طفلان مسلم: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵: خط ۵:
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[طفلان مسلم در حدیث]] - [[طفلان مسلم در تاریخ اسلامی]] - [[طفلان مسلم در معارف و سیره حسینی]]</div>
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[طفلان مسلم در حدیث]] - [[طفلان مسلم در تاریخ اسلامی]] - [[طفلان مسلم در معارف و سیره حسینی]]</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[امام حسین (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">


==مقدمه==
==مقدمه==
[[محمد]] و [[ابراهیم]]، دو [[فرزند]] [[مسلم بن عقیل]] بودند که در [[حادثۀ کربلا]] [[اسیر]] شدند. [[ابن زیاد]] [[دستور]] داد آن دو را زندانی کردند. این دو نوجوان نابالغ مدّت یک سال در زندان بودند.
[[محمد]] و [[ابراهیم]]، دو [[فرزند]] [[مسلم بن عقیل]] بودند که در [[حادثۀ کربلا]] [[اسیر]] شدند. [[ابن زیاد]] [[دستور]] داد آن دو را زندانی کردند. این دو نوجوان نابالغ مدّت یک سال در زندان بودند.
سپس با کمک "مشکور"، پیرمرد زندانبان که [[هوادار اهل بیت]] بود، شبانه از زندان گریختند. [[شب]] به خانۀ زنی [[پناه]] بردند که شوهرش در [[سپاه]] [[ابن زیاد]] بود. وقتی شوهرش "[[حارث]]" فهمید، آن دو را کنار رود [[فرات]] برد و بی‌رحمانه سر از تنشان جدا کرد و پیکرشان را در [[فرات]] افکند و سر‌های آن دو را برای دریافت جایزه، نزد [[ابن زیاد]] برد<ref>تفصیل ماجرا در «بحار الأنوار»، ج ۴۵، ص۱۰۰ به بعد و در امالی صدوق، ص۷۶ به بعد.</ref>. در کنار [[فرات]] در چهار فرسنگی [[کربلا]] شهری است به نام مسیّب که نزدیک آن آرامگاه آبادی است که گویند [[قبر]] [[محمد]] و [[ابراهیم]]، [[پسران]] [[مسلم بن عقیل]] داخل آن است<ref>آرامگاه‌های خاندان پاک پیامبر، سید عبد الرزاق کمونه، ص۳۰۲.</ref><ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص ۲۹۵.</ref>.
 
سپس با کمک "مشکور"، پیرمرد زندانبان که [[هوادار اهل بیت]] بود، شبانه از زندان گریختند. [[شب]] به خانۀ زنی [[پناه]] بردند که شوهرش در [[سپاه]] [[ابن زیاد]] بود. وقتی شوهرش "[[حارث]]" فهمید، آن دو را کنار رود [[فرات]] برد و بی‌رحمانه سر از تنشان جدا کرد و پیکرشان را در [[فرات]] افکند و سر‌های آن دو را برای دریافت جایزه، نزد [[ابن زیاد]] برد<ref>تفصیل ماجرا در «بحار الأنوار»، ج ۴۵، ص۱۰۰ به بعد و در امالی صدوق، ص۷۶ به بعد.</ref>. در کنار [[فرات]] در چهار فرسنگی [[کربلا]] شهری است به نام مسیّب که نزدیک آن آرامگاه آبادی است که گویند [[قبر]] [[محمد]] و [[ابراهیم]]، [[پسران]] [[مسلم بن عقیل]] داخل آن است <ref>آرامگاه‌های خاندان پاک پیامبر، سید عبد الرزاق کمونه، ص۳۰۲.</ref>.<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص ۲۹۵.</ref>


==منابع==
==منابع==

نسخهٔ ‏۱۱ اوت ۲۰۲۱، ساعت ۱۲:۰۲

این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:

مقدمه

محمد و ابراهیم، دو فرزند مسلم بن عقیل بودند که در حادثۀ کربلا اسیر شدند. ابن زیاد دستور داد آن دو را زندانی کردند. این دو نوجوان نابالغ مدّت یک سال در زندان بودند.

سپس با کمک "مشکور"، پیرمرد زندانبان که هوادار اهل بیت بود، شبانه از زندان گریختند. شب به خانۀ زنی پناه بردند که شوهرش در سپاه ابن زیاد بود. وقتی شوهرش "حارث" فهمید، آن دو را کنار رود فرات برد و بی‌رحمانه سر از تنشان جدا کرد و پیکرشان را در فرات افکند و سر‌های آن دو را برای دریافت جایزه، نزد ابن زیاد برد[۱]. در کنار فرات در چهار فرسنگی کربلا شهری است به نام مسیّب که نزدیک آن آرامگاه آبادی است که گویند قبر محمد و ابراهیم، پسران مسلم بن عقیل داخل آن است [۲].[۳]

منابع

پانویس

  1. تفصیل ماجرا در «بحار الأنوار»، ج ۴۵، ص۱۰۰ به بعد و در امالی صدوق، ص۷۶ به بعد.
  2. آرامگاه‌های خاندان پاک پیامبر، سید عبد الرزاق کمونه، ص۳۰۲.
  3. محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، ص ۲۹۵.