←محتاطان مردد
(←منابع) |
|||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
«حسین دید که قیام بر [[ضد]] یزید تکلیف واجبی است؛ زیرا او [[متجاهر به فسق]] است و به ویژه این امر بر کسانی که [[قادر]] به انجام دادن آن میباشند، لازم است و [[گمان]] کرد خود به سبب [[شایستگی]] و داشتن [[شوکت]] و [[نیرومندی]] [[خانوادگی]] بر این امر تواناست. اما در مورد شایستگی، همچنانکه گمان میکرد، درست بود و بلکه بیش از آن هم شایستگی داشت؛ ولی درباره شوکت [[اشتباه]] کرد. [[خدا]] او را بیامرزد؛ زیرا [[عصبیت]] [[مضر]] در [[قبیله قریش]] و عصبیت [[قریش]] در [[قبیله]] [[عبدمناف]]، و عصبیت [[عبد]] مناف تنها در قبیله [[امیه]] بود. | «حسین دید که قیام بر [[ضد]] یزید تکلیف واجبی است؛ زیرا او [[متجاهر به فسق]] است و به ویژه این امر بر کسانی که [[قادر]] به انجام دادن آن میباشند، لازم است و [[گمان]] کرد خود به سبب [[شایستگی]] و داشتن [[شوکت]] و [[نیرومندی]] [[خانوادگی]] بر این امر تواناست. اما در مورد شایستگی، همچنانکه گمان میکرد، درست بود و بلکه بیش از آن هم شایستگی داشت؛ ولی درباره شوکت [[اشتباه]] کرد. [[خدا]] او را بیامرزد؛ زیرا [[عصبیت]] [[مضر]] در [[قبیله قریش]] و عصبیت [[قریش]] در [[قبیله]] [[عبدمناف]]، و عصبیت [[عبد]] مناف تنها در قبیله [[امیه]] بود. | ||
[[پیروان]] این [[تفکر]] از یکسو تندرویهای [[ابنعربی]] را غیر منطقی، ناصواب و مخالف [[سنت پیامبر]]{{صل}} میشمارد و از سوی دیگر [[قیام امام حسین]]{{ع}} در قالبهای خشک [[فکری]] آنان نمیگنجد و [[تمسک]] به [[ظواهر]]، آنان را از [[درک]] عمق [[حقایق]] باز داشته است. | [[پیروان]] این [[تفکر]] از یکسو تندرویهای [[ابوبکر ابن عربی|ابنعربی]] را غیر منطقی، ناصواب و مخالف [[سنت پیامبر]]{{صل}} میشمارد و از سوی دیگر [[قیام امام حسین]]{{ع}} در قالبهای خشک [[فکری]] آنان نمیگنجد و [[تمسک]] به [[ظواهر]]، آنان را از [[درک]] عمق [[حقایق]] باز داشته است. | ||
برخی از آنان با وجود [[اذعان]] به [[فسق]] و [[فجور]] [[یزید]]، از [[لعن]] او خودداری و [[نهی]] میکنند و گاه برای او [[طلب]] [[استغفار]] میکنند<ref>الجمیلی، استشهاد الحسین، ص۱۴.</ref>: | برخی از آنان با وجود [[اذعان]] به [[فسق]] و [[فجور]] [[یزید]]، از [[لعن]] او خودداری و [[نهی]] میکنند و گاه برای او [[طلب]] [[استغفار]] میکنند<ref>الجمیلی، استشهاد الحسین، ص۱۴.</ref>: | ||
من معتقدم که باید از ورود به مسئله درگیری بین حسین و یزید خودداری نمود و این از [[سخن گفتن]] بهتر است؛ زیرا [[حقیقت]] آن روشن نمیباشد... | من معتقدم که باید از ورود به مسئله درگیری بین حسین و یزید خودداری نمود و این از [[سخن گفتن]] بهتر است؛ زیرا [[حقیقت]] آن روشن نمیباشد ... | ||
بالاخره باید بگوییم که ما موظفیم برای هر دو طرف استغفار نموده، برایشان [[دعا]] کنیم و [[روز قیامت]] که [[مبعوث]] شوند، [[خداوند]] بین آنها [[حکم]] میکند،؛ چراکه تنها او سر [[مکتوم]] و [[نهان]] را میداند و به حقیقت [[نیت]] هر یک از دو طرف [[آگاه]] است». | بالاخره باید بگوییم که ما موظفیم برای هر دو طرف استغفار نموده، برایشان [[دعا]] کنیم و [[روز قیامت]] که [[مبعوث]] شوند، [[خداوند]] بین آنها [[حکم]] میکند،؛ چراکه تنها او سر [[مکتوم]] و [[نهان]] را میداند و به حقیقت [[نیت]] هر یک از دو طرف [[آگاه]] است». | ||