است. "رزق" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:

مقدمه

واژه "رِزْق" اسم مصدر و به گفته برخی مفهومی شناخته شده و بی نیاز از تعریف است. [۱] و به معنای مصدری نیز به کار می‌رود. مصدر این ماده به فتح راء است. [۲] معنای مصدری رزق عطا (بخشش) بوده [۳] و قیود "مطابقت با احتیاج مرزوق"، "کثرت" و "جریان" در آن ملحوظ‌اند و با این قیود از مفاهیم دیگری همچون احسان، انعام، اعطاء، حظّ، نصیب و انفاق متمایز می‌گردد. [۴] برخی در تبیین تطوّر لغوی رزق گفته‌اند که ابتدا در آن مفهوم عطا لحاظ شده و به غذا اختصاص داشته، از این رو در مواردی به کار می‌رفته که دهنده رزق معلوم باشد. سپس این معنا گسترش یافته و در هر غذایی به کار رفته که به انسان می‌رسد، گرچه دهنده آن معلوم نباشد. پس از آن نیز توسعه سومی در معنا پدید آمده و به هر نفعی که به کسی برسد، هر چند غذا نباشد اطلاق شده است،[۵] بنابراین می‌توان گفت رزق به معنای چیزی است که از آن بهره برده می‌شود [۶] و مصادیق آن به طور کلی به دو گونه ظاهری مانند رزق ابدان و باطنی مانند علوم و معارف برای قلوب و نفوس قسمت می‌شوند[۷].[۸]

رزق در قرآن

ماده رزق و مشتقات آن ۱۲۳ بار در قرآن به کار رفته‌اند.

افزون بر ماده رزق، واژگان و تعبیرهایی همچون ﴿حَسَنَةً[۹].[۱۰]، ﴿ثَوَابَ الدُّنْيَا[۱۱].[۱۲]، ﴿أَنْزَلْنَا[۱۳].[۱۴]، ﴿أَبْوَابَ كُلِّ شَيْءٍ[۱۵]، ﴿بِخَيْرٍ[۱۶].[۱۷]، ﴿رَّحْمَةٍ[۱۸].[۱۹]، ﴿رَّيْحَانُ[۲۰].[۲۱]، ﴿حَيَاةً طَيِّبَةً[۲۲].[۲۳]، ﴿فَضْلاً[۲۴].[۲۵]، ﴿يَقْبِضُ وَيَبْسُطُ[۲۶].[۲۷]، ﴿يَنْصُرَهُ[۲۸].[۲۹]، ﴿مَعِيشَ[۳۰].[۳۱] در قرآن ناظر به موضوع رزق دانسته شده‌اند.

"رازق" و "رزاق" نیز از صفات فعلی خدایند که از مقایسه ذات الهی با آفریدگانش با در نظر گرفتن نسبت و اضافه و رابطه خاصی انتزاع می‌شوند، زیرا باید نخست رابطه موجود روزی‌خوار را با چیزی که از آن ارتزاق می‌کند در نظر گرفت؛ آنگاه به تأمین آن از سوی خدای متعالی توجه کرد تا مفهوم رازق و رزّاق به دست آید. [۳۲]

واژه "رازق" در قرآن کریم نیامده؛ ولی به صورت فعل و صیغه مبالغه ﴿إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِينُ[۳۳] و ترکیب ﴿خَيْرُ الرَّازِقِينَ[۳۴] در باره خدا به کار رفته است. البته اسم رازق در روایات و ادعیه، فراوان در باره خدا به کار رفته است؛[۳۵] همچنین از این صفت با آیاتی نظیر ﴿أَهُمْ يَقْسِمُونَ رَحْمَتَ رَبِّكَ نَحْنُ قَسَمْنَا بَيْنَهُمْ مَعِيشَتَهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَرَفَعْنَا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَاتٍ لِيَتَّخِذَ بَعْضُهُمْ بَعْضًا سُخْرِيًّا وَرَحْمَتُ رَبِّكَ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ[۳۶] که ناظر به تقسیم معیشت مردم در زندگی دنیا از سوی خداست و نیز با اسم "قاسم" در ادعیه یاد شده [۳۷] و قاسم به معنای قسمت کننده ارزاق میان بندگان به عدل است[۳۸].[۳۹]

تعریف رزق

رزق در اصطلاح اشاعره چیزی است که خدا به انسان می‌رساند تا از آن بهره‌مند شود؛ چه به خوردن، چه به غیر آن؛ از راه حلال به دست آمده باشد یا حرام؛[۴۰] ولی در اصطلاح معتزله چیزی است که می‌شود از آن بهره برد و کسی حق منع از آن را ندارد. [۴۱] با توجه به قید اخیر به چیزی که از راه حرام به دست آید و غذایی که به مهمان داده می‌شود و علوفه دام، رزق گفته نمی‌شود. [۴۲]

نظریهمعتزله در شیعه نیز طرفدارانی دارد. [۴۳] به اعتقاد برخی، اختلاف میان این دو دیدگاه لفظی بوده و برخاسته از فرق نگذاشتن میان رزق تکوینی و تشریعی است،[۴۴] بنابراین، انتفاع حرام را نمی‌توان از جهت تشریع به خدا نسبت داد و به گونه حرام از رزق قائل شد: ﴿ قُلْ إِنَّ اللَّهَ لَا يَأْمُرُ بِالْفَحْشَاءِ [۴۵]، ﴿إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ وَإِيتَاءِ ذِي الْقُرْبَى وَيَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ وَالْبَغْيِ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ[۴۶]، هر چند انتساب تکوینی آن به خدا مشکلی ندارد و رزق تکوینی به شمار می‌آید. در عین حال، روزی اشخاص را نمی‌توان در آن منحصر دانست، چون با نهی تشریعی از آن سازگار نیست، از این رو برای همه حتی کسی که از راه حرام ارتزاق می‌کند بهره‌ای از رزق حلال مقدر شده است: ﴿قُلْ أَغَيْرَ اللَّهِ أَتَّخِذُ وَلِيًّا فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَهُوَ يُطْعِمُ وَلَا يُطْعَمُ قُلْ إِنِّي أُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ أَوَّلَ مَنْ أَسْلَمَ وَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُشْرِكِينَ[۴۷]، ﴿وَاللَّهُ فَضَّلَ بَعْضَكُمْ عَلَى بَعْضٍ فِي الرِّزْقِ فَمَا الَّذِينَ فُضِّلُوا بِرَادِّي رِزْقِهِمْ عَلَى مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ فَهُمْ فِيهِ سَوَاءٌ أَفَبِنِعْمَةِ اللَّهِ يَجْحَدُونَ[۴۸]، زیرا خدا تأمین روزی هر جنبنده‌ای از جمله انسان را حقی بر عهده خود دانسته است: ﴿وَمَا مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ إِلَّا عَلَى اللَّهِ رِزْقُهَا وَيَعْلَمُ مُسْتَقَرَّهَا وَمُسْتَوْدَعَهَا كُلٌّ فِي كِتَابٍ مُبِينٍ[۴۹]، ﴿ وَفِي السَّمَاء رِزْقُكُمْ وَمَا تُوعَدُونَ فَوَرَبِّ السَّمَاء وَالأَرْضِ إِنَّهُ لَحَقٌّ مِّثْلَ مَا أَنَّكُمْ تَنطِقُونَ[۵۰] رزق مذکور رزق خاص بوده و در مقابل رزق عام قرار دارد که شامل هر چیزی می‌شود که در بقای وجود موجودات نقش دارد و آن نیز مانند رزق خاص مکتوب و مقدر است.

قرآن کریم درباره کسانی که گمان و توقع نرسیدن نصرت خدا (روزی وی) [۵۱] به پیامبرش را دارند می‌فرماید که خود را از این غیظ حلق‌آویز کنند: ﴿مَنْ كَانَ يَظُنُّ أَنْ لَنْ يَنْصُرَهُ اللَّهُ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ فَلْيَمْدُدْ بِسَبَبٍ إِلَى السَّمَاءِ ثُمَّ لْيَقْطَعْ فَلْيَنْظُرْ هَلْ يُذْهِبَنَّ كَيْدُهُ مَا يَغِيظُ[۵۲] گفتنی است که رزق با توجه به معنای آن (عطیه‌ای که از آن بهره برده شود)، به "خیر" وصف شده است: ﴿وَلَا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ وَرِزْقُ رَبِّكَ خَيْرٌ وَأَبْقَى[۵۳] رزق هر کسی به اندازه انتفاع اوست، در نتیجه کسی که مال بسیاری دارد ولی از مقدار اندکی از آن بهره می‌بَرَد رزق وی از جهت استفاده، به همان اندازه خواهد بود، پس گشودگی و تنگی روزی را نباید همان زیادی و کمی مال دانست، گرچه همه اموال انسان از آن جهت که خداوند آنها را عطا می‌کند روزی شخص به شمار می‌آیند؛[۵۴] حتی اگر این روزی دادن برای مؤاخذه کسانی باشد که در پی گرفتاری‌ها، هشدارها را از یاد می‌برند: ﴿فَلَمَّا نَسُوا مَا ذُكِّرُوا بِهِ فَتَحْنَا عَلَيْهِمْ أَبْوَابَ كُلِّ شَيْءٍ حَتَّى إِذَا فَرِحُوا بِمَا أُوتُوا أَخَذْنَاهُمْ بَغْتَةً فَإِذَا هُمْ مُبْلِسُونَ[۵۵] مراد از "گشودن درهای هرچیز" در آیه یاد شده، رزق دانسته شده است،[۵۶] چنان که سلطنت امثال نمرود و قارون یا اموال و زیورهای قارون به ایتاء (عطا کردن) خداوند نسبت داده شده که برای امتحان و اتمام حجت یا استدراج، روزی آنها شده است. [۵۷].[۵۸]

انواع رزق

رزق به اجسام اختصاص ندارد، بلکه هر موجودی غذایی از جنس خود دارد، بنابراین برای روح نیز مانند بدن غذاهای خاصی وجود دارد؛ مثلاً غذای عقل انسان، ادراک علوم و معارف بوده و حیات و رشد عقل به آن وابسته است؛ همچنین غذای فرشتگان، تسبیح و تقدیس و غذای قوای ظاهری و باطنی انسان از جنس آنها و ادراک متناسب با آنهاست. بر این اساس، رازقیت خداوند شامل همه موجودات، اعم از اجسام و مجردات و نیز در دنیا و آخرت می‌گردد [۵۹] و رزق به دو نوع مادی و معنوی قسمت می‌شود[۶۰].[۶۱]:

رزق مادی و دنیوی

  1. خوردنی ها: مانند انواع میوه‌ها: "واَنزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَاَخرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرتِ رِزقـًا لَکُم فَلا تَجعَلوا لِلّهِ اَندادًا واَنتُم تَعلَمون" (بقره / ۲، ۲۲)، دانه‌های خوراکی: "ونَزَّلنا مِنَ السَّماءِ ماءً مُبـرَکـًا فَاَنبَتنا بِهِ جَنّـتٍ وحَبَّ الحَصید" (ق / ۵۰، ۹)، گوشت چارپایان: "ومِنَ الاَنعـمِ حَمولَةً وفَرشـًا کُلوا مِمّا رَزَقَکُمُ اللّهُ.".. (انعام / ۶، ۱۴۲)، منّ و سَلوی: "وظَـلَّلنا عَلَیکُمُ الغَمامَ واَنزَلنا عَلَیکُمُ المَنَّ والسَّلوی کُلوا مِن طَیِّبـتِ ما رَزَقنـکُم وما ظَـلَمونا ولـکِن کانوا اَنفُسَهُم یَظلِمون" (بقره / ۲، ۵۷) و مائده آسمانی مریم علیهاالسلام: "... کُلَّما دَخَلَ عَلَیها زَکَرِیا المِحرابَ وَجَدَ عِندَها رِزقـًا قالَ یـمَریَمُ اَنّی لَکِ هـذا قالَت هُوَ مِن عِندِ اللّهِ اِنَّ اللّهَ یَرزُقُ مَن یَشاءُ بِغَیرِ حِساب". (آل عمران / ۳، ۳۷)
  2. آشامیدنی ها:مانند آب باران: "هُوَ الَّذی یُریکُم‌ءایـتِهِ ویُنَزِّلُ لَکُم مِنَ السَّماءِ رِز قـًا.".. (غافر / ۴۰، ۱۳؛ نیز نک: جاثیه / ۴۵، ۵) [۶۲] و آب چشمه: "واِذِ استَسقی موسی لِقَومِهِ فَقُلنَا اضرِب بِعَصاکَ الحَجَرَ فَانفَجَرَت مِنهُ اثنَتا عَشرَةَ عَینًا قَد عَلِمَ کُلُّ اُناسٍ مَشرَبَهُم کُلوا واشرَبوا مِن رِزقِ اللّهِ ولا تَعثَوا فِی الاَرضِ مُفسِدین"(بقره / ۲، ۶۰)، هرچند به اعتقاد برخی، اطلاق رزق بر باران مَجاز یا از باب اتساع در لغت است. [۶۳] قرآن کریم رزق مادی را با اوصاف متعددی همراه کرده است؛ همچون وصف "حلال" که مراد از آن مباح است: "وکُلوا مِمّا رَزَقَکُمُ اللّهُ حَلـلاً طَیِّبـًا واتَّقوا اللّهَ الَّذی اَنتُم بِهِ مُؤمِنون" (مائده / ۵، ۸۸؛ نیز نک: یونس / ۱۰، ۵۹) [۶۴]، "من حیث لایحتسب" که به تصریح برخی روایات، درباره دنیاست؛[۶۵] یعنی رزقی که خارج از محاسبات معمول به دست آید: "ویَرزُقهُ مِن حَیثُ لا یَحتَسِبُ.".. (طلاق / ۶۵، ۳) [۶۶]، "فراوان": "وضَرَبَ اللّهُ مَثَلاً قَریَةً کانَت ءامِنَةً مُطمَنَّةً یَأتیها رِزقُها رَغَدًا مِن کُلِّ مَکانٍ" (نحل / ۱۶، ۱۱۲) [۶۷] و "طیّب" یعنی رزقی که نفس انسانی بدان مایل بوده و برای استفاده، آن را قصد می‌کند [۶۸] و در برخی روایات به رزق حلال تفسیر شده است: "واَنزَلنا عَلَیکُمُ المَنَّ والسَّلوی کُلوا مِن طَیِّبـتِ ما رَزَقنـکُم". (بقره / ۲، ۵۷، ۱۷۲؛ نیز نک: اعراف / ۷، ۱۶۰؛ طه / ۲۰، ۸۰ ـ ۸۱) [۶۹].[۷۰]

رزق معنوی و اخروی

  1. نبوت

"قالَ یـقَومِ اَرَءَیتُم اِن کُنتُ عَلی بَیِّنَةٍ مِن رَبّی ورَزَقَنی مِنهُ رِزقـًا حَسَنـًا". (هود / ۱۱، ۸۸)

  1. حکومت و عزت

"قُلِ اللَّهُمَّ مــلِکَ المُلکِ تُؤتی المُلکَ مَن تَشاءُ وتَنزِعُ المُلکَ مِمَّن تَشاءُ وتُعِزُّ مَن تَشاءُ وتُذِلُّ مَن تَشاءُ."... (آل عمران / ۳، ۲۶ ـ ۲۷)

  1. قرآن

"وتَجعَلونَ رِزقَکُم اَنَّکُم تُکَذِّبون". (واقعه / ۵۶، ۸۲)

  1. نعمت‌های بهشتیان

"وبشر الذین امنوا وعملوا الصــلحـت ان لهم جنـت تجری من تحتها الانهـر کلما رزقوا منها من ثمرة رزقـا قالوا هـذا الذی رزقنا من قبل واتوا به متشـبهـا". (بقره/۲، ۲۵)

  1. رزق شهیدان

"ولا تَحسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلوا فی سَبیلِ اللّهِ اَموتـًا بَل اَحیاءٌ عِندَ رَبِّهِم یُرزَقون"(آل عمران / ۳، ۱۶۹) [۷۱] (رزق معنوی و اخروی نیز در قرآن با اوصاف گوناگونی همراه شده است؛ همچون "معلوم" به معنای رزق متمایز برای مخلَصان: "اُولکَ لَهُم رِزقٌ مَعلوم" (صافّات / ۳۷، ۴۱) [۷۲]، "کریم" به معنای رزق نفیس [۷۳] یا رزقی که بی‌درخواست نصیب کسی می‌شود [۷۴] یا رزق مهم و بزرگ در بهشت یا رزق دائم و فراوان که همراه ضرر، خوف نابودی یا حسابرسی آن نیست [۷۵] یا رزقی که رازقش سخیّ است: "اُولکَ هُمُ المُؤمِنونَ حَقـًّا لَهُم دَرَجـتٌ عِندَ رَبِّهِم ومَغفِرَةٌ ورِزقٌ کَریم" (انفال / ۸، ۴، ۷۴؛ نیز نک: حجّ / ۲۲، ۵۰؛ نور / ۲۴، ۲۶؛ سبأ / ۳۴، ۴؛ احزاب / ۳۳، ۳۱) [۷۶]، "بهتر و پایدارتر": "ولا تَمُدَّنَّ عَینَیکَ اِلی ما مَتَّعنا بِهِ اَزوجـًا مِنهُم زَهرَةَ الحَیوةِ الدُّنیا لِنَفتِنَهُم فیهِ ورِزقُ رَبِّکَ خَیرٌ واَبقی" (طه / ۲۰، ۱۳۱) و "بی‌پایان" "اِنَّ هـذا لَرِزقُنا ما لَهُ مِن نَفاد". (ص / ۳۸، ۵۴) برخی اوصاف نیز درباره هر دو رزق مادی و معنوی به کار رفته‌اند؛ همچون "پسندیده": "ومِن ثَمَرتِ النَّخیلِ والاَعنـبِ تَتَّخِذونَ مِنهُ سَکَرًا ورِزقـًا حَسَنـًا اِنَّ فی ذلِکَ لَأیَةً لِقَومٍ یَعقِلون" (نحل / ۱۶، ۶۷، ۷۵)، "والَّذینَ هاجَروا فی سَبیلِ اللّهِ ثُمَّ قُتِلوا اَو ماتوا لَیَرزُقَنَّهُمُ اللّهُ رِزقـًا حَسَنـًا.".. (حجّ / ۲۲، ۵۸؛ نیز نک: هود / ۱۱، ۸۸) و "بی‌حساب" به معنای بدون عوضی از سوی مرزوق و بدون استحقاق وی [۷۷] که کنایه از نفی علم به مقدار رزق است: "وتَرزُقُ مَن تَشاءُ بِغَیرِ حِساب" (آل عمران / ۳، ۲۷، ۳۷؛ نیز نک: بقره / ۲، ۲۱۲؛ نور / ۲۴، ۳۸؛ غافر / ۴۰، ۴۰) [۷۸]؛ نه مقدار نداشتن و نامحدود بودن آن، زیرا در این صورت با آیات بیانگر مقدار داشتن هر چیز ناسازگار است: "... ومَن یَتَّقِ اللّهَ یَجعَل لَهُ مَخرَجـا * ویَرزُقهُ مِن حَیثُ لا یَحتَسِبُ... قَد جَعَلَ اللّهُ لِکُلِّ شَی‌ءٍ قَدرا" (طلاق / ۶۵، ۲ ـ ۳) [۷۹]، "اِنّا کُلَّ شَی‌ءٍ خَلَقنـهُ بِقَدَر". (قمر / ۵۴، ۴۹) برخی بی حساب بودن رزق را از این رو دانسته‌اند که در برابر عوض و استحقاق نیست. [۸۰] برخی از مشایخ صوفیه براساس آیات قرآن، رزق را ۴ قسم کرده‌اند: ۱. رزق مضمون؛ یعنی آنچه انسان می‌خورد و می‌آشامد و به حد کفاف اوست: "وما مِن دابَّةٍ فِی الاَرضِ اِلاّ عَلَی اللّهِ رِزقُها ویَعلَمُ مُستَقَرَّها ومُستَودَعَها کُلٌّ فی کِتـبٍ مُبین" (هود / ۱۱، ۶)؛ ۲. رزق مقسوم؛ یعنی آنچه در ازل قسمت شده و در لوح محفوظ ثبت است: "واِن مِن شَی‌ءٍ اِلاّ عِندَنا خَزانُهُ وما نُنَزِّلُهُ اِلاّ بِقَدَرٍ مَعلوم" (حجر / ۱۵، ۲۱)؛ ۳. رزق مملوک؛ آنچه در مِلْک انسان است: "اَلَّذینَ یُؤمِنونَ بِالغَیبِ ویُقیمونَ الصَّلوةَ ومِمّا رَزَقنـهُم یُنفِقون" (بقره / ۲، ۳)؛ ۴. رزق موعود؛ آنچه خداوند به بندگان صالحش وعده داده است. (طلاق / ۶۵، ۳) [۸۱].[۸۲]

عوامل برخورداری از انواع رزق

قرآن کریم برای به دست آوردن رزق "منحیث لا یحتسب" (از جایی که مرزوق گمان نمی‌برد) به تقوا دعوت می‌کند: "... ومَن یَتَّقِ اللّهَ یَجعَل لَهُ مَخرَجـا * ویَرزُقهُ مِن حَیثُ لا یَحتَسِبُ."... (طلاق / ۶۵، ۲ ـ ۳) امیرمؤمنان(ع) در اهمیت این عامل می‌فرماید: اگر آسمان‌ها و زمین‌ها بر روی کسی بسته باشند و او تقوای الهی پیشه کند، خداوند برای او گشایشی قرار می‌دهد [۸۳] و او را از جایی که گمان نمی‌برد روزی می‌دهد. [۸۴] عوامل دستیابی به "رزق کریمانه" چنین‌اند: اقامه نماز، انفاق: "اَلَّذینَ یُقیمونَ الصَّلوةَ ومِمّا رَزَقنـهُم یُنفِقون * اُولکَ هُمُ المُؤمِنونَ حَقـًّا لَهُم دَرَجـتٌ عِندَ رَبِّهِم ومَغفِرَةٌ ورِزقٌ کَریم" (انفال / ۸، ۳ ـ ۴)، هجرت، جهاد، یاری رساندن به مؤمنان: "والَّذینَ ءامَنوا وهاجَروا وجـهَدوا فی سَبیلِ اللّهِ والَّذینَ ءاووا وَنَصَروا اُولکَ هُمُ المُؤمِنونَ حَقـًّا لَهُم مَغفِرَةٌ ورِزقٌ کَریم" (انفال / ۸، ۷۴)، ایمان و عمل صالح: "فَالَّذینَ ءامَنوا وعَمِلوا الصّــلِحـتِ لَهُم مَغفِرَةٌ ورِزقٌ کَریم". (حجّ / ۲۲، ۵۰؛ نیز نک: سبأ / ۳۴، ۴) و اطاعت خاضعانه از خدا و پیامبر و عمل صالح: "ومَن یَقنُت مِنکُنَّ لِلّهِ ورَسولِهِ وتَعمَل صــلِحـًا نُؤتِها اَجرَها مَرَّتَینِ واَعتَدنا لَها رِزقـًا کَریمـا". (احزاب / ۳۳، ۳۱) قرآن کریم، شرط رسیدن به "رزق حسن" (ولایت، علم، نبوت [۸۵] یا نعمتی که از فرط لذت، انسان حاضر نیست چشم از آن بردارد) [۸۶] را ایمان و عمل صالح: "ومَن یُؤمِن بِاللّهِ ویَعمَل صــلِحـًا یُدخِلهُ جَنّـتٍ تَجری مِن تَحتِهَا الاَنهـرُ خــلِدینَ فیها اَبَدًا قَد اَحسَنَ اللّهُ لَهُ رِزقـا" (طلاق / ۶۵، ۱۱) و هجرت: "والَّذینَ هاجَروا فی سَبیلِ اللّهِ ثُمَّ قُتِلوا اَو ماتوا لَیَرزُقَنَّهُمُ اللّهُ رِزقـًا حَسَنـًا واِنَّ اللّهَ لَهُوَ خَیرُ الرّازِقین" (حجّ / ۲۲، ۵۸) دانسته است.

برای "رزق بی حساب" نیز به تقوا: "والَّذینَ اتَّقَوا فَوقَهُم یَومَ القِیـمَةِ واللّهُ یَرزُقُ مَن یَشاءُ بِغَیرِ حِساب" (بقره / ۲، ۲۱۲)، مشیت الهی: "وتَرزُقُ مَن تَشاءُ بِغَیرِ حِساب" (آل عمران / ۳، ۲۷)، ایمان و عمل صالح: "ومَن عَمِلَ صــلِحـًا مِن ذَکَرٍ اَو اُنثی وهُوَ مُؤمِنٌ فَاُولکَ یَدخُلُونَ الجَنَّةَ یُرزَقُونَ فیها بِغَیرِ حِساب" (غافر / ۴۰، ۴۰)، یاد خدا، اقامه نماز و پرداختن زکات: "رِجالٌ لا تُلهیهِم تِجـرَةٌ ولا بَیعٌ عَن ذِکرِ اللّهِ واِقامِ الصَّلوةِ وایتاءِ الزَّکوةِ یَخافونَ یَومـًا تَتَقَلَّبُ فیهِ القُلوبُ والاَبصـر * لِیَجزِیَهُمُ اللّهُ اَحسَنَ ما عَمِلوا ویَزِیدَهُم مِن فَضلِهِ واللّهُ یَرزُقُ مَن یَشاءُ بِغَیرِ حِساب" (نور / ۲۴، ۳۷ ـ ۳۸) توجه کرده است.

برای بهره‌مندی از "رزق بهشتی"، توبه، ایمان و عمل صالح را گوشزد می‌کند: "اِلاّ مَنتابَ وءامَنَ وعَمِلَ صــلِحـًا فَاُولکَ یَدخُلونَ الجَنَّةَ ولا یُظلَمونَ شیـ ٔ ا * لاّ یَسمَعونَ فِیها لَغوًا اِلاّ سَلـمـًا ولَهُم رِزقُهُم فِیها بُکرَةً وعَشیـّا". (مریم / ۱۹، ۶۰، ۶۲) در نهایت نیز "رزق معلوم" را ویژه مخلَصان (به فتح لام) می‌داند: "اِلاّ عِبادَ اللّهِ المُخلَصین * اُولکَ لَهُم رِزقٌ مَعلوم". (صافّات / ۳۷، ۴۰ ـ ۴۱) رزق معلوم کنایه از ممتاز بودن آن است، زیرا مخلَص خود را مالک هیچ چیز حتی اراده خود نمی‌داند و این‌گونه خدا او را برای خود خالص کرده و غیر از خدا کسی در او سهیم نیست، و جز خدا به هیچ چیز دیگری وابستگی ندارد؛ نه زینت زندگی دنیا، نه نعیم آخرت. در دل وی غیر از خدا چیز دیگری نیست، از این‌رو آنچه مایه ارتزاق و لذت دیگران است عامل ارتزاق و لذت او نیست، هر چند در ضروریات زندگی مانند خوراک و پوشاک با دیگران شریک است، بنابراین، رزق بندگان مخلَص در بهشت شباهتی به رزق دیگران ندارد. [۸۷] قرآن کریم حرام نکردن رزق بر خود: "قُل اَرَءَیتُم ما اَنزَلَ اللّهُ لَکُم مِن رِزقٍ فَجَعَلتُم مِنهُ حَرامـًا وحَلـلاً قُل ءاللّهُ اَذِنَ لَکُم اَم عَلَی اللّهِ تَفتَرون" (یونس / ۱۰، ۵۹؛ نیز نک: انعام / ۶، ۱۴۰)، شکرگزاری از رزق: "یـاَیُّهَا الَّذینَ ءامَنوا کُلوا مِن طَیِّبـتِ ما رَزَقنـکُم واشکُروا لِلّهِ اِن کُنتُم اِیّاهُ تَعبُدون" (بقره / ۲، ۱۷۲؛ طه / ۲۰، ۸۱؛ عنکبوت / ۲۹، ۱۷) [۸۸] و کفران نکردن: "وضَرَبَ اللّهُ مَثَلاً قَریَةً کانَت ءامِنَةً مُطمَنَّةً یَأتیها رِزقُها رَغَدًا مِن کُلِّ مَکانٍ فَکَفَرَت بِاَنعُمِ اللّهِ فَاَذقَهَا اللّهُ لِباسَ الجوعِ والخَوفِ بِما کانوا یَصنَعون" (نحل / ۱۶، ۱۱۲؛ طه / ۲۰، ۸۱) را توصیه کرده [۸۹] و شکرگزاری را سبب افزایش رزق می‌داند: "واِذ تَاَذَّنَ رَبُّکُم لـَن شَکَرتُم لاََزیدَنَّکُم ولـَن کَفَرتُم اِنَّ عَذابی لَشَدید". (ابراهیم / ۱۴، ۷) به فرموده امام صادق(ع)، به کسی که شکرگزاری ارزانی شده باشد، زیادت ارزانی شده است. [۹۰] در روایات اهل بیت(ع) ادعیه، نمازها و کارهای گوناگون برای افزایش روزی [۹۱] همچنین عوامل فقر و سلب روزی بیان شده‌اند. [۹۲].[۹۳]

منابع رزق

قرآن کریم در آیات فراوانی آسمان، (عالم غیب،[۹۴] یا جهت بالا) [۹۵] و زمین را منابع رزق می‌شناساند: "قُل مَن یَرزُقُکُم مِنَ السَّماءِ والاَرضِ". (یونس / ۱۰، ۳۱)؛ "وفِی السَّماءِ رِزقُکُم وما توعَدون". (ذاریات / ۵۱، ۲۲) آسمان * با این امور از منابع رزق به شمار می‌آید: تابش خورشید و ماه و ستارگان دیگر و اختلاف مشارق و مغارب که سبب شکل‌گیری فصل‌های چهارگانه است و ابر که باعث ریزش باران است: [۹۶] "واَرسَلنَا السَّماءَ عَلَیهِم مِدرارًا". (انعام / ۶، ۶) [۹۷]زمین نیز یا به معنای عالم جسمانی در برابر عالم روحانی است و شامل همه چیز حتی جماد، نبات و حیوان می‌شود یا به معنای قطعه مشخصی از کره خاکی است. [۹۸] البته در آیاتی که زمین را یکی از منابع روزی معرفی می‌کند ظاهرا مقصود کره خاکی است، گرچه برخی زمین * را در آیه ۵ جاثیه / ۴۵ به قلب انسانی و رزق را به علم [۹۹] یا زمین را به اسفل سافلین [۱۰۰] تأویل کرده‌اند، زیرا اسفلِ ارکان (عناصر) بوده و نسبت زمین به آسمان را مانند نسبت زن به مرد دانسته‌اند، زیرا آسمان چون مرد نطفه در رحم زمین می‌نهد و زمین چون زن پذیرای آن است،[۱۰۱] از همین رو فلک قمر و ما فوق آن را "آباء" و مادون فلک قمر یعنی عناصر را "امّهات" خوانده‌اند. [۱۰۲].[۱۰۳]

منشا رزق

در نگاه قرآنی مخلوقات نه تنها در اصل وجود و پیدایششان نیازمند خدا هستند، بلکه همه شئون وجودی آنها به خدای متعالی وابسته است و هیچ استقلالی ندارند و او هر گونه که بخواهد در آنها تصرف می‌کند. به عبارت دیگر، ربوبیت تکوینی و تشریعی، ویژه خداست [۱۰۴] و هیچ نوع تدبیری در عالم جدای از خلق و ایجاد او نیست،[۱۰۵] بنابراین، مدعای مشرکان که ربوبیت عالم هستی به مقربان درگاه خدا مانند فرشتگان، جنّ و قدّیسان بشری واگذاشته شده و شأن خدا تنها خلق و ایجاد است پذیرفتنی نیست. [۱۰۶] روزی دهندگی به مخلوقات نیز از شئون ربوبیت تکوینی و از مختصات خدای متعالی است [۱۰۷] و از این رو اسم رازق درباره خداوند به کار برده می‌شود و استعمال این اسم در قالب صیغه مبالغه در آیه "اِنَّ اللّهَ هُوَ الرَّزّاقُ ذو القُوَّةِ المَتین" (ذاریات / ۵۱، ۵۸) نیز به اعتبار کثرت مرزوقان است. [۱۰۸] البته قصر در آیه مذکور از موارد قصر صفت بر موصوف [۱۰۹] و از نوع قصر اضافی و از قسم قصر اِفراد و مراد از آن نفی رازق بودن بت‌هاست. [۱۱۰] اشکال: با وجود حصر رازقیت در خدا در این آیه، چرا در قرآن کریم این صفت به بندگان نیز اسناد داده شده است، چنان که در آیه ۱۱۴ مائده / ۵ خداوند بهترین رازق‌ها شمرده شده: "واَنتَ خَیرُ الرّازِقینَ"[۱۱۱] یا در آیه ۵ نساء / ۴ اولیای یتیمان سفیه از اینکه افزون بر احتیاجات ضروری، اموال آنها را در اختیارشان قرار دهند نهی و به دادن رزق و پوشاک ایشان سفارش شده‌اند: "ولا تُؤتوا السُّفَهاءَ اَمولَکُمُ الَّتی جَعَلَ اللّهُ لَکُم قِیـمـًا وارزُقوهُم فِیها واکسوهُم وقولوا لَهُم قَولاً مَعروفا". (نساء / ۴، ۵) پاسخ: آیه در صدد حصر رزق در خدا به گونه استقلالی است و آیات دیگر، رازقیت را به مخلوق‌ها به گونه تبعی و در طول خداوند نسبت می‌دهند. [۱۱۲] به عبارت دیگر، رازقیت بندگان به قدرتی است که خداوند به آنان ارزانی کرده است،[۱۱۳] بنابراین، آیه یکی از شئون توحید افعالی را ثابت می‌کند؛ به این معنا که خدای متعالی در انجام کارهای خود و از آن جمله رزق [۱۱۴] نیازی به هیچ‌کس و هیچ چیز ندارد،[۱۱۵] بر همین اساس، راز اینکه اهل‌بیت(ع) رزق دهندگی را از خود نفی می‌کنند،[۱۱۶] نفی استقلال در رازقیت است، آنچنان که مفوضه و غلات در حق آنان می‌پندارند،[۱۱۷] بر این پایه، مراد از صفت "خیر الرازقین" درباره خدا معنای اعمی است که رازق مستقل و تبعی را در برمی‌گیرد [۱۱۸] و مقصود از برترین رازق بودن او این است که هیچ کس قادر بر مثل نعمت‌ها و رزق‌های او نیست؛[۱۱۹] او از سر جود روزی می‌دهد و دیگران در سودای معامله و معاوضه‌اند؛ او رازق حقیقی است و دیگران واسطه در رساندن رزق؛[۱۲۰] او رزق پیراسته از کدورت‌ها و پلیدی‌ها می‌دهد؛ همچنین او خیر دنیا و آخرت را عطا می‌کند و دیگران چنین قدرتی ندارند. [۱۲۱] بر پایه آیات قرآن کریم، رازق مستقل تنها خداست: "اِنَّ اللّهَ هُوَ الرَّزّاقُ ذو القُوَّةِ المَتین" (ذاریات / ۵۱، ۵۸)، کلیدهای آسمان و زمین به دست اوست. "لَهُ مَقالیدُ السَّمـوتِ والاَرضِ.".. (زمر / ۳۹، ۶۳) و رزق هر جنبنده‌ای بر عهده خداست: "وما مِن دابَّةٍ فِی الاَرضِ اِلاّ عَلَی اللّهِ رِزقُها."... (هود / ۱۱، ۶) قرآن، مشرکانی را که با علم به رازق آسمان و زمین بودن خدا باز هم شرک می‌ورزند، به تقوا فرا می‌خواند: "قُل مَن یَرزُقُکُم مِنَ السَّماءِ والاَرضِ اَمَّن یَملِکُ السَّمعَ والاَبصـرَ ومَن یُخرِجُ الحَیَّ مِنَ المَیِّتِ ویُخرِجُالمَیِّتَ مِنَ الحَیِّ ومَن یُدَبِّرُ الاَمرَ فَسَیَقولونَ اللّهُ فَقُل اَفَلا تَتَّقون" (یونس / ۱۰، ۳۱) و با تأکید بر اینکه هیچ خالقی جز خدا نیست و اوست که روزی می‌دهد، چرایی انحراف مشرکان را طرح می‌کند: "یـاَیُّهَا النّاسُ اذکُروا نِعمَتَ اللّهِ عَلَیکُم هَل مِن خــلِقٍ غَیرُ اللّهِ یَرزُقُکُم مِنَ السَّماءِ والاَرضِ لا اِلـهَ اِلاّ هُوَ فَاَنّی تُؤفَکُون". (فاطر / ۳۵، ۳) از نگاه قرآن، کشتن فرزندان از بیم تنگدستی خطایی بزرگ و خاستگاه آن بی‌اعتقادی به رازقیت خدا به فرزندان و پدران است: "ولا تَقتُلوا اَولـدَکُم خَشیَةَ اِملـقٍ نَحنُ نَرزُقُهُم واِیّاکُم اِنَّ قَتلَهُم کانَ خِطـ ٔ ًا کَبیرا". (اسراء / ۱۷، ۳۱) خداست که روزی هر کسی را که بخواهد گسترده می‌کند و روزی هر که را بخواهد کم می‌کند و خاستگاه آن را آگاهی و بینایی خود می‌داند: "اِنَّ رَبَّکَ یَبسُط الرِّزقَ لِمَن یَشاءُ ویَقدِرُ اِنَّهُ کانَ بِعِبادِهِ خَبیرًا بَصیرا" (اسراء / ۱۷، ۳۰) و در این، نشانه‌ای برای مؤمنان است: "اَوَ لَم‌یَرَو ا اَنَّ اللّهَ یَبسُطُ الرِّزقَ لِمَن یَشاءُ ویَقدِرُ اِنَّ فی ذلِکَ لَأیـتٍ لِقَومٍ یُؤمِنون" (روم / ۳۰، ۳۷)؛ ولی بیشتر مردم آگاهی ندارند: "قُل اِنَّ رَبّی یَبسُطُ الرِّزقَ لِمَن یَشاءُ ویَقدِرُ ولـکِنَّ اَکثَرَ النّاسِ لا یَعلَمون". (سبأ / ۳۴، ۳۶) قرآن کریم بر طلب دنیا و آخرت و بسنده نکردن به رزق دنیا (بقره / ۲، ۲۰۱؛ آل عمران / ۳، ۱۴۵؛ نساء / ۴، ۷۹؛ اعراف / ۷، ۱۳۱) [۱۲۲]، درخواست رزق از خدا: "فَابتَغوا عِندَ اللّهِ الرِّزقَ واعبُدوهُ واشکُروا لَهُ اِلَیهِ تُرجَعون" (عنکبوت / ۲۹، ۱۷)، دعا برای رزق: "واِذ قالَ اِبرهیمُ رَبِّ اجعَل هـذا بَلَدًا ءامِنـًا وارزُق اَهلَهُ مِنَ الثَّمَرتِ مَن ءامَنَ مِنهُم بِاللّهِ والیَومِ الأخِرِ قالَ ومَن کَفَرَ فَاُمَتِّعُهُ قَلیلاً ثُمَّ اَضطَرُّهُ اِلی عَذابِ النّارِ وبِئسَ المَصیر" (بقره / ۲، ۱۲۶؛ نیز نک: ابراهیم / ۱۴، ۳۷) و جست‌وجوی روزی پس از پایان یافتن نماز جمعه (جمعه / ۶۲، ۱۰) تأکید داشته و در آیه ۱۹۸ سوره بقره / ۲ نیز به جواز طلب رزق خدا در ایام حج اشاره دارد.

از آداب عبودیت این است که انسان هر چه را می‌خواهد باید از خدای خود بخواهد. البته در آیات بر خوردن رزق حلال: "یـاَیُّهَا النّاسُ کُلوامِمّا فِی الاَرضِ حَلـلاً طَیِّبـًا". (بقره / ۲، ۱۶۸؛ نیز نک: مائده / ۵، ۸۸؛ نحل / ۱۶، ۱۱۴)، ترک حرامخواری: "کُلوا مِن طَیِّبـتِ ما رَزَقنـکُم ولا تَطغَوا فیهِ فَیَحِلَّ عَلَیکُم غَضَبی ومَن یَحلِل عَلَیهِ غَضَبی فَقَد هَوی" (طه / ۲۰، ۸۱)، [۱۲۳]انفاق به دیگران: "ومِمّا رَزَقنـهُم یُنفِقون" (بقره / ۲، ۳، ۲۵۴؛ ابراهیم / ۱۴، ۳۱)، و اطعام * به درماندگان: "لِیَشهَدوا مَنـفِعَ لَهُم ویَذکُرُوا اسمَ اللّهِ فی اَیّامٍ مَعلومـتٍ عَلی ما رَزَقَهُم مِن بَهیمَةِ الاَنعـمِ فَکُلوا مِنها واَطعِموا الباسَ الفَقیر" (حجّ / ۲۲، ۲۸) نیز در روایات اهل‌بیت(ع) بر درخواست و بهره‌گیری از رزق حلال تأکید فراوانی شده است. [۱۲۴] برخی روایات کسی را که در پی رزق حلال باشد همچون مجاهد در راه خدا دانسته است [۱۲۵] و گفته شده: عبادت ۱۰ جزء دارد که ۹ جزء آن طلب حلال است. [۱۲۶] در مقابل، از طلب و استفاده از حرام نهی و استفاده از آن موجب لعن فرشتگان آسمان و زمین،[۱۲۷] سبب فقر [۱۲۸] و مانع قبول شدن حج و عمره و صله رحم معرفی شده است. [۱۲۹] در روایات اهل بیت(ع) بر اطعام نیز فراوان تأکید شده [۱۳۰] و در برخی روایات، یکی از نجات دهنده‌های سه گانه شناسانده شده است. [۱۳۱] بهره بندگان از اسم رازق، خشنودی به قسمت است. در ادعیه نیز از خدا درخواست می‌شود که ما را به روزی قسمت شده خشنود کند[۱۳۲].[۱۳۳]


رزق در فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم

منظور از "رزق" پیامبر به چیزی اطلاق می‌شود، که "خداوند امکان و فرصتی فراهم ساخته که بتواند از آن نفعی ببرد، چه در دنیا و چه در آخرت. مادی و معنوی". لذا برخی در معنای رزق گفته‌اند: "آن‌چه از تلاش و کار، حاصل شده یا ذخیره می‌گردد، اگر برای بنده سود و منفعت داشته باشد و به‌واسطه مصرف آن در جهت مصالح و نیازهایش به فایده‌ای برسد، "رزق" نامیده می‌شود.[۱۳۴] و برخی رزق را، به معنای "نبوت و علم" گرفته: "زیرا در قرآن مجید، گذشته از معنای مشهور، به "نبوت و علم" نیز، "رزق" اطلاق شده؛ مانند: ﴿يَا قَوْمِ أَرَأَيْتُمْ إِنْ كُنْتُ عَلَى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّي وَرَزَقَنِي مِنْهُ رِزْقًا حَسَنًا[۱۳۵].[۱۳۶] و این معنا البته نه معنای لغوی، که فراگیری واژه رزق به همه داده‌های خداوند و از آن جمله نبوت است، و تنها شامل خوردنی‌ها و آشامیدنی‌ها و ملزومات معیشت نیست.

  1. ﴿وَلَا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ وَرِزْقُ رَبِّكَ خَيْرٌ وَأَبْقَى * وَأْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلَاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَيْهَا لَا نَسْأَلُكَ رِزْقًا نَحْنُ نَرْزُقُكَ وَالْعَاقِبَةُ لِلتَّقْوَى[۱۳۷]
  2. ﴿قُلْ أَرَأَيْتُمْ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ لَكُمْ مِنْ رِزْقٍ فَجَعَلْتُمْ مِنْهُ حَرَامًا وَحَلَالًا قُلْ آللَّهُ أَذِنَ لَكُمْ أَمْ عَلَى اللَّهِ تَفْتَرُونَ[۱۳۸]
  3. ﴿يَا نِسَاءَ النَّبِيِّ مَنْ يَأْتِ مِنْكُنَّ بِفَاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ يُضَاعَفْ لَهَا الْعَذَابُ ضِعْفَيْنِ وَكَانَ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرًا * وَمَنْ يَقْنُتْ مِنْكُنَّ لِلَّهِ وَرَسُولِهِ وَتَعْمَلْ صَالِحًا نُؤْتِهَا أَجْرَهَا مَرَّتَيْنِ وَأَعْتَدْنَا لَهَا رِزْقًا كَرِيمًا[۱۳۹]
  4. ﴿قُلْ إِنَّ رَبِّي يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشَاءُ وَيَقْدِرُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ[۱۴۰]؛ ﴿قُلْ إِنَّ رَبِّي يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَيَقْدِرُ لَهُ وَمَا أَنْفَقْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَهُوَ يُخْلِفُهُ وَهُوَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ[۱۴۱]

نکات: در آیات فوق این موضوعات مطرح گردیده است:

  1. پیامبر برخوردار از رزقی ویژه از جانب خدا و رزق ویژه خداوند به پیامبر پرتوی از ربوبیت او به آن حضرت: ﴿وَرِزْقُ رَبِّكَ خَيْرٌ وَأَبْقَى[۱۴۲].
  2. برتری و دوام بیشتر روزی آخرتی پیامبر نسبت به امکانات دنیائی کافران: ﴿وَرِزْقُ رَبِّكَ خَيْرٌ وَأَبْقَى[۱۴۳].
  3. خداوند روزی دهنده پیامبر: ﴿نَحْنُ نَرْزُقُكُ[۱۴۴]
  4. مشرکان مورد سرزنش الهی توسط پیامبر به علت حلال و حرام کردن رزق خود بدون اجازه: ﴿قُلْ أَرَأَيْتُمْ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ لَكُمْ مِنْ رِزْقٍ فَجَعَلْتُمْ مِنْهُ حَرَامًا وَحَلَالًا قُلْ آللَّهُ أَذِنَ لَكُمْ أَمْ عَلَى اللَّهِ تَفْتَرُونَ[۱۴۵]
  5. مهیا بودن رزق کریمانه برای زنان صالح پیامبر و فراهم شدن رزق کریمانه برای همسران مطیع و صالح پیامبر، در آخرت: ﴿يَا نِسَاءَ النَّبِيِّ[۱۴۶]....﴿وَمَنْ يَقْنُتْ مِنْكُنَّ لِلَّهِ وَرَسُولِهِ وَتَعْمَلْ صَالِحًا نُؤْتِهَا أَجْرَهَا مَرَّتَيْنِ وَأَعْتَدْنَا لَهَا رِزْقًا كَرِيمًا[۱۴۷]
  6. پیامبر مأمور ابلاغ پیام خداوند به مردم، در باره منشأ قبض و بسط رزق بندگان: ﴿قُلْ إِنَّ رَبِّي يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشَاءُ وَيَقْدِرُ[۱۴۸].... ﴿قُلْ إِنَّ رَبِّي يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَيَقْدِرُ لَهُ[۱۴۹][۱۵۰].

پرسش‌های وابسته

جستارهای وابسته

منابع

  1. سعیدیان‌فر و ایازی، فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم
  2. اسحاق‌نیا تربتی و موسوی؛ مقاله "رزق"؛ دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. المحیط فی اللغه، ج ۵، ص ۳۰۳؛ لسان العرب، ج ۱۰، ص ۱۱۵، "رزق".
  2. لسان العرب، ج ۱۰، ص ۱۱۵، "رزق".
  3. لسان العرب، ج ۱۰، ص ۱۱۶.
  4. التحقیق، ج ۴، ص ۱۰۲ـ۱۰۳، "رزق".
  5. المیزان، ج ۳، ص ۱۳۷.
  6. الصحاح، ج ۴، ص ۱۴۸۱، "رزق".
  7. لسان العرب، ج ۱۰، ص ۱۱۵، "رزق".
  8. اسحاق‌نیا تربتی و موسوی؛ مقاله "رزق"؛ دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۳.
  9. سوره بقره، آیه ۲۰۱.
  10. مجمع البیان، ج ۲، ص ۵۳۰؛ ج ۳، ص ۱۲۲؛ ج ۴، ص ۷۱۹.
  11. سوره آل عمران، آیه ۱۴۵.
  12. تفسیر مقاتل، ج ۱، ص ۴۱۳.
  13. سوره بقره، آیه ۵۹.
  14. تفسیر مقاتل، ج ۲، ص ۴۲۷.
  15. سوره انعام، آیه ۴۴.
  16. سوره بقره، آیه ۱۰۶.
  17. مجمع البیان، ج ۴، ص ۴۳۶.
  18. سوره فاطر، آیه ۲.
  19. تفسیر مقاتل، ج ۳، ص ۵۵۱.
  20. سوره الرحمن، آیه ۱۲.
  21. التبیان، ج ۹، ص ۴۶۷، ۵۱۴.
  22. سوره نحل، آیه ۹۷.
  23. التبیان، ج ۶، ص ۴۲۴.
  24. سوره بقره، آیه ۶۴.
  25. تفسیر عیاشی، ج ۱، ص ۹۶؛ مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۴۳۵.
  26. سوره بقره، آیه ۲۴۵.
  27. مجمع البیان، ج ۲، ص ۶۰۸.
  28. » سوره حج، آیه ۱۵.
  29. التبیان، ج ۷، ص ۲۹۸.
  30. سوره طه، آیه ۱۲۴.
  31. التبیان، ج ۶، ص ۳۲۶.
  32. آموزش عقاید، ص ۷۷ـ۷۹.
  33. «بی‌گمان این خداوند است که بسیار روزی‌بخش توانمند استوار است» سوره ذاریات، آیه ۵۸.
  34. « بهترین روزی دهندگانی» سوره مائده، آیه ۱۱۴.
  35. الکافی، ج ۱، ص ۱۱۲؛ مصباح المتهجد، ص ۱۴۱.
  36. «آیا آنان بخشایش پروردگارت را تقسیم می‌کنند؟ ماییم که توشه زندگی آنان را در زندگانی این جهان میانشان تقسیم کرده‌ایم و برخی از آنان را بر دیگری به پایه‌هایی برتری داده‌ایم تا برخی، برخی دیگر را به کار گیرند و بخشایش پروردگارت از آنچه آنان فراهم می‌آورند بهتر است» سوره زخرف، آیه ۳۲.
  37. المصباح، ص ۲۵۱.
  38. شرح الاسماءالحسنی، ج ۱، ص ۱۲۴.
  39. اسحاق‌نیا تربتی و موسوی؛ مقاله "رزق"؛ دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۳.
  40. شرح المواقف، ج ۸، ص ۱۷۲.
  41. شرح الاصول الخمسه، ص ۵۳۲.
  42. کشف المراد، ص ۴۶۳.
  43. جمل العلم و العمل، ص ۴۶؛ رسائل المرتضی، ج ۲، ص ۲۷۲.
  44. توضیح المراد، ص ۶۲۹.
  45. « خداوند به کار زشت فرمان نمی‌دهد» سوره اعراف، آیه ۲۸.
  46. «به راستی خداوند به دادگری و نیکی کردن و ادای (حقّ) خویشاوند، فرمان می‌دهد و از کارهای زشت و ناپسند و افزونجویی، باز می‌دارد؛ به شما اندرز می‌دهد باشد که شما پند گیرید» سوره نحل، آیه ۹۰.
  47. «بگو آیا جز خداوند آفریننده آسمان‌ها و زمین را سرور گزینم و اوست که (روزی) می‌خوراند و به او نمی‌خورانند؟ بگو فرمان یافته‌ام که نخستین کس باشم که تسلیم (خداوند) می‌شود و (به من گفته‌اند) هرگز از مشرکان مباش!» سوره انعام، آیه ۱۴.
  48. «و خداوند برخی از شما را بر برخی دیگر در روزی، برتری داده است و برتری یافتگان روزی‌های خود را به بردگان خویش باز نمی‌گردانند تا با همه در آن برابر گردند. آیا نعمت خداوند را انکار می‌کنند؟» سوره نحل، آیه ۷۱.
  49. «و هیچ جنبنده‌ای در زمین نیست مگر که روزی‌اش بر خداوند است و (خداوند) آرامشگاه و ودیعه‌گاه او را می‌داند؛ (این) همه در کتابی روشن (آمده) است» سوره هود، آیه ۶.
  50. «و روزی شما و آنچه به شما نوید می‌دهند در آسمان است پس، سوگند به پروردگار آسمان و زمین که این (سخن) به همان گونه که سخن می‌گویید راستین است» سوره ذاریات، آیه ۲۲-۲۳.
  51. کنز الدقائق، ج ۹، ص ۵۵.
  52. «هر کس که گمان می‌داشت خداوند در این جهان و در جهان واپسین هرگز پیامبر را یاری نخواهد کرد، (اینک) ریسمانی از سقف بیاویزد سپس (رشته زندگی خود را) ببرد آنگاه بنگرد که آیا این تدبیر او خشمش را از بین می‌برد؟» سوره حج، آیه ۱۵.
  53. «و به آنچه با آن دسته‌هایی از آنان را بهره‌مند گردانده‌ایم چشم مدوز، آراستگی زندگی این جهان را (به آنان داده‌ایم) تا آنان را در آن بیازماییم و روزی پروردگارت بهتر و پایاتر است» سوره طه، آیه ۱۳۱.
  54. المیزان، ج ۳، ص ۱۴۱.
  55. «آنگاه چون هشدارهایی را که به آنان داده شده بود فراموش کردند درهای هر چیز (از نعمت و آسایش) را بر آنان گشودیم تا چون از داده‌ها دلشاد (و سرمست) شدند ناگهان ایشان را (به عذاب) فرو گرفتیم و آنان یکباره ناامید گردیدند» سوره انعام، آیه ۴۴.
  56. تفسیر صنعانی، ج ۲، ص ۲۰۹؛ کنز الدقائق، ج ۴، ص ۳۲۹.
  57. المیزان، ج ۳، ص ۱۳۸ ـ ۱۴۱؛ ج ۱۰، ص ۱۴۸.
  58. اسحاق‌نیا تربتی و موسوی؛ مقاله "رزق"؛ دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۳.
  59. تفسیر صدر المتالهین، ج ۱، ص ۲۹۱ـ۲۹۲.
  60. مواهب الرحمن، ج ۱، ص ۷۰.
  61. اسحاق‌نیا تربتی و موسوی؛ مقاله "رزق"؛ دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۳.
  62. المیزان، ج ۱۸، ص ۱۵۶.
  63. مواهب الرحمن، ج ۱، ص ۶۹ـ۷۰؛ شرح اصول کافی، ج ۱، ص ۱۱۱.
  64. الصافی، ج ۲، ص ۸۰.
  65. نور الثقلین، ج ۵، ص ۳۵۵.
  66. التحریر و التنویر، ج ۲۸، ص ۲۸۰.
  67. التحریر و التنویر، ج ۱۳، ص ۲۴۶.
  68. التحریر و التنویر، ج ۲، ص ۱۰۱.
  69. تفسیر فرات الکوفی، ص ۲۷۷.
  70. اسحاق‌نیا تربتی و موسوی؛ مقاله "رزق"؛ دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۳.
  71. کشاف اصطلاحات الفنون، ج ۱، ص ۲۷۸.
  72. المیزان، ج ۱۷، ص ۱۳۵.
  73. التحریر و التنویر، ج ۹، ص ۲۲.
  74. مقتنیات الدرر، ج ۹، ص ۳.
  75. مجمع البیان، ج ۴، ص ۷۹۹.
  76. التحریر و التنویر، ج ۹، ص ۲۲.
  77. المیزان، ج ۳، ص ۱۳۷.
  78. التحریر و التنویر، ج ۲، ص ۲۸۱.
  79. المیزان، ج ۳، ص ۱۳۷ـ۱۴۰.
  80. المیزان، ج ۳، ص ۱۳۷ـ۱۴۰.
  81. کشاف اصطلاحات الفنون، ج ۱، ص ۸۵۹.
  82. اسحاق‌نیا تربتی و موسوی؛ مقاله "رزق"؛ دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۳.
  83. نهج البلاغه، خطبه ۱۳۰.
  84. غررالحکم، ج ۱، ص ۳۸۱ـ۳۸۲.
  85. بیان السعاده، ج ۲، ص ۳۳۷؛ المیزان، ج ۱۰، ص ۳۶۷.
  86. منهج الصادقین، ج ۶، ص ۱۷۳.
  87. نک: المیزان، ج ۱۷، ص ۱۳۶.
  88. التفسیر الکبیر، ج ۲۲، ص ۸۳؛ المیزان، ج ۱۴، ص ۱۸۷.
  89. التفسیر الکبیر، ج ۲۲، ص ۸۳؛ المیزان، ج ۱۴، ص ۱۸۷.
  90. الکافی، ج ۲، ص ۹۵.
  91. نک: الکافی، ج ۲، ص ۱۵۰، ۵۵۰؛ فلاح السائل، ص ۲۵۸.
  92. نک: مرآه‌الکمال، ج ۳، ص ۵۶۹ـ۵۸۹.
  93. اسحاق‌نیا تربتی و موسوی؛ مقاله "رزق"؛ دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۳.
  94. المیزان، ج ۱۸، ص ۳۷۵.
  95. تفسیر صدر المتالهین، ج ۴، ص ۱۵۱؛ المیزان، ج ۷، ص ۲۸۹؛ تفسیر الصراط المستقیم، ج ۴، ص ۴۲۲.
  96. الکشاف، ج ۲، ص ۶.
  97. المیزان، ج ۱۸، ص ۳۷۵.
  98. التحقیق، ج ۱، ص ۶۸ ـ ۶۹، "ارض".
  99. شرح اصول کافی، ج ۱، ص ۱۱۱.
  100. شرح فصوص الحکم، ص ۱۱۷۱؛ ممدّالهمم، ص ۶۱۰.
  101. الفتوحات المکیه، ج ۱، ص ۱۳۱؛ صد کلمه، ص ۱۳.
  102. شرح منظومه، ص ۲۷۸؛ نک: مجموعه آثار، ج ۸، ص ۳۸۶.
  103. اسحاق‌نیا تربتی و موسوی؛ مقاله "رزق"؛ دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۳.
  104. آموزش عقاید، ص ۷۸، المیزان، ج ۱۰، ص ۱۴۹.
  105. المیزان، ج ۱۵، ص ۳۸۵.
  106. المیزان، ج ۱۷، ص ۲۳۴ ـ ۲۳۵؛ نک: الالهیات، ج ۲، ص ۵۹.
  107. المیزان، ج ۱۰، ص ۱۴۹.
  108. المیزان، ج ۱۸، ص ۳۸۹.
  109. مقتنیات الدرر، ج ۱۰، ص ۲۳۹.
  110. التحریر و التنویر، ج ۲۷، ص ۴۸.
  111. التبیان،ج ۴، ص ۶۲؛ المیزان، ج ۶، ص ۲۳۶.
  112. نک: الاسماءالثلاثه، ص ۸۷ ـ ۸۹؛ الرسائل التوحیدیه، ص ۳۸؛ فرهنگ علم کلام، ص ۱۲۱.
  113. لب الاثر، ص ۱۴۶ ـ ۱۴۷.
  114. المیزان، ج ۱۰، ص ۱۴۹.
  115. آموزش عقاید، ص ۱۳۳ـ۱۳۴؛ الالهیات، ج ۲، ص ۱۰۵.
  116. عیون اخبار الرضا، ج ۱، ص ۱۷۹.
  117. شبهة الغلو، ص ۱۶۶ ـ ۱۶۸.
  118. الرسائل التوحیدیه، ص ۳۸.
  119. التفسیر الکبیر، ج ۲۳، ص ۲۸۷؛ مقتنیات الدرر، ج ۷، ص ۲۹۴.
  120. المیزان، ج ۱۶، ص ۳۸۵.
  121. التحریر و التنویر، ج ۲۸، ص ۲۰۶.
  122. تفسیر ابن ابی حاتم، ج ۳، ص ۱۰۰۹؛ مجمع البیان، ج ۲، ص ۵۳۰؛ المیزان، ج ۴، ص ۴۰.
  123. التبیان، ج ۷، ص ۱۹۵.
  124. نک: بحارالانوار، ج ۲، ص ۱۱۲؛ ج ۱۰۰، ص ۲.
  125. بحار الانوار، ج ۱۰۰، ص ۳.
  126. بحار الانوار، ج ۱۰۰، ص ۹.
  127. بحارالانوار، ج ۱۰۰، ص ۱۲، ح ۵۲.
  128. بحار الانوار، ج ۱۰۰، ص ۵، ۸.
  129. بحار الانوار، ج ۱۰۰، ص ۱۱.
  130. بحار الانوار، ج ۷۱، ص ۳۵۹.
  131. بحار الانوار، ج ۷۱، ص ۳۶۰.
  132. مصباح المتهجد، ص ۵۹۸؛ الکافی، ج ۲، ص ۵۲۴.
  133. اسحاق‌نیا تربتی و موسوی؛ مقاله "رزق"؛ دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۳.
  134. ابن خلدون، عبدالرحمان بن محمد، مقدمة ابن خلدون، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی‌تا، ص ۳۸۱.
  135. "گفت: ای قوم من! به من بگویید که اگر برهانی از پروردگار خود داشته باشم و او نیز از نزد خویش به من روزی نیکویی ارزانی داشته باشد" سوره هود، آیه ۸۸.
  136. قرشی، قاموس قرآن، ج ۳ ص ۸۲.
  137. "و به آنچه با آن دسته‌هایی از آنان را بهره‌مند گردانده‌ایم چشم مدوز، آراستگی زندگی این جهان را (به آنان داده‌ایم) تا آنان را در آن بیازماییم و روزی پروردگارت بهتر و پایاتر است * و خانواده‌ات را به نماز فرمان ده و بر آن شکیب کن، ما از تو روزی نمی‌خواهیم که خود، تو را روزی می‌دهیم و سرانجام (نیک) برای پرهیزگاری است" سوره طه، آیه ۱۳۱-۱۳۲.
  138. "بگو: مرا خبر دهید: آنچه را که خداوند از روزی برایتان فرو فرستاده است حلال و (برخی را) حرام گردانیده‌اید، آیا خداوند به شما اجازه داده است یا بر خداوند دروغ می‌بندید؟" سوره یونس، آیه ۵۹.
  139. "ای زنان پیامبر! هر یک از شما دست به زشتکاری آشکاری زند عذاب او دو چندان می‌گردد و این (کار) بر خداوند آسان است * و هر یک از شما که در برابر خداوند و فرستاده او فرمانبرداری کند و کاری شایسته انجام دهد پاداش او را دوبار می‌دهیم و برای او روزی ارجمندی آماده می‌داریم" سوره احزاب، آیه ۳۰-۳۱.
  140. "بگو: بی‌گمان پروردگارم برای هر کس که بخواهد روزی را فراخ یا تنگ می‌گرداند اما بیشتر مردم نمی‌دانند" سوره سبأ، آیه ۳۶.
  141. "بگو: پروردگار من برای هر کس از بندگانش که بخواهد روزی را فراخ یا تنگ می‌گرداند و هر چیزی را هزینه کنید او جایگزین آن را می‌دهد؛ و او بهترین روزی‌دهندگان است" سوره سبأ، آیه ۳۹.
  142. "و به آنچه با آن دسته‌هایی از آنان را بهره‌مند گردانده‌ایم چشم مدوز، آراستگی زندگی این جهان را (به آنان داده‌ایم) تا آنان را در آن بیازماییم و روزی پروردگارت بهتر و پایاتر است" سوره طه، آیه ۱۳۱.
  143. "و به آنچه با آن دسته‌هایی از آنان را بهره‌مند گردانده‌ایم چشم مدوز، آراستگی زندگی این جهان را (به آنان داده‌ایم) تا آنان را در آن بیازماییم و روزی پروردگارت بهتر و پایاتر است" سوره طه، آیه ۱۳۱.
  144. "بگو: بیایید تا آنچه را خداوند بر شما حرام کرده است برایتان بخوانم: اینکه چیزی را شریک او نگیرید و به پدر و مادر نیکی کنید و فرزندانتان را از ناداری نکشید؛ ما به شما و آنان روزی می‌رسانیم؛ و زشتکاری‌های آشکار و پنهان نزدیک نشوید و آن کس را که خداوند (کشت" سوره انعام، آیه ۱۵۱.
  145. "بگو: مرا خبر دهید: آنچه را که خداوند از روزی برایتان فرو فرستاده است حلال و (برخی را) حرام گردانیده‌اید، آیا خداوند به شما اجازه داده است یا بر خداوند دروغ می‌بندید؟" سوره یونس، آیه ۵۹.
  146. "ای زنان پیامبر! هر یک از شما دست به زشتکاری آشکاری زند عذاب او دو چندان می‌گردد و این (کار) بر خداوند آسان است" سوره احزاب، آیه ۳۰.
  147. "و هر یک از شما که در برابر خداوند و فرستاده او فرمانبرداری کند و کاری شایسته انجام دهد پاداش او را دوبار می‌دهیم و برای او روزی ارجمندی آماده می‌داریم" سوره احزاب، آیه ۳۱.
  148. "بگو: بی‌گمان پروردگارم برای هر کس که بخواهد روزی را فراخ یا تنگ می‌گرداند اما بیشتر مردم نمی‌دانند" سوره سبأ، آیه ۳۶.
  149. "بگو: پروردگار من برای هر کس از بندگانش که بخواهد روزی را فراخ یا تنگ می‌گرداند و هر چیزی را هزینه کنید او جایگزین آن را می‌دهد؛ و او بهترین روزی‌دهندگان است" سوره سبأ، آیه ۳۹.
  150. سعیدیان‌فر و ایازی، فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم، ج۱، ص ۶۲۵.