عدل در لغت: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۰: خط ۱۰:


==مقدمه==
==مقدمه==
*واژه "[[عدل]]" در لغت در معانی مختلفی به کار رفته است. از جمله: [[میانه‌روی]] در امور و ضد [[جور]]<ref>زبیدی، تاج العروس، ج۱۵، ص۴۷۱.</ref>، مثل، فدیه<ref>ابن الأثیر، النهایة فی غریب الحدیث و الأثر، ج۳، ص۱۹۰-۱۹۱.</ref>، [[حکم]] کردن به [[حق]]<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج۱۱، ص۴۳۰.</ref> و... همچنین کلمه "[[عدل]]"، از واژگان متضاد است و در معانی عدول کردن و [[شریک]] قرار دادن نیز به کار می‌رود<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج۱۱، ص۴۳۵.</ref>.
*واژه [[عدل]] در لغت در معانی مختلفی به کار رفته است. از جمله: [[میانه‌روی]] در امور و ضد [[جور]]<ref>زبیدی، تاج العروس، ج۱۵، ص۴۷۱.</ref>، مثل، فدیه<ref>ابن الأثیر، النهایة فی غریب الحدیث و الأثر، ج۳، ص۱۹۰-۱۹۱.</ref>، [[حکم]] کردن به [[حق]]<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج۱۱، ص۴۳۰.</ref> و... همچنین کلمه [[عدل]]، از واژگان متضاد است و در معانی عدول کردن و [[شریک]] قرار دادن نیز به کار می‌رود<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج۱۱، ص۴۳۵.</ref>.
*[[عدالت]] در لغت، به معنای [[استواری]] و [[استقامت]] است؛ چنانکه در برخی کتاب‌های لغوی به همین معنا آمده است. [[ابن اثیر]] می‌نویسد: {{عربی|هو الذي لا يَمِيلُ به الهوى فيَجورَ في الحكم}}؛ [[انسان]] [[عادل]] کسی است که [[هوای نفس]] او را از [[حق]] روی‌گردان نمی‌کند و او را در [[داوری]] به [[ستم]] وا نمی‌دارد<ref>النهایة فی غریب الحدیث، ج۳، ص۱۹۰؛ و ر.ک: لسان العرب، ابن‌منظور، ج۹ (واژه عدل).</ref>.
*[[عدالت]] در لغت، به معنای [[استواری]] و [[استقامت]] است؛ چنانکه در برخی کتاب‌های لغوی به همین معنا آمده است. [[ابن اثیر]] می‌نویسد: {{عربی|هو الذي لا يَمِيلُ به الهوى فيَجورَ في الحكم}}؛ [[انسان]] [[عادل]] کسی است که [[هوای نفس]] او را از [[حق]] روی‌گردان نمی‌کند و او را در [[داوری]] به [[ستم]] وا نمی‌دارد<ref>النهایة فی غریب الحدیث، ج۳، ص۱۹۰؛ و ر.ک: لسان العرب، ابن‌منظور، ج۹ (واژه عدل).</ref>.
*معانی اصطلاحی [[عدالت]] چنین‌اند:
*معانی اصطلاحی [[عدالت]] چنین‌اند:
خط ۲۴: خط ۲۴:
#[[عدالت]] به معنای {{عربی|وَضْعُ كُلِّ شَيْءٍ فِي مَوْضِعِهِ}} قرار دادن هر چیز در جای مناسب خویش.
#[[عدالت]] به معنای {{عربی|وَضْعُ كُلِّ شَيْءٍ فِي مَوْضِعِهِ}} قرار دادن هر چیز در جای مناسب خویش.
#[[عدالت]] به معنای {{عربی|إِعْطَاءُ كُلِّ ذِي حَقٍّ حَقَّهُ}} یا عطاء به [[میزان]] [[استحقاق]] و [[حق]] را به حقدار رساندن است.
#[[عدالت]] به معنای {{عربی|إِعْطَاءُ كُلِّ ذِي حَقٍّ حَقَّهُ}} یا عطاء به [[میزان]] [[استحقاق]] و [[حق]] را به حقدار رساندن است.
*با توجه به بیانات [[مقام معظم رهبری]] میتوان نتیجه گرفت که ایشان از هر دو تعریف استفاده کرده‌اند<ref>{{متن قرآن|لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ...}} «ما پیامبرانمان را با برهان‌ها (ی روشن) فرستادیم و با آنان کتاب و ترازو فرو فرستادیم تا مردم به دادگری برخیزند.».. سوره حدید، آیه ۲۵.</ref><ref>حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار کارگزاران و قشرهای مختلف مردم، در روز ولادت حضرت امیر المؤمنین{{ع}}، ۱۷/۱۰/۱۳۷۱.</ref>. گاهی وقت‌ها هر دو تعریف را در کنار هم به کار برده‌اند: "[[عدالت]] یعنی هر چیزی را به جای خود گذاشتن، به هرکسی [[حق]] او را دادن". و در جای دیگر میفرمایند: "[[عدالت]]، یعنی تأمین کردن هدفی که [[قرآن]] برای [[ارسال رسل]] و [[انزال کتب]] و [[شرایع آسمانی]] معین کرده است"<ref>حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام، به مناسبت عید غدیر خم، ۳۰/۳/۱۳۷۱.</ref>.
*با توجه به بیانات [[مقام معظم رهبری]] میتوان نتیجه گرفت که ایشان از هر دو تعریف استفاده کرده‌اند<ref>{{متن قرآن|لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ...}} «ما پیامبرانمان را با برهان‌ها (ی روشن) فرستادیم و با آنان کتاب و ترازو فرو فرستادیم تا مردم به دادگری برخیزند.».. سوره حدید، آیه ۲۵.</ref><ref>حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار کارگزاران و قشرهای مختلف مردم، در روز ولادت حضرت امیر المؤمنین{{ع}}، ۱۷/۱۰/۱۳۷۱.</ref>. گاهی وقت‌ها هر دو تعریف را در کنار هم به کار برده‌اند: [[عدالت]] یعنی هر چیزی را به جای خود گذاشتن، به هرکسی [[حق]] او را دادن. و در جای دیگر میفرمایند: [[عدالت]]، یعنی تأمین کردن هدفی که [[قرآن]] برای [[ارسال رسل]] و [[انزال کتب]] و [[شرایع آسمانی]] معین کرده است<ref>حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام، به مناسبت عید غدیر خم، ۳۰/۳/۱۳۷۱.</ref>.
*مفهوم [[عدل]] متفاوت از واژه [[قسط]] می‌باشد هرچند این دو واژه معمولاً به همراه هم استفاده می‌شود. در [[اندیشه]] معظم‌له [[قسط]]، همین [[عدل]] در مناسبات [[اجتماعی]] است. یعنی آن چیزی که امروزه از آن به "[[عدالت اجتماعی]]" تعبیر می‌شود. البته [[قسط]] یعنی اینکه [[عدل]]، [[خرد]] شود و به شکل [[عدالت اجتماعی]] درآید<ref>حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام، به مناسبت عید مبعث، ۱/۱۱/۱۳۷۱.</ref>.
*مفهوم [[عدل]] متفاوت از واژه [[قسط]] می‌باشد هرچند این دو واژه معمولاً به همراه هم استفاده می‌شود. در [[اندیشه]] معظم‌له [[قسط]]، همین [[عدل]] در مناسبات [[اجتماعی]] است. یعنی آن چیزی که امروزه از آن به [[عدالت اجتماعی]] تعبیر می‌شود. البته [[قسط]] یعنی اینکه [[عدل]]، [[خرد]] شود و به شکل [[عدالت اجتماعی]] درآید<ref>حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام، به مناسبت عید مبعث، ۱/۱۱/۱۳۷۱.</ref>.
*از مجموعه تعاریفی که در [[اندیشه]] [[مقام معظم رهبری]] از [[عدالت]] به عمل آمده است برای آن هفت ویژگی اساسی بیان شده است:
*از مجموعه تعاریفی که در [[اندیشه]] [[مقام معظم رهبری]] از [[عدالت]] به عمل آمده است برای آن هفت ویژگی اساسی بیان شده است:
#[[عدالت]] عام است؛
#[[عدالت]] عام است؛
خط ۳۶: خط ۳۶:


==عدل در عدالت سیاسی در قرآن کریم==
==عدل در عدالت سیاسی در قرآن کریم==
در لغت آمده است که [[عدالت]] و [[عدل]]، [[حکم]] به [[حق]] است<ref>خلیل بن احمد الفراهیدی، کتاب العین، ج۲، ص۳۸.</ref>، راغب می‌گوید، عدالت، لفظی است که اقتضای [[مساوات]] و [[برابری]] دارد<ref>راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ص۵۵۱.</ref>. “عدل”، نقیض و مقابل “جور” است<ref>خلیل بن احمد الفراهیدی، کتاب العین، ج۲، ص۳۸.</ref> و هنگامی که با حرف “عن” استعمال می‌شود، بر [[اعراض]]، انصراف و [[تمایل]] دلالت دارد<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القران الکریم، ج۸، ص۵۳.</ref>. [[شیخ طوسی]] می‌گوید عدالت در لغت، آن است که [[انسان]] در امورش، احوالی [[متعادل]] و متساوی داشته باشد<ref>شیخ طوسی، المبسوط، ج۷، ص۲۱۷.</ref>. الفاظ و واژگان دیگر مانند: {{عربی|العَدالة}}، {{عربی|العُدولة}}، {{عربی|المَعْدِلةُ}} و {{عربی|المَعْدَلةُ}}، همه ذیل معنای واژه عدل قرار می‌گیرد<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج۱۱، ص۴۳۱.</ref>. “عدالت و [[دادگری]] کردن”، در لغت به معنای [[استقامت]] است<ref>علی‌اکبر دهخدا، لغت‌نامه دهخدا، ج۱۰، ص۱۵۷۶۴. برخی دیگر از آن به “انصاف” تعبیر کرده‌اند. بین این دو تفاوت است، انصاف تقسیم برابر و بیشتر در امور حسی است، ولی عدالت در امور محسوس و غیر آن و انجام گرفتن متناسب امور است؛ لذا بریدن دست دزد را عدل می‌نامند، ولی انصاف نمی‌نامند (ر.ک: ابوهلال عسکری، فروق اللغه، ص۱۹۴).</ref>.
در لغت آمده است که [[عدالت]] و [[عدل]]، [[حکم]] به [[حق]] است<ref>خلیل بن احمد الفراهیدی، کتاب العین، ج۲، ص۳۸.</ref>، راغب می‌گوید، عدالت، لفظی است که اقتضای [[مساوات]] و [[برابری]] دارد<ref>راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ص۵۵۱.</ref>. «عدل»، نقیض و مقابل «جور» است<ref>خلیل بن احمد الفراهیدی، کتاب العین، ج۲، ص۳۸.</ref> و هنگامی که با حرف «عن» استعمال می‌شود، بر [[اعراض]]، انصراف و [[تمایل]] دلالت دارد<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القران الکریم، ج۸، ص۵۳.</ref>. [[شیخ طوسی]] می‌گوید عدالت در لغت، آن است که [[انسان]] در امورش، احوالی [[متعادل]] و متساوی داشته باشد<ref>شیخ طوسی، المبسوط، ج۷، ص۲۱۷.</ref>. الفاظ و واژگان دیگر مانند: {{عربی|العَدالة}}، {{عربی|العُدولة}}، {{عربی|المَعْدِلةُ}} و {{عربی|المَعْدَلةُ}}، همه ذیل معنای واژه عدل قرار می‌گیرد<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج۱۱، ص۴۳۱.</ref>. «عدالت و [[دادگری]] کردن»، در لغت به معنای [[استقامت]] است<ref>علی‌اکبر دهخدا، لغت‌نامه دهخدا، ج۱۰، ص۱۵۷۶۴. برخی دیگر از آن به «انصاف» تعبیر کرده‌اند. بین این دو تفاوت است، انصاف تقسیم برابر و بیشتر در امور حسی است، ولی عدالت در امور محسوس و غیر آن و انجام گرفتن متناسب امور است؛ لذا بریدن دست دزد را عدل می‌نامند، ولی انصاف نمی‌نامند (ر.ک: ابوهلال عسکری، فروق اللغه، ص۱۹۴).</ref>.


معنای مفهومی عدل به معنای ملازمت با راه میانه و دوری از [[زیاده‌روی]] و [[تفریط]] در کارهاست و [[حقیقت]] عدل، داشتن [[هماهنگی]] در امور است<ref>ر.ک: سیدمحمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن (مؤسسة الأعلمی للمطبوعات)، ج۱۲، ص۳۳۱.</ref>. در عدالت، میانه‌رویی است که زیاده‌روی و کوتاهی در آن نیست، حال، عدالت یا در [[رأی]] و [[اندیشه]] است، به اینکه فرد، مصون باشد از [[انحراف]]، [[ضعف]] و شدت. این عدالت، [[مطابق حق]]، صواب و [[درستی]] است، آن‌گونه که [[خداوند]] می‌فرماید: {{متن قرآن|وَإِذَا حَكَمْتُمْ بَيْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْكُمُوا بِالْعَدْلِ}}<ref>«و چون میان مردم داوری می‌کنید با دادگری داوری کنید» سوره نساء، آیه ۵۸.</ref>.
معنای مفهومی عدل به معنای ملازمت با راه میانه و دوری از [[زیاده‌روی]] و [[تفریط]] در کارهاست و [[حقیقت]] عدل، داشتن [[هماهنگی]] در امور است<ref>ر.ک: سیدمحمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن (مؤسسة الأعلمی للمطبوعات)، ج۱۲، ص۳۳۱.</ref>. در عدالت، میانه‌رویی است که زیاده‌روی و کوتاهی در آن نیست، حال، عدالت یا در [[رأی]] و [[اندیشه]] است، به اینکه فرد، مصون باشد از [[انحراف]]، [[ضعف]] و شدت. این عدالت، [[مطابق حق]]، صواب و [[درستی]] است، آن‌گونه که [[خداوند]] می‌فرماید: {{متن قرآن|وَإِذَا حَكَمْتُمْ بَيْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْكُمُوا بِالْعَدْلِ}}<ref>«و چون میان مردم داوری می‌کنید با دادگری داوری کنید» سوره نساء، آیه ۵۸.</ref>.
خط ۴۲: خط ۴۲:
یا عدالت در صفات [[نفسانی]] است، به اینکه فرد، دارای [[اخلاقی]] درونی و [[باطنی]] گردد که در آن زیاده‌روی و کوتاهی نباشد یا در [[اعمال]] و کارهاست که در گفتار و [[وظایف]] فرد و در اعمال [[اجتماعی]] خود را نشان می‌دهد، [[خداوند]] می‌فرماید: {{متن قرآن|وَإِذَا قُلْتُمْ فَاعْدِلُوا وَلَوْ كَانَ ذَا قُرْبَى}}<ref>«و چون سخن می‌گویید با دادگری بگویید هر چند (درباره) خویشاوند باشد» سوره انعام، آیه ۱۵۲.</ref>.
یا عدالت در صفات [[نفسانی]] است، به اینکه فرد، دارای [[اخلاقی]] درونی و [[باطنی]] گردد که در آن زیاده‌روی و کوتاهی نباشد یا در [[اعمال]] و کارهاست که در گفتار و [[وظایف]] فرد و در اعمال [[اجتماعی]] خود را نشان می‌دهد، [[خداوند]] می‌فرماید: {{متن قرآن|وَإِذَا قُلْتُمْ فَاعْدِلُوا وَلَوْ كَانَ ذَا قُرْبَى}}<ref>«و چون سخن می‌گویید با دادگری بگویید هر چند (درباره) خویشاوند باشد» سوره انعام، آیه ۱۵۲.</ref>.


پس باید دانست که [[عدالت]] از مهم‌ترین موضوعات است و هر عمل [[نیکی]]، [[اخلاق]] مطلوب و [[رأی]] و نظر درست به آن باز می‌گردد<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۸، ص۵۵-۵۹.</ref>. در یک جمع‌بندی می‌توان دریافت که در واژه و اصل لغت عدالت، مفهوم محوری “اعتدال” نقشی کلیدی [[بازی]] می‌کند که با “حق” و [[حکم]] به آن [[ارتباط مستقیم]] دارد.<ref>[[سید کاظم سیدباقری|سیدباقری، سید کاظم]]، [[عدالت سیاسی در قرآن کریم (کتاب)|عدالت سیاسی در قرآن کریم]]، ص ۴۳.</ref>
پس باید دانست که [[عدالت]] از مهم‌ترین موضوعات است و هر عمل [[نیکی]]، [[اخلاق]] مطلوب و [[رأی]] و نظر درست به آن باز می‌گردد<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۸، ص۵۵-۵۹.</ref>. در یک جمع‌بندی می‌توان دریافت که در واژه و اصل لغت عدالت، مفهوم محوری «اعتدال» نقشی کلیدی [[بازی]] می‌کند که با «حق» و [[حکم]] به آن [[ارتباط مستقیم]] دارد.<ref>[[سید کاظم سیدباقری|سیدباقری، سید کاظم]]، [[عدالت سیاسی در قرآن کریم (کتاب)|عدالت سیاسی در قرآن کریم]]، ص ۴۳.</ref>


==جستارهای وابسته==
==جستارهای وابسته==

نسخهٔ ‏۲۲ ژوئن ۲۰۲۱، ساعت ۱۲:۱۹


اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث عدل است. "عدل" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل عدل (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

  1. عدالت در برابر ستم؛ به معنای رعایت انصاف و ادای حقوق کسانی که شایستگی آن حقوق را دارند.
  2. عدالت در برابر سرکشی و فسق؛ به معنای پرهیز از گناه و به سخن دیگر، رعایت تقوای الهی در ابعاد گوناگون است.
  3. عدالت به معنای وجود ملکه و نیرویی که پرهیز از سرکشی و نابهنجاری را در پی دارد.
  4. عدالت به معنای پرهیز از دروغ‌گویی در نقل روایت و ایجاد انحراف در آن است؛ به عبارت دیگر، پرهیز از آنچه که موجب نپذیرفتن نقل روایت می‌شود[۶].
  • عدل به معنی میانه و در اصطلاح هر چیزی را در جای خود قرار دادن و بدون افراط و تفریط؛ بدون چپروی و بدون راست است[۱۹]. متفکران و اندیشمندان زیادی برای عدالت تعریف ارائه کرده‌اند. نزدیک بودن مفاهیم عدالت در فرهنگ‌های مختلف، ریشه در نزدیک بودن مصادیق آن از نظر تمدن‌های مختلف دارد. در جمعبندی تعاریف مذکور میتوان دو تعریف از عدالت ارائه کرد:
  1. عدالت به معنای وَضْعُ كُلِّ شَيْءٍ فِي مَوْضِعِهِ قرار دادن هر چیز در جای مناسب خویش.
  2. عدالت به معنای إِعْطَاءُ كُلِّ ذِي حَقٍّ حَقَّهُ یا عطاء به میزان استحقاق و حق را به حقدار رساندن است.
  1. عدالت عام است؛
  2. عدالت مطلق است؛
  3. عدالت وسیع است؛
  4. عدالت امری غایی است؛
  5. عدالت فرازمانی است؛
  6. عدالت جانبدارانه است؛
  7. عدالت جامع و شامل است[۲۴][۲۵].

عدل در عدالت سیاسی در قرآن کریم

در لغت آمده است که عدالت و عدل، حکم به حق است[۲۶]، راغب می‌گوید، عدالت، لفظی است که اقتضای مساوات و برابری دارد[۲۷]. «عدل»، نقیض و مقابل «جور» است[۲۸] و هنگامی که با حرف «عن» استعمال می‌شود، بر اعراض، انصراف و تمایل دلالت دارد[۲۹]. شیخ طوسی می‌گوید عدالت در لغت، آن است که انسان در امورش، احوالی متعادل و متساوی داشته باشد[۳۰]. الفاظ و واژگان دیگر مانند: العَدالة، العُدولة، المَعْدِلةُ و المَعْدَلةُ، همه ذیل معنای واژه عدل قرار می‌گیرد[۳۱]. «عدالت و دادگری کردن»، در لغت به معنای استقامت است[۳۲].

معنای مفهومی عدل به معنای ملازمت با راه میانه و دوری از زیاده‌روی و تفریط در کارهاست و حقیقت عدل، داشتن هماهنگی در امور است[۳۳]. در عدالت، میانه‌رویی است که زیاده‌روی و کوتاهی در آن نیست، حال، عدالت یا در رأی و اندیشه است، به اینکه فرد، مصون باشد از انحراف، ضعف و شدت. این عدالت، مطابق حق، صواب و درستی است، آن‌گونه که خداوند می‌فرماید: ﴿وَإِذَا حَكَمْتُمْ بَيْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْكُمُوا بِالْعَدْلِ[۳۴].

یا عدالت در صفات نفسانی است، به اینکه فرد، دارای اخلاقی درونی و باطنی گردد که در آن زیاده‌روی و کوتاهی نباشد یا در اعمال و کارهاست که در گفتار و وظایف فرد و در اعمال اجتماعی خود را نشان می‌دهد، خداوند می‌فرماید: ﴿وَإِذَا قُلْتُمْ فَاعْدِلُوا وَلَوْ كَانَ ذَا قُرْبَى[۳۵].

پس باید دانست که عدالت از مهم‌ترین موضوعات است و هر عمل نیکی، اخلاق مطلوب و رأی و نظر درست به آن باز می‌گردد[۳۶]. در یک جمع‌بندی می‌توان دریافت که در واژه و اصل لغت عدالت، مفهوم محوری «اعتدال» نقشی کلیدی بازی می‌کند که با «حق» و حکم به آن ارتباط مستقیم دارد.[۳۷]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. زبیدی، تاج العروس، ج۱۵، ص۴۷۱.
  2. ابن الأثیر، النهایة فی غریب الحدیث و الأثر، ج۳، ص۱۹۰-۱۹۱.
  3. ابن منظور، لسان العرب، ج۱۱، ص۴۳۰.
  4. ابن منظور، لسان العرب، ج۱۱، ص۴۳۵.
  5. النهایة فی غریب الحدیث، ج۳، ص۱۹۰؛ و ر.ک: لسان العرب، ابن‌منظور، ج۹ (واژه عدل).
  6. پاورقی تدریب الراوی فی شرح تقریب النواوی، جلال‌الدین سیوطی، ص۳۷۸.
  7. المستصفی، ج۱، ص۱۵۷؛ و ر.ک: الاحکام، آمدی، ج۲، ص۲۴۵.
  8. دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۱، ص:۲۵-۲۸.
  9. جوهری، صحاح اللغة، ج۵، ص۱۷۶۰؛ خلیل بن احمد فراهیدی، العین، ج۲، ص۱۲۹.
  10. زبیدی، تاج العروس، ج۱۵، ص۴۷۱.
  11. زبیدی، تاج العروس، ج۱۵، ص۴۷۱؛ لوئیس معلوف، المنجد، ص۴۹۱؛ راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۵۵۱.
  12. راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۵۵۲.
  13. زبیدی، تاج العروس، ج۱۵، ص۴۷۱؛ خلیل بن احمد فراهیدی، العین، ج۲، ص۲۹.
  14. خلیل بن احمد فراهیدی، العین، ج۲، ص۲۹.
  15. خلیل بن احمد فراهیدی، العین، ج۲، ص۲۹.
  16. زبیدی، تاج العروس ج۱۵، ص۴۷۱؛ جوهری، صحاح اللغة، ج۵، ص۱۷۶۰.
  17. خلیل بن احمد فراهیدی، العین، ج۳، ص۲۹؛ زبیدی، تاج العروس، ج۱۵، ص۴۷۱.
  18. تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی، ج14، ص47.
  19. حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار کارگزاران و قشرهای مختلف مردم، در روز ولادت حضرت امیر المؤمنین(ع)، ۱۷/۱۰/۱۳۷۱.
  20. ﴿لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ... «ما پیامبرانمان را با برهان‌ها (ی روشن) فرستادیم و با آنان کتاب و ترازو فرو فرستادیم تا مردم به دادگری برخیزند.».. سوره حدید، آیه ۲۵.
  21. حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار کارگزاران و قشرهای مختلف مردم، در روز ولادت حضرت امیر المؤمنین(ع)، ۱۷/۱۰/۱۳۷۱.
  22. حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام، به مناسبت عید غدیر خم، ۳۰/۳/۱۳۷۱.
  23. حضرت آیت الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام، به مناسبت عید مبعث، ۱/۱۱/۱۳۷۱.
  24. مهاجرنیا، محسن، مقاله «فلسفه عدالت در اندیشه سیاسی مقام معظم رهبری»، فصلنامه قبسات، شماره ۵۱، بهار ۸۸.
  25. زارع قراملکی، محمد، عدالت اسلامی، منظومه فکری آیت‌الله خامنه‌ای
  26. خلیل بن احمد الفراهیدی، کتاب العین، ج۲، ص۳۸.
  27. راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ص۵۵۱.
  28. خلیل بن احمد الفراهیدی، کتاب العین، ج۲، ص۳۸.
  29. حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القران الکریم، ج۸، ص۵۳.
  30. شیخ طوسی، المبسوط، ج۷، ص۲۱۷.
  31. ابن منظور، لسان العرب، ج۱۱، ص۴۳۱.
  32. علی‌اکبر دهخدا، لغت‌نامه دهخدا، ج۱۰، ص۱۵۷۶۴. برخی دیگر از آن به «انصاف» تعبیر کرده‌اند. بین این دو تفاوت است، انصاف تقسیم برابر و بیشتر در امور حسی است، ولی عدالت در امور محسوس و غیر آن و انجام گرفتن متناسب امور است؛ لذا بریدن دست دزد را عدل می‌نامند، ولی انصاف نمی‌نامند (ر.ک: ابوهلال عسکری، فروق اللغه، ص۱۹۴).
  33. ر.ک: سیدمحمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن (مؤسسة الأعلمی للمطبوعات)، ج۱۲، ص۳۳۱.
  34. «و چون میان مردم داوری می‌کنید با دادگری داوری کنید» سوره نساء، آیه ۵۸.
  35. «و چون سخن می‌گویید با دادگری بگویید هر چند (درباره) خویشاوند باشد» سوره انعام، آیه ۱۵۲.
  36. حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۸، ص۵۵-۵۹.
  37. سیدباقری، سید کاظم، عدالت سیاسی در قرآن کریم، ص ۴۳.