قیام زید: تفاوت میان نسخهها
(←مقدمه) |
(←منابع) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
* [[پرونده:1100520.jpg|22px]] [[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیره سیاسی معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه (کتاب)|'''سیره سیاسی معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه''']] | |||
==پانویس== | ==پانویس== |
نسخهٔ ۲۱ اوت ۲۰۲۱، ساعت ۱۴:۵۱
- اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
مقدمه
قیام زید بن علی بن الحسین(ع) از جهات مختلف اهمیت دارد. یکی از مهمترین آنها ایجاد فرقهای جدید در جمع شیعیان است. این قیام باعث شد در میان فرزندان معصومان در مورد امامت اختلاف شدیدی رخ دهد و نظر جدیدی پدید آید و امام کسی معرفی شود که با شمشیر قیام کند و از نسل فاطمه باشد؛ البته تفاوتی ندارد که از فرزندان حسن یا حسین(ع) باشد[۱]. چون قیام زید در اوج ستم بنیامیه و در دوران ضعف این قدرت حکومتی بود، عده قابل توجهی از شیعیان به آن گرایش پیدا کردند و قیامهای دیگر علویان نیز پس از آن رخ داد؛ به تعبیر دیگر قیام زید بعد از نهضت حسینی سرآغاز قیامهای متعدد و باعث یک انشعاب جدی و جدیدی در میان شیعیان شد که نهتنها طرفداران آن بیرون از خانواده معصومان نبودند، بلکه اعضای اصلی آن جمعی از فرزندان و نوادگان معصومان بودند. قیامکنندگان بعدی نیز در ردیف رهبران زیدیه و امامان آنان معرفی شدهاند. اینان در برابر تفکر دوازدهامامی، در هر عصری امامی برگزیدند که با شمشیر قیام کرده باشد[۲]. البته فرقههای زیدیه دیدگاه یکسانی ندارند، ولی شاخصه اصلی همه، قیام با شمشیر بر ضد حکومتها بود. این تفکر در برابر تفکر شیعه امامیه قرار گرفت. این گروه و طرز فکر آنان تعداد قابل توجهی طرفدار پیدا کرد و شیعیان به زید گرایش پیدا کردند[۳]؛ به نحوی که زیدیه بعد از امامیه به مهمترین فرقه شیعه تبدیل شد. باید توجه داشت که برخی از گروههای غالی قبل از آنکه ادعا میشود از فرقههای شیعه بودهاند، وجودشان از نظر تاریخی قابل اثبات نیست و تردیدهایی جدی در صحت انتساب آنان به تشیع وجود دارد؛ افزون بر اینکه غیرعلوی بودند؛ بنابراین میتوان قیام زید را سرآغاز فرقهگرایی و انشعاب جدی در مذهب تشیع دانست.
از خبری استفاده میشود که تفکر قیام با شمشیر در زمان امام باقر(ع) توسط زید مطرح شده و در همان زمان، طرفدارانی پیدا کرده است. مردم کوفه در زمان امام باقر(ع) از زید دعوت کردند علیه حکومت بنیامیه قیام کند. زید در جلسهای در حضور برادرش امام باقر(ع)، درباره شرایط امام با ناراحتی اینگونه اظهار نظر کرد: «امام از ما آن کسی نیست که در خانهاش بنشیند و پرده را بکشد (و با مردم کاری نداشته باشد) و از جهاد جلوگیری کند؛ امامِ از ما کسی است که مانع نفوذ در حوزه و منطقهاش شود و در راه خدا جهاد کند، آنگونه که شایسته است و از رعیتش دفاع نماید و در برابر دشمن از حریمش دفاع کند»[۴]. بدیهی است که وقتی زید این تفکر خود را برای برادرش مطرح کرده است که قبلاً آن را گفته و جمعی نیز از آن استقبال کرده باشند.
با توجه به درگذشت امام باقر(ع) در سال ۱۱۴[۵]، میتوان گفت زید به مردم کوفه اعتماد نکرده و بعدها در ماه صفر سال ۱۲۱ یا ۱۲۲ هجری دست به قیام زده است. به نظر میرسد از زمانی که زید تفکر قیام به شمشیر را مطرح کرد، گروههایی که مخالف حکومت بنیامیه بودند، در صدد برآمدند با او ارتباط برقرار کنند، ولی زید با برخی از آنان همراهی نکرد و با تفکر آنان مخالفت کرد. برابر روایتی که در تفسیر فرات کوفی آمده، زید این اندیشه را مطرح و چنین ادعا کرده است: پس از حسن و حسین(ع)، نه پدرم، نه برادرم و نه پسر برادرم جعفر، چنین ادعایی را مطرح نکردهاند[۶]؛ البته با توجه به دیگر اخبار میتوان گفت این خبر دقیق نیست و بخشی از روات آن حذف شده است. در خبری دیگر که به عنوان نامۀ زید آمده، نکات مشابهی دیده میشود[۷].[۸].
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ ابوالفتح محمد بن عبدالکریم شهرستانی، الملل و النحل، ج۲، ص۱۵۴.
- ↑ شیخ مفید، الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج۲، ص۱۷۲.
- ↑ «وَ اعْتَقَدَ فِيهِ كَثِيرٌ مِنَ الشِّيعَةِ الْإِمَامَةَ وَ كَانَ سَبَبُ اعْتِقَادِهِمْ ذَلِكَ فِيهِ خُرُوجَهُ بِالسَّيْفِ يَدْعُو إِلَى الرِّضَا مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ فَظَنُّوهُ يُرِيدُ بِذَلِكَ نَفْسَهُ»؛ شیخ مفید، الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج۲، ص۱۷۲.
- ↑ «لَيْسَ الْإِمَامُ مِنَّا مَنْ جَلَسَ فِي بَيْتِهِ وَ أَرْخَى سِتْرَهُ وَ ثَبَّطَ عَنِ الْجِهَادِ وَ لَكِنَّ الْإِمَامَ مِنَّا مَنْ مَنَعَ حَوْزَتَهُ وَ جَاهَدَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ وَ دَفَعَ عَنْ رَعِيَّتِهِ وَ ذَبَّ عَنْ حَرِيمِهِ»؛ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۳۵۷.
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۶۹.
- ↑ فرات بن ابراهیم کوفی، تفسیر فرات الکوفی، ص۴۷۴.
- ↑ فرات بن ابراهیم کوفی، تفسیر فرات الکوفی، ص۳۸۲.
- ↑ ذاکری، علی اکبر، سیره سیاسی معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه، ص ۲۱۴.