امامت از دیدگاه غلات: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۹: خط ۹:
آنچه‌ در میان‌ گروه‌ها و محافل‌ مختلف‌ غلات‌ شیعه‌ در سده‌های‌ نخستین‌ جلب‌نظر می‌کند، صورت‌پردازی‌ تاریخی‌متناسب‌ با اعتقادات‌ در میان‌ آنان‌ است‌. در این‌ تاریخ‌نگری‌ اعتقادی‌ طبعاً اسطوره‌ای‌، موضوع‌ امامت‌، محوری‌ترین‌ جایگاه‌ را در "تاریخ‌ مقدس‌" از آن‌ خود کرده‌ است‌؛ ادوار پیش‌ از "تاریخ‌" و پس‌ از "تاریخ‌" در این‌ تاریخ‌نگری‌ مقدس‌ نقش‌ اساسی‌ را داراست‌؛ به‌ طوری‌ که‌ از یک‌ سو تصویری‌ که‌ غلات‌ از عالم‌ِ پیش‌ از این‌ جهان‌ عرضه‌ می‌کرده‌اند و نقشی‌ که‌ برای‌ [[امامان]]{{عم}} در آن‌ می‌یافته‌اند، با اندیشه آنان‌ درباره خدا و نحوه [[ظهور]] [[اسماء]] و صفات‌ باری‌ تعالی‌ و تجلی‌ [[نور]] الهی‌ در مخلوقات‌ متناسب‌ است‌؛ از سوی‌ دیگر تصویرپردازی‌ غلات‌ از مراحل‌ِ بعد از "تاریخ‌" که‌ در موضوع‌ رجعت‌ خود را نشان‌ می‌دهد، چنانکه‌ می‌دانیم‌ یکی‌ از محوری‌ترین‌ اندیشه‌های‌ غلات‌ را می‌سازد. منظر آخرت‌شناسی‌ غلات‌، هدف‌ و غایت‌ تاریخ‌ و جهان‌ و انسان‌ را نشان‌ می‌دهد و در واقع‌ [[فلسفه]] تاریخ‌ را تبیین‌ می‌کند. تاریخ‌ در کنار روشنی‌های‌ خود که‌ همانا زنجیره [[هدایت‌]] [[انبیا]] و اوصیای‌ ایشان‌ است‌، [[شاهد]] ظلمت‌ها و تاریکی‌هایی‌ است‌ که‌ به‌ سبب‌ دوری‌ از محور هدایت‌ انبیا و اوصیای‌ آنان‌، ایجاد شده‌ است‌ و در نهایت‌، در پس‌ تاریخ‌، نور بر ظلمت‌ چیره‌ می‌شود و جهان‌ را نورانیت‌ فرامی‌گیرد. در این‌ [[تفکر]] ثنویت‌ اندیش‌، مفاهیم‌ مهدویت‌، غیبت‌ و رجعت‌ حتی‌ گاه‌ مستند به‌ سنت‌های‌ [[اسلامی]] بالیده‌ و فربه‌ شده‌ است‌. مهدویت‌ در [[اندیشه]] [[غلات‌ شیعه‌|غُلات‌ شیعه‌]]، [[وظیفه]] نهایی‌ زنجیره انبیا و [[اوصیا]] و [[امامان]]{{عم}} را برعهده‌ دارد و از این‌ رو، محوریت‌ اندیشه [[امامت‌]] را می‌توان‌ در این‌ بخش‌ از تصویر پردازی‌ِ اسطوره‌ای‌ و ایدئولوژیک‌ غلات‌ از تاریخ‌ باز یافت‌. غلات‌ همچنین‌ در منظومه دینی‌ خود و در تحلیل‌ باطنی‌ خود از شریعت‌، دیگر بار نقش‌ اساسی‌ را برای‌ امامت‌ قائل‌ می‌شده‌اند و اندیشه اباحی‌ آنان‌ درست‌ در [[ارتباط]] مستقیم‌ با منظری‌ بود که‌ نسبت‌ به‌ موضوع‌ امامت‌ داشتند. اساساً برای‌ غلات‌ جوهره ایمان‌ چیزی‌ جز "معرفت‌" نبود و مراد از معرفت‌ نیز شناخت‌ [[امام]] بود؛ چه‌، آنان‌ [[معتقد]] بودند که‌ شناخت‌ صحیح‌ نسبت‌ به‌ [[خداوند]]، در گرو معرفت‌ حقیقت‌ امامت‌ است‌. طبعاً در این‌ منظومه فکری‌ جایگاه‌ ایمان‌ و [[کفر]] نیز نسبت‌ به‌ امام در نظر گرفته‌ می‌شد.
آنچه‌ در میان‌ گروه‌ها و محافل‌ مختلف‌ غلات‌ شیعه‌ در سده‌های‌ نخستین‌ جلب‌نظر می‌کند، صورت‌پردازی‌ تاریخی‌متناسب‌ با اعتقادات‌ در میان‌ آنان‌ است‌. در این‌ تاریخ‌نگری‌ اعتقادی‌ طبعاً اسطوره‌ای‌، موضوع‌ امامت‌، محوری‌ترین‌ جایگاه‌ را در "تاریخ‌ مقدس‌" از آن‌ خود کرده‌ است‌؛ ادوار پیش‌ از "تاریخ‌" و پس‌ از "تاریخ‌" در این‌ تاریخ‌نگری‌ مقدس‌ نقش‌ اساسی‌ را داراست‌؛ به‌ طوری‌ که‌ از یک‌ سو تصویری‌ که‌ غلات‌ از عالم‌ِ پیش‌ از این‌ جهان‌ عرضه‌ می‌کرده‌اند و نقشی‌ که‌ برای‌ [[امامان]]{{عم}} در آن‌ می‌یافته‌اند، با اندیشه آنان‌ درباره خدا و نحوه [[ظهور]] [[اسماء]] و صفات‌ باری‌ تعالی‌ و تجلی‌ [[نور]] الهی‌ در مخلوقات‌ متناسب‌ است‌؛ از سوی‌ دیگر تصویرپردازی‌ غلات‌ از مراحل‌ِ بعد از "تاریخ‌" که‌ در موضوع‌ رجعت‌ خود را نشان‌ می‌دهد، چنانکه‌ می‌دانیم‌ یکی‌ از محوری‌ترین‌ اندیشه‌های‌ غلات‌ را می‌سازد. منظر آخرت‌شناسی‌ غلات‌، هدف‌ و غایت‌ تاریخ‌ و جهان‌ و انسان‌ را نشان‌ می‌دهد و در واقع‌ [[فلسفه]] تاریخ‌ را تبیین‌ می‌کند. تاریخ‌ در کنار روشنی‌های‌ خود که‌ همانا زنجیره [[هدایت‌]] [[انبیا]] و اوصیای‌ ایشان‌ است‌، [[شاهد]] ظلمت‌ها و تاریکی‌هایی‌ است‌ که‌ به‌ سبب‌ دوری‌ از محور هدایت‌ انبیا و اوصیای‌ آنان‌، ایجاد شده‌ است‌ و در نهایت‌، در پس‌ تاریخ‌، نور بر ظلمت‌ چیره‌ می‌شود و جهان‌ را نورانیت‌ فرامی‌گیرد. در این‌ [[تفکر]] ثنویت‌ اندیش‌، مفاهیم‌ مهدویت‌، غیبت‌ و رجعت‌ حتی‌ گاه‌ مستند به‌ سنت‌های‌ [[اسلامی]] بالیده‌ و فربه‌ شده‌ است‌. مهدویت‌ در [[اندیشه]] [[غلات‌ شیعه‌|غُلات‌ شیعه‌]]، [[وظیفه]] نهایی‌ زنجیره انبیا و [[اوصیا]] و [[امامان]]{{عم}} را برعهده‌ دارد و از این‌ رو، محوریت‌ اندیشه [[امامت‌]] را می‌توان‌ در این‌ بخش‌ از تصویر پردازی‌ِ اسطوره‌ای‌ و ایدئولوژیک‌ غلات‌ از تاریخ‌ باز یافت‌. غلات‌ همچنین‌ در منظومه دینی‌ خود و در تحلیل‌ باطنی‌ خود از شریعت‌، دیگر بار نقش‌ اساسی‌ را برای‌ امامت‌ قائل‌ می‌شده‌اند و اندیشه اباحی‌ آنان‌ درست‌ در [[ارتباط]] مستقیم‌ با منظری‌ بود که‌ نسبت‌ به‌ موضوع‌ امامت‌ داشتند. اساساً برای‌ غلات‌ جوهره ایمان‌ چیزی‌ جز "معرفت‌" نبود و مراد از معرفت‌ نیز شناخت‌ [[امام]] بود؛ چه‌، آنان‌ [[معتقد]] بودند که‌ شناخت‌ صحیح‌ نسبت‌ به‌ [[خداوند]]، در گرو معرفت‌ حقیقت‌ امامت‌ است‌. طبعاً در این‌ منظومه فکری‌ جایگاه‌ ایمان‌ و [[کفر]] نیز نسبت‌ به‌ امام در نظر گرفته‌ می‌شد.


خاستگاه‌ غلات‌ شیعه‌|غُلات‌ شیعه‌ و جایگاه‌ فعالیت‌های‌ دینی‌ و سیاسی‌ آنان‌ در سده‌های‌ ۱-۳ ق‌ کوفه‌ بود<ref>قاضی‌، وداد، الکیسانیه فی‌ التاریخ‌ و الادب‌، ص۱۱۸ بب.</ref>. از نخستین‌ نشانه‌های‌ ظهور غلات‌ در صحنه سیاسی‌ و اجتماعی‌ و دینی‌ کوفه‌، این‌ مطلب‌ را می‌توان‌ [[استنباط]] کرد که‌ غلات‌ از همان‌ آغاز گروه‌هایی‌ سیاسی‌ بودند که‌ در فضای‌ آشفته سیاسی‌ نیمه دوم‌ قرن‌ اول‌ هجری‌ و تحت‌ تأثیر انگاره‌ای‌ دینی‌، البته‌ با موضع‌گیری‌ خاص‌ درصدد دستیابی‌ به‌ قدرت‌ بودند. البته‌ غلات‌ با ماهیت‌ دینی‌ بخشیدن‌ به‌ حکومت‌ و سلطه‌ درصدد بودند که‌ مشروعیت‌ حکومت‌های‌ موجود را از میان‌ ببرند و برای‌ فعالیت‌ و [[مبارزه]] سیاسی‌ خود مشروعیت‌ کسب‌ کنند. سیاسی‌ بودن‌ جنبش‌ [[مختار]] در گرایش‌ [[غالیانه]] کیسانیه‌ و نیز جنبش‌ دعوت‌ عباسی‌ که‌ خاستگاهی‌ شیعی‌ و غالیانه‌ داشت‌ و پیوند سیاست‌ با [[اندیشه]] دینی‌ در آن‌ دو جنبش‌ غالیانه‌ پوشیده‌ نیست‌. از این‌ رو، باید گفت‌ که‌ اندیشه امامت‌ در میان‌ غلات‌ انقلابی‌ قرنهای‌ ۱ و ۲ق‌، بستری‌ کاملاً سیاسی‌ داشت‌.
خاستگاه‌ غلات‌ شیعه‌ و جایگاه‌ فعالیت‌های‌ دینی‌ و سیاسی‌ آنان‌ در سده‌های‌ ۱-۳ ق‌ کوفه‌ بود<ref>قاضی‌، وداد، الکیسانیه فی‌ التاریخ‌ و الادب‌، ص۱۱۸ بب.</ref>. از نخستین‌ نشانه‌های‌ ظهور غلات‌ در صحنه سیاسی‌ و اجتماعی‌ و دینی‌ کوفه‌، این‌ مطلب‌ را می‌توان‌ [[استنباط]] کرد که‌ غلات‌ از همان‌ آغاز گروه‌هایی‌ سیاسی‌ بودند که‌ در فضای‌ آشفته سیاسی‌ نیمه دوم‌ قرن‌ اول‌ هجری‌ و تحت‌ تأثیر انگاره‌ای‌ دینی‌، البته‌ با موضع‌گیری‌ خاص‌ درصدد دستیابی‌ به‌ قدرت‌ بودند. البته‌ غلات‌ با ماهیت‌ دینی‌ بخشیدن‌ به‌ حکومت‌ و سلطه‌ درصدد بودند که‌ مشروعیت‌ حکومت‌های‌ موجود را از میان‌ ببرند و برای‌ فعالیت‌ و [[مبارزه]] سیاسی‌ خود مشروعیت‌ کسب‌ کنند. سیاسی‌ بودن‌ جنبش‌ [[مختار]] در گرایش‌ [[غالیانه]] کیسانیه‌ و نیز جنبش‌ دعوت‌ عباسی‌ که‌ خاستگاهی‌ شیعی‌ و غالیانه‌ داشت‌ و پیوند سیاست‌ با [[اندیشه]] دینی‌ در آن‌ دو جنبش‌ غالیانه‌ پوشیده‌ نیست‌. از این‌ رو، باید گفت‌ که‌ اندیشه امامت‌ در میان‌ غلات‌ انقلابی‌ قرنهای‌ ۱ و ۲ق‌، بستری‌ کاملاً سیاسی‌ داشت‌.


روشن‌ است‌ که‌ بررسی‌ اندیشه [[امامت‌]] در میان‌ تمامی‌گروه‌های‌ [[غلات‌ شیعه‌|غُلات‌ شیعه‌]] در یک‌ مقاله‌ امکان‌پذیر نیست‌، ولی‌ توجه‌ به‌ یک‌ نکته‌ تصویر روشن‌تری‌ از غلات‌ به‌ دست‌ خواهد داد و آن‌ اینکه‌ اگرچه‌ غلات‌ اصولاً از تنوع‌ بسیاری‌ برخوردار بوده‌اند و می‌توان‌ در میان‌ محافل‌ شیعی‌ کوفه‌ و سپس‌ شهرهای‌ دیگر [[اسلامی]] از جمله‌ [[بغداد]]، از طیفهای‌ گوناگونی‌ از غلات‌ شیعه‌|غُلات‌ شیعه‌ سخن‌ گفت‌، ولی‌ این‌ گروه‌ها عمدتاً از ماهیت‌ فکری‌ و دینی‌ مشابهی‌ برخوردار بوده‌اند، چندان‌که‌ می‌توان‌ خطی‌ مشخص‌ از غلات‌ کیسانی‌ و حتی‌ شاید پیش‌ از آن‌ سبائیه‌ و سپس‌ غلات‌ شیعی‌ عباسی‌ و گروه‌های‌ وابسته‌ به‌ آنان‌ از یک‌ سو و غلات‌ علوی‌ از دیگر سو تا غلات‌ نیمه قرن‌ ۲ق‌ که‌ به‌ محافل‌ امامیه‌ نزدیک‌ بوده‌اند و گروه‌ عمده آنان‌ یعنی‌ خطابیه‌، پس‌ از انشعاب‌ از [[امامیه‌]]، زمینه‌ را برای‌ اسماعیلیه‌ و قرامطه‌ فراهم‌ کردند و نیز تا غلات‌ نیمه اول‌ قرن‌ ۳ق‌ که‌ به‌ ویژه‌ پس‌ از برخی‌ تحولات‌ و دگرگونی‌های‌ دینی‌ و فکری‌ که‌ تحت‌ تأثیر شرایط تاریخی‌ ایجاد شد، خود را در [[فرقه]] غالیانه نصیریه‌ که‌ هم‌ اینک‌ نیز پیروان‌ بسیاری‌ دارد، باز یافتند، ترسیم‌ کرد و به‌ درستی‌ تحول‌ تاریخی‌ [[عقاید]] و باورهای‌ [[غالیانه]] آنان‌ را نشان‌ داد. حتی‌ می‌توان‌ تأثیر عقاید غلات‌ را در صوفیانی‌ نزدیک‌ به‌ محافل‌ امامی‌ چون‌ حلاج‌ و یا در قرنهای‌ بعدی‌ در فرقه‌های‌ حروفیه‌ و جز آن‌ ملاحظه‌ کرد.
روشن‌ است‌ که‌ بررسی‌ اندیشه [[امامت‌]] در میان‌ تمامی‌گروه‌های‌ [[غلات‌ شیعه‌|غُلات‌ شیعه‌]] در یک‌ مقاله‌ امکان‌پذیر نیست‌، ولی‌ توجه‌ به‌ یک‌ نکته‌ تصویر روشن‌تری‌ از غلات‌ به‌ دست‌ خواهد داد و آن‌ اینکه‌ اگرچه‌ غلات‌ اصولاً از تنوع‌ بسیاری‌ برخوردار بوده‌اند و می‌توان‌ در میان‌ محافل‌ شیعی‌ کوفه‌ و سپس‌ شهرهای‌ دیگر [[اسلامی]] از جمله‌ [[بغداد]]، از طیفهای‌ گوناگونی‌ از غُلات‌ شیعه‌ سخن‌ گفت‌، ولی‌ این‌ گروه‌ها عمدتاً از ماهیت‌ فکری‌ و دینی‌ مشابهی‌ برخوردار بوده‌اند، چندان‌که‌ می‌توان‌ خطی‌ مشخص‌ از غلات‌ کیسانی‌ و حتی‌ شاید پیش‌ از آن‌ سبائیه‌ و سپس‌ غلات‌ شیعی‌ عباسی‌ و گروه‌های‌ وابسته‌ به‌ آنان‌ از یک‌ سو و غلات‌ علوی‌ از دیگر سو تا غلات‌ نیمه قرن‌ ۲ق‌ که‌ به‌ محافل‌ امامیه‌ نزدیک‌ بوده‌اند و گروه‌ عمده آنان‌ یعنی‌ خطابیه‌، پس‌ از انشعاب‌ از [[امامیه‌]]، زمینه‌ را برای‌ اسماعیلیه‌ و قرامطه‌ فراهم‌ کردند و نیز تا غلات‌ نیمه اول‌ قرن‌ ۳ق‌ که‌ به‌ ویژه‌ پس‌ از برخی‌ تحولات‌ و دگرگونی‌های‌ دینی‌ و فکری‌ که‌ تحت‌ تأثیر شرایط تاریخی‌ ایجاد شد، خود را در [[فرقه]] غالیانه نصیریه‌ که‌ هم‌ اینک‌ نیز پیروان‌ بسیاری‌ دارد، باز یافتند، ترسیم‌ کرد و به‌ درستی‌ تحول‌ تاریخی‌ [[عقاید]] و باورهای‌ [[غالیانه]] آنان‌ را نشان‌ داد. حتی‌ می‌توان‌ تأثیر عقاید غلات‌ را در صوفیانی‌ نزدیک‌ به‌ محافل‌ امامی‌ چون‌ حلاج‌ و یا در قرنهای‌ بعدی‌ در فرقه‌های‌ حروفیه‌ و جز آن‌ ملاحظه‌ کرد.


بدین‌‌سان‌، اگر از مفاهیم‌ اساسی‌ [[اندیشه]] [[امامت‌]] نزد غلات‌ سخنی‌ گفته‌ شود، دست‌ کم‌ از لحاظ کلیات‌ می‌توان‌ آن‌ را امری‌ عمومی‌ تلقی‌ کرد. با توجه‌ به‌ آنچه‌ گذشت‌، می‌بایست‌ نمونه‌هایی‌ کهن‌ از عقاید و مفاهیم‌ غلات‌ را نشان‌ داد: یکی‌ از این‌ مفاهیم‌ در میان‌ غلات‌، اندیشه نفی‌ مرگ‌ [[امام]] و ادعای‌ غیبت‌ و طبعاً وقف‌ درباره او بود. علت‌ این‌ امر البته‌ جای‌ بررسی‌ دارد، ولی‌ به‌ هر حال‌ می‌توان‌ نمونه‌های‌ کهنی‌ در میان‌ غلات‌ سده ۱ق‌ به‌ دست‌ داد؛ پس‌ از شهادت‌ [[امام علی|حضرت‌ امام علی‌]]{{ع}}<ref>نک: جاحظ، عمرو، البیان‌ و التبیین‌، به‌ کوشش‌ عبدالسلام‌ هارون‌، ج۳، ص.۸۱</ref>؛ پس‌ از مرگ‌ [[محمد بن حنفیه]] در ۸۱ق‌<ref>نک: قاضی‌، وداد، الکیسانیه فی‌ التاریخ‌ و الادب‌ص:، ۱۶۸ بب؛ نیز نک: مسائل‌ الامامه، منسوب‌ به‌ ناشی‌´ اکبر، به‌ کوشش‌ فان‌ اس‌، ۲۶-۲۷.</ref>. همراه‌ اندیشه غیبت‌ امام، طبعاً مسأله نقش‌ او در «[[آخر الزمان]]» و پیروزمندی‌ وی‌ بر [[ظلم‌ها]] و بیدادها مطرح‌ می‌شد: رجعت‌ و مهدویت‌.  
بدین‌‌سان‌، اگر از مفاهیم‌ اساسی‌ [[اندیشه]] [[امامت‌]] نزد غلات‌ سخنی‌ گفته‌ شود، دست‌ کم‌ از لحاظ کلیات‌ می‌توان‌ آن‌ را امری‌ عمومی‌ تلقی‌ کرد. با توجه‌ به‌ آنچه‌ گذشت‌، می‌بایست‌ نمونه‌هایی‌ کهن‌ از عقاید و مفاهیم‌ غلات‌ را نشان‌ داد: یکی‌ از این‌ مفاهیم‌ در میان‌ غلات‌، اندیشه نفی‌ مرگ‌ [[امام]] و ادعای‌ غیبت‌ و طبعاً وقف‌ درباره او بود. علت‌ این‌ امر البته‌ جای‌ بررسی‌ دارد، ولی‌ به‌ هر حال‌ می‌توان‌ نمونه‌های‌ کهنی‌ در میان‌ غلات‌ سده ۱ق‌ به‌ دست‌ داد؛ پس‌ از شهادت‌ [[امام علی|حضرت‌ امام علی‌]]{{ع}}<ref>نک: جاحظ، عمرو، البیان‌ و التبیین‌، به‌ کوشش‌ عبدالسلام‌ هارون‌، ج۳، ص.۸۱</ref>؛ پس‌ از مرگ‌ [[محمد بن حنفیه]] در ۸۱ق‌<ref>نک: قاضی‌، وداد، الکیسانیه فی‌ التاریخ‌ و الادب‌ص:، ۱۶۸ بب؛ نیز نک: مسائل‌ الامامه، منسوب‌ به‌ ناشی‌´ اکبر، به‌ کوشش‌ فان‌ اس‌، ۲۶-۲۷.</ref>. همراه‌ اندیشه غیبت‌ امام، طبعاً مسأله نقش‌ او در «[[آخر الزمان]]» و پیروزمندی‌ وی‌ بر [[ظلم‌ها]] و بیدادها مطرح‌ می‌شد: رجعت‌ و مهدویت‌.  
۱۱۳٬۶۲۹

ویرایش