بدون خلاصۀ ویرایش
(←مقدمه) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
گفت: مادرم [[دستور]] داده که به میدان بروم و [[لباس]] [[جنگ]] بر من پوشانده است<ref>انصار الحسین، ص۸۶.</ref>. | گفت: مادرم [[دستور]] داده که به میدان بروم و [[لباس]] [[جنگ]] بر من پوشانده است<ref>انصار الحسین، ص۸۶.</ref>. | ||
او که ۹ ساله یا ۱۱ ساله بود، به میدان رفت و [[رجز]] خواند و جنگید تا کشته شد. سر او را به طرف [[سپاه امام حسین]]{{ع}} افکندند. مادرش ([[بحریه بنت مسعود خزرجی]]) آن سر را برداشت و گفت: چه [[نیکو]] [[جهاد]] کردی، پسرم!ای [[شادی]] قلبم، ای [[نور]] چشمم! سپس سر را پرتاب کرد و با آن کسی را کشت، سپس چوبۀ [[خیمه]] را برداشت و حمله کرد که به وسیلۀ آن بجنگد. [[امام حسین]]{{ع}} [[مانع]] شد و او را به خیمۀ [[زنان]] برگرداند. نام [[عمرو بن جناده]] در [[زیارت ناحیه مقدسه]] هم آمده است<ref>تنقیح المقال، مامقانی، ج۲، ص۳۲۷.</ref>. در برخی منابع، | او که ۹ ساله یا ۱۱ ساله بود، به میدان رفت و [[رجز]] خواند و جنگید تا کشته شد. سر او را به طرف [[سپاه امام حسین]]{{ع}} افکندند. مادرش ([[بحریه بنت مسعود خزرجی]]) آن سر را برداشت و گفت: چه [[نیکو]] [[جهاد]] کردی، پسرم!ای [[شادی]] قلبم، ای [[نور]] چشمم! سپس سر را پرتاب کرد و با آن کسی را کشت، سپس چوبۀ [[خیمه]] را برداشت و حمله کرد که به وسیلۀ آن بجنگد. [[امام حسین]]{{ع}} [[مانع]] شد و او را به خیمۀ [[زنان]] برگرداند. نام [[عمرو بن جناده]] در [[زیارت ناحیه مقدسه]] هم آمده است<ref>تنقیح المقال، مامقانی، ج۲، ص۳۲۷.</ref>. در برخی منابع، «عمر بن جناده» ذکر شده است<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص ۳۵۴.</ref>. | ||
==جستارهای وابسته== | |||
*[[بحریه بنت مسعود خزرجی]] (مادر) | |||
==منابع== | ==منابع== |