کربلا: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹: خط ۹:


==مقدمه==
==مقدمه==
کربلا [[شهر]] مقدسی در سرزمین [[عراق]] است که [[مدفن]] [[امام حسین]]{{ع}} در آنجاست، سرزمینی در نزدیکی رود [[فرات]]<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۱۸۸.</ref>. [[امام علی]]{{ع}} پس از [[جنگ صفّین]]، هنگام عبور از [[کربلا]] همراه برخی همراهان، چشمانش پر از [[اشک]] شد و فرمود: اینجاست محلّ فرود آمدنشان... و اینجاست شهادتگاه [[عاشقان]] بی‌نظیر که در گذشته و [[آینده]]، نمونه ندارند: {{متن حدیث|مَصَارِعُ عُشَّاقٍ شُهَدَاءَ لاَ يَسْبِقُهُمْ مَنْ كَانَ قَبْلَهُمْ وَ لاَ يَلْحَقُهُمْ مَنْ بَعْدَهُمْ...}}<ref>سفینة البحار، ج۲، ص۱۹۷ و ۴۷۵.</ref> و به همین خاطر، "[[کربلا]]" سمبل [[ایثار]] و جانبازی و [[شهادت‌طلبی]] و [[شوق]] و [[شور]] حماسی شناخته شده است و در طول [[تاریخ]] نیز، کانون عشق‌های [[برتر]] بوده و همچون مغناطیسی، دل‌های [[مشتاق]] و شیدای [[معرفت]] را به سوی خود کشیده است.
کربلا [[شهر]] مقدسی در سرزمین [[عراق]] است که [[مدفن]] [[امام حسین]]{{ع}} در آنجاست، سرزمینی در نزدیکی رود [[فرات]]<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۱۸۸.</ref>. [[امام علی]]{{ع}} پس از [[جنگ صفّین]]، هنگام عبور از کربلا همراه برخی همراهان، چشمانش پر از [[اشک]] شد و فرمود: اینجاست محلّ فرود آمدنشان... و اینجاست شهادتگاه [[عاشقان]] بی‌نظیر که در گذشته و [[آینده]]، نمونه ندارند: {{متن حدیث|مَصَارِعُ عُشَّاقٍ شُهَدَاءَ لاَ يَسْبِقُهُمْ مَنْ كَانَ قَبْلَهُمْ وَ لاَ يَلْحَقُهُمْ مَنْ بَعْدَهُمْ...}}<ref>سفینة البحار، ج۲، ص۱۹۷ و ۴۷۵.</ref> و به همین خاطر، "کربلا" سمبل [[ایثار]] و جانبازی و [[شهادت‌طلبی]] و [[شوق]] و [[شور]] حماسی شناخته شده است و در طول [[تاریخ]] نیز، کانون عشق‌های [[برتر]] بوده و همچون مغناطیسی، دل‌های [[مشتاق]] و شیدای [[معرفت]] را به سوی خود کشیده است.


در [[روایات]] آمده است که [[سید الشهدا]]{{ع}} نواحی اطراف [[قبر]] خویش را از [[اهل]] [[نینوا]] و غاضریّه به مبلغ شصت هزار [[درهم]] خریداری کرد و به خود آنان [[صدقه]] داد و با آنان شرط کرد که [[مردم]] را به [[جایگاه]] قبرش [[راهنمایی]] کنند و هر که را به [[زیارت]] آن حضرت آید، سه روز مهمان نمایند و [[پذیرایی]] کنند<ref>مجمع البحرین، طریحی، واژۀ «کربل».</ref>.<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص ۳۹۷.</ref>.
در [[روایات]] آمده است که [[سید الشهدا]]{{ع}} نواحی اطراف [[قبر]] خویش را از [[اهل]] [[نینوا]] و غاضریّه به مبلغ شصت هزار [[درهم]] خریداری کرد و به خود آنان [[صدقه]] داد و با آنان شرط کرد که [[مردم]] را به [[جایگاه]] قبرش [[راهنمایی]] کنند و هر که را به [[زیارت]] آن حضرت آید، سه روز مهمان نمایند و [[پذیرایی]] کنند<ref>مجمع البحرین، طریحی، واژۀ «کربل».</ref>.<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص ۳۹۷.</ref>.


==علت نام‌گذاری==
==علت نام‌گذاری==
در این که "[[کربلا]]" یعنی چه و ریشۀ لغوی آن چیست و از چه گرفته شده، بحث‌های مفصّلی انجام گرفته است<ref>از جمله ر.ک: «موسوعه العتبات المقدسه»، ج۸، ص۹ به بعد.</ref>. طبق برخی نقل‌ها، این نام از ترکیب "کرب" و "ال" ساخته شده است، یعنی [[حرم]] [[الله]]، یا [[مقدّس]] [[الله]]، "کرب" در لغت سامی به معنای "[[قرب]]" در [[عربی]] است (کرب: [[قرب]]). اگر"ال" هم به معنای "[[الله]]" باشد، [[کربلا]] به معنای محلّی است که نزد [[خدا]]، [[مقدّس]] و [[مقرّب]] است، یا "[[حرم]] [[خدا]]" است<ref>از جمله ر.ک: «موسوعه العتبات المقدسه»، ج۸، ص۱۰.</ref>. برخی هم آن را ترکیب یافته از "[[کور]] [[بابل]]" دانسته‌اند، یعنی مجموعه‌ای از آبادی‌ها و روستا‌های [[بابل]]. موقعیّتی که [[کربلا]] در آن قرار دارد، در [[بین النهرین]] است. این منطقه در گذشته‌های دور، مهد حوادث و احیانا [[تمدن‌ها]] بوده است و بخش‌های گوناگونی از این [[ناحیه]]، نام‌های مختلف داشته است. [[کربلا]]، [[کور]] [[بابل]]، [[نینوا]]، غاضریّه، کربله، [[نواویس]]، حیر، طفّ، شفیه، [[عقر]]، نهر علقمی، [[عمورا]]، [[ماریه]] و... که بعضی از اینها نام روستاها و آبادی‌هایی در این منطقۀ وسیع بوده است<ref>تراث کربلا، ص۱۹.</ref>.<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص ۳۹۷.</ref>
در این که "کربلا" یعنی چه و ریشۀ لغوی آن چیست و از چه گرفته شده، بحث‌های مفصّلی انجام گرفته است<ref>از جمله ر.ک: «موسوعه العتبات المقدسه»، ج۸، ص۹ به بعد.</ref>. طبق برخی نقل‌ها، این نام از ترکیب "کرب" و "ال" ساخته شده است، یعنی [[حرم]] [[الله]]، یا [[مقدّس]] [[الله]]، "کرب" در لغت سامی به معنای "[[قرب]]" در [[عربی]] است (کرب: [[قرب]]). اگر"ال" هم به معنای "[[الله]]" باشد، کربلا به معنای محلّی است که نزد [[خدا]]، [[مقدّس]] و [[مقرّب]] است، یا "[[حرم]] [[خدا]]" است<ref>از جمله ر.ک: «موسوعه العتبات المقدسه»، ج۸، ص۱۰.</ref>. برخی هم آن را ترکیب یافته از "[[کور]] [[بابل]]" دانسته‌اند، یعنی مجموعه‌ای از آبادی‌ها و روستا‌های [[بابل]]. موقعیّتی که کربلا در آن قرار دارد، در [[بین النهرین]] است. این منطقه در گذشته‌های دور، مهد حوادث و احیانا [[تمدن‌ها]] بوده است و بخش‌های گوناگونی از این [[ناحیه]]، نام‌های مختلف داشته است. کربلا، [[کور]] [[بابل]]، [[نینوا]]، غاضریّه، کربله، [[نواویس]]، حیر، طفّ، شفیه، [[عقر]]، نهر علقمی، [[عمورا]]، [[ماریه]] و... که بعضی از اینها نام روستاها و آبادی‌هایی در این منطقۀ وسیع بوده است<ref>تراث کربلا، ص۱۹.</ref>.<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص ۳۹۷.</ref>


[[بلا]] هم به معنای [[رنج]] و محنت و گرفتاری است، هم به معنای [[آزمایش]] و [[امتحان]]. اغلب، [[رنج‌ها]] و [[گرفتاری‌ها]] مایه [[آزمون]] [[انسان‌ها]] در [[زندگی]] و در طریق [[دینداری]] است. کربلا (کرب و [[بلا]]) نیز آمیخته‌ای از عظیم‌ترین [[رنج‌ها]] و محنت‌ها بود و هم بزرگترین [[آزمایش]] [[تاریخی]] برای [[اهل حق]] و [[باطل]]، تا موضع خویش را مشخص سازند. وقتی [[امام حسین|سید الشهدا]]{{ع}} به این سرزمین رسید، پرسید: اینجا چه نام دارد؟ گفتند: کربلا، چشمان آن حضرت پر از [[اشک]] شد و پیوسته می‌فرمود: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنَ الْكَرْبِ وَ الْبَلَاء}} و [[یقین]] کرد که شهادتگاه خود و یارانش همین جاست و فرمود: {{متن حدیث|هَذَا مَوْضِعُ كَرْبٍ وَ بَلَاءٍ هَاهُنَا مُنَاخُ رِكَابِنَا وَ مَحَطُّ رِحَالِنَا وَ مَقْتَلُ رِجَالِنَا وَ مَسْفَكُ دِمَائِنَا }}<ref>«اینجا سرزمین رنج و گرفتاری و بلاست، اینجا محل فرود آمدن ما و جایگاه ریخته شدن خون‌های ماست» حیاة الامام الحسین، ج ۳، ص ۹۱.</ref>.<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص ۸۲ الی ۸۴.</ref>
[[بلا]] هم به معنای [[رنج]] و محنت و گرفتاری است، هم به معنای [[آزمایش]] و [[امتحان]]. اغلب، [[رنج‌ها]] و [[گرفتاری‌ها]] مایه [[آزمون]] [[انسان‌ها]] در [[زندگی]] و در طریق [[دینداری]] است. کربلا (کرب و [[بلا]]) نیز آمیخته‌ای از عظیم‌ترین [[رنج‌ها]] و محنت‌ها بود و هم بزرگترین [[آزمایش]] [[تاریخی]] برای [[اهل حق]] و [[باطل]]، تا موضع خویش را مشخص سازند. وقتی [[امام حسین|سید الشهدا]]{{ع}} به این سرزمین رسید، پرسید: اینجا چه نام دارد؟ گفتند: کربلا، چشمان آن حضرت پر از [[اشک]] شد و پیوسته می‌فرمود: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنَ الْكَرْبِ وَ الْبَلَاء}} و [[یقین]] کرد که شهادتگاه خود و یارانش همین جاست و فرمود: {{متن حدیث|هَذَا مَوْضِعُ كَرْبٍ وَ بَلَاءٍ هَاهُنَا مُنَاخُ رِكَابِنَا وَ مَحَطُّ رِحَالِنَا وَ مَقْتَلُ رِجَالِنَا وَ مَسْفَكُ دِمَائِنَا }}<ref>«اینجا سرزمین رنج و گرفتاری و بلاست، اینجا محل فرود آمدن ما و جایگاه ریخته شدن خون‌های ماست» حیاة الامام الحسین، ج ۳، ص ۹۱.</ref>.<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص ۸۲ الی ۸۴.</ref>

نسخهٔ ‏۸ اوت ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۳۸

این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل کربلا (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

کربلا شهر مقدسی در سرزمین عراق است که مدفن امام حسین(ع) در آنجاست، سرزمینی در نزدیکی رود فرات[۱]. امام علی(ع) پس از جنگ صفّین، هنگام عبور از کربلا همراه برخی همراهان، چشمانش پر از اشک شد و فرمود: اینجاست محلّ فرود آمدنشان... و اینجاست شهادتگاه عاشقان بی‌نظیر که در گذشته و آینده، نمونه ندارند: «مَصَارِعُ عُشَّاقٍ شُهَدَاءَ لاَ يَسْبِقُهُمْ مَنْ كَانَ قَبْلَهُمْ وَ لاَ يَلْحَقُهُمْ مَنْ بَعْدَهُمْ...»[۲] و به همین خاطر، "کربلا" سمبل ایثار و جانبازی و شهادت‌طلبی و شوق و شور حماسی شناخته شده است و در طول تاریخ نیز، کانون عشق‌های برتر بوده و همچون مغناطیسی، دل‌های مشتاق و شیدای معرفت را به سوی خود کشیده است.

در روایات آمده است که سید الشهدا(ع) نواحی اطراف قبر خویش را از اهل نینوا و غاضریّه به مبلغ شصت هزار درهم خریداری کرد و به خود آنان صدقه داد و با آنان شرط کرد که مردم را به جایگاه قبرش راهنمایی کنند و هر که را به زیارت آن حضرت آید، سه روز مهمان نمایند و پذیرایی کنند[۳].[۴].

علت نام‌گذاری

در این که "کربلا" یعنی چه و ریشۀ لغوی آن چیست و از چه گرفته شده، بحث‌های مفصّلی انجام گرفته است[۵]. طبق برخی نقل‌ها، این نام از ترکیب "کرب" و "ال" ساخته شده است، یعنی حرم الله، یا مقدّس الله، "کرب" در لغت سامی به معنای "قرب" در عربی است (کرب: قرب). اگر"ال" هم به معنای "الله" باشد، کربلا به معنای محلّی است که نزد خدا، مقدّس و مقرّب است، یا "حرم خدا" است[۶]. برخی هم آن را ترکیب یافته از "کور بابل" دانسته‌اند، یعنی مجموعه‌ای از آبادی‌ها و روستا‌های بابل. موقعیّتی که کربلا در آن قرار دارد، در بین النهرین است. این منطقه در گذشته‌های دور، مهد حوادث و احیانا تمدن‌ها بوده است و بخش‌های گوناگونی از این ناحیه، نام‌های مختلف داشته است. کربلا، کور بابل، نینوا، غاضریّه، کربله، نواویس، حیر، طفّ، شفیه، عقر، نهر علقمی، عمورا، ماریه و... که بعضی از اینها نام روستاها و آبادی‌هایی در این منطقۀ وسیع بوده است[۷].[۸]

بلا هم به معنای رنج و محنت و گرفتاری است، هم به معنای آزمایش و امتحان. اغلب، رنج‌ها و گرفتاری‌ها مایه آزمون انسان‌ها در زندگی و در طریق دینداری است. کربلا (کرب و بلا) نیز آمیخته‌ای از عظیم‌ترین رنج‌ها و محنت‌ها بود و هم بزرگترین آزمایش تاریخی برای اهل حق و باطل، تا موضع خویش را مشخص سازند. وقتی سید الشهدا(ع) به این سرزمین رسید، پرسید: اینجا چه نام دارد؟ گفتند: کربلا، چشمان آن حضرت پر از اشک شد و پیوسته می‌فرمود: «اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنَ الْكَرْبِ وَ الْبَلَاء» و یقین کرد که شهادتگاه خود و یارانش همین جاست و فرمود: «هَذَا مَوْضِعُ كَرْبٍ وَ بَلَاءٍ هَاهُنَا مُنَاخُ رِكَابِنَا وَ مَحَطُّ رِحَالِنَا وَ مَقْتَلُ رِجَالِنَا وَ مَسْفَكُ دِمَائِنَا »[۹].[۱۰]

امام حسین (ع) و کربلا

امام حسین(ع) وقتی در سال ۶۱ هجری به دعوت مردم کوفه و برای مبارزه با حکومت یزید، عازم این شهر بود، پیش از رسیدن به کوفه، در این سرزمین در محاصره نیروهای یزیدی قرار گرفت و خود و یاران و فرزندانش به شهادت رسیدند. از آن پس، کربلا مورد توجه و زیارت شیعیان قرار گرفت و شهری آباد گشت و به مرور زمان، بزرگان و عالمان و فقیهان از این شهر برخاستند. کربلا شهری با فضیلت است و زیارت قبر امام حسین(ع) مورد تأکید فراوان ائمه بوده است. از این رو همواره دل‌های فراوانی به عشق زیارت کربلای حسین(ع) می‌‌تپیده است. کربلای امروز، بیش از ۱۰۰ هزار جمعیت دارد و از شهرهای زیارتی عراق به حساب می‌‌آید و در روزهای خاصی همچون عاشورا، اربعین، نیمه شعبان و... بسیار پرجمعیت می‌‌شود[۱۱].

زیارت امام حسین (ع) در کربلا

برای زیارت هیچ امامی، به اندازه زیارت حسین بن علی(ع) در کربلا تأکید نشده است. حتی برای زیارت رسول خدا(ص) هم آن همه سفارش و دستور نیست. گاهی در روایات، زیارت کربلا، از زیارت کعبه هم برتر و بالاتر به حساب آمده است و برای زیارت سیدالشهدا(ع)، پاداشی برابر ده‌ها و صدها حج و عمره بیان شده است.

از انبوه روایات گوناگون، به چند نمونه اشاره می‌کنیم:

  1. امام صادق(ع) در دیدار با یکی از اصحاب برجسته‌اش به نام ابان بن تغلب از وی می‌پرسد: ای ابان کی به زیارت قبر حسین رفته‌ای؟ ابان گفت: مدتی است طولانی که به زیارتش نرفته‌ام. امام فرمود: سبحان الله!... تو از بزرگان و رؤسای شیعه‌ای و در عین حال، حسین(ع) را رها کرده و به زیارتش نمی‌روی؟...[۱۲].
  2. امام باقر(ع) از یکی از شیعیان پرسید: فاصله میان شما و حسین(ع) چقدر است؟ گفت: بیست و شش فرسخ (یا: شانزده فرسخ) حضرت فرمود: آیا به زیارت قبرش می‌روید؟ گفت: نه! آنگاه حضرت فرمود: چقدر جفاکارید!...[۱۳].[۱۴]

ساخت مرقد امام حسین (ع)

به نوشته تواریخ، عمارت مرقد حسین(ع) از همان زمان شهادت سیدالشهدا(ع) و اصحابش در سال ۶۱ هجری شروع شد. چون بنی اسد شهدا را به خاک سپردند، بر قبر آنان نشانه‌هایی گذاشتند که محو نشود و مختار بن عبید، آن مشهد را استوار ساخت و روستای کوچکی در اطرافش بنا نهاد و آن مزار در عهد بنی امیه آباد بود و دو درب داشت، شرقی و غربی که مسلمانان و مؤمنین به قصد زیارت، آهنگ آنجا را می‌کردند. در عهد هارون الرشید ـ خلیفه عباسی ـ آنجا را ویران کردند ولی در زمان مأمون، به دستور وی تجدید بنا شد، زیرا نسبت به علویون ابراز نزدیکی و دوستی می‌کرد. ولی در دوره متوکل، دیزج یهودی به دستور متوکل آن ساختمان را ویران کرد و از زیارت مردم جلوگیری نمود»...[۱۵].[۱۶]

ظالمان و ممانعت از زیارت قبر امام حسین (ع)

ستمگران و حکام جور و پیروان باطل، وقتی با یک فکر و ایمان و گرایش معنوی نتوانند مبارزه و مقابله کنند، به مظاهر و نمودها و سمبل‌های آن تفکر و باور حمله می‌کنند. در ماجرای کربلای حسین(ع) و عشق به سیدالشهدا(ع) نیز چنین بود. شور شهادت‌طلبی را که در سایه محبت به اهل بیت(ع) و عشق به امام حسین(ع) پیدا می‌شد و در تجمع بر قبر آن حضرت و عزاداری بر سر خاک آن سالار شهیدان تجلی می‌کرد، می‌خواستند با محدود کردن مردم و فشارها و تضییقات و تخریب قبر مطهر و ممنوع ساختن زیارت، از بین ببرند و این شعله را خاموش سازند. غافل بودند که آن جلوگیری‌ها از زیارت و آن تخریب‌ها و اهانت‌ها نسبت به مزار شریف امام، آن شوق را مشتعل‌تر می‌کند. ایجاد فراق و جدایی، محبت و اشتیاق را می‌افزاید. چه اهانت‌ها و ممانعت‌ها نسبت به قبر سیدالشهدا(ع) انجام گرفت[۱۷]. ولی مگر مردمِ کربلایی و حسینی دست کشیدند؟ هرگز! کمی تاریخ بخوانیم (که تاریخ، سراسر درس و عبرت است). شیخ طوسی در "امالی" نقل کرده است: یحیی بن مغیره می‌گوید: نزد "جریر بن عبدالحمید" بودم. مردی از اهل عراق آمد. جریر از اوضاعِ مردم در عراق سؤال کرد. گفت: هارون الرشید را در حالی پشت سر گذاشتم که قبر حسین(ع) را خراب کرده و دستور داده بود که درخت سدری را که در آنجا بود ـ به عنوان نشانه قبر برای زوار، و سایه بانی برای آنان ـ قطع کنند. جریر دست‌هایش را بلند کرد و گفت: الله اکبر! در این باره خبری از پیامبر(ص) به ما رسیده بود که آن حضرت، سه بار قطع کننده درخت سدر را لعنت کرده بود. ما تاکنون متوجه معنای این حدیث نبودیم. اینک علت نفرین و لعن کردن آن حضرت را می‌فهمیم! زیرا هدف از بریدن درخت سدر، دگرگون ساختن شهادتگاه و محل دفن حسین(ع) است، تا مردم جای قبر او را ندانند و پیرامون آن توقف نکنند[۱۸].[۱۹].

متوکل و تخریب قبر امام حسین (ع)

اوج این سخت‌گیری‌ها نسبت به زائران و تخریب و اهانت نسبت به قبر حسین(ع) در زمان خلیفه سفاک، متوکل عباسی بود. متوکل، پاسگاهی را برای سپاه خود در نزدیکی کربلا قرار داده و به افراد خود فرمان اکید داده بود که هرکس را یافتید که قصد زیارت حسین(ع) را داشت، او را بُکشید[۲۰]. این دستور قتل نسبت به زائران حسین(ع) اوج خباثت و کینه‌توزی متوکل را می‌رساند. به امر متوکل هفده مرتبه قبر حسین(ع) را خراب کردند[۲۱] و بعد از متوکل هم خلفای دیگر عباسی مانند مسترشد و راشد نسبت به قبر و زیارت و زائرین، سخت‌گیری‌هایی داشتند. این نمونه نیز شنیدنی است و خواندنی! متوکل، ابراهیم دیزج را که یک یهودی است، به عنوانِ مأموریت تغییر و تبدیل قبر حسین(ع) به کربلا اعزام می‌کند. به همراه او نامهای هم به قاضی "جعفر بن محمد بن عمار" می‌نویسد. در این پیام کتبی، به او خبر می‌دهد که ابراهیم دیزج را برای نبش قبر حسین(ع) فرستاده‌ام. وقتی نامه مرا خواندی، مراقبت کن که آیا دیزج، دستور مرا اجرا کرد یا نه؟ دیزج می‌گوید: جعفر بن محمد عمار مرا از مضمون نامه مطلع ساخت و سپس، من طبق دستور او برای انجام مأموریت رفتم و چنان کردم. وقتی برگشتم، پرسید: چه کردی؟ گفتم: آنچه را دستور دادی انجام دادم ولی چیزی ندیدم و نیافتم. گفت: مگر عمیق نکندی؟ گفتم: چرا! ولی در عین حال، در قبر چیزی نیافتم. آن قاضی صورت جلسه را به متوکل گزارش می‌دهد و اضافه می‌کند که به ابراهیم دیزج دستور دادم که آن محل را آب ببندد و با گاو، زمینش را شخم کند. ابراهیم دیزج، بعداً قضیه را برای شخصی به نام "ابو علی عماری" که از او واقعیت جریان را می‌پرسد، چنین تعریف می‌کند: من با غلامان مخصوص خودم به سراغ قبر رفتم. قبر را که کندم، به حصیری برخوردم که بدن حسین بن علی(ع) در آن بود و از آن بوی مُشک می‌آمد، آن بوریا و حصیر و بدن حسین بن علی(ع) را به همان حال گذاشتم و به غلامان گفتم که خاک بر آن بریزند و آب بر آن ریختم و دستور دادم که با گاو، آن زمین را شخم بزنند ولی گاو، وقتی به آن محل می‌رسید، قدم پیش نمی‌گذاشت و از همانجا بر می‌گشت. من غلامانم را با سوگندهای سخت و به خدا قسمشان دادم که اگر این صحنه را به احدی نقل کنند آنها را خواهم کشت![۲۲].[۲۳].

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۱۸۸.
  2. سفینة البحار، ج۲، ص۱۹۷ و ۴۷۵.
  3. مجمع البحرین، طریحی، واژۀ «کربل».
  4. محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، ص ۳۹۷.
  5. از جمله ر.ک: «موسوعه العتبات المقدسه»، ج۸، ص۹ به بعد.
  6. از جمله ر.ک: «موسوعه العتبات المقدسه»، ج۸، ص۱۰.
  7. تراث کربلا، ص۱۹.
  8. محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، ص ۳۹۷.
  9. «اینجا سرزمین رنج و گرفتاری و بلاست، اینجا محل فرود آمدن ما و جایگاه ریخته شدن خون‌های ماست» حیاة الامام الحسین، ج ۳، ص ۹۱.
  10. محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، ص ۸۲ الی ۸۴.
  11. محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۱۸۸.
  12. کامل الزیارات، ص ۳۳۱؛ سفینه البحار، ج۱، ص ۵۶۵؛ بحار الأنوار، ج ۹۸بیروتی، ص ۷.
  13. « كَمْ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ الْحُسَيْنِ(ع)قَالَ قُلْتُ يَوْمٌ لِلرَّاكِبِ وَ يَوْمٌ وَ بَعْضُ يَوْمٍ لِلْمَاشِي قَالَ أَ فَتَأْتِيهِ كُلَّ جُمُعَةٍ قَالَ قُلْتُ لَا مَا آتِيهِ إِلَّا فِي الْحِينِ قَالَ مَا أَجْفَاكَ أَمَا لَوْ كَانَ قَرِيباً مِنَّا لَاتَّخَذْنَاهُ هِجْرَةً أَيْ تَهَاجَرْنَا إِلَيْهِ »؛ وسائل الشیعه، ج ۱۰، ص ۳۳۷و ۳۳۸، حدیث ۱۶و ۲۰؛ بحار الأنوار، ج ۹۸، ص ۵.
  14. محدثی، جواد، فرهنگ زیارت، ص۱۹۸-۲۰۱.
  15. تاریخ الروضه الحسینیه، عبدالحمید الخیّاط، چاپ ۱۳۷۶ق، ص ۹؛ اعیان الشیعه، سید محسن امین، ج۱، ص ۶۲۷.
  16. محدثی، جواد، فرهنگ زیارت، ص۲۳۶-۲۴۱.
  17. برای مطالعه احادیث این موضوع، به باب «جور الخلفاء علی قبره الشریف» از کتابِ «بحارالانوار»، ج ۴۵، ص ۳۹۰ مراجعه کنید.
  18. تاریخ الشیعه، محمد حسین المظفّری، ص ۸۹؛ بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۳۹۸.
  19. محدثی، جواد، فرهنگ زیارت، ص۲۳۶-۲۴۱.
  20. کلّ مَنْ وَجَدتموه یُریدُ زیاره الحسین فاقتلوه؛ بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۴۰۴.
  21. تتمه المنتهی، ص ۲۴۱؛ بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۴۰۱.
  22. بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۳۹۴.
  23. محدثی، جواد، فرهنگ زیارت، ص۲۳۶-۲۴۱.