شورا و مشورت: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{امامت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
*به معنای [[مشورت]] و [[رایزنی]] در [[کارها]] و تصمیمها، تبادل نظر و [[پرهیز]] از [[استبداد]] به [[رأی]] و [[خودمحوری]]. شورا به این معنی یک مفهوم [[اخلاقی]] و [[اجتماعی]] است و [[قرآن]] هم بر آن تأکید دارد و به [[پیامبر]] هم [[دستور]] میدهد با [[مسلمانان]] [[مشورت]] کند. شورا یک مفهوم [[سیاسی]] هم دارد و منظور از آن [[مشورت]] در [[انتخاب خلیفه]] است که [[اهل سنت]] به آن تکیه میکنند و [[شیعه]] مسأله [[خلافت]] را [[انتصابی]] میداند نه انتخابی و از سوی [[مردم]]. کتابهایی همچون "نشأة التشیّع و الشیعه" [[محمّد]] [[باقر]] صدر، "[[عون]] المعبود" عظیمآبادی، "[[مسند]]" ابی یعلی، "طرق [[حدیث]] الأئمه ألاثنی عشر"[[آل]] [[نوح]]، "معالم المدرستین" [[علامه]] [[عسکری]] و... این واژه را در مفهوم [[سیاسی]] آن به کار برده و مسائل [[سقیفه]] و [[انتخاب خلیفه]] را مطرح کردهاند.<ref>ر. ک: «دائرة المعارف تشیّع»، ج ۱۰ ص ۷۵</ref> عنوان [[شورای خلافت]] از همینجا وارد [[فرهنگ]] [[سیاسی]] در [[اسلام]] شده است<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۳۴۴.</ref>. | *به معنای [[مشورت]] و [[رایزنی]] در [[کارها]] و تصمیمها، تبادل نظر و [[پرهیز]] از [[استبداد]] به [[رأی]] و [[خودمحوری]]. شورا به این معنی یک مفهوم [[اخلاقی]] و [[اجتماعی]] است و [[قرآن]] هم بر آن تأکید دارد و به [[پیامبر]] هم [[دستور]] میدهد با [[مسلمانان]] [[مشورت]] کند. شورا یک مفهوم [[سیاسی]] هم دارد و منظور از آن [[مشورت]] در [[انتخاب خلیفه]] است که [[اهل سنت]] به آن تکیه میکنند و [[شیعه]] مسأله [[خلافت]] را [[انتصابی]] میداند نه انتخابی و از سوی [[مردم]]. کتابهایی همچون "نشأة التشیّع و الشیعه" [[محمّد]] [[باقر]] صدر، "[[عون]] المعبود" عظیمآبادی، "[[مسند]]" ابی یعلی، "طرق [[حدیث]] الأئمه ألاثنی عشر"[[آل]] [[نوح]]، "معالم المدرستین" [[علامه]] [[عسکری]] و... این واژه را در مفهوم [[سیاسی]] آن به کار برده و مسائل [[سقیفه]] و [[انتخاب خلیفه]] را مطرح کردهاند.<ref>ر. ک: «دائرة المعارف تشیّع»، ج ۱۰ ص ۷۵</ref> عنوان [[شورای خلافت]] از همینجا وارد [[فرهنگ]] [[سیاسی]] در [[اسلام]] شده است<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۳۴۴.</ref>. | ||
==مشورت== | |||
*مشورت بهعنوان نظرخواهی از دیگران به منظور استفاده بهینه از نظرها، مسئلهای مطابق با [[عقل]] است و [[امام علی]] {{ع}} در مورد عواقب مشورت نکردن و [[استبداد]] به [[رأی]] چنین هشدار میدهد: کسی که [[استبداد]] به [[رأی]] داشته باشد هلاک میشود و کسی که با مردان بزرگ مشورت کند، در [[عقل]] و [[دانش]] آنان شریک میشود<ref>{{متن حدیث|مَنِ اسْتَبَدَّ بِرَأْيِهِ هَلَكَ، وَ مَنْ شَاوَرَ الرِّجَالَ شَارَكَهَا فِي عُقُولِهَا}}؛ نهج البلاغه، حکمت ۱۶۱</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 700.</ref>. | |||
*بر اساس [[سخنان امام]] {{ع}} [[انسان]] [[عاقل]] و خردمند ضمن [[درک]] این [[ضرورت]]، خود را از مشورت بینیاز نمیداند. در بیان [[امام]]، هیچ [[انسان]] [[عاقل]] و [[خردمندی]] از مشاوره بینیاز نیست. در نگاه [[امام]] یکی از ضرورتهای اساسی برای [[اداره]] امور و تصمیمگیری، مشورت است. ایشان مشورت و نظرخواهی از دیگران را قویترین و محکمترین [[پشتیبان]] و حامی میداند و میفرماید: هیچ حامی، و [[پشتیبانی]]، استوارتر و محکمتر از مشورتکردن نیست<ref>{{متن حدیث|وَ لَا مُظَاهَرَةَ أَوْثَقُ مِنَ الْمُشَاوَرَة}}؛ نهج البلاغه، حکمت ۱۱۳</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 700.</ref>. | |||
*از آنجا که با مشورت و نظرخواهی، آگاهیهای [[انسان]] بیشتر میشود و زوایا و ابعاد مختلف موضوع برای او روشن خواهد شد، بهطور طبیعی تصمیمهایی که بعد از مشورت اتخاذ میشود، معقولتر و درستتر خواهد بود<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 700.</ref>. | |||
==آثار و فواید مشورت== | |||
*مشورت کردن و استفاده از نظرها و دیدگاههای دیگران، پیامدهای مثبت و فواید بسیار دارد. آثار و [[برکات]] فراوانی که از مشورت کردن نصیب [[انسانها]] میشود، هرگز از [[تفکر]] فردی و امکانات و منابع فراوان مادی بهدست نمیآید. برخی فواید مشورت عبارتاند از: | |||
===بهرهبرداری از افکار دیگران=== | |||
*یکی از فواید و پیامدهای مشورت، بهرهبرداری و استفاده از افکار و اندیشههای دیگران است. مشورت به [[انسان]] کمک میکند تا افکار و آرای دیگران، بهویژه صاحبنظران و متخصصان را به [[یاری]] طلبد و با قرار دادن افکار و اندیشههای آنان در کنار [[فکر]] و نظر خود، بر [[قدرت]]، وسعت و عمق [[اندیشه]] و [[بینش]] خود بیفزاید و از درخشش افکار و اندیشههای دیگران بهرهمند شود. در منظر [[امام علی]] {{ع}} مشورت با صاحبان [[عقل]] و [[خرد]] موجب بهرهمندی از درخشش افکار آنان میشود<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 701.</ref>. | |||
===پیشگیری از اضمحلال گروه و سازمانهای [[اجتماعی]]=== | |||
*یکی از [[دلایل]] اهمیت و حساسیت تصمیمگیری این است که یک تصمیم ممکن است [[هلاکت]] فرد یا [[فروپاشی]] و نابودی یک مجموعه و سازمان را به دنبال داشته باشد. پس مشورت کردن میتواند فردی را از [[تباهی]] و [[هلاکت]] [[نجات]] دهد و از [[فروپاشی]] و نابودی سازمانی جلوگیری کند. از نتایج مشورت کردن این است که تصمیمها اصولی و پخته میشود. [[امام علی]] {{ع}} میفرماید: آنکس که مشورت کند، [[گمراه]] نمیشود<ref>{{متن حدیث|ما ضلّ من استشار}}؛ غررالحکم، ۲ / ۶۷</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 701.</ref>. | |||
===شناسایی خطاها=== | |||
*مشورت موجب شناسایی خطاها و [[اشتباهات]] میشود. [[امام]] {{ع}} میفرماید: کسی که از نظرها و آرای گوناگون استقبال کند، موارد [[خطا]] و اشتباه را میشناسد<ref>{{متن حدیث|مَنِ اسْتَقْبَلَ وُجُوهَ الْآرَاءِ، عَرَفَ مَوَاقِعَ الْخَطَإِ}}؛ نهج البلاغه حکمت: ۱۷۳.</ref>.<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 701.</ref>. | |||
===دستیابی به راهکار مناسب=== | |||
*مشورت سبب اتخاذ تصمیم معقول و مناسب و [[انتخاب]] راه درست میشود. [[امام علی]] {{ع}} ضمن توصیه به مشاوره و استفاده از نقطهنظرهای دیگران، به این فایده مشورت نیز اشاره میکند: نظرها و [[اندیشهها]] را با یکدیگر برخورد دهید تا درستی و [[حقیقت]] از آن میان متولد شود. مشورت، آنگاه که با افراد خردمند، صاحبنظر و متخصص صورت گیرد، میتواند فرد یا سازمان را بهسوی دستیابی به راههای مطلوب و صحیح رهنمون سازد. [[امام علی]] {{ع}} مشورت با صاحبان [[اندیشه]] و [[خرد]] را وسیله دستیابی به راه صحیح میداند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 701.</ref>. | |||
===پیشگیری از [[پشیمانی]]=== | |||
*مشورت از [[ندامت]] و [[پشیمانی]] پیشگیری میکند. [[امام علی]] {{ع}} ضمن یادآوری این نکته مشورت نکردن را عامل [[پشیمانی]] ذکر میکند. در مقابل، اگر هنگام تصمیمگیری با افراد [[عاقل]] و صاحبنظر مشورت شود و تمام جوانب و زوایای مسئله مورد نظر، بهدقت مورد بررسی قرار گیرد، معمولاً تصمیمی درست و معقول گرفته میشود و در نتیجه، [[ندامت]] و [[پشیمانی]] به دنبال نخواهد داشت. [[امام علی]] {{ع}} بر مشورت با افراد خردمند تأکید دارد و آن را عامل دوری از [[لغزش]] و [[پشیمانی]] میداند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 701-702.</ref>. | |||
==صفات و ویژگیهای [[مشاوران]]== | |||
*در منابع و متون [[اسلامی]]، بهویژه گزارههای [[علوی]]، ویژگیها و خصوصیات زیادی، بهعنوان شرایط طرف مشورت مطرح شده است؛ از جمله؛ | |||
===خداترس بودن=== | |||
*در مورد کسی که باید با او مشورت شود، داشتن این ویژگی مهم، لازم و ضروری است. [[حضرت]] [[امام صادق]] {{ع}} از [[امیرمؤمنان]] [[حضرت علی]] {{ع}} [[نقل]] میکند که فرمود: در کارهای خویش با کسانی مشورت کن که از [[خدا]] میترسند، تا به راه درست و راست رهنمون شوی<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 702.</ref>. | |||
===خردمند بودن=== | |||
*[[امام]] {{ع}} در موارد مختلفی سفارش کردهاند که با انسانهای [[عاقل]] و خردمند مشورت شود، زیرا مشورت با اهل [[خرد]] و [[صاحب]] [[اندیشه]]، راه صواب را مینمایاند و [[انسان]] را از [[لغزش]] و [[خطا]] و [[پشیمانی]] مصون میدارد و هر کس با صاحبان [[خرد]] مشورت کند، به راه راست و درست رهنمون میشود<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 702.</ref>. | |||
===بهرهمندی از تجربه=== | |||
*مشورت با اهل تجربه میتواند [[انسان]] را در توانمندیهای آنان شریک کند و از خطاهای گذشتگان مصون دارد و به مسیر درست رهنمون شود. در [[کلمات امام علی]] {{ع}} به مشورت با اهل تجربه سفارش و تأکید شده است. از نظر ایشان [[بهترین]] مشاور کسی است که دارای تجربه باشد و بههمین [[دلیل]] [[رأی]] افراد [[سالخورده]] و مجرب بر دیگران ارجح است. [[امام]] {{ع}} میفرماید: [[اندیشه]] پیر نزد من دوستداشتنیتر از سرعت عمل [[جوان]] است<ref>{{متن حدیث|رَأْيُ الشَّيْخِ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ جَلَدِ الْغُلَامِ}}؛ نهج البلاغه، حکمت ۸۶</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 702.</ref>. | |||
===[[بخیل]] نبودن=== | |||
*در نظر [[امام علی]] {{ع}} مشاور نباید [[بخیل]] باشد. از اینرو به [[مالک اشتر]] توصیه میکنند: افراد [[بخیل]] را در مشورت خود دخالت مده، زیرا تو را از [[احسان]] منصرف میکنند و از [[تهیدستی]] و [[فقر]] میترسانند<ref>{{متن حدیث|وَلاَ تُدْخِلَنَّ فِي مَشُورَتِکَ بَخِيلاً يَعْدِلُ بِکَ عَنِ الْفَضْلِ وَ يَعِدُکَ الْفَقْرَ}}؛ نهج البلاغه، نامه ۵۳</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 702.</ref>. | |||
===[[شجاعت]]=== | |||
*[[امام]] {{ع}} در [[عهدنامه مالک اشتر]] میفرماید: و نیز با افراد ترسو مشورت مکن، زیرا در [[کارها]] روحیهات را تضعیف میکنند<ref>{{متن حدیث|وَلاَ جَبَاناً يُضْعِفُکَ عَنِ الاُمُورِ}}؛ نهج البلاغه، نامه ۵۳</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 703.</ref>. | |||
===حریص نبودن=== | |||
*در منظر [[امام علی]] {{ع}} مشاور نباید حریص باشد. آن [[حضرت]] در ادامه ناممه به [[مالک اشتر]] میفرماید: همچنین حریص را به مشورت مگیر، که [[حرص]] را با [[ستمگری]] در نظرت زینت میدهد<ref>{{متن حدیث|وَلاَ حَرِيصاً يُزَيِّنُ لَکَ الشَّرَهَ بِالْجَوْرِ}}؛ نهج البلاغه، نامه ۵۳.</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 703.</ref>. | |||
===[[راستگویی]]=== | |||
مشاور باید دارای [[خصلت]] [[راستگویی]] باشد. [[امام]] در یکی از سفارشهای میفرماید: با فرد [[دروغگو]] مشورت نکن، زیرا او مانند سراب است و دور را در نظر تو نزدیک و نزدیک را در نظر تو دور مینمایاند<ref>{{متن حدیث|وَ إِیَّاكَ وَ مُصَادَقَةَ الْكَذَّابِ فَإِنَّهُ كَالسَّرَاب ِیُقَرِّبُ عَلَیْكَ الْبَعِیدَ وَ یُبَعِّدُ عَلَیْكَ الْقَرِیبَ}}؛ غررالحکم، ۱ / ۵۹۰</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 703.</ref>. | |||
==تصمیمگیری مشورتی، راهکاری [[اسلامی]] و [[علوی]]== | |||
[[امام]] {{ع}} گرچه بر مشاوره تأکید دارد، اما در عین حال فرد را مختار در تصمیم میداند، چنانکه به ابنعباس میفرماید: تو [[حق]] داری نظر مشورتی خود را به من بگویی و من روی آن میاندیشم. پس اگر برخلاف نظر تو تصمیم گرفتم باید از من [[اطاعت]] کنی<ref>{{متن حدیث|لَكَ أَنْ تُشِيرَ عَلَيَّ وَ أَرَى، فَإِنْ عَصَيْتُكَ فَأَطِعْنِي}}؛ نهج البلاغه، حکمت ۳۲۱</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 703.</ref>. | |||
*از این سخن [[حضرت]] میتوان نوع دیگری از تصمیمگیری را [[استنباط]] کرد و آن اینکه فرد در مسائل با دیگران مشورت میکند و از آنان نظر میخواهد، اما پس از جمعآوری نظرات، تصمیمگیری نهایی با خود اوست. این شیوه تصمیمگیری را میتوان "تصمیمگیری مشورتی" نامید<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص ۷۰۳.</ref>. | |||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == | ||
خط ۲۲: | خط ۶۶: | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
# [[پرونده:1368987.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|'''فرهنگ غدیر''']] | |||
# [[پرونده:13681049.jpg|22px]] [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|'''دانشنامه نهج البلاغه ج۲''']] | |||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||
نسخهٔ ۱۰ ژوئن ۲۰۲۱، ساعت ۰۹:۲۵
- این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل شورا و مشورت (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
- به معنای مشورت و رایزنی در کارها و تصمیمها، تبادل نظر و پرهیز از استبداد به رأی و خودمحوری. شورا به این معنی یک مفهوم اخلاقی و اجتماعی است و قرآن هم بر آن تأکید دارد و به پیامبر هم دستور میدهد با مسلمانان مشورت کند. شورا یک مفهوم سیاسی هم دارد و منظور از آن مشورت در انتخاب خلیفه است که اهل سنت به آن تکیه میکنند و شیعه مسأله خلافت را انتصابی میداند نه انتخابی و از سوی مردم. کتابهایی همچون "نشأة التشیّع و الشیعه" محمّد باقر صدر، "عون المعبود" عظیمآبادی، "مسند" ابی یعلی، "طرق حدیث الأئمه ألاثنی عشر"آل نوح، "معالم المدرستین" علامه عسکری و... این واژه را در مفهوم سیاسی آن به کار برده و مسائل سقیفه و انتخاب خلیفه را مطرح کردهاند.[۱] عنوان شورای خلافت از همینجا وارد فرهنگ سیاسی در اسلام شده است[۲].
مشورت
- مشورت بهعنوان نظرخواهی از دیگران به منظور استفاده بهینه از نظرها، مسئلهای مطابق با عقل است و امام علی (ع) در مورد عواقب مشورت نکردن و استبداد به رأی چنین هشدار میدهد: کسی که استبداد به رأی داشته باشد هلاک میشود و کسی که با مردان بزرگ مشورت کند، در عقل و دانش آنان شریک میشود[۳][۴].
- بر اساس سخنان امام (ع) انسان عاقل و خردمند ضمن درک این ضرورت، خود را از مشورت بینیاز نمیداند. در بیان امام، هیچ انسان عاقل و خردمندی از مشاوره بینیاز نیست. در نگاه امام یکی از ضرورتهای اساسی برای اداره امور و تصمیمگیری، مشورت است. ایشان مشورت و نظرخواهی از دیگران را قویترین و محکمترین پشتیبان و حامی میداند و میفرماید: هیچ حامی، و پشتیبانی، استوارتر و محکمتر از مشورتکردن نیست[۵][۶].
- از آنجا که با مشورت و نظرخواهی، آگاهیهای انسان بیشتر میشود و زوایا و ابعاد مختلف موضوع برای او روشن خواهد شد، بهطور طبیعی تصمیمهایی که بعد از مشورت اتخاذ میشود، معقولتر و درستتر خواهد بود[۷].
آثار و فواید مشورت
- مشورت کردن و استفاده از نظرها و دیدگاههای دیگران، پیامدهای مثبت و فواید بسیار دارد. آثار و برکات فراوانی که از مشورت کردن نصیب انسانها میشود، هرگز از تفکر فردی و امکانات و منابع فراوان مادی بهدست نمیآید. برخی فواید مشورت عبارتاند از:
بهرهبرداری از افکار دیگران
- یکی از فواید و پیامدهای مشورت، بهرهبرداری و استفاده از افکار و اندیشههای دیگران است. مشورت به انسان کمک میکند تا افکار و آرای دیگران، بهویژه صاحبنظران و متخصصان را به یاری طلبد و با قرار دادن افکار و اندیشههای آنان در کنار فکر و نظر خود، بر قدرت، وسعت و عمق اندیشه و بینش خود بیفزاید و از درخشش افکار و اندیشههای دیگران بهرهمند شود. در منظر امام علی (ع) مشورت با صاحبان عقل و خرد موجب بهرهمندی از درخشش افکار آنان میشود[۸].
پیشگیری از اضمحلال گروه و سازمانهای اجتماعی
- یکی از دلایل اهمیت و حساسیت تصمیمگیری این است که یک تصمیم ممکن است هلاکت فرد یا فروپاشی و نابودی یک مجموعه و سازمان را به دنبال داشته باشد. پس مشورت کردن میتواند فردی را از تباهی و هلاکت نجات دهد و از فروپاشی و نابودی سازمانی جلوگیری کند. از نتایج مشورت کردن این است که تصمیمها اصولی و پخته میشود. امام علی (ع) میفرماید: آنکس که مشورت کند، گمراه نمیشود[۹][۱۰].
شناسایی خطاها
- مشورت موجب شناسایی خطاها و اشتباهات میشود. امام (ع) میفرماید: کسی که از نظرها و آرای گوناگون استقبال کند، موارد خطا و اشتباه را میشناسد[۱۱].[۱۲].
دستیابی به راهکار مناسب
- مشورت سبب اتخاذ تصمیم معقول و مناسب و انتخاب راه درست میشود. امام علی (ع) ضمن توصیه به مشاوره و استفاده از نقطهنظرهای دیگران، به این فایده مشورت نیز اشاره میکند: نظرها و اندیشهها را با یکدیگر برخورد دهید تا درستی و حقیقت از آن میان متولد شود. مشورت، آنگاه که با افراد خردمند، صاحبنظر و متخصص صورت گیرد، میتواند فرد یا سازمان را بهسوی دستیابی به راههای مطلوب و صحیح رهنمون سازد. امام علی (ع) مشورت با صاحبان اندیشه و خرد را وسیله دستیابی به راه صحیح میداند[۱۳].
پیشگیری از پشیمانی
- مشورت از ندامت و پشیمانی پیشگیری میکند. امام علی (ع) ضمن یادآوری این نکته مشورت نکردن را عامل پشیمانی ذکر میکند. در مقابل، اگر هنگام تصمیمگیری با افراد عاقل و صاحبنظر مشورت شود و تمام جوانب و زوایای مسئله مورد نظر، بهدقت مورد بررسی قرار گیرد، معمولاً تصمیمی درست و معقول گرفته میشود و در نتیجه، ندامت و پشیمانی به دنبال نخواهد داشت. امام علی (ع) بر مشورت با افراد خردمند تأکید دارد و آن را عامل دوری از لغزش و پشیمانی میداند[۱۴].
صفات و ویژگیهای مشاوران
- در منابع و متون اسلامی، بهویژه گزارههای علوی، ویژگیها و خصوصیات زیادی، بهعنوان شرایط طرف مشورت مطرح شده است؛ از جمله؛
خداترس بودن
- در مورد کسی که باید با او مشورت شود، داشتن این ویژگی مهم، لازم و ضروری است. حضرت امام صادق (ع) از امیرمؤمنان حضرت علی (ع) نقل میکند که فرمود: در کارهای خویش با کسانی مشورت کن که از خدا میترسند، تا به راه درست و راست رهنمون شوی[۱۵].
خردمند بودن
- امام (ع) در موارد مختلفی سفارش کردهاند که با انسانهای عاقل و خردمند مشورت شود، زیرا مشورت با اهل خرد و صاحب اندیشه، راه صواب را مینمایاند و انسان را از لغزش و خطا و پشیمانی مصون میدارد و هر کس با صاحبان خرد مشورت کند، به راه راست و درست رهنمون میشود[۱۶].
بهرهمندی از تجربه
- مشورت با اهل تجربه میتواند انسان را در توانمندیهای آنان شریک کند و از خطاهای گذشتگان مصون دارد و به مسیر درست رهنمون شود. در کلمات امام علی (ع) به مشورت با اهل تجربه سفارش و تأکید شده است. از نظر ایشان بهترین مشاور کسی است که دارای تجربه باشد و بههمین دلیل رأی افراد سالخورده و مجرب بر دیگران ارجح است. امام (ع) میفرماید: اندیشه پیر نزد من دوستداشتنیتر از سرعت عمل جوان است[۱۷][۱۸].
بخیل نبودن
- در نظر امام علی (ع) مشاور نباید بخیل باشد. از اینرو به مالک اشتر توصیه میکنند: افراد بخیل را در مشورت خود دخالت مده، زیرا تو را از احسان منصرف میکنند و از تهیدستی و فقر میترسانند[۱۹][۲۰].
شجاعت
- امام (ع) در عهدنامه مالک اشتر میفرماید: و نیز با افراد ترسو مشورت مکن، زیرا در کارها روحیهات را تضعیف میکنند[۲۱][۲۲].
حریص نبودن
- در منظر امام علی (ع) مشاور نباید حریص باشد. آن حضرت در ادامه ناممه به مالک اشتر میفرماید: همچنین حریص را به مشورت مگیر، که حرص را با ستمگری در نظرت زینت میدهد[۲۳][۲۴].
راستگویی
مشاور باید دارای خصلت راستگویی باشد. امام در یکی از سفارشهای میفرماید: با فرد دروغگو مشورت نکن، زیرا او مانند سراب است و دور را در نظر تو نزدیک و نزدیک را در نظر تو دور مینمایاند[۲۵][۲۶].
تصمیمگیری مشورتی، راهکاری اسلامی و علوی
امام (ع) گرچه بر مشاوره تأکید دارد، اما در عین حال فرد را مختار در تصمیم میداند، چنانکه به ابنعباس میفرماید: تو حق داری نظر مشورتی خود را به من بگویی و من روی آن میاندیشم. پس اگر برخلاف نظر تو تصمیم گرفتم باید از من اطاعت کنی[۲۷][۲۸].
- از این سخن حضرت میتوان نوع دیگری از تصمیمگیری را استنباط کرد و آن اینکه فرد در مسائل با دیگران مشورت میکند و از آنان نظر میخواهد، اما پس از جمعآوری نظرات، تصمیمگیری نهایی با خود اوست. این شیوه تصمیمگیری را میتوان "تصمیمگیری مشورتی" نامید[۲۹].
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ ر. ک: «دائرة المعارف تشیّع»، ج ۱۰ ص ۷۵
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۳۴۴.
- ↑ «مَنِ اسْتَبَدَّ بِرَأْيِهِ هَلَكَ، وَ مَنْ شَاوَرَ الرِّجَالَ شَارَكَهَا فِي عُقُولِهَا»؛ نهج البلاغه، حکمت ۱۶۱
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 700.
- ↑ «وَ لَا مُظَاهَرَةَ أَوْثَقُ مِنَ الْمُشَاوَرَة»؛ نهج البلاغه، حکمت ۱۱۳
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 700.
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 700.
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 701.
- ↑ «ما ضلّ من استشار»؛ غررالحکم، ۲ / ۶۷
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 701.
- ↑ «مَنِ اسْتَقْبَلَ وُجُوهَ الْآرَاءِ، عَرَفَ مَوَاقِعَ الْخَطَإِ»؛ نهج البلاغه حکمت: ۱۷۳.
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 701.
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 701.
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 701-702.
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 702.
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 702.
- ↑ «رَأْيُ الشَّيْخِ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ جَلَدِ الْغُلَامِ»؛ نهج البلاغه، حکمت ۸۶
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 702.
- ↑ «وَلاَ تُدْخِلَنَّ فِي مَشُورَتِکَ بَخِيلاً يَعْدِلُ بِکَ عَنِ الْفَضْلِ وَ يَعِدُکَ الْفَقْرَ»؛ نهج البلاغه، نامه ۵۳
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 702.
- ↑ «وَلاَ جَبَاناً يُضْعِفُکَ عَنِ الاُمُورِ»؛ نهج البلاغه، نامه ۵۳
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 703.
- ↑ «وَلاَ حَرِيصاً يُزَيِّنُ لَکَ الشَّرَهَ بِالْجَوْرِ»؛ نهج البلاغه، نامه ۵۳.
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 703.
- ↑ «وَ إِیَّاكَ وَ مُصَادَقَةَ الْكَذَّابِ فَإِنَّهُ كَالسَّرَاب ِیُقَرِّبُ عَلَیْكَ الْبَعِیدَ وَ یُبَعِّدُ عَلَیْكَ الْقَرِیبَ»؛ غررالحکم، ۱ / ۵۹۰
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 703.
- ↑ «لَكَ أَنْ تُشِيرَ عَلَيَّ وَ أَرَى، فَإِنْ عَصَيْتُكَ فَأَطِعْنِي»؛ نهج البلاغه، حکمت ۳۲۱
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 703.
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص ۷۰۳.