سوره بقره در علوم قرآنی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۱۷: خط ۱۱۷:
از آنجا که برخی از احکام و نکات مطرح شده در دو بخش فوق یکسان است ـ مانند تاکید بر [[وجوب جهاد]]، [[جنگ]] در [[ماههای حرام]] و [[پیکار]] در [[مسجد الحرام]] <ref>تسنیم، ج ۲، ص۵۸. </ref> ـ و با توجه به اینکه در بخش دوم تأکید می‌کند که [[جهاد]] بر [[مسلمانان]] [[واجب]] است هرچند خوشایند برخی نباشد، می‌توان [[استنباط]] کرد که به رغم صدور [[فرمان جهاد]] در مرحله نخست، برخی مسلمانان هنوز [[آمادگی]] لازم را برای انجام این [[تکلیف الهی]] کسب نکرده بودند.
از آنجا که برخی از احکام و نکات مطرح شده در دو بخش فوق یکسان است ـ مانند تاکید بر [[وجوب جهاد]]، [[جنگ]] در [[ماههای حرام]] و [[پیکار]] در [[مسجد الحرام]] <ref>تسنیم، ج ۲، ص۵۸. </ref> ـ و با توجه به اینکه در بخش دوم تأکید می‌کند که [[جهاد]] بر [[مسلمانان]] [[واجب]] است هرچند خوشایند برخی نباشد، می‌توان [[استنباط]] کرد که به رغم صدور [[فرمان جهاد]] در مرحله نخست، برخی مسلمانان هنوز [[آمادگی]] لازم را برای انجام این [[تکلیف الهی]] کسب نکرده بودند.


در ادامه، آیات ۱۹۶ ـ ۲۰۳ به بیان برخی از احکام و مسائل [[حج]] [[تمتع]] می‌پردازد. بنابر برخی [[روایات]] این آیات در [[سال دهم هجرت]] نازل و طی آن حج تمتع [[تشریع]] شده است. <ref>مجمع‌البیان، ج ۲، ص۵۱۸؛ المیزان، ج ۲، ص۷۵؛ تسنیم، ج ۲، ص۴۰. </ref> در این آیات ابتدا به اتمام حج همراه باعمره [[فرمان]] داده شده است. سپس نکاتی در باره [[قربانی]] و تقصیر در حالت [[اضطرار]]، [[زمان]] [[حج]] و اموری که برای [[محرم]] جایز نیست [[تذکر]] داده می‌شود، آنگاه به [[انتقاد]] از برخی [[آداب]] و رسومی می‌پردازد که به [[پیروی]] از [[آیین]] [[جاهلی]] به [[اعمال]] حج افزوده شده است و از [[مسلمانان]] می‌خواهد با کنار گذاشتن این [[خرافات]] تنها به آنچه [[خداوند]] بدان امر کرده است عمل کنند؛ از جمله بنابر [[رسوم جاهلی]] [[تجارت]] درایام [[حج]] [[ممنوع]] بود <ref>الکشاف، ج۱، ص۲۴۵؛ مجمع‌البیان، ج۲، ص۵۲۷؛ نمونه، ج ۲، ص۵۶. </ref> یا [[قریش]] بر پایه امتیاز بی‌موردی که برای خود قائل بودند از وقوف در [[عرفات]] همراه با سایر حجگزاران [[امتناع]] می‌کردند <ref> مجمع البیان، ج ۲، ص۵۲۷ ـ ۵۲۸؛ روح المعانی، مج ۲، ج ۲، ص۱۳۴؛ آلاء الرحمن، ج ۱، ص۳۴۰. </ref> یا پس از تمام شدن اعمال حج ساعتی در [[منا]] توقف می‌کردند و در آنجا با [[شعر]] و [[خطابه]]، به بیان افتخارات پدرانشان پرداخته، بر یکدیگر [[فخر]] می‌فروختند. <ref>الکشاف، ج۱، ص۲۴۶؛ مجمع‌البیان، ج۲، ص۵۲۹؛ روح المعانی، مج ۲، ج ۲، ص۱۳۵. </ref> در [[آیات]] ۱۹۸ ـ ۲۰۰ مسلمانان از این [[رفتارها]] و آداب جاهلانه منع شده‌اند.
در ادامه، آیات {{متن قرآن|وَأَتِمُّواْ الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ لِلَّهِ فَإِنْ أُحْصِرْتُمْ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ وَلاَ تَحْلِقُواْ رُؤُوسَكُمْ حَتَّى يَبْلُغَ الْهَدْيُ مَحِلَّهُ فَمَن كَانَ مِنكُم مَّرِيضًا أَوْ بِهِ أَذًى مِّن رَّأْسِهِ فَفِدْيَةٌ مِّن صِيَامٍ أَوْ صَدَقَةٍ أَوْ نُسُكٍ فَإِذَا أَمِنتُمْ فَمَن تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَةِ إِلَى الْحَجِّ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ فَمَن لَّمْ يَجِدْ فَصِيَامُ ثَلاثَةِ أَيَّامٍ فِي الْحَجِّ وَسَبْعَةٍ إِذَا رَجَعْتُمْ تِلْكَ عَشَرَةٌ كَامِلَةٌ ذَلِكَ لِمَن لَّمْ يَكُنْ أَهْلُهُ حَاضِرِي الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَاتَّقُواْ اللَّهَ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ الْحَجُّ أَشْهُرٌ مَّعْلُومَاتٌ فَمَن فَرَضَ فِيهِنَّ الْحَجَّ فَلاَ رَفَثَ وَلاَ فُسُوقَ وَلاَ جِدَالَ فِي الْحَجِّ وَمَا تَفْعَلُواْ مِنْ خَيْرٍ يَعْلَمْهُ اللَّهُ وَتَزَوَّدُواْ فَإِنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوَى وَاتَّقُونِ يَا أُولِي الأَلْبَابِ لَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَن تَبْتَغُواْ فَضْلاً مِّن رَّبِّكُمْ فَإِذَا أَفَضْتُم مِّنْ عَرَفَاتٍ فَاذْكُرُواْ اللَّهَ عِندَ الْمَشْعَرِ الْحَرَامِ وَاذْكُرُوهُ كَمَا هَدَاكُمْ وَإِن كُنتُم مِّن قَبْلِهِ لَمِنَ الضَّالِّينَ ثُمَّ أَفِيضُواْ مِنْ حَيْثُ أَفَاضَ النَّاسُ وَاسْتَغْفِرُواْ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ فَإِذَا قَضَيْتُم مَّنَاسِكَكُمْ فَاذْكُرُواْ اللَّهَ كَذِكْرِكُمْ آبَاءَكُمْ أَوْ أَشَدَّ ذِكْرًا فَمِنَ النَّاسِ مَن يَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا وَمَا لَهُ فِي الآخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ وَمِنْهُم مَّن يَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الآخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ أُوْلَئِكَ لَهُمْ نَصِيبٌ مِّمَّا كَسَبُواْ وَاللَّهُ سَرِيعُ الْحِسَابِ وَاذْكُرُواْ اللَّهَ فِي أَيَّامٍ مَّعْدُودَاتٍ فَمَن تَعَجَّلَ فِي يَوْمَيْنِ فَلاَ إِثْمَ عَلَيْهِ وَمَن تَأَخَّرَ فَلا إِثْمَ عَلَيْهِ لِمَنِ اتَّقَى وَاتَّقُواْ اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ}}<ref>«و حجّ و عمره را برای خداوند تمام (و کامل) بجا آورید، پس اگر بازداشته شدید ؛ از قربانی آنچه دست دهد (قربانی کنید)، و سر نتراشید تا هنگامی که قربانی به قربانگاه خود برسد، و اگر کسی از شما بیمار بود یا در سر آسیبی داشت (و ناچار از تراشیدن سر شد) بر (عهده) او (جایگزینی) است از روزه گرفتن یا صدقه دادن یا قربانی کردن و چون ایمن شدید آنکه از عمره به حجّ تمتّع می‌پردازد آنچه از قربانی دست دهد (قربانی کند)، و هر کس (که قربانی) نیافت روزه سه روز از ایّام حج و هفت روز هنگامی که (از حج) بازگشتید (بر عهده اوست)؛ این ده روز کامل است؛ این (حکم تمتّع) برای کسی است که خانواده‌اش ساکن مکّه نباشند و از خداوند پروا کنید و بدانید که خداوند سخت کیفر است. حجّ (در) ماه‌های شناخته‌ای  (انجام‌پذیر) است پس کسی که در آن ماه‌ها حجّ می‌گزارد (بداند که) در حجّ، آمیزش  و نافرمانی و کشمکش (روا) نیست و هر کار نیکی کنید خداوند بدان داناست؛ و رهتوشه بردارید و بهترین رهتوشه پرهیزگاری است، و ای خردمندان! از من پروا کنید. بر شما گناهی نیست که (در ایام حج) بخششی از پروردگار خود بخواهید پس چون از عرفات رهسپار شدید در مشعر الحرام خداوند را یاد کنید و او را همان‌گونه که رهنمودتان داده است فرا یاد آورید و بی‌گمان پیش از آن از گمراهان بودید. سپس از همان‌جا که مردم رهسپار می‌شوند رهسپار شوید  و از خداوند آمرزش بخواهید، به راستی خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است. پس چون آیین‌های ویژه حجّتان را انجام دادید خداوند را یاد کنید چونان یادکردتان از پدرانتان یا یادکردی بهتر؛ از مردم کسانی هستند که می‌گویند: پروردگارا! (هر چه می‌خواهی) در این جهان به ما ببخش و آنان را در جهان واپسین بهره‌ای نیست. و از ایشان کسانی هستند که می‌گویند: پروردگارا! در این جهان به ما نکویی بخش و در جهان واپسین هم نکویی ده و ما را از عذاب آتش نگاه دار. آنان از آنچه به دست آورده‌اند بهره‌ای دارند و خداوند حسابرسی سریع است. و خداوند را در روزهایی چند  یاد کنید و آنکه (برای کوچ کردن از منا) بشتابد (و اعمال را) دو روزه (انجام دهد) گناهی نکرده است و آنکه دیر کند (و سه روزه بجای آورد، نیز) گناهی بر او نیست (و این اختیار) برای کسی است که (از محرّمات احرام) پرهیز کرده باشد و از خداوند پروا کنید و بدانید که نزد او گرد آورده می‌شوید» سوره بقره، آیه ۱۹۶-۲۰۳.</ref> به بیان برخی از احکام و مسائل [[حج]] [[تمتع]] می‌پردازد. بنابر برخی [[روایات]] این آیات در [[سال دهم هجرت]] نازل و طی آن حج تمتع [[تشریع]] شده است. <ref>مجمع‌البیان، ج ۲، ص۵۱۸؛ المیزان، ج ۲، ص۷۵؛ تسنیم، ج ۲، ص۴۰. </ref> در این آیات ابتدا به اتمام حج همراه باعمره [[فرمان]] داده شده است. سپس نکاتی در باره [[قربانی]] و تقصیر در حالت [[اضطرار]]، [[زمان]] [[حج]] و اموری که برای [[محرم]] جایز نیست [[تذکر]] داده می‌شود، آنگاه به [[انتقاد]] از برخی [[آداب]] و رسومی می‌پردازد که به [[پیروی]] از [[آیین]] [[جاهلی]] به [[اعمال]] حج افزوده شده است و از [[مسلمانان]] می‌خواهد با کنار گذاشتن این [[خرافات]] تنها به آنچه [[خداوند]] بدان امر کرده است عمل کنند؛ از جمله بنابر [[رسوم جاهلی]] [[تجارت]] درایام [[حج]] [[ممنوع]] بود <ref>الکشاف، ج۱، ص۲۴۵؛ مجمع‌البیان، ج۲، ص۵۲۷؛ نمونه، ج ۲، ص۵۶. </ref> یا [[قریش]] بر پایه امتیاز بی‌موردی که برای خود قائل بودند از وقوف در [[عرفات]] همراه با سایر حجگزاران [[امتناع]] می‌کردند <ref> مجمع البیان، ج ۲، ص۵۲۷ ـ ۵۲۸؛ روح المعانی، مج ۲، ج ۲، ص۱۳۴؛ آلاء الرحمن، ج ۱، ص۳۴۰. </ref> یا پس از تمام شدن اعمال حج ساعتی در [[منا]] توقف می‌کردند و در آنجا با [[شعر]] و [[خطابه]]، به بیان افتخارات پدرانشان پرداخته، بر یکدیگر [[فخر]] می‌فروختند. <ref>الکشاف، ج۱، ص۲۴۶؛ مجمع‌البیان، ج۲، ص۵۲۹؛ روح المعانی، مج ۲، ج ۲، ص۱۳۵. </ref> در [[آیات]] {{متن قرآن|لَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَن تَبْتَغُواْ فَضْلاً مِّن رَّبِّكُمْ فَإِذَا أَفَضْتُم مِّنْ عَرَفَاتٍ فَاذْكُرُواْ اللَّهَ عِندَ الْمَشْعَرِ الْحَرَامِ وَاذْكُرُوهُ كَمَا هَدَاكُمْ وَإِن كُنتُم مِّن قَبْلِهِ لَمِنَ الضَّالِّينَ ثُمَّ أَفِيضُواْ مِنْ حَيْثُ أَفَاضَ النَّاسُ وَاسْتَغْفِرُواْ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ فَإِذَا قَضَيْتُم مَّنَاسِكَكُمْ فَاذْكُرُواْ اللَّهَ كَذِكْرِكُمْ آبَاءَكُمْ أَوْ أَشَدَّ ذِكْرًا فَمِنَ النَّاسِ مَن يَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا وَمَا لَهُ فِي الآخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ }}<ref>«بر شما گناهی نیست که (در ایام حج) بخششی از پروردگار خود بخواهید پس چون از عرفات رهسپار شدید در مشعر الحرام خداوند را یاد کنید و او را همان‌گونه که رهنمودتان داده است فرا یاد آورید و بی‌گمان پیش از آن از گمراهان بودید. سپس از همان‌جا که مردم رهسپار می‌شوند رهسپار شوید  و از خداوند آمرزش بخواهید، به راستی خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است. پس چون آیین‌های ویژه حجّتان را انجام دادید خداوند را یاد کنید چونان یادکردتان از پدرانتان یا یادکردی بهتر؛ از مردم کسانی هستند که می‌گویند: پروردگارا! (هر چه می‌خواهی) در این جهان به ما ببخش و آنان را در جهان واپسین بهره‌ای نیست» سوره بقره، آیه ۱۹۸-۲۰۰.</ref> مسلمانان از این [[رفتارها]] و آداب جاهلانه منع شده‌اند.


پس از اتمام آیاتی که مقررات [[دینی]] و [[وظایف عملی]] مسلمانان را بیان می‌کرد آیات ۲۴۳ ـ ۲۵۶ با ذکر دو داستان از [[بنی‌اسرائیل]] [[مؤمنان]] را به [[جهاد در راه خدا]] و [[نهراسیدن]] از [[مرگ]] [[ترغیب]] می‌کند.
پس از اتمام آیاتی که مقررات [[دینی]] و [[وظایف عملی]] مسلمانان را بیان می‌کرد آیات {{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ خَرَجُواْ مِن دِيَارِهِمْ وَهُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقَالَ لَهُمُ اللَّهُ مُوتُواْ ثُمَّ أَحْيَاهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لاَ يَشْكُرُونَ  وَقَاتِلُواْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ مَّن ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا فَيُضَاعِفَهُ لَهُ أَضْعَافًا كَثِيرَةً وَاللَّهُ يَقْبِضُ وَيَبْسُطُ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ أَلَمْ تَرَ إِلَى الْمَلإِ مِن بَنِي إِسْرَائِيلَ مِن بَعْدِ مُوسَى إِذْ قَالُواْ لِنَبِيٍّ لَّهُمُ ابْعَثْ لَنَا مَلِكًا نُّقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ قَالَ هَلْ عَسَيْتُمْ إِن كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ أَلاَّ تُقَاتِلُواْ قَالُواْ وَمَا لَنَا أَلاَّ نُقَاتِلَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَقَدْ أُخْرِجْنَا مِن دِيَارِنَا وَأَبْنَائِنَا فَلَمَّا كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقِتَالُ تَوَلَّوْا إِلاَّ قَلِيلاً مِّنْهُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ وَقَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ طَالُوتَ مَلِكًا قَالُواْ أَنَّى يَكُونُ لَهُ الْمُلْكُ عَلَيْنَا وَنَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْكِ مِنْهُ وَلَمْ يُؤْتَ سَعَةً مِّنَ الْمَالِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ وَاللَّهُ يُؤْتِي مُلْكَهُ مَن يَشَاء وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ وَقَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ آيَةَ مُلْكِهِ أَن يَأْتِيَكُمُ التَّابُوتُ فِيهِ سَكِينَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَبَقِيَّةٌ مِّمَّا تَرَكَ آلُ مُوسَى وَآلُ هَارُونَ تَحْمِلُهُ الْمَلائِكَةُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَةً لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ فَلَمَّا فَصَلَ طَالُوتُ بِالْجُنُودِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ مُبْتَلِيكُم بِنَهَرٍ فَمَن شَرِبَ مِنْهُ فَلَيْسَ مِنِّي وَمَن لَّمْ يَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّي إِلاَّ مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِيَدِهِ فَشَرِبُواْ مِنْهُ إِلاَّ قَلِيلاً مِّنْهُمْ فَلَمَّا جَاوَزَهُ هُوَ وَالَّذِينَ آمَنُواْ مَعَهُ قَالُواْ لاَ طَاقَةَ لَنَا الْيَوْمَ بِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالَ الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُم مُّلاقُوا اللَّهِ كَم مِّن فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ وَلَمَّا بَرَزُواْ لِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالُواْ رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَيْنَا صَبْرًا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ فَهَزَمُوهُم بِإِذْنِ اللَّهِ وَقَتَلَ دَاوُدُ جَالُوتَ وَآتَاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَهُ مِمَّا يَشَاء وَلَوْلاَ دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَّفَسَدَتِ الأَرْضُ وَلَكِنَّ اللَّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْعَالَمِينَ تِلْكَ آيَاتُ اللَّهِ نَتْلُوهَا عَلَيْكَ بِالْحَقِّ وَإِنَّكَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ تِلْكَ الرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ مِّنْهُم مَّن كَلَّمَ اللَّهُ وَرَفَعَ بَعْضَهُمْ دَرَجَاتٍ وَآتَيْنَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّنَاتِ وَأَيَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ وَلَوْ شَاء اللَّهُ مَا اقْتَتَلَ الَّذِينَ مِن بَعْدِهِم مِّن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ وَلَكِنِ اخْتَلَفُواْ فَمِنْهُم مَّنْ آمَنَ وَمِنْهُم مَّن كَفَرَ وَلَوْ شَاء اللَّهُ مَا اقْتَتَلُواْ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَفْعَلُ مَا يُرِيدُ  يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَنفِقُواْ مِمَّا رَزَقْنَاكُم مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَ يَوْمٌ لاَّ بَيْعٌ فِيهِ وَلاَ خُلَّةٌ وَلاَ شَفَاعَةٌ وَالْكَافِرُونَ هُمُ الظَّالِمُونَ اللَّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الأَرْضِ مَن ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِندَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلاَ يُحِيطُونَ بِشَيْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَلاَ يَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ لاَ إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَد تَّبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِن بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىَ لاَ انفِصَامَ لَهَا وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ }}<ref>«آیا در (کار) کسانی ننگریسته‌ای که از بیم مرگ از سرزمین خود بیرون رفتند و آنان هزاران کس بودند و خداوند به آنان فرمود: بمیرید سپس آنان را زنده کرد؛ بی‌گمان خداوند دارای بخشش بر مردم است اما بیشتر مردم سپاس نمی‌گزارند. و در راه خداوند جنگ کنید و بدانید که خداوند شنوایی داناست. کیست که به خداوند وامی نیکو دهد  تا خداوند آن را برای وی چندین برابر گرداند؟ و خداوند (روزی را) تنگ و فراخ می‌سازد و به سوی او بازگردانده می‌شوید. آیا به (سرگذشت) بزرگان بنی اسرائیل پس از موسی ننگریسته‌ای که به پیامبری که داشتند گفتند: پادشاهی بر ما بگمار تا در راه خداوند کارزار کنیم. گفت: آیا گمان نمی‌کنید که اگر جنگ بر شما مقرّر شود، کارزار نکنید؟ گفتند: چرا در راه خداوند جنگ نکنیم در حالی که ما از سرزمینمان رانده و از فرزندانمان مانده‌ایم؛ اما چون بر آنان جنگ مقرر شد جز تنی چند رو گرداندند و خداوند به (احوال) ستمکاران داناست. و پیامبرشان به آنان گفت: خداوند طالوت را به پادشاهی شما گمارده است، گفتند:چگونه او را بر ما پادشاهی تواند بود با آنکه ما از او به پادشاهی سزاوارتریم و در دارایی (هم) به او گشایشی  نداده‌اند. گفت: خداوند او را بر شما برگزیده و بر گستره دانش و (نیروی) تن او افزوده است و خداوند پادشاهی خود را به هر که خواهد می‌دهد و خداوند نعمت‌گستری داناست. و پیامبرشان به آنان گفت: نشانه پادشاهی او این است که تابوت (عهد) نزدتان خواهد آمد که در آن آرامشی از سوی پروردگارتان (نهفته) است و (نیز) بازمانده‌ای از آنچه از خاندان موسی و هارون بر جای نهاده‌اند و فرشتگان آن را حمل می‌کنند، بی‌گمان در آن برای شما اگر مؤمن باشید نشانه‌ای  است. و چون طالوت با سپاه (از شهر) بیرون رفت  گفت: خداوند شما را به (آب) جویباری می‌آزماید، هر که از آن بنوشد از من نیست و هر که نخورد با من است مگر آنکه تنها کفی از آن برگیرد. باری، همه جز اندکی از آن نوشیدند و چون طالوت و مؤمنان همراه وی از آن گذشتند (همراهان سست ایمان طالوت که از آب نوشیده بودند) گفتند: امروز ما را تاب جالوت و سپاه وی نیست اما آنان که می‌دانستند خداوند را دیدار خواهند کرد گفتند: بسا گروهی اندک بر گروهی بسیار به اذن خداوند، پیروز شده است و خداوند با شکیبایان است. و چون با جالوت و سپاه وی رویاروی شدند گفتند: پروردگارا! ما را از شکیب، سرشار کن  و گام‌های ما را استوار دار و ما را بر کافران پیروز گردان. پس آنان را به اذن خداوند تار و مار کردند و داود جالوت را کشت و خداوند به وی پادشاهی و فرزانگی ارزانی داشت و آنچه خود می‌خواست بدو آموخت، و اگر خداوند برخی مردم را با برخی دیگر باز نمی‌داشت، زمین تباه می‌گردید امّا خداوند بر جهانیان بخششی (بزرگ) دارد. اینها آیات خداوند است که آن را به درستی بر تو می‌خوانیم و همانا تو بی‌گمان از فرستادگانی. برخی از آن پیامبران را بر برخی دیگر برتری دادیم؛ از ایشان یکی آن است که خداوند با وی سخن گفت و پایگاه‌های  برخی از ایشان را بالا برد. و ما به عیسی پسر مریم، برهان‌ها (ی روشن) دادیم و او را با روح القدس پشتیبانی کردیم و اگر خداوند می‌خواست پس از آنان کسانی که این برهان‌ها (ی روشن) به آنان رسید، با هم جنگ نمی‌کردند ولی اختلاف ورزیدند و برخی از ایشان مؤمن و برخی کافر شدند و اگر خداوند می‌خواست با یکدیگر به پیکار بر نمی‌خاستند اما خداوند آنچه بخواهد، همان می‌کند. ای مؤمنان! از آنچه روزی شما کرده‌ایم، هزینه کنید پیش از آنکه روزی در رسد که در آن نه سودا است و نه دوستی و نه میانجیگری و کافرانند که ستمگرند. خداوند است که هیچ خدایی جز آن زنده پایدار  نیست که او را چرت و خواب فرا نمی‌گیرد، همه آنچه در آسمان‌ها و زمین است از آن اوست، کیست که جز به اذن وی نزد او شفاعت آورد؛ به آشکار و پنهان آنان داناست و آنان بر چیزی از دانش وی جز آنچه او بخواهد چیرگی ندارند؛ اریکه او گستره آسمان‌ها و زمین است  و نگاهداشت آنها بر وی دشوار نیست و او فرازمند سترگ است. در (کار) دین هیچ اکراهی نیست که رهیافت از گمراهی آشکار است پس، آنکه به طاغوت کفر ورزد و به خداوند ایمان آورد، بی‌گمان به دستاویز استوارتر چنگ زده است که هرگز گسستن  ندارد و خداوند شنوای داناست» سوره بقره، آیه ۲۴۳-۲۵۶.</ref>  با ذکر دو داستان از [[بنی‌اسرائیل]] [[مؤمنان]] را به [[جهاد در راه خدا]] و [[نهراسیدن]] از [[مرگ]] [[ترغیب]] می‌کند.


داستان نخست درباره گروهی از بنی‌اسرائیل است که به بهانه [[بیماری]] وبا از [[جنگ با دشمن]] خودداری <ref>مجمع البیان، ج ۲، ص۶۰۵. </ref> و [[خانه]] و کاشانه خود را رها کردند و خداوند همه آنها را میراند و سپس زنده کرد ([[آیه]] ۲۴۳) و داستان دیگر درباره گروهی دیگر از بنی‌اسرائیل است که از [[پیامبر]] خود خواستند تا [[فرماندهی]] را برای [[رهبری]] آنها در [[جنگ با دشمنان]] مشخص کند تا با پیروی از او بردشمنان [[پیروز]] شوند. چون آن پیامبر [[طالوت]] را به آنان معرفی کرد جز گروهی اندک همگی از [[یاری]] او [[سرپیچی]] کردند؛ اما [[طالوت]] با کمک همین گروه اندک از [[مؤمنان]]، بر [[جالوت]] و سپاهیانش [[پیروز]] شد. ([[آیات]] ۲۴۶ ـ ۲۵۲) به گفته برخی از [[مفسران]] آیات ۲۵۵ ـ ۲۶۰ این [[سوره]] به تبیین مهم‌ترین [[اصول اعتقادی اسلام]] یعنی [[توحید]] و [[معاد]] می‌پردازد؛<ref>الکاشف، ج ۱، ص۳۹۱، ۴۱۰. </ref> اما [[علامه طباطبایی]] [[معتقد]] است که تمامی این آیات درباره توحید است. <ref>المیزان، ج ۲، ص۳۴۸. </ref> این آیات با [[آیة الکرسی]] آغاز می‌شود. در این [[آیه]] ۵۰ کلمه‌ای،<ref>الفرقان، ج ۳ ـ ۲؛ ص۱۹۳. </ref>
داستان نخست درباره گروهی از بنی‌اسرائیل است که به بهانه [[بیماری]] وبا از [[جنگ با دشمن]] خودداری <ref>مجمع البیان، ج ۲، ص۶۰۵. </ref> و [[خانه]] و کاشانه خود را رها کردند و خداوند همه آنها را میراند و سپس زنده کرد {{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ خَرَجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ وَهُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقَالَ لَهُمُ اللَّهُ مُوتُوا ثُمَّ أَحْيَاهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَشْكُرُونَ}}<ref>«آیا در (کار) کسانی ننگریسته‌ای که از بیم مرگ از سرزمین خود بیرون رفتند و آنان هزاران کس بودند و خداوند به آنان فرمود: بمیرید سپس آنان را زنده کرد؛ بی‌گمان خداوند دارای بخشش بر مردم است اما بیشتر مردم سپاس نمی‌گزارند» سوره بقره، آیه ۲۴۳.</ref> و داستان دیگر درباره گروهی دیگر از بنی‌اسرائیل است که از [[پیامبر]] خود خواستند تا [[فرماندهی]] را برای [[رهبری]] آنها در [[جنگ با دشمنان]] مشخص کند تا با پیروی از او بردشمنان [[پیروز]] شوند. چون آن پیامبر [[طالوت]] را به آنان معرفی کرد جز گروهی اندک همگی از [[یاری]] او [[سرپیچی]] کردند؛ اما [[طالوت]] با کمک همین گروه اندک از [[مؤمنان]]، بر [[جالوت]] و سپاهیانش [[پیروز]] شد. ([[آیات]] ۲۴۶ ـ ۲۵۲) به گفته برخی از [[مفسران]] آیات {{متن قرآن|اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ لَا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلَا نَوْمٌ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ مَنْ ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلَا يُحِيطُونَ بِشَيْءٍ مِنْ عِلْمِهِ إِلَّا بِمَا شَاءَ وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَلَا يَئُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ  لاَ إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَد تَّبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِن بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىَ لاَ انفِصَامَ لَهَا وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ  اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُواْ يُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَالَّذِينَ كَفَرُواْ أَوْلِيَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُوْلَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ  أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِي حَاجَّ إِبْرَاهِيمَ فِي رَبِّهِ أَنْ آتَاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ إِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّيَ الَّذِي يُحْيِي وَيُمِيتُ قَالَ أَنَا أُحْيِي وَأُمِيتُ قَالَ إِبْرَاهِيمُ فَإِنَّ اللَّهَ يَأْتِي بِالشَّمْسِ مِنَ الْمَشْرِقِ فَأْتِ بِهَا مِنَ الْمَغْرِبِ فَبُهِتَ الَّذِي كَفَرَ وَاللَّهُ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ أَوْ كَالَّذِي مَرَّ عَلَى قَرْيَةٍ وَهِيَ خَاوِيَةٌ عَلَى عُرُوشِهَا قَالَ أَنَّىَ يُحْيِي هَذِهِ اللَّهُ بَعْدَ مَوْتِهَا فَأَمَاتَهُ اللَّهُ مِائَةَ عَامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ قَالَ كَمْ لَبِثْتَ قَالَ لَبِثْتُ يَوْمًا أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ قَالَ بَل لَّبِثْتَ مِائَةَ عَامٍ فَانظُرْ إِلَى طَعَامِكَ وَشَرَابِكَ لَمْ يَتَسَنَّهْ وَانظُرْ إِلَى حِمَارِكَ وَلِنَجْعَلَكَ آيَةً لِّلنَّاسِ وَانظُرْ إِلَى الْعِظَامِ كَيْفَ نُنشِزُهَا ثُمَّ نَكْسُوهَا لَحْمًا فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ قَالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ  وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ أَرِنِي كَيْفَ تُحْيِي الْمَوْتَى قَالَ أَوَلَمْ تُؤْمِن قَالَ بَلَى وَلَكِن لِّيَطْمَئِنَّ قَلْبِي قَالَ فَخُذْ أَرْبَعَةً مِّنَ الطَّيْرِ فَصُرْهُنَّ إِلَيْكَ ثُمَّ اجْعَلْ عَلَى كُلِّ جَبَلٍ مِّنْهُنَّ جُزْءًا ثُمَّ ادْعُهُنَّ يَأْتِينَكَ سَعْيًا وَاعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ}}<ref>«خداوند است که هیچ خدایی جز آن زنده پایدار  نیست که او را چرت و خواب فرا نمی‌گیرد، همه آنچه در آسمان‌ها و زمین است از آن اوست، کیست که جز به اذن وی نزد او شفاعت آورد؛ به آشکار و پنهان آنان داناست و آنان بر چیزی از دانش وی جز آنچه او بخواهد چیرگی ندارند؛ اریکه او گستره آسمان‌ها و زمین است  و نگاهداشت آنها بر وی دشوار نیست و او فرازمند سترگ است. در (کار) دین هیچ اکراهی نیست که رهیافت از گمراهی آشکار است پس، آنکه به طاغوت کفر ورزد و به خداوند ایمان آورد، بی‌گمان به دستاویز استوارتر چنگ زده است که هرگز گسستن  ندارد و خداوند شنوای داناست. خداوند سرور مؤمنان است که آنان را به سوی روشنایی از تیرگی‌ها بیرون می‌برد اما سروران کافران، طاغوت‌هایند که آنها را از روشنایی به سوی تیرگی‌ها بیرون می‌کشانند؛ آنان دمساز آتشند، آنها در آن جاودانند. آیا در (کار) آن کس ننگریسته‌ای که از (غرور) اینکه خداوند به او پادشاهی داده بود  با ابراهیم درباره پروردگارش  چون و چرا کرد آنگاه که ابراهیم گفت: پروردگار من آن است که زنده می‌کند و می‌میراند، او گفت: من (نیز) زنده می‌دارم و می‌میرانم، ابراهیم گفت: خداوند آفتاب را از خاور فرا می‌آورد، تو آن را از باختر برآور؛ و آن کافر درماند؛ و خداوند گروه ستمکاران را رهنمون نمی‌گردد. یا همچون (داستان) آن کس که بر (خرابه‌های) شهری (با خانه‌هایی) فرو ریخته گذشت. گفت: چگونه خداوند (مردم) این (شهر) را پس از مرگ آن (ها) زنده می‌گرداند؟ و خداوند همو را صد سال میراند و سپس (دوباره به جهان) باز آورد؛ فرمود:چندگاه درنگ داشتی؟ گفت: یک روز یا پاره‌ای از یک روز درنگ داشتم؛ فرمود: (نه) بلکه صد سال است که درنگ کرده‌ای، به آب و غذایت بنگر که دگرگونی نپذیرفته است و (نیز) به درازگوش خود بنگر (که مرده و پوسیده است)- و (این) برای آن (است) که تو را نشانه‌ای برای مردم کنیم- و به استخوان‌ها بنگر که چگونه آنها را جنبانده، کنار هم فرا می‌چینیم آنگاه گوشت (و پوست) بر آن می‌پوشانیم، و چون بر وی آشکار شد گفت:می‌دانم که خداوند بر هر کاری تواناست. و (یاد کن) آنگاه را که ابراهیم گفت: پروردگارا! به من بنمای چگونه مردگان را زنده می‌سازی؟ فرمود: آیا ایمان نداری؟ گفت: چرا امّا تا دلم آرام یابد؛ فرمود: چهار پرنده برگزین و نزد خود پاره پاره گردان سپس هر پاره‌ای از آنها را بر کوهی نه! آنگاه آنان را فرا خوان تا شتابان نزد تو آیند و بدان که خداوند پیروزمندی فرزانه است» سوره بقره، آیه ۲۵۵-۲۶۰.</ref> این [[سوره]] به تبیین مهم‌ترین [[اصول اعتقادی اسلام]] یعنی [[توحید]] و [[معاد]] می‌پردازد؛<ref>الکاشف، ج ۱، ص۳۹۱، ۴۱۰. </ref> اما [[علامه طباطبایی]] [[معتقد]] است که تمامی این آیات درباره توحید است. <ref>المیزان، ج ۲، ص۳۴۸. </ref> این آیات با [[آیة الکرسی]] آغاز می‌شود. در این [[آیه]] ۵۰ کلمه‌ای،<ref>الفرقان، ج ۳ ـ ۲؛ ص۱۹۳. </ref> ۱۶ بار [[نام خداوند]] به صورت [[ضمیر]] یا اسم ظاهر آمده <ref>الکشاف، ج ۱، ص۳۰۲. </ref> و در آن به ۱۰ صفت ثبوتی و ۴ صفت سلبی [[خداوند]] <ref> الفرقان، ج ۴، ص۱۹۳. </ref> از جمله [[وحدانیت]]، [[مالکیت]] مطلق و گسترده [[الهی]] و [[علم]] بی‌پایان او اشاره شده است. {{متن قرآن|اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ لَا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلَا نَوْمٌ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ مَنْ ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلَا يُحِيطُونَ بِشَيْءٍ مِنْ عِلْمِهِ إِلَّا بِمَا شَاءَ وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَلَا يَئُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ}}<ref>«خداوند است که هیچ خدایی جز آن زنده پایدار نیست که او را چرت و خواب فرا نمی‌گیرد، همه آنچه در آسمان‌ها و زمین است از آن اوست، کیست که جز به اذن وی نزد او شفاعت آورد؛ به آشکار و پنهان آنان داناست و آنان بر چیزی از دانش وی جز آنچه او بخواهد چیرگی ندارند؛ اریکه او گستره آسمان‌ها و زمین است و نگاهداشت آنها بر وی دشوار نیست و او فرازمند سترگ است» سوره بقره، آیه ۲۵۵.</ref> آیات بعدی نیز جلوه‌هایی دیگر از توحید از جمله [[ولایت]] و [[سرپرستی]] [[خدا]] بر مؤمنان {{متن قرآن|اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِيَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ}}<ref>«خداوند سرور مؤمنان است که آنان را به سوی روشنایی از تیرگی‌ها بیرون می‌برد اما سروران کافران، طاغوت‌هایند که آنها را از روشنایی به سوی تیرگی‌ها بیرون می‌کشانند؛ آنان دمساز آتشند، آنها در آن جاودانند» سوره بقره، آیه ۲۵۷.</ref> و [[قدرت خداوند]] بر [[احیا]] و [[میراندن]] [[انسان‌ها]] بیان می‌شود. نکته اخیر در ضمن بیان سه داستان در باره زنده شدن [[مردگان]] به دست خداوند یعنی داستان [[احتجاج حضرت ابراهیم]] با یکی از [[حکام]] زمانش ([[نمرود]])، داستان عُزَیْر [[نبی]] <ref>تفسیر عیاشی، ج ۱، ص۱۴۱. </ref> و داستان ۴ مرغ [[حضرت ابراهیم]] بیان شده است. {{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِي حَاجَّ إِبْرَاهِيمَ فِي رَبِّهِ أَنْ آتَاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ إِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّيَ الَّذِي يُحْيِي وَيُمِيتُ قَالَ أَنَا أُحْيِي وَأُمِيتُ قَالَ إِبْرَاهِيمُ فَإِنَّ اللَّهَ يَأْتِي بِالشَّمْسِ مِنَ الْمَشْرِقِ فَأْتِ بِهَا مِنَ الْمَغْرِبِ فَبُهِتَ الَّذِي كَفَرَ وَاللَّهُ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ أَوْ كَالَّذِي مَرَّ عَلَى قَرْيَةٍ وَهِيَ خَاوِيَةٌ عَلَى عُرُوشِهَا قَالَ أَنَّىَ يُحْيِي هَذِهِ اللَّهُ بَعْدَ مَوْتِهَا فَأَمَاتَهُ اللَّهُ مِائَةَ عَامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ قَالَ كَمْ لَبِثْتَ قَالَ لَبِثْتُ يَوْمًا أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ قَالَ بَل لَّبِثْتَ مِائَةَ عَامٍ فَانظُرْ إِلَى طَعَامِكَ وَشَرَابِكَ لَمْ يَتَسَنَّهْ وَانظُرْ إِلَى حِمَارِكَ وَلِنَجْعَلَكَ آيَةً لِّلنَّاسِ وَانظُرْ إِلَى الْعِظَامِ كَيْفَ نُنشِزُهَا ثُمَّ نَكْسُوهَا لَحْمًا فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ قَالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ أَرِنِي كَيْفَ تُحْيِي الْمَوْتَى قَالَ أَوَلَمْ تُؤْمِن قَالَ بَلَى وَلَكِن لِّيَطْمَئِنَّ قَلْبِي قَالَ فَخُذْ أَرْبَعَةً مِّنَ الطَّيْرِ فَصُرْهُنَّ إِلَيْكَ ثُمَّ اجْعَلْ عَلَى كُلِّ جَبَلٍ مِّنْهُنَّ جُزْءًا ثُمَّ ادْعُهُنَّ يَأْتِينَكَ سَعْيًا وَاعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ}}<ref>«آیا در (کار) آن کس ننگریسته‌ای که از (غرور) اینکه خداوند به او پادشاهی داده بود  با ابراهیم درباره پروردگارش  چون و چرا کرد آنگاه که ابراهیم گفت: پروردگار من آن است که زنده می‌کند و می‌میراند، او گفت: من (نیز) زنده می‌دارم و می‌میرانم، ابراهیم گفت: خداوند آفتاب را از خاور فرا می‌آورد، تو آن را از باختر برآور؛ و آن کافر درماند؛ و خداوند گروه ستمکاران را رهنمون نمی‌گردد. یا همچون (داستان) آن کس که بر (خرابه‌های) شهری (با خانه‌هایی) فرو ریخته گذشت. گفت: چگونه خداوند (مردم) این (شهر) را پس از مرگ آن (ها) زنده می‌گرداند؟ و خداوند همو را صد سال میراند و سپس (دوباره به جهان) باز آورد؛ فرمود:چندگاه درنگ داشتی؟ گفت: یک روز یا پاره‌ای از یک روز درنگ داشتم؛ فرمود: (نه) بلکه صد سال است که درنگ کرده‌ای، به آب و غذایت بنگر که دگرگونی نپذیرفته است و (نیز) به درازگوش خود بنگر (که مرده و پوسیده است)- و (این) برای آن (است) که تو را نشانه‌ای برای مردم کنیم- و به استخوان‌ها بنگر که چگونه آنها را جنبانده، کنار هم فرا می‌چینیم آنگاه گوشت (و پوست) بر آن می‌پوشانیم، و چون بر وی آشکار شد گفت:می‌دانم که خداوند بر هر کاری تواناست. و (یاد کن) آنگاه را که ابراهیم گفت: پروردگارا! به من بنمای چگونه مردگان را زنده می‌سازی؟ فرمود: آیا ایمان نداری؟ گفت: چرا امّا تا دلم آرام یابد؛ فرمود: چهار پرنده برگزین و نزد خود پاره پاره گردان سپس هر پاره‌ای از آنها را بر کوهی نه! آنگاه آنان را فرا خوان تا شتابان نزد تو آیند و بدان که خداوند پیروزمندی فرزانه است» سوره بقره، آیه ۲۵۸-۲۶۰.</ref>


۱۶ بار [[نام خداوند]] به صورت [[ضمیر]] یا اسم ظاهر آمده <ref>الکشاف، ج ۱، ص۳۰۲. </ref> و در آن به ۱۰ صفت ثبوتی و ۴ صفت سلبی [[خداوند]] <ref> الفرقان، ج ۴، ص۱۹۳. </ref> از جمله [[وحدانیت]]، [[مالکیت]] مطلق و گسترده [[الهی]] و [[علم]] بی‌پایان او اشاره شده است.(آیه ۲۵۵) آیات بعدی نیز جلوه‌هایی دیگر از توحید از جمله [[ولایت]] و [[سرپرستی]] [[خدا]] بر مؤمنان (آیه ۲۵۷) و [[قدرت خداوند]] بر [[احیا]] و [[میراندن]] [[انسان‌ها]] بیان می‌شود. نکته اخیر در ضمن بیان سه داستان در باره زنده شدن [[مردگان]] به دست خداوند یعنی داستان [[احتجاج حضرت ابراهیم]] با یکی از [[حکام]] زمانش ([[نمرود]])، داستان عُزَیْر [[نبی]] <ref>تفسیر عیاشی، ج ۱، ص۱۴۱. </ref> و داستان ۴ مرغ [[حضرت ابراهیم]] بیان شده است. (آیات ۲۵۸ـ۲۶۰) در آیات پایانی این سوره (آیات ۲۶۱ ـ ۲۸۲) مقررات مربوط به سه موضوع دیگر یعنی [[انفاق]]، [[ربا]] و دَیْن بیان می‌شود. وجه اشتراک این [[احکام]] در این است که همگی جنبه [[مالی]] دارد، با این تفاوت که انفاق [[بخشش]] بدون عوض و [[ربا]] دریافت بدون عوض‌است. <ref> المیزان، ج ۲ ص۴۰۹. </ref> در این آیات افزون برجنبه [[فقهی]] به جنبه [[اخلاقی]] و آثار [[اجتماعی]] [[انفاق]] و ربا نیز توجه شده است. در این میان آیات ۲۶۱ ـ ۲۷۴ به موضوع انفاق مربوط می‌شود. در این آیات ابتدا با ذکر مثالی ثمرات فراوان [[انفاق]] را بیان کرده، سپس درباره کیفیت انفاق که باید برای [[خدا]] و از [[منت]] و [[اذیت]] به دور باشد و وضعیت [[مالی]] که انفاق می‌شود که باید از [[مال]] [[طیب]] و [[پاک]] باشد و محل [[مصرف]] انفاق یعنی [[فقرا]] و [[زمان]] انفاق که شب یا [[روز]] و آشکار و پنهان باشد و سرانجام [[اجر]] و [[ثواب]] انفاق توضیح می‌دهد.
در آیات پایانی این سوره (آیات ۲۶۱ ـ ۲۸۲) مقررات مربوط به سه موضوع دیگر یعنی [[انفاق]]، [[ربا]] و دَیْن بیان می‌شود. وجه اشتراک این [[احکام]] در این است که همگی جنبه [[مالی]] دارد، با این تفاوت که انفاق [[بخشش]] بدون عوض و [[ربا]] دریافت بدون عوض‌است. <ref> المیزان، ج ۲ ص۴۰۹. </ref> در این آیات افزون برجنبه [[فقهی]] به جنبه [[اخلاقی]] و آثار [[اجتماعی]] [[انفاق]] و ربا نیز توجه شده است. در این میان آیات ۲۶۱ ـ ۲۷۴ به موضوع انفاق مربوط می‌شود. در این آیات ابتدا با ذکر مثالی ثمرات فراوان [[انفاق]] را بیان کرده، سپس درباره کیفیت انفاق که باید برای [[خدا]] و از [[منت]] و [[اذیت]] به دور باشد و وضعیت [[مالی]] که انفاق می‌شود که باید از [[مال]] [[طیب]] و [[پاک]] باشد و محل [[مصرف]] انفاق یعنی [[فقرا]] و [[زمان]] انفاق که شب یا [[روز]] و آشکار و پنهان باشد و سرانجام [[اجر]] و [[ثواب]] انفاق توضیح می‌دهد.


[[آیات]] ۲۷۵ ـ ۲۸۱ در باره [[حرمت]] [[ربا]] و آثار منفی آن و شدیدترین آیه‌ای است که درباره ربا نازل شده است و طی آن [[خداوند]] به کسانی که ربا می‌گیرند اعلام [[جنگ]] کرده است. ([[آیه]] ۲۷۹) در [[قرآن کریم]] درباره هیچ یک از [[فروع دین]] چنین تعبیری به کار نرفته است. <ref>المیزان، ج ۲ ص۴۰۹. </ref> به نظر می‌رسد که این آیه پس از آیه ۱۳۰ [[آل عمران]] / ۳ که در آن [[حکم]] [[تحریم]] [[ربا]] بیان شده بود نازل شده باشد و از آنجا که با [[نزول آیه]] ۱۳۰ آل عمران عمل [[زشت]] ربا به طور کامل از [[جامعه اسلامی]] برچیده نشده بود این آیه نازل شد و با شدت بیشتری از آن [[نهی]] کرد. <ref>المیزان، ج ۲، ص۴۰۸. </ref> پس از بیان اهمیت انفاق و حرمت ربا که دستور نخست با فعالیت سودآور [[اقتصادی]] و دومی با کسب درآمد [[مشروع]] منافات دارد در آیه ۲۸۲ و ۲۸۳ نکاتی را در باره [[احکام]] [[قرض]] و رهن بیان کرده و در آن راه [[کسب حلال]] و [[حفظ]] [[اموال]] را ذکر می‌کند. <ref>التفسیر الکبیر، ج ۷، ص۱۱۵. </ref> در آیه ۲۸۲ که طولانی‌ترین [[آیه قرآن]] است<ref>مجمع البیان، ج ۲، ص۶۸۱؛ الاتقان، ج ۱، ص۳۵۷. </ref>
[[آیات]] ۲۷۵ ـ ۲۸۱ در باره [[حرمت]] [[ربا]] و آثار منفی آن و شدیدترین آیه‌ای است که درباره ربا نازل شده است و طی آن [[خداوند]] به کسانی که ربا می‌گیرند اعلام [[جنگ]] کرده است. {{متن قرآن|فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَإِنْ تُبْتُمْ فَلَكُمْ رُءُوسُ أَمْوَالِكُمْ لَا تَظْلِمُونَ وَلَا تُظْلَمُونَ}}<ref>«و اگر (رها) نکردید پس، از پیکاری از سوی خداوند و فرستاده وی (با خویش) آگاه باشید و اگر توبه کنید سرمایه‌هایتان از آن شماست، نه ستم می‌ورزید و نه بر شما ستم می‌رود» سوره بقره، آیه ۲۷۹.</ref> در [[قرآن کریم]] درباره هیچ یک از [[فروع دین]] چنین تعبیری به کار نرفته است. <ref>المیزان، ج ۲ ص۴۰۹. </ref> به نظر می‌رسد که این آیه پس از آیه {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَأْكُلُوا الرِّبَا أَضْعَافًا مُضَاعَفَةً وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! ربا را که (سودی) بسیار در بسیار  است مخورید و از خداوند پروا کنید باشد که رستگار گردید» سوره آل عمران، آیه ۱۳۰.</ref> که در آن [[حکم]] [[تحریم]] [[ربا]] بیان شده بود نازل شده باشد و از آنجا که با [[نزول آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَأْكُلُوا الرِّبَا أَضْعَافًا مُضَاعَفَةً وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! ربا را که (سودی) بسیار در بسیار  است مخورید و از خداوند پروا کنید باشد که رستگار گردید» سوره آل عمران، آیه ۱۳۰.</ref> عمل [[زشت]] ربا به طور کامل از [[جامعه اسلامی]] برچیده نشده بود این آیه نازل شد و با شدت بیشتری از آن [[نهی]] کرد. <ref>المیزان، ج ۲، ص۴۰۸. </ref> پس از بیان اهمیت انفاق و حرمت ربا که دستور نخست با فعالیت سودآور [[اقتصادی]] و دومی با کسب درآمد [[مشروع]] منافات دارد در آیه {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا تَدَايَنْتُمْ بِدَيْنٍ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى فَاكْتُبُوهُ وَلْيَكْتُبْ بَيْنَكُمْ كَاتِبٌ بِالْعَدْلِ وَلَا يَأْبَ كَاتِبٌ أَنْ يَكْتُبَ كَمَا عَلَّمَهُ اللَّهُ فَلْيَكْتُبْ وَلْيُمْلِلِ الَّذِي عَلَيْهِ الْحَقُّ وَلْيَتَّقِ اللَّهَ رَبَّهُ وَلَا يَبْخَسْ مِنْهُ شَيْئًا فَإِنْ كَانَ الَّذِي عَلَيْهِ الْحَقُّ سَفِيهًا أَوْ ضَعِيفًا أَوْ لَا يَسْتَطِيعُ أَنْ يُمِلَّ هُوَ فَلْيُمْلِلْ وَلِيُّهُ بِالْعَدْلِ وَاسْتَشْهِدُوا شَهِيدَيْنِ مِنْ رِجَالِكُمْ فَإِنْ لَمْ يَكُونَا رَجُلَيْنِ فَرَجُلٌ وَامْرَأَتَانِ مِمَّنْ تَرْضَوْنَ مِنَ الشُّهَدَاءِ أَنْ تَضِلَّ إِحْدَاهُمَا فَتُذَكِّرَ إِحْدَاهُمَا الْأُخْرَى وَلَا يَأْبَ الشُّهَدَاءُ إِذَا مَا دُعُوا وَلَا تَسْأَمُوا أَنْ تَكْتُبُوهُ صَغِيرًا أَوْ كَبِيرًا إِلَى أَجَلِهِ ذَلِكُمْ أَقْسَطُ عِنْدَ اللَّهِ وَأَقْوَمُ لِلشَّهَادَةِ وَأَدْنَى أَلَّا تَرْتَابُوا إِلَّا أَنْ تَكُونَ تِجَارَةً حَاضِرَةً تُدِيرُونَهَا بَيْنَكُمْ فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَلَّا تَكْتُبُوهَا وَأَشْهِدُوا إِذَا تَبَايَعْتُمْ وَلَا يُضَارَّ كَاتِبٌ وَلَا شَهِيدٌ وَإِنْ تَفْعَلُوا فَإِنَّهُ فُسُوقٌ بِكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَيُعَلِّمُكُمُ اللَّهُ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ}}<ref>«ای مؤمنان! چون وامی تا سرآمدی معیّن میان شما برقرار شد، آن را به نوشته آورید و باید نویسنده‌ای میان شما دادگرانه بنویسد و هیچ نویسنده‌ای نباید از نوشتن به گونه‌ای که خداوند بدو آموخته است سر، باز زند پس باید بنویسد و آنکه وامدار است باید املا کند و از خداوند، پروردگار خویش، پروا بدارد و چیزی از آن کم ننهد و امّا اگر وامدار، کم خرد یا ناتوان باشد یا نتواند املا کند باید سرپرست او دادگرانه املا کند و دو تن از مردانتان را نیز گواه بگیرید و اگر دو مرد نباشند یک مرد و دو زن از گواهان مورد پسند خود (گواه بگیرید) تا اگر یکی از آن دو زن از یاد برد دیگری به یاد او آورد و چون گواهان (برای گواهی) فرا خوانده شوند نباید سر، باز زنند و تن نزنید از اینکه آن (وام) را چه خرد و چه کلان به سر رسید آن بنویسید، این نزد خداوند دادگرانه‌تر و برای گواه‌گیری، استوارتر و به اینکه دچار تردید نگردید، نزدیک‌تر است؛ مگر داد و ستدی نقد باشد که (دست به دست) میان خود می‌گردانید پس گناهی بر شما نیست که آن را ننویسید و چون داد و ستد می‌کنید گواه بگیرید؛ و نویسنده و گواه نباید زیان بینند و اگر چنین کنید (نشان) نافرمانی شماست و از خداوند پروا کنید؛ و خداوند به شما آموزش می‌دهد؛ و خداوند به هر چیزی داناست» سوره بقره، آیه ۲۸۲.</ref> و {{متن قرآن|وَإِنْ كُنْتُمْ عَلَى سَفَرٍ وَلَمْ تَجِدُوا كَاتِبًا فَرِهَانٌ مَقْبُوضَةٌ فَإِنْ أَمِنَ بَعْضُكُمْ بَعْضًا فَلْيُؤَدِّ الَّذِي اؤْتُمِنَ أَمَانَتَهُ وَلْيَتَّقِ اللَّهَ رَبَّهُ وَلَا تَكْتُمُوا الشَّهَادَةَ وَمَنْ يَكْتُمْهَا فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِيمٌ}}<ref>«و اگر در سفر بودید و نویسنده‌ای نیافتید، (سند شما) گروهایی است دریافت شده و اگر (بدون گرو) یکی از شما دیگری را (بر دارایی خود) امین دانست، آنکه امین دانسته شده است، باید امانت وی را بازگرداند و از خداوند- پروردگار خویش- پروا کند و گواهی را پنهان مدارید» سوره بقره، آیه ۲۸۳.</ref> نکاتی را در باره [[احکام]] [[قرض]] و رهن بیان کرده و در آن راه [[کسب حلال]] و [[حفظ]] [[اموال]] را ذکر می‌کند. <ref>التفسیر الکبیر، ج ۷، ص۱۱۵. </ref>


۱۹ دستور مهم درباره [[داد و ستد]] مالی بیان شده است. <ref>نمونه، ج ۲، ص۳۸۲. </ref> دو آیه پایانی [[سوره بقره]] با بیان ویژگی‌های [[مؤمنان]] [[واقعی]] به منزله جمع‌بندی و نتیجه‌گیری از مجموع [[تعالیم]] این [[سوره]] است. آنچه از ویژگی‌های [[مؤمنان]] در این [[آیات]] به میان آمده است با [[هدف]] و جهت‌گیری اصلی [[سوره بقره]] کاملاً هماهنگ است؛ زیرا در این [[سوره]] بارها از [[اقوام]] و افرادی یاد شده که تنها به بخشی از [[دستورات]] [[انبیا]] [[ایمان]] می‌آوردند و هر گاه در عمل به [[تکالیف دینی]] [[زحمت]] و مشقتی می‌دیدند آنها را [[تغییر]] داده، [[دین خدا]] را [[تحریف]] می‌کردند؛ اما مؤمنان [[واقعی]] بر خلاف آنها [[رفتار]] می‌کنند؛ آنان به همه آنچه که [[خداوند]] بر [[پیامبران]] نازل کرده است ایمان دارند و در این جهت تفاوتی بین پیامبران قائل نیستند. ([[آیه]] ۲۸۵) آنان تلاش خود را برای انجام [[تکالیف الهی]] به کار می‌برند و در مواردی که بر اثر [[خطا]] و [[نسیان]] و [[ناتوانی]]، از انجام [[تکالیف]] باز می‌مانند از خداوند [[طلب]] [[عفو]] و [[بخشش]] می‌کنند. (آیه ۲۸۶).<ref>[[محمد خامه‌گر|خامه‌گر، محمد]]، [[سوره بقره - خامه‌گر (مقاله)| مقاله «سوره بقره»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴.</ref>
در آیه {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا تَدَايَنْتُمْ بِدَيْنٍ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى فَاكْتُبُوهُ وَلْيَكْتُبْ بَيْنَكُمْ كَاتِبٌ بِالْعَدْلِ وَلَا يَأْبَ كَاتِبٌ أَنْ يَكْتُبَ كَمَا عَلَّمَهُ اللَّهُ فَلْيَكْتُبْ وَلْيُمْلِلِ الَّذِي عَلَيْهِ الْحَقُّ وَلْيَتَّقِ اللَّهَ رَبَّهُ وَلَا يَبْخَسْ مِنْهُ شَيْئًا فَإِنْ كَانَ الَّذِي عَلَيْهِ الْحَقُّ سَفِيهًا أَوْ ضَعِيفًا أَوْ لَا يَسْتَطِيعُ أَنْ يُمِلَّ هُوَ فَلْيُمْلِلْ وَلِيُّهُ بِالْعَدْلِ وَاسْتَشْهِدُوا شَهِيدَيْنِ مِنْ رِجَالِكُمْ فَإِنْ لَمْ يَكُونَا رَجُلَيْنِ فَرَجُلٌ وَامْرَأَتَانِ مِمَّنْ تَرْضَوْنَ مِنَ الشُّهَدَاءِ أَنْ تَضِلَّ إِحْدَاهُمَا فَتُذَكِّرَ إِحْدَاهُمَا الْأُخْرَى وَلَا يَأْبَ الشُّهَدَاءُ إِذَا مَا دُعُوا وَلَا تَسْأَمُوا أَنْ تَكْتُبُوهُ صَغِيرًا أَوْ كَبِيرًا إِلَى أَجَلِهِ ذَلِكُمْ أَقْسَطُ عِنْدَ اللَّهِ وَأَقْوَمُ لِلشَّهَادَةِ وَأَدْنَى أَلَّا تَرْتَابُوا إِلَّا أَنْ تَكُونَ تِجَارَةً حَاضِرَةً تُدِيرُونَهَا بَيْنَكُمْ فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَلَّا تَكْتُبُوهَا وَأَشْهِدُوا إِذَا تَبَايَعْتُمْ وَلَا يُضَارَّ كَاتِبٌ وَلَا شَهِيدٌ وَإِنْ تَفْعَلُوا فَإِنَّهُ فُسُوقٌ بِكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَيُعَلِّمُكُمُ اللَّهُ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ}}<ref>«ای مؤمنان! چون وامی تا سرآمدی معیّن میان شما برقرار شد، آن را به نوشته آورید و باید نویسنده‌ای میان شما دادگرانه بنویسد و هیچ نویسنده‌ای نباید از نوشتن به گونه‌ای که خداوند بدو آموخته است سر، باز زند پس باید بنویسد و آنکه وامدار است باید املا کند و از خداوند، پروردگار خویش، پروا بدارد و چیزی از آن کم ننهد و امّا اگر وامدار، کم خرد یا ناتوان باشد یا نتواند املا کند باید سرپرست او دادگرانه املا کند و دو تن از مردانتان را نیز گواه بگیرید و اگر دو مرد نباشند یک مرد و دو زن از گواهان مورد پسند خود (گواه بگیرید) تا اگر یکی از آن دو زن از یاد برد دیگری به یاد او آورد و چون گواهان (برای گواهی) فرا خوانده شوند نباید سر، باز زنند و تن نزنید از اینکه آن (وام) را چه خرد و چه کلان به سر رسید آن بنویسید، این نزد خداوند دادگرانه‌تر و برای گواه‌گیری، استوارتر و به اینکه دچار تردید نگردید، نزدیک‌تر است؛ مگر داد و ستدی نقد باشد که (دست به دست) میان خود می‌گردانید پس گناهی بر شما نیست که آن را ننویسید و چون داد و ستد می‌کنید گواه بگیرید؛ و نویسنده و گواه نباید زیان بینند و اگر چنین کنید (نشان) نافرمانی شماست و از خداوند پروا کنید؛ و خداوند به شما آموزش می‌دهد؛ و خداوند به هر چیزی داناست» سوره بقره، آیه ۲۸۲.</ref> که طولانی‌ترین [[آیه قرآن]] است<ref>مجمع البیان، ج ۲، ص۶۸۱؛ الاتقان، ج ۱، ص۳۵۷. </ref> ۱۹ دستور مهم درباره [[داد و ستد]] مالی بیان شده است. <ref>نمونه، ج ۲، ص۳۸۲. </ref> دو آیه پایانی [[سوره بقره]] با بیان ویژگی‌های [[مؤمنان]] [[واقعی]] به منزله جمع‌بندی و نتیجه‌گیری از مجموع [[تعالیم]] این [[سوره]] است. آنچه از ویژگی‌های [[مؤمنان]] در این [[آیات]] به میان آمده است با [[هدف]] و جهت‌گیری اصلی [[سوره بقره]] کاملاً هماهنگ است؛ زیرا در این [[سوره]] بارها از [[اقوام]] و افرادی یاد شده که تنها به بخشی از [[دستورات]] [[انبیا]] [[ایمان]] می‌آوردند و هر گاه در عمل به [[تکالیف دینی]] [[زحمت]] و مشقتی می‌دیدند آنها را [[تغییر]] داده، [[دین خدا]] را [[تحریف]] می‌کردند؛ اما مؤمنان [[واقعی]] بر خلاف آنها [[رفتار]] می‌کنند؛ آنان به همه آنچه که [[خداوند]] بر [[پیامبران]] نازل کرده است ایمان دارند و در این جهت تفاوتی بین پیامبران قائل نیستند. {{متن قرآن|آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْهِ مِنْ رَبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَمَلَائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ وَقَالُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا غُفْرَانَكَ رَبَّنَا وَإِلَيْكَ الْمَصِيرُ}}<ref>«این پیامبر به آنچه از (سوی) پروردگارش به سوی او فرو فرستاده‌اند، ایمان دارد و همه مؤمنان به خداوند و فرشتگانش و کتاب‌هایش و پیامبرانش، ایمان دارند (و می‌گویند) میان هیچ یک از پیامبران وی، فرق نمی‌نهیم و می‌گویند:  شنیدیم و فرمان بردیم؛ پروردگارا! آمرزش تو را (می‌جوییم) و بازگشت (هر چیز) به سوی توست» سوره بقره، آیه ۲۸۵.</ref> آنان تلاش خود را برای انجام [[تکالیف الهی]] به کار می‌برند و در مواردی که بر اثر [[خطا]] و [[نسیان]] و [[ناتوانی]]، از انجام [[تکالیف]] باز می‌مانند از خداوند [[طلب]] [[عفو]] و [[بخشش]] می‌کنند {{متن قرآن|لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا لَهَا مَا كَسَبَتْ وَعَلَيْهَا مَا اكْتَسَبَتْ رَبَّنَا لَا تُؤَاخِذْنَا إِنْ نَسِينَا أَوْ أَخْطَأْنَا رَبَّنَا وَلَا تَحْمِلْ عَلَيْنَا إِصْرًا كَمَا حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِنَا رَبَّنَا وَلَا تُحَمِّلْنَا مَا لَا طَاقَةَ لَنَا بِهِ وَاعْفُ عَنَّا وَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا أَنْتَ مَوْلَانَا فَانْصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ}}<ref>«خداوند به هیچ کس جز (برابر با) توانش تکلیف نمی‌کند: هر کس آنچه نیکی ورزیده به سود خود و آنچه بدی کرده است به زیان خویش است؛ پروردگارا! اگر فراموش کردیم یا لغزیدیم بر ما مگیر، پروردگارا! بر دوش ما بار گران مگذار چنان که بر دوش پیشینیان ما نهادی؛ پروردگارا! چیزی که در توان ما نیست بر گرده ما منه و از ما درگذر و ما را بیامرز و بر ما ببخشای؛ تو سرور مایی، پس ما را بر گروه کافران پیروز فرما» سوره بقره، آیه ۲۸۶.</ref>.<ref>[[محمد خامه‌گر|خامه‌گر، محمد]]، [[سوره بقره - خامه‌گر (مقاله)| مقاله «سوره بقره»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴.</ref>


==[[فضیلت]] و [[عظمت]] سوره==
==[[فضیلت]] و [[عظمت]] سوره==
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش