بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
یکی از ویژگیهای مهم [[پیامبران الهی]] این است که [[خداوند متعال]] آنان را [[گواهان]] امتهایشان قرار داده است. و از این میان [[پیامبر گرامی اسلام]] [[گواه]] بر همه آنهاست: {{متن قرآن|وَيَوْمَ نَبْعَثُ فِي كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيدًا عَلَيْهِم مِّنْ أَنفُسِهِمْ وَجِئْنَا بِكَ شَهِيدًا عَلَى هَؤُلاء وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِينَ }}<ref> و (یاد کن) روزی را که در هر امّتی گواهی از خودشان بر آنان برانگیزیم و تو را بر اینان گواه آوریم و بر تو این کتاب را فرو فرستادیم که بیانگر هر چیز و رهنمود و بخشایش و نویدبخشی برای مسلمانان است؛ سوره نحل، آیه:۸۹.</ref>، {{متن قرآن| فَكَيْفَ إِذَا جِئْنَا مِن كُلِّ أُمَّةٍ بِشَهِيدٍ وَجِئْنَا بِكَ عَلَى هَؤُلاء شَهِيدًا }}<ref> پس آن هنگام که از هر امّتی گواهی آوریم و تو را (نیز) بر آنان، گواه گیریم (حالشان) چگونه خواهد بود؟؛ سوره نساء، آیه:۴۱.</ref>. | یکی از ویژگیهای مهم [[پیامبران الهی]] این است که [[خداوند متعال]] آنان را [[گواهان]] امتهایشان قرار داده است. و از این میان [[پیامبر گرامی اسلام]] [[گواه]] بر همه آنهاست: {{متن قرآن|وَيَوْمَ نَبْعَثُ فِي كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيدًا عَلَيْهِم مِّنْ أَنفُسِهِمْ وَجِئْنَا بِكَ شَهِيدًا عَلَى هَؤُلاء وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِينَ }}<ref> و (یاد کن) روزی را که در هر امّتی گواهی از خودشان بر آنان برانگیزیم و تو را بر اینان گواه آوریم و بر تو این کتاب را فرو فرستادیم که بیانگر هر چیز و رهنمود و بخشایش و نویدبخشی برای مسلمانان است؛ سوره نحل، آیه:۸۹.</ref>، {{متن قرآن| فَكَيْفَ إِذَا جِئْنَا مِن كُلِّ أُمَّةٍ بِشَهِيدٍ وَجِئْنَا بِكَ عَلَى هَؤُلاء شَهِيدًا }}<ref> پس آن هنگام که از هر امّتی گواهی آوریم و تو را (نیز) بر آنان، گواه گیریم (حالشان) چگونه خواهد بود؟؛ سوره نساء، آیه:۴۱.</ref>. | ||
[[پیامبر گرامی اسلام]] میفرماید: "[[خداوند متعال]] هر گاه [[پیامبری]] [[مبعوث]] میکرد او را بر [[امّت]] خویش [[گواه]] و [[شاهد]] قرار میداد"<ref>{{ | [[پیامبر گرامی اسلام]] میفرماید: "[[خداوند متعال]] هر گاه [[پیامبری]] [[مبعوث]] میکرد او را بر [[امّت]] خویش [[گواه]] و [[شاهد]] قرار میداد"<ref>{{متن حدیث|كَانَ إِذَا بَعَثَ نَبِيّاً جَعَلَهُ شَهِيداً عَلَى قَوْمِهِ}}؛ قرب الاسناد حمیری، ص۸۴.</ref>. | ||
[[امام باقر]]{{ع}} میفرماید: "[[گواهان بر مردم]] جز [[پیامبران]] و [[امامان]] کسی دیگر نیست"<ref>{{ | [[امام باقر]]{{ع}} میفرماید: "[[گواهان بر مردم]] جز [[پیامبران]] و [[امامان]] کسی دیگر نیست"<ref>{{متن حدیث|لَا يَكُونُ شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ إِلَّا الْأَئِمَّةُ وَ الرُّسُلُ}}؛ الوافی، ملا محسن فیض کاشانی، ج:۳، ص۴۹۸.</ref>. | ||
[[امام رضا]]{{ع}} هم [[شرح صدر]] و [[علم]] و [[عصمت]] را مقدمه لازم برای [[شهادت]] و [[گواهی]] بر [[خلق]] دانسته، میفرماید: " همانا [[بنده]] آنگاه که [[خدا]] او را برای امور بندگانش برمی گزیند سینه او را برای این امر فراخ میکند و در [[قلب]] او چشمههای [[حکمت]] را به [[ودیعه]] میگذارد و [[علم]] را به او [[الهام]] میکند پس بعد از آن در هیچ جوابی فرو نمیماند و از [[حق]] در تحیّر نمیشود. و او [[معصوم]] و [[مؤیّد]] و موفّق و مورد [[تسدید]] [[الهی]] است از خطاها و [[لغزشها]] و لیز خوردنها در [[امان]] است. [[خداوند]] او را به این امور اختصاص داده است تا [[حجّت]] او بر بندگانش و [[گواه]] او بر خلقش باشد<ref>{{ | [[امام رضا]]{{ع}} هم [[شرح صدر]] و [[علم]] و [[عصمت]] را مقدمه لازم برای [[شهادت]] و [[گواهی]] بر [[خلق]] دانسته، میفرماید: " همانا [[بنده]] آنگاه که [[خدا]] او را برای امور بندگانش برمی گزیند سینه او را برای این امر فراخ میکند و در [[قلب]] او چشمههای [[حکمت]] را به [[ودیعه]] میگذارد و [[علم]] را به او [[الهام]] میکند پس بعد از آن در هیچ جوابی فرو نمیماند و از [[حق]] در تحیّر نمیشود. و او [[معصوم]] و [[مؤیّد]] و موفّق و مورد [[تسدید]] [[الهی]] است از خطاها و [[لغزشها]] و لیز خوردنها در [[امان]] است. [[خداوند]] او را به این امور اختصاص داده است تا [[حجّت]] او بر بندگانش و [[گواه]] او بر خلقش باشد<ref>{{متن حدیث|إِنَ الْعَبْدَ إِذَا اخْتَارَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَ لِأُمُورِ عِبَادِهِ شَرَحَ صَدْرَهُ لِذَلِكَ وَ أَوْدَعَ قَلْبَهُ يَنَابِيعَ الْحِكْمَةِ وَ أَلْهَمَهُ الْعِلْمَ إِلْهَاماً فَلَمْ يَعْيَ بَعْدَهُ بِجَوَابٍ وَ لَا يُحَيَّرُ فِيهِ عَنِ الصَّوَابِ وَ هُوَ مَعْصُومٌ مُؤَيَّدٌ مُوَفَّقٌ مُسَدَّدٌ قَدْ أَمِنَ الْخَطَايَا وَ الزَّلَلَ وَ الْعِثَارَ وَ خَصَّهُ اللَّهُ بِذَلِكَ لِيَكُونَ حُجَّتَهُ عَلَى عِبَادِهِ وَ شَاهِدَهُ عَلَى خَلْقِهِ}}؛ کافی، ج۱، ص۲۰۲.</ref>.<ref>[[محمد بیابانی اسکوئی]]، [[نبوت (کتاب)|نبوت]]، ص۱۴۷ - ۱۴۹.</ref> | ||
==مردانی از جنس [[بشر]]== | ==مردانی از جنس [[بشر]]== | ||
از اوصاف و [[ویژگیهای پیامبران]] [[الهی]] این است که [[خداوند متعال]] آنان را از جنس [[بشر]] قرار داده، و از میان [[بشر]] نیز، همه پیامبرانش را از مردان [[انتخاب]] کرده است: {{متن قرآن| وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ إِلاَّ رِجَالاً نُّوحِي إِلَيْهِمْ فَاسْأَلُواْ أَهْلَ الذِّكْرِ إِن كُنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ }}<ref> و ما پیش از تو جز مردانی را که به آنها وحی میکردیم نفرستادیم؛ اگر نمیدانید از اهل کتاب (آسمانی) بپرسید؛ سوره نحل، آیه:۴۳.</ref>؛ {{متن قرآن| وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ إِلاَّ رِجَالاً نُّوحِي إِلَيْهِم مِّنْ أَهْلِ الْقُرَى أَفَلَمْ يَسِيرُواْ فِي الأَرْضِ فَيَنظُرُواْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَدَارُ الآخِرَةِ خَيْرٌ لِّلَّذِينَ اتَّقَواْ أَفَلاَ تَعْقِلُونَ }}<ref> و پیش از تو جز مردانی از مردم شهرها را که به آنان وحی میکردیم نفرستادیم؛ آیا روی زمین گردش نکردهاند تا بنگرند سرانجام پیشینیانشان چگونه بوده است؟ و به راستی سرای واپسین برای پرهیزگاران بهتر است؛ آیا خرد نمیورزید؟؛ سوره یوسف، | از اوصاف و [[ویژگیهای پیامبران]] [[الهی]] این است که [[خداوند متعال]] آنان را از جنس [[بشر]] قرار داده، و از میان [[بشر]] نیز، همه پیامبرانش را از مردان [[انتخاب]] کرده است: {{متن قرآن| وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ إِلاَّ رِجَالاً نُّوحِي إِلَيْهِمْ فَاسْأَلُواْ أَهْلَ الذِّكْرِ إِن كُنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ }}<ref> و ما پیش از تو جز مردانی را که به آنها وحی میکردیم نفرستادیم؛ اگر نمیدانید از اهل کتاب (آسمانی) بپرسید؛ سوره نحل، آیه:۴۳.</ref>؛ {{متن قرآن| وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ إِلاَّ رِجَالاً نُّوحِي إِلَيْهِم مِّنْ أَهْلِ الْقُرَى أَفَلَمْ يَسِيرُواْ فِي الأَرْضِ فَيَنظُرُواْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَدَارُ الآخِرَةِ خَيْرٌ لِّلَّذِينَ اتَّقَواْ أَفَلاَ تَعْقِلُونَ }}<ref> و پیش از تو جز مردانی از مردم شهرها را که به آنان وحی میکردیم نفرستادیم؛ آیا روی زمین گردش نکردهاند تا بنگرند سرانجام پیشینیانشان چگونه بوده است؟ و به راستی سرای واپسین برای پرهیزگاران بهتر است؛ آیا خرد نمیورزید؟؛ سوره یوسف، آیه۱۰۹.</ref> | ||
این [[آیات]] ـ با توجه به آنچه [[تاریخ]] از [[پیامبران الهی]] [[نقل]] میکند ـ نشان میدهد [[خداوند متعال]] پیامبرانش را از میان مردان [[انتخاب]] کرده، و از گروه [[زنان]] [[پیامبری]] برنگزیده است. ولی به [[حکمت]] این امر در [[آیات]] اشاره نشده است. و در جواب کسانی که از [[پیامبر]]{{صل}} نشدن [[فرشتگان]] سؤال میکردند؛ میفرماید: اگر قرار بود آن فرستاده را از میان [[فرشتگان]] [[انتخاب]] کنیم، او را هم به صورت مردی قرار میدادیم: {{متن قرآن| وَلَوْ جَعَلْنَاهُ مَلَكًا لَّجَعَلْنَاهُ رَجُلاً وَلَلَبَسْنَا عَلَيْهِم مَّا يَلْبِسُونَ }}<ref> و اگر او را فرشتهای میگرداندیم، او را (به گونه) مردی در میآوردیم و باز هم بر آنان همان اشتباهی را که میکردند پیش میآوردیم؛ سوره انعام، | این [[آیات]] ـ با توجه به آنچه [[تاریخ]] از [[پیامبران الهی]] [[نقل]] میکند ـ نشان میدهد [[خداوند متعال]] پیامبرانش را از میان مردان [[انتخاب]] کرده، و از گروه [[زنان]] [[پیامبری]] برنگزیده است. ولی به [[حکمت]] این امر در [[آیات]] اشاره نشده است. و در جواب کسانی که از [[پیامبر]]{{صل}} نشدن [[فرشتگان]] سؤال میکردند؛ میفرماید: اگر قرار بود آن فرستاده را از میان [[فرشتگان]] [[انتخاب]] کنیم، او را هم به صورت مردی قرار میدادیم: {{متن قرآن| وَلَوْ جَعَلْنَاهُ مَلَكًا لَّجَعَلْنَاهُ رَجُلاً وَلَلَبَسْنَا عَلَيْهِم مَّا يَلْبِسُونَ }}<ref> و اگر او را فرشتهای میگرداندیم، او را (به گونه) مردی در میآوردیم و باز هم بر آنان همان اشتباهی را که میکردند پیش میآوردیم؛ سوره انعام، آیه۹.</ref> | ||
[[پیامبر گرامی اسلام]]{{صل}} در جواب آنان که میگفتند [[خداوند]] چرا فرشتهای را نفرستاده است؛ فرمودند: "چون حواسّ شما، [[فرشتگان]] را [[مشاهده]] نمیکند. و اگر هم بر نیروی حواسّ شما افزوده میشد که آنها را [[مشاهده]] کنید باز هم آنها را باید به صورت [[بشر]] [[مشاهده]] میکردید تا سخن و مراد آنها را متوجه شوید". | [[پیامبر گرامی اسلام]]{{صل}} در جواب آنان که میگفتند [[خداوند]] چرا فرشتهای را نفرستاده است؛ فرمودند: "چون حواسّ شما، [[فرشتگان]] را [[مشاهده]] نمیکند. و اگر هم بر نیروی حواسّ شما افزوده میشد که آنها را [[مشاهده]] کنید باز هم آنها را باید به صورت [[بشر]] [[مشاهده]] میکردید تا سخن و مراد آنها را متوجه شوید". | ||
خط ۷۲: | خط ۷۲: | ||
==ابتلای [[پیامبران]]== | ==ابتلای [[پیامبران]]== | ||
از ویژگیهای [[پیامبران]] شدّت ابتلای آنان است. اصولاً برای هر کاری امتحانی مناسب با آن گرفته میشود. و چون [[پیامبری]] و [[رسالت]] مقامی والا است، ابتلای آن نیز سختتر خواهد بود. علاوه بر اینکه اگر [[پیامبران]] در [[رفاه]] و [[آسایش]] باشند و از [[زندگی]] بالایی بر خوردار باشند و امّتهایشان در [[تنگدستی]] و گرفتاری بسر برند؛ [[پیروی از پیامبران]] را بر نمیتابند. به همین جهت است که [[امام صادق]]{{ع}} میفرماید: "سختترین [[بلاها]] از آن [[پیامبران]] و بعد از آنها برای کسانی است که در مقامی فروتر از آنها قرار دارند"<ref>{{ | از ویژگیهای [[پیامبران]] شدّت ابتلای آنان است. اصولاً برای هر کاری امتحانی مناسب با آن گرفته میشود. و چون [[پیامبری]] و [[رسالت]] مقامی والا است، ابتلای آن نیز سختتر خواهد بود. علاوه بر اینکه اگر [[پیامبران]] در [[رفاه]] و [[آسایش]] باشند و از [[زندگی]] بالایی بر خوردار باشند و امّتهایشان در [[تنگدستی]] و گرفتاری بسر برند؛ [[پیروی از پیامبران]] را بر نمیتابند. به همین جهت است که [[امام صادق]]{{ع}} میفرماید: "سختترین [[بلاها]] از آن [[پیامبران]] و بعد از آنها برای کسانی است که در مقامی فروتر از آنها قرار دارند"<ref>{{متن حدیث|إِنَ أَشَدَّ النَّاسِ بَلَاءً الْأَنْبِيَاءُ ثُمَ الَّذِينَ يَلُونَهُمْ ثُمَ الْأَمْثَلُ فَالْأَمْثَل}}؛ کافی، ج:۲، ص۲۵۲.</ref>. | ||
[[امام باقر]]{{ع}} با تأکید بر این امر، [[حکمت]] آن را بیان میکند که این کار به خاطر آن است که [[مردم]] با دیدن این [[مشکلات]] آنان را از [[مقام]] بشری فراتر نبرده، به [[درجه]] خدایی نرسانند؛ و به درجات خود آن بزرگواران نیز افزوده شود. با این همه [[یادآوری]] میکند که [[خداوند متعال]] پیامبرانش را به چیزی که نفرتانگیز و چندشآور شود، [[مبتلا]] نمیکند: "همانا ایوب با تمام ابتلاهایی که به آنها [[مبتلا]] شد بدنش متعفّن نشد و صورت وی [[زشت]] نگردید و [[خون]] و خونابه از او مدّتی بیرون نیامد. و احدی با دیدن او از او تنفّر پیدا نکرد و با [[مشاهده]] او احدی به [[وحشت]] نیفتاد و چیزی از [[بدن]] او [[کرم]] نگذاشت. [[خداوند متعال]] با همه [[پیامبران]] و اولیای گرامیش به هنگام ابتلایشان به همین صورت [[رفتار]] میکند... همانا [[خداوند متعال]] [[ایّوب]] را به بلایی بزرگ [[مبتلا]] کرد بلایی که با وجود آن بر همه [[مردم]] [[عظمت]] او [[سست]] گردید تا با [[مشاهده]] او به این حال ادعای [[ربوبیّت]] برای او نکنند؛ وقتی که خواست [[خدا]] را در رساندن نعمتهای بزرگ به ایشان [[مشاهده]] میکنند"<ref>{{ | [[امام باقر]]{{ع}} با تأکید بر این امر، [[حکمت]] آن را بیان میکند که این کار به خاطر آن است که [[مردم]] با دیدن این [[مشکلات]] آنان را از [[مقام]] بشری فراتر نبرده، به [[درجه]] خدایی نرسانند؛ و به درجات خود آن بزرگواران نیز افزوده شود. با این همه [[یادآوری]] میکند که [[خداوند متعال]] پیامبرانش را به چیزی که نفرتانگیز و چندشآور شود، [[مبتلا]] نمیکند: "همانا ایوب با تمام ابتلاهایی که به آنها [[مبتلا]] شد بدنش متعفّن نشد و صورت وی [[زشت]] نگردید و [[خون]] و خونابه از او مدّتی بیرون نیامد. و احدی با دیدن او از او تنفّر پیدا نکرد و با [[مشاهده]] او احدی به [[وحشت]] نیفتاد و چیزی از [[بدن]] او [[کرم]] نگذاشت. [[خداوند متعال]] با همه [[پیامبران]] و اولیای گرامیش به هنگام ابتلایشان به همین صورت [[رفتار]] میکند... همانا [[خداوند متعال]] [[ایّوب]] را به بلایی بزرگ [[مبتلا]] کرد بلایی که با وجود آن بر همه [[مردم]] [[عظمت]] او [[سست]] گردید تا با [[مشاهده]] او به این حال ادعای [[ربوبیّت]] برای او نکنند؛ وقتی که خواست [[خدا]] را در رساندن نعمتهای بزرگ به ایشان [[مشاهده]] میکنند"<ref>{{متن حدیث|إِنَ أَيُّوبَ مِنْ جَمِيعِ مَا ابْتُلِيَ بِهِ لَمْ تُنْتِنْ لَهُ رَائِحَةٌ وَ لَا قَبُحَتْ لَهُ صُورَةٌ وَ لَا خَرَجَتْ مِنْهُ مِدَّةٌ مِنْ دَمٍ وَ لَا قَيْحٌ وَ لَا اسْتَقْذَرَهُ أَحَدٌ رَآهُ وَ لَا اسْتَوْحَشَ مِنْهُ أَحَدٌ شَاهَدَهُ وَ لَا تَدَوَّدَ شَيْءٌ مِنْ جَسَدِهِ وَ هَكَذَا يَصْنَعُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِجَمِيعِ مَنْ يَبْتَلِيهِ مِنْ أَنْبِيَائِهِ وَ أَوْلِيَائِهِ الْمُكَرَّمِينَ عَلَيْهِ وَ إِنَّمَا اجْتَنَبَهُ النَّاسُ لِفَقْرِهِ وَ ضَعْفِهِ فِي ظَاهِرِ أَمْرِهِ لِجَهْلِهِمْ بِمَا لَهُ عِنْدَ رَبِّهِ تَعَالَى ذِكْرُهُ مِنَ التَّأْيِيدِ وَ الْفَرَجِ وَ قَدْ قَالَ النَّبِيُّ{{صل}} أَعْظَمُ النَّاسِ بَلَاءً الْأَنْبِيَاءُ ثُمَّ الْأَمْثَلُ فَالْأَمْثَلُ وَ إِنَّمَا ابْتَلَاهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِالْبَلَاءِ الْعَظِيمِ الَّذِي يَهُونُ مَعَهُ عَلَى جَمِيعِ النَّاسِ لِئَلَّا يَدَّعُوا لَهُ الرُّبُوبِيَّةَ إِذَا شَاهَدُوا مَا أَرَادَ اللَّهُ أَنْ يُوصِلَهُ إِلَيْهِ مِنْ عَظَائِمِ نِعَمِهِ تَعَالَى مَتَى شَاهَدُوه}}؛ بحارالانوار، ج:۱۲، ص۳۴۸.</ref>.<ref>[[محمد بیابانی اسکوئی]]، [[نبوت (کتاب)|نبوت]]، ص۱۵۱ - ۱۵۲.</ref> | ||
==[[صدق]] [[رؤیا]]== | ==[[صدق]] [[رؤیا]]== | ||
یکی دیگر از [[ویژگیهای پیامبران]] [[الهی]] راست بودن رؤیای آنهاست. [[امیرمؤمنان]]{{ع}} از رؤیای [[پیامبران]] به "[[وحی]]" <ref>{{ | یکی دیگر از [[ویژگیهای پیامبران]] [[الهی]] راست بودن رؤیای آنهاست. [[امیرمؤمنان]]{{ع}} از رؤیای [[پیامبران]] به "[[وحی]]" <ref>{{متن حدیث|رُؤْيَا الْأَنْبِيَاءِ وَحْي}}؛امالی طوسی، ص۳۳۸.</ref> تعبیر فرموده است. | ||
[[امام صادق]]{{ع}} در [[حدیث]] مفضّل، [[حکمت]] مشتبه شدن [[رؤیاهای صادق]] و کاذب را اینگونه بیان میکند: " که اگر همه آنها صادق بودند؛ همه [[مردم]] [[پیامبر]] میشدند. و اگر همه [[دروغ]] بودند [[رؤیا]] هیچ سودی نداشت"<ref>{{ | [[امام صادق]]{{ع}} در [[حدیث]] مفضّل، [[حکمت]] مشتبه شدن [[رؤیاهای صادق]] و کاذب را اینگونه بیان میکند: " که اگر همه آنها صادق بودند؛ همه [[مردم]] [[پیامبر]] میشدند. و اگر همه [[دروغ]] بودند [[رؤیا]] هیچ سودی نداشت"<ref>{{متن حدیث|فَإِنَّهَا لَوْ كَانَتْ كُلُّهَا تَصْدُقُ لَكَانَ النَّاسُ كُلُّهُمْ أَنْبِيَاءَ وَ لَوْ كَانَتْ كُلُّهَا تَكْذِبُ لَمْ يَكُنْ فِيهَا مَنْفَعَةٌ}}؛ توحید مفضل، ص۸۵.</ref>. اصولاً خوابهای دروغین بنابه [[روایات]] [[معصومان]]، آنهایی است که معمولاً در آغاز خوابیدن دیده میشود و همه آنها از القائات [[شیاطین]] است<ref>[[محمد بیابانی اسکوئی]]، [[نبوت (کتاب)|نبوت]]، ص۱۵۲ - ۱۵۳.</ref>. | ||
==[[اخلاق]] خوب== | ==[[اخلاق]] خوب== | ||
خط ۸۸: | خط ۸۸: | ||
[[امیرمؤمنان]]{{ع}} نیز با بیان اینکه منشأ [[معاصی]] و [[گناهان]] و کارهای [[زشت]] عبارت است از: [[حسد]]، [[حرص]] و [[طمع]]، [[شهوت]] و [[غضب]]؛ [[پیامبران]] را از این چهار امر مبرّا دانستهاند. | [[امیرمؤمنان]]{{ع}} نیز با بیان اینکه منشأ [[معاصی]] و [[گناهان]] و کارهای [[زشت]] عبارت است از: [[حسد]]، [[حرص]] و [[طمع]]، [[شهوت]] و [[غضب]]؛ [[پیامبران]] را از این چهار امر مبرّا دانستهاند. | ||
ریشه مهمّ و منبع اساسی [[اخلاق]] از نظر [[روایات]] [[اهل بیت]]: [[دانش]] و [[خرد]] [[انسانی]] است. پس [[دانش]] و [[خرد]] هر اندازه فراتر رود [[اخلاق]] هم نیکوتر میگردد. البتّه باید دانست [[دانش]] و [[خرد]] و [[اخلاق]] و [[تربیت]] همیشه با هم تعامل دارند و تا [[تربیت]] تحقّق نیابد و [[ادب]] افزوده نشود، ممکن نیست [[عقل]] و [[دانش]] هم [[تکامل]] یابد، عکس آن هم صادق است. با وجود همه اینها [[امام باقر]]{{ع}} در [[حدیث]] "جنود [[عقل]] و [[جهل]]"، همه خویهای [[نیک]] را از [[سپاهیان]] [[عقل]] شمرده و همه بدیها و زشتیها و ناپسندیها را از "[[سپاهیان]] [[جهل]] و [[نادانی]]" دانسته است. و بعد از ذکر همه آنها میفرماید: "[[سپاهیان]] [[عقل]] جز در [[پیامبران]] و اوصیای آنها و یا مؤمنانی که دلشان با [[ایمان]] [[امتحان]] و [[آزمایش]] شده است، کامل نمیگردد. و در [[مؤمنان]] برخی از آنها وجود دارد"<ref>{{ | ریشه مهمّ و منبع اساسی [[اخلاق]] از نظر [[روایات]] [[اهل بیت]]: [[دانش]] و [[خرد]] [[انسانی]] است. پس [[دانش]] و [[خرد]] هر اندازه فراتر رود [[اخلاق]] هم نیکوتر میگردد. البتّه باید دانست [[دانش]] و [[خرد]] و [[اخلاق]] و [[تربیت]] همیشه با هم تعامل دارند و تا [[تربیت]] تحقّق نیابد و [[ادب]] افزوده نشود، ممکن نیست [[عقل]] و [[دانش]] هم [[تکامل]] یابد، عکس آن هم صادق است. با وجود همه اینها [[امام باقر]]{{ع}} در [[حدیث]] "جنود [[عقل]] و [[جهل]]"، همه خویهای [[نیک]] را از [[سپاهیان]] [[عقل]] شمرده و همه بدیها و زشتیها و ناپسندیها را از "[[سپاهیان]] [[جهل]] و [[نادانی]]" دانسته است. و بعد از ذکر همه آنها میفرماید: "[[سپاهیان]] [[عقل]] جز در [[پیامبران]] و اوصیای آنها و یا مؤمنانی که دلشان با [[ایمان]] [[امتحان]] و [[آزمایش]] شده است، کامل نمیگردد. و در [[مؤمنان]] برخی از آنها وجود دارد"<ref>{{متن حدیث|فَلَا تَجْتَمِعُ هَذِهِ الْخِصَالُ كُلُّهَا مِنْ أَجْنَادِ الْعَقْلِ إِلَّا فِي نَبِيٍّ أَوْ وَصِيِّ نَبِيٍّ أَوْ مُؤْمِنٍ قَدِ امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِيمَانِ وَ أَمَّا سَائِرُ ذَلِكَ مِنْ مَوَالِينَا فَإِنَّ أَحَدَهُمْ لَا يَخْلُو مِنْ أَنْ يَكُونَ فِيهِ بَعْضُ هَذِهِ الْجُنُودِ حَتَّى يَسْتَكْمِلَ وَ يَنْقَى مِنْ جُنُودِ الْجَهْلِ فَعِنْدَ ذَلِكَ يَكُونُ فِي الدَّرَجَةِ الْعُلْيَا مَعَ الْأَنْبِيَاءِ وَ الْأَوْصِيَاءِ}}؛ کافی، ج:۱، ص۲۳.</ref>. | ||
پس [[پیامبران الهی]] زیر نظر [[خداوند سبحان]] به خوبی [[تربیت]] شده و به کمال رسیده و آن گاه به [[مقام]] [[نبوت]] نایل شدهاند. | پس [[پیامبران الهی]] زیر نظر [[خداوند سبحان]] به خوبی [[تربیت]] شده و به کمال رسیده و آن گاه به [[مقام]] [[نبوت]] نایل شدهاند. | ||
به طور کلی هیچ [[پیامبری]] را نمیتوان یافت که [[عزّت]] نفس و [[کرامت انسانی]] را مخدوش کرده باشد. همه [[پیامبران]] با [[زهد]] و [[پاکدامنی]] در میان [[انسانها]] زیستهاند. وهیچ گاه با وجود [[علم]] و [[دانش]] سرشاری که داشتهاند؛ [[کبر]] و [[غرور]] به آنان راه نیافته و همواره با طوایف مختلف با [[گشاده رویی]] و [[مهربانی]] برخورد نمودهاند. [[امیر مؤمنان]]{{ع}} [[خضوع]] و [[فروتنی]] آنان را اینگونه میستاید که: "[[پیامبران]] از روی [[فروتنی]] گونههای خود را بر [[زمین]] مینهادند و چهرههای خویش را به [[خاک]] میمالیدند و در برابر [[مؤمنان]] از خود [[فروتنی]] نشان میدادند"<ref>{{ | به طور کلی هیچ [[پیامبری]] را نمیتوان یافت که [[عزّت]] نفس و [[کرامت انسانی]] را مخدوش کرده باشد. همه [[پیامبران]] با [[زهد]] و [[پاکدامنی]] در میان [[انسانها]] زیستهاند. وهیچ گاه با وجود [[علم]] و [[دانش]] سرشاری که داشتهاند؛ [[کبر]] و [[غرور]] به آنان راه نیافته و همواره با طوایف مختلف با [[گشاده رویی]] و [[مهربانی]] برخورد نمودهاند. [[امیر مؤمنان]]{{ع}} [[خضوع]] و [[فروتنی]] آنان را اینگونه میستاید که: "[[پیامبران]] از روی [[فروتنی]] گونههای خود را بر [[زمین]] مینهادند و چهرههای خویش را به [[خاک]] میمالیدند و در برابر [[مؤمنان]] از خود [[فروتنی]] نشان میدادند"<ref>{{متن حدیث|فَأَلْصَقُوا بِالْأَرْضِ خُدُودَهُمْ وَ عَفَّرُوا فِي التُّرَابِ وُجُوهَهُمْ وَ خَفَضُوا أَجْنِحَتَهُمْ لِلْمُؤْمِنِين}}؛ نهج البلاغه، خطبه۱۹۲معروف به خطبۀ قاصعه.</ref>.<ref>[[محمد بیابانی اسکوئی]]، [[نبوت (کتاب)|نبوت]]، ص۱۵۳ - ۱۵۵.</ref> | ||
==تکلم به زبان [[قوم]] خود== | ==تکلم به زبان [[قوم]] خود== | ||
از دیگر اوصاف عمومی [[پیامبران]] در [[قرآن]] این است، هر [[پیامبری]] به زبان [[امت]] خویش سخن میگفته است. حتی پیامبرانی که دارای [[رسالت]] عمومی و جهانیاند به زبان آن قومی که از میان آنان برخاسته و در بین آنان میزیستهاند تکلم میکردهاند<ref>دخان:۵۸؛ شعرا:۱۹۵و ابراهیم:۴.</ref> [[دلیل]] این مطلب طبق [[آیه]] چهارم [[سوره ابراهیم]] آن است که [[هدف]] از ارسال [[پیامبر]] [[تبیین]] [[اهداف الهی]] [[رسالت]] به واسطه اوست اگر زبان [[پیامبر]] که اصیلترین ابزار مفاهمه اوست با زبان قومش تفاوت داشته باشد در [[تبیین]] کامل [[رسالت]] و تحقق بخشیدن [[اهداف بعثت]] خویش کامیاب نخواهد بود<ref>المیزان، ج۱۲، ص ۱۵و تفسیر مراغی، ج۱۳، ص ۱۲۶.</ref> این نکته در [[روایات]] مختلف مورد تأکید قرار گرفته است<ref>اصول کافی، ج۸، ص ۲۶۸و کنزالعمال، ص ۳۲۲۸.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/23021/1/86، [[محمد جواد اصغری|اصغری، محمد جواد]]، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص۸۶.]</ref> | از دیگر اوصاف عمومی [[پیامبران]] در [[قرآن]] این است، هر [[پیامبری]] به زبان [[امت]] خویش سخن میگفته است. حتی پیامبرانی که دارای [[رسالت]] عمومی و جهانیاند به زبان آن قومی که از میان آنان برخاسته و در بین آنان میزیستهاند تکلم میکردهاند<ref>دخان:۵۸؛ شعرا:۱۹۵و ابراهیم:۴.</ref> [[دلیل]] این مطلب طبق [[آیه]] چهارم [[سوره ابراهیم]] آن است که [[هدف]] از ارسال [[پیامبر]] [[تبیین]] [[اهداف الهی]] [[رسالت]] به واسطه اوست اگر زبان [[پیامبر]] که اصیلترین ابزار مفاهمه اوست با زبان قومش تفاوت داشته باشد در [[تبیین]] کامل [[رسالت]] و تحقق بخشیدن [[اهداف بعثت]] خویش کامیاب نخواهد بود<ref>المیزان، ج۱۲، ص ۱۵و تفسیر مراغی، ج۱۳، ص ۱۲۶.</ref> این نکته در [[روایات]] مختلف مورد تأکید قرار گرفته است<ref>اصول کافی، ج۸، ص ۲۶۸و کنزالعمال، ص ۳۲۲۸.</ref>.<ref>[http://lib.eshia.ir/23021/1/86، [[محمد جواد اصغری|اصغری، محمد جواد]]، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص۸۶.]</ref> | ||
==زیرشاخه ها== | ==زیرشاخه ها== |