امامت: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹: خط ۹:
امامت به معناى پيشوايى<ref>فرهنگ فارسى، ج۱، ص۳۴۶ ـ ۳۴۷، «امامت».</ref>، پيشروى، و رهبرى است. [[امام]]{{ع}} نيز به معناى پيشوا، پيشرو<ref>فرهنگ فارسى، ج۱، ص۳۴۶ ـ ۳۴۷، «امامت».</ref>، مقتدا، قيّم، مصلح، الگو، راه اصلى و راهنماست<ref>لسان العرب، ج ۱، ص ۲۱۳ ـ ۲۱۵، «امم».</ref> كسى يا چيزى كه مورد پيروى واقع مى‌گردد، انسان باشد يا كتاب يا چيزى ديگر، به حق باشد يا بر باطل <ref>مفردات، ص ۸۷ ، «ام».</ref> [[امام]]{{ع}} است  <ref>المنجد، ص ۱۷، «ام».</ref>ريشه اين واژه «ا ـ م ـ م» و به معناى قصد<ref> لسان العرب، ج ۱، ص ۲۱۲.</ref> يا قصد با توجه خاص و اين معنا در همه مشتقات آن محفوظ است. [[امام]]{{ع}} نيز كسى است كه همواره مقصود و هدف حركت و تلاش ديگران قرار گيرد، گرچه با اختلاف موارد و قصدكنندگان و جهات و اعتبارات، گوناگون مى‌شود؛ مانند: امام جمعه و جماعت، [[امام]]{{ع}} هدايت و [[امام]]{{ع}} ضلالت <ref>التحقيق، ج ۱، ص ۱۳۶ ـ ۱۳۷، «أمّ».</ref>، بر اين اساس ديگر معانى اين واژه و مشتقات آن از لوازم معناى ريشه است.
امامت به معناى پيشوايى<ref>فرهنگ فارسى، ج۱، ص۳۴۶ ـ ۳۴۷، «امامت».</ref>، پيشروى، و رهبرى است. [[امام]]{{ع}} نيز به معناى پيشوا، پيشرو<ref>فرهنگ فارسى، ج۱، ص۳۴۶ ـ ۳۴۷، «امامت».</ref>، مقتدا، قيّم، مصلح، الگو، راه اصلى و راهنماست<ref>لسان العرب، ج ۱، ص ۲۱۳ ـ ۲۱۵، «امم».</ref> كسى يا چيزى كه مورد پيروى واقع مى‌گردد، انسان باشد يا كتاب يا چيزى ديگر، به حق باشد يا بر باطل <ref>مفردات، ص ۸۷ ، «ام».</ref> [[امام]]{{ع}} است  <ref>المنجد، ص ۱۷، «ام».</ref>ريشه اين واژه «ا ـ م ـ م» و به معناى قصد<ref> لسان العرب، ج ۱، ص ۲۱۲.</ref> يا قصد با توجه خاص و اين معنا در همه مشتقات آن محفوظ است. [[امام]]{{ع}} نيز كسى است كه همواره مقصود و هدف حركت و تلاش ديگران قرار گيرد، گرچه با اختلاف موارد و قصدكنندگان و جهات و اعتبارات، گوناگون مى‌شود؛ مانند: امام جمعه و جماعت، [[امام]]{{ع}} هدايت و [[امام]]{{ع}} ضلالت <ref>التحقيق، ج ۱، ص ۱۳۶ ـ ۱۳۷، «أمّ».</ref>، بر اين اساس ديگر معانى اين واژه و مشتقات آن از لوازم معناى ريشه است.
واژه [[امام]]{{ع}} بر زن و مرد اطلاق مى‌شود و جمع آن «[[ائمه]]{{عم}}» و «ايمّه» است.
واژه [[امام]]{{ع}} بر زن و مرد اطلاق مى‌شود و جمع آن «[[ائمه]]{{عم}}» و «ايمّه» است.
در اصطلاح كلامى معانى متعددى از اين واژه ارائه شده كه شايع‌ترين معناى آن رياست عمومى در امور دين و دنيا <ref>شرح المواقف الايجى، ج ۸ ، ص۳۴۵؛ شرح‌المقاصد، ج ۵ ، ص ۲۳۲؛ التعريفات، ص ۱۶.</ref> است و برخى جانشينى [[پيامبر]]{{صل}} در حفظ دين و سياست دنيا<ref>مقدمه ابن خلدون، ص ۱۹۱؛ الاحكام السلطانيه، ص ۵؛ النكت الاعتقاديه، ص ۳۹.</ref> را در تعريف اصطلاحى آن آورده‌اند. برخى كامل‌ترين تعريف را رياست بالاصاله عمومى در امر دين و دنيا در دار تكليف مى‌دانند <ref>تلخيص‌ المحصل، ص ۴۲۶؛ الالفين، ص ۱۲؛ قواعد المرام، ص ۱۷۴.</ref> كه عموم مردم را به حفظ مصالح دين و دنيايشان ترغيب و از آنچه به حال آنان زيانبار است منع كنند<ref>تلخيص‌ المحصل، ص ۴۵۷.</ref>، بنابراين، امامت به معناى رياست عمومى فردى خاص بر امور دين و دنياى مردم در دنيا بالاصاله يا به جانشينى از [[پيامبر]]{{صل}} است، زيرا امامت داراى شئونى همچون رهبرى سياسى و زعامت اجتماعى و مرجعيت دينى و تبيين و تفسير [[وحى]] و ولايت باطنى و معنوى است كه از اين جهت [[امام]]{{ع}} حجت خدا در زمان، ولىّ الله، انسان كاملِ حامل معنويت كلى انسانيت و قطب است <ref>شيعه در اسلام، ص ۱۰۹ ـ ۱۲۴، مجموعه آثار، ج ۴، ص ۸۴۱ ـ ۸۵۴ ، «امامت».</ref> و چون امامت داراى شئون والايى است، شيعه آن را همانند نبوت به نصّ و امر الهى<ref>الاحكام‌السلطانيه، ص۵؛ شرح‌المقاصد، ج۵، ص۲۳۲؛ شرح المواقف الايجى، ج ۸ ، ص ۳۴۵.</ref> و از اصول دين "مذهب" مى‌داند <ref>الحاشية على الهيات، ص ۱۷۹؛ انيس الموحدين، ص ۱۳۷.</ref>، در حالى كه در ديدگاه [[اهل سنت]] از فروع دين شمرده شده و از اين جهت از افعال مكلفان به شمار مى‌آيد <ref>دلائل‌الصدق، ج۲، ص۸ ؛ انيس‌الموحدين، ص ۱۳۸.</ref>
در اصطلاح كلامى معانى متعددى از اين واژه ارائه شده كه شايع‌ترين معناى آن رياست عمومى در امور دين و دنيا <ref>شرح المواقف الايجى، ج ۸ ، ص۳۴۵؛ شرح‌المقاصد، ج ۵ ، ص ۲۳۲؛ التعريفات، ص ۱۶.</ref> است و برخى جانشينى [[پيامبر]]{{صل}} در حفظ دين و سياست دنيا<ref>مقدمه ابن خلدون، ص ۱۹۱؛ الاحكام السلطانيه، ص ۵؛ النكت الاعتقاديه، ص ۳۹.</ref> را در تعريف اصطلاحى آن آورده‌اند. برخى كامل‌ترين تعريف را رياست بالاصاله عمومى در امر دين و دنيا در دار تكليف مى‌دانند <ref>تلخيص‌ المحصل، ص ۴۲۶؛ الالفين، ص ۱۲؛ قواعد المرام، ص ۱۷۴.</ref> كه عموم مردم را به حفظ مصالح دين و دنيايشان ترغيب و از آنچه به حال آنان زيانبار است منع كنند<ref>تلخيص‌ المحصل، ص ۴۵۷.</ref>، بنابراين، امامت به معناى رياست عمومى فردى خاص بر امور دين و دنياى مردم در دنيا بالاصاله يا به جانشينى از [[پيامبر]]{{صل}} است، زيرا امامت داراى شئونى همچون رهبرى سياسى و زعامت اجتماعى و مرجعيت دينى و تبيين و تفسير [[وحى]] و ولايت باطنى و معنوى است كه از اين جهت [[امام]]{{ع}} حجت خدا در زمان، ولىّ الله، انسان كاملِ حامل معنويت كلى انسانيت و قطب است <ref>شيعه در اسلام، ص ۱۰۹ ـ ۱۲۴، مجموعه آثار، ج ۴، ص ۸۴۱ ـ ۸۵۴ ، «امامت».</ref> و چون امامت داراى شئون والايى است، شيعه آن را همانند نبوت به نصّ و امر الهى<ref>الاحكام‌السلطانيه، ص۵؛ شرح‌المقاصد، ج۵، ص۲۳۲؛ شرح المواقف الايجى، ج ۸ ، ص ۳۴۵.</ref> و از اصول دين "مذهب" مى‌داند <ref>الحاشية على الهيات، ص ۱۷۹؛ انيس الموحدين، ص ۱۳۷.</ref>، در حالى كه در ديدگاه [[اهل سنت]] از فروع دين شمرده شده و از اين جهت از افعال مكلفان به شمار مى‌آيد <ref>دلائل‌الصدق، ج۲، ص۸ ؛ انيس‌الموحدين، ص ۱۳۸.</ref>
در اصطلاح مديريت، رهبرى از وظايف مدير است كه ديگران را به كوشش مشتاقانه جهت هدفهايى معين ترغيب مى‌كند يا آنها را جهت كسب هدف مشترك تحت تأثير قرار مى‌دهد <ref>اصول مديريت، ص ۲۰۰.</ref>
در اصطلاح مديريت، رهبرى از وظايف مدير است كه ديگران را به كوشش مشتاقانه جهت هدفهايى معين ترغيب مى‌كند يا آنها را جهت كسب هدف مشترك تحت تأثير قرار مى‌دهد <ref>اصول مديريت، ص ۲۰۰.</ref>
به گفته بيشتر مفسران، امامت در قرآن با معناى لغوى آن هماهنگ است و [[امام]]{{ع}} كسى است كه به او اقتدا كنند و او را الگو و سرمشق خود قرار دهند <ref>جامع البيان، مج ۱، ج ۱، ص ۷۳۶ ـ ۷۳۷؛ مج ۹، ج۱۵، ص۱۵۹؛ التبيان، ج۶، ص۵۰۴ ؛ التفسير الكبير، ج ۲، ص ۴۴.</ref>؛ خواه عادل و راه يافته باشد و خواه باطل و گمراه <ref>مجموعه آثار، ج ۴، ص ۸۴۲ ، «امامت».</ref>.
به گفته بيشتر مفسران، امامت در قرآن با معناى لغوى آن هماهنگ است و [[امام]]{{ع}} كسى است كه به او اقتدا كنند و او را الگو و سرمشق خود قرار دهند <ref>جامع البيان، مج ۱، ج ۱، ص ۷۳۶ ـ ۷۳۷؛ مج ۹، ج۱۵، ص۱۵۹؛ التبيان، ج۶، ص۵۰۴ ؛ التفسير الكبير، ج ۲، ص ۴۴.</ref>؛ خواه عادل و راه يافته باشد و خواه باطل و گمراه <ref>مجموعه آثار، ج ۴، ص ۸۴۲ ، «امامت».</ref>.
==اسم اعظم در قرآن==
==اسم اعظم در قرآن==
لفظ «امامت» در قرآن به‌كار نرفته؛ ولى واژه «[[امام]]{{ع}}» به صورت مفرد و جمع در ۱۲ مورد استعمال شده است كه برخى از آنها و نيز آيات متعدد ديگر به موضوع امامت ارتباط دارد. آيات مربوط گاهى به پيشوايى بر حق بالاصاله: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا}}﴾}} <ref> و آنان را پیشوایانی کردیم که به فرمان ما راهبری می‌کردند؛ سوره انبیاء، آیه: ۷۳.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا}}﴾}} <ref> برخی از آنان را پیشوایانی گماردیم؛ سوره سجده، آیه: ۲۴.</ref> و گاهى به پيشوايى به حق به نحو جانشينى:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَأُولِي الأَمْرِ مِنكُمْ}}﴾}} <ref> و زمامدارانی که از شمایند؛ سوره نساء، آیه: ۵۹.</ref> و گاهى به پيشوايى باطل: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ}}﴾}} <ref> و زمامدارانی که از شمایند؛ سوره قصص، آیه: ۴۱.</ref> و گاهى به مفهوم جامع ميان پيشوايى بر حق و باطل:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| يَوْمَ نَدْعُو كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ}}﴾}} <ref> روزی که هر دسته‌ای  را با پیشوایشان فرا می‌خوانیم؛ سوره اسراء، آیه: ۷۱.</ref> اشاره دارد.
لفظ «امامت» در قرآن به‌كار نرفته؛ ولى واژه «[[امام]]{{ع}}» به صورت مفرد و جمع در ۱۲ مورد استعمال شده است كه برخى از آنها و نيز آيات متعدد ديگر به موضوع امامت ارتباط دارد. آيات مربوط گاهى به پيشوايى بر حق بالاصاله: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا}}﴾}} <ref> و آنان را پیشوایانی کردیم که به فرمان ما راهبری می‌کردند؛ سوره انبیاء، آیه: ۷۳.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا}}﴾}} <ref> برخی از آنان را پیشوایانی گماردیم؛ سوره سجده، آیه: ۲۴.</ref> و گاهى به پيشوايى به حق به نحو جانشينى:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَأُولِي الأَمْرِ مِنكُمْ}}﴾}} <ref> و زمامدارانی که از شمایند؛ سوره نساء، آیه: ۵۹.</ref> و گاهى به پيشوايى باطل: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ}}﴾}} <ref> و زمامدارانی که از شمایند؛ سوره قصص، آیه: ۴۱.</ref> و گاهى به مفهوم جامع ميان پيشوايى بر حق و باطل:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| يَوْمَ نَدْعُو كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ}}﴾}} <ref> روزی که هر دسته‌ای  را با پیشوایشان فرا می‌خوانیم؛ سوره اسراء، آیه: ۷۱.</ref> اشاره دارد.

نسخهٔ ‏۲۳ اکتبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۲:۰۳

امامت به معنای: پيشوايى[۱]، پيشروى، و رهبرى است.

در این باره، تعدادی از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل امامت (پرسش) قابل دسترسی هستند.

واژه‌شناسی لغوی

امامت به معناى پيشوايى[۲]، پيشروى، و رهبرى است. امام(ع) نيز به معناى پيشوا، پيشرو[۳]، مقتدا، قيّم، مصلح، الگو، راه اصلى و راهنماست[۴] كسى يا چيزى كه مورد پيروى واقع مى‌گردد، انسان باشد يا كتاب يا چيزى ديگر، به حق باشد يا بر باطل [۵] امام(ع) است [۶]ريشه اين واژه «ا ـ م ـ م» و به معناى قصد[۷] يا قصد با توجه خاص و اين معنا در همه مشتقات آن محفوظ است. امام(ع) نيز كسى است كه همواره مقصود و هدف حركت و تلاش ديگران قرار گيرد، گرچه با اختلاف موارد و قصدكنندگان و جهات و اعتبارات، گوناگون مى‌شود؛ مانند: امام جمعه و جماعت، امام(ع) هدايت و امام(ع) ضلالت [۸]، بر اين اساس ديگر معانى اين واژه و مشتقات آن از لوازم معناى ريشه است. واژه امام(ع) بر زن و مرد اطلاق مى‌شود و جمع آن «ائمه(ع)» و «ايمّه» است. در اصطلاح كلامى معانى متعددى از اين واژه ارائه شده كه شايع‌ترين معناى آن رياست عمومى در امور دين و دنيا [۹] است و برخى جانشينى پيامبر(ص) در حفظ دين و سياست دنيا[۱۰] را در تعريف اصطلاحى آن آورده‌اند. برخى كامل‌ترين تعريف را رياست بالاصاله عمومى در امر دين و دنيا در دار تكليف مى‌دانند [۱۱] كه عموم مردم را به حفظ مصالح دين و دنيايشان ترغيب و از آنچه به حال آنان زيانبار است منع كنند[۱۲]، بنابراين، امامت به معناى رياست عمومى فردى خاص بر امور دين و دنياى مردم در دنيا بالاصاله يا به جانشينى از پيامبر(ص) است، زيرا امامت داراى شئونى همچون رهبرى سياسى و زعامت اجتماعى و مرجعيت دينى و تبيين و تفسير وحى و ولايت باطنى و معنوى است كه از اين جهت امام(ع) حجت خدا در زمان، ولىّ الله، انسان كاملِ حامل معنويت كلى انسانيت و قطب است [۱۳] و چون امامت داراى شئون والايى است، شيعه آن را همانند نبوت به نصّ و امر الهى[۱۴] و از اصول دين "مذهب" مى‌داند [۱۵]، در حالى كه در ديدگاه اهل سنت از فروع دين شمرده شده و از اين جهت از افعال مكلفان به شمار مى‌آيد [۱۶] در اصطلاح مديريت، رهبرى از وظايف مدير است كه ديگران را به كوشش مشتاقانه جهت هدفهايى معين ترغيب مى‌كند يا آنها را جهت كسب هدف مشترك تحت تأثير قرار مى‌دهد [۱۷] به گفته بيشتر مفسران، امامت در قرآن با معناى لغوى آن هماهنگ است و امام(ع) كسى است كه به او اقتدا كنند و او را الگو و سرمشق خود قرار دهند [۱۸]؛ خواه عادل و راه يافته باشد و خواه باطل و گمراه [۱۹].

اسم اعظم در قرآن

لفظ «امامت» در قرآن به‌كار نرفته؛ ولى واژه «امام(ع)» به صورت مفرد و جمع در ۱۲ مورد استعمال شده است كه برخى از آنها و نيز آيات متعدد ديگر به موضوع امامت ارتباط دارد. آيات مربوط گاهى به پيشوايى بر حق بالاصاله: ﴿﴿ وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا [۲۰]، ﴿﴿ وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا [۲۱] و گاهى به پيشوايى به حق به نحو جانشينى:﴿﴿ وَأُولِي الأَمْرِ مِنكُمْ [۲۲] و گاهى به پيشوايى باطل: ﴿﴿ وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ [۲۳] و گاهى به مفهوم جامع ميان پيشوايى بر حق و باطل:﴿﴿ يَوْمَ نَدْعُو كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ [۲۴] اشاره دارد.

  1. امامت در قرآن؛
  2. امامت در حدیث؛
  3. امامت در کلام اسلامی؛
  4. امامت در حکمت اسلامی؛
  5. امامت در عرفان اسلامی؛
  6. امامت از دیدگاه برون‌دینی.

منبع‌شناسی جامع امامت

  1. فرهنگ فارسى، ج۱، ص۳۴۶ ـ ۳۴۷، «امامت».
  2. فرهنگ فارسى، ج۱، ص۳۴۶ ـ ۳۴۷، «امامت».
  3. فرهنگ فارسى، ج۱، ص۳۴۶ ـ ۳۴۷، «امامت».
  4. لسان العرب، ج ۱، ص ۲۱۳ ـ ۲۱۵، «امم».
  5. مفردات، ص ۸۷ ، «ام».
  6. المنجد، ص ۱۷، «ام».
  7. لسان العرب، ج ۱، ص ۲۱۲.
  8. التحقيق، ج ۱، ص ۱۳۶ ـ ۱۳۷، «أمّ».
  9. شرح المواقف الايجى، ج ۸ ، ص۳۴۵؛ شرح‌المقاصد، ج ۵ ، ص ۲۳۲؛ التعريفات، ص ۱۶.
  10. مقدمه ابن خلدون، ص ۱۹۱؛ الاحكام السلطانيه، ص ۵؛ النكت الاعتقاديه، ص ۳۹.
  11. تلخيص‌ المحصل، ص ۴۲۶؛ الالفين، ص ۱۲؛ قواعد المرام، ص ۱۷۴.
  12. تلخيص‌ المحصل، ص ۴۵۷.
  13. شيعه در اسلام، ص ۱۰۹ ـ ۱۲۴، مجموعه آثار، ج ۴، ص ۸۴۱ ـ ۸۵۴ ، «امامت».
  14. الاحكام‌السلطانيه، ص۵؛ شرح‌المقاصد، ج۵، ص۲۳۲؛ شرح المواقف الايجى، ج ۸ ، ص ۳۴۵.
  15. الحاشية على الهيات، ص ۱۷۹؛ انيس الموحدين، ص ۱۳۷.
  16. دلائل‌الصدق، ج۲، ص۸ ؛ انيس‌الموحدين، ص ۱۳۸.
  17. اصول مديريت، ص ۲۰۰.
  18. جامع البيان، مج ۱، ج ۱، ص ۷۳۶ ـ ۷۳۷؛ مج ۹، ج۱۵، ص۱۵۹؛ التبيان، ج۶، ص۵۰۴ ؛ التفسير الكبير، ج ۲، ص ۴۴.
  19. مجموعه آثار، ج ۴، ص ۸۴۲ ، «امامت».
  20. و آنان را پیشوایانی کردیم که به فرمان ما راهبری می‌کردند؛ سوره انبیاء، آیه: ۷۳.
  21. برخی از آنان را پیشوایانی گماردیم؛ سوره سجده، آیه: ۲۴.
  22. و زمامدارانی که از شمایند؛ سوره نساء، آیه: ۵۹.
  23. و زمامدارانی که از شمایند؛ سوره قصص، آیه: ۴۱.
  24. روزی که هر دسته‌ای را با پیشوایشان فرا می‌خوانیم؛ سوره اسراء، آیه: ۷۱.