عزاداری در معارف و سیره حسینی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۵: خط ۱۵:


==[[تشویق]] به [[سوگواری]] برای [[امام حسین]]{{ع}}==
==[[تشویق]] به [[سوگواری]] برای [[امام حسین]]{{ع}}==
[[محمد بن سنان]] از برخی [[راویان]] [[شیعه]] از [[امام صادق]] نقل کرده است: [[پیامبر خدا]]{{ع}} فرمود: «وقتی [[روز قیامت]] می‌شود، خیمه‌ای از [[نور]] برای [[فاطمه]] بر پا می‌گردد و [[حسین]]، سر [بُریده] خود را پیشاپیشِ دست او می‌آورد و وقتی فاطمه آن را می‌بیند، ناله‌ای بلند، سر می‌دهد و کسی از [[فرشتگان مقرّب]] و [[پیامبران]] مُرسَل و [[بندگان]] [[مؤمن]] نمی‌مانَد، مگر این که برای [[[ناراحتی]]] فاطمه می‌گِرید.»... [[خداوند]]، [[شیعیان]] ما را [[رحمت]] کند! به [[خدا]] [[سوگند]]، آنان، حقیقتاً مؤمن‌اند. به خدا سوگند، آنان در [[اندوه]] و حسرتی مدام، در عزای ما شرکت می‌کنند<ref>{{متن حدیث|قَالَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}}‏ إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ نُصِبَ لِفَاطِمَةَ{{س}} قُبَّةٌ مِنْ نُورٍ وَ أَقْبَلَ الْحُسَيْنُ{{ع}} رَأْسُهُ عَلَى يَدِهِ- فَإِذَا رَأَتْهُ‏ شَهَقَتْ‏ شَهْقَةً لَا يَبْقَى فِي الْجَمْعِ مَلَكٌ مُقَرَّبٌ وَ لَا نَبِيٌّ مُرْسَلٌ- وَ لَا عَبْدٌ مُؤْمِنٌ إِلَّا بَكَى لَهَا... ثُمَّ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ{{ع}} رَحِمَ اللَّهُ شِيعَتَنَا- شِيعَتُنَا وَ اللَّهِ الْمُؤْمِنُونَ فَقَدْ وَ اللَّهِ شَرِكُونَا فِي الْمُصِيبَةِ بِطُولِ الْحُزْنِ وَ الْحَسْرَةِ}} (ثواب الأعمال، ص۲۵۷، ح۳؛ الملهوف، ص۱۸۴).</ref>.<ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امام حسین (کتاب)|گزیده دانشنامه امام حسین]] ص ۷۸۵.</ref>
[[محمد بن سنان]] از برخی [[راویان]] [[شیعه]] از [[امام صادق]] نقل کرده است: [[پیامبر خدا]]{{ع}} فرمود: «وقتی [[روز قیامت]] می‌شود، خیمه‌ای از [[نور]] برای [[فاطمه]] بر پا می‌گردد و [[حسین]]، سر [بُریده] خود را پیشاپیشِ دست او می‌آورد و وقتی فاطمه آن را می‌بیند، ناله‌ای بلند، سر می‌دهد و کسی از [[فرشتگان مقرّب]] و [[پیامبران]] مُرسَل و [[بندگان]] [[مؤمن]] نمی‌مانَد، مگر این که برای [[ناراحتی]] فاطمه می‌گِرید.»... [[خداوند]]، [[شیعیان]] ما را [[رحمت]] کند! به [[خدا]] [[سوگند]]، آنان، حقیقتاً مؤمن‌اند. به خدا سوگند، آنان در [[اندوه]] و حسرتی مدام، در عزای ما شرکت می‌کنند<ref>{{متن حدیث|قَالَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}}‏ إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ نُصِبَ لِفَاطِمَةَ{{س}} قُبَّةٌ مِنْ نُورٍ وَ أَقْبَلَ الْحُسَيْنُ{{ع}} رَأْسُهُ عَلَى يَدِهِ- فَإِذَا رَأَتْهُ‏ شَهَقَتْ‏ شَهْقَةً لَا يَبْقَى فِي الْجَمْعِ مَلَكٌ مُقَرَّبٌ وَ لَا نَبِيٌّ مُرْسَلٌ- وَ لَا عَبْدٌ مُؤْمِنٌ إِلَّا بَكَى لَهَا... ثُمَّ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ{{ع}} رَحِمَ اللَّهُ شِيعَتَنَا- شِيعَتُنَا وَ اللَّهِ الْمُؤْمِنُونَ فَقَدْ وَ اللَّهِ شَرِكُونَا فِي الْمُصِيبَةِ بِطُولِ الْحُزْنِ وَ الْحَسْرَةِ}} (ثواب الأعمال، ص۲۵۷، ح۳؛ الملهوف، ص۱۸۴).</ref>.<ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امام حسین (کتاب)|گزیده دانشنامه امام حسین]] ص ۷۸۵.</ref>


==سوگواری در دهه اول [[محرم]]==
==سوگواری در دهه اول [[محرم]]==
خط ۳۵: خط ۳۵:


===[[سوگواری]] در [[کوفه]]===
===[[سوگواری]] در [[کوفه]]===
از [[حذلم بن ستیر]] نقل است: در سال ۶۱ [[[هجری]]] وارد کوفه شدم، زمانی که [[علی بن الحسین]] ([[زین العابدین]]){{ع}} با [[زنان]] از [[کربلا]] باز می‌گشت و با آنان، سپاهیانی بودند که آنها را در میان گرفته بودند. [[مردم]] برای تماشای آنها بیرون آمدند و وقتی آنان را با شترانی بی‌جهاز آوردند، زنان [[کوفه]] می‌گریستند و مرثیه می‌سرودند<ref>در الاحتجاج، از حذیم بن شریک اسدی نقل شده است که در آن به جای «زنان کوفه می‌گریستند.»..، آمده: «زنان کوفه می‌گریستند و گریبان چاک می‌کردند و مردان هم با آنان می‌گریستند». در بلاغات النساء نیز از حذام اسدی نقل شده و در آن به جای این عبارات، آمده است: «زنان کوفه در آن رور، به خود، سیلی می‌زدند و گریبان چاک می‌کردند».</ref><ref>{{متن حدیث|قَدِمْتُ‏ الْكُوفَةَ فِي‏ الْمُحَرَّمِ‏ سَنَةَ إِحْدَى وَ سِتِّينَ عِنْدَ مُنْصَرَفِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ{{ع}} بِالنِّسْوَةِ مِنْ كَرْبَلَاءَ وَ مَعَهُمُ الْأَجْنَادُ مُحِيطُونَ بِهِمْ وَ قَدْ خَرَجَ النَّاسُ لِلنَّظَرِ إِلَيْهِمْ فَلَمَّا أُقْبِلَ بِهِمْ عَلَى الْجِمَالِ بِغَيْرِ وِطَاءٍ- جَعَلَ نِسَاءُ أَهْلِ الْكُوفَةِ يَبْكِينَ وَ يَنْتَدِبْنَ}} (الأمالی، مفید، ص۳۲۱، ح۸؛ الأمالی، طوسی، ص۹۱، ح۱۴۲).</ref>.<ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امام حسین (کتاب)|گزیده دانشنامه امام حسین]] ص ۷۸۹.</ref>
از [[حذلم بن ستیر]] نقل است: در سال ۶۱ [[هجری]] وارد کوفه شدم، زمانی که [[علی بن الحسین]] ([[زین العابدین]]){{ع}} با [[زنان]] از [[کربلا]] باز می‌گشت و با آنان، سپاهیانی بودند که آنها را در میان گرفته بودند. [[مردم]] برای تماشای آنها بیرون آمدند و وقتی آنان را با شترانی بی‌جهاز آوردند، زنان [[کوفه]] می‌گریستند و مرثیه می‌سرودند<ref>در الاحتجاج، از حذیم بن شریک اسدی نقل شده است که در آن به جای «زنان کوفه می‌گریستند.»..، آمده: «زنان کوفه می‌گریستند و گریبان چاک می‌کردند و مردان هم با آنان می‌گریستند». در بلاغات النساء نیز از حذام اسدی نقل شده و در آن به جای این عبارات، آمده است: «زنان کوفه در آن رور، به خود، سیلی می‌زدند و گریبان چاک می‌کردند».</ref><ref>{{متن حدیث|قَدِمْتُ‏ الْكُوفَةَ فِي‏ الْمُحَرَّمِ‏ سَنَةَ إِحْدَى وَ سِتِّينَ عِنْدَ مُنْصَرَفِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ{{ع}} بِالنِّسْوَةِ مِنْ كَرْبَلَاءَ وَ مَعَهُمُ الْأَجْنَادُ مُحِيطُونَ بِهِمْ وَ قَدْ خَرَجَ النَّاسُ لِلنَّظَرِ إِلَيْهِمْ فَلَمَّا أُقْبِلَ بِهِمْ عَلَى الْجِمَالِ بِغَيْرِ وِطَاءٍ- جَعَلَ نِسَاءُ أَهْلِ الْكُوفَةِ يَبْكِينَ وَ يَنْتَدِبْنَ}} (الأمالی، مفید، ص۳۲۱، ح۸؛ الأمالی، طوسی، ص۹۱، ح۱۴۲).</ref>.<ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امام حسین (کتاب)|گزیده دانشنامه امام حسین]] ص ۷۸۹.</ref>


===[[سوگواری]] در [[شام]]===
===[[سوگواری]] در [[شام]]===
خط ۴۷: خط ۴۷:


====هنگام دریافت خبر====
====هنگام دریافت خبر====
در کتاب [[الملهوف (کتاب)|الملهوف]] نقل است:: عبیداللّه بن زیاد به [[یزید بن معاویه]] نوشت و خبر کشته شدن حسین{{ع}} و خبر [[[اسارت]]] [[خاندان]] او را به وی داد. او به [[عمرو بن سعید بن عاص]]، [[حکمران]] مدینه نیز همین را نوشت؛ اما [[عمرو]]، وقتی خبر را دریافت کرد، به [[منبر]] رفت و خبر را اعلام کرد. [[آه]] و ناله [[بنی هاشم]]، شَدید و زیاد شد و [[آیین]] ماتم و سوگ بر پا کردند<ref>{{متن حدیث|كَتَبَ عُبَيْدُ اللَّهِ بْنُ زِيَادٍ إِلَى يَزِيدَ بْنِ مُعَاوِيَةَ يُخْبِرُهُ بِقَتْلِ الْحُسَيْنِ{{ع}} وَ خَبَرِ أَهْلِ بَيْتِهِ وَ كَتَبَ أَيْضاً إِلَى عَمْرِو بْنِ سَعِيدِ بْنِ الْعَاصِ أَمِيرِ الْمَدِينَةِ بِمِثْلِ ذَلِكَ أَمَّا عَمْرٌو فَحَيْثُ وَصَلَهُ الْخَبَرُ صَعِدَ الْمِنْبَرَ وَ خَطَبَ النَّاسَ وَ أَعْلَمَهُمْ ذَلِكَ فَعَظُمَتْ‏ وَاعِيَةُ بَنِي‏ هَاشِمٍ‏ وَ أَقَامُوا سُنَنَ الْمَصَائِبِ‏ وَ الْمَآتِمِ}} (الملهوف، ص۲۰۷).</ref>.<ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امام حسین (کتاب)|گزیده دانشنامه امام حسین]] ص ۷۹۱.</ref>
در کتاب [[الملهوف (کتاب)|الملهوف]] نقل است:: عبیداللّه بن زیاد به [[یزید بن معاویه]] نوشت و خبر کشته شدن حسین{{ع}} و خبر [[اسارت]] [[خاندان]] او را به وی داد. او به [[عمرو بن سعید بن عاص]]، [[حکمران]] مدینه نیز همین را نوشت؛ اما [[عمرو]]، وقتی خبر را دریافت کرد، به [[منبر]] رفت و خبر را اعلام کرد. [[آه]] و ناله [[بنی هاشم]]، شَدید و زیاد شد و [[آیین]] ماتم و سوگ بر پا کردند<ref>{{متن حدیث|كَتَبَ عُبَيْدُ اللَّهِ بْنُ زِيَادٍ إِلَى يَزِيدَ بْنِ مُعَاوِيَةَ يُخْبِرُهُ بِقَتْلِ الْحُسَيْنِ{{ع}} وَ خَبَرِ أَهْلِ بَيْتِهِ وَ كَتَبَ أَيْضاً إِلَى عَمْرِو بْنِ سَعِيدِ بْنِ الْعَاصِ أَمِيرِ الْمَدِينَةِ بِمِثْلِ ذَلِكَ أَمَّا عَمْرٌو فَحَيْثُ وَصَلَهُ الْخَبَرُ صَعِدَ الْمِنْبَرَ وَ خَطَبَ النَّاسَ وَ أَعْلَمَهُمْ ذَلِكَ فَعَظُمَتْ‏ وَاعِيَةُ بَنِي‏ هَاشِمٍ‏ وَ أَقَامُوا سُنَنَ الْمَصَائِبِ‏ وَ الْمَآتِمِ}} (الملهوف، ص۲۰۷).</ref>.<ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امام حسین (کتاب)|گزیده دانشنامه امام حسین]] ص ۷۹۱.</ref>


====هنگام بازگشت [[اهل بیت]] [[امام]]{{ع}}====
====هنگام بازگشت [[اهل بیت]] [[امام]]{{ع}}====
۷۳٬۳۴۳

ویرایش