اطعام در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پانویس2}} +{{پانویس}}))
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{سیره معصوم}}
{{سیره معصوم}}
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث '''[[اطعام]]''' است. "'''[[اطعام]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[اطعام در قرآن]] - [[اطعام در حدیث]] - [[اطعام در نهج البلاغه]] - [[اطعام در معارف دعا و زیارات]] - [[اطعام در اخلاق اسلامی]] - [[اطعام در سیره پیامبر خاتم]]</div>
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[اطعام در قرآن]] - [[اطعام در حدیث]] - [[اطعام در نهج البلاغه]] - [[اطعام در معارف دعا و زیارات]] - [[اطعام در اخلاق اسلامی]] - [[اطعام در سیره پیامبر خاتم]]</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[اطعام (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">


==مقدمه==
==مقدمه==
*جدا از بحث [[میهمان نوازی]] و [[سیره]] و [[سنت]] [[دعوت]] به ضیافت در [[فرهنگ]] و [[سیره پیامبر]] که از [[آیات]] اطعام استفاده می‌شود، مراد بُعد [[اخلاقی]] و [[تربیتی]] میهمان رفتن در ارتباط با [[پیامبر]] است.
[[اطعام]] مصدر باب [[افعال]] و از ریشه "ط ـ ع ـ م" به معنای طعام ([[غذا]]) دادن است.<ref>لسان‌العرب، ج ۸، ص ۱۶۶، «طعم»؛ لغت نامه، ج ۲، ص ۲۴۵۰، «اطعام»</ref> در اینکه مراد از طعام چیست، لغویان بر یک نظر نیستند؛ برخی گفته‌اند: هر چیزی است که چیده و جمع‌آوری شود، اعمّ از حبوبات و میوه‌ها،<ref>لسان‌العرب، ج ۸، ص ۱۶۴؛ تاج العروس، ج ۱۷، ص ۴۳۷، «طعم»</ref> و بعضی طعام را خصوص خرما <ref>لسان‌العرب، ج ۸، ص ۱۶۴.</ref> و جمعی فقط گندم می‌دانند؛<ref>مقاییس‌اللغه، ج ۳، ص ۴۱۱؛ لسان‌العرب، ج ۸، ص ۱۶۴؛ ترتیب‌العین، ص ۴۸۸، «طعم»</ref> ولی به نظر می‌رسد همه این موارد مصداق طعام باشد و همان‌گونه که ابن‌منظور و راغب گفته‌اند: طعام عبارت است از هر چیز خوردنی،<ref>مفردات، ص ۵۱۹؛ لسان‌العرب، ج ۸، ص ۱۶۴، «طعم»</ref> بنابراین، [[اطعام]] یعنی خوراندن و طعام دادن از آنچه ذکر شد.<ref>[[محمد خراسانی|خراسانی، محمد]]، [[ اطعام - خراسانی (مقاله)|مقاله «اطعام»]]، [[ دائرة المعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۳.</ref>
 
==[[اطعام]] در [[قرآن]]==
واژه طعم و مشتقات آن ۴۸ بار در [[قرآن کریم]] آمده که ۱۶ بار آن از باب اِفعال است؛ همچنین واژه طَعام در ۵ مورد از جمله در [[آیه]] {{متن قرآن|وَلَا يَحُضُّ عَلَى طَعَامِ الْمِسْكِينِ}}<ref>«و کسی را بر خوراک دادن به یتیمان برنمی‌انگیخت» سوره حاقه، آیه ۳۴.</ref> به معنای اطعام دانسته شده است.<ref>فتح‌القدیر، ج ۵، ص ۲۸۵؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۸، ص ۱۷۷؛ مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۸۳۴.</ref> در برخی [[آیات]] از اطعام‌کنندگان [[ستایش]] {{متن قرآن| وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لا نُرِيدُ مِنكُمْ جَزَاء وَلا شُكُورًا إِنَّا نَخَافُ مِن رَّبِّنَا يَوْمًا عَبُوسًا قَمْطَرِيرًا  فَوَقَاهُمُ اللَّهُ شَرَّ ذَلِكَ الْيَوْمِ وَلَقَّاهُمْ نَضْرَةً وَسُرُورًا وَجَزَاهُم بِمَا صَبَرُوا جَنَّةً وَحَرِيرًا مُتَّكِئِينَ فِيهَا عَلَى الأَرَائِكِ لا يَرَوْنَ فِيهَا شَمْسًا وَلا زَمْهَرِيرًا }}<ref>«و خوراک را با دوست داشتنش  به بینوا و یتیم و اسیر می‌دهند با خود می‌گویند:) شما را تنها برای خشنودی خداوند خوراک می‌دهیم، نه پاداشی از شما خواهانیم و نه سپاسی. بی‌گمان ما از پروردگارمان، روزی که تیره و بسیار سخت است می‌هراسیم. پس خدا آنان را از شرّ آن روز نگاه می‌دارد و به آنان شادابی و شادمانی می‌نمایاند. و به آنان برای شکیبی که ورزیده‌اند بهشت و (پوشاک) پرنیان پاداش می‌دهد. در آن، بر تخت‌ها پشت می‌دهند، در آن نه (گرمای) خورشیدی می‌بینند و نه سرمایی» سوره انسان، آیه ۸-۱۳.</ref> و از کسانی که اطعام نمی‌کنند یا دیگران را به اطعام [[تشویق]] نمی‌کنند، [[نکوهش]] شده است {{متن قرآن|وَلَا يَحُضُّ عَلَى طَعَامِ الْمِسْكِينِ}}<ref>«و کسی را بر خوراک دادن به یتیمان برنمی‌انگیخت» سوره حاقه، آیه ۳۴.</ref>.<ref>مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۸۳۴؛ زادالمسیر، ج ۸، ص ۳۵۳.</ref>
 
در پاره‌ای از آیات، اطعام از کارهای [[پروردگار]] شمرده شده است: {{متن قرآن|وَهُوَ يُطْعِمُ وَلَا يُطْعَمُ}}<ref>«اوست که (روزی) می‌خوراند و به او نمی‌خورانند؟ » سوره انعام، آیه ۱۴.</ref>؛ {{متن قرآن|فَلْيَعْبُدُوا رَبَّ هَذَا الْبَيْتِ}}<ref>«پس باید پروردگار این خانه را بپرستند» سوره قریش، آیه ۳.</ref>، {{متن قرآن|الَّذِي أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَآمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ}}<ref>«همان که آنان را در گرسنگی خوراک داد و از بیم امان بخشید» سوره قریش، آیه ۴.</ref>؛ {{متن قرآن|وَالَّذِي هُوَ يُطْعِمُنِي وَيَسْقِينِ}}<ref>«و همان که به من می‌خوراند و می‌نوشاند» سوره شعراء، آیه ۷۹.</ref> در [[حقیقت]] اسناد اطعام به [[انسان‌ها]] چیزی جز اسناد اطعام به [[خدا]] نیست، زیرا اصل وجود آنان و آنچه اطعام می‌کنند از آنِ [[خداوند]] است،<ref>الفرقان، مج ۹، ج ۷، ص ۳۵۷.</ref> ازاین‌رو "مُطعِم" یکی از [[اسما]] و [[صفات الهی]] شمرده شده است. (مُطعِم) [[اطعام]] از مصادیق [[انفاق]] و [[احسان]] است. [[اسلام]] برای [[حفظ حرمت]] [[انسان‌ها]] و ایجاد [[تعادل]] [[اقتصادی]] در [[جامعه]]، صاحبان [[ثروت]] را ملزم کرده که بخشی از [[اموال]] خود را برای تأمین [[هزینه زندگی]] و رفع [[گرسنگی]] [[نیازمندان]] اختصاص دهند: {{متن قرآن|وَفِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ لِلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ}}<ref>«و در دارایی‌هایشان بخشی برای (مستمند) خواهنده و بی‌بهره بود» سوره ذاریات، آیه ۱۹.</ref>
 
[[قرآن کریم]] بی‌توجهی به [[اطعام]] نیازمندان را از [[آثار کفر]] به مبدأ هستی شمرده است: {{متن قرآن|إِنَّهُ كَانَ لَا يُؤْمِنُ بِاللَّهِ الْعَظِيمِ}}<ref>«بی‌گمان او به خداوند سترگ ایمانی نداشت» سوره حاقه، آیه ۳۳.</ref>، {{متن قرآن|وَلَا يَحُضُّ عَلَى طَعَامِ الْمِسْكِينِ}}<ref>«و کسی را بر خوراک دادن به یتیمان برنمی‌انگیخت» سوره حاقه، آیه ۳۴.</ref>؛ همچنین بر ترک اطعام، آثار زیان‌باری مترتب کرده و در آیاتی {{متن قرآن|فَكُّ رَقَبَةٍ}}<ref>«آزاد کردن برده‌ای است» سوره بلد، آیه ۱۳.</ref>، {{متن قرآن|أَوْ إِطْعَامٌ فِي يَوْمٍ ذِي مَسْغَبَةٍ}}<ref>«یا خوراک دادن در روز گرسنگی،» سوره بلد، آیه ۱۴.</ref> اطعام به [[مسکین]] در روزهای سخت، نمودی از [[مجاهدت]] با نفس و وسوسه‌های [[شیطانی]] شمرده شده است.<ref>الکشاف، ج ۴، ص ۷۵۶.</ref> بدون تردید تجلی [[خصلت]] [[پسندیده]] [[مهمان‌نوازی]] بیشتر همراه با اطعام است. از برخی [[آیات]] برمی‌آید که اطعام، [[سیره پیامبران]] و [[اولیای الهی]] بوده است؛ آیات {{متن قرآن|هَلْ أَتَاكَ حَدِيثُ ضَيْفِ إِبْرَاهِيمَ الْمُكْرَمِينَ إِذْ دَخَلُوا عَلَيْهِ فَقَالُوا سَلامًا قَالَ سَلامٌ قَوْمٌ مُّنكَرُونَ فَرَاغَ إِلَى أَهْلِهِ فَجَاءَ بِعِجْلٍ سَمِينٍ }}<ref>«آیا داستان مهمانان گرامی ابراهیم به (گوش) تو رسیده است؟ هنگامی که بر او وارد شدند و درود گفتند، او نیز درود گفت (و پنداشت) گروهی ناشناسند. آنگاه (پنهان از مهمانان) نزد خانواده‌اش رفت  و گوساله‌ای فربه (که بریان کرده بود) آورد» سوره ذاریات، آیه ۲۴-۲۶.</ref>،  {{متن قرآن|الَّذِينَ طَغَوْا فِي الْبِلَادِ}}<ref>«آنان که در شهرها سر به سرکشی برداشتند،» سوره فجر، آیه ۱۱.</ref> که به داستان [[پذیرایی]] [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} از [[مهمانان]] خود پرداخته بیانگر خصلت مهمان‌نوازی اوست. گفته‌اند: وی هنگام تناول [[غذا]] به دنبال مهمان می‌گشت تا او را با خود [[شریک]] کند، از همین رو آن [[حضرت]] را «ابوالضیفان» یعنی [[پدر]] مهمانان می‌گفتند، <ref>سبل‌الهدی، ج ۱، ص ۳۰۶.</ref> چنان که [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلَّا أَنْ يُؤْذَنَ لَكُمْ إِلَى طَعَامٍ غَيْرَ نَاظِرِينَ إِنَاهُ وَلَكِنْ إِذَا دُعِيتُمْ فَادْخُلُوا فَإِذَا طَعِمْتُمْ فَانْتَشِرُوا }}<ref>«ای مؤمنان! به خانه‌های پیامبر وارد نشوید مگر به شما برای (خوردن) خوراک، اجازه دهند- بی‌آنکه چشم به راه آماده شدن آن (خوراک) باشید- ولی چون فرا خوانده شدید درون روید و چون خوراک خوردید پراکنده شوید » سوره احزاب، آیه ۵۳.</ref> حاکی از [[جود]] و خصلت اطعام در [[پیامبراکرم]]{{صل}} است.
 
[[اهل بیت]]{{عم}} نیز در اطعام به دیگران [[الگو]] بودند؛ آیات {{متن قرآن|وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لا نُرِيدُ مِنكُمْ جَزَاء وَلا شُكُورًا  إِنَّا نَخَافُ مِن رَّبِّنَا يَوْمًا عَبُوسًا قَمْطَرِيرًا فَوَقَاهُمُ اللَّهُ شَرَّ ذَلِكَ الْيَوْمِ وَلَقَّاهُمْ نَضْرَةً وَسُرُورًا وَجَزَاهُم بِمَا صَبَرُوا جَنَّةً وَحَرِيرًا مُتَّكِئِينَ فِيهَا عَلَى الأَرَائِكِ لا يَرَوْنَ فِيهَا شَمْسًا وَلا زَمْهَرِيرًا وَدَانِيَةً عَلَيْهِمْ ظِلالُهَا وَذُلِّلَتْ قُطُوفُهَا تَذْلِيلا وَيُطَافُ عَلَيْهِم بِآنِيَةٍ مِّن فِضَّةٍ وَأَكْوَابٍ كَانَتْ قَوَارِيرَا قَوَارِيرَ مِن فِضَّةٍ قَدَّرُوهَا تَقْدِيرًا وَيُسْقَوْنَ فِيهَا كَأْسًا كَانَ مِزَاجُهَا زَنجَبِيلا عَيْنًا فِيهَا تُسَمَّى سَلْسَبِيلا وَيَطُوفُ عَلَيْهِمْ وِلْدَانٌ مُّخَلَّدُونَ إِذَا رَأَيْتَهُمْ حَسِبْتَهُمْ لُؤْلُؤًا مَّنثُورًا وَإِذَا رَأَيْتَ ثَمَّ رَأَيْتَ نَعِيمًا وَمُلْكًا كَبِيرًا عَالِيَهُمْ ثِيَابُ سُندُسٍ خُضْرٌ وَإِسْتَبْرَقٌ وَحُلُّوا أَسَاوِرَ مِن فِضَّةٍ وَسَقَاهُمْ رَبُّهُمْ شَرَابًا طَهُورًا إِنَّ هَذَا كَانَ لَكُمْ جَزَاء وَكَانَ سَعْيُكُم مَّشْكُورًا}}<ref>«و خوراک را با دوست داشتنش  به بینوا و یتیم و اسیر می‌دهند با خود می‌گویند:) شما را تنها برای خشنودی خداوند خوراک می‌دهیم، نه پاداشی از شما خواهانیم و نه سپاسی. بی‌گمان ما از پروردگارمان، روزی که تیره و بسیار سخت است می‌هراسیم. پس خدا آنان را از شرّ آن روز نگاه می‌دارد و به آنان شادابی و شادمانی می‌نمایاند. و به آنان برای شکیبی که ورزیده‌اند بهشت و (پوشاک) پرنیان پاداش می‌دهد. در آن، بر تخت‌ها پشت می‌دهند، در آن نه (گرمای) خورشیدی می‌بینند و نه سرمایی. و سایه‌سارهای آن، نزدیک آنها و میوه‌های آن بسیار در دسترس است. و گرد آنان آوندهایی  سیمین و جام‌هایی بلورین می‌چرخانند. بلورهایی سیمگون که آنها را (ساقیان) به اندازه پیموده‌اند. و در آنجا به آنان پیاله‌ای می‌نوشانند که آمیخته آن زنجبیل است. از چشمه‌ای که آنجاست به نام سلسبیل. و خدمتگزارانی هماره جوان گرد آنان می‌گردند که چون بنگریشان، می‌پنداری که مرواریدهایی پراکنده‌اند. و چون بدان جا بنگری نعمت و پادشاهی بیکرانی می‌بینی. بر تن آنان جامه‌هایی سبز از دیبای نازک و دیبای ستبر است و به دستبندهایی سیمین آراسته‌اند و پروردگارشان به آنان شرابی پاک می‌نوشاند. بی‌گمان این پاداش شماست و تلاشتان را سپاس می‌نهند» سوره انسان، آیه ۸-۲۲.</ref> به نقل [[شیعه]] و [[سنّی]] درباره [[حضرت علی]] و [[فاطمه]] و فرزندانشان [[امام حسن|حسن]] و [[حسین]]{{عم}} نازل گردیده <ref>کشف‌الاسرار، ج۱۰، ص۳۱۹ـ۳۲۱؛ البرهان، ج ۵، ص۵۴۶ـ۵۴۷؛ روح‌المعانی، مج۱۶، ج۲۹، ص۲۷۰.</ref> و بیان کننده اطعام خالصانه و خداپسندانه ایشان است که بدون هیچ چشم داشتی و فقط برای رضای [[خداوند]] انجام گرفت و خدای متعالی به [[پاکی]] و [[خلوص]] عمل ایشان [[گواهی]] داده است: {{متن قرآن|وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا}}<ref>«و خوراک را با دوست داشتنش  به بینوا و یتیم و اسیر می‌دهند» سوره انسان، آیه ۸.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِيدُ مِنْكُمْ جَزَاءً وَلَا شُكُورًا}}<ref>«(با خود می‌گویند:) شما را تنها برای خشنودی خداوند خوراک می‌دهیم، نه پاداشی از شما خواهانیم و نه سپاسی» سوره انسان، آیه ۹.</ref> در ادامه، [[آیات]] {{متن قرآن| إِنَّا نَخَافُ مِن رَّبِّنَا يَوْمًا عَبُوسًا قَمْطَرِيرًا فَوَقَاهُمُ اللَّهُ شَرَّ ذَلِكَ الْيَوْمِ وَلَقَّاهُمْ نَضْرَةً وَسُرُورًا وَجَزَاهُم بِمَا صَبَرُوا جَنَّةً وَحَرِيرًا مُتَّكِئِينَ فِيهَا عَلَى الأَرَائِكِ لا يَرَوْنَ فِيهَا شَمْسًا وَلا زَمْهَرِيرًا وَدَانِيَةً عَلَيْهِمْ ظِلالُهَا وَذُلِّلَتْ قُطُوفُهَا تَذْلِيلا وَيُطَافُ عَلَيْهِم بِآنِيَةٍ مِّن فِضَّةٍ وَأَكْوَابٍ كَانَتْ قَوَارِيرَا قَوَارِيرَ مِن فِضَّةٍ قَدَّرُوهَا تَقْدِيرًا وَيُسْقَوْنَ فِيهَا كَأْسًا كَانَ مِزَاجُهَا زَنجَبِيلا عَيْنًا فِيهَا تُسَمَّى سَلْسَبِيلا وَيَطُوفُ عَلَيْهِمْ وِلْدَانٌ مُّخَلَّدُونَ إِذَا رَأَيْتَهُمْ حَسِبْتَهُمْ لُؤْلُؤًا مَّنثُورًا وَإِذَا رَأَيْتَ ثَمَّ رَأَيْتَ نَعِيمًا وَمُلْكًا كَبِيرًا عَالِيَهُمْ ثِيَابُ سُندُسٍ خُضْرٌ وَإِسْتَبْرَقٌ وَحُلُّوا أَسَاوِرَ مِن فِضَّةٍ وَسَقَاهُمْ رَبُّهُمْ شَرَابًا طَهُورًا إِنَّ هَذَا كَانَ لَكُمْ جَزَاء وَكَانَ سَعْيُكُم مَّشْكُورًا}}<ref>«بی‌گمان ما از پروردگارمان، روزی که تیره و بسیار سخت است می‌هراسیم. پس خدا آنان را از شرّ آن روز نگاه می‌دارد و به آنان شادابی و شادمانی می‌نمایاند. و به آنان برای شکیبی که ورزیده‌اند بهشت و (پوشاک) پرنیان پاداش می‌دهد. در آن، بر تخت‌ها پشت می‌دهند، در آن نه (گرمای) خورشیدی می‌بینند و نه سرمایی. و سایه‌سارهای آن، نزدیک آنها و میوه‌های آن بسیار در دسترس است. و گرد آنان آوندهایی  سیمین و جام‌هایی بلورین می‌چرخانند. بلورهایی سیمگون که آنها را (ساقیان) به اندازه پیموده‌اند. و در آنجا به آنان پیاله‌ای می‌نوشانند که آمیخته آن زنجبیل است. از چشمه‌ای که آنجاست به نام سلسبیل. و خدمتگزارانی هماره جوان گرد آنان می‌گردند که چون بنگریشان، می‌پنداری که مرواریدهایی پراکنده‌اند. و چون بدان جا بنگری نعمت و پادشاهی بیکرانی می‌بینی. بر تن آنان جامه‌هایی سبز از دیبای نازک و دیبای ستبر است و به دستبندهایی سیمین آراسته‌اند و پروردگارشان به آنان شرابی پاک می‌نوشاند. بی‌گمان این پاداش شماست و تلاشتان را سپاس می‌نهند» سوره انسان، آیه ۱۰-۲۲.</ref> نیز از پاداش‌های [[الهی]] در مقابل این عمل مقبول و نیکوکارانه خبر می‌دهد. [[اطعام]] در این آیات {{متن قرآن|وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لا نُرِيدُ مِنكُمْ جَزَاء وَلا شُكُورًا  إِنَّا نَخَافُ مِن رَّبِّنَا يَوْمًا عَبُوسًا قَمْطَرِيرًا فَوَقَاهُمُ اللَّهُ شَرَّ ذَلِكَ الْيَوْمِ وَلَقَّاهُمْ نَضْرَةً وَسُرُورًا وَجَزَاهُم بِمَا صَبَرُوا جَنَّةً وَحَرِيرًا مُتَّكِئِينَ فِيهَا عَلَى الأَرَائِكِ لا يَرَوْنَ فِيهَا شَمْسًا وَلا زَمْهَرِيرًا وَدَانِيَةً عَلَيْهِمْ ظِلالُهَا وَذُلِّلَتْ قُطُوفُهَا تَذْلِيلا وَيُطَافُ عَلَيْهِم بِآنِيَةٍ مِّن فِضَّةٍ وَأَكْوَابٍ كَانَتْ قَوَارِيرَا قَوَارِيرَ مِن فِضَّةٍ قَدَّرُوهَا تَقْدِيرًا وَيُسْقَوْنَ فِيهَا كَأْسًا كَانَ مِزَاجُهَا زَنجَبِيلا عَيْنًا فِيهَا تُسَمَّى سَلْسَبِيلا وَيَطُوفُ عَلَيْهِمْ وِلْدَانٌ مُّخَلَّدُونَ إِذَا رَأَيْتَهُمْ حَسِبْتَهُمْ لُؤْلُؤًا مَّنثُورًا وَإِذَا رَأَيْتَ ثَمَّ رَأَيْتَ نَعِيمًا وَمُلْكًا كَبِيرًا عَالِيَهُمْ ثِيَابُ سُندُسٍ خُضْرٌ وَإِسْتَبْرَقٌ وَحُلُّوا أَسَاوِرَ مِن فِضَّةٍ وَسَقَاهُمْ رَبُّهُمْ شَرَابًا طَهُورًا إِنَّ هَذَا كَانَ لَكُمْ جَزَاء وَكَانَ سَعْيُكُم مَّشْكُورًا}}<ref>«و خوراک را با دوست داشتنش  به بینوا و یتیم و اسیر می‌دهند با خود می‌گویند:) شما را تنها برای خشنودی خداوند خوراک می‌دهیم، نه پاداشی از شما خواهانیم و نه سپاسی. بی‌گمان ما از پروردگارمان، روزی که تیره و بسیار سخت است می‌هراسیم. پس خدا آنان را از شرّ آن روز نگاه می‌دارد و به آنان شادابی و شادمانی می‌نمایاند. و به آنان برای شکیبی که ورزیده‌اند بهشت و (پوشاک) پرنیان پاداش می‌دهد. در آن، بر تخت‌ها پشت می‌دهند، در آن نه (گرمای) خورشیدی می‌بینند و نه سرمایی. و سایه‌سارهای آن، نزدیک آنها و میوه‌های آن بسیار در دسترس است. و گرد آنان آوندهایی  سیمین و جام‌هایی بلورین می‌چرخانند. بلورهایی سیمگون که آنها را (ساقیان) به اندازه پیموده‌اند. و در آنجا به آنان پیاله‌ای می‌نوشانند که آمیخته آن زنجبیل است. از چشمه‌ای که آنجاست به نام سلسبیل. و خدمتگزارانی هماره جوان گرد آنان می‌گردند که چون بنگریشان، می‌پنداری که مرواریدهایی پراکنده‌اند. و چون بدان جا بنگری نعمت و پادشاهی بیکرانی می‌بینی. بر تن آنان جامه‌هایی سبز از دیبای نازک و دیبای ستبر است و به دستبندهایی سیمین آراسته‌اند و پروردگارشان به آنان شرابی پاک می‌نوشاند. بی‌گمان این پاداش شماست و تلاشتان را سپاس می‌نهند» سوره انسان، آیه ۸-۲۲.</ref> از نوع [[اطعام]] [[واجب]] نیست، زیرا اطعام‌کنندگان خود به آن نیاز داشتند: {{متن قرآن|عَلَى حُبِّهِ}}. اطعام در چنین موقعیّتی که با [[تحمّل]] سه [[روز]] [[گرسنگی]] همراه بود حاکی از اوج [[ایثار]] اطعام‌کنندگان از نظر [[اخلاق]] و [[رفتار]] و دلیل بر خلوص و [[فداکاری]] ایشان است. در آیات {{متن قرآن| أَوْ إِطْعَامٌ فِي يَوْمٍ ذِي مَسْغَبَةٍ يَتِيمًا ذَا مَقْرَبَةٍ أَوْ مِسْكِينًا ذَا مَتْرَبَةٍ ثُمَّ كَانَ مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ وَتَوَاصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ أُوْلَئِكَ أَصْحَابُ الْمَيْمَنَةِ }}<ref>«یا خوراک دادن در روز گرسنگی، به یتیمی خویشاوند، یا به بینوایی زمینگیر، آنگاه، از کسانی خواهد بود که ایمان آورده‌اند و یکدیگر را به شکیبایی و یکدیگر را به مهرورزی سفارش می‌کنند. آنان، خجستگانند» سوره بلد، آیه ۱۴-۱۸.</ref> اطعام از اوصاف [[اصحاب]] [[یمین]] شمرده شده است. در [[روایات]] بر مواردی از اطعام، مانند اطعام [[روزه‌دار]] و اطعام در [[عروسی]]، بازگشت از [[سفر]] [[حجّ]]، خرید [[منزل]] و [[ختنه]] و [[عقیقه]] فرزند تأکید شده است.<ref>من لایحضره الفقیه، ج ۲، ص ۱۳۴ ـ ۱۳۵؛ ج ۳، ص ۴۰۲؛ بحارالانوار، ج ۷۳، ص ۱۵۷ ـ ۱۵۸.</ref> [[قرآن کریم]] بر اطعامِ [[نیازمند]] که در [[قحطی]] دچار [[سختی]] و گرسنگی شده [[اصرار]] ورزیده، [[یتیم]] و [[مسکین]] را از مصادیق بارز [[نیازمندان]] می‌داند: {{متن قرآن|أَوْ إِطْعَامٌ فِي يَوْمٍ ذِي مَسْغَبَةٍ يَتِيمًا ذَا مَقْرَبَةٍ أَوْ مِسْكِينًا ذَا مَتْرَبَةٍ }}<ref>«یا خوراک دادن در روز گرسنگی، به یتیمی خویشاوند، یا به بینوایی زمینگیر» سوره بلد، آیه ۱۴-۱۶.</ref>.<ref>[[محمد خراسانی|خراسانی، محمد]]، [[ اطعام - خراسانی (مقاله)|مقاله «اطعام»]]، [[ دائرة المعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۳.</ref>
 
==بایسته‌های اطعام==
#اطعام در صورتی [[ارزشمند]] است که صرفاً برای [[رضای خدا]] انجام شود و هیچ انگیزه‌ای جز [[خشنودی پروردگار]] در آن نباشد: {{متن قرآن|إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِيدُ مِنْكُمْ جَزَاءً وَلَا شُكُورًا}}<ref>«(با خود می‌گویند:) شما را تنها برای خشنودی خداوند خوراک می‌دهیم، نه پاداشی از شما خواهانیم و نه سپاسی» سوره انسان، آیه ۹.</ref> طبعاً در چنین اطعامی که برای [[خدا]] و منزّه از هرگونه منّت و اذیّت و [[ریاکاری]] است همه، به ویژه نیازمندان شرکت داده می‌شوند؛ امّا چنانچه در اطعام اغراض دیگری دنبال شود، بسیاری از [[نیازمندان]]، به ویژه انسان‌های عفیف‌النفس و خویشتندار، [[محروم]] می‌مانند.<ref>الفرقان، ج ۲۹، ص ۳۱۴ ـ ۳۱۵.</ref>
#[[شایسته]] است طعام دهنده، هم [[اطعام]] را [[دوست]] داشته باشد و هم از آنچه دوست می‌دارد به دیگران بخوراند: {{متن قرآن|وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا}}<ref>«و خوراک را با دوست داشتنش  به بینوا و یتیم و اسیر می‌دهند» سوره انسان، آیه ۸.</ref>، {{متن قرآن|لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ}}<ref>«هرگز به نیکی دست نخواهید یافت مگر از آنچه دوست دارید (به دیگران) ببخشید و هر چیزی ببخشید بی‌گمان خداوند آن را می‌داند» سوره آل عمران، آیه ۹۲.</ref>.<ref>تفسیر قرطبی، ج ۱۹، ص ۸۴؛ الفرقان، ج ۲۹، ص ۳۱۰.</ref> البته اطعام [[محبوب]] چنانچه مورد نیاز خود انسان نیز باشد [[فضیلت]] بیشتر و پاداش‌های ویژه‌ای دارد، چنان که از [[آیات]] {{متن قرآن|وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا}}<ref>«و خوراک را با دوست داشتنش  به بینوا و یتیم و اسیر می‌دهند» سوره انسان، آیه ۸.</ref> و {{متن قرآن|وَالَّذِينَ تَبَوَّءُوا الدَّارَ وَالْإِيمَانَ مِنْ قَبْلِهِمْ يُحِبُّونَ مَنْ هَاجَرَ إِلَيْهِمْ وَلَا يَجِدُونَ فِي صُدُورِهِمْ حَاجَةً مِمَّا أُوتُوا وَيُؤْثِرُونَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ وَلَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ وَمَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}<ref>«و كسانى كه پيش از آمدن مهاجران در ديار خود بوده ‏اند و ايمان آورده ‏اند، آنهايى را كه به سويشان مهاجرت كرده ‏اند دوست مى‏ دارند. و از آنچه مهاجران را داده مى‏ شود در دل احساس حسد نمى ‏كنند، و ديگران را بر خويش ترجيح مى‏ دهند هر چند خود نيازمند باشند و آنان كه از بخل خويش در امان مانده باشند رستگارانند.» سوره حشر، آیه ۹.</ref>. استفاده می‌شود.
#سزاوار است در اطعام نیازمندان، آنان که احتیاج بیشتری دارند در [[اولویت]] باشند و به هنگام [[سختی]] و [[قحطی]]، بیشتر مورد توجّه قرار گیرند، چنان که آیات {{متن قرآن|وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا}}<ref>«و خوراک را با دوست داشتنش  به بینوا و یتیم و اسیر می‌دهند» سوره انسان، آیه ۸.</ref> و {{متن قرآن|أَوْ إِطْعَامٌ فِي يَوْمٍ ذِي مَسْغَبَةٍ يَتِيمًا ذَا مَقْرَبَةٍ أَوْ مِسْكِينًا ذَا مَتْرَبَةٍ }}<ref>«یا خوراک دادن در روز گرسنگی، به یتیمی خویشاوند، یا به بینوایی زمینگیر» سوره بلد، آیه ۱۴-۱۶.</ref> بر اطعام نیازمندان در روزهای سخت [[زندگی]] و [[گرسنگی]] تأکید می‌کند. بر پایه روایتی از [[پیامبراکرم]]{{صل}} هر کس گرسنه‌ای را در [[روز]] قحطی [[اطعام]] کند [[خداوند]] او را از دَرِ مخصوص وارد [[بهشت]] می‌کند؛<ref>مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۷۵۰؛ نورالثقلین، ج ۵، ص ۵۸۴.</ref> نیز اطعام [[مسلمانان]] در روز سختی، از اسباب [[مغفرت]] شمرده شده است<ref> الکافی، ج ۲، ص ۲۰۱؛ کنزالعمال، ج ۹، ص ۲۴۳؛ نورالثقلین، ج ۵، ص ۵۸۴.</ref>.<ref>[[محمد خراسانی|خراسانی، محمد]]، [[ اطعام - خراسانی (مقاله)|مقاله «اطعام»]]، [[ دائرة المعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۳.</ref>
 
==اطعام [[واجب]]==
===اطعام به عنوان [[کفاره]] و فدیه===
[[قرآن]] در مواردی به [[وجوب]] اطعام [[مساکین]] به عنوان کفاره برخی [[گناهان]] یا جایگزین کردن برخی از [[اعمال]]، اشاره کرده است.
#بر کسانی که زنانشان را [[ظهار]] می‌کنند و سپس پشیمان می‌شوند، پیش از آنکه با همسرشان همبستر شوند در صورتی که [[قدرت]] بر [[آزاد]] کردن برده یا دو ماه [[روزه]] پی در پی ندارند، واجب است ۶۰مسکین را طعام دهند: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ يُظَاهِرُونَ مِنْ نِسَائِهِمْ ثُمَّ يَعُودُونَ لِمَا قَالُوا فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَتَمَاسَّا ذَلِكُمْ تُوعَظُونَ بِهِ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ}}<ref>«و آنان که زنان خود را ظهار می‌کنند سپس به آنچه گفته‌اند باز می‌گردند (تا آن را بشکنند) باید پیش از آنکه با یکدیگر تماسی داشته باشند بنده‌ای آزاد کنند؛ این (کاری) است که بدان اندرز داده می‌شوید و خداوند به آنچه می‌کنید آگاه است» سوره مجادله، آیه ۳.</ref>، {{متن قرآن|فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصِيَامُ شَهْرَيْنِ مُتَتَابِعَيْنِ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَتَمَاسَّا فَمَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ فَإِطْعَامُ سِتِّينَ مِسْكِينًا ذَلِكَ لِتُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَتِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ وَلِلْكَافِرِينَ عَذَابٌ أَلِيمٌ}}<ref>«و هر کس نیافت، روزه دو ماه پیاپی پیش از آنکه با همدیگر تماسی بگیرند (بر عهده اوست) و آنکه یارایی ندارد، خوراک دادن به شصت مستمند (بر عهده اوست)، این بدان روست که به خداوند و پیامبرش ایمان آورید و اینها احکام خداوند است و کافران عذابی دردناک خواهند داشت» سوره مجادله، آیه ۴.</ref>
#[[اطعام]] به ۱۰ [[مسکین]] برای شکستن [[سوگند]] از روی قصد، [[واجب]] است: {{متن قرآن|لَا يُؤَاخِذُكُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فِي أَيْمَانِكُمْ وَلَكِنْ يُؤَاخِذُكُمْ بِمَا عَقَّدْتُمُ الْأَيْمَانَ فَكَفَّارَتُهُ إِطْعَامُ عَشَرَةِ مَسَاكِينَ مِنْ أَوْسَطِ مَا تُطْعِمُونَ أَهْلِيكُمْ أَوْ كِسْوَتُهُمْ أَوْ تَحْرِيرُ رَقَبَةٍ فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصِيَامُ ثَلَاثَةِ أَيَّامٍ ذَلِكَ كَفَّارَةُ أَيْمَانِكُمْ إِذَا حَلَفْتُمْ وَاحْفَظُوا أَيْمَانَكُمْ كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}}<ref>«خداوند شما را در سوگندهای بیهوده بازخواست نمی‌کند اما از سوگندهایی که آگاهانه خورده‌اید باز می‌پرسد بنابراین کفّاره (شکستن) آن، خوراک دادن به ده مستمند است از میانگین آنچه به خانواده خود می‌دهید یا (تهیّه) لباس آنان و یا آزاد کردن یک بنده؛ پس هر که (هیچ‌یک را) نیابد (کفاره آن) سه روز روزه است؛ این کفّاره سوگندهای شماست هرگاه سوگند خورید (و بشکنید)؛ حرمت سوگندهای خود را بدارید؛ خداوند این چنین آیات خود را برای شما روشن می‌گرداند باشد که سپاس گزارید» سوره مائده، آیه ۸۹.</ref> برخی جمله {{متن قرآن|مِنْ أَوْسَطِ مَا تُطْعِمُونَ}} را اشاره به کیفیت [[غذا]] دانسته و گفته‌اند: این طعام نباید [[پایین‌تر]] از [[خوراک]] خانواده‌اش باشد.<ref>جواهرالکلام، ج۳۳، ص۲۶۲؛ زبده‌البیان، ص۶۳۱.</ref> بعضی دیگر آن را توضیح کمّی دانسته و گفته‌اند: مقصود یک مدّ طعام است، زیرا این مقدار حدّ متوسط خوراک افراد است.<ref> جواهرالکلام، ج ۳۳، ص ۲۶۶؛ مسالک‌الافهام، ج ۳، ص ۱۵۷.</ref>
#کسی که در حال [[احرام]] و از روی عمد صید می‌کند، باید تعدادی از [[مساکین]] را [[اطعام]] کند: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَقْتُلُوا الصَّيْدَ وَأَنْتُمْ حُرُمٌ وَمَنْ قَتَلَهُ مِنْكُمْ مُتَعَمِّدًا فَجَزَاءٌ مِثْلُ مَا قَتَلَ مِنَ النَّعَمِ يَحْكُمُ بِهِ ذَوَا عَدْلٍ مِنْكُمْ هَدْيًا بَالِغَ الْكَعْبَةِ أَوْ كَفَّارَةٌ طَعَامُ مَسَاكِينَ أَوْ عَدْلُ ذَلِكَ صِيَامًا لِيَذُوقَ وَبَالَ أَمْرِهِ عَفَا اللَّهُ عَمَّا سَلَفَ وَمَنْ عَادَ فَيَنْتَقِمُ اللَّهُ مِنْهُ وَاللَّهُ عَزِيزٌ ذُو انْتِقَامٍ}}<ref>«ای مؤمنان! شکار را در حالی که در احرام هستید نکشید و هر کسی به عمد آن را بکشد، کیفرش چهارپایی است همگون آنچه کشته است، چنانکه دو (گواه) دادگر از خودتان بر (همگونی) آن (با شکار) حکم کنند، قربانی‌یی که به (قربانگاه) کعبه برسد؛ یا کفّاره‌ای است برابر با اطعام مستمندان یا همچند آن (شصت روز) روزه تا کیفر کار خود را بچشد؛ خداوند از گذشته در گذشت ولی هر که (به شکار کردن) برگردد خداوند از وی انتقام خواهد گرفت و خداوند پیروزمندی دادستاننده است» سوره مائده، آیه ۹۵.</ref> براساس [[آیه]]، مقدار طعام مساکین بستگی به نوع شکار دارد.<ref>جامع البیان، مج ۵، ج ۷، ص ۵۸؛ مجمع‌البیان، ج ۳، ص ۳۷۹.</ref> [[مفسّران]] و [[فقها]] در ترتیب یا تخییر کفّارات یاد شده در آیه بر یک نظر نیستند؛<ref> مجمع‌البیان، مج ۳، ص ۳۷۹؛ تفسیر قرطبی، ج ۶، ص ۲۰۳؛ مسالک الافهام، ج ۲، ص ۲۶۴.</ref> برخی از ظاهر آیه (کلمه أو) تخییر را استفاده کرده‌اند <ref>الکشاف، ج ۱، ص ۶۷۸؛ مسالک الافهام، ج ۲، ص ۲۷۱.</ref> و برخی [[ظهور]] کلمه «أو» را بر تخییر [[انکار]] کرده و ترتیب یا تخییر را به [[روایات]] ارجاع داده‌اند.<ref>مسالک الافهام، ج ۲، ص ۲۷۲؛ المیزان، ج ۶، ص ۱۴۰.</ref>
#شخصی که به موجب [[پیری]] یا [[تشنگی]] طاقتفرسا توان [[روزه‌داری]] را از دست داده، نیز [[زن]] بارداری که زایمانش نزدیک است و زن شیرده کم‌شیر، می‌بایست به جای هر [[روز]] [[روزه]] [[ماه رمضان]]، مسکینی را [[اطعام]] کنند و اگر بیش از آن، [[اطعام]] کنند بهتر خواهد بود: {{متن قرآن|أَيَّامًا مَعْدُودَاتٍ فَمَنْ كَانَ مِنْكُمْ مَرِيضًا أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ وَعَلَى الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ فِدْيَةٌ طَعَامُ مِسْكِينٍ فَمَنْ تَطَوَّعَ خَيْرًا فَهُوَ خَيْرٌ لَهُ وَأَنْ تَصُومُوا خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ}}<ref>«روزهایی برشمرده را (روزه بدارید) و از شما هر که بیمار یا در سفر باشد شماری از روزهای دیگر (روزه بر او واجب است) و بر آنان که به دشواری آن را بر می‌تابند (به جای هر روز) جایگزینی است (به اندازه) خوراک مستمندی و هر که خود خواسته، خیری (بیش) دهد، برای او بهتر است. و اگر بدانید روزه داشتن برای شما بهتر است» سوره بقره، آیه ۱۸۴.</ref>.<ref> زبده‌البیان، ص۲۱۲ـ۲۱۳؛ البرهان، ج۱، ص ۳۸۷؛ مسالک‌الافهام، ج ۱، ص ۳۲۰ ـ ۳۲۱.</ref>
#اطعام ۱۰ یا ۶ [[مسکین]] به عوض تراشیدن [[موی سر]]، قبل از [[قربانی]] لازم است: {{متن قرآن|وَأَتِمُّوا الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ لِلَّهِ فَإِنْ أُحْصِرْتُمْ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ وَلَا تَحْلِقُوا رُءُوسَكُمْ حَتَّى يَبْلُغَ الْهَدْيُ مَحِلَّهُ فَمَنْ كَانَ مِنْكُمْ مَرِيضًا أَوْ بِهِ أَذًى مِنْ رَأْسِهِ فَفِدْيَةٌ مِنْ صِيَامٍ أَوْ صَدَقَةٍ أَوْ نُسُكٍ فَإِذَا أَمِنْتُمْ فَمَنْ تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَةِ إِلَى الْحَجِّ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصِيَامُ ثَلَاثَةِ أَيَّامٍ فِي الْحَجِّ وَسَبْعَةٍ إِذَا رَجَعْتُمْ تِلْكَ عَشَرَةٌ كَامِلَةٌ ذَلِكَ لِمَنْ لَمْ يَكُنْ أَهْلُهُ حَاضِرِي الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ}}<ref>«و حجّ و عمره را برای خداوند تمام (و کامل) بجا آورید، پس اگر بازداشته شدید؛ از قربانی آنچه دست دهد (قربانی کنید)، و سر نتراشید تا هنگامی که قربانی به قربانگاه خود برسد، و اگر کسی از شما بیمار بود یا در سر آسیبی داشت (و ناچار از تراشیدن سر شد) بر (عهده) او (جایگزینی) است از روزه گرفتن یا صدقه دادن یا قربانی کردن و چون ایمن شدید آنکه از عمره به حجّ تمتّع می‌پردازد آنچه از قربانی دست دهد (قربانی کند)، و هر کس (که قربانی) نیافت روزه سه روز از ایّام حج و هفت روز هنگامی که (از حج) بازگشتید (بر عهده اوست)؛ این ده روز کامل است؛ این (حکم تمتّع) برای کسی است که خانواده‌اش ساکن مکّه نباشند و از خداوند پروا کنید و بدانید که خداوند سخت کیفر است» سوره بقره، آیه ۱۹۶.</ref> مراد از {{متن قرآن|صَدَقَةٍ}} اطعام ۱۰ مسکین، و به قولی ۶ مسکین است.<ref>التبیان، ج۲، ص ۱۵۸؛ مجمع‌البیان، ج ۲، ص ۵۱۹.</ref><ref>[[محمد خراسانی|خراسانی، محمد]]، [[ اطعام - خراسانی (مقاله)|مقاله «اطعام»]]، [[ دائرة المعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۳.</ref>
 
=== اطعام در غیر کفارات===
اطعام در مواردی، خود مستقلاً مورد توجّه بوده است:
#[[وجوب]] اطعام از گوشت قربانی [[حجّ]] به بینوایان: {{متن قرآن|لِيَشْهَدُوا مَنَافِعَ لَهُمْ وَيَذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ فِي أَيَّامٍ مَعْلُومَاتٍ عَلَى مَا رَزَقَهُمْ مِنْ بَهِيمَةِ الْأَنْعَامِ فَكُلُوا مِنْهَا وَأَطْعِمُوا الْبَائِسَ الْفَقِيرَ}}<ref>«تا سودهایی که برای آنان دارد ببینند و نام خداوند را در روزهایی معین بر آنچه از دام‌ها  که روزیشان کرده است (هنگام قربانی) یاد کنند آنگاه از آن بخورید و بینوای مستمند را خوراک دهید» سوره حج، آیه ۲۸.</ref>،  {{متن قرآن|وَالْبُدْنَ جَعَلْنَاهَا لَكُمْ مِنْ شَعَائِرِ اللَّهِ لَكُمْ فِيهَا خَيْرٌ فَاذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَيْهَا صَوَافَّ فَإِذَا وَجَبَتْ جُنُوبُهَا فَكُلُوا مِنْهَا وَأَطْعِمُوا الْقَانِعَ وَالْمُعْتَرَّ كَذَلِكَ سَخَّرْنَاهَا لَكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}}<ref>«و (قربانی) شتران تنومند را برای شما از نشانه‌های (بندگی) خداوند قرار داده‌ایم، شما را در آنها خیری است پس نام خداوند را بر آنها در حالی که بر پا ایستاده‌اند ببرید (و آنها را نحر کنید) و چون پهلوهاشان به خاک رسید (و جان دادند) از (گوشت) آنها بخورید و به مستمند خواهنده و خویشتندار بخورانید؛ بدین‌گونه آنها را برای شما رام کرده‌ایم باشد که سپاس گزارید» سوره حج، آیه ۳۶.</ref> [[فقیر]] "قانع" کسی است که سؤال نمی‌کند و به آنچه داده می‌شود [[قناعت]] می‌ورزد. فقیر "معترّ" کسی است که به آنچه داده می‌شود معترض است و از گدایی‌کردن هراسی ندارد.<ref>الکشاف، ج ۳، ص ۱۵۸؛ زبدة البیان، ص ۳۰۱.</ref> شاید بتوان از تقدیم "قانع" بر "معترّ»" در [[آیه اولویت]] و تقدم اطعام فقیر قانع بر فقیر معترّ را استفاده کرد.
#[[زکات]] [[مال]] و [[زکات]] فطره نیز از مصادیق اطعام [[واجب]] به شمار می‌آید. افزون بر [[آیات]] زیادی که لفظ زکات در آنها به‌کار رفته، شماری از آیات با لفظ "طَعام" و "نُطعم" به موضوع زکات پرداخته است؛ مانند: {{متن قرآن|وَلَا يَحُضُّ عَلَى طَعَامِ الْمِسْكِينِ}}<ref>«و کسی را بر خوراک دادن به یتیمان برنمی‌انگیخت» سوره حاقه، آیه ۳۴.</ref>،  {{متن قرآن|وَلَا يَحُضُّ عَلَى طَعَامِ الْمِسْكِينِ}}<ref>«و کسی را بر خوراک دادن به یتیمان برنمی‌انگیخت» سوره حاقه، آیه ۳۴.</ref>، {{متن قرآن|وَلَا تَحَاضُّونَ عَلَى طَعَامِ الْمِسْكِينِ}}<ref>«و بر خوراک دادن به بینوا، یکدیگر را برنمی‌انگیزید،» سوره فجر، آیه ۱۸.</ref>،  {{متن قرآن|وَلَمْ نَكُ نُطْعِمُ الْمِسْكِينَ}}<ref>«و به بینوایان خوراک نمی‌دادیم،» سوره مدثر، آیه ۴۴.</ref> برخی واژه طعام را در این [[آیات]] به معنای "اِطعام" دانسته و برخی آن را مضاف‌الیه کلمه محذوف یا مقدّر "[[اطعام]]" یا "بذل"<ref> الکشاف، ج ۴، ص ۸۰۴؛ مجمع‌البیان، ج ۱۰، ص ۷۳۵؛ المیزان، ج ۲۰، ص ۳۶۸.</ref> می‌دانند؛ ولی به هر صورت، اضافه طعام به [[مسکین]] بیان کننده این است که طعام، [[حق]] مسکین و گویا در واقع وی [[مالک]] آن است.<ref>التفسیرالکبیر، ج۳۲، ص۱۱۳؛ روح‌المعانی، مج ۱۶، ج ۳۰، ص ۴۳۵؛ المیزان، ج ۲۰، ص ۳۶۸.</ref> [[آیه]] {{متن قرآن|وَفِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ لِلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ}}<ref>«و در دارایی‌هایشان بخشی برای (مستمند) خواهنده و بی‌بهره بود» سوره ذاریات، آیه ۱۹.</ref> نیز گویای همین مطلب است، ازاین‌رو در پرداخت آن به مسکین جای هیچ‌گونه منّتی نیست. از برخی [[روایات]] استفاده می‌شود که علت [[وجوب]] [[زکات]] در [[اموال]] [[توانگران]] فراهم شدن غذای فقراست.<ref> بحارالانوار، ج ۶، ص ۹۶.</ref> شاید از همین روست که بیشترین مواردی که زکات در آن [[واجب]] شده، مانند گندم، جو، کشمش، خرما، شتر، گاو و گوسفند، کاربردی جز طعام ندارد و زکات فطره را نیز باید از [[خوراک]] معمول [[خانواده]] و [[اهل]] [[شهر]] پرداخت.
#[[اطعام]] کسانی که [[نفقه]] آنها بر [[انسان]] واجب است؛ مانند وجوب نفقه [[مادر]] بر [[پدر]]: {{متن قرآن|وَعَلَى الْمَوْلُودِ لَهُ رِزْقُهُنَّ وَكِسْوَتُهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ لَا تُكَلَّفُ نَفْسٌ إِلَّا وُسْعَهَا}}<ref>« خوراک و پوشاک آنان به شایستگی بر صاحب فرزند است، بر هیچ کس جز به اندازه توانش تکلیف نیست» سوره بقره، آیه ۲۳۳.</ref>.<ref> احکام‌القرآن، ج۱، ص۵۵۶؛ التبیان، ج۲، ص ۲۵۶.</ref>.<ref>[[محمد خراسانی|خراسانی، محمد]]، [[ اطعام - خراسانی (مقاله)|مقاله «اطعام»]]، [[ دائرة المعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۳.</ref>
 
==آثار اطعام==
[[خداوند]] در [[سوره بلد]] [[ابرار]] را ـ که براساس روایات [[فریقین]]، [[امیرمؤمنان]]، [[فاطمه]] [[زهرا]] و [[حسنین]]{{عم}} هستند <ref>شواهدالتنزیل، ج ۲، ص۳۹۶ ـ ۳۹۷؛ مجمع‌البیان، ج ۱۰، ص ۶۱۶.</ref>ـ به سبب اطعام خالصانه و ایثارگرانه ستوده است و ایشان را از [[شرّ]] روزی که از آن می‌هراسند ([[قیامت]]) محافظت کرده و آنان را با صورتهایی [[نورانی]] و [[زیبا]] و دلهایی شاد برمی‌انگیزد و به موجب [[صبر]] بر [[تکالیف]] یا صبر بر [[ایثار]] با شدت احتیاجِ خودشان، در [[بهشت]] ساکن کرده و حریر بهشتی بر ایشان می‌پوشاند، درحالی‌که در آنجا بر تختها تکیه زده و از [[گرما]] و سرما درامان‌اند و درختان بهشتی بر سرشان سایه افکنده و میوه‌هایش در دسترس و [[اختیار]] آنهاست. حوریان و [[نوجوانان]] زیبایِ بهشتی با سبوهایی سیمین و جامهایی بلورین گرداگرد ایشان در گردش‌اند؛ جامهایی که در سفیدی همچون نقره و در [[صفا]] و درخشندگی همچون شیشه و از هر حیث اندازه‌گیری شده است. آنان را از شرابی که طعم زنجبیل دارد می‌نوشانند. در آنجا چشمه‌ای به نام سلسبیل است. گرداگرد [[بهشتیان]] پسرانی [[جاودانی]]، همواره در گردش‌اند؛ پسرانی که در [[زیبایی]] همچون مروارید پراکنده در اطراف بهشتیان (برای [[خدمت]]) به نظر می‌آیند و چون خوب بنگری آن جایگاه با [[شکوه]] را عالَمی پرنعمت و [[حکومتی]] بی‌نهایت بزرگ از حیث بقا و وسعت خواهی یافت. بالاپوش ایشان دیبای سبز و استبرق (پارچه ضخیمی از جنس [[ابریشم]] و طلا) و زیورآلات ایشان دستبندهایی از نقره است و خدایشان آنان را شرابی طهور و گوارا می‌نوشاند: {{متن قرآن|وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لا نُرِيدُ مِنكُمْ جَزَاء وَلا شُكُورًا  إِنَّا نَخَافُ مِن رَّبِّنَا يَوْمًا عَبُوسًا قَمْطَرِيرًا فَوَقَاهُمُ اللَّهُ شَرَّ ذَلِكَ الْيَوْمِ وَلَقَّاهُمْ نَضْرَةً وَسُرُورًا وَجَزَاهُم بِمَا صَبَرُوا جَنَّةً وَحَرِيرًا مُتَّكِئِينَ فِيهَا عَلَى الأَرَائِكِ لا يَرَوْنَ فِيهَا شَمْسًا وَلا زَمْهَرِيرًا وَدَانِيَةً عَلَيْهِمْ ظِلالُهَا وَذُلِّلَتْ قُطُوفُهَا تَذْلِيلا وَيُطَافُ عَلَيْهِم بِآنِيَةٍ مِّن فِضَّةٍ وَأَكْوَابٍ كَانَتْ قَوَارِيرَا قَوَارِيرَ مِن فِضَّةٍ قَدَّرُوهَا تَقْدِيرًا وَيُسْقَوْنَ فِيهَا كَأْسًا كَانَ مِزَاجُهَا زَنجَبِيلا عَيْنًا فِيهَا تُسَمَّى سَلْسَبِيلا وَيَطُوفُ عَلَيْهِمْ وِلْدَانٌ مُّخَلَّدُونَ إِذَا رَأَيْتَهُمْ حَسِبْتَهُمْ لُؤْلُؤًا مَّنثُورًا وَإِذَا رَأَيْتَ ثَمَّ رَأَيْتَ نَعِيمًا وَمُلْكًا كَبِيرًا عَالِيَهُمْ ثِيَابُ سُندُسٍ خُضْرٌ وَإِسْتَبْرَقٌ وَحُلُّوا أَسَاوِرَ مِن فِضَّةٍ وَسَقَاهُمْ رَبُّهُمْ شَرَابًا طَهُورًا إِنَّ هَذَا كَانَ لَكُمْ جَزَاء وَكَانَ سَعْيُكُم مَّشْكُورًا}}<ref>«و خوراک را با دوست داشتنش  به بینوا و یتیم و اسیر می‌دهند با خود می‌گویند:) شما را تنها برای خشنودی خداوند خوراک می‌دهیم، نه پاداشی از شما خواهانیم و نه سپاسی. بی‌گمان ما از پروردگارمان، روزی که تیره و بسیار سخت است می‌هراسیم. پس خدا آنان را از شرّ آن روز نگاه می‌دارد و به آنان شادابی و شادمانی می‌نمایاند. و به آنان برای شکیبی که ورزیده‌اند بهشت و (پوشاک) پرنیان پاداش می‌دهد. در آن، بر تخت‌ها پشت می‌دهند، در آن نه (گرمای) خورشیدی می‌بینند و نه سرمایی. و سایه‌سارهای آن، نزدیک آنها و میوه‌های آن بسیار در دسترس است. و گرد آنان آوندهایی  سیمین و جام‌هایی بلورین می‌چرخانند. بلورهایی سیمگون که آنها را (ساقیان) به اندازه پیموده‌اند. و در آنجا به آنان پیاله‌ای می‌نوشانند که آمیخته آن زنجبیل است. از چشمه‌ای که آنجاست به نام سلسبیل. و خدمتگزارانی هماره جوان گرد آنان می‌گردند که چون بنگریشان، می‌پنداری که مرواریدهایی پراکنده‌اند. و چون بدان جا بنگری نعمت و پادشاهی بیکرانی می‌بینی. بر تن آنان جامه‌هایی سبز از دیبای نازک و دیبای ستبر است و به دستبندهایی سیمین آراسته‌اند و پروردگارشان به آنان شرابی پاک می‌نوشاند. بی‌گمان این پاداش شماست و تلاشتان را سپاس می‌نهند» سوره انسان، آیه ۸-۲۲.</ref> در [[روایات]]، [[پاداش دنیوی]] [[اطعام]]، زیاد شدن روزی،<ref>الکافی، ج۶، ص۲۸۴؛ بحارالانوار، ج۷۱، ص۳۶۲، ۳۶۸.</ref> دفع و رفع [[بلاها]] و بیمار‌ی‌ها،<ref>بحارالانوار، ج ۷۱، ص ۳۷۹، ۳۸۶.</ref> ایجاد [[محبّت]] <ref>بحارالانوار، ج ۷۲، ص ۴۴۹.</ref> و... دانسته شده است. در آیات {{متن قرآن|وَأَمَّا إِذَا مَا ابْتَلَاهُ فَقَدَرَ عَلَيْهِ رِزْقَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَهَانَنِ}}<ref>«و چون پروردگارش او را بیازماید و روزی‌اش را بر او تنگ گیرد می‌گوید پروردگارم مرا خوار داشت،» سوره فجر، آیه ۱۶.</ref>، {{متن قرآن|كَلَّا بَلْ لَا تُكْرِمُونَ الْيَتِيمَ}}<ref>«نه چنین است، بلکه شما یتیم را گرامی نمی‌دارید،» سوره فجر، آیه ۱۷.</ref>، {{متن قرآن|وَلَا تَحَاضُّونَ عَلَى طَعَامِ الْمِسْكِينِ}}<ref>«و بر خوراک دادن به بینوا، یکدیگر را برنمی‌انگیزید،» سوره فجر، آیه ۱۸.</ref> [[سختی]] [[معیشت]] را پیامد ترک [[اطعام]] [[یتیمان]] و [[مساکین]] برشمرده است.
 
در [[قرآن کریم]] ترک اطعام و حتی [[تشویق]] نکردن به آن، در کنار [[بی‌ایمانی]] به [[خدا]] قرار گرفته است: {{متن قرآن|إِنَّهُ كَانَ لَا يُؤْمِنُ بِاللَّهِ الْعَظِيمِ}}<ref>«بی‌گمان او به خداوند سترگ ایمانی نداشت» سوره حاقه، آیه ۳۳.</ref>، {{متن قرآن|وَلَا يَحُضُّ عَلَى طَعَامِ الْمِسْكِينِ}}<ref>«و کسی را بر خوراک دادن به یتیمان برنمی‌انگیخت» سوره حاقه، آیه ۳۴.</ref> و این دو را از علایم [[اصحاب شمال]] بر شمرده است. {{متن قرآن|وَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِشِمَالِهِ فَيَقُولُ يَا لَيْتَنِي لَمْ أُوتَ كِتَابِيَهْ}}<ref>«و اما آنکه کارنامه‌اش به دست چپ وی داده شود می‌گوید: کاش کارنامه‌ام به من داده نشده بود» سوره حاقه، آیه ۲۵.</ref>، {{متن قرآن|وَلَمْ أَدْرِ مَا حِسَابِيَهْ}}<ref>«و نمی‌دانستم که حسابم چیست» سوره حاقه، آیه ۲۶.</ref>، {{متن قرآن|يَا لَيْتَهَا كَانَتِ الْقَاضِيَةَ}}<ref>«کاش همان (مرگ)، پایان کار بود!» سوره حاقه، آیه ۲۷.</ref> براساس آیات {{متن قرآن| فِي جَنَّاتٍ يَتَسَاءَلُونَ عَنِ الْمُجْرِمِينَ مَا سَلَكَكُمْ فِي سَقَرَ قَالُوا لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّينَ وَلَمْ نَكُ نُطْعِمُ الْمِسْكِينَ وَكُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخَائِضِينَ وَكُنَّا نُكَذِّبُ بِيَوْمِ الدِّينِ }}<ref>«که در بهشت‌هایی به سر می‌برند، از هم می‌پرسند از گناهکاران، چه شما را به دوزخ درآورد؟ گویند: ما از نمازگزاران نبودیم، و به بینوایان خوراک نمی‌دادیم، و با پریشانگویان، پریشانگویی می‌کردیم.  و روز جزا را دروغ می‌شمردیم» سوره مدثر، آیه ۴۰-۴۶.</ref>، جهنّمیان [[بزهکار]] در پاسخ این [[پرسش]] که چه چیزی شما را به [[دوزخ]] کشانده گویند: از [[نمازگزاران]] نبودیم و بینوایان را اطعام نمی‌کردیم. با یاوه‌گویان یاوه می‌گفتیم و [[روز]] [[پاداش]] ([[آخرت]]) را [[دروغ]] می‌شمردیم. طبق برخی [[روایات]] مراد از عدم [[اطعام]] در این [[آیه]] نپرداختن [[حقوق]] آل‌محمّد{{صل}} یعنی [[خمس]] است.
 
در این [[آیات]] عدم اطعام [[مساکین]]، [[ترک نماز]] و [[تکذیب]] آخرت سبب جهنّمی شدن شمرده شده است، چنان که در برخی از آیات، راندن [[یتیم]] و [[ترغیب]] نکردن دیگران به اطعام بینوایان [[خصلت]] کسی به شمار آمده که به [[روز قیامت]] و [[ثواب و عقاب]] [[باور]] ندارد: {{متن قرآن|أَرَأَيْتَ الَّذِي يُكَذِّبُ بِالدِّينِ فَذَلِكَ الَّذِي يَدُعُّ الْيَتِيمَ وَلا يَحُضُّ عَلَى طَعَامِ الْمِسْكِينِ}}<ref>«آیا آن کس را که (روز) پاداش و کیفر را دروغ می‌شمارد دیده‌ای؟ او همان کسی است که یتیم را می‌راند. و (مردم را) به سیر کردن مستمند برنمی‌انگیزد» سوره ماعون، آیه ۱-۳.</ref> ترک اطعام از ویژگی‌های کسانی است که از [[آیات الهی]] رویگردان بوده و کافرند، ازاین‌رو وقتی [[مؤمنان]] ایشان را به اطعام و [[انفاق]] تشویق‌می‌کنند با [[استهزا]] و نسبت دادن [[گمراهی]] آشکار، به مؤمنان می‌گویند: آیا اطعام کنیم کسی را که اگر [[خدا]] می‌خواست او را اطعام می‌کرد: {{متن قرآن|وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ قَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلَّذِينَ آمَنُوا أَنُطْعِمُ مَنْ لَوْ يَشَاءُ اللَّهُ أَطْعَمَهُ إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ}}<ref>«و چون به آنان بگویند که از آنچه خداوند روزیتان کرده است ببخشید، کافران به مؤمنان می‌گویند: آیا به کسی خوراک دهیم که اگر خداوند می‌خواست بدو خوراک می‌داد؟ شما جز در گمراهی آشکاری به سر نمی‌برید» سوره یس، آیه ۴۷.</ref> [[قرآن کریم]] به تارکان اطعام یادآور می‌شود که [[تنگدستی]] و [[سختی]] [[معیشت]] آنان، پیامد [[دنیوی]] ترک اطعام و [[اکرام]] به یتیم و [[مسکین]] است: {{متن قرآن|وَأَمَّا إِذَا مَا ابْتَلَاهُ فَقَدَرَ عَلَيْهِ رِزْقَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَهَانَنِ}}<ref>«و چون پروردگارش او را بیازماید و روزی‌اش را بر او تنگ گیرد می‌گوید پروردگارم مرا خوار داشت،» سوره فجر، آیه ۱۶.</ref>، {{متن قرآن|كَلَّا بَلْ لَا تُكْرِمُونَ الْيَتِيمَ}}<ref>«نه چنین است، بلکه شما یتیم را گرامی نمی‌دارید،» سوره فجر، آیه ۱۷.</ref>، {{متن قرآن|وَلَا تَحَاضُّونَ عَلَى طَعَامِ الْمِسْكِينِ}}<ref>«و بر خوراک دادن به بینوا، یکدیگر را برنمی‌انگیزید،» سوره فجر، آیه ۱۸.</ref>.<ref>التبیان، ج ۱۰، ص ۳۴۶.</ref> ترک اطعام دلیل بر [[پستی]] و [[خسیس بودن]] است؛ براساس روایتی از [[پیامبر]]{{صل}} ذیل آیه {{متن قرآن| فَأَبَوْا أَنْ يُضَيِّفُوهُمَا }}<ref>« آنان از پذیرایی ایشان خودداری کردند» سوره کهف، آیه ۷۷.</ref> [[اهل]] قریه‌ای که از اطعام و [[پذیرایی]] [[حضرت موسی]] و همراه وی سرباز زدند، مردمی [[پست]] بودند: {{متن قرآن|فَانْطَلَقَا حَتَّى إِذَا أَتَيَا أَهْلَ قَرْيَةٍ اسْتَطْعَمَا أَهْلَهَا فَأَبَوْا أَنْ يُضَيِّفُوهُمَا فَوَجَدَا فِيهَا جِدَارًا يُرِيدُ أَنْ يَنْقَضَّ فَأَقَامَهُ قَالَ لَوْ شِئْتَ لَاتَّخَذْتَ عَلَيْهِ أَجْرًا}}<ref>«باز راه افتادند تا هنگامی که به مردم شهری رسیدند از مردمش خوراک خواستند، اما آنان از پذیرایی ایشان خودداری کردند؛ سپس دیواری در آن (شهر) یافتند که می‌خواست فرو افتد، (خضر) آن را استوار کرد، (موسی) گفت: اگر می‌خواستی برای آن مزدی دریافت می‌داشتی» سوره کهف، آیه ۷۷.</ref>.<ref>مجمع‌البیان، ج ۶، ص ۷۵۱؛ روح‌المعانی، مج ۹، ج ۱۶، ص ۸.</ref> گفته شده که این قریه دورترین نقطه [[زمین]] [[خدا]] از [[آسمان]] است؛<ref>تفسیر قمی، ج ۲، ص ۴۱۸؛ البرهان، ج ۸، ص ۱۶۳.</ref> یعنی [[اهل]] آن از [[رحمت خدا]] دورند<ref>جامع‌البیان، مج ۹، ج ۱۵، ص ۳۵۷.</ref>.<ref>[[محمد خراسانی|خراسانی، محمد]]، [[ اطعام - خراسانی (مقاله)|مقاله «اطعام»]]، [[ دائرة المعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۳.</ref>
 
==اطعام در فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم==
جدا از بحث [[میهمان نوازی]] و [[سیره]] و [[سنت]] [[دعوت]] به ضیافت در [[فرهنگ]] و [[سیره پیامبر]] که از [[آیات]] اطعام استفاده می‌شود، مراد بُعد [[اخلاقی]] و [[تربیتی]] میهمان رفتن در ارتباط با [[پیامبر]] است.
#{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلَّا أَنْ يُؤْذَنَ لَكُمْ إِلَى طَعَامٍ غَيْرَ نَاظِرِينَ إِنَاهُ وَلَكِنْ إِذَا دُعِيتُمْ فَادْخُلُوا فَإِذَا طَعِمْتُمْ فَانْتَشِرُوا وَلَا مُسْتَأْنِسِينَ لِحَدِيثٍ إِنَّ ذَلِكُمْ كَانَ يُؤْذِي النَّبِيَّ فَيَسْتَحْيِي مِنْكُمْ وَاللَّهُ لَا يَسْتَحْيِي مِنَ الْحَقِّ}}<ref>«ای مؤمنان! به خانه‌های  پیامبر وارد نشوید مگر به شما برای (خوردن) خوراک، اجازه دهند- بی‌آنکه چشم به راه آماده شدن آن (خوراک) باشید- ولی چون فرا خوانده شدید درون روید و چون خوراک خوردید پراکنده شوید و دل به گفت و گو نسپارید که این (کار) پیامبر را آزار می» سوره احزاب، آیه ۵۳.</ref>
#{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلَّا أَنْ يُؤْذَنَ لَكُمْ إِلَى طَعَامٍ غَيْرَ نَاظِرِينَ إِنَاهُ وَلَكِنْ إِذَا دُعِيتُمْ فَادْخُلُوا فَإِذَا طَعِمْتُمْ فَانْتَشِرُوا وَلَا مُسْتَأْنِسِينَ لِحَدِيثٍ إِنَّ ذَلِكُمْ كَانَ يُؤْذِي النَّبِيَّ فَيَسْتَحْيِي مِنْكُمْ وَاللَّهُ لَا يَسْتَحْيِي مِنَ الْحَقِّ}}<ref>«ای مؤمنان! به خانه‌های  پیامبر وارد نشوید مگر به شما برای (خوردن) خوراک، اجازه دهند- بی‌آنکه چشم به راه آماده شدن آن (خوراک) باشید- ولی چون فرا خوانده شدید درون روید و چون خوراک خوردید پراکنده شوید و دل به گفت و گو نسپارید که این (کار) پیامبر را آزار می» سوره احزاب، آیه ۵۳.</ref>
===نکات===
 
'''نکات:'''
 
در این [[آیه اطعام]] [[محمد]] به [[مؤمنان]] به صورت ولیمه ازدواجش با [[زینب]]» و [[ادب]] حضور در اطعام [[پیامبر]] مطرح گردیده است.
در این [[آیه اطعام]] [[محمد]] به [[مؤمنان]] به صورت ولیمه ازدواجش با [[زینب]]» و [[ادب]] حضور در اطعام [[پیامبر]] مطرح گردیده است.
#بدون [[دعوت]] جایی نروید: {{متن قرآن|لَا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلَّا أَنْ يُؤْذَنَ لَكُمْ إِلَى طَعَامٍ}}<ref>«ای مؤمنان! به خانه‌های  پیامبر وارد نشوید مگر به شما برای (خوردن) خوراک، اجازه دهند- بی‌آنکه چشم به راه آماده شدن آن (خوراک) باشید- ولی چون فرا خوانده شدید درون روید و چون خوراک خوردید پراکنده شوید و دل به گفت و گو نسپارید که این (کار) پیامبر را آزار می» سوره احزاب، آیه ۵۳.</ref>.
#بدون [[دعوت]] جایی نروید: {{متن قرآن|لَا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلَّا أَنْ يُؤْذَنَ لَكُمْ إِلَى طَعَامٍ}}<ref>«ای مؤمنان! به خانه‌های  پیامبر وارد نشوید مگر به شما برای (خوردن) خوراک، اجازه دهند- بی‌آنکه چشم به راه آماده شدن آن (خوراک) باشید- ولی چون فرا خوانده شدید درون روید و چون خوراک خوردید پراکنده شوید و دل به گفت و گو نسپارید که این (کار) پیامبر را آزار می» سوره احزاب، آیه ۵۳.</ref>.
خط ۱۸: خط ۵۷:


==اطعام و [[ایثار اهل بیت]]==
==اطعام و [[ایثار اهل بیت]]==
*بر پایه احادیثی که در [[منابع شیعه]] و [[سنی]] آمده است<ref>الکشاف، ج‌۴، ص‌۶۷۰‌؛ روح‌المعانی، مج‌۱۶، ج‌۲۹، ص‌۲۶۹‌، ۲۷۱.</ref>، امیر مؤمنان{{ع}} و [[فاطمه زهرا]]{{س}} به همراه فضّه با [[نذر]] سه روز [[روزه]]، شفای [[امام حسن]] و [[امام حسین]]{{ع}} را از خدا‌طلبیدند و پس از اندکی خواسته خود را برآورده دیدند. به شکرانه این بهبودی، هر ۵ تن لب از طعام فرو بستند و در روزگاری که گویا خشک سالی و [[قحطی]] سفره [[اهل‌بیت]] را خالی‌تر از همیشه ساخته بود<ref>بحارالانوار، ج‌۳۵، ص‌۲۴۳.</ref>، روز را به شب رساندند. در آن زمان [[فاطمه زهرا]]{{س}} برای [[همسایه]] [[یهودی]] کاری را با ریسیدن پشم به انجام می‌رساند که اجرت آن، سه پیمانه جو بود و می‌توانست به کارِ [[افطار]] آید؛ اما تقدیر و [[آزمون الهی]] [[سرنوشت]] دیگری را رقم زد. هنوز لقمه‌ای از گلویی فرونرفته بود که مسکینی آمد و طعامی‌طلبید و درگشاده دستی هر ۵ تن را با یکدیگر برابر دید. روز بعد یتیمی‌از راه رسید و روز سوم اسیری که هر کدام ۵ قرض نان را به همراه بردند و سفره [[اهل‌بیت]] را خالی و ایثارشان را پُر آوازه ساختند: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ تَبَوَّءُوا الدَّارَ وَالْإِيمَانَ مِنْ قَبْلِهِمْ يُحِبُّونَ مَنْ هَاجَرَ إِلَيْهِمْ وَلَا يَجِدُونَ فِي صُدُورِهِمْ حَاجَةً مِمَّا أُوتُوا وَيُؤْثِرُونَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ وَلَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ وَمَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}<ref>«و كسانى كه پيش از آمدن مهاجران در ديار خود بوده ‏اند و ايمان آورده ‏اند، آنهايى را كه به سويشان مهاجرت كرده ‏اند دوست مى‏ دارند. و از آنچه مهاجران را داده مى‏ شود در دل احساس حسد نمى ‏كنند، و ديگران را بر خويش ترجيح مى‏ دهند هر چند خود نيازمند باشند و آنان كه از بخل خويش در امان مانده باشند رستگارانند.» سوره حشر، آیه ۹.</ref>.<ref>بحارالانوار، ج‌۳۵، ص‌۲۴۳.</ref> سرانجام، [[جبرئیل]] از سوی [[خداوند]] چنین هدیه آورد: {{متن قرآن|وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا}}<ref>«و خوراک را با دوست داشتنش  به بینوا و یتیم و اسیر می‌دهند» سوره انسان، آیه ۸.</ref> و از [[انگیزه]] این [[اطعام]] و بی اعتنایی [[اهل‌بیت]] به [[پاداش]] و [[ستایش]] [[مردمان]] چنین [[خبر]] داد: {{متن قرآن|إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِيدُ مِنْكُمْ جَزَاءً وَلَا شُكُورًا}}<ref>«(با خود می‌گویند:) شما را تنها برای خشنودی خداوند خوراک می‌دهیم، نه پاداشی از شما خواهانیم و نه سپاسی» سوره انسان، آیه ۹.</ref>.<ref>ر.ک. یوسفیان، حسن،  دائرة المعارف قرآن کریم، ج۵، ص ۸۵.</ref>
بر پایه احادیثی که در [[منابع شیعه]] و [[سنی]] آمده است<ref>الکشاف، ج‌۴، ص‌۶۷۰‌؛ روح‌المعانی، مج‌۱۶، ج‌۲۹، ص‌۲۶۹‌، ۲۷۱.</ref>، امیر مؤمنان{{ع}} و [[فاطمه زهرا]]{{س}} به همراه فضّه با [[نذر]] سه روز [[روزه]]، شفای [[امام حسن]] و [[امام حسین]]{{ع}} را از خدا‌طلبیدند و پس از اندکی خواسته خود را برآورده دیدند. به شکرانه این بهبودی، هر ۵ تن لب از طعام فرو بستند و در روزگاری که گویا خشک سالی و [[قحطی]] سفره [[اهل‌بیت]] را خالی‌تر از همیشه ساخته بود<ref>بحارالانوار، ج‌۳۵، ص‌۲۴۳.</ref>، روز را به شب رساندند. در آن زمان [[فاطمه زهرا]]{{س}} برای [[همسایه]] [[یهودی]] کاری را با ریسیدن پشم به انجام می‌رساند که اجرت آن، سه پیمانه جو بود و می‌توانست به کارِ [[افطار]] آید؛ اما تقدیر و [[آزمون الهی]] [[سرنوشت]] دیگری را رقم زد. هنوز لقمه‌ای از گلویی فرونرفته بود که مسکینی آمد و طعامی‌طلبید و درگشاده دستی هر ۵ تن را با یکدیگر برابر دید. روز بعد یتیمی‌از راه رسید و روز سوم اسیری که هر کدام ۵ قرض نان را به همراه بردند و سفره [[اهل‌بیت]] را خالی و ایثارشان را پُر آوازه ساختند: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ تَبَوَّءُوا الدَّارَ وَالْإِيمَانَ مِنْ قَبْلِهِمْ يُحِبُّونَ مَنْ هَاجَرَ إِلَيْهِمْ وَلَا يَجِدُونَ فِي صُدُورِهِمْ حَاجَةً مِمَّا أُوتُوا وَيُؤْثِرُونَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ وَلَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ وَمَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}<ref>«و كسانى كه پيش از آمدن مهاجران در ديار خود بوده ‏اند و ايمان آورده ‏اند، آنهايى را كه به سويشان مهاجرت كرده ‏اند دوست مى‏ دارند. و از آنچه مهاجران را داده مى‏ شود در دل احساس حسد نمى ‏كنند، و ديگران را بر خويش ترجيح مى‏ دهند هر چند خود نيازمند باشند و آنان كه از بخل خويش در امان مانده باشند رستگارانند.» سوره حشر، آیه ۹.</ref>. <ref>بحارالانوار، ج‌۳۵، ص‌۲۴۳.</ref> سرانجام، [[جبرئیل]] از سوی [[خداوند]] چنین هدیه آورد: {{متن قرآن|وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا}}<ref>«و خوراک را با دوست داشتنش  به بینوا و یتیم و اسیر می‌دهند» سوره انسان، آیه ۸.</ref> و از [[انگیزه]] این [[اطعام]] و بی اعتنایی [[اهل‌بیت]] به [[پاداش]] و [[ستایش]] [[مردمان]] چنین [[خبر]] داد: {{متن قرآن|إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِيدُ مِنْكُمْ جَزَاءً وَلَا شُكُورًا}}<ref>«(با خود می‌گویند:) شما را تنها برای خشنودی خداوند خوراک می‌دهیم، نه پاداشی از شما خواهانیم و نه سپاسی» سوره انسان، آیه ۹.</ref>.<ref>ر.ک. [[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]، [[ اهل بیت - یوسفیان (مقاله)|مقاله «اهل بیت»]]، [[ دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)| دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۵، ص ۸۵.</ref>
*برخی گفته‌اند: [[سوره هل اتی]] مکی است<ref>منهاج‌السنه، ج‌۲، ص‌۱۱۷.</ref> و [[ازدواج امام علی]]{{ع}} و [[فاطمه]]{{س}} و [[تولد]] [[امام حسن]]{{ع}} و [[امام حسین]]{{ع}} در [[مدینه]] روی داده است، از این‌رو نمی‌توان انطباق [[آیات]] یاد شده را بر [[اهل‌بیت]]{{ع}} پذیرفت؛ ولی همان‌گونه که بسیاری از [[دانشمندان]] [[اهل سنت]] تأکید کرده‌اند در مکی یا [[مدنی]] بودن [[سوره هل اتی]] بین [[صاحب نظران]] [[اختلاف]] است<ref>روح المعانی، مج‌۱۶، ج‌۲۹، ص‌۲۵۸.</ref>، افزون بر اینکه شمار کسانی که همه [[سوره]] یا [[آیات]] یاد شده را [[مدنی]] می‌دانند ـ حتی در میان [[اهل سنت]] ـ بسیار بیشتر از کسانی است که مکی بودن آن را ترجیح داده‌اند<ref>تفسیرالخازن، ج‌۴، ص‌۳۳۷؛ الغدیر، ج‌۳، ص‌۱۶۹‌ـ‌۱۷۱.</ref>. از سوی دیگر، چه بسیار است سوره‌هایی که مکی نامیده می‌شود، در حالی که برخی از [[آیات]] آنها ـ به [[اتفاق]] [[مفسران]] ـ در [[مدینه]] نازل شده است و به طور کلی، سوره‌ای که اولین آیاتش در [[مکه]] فرود آمده است، هر چند [[آیات]] دیگری در [[مدینه]] به آن ضمیمه شده باشد، مکی نام می‌گیرد<ref>بحارالانوار، ج‌۳۵، ص‌۲۵۶؛ المیزان، ج‌۲۰، ص‌۱۳۱.</ref>.<ref>ر.ک. یوسفیان، حسن، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۵، ص ۸۵.</ref>


== پرسش‌های وابسته ==
برخی گفته‌اند: [[سوره هل اتی]] مکی است<ref>منهاج‌السنه، ج‌۲، ص‌۱۱۷.</ref> و [[ازدواج امام علی]]{{ع}} و [[فاطمه]]{{س}} و [[تولد]] [[امام حسن]]{{ع}} و [[امام حسین]]{{ع}} در [[مدینه]] روی داده است، از این‌رو نمی‌توان انطباق [[آیات]] یاد شده را بر [[اهل‌بیت]]{{ع}} پذیرفت؛ ولی همان‌گونه که بسیاری از [[دانشمندان]] [[اهل سنت]] تأکید کرده‌اند در مکی یا [[مدنی]] بودن [[سوره هل اتی]] بین [[صاحب نظران]] [[اختلاف]] است<ref>روح المعانی، مج‌۱۶، ج‌۲۹، ص‌۲۵۸.</ref>، افزون بر اینکه شمار کسانی که همه [[سوره]] یا [[آیات]] یاد شده را [[مدنی]] می‌دانند ـ حتی در میان [[اهل سنت]] ـ بسیار بیشتر از کسانی است که مکی بودن آن را ترجیح داده‌اند <ref>تفسیر الخازن، ج‌۴، ص‌۳۳۷؛ الغدیر، ج‌۳، ص‌۱۶۹‌ـ‌۱۷۱.</ref>. از سوی دیگر، چه بسیار است سوره‌هایی که مکی نامیده می‌شود، در حالی که برخی از [[آیات]] آنها ـ به [[اتفاق]] [[مفسران]] ـ در [[مدینه]] نازل شده است و به طور کلی، سوره‌ای که اولین آیاتش در [[مکه]] فرود آمده است، هر چند [[آیات]] دیگری در [[مدینه]] به آن ضمیمه شده باشد، مکی نام می‌گیرد<ref>بحارالانوار، ج‌۳۵، ص‌۲۵۶؛ المیزان، ج‌۲۰، ص‌۱۳۱.</ref>.<ref>ر.ک. [[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]، [[ اهل بیت - یوسفیان (مقاله)|مقاله «اهل بیت»]]، [[ دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)| دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۵، ص ۸۵.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
{{فهرست اثر}}
{{ستون-شروع|7}}
* [[انفاق مستحب]]
* [[انفاق مستحب]]
* [[اطعام به فقیر]]
* [[اطعام به فقیر]]
خط ۳۱: خط ۶۷:
* [[ستایش اطعام]]
* [[ستایش اطعام]]
* [[ولیمه]]
* [[ولیمه]]
{{پایان}}
{{پایان}}


==منابع==
==منابع==
{{منابع}}
# [[پرونده:55210091.jpg|22px]] [[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم''']]
# [[پرونده:55210091.jpg|22px]] [[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم''']]
# [[پرونده:000056.jpg|22px]] [[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]، [[ اهل بیت - یوسفیان (مقاله)|مقاله «اهل بیت»]]، [[ دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|'''دائرة المعارف قرآن کریم ج۵''']]
# [[پرونده:000054.jpg|22px]] [[محمد خراسانی|خراسانی، محمد]]، [[ اطعام - خراسانی (مقاله)|مقاله «اطعام»]]، [[ دائرة المعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|'''دائرة المعارف قرآن کریم ج۳''']]
{{پایان منابع}}


==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:اطعام در قرآن]]
[[رده:اطعام در قرآن]]
[[رده:مدخل]]
[[رده:مدخل]]

نسخهٔ ‏۹ ژوئن ۲۰۲۱، ساعت ۰۹:۴۷

اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث اطعام است. "اطعام" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:

مقدمه

اطعام مصدر باب افعال و از ریشه "ط ـ ع ـ م" به معنای طعام (غذا) دادن است.[۱] در اینکه مراد از طعام چیست، لغویان بر یک نظر نیستند؛ برخی گفته‌اند: هر چیزی است که چیده و جمع‌آوری شود، اعمّ از حبوبات و میوه‌ها،[۲] و بعضی طعام را خصوص خرما [۳] و جمعی فقط گندم می‌دانند؛[۴] ولی به نظر می‌رسد همه این موارد مصداق طعام باشد و همان‌گونه که ابن‌منظور و راغب گفته‌اند: طعام عبارت است از هر چیز خوردنی،[۵] بنابراین، اطعام یعنی خوراندن و طعام دادن از آنچه ذکر شد.[۶]

اطعام در قرآن

واژه طعم و مشتقات آن ۴۸ بار در قرآن کریم آمده که ۱۶ بار آن از باب اِفعال است؛ همچنین واژه طَعام در ۵ مورد از جمله در آیه وَلَا يَحُضُّ عَلَى طَعَامِ الْمِسْكِينِ[۷] به معنای اطعام دانسته شده است.[۸] در برخی آیات از اطعام‌کنندگان ستایش وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لا نُرِيدُ مِنكُمْ جَزَاء وَلا شُكُورًا إِنَّا نَخَافُ مِن رَّبِّنَا يَوْمًا عَبُوسًا قَمْطَرِيرًا فَوَقَاهُمُ اللَّهُ شَرَّ ذَلِكَ الْيَوْمِ وَلَقَّاهُمْ نَضْرَةً وَسُرُورًا وَجَزَاهُم بِمَا صَبَرُوا جَنَّةً وَحَرِيرًا مُتَّكِئِينَ فِيهَا عَلَى الأَرَائِكِ لا يَرَوْنَ فِيهَا شَمْسًا وَلا زَمْهَرِيرًا [۹] و از کسانی که اطعام نمی‌کنند یا دیگران را به اطعام تشویق نمی‌کنند، نکوهش شده است وَلَا يَحُضُّ عَلَى طَعَامِ الْمِسْكِينِ[۱۰].[۱۱]

در پاره‌ای از آیات، اطعام از کارهای پروردگار شمرده شده است: وَهُوَ يُطْعِمُ وَلَا يُطْعَمُ[۱۲]؛ فَلْيَعْبُدُوا رَبَّ هَذَا الْبَيْتِ[۱۳]، الَّذِي أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَآمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ[۱۴]؛ وَالَّذِي هُوَ يُطْعِمُنِي وَيَسْقِينِ[۱۵] در حقیقت اسناد اطعام به انسان‌ها چیزی جز اسناد اطعام به خدا نیست، زیرا اصل وجود آنان و آنچه اطعام می‌کنند از آنِ خداوند است،[۱۶] ازاین‌رو "مُطعِم" یکی از اسما و صفات الهی شمرده شده است. (مُطعِم) اطعام از مصادیق انفاق و احسان است. اسلام برای حفظ حرمت انسان‌ها و ایجاد تعادل اقتصادی در جامعه، صاحبان ثروت را ملزم کرده که بخشی از اموال خود را برای تأمین هزینه زندگی و رفع گرسنگی نیازمندان اختصاص دهند: وَفِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ لِلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ[۱۷]

قرآن کریم بی‌توجهی به اطعام نیازمندان را از آثار کفر به مبدأ هستی شمرده است: إِنَّهُ كَانَ لَا يُؤْمِنُ بِاللَّهِ الْعَظِيمِ[۱۸]، وَلَا يَحُضُّ عَلَى طَعَامِ الْمِسْكِينِ[۱۹]؛ همچنین بر ترک اطعام، آثار زیان‌باری مترتب کرده و در آیاتی فَكُّ رَقَبَةٍ[۲۰]، أَوْ إِطْعَامٌ فِي يَوْمٍ ذِي مَسْغَبَةٍ[۲۱] اطعام به مسکین در روزهای سخت، نمودی از مجاهدت با نفس و وسوسه‌های شیطانی شمرده شده است.[۲۲] بدون تردید تجلی خصلت پسندیده مهمان‌نوازی بیشتر همراه با اطعام است. از برخی آیات برمی‌آید که اطعام، سیره پیامبران و اولیای الهی بوده است؛ آیات هَلْ أَتَاكَ حَدِيثُ ضَيْفِ إِبْرَاهِيمَ الْمُكْرَمِينَ إِذْ دَخَلُوا عَلَيْهِ فَقَالُوا سَلامًا قَالَ سَلامٌ قَوْمٌ مُّنكَرُونَ فَرَاغَ إِلَى أَهْلِهِ فَجَاءَ بِعِجْلٍ سَمِينٍ [۲۳]، الَّذِينَ طَغَوْا فِي الْبِلَادِ[۲۴] که به داستان پذیرایی حضرت ابراهیم(ع) از مهمانان خود پرداخته بیانگر خصلت مهمان‌نوازی اوست. گفته‌اند: وی هنگام تناول غذا به دنبال مهمان می‌گشت تا او را با خود شریک کند، از همین رو آن حضرت را «ابوالضیفان» یعنی پدر مهمانان می‌گفتند، [۲۵] چنان که آیه يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلَّا أَنْ يُؤْذَنَ لَكُمْ إِلَى طَعَامٍ غَيْرَ نَاظِرِينَ إِنَاهُ وَلَكِنْ إِذَا دُعِيتُمْ فَادْخُلُوا فَإِذَا طَعِمْتُمْ فَانْتَشِرُوا [۲۶] حاکی از جود و خصلت اطعام در پیامبراکرم(ص) است.

اهل بیت(ع) نیز در اطعام به دیگران الگو بودند؛ آیات وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لا نُرِيدُ مِنكُمْ جَزَاء وَلا شُكُورًا إِنَّا نَخَافُ مِن رَّبِّنَا يَوْمًا عَبُوسًا قَمْطَرِيرًا فَوَقَاهُمُ اللَّهُ شَرَّ ذَلِكَ الْيَوْمِ وَلَقَّاهُمْ نَضْرَةً وَسُرُورًا وَجَزَاهُم بِمَا صَبَرُوا جَنَّةً وَحَرِيرًا مُتَّكِئِينَ فِيهَا عَلَى الأَرَائِكِ لا يَرَوْنَ فِيهَا شَمْسًا وَلا زَمْهَرِيرًا وَدَانِيَةً عَلَيْهِمْ ظِلالُهَا وَذُلِّلَتْ قُطُوفُهَا تَذْلِيلا وَيُطَافُ عَلَيْهِم بِآنِيَةٍ مِّن فِضَّةٍ وَأَكْوَابٍ كَانَتْ قَوَارِيرَا قَوَارِيرَ مِن فِضَّةٍ قَدَّرُوهَا تَقْدِيرًا وَيُسْقَوْنَ فِيهَا كَأْسًا كَانَ مِزَاجُهَا زَنجَبِيلا عَيْنًا فِيهَا تُسَمَّى سَلْسَبِيلا وَيَطُوفُ عَلَيْهِمْ وِلْدَانٌ مُّخَلَّدُونَ إِذَا رَأَيْتَهُمْ حَسِبْتَهُمْ لُؤْلُؤًا مَّنثُورًا وَإِذَا رَأَيْتَ ثَمَّ رَأَيْتَ نَعِيمًا وَمُلْكًا كَبِيرًا عَالِيَهُمْ ثِيَابُ سُندُسٍ خُضْرٌ وَإِسْتَبْرَقٌ وَحُلُّوا أَسَاوِرَ مِن فِضَّةٍ وَسَقَاهُمْ رَبُّهُمْ شَرَابًا طَهُورًا إِنَّ هَذَا كَانَ لَكُمْ جَزَاء وَكَانَ سَعْيُكُم مَّشْكُورًا[۲۷] به نقل شیعه و سنّی درباره حضرت علی و فاطمه و فرزندانشان حسن و حسین(ع) نازل گردیده [۲۸] و بیان کننده اطعام خالصانه و خداپسندانه ایشان است که بدون هیچ چشم داشتی و فقط برای رضای خداوند انجام گرفت و خدای متعالی به پاکی و خلوص عمل ایشان گواهی داده است: وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا[۲۹]، إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِيدُ مِنْكُمْ جَزَاءً وَلَا شُكُورًا[۳۰] در ادامه، آیات إِنَّا نَخَافُ مِن رَّبِّنَا يَوْمًا عَبُوسًا قَمْطَرِيرًا فَوَقَاهُمُ اللَّهُ شَرَّ ذَلِكَ الْيَوْمِ وَلَقَّاهُمْ نَضْرَةً وَسُرُورًا وَجَزَاهُم بِمَا صَبَرُوا جَنَّةً وَحَرِيرًا مُتَّكِئِينَ فِيهَا عَلَى الأَرَائِكِ لا يَرَوْنَ فِيهَا شَمْسًا وَلا زَمْهَرِيرًا وَدَانِيَةً عَلَيْهِمْ ظِلالُهَا وَذُلِّلَتْ قُطُوفُهَا تَذْلِيلا وَيُطَافُ عَلَيْهِم بِآنِيَةٍ مِّن فِضَّةٍ وَأَكْوَابٍ كَانَتْ قَوَارِيرَا قَوَارِيرَ مِن فِضَّةٍ قَدَّرُوهَا تَقْدِيرًا وَيُسْقَوْنَ فِيهَا كَأْسًا كَانَ مِزَاجُهَا زَنجَبِيلا عَيْنًا فِيهَا تُسَمَّى سَلْسَبِيلا وَيَطُوفُ عَلَيْهِمْ وِلْدَانٌ مُّخَلَّدُونَ إِذَا رَأَيْتَهُمْ حَسِبْتَهُمْ لُؤْلُؤًا مَّنثُورًا وَإِذَا رَأَيْتَ ثَمَّ رَأَيْتَ نَعِيمًا وَمُلْكًا كَبِيرًا عَالِيَهُمْ ثِيَابُ سُندُسٍ خُضْرٌ وَإِسْتَبْرَقٌ وَحُلُّوا أَسَاوِرَ مِن فِضَّةٍ وَسَقَاهُمْ رَبُّهُمْ شَرَابًا طَهُورًا إِنَّ هَذَا كَانَ لَكُمْ جَزَاء وَكَانَ سَعْيُكُم مَّشْكُورًا[۳۱] نیز از پاداش‌های الهی در مقابل این عمل مقبول و نیکوکارانه خبر می‌دهد. اطعام در این آیات وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لا نُرِيدُ مِنكُمْ جَزَاء وَلا شُكُورًا إِنَّا نَخَافُ مِن رَّبِّنَا يَوْمًا عَبُوسًا قَمْطَرِيرًا فَوَقَاهُمُ اللَّهُ شَرَّ ذَلِكَ الْيَوْمِ وَلَقَّاهُمْ نَضْرَةً وَسُرُورًا وَجَزَاهُم بِمَا صَبَرُوا جَنَّةً وَحَرِيرًا مُتَّكِئِينَ فِيهَا عَلَى الأَرَائِكِ لا يَرَوْنَ فِيهَا شَمْسًا وَلا زَمْهَرِيرًا وَدَانِيَةً عَلَيْهِمْ ظِلالُهَا وَذُلِّلَتْ قُطُوفُهَا تَذْلِيلا وَيُطَافُ عَلَيْهِم بِآنِيَةٍ مِّن فِضَّةٍ وَأَكْوَابٍ كَانَتْ قَوَارِيرَا قَوَارِيرَ مِن فِضَّةٍ قَدَّرُوهَا تَقْدِيرًا وَيُسْقَوْنَ فِيهَا كَأْسًا كَانَ مِزَاجُهَا زَنجَبِيلا عَيْنًا فِيهَا تُسَمَّى سَلْسَبِيلا وَيَطُوفُ عَلَيْهِمْ وِلْدَانٌ مُّخَلَّدُونَ إِذَا رَأَيْتَهُمْ حَسِبْتَهُمْ لُؤْلُؤًا مَّنثُورًا وَإِذَا رَأَيْتَ ثَمَّ رَأَيْتَ نَعِيمًا وَمُلْكًا كَبِيرًا عَالِيَهُمْ ثِيَابُ سُندُسٍ خُضْرٌ وَإِسْتَبْرَقٌ وَحُلُّوا أَسَاوِرَ مِن فِضَّةٍ وَسَقَاهُمْ رَبُّهُمْ شَرَابًا طَهُورًا إِنَّ هَذَا كَانَ لَكُمْ جَزَاء وَكَانَ سَعْيُكُم مَّشْكُورًا[۳۲] از نوع اطعام واجب نیست، زیرا اطعام‌کنندگان خود به آن نیاز داشتند: عَلَى حُبِّهِ. اطعام در چنین موقعیّتی که با تحمّل سه روز گرسنگی همراه بود حاکی از اوج ایثار اطعام‌کنندگان از نظر اخلاق و رفتار و دلیل بر خلوص و فداکاری ایشان است. در آیات أَوْ إِطْعَامٌ فِي يَوْمٍ ذِي مَسْغَبَةٍ يَتِيمًا ذَا مَقْرَبَةٍ أَوْ مِسْكِينًا ذَا مَتْرَبَةٍ ثُمَّ كَانَ مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ وَتَوَاصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ أُوْلَئِكَ أَصْحَابُ الْمَيْمَنَةِ [۳۳] اطعام از اوصاف اصحاب یمین شمرده شده است. در روایات بر مواردی از اطعام، مانند اطعام روزه‌دار و اطعام در عروسی، بازگشت از سفر حجّ، خرید منزل و ختنه و عقیقه فرزند تأکید شده است.[۳۴] قرآن کریم بر اطعامِ نیازمند که در قحطی دچار سختی و گرسنگی شده اصرار ورزیده، یتیم و مسکین را از مصادیق بارز نیازمندان می‌داند: أَوْ إِطْعَامٌ فِي يَوْمٍ ذِي مَسْغَبَةٍ يَتِيمًا ذَا مَقْرَبَةٍ أَوْ مِسْكِينًا ذَا مَتْرَبَةٍ [۳۵].[۳۶]

بایسته‌های اطعام

  1. اطعام در صورتی ارزشمند است که صرفاً برای رضای خدا انجام شود و هیچ انگیزه‌ای جز خشنودی پروردگار در آن نباشد: إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِيدُ مِنْكُمْ جَزَاءً وَلَا شُكُورًا[۳۷] طبعاً در چنین اطعامی که برای خدا و منزّه از هرگونه منّت و اذیّت و ریاکاری است همه، به ویژه نیازمندان شرکت داده می‌شوند؛ امّا چنانچه در اطعام اغراض دیگری دنبال شود، بسیاری از نیازمندان، به ویژه انسان‌های عفیف‌النفس و خویشتندار، محروم می‌مانند.[۳۸]
  2. شایسته است طعام دهنده، هم اطعام را دوست داشته باشد و هم از آنچه دوست می‌دارد به دیگران بخوراند: وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا[۳۹]، لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ[۴۰].[۴۱] البته اطعام محبوب چنانچه مورد نیاز خود انسان نیز باشد فضیلت بیشتر و پاداش‌های ویژه‌ای دارد، چنان که از آیات وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا[۴۲] و وَالَّذِينَ تَبَوَّءُوا الدَّارَ وَالْإِيمَانَ مِنْ قَبْلِهِمْ يُحِبُّونَ مَنْ هَاجَرَ إِلَيْهِمْ وَلَا يَجِدُونَ فِي صُدُورِهِمْ حَاجَةً مِمَّا أُوتُوا وَيُؤْثِرُونَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ وَلَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ وَمَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ[۴۳]. استفاده می‌شود.
  3. سزاوار است در اطعام نیازمندان، آنان که احتیاج بیشتری دارند در اولویت باشند و به هنگام سختی و قحطی، بیشتر مورد توجّه قرار گیرند، چنان که آیات وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا[۴۴] و أَوْ إِطْعَامٌ فِي يَوْمٍ ذِي مَسْغَبَةٍ يَتِيمًا ذَا مَقْرَبَةٍ أَوْ مِسْكِينًا ذَا مَتْرَبَةٍ [۴۵] بر اطعام نیازمندان در روزهای سخت زندگی و گرسنگی تأکید می‌کند. بر پایه روایتی از پیامبراکرم(ص) هر کس گرسنه‌ای را در روز قحطی اطعام کند خداوند او را از دَرِ مخصوص وارد بهشت می‌کند؛[۴۶] نیز اطعام مسلمانان در روز سختی، از اسباب مغفرت شمرده شده است[۴۷].[۴۸]

اطعام واجب

اطعام به عنوان کفاره و فدیه

قرآن در مواردی به وجوب اطعام مساکین به عنوان کفاره برخی گناهان یا جایگزین کردن برخی از اعمال، اشاره کرده است.

  1. بر کسانی که زنانشان را ظهار می‌کنند و سپس پشیمان می‌شوند، پیش از آنکه با همسرشان همبستر شوند در صورتی که قدرت بر آزاد کردن برده یا دو ماه روزه پی در پی ندارند، واجب است ۶۰مسکین را طعام دهند: وَالَّذِينَ يُظَاهِرُونَ مِنْ نِسَائِهِمْ ثُمَّ يَعُودُونَ لِمَا قَالُوا فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَتَمَاسَّا ذَلِكُمْ تُوعَظُونَ بِهِ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ[۴۹]، فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصِيَامُ شَهْرَيْنِ مُتَتَابِعَيْنِ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَتَمَاسَّا فَمَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ فَإِطْعَامُ سِتِّينَ مِسْكِينًا ذَلِكَ لِتُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَتِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ وَلِلْكَافِرِينَ عَذَابٌ أَلِيمٌ[۵۰]
  2. اطعام به ۱۰ مسکین برای شکستن سوگند از روی قصد، واجب است: لَا يُؤَاخِذُكُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فِي أَيْمَانِكُمْ وَلَكِنْ يُؤَاخِذُكُمْ بِمَا عَقَّدْتُمُ الْأَيْمَانَ فَكَفَّارَتُهُ إِطْعَامُ عَشَرَةِ مَسَاكِينَ مِنْ أَوْسَطِ مَا تُطْعِمُونَ أَهْلِيكُمْ أَوْ كِسْوَتُهُمْ أَوْ تَحْرِيرُ رَقَبَةٍ فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصِيَامُ ثَلَاثَةِ أَيَّامٍ ذَلِكَ كَفَّارَةُ أَيْمَانِكُمْ إِذَا حَلَفْتُمْ وَاحْفَظُوا أَيْمَانَكُمْ كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ[۵۱] برخی جمله مِنْ أَوْسَطِ مَا تُطْعِمُونَ را اشاره به کیفیت غذا دانسته و گفته‌اند: این طعام نباید پایین‌تر از خوراک خانواده‌اش باشد.[۵۲] بعضی دیگر آن را توضیح کمّی دانسته و گفته‌اند: مقصود یک مدّ طعام است، زیرا این مقدار حدّ متوسط خوراک افراد است.[۵۳]
  3. کسی که در حال احرام و از روی عمد صید می‌کند، باید تعدادی از مساکین را اطعام کند: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَقْتُلُوا الصَّيْدَ وَأَنْتُمْ حُرُمٌ وَمَنْ قَتَلَهُ مِنْكُمْ مُتَعَمِّدًا فَجَزَاءٌ مِثْلُ مَا قَتَلَ مِنَ النَّعَمِ يَحْكُمُ بِهِ ذَوَا عَدْلٍ مِنْكُمْ هَدْيًا بَالِغَ الْكَعْبَةِ أَوْ كَفَّارَةٌ طَعَامُ مَسَاكِينَ أَوْ عَدْلُ ذَلِكَ صِيَامًا لِيَذُوقَ وَبَالَ أَمْرِهِ عَفَا اللَّهُ عَمَّا سَلَفَ وَمَنْ عَادَ فَيَنْتَقِمُ اللَّهُ مِنْهُ وَاللَّهُ عَزِيزٌ ذُو انْتِقَامٍ[۵۴] براساس آیه، مقدار طعام مساکین بستگی به نوع شکار دارد.[۵۵] مفسّران و فقها در ترتیب یا تخییر کفّارات یاد شده در آیه بر یک نظر نیستند؛[۵۶] برخی از ظاهر آیه (کلمه أو) تخییر را استفاده کرده‌اند [۵۷] و برخی ظهور کلمه «أو» را بر تخییر انکار کرده و ترتیب یا تخییر را به روایات ارجاع داده‌اند.[۵۸]
  4. شخصی که به موجب پیری یا تشنگی طاقتفرسا توان روزه‌داری را از دست داده، نیز زن بارداری که زایمانش نزدیک است و زن شیرده کم‌شیر، می‌بایست به جای هر روز روزه ماه رمضان، مسکینی را اطعام کنند و اگر بیش از آن، اطعام کنند بهتر خواهد بود: أَيَّامًا مَعْدُودَاتٍ فَمَنْ كَانَ مِنْكُمْ مَرِيضًا أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ وَعَلَى الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ فِدْيَةٌ طَعَامُ مِسْكِينٍ فَمَنْ تَطَوَّعَ خَيْرًا فَهُوَ خَيْرٌ لَهُ وَأَنْ تَصُومُوا خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ[۵۹].[۶۰]
  5. اطعام ۱۰ یا ۶ مسکین به عوض تراشیدن موی سر، قبل از قربانی لازم است: وَأَتِمُّوا الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ لِلَّهِ فَإِنْ أُحْصِرْتُمْ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ وَلَا تَحْلِقُوا رُءُوسَكُمْ حَتَّى يَبْلُغَ الْهَدْيُ مَحِلَّهُ فَمَنْ كَانَ مِنْكُمْ مَرِيضًا أَوْ بِهِ أَذًى مِنْ رَأْسِهِ فَفِدْيَةٌ مِنْ صِيَامٍ أَوْ صَدَقَةٍ أَوْ نُسُكٍ فَإِذَا أَمِنْتُمْ فَمَنْ تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَةِ إِلَى الْحَجِّ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصِيَامُ ثَلَاثَةِ أَيَّامٍ فِي الْحَجِّ وَسَبْعَةٍ إِذَا رَجَعْتُمْ تِلْكَ عَشَرَةٌ كَامِلَةٌ ذَلِكَ لِمَنْ لَمْ يَكُنْ أَهْلُهُ حَاضِرِي الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ[۶۱] مراد از صَدَقَةٍ اطعام ۱۰ مسکین، و به قولی ۶ مسکین است.[۶۲][۶۳]

اطعام در غیر کفارات

اطعام در مواردی، خود مستقلاً مورد توجّه بوده است:

  1. وجوب اطعام از گوشت قربانی حجّ به بینوایان: لِيَشْهَدُوا مَنَافِعَ لَهُمْ وَيَذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ فِي أَيَّامٍ مَعْلُومَاتٍ عَلَى مَا رَزَقَهُمْ مِنْ بَهِيمَةِ الْأَنْعَامِ فَكُلُوا مِنْهَا وَأَطْعِمُوا الْبَائِسَ الْفَقِيرَ[۶۴]، وَالْبُدْنَ جَعَلْنَاهَا لَكُمْ مِنْ شَعَائِرِ اللَّهِ لَكُمْ فِيهَا خَيْرٌ فَاذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَيْهَا صَوَافَّ فَإِذَا وَجَبَتْ جُنُوبُهَا فَكُلُوا مِنْهَا وَأَطْعِمُوا الْقَانِعَ وَالْمُعْتَرَّ كَذَلِكَ سَخَّرْنَاهَا لَكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ[۶۵] فقیر "قانع" کسی است که سؤال نمی‌کند و به آنچه داده می‌شود قناعت می‌ورزد. فقیر "معترّ" کسی است که به آنچه داده می‌شود معترض است و از گدایی‌کردن هراسی ندارد.[۶۶] شاید بتوان از تقدیم "قانع" بر "معترّ»" در آیه اولویت و تقدم اطعام فقیر قانع بر فقیر معترّ را استفاده کرد.
  2. زکات مال و زکات فطره نیز از مصادیق اطعام واجب به شمار می‌آید. افزون بر آیات زیادی که لفظ زکات در آنها به‌کار رفته، شماری از آیات با لفظ "طَعام" و "نُطعم" به موضوع زکات پرداخته است؛ مانند: وَلَا يَحُضُّ عَلَى طَعَامِ الْمِسْكِينِ[۶۷]، وَلَا يَحُضُّ عَلَى طَعَامِ الْمِسْكِينِ[۶۸]، وَلَا تَحَاضُّونَ عَلَى طَعَامِ الْمِسْكِينِ[۶۹]، وَلَمْ نَكُ نُطْعِمُ الْمِسْكِينَ[۷۰] برخی واژه طعام را در این آیات به معنای "اِطعام" دانسته و برخی آن را مضاف‌الیه کلمه محذوف یا مقدّر "اطعام" یا "بذل"[۷۱] می‌دانند؛ ولی به هر صورت، اضافه طعام به مسکین بیان کننده این است که طعام، حق مسکین و گویا در واقع وی مالک آن است.[۷۲] آیه وَفِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ لِلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ[۷۳] نیز گویای همین مطلب است، ازاین‌رو در پرداخت آن به مسکین جای هیچ‌گونه منّتی نیست. از برخی روایات استفاده می‌شود که علت وجوب زکات در اموال توانگران فراهم شدن غذای فقراست.[۷۴] شاید از همین روست که بیشترین مواردی که زکات در آن واجب شده، مانند گندم، جو، کشمش، خرما، شتر، گاو و گوسفند، کاربردی جز طعام ندارد و زکات فطره را نیز باید از خوراک معمول خانواده و اهل شهر پرداخت.
  3. اطعام کسانی که نفقه آنها بر انسان واجب است؛ مانند وجوب نفقه مادر بر پدر: وَعَلَى الْمَوْلُودِ لَهُ رِزْقُهُنَّ وَكِسْوَتُهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ لَا تُكَلَّفُ نَفْسٌ إِلَّا وُسْعَهَا[۷۵].[۷۶].[۷۷]

آثار اطعام

خداوند در سوره بلد ابرار را ـ که براساس روایات فریقین، امیرمؤمنان، فاطمه زهرا و حسنین(ع) هستند [۷۸]ـ به سبب اطعام خالصانه و ایثارگرانه ستوده است و ایشان را از شرّ روزی که از آن می‌هراسند (قیامت) محافظت کرده و آنان را با صورتهایی نورانی و زیبا و دلهایی شاد برمی‌انگیزد و به موجب صبر بر تکالیف یا صبر بر ایثار با شدت احتیاجِ خودشان، در بهشت ساکن کرده و حریر بهشتی بر ایشان می‌پوشاند، درحالی‌که در آنجا بر تختها تکیه زده و از گرما و سرما درامان‌اند و درختان بهشتی بر سرشان سایه افکنده و میوه‌هایش در دسترس و اختیار آنهاست. حوریان و نوجوانان زیبایِ بهشتی با سبوهایی سیمین و جامهایی بلورین گرداگرد ایشان در گردش‌اند؛ جامهایی که در سفیدی همچون نقره و در صفا و درخشندگی همچون شیشه و از هر حیث اندازه‌گیری شده است. آنان را از شرابی که طعم زنجبیل دارد می‌نوشانند. در آنجا چشمه‌ای به نام سلسبیل است. گرداگرد بهشتیان پسرانی جاودانی، همواره در گردش‌اند؛ پسرانی که در زیبایی همچون مروارید پراکنده در اطراف بهشتیان (برای خدمت) به نظر می‌آیند و چون خوب بنگری آن جایگاه با شکوه را عالَمی پرنعمت و حکومتی بی‌نهایت بزرگ از حیث بقا و وسعت خواهی یافت. بالاپوش ایشان دیبای سبز و استبرق (پارچه ضخیمی از جنس ابریشم و طلا) و زیورآلات ایشان دستبندهایی از نقره است و خدایشان آنان را شرابی طهور و گوارا می‌نوشاند: وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لا نُرِيدُ مِنكُمْ جَزَاء وَلا شُكُورًا إِنَّا نَخَافُ مِن رَّبِّنَا يَوْمًا عَبُوسًا قَمْطَرِيرًا فَوَقَاهُمُ اللَّهُ شَرَّ ذَلِكَ الْيَوْمِ وَلَقَّاهُمْ نَضْرَةً وَسُرُورًا وَجَزَاهُم بِمَا صَبَرُوا جَنَّةً وَحَرِيرًا مُتَّكِئِينَ فِيهَا عَلَى الأَرَائِكِ لا يَرَوْنَ فِيهَا شَمْسًا وَلا زَمْهَرِيرًا وَدَانِيَةً عَلَيْهِمْ ظِلالُهَا وَذُلِّلَتْ قُطُوفُهَا تَذْلِيلا وَيُطَافُ عَلَيْهِم بِآنِيَةٍ مِّن فِضَّةٍ وَأَكْوَابٍ كَانَتْ قَوَارِيرَا قَوَارِيرَ مِن فِضَّةٍ قَدَّرُوهَا تَقْدِيرًا وَيُسْقَوْنَ فِيهَا كَأْسًا كَانَ مِزَاجُهَا زَنجَبِيلا عَيْنًا فِيهَا تُسَمَّى سَلْسَبِيلا وَيَطُوفُ عَلَيْهِمْ وِلْدَانٌ مُّخَلَّدُونَ إِذَا رَأَيْتَهُمْ حَسِبْتَهُمْ لُؤْلُؤًا مَّنثُورًا وَإِذَا رَأَيْتَ ثَمَّ رَأَيْتَ نَعِيمًا وَمُلْكًا كَبِيرًا عَالِيَهُمْ ثِيَابُ سُندُسٍ خُضْرٌ وَإِسْتَبْرَقٌ وَحُلُّوا أَسَاوِرَ مِن فِضَّةٍ وَسَقَاهُمْ رَبُّهُمْ شَرَابًا طَهُورًا إِنَّ هَذَا كَانَ لَكُمْ جَزَاء وَكَانَ سَعْيُكُم مَّشْكُورًا[۷۹] در روایات، پاداش دنیوی اطعام، زیاد شدن روزی،[۸۰] دفع و رفع بلاها و بیمار‌ی‌ها،[۸۱] ایجاد محبّت [۸۲] و... دانسته شده است. در آیات وَأَمَّا إِذَا مَا ابْتَلَاهُ فَقَدَرَ عَلَيْهِ رِزْقَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَهَانَنِ[۸۳]، كَلَّا بَلْ لَا تُكْرِمُونَ الْيَتِيمَ[۸۴]، وَلَا تَحَاضُّونَ عَلَى طَعَامِ الْمِسْكِينِ[۸۵] سختی معیشت را پیامد ترک اطعام یتیمان و مساکین برشمرده است.

در قرآن کریم ترک اطعام و حتی تشویق نکردن به آن، در کنار بی‌ایمانی به خدا قرار گرفته است: إِنَّهُ كَانَ لَا يُؤْمِنُ بِاللَّهِ الْعَظِيمِ[۸۶]، وَلَا يَحُضُّ عَلَى طَعَامِ الْمِسْكِينِ[۸۷] و این دو را از علایم اصحاب شمال بر شمرده است. وَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِشِمَالِهِ فَيَقُولُ يَا لَيْتَنِي لَمْ أُوتَ كِتَابِيَهْ[۸۸]، وَلَمْ أَدْرِ مَا حِسَابِيَهْ[۸۹]، يَا لَيْتَهَا كَانَتِ الْقَاضِيَةَ[۹۰] براساس آیات فِي جَنَّاتٍ يَتَسَاءَلُونَ عَنِ الْمُجْرِمِينَ مَا سَلَكَكُمْ فِي سَقَرَ قَالُوا لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّينَ وَلَمْ نَكُ نُطْعِمُ الْمِسْكِينَ وَكُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخَائِضِينَ وَكُنَّا نُكَذِّبُ بِيَوْمِ الدِّينِ [۹۱]، جهنّمیان بزهکار در پاسخ این پرسش که چه چیزی شما را به دوزخ کشانده گویند: از نمازگزاران نبودیم و بینوایان را اطعام نمی‌کردیم. با یاوه‌گویان یاوه می‌گفتیم و روز پاداش (آخرت) را دروغ می‌شمردیم. طبق برخی روایات مراد از عدم اطعام در این آیه نپرداختن حقوق آل‌محمّد(ص) یعنی خمس است.

در این آیات عدم اطعام مساکین، ترک نماز و تکذیب آخرت سبب جهنّمی شدن شمرده شده است، چنان که در برخی از آیات، راندن یتیم و ترغیب نکردن دیگران به اطعام بینوایان خصلت کسی به شمار آمده که به روز قیامت و ثواب و عقاب باور ندارد: أَرَأَيْتَ الَّذِي يُكَذِّبُ بِالدِّينِ فَذَلِكَ الَّذِي يَدُعُّ الْيَتِيمَ وَلا يَحُضُّ عَلَى طَعَامِ الْمِسْكِينِ[۹۲] ترک اطعام از ویژگی‌های کسانی است که از آیات الهی رویگردان بوده و کافرند، ازاین‌رو وقتی مؤمنان ایشان را به اطعام و انفاق تشویق‌می‌کنند با استهزا و نسبت دادن گمراهی آشکار، به مؤمنان می‌گویند: آیا اطعام کنیم کسی را که اگر خدا می‌خواست او را اطعام می‌کرد: وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ قَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلَّذِينَ آمَنُوا أَنُطْعِمُ مَنْ لَوْ يَشَاءُ اللَّهُ أَطْعَمَهُ إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ[۹۳] قرآن کریم به تارکان اطعام یادآور می‌شود که تنگدستی و سختی معیشت آنان، پیامد دنیوی ترک اطعام و اکرام به یتیم و مسکین است: وَأَمَّا إِذَا مَا ابْتَلَاهُ فَقَدَرَ عَلَيْهِ رِزْقَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَهَانَنِ[۹۴]، كَلَّا بَلْ لَا تُكْرِمُونَ الْيَتِيمَ[۹۵]، وَلَا تَحَاضُّونَ عَلَى طَعَامِ الْمِسْكِينِ[۹۶].[۹۷] ترک اطعام دلیل بر پستی و خسیس بودن است؛ براساس روایتی از پیامبر(ص) ذیل آیه فَأَبَوْا أَنْ يُضَيِّفُوهُمَا [۹۸] اهل قریه‌ای که از اطعام و پذیرایی حضرت موسی و همراه وی سرباز زدند، مردمی پست بودند: فَانْطَلَقَا حَتَّى إِذَا أَتَيَا أَهْلَ قَرْيَةٍ اسْتَطْعَمَا أَهْلَهَا فَأَبَوْا أَنْ يُضَيِّفُوهُمَا فَوَجَدَا فِيهَا جِدَارًا يُرِيدُ أَنْ يَنْقَضَّ فَأَقَامَهُ قَالَ لَوْ شِئْتَ لَاتَّخَذْتَ عَلَيْهِ أَجْرًا[۹۹].[۱۰۰] گفته شده که این قریه دورترین نقطه زمین خدا از آسمان است؛[۱۰۱] یعنی اهل آن از رحمت خدا دورند[۱۰۲].[۱۰۳]

اطعام در فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم

جدا از بحث میهمان نوازی و سیره و سنت دعوت به ضیافت در فرهنگ و سیره پیامبر که از آیات اطعام استفاده می‌شود، مراد بُعد اخلاقی و تربیتی میهمان رفتن در ارتباط با پیامبر است.

  1. يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلَّا أَنْ يُؤْذَنَ لَكُمْ إِلَى طَعَامٍ غَيْرَ نَاظِرِينَ إِنَاهُ وَلَكِنْ إِذَا دُعِيتُمْ فَادْخُلُوا فَإِذَا طَعِمْتُمْ فَانْتَشِرُوا وَلَا مُسْتَأْنِسِينَ لِحَدِيثٍ إِنَّ ذَلِكُمْ كَانَ يُؤْذِي النَّبِيَّ فَيَسْتَحْيِي مِنْكُمْ وَاللَّهُ لَا يَسْتَحْيِي مِنَ الْحَقِّ[۱۰۴]

نکات:

در این آیه اطعام محمد به مؤمنان به صورت ولیمه ازدواجش با زینب» و ادب حضور در اطعام پیامبر مطرح گردیده است.

  1. بدون دعوت جایی نروید: لَا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلَّا أَنْ يُؤْذَنَ لَكُمْ إِلَى طَعَامٍ[۱۰۵].
  2. اگر دعوت شدید، بپذیرید. وَلَكِنْ إِذَا دُعِيتُمْ فَادْخُلُوا[۱۰۶]
  3. پس از ضیافت آن چنان ننشینید که باعث اذیت و ناراحتی شود. فَإِذَا طَعِمْتُمْ فَانْتَشِرُوا[۱۰۷]و گویی در آن جا جلسه گذاشتید، که پیامبر نمی‌تواند سخنی بگوید و حیا مانع می‌شود: وَلَا مُسْتَأْنِسِينَ لِحَدِيثٍ إِنَّ ذَلِكُمْ كَانَ يُؤْذِي النَّبِيَّ فَيَسْتَحْيِي مِنْكُمْ[۱۰۸][۱۰۹].

اطعام و ایثار اهل بیت

بر پایه احادیثی که در منابع شیعه و سنی آمده است[۱۱۰]، امیر مؤمنان(ع) و فاطمه زهرا(س) به همراه فضّه با نذر سه روز روزه، شفای امام حسن و امام حسین(ع) را از خدا‌طلبیدند و پس از اندکی خواسته خود را برآورده دیدند. به شکرانه این بهبودی، هر ۵ تن لب از طعام فرو بستند و در روزگاری که گویا خشک سالی و قحطی سفره اهل‌بیت را خالی‌تر از همیشه ساخته بود[۱۱۱]، روز را به شب رساندند. در آن زمان فاطمه زهرا(س) برای همسایه یهودی کاری را با ریسیدن پشم به انجام می‌رساند که اجرت آن، سه پیمانه جو بود و می‌توانست به کارِ افطار آید؛ اما تقدیر و آزمون الهی سرنوشت دیگری را رقم زد. هنوز لقمه‌ای از گلویی فرونرفته بود که مسکینی آمد و طعامی‌طلبید و درگشاده دستی هر ۵ تن را با یکدیگر برابر دید. روز بعد یتیمی‌از راه رسید و روز سوم اسیری که هر کدام ۵ قرض نان را به همراه بردند و سفره اهل‌بیت را خالی و ایثارشان را پُر آوازه ساختند: وَالَّذِينَ تَبَوَّءُوا الدَّارَ وَالْإِيمَانَ مِنْ قَبْلِهِمْ يُحِبُّونَ مَنْ هَاجَرَ إِلَيْهِمْ وَلَا يَجِدُونَ فِي صُدُورِهِمْ حَاجَةً مِمَّا أُوتُوا وَيُؤْثِرُونَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ وَلَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ وَمَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ[۱۱۲]. [۱۱۳] سرانجام، جبرئیل از سوی خداوند چنین هدیه آورد: وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا[۱۱۴] و از انگیزه این اطعام و بی اعتنایی اهل‌بیت به پاداش و ستایش مردمان چنین خبر داد: إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِيدُ مِنْكُمْ جَزَاءً وَلَا شُكُورًا[۱۱۵].[۱۱۶]

برخی گفته‌اند: سوره هل اتی مکی است[۱۱۷] و ازدواج امام علی(ع) و فاطمه(س) و تولد امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در مدینه روی داده است، از این‌رو نمی‌توان انطباق آیات یاد شده را بر اهل‌بیت(ع) پذیرفت؛ ولی همان‌گونه که بسیاری از دانشمندان اهل سنت تأکید کرده‌اند در مکی یا مدنی بودن سوره هل اتی بین صاحب نظران اختلاف است[۱۱۸]، افزون بر اینکه شمار کسانی که همه سوره یا آیات یاد شده را مدنی می‌دانند ـ حتی در میان اهل سنت ـ بسیار بیشتر از کسانی است که مکی بودن آن را ترجیح داده‌اند [۱۱۹]. از سوی دیگر، چه بسیار است سوره‌هایی که مکی نامیده می‌شود، در حالی که برخی از آیات آنها ـ به اتفاق مفسران ـ در مدینه نازل شده است و به طور کلی، سوره‌ای که اولین آیاتش در مکه فرود آمده است، هر چند آیات دیگری در مدینه به آن ضمیمه شده باشد، مکی نام می‌گیرد[۱۲۰].[۱۲۱]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. لسان‌العرب، ج ۸، ص ۱۶۶، «طعم»؛ لغت نامه، ج ۲، ص ۲۴۵۰، «اطعام»
  2. لسان‌العرب، ج ۸، ص ۱۶۴؛ تاج العروس، ج ۱۷، ص ۴۳۷، «طعم»
  3. لسان‌العرب، ج ۸، ص ۱۶۴.
  4. مقاییس‌اللغه، ج ۳، ص ۴۱۱؛ لسان‌العرب، ج ۸، ص ۱۶۴؛ ترتیب‌العین، ص ۴۸۸، «طعم»
  5. مفردات، ص ۵۱۹؛ لسان‌العرب، ج ۸، ص ۱۶۴، «طعم»
  6. خراسانی، محمد، مقاله «اطعام»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۳.
  7. «و کسی را بر خوراک دادن به یتیمان برنمی‌انگیخت» سوره حاقه، آیه ۳۴.
  8. فتح‌القدیر، ج ۵، ص ۲۸۵؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۸، ص ۱۷۷؛ مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۸۳۴.
  9. «و خوراک را با دوست داشتنش به بینوا و یتیم و اسیر می‌دهند با خود می‌گویند:) شما را تنها برای خشنودی خداوند خوراک می‌دهیم، نه پاداشی از شما خواهانیم و نه سپاسی. بی‌گمان ما از پروردگارمان، روزی که تیره و بسیار سخت است می‌هراسیم. پس خدا آنان را از شرّ آن روز نگاه می‌دارد و به آنان شادابی و شادمانی می‌نمایاند. و به آنان برای شکیبی که ورزیده‌اند بهشت و (پوشاک) پرنیان پاداش می‌دهد. در آن، بر تخت‌ها پشت می‌دهند، در آن نه (گرمای) خورشیدی می‌بینند و نه سرمایی» سوره انسان، آیه ۸-۱۳.
  10. «و کسی را بر خوراک دادن به یتیمان برنمی‌انگیخت» سوره حاقه، آیه ۳۴.
  11. مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۸۳۴؛ زادالمسیر، ج ۸، ص ۳۵۳.
  12. «اوست که (روزی) می‌خوراند و به او نمی‌خورانند؟ » سوره انعام، آیه ۱۴.
  13. «پس باید پروردگار این خانه را بپرستند» سوره قریش، آیه ۳.
  14. «همان که آنان را در گرسنگی خوراک داد و از بیم امان بخشید» سوره قریش، آیه ۴.
  15. «و همان که به من می‌خوراند و می‌نوشاند» سوره شعراء، آیه ۷۹.
  16. الفرقان، مج ۹، ج ۷، ص ۳۵۷.
  17. «و در دارایی‌هایشان بخشی برای (مستمند) خواهنده و بی‌بهره بود» سوره ذاریات، آیه ۱۹.
  18. «بی‌گمان او به خداوند سترگ ایمانی نداشت» سوره حاقه، آیه ۳۳.
  19. «و کسی را بر خوراک دادن به یتیمان برنمی‌انگیخت» سوره حاقه، آیه ۳۴.
  20. «آزاد کردن برده‌ای است» سوره بلد، آیه ۱۳.
  21. «یا خوراک دادن در روز گرسنگی،» سوره بلد، آیه ۱۴.
  22. الکشاف، ج ۴، ص ۷۵۶.
  23. «آیا داستان مهمانان گرامی ابراهیم به (گوش) تو رسیده است؟ هنگامی که بر او وارد شدند و درود گفتند، او نیز درود گفت (و پنداشت) گروهی ناشناسند. آنگاه (پنهان از مهمانان) نزد خانواده‌اش رفت و گوساله‌ای فربه (که بریان کرده بود) آورد» سوره ذاریات، آیه ۲۴-۲۶.
  24. «آنان که در شهرها سر به سرکشی برداشتند،» سوره فجر، آیه ۱۱.
  25. سبل‌الهدی، ج ۱، ص ۳۰۶.
  26. «ای مؤمنان! به خانه‌های پیامبر وارد نشوید مگر به شما برای (خوردن) خوراک، اجازه دهند- بی‌آنکه چشم به راه آماده شدن آن (خوراک) باشید- ولی چون فرا خوانده شدید درون روید و چون خوراک خوردید پراکنده شوید » سوره احزاب، آیه ۵۳.
  27. «و خوراک را با دوست داشتنش به بینوا و یتیم و اسیر می‌دهند با خود می‌گویند:) شما را تنها برای خشنودی خداوند خوراک می‌دهیم، نه پاداشی از شما خواهانیم و نه سپاسی. بی‌گمان ما از پروردگارمان، روزی که تیره و بسیار سخت است می‌هراسیم. پس خدا آنان را از شرّ آن روز نگاه می‌دارد و به آنان شادابی و شادمانی می‌نمایاند. و به آنان برای شکیبی که ورزیده‌اند بهشت و (پوشاک) پرنیان پاداش می‌دهد. در آن، بر تخت‌ها پشت می‌دهند، در آن نه (گرمای) خورشیدی می‌بینند و نه سرمایی. و سایه‌سارهای آن، نزدیک آنها و میوه‌های آن بسیار در دسترس است. و گرد آنان آوندهایی سیمین و جام‌هایی بلورین می‌چرخانند. بلورهایی سیمگون که آنها را (ساقیان) به اندازه پیموده‌اند. و در آنجا به آنان پیاله‌ای می‌نوشانند که آمیخته آن زنجبیل است. از چشمه‌ای که آنجاست به نام سلسبیل. و خدمتگزارانی هماره جوان گرد آنان می‌گردند که چون بنگریشان، می‌پنداری که مرواریدهایی پراکنده‌اند. و چون بدان جا بنگری نعمت و پادشاهی بیکرانی می‌بینی. بر تن آنان جامه‌هایی سبز از دیبای نازک و دیبای ستبر است و به دستبندهایی سیمین آراسته‌اند و پروردگارشان به آنان شرابی پاک می‌نوشاند. بی‌گمان این پاداش شماست و تلاشتان را سپاس می‌نهند» سوره انسان، آیه ۸-۲۲.
  28. کشف‌الاسرار، ج۱۰، ص۳۱۹ـ۳۲۱؛ البرهان، ج ۵، ص۵۴۶ـ۵۴۷؛ روح‌المعانی، مج۱۶، ج۲۹، ص۲۷۰.
  29. «و خوراک را با دوست داشتنش به بینوا و یتیم و اسیر می‌دهند» سوره انسان، آیه ۸.
  30. «(با خود می‌گویند:) شما را تنها برای خشنودی خداوند خوراک می‌دهیم، نه پاداشی از شما خواهانیم و نه سپاسی» سوره انسان، آیه ۹.
  31. «بی‌گمان ما از پروردگارمان، روزی که تیره و بسیار سخت است می‌هراسیم. پس خدا آنان را از شرّ آن روز نگاه می‌دارد و به آنان شادابی و شادمانی می‌نمایاند. و به آنان برای شکیبی که ورزیده‌اند بهشت و (پوشاک) پرنیان پاداش می‌دهد. در آن، بر تخت‌ها پشت می‌دهند، در آن نه (گرمای) خورشیدی می‌بینند و نه سرمایی. و سایه‌سارهای آن، نزدیک آنها و میوه‌های آن بسیار در دسترس است. و گرد آنان آوندهایی سیمین و جام‌هایی بلورین می‌چرخانند. بلورهایی سیمگون که آنها را (ساقیان) به اندازه پیموده‌اند. و در آنجا به آنان پیاله‌ای می‌نوشانند که آمیخته آن زنجبیل است. از چشمه‌ای که آنجاست به نام سلسبیل. و خدمتگزارانی هماره جوان گرد آنان می‌گردند که چون بنگریشان، می‌پنداری که مرواریدهایی پراکنده‌اند. و چون بدان جا بنگری نعمت و پادشاهی بیکرانی می‌بینی. بر تن آنان جامه‌هایی سبز از دیبای نازک و دیبای ستبر است و به دستبندهایی سیمین آراسته‌اند و پروردگارشان به آنان شرابی پاک می‌نوشاند. بی‌گمان این پاداش شماست و تلاشتان را سپاس می‌نهند» سوره انسان، آیه ۱۰-۲۲.
  32. «و خوراک را با دوست داشتنش به بینوا و یتیم و اسیر می‌دهند با خود می‌گویند:) شما را تنها برای خشنودی خداوند خوراک می‌دهیم، نه پاداشی از شما خواهانیم و نه سپاسی. بی‌گمان ما از پروردگارمان، روزی که تیره و بسیار سخت است می‌هراسیم. پس خدا آنان را از شرّ آن روز نگاه می‌دارد و به آنان شادابی و شادمانی می‌نمایاند. و به آنان برای شکیبی که ورزیده‌اند بهشت و (پوشاک) پرنیان پاداش می‌دهد. در آن، بر تخت‌ها پشت می‌دهند، در آن نه (گرمای) خورشیدی می‌بینند و نه سرمایی. و سایه‌سارهای آن، نزدیک آنها و میوه‌های آن بسیار در دسترس است. و گرد آنان آوندهایی سیمین و جام‌هایی بلورین می‌چرخانند. بلورهایی سیمگون که آنها را (ساقیان) به اندازه پیموده‌اند. و در آنجا به آنان پیاله‌ای می‌نوشانند که آمیخته آن زنجبیل است. از چشمه‌ای که آنجاست به نام سلسبیل. و خدمتگزارانی هماره جوان گرد آنان می‌گردند که چون بنگریشان، می‌پنداری که مرواریدهایی پراکنده‌اند. و چون بدان جا بنگری نعمت و پادشاهی بیکرانی می‌بینی. بر تن آنان جامه‌هایی سبز از دیبای نازک و دیبای ستبر است و به دستبندهایی سیمین آراسته‌اند و پروردگارشان به آنان شرابی پاک می‌نوشاند. بی‌گمان این پاداش شماست و تلاشتان را سپاس می‌نهند» سوره انسان، آیه ۸-۲۲.
  33. «یا خوراک دادن در روز گرسنگی، به یتیمی خویشاوند، یا به بینوایی زمینگیر، آنگاه، از کسانی خواهد بود که ایمان آورده‌اند و یکدیگر را به شکیبایی و یکدیگر را به مهرورزی سفارش می‌کنند. آنان، خجستگانند» سوره بلد، آیه ۱۴-۱۸.
  34. من لایحضره الفقیه، ج ۲، ص ۱۳۴ ـ ۱۳۵؛ ج ۳، ص ۴۰۲؛ بحارالانوار، ج ۷۳، ص ۱۵۷ ـ ۱۵۸.
  35. «یا خوراک دادن در روز گرسنگی، به یتیمی خویشاوند، یا به بینوایی زمینگیر» سوره بلد، آیه ۱۴-۱۶.
  36. خراسانی، محمد، مقاله «اطعام»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۳.
  37. «(با خود می‌گویند:) شما را تنها برای خشنودی خداوند خوراک می‌دهیم، نه پاداشی از شما خواهانیم و نه سپاسی» سوره انسان، آیه ۹.
  38. الفرقان، ج ۲۹، ص ۳۱۴ ـ ۳۱۵.
  39. «و خوراک را با دوست داشتنش به بینوا و یتیم و اسیر می‌دهند» سوره انسان، آیه ۸.
  40. «هرگز به نیکی دست نخواهید یافت مگر از آنچه دوست دارید (به دیگران) ببخشید و هر چیزی ببخشید بی‌گمان خداوند آن را می‌داند» سوره آل عمران، آیه ۹۲.
  41. تفسیر قرطبی، ج ۱۹، ص ۸۴؛ الفرقان، ج ۲۹، ص ۳۱۰.
  42. «و خوراک را با دوست داشتنش به بینوا و یتیم و اسیر می‌دهند» سوره انسان، آیه ۸.
  43. «و كسانى كه پيش از آمدن مهاجران در ديار خود بوده ‏اند و ايمان آورده ‏اند، آنهايى را كه به سويشان مهاجرت كرده ‏اند دوست مى‏ دارند. و از آنچه مهاجران را داده مى‏ شود در دل احساس حسد نمى ‏كنند، و ديگران را بر خويش ترجيح مى‏ دهند هر چند خود نيازمند باشند و آنان كه از بخل خويش در امان مانده باشند رستگارانند.» سوره حشر، آیه ۹.
  44. «و خوراک را با دوست داشتنش به بینوا و یتیم و اسیر می‌دهند» سوره انسان، آیه ۸.
  45. «یا خوراک دادن در روز گرسنگی، به یتیمی خویشاوند، یا به بینوایی زمینگیر» سوره بلد، آیه ۱۴-۱۶.
  46. مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۷۵۰؛ نورالثقلین، ج ۵، ص ۵۸۴.
  47. الکافی، ج ۲، ص ۲۰۱؛ کنزالعمال، ج ۹، ص ۲۴۳؛ نورالثقلین، ج ۵، ص ۵۸۴.
  48. خراسانی، محمد، مقاله «اطعام»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۳.
  49. «و آنان که زنان خود را ظهار می‌کنند سپس به آنچه گفته‌اند باز می‌گردند (تا آن را بشکنند) باید پیش از آنکه با یکدیگر تماسی داشته باشند بنده‌ای آزاد کنند؛ این (کاری) است که بدان اندرز داده می‌شوید و خداوند به آنچه می‌کنید آگاه است» سوره مجادله، آیه ۳.
  50. «و هر کس نیافت، روزه دو ماه پیاپی پیش از آنکه با همدیگر تماسی بگیرند (بر عهده اوست) و آنکه یارایی ندارد، خوراک دادن به شصت مستمند (بر عهده اوست)، این بدان روست که به خداوند و پیامبرش ایمان آورید و اینها احکام خداوند است و کافران عذابی دردناک خواهند داشت» سوره مجادله، آیه ۴.
  51. «خداوند شما را در سوگندهای بیهوده بازخواست نمی‌کند اما از سوگندهایی که آگاهانه خورده‌اید باز می‌پرسد بنابراین کفّاره (شکستن) آن، خوراک دادن به ده مستمند است از میانگین آنچه به خانواده خود می‌دهید یا (تهیّه) لباس آنان و یا آزاد کردن یک بنده؛ پس هر که (هیچ‌یک را) نیابد (کفاره آن) سه روز روزه است؛ این کفّاره سوگندهای شماست هرگاه سوگند خورید (و بشکنید)؛ حرمت سوگندهای خود را بدارید؛ خداوند این چنین آیات خود را برای شما روشن می‌گرداند باشد که سپاس گزارید» سوره مائده، آیه ۸۹.
  52. جواهرالکلام، ج۳۳، ص۲۶۲؛ زبده‌البیان، ص۶۳۱.
  53. جواهرالکلام، ج ۳۳، ص ۲۶۶؛ مسالک‌الافهام، ج ۳، ص ۱۵۷.
  54. «ای مؤمنان! شکار را در حالی که در احرام هستید نکشید و هر کسی به عمد آن را بکشد، کیفرش چهارپایی است همگون آنچه کشته است، چنانکه دو (گواه) دادگر از خودتان بر (همگونی) آن (با شکار) حکم کنند، قربانی‌یی که به (قربانگاه) کعبه برسد؛ یا کفّاره‌ای است برابر با اطعام مستمندان یا همچند آن (شصت روز) روزه تا کیفر کار خود را بچشد؛ خداوند از گذشته در گذشت ولی هر که (به شکار کردن) برگردد خداوند از وی انتقام خواهد گرفت و خداوند پیروزمندی دادستاننده است» سوره مائده، آیه ۹۵.
  55. جامع البیان، مج ۵، ج ۷، ص ۵۸؛ مجمع‌البیان، ج ۳، ص ۳۷۹.
  56. مجمع‌البیان، مج ۳، ص ۳۷۹؛ تفسیر قرطبی، ج ۶، ص ۲۰۳؛ مسالک الافهام، ج ۲، ص ۲۶۴.
  57. الکشاف، ج ۱، ص ۶۷۸؛ مسالک الافهام، ج ۲، ص ۲۷۱.
  58. مسالک الافهام، ج ۲، ص ۲۷۲؛ المیزان، ج ۶، ص ۱۴۰.
  59. «روزهایی برشمرده را (روزه بدارید) و از شما هر که بیمار یا در سفر باشد شماری از روزهای دیگر (روزه بر او واجب است) و بر آنان که به دشواری آن را بر می‌تابند (به جای هر روز) جایگزینی است (به اندازه) خوراک مستمندی و هر که خود خواسته، خیری (بیش) دهد، برای او بهتر است. و اگر بدانید روزه داشتن برای شما بهتر است» سوره بقره، آیه ۱۸۴.
  60. زبده‌البیان، ص۲۱۲ـ۲۱۳؛ البرهان، ج۱، ص ۳۸۷؛ مسالک‌الافهام، ج ۱، ص ۳۲۰ ـ ۳۲۱.
  61. «و حجّ و عمره را برای خداوند تمام (و کامل) بجا آورید، پس اگر بازداشته شدید؛ از قربانی آنچه دست دهد (قربانی کنید)، و سر نتراشید تا هنگامی که قربانی به قربانگاه خود برسد، و اگر کسی از شما بیمار بود یا در سر آسیبی داشت (و ناچار از تراشیدن سر شد) بر (عهده) او (جایگزینی) است از روزه گرفتن یا صدقه دادن یا قربانی کردن و چون ایمن شدید آنکه از عمره به حجّ تمتّع می‌پردازد آنچه از قربانی دست دهد (قربانی کند)، و هر کس (که قربانی) نیافت روزه سه روز از ایّام حج و هفت روز هنگامی که (از حج) بازگشتید (بر عهده اوست)؛ این ده روز کامل است؛ این (حکم تمتّع) برای کسی است که خانواده‌اش ساکن مکّه نباشند و از خداوند پروا کنید و بدانید که خداوند سخت کیفر است» سوره بقره، آیه ۱۹۶.
  62. التبیان، ج۲، ص ۱۵۸؛ مجمع‌البیان، ج ۲، ص ۵۱۹.
  63. خراسانی، محمد، مقاله «اطعام»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۳.
  64. «تا سودهایی که برای آنان دارد ببینند و نام خداوند را در روزهایی معین بر آنچه از دام‌ها که روزیشان کرده است (هنگام قربانی) یاد کنند آنگاه از آن بخورید و بینوای مستمند را خوراک دهید» سوره حج، آیه ۲۸.
  65. «و (قربانی) شتران تنومند را برای شما از نشانه‌های (بندگی) خداوند قرار داده‌ایم، شما را در آنها خیری است پس نام خداوند را بر آنها در حالی که بر پا ایستاده‌اند ببرید (و آنها را نحر کنید) و چون پهلوهاشان به خاک رسید (و جان دادند) از (گوشت) آنها بخورید و به مستمند خواهنده و خویشتندار بخورانید؛ بدین‌گونه آنها را برای شما رام کرده‌ایم باشد که سپاس گزارید» سوره حج، آیه ۳۶.
  66. الکشاف، ج ۳، ص ۱۵۸؛ زبدة البیان، ص ۳۰۱.
  67. «و کسی را بر خوراک دادن به یتیمان برنمی‌انگیخت» سوره حاقه، آیه ۳۴.
  68. «و کسی را بر خوراک دادن به یتیمان برنمی‌انگیخت» سوره حاقه، آیه ۳۴.
  69. «و بر خوراک دادن به بینوا، یکدیگر را برنمی‌انگیزید،» سوره فجر، آیه ۱۸.
  70. «و به بینوایان خوراک نمی‌دادیم،» سوره مدثر، آیه ۴۴.
  71. الکشاف، ج ۴، ص ۸۰۴؛ مجمع‌البیان، ج ۱۰، ص ۷۳۵؛ المیزان، ج ۲۰، ص ۳۶۸.
  72. التفسیرالکبیر، ج۳۲، ص۱۱۳؛ روح‌المعانی، مج ۱۶، ج ۳۰، ص ۴۳۵؛ المیزان، ج ۲۰، ص ۳۶۸.
  73. «و در دارایی‌هایشان بخشی برای (مستمند) خواهنده و بی‌بهره بود» سوره ذاریات، آیه ۱۹.
  74. بحارالانوار، ج ۶، ص ۹۶.
  75. « خوراک و پوشاک آنان به شایستگی بر صاحب فرزند است، بر هیچ کس جز به اندازه توانش تکلیف نیست» سوره بقره، آیه ۲۳۳.
  76. احکام‌القرآن، ج۱، ص۵۵۶؛ التبیان، ج۲، ص ۲۵۶.
  77. خراسانی، محمد، مقاله «اطعام»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۳.
  78. شواهدالتنزیل، ج ۲، ص۳۹۶ ـ ۳۹۷؛ مجمع‌البیان، ج ۱۰، ص ۶۱۶.
  79. «و خوراک را با دوست داشتنش به بینوا و یتیم و اسیر می‌دهند با خود می‌گویند:) شما را تنها برای خشنودی خداوند خوراک می‌دهیم، نه پاداشی از شما خواهانیم و نه سپاسی. بی‌گمان ما از پروردگارمان، روزی که تیره و بسیار سخت است می‌هراسیم. پس خدا آنان را از شرّ آن روز نگاه می‌دارد و به آنان شادابی و شادمانی می‌نمایاند. و به آنان برای شکیبی که ورزیده‌اند بهشت و (پوشاک) پرنیان پاداش می‌دهد. در آن، بر تخت‌ها پشت می‌دهند، در آن نه (گرمای) خورشیدی می‌بینند و نه سرمایی. و سایه‌سارهای آن، نزدیک آنها و میوه‌های آن بسیار در دسترس است. و گرد آنان آوندهایی سیمین و جام‌هایی بلورین می‌چرخانند. بلورهایی سیمگون که آنها را (ساقیان) به اندازه پیموده‌اند. و در آنجا به آنان پیاله‌ای می‌نوشانند که آمیخته آن زنجبیل است. از چشمه‌ای که آنجاست به نام سلسبیل. و خدمتگزارانی هماره جوان گرد آنان می‌گردند که چون بنگریشان، می‌پنداری که مرواریدهایی پراکنده‌اند. و چون بدان جا بنگری نعمت و پادشاهی بیکرانی می‌بینی. بر تن آنان جامه‌هایی سبز از دیبای نازک و دیبای ستبر است و به دستبندهایی سیمین آراسته‌اند و پروردگارشان به آنان شرابی پاک می‌نوشاند. بی‌گمان این پاداش شماست و تلاشتان را سپاس می‌نهند» سوره انسان، آیه ۸-۲۲.
  80. الکافی، ج۶، ص۲۸۴؛ بحارالانوار، ج۷۱، ص۳۶۲، ۳۶۸.
  81. بحارالانوار، ج ۷۱، ص ۳۷۹، ۳۸۶.
  82. بحارالانوار، ج ۷۲، ص ۴۴۹.
  83. «و چون پروردگارش او را بیازماید و روزی‌اش را بر او تنگ گیرد می‌گوید پروردگارم مرا خوار داشت،» سوره فجر، آیه ۱۶.
  84. «نه چنین است، بلکه شما یتیم را گرامی نمی‌دارید،» سوره فجر، آیه ۱۷.
  85. «و بر خوراک دادن به بینوا، یکدیگر را برنمی‌انگیزید،» سوره فجر، آیه ۱۸.
  86. «بی‌گمان او به خداوند سترگ ایمانی نداشت» سوره حاقه، آیه ۳۳.
  87. «و کسی را بر خوراک دادن به یتیمان برنمی‌انگیخت» سوره حاقه، آیه ۳۴.
  88. «و اما آنکه کارنامه‌اش به دست چپ وی داده شود می‌گوید: کاش کارنامه‌ام به من داده نشده بود» سوره حاقه، آیه ۲۵.
  89. «و نمی‌دانستم که حسابم چیست» سوره حاقه، آیه ۲۶.
  90. «کاش همان (مرگ)، پایان کار بود!» سوره حاقه، آیه ۲۷.
  91. «که در بهشت‌هایی به سر می‌برند، از هم می‌پرسند از گناهکاران، چه شما را به دوزخ درآورد؟ گویند: ما از نمازگزاران نبودیم، و به بینوایان خوراک نمی‌دادیم، و با پریشانگویان، پریشانگویی می‌کردیم. و روز جزا را دروغ می‌شمردیم» سوره مدثر، آیه ۴۰-۴۶.
  92. «آیا آن کس را که (روز) پاداش و کیفر را دروغ می‌شمارد دیده‌ای؟ او همان کسی است که یتیم را می‌راند. و (مردم را) به سیر کردن مستمند برنمی‌انگیزد» سوره ماعون، آیه ۱-۳.
  93. «و چون به آنان بگویند که از آنچه خداوند روزیتان کرده است ببخشید، کافران به مؤمنان می‌گویند: آیا به کسی خوراک دهیم که اگر خداوند می‌خواست بدو خوراک می‌داد؟ شما جز در گمراهی آشکاری به سر نمی‌برید» سوره یس، آیه ۴۷.
  94. «و چون پروردگارش او را بیازماید و روزی‌اش را بر او تنگ گیرد می‌گوید پروردگارم مرا خوار داشت،» سوره فجر، آیه ۱۶.
  95. «نه چنین است، بلکه شما یتیم را گرامی نمی‌دارید،» سوره فجر، آیه ۱۷.
  96. «و بر خوراک دادن به بینوا، یکدیگر را برنمی‌انگیزید،» سوره فجر، آیه ۱۸.
  97. التبیان، ج ۱۰، ص ۳۴۶.
  98. « آنان از پذیرایی ایشان خودداری کردند» سوره کهف، آیه ۷۷.
  99. «باز راه افتادند تا هنگامی که به مردم شهری رسیدند از مردمش خوراک خواستند، اما آنان از پذیرایی ایشان خودداری کردند؛ سپس دیواری در آن (شهر) یافتند که می‌خواست فرو افتد، (خضر) آن را استوار کرد، (موسی) گفت: اگر می‌خواستی برای آن مزدی دریافت می‌داشتی» سوره کهف، آیه ۷۷.
  100. مجمع‌البیان، ج ۶، ص ۷۵۱؛ روح‌المعانی، مج ۹، ج ۱۶، ص ۸.
  101. تفسیر قمی، ج ۲، ص ۴۱۸؛ البرهان، ج ۸، ص ۱۶۳.
  102. جامع‌البیان، مج ۹، ج ۱۵، ص ۳۵۷.
  103. خراسانی، محمد، مقاله «اطعام»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۳.
  104. «ای مؤمنان! به خانه‌های پیامبر وارد نشوید مگر به شما برای (خوردن) خوراک، اجازه دهند- بی‌آنکه چشم به راه آماده شدن آن (خوراک) باشید- ولی چون فرا خوانده شدید درون روید و چون خوراک خوردید پراکنده شوید و دل به گفت و گو نسپارید که این (کار) پیامبر را آزار می» سوره احزاب، آیه ۵۳.
  105. «ای مؤمنان! به خانه‌های پیامبر وارد نشوید مگر به شما برای (خوردن) خوراک، اجازه دهند- بی‌آنکه چشم به راه آماده شدن آن (خوراک) باشید- ولی چون فرا خوانده شدید درون روید و چون خوراک خوردید پراکنده شوید و دل به گفت و گو نسپارید که این (کار) پیامبر را آزار می» سوره احزاب، آیه ۵۳.
  106. «ای مؤمنان! به خانه‌های پیامبر وارد نشوید مگر به شما برای (خوردن) خوراک، اجازه دهند- بی‌آنکه چشم به راه آماده شدن آن (خوراک) باشید- ولی چون فرا خوانده شدید درون روید و چون خوراک خوردید پراکنده شوید و دل به گفت و گو نسپارید که این (کار) پیامبر را آزار می» سوره احزاب، آیه ۵۳.
  107. «ای مؤمنان! به خانه‌های پیامبر وارد نشوید مگر به شما برای (خوردن) خوراک، اجازه دهند- بی‌آنکه چشم به راه آماده شدن آن (خوراک) باشید- ولی چون فرا خوانده شدید درون روید و چون خوراک خوردید پراکنده شوید و دل به گفت و گو نسپارید که این (کار) پیامبر را آزار می» سوره احزاب، آیه ۵۳.
  108. «ای مؤمنان! به خانه‌های پیامبر وارد نشوید مگر به شما برای (خوردن) خوراک، اجازه دهند- بی‌آنکه چشم به راه آماده شدن آن (خوراک) باشید- ولی چون فرا خوانده شدید درون روید و چون خوراک خوردید پراکنده شوید و دل به گفت و گو نسپارید که این (کار) پیامبر را آزار می» سوره احزاب، آیه ۵۳.
  109. سعیدیان‌فر و ایازی، فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم، ج۱، ص ۱۲۹.
  110. الکشاف، ج‌۴، ص‌۶۷۰‌؛ روح‌المعانی، مج‌۱۶، ج‌۲۹، ص‌۲۶۹‌، ۲۷۱.
  111. بحارالانوار، ج‌۳۵، ص‌۲۴۳.
  112. «و كسانى كه پيش از آمدن مهاجران در ديار خود بوده ‏اند و ايمان آورده ‏اند، آنهايى را كه به سويشان مهاجرت كرده ‏اند دوست مى‏ دارند. و از آنچه مهاجران را داده مى‏ شود در دل احساس حسد نمى ‏كنند، و ديگران را بر خويش ترجيح مى‏ دهند هر چند خود نيازمند باشند و آنان كه از بخل خويش در امان مانده باشند رستگارانند.» سوره حشر، آیه ۹.
  113. بحارالانوار، ج‌۳۵، ص‌۲۴۳.
  114. «و خوراک را با دوست داشتنش به بینوا و یتیم و اسیر می‌دهند» سوره انسان، آیه ۸.
  115. «(با خود می‌گویند:) شما را تنها برای خشنودی خداوند خوراک می‌دهیم، نه پاداشی از شما خواهانیم و نه سپاسی» سوره انسان، آیه ۹.
  116. ر.ک. یوسفیان، حسن، مقاله «اهل بیت»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۵، ص ۸۵.
  117. منهاج‌السنه، ج‌۲، ص‌۱۱۷.
  118. روح المعانی، مج‌۱۶، ج‌۲۹، ص‌۲۵۸.
  119. تفسیر الخازن، ج‌۴، ص‌۳۳۷؛ الغدیر، ج‌۳، ص‌۱۶۹‌ـ‌۱۷۱.
  120. بحارالانوار، ج‌۳۵، ص‌۲۵۶؛ المیزان، ج‌۲۰، ص‌۱۳۱.
  121. ر.ک. یوسفیان، حسن، مقاله «اهل بیت»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۵، ص ۸۵.