استدراج: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
===معنای اصطلاحی=== | ===معنای اصطلاحی=== | ||
در [[فرهنگ]] اصطلاحات [[علم کلام]]، یعنی نزدیک ساختن گام به گام و تدریجیِ [[گنهکاران]] [[غافل]] و لجوج به [[عذاب الهی]]، در [[پوشش]] برخورداری از نعمتهای پیدرپی [[دنیوی]]<ref>.ر.ک. جمعی از نویسندگان، دانشنامه کلام اسلامی، ماده «استدراج».</ref> و در اصطلاح [[دینی]] به معنای آن است که [[خداوند]] [[گناهکاران]] و [[نافرمانان]] [[جسور]] را سریع گرفتار [[عقوبت]] نمیکند؛ بلکه درهای [[نعمت]] خود را بر آنها میگشاید. حال این [[فراوانی نعمت]] یا آنها را از [[خواب غفلت]] بیدار میکند که این همان [[هدایت الهی]] است و یا بر [[غرور]] آنها میافزاید و [[عقوبت]] را سختتر میسازد که این استدراج است<ref>اصول کافی، ج ۴، ص ۱۸۹؛ تاج العروس، ج ۲، ص ۴۱؛ تفسیر نمونه، ج ۷، ص ۳۳.</ref>. به عبارت دیگر استدراج اینگونه اتفاق میافتد که [[خداوند]] به افرادی بدون [[استحقاق]] و با وجود [[گناه]]، [[نعمت]] میبخشد تا به آن سرمست و سرگرم شوند و از [[یاد مرگ]] و [[توبه]] [[غافل]] گردند<ref>ابنمنظور، لسان العرب، ج۲، ص۲۶۸؛ مفردات، ص۳۱۱؛ التحقیق، ج۳، ص۲۱۰.</ref>. | در [[فرهنگ]] اصطلاحات [[علم کلام]]، یعنی نزدیک ساختن گام به گام و تدریجیِ [[گنهکاران]] [[غافل]] و لجوج به [[عذاب الهی]]، در [[پوشش]] برخورداری از نعمتهای پیدرپی [[دنیوی]]<ref>.ر.ک. جمعی از نویسندگان، دانشنامه کلام اسلامی، ماده «استدراج».</ref> و در اصطلاح [[دینی]] به معنای آن است که [[خداوند]] [[گناهکاران]] و [[نافرمانان]] [[جسور]] را سریع گرفتار [[عقوبت]] نمیکند؛ بلکه درهای [[نعمت]] خود را بر آنها میگشاید. حال این [[فراوانی نعمت]] یا آنها را از [[خواب غفلت]] بیدار میکند که این همان [[هدایت الهی]] است و یا بر [[غرور]] آنها میافزاید و [[عقوبت]] را سختتر میسازد که این استدراج است<ref>اصول کافی، ج ۴، ص ۱۸۹؛ تاج العروس، ج ۲، ص ۴۱؛ تفسیر نمونه، ج ۷، ص ۳۳.</ref>. به عبارت دیگر استدراج اینگونه اتفاق میافتد که [[خداوند]] به افرادی بدون [[استحقاق]] و با وجود [[گناه]]، [[نعمت]] میبخشد تا به آن سرمست و سرگرم شوند و از [[یاد مرگ]] و [[توبه]] [[غافل]] گردند<ref>ابنمنظور، لسان العرب، ج۲، ص۲۶۸؛ مفردات، ص۳۱۱؛ التحقیق، ج۳، ص۲۱۰.</ref>. استدراج از [[سنن]] [[اجتماعی]] [[الهی]] است<ref>سید محمد حسین طباطبایی، المیزان، ج۱۹، ص۳۸۶.</ref>. | ||
استدراج، دو حالت ظاهری و [[باطنی]] دارد که دو روی یک سکهاند؛ حالت ظاهری آن تنعّم، [[آسایش]] و [[احساس]] [[عزت]] و [[اقتدار]] و حالت [[باطنی]] و واقعی آن فرو رفتن آرام در باتلاق [[هلاکت]] و ابتلای تدریجی به [[عذاب الهی]] را نمایش میدهند<ref>ر.ک. [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۷۳؛ [[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص۸۰؛ [[محمود سرمدی|سرمدی، محمود]]، [[آیه استدراج (مقاله)|مقاله «آیه استدراج»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]]، ص۶۴-۶۵.</ref>. | |||
==استدراج در قرآن== | ==استدراج در قرآن== | ||
واژه استدارج دو بار در [[قرآن کریم]] به کار رفته است<ref>{{متن قرآن|وَالَّذِينَ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا سَنَسْتَدْرِجُهُم مِّنْ حَيْثُ لاَ يَعْلَمُونَ}}«و آنان را که آیات ما را دروغ شمردند آرامآرام از جایی که درنمییابند فرو خواهیم گرفت» سوره اعراف، آیه ۱۸۲؛ {{متن قرآن|فَذَرْنِي وَمَن يُكَذِّبُ بِهَذَا الْحَدِيثِ سَنَسْتَدْرِجُهُم مِّنْ حَيْثُ لا يَعْلَمُونَ}}«بنابراین مرا با آن کسان که این سخن را دروغ میشمرند وابگذار! به زودی آنان را آرام آرام از جایی که درنیابند فرو میگیریم» سوره قلم، آیه ۴۴.</ref>.<ref>ر.ک. [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۷۳.</ref> | واژه استدارج دو بار در [[قرآن کریم]] به کار رفته است<ref>{{متن قرآن|وَالَّذِينَ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا سَنَسْتَدْرِجُهُم مِّنْ حَيْثُ لاَ يَعْلَمُونَ}}«و آنان را که آیات ما را دروغ شمردند آرامآرام از جایی که درنمییابند فرو خواهیم گرفت» سوره اعراف، آیه ۱۸۲؛ {{متن قرآن|فَذَرْنِي وَمَن يُكَذِّبُ بِهَذَا الْحَدِيثِ سَنَسْتَدْرِجُهُم مِّنْ حَيْثُ لا يَعْلَمُونَ}}«بنابراین مرا با آن کسان که این سخن را دروغ میشمرند وابگذار! به زودی آنان را آرام آرام از جایی که درنیابند فرو میگیریم» سوره قلم، آیه ۴۴.</ref>.<ref>ر.ک. [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۷۳.</ref> | ||
استدراج فقط در این دو [[آیه]] به صورت صریح آمده و هر دو درباره تکذیبکنندگان [[آیات الهی]] است؛ اما کید الهی، مهلت دادن، [[استهزاء]]، طول عمر دادن و... به عنوان استدراج، بارها در [[آیات قرآن]] تکرار شده است. | |||
از مجموع [[آیات استدراج]] استفاده میشود [[خداوند]]، [[گنهکاران]] و طغیانگران [[جسور]] را طبق یک [[سنت]] ثابت، بلافاصله گرفتار هلاک و [[مجازات]] نمیکند، بلکه ابتدا درهای [[نعمت]] را به روی ایشان میگشاید و هرچه در مسیر [[طغیان]]، بیشتر گام برمی دارند، [[نعمتها]] هم فزونی مییابد، که در این صورت از دو حال خارج نیست: | از مجموع [[آیات استدراج]] استفاده میشود [[خداوند]]، [[گنهکاران]] و طغیانگران [[جسور]] را طبق یک [[سنت]] ثابت، بلافاصله گرفتار هلاک و [[مجازات]] نمیکند، بلکه ابتدا درهای [[نعمت]] را به روی ایشان میگشاید و هرچه در مسیر [[طغیان]]، بیشتر گام برمی دارند، [[نعمتها]] هم فزونی مییابد، که در این صورت از دو حال خارج نیست: | ||
#[[خطاکاران]] متنبه میشوند، که در این حالت، [[هدایت الهی]] رخ مینماید. | #[[خطاکاران]] متنبه میشوند، که در این حالت، [[هدایت الهی]] رخ مینماید. | ||
#بر [[غرور]] و [[معاصی]] ایشان افزوده میشود که مضمون | #بر [[غرور]] و [[معاصی]] ایشان افزوده میشود که مضمون استدراج و حرکت تدریجی به سوی هلاک و [[مجازات]] دردناکتری است، زیرا هنگامی که [[غرق]] در انواع [[نعمتها]] میشوند، [[خداوند]] همه آنها را از ایشان میگیرد و طومار زندگیشان را [[درهم]] میپیچد<ref>تفسیر نمونه، ج۷، ص۳۳.</ref>. | ||
در [[تاریخ]] [[بشر]] نمونههای فراوانی برای این [[سنت الهی]] مضبوط است و اختصاص به [[جامعه]]، گروه، [[نسل]] و عصر خاصی ندارد، بلکه همه [[جوامع]] و اعصار و اعقاب را در بر میگیرد که چندین نمونه بارز آن در گزارشهای صریح قصص [[قرآن]] انعکاس یافته است از جمله: داستانهای [[قوم عاد]] و [[ثمود]]، [[قوم]] [[سبأ]]، [[قوم]] [[فرعون]]، [[بلعم باعورا]]، [[قارون]] و...<ref>[[محمود سرمدی|سرمدی، محمود]]، [[آیه استدراج (مقاله)|مقاله «آیه استدراج»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]]، ص۶۴-۶۵.</ref>. | در [[تاریخ]] [[بشر]] نمونههای فراوانی برای این [[سنت الهی]] مضبوط است و اختصاص به [[جامعه]]، گروه، [[نسل]] و عصر خاصی ندارد، بلکه همه [[جوامع]] و اعصار و اعقاب را در بر میگیرد که چندین نمونه بارز آن در گزارشهای صریح قصص [[قرآن]] انعکاس یافته است از جمله: داستانهای [[قوم عاد]] و [[ثمود]]، [[قوم]] [[سبأ]]، [[قوم]] [[فرعون]]، [[بلعم باعورا]]، [[قارون]] و...<ref>[[محمود سرمدی|سرمدی، محمود]]، [[آیه استدراج (مقاله)|مقاله «آیه استدراج»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]]، ص۶۴-۶۵.</ref>. | ||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
#همچنین درباره آیه {{متن قرآن|وَالَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لَا يَعْلَمُونَ}}<ref>«و آنان را که آیات ما را دروغ شمردند آرامآرام از جایی که درنمییابند فرو خواهیم گرفت» سوره اعراف، آیه ۱۸۲.</ref> فرمودند: "منظور از آن، [[بنده]] گناهکاری است که پس از [[ارتکاب گناه]]، [[خداوند]] او را مشمول [[نعمت]] [[مجدد]] میکند اما آن [[نعمت]] وی را سرگرم کرده و در نتیجه از استغفار گناهان [[غافل]] میسازد"<ref>{{متن حدیث|سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لا يَعْلَمُونَ. قَالَ هُوَ الْعَبْدُ يُذْنِبُ الذَّنْبَ فَتُجَدَّدُ لَهُ النِّعْمَةُ مَعَهُ تُلْهِيهِ تِلْكَ النِّعْمَةُ عَنِ الِاسْتِغْفَارِ مِنْ ذَلِكَ الذَّنْبِ}}؛ الکافی، ج2، ص۵۵۶.</ref>. | #همچنین درباره آیه {{متن قرآن|وَالَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لَا يَعْلَمُونَ}}<ref>«و آنان را که آیات ما را دروغ شمردند آرامآرام از جایی که درنمییابند فرو خواهیم گرفت» سوره اعراف، آیه ۱۸۲.</ref> فرمودند: "منظور از آن، [[بنده]] گناهکاری است که پس از [[ارتکاب گناه]]، [[خداوند]] او را مشمول [[نعمت]] [[مجدد]] میکند اما آن [[نعمت]] وی را سرگرم کرده و در نتیجه از استغفار گناهان [[غافل]] میسازد"<ref>{{متن حدیث|سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لا يَعْلَمُونَ. قَالَ هُوَ الْعَبْدُ يُذْنِبُ الذَّنْبَ فَتُجَدَّدُ لَهُ النِّعْمَةُ مَعَهُ تُلْهِيهِ تِلْكَ النِّعْمَةُ عَنِ الِاسْتِغْفَارِ مِنْ ذَلِكَ الذَّنْبِ}}؛ الکافی، ج2، ص۵۵۶.</ref>. | ||
در تحف العقول از [[امام حسین]]{{ع}} چنین گزارش شده است: " | در تحف العقول از [[امام حسین]]{{ع}} چنین گزارش شده است: "استدراج از [[خداوند سبحان]] آن است که [[نعمت]] [[بنده]] را فراوان کند و [[توفیق]] [[شکر]] را از او سلب نماید"<ref>{{متن حدیث|الِاسْتِدْرَاجُ مِنَ اللَّهِ سُبْحَانَهُ لِعَبْدِهِ أَنْ يُسْبِغَ عَلَيْهِ النِّعَمَ وَ يَسْلُبَهُ الشُّكْرَ}}؛ تحف العقول، ص۲۴۶.</ref>. | ||
و [[امام سجاد]]{{ع}} در دعای [[روز]] [[عرفه]] از [[خدای متعال]] میخواهد که او را دچار استدراج نکند: {{متن حدیث|وَ لَا تَسْتَدْرِجْنِي بِإِمْلَائِكَ لِي...}}؛ «خداوندا مرا با مهلت دادنت کمکم سزاوار [[مجازات]] مفرما، [[کیفر]] تدریجی کسی که مرا از خیراتی که نزدش است بازداشته و در رسیدن نعمتش به من [[شریک]] تو نبوده است»<ref>نیایش چهلوهفتم.</ref>.<ref>[[امیر شیرزاد|شیرزاد، امیر]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «استدراج»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۴۴؛ [[محمود سرمدی|سرمدی، محمود]]، [[آیه استدراج (مقاله)|مقاله «آیه استدراج»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]]، ص۶۴-۶۵.</ref> | و [[امام سجاد]]{{ع}} در دعای [[روز]] [[عرفه]] از [[خدای متعال]] میخواهد که او را دچار استدراج نکند: {{متن حدیث|وَ لَا تَسْتَدْرِجْنِي بِإِمْلَائِكَ لِي...}}؛ «خداوندا مرا با مهلت دادنت کمکم سزاوار [[مجازات]] مفرما، [[کیفر]] تدریجی کسی که مرا از خیراتی که نزدش است بازداشته و در رسیدن نعمتش به من [[شریک]] تو نبوده است»<ref>نیایش چهلوهفتم.</ref>.<ref>[[امیر شیرزاد|شیرزاد، امیر]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «استدراج»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۴۴؛ [[محمود سرمدی|سرمدی، محمود]]، [[آیه استدراج (مقاله)|مقاله «آیه استدراج»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]]، ص۶۴-۶۵.</ref> | ||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
==آثار سنت استدراج== | ==آثار سنت استدراج== | ||
یکی از مهمترین آثار و نتایج [[سنت]] | یکی از مهمترین آثار و نتایج [[سنت]] استدراج در [[جامعه]]، این است که از [[غرور]] بیجا جلوگیری میکند، زیرا داشتن [[ثروت]] زیاد و [[قدرت]] فراوان و... تنها نشانه آن نیست که [[خداوند]] ما را [[دوست]] دارد، بلکه ممکن است استدراج و مقدمه [[مجازات]] باشد. | ||
از [[پیامبر اسلام]]{{صل}} [[نقل]] شده است که: "[[خداوند]] به [[داود]] [[وحی]] کرد که ای [[داود]]، در هر حال از من بترس و از هر حالی بیشتر، آن موقعی بترس که نعمتهایم از هر دری به سویت سرازیر میشود. مبادا کاری کنی که به زمینت زنم و دیگر به نظر [[رحمت]] به تو نظر نکنم"<ref>الدر المنثور، ج۳، ص۲۳.</ref> و یا در [[آیات]]{{متن قرآن|أَيَحْسَبُونَ أَنَّمَا نُمِدُّهُمْ بِهِ مِنْ مَالٍ وَبَنِينَ}}<ref>«آیا میپندارند در آنچه از مال و فرزندان که آنان را بدان یاری میرسانیم» سوره مؤمنون، آیه ۵۵.</ref>، {{متن قرآن|نُسَارِعُ لَهُمْ فِي الْخَيْرَاتِ بَلْ لَا يَشْعُرُونَ}}<ref>«برای آنان در نیکیها شتاب میورزیم؟ (خیر،) بلکه در نمییابند» سوره مؤمنون، آیه ۵۶.</ref> [[خداوند]] کسانی را که اشتباهی داشتهاند متنبه نموده و میفرماید: "اگر ما در [[مال]] و [[اولاد]] به ایشان توسعه دادیم، [[خیال]] نکنند که خواستهایم [[خیرات]] ایشان را زودتر به ایشان برسانیم؛ چون اگر چنین بود، [[توانگران]] و مترفین ایشان را به [[عذاب]] خود دچار نمیکردیم، بلکه این عمل ما برای بیشتر [[عذاب]] کردن است<ref>المیزان، ج۷، ص۵۲.</ref>. | از [[پیامبر اسلام]]{{صل}} [[نقل]] شده است که: "[[خداوند]] به [[داود]] [[وحی]] کرد که ای [[داود]]، در هر حال از من بترس و از هر حالی بیشتر، آن موقعی بترس که نعمتهایم از هر دری به سویت سرازیر میشود. مبادا کاری کنی که به زمینت زنم و دیگر به نظر [[رحمت]] به تو نظر نکنم"<ref>الدر المنثور، ج۳، ص۲۳.</ref> و یا در [[آیات]]{{متن قرآن|أَيَحْسَبُونَ أَنَّمَا نُمِدُّهُمْ بِهِ مِنْ مَالٍ وَبَنِينَ}}<ref>«آیا میپندارند در آنچه از مال و فرزندان که آنان را بدان یاری میرسانیم» سوره مؤمنون، آیه ۵۵.</ref>، {{متن قرآن|نُسَارِعُ لَهُمْ فِي الْخَيْرَاتِ بَلْ لَا يَشْعُرُونَ}}<ref>«برای آنان در نیکیها شتاب میورزیم؟ (خیر،) بلکه در نمییابند» سوره مؤمنون، آیه ۵۶.</ref> [[خداوند]] کسانی را که اشتباهی داشتهاند متنبه نموده و میفرماید: "اگر ما در [[مال]] و [[اولاد]] به ایشان توسعه دادیم، [[خیال]] نکنند که خواستهایم [[خیرات]] ایشان را زودتر به ایشان برسانیم؛ چون اگر چنین بود، [[توانگران]] و مترفین ایشان را به [[عذاب]] خود دچار نمیکردیم، بلکه این عمل ما برای بیشتر [[عذاب]] کردن است<ref>المیزان، ج۷، ص۵۲.</ref>. | ||
یکی دیگر از آثار و نتایج [[سنت]] | یکی دیگر از آثار و نتایج [[سنت]] استدراج، تبیین چگونگی [[ثروت]] زیاد و [[رفاه]] و... در دست [[کافران]] و انسانهای گنهکار و عصیانگر است. بنابراین [[خداوند]] خواهان [[گمراهی]] و [[عذاب]] [[بندگان]] خود نیست، بلکه این [[بندگان]] هستند که به محض دستیابی به [[ثروت]] و [[قدرت]]، [[اوامر الهی]] را به [[فراموشی]] سپرده و گرفتار [[سنت]] استدراج میشوند<ref>[[محمود سرمدی|سرمدی، محمود]]، [[آیه استدراج (مقاله)|مقاله «آیه استدراج»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]]، ص۶۴-۶۵.</ref>. | ||
==منابع== | ==منابع== |
نسخهٔ ۲۵ مهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۹:۰۴
- اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل استدراج (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
استدراج به معنای مهلتی است که خداوند به بندگان گناهکار خود میدهد و خواستههای دنیوی آنها را برآورده میکند و بنده بدون آنکه خود متوجه باشد اندک اندک از رحمت الهی دور و به عذاب او نزدیک میگردد.
معناشناسی
معنای لغوی
واژه استدراج به معنای فریب دادن و نزدیک کردن تدریجی، بالا بردن و بهزیر افکندن، نزدیک شدن بهتدریج و درجه درجه است[۱].[۲]
معنای اصطلاحی
در فرهنگ اصطلاحات علم کلام، یعنی نزدیک ساختن گام به گام و تدریجیِ گنهکاران غافل و لجوج به عذاب الهی، در پوشش برخورداری از نعمتهای پیدرپی دنیوی[۳] و در اصطلاح دینی به معنای آن است که خداوند گناهکاران و نافرمانان جسور را سریع گرفتار عقوبت نمیکند؛ بلکه درهای نعمت خود را بر آنها میگشاید. حال این فراوانی نعمت یا آنها را از خواب غفلت بیدار میکند که این همان هدایت الهی است و یا بر غرور آنها میافزاید و عقوبت را سختتر میسازد که این استدراج است[۴]. به عبارت دیگر استدراج اینگونه اتفاق میافتد که خداوند به افرادی بدون استحقاق و با وجود گناه، نعمت میبخشد تا به آن سرمست و سرگرم شوند و از یاد مرگ و توبه غافل گردند[۵]. استدراج از سنن اجتماعی الهی است[۶].
استدراج، دو حالت ظاهری و باطنی دارد که دو روی یک سکهاند؛ حالت ظاهری آن تنعّم، آسایش و احساس عزت و اقتدار و حالت باطنی و واقعی آن فرو رفتن آرام در باتلاق هلاکت و ابتلای تدریجی به عذاب الهی را نمایش میدهند[۷].
استدراج در قرآن
واژه استدارج دو بار در قرآن کریم به کار رفته است[۸].[۹]
استدراج فقط در این دو آیه به صورت صریح آمده و هر دو درباره تکذیبکنندگان آیات الهی است؛ اما کید الهی، مهلت دادن، استهزاء، طول عمر دادن و... به عنوان استدراج، بارها در آیات قرآن تکرار شده است.
از مجموع آیات استدراج استفاده میشود خداوند، گنهکاران و طغیانگران جسور را طبق یک سنت ثابت، بلافاصله گرفتار هلاک و مجازات نمیکند، بلکه ابتدا درهای نعمت را به روی ایشان میگشاید و هرچه در مسیر طغیان، بیشتر گام برمی دارند، نعمتها هم فزونی مییابد، که در این صورت از دو حال خارج نیست:
- خطاکاران متنبه میشوند، که در این حالت، هدایت الهی رخ مینماید.
- بر غرور و معاصی ایشان افزوده میشود که مضمون استدراج و حرکت تدریجی به سوی هلاک و مجازات دردناکتری است، زیرا هنگامی که غرق در انواع نعمتها میشوند، خداوند همه آنها را از ایشان میگیرد و طومار زندگیشان را درهم میپیچد[۱۰].
در تاریخ بشر نمونههای فراوانی برای این سنت الهی مضبوط است و اختصاص به جامعه، گروه، نسل و عصر خاصی ندارد، بلکه همه جوامع و اعصار و اعقاب را در بر میگیرد که چندین نمونه بارز آن در گزارشهای صریح قصص قرآن انعکاس یافته است از جمله: داستانهای قوم عاد و ثمود، قوم سبأ، قوم فرعون، بلعم باعورا، قارون و...[۱۱].
استدراج در روایات
- امام صادق(ع) درباره آیه استدراج میفرماید: «زمانی که خداوند خیر بندهای را بخواهد به هنگامی که گناهی انجام میدهد او را به نقمتی مبتلا میسازد تا به یاد استغفار بیفتد و هنگامی که شر بندهای را بخواهد موقعی که گناهی میکند نعمتی به او میبخشد تا استغفار را فراموش کند و به آن ادامه دهد، و این همان است که خداوند فرمود: ﴿سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لَا يَعْلَمُونَ﴾»[۱۲]
- همچنین درباره آیه ﴿وَالَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لَا يَعْلَمُونَ﴾[۱۳] فرمودند: "منظور از آن، بنده گناهکاری است که پس از ارتکاب گناه، خداوند او را مشمول نعمت مجدد میکند اما آن نعمت وی را سرگرم کرده و در نتیجه از استغفار گناهان غافل میسازد"[۱۴].
در تحف العقول از امام حسین(ع) چنین گزارش شده است: "استدراج از خداوند سبحان آن است که نعمت بنده را فراوان کند و توفیق شکر را از او سلب نماید"[۱۵].
و امام سجاد(ع) در دعای روز عرفه از خدای متعال میخواهد که او را دچار استدراج نکند: «وَ لَا تَسْتَدْرِجْنِي بِإِمْلَائِكَ لِي...»؛ «خداوندا مرا با مهلت دادنت کمکم سزاوار مجازات مفرما، کیفر تدریجی کسی که مرا از خیراتی که نزدش است بازداشته و در رسیدن نعمتش به من شریک تو نبوده است»[۱۶].[۱۷]
متکلمان و استدراج
متکلمان مسلمان، استدراج را در دو معنا به کار بردهاند:
- امور و کارهای شگفت و فوقالعاده که از کسانی مانند مرتاضان و راهبان سر میزند؛
- مهلتی که خداوند به بندگان گناهکارش میدهد و چون میخواهد آنان را نگونبخت (عذاب) کند، خواستههای دنیاییشان را بر آورده میکند و بنده بدون آنکه خود بداند، اندک اندک از رحمت خدا دور میشود و به کیفر او نزدیک میگردد[۱۸].[۱۹]
نکتۀ قابل توجه آن است که در استدراج، اخذ و سقوط، تدریجی است، که از بدترین عقوبتهاست؛ چون مجال و فرصت توبه کردن را از انسان میگیرد، یعنی انسان به حالی میرسد که بعد از آن، لطف و عنایت خدای متعال به هیچ نحو شامل حال او نمیشود و از انسان این شایستگی سلب میگردد که خدا او را با گرفتاری و یا حادثهای خاص متوجه خودش سازد و نجاتش بخشد. استدراج الزاماً در بدکاری و بدکرداری دامان انسان را نمیگیرد، بلکه افرادی که حتی به نعمتهای ظاهری متنعم باشند و ظاهراً هیچ اشکالی در کارشان وجود ندارد، بیشتر باید از این وحشت کنند که مبادا مغضوب پروردگار و در معرض استدراج باشند[۲۰].
آثار سنت استدراج
یکی از مهمترین آثار و نتایج سنت استدراج در جامعه، این است که از غرور بیجا جلوگیری میکند، زیرا داشتن ثروت زیاد و قدرت فراوان و... تنها نشانه آن نیست که خداوند ما را دوست دارد، بلکه ممکن است استدراج و مقدمه مجازات باشد.
از پیامبر اسلام(ص) نقل شده است که: "خداوند به داود وحی کرد که ای داود، در هر حال از من بترس و از هر حالی بیشتر، آن موقعی بترس که نعمتهایم از هر دری به سویت سرازیر میشود. مبادا کاری کنی که به زمینت زنم و دیگر به نظر رحمت به تو نظر نکنم"[۲۱] و یا در آیات﴿أَيَحْسَبُونَ أَنَّمَا نُمِدُّهُمْ بِهِ مِنْ مَالٍ وَبَنِينَ﴾[۲۲]، ﴿نُسَارِعُ لَهُمْ فِي الْخَيْرَاتِ بَلْ لَا يَشْعُرُونَ﴾[۲۳] خداوند کسانی را که اشتباهی داشتهاند متنبه نموده و میفرماید: "اگر ما در مال و اولاد به ایشان توسعه دادیم، خیال نکنند که خواستهایم خیرات ایشان را زودتر به ایشان برسانیم؛ چون اگر چنین بود، توانگران و مترفین ایشان را به عذاب خود دچار نمیکردیم، بلکه این عمل ما برای بیشتر عذاب کردن است[۲۴].
یکی دیگر از آثار و نتایج سنت استدراج، تبیین چگونگی ثروت زیاد و رفاه و... در دست کافران و انسانهای گنهکار و عصیانگر است. بنابراین خداوند خواهان گمراهی و عذاب بندگان خود نیست، بلکه این بندگان هستند که به محض دستیابی به ثروت و قدرت، اوامر الهی را به فراموشی سپرده و گرفتار سنت استدراج میشوند[۲۵].
منابع
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ سید علی اکبر قرشی، قاموس قرآن، ج۲، ص۳۳۵. بهاءالدین خرمشاهی، قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژهنامه، ص۷۰۶.
- ↑ ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۷۳؛ نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص۸۰.
- ↑ .ر.ک. جمعی از نویسندگان، دانشنامه کلام اسلامی، ماده «استدراج».
- ↑ اصول کافی، ج ۴، ص ۱۸۹؛ تاج العروس، ج ۲، ص ۴۱؛ تفسیر نمونه، ج ۷، ص ۳۳.
- ↑ ابنمنظور، لسان العرب، ج۲، ص۲۶۸؛ مفردات، ص۳۱۱؛ التحقیق، ج۳، ص۲۱۰.
- ↑ سید محمد حسین طباطبایی، المیزان، ج۱۹، ص۳۸۶.
- ↑ ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۷۳؛ نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص۸۰؛ سرمدی، محمود، مقاله «آیه استدراج»، دانشنامه معاصر قرآن کریم، ص۶۴-۶۵.
- ↑ ﴿وَالَّذِينَ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا سَنَسْتَدْرِجُهُم مِّنْ حَيْثُ لاَ يَعْلَمُونَ﴾«و آنان را که آیات ما را دروغ شمردند آرامآرام از جایی که درنمییابند فرو خواهیم گرفت» سوره اعراف، آیه ۱۸۲؛ ﴿فَذَرْنِي وَمَن يُكَذِّبُ بِهَذَا الْحَدِيثِ سَنَسْتَدْرِجُهُم مِّنْ حَيْثُ لا يَعْلَمُونَ﴾«بنابراین مرا با آن کسان که این سخن را دروغ میشمرند وابگذار! به زودی آنان را آرام آرام از جایی که درنیابند فرو میگیریم» سوره قلم، آیه ۴۴.
- ↑ ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۷۳.
- ↑ تفسیر نمونه، ج۷، ص۳۳.
- ↑ سرمدی، محمود، مقاله «آیه استدراج»، دانشنامه معاصر قرآن کریم، ص۶۴-۶۵.
- ↑ «إِنَّ اللَّهَ إِذَا أَرَادَ بِعَبْدٍ خَيْراً فَأَذْنَبَ ذَنْباً أَتْبَعَهُ بِنَقِمَةٍ وَ يُذَكِّرُهُ الِاسْتِغْفَارَ وَ إِذَا أَرَادَ بِعَبْدٍ شَرّاً فَأَذْنَبَ ذَنْباً أَتْبَعَهُ بِنِعْمَةٍ لِيُنْسِيَهُ الِاسْتِغْفَارَ وَ يَتَمَادَى بِهَا وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لا يَعْلَمُونَ بِالنِّعَمِ عِنْدَ الْمَعَاصِي»؛ الکافی، ج2، ص452.
- ↑ «و آنان را که آیات ما را دروغ شمردند آرامآرام از جایی که درنمییابند فرو خواهیم گرفت» سوره اعراف، آیه ۱۸۲.
- ↑ «سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لا يَعْلَمُونَ. قَالَ هُوَ الْعَبْدُ يُذْنِبُ الذَّنْبَ فَتُجَدَّدُ لَهُ النِّعْمَةُ مَعَهُ تُلْهِيهِ تِلْكَ النِّعْمَةُ عَنِ الِاسْتِغْفَارِ مِنْ ذَلِكَ الذَّنْبِ»؛ الکافی، ج2، ص۵۵۶.
- ↑ «الِاسْتِدْرَاجُ مِنَ اللَّهِ سُبْحَانَهُ لِعَبْدِهِ أَنْ يُسْبِغَ عَلَيْهِ النِّعَمَ وَ يَسْلُبَهُ الشُّكْرَ»؛ تحف العقول، ص۲۴۶.
- ↑ نیایش چهلوهفتم.
- ↑ شیرزاد، امیر، مقاله «استدراج»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۴۴؛ سرمدی، محمود، مقاله «آیه استدراج»، دانشنامه معاصر قرآن کریم، ص۶۴-۶۵.
- ↑ ر.ک. دائرة المعارف تشیع، ۲/ ۱۰۰.
- ↑ ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۷۴.
- ↑ ر.ک. محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۹.
- ↑ الدر المنثور، ج۳، ص۲۳.
- ↑ «آیا میپندارند در آنچه از مال و فرزندان که آنان را بدان یاری میرسانیم» سوره مؤمنون، آیه ۵۵.
- ↑ «برای آنان در نیکیها شتاب میورزیم؟ (خیر،) بلکه در نمییابند» سوره مؤمنون، آیه ۵۶.
- ↑ المیزان، ج۷، ص۵۲.
- ↑ سرمدی، محمود، مقاله «آیه استدراج»، دانشنامه معاصر قرآن کریم، ص۶۴-۶۵.