همسایه در اخلاق اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۲۱۶: خط ۲۱۶:
[[امام سجاد]]{{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|مَنْ‏ بَاتَ‏ شَبْعَانَ‏ وَ بِحَضْرَتِهِ‏ مُؤْمِنٌ‏ جَائِعٌ طَاوٍ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مَلَائِكَتِي أُشْهِدُكُمْ عَلَى هَذَا الْعَبْدِ أَنَّنِي أَمَرْتُهُ فَعَصَانِي وَ أَطَاعَ غَيْرِي وَ وَكَلْتُهُ إِلَى عَمَلِهِ وَ عِزَّتِي وَ جَلَالِي لَا غَفَرْتُ لَهُ أَبَداً}}<ref>«هرکس سیر بخوابد و در نزدیکی او مؤمنی، گرسنه و خالی شکم باشد، خداوند متعال به فرشتگان می‌فرماید: شاهد باشید که من به این بنده‌ام فرمانی دادم و او نافرمانی کرد و از دیگری اطاعت کرد و من او را به عمل خودش وانهادم، قسم به عزت و جلالم هرگز او را نمی‌بخشم» صدوق، ثواب الاعمال، ص۲۵۰.</ref>.
[[امام سجاد]]{{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|مَنْ‏ بَاتَ‏ شَبْعَانَ‏ وَ بِحَضْرَتِهِ‏ مُؤْمِنٌ‏ جَائِعٌ طَاوٍ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مَلَائِكَتِي أُشْهِدُكُمْ عَلَى هَذَا الْعَبْدِ أَنَّنِي أَمَرْتُهُ فَعَصَانِي وَ أَطَاعَ غَيْرِي وَ وَكَلْتُهُ إِلَى عَمَلِهِ وَ عِزَّتِي وَ جَلَالِي لَا غَفَرْتُ لَهُ أَبَداً}}<ref>«هرکس سیر بخوابد و در نزدیکی او مؤمنی، گرسنه و خالی شکم باشد، خداوند متعال به فرشتگان می‌فرماید: شاهد باشید که من به این بنده‌ام فرمانی دادم و او نافرمانی کرد و از دیگری اطاعت کرد و من او را به عمل خودش وانهادم، قسم به عزت و جلالم هرگز او را نمی‌بخشم» صدوق، ثواب الاعمال، ص۲۵۰.</ref>.
[[امیرالمؤمنین]]{{ع}} می‌فرماید: شنیدم که [[رسول خدا]]{{صل}} روزی به اصحابش می‌فرمود: به من و [[قیامت]] [[ایمان]] نیاورده هرکس [[سیر]] بخوابد و همسایه‌اش گرسنه باشد. گفتیم یا [[رسول الله]]! بنابراین ما هلاک شده‌ایم. فرمود: از اضافه غذایتان از اضافه خرمانان از اضافه روزی و لباستان. [[خشم]] [[پروردگار]] را با اینها خاموش کنید<ref>محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۷۲، ص۳۶۲.</ref>.<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی]]، ج۱۴، ص ۵۱۵.</ref>.
[[امیرالمؤمنین]]{{ع}} می‌فرماید: شنیدم که [[رسول خدا]]{{صل}} روزی به اصحابش می‌فرمود: به من و [[قیامت]] [[ایمان]] نیاورده هرکس [[سیر]] بخوابد و همسایه‌اش گرسنه باشد. گفتیم یا [[رسول الله]]! بنابراین ما هلاک شده‌ایم. فرمود: از اضافه غذایتان از اضافه خرمانان از اضافه روزی و لباستان. [[خشم]] [[پروردگار]] را با اینها خاموش کنید<ref>محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۷۲، ص۳۶۲.</ref>.<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی]]، ج۱۴، ص ۵۱۵.</ref>.
=====نیاز به ابزار=====
برخی از ابزار و آلات [[زندگی]] به گونه‌ای است که تهیه آن برای همه [[خانواده‌ها]] ممکن نیست. این گونه ابزار با آنکه کاربرد زیادی ندارند، گران‌قیمتند، ولی به وقت نیاز، چیز دیگری جایگزین آنها نمی‌شود. از این قبیل ابزار می‌توان دیگ‌های بزرگ، اجاق‌های ویژه، ابزار ساختمانی مثل بیل و کلنگ و ابزار فنی مثل آچار و... را مثال زد. این گونه ابزار در زبان [[عرب]] ماعون نامیده می‌شود در [[قرآن کریم]] سوره‌ای به نام ماعون نازل شده است در این [[سوره]] [[خداوند متعال]] کسانی را که از عاریه دادن این گونه ابزار خودداری می‌کنند [[تهدید]] کرده می‌فرماید: {{متن قرآن|وَيَمْنَعُونَ الْمَاعُونَ}}<ref>«و زکات را باز می‌دارند» سوره ماعون، آیه ۷.</ref>.
در [[تفسیر]] این واژه [[روایات]] متفاوتی به دست ما رسیده است؛ برخی تفسیرهای مختلف این کلمه عبارت است از [[زکات]]<ref>طبرسی، مجمع‌البیان، ج۱۰، ص۴۵۷.</ref> وسایل [[خانه]]<ref>ابن جریر طبری، جامع البیان، ج۲۰، ص۴۱۲.</ref>، چیزی که [[مردم]] به هم عاریه می‌دهند<ref>ابن جریر طبری، جامع البیان، ج۲۰، ص۴۰۹.</ref> و در شرح این تفسیر، ابزاری مثل دیگ، چراغ و تیشه<ref>طبرسی، مجمع البیان، ج۱۰، ص۴۵۷؛ فیض کاشانی، اصفی، ج۲، ص۱۴۸؛ فیض کاشانی، صافی، ج۵، ص۳۸۱؛ ابن جریر طبری، جامع البیان، ج۲۰، ص۴۰۷-۴۱۲.</ref> را نام برده‌اند.
به هر حال یکی از نیازهای [[همسایه]] که گاه‌گاهی خود می‌نمایاند، احتیاج به این گونه ابزار است؛ و از [[وظایف]] [[همسایگی]] است که در صورت امکان، نیاز او را پاسخ مثبت دهد. [[رسول خدا]]{{صل}} می‌فرماید: {{متن حدیث|مَنْ‏ مَنَعَ‏ الْمَاعُونَ‏ جَارَهُ‏ مَنَعَهُ‏ اللَّهُ‏ خَيْرَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ وَكَلَهُ إِلَى نَفْسِهِ وَ مَنْ وَكَلَهُ إِلَى نَفْسِهِ فَمَا أَسْوَأَ حَالَهُ}}<ref>«کسی که ابزار زندگی به همسایه خود عاریه ندهد، خداوند در روز قیامت خیر خود را از او دریغ می‌کند و او را به عمل خودش واگذار می‌کند و هرکس خدا به عملش واگذارش کند چه بد حالی دارد» صدوق، امالی، ص۵۱۵.</ref>.<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی]]، ج۱۴، ص ۵۱۶.</ref>.
==آثار و پیامدها==
===آثار همسایه‌داری===
====[[طول عمر]]====
[[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|حُسْنُ‏ الْجِوَارِ زِيَادَةٌ فِي‏ الْأَعْمَارِ }}<ref>«خوش‌همسایگی موجب افزایش عمر است» محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۶۶۷.</ref>.
و می‌فرماید: {{متن حدیث|حُسْنُ الْجِوَارِ يُنْسِئُ فِي الْأَعْمَارِ}}<ref>«خوش‌همسایگی عمرها را طولانی می‌کند» محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۶۶۸.</ref>.<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی]]، ج۱۴، ص ۵۱۷.</ref>.
====[[ثروت]]====
رسول خدا{{صل}} می‌فرماید: {{متن حدیث|الْبِرُّ وَ حُسْنُ‏ الْجِوَارِ زِيَادَةٌ فِي‏ الرِّزْقِ‏}}<ref>«نیکوکاری و خوش‌همسایگی موجب افزایش روزی است» میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۸، ص۴۶۲. این حدیث از امام صادق{{ع}} نیز روایت شده است (میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۲، ص۴۲۴).</ref>.
امام صادق{{ع}} نیز می‌فرماید: {{متن حدیث|حُسْنُ‏ الْجِوَارِ زِيَادَةٌ فِي‏ الرِّزْقِ‏}}<ref>«خوش‌همسایگی موجب افزایش روزی است» محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۶۶۶.</ref>.<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی]]، ج۱۴، ص ۵۱۸.</ref>.
====[[آبادانی]]====
رسول خدا{{صل}} می‌فرماید: {{متن حدیث|حُسْنُ‏ الْجِوَارِ... عِمَارَةٌ فِي الدِّيَارِ}}<ref>«خوش‌همسایگی آبادی شهرهاست» محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۶۶۷.</ref>.
امام صادق{{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|حُسْنُ‏ الْجِوَارِ يَعْمُرُ الدِّيَارَ}}<ref>«خوش‌همسایگی شهرها را آباد می‌کند» محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۶۶۸.</ref>.
به این مضمون [[روایات]] زیادی به دست ما رسیده است.<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی]]، ج۱۴، ص ۵۱۸.</ref>.
====[[آمرزش گناهان]] و [[لغزش‌ها]]====
رسول خدا{{صل}} فرمود: {{متن حدیث|مَنْ‏ مَاتَ‏ وَ لَهُ‏ جِيرَانٌ‏ ثَلَاثَةٌ كُلُّهُمْ رَاضُونَ عَنْهُ غُفِرَ لَهُ}}<ref>«کسی که می‌میرد اگر سه همسایه داشته باشد که همه از او راضی باشند گناهانش بخشیده می‌شود» قطب‌الدین راوندی، دعوات، ص۲۲۸؛ ابوالفضل علی طبرسی، مشکاة الانوار فی غرر الاخبار، ص۳۷۵.</ref>.
و فرمود: {{متن حدیث|مَنْ‏ كَفَّ أَذَاهُ‏ عَنْ‏ جَارِهِ‏ أَقَالَهُ‏ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَثْرَتَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ}}<ref>«هرکسی از آزار همسایه‌اش خودداری کند خداوند در روز قیامت از لغزش‌هایش می‌گذرد» صدوق، امالی، ص۶۴۶.</ref>.<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی]]، ج۱۴، ص ۵۱۸.</ref>.
====[[شایستگی]] [[بهشت]]====
از آثار خوش‌همسایگی است که به [[انسان]] اهلیت بهشت رفتن می‌دهد. در روایتی است که با [[رسول خدا]] از زنی سخن گفتند که فقط نمازهای واجبش را می‌خواند و جز [[ماه رمضان]] را [[روزه]] نمی‌گیرد، ولی همسایه‌های خود را نمی‌آزارد. فرمود این [[زن]] از [[اهل بهشت]] است<ref>میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۸، ص۴۲۴.</ref>.<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی]]، ج۱۴، ص ۵۱۹.</ref>.
===پیامدهای بدهمسایگی===
همان‌طور که خوش‌همسایگی و همسایه‌داری با آثار و [[برکات]] خود [[زندگی دنیا]] و [[آخرت]] [[انسان]] را آباد می‌کند، بدهمسایگی و همسایه‌آزاری هم با عواقب و پیامدهای خود [[دنیا]] و آخرت انسان را تحت تأثیر قرار می‌دهد.<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی]]، ج۱۴، ص ۵۱۹.</ref>.
====پیامدهای [[دنیوی]] بدهمسایگی====
بی‌توجهی به [[حقوق]] [[همسایه]] در دنیا آثار ناخوشایندی در پی دارد. در روایتی است که وقتی جناب [[بنیامین]] به ظاهر در [[مصر]] گرفتار شد [[حضرت یعقوب]]{{ع}} با [[تضرع]] به درگاه الاهی روی آورد که پروردگارا به حال پیرمرد [[نابینایی]] که فرزندش را از دست داده [[رحم]] آور. [[خداوند متعال]] به او [[وحی]] کرد که حتی اگر پسرانت مرده بودند حیاتشان می‌بخشیدم تا از [[رنج]] این جدایی برهی؛ ولی تو نیز به یاد آر که گوسفندی کشتی، کباب کردی و خوردی و به فلان همسایه‌ات که آن [[روز]]، روزه داشت چیزی ندادی<ref>محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۶۶۶.</ref>.
طبق [[روایت]] دیگری، جناب [[یعقوب]]{{ع}} از آن پس کسی را [[مأمور]] کرده بود که هر صبح جار بزند هرکس [[نهار]] می‌خواهد به [[خانه]] یعقوب بیاید و عصرها جار بزند هرکس [[شام]] می‌خواهد به خانه یعقوب بیاید و<ref>محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۶۶۶.</ref> از این روایت نمی‌توان فهمید که پیامد بی‌توجهی به [[همسایگان]] به طور مشخص از دست دادن عزیزان و پراکنده شدن [[خانواده]] است یا [[مصیبت]] و [[گرفتاری]] است که این پراکندگی یکی از مصداق‌های آن محسوب می‌شود، ولی در هر صورت با استناد به این روایت می‌توان گفت بی‌توجهی به همسایگان انسان را در دنیا به مصیبت و [[اندوه]] گرفتار می‌کند.
در روایت دیگری است که مردی [[خدمت]] رسول خدا{{صل}} آمد و عرض کرد فلانی که همسایه من است، مرا [[آزار]] می‌دهد، [[حضرت]] فرمود: اذیت‌هایش را [[تحمل]] کن و خود به او آزاری نرسان، طولی نکشید که مرد بازگشت و عرض کرد آن همسایه‌ام مرد. حضرت فرمود: [[روزگار]] برای [[موعظه]] و [[مرگ]] برای پراکندن کافی است<ref>میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۸، ص۴۲۰.</ref>.<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی]]، ج۱۴، ص ۵۱۹.</ref>.
====پیامدهای [[اخروی]] بد [[همسایگی]]====
همان طور که خوش‌همسایگی [[آخرت]] [[انسان]] را آباد می‌کند و به [[آدمی]] صلاحیت رفتن به [[بهشت]] می‌بخشد، [[آزار همسایگان]] شایستگی‌های ذاتی انسان را نابود می‌کند؛ چنان که هرگز راه به بهشت نمی‌یابد.
[[رسول خدا]]{{صل}} می‌فرماید: {{متن حدیث|لَيْسَ‏ يَدْخُلُ‏ الْجَنَّةَ مَنْ‏ يُؤْذِي‏ جَارَهُ‏ وَ مَنْ لَمْ يَأْمَنْ جَارُهُ بَوَائِقَهُ}}<ref>«هرگز داخل بهشت نمی‌شود کسی که همسایه‌اش را می‌آزارد و کسی که همسایه‌اش از شرش در امان نیست» میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۸، ص۴۲۱.</ref>.<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی]]، ج۱۴، ص ۵۲۰.</ref>.
==[[همسایه]] بد==
===[[نکوهش]] همسایه بد===
رسول خدا{{صل}} همسایه بد را از عوامل [[بدبختی]] و [[شقاوت]] شمرده<ref>طبرسی، مکارم الاخلاق، ص۱۲۶.</ref> و از این [[گرفتاری]] به [[خدا]] [[پناه]] برده است. از سخنان آن حضرت است: {{متن حدیث|أَعُوذُ بِاللَّهِ‏ مِنْ‏ جَارِ السَّوْءِ فِي‏ دَارِ إِقَامَةٍ تَرَاكَ عَيْنَاهُ وَ يَرْعَاكَ قَلْبُهُ إِنْ رَآكَ بِخَيْرٍ سَاءَهُ وَ إِنْ رَآكَ بِشَرٍّ سَرَّهُ}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۶۶۹.</ref>؛
پناه می‌برم به خدا از همسایه بد در [[خانه]] [[ثابت]]<ref>خانه ثابت را در ترجمه دار اقامه آوردیم به این قرینه که طبق روایتی دیگر در ادامه این سخن فرمود، همسایه صحرا جابه‌جا می‌شود (متقی هندی، کنزالعمال، ج۹، ص۱۸۷)؛ بنابراین منظور از خانه ثابت خانه‌ای است که در شهر یا روستا برای سکونت دائمی ساخته می‌شود.</ref> که چشمانش تو را می‌بیند و قلبش مراقب توست اگر ببیند به خیری رسیده‌ای ناراحت می‌شود و اگر ببیند گرفتار شده‌ای خوشحال می‌شود.
[[امیرالمؤمنین]]{{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|جَارُ السَّوْءِ أَعْظَمُ‏ الضَّرَّاءِ وَ أَشَدُّ الْبَلَاءِ}}<ref>«همسایه بد بزرگ‌ترین گرفتاری و سخت‌ترین مصیبت است» علی بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم و المواعظ، ص۲۲۲.</ref>.
[[امام باقر]]{{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|مِنَ‏ الْقَوَاصِمِ‏ الْفَوَاقِرِ الَّتِي تَقْصِمُ الظَّهْرَ جَارُ السَّوْءِ إِنْ رَأَى حَسَنَةً أَخْفَاهَا وَ إِنْ رَأَى سَيِّئَةً أَفْشَاهَا}}<ref>«از بارهای کمرشکن که کمر انسان را خرد می‌کند، همسایه بد است که اگر کار نیکی از تو ببیند، پنهانش می‌کند و اگر کار بدی ببیند آشکارش می‌کند» محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۶۶۸.</ref>.
و به گزارش [[امام صادق]]{{ع}} جناب [[لقمان]] به پسرش می‌فرمود: {{متن حدیث|حَمَلْتُ‏ الْجَنْدَلَ‏ وَ الْحَدِيدَ وَ كُلَّ حِمْلٍ ثَقِيلٍ فَلَمْ أَحْمِلْ شَيْئاً أَثْقَلَ مِنْ جَارِ السَّوْءِ}}<ref>«من آهن و صخره و بارهای سنگین به دوش کشیده‌ام، ولی سنگین‌تر از همسایه بد ندیده‌ام» صدوق، امهالی، ص۷۶۶.</ref>.<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی]]، ج۱۴، ص ۵۲۰.</ref>.
===مقابله با [[همسایه]] بد===
در روایاتی که به دست ما رسیده، برای مقابله با همسایه بد چند راهکار پیشنهاد شده که هریک به شرایط خاصی ناظر است. نخست راهکار [[انتخاب]] همسایه پیش از سکونت، دوم راهکار مواجهه با همسایه بد در صورت امکان انتقال و سوم راهکار مواجهه در صورت عدم امکان انتقال.<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی]]، ج۱۴، ص ۵۲۱.</ref>.
====انتخاب همسایه====
مکتبی که بر [[روابط]] [[همسایگی]] چنان تأکید می‌کند که همسایه را به یکی از مسائل اصلی [[زندگی]] و زندگی او را به یکی از دغدغه‌های اولیه [[انسان]] تبدیل می‌کند، به طور طبیعی باید در مورد انتخاب همسایه نیز اظهار نظر کرده باشد.
انتخاب همسایه به مثابه انتخاب [[دوست]] و [[همسر]] نیست که انسان بتواند از بین گزینه‌های مختلف یکی را انتخاب کند، چون آمدن و سکونت دیگران در [[اختیار]] ما نیست، بنابراین دست ما در انتخاب همسایه باز نیست، ولی این محدودیت با امکان انتخاب [[محل زندگی]] جبران‌پذیر است. آمد و رفت دیگران از اختیار ما خارج است، ولی انتخاب محل زندگی برای خود در اختیار ماست. به همین دلیل [[پیشوایان معصوم]] انتخاب محل زندگی را با همسایه گره زده و در [[حقیقت]] این انتخاب را به منزله انتخاب همسایه شمرده‌اند.
در روایتی از [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} آمده است: مردی [[خدمت]] [[رسول خدا]]{{صل}} آمده، عرض کرد: یا [[رسول الله]]{{صل}}! [[تصمیم]] دارم خانه‌ای بخرم کدام محله را پیشنهاد می‌فرمایید؟ [[حضرت]] فرمود: {{متن حدیث|الْجِوَارَ ثُمَ‏ الدَّارَ}}<ref>«اول همسایه‌ها سپس خانه» میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۳، ص۴۷۱.</ref>.
و می‌فرمود: {{متن حدیث|الْتَمِسُوا الْجَارَ قَبْلَ‏ شِرَاءِ الدَّارِ}}<ref>«پیش از خریدن خانه در پی همسایه باشید» میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۸، ص۴۳۱.</ref>.<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی]]، ج۱۴، ص ۵۲۲.</ref>.
====مقابله با [[همسایه]] در صورت امکان انتقال====
در صورتی که [[انسان]] به همسایه بد گرفتار شود و بتواند جای خود را عوض کند، سفارش [[معصومان]] فرار است؛ چراکه ادامه [[همسایگی]] با [[همسایگان]] به انسان را در خطر [[لغزش]] قرار می‌دهد.
[[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|لَا يُسْتَجَابُ‏ لِمَنْ‏ يَدْعُو عَلَى‏ جَارِهِ‏ وَ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لَهُ السَّبِيلَ إِلَى أَنْ يَبِيعَ دَارَهُ وَ يَتَحَوَّلَ عَنْ جِوَارِهِ}}<ref>«دعای کسی که بر ضد همسایه خویش دعا می‌کند مستجاب نمی‌شود، چون خداوند برای او راه گذاشته که خانه‌اش را بفروشد و از همسایگی او به جای دیگر رود» ابوالفضل علی طبرسی، مشکاة الانوار فی غرر الاخبار، ص۳۷۵؛ میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۸، ص۴۳۰. این مضمون را کلینی در کافی، ج۲، ص۵۱۰ نیز روایت کرده است.</ref>.<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی]]، ج۱۴، ص ۵۲۲.</ref>.
====مواجهه با همسایه در صورت عدم امکان انتقال====
در صورتی که انسان به همسایه بد گرفتار شود و نتواند جای خود را عوض کند توصیه [[پیشوایان]] این است که انسان [[آزار]] همسایه را [[تحمل]] کند. [[امام کاظم]]{{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|لَيْسَ‏ حُسْنُ‏ الْجِوَارِ كَفَّ الْأَذى‏، وَ لكِنَّ حُسْنَ الْجِوَارِ صَبْرُكَ عَلَى الْأَذى‏}}<ref>«خوش‌همسایگی خودداری از آزار دادن نیست، بلکه صبر و تحمل آزار همسایه است» محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۶۶۷.</ref>.
در روایتی از [[رسول خدا]]{{صل}} آمده است: {{متن حدیث|ان الله تعالی یحب الرجل له الجار السوء یؤذیه فیصبر علی اذاه و یحتسبه حتیی کفیه الله بحیاة أو موت}}<ref>«خداوند متعال دوست دارد مردی را که همسایه بدی دارد که او را می‌آزارد و او آزارش را تحمل می‌کند و با خدا حساب می‌کند تا خداوند با مرگ یا در زندگی همسایه، او را از مقابله با او بی‌نیاز کند» سیوطی، الجامع الصغیر، ج۱، ص۲۸۶.</ref>.
بنابر آنچه گذشت، [[دین مقدس اسلام]] به هیچ روی در [[روابط]] همسایگی [[مقابله به مثل]] را تجویز نمی‌کند. حتی طبق پارهای [[روایات]] [[ائمه]]{{عم}} نزد کسانی که از همسایگان خود [[شکایت]] داشتند، [[شفاعت]] می‌کردند که از [[بدی]] [[همسایه]] خود بگذرند<ref>محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۶۶۶؛ ر.ک: محمدصالح مازندرانی، شرح اصول کافی، ج۱۱، ص۱۴۹.</ref> ولی با این همه، در صورتی که [[آزار]] همسایه از حد [[تحمل]] فراتر رود می‌توان با افشای همسایه آزاری‌اش او را از روش نادرستش پشیمان کرد. در خبری است که مردی سه بار [[خدمت]] [[رسول خدا]]{{صل}} آمد و از آزار و [[اذیت]] همسایه‌اش [[شکایت]] کرد. [[حضرت]] هربار به او می‌فرمود: [[صبر]] کن. بار سوم وقتی برای شکایت آمد، حضرت فرمود: هنگامی که مرد به طرف [[نماز جمعه]] می‌روند وسایلت را از [[خانه]] بیرون آورده بر سر راه بچین تا [[مردم]] بیند، اگر کسی هم در این رابطه از تو پرسید، بگو از دست همسایه‌ام به کوچه آمده‌ام. وقتی او این سفارش را عمل کرد، مرد همسایه‌آزار نزد او آمد و گفت وسایلت را به خانه برگردان، من هم با [[خدا]] [[عهد]] می‌کنم که دیگر تو را نیازارم<ref>محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۶۶۸.</ref>.<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی]]، ج۱۴، ص ۵۲۳.</ref>.


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
۷۵٬۸۷۱

ویرایش