آیا امام باقر علم غیب دارد؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۴۰: خط ۴۰:
::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[عبدالحسین خسروپناه]]''' در کتاب ''«[[کلام نوین اسلامی (کتاب)|کلام نوین اسلامی]]»'' در این باره گفته است:
::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[عبدالحسین خسروپناه]]''' در کتاب ''«[[کلام نوین اسلامی (کتاب)|کلام نوین اسلامی]]»'' در این باره گفته است:
::::::«[[امام محمد باقر]]{{ع}} جوانی را در مسجد دید که می‌خندید. فرمود: "در خانه خدا می‌خندی در حالی که سه روز دیگر از دنیا خواهی رفت. آن جوان پس از سه روز از دنیا رفت." و نیز به ابوبصیر فرمود:" هنگامی که به کوفه برگردی خداوند دو پسر به تو عنایت می‌کند؛ یکی را عیسی و دیگری را محمد نام می‌گذاری و هر دوی آنها از شیعیان ما خواهند بود." ابوبصیر می‌گوید: همان شد که [[امام]]{{ع}} خبر داد.<ref>بحارالانوار، ج۴۶، ص ۲۷۴ و اثبات الهداه، ج۵، ص۳۰۵.</ref>»<ref>[[کلام نوین اسلامی ج۲ (کتاب)|کلام نوین اسلامی ج۲]] ص۳۸۲.</ref>.
::::::«[[امام محمد باقر]]{{ع}} جوانی را در مسجد دید که می‌خندید. فرمود: "در خانه خدا می‌خندی در حالی که سه روز دیگر از دنیا خواهی رفت. آن جوان پس از سه روز از دنیا رفت." و نیز به ابوبصیر فرمود:" هنگامی که به کوفه برگردی خداوند دو پسر به تو عنایت می‌کند؛ یکی را عیسی و دیگری را محمد نام می‌گذاری و هر دوی آنها از شیعیان ما خواهند بود." ابوبصیر می‌گوید: همان شد که [[امام]]{{ع}} خبر داد.<ref>بحارالانوار، ج۴۶، ص ۲۷۴ و اثبات الهداه، ج۵، ص۳۰۵.</ref>»<ref>[[کلام نوین اسلامی ج۲ (کتاب)|کلام نوین اسلامی ج۲]] ص۳۸۲.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{جمع شدن|۴. پژوهشگران خبرگزاری تسنیم؛}}
[[پرونده:9030760879.jpg|100px|right|بندانگشتی|]]
::::::پژوهشگران ''«[https://www.tasnimnews.com/fa/news/1394/06/30/866510/%DB%8C%DA%A9-%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%B9%D8%AC%DB%8C%D8%A8-%D8%A7%D8%B2-%D8%B9%D9%84%D9%85-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%A8%D8%A7%D9%82%D8%B1-%D8%B9-%D8%B4%D9%85%D8%A7-%D8%AF%D8%B2%D8%AF-%D9%87%D8%B3%D8%AA%DB%8C%D8%AF خبرگزاری تسنیم]»'' در  این‌باره گفته‌اند:
::::::«مرحوم شیخ طوسی در کتاب خود آورده است: اسماعیل بن ابی حمزه بطائنی به نقل از پدرش حکایت کرد: روزی حضرت [[امام باقرر|ابوجعفر، باقرالعلوم]]{{ع}} سوار مَرکب خود شد و به همراه عده‌ای از غلامان و یکی از اصحابش به نام سلیمان بن خالد، راهی باغ خود گردید، من نیز سوار مَرکب خود شده و همراه ایشان حرکت کردم. بعد از پیمودن مقداری از راه، سلیمان بن خالد اظهار داشت: فدایت شوم، آیا امام از آنچه در شبانه روز رُخ می‌دهد آگاه است؟
::::::حضرت فرمود: ای سلیمان سوگند به کسی که [[پیامبر خاتم|حضرت محمّد]]{{صل}} را به نبوّت و رسالت بر انگیخت؛ همانا تمام آنچه را که در طول روز، ماه و بلکه در طول سال رُخ می‌دهد، امام و حجّت خدا نسبت به آن، آگاه و عالم است. بعد از آن افزود: آیا نمی‌دانی که فرشته روح در شب قدر از طرف خداوند متعال بر امام وارد می‌شود و او را در جریان تمام حوادث و امور قرار می‌دهد؛ و هیچ موضوعی از امام مخفی نخواهد بود؟ و در بین فرمایشات خود افزود: همین الان دو نفر به ما می‌رسند که اموالی را دزدیده و پنهان کرده‌اند. ابوحمزه گوید: به خدا سوگند طولی نکشید که دو نفر نمایان شدند و حضرت به یکی از غلامان خود دستور داد که آن دو نفر سارق را نزد ایشان بیاورد، هنگامی که خدمت امام احضار شدند، حضرت به آنها فرمود: شما دزد هستید. ولی آنها سوگند خوردند که سارق نیستند و چیزی ندزدیده‌اند. حضرت اظهار نمود: چنانچه حقیقت را نگوئید، می‌گویم که چه اموالی از چه شخصی سرقت کرده‌اید و در کجا پنهان نموده‌اید. و چون آن دو نفر از بیان حقیقت امتناع ورزیدند، امام به سلیمان فرمود: به همراه یکی از غلامان، بالای آن کوه که در آن سمت قرار دارد برو؛ در آن جا غاری است، هر مقدار اموال و اشیائی که داخل آن غار باشد، بیاور. سلیمان گوید: طبق فرمان امام محمّد باقر به سمت غار رفتیم و چون داخل آن شدیم آنچه موجود بود برداشتیم و نزد امام آوردیم. حضرت به ما فرمود: چنانچه تا فردا صبر نمائید جریان عجیب‌‌تری را خواهید دید، که چگونه بر افراد بی‌گناه ظلم می‌شود. فردای آن روز به همراه امام نزد والی و استاندار مدینه رفتیم؛ لحظاتی نشستیم، پس ناگهان شخصی که اموالش را سرقت کرده بودند به همراه افرادی وارد شد؛ و آن مرد اظهار داشت: این افراد اموال مرا دزدیده‌اند. [[امام باقر]]{{ع}} فرمود: این افراد دزد نیستند، بلکه دزد دیگرانند؛ و اموال تو را فلانی و فلانی سرقت کرده بودند و اکنون آنها نزد من هستند. بعد از آن حضرت دستور داد تا مقداری از آن اموال را که مال آن شخص بود تحویلش دهند. پس از آن، امام به والی مدینه فرمود: مقداری دیگر از اموال مسروقه نزد این جانب است، که مربوط به فلان شخص از اهالی بربر می‌باشد، هرگاه آمد مرا خبر کنید تا اموال او را تحویلش دهم. سپس حضرت آن دو نفر سارق را معرّفی نمود و دستور داد تا دست هر دو نفر طبق حکم اسلام قطع شود»<ref>[https://www.tasnimnews.com/fa/news/1394/06/30/866510/%DB%8C%DA%A9-%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%B9%D8%AC%DB%8C%D8%A8-%D8%A7%D8%B2-%D8%B9%D9%84%D9%85-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%A8%D8%A7%D9%82%D8%B1-%D8%B9-%D8%B4%D9%85%D8%A7-%D8%AF%D8%B2%D8%AF-%D9%87%D8%B3%D8%AA%DB%8C%D8%AF خبرگزاری تسنیم].</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


۷۳٬۱۸۵

ویرایش