نادانی در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '"]]، ' به '»، [['
جز (جایگزینی متن - '|مقاله "' به '|مقاله «')
جز (جایگزینی متن - '"]]، ' به '»، [[')
خط ۱۸: خط ۱۸:
جهل در قرآن با ماده "ج ـ ه ـ ل" ۲۴ بار به کار رفته و بدون آن در آیاتی دیگر به صورت‌هایی مانند {{متن قرآن|لَا يَعْقِلُونَ}}<ref> سوره بقره، آیه ۱۷۰.</ref>، {{متن قرآن|لَا يَعْلَمُونَ}}<ref> سوره بقره، آیه ۱۳.</ref> و {{متن قرآن|لَا يُبْصِرُونَ}}<ref> سوره بقره، آیه ۱۷.</ref> آمده است؛ همچنین برخی [[مفسران]]، واژه‌هایی دیگر را نیز به نوعی [[جهل]] [[تفسیر]] کرده‌اند؛ مانند [[ضلالت]] {{متن قرآن|قَالَ فَعَلْتُهَا إِذًا وَأَنَا مِنَ الضَّالِّينَ}}<ref>«گفت: آن را هنگامی کردم که از ناآگاهان  بودم» سوره شعراء، آیه ۲۰.</ref>.<ref>جامع‌البیان، ج ۱۹، ص ۸۴؛ المیزان، ج ۱۵، ص ۲۶۲. </ref> [[ظلمت]] {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي يُصَلِّي عَلَيْكُمْ وَمَلَائِكَتُهُ لِيُخْرِجَكُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَكَانَ بِالْمُؤْمِنِينَ رَحِيمًا}}<ref>«اوست آنکه بر شما درود می‌فرستد- و فرشتگانش (نیز)- تا شما را به سوی روشنایی از تیرگی‌ها بیرون برد و با مؤمنان بخشاینده است» سوره احزاب، آیه ۴۳.</ref>؛ {{متن قرآن|أَوَمَنْ كَانَ مَيْتًا فَأَحْيَيْنَاهُ وَجَعَلْنَا لَهُ نُورًا يَمْشِي بِهِ فِي النَّاسِ كَمَنْ مَثَلُهُ فِي الظُّلُمَاتِ لَيْسَ بِخَارِجٍ مِنْهَا كَذَلِكَ زُيِّنَ لِلْكَافِرِينَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ}}<ref>«و آیا (داستان) آن کس که (به دل) مرده بود و زنده‌اش کردیم و برای او فروغی پدید آوردیم که با آن در میان مردم راه می‌رود، چون داستان کسی است در تیرگی‌ها که از آنها بیرون آمدنی نیست؟ بدین‌گونه آنچه کافران می‌کردند، در نظرشان آراسته شده است» سوره انعام، آیه ۱۲۲.</ref>.<ref>مجمع البیان، ج ۸، ص ۵۶۸؛ المیزان، ج ۷، ص ۳۳۷. </ref> [[غیّ]] {{متن قرآن|مَا ضَلَّ صَاحِبُكُمْ وَمَا غَوَى}}<ref>«که همنشین شما گمراه و بیراه نیست» سوره نجم، آیه ۲.</ref>؛ {{متن قرآن|فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضَاعُوا الصَّلَاةَ وَاتَّبَعُوا الشَّهَوَاتِ فَسَوْفَ يَلْقَوْنَ غَيًّا}}<ref>«و از پس آنان جانشینانی جایگزین شدند که نماز را تباه کردند و شهوت‌ها را پی گرفتند و زودا که با (کیفر) گمراهی روبه‌رو گردند» سوره مریم، آیه ۵۹.</ref>.<ref> مفردات، ص ۶۲۰، "غوی".</ref> غَمْرَه {{متن قرآن|الَّذِينَ هُمْ فِي غَمْرَةٍ سَاهُونَ}}<ref>«آنان که در گردابی (از گمراهی) غافلند» سوره ذاریات، آیه ۱۱.</ref>.<ref> مجمع البیان، ج ۹، ص ۲۳۱. </ref> و سَفَه {{متن قرآن|وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ آمِنُوا كَمَا آمَنَ النَّاسُ قَالُوا أَنُؤْمِنُ كَمَا آمَنَ السُّفَهَاءُ أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهَاءُ وَلَكِنْ لَا يَعْلَمُونَ}}<ref>«و چون به آنان گویند که مانند (دیگر) مردمان ایمان بیاورید می‌گویند آیا ما چون کم خردان ایمان بیاوریم؟ آگاه باشید! آنان خود کم خردند امّا نمی‌دانند» سوره بقره، آیه ۱۳.</ref>.<ref>تفسیر سید مصطفی خمینی، ج ۳، ص ۴۶۱. </ref>
جهل در قرآن با ماده "ج ـ ه ـ ل" ۲۴ بار به کار رفته و بدون آن در آیاتی دیگر به صورت‌هایی مانند {{متن قرآن|لَا يَعْقِلُونَ}}<ref> سوره بقره، آیه ۱۷۰.</ref>، {{متن قرآن|لَا يَعْلَمُونَ}}<ref> سوره بقره، آیه ۱۳.</ref> و {{متن قرآن|لَا يُبْصِرُونَ}}<ref> سوره بقره، آیه ۱۷.</ref> آمده است؛ همچنین برخی [[مفسران]]، واژه‌هایی دیگر را نیز به نوعی [[جهل]] [[تفسیر]] کرده‌اند؛ مانند [[ضلالت]] {{متن قرآن|قَالَ فَعَلْتُهَا إِذًا وَأَنَا مِنَ الضَّالِّينَ}}<ref>«گفت: آن را هنگامی کردم که از ناآگاهان  بودم» سوره شعراء، آیه ۲۰.</ref>.<ref>جامع‌البیان، ج ۱۹، ص ۸۴؛ المیزان، ج ۱۵، ص ۲۶۲. </ref> [[ظلمت]] {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي يُصَلِّي عَلَيْكُمْ وَمَلَائِكَتُهُ لِيُخْرِجَكُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَكَانَ بِالْمُؤْمِنِينَ رَحِيمًا}}<ref>«اوست آنکه بر شما درود می‌فرستد- و فرشتگانش (نیز)- تا شما را به سوی روشنایی از تیرگی‌ها بیرون برد و با مؤمنان بخشاینده است» سوره احزاب، آیه ۴۳.</ref>؛ {{متن قرآن|أَوَمَنْ كَانَ مَيْتًا فَأَحْيَيْنَاهُ وَجَعَلْنَا لَهُ نُورًا يَمْشِي بِهِ فِي النَّاسِ كَمَنْ مَثَلُهُ فِي الظُّلُمَاتِ لَيْسَ بِخَارِجٍ مِنْهَا كَذَلِكَ زُيِّنَ لِلْكَافِرِينَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ}}<ref>«و آیا (داستان) آن کس که (به دل) مرده بود و زنده‌اش کردیم و برای او فروغی پدید آوردیم که با آن در میان مردم راه می‌رود، چون داستان کسی است در تیرگی‌ها که از آنها بیرون آمدنی نیست؟ بدین‌گونه آنچه کافران می‌کردند، در نظرشان آراسته شده است» سوره انعام، آیه ۱۲۲.</ref>.<ref>مجمع البیان، ج ۸، ص ۵۶۸؛ المیزان، ج ۷، ص ۳۳۷. </ref> [[غیّ]] {{متن قرآن|مَا ضَلَّ صَاحِبُكُمْ وَمَا غَوَى}}<ref>«که همنشین شما گمراه و بیراه نیست» سوره نجم، آیه ۲.</ref>؛ {{متن قرآن|فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضَاعُوا الصَّلَاةَ وَاتَّبَعُوا الشَّهَوَاتِ فَسَوْفَ يَلْقَوْنَ غَيًّا}}<ref>«و از پس آنان جانشینانی جایگزین شدند که نماز را تباه کردند و شهوت‌ها را پی گرفتند و زودا که با (کیفر) گمراهی روبه‌رو گردند» سوره مریم، آیه ۵۹.</ref>.<ref> مفردات، ص ۶۲۰، "غوی".</ref> غَمْرَه {{متن قرآن|الَّذِينَ هُمْ فِي غَمْرَةٍ سَاهُونَ}}<ref>«آنان که در گردابی (از گمراهی) غافلند» سوره ذاریات، آیه ۱۱.</ref>.<ref> مجمع البیان، ج ۹، ص ۲۳۱. </ref> و سَفَه {{متن قرآن|وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ آمِنُوا كَمَا آمَنَ النَّاسُ قَالُوا أَنُؤْمِنُ كَمَا آمَنَ السُّفَهَاءُ أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهَاءُ وَلَكِنْ لَا يَعْلَمُونَ}}<ref>«و چون به آنان گویند که مانند (دیگر) مردمان ایمان بیاورید می‌گویند آیا ما چون کم خردان ایمان بیاوریم؟ آگاه باشید! آنان خود کم خردند امّا نمی‌دانند» سوره بقره، آیه ۱۳.</ref>.<ref>تفسیر سید مصطفی خمینی، ج ۳، ص ۴۶۱. </ref>


موضوع جهل در [[قرآن کریم]] غالباً به شکل [[نکوهش]] [[جهل]] و ذکر پیامدهای شوم آن مطرح شده است. [[حکمت]] نکوهش شدید جهل و [[تشویق به علم]] که در [[آیات]] و [[روایات]] فراوانی آمده، زمانی روشن‌تر می‌شود که بدانیم در [[دوران پیش از اسلام]] در شبه جزیره [[حجاز]]، جهل فراگیری [[حاکم]] بود؛ به گونه‌ای که قرآن کریم آن دوره را [[دوران جاهلیت]] نامیده است {{متن قرآن|وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِينَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}<ref>«و در خانه‌هایتان آرام گیرید و چون خویش‌آرایی دوره جاهلیت نخستین خویش‌آرایی  مکنید و نماز بپا دارید و زکات بپردازید و از خداوند و فرستاده او فرمانبرداری کنید؛ جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت  هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref>،  {{متن قرآن|إِذْ جَعَلَ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي قُلُوبِهِمُ الْحَمِيَّةَ حَمِيَّةَ الْجَاهِلِيَّةِ فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَأَلْزَمَهُمْ كَلِمَةَ التَّقْوَى وَكَانُوا أَحَقَّ بِهَا وَأَهْلَهَا وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا}}<ref>«(یاد کن) آنگاه را که کافران به ننگ - ننگ جاهلی- دل نهادند  و خداوند، آرامش خود را بر پیامبرش و بر مؤمنان فرو فرستاد و آنان را به فرمان پرهیزگاری پایبند کرد و آنان بدان سزاوارتر و شایسته آن بودند و خداوند به هر چیزی داناست» سوره فتح، آیه ۲۶.</ref>، {{متن قرآن|ثُمَّ أَنْزَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ بَعْدِ الْغَمِّ أَمَنَةً نُعَاسًا يَغْشَى طَائِفَةً مِنْكُمْ وَطَائِفَةٌ قَدْ أَهَمَّتْهُمْ أَنْفُسُهُمْ يَظُنُّونَ بِاللَّهِ غَيْرَ الْحَقِّ ظَنَّ الْجَاهِلِيَّةِ يَقُولُونَ هَلْ لَنَا مِنَ الْأَمْرِ مِنْ شَيْءٍ قُلْ إِنَّ الْأَمْرَ كُلَّهُ لِلَّهِ يُخْفُونَ فِي أَنْفُسِهِمْ مَا لَا يُبْدُونَ لَكَ يَقُولُونَ لَوْ كَانَ لَنَا مِنَ الْأَمْرِ شَيْءٌ مَا قُتِلْنَا هَاهُنَا قُلْ لَوْ كُنْتُمْ فِي بُيُوتِكُمْ لَبَرَزَ الَّذِينَ كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقَتْلُ إِلَى مَضَاجِعِهِمْ وَلِيَبْتَلِيَ اللَّهُ مَا فِي صُدُورِكُمْ وَلِيُمَحِّصَ مَا فِي قُلُوبِكُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ}}<ref>«آنگاه، (خداوند) پس از آن اندوه با خوابی سبک آرامشی بر شما فرو فرستاد که گروهی از شما را فرا گرفت و گروهی (دیگر) که در اندیشه جان خود بودند با پنداری جاهلی به خداوند گمان نادرست بردند؛ می‌گفتند: آیا ما در این کار (از خود) اختیاری داریم؟ بگو: بی‌گمان یکسره کار با خداوند است، (آنان) در خویش چیزی نهان می‌دارند که بر تو آشکار نمی‌کنند، می‌گویند: اگر ما در این کار اختیاری داشتیم اینجا کشته نمی‌شدیم، بگو: اگر در خانه‌هایتان (نیز) می‌بودید، آنان که کشته شدن بر آنها مقرر شده بود به سوی کشتارگاه‌های خویش بیرون می‌آمدند، و (چنین شد) تا خداوند آنچه در اندرون خود دارید بیازماید و آنچه در دل‌هایتان دارید بپالاید و خداوند به اندیشه‌ها داناست» سوره آل عمران، آیه ۱۵۴.</ref>، {{متن قرآن|أَفَحُكْمَ الْجَاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُكْمًا لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ}}<ref>«آیا داوری (دوره) «جاهلیّت» را می‌جویند؟ و برای گروهی که یقین دارند، در داوری از خداوند بهتر کیست؟» سوره مائده، آیه ۵۰.</ref>.<ref>المیزان، ج ۴، ص ۱۵۱ - ۱۵۲. </ref> با وجود این به آیاتی نیز برمی‌خوریم که در آنها به گونه‌ای از جنبه‌های مثبت جهل سخن رفته است؛ مثلاً [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَسْأَلُوا عَنْ أَشْيَاءَ إِنْ تُبْدَ لَكُمْ تَسُؤْكُمْ وَإِنْ تَسْأَلُوا عَنْهَا حِينَ يُنَزَّلُ الْقُرْآنُ تُبْدَ لَكُمْ عَفَا اللَّهُ عَنْهَا وَاللَّهُ غَفُورٌ حَلِيمٌ}}<ref>«ای مؤمنان! از چیزهایی مپرسید که چون برای شما آشکار گردانند به اندوهتان می‌افکند و اگر هنگامی که قرآن فرو فرستاده می‌شود از آنها بپرسید برای شما روشن می‌شود؛ خداوند از آن (پرسش) ها در گذشت؛ و خداوند آمرزنده‌ای بردبار است» سوره مائده، آیه ۱۰۱.</ref> که [[اهل]] [[ایمان]] را از [[پرسش]] درباره برخی امور [[نهی]] کرده و [[آگاه]] شدن به آنها را مایه [[اندوه]] و [[ناراحتی]] [[مؤمنان]] دانسته است. به گفته برخی، اگرچه مواردی به عنوان [[شأن نزول]] آیه بیان شده است؛ لیکن آیه در [[مقام]] بیان این مطلب است که درباره [[احکام شرعی]] پیش از آنکه حکمی از سوی [[خدای متعال]] بیان شود با سؤال از [[پیامبر]]{{صل}} خود را به [[تکلف]] نیندازید <ref> احسن الحدیث، ج ۳، ص ۱۵۱؛ اطیب البیان، ج ۴، ص ۴۸۰. </ref> یا در [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الْإِنْسَانُ إِنَّهُ كَانَ ظَلُومًا جَهُولًا}}<ref>«ما امانت را بر آسمان‌ها و زمین و کوه‌ها عرضه کردیم، از برداشتن آن سر برتافتند و از آن هراسیدند و آدمی آن را برداشت؛ بی‌گمان او ستمکاره‌ای نادان است» سوره احزاب، آیه ۷۲.</ref> پس از بیان این مطلب که [[خداوند]] [[امانت الهی]] را بر [[آسمان‌ها]] و [[زمین]] و کوه‌ها عرضه کرد و آنها از پذیرش آن سر باز زدند و [[انسان]] آن را حمل کرد، سبب پذیرش این [[امانت]] از سوی انسان، [[ظلوم]] و جهول بودن او دانسته شده است. مثبت بودن [[جهل]] در این آیه از آن روست که [[ظلم]] و جهل در انسان گرچه ملاک [[سرزنش]] و بازخواست‌اند، همان دو مصحّح حمل امانت الهی نیز هستند، زیرا کسی به ظلم و جهل متصف می‌شود که شأنیت اتصاف به [[عدل]] و [[علم]] را داشته باشد،<ref>المیزان، ج ۱۶، ص ۳۵۰ - ۳۵۱. </ref> گرچه برخی از [[مفسران]] در این آیه تنها به جنبه منفی جهل توجه کرده‌اند.<ref>مجمع البیان، ج ۹، ص ۵۸۵؛ تفسیر نسفی، ج ۳، ص ۳۱۸؛ زادالمسیر، ج ۶، ص ۲۲۰. </ref> برخی از [[عارفان]] نیز با ارائه تأویلی مثبت از جهل در آیه یاد شده، مقصود از آن را جهل نسبت به غیر [[خدا]] و فراموش کردن و [[نفی]] ماسوا دانسته‌اند؛<ref> شرح فصوص الحکم، ص ۳۳۹؛ شرح الاسماء، ج ۱، ص ۲۴۹. </ref> همچنین عارفان، [[علم به خدا]] را عین جهل به او <ref> الفتوحات المکیه، ج ۱۰، ص ۴۸۴. </ref> و نهایت [[معرفت الهی]] را دانستن عجز از [[معرفت]] به حساب آورده‌اند.<ref> شرح فصوص الحکم، ص ۳۴۶؛ مصباح الهدایه، ص ۱۳؛ المبدأ و المعاد، ص ۱۳۸. </ref> در برخی [[آیات]] نیز با نگاهی متفاوت، به [[وظیفه]] [[مؤمنان]] در برخورد با [[جاهلان]] اشاره و [[راه]] برخورد با جهل جاهلان [[حلم]] و [[مدارا]] دانسته شده است، چنان‌که در آیه {{متن قرآن|وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا}}<ref>«و بندگان (خداوند) بخشنده آنانند که بر زمین فروتنانه گام برمی‌دارند و هرگاه نادانان با آنان سخن سر کنند پاسخی نرم گویند» سوره فرقان، آیه ۶۳.</ref> از جمله اوصاف [[بندگان]] ویژه [[الهی]] آن دانسته شده که چون [[نادانان]] ایشان را مخاطب قرار دهند، به [[ملایمت]] پاسخ می‌دهند. و در [[آیه]] {{متن قرآن|خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ}}<ref>«گذشت را در پیش گیر و به نیکی فرمان ده و از نادانان روی بگردان!» سوره اعراف، آیه ۱۹۹.</ref> به [[پیامبر]] [[دستور]] داده شده که با [[جاهلان]] [[مدارا]] کرده، از برخورد با آنان بپرهیزد<ref> المیزان، ج ۸، ص ۳۸۰. </ref> و نیز در روایتی ذیل آیه {{متن قرآن|وَلَا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَلَا السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ}}<ref>«نیکی با بدی برابر نیست؛ به بهترین شیوه (دیگران را از چالش با خود) باز دار ، ناگاه آن کس که میان تو و او دشمنی است چون دوستی مهربان می‌گردد» سوره فصلت، آیه ۳۴.</ref> چنین آمده که [[مؤمنان]] به [[حلم]] در برابر [[جهل]] [[فرمان]] داده شده‌اند<ref>الدرالمنثور، ج ۷، ص ۳۲۷. </ref>.<ref>[[مجید زهدی|زهدی، مجید]]، [[جهل (مقاله)|مقاله «جهل"]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۰.</ref>
موضوع جهل در [[قرآن کریم]] غالباً به شکل [[نکوهش]] [[جهل]] و ذکر پیامدهای شوم آن مطرح شده است. [[حکمت]] نکوهش شدید جهل و [[تشویق به علم]] که در [[آیات]] و [[روایات]] فراوانی آمده، زمانی روشن‌تر می‌شود که بدانیم در [[دوران پیش از اسلام]] در شبه جزیره [[حجاز]]، جهل فراگیری [[حاکم]] بود؛ به گونه‌ای که قرآن کریم آن دوره را [[دوران جاهلیت]] نامیده است {{متن قرآن|وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِينَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}<ref>«و در خانه‌هایتان آرام گیرید و چون خویش‌آرایی دوره جاهلیت نخستین خویش‌آرایی  مکنید و نماز بپا دارید و زکات بپردازید و از خداوند و فرستاده او فرمانبرداری کنید؛ جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت  هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref>،  {{متن قرآن|إِذْ جَعَلَ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي قُلُوبِهِمُ الْحَمِيَّةَ حَمِيَّةَ الْجَاهِلِيَّةِ فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَأَلْزَمَهُمْ كَلِمَةَ التَّقْوَى وَكَانُوا أَحَقَّ بِهَا وَأَهْلَهَا وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا}}<ref>«(یاد کن) آنگاه را که کافران به ننگ - ننگ جاهلی- دل نهادند  و خداوند، آرامش خود را بر پیامبرش و بر مؤمنان فرو فرستاد و آنان را به فرمان پرهیزگاری پایبند کرد و آنان بدان سزاوارتر و شایسته آن بودند و خداوند به هر چیزی داناست» سوره فتح، آیه ۲۶.</ref>، {{متن قرآن|ثُمَّ أَنْزَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ بَعْدِ الْغَمِّ أَمَنَةً نُعَاسًا يَغْشَى طَائِفَةً مِنْكُمْ وَطَائِفَةٌ قَدْ أَهَمَّتْهُمْ أَنْفُسُهُمْ يَظُنُّونَ بِاللَّهِ غَيْرَ الْحَقِّ ظَنَّ الْجَاهِلِيَّةِ يَقُولُونَ هَلْ لَنَا مِنَ الْأَمْرِ مِنْ شَيْءٍ قُلْ إِنَّ الْأَمْرَ كُلَّهُ لِلَّهِ يُخْفُونَ فِي أَنْفُسِهِمْ مَا لَا يُبْدُونَ لَكَ يَقُولُونَ لَوْ كَانَ لَنَا مِنَ الْأَمْرِ شَيْءٌ مَا قُتِلْنَا هَاهُنَا قُلْ لَوْ كُنْتُمْ فِي بُيُوتِكُمْ لَبَرَزَ الَّذِينَ كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقَتْلُ إِلَى مَضَاجِعِهِمْ وَلِيَبْتَلِيَ اللَّهُ مَا فِي صُدُورِكُمْ وَلِيُمَحِّصَ مَا فِي قُلُوبِكُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ}}<ref>«آنگاه، (خداوند) پس از آن اندوه با خوابی سبک آرامشی بر شما فرو فرستاد که گروهی از شما را فرا گرفت و گروهی (دیگر) که در اندیشه جان خود بودند با پنداری جاهلی به خداوند گمان نادرست بردند؛ می‌گفتند: آیا ما در این کار (از خود) اختیاری داریم؟ بگو: بی‌گمان یکسره کار با خداوند است، (آنان) در خویش چیزی نهان می‌دارند که بر تو آشکار نمی‌کنند، می‌گویند: اگر ما در این کار اختیاری داشتیم اینجا کشته نمی‌شدیم، بگو: اگر در خانه‌هایتان (نیز) می‌بودید، آنان که کشته شدن بر آنها مقرر شده بود به سوی کشتارگاه‌های خویش بیرون می‌آمدند، و (چنین شد) تا خداوند آنچه در اندرون خود دارید بیازماید و آنچه در دل‌هایتان دارید بپالاید و خداوند به اندیشه‌ها داناست» سوره آل عمران، آیه ۱۵۴.</ref>، {{متن قرآن|أَفَحُكْمَ الْجَاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُكْمًا لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ}}<ref>«آیا داوری (دوره) «جاهلیّت» را می‌جویند؟ و برای گروهی که یقین دارند، در داوری از خداوند بهتر کیست؟» سوره مائده، آیه ۵۰.</ref>.<ref>المیزان، ج ۴، ص ۱۵۱ - ۱۵۲. </ref> با وجود این به آیاتی نیز برمی‌خوریم که در آنها به گونه‌ای از جنبه‌های مثبت جهل سخن رفته است؛ مثلاً [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَسْأَلُوا عَنْ أَشْيَاءَ إِنْ تُبْدَ لَكُمْ تَسُؤْكُمْ وَإِنْ تَسْأَلُوا عَنْهَا حِينَ يُنَزَّلُ الْقُرْآنُ تُبْدَ لَكُمْ عَفَا اللَّهُ عَنْهَا وَاللَّهُ غَفُورٌ حَلِيمٌ}}<ref>«ای مؤمنان! از چیزهایی مپرسید که چون برای شما آشکار گردانند به اندوهتان می‌افکند و اگر هنگامی که قرآن فرو فرستاده می‌شود از آنها بپرسید برای شما روشن می‌شود؛ خداوند از آن (پرسش) ها در گذشت؛ و خداوند آمرزنده‌ای بردبار است» سوره مائده، آیه ۱۰۱.</ref> که [[اهل]] [[ایمان]] را از [[پرسش]] درباره برخی امور [[نهی]] کرده و [[آگاه]] شدن به آنها را مایه [[اندوه]] و [[ناراحتی]] [[مؤمنان]] دانسته است. به گفته برخی، اگرچه مواردی به عنوان [[شأن نزول]] آیه بیان شده است؛ لیکن آیه در [[مقام]] بیان این مطلب است که درباره [[احکام شرعی]] پیش از آنکه حکمی از سوی [[خدای متعال]] بیان شود با سؤال از [[پیامبر]]{{صل}} خود را به [[تکلف]] نیندازید <ref> احسن الحدیث، ج ۳، ص ۱۵۱؛ اطیب البیان، ج ۴، ص ۴۸۰. </ref> یا در [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الْإِنْسَانُ إِنَّهُ كَانَ ظَلُومًا جَهُولًا}}<ref>«ما امانت را بر آسمان‌ها و زمین و کوه‌ها عرضه کردیم، از برداشتن آن سر برتافتند و از آن هراسیدند و آدمی آن را برداشت؛ بی‌گمان او ستمکاره‌ای نادان است» سوره احزاب، آیه ۷۲.</ref> پس از بیان این مطلب که [[خداوند]] [[امانت الهی]] را بر [[آسمان‌ها]] و [[زمین]] و کوه‌ها عرضه کرد و آنها از پذیرش آن سر باز زدند و [[انسان]] آن را حمل کرد، سبب پذیرش این [[امانت]] از سوی انسان، [[ظلوم]] و جهول بودن او دانسته شده است. مثبت بودن [[جهل]] در این آیه از آن روست که [[ظلم]] و جهل در انسان گرچه ملاک [[سرزنش]] و بازخواست‌اند، همان دو مصحّح حمل امانت الهی نیز هستند، زیرا کسی به ظلم و جهل متصف می‌شود که شأنیت اتصاف به [[عدل]] و [[علم]] را داشته باشد،<ref>المیزان، ج ۱۶، ص ۳۵۰ - ۳۵۱. </ref> گرچه برخی از [[مفسران]] در این آیه تنها به جنبه منفی جهل توجه کرده‌اند.<ref>مجمع البیان، ج ۹، ص ۵۸۵؛ تفسیر نسفی، ج ۳، ص ۳۱۸؛ زادالمسیر، ج ۶، ص ۲۲۰. </ref> برخی از [[عارفان]] نیز با ارائه تأویلی مثبت از جهل در آیه یاد شده، مقصود از آن را جهل نسبت به غیر [[خدا]] و فراموش کردن و [[نفی]] ماسوا دانسته‌اند؛<ref> شرح فصوص الحکم، ص ۳۳۹؛ شرح الاسماء، ج ۱، ص ۲۴۹. </ref> همچنین عارفان، [[علم به خدا]] را عین جهل به او <ref> الفتوحات المکیه، ج ۱۰، ص ۴۸۴. </ref> و نهایت [[معرفت الهی]] را دانستن عجز از [[معرفت]] به حساب آورده‌اند.<ref> شرح فصوص الحکم، ص ۳۴۶؛ مصباح الهدایه، ص ۱۳؛ المبدأ و المعاد، ص ۱۳۸. </ref> در برخی [[آیات]] نیز با نگاهی متفاوت، به [[وظیفه]] [[مؤمنان]] در برخورد با [[جاهلان]] اشاره و [[راه]] برخورد با جهل جاهلان [[حلم]] و [[مدارا]] دانسته شده است، چنان‌که در آیه {{متن قرآن|وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا}}<ref>«و بندگان (خداوند) بخشنده آنانند که بر زمین فروتنانه گام برمی‌دارند و هرگاه نادانان با آنان سخن سر کنند پاسخی نرم گویند» سوره فرقان، آیه ۶۳.</ref> از جمله اوصاف [[بندگان]] ویژه [[الهی]] آن دانسته شده که چون [[نادانان]] ایشان را مخاطب قرار دهند، به [[ملایمت]] پاسخ می‌دهند. و در [[آیه]] {{متن قرآن|خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ}}<ref>«گذشت را در پیش گیر و به نیکی فرمان ده و از نادانان روی بگردان!» سوره اعراف، آیه ۱۹۹.</ref> به [[پیامبر]] [[دستور]] داده شده که با [[جاهلان]] [[مدارا]] کرده، از برخورد با آنان بپرهیزد<ref> المیزان، ج ۸، ص ۳۸۰. </ref> و نیز در روایتی ذیل آیه {{متن قرآن|وَلَا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَلَا السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ}}<ref>«نیکی با بدی برابر نیست؛ به بهترین شیوه (دیگران را از چالش با خود) باز دار ، ناگاه آن کس که میان تو و او دشمنی است چون دوستی مهربان می‌گردد» سوره فصلت، آیه ۳۴.</ref> چنین آمده که [[مؤمنان]] به [[حلم]] در برابر [[جهل]] [[فرمان]] داده شده‌اند<ref>الدرالمنثور، ج ۷، ص ۳۲۷. </ref>.<ref>[[مجید زهدی|زهدی، مجید]]، [[جهل (مقاله)|مقاله «جهل»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۰.</ref>


==گستره جهل==
==گستره جهل==
۲۱۸٬۸۷۸

ویرایش