اسعد بن زراره در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۱۰: خط ۱۱۰:


==اسد بن زرارة در دانشنامه سیره نبوی==
==اسد بن زرارة در دانشنامه سیره نبوی==
کنیه‌اش ابو أمامه از [[قبیله]] بنو نجار از تیره [[خزرج]] است<ref>بنو نجار که در مرکز یثرب زندگی میکردند، دایی‌های رسول خدا{{صل}} بودند.</ref>. او پیش از [[پذیرش اسلام]] [[تمایلات]] یکتاپرستانه داشت<ref>ابن سعد، ج۱، ص۱۶۹.</ref>. خبری که مربوط به نشانه‌های [[پیامبری]] [[رسول خدا]]{{صل}} [[پیش از بعثت]] است، می‌تواند مؤید [[گرایش]] او باشد. در این خبر، [[اسعد]] در بازگشت از [[تجارت]] [[شام]] خوابی دید که بدو سفارش می‌‌شد از پیامبری که در [[مکه]] [[مبعوث]] خواهد شد [[پیروی]] کند و نشانه [[درستی]] [[خواب]] چنین بیان شد که در سفری، به همراهان اسعد آسیب می‌رسد، ولی او در [[امان]] خواهد ماند. چنین نیز شد<ref>ابن سعد، ج۱، ص۱۳۱.</ref>. در اختلافی که میان او و [[ذکوان بن عبد قیس]] درگرفت، بنا شد برای [[حکمیت]] نزد [[عتبة بن ربیعه]] به مکه روند و به [[داوری]] وی تن دهند. در این [[زمان]] به احتمال، [[سال دهم بعثت]]. که [[اوس و خزرج]] درگیر [[جنگ‌های داخلی]] بودند، آنان چون به مکه آمدند با [[رسول الله]]{{صل}} و [[دعوت]] وی آشنا شدند، و [[اسلام]] را پذیرفتند و از رفتن به سوی عتبة بن ربیعه برای داوری منصرف شدند<ref>ابن سعد، ج۱، ص۱۶۹ و ج۳، ص۴۵۶؛ ابن اثیر، ج۱، ص۲۰۵؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۲۰۸.</ref>. از این دو به عنوان [[نخستین مسلمانان]] [[انصاری]] یاد شده که اسلام را به [[مدینه]] آوردند<ref>ابن سعد، ج۱، ص۱۶۹ و ج۳، ص۴۵۶؛ ابن عبدالبر، ج۴ ص۱۶۳.</ref>. در گزارش دیگری او همراه عده‌ای (شش با هشت نفر) که قاعدتا در [[سال یازدهم]] بعشت بود، در موسم [[حج]] [[خدمت]] رسول خدا{{صل}} رسیدند و اسلام را پذیرفتند<ref>ابن هشام، ج۲، ص۷۱؛ ابن سعد، ج۱، ص۱۷۰ و ج۳، ص۴۵۷؛ ابن ماکولا، ج۱، ص۸۹.</ref>، این جمع نیز به عنوان نخستین مسلمانان انصاری معرفی میشوند<ref>ابن سعد، ج۳، ص۴۵۷.</ref>. در سال بعد به دوازدهم [[بعثت]] - جمعی از [[اهل]] مدینه به همراه [[اسعد بن زراره]] در [[عقبه]] حضور یافتند و با رسول خدا{{صل}} [[بیعت]] کردند<ref>ابن هشام، ج۲، ص۱۰۰؛ ابن سعد، ج۱، ص۱۷۰؛ بلاذری، ج۱، ص۲۷۵؛ ابن حبان، ج۱، ص۹۴.</ref>. [[ابن حجر]] به نقل از [[ابن اسحاق]]، [[اسلام]] [[اسعد]] را در [[عقبه اول]] دانسته است، اما ابن اسحاق (در [[سیره]] ابن [[هشام]] موجود) به [[صراحت]] اسلام وی را پیش از عقبه اول ثبت کرده است<ref>ابن هشام، ج۲، ص۷۱.</ref>. این [[اشتباه]] می‌تواند ناشی از [[اختلاف]] تعداد عقبه‌ها نزد سیره نویسان باشد؛ زیرا برخی [[دیدار]] [[انصار]] با [[رسول خدا]]{{صل}} را در سه [[عقبه]] (شش نفره، [[دوازده]] نفره و ۷۳نفره که اطلاق عقبه در مورد نخست با [[تسامح]] است) دانسته‌اند که اسعد در هر سه بار حضور داشته است<ref>ابن اثیر، ج۱، ص۲۰۵.</ref>، اما برخی نخستین دیدار شش نفره را به عنوان عقبه حساب نکرده‌اند. او وعده‌ای دیگر، پس از [[پذیرفتن اسلام]]، بت‌های [[قبیله]] خود را شکستند<ref>ابن سعد، ج۳، ص۴۵۷.</ref>. اسعد در [[عقبه دوم]] نیز حضور داشت<ref>ابن سعد، ج۳، ص۱۸۸؛ بلاذری، ج۱، ص۲۸۲.</ref>. او که سخنگوی یثربی‌ها بود ([[متکلم]] القوم) و به عنوان [[نقیب]] النقباء [[انتخاب]] شد، از [[وظایف]] [[بیعت کنندگان]] در برابر [[خدا]]، [[پیامبر]] و [[یاران]] آن [[حضرت]] جویا شد. رسول خدا{{صل}} [[پرستش خدا]] و [[شرک]] نورزیدن به او، [[ایمان]] به [[نبوت]] و [[حفظ]] و [[دفاع]] از آن حضرت و [[مواسات]] و [[همدلی]] با [[اصحاب]] را به ترتیب وظایف آنان در برابر خدا، پیامبر و اصحاب برشمرد و به انصار در برابر انجام این [[کارها]] [[وعده]] [[بهشت]] داد<ref>ابن سعد، ج۴، ص۶؛ ابن ابی شیبه، ج۸، ص۵۸۸؛ ابن حجر، فتح الباری، ج۷، ص۱۷۴.</ref>. هنگامی که پیامبر شروط خود را برای [[بیعت]] با حاضران در عقبه عرضه داشت، اسعد پیش از انجام بیعت، خطاب به انصار، پیامد و [[دشواری]] این بیعت، از جمله واکنش [[عرب]] و [[رویارویی]] با آنان را گوشزد کرد و از آنان خواست چنانچه از جانشان [[هراس]] دارند، از بیعت منصرف شوند، اما انصار بر بیعت تأکید کردند<ref>ابن سعد، ج۳، ص۴۵۶؛ احمدبن حنبل، ج۳، ص۳۲۳ و ۳۴۰.</ref>.
کنیه‌اش ابو أمامه از [[قبیله]] بنو نجار از تیره [[خزرج]] است<ref>بنو نجار که در مرکز یثرب زندگی می‌کردند، دایی‌های رسول خدا{{صل}} بودند.</ref>. او پیش از [[پذیرش اسلام]] [[تمایلات]] یکتاپرستانه داشت<ref>ابن سعد، ج۱، ص۱۶۹.</ref>. خبری که مربوط به نشانه‌های [[پیامبری]] [[رسول خدا]]{{صل}} [[پیش از بعثت]] است، می‌تواند مؤید [[گرایش]] او باشد. در این خبر، [[اسعد]] در بازگشت از [[تجارت]] [[شام]] خوابی دید که بدو سفارش می‌‌شد از پیامبری که در [[مکه]] [[مبعوث]] خواهد شد [[پیروی]] کند و نشانه [[درستی]] [[خواب]] چنین بیان شد که در سفری، به همراهان اسعد آسیب می‌رسد، ولی او در [[امان]] خواهد ماند. چنین نیز شد<ref>ابن سعد، ج۱، ص۱۳۱.</ref>.
[[ابونعیم]] گزارش عقبه دوم را که به [[زهری]] می‌رسد، با تفاوتی نقل کرده است. براساس این خبر، چون [[پیامبر]] با نقبای [[انصار]] در حال [[گفتگو]] بود، [[عباس بن عبد]] المطلب صدای آنان را شنید و به سوی آنان رفت و با [[اوس و خزرج]] به گونه‌ای سخن گفت که آنان ناراحت شدند. [[اسعد]] از [[رسول خدا]]{{صل}} اجازه خواست پاسخ وی را بدون تعرض و بدون وارد کردن اتهامی بدهد تا روشن شود [[دعوت]] آنان از سر [[صدق]] بوده و بر آن [[وفادار]] خواهند بود. اسعد با اجازه رسول خدا{{صل}} به تفصیل سخن [[عباس]] را پاسخ گفت و به [[پیروی]] از [[رسول الله]]{{صل}} تأکید کرد و دشواری‌هایی را که تاکنون متحمل شده بودند یاد آور گشت و دستورهای آن بزرگوار را [[مطاع]] دانست؛ با اینکه برای آنان روشن بود تبعات بسیاری برایشان خواهد داشت<ref>ابونعیم، ج۱، ص۲۸۰.</ref>.
 
در اینکه نخستین [[بیعت کننده]] [[انصاری]] در [[عقبه دوم]] چه کسی بود، اختلاف‌هایی که در تفاخرات قبیلهای ریشه دارد، پدید آمده است، [[براء بن معرور]]، [[ابو الهیثم بن تیهان]] و [[اسعد بن زراره]] از جمله اینان هستند<ref>ابن هشام، ج۲، ص۸۹؛ ابن سعد، ج۱، ص۱۷۲ و ج۴، ص۶؛ بلاذری، ج۱، ص۲۹۵.</ref>. چون در این زمینه از عباس [[عموی پیامبر]]، که خود را دارای [[علم]] در این مورد می‌دانست، [[پرسش]] شد، وی اسعد را به عنوان نخستین بیعت کننده معرفی کرد<ref>ابن سعد، ج۴، ص۶؛ برخی محققان معتقدند عباس عموی پیامبر در عقبه حاضر نبوده است و نام وی به دست ارباب سیاست، به جای عباس بن نضله انصاری نشسته است؛ جعفر مرتضی، ج۳، ص۳۱۶ و ۳۲۱.</ref>. وی از نقبای [[دوازده گانه]] و کوچک‌ترین آنان بود<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۲۰۸.</ref> که افزون بر [[نقابت]] بنو نجار<ref>ابن هشام، ج۲، ص۸۶؛ ابن ابی شیبه، ج۸، ص۵۸۷؛ ابن ابی عاصم، ج۳، ص۳۹۷؛ ابن حبان، ج۱، ص۱۱۱؛ ابن منده به اشتباه نقیب بنی ساعده دانسته است.</ref> به عنوان [[نقیب]] نقیبان معرفی شد<ref>ابن سعد، ج۳، ص۴۵۲؛ بلاذری، ج۱، ص۲۹۶.</ref>. [[بیعت]] دو تن از ماندگان از [[بیعت عقبه]] با وی<ref>ابن سعد، ج۸، ص۸؛ بلاذری، ج۱، ص۲۹۳.</ref> مؤید موقعیت اوست. وی برای رواج [[اسلام]] میان [[قبیله]] خود تلاش بسیار کرد و [[منزل]] او پذیرای [[مصعب بن عمیر]]، فرستاده [[رسول الله]]{{صل}} شد<ref>ابن هشام، ج۲، ص۷۶؛ ابن سعد، ج۳، ص۸۷؛ بلاذری، ج۹، ص۴۰۷؛ یعقوبی، ج۲، ص۳۸؛ ابن شهر آشوب، ج۱، ص۱۵۱.</ref>. او در [[پذیرش اسلام]] از سوی [[سعد بن معاذ]]، بزرگ قبیله [[عبد]] الأشهل نقش داشت. پس از پذیرش اسلام از سوی سعد بن معاذ<ref>پسرخاله اسعد ابن هشام، ج۲، ص۷۸؛ ابن سعد، ج۳، ص۴۵۶.</ref>، [[مصعب]] و [[اسعد بن زراره]] پایگاه [[تبلیغ]] خود را به [[خانه]] سعد بن معاذ انتقال دادند و در خانه وی [[مردم]] را به اسلام فراخواندند<ref>ابن سعد، ج۳، ص۳۲۱.</ref>.
در اختلافی که میان او و [[ذکوان بن عبد قیس]] درگرفت، بنا شد برای [[حکمیت]] نزد [[عتبة بن ربیعه]] به مکه روند و به [[داوری]] وی تن دهند. در این [[زمان]] به احتمال، [[سال دهم بعثت]]. که [[اوس و خزرج]] درگیر [[جنگ‌های داخلی]] بودند، آنان چون به مکه آمدند با [[رسول الله]]{{صل}} و [[دعوت]] وی آشنا شدند، و [[اسلام]] را پذیرفتند و از رفتن به سوی عتبة بن ربیعه برای داوری منصرف شدند<ref>ابن سعد، ج۱، ص۱۶۹ و ج۳، ص۴۵۶؛ ابن اثیر، ج۱، ص۲۰۵؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۲۰۸.</ref>. از این دو به عنوان [[نخستین مسلمانان]] [[انصاری]] یاد شده که اسلام را به [[مدینه]] آوردند<ref>ابن سعد، ج۱، ص۱۶۹ و ج۳، ص۴۵۶؛ ابن عبدالبر، ج۴ ص۱۶۳.</ref>.
در اینکه [[برپایی نماز]] [[جماعت]] در [[مدینه]] با چه کسی بود، [[اختلاف]] است. بنا بر گزارش‌هایی، [[اسعد]] پیش از [[هجرت رسول خدا]]{{صل}} به مدینه و حتی با حضور مصعب در مدینه<ref>بلاذری، ج۱، ص۲۷۶.</ref> [[مسلمانان]] را برای [[نماز]] جمع میکرد و خود به [[امامت]] میایستاد<ref>ابن سعد، ج۱، ص۱۷۱ و ج۳، ص۴۵۷؛ بلاذری، ج۱، ص۲۷۶.</ref>. محل برپایی نماز جماعت وی، مکانی بود که بعدها [[مسجد]] [[نبوی]] در آن ساخته شد<ref>ابن سعد، ج۳، ص۴۵۷.</ref>. از واقدی نقل شده که [[آموزش]] و [[قرائت قرآن]] بر عهده مصعب بن عمیر بود و [[نماز جماعت]] را اسعد برپا می‌داشت<ref>ابن سعد، ج۱، ص۱۷۱؛ بلاذری، ج۱، ص۲۸۲.</ref>.
 
در گزارش‌های دیگری مصعب برگزارکننده نماز جماعت معرفی می‌شود. [[ابن اسحاق]] با این [[استدلال]] که [[اوس و خزرج]]، [[امامت]] یکی بر دیگری را نمی‌پذیرفتند، مصعب را برپا کننده جماعات می‌داند<ref>ابن هشام، ج۲، ص۷۷؛ ابن سید الناس، ج۱، ص۲۰۸.</ref>. [[روایت]] میانه دیگری از واقدی، برپایی جماعت به امامت اسعد را مربوط به زمانی دانسته که مصعب برای حضور در [[عقبه دوم]] در مدینه نبود<ref>ابن سعد، ج۳، ص۴۵۷.</ref>. روشن است که اسعد بن زراره نیز در عقبه دوم حضور داشت، ولی مصعب پس از دو ماه و اندی و تنها [[دوازده]] [[روز]] پیش از [[هجرت رسول خدا]]{{صل}} در اول [[ربیع الاول]]، به [[مدینه]] بازگشت<ref>ابن سعد، ج۳، ص۸۸؛ بلاذری، ج۹، ص۴۰۸.</ref> که در این مدت برگزارکننده [[جماعت]] می‌توانسته [[اسعد]] باشد؛ ضمن آنکه برپایی جماعت پیش از [[مأموریت]] [[مصعب]] به مدینه، علی القاعده بر عهده اسعد بوده است. با توجه به گزارش‌های نقل شده و با [[عنایت]] به کثرت [[خزرجیان]] در مقایسه با [[اوس]]، اسعد می‌توانسته با حضور افراد قابل توجهی جماعت را برپا کند.
در گزارش دیگری او همراه عده‌ای (شش یا هشت نفر) که قاعدتاً در [[سال یازدهم]] بعشت بود، در موسم [[حج]] [[خدمت]] رسول خدا{{صل}} رسیدند و اسلام را پذیرفتند<ref>ابن هشام، ج۲، ص۷۱؛ ابن سعد، ج۱، ص۱۷۰ و ج۳، ص۴۵۷؛ ابن ماکولا، ج۱، ص۸۹.</ref>، این جمع نیز به عنوان نخستین مسلمانان انصاری معرفی می‌شوند<ref>ابن سعد، ج۳، ص۴۵۷.</ref>. در سال بعد به دوازدهم [[بعثت]] - جمعی از [[اهل]] مدینه به همراه [[اسعد بن زراره]] در [[عقبه]] حضور یافتند و با رسول خدا{{صل}} [[بیعت]] کردند<ref>ابن هشام، ج۲، ص۱۰۰؛ ابن سعد، ج۱، ص۱۷۰؛ بلاذری، ج۱، ص۲۷۵؛ ابن حبان، ج۱، ص۹۴.</ref>.
 
[[ابن حجر]] به نقل از [[ابن اسحاق]]، [[اسلام]] [[اسعد]] را در [[عقبه اول]] دانسته است، اما ابن اسحاق (در [[سیره]] [[ابن هشام]] موجود) به [[صراحت]] اسلام وی را پیش از عقبه اول ثبت کرده است<ref>ابن هشام، ج۲، ص۷۱.</ref>. این [[اشتباه]] می‌تواند ناشی از [[اختلاف]] تعداد عقبه‌ها نزد سیره‌نویسان باشد؛ زیرا برخی [[دیدار]] [[انصار]] با [[رسول خدا]]{{صل}} را در سه [[عقبه]] (شش نفره، [[دوازده]] نفره و ۷۳ نفره که اطلاق عقبه در مورد نخست با [[تسامح]] است) دانسته‌اند که اسعد در هر سه بار حضور داشته است<ref>ابن اثیر، ج۱، ص۲۰۵.</ref>، اما برخی نخستین دیدار شش نفره را به عنوان عقبه حساب نکرده‌اند. او وعده‌ای دیگر، پس از [[پذیرفتن اسلام]]، بت‌های [[قبیله]] خود را شکستند<ref>ابن سعد، ج۳، ص۴۵۷.</ref>.
 
اسعد در [[عقبه دوم]] نیز حضور داشت<ref>ابن سعد، ج۳، ص۱۸۸؛ بلاذری، ج۱، ص۲۸۲.</ref>. او که سخنگوی یثربی‌ها بود ([[متکلم]] القوم) و به عنوان [[نقیب]] النقباء [[انتخاب]] شد، از [[وظایف]] [[بیعت کنندگان]] در برابر [[خدا]]، [[پیامبر]] و [[یاران]] آن [[حضرت]] جویا شد. رسول خدا{{صل}} [[پرستش خدا]] و [[شرک]] نورزیدن به او، [[ایمان]] به [[نبوت]] و [[حفظ]] و [[دفاع]] از آن حضرت و [[مواسات]] و [[همدلی]] با [[اصحاب]] را به ترتیب وظایف آنان در برابر خدا، پیامبر و اصحاب برشمرد و به انصار در برابر انجام این [[کارها]] [[وعده]] [[بهشت]] داد<ref>ابن سعد، ج۴، ص۶؛ ابن ابی شیبه، ج۸، ص۵۸۸؛ ابن حجر، فتح الباری، ج۷، ص۱۷۴.</ref>. هنگامی که پیامبر شروط خود را برای [[بیعت]] با حاضران در عقبه عرضه داشت، اسعد پیش از انجام بیعت، خطاب به انصار، پیامد و [[دشواری]] این بیعت، از جمله واکنش [[عرب]] و [[رویارویی]] با آنان را گوشزد کرد و از آنان خواست چنانچه از جانشان [[هراس]] دارند، از بیعت منصرف شوند، اما انصار بر بیعت تأکید کردند<ref>ابن سعد، ج۳، ص۴۵۶؛ احمدبن حنبل، ج۳، ص۳۲۳ و ۳۴۰.</ref>.
 
[[ابونعیم]] گزارش عقبه دوم را که به [[زهری]] می‌رسد، با تفاوتی نقل کرده است. براساس این خبر، چون [[پیامبر]] با نقبای [[انصار]] در حال [[گفتگو]] بود، [[عباس بن عبد المطلب]] صدای آنان را شنید و به سوی آنان رفت و با [[اوس و خزرج]] به گونه‌ای سخن گفت که آنان ناراحت شدند. [[اسعد]] از [[رسول خدا]]{{صل}} اجازه خواست پاسخ وی را بدون تعرض و بدون وارد کردن اتهامی بدهد تا روشن شود [[دعوت]] آنان از سر [[صدق]] بوده و بر آن [[وفادار]] خواهند بود. اسعد با اجازه رسول خدا{{صل}} به تفصیل سخن [[عباس]] را پاسخ گفت و به [[پیروی]] از [[رسول الله]]{{صل}} تأکید کرد و دشواری‌هایی را که تاکنون متحمل شده بودند یادآور گشت و دستورهای آن بزرگوار را [[مطاع]] دانست؛ با اینکه برای آنان روشن بود تبعات بسیاری برایشان خواهد داشت <ref>ابونعیم، ج۱، ص۲۸۰.</ref>.
 
در اینکه نخستین [[بیعت کننده]] [[انصاری]] در [[عقبه دوم]] چه کسی بود، اختلاف‌هایی که در تفاخرات قبیله‌ای ریشه دارد، پدید آمده است، [[براء بن معرور]]، [[ابو الهیثم بن تیهان]] و [[اسعد بن زراره]] از جمله اینان هستند<ref>ابن هشام، ج۲، ص۸۹؛ ابن سعد، ج۱، ص۱۷۲ و ج۴، ص۶؛ بلاذری، ج۱، ص۲۹۵.</ref>. چون در این زمینه از عباس [[عموی پیامبر]]، که خود را دارای [[علم]] در این مورد می‌دانست، [[پرسش]] شد، وی اسعد را به عنوان نخستین بیعت کننده معرفی کرد<ref>ابن سعد، ج۴، ص۶؛ برخی محققان معتقدند عباس عموی پیامبر در عقبه حاضر نبوده است و نام وی به دست ارباب سیاست، به جای عباس بن نضله انصاری نشسته است؛ جعفر مرتضی، ج۳، ص۳۱۶ و ۳۲۱.</ref>.
 
وی از نقبای [[دوازده گانه]] و کوچک‌ترین آنان بود<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۲۰۸.</ref> که افزون بر [[نقابت]] بنو نجار<ref>ابن هشام، ج۲، ص۸۶؛ ابن ابی شیبه، ج۸، ص۵۸۷؛ ابن ابی عاصم، ج۳، ص۳۹۷؛ ابن حبان، ج۱، ص۱۱۱؛ ابن منده به اشتباه نقیب بنی ساعده دانسته است.</ref> به عنوان [[نقیب]] نقیبان معرفی شد<ref>ابن سعد، ج۳، ص۴۵۲؛ بلاذری، ج۱، ص۲۹۶.</ref>. [[بیعت]] دو تن از ماندگان از [[بیعت عقبه]] با وی<ref>ابن سعد، ج۸، ص۸؛ بلاذری، ج۱، ص۲۹۳.</ref> مؤید موقعیت اوست. وی برای رواج [[اسلام]] میان [[قبیله]] خود تلاش بسیار کرد و [[منزل]] او پذیرای [[مصعب بن عمیر]]، فرستاده [[رسول الله]]{{صل}} شد<ref>ابن هشام، ج۲، ص۷۶؛ ابن سعد، ج۳، ص۸۷؛ بلاذری، ج۹، ص۴۰۷؛ یعقوبی، ج۲، ص۳۸؛ ابن شهر آشوب، ج۱، ص۱۵۱.</ref>. او در [[پذیرش اسلام]] از سوی [[سعد بن معاذ]]، بزرگ قبیله [[عبدالأشهل]] نقش داشت. پس از پذیرش اسلام از سوی سعد بن معاذ<ref>پسرخاله اسعد ابن هشام، ج۲، ص۷۸؛ ابن سعد، ج۳، ص۴۵۶.</ref>، [[مصعب]] و [[اسعد بن زراره]] پایگاه [[تبلیغ]] خود را به [[خانه]] سعد بن معاذ انتقال دادند و در خانه وی [[مردم]] را به اسلام فراخواندند<ref>ابن سعد، ج۳، ص۳۲۱.</ref>.
 
در اینکه [[برپایی نماز]] [[جماعت]] در [[مدینه]] با چه کسی بود، [[اختلاف]] است. بنا بر گزارش‌هایی، [[اسعد]] پیش از [[هجرت رسول خدا]]{{صل}} به مدینه و حتی با حضور مصعب در مدینه <ref>بلاذری، ج۱، ص۲۷۶.</ref> [[مسلمانان]] را برای [[نماز]] جمع می‌کرد و خود به [[امامت]] می‌ایستاد<ref>ابن سعد، ج۱، ص۱۷۱ و ج۳، ص۴۵۷؛ بلاذری، ج۱، ص۲۷۶.</ref>. محل برپایی نماز جماعت وی، مکانی بود که بعدها [[مسجد]] [[نبوی]] در آن ساخته شد<ref>ابن سعد، ج۳، ص۴۵۷.</ref>. از [[واقدی]] نقل شده که [[آموزش]] و [[قرائت قرآن]] بر عهده مصعب بن عمیر بود و [[نماز جماعت]] را اسعد برپا می‌داشت<ref>ابن سعد، ج۱، ص۱۷۱؛ بلاذری، ج۱، ص۲۸۲.</ref>.
 
در گزارش‌های دیگری مصعب برگزارکننده نماز جماعت معرفی می‌شود. [[ابن اسحاق]] با این [[استدلال]] که [[اوس و خزرج]]، [[امامت]] یکی بر دیگری را نمی‌پذیرفتند، مصعب را برپا کننده جماعات می‌داند<ref>ابن هشام، ج۲، ص۷۷؛ ابن سید الناس، ج۱، ص۲۰۸.</ref>. [[روایت]] میانه دیگری از واقدی، برپایی جماعت به امامت اسعد را مربوط به زمانی دانسته که مصعب برای حضور در [[عقبه دوم]] در مدینه نبود<ref>ابن سعد، ج۳، ص۴۵۷.</ref>. روشن است که اسعد بن زراره نیز در عقبه دوم حضور داشت، ولی مصعب پس از دو ماه و اندی و تنها [[دوازده]] [[روز]] پیش از [[هجرت رسول خدا]]{{صل}} در اول [[ربیع الاول]]، به [[مدینه]] بازگشت<ref>ابن سعد، ج۳، ص۸۸؛ بلاذری، ج۹، ص۴۰۸.</ref> که در این مدت برگزارکننده [[جماعت]] می‌توانسته [[اسعد]] باشد؛ ضمن آنکه برپایی جماعت پیش از [[مأموریت]] [[مصعب]] به مدینه، علی‌القاعده بر عهده اسعد بوده است. با توجه به گزارش‌های نقل شده و با [[عنایت]] به کثرت [[خزرجیان]] در مقایسه با [[اوس]]، اسعد می‌توانسته با حضور افراد قابل توجهی جماعت را برپا کند.
 
در اینکه نخستین [[نماز جمعه]] در مدینه به [[امامت]] چه کسی برگزار شد، دو دسته گزارش وجود دارد. در گزارشی [[برپایی نماز]] [[جمعه]] به امامت [[مصعب بن عمیر]] و با اجازه کتبی [[رسول خدا]]{{صل}} دانسته شده است. براساس [[روایت]] [[شگفتی]]، [[پیامبر]] به مصعب نوشت در روزی که [[یهودیان]] [[مراسم]] [[شنبه]] خود را انجام می‌دهند[!] پس از ظهر، [[خطبه]] و دو رکعت [[نماز]] بخواند. مصعب نخستین بار با [[مسلمانان]] [[انصاری]] که تعدادشان [[دوازده نفر]] بود، در [[خانه]] [[سعد بن خیثمه]]، نماز جمعه را به پا داشت<ref>ابن سعد، ج۳، ص۸۷؛ بلاذری، ج۹، ص۴۰۷.</ref>.
در اینکه نخستین [[نماز جمعه]] در مدینه به [[امامت]] چه کسی برگزار شد، دو دسته گزارش وجود دارد. در گزارشی [[برپایی نماز]] [[جمعه]] به امامت [[مصعب بن عمیر]] و با اجازه کتبی [[رسول خدا]]{{صل}} دانسته شده است. براساس [[روایت]] [[شگفتی]]، [[پیامبر]] به مصعب نوشت در روزی که [[یهودیان]] [[مراسم]] [[شنبه]] خود را انجام می‌دهند[!] پس از ظهر، [[خطبه]] و دو رکعت [[نماز]] بخواند. مصعب نخستین بار با [[مسلمانان]] [[انصاری]] که تعدادشان [[دوازده نفر]] بود، در [[خانه]] [[سعد بن خیثمه]]، نماز جمعه را به پا داشت<ref>ابن سعد، ج۳، ص۸۷؛ بلاذری، ج۹، ص۴۰۷.</ref>.
اما بنا بر گزارش [[انصار]]<ref>ابن سعد، ج۳، ص۸۸؛ بلاذری، ج۹، ص۴۰۷.</ref> که در منابع بیشتری تکرار شده است، نخستین اقامه کننده نماز جمعه [[اسعد بن زراره]] معرفی می‌شود. در خبری که به [[ابن سیرین]] می‌رسد، مسلمانان (پیش از [[نزول]] [[آیات]] جمعه) چون از روز خاصی برای اجتماعات [[یهود]] و [[نصاری]] اطلاع داشتند، از اسعد خواستند جمعه ([[یوم]] العروبه) را روز [[اجتماع]] آنان قرار دهد. اسعد در این روز نمازی برپا کرد و گوسفندی کشت که برای غذای [[صبح و شام]] آنان کافی بود. این نشان از اندک بودن آنان دارد<ref>عبدالرزاق صنعانی، ج۳، ص۱۵۹؛ شامی، ج۳، ص۳۳۴ و ج۱۲، ص۴۶؛ طبرسی، مجمع، ج۱۰، ص۹.</ref>. بنا بر خبر دیگری که [[ابن اسحاق]] آن را از [[نوادگان]] اسعد روایت می‌کند، نخستین نماز جمعه به امامت وی در محله بنوبیاضه در بیرون مدینه با حضور چهل نفر برپا شد<ref>ابن هشام، ج۲، ص۷۷؛ ابن ابی شیبه، ج۸، ص۳۲۷؛ ابن ماجه، ج۱، ص۳۴۴؛ ابن خزیمه، ج۳، ص۱۱۳.</ref>. بنا بر گزارش [[زهری]] نیز برپایی نخستین [[نماز جمعه]]، پس از حضور [[مصعب]] در [[مدینه]] و به [[امامت]] [[اسعد]] بوده است<ref>بلاذری، ج۱، ص۲۸۲.</ref>. برخی میان این دو دسته [[روایات]] بدین گونه جمع کرده‌اند که اسعد دستوردهنده به نماز جمعه بود و مصعب برپادارنده آن<ref>ابن حجر، تلخیص، ج۴، ص۵۱۷.</ref> برخی دیگر نیز برپا کننده نماز جمعه، بیرون از مدینه و در بنوبیاضه را اسعد دانسته‌اند، اما در [[شهر مدینه]] برپایی نخستین نماز جمعه را به امامت مصعب ذکر کرده‌اند<ref>البانی، ج۳، ص۶۹؛ نخستین نماز جمعه‌ای که به امامت رسول خدا{{صل}} در مدینه بر پا شد، در وادی رانوناء بود؛ شامی، ج۳، ص۲۷۲.</ref>. تعداد حاضران این [[نماز]] که چهل تن بودند، مستند عده‌ای از [[فقها]] برای عدد لازم در [[برپایی نماز]] [[جمعه]] قرار گرفت<ref>بیهقی، ج۳، ص۱۷۷.</ref>. برخی محل برپایی نماز جمعه را، همان محل [[نماز جماعت]] دانسته‌اند که بعدا [[مسجد]] [[نبوی]] در آن ساخته شد (محله بنو نجار)<ref>ابن سعد، ج۱، ص۱۸۴.</ref>. بنا بر گزارش [[بلاذری]]، أسعد مرتب نماز جمعه را به پا میداشت<ref>بلاذری، ج۱، ص۲۸۲.</ref>. با [[مهاجرت]] [[یاران رسول خدا]]{{صل}} به مدینه، تعدادی از [[مهاجران]] همچون [[طلحه]]<ref>ابن سعد، ج۳، ص۱۶۲؛ بلاذری، ج۱۰، ص۱۱۹.</ref> و [[حمزه]] در [[منزل]] اسعد جای گرفتند<ref>ابن هشام، ج۲، ص۱۲۱-۱۲۲.</ref>.
اما بنا بر گزارش [[انصار]]<ref>ابن سعد، ج۳، ص۸۸؛ بلاذری، ج۹، ص۴۰۷.</ref> که در منابع بیشتری تکرار شده است، نخستین اقامه کننده نماز جمعه [[اسعد بن زراره]] معرفی می‌شود. در خبری که به [[ابن سیرین]] می‌رسد، مسلمانان (پیش از [[نزول]] [[آیات]] جمعه) چون از روز خاصی برای اجتماعات [[یهود]] و [[نصاری]] اطلاع داشتند، از اسعد خواستند جمعه ([[یوم]] العروبه) را روز [[اجتماع]] آنان قرار دهد. اسعد در این روز نمازی برپا کرد و گوسفندی کشت که برای غذای [[صبح و شام]] آنان کافی بود. این نشان از اندک بودن آنان دارد<ref>عبدالرزاق صنعانی، ج۳، ص۱۵۹؛ شامی، ج۳، ص۳۳۴ و ج۱۲، ص۴۶؛ طبرسی، مجمع، ج۱۰، ص۹.</ref>. بنا بر خبر دیگری که [[ابن اسحاق]] آن را از [[نوادگان]] اسعد روایت می‌کند، نخستین نماز جمعه به امامت وی در محله بنوبیاضه در بیرون مدینه با حضور چهل نفر برپا شد<ref>ابن هشام، ج۲، ص۷۷؛ ابن ابی شیبه، ج۸، ص۳۲۷؛ ابن ماجه، ج۱، ص۳۴۴؛ ابن خزیمه، ج۳، ص۱۱۳.</ref>. بنا بر گزارش [[زهری]] نیز برپایی نخستین [[نماز جمعه]]، پس از حضور [[مصعب]] در [[مدینه]] و به [[امامت]] [[اسعد]] بوده است<ref>بلاذری، ج۱، ص۲۸۲.</ref>. برخی میان این دو دسته [[روایات]] بدین گونه جمع کرده‌اند که اسعد دستوردهنده به نماز جمعه بود و مصعب برپادارنده آن<ref>ابن حجر، تلخیص، ج۴، ص۵۱۷.</ref> برخی دیگر نیز برپا کننده نماز جمعه، بیرون از مدینه و در بنوبیاضه را اسعد دانسته‌اند، اما در [[شهر مدینه]] برپایی نخستین نماز جمعه را به امامت مصعب ذکر کرده‌اند<ref>البانی، ج۳، ص۶۹؛ نخستین نماز جمعه‌ای که به امامت رسول خدا{{صل}} در مدینه بر پا شد، در وادی رانوناء بود؛ شامی، ج۳، ص۲۷۲.</ref>. تعداد حاضران این [[نماز]] که چهل تن بودند، مستند عده‌ای از [[فقها]] برای عدد لازم در [[برپایی نماز]] [[جمعه]] قرار گرفت<ref>بیهقی، ج۳، ص۱۷۷.</ref>. برخی محل برپایی نماز جمعه را، همان محل [[نماز جماعت]] دانسته‌اند که بعدا [[مسجد]] [[نبوی]] در آن ساخته شد (محله بنو نجار)<ref>ابن سعد، ج۱، ص۱۸۴.</ref>. بنا بر گزارش [[بلاذری]]، أسعد مرتب نماز جمعه را به پا میداشت<ref>بلاذری، ج۱، ص۲۸۲.</ref>. با [[مهاجرت]] [[یاران رسول خدا]]{{صل}} به مدینه، تعدادی از [[مهاجران]] همچون [[طلحه]]<ref>ابن سعد، ج۳، ص۱۶۲؛ بلاذری، ج۱۰، ص۱۱۹.</ref> و [[حمزه]] در [[منزل]] اسعد جای گرفتند<ref>ابن هشام، ج۲، ص۱۲۱-۱۲۲.</ref>.
خط ۱۲۶: خط ۱۴۱:
برخی از [[اسد]] (کذا) بن [[زراره]] به عنوان [[راوی]] این [[روایت]] یاد کرده‌اند که مورد [[نقد]] [[رجالیان]] و [[صحابه]] نویسان قرار گرفته و صحیح آن را [[اسعد]] دانسته‌اند<ref>مغلطای، ج۱، ص۶۳.</ref>. او همچنین روایتگر [[حدیث غدیر خم]] است<ref>ابن طاووس، ص۱۶۹؛ امینی، ج۱، ص۱۷.</ref> که با [[مرگ]] زودهنگام وی سازگار نیست. احتمال دارد این روایا دختری وی، [[ابوامامه]] [[سهل بن حنیف]] باشد.
برخی از [[اسد]] (کذا) بن [[زراره]] به عنوان [[راوی]] این [[روایت]] یاد کرده‌اند که مورد [[نقد]] [[رجالیان]] و [[صحابه]] نویسان قرار گرفته و صحیح آن را [[اسعد]] دانسته‌اند<ref>مغلطای، ج۱، ص۶۳.</ref>. او همچنین روایتگر [[حدیث غدیر خم]] است<ref>ابن طاووس، ص۱۶۹؛ امینی، ج۱، ص۱۷.</ref> که با [[مرگ]] زودهنگام وی سازگار نیست. احتمال دارد این روایا دختری وی، [[ابوامامه]] [[سهل بن حنیف]] باشد.
[[طبرانی]]<ref>المعجم الکبیر، ج۱، ص۳۰۴.</ref> مذاکره‌ای را میان [[اسعد بن زراره]] و [[عمر بن خطاب]] در [[زمان]] [[خلافت عمر]] درباره دستور پرداخت [[میراث]] [[همسر]] أشیم ضبابی - که به [[خطا]] کشته شده بود. از دیه‌اش نقل می‌کند که علی القاعده نمی‌تواند اسعد بن زراره مورد نظر باشد؛ زیرا او در [[سال اول هجری]] درگذشت<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۲۰۹؛ همو، تعجیل المنفعه، ص۳۲.</ref>. از [[زهری]] نقل شده که در خلافت عمر، داستان آشتیم ضبابی بدو گفته شد. چون از فرد [[آگاهی]] که داستان را بداند، پرسید، زرارة بن جزی [[حدیث]] را برای او نقل کرد<ref>طبرانی، المعجم الکبیر، ج۵، ص۲۷۶؛ همو، مسند الشامیین، ج۲، ص۳۳۱؛ دارقطنی، ج۴، ص۴۲؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۲۴۱.</ref>. با توجه به این خبر، می‌‌توان منشا [[اشتباه]] در خبر سابق را مشابهت میان نام اسعد بن زراره و زرارة بن جزی دانست.<ref>[[منصور داداش‌نژاد|داداش‌نژاد، منصور]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «اسد بن زرارة بن عدس بن عبید انصاری»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص:۴۶-۴۹.</ref>
[[طبرانی]]<ref>المعجم الکبیر، ج۱، ص۳۰۴.</ref> مذاکره‌ای را میان [[اسعد بن زراره]] و [[عمر بن خطاب]] در [[زمان]] [[خلافت عمر]] درباره دستور پرداخت [[میراث]] [[همسر]] أشیم ضبابی - که به [[خطا]] کشته شده بود. از دیه‌اش نقل می‌کند که علی القاعده نمی‌تواند اسعد بن زراره مورد نظر باشد؛ زیرا او در [[سال اول هجری]] درگذشت<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۲۰۹؛ همو، تعجیل المنفعه، ص۳۲.</ref>. از [[زهری]] نقل شده که در خلافت عمر، داستان آشتیم ضبابی بدو گفته شد. چون از فرد [[آگاهی]] که داستان را بداند، پرسید، زرارة بن جزی [[حدیث]] را برای او نقل کرد<ref>طبرانی، المعجم الکبیر، ج۵، ص۲۷۶؛ همو، مسند الشامیین، ج۲، ص۳۳۱؛ دارقطنی، ج۴، ص۴۲؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۲۴۱.</ref>. با توجه به این خبر، می‌‌توان منشا [[اشتباه]] در خبر سابق را مشابهت میان نام اسعد بن زراره و زرارة بن جزی دانست.<ref>[[منصور داداش‌نژاد|داداش‌نژاد، منصور]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «اسد بن زرارة بن عدس بن عبید انصاری»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص:۴۶-۴۹.</ref>
== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==


۱۱۵٬۲۱۳

ویرایش