ماهیت علم امام چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'شرایط آن' به 'شرایط آن'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'شرایط آن' به 'شرایط آن')
خط ۵۹: خط ۵۹:
::::::'''شش''': [[شاهد]] پایانی بر عدم [[لزوم]] جدید بودن محتوای [[علم]] افزون و امکان بازدریافت علوم موجود در فرایند [[افزایش علم امام]]، حدیث دیگری است که مرحوم صفار آن را گزارش کرده است: [[ابوحمزه]] و [[عبدالله بن طلحه]] هر یک جداگانه گفته‌اند: از [[امام صادق]]{{ع}} راجع به [[علم امام]] پرسیدم که آیا [[علمی]] است که از کتاب‌هایی که نزد شما است، نشأت می‌گیرد یا از روایاتی است که برخی از شما از بعضی دیگر نقل می‌کنید یا اینکه به گونه‌ای دیگر است. به هرحال علمی که نزد شما است و به ما انتقال می‌دهید چگونه است؟ [[حضرت]] فرمودند: علم امام بسیار فراتر از این حرف‌ها است.... آیا این [[آیه]] را نخوانده‌ای که [[خداوند متعال]] فرمود: {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحًا مِنْ أَمْرِنَا مَا كُنْتَ تَدْرِي مَا الْكِتَابُ وَلَا الْإِيمَانُ}}<ref>«و بدین‌گونه ما روحی از امر خویش را به تو وحی کردیم؛ تو نمی‌دانستی کتاب و ایمان چیست ولی ما آن را نوری قرار دادیم که بدان از بندگان خویش هر که را بخواهیم راهنمایی می‌کنیم و بی‌گمان تو، به راهی راست راهنمایی می‌کنی» سوره شوری، آیه ۵۲.</ref> سپس [[امام]] فرمود: آیا شما [[گمان]] می‌کنید که او در حالی بود که نمی‌دانست کتاب و [[ایمان]] چیست؟ گفتم: ما این گونه [[آیه]] را قرائت می‌کنیم. [[حضرت]] فرمودند: آری، [[پیامبر]]{{صل}} در حالی بود که نمی‌دانست کتاب و ایمان چیست تا آن‌که [[خداوند]] آن [[روح]] را به سوی او فرستاد. پس به واسطه آن [[فهم]] و [[علم]] را به او [[تعلیم]] داد.<ref>{{متن حدیث|عَبْدِ اللَّهِ بْنِ طَلْحَةَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ{{ع}} أَخْبِرْنِي يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ{{صل}} عَنِ الْعِلْمِ الَّذِي تُحَدِّثُونَّا بِهِ أَ مِنْ صُحُفٍ عِنْدِكُمْ أَوْ مِنْ رِوَايَةٍ يَرْوِيهَا بَعْضُكُمْ عَنْ بَعْضٍ أَوْ كَيْفَ حَالُ الْعِلْمِ عِنْدَكُمْ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ{{ع}}الْأَمْرُ أَعْظَمُ مِنْ ذَلِكَ وَ أَجَلُّ أَ مَا تَقْرَأُ كِتَابَ اللَّهِ قَالَ قُلْتُ بَلَى قَالَ أَ مَا تَقْرَأُ}} {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحًا مِنْ أَمْرِنَا مَا كُنْتَ تَدْرِي مَا الْكِتَابُ وَلَا الْإِيمَانُ}} «و بدین‌گونه ما روحی از امر خویش را به تو وحی کردیم؛ تو نمی‌دانستی کتاب و ایمان چیست ولی ما آن را نوری قرار دادیم که بدان از بندگان خویش هر که را بخواهیم راهنمایی می‌کنیم و بی‌گمان تو، به راهی راست راهنمایی می‌کنی» سوره شوری، آیه ۵۲. ‏{{متن حدیث|أَ فَتَرَوْنَ أَنَّهُ كَانَ فِي حَالٍ لَا يَدْرِي مَا الْكِتَابُ وَ لَا الْإِيمَانُ قَالَ قُلْتُ هَكَذَا نَقْرَؤُهَا قَالَ نَعَمْ قَدْ كَانَ فِي حَالٍ لَا يَدْرِي مَا الْكِتَابُ وَ لَا الْإِيمَانُ حَتَّى بَعَثَ اللَّهُ تِلْكَ الرُّوحَ فَعَلَّمَهُ بِهَا الْعِلْمَ وَ الْفَهْمَ}} صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ص۴۵۹.</ref>.
::::::'''شش''': [[شاهد]] پایانی بر عدم [[لزوم]] جدید بودن محتوای [[علم]] افزون و امکان بازدریافت علوم موجود در فرایند [[افزایش علم امام]]، حدیث دیگری است که مرحوم صفار آن را گزارش کرده است: [[ابوحمزه]] و [[عبدالله بن طلحه]] هر یک جداگانه گفته‌اند: از [[امام صادق]]{{ع}} راجع به [[علم امام]] پرسیدم که آیا [[علمی]] است که از کتاب‌هایی که نزد شما است، نشأت می‌گیرد یا از روایاتی است که برخی از شما از بعضی دیگر نقل می‌کنید یا اینکه به گونه‌ای دیگر است. به هرحال علمی که نزد شما است و به ما انتقال می‌دهید چگونه است؟ [[حضرت]] فرمودند: علم امام بسیار فراتر از این حرف‌ها است.... آیا این [[آیه]] را نخوانده‌ای که [[خداوند متعال]] فرمود: {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحًا مِنْ أَمْرِنَا مَا كُنْتَ تَدْرِي مَا الْكِتَابُ وَلَا الْإِيمَانُ}}<ref>«و بدین‌گونه ما روحی از امر خویش را به تو وحی کردیم؛ تو نمی‌دانستی کتاب و ایمان چیست ولی ما آن را نوری قرار دادیم که بدان از بندگان خویش هر که را بخواهیم راهنمایی می‌کنیم و بی‌گمان تو، به راهی راست راهنمایی می‌کنی» سوره شوری، آیه ۵۲.</ref> سپس [[امام]] فرمود: آیا شما [[گمان]] می‌کنید که او در حالی بود که نمی‌دانست کتاب و [[ایمان]] چیست؟ گفتم: ما این گونه [[آیه]] را قرائت می‌کنیم. [[حضرت]] فرمودند: آری، [[پیامبر]]{{صل}} در حالی بود که نمی‌دانست کتاب و ایمان چیست تا آن‌که [[خداوند]] آن [[روح]] را به سوی او فرستاد. پس به واسطه آن [[فهم]] و [[علم]] را به او [[تعلیم]] داد.<ref>{{متن حدیث|عَبْدِ اللَّهِ بْنِ طَلْحَةَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ{{ع}} أَخْبِرْنِي يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ{{صل}} عَنِ الْعِلْمِ الَّذِي تُحَدِّثُونَّا بِهِ أَ مِنْ صُحُفٍ عِنْدِكُمْ أَوْ مِنْ رِوَايَةٍ يَرْوِيهَا بَعْضُكُمْ عَنْ بَعْضٍ أَوْ كَيْفَ حَالُ الْعِلْمِ عِنْدَكُمْ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ{{ع}}الْأَمْرُ أَعْظَمُ مِنْ ذَلِكَ وَ أَجَلُّ أَ مَا تَقْرَأُ كِتَابَ اللَّهِ قَالَ قُلْتُ بَلَى قَالَ أَ مَا تَقْرَأُ}} {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحًا مِنْ أَمْرِنَا مَا كُنْتَ تَدْرِي مَا الْكِتَابُ وَلَا الْإِيمَانُ}} «و بدین‌گونه ما روحی از امر خویش را به تو وحی کردیم؛ تو نمی‌دانستی کتاب و ایمان چیست ولی ما آن را نوری قرار دادیم که بدان از بندگان خویش هر که را بخواهیم راهنمایی می‌کنیم و بی‌گمان تو، به راهی راست راهنمایی می‌کنی» سوره شوری، آیه ۵۲. ‏{{متن حدیث|أَ فَتَرَوْنَ أَنَّهُ كَانَ فِي حَالٍ لَا يَدْرِي مَا الْكِتَابُ وَ لَا الْإِيمَانُ قَالَ قُلْتُ هَكَذَا نَقْرَؤُهَا قَالَ نَعَمْ قَدْ كَانَ فِي حَالٍ لَا يَدْرِي مَا الْكِتَابُ وَ لَا الْإِيمَانُ حَتَّى بَعَثَ اللَّهُ تِلْكَ الرُّوحَ فَعَلَّمَهُ بِهَا الْعِلْمَ وَ الْفَهْمَ}} صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ص۴۵۹.</ref>.
::::::در این [[حدیث]]، [[راوی]] سه گزینه راجع به منشأ علومی که امام به [[پیروان]] خود [[آموزش]] می‌دهد، مطرح کرده است: امام علم خود را از کتاب‌های وراثتی برگیرد، علم را به صورت روایت‌گری از [[پدران]] بزرگوار خود نقل کند و یا به گونه‌ای دیگر غیر از دو گزینه پیش باشد. دو گزینه نخست مشخص است اما راوی [[پرسش]] را به گونه‌ای طراحی کرده که دست امام در گزینه سوم باز است {{متن حدیث|أَوْ كَيْفَ حَالُ الْعِلْمِ عِنْدَكُمْ}}. از سوی دیگر روات این گزارش، از [[اصحاب خاص]] [[امامان معصوم]]{{عم}} می‌باشند و چند [[نفر]] هم این [[حدیث]] را از چند [[امام]] گزارش کرده‌اند. به همین جهات، شرایط بیان کامل برای امام مهیا است. مقتضی برای بیان موجود و موانع آن نیز مفقود است و امام کاملاً در [[مقام]] بیان هستند. حال در پاسخ به [[راوی]]، امام ابتدا دو گزینه نخست را با [[علم]] اصلی امام مقایسه کرده و آن دو را ناچیز شمرده، سپس منشأ [[علم امام]] را علم افزون معرفی کرده و به هیچ یک از [[علوم وراثتی]] یا حتی علومی که از [[پدران]] خود دریافت کرده، وقعی ننهاده است. امام اساساً می‌خواهد [[ذهن]] و [[فکر]] [[اصحاب]] را راجع به منشأ دریافت [[علوم امام]] اصطلاح کند و هر [[علمی]] غیر از علم افزون را از ذهن آنان [[پاک]] کند.
::::::در این [[حدیث]]، [[راوی]] سه گزینه راجع به منشأ علومی که امام به [[پیروان]] خود [[آموزش]] می‌دهد، مطرح کرده است: امام علم خود را از کتاب‌های وراثتی برگیرد، علم را به صورت روایت‌گری از [[پدران]] بزرگوار خود نقل کند و یا به گونه‌ای دیگر غیر از دو گزینه پیش باشد. دو گزینه نخست مشخص است اما راوی [[پرسش]] را به گونه‌ای طراحی کرده که دست امام در گزینه سوم باز است {{متن حدیث|أَوْ كَيْفَ حَالُ الْعِلْمِ عِنْدَكُمْ}}. از سوی دیگر روات این گزارش، از [[اصحاب خاص]] [[امامان معصوم]]{{عم}} می‌باشند و چند [[نفر]] هم این [[حدیث]] را از چند [[امام]] گزارش کرده‌اند. به همین جهات، شرایط بیان کامل برای امام مهیا است. مقتضی برای بیان موجود و موانع آن نیز مفقود است و امام کاملاً در [[مقام]] بیان هستند. حال در پاسخ به [[راوی]]، امام ابتدا دو گزینه نخست را با [[علم]] اصلی امام مقایسه کرده و آن دو را ناچیز شمرده، سپس منشأ [[علم امام]] را علم افزون معرفی کرده و به هیچ یک از [[علوم وراثتی]] یا حتی علومی که از [[پدران]] خود دریافت کرده، وقعی ننهاده است. امام اساساً می‌خواهد [[ذهن]] و [[فکر]] [[اصحاب]] را راجع به منشأ دریافت [[علوم امام]] اصطلاح کند و هر [[علمی]] غیر از علم افزون را از ذهن آنان [[پاک]] کند.
::::::از مجموع این شواهد به این نکته می‌رسیم که لازم نیست در فرایند [[افزایش علم امام]]، محتوای دریافتی کاملاً جدید باشد، به گونه‌ای که در [[علوم]] قبلی امام چنین علمی وجود نداشته باشد؛ بلکه کافی است تا خود امام آن علم را به تازگی و بی‌واسطه از [[خداوند]] دریافت کند. پس ممکن است امام از علمی در بین علوم وراثتی [[آگاهی]] داشته باشد، اما آن‌گاه [[علم خاص امام]] محسوب شود که دوباره همان را به تازگی در قالب علم افزون از خداوند دریافت کند، یا اینکه در این دریافت جدید، تفاصیل علمی که قبلاً نزد امام موجود بوده بیان شود، یا اگر تفاصیل آن وجود داشته، [[شرایط آن]] بیان شود، یا [[فرمان]] اجرای آن یا بَدا و نَسخی که در آن رخ داده بیان گردد، و یا دست‌کم روشن شود که بَدا و نَسخی اتفاق نیفتاده و به اصطلاح ابرام شده است.
::::::از مجموع این شواهد به این نکته می‌رسیم که لازم نیست در فرایند [[افزایش علم امام]]، محتوای دریافتی کاملاً جدید باشد، به گونه‌ای که در [[علوم]] قبلی امام چنین علمی وجود نداشته باشد؛ بلکه کافی است تا خود امام آن علم را به تازگی و بی‌واسطه از [[خداوند]] دریافت کند. پس ممکن است امام از علمی در بین علوم وراثتی [[آگاهی]] داشته باشد، اما آن‌گاه [[علم خاص امام]] محسوب شود که دوباره همان را به تازگی در قالب علم افزون از خداوند دریافت کند، یا اینکه در این دریافت جدید، تفاصیل علمی که قبلاً نزد امام موجود بوده بیان شود، یا اگر تفاصیل آن وجود داشته، شرایط آن بیان شود، یا [[فرمان]] اجرای آن یا بَدا و نَسخی که در آن رخ داده بیان گردد، و یا دست‌کم روشن شود که بَدا و نَسخی اتفاق نیفتاده و به اصطلاح ابرام شده است.
::::::ممکن است [[مصالح]] یا حکمت‌های دیگری نیز برای بازنزول علم در میان باشد؛ مصالحی از قبیل اینکه، علم جدید به عنوان نشانه‌ای برای [[امامت]] [[امام]]، [[گواهی]] برای [[حقانیت]]، معجزه‌ای برای [[هدایت]]، سندی برای باقی ماندن در طول [[تاریخ]]، گرامی‌داشت و نفعی که [[خداوند]] بخواهد آن را در قالب [[علم]] افزون به امام یا به دیگران برساند باشد؛ مانند آن‌که برای فرشته‌ای مشکلی پیش بیاید و خداوند علم افزون را به او بدهد تا به امام برساند و بدین واسطه، مشکل [[فرشته]] برطرف شود. به هر حال، [[انگیزه‌ها]] برای بازنزول [[علوم]] پیشین در قالب علم افزون فراوان است که ما از بسیاری از آنها بی‌اطلاع هستیم.
::::::ممکن است [[مصالح]] یا حکمت‌های دیگری نیز برای بازنزول علم در میان باشد؛ مصالحی از قبیل اینکه، علم جدید به عنوان نشانه‌ای برای [[امامت]] [[امام]]، [[گواهی]] برای [[حقانیت]]، معجزه‌ای برای [[هدایت]]، سندی برای باقی ماندن در طول [[تاریخ]]، گرامی‌داشت و نفعی که [[خداوند]] بخواهد آن را در قالب [[علم]] افزون به امام یا به دیگران برساند باشد؛ مانند آن‌که برای فرشته‌ای مشکلی پیش بیاید و خداوند علم افزون را به او بدهد تا به امام برساند و بدین واسطه، مشکل [[فرشته]] برطرف شود. به هر حال، [[انگیزه‌ها]] برای بازنزول [[علوم]] پیشین در قالب علم افزون فراوان است که ما از بسیاری از آنها بی‌اطلاع هستیم.
::::::با این حال، تأکید می‌شود که این سخن، جنبه [[غالب]] دارد. از این‌رو این امکان وجود دارد که در مواردی به تناسب [[مصالح]]، از این [[قانون]] غالب صرف‌نظر شود و امام علم خود را از علوم پیشینیان برگیرد. ولی چون این موارد خروج از قاعده است، به نظر می‌رسد، همین موارد نیز به [[دستور]] عام یا خاص خداوند، در قالب [[افزایش علم]] رخ دهد. دراین عنوان نتیجه آن است که وقتی از چیستی، ماهیت و محتوای [[علم امام]] سخن گفته می‌شود، باید به این نکته توجه شود که [[علم خاص]] و ویژه امام، منحصر در علم افزون او است نه [[علوم وراثتی]]»<ref>[[محمد تقی یارمحمدیان|یارمحمدیان، محمد تقی]]، [[ازدیاد علم امام از دیدگاه کتاب و سنت (کتاب)|ازدیاد علم امام از دیدگاه کتاب و سنت]] ص ۲۳۲-۲۵۱.</ref>.
::::::با این حال، تأکید می‌شود که این سخن، جنبه [[غالب]] دارد. از این‌رو این امکان وجود دارد که در مواردی به تناسب [[مصالح]]، از این [[قانون]] غالب صرف‌نظر شود و امام علم خود را از علوم پیشینیان برگیرد. ولی چون این موارد خروج از قاعده است، به نظر می‌رسد، همین موارد نیز به [[دستور]] عام یا خاص خداوند، در قالب [[افزایش علم]] رخ دهد. دراین عنوان نتیجه آن است که وقتی از چیستی، ماهیت و محتوای [[علم امام]] سخن گفته می‌شود، باید به این نکته توجه شود که [[علم خاص]] و ویژه امام، منحصر در علم افزون او است نه [[علوم وراثتی]]»<ref>[[محمد تقی یارمحمدیان|یارمحمدیان، محمد تقی]]، [[ازدیاد علم امام از دیدگاه کتاب و سنت (کتاب)|ازدیاد علم امام از دیدگاه کتاب و سنت]] ص ۲۳۲-۲۵۱.</ref>.
۲۱۸٬۲۲۶

ویرایش