علم حضوری در حدیث: تفاوت میان نسخهها
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-==منابع== +== منابع ==)) |
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-==پانویس== +== پانویس ==)) |
||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||
==پانویس== | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} |
نسخهٔ ۱۸ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۴:۳۳
اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
علم حضوری در قرآن - علم حضوری در حدیث - علم حضوری در کلام اسلامی - علم حضوری در فلسفه اسلامی - علم حضوری در عرفان اسلامی
در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل علم معصوم (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
روایاتی درباره حضوری و دائمی بودن علم امام
درباره حضوری و دائمی بودن علم معصوم روایاتی وجود دارد که برخی از آنها عبارتاند از:
- امام صادق(ع) میفرمایند: "اگر بر دانش ما افزوده نمیشد بیعلم میماندیم"[۱].
- در روایتی دیگر مفضل بن عمر میگوید: روزی امام صادق(ع) به من فرمودند: "ما را هر شب جمعه شادی و سروری است! گفتم: خدایش افزایش دهد، آن شادی چیست؟ فرمودند: هر شب جمعهروح پیامبر اسلام(ص) و امامان(ع) تا عرش بالا میرود و روح ما هم با روح آنان بالا میرود و این ارواح به بدنهای خود باز نگردند، مگر با معرفتی و علمی تازه و جدید، و اگر چنین نبود که علم ما تمام میشد"[۲].
- در روایتی امام کاظم(ع) میفرمایند: "علم امام سه جنبه دارد: علوم مربوط به گذشته، علوم مربوط به آینده و علوم حادث و جدید. اما علوم گذشته برای ما تفسیر شده است یعنی اخبار گذشته را پیامبر(ص) برای ما توضیح داده است، اما علوم آینده در جامع و مصحفی نوشته شده که نزد ماست، اما علوم حادث و نو ظهور، نتیجه الهام حق بر دل امام و ابلاغ به گوش اوست. برترین نوع علم ما همین نوع است[۳].[۴]
- همچنین روایاتی وجود دارد با عنوان «إِذَا شَاءُوا أَنْ یَعْلَمُوا علِمُوا»[۵] معنای این روایات آن است که امامان(ع) مقامی دارند که علم به هر چه که بخواهند در دسترس ایشان است، اما اگر مصلحت در ندانستن چیزی باشد کاری نمیکنند که آن را بدانند. به عبارت دیگر هر گاه مسئله جدیدی پیش آید و امام(ع) در موقعیتی قرار گیرد که علم جدیدی بخواهد، خداوند او را عالم میکند. امام صادق(ع) میفرمایند: «إِذَا أَرَادَ الْإِمَامُ أَنْ یَعْلَمَ شَیْئاً أَعْلَمَهُ اللَّهُ ذَلِک»[۶]، همچنین میفرمایند: «إِنَّ الْإِمَامَ إِذَا شَاءَ أَنْ یَعْلَمَ أُعْلِم»[۷]. به عبارتی دیگر علم غیب ایشان ممکن است بالفعل نباشد اما هنگامی که اراده کنند، خداوند به آنها تعلیم میدهد و البته این اراده نیز با اذن و رضای خدا انجام میگیرد[۸].
- در روایتی دیگر ابن مغیره میگوید: من به اتفاق یحیی بن عبدالله بن حسین خدمت حضرت ابوالحسن(ع) بودیم، یحیی عرض کرد: فدایت شوم، مردم گمان میکنند شما علم به غیب دارید؟ امام فرمودند: "سبحان اللَّه! ای یحیی دست خودت را بر من بگذار، به خدا سوگند! از این نسبت تمام موهای بدنم راست شد، نه به خدا سوگند، ما غیب نمیدانیم. مطالبی که میگوییم از رسول خداست"؛ این قبیل اخبار دلالت میکند که امام به غیب مطلق و نامحدود احاطه ندارد و چنان نیست که بالذات و بالاستقلال همه چیز را بداند. لکن با این جهت هم منافات ندارد که در مواقع لازم و ضروری بتواند با جهان غیب ارتباط پیدا کند و حقایقی را دریافت نماید. بنابراین، باید بگوییم که امام میتواند در موارد لازم و ضروری با جهان غیب تماس بگیرد و اطلاعات لازم را تحصیل کند. لکن چون علم او بالذات و بالاستقلال نیست و به غیب مطلق و نامحدود احاطه ندارد مانعی ندارد که از باب تأدب این گونه علوم را علم به غیب ننامید[۹].
پرسشهای وابسته
- علم فعلی یا حضوری یا دائمی و احاطی معصوم به چه معناست؟ (پرسش)
- آیا علم معصوم حضوری است یا غیر حضوری؟ (پرسش)
- دلایل قایلان به فعلی و حضوری بودن علم معصوم چیستند؟ (پرسش)
منابع
پانویس
- ↑ «لَوْ لَا أَنَّا نَزْدَادُ لَأَنْفَدْنَا»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۲۵۴.
- ↑ «إِنَّ لَنَا فِی کُلِّ لَیْلَةِ جُمُعَةٍ سُرُوراً قُلْتُ زَادَکَ اللَّهُ وَ مَا ذَاکَ قَالَ إِذَا کَانَ لَیْلَةُ الْجُمُعَةِ وَافَی رَسُولُ اللَّهِ صالْعَرْشَ وَ وَافَی الْأَئِمَّةُ(ع)مَعَهُ وَ وَافَیْنَا مَعَهُمْ فَلَا تُرَدُّ أَرْوَاحُنَا إِلَی أَبْدَانِنَا إِلَّا بِعِلْمٍ مُسْتَفَادٍ وَ لَوْ لَا ذَلِکَ لَأَنْفَدْنَا»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۲۵۴.
- ↑ «مَبْلَغُ عِلْمِنَا ثَلَاثُ وُجُوهٍ مَاضٍ وَ غَابِرٌ وَ حَادِثٌ فَأَمَّا الْمَاضِی فَمُفَسَّرٌ وَ أَمَّا الْغَابِرُ فَمَزْبُورٌ وَ أَمَّا الْحَادِثُ فَقَذْفٌ فِی الْقُلُوبِ وَ نَقْرٌ فِی الْأَسْمَاعِ وَ هُوَ أَفْضَلُ عِلْمِنَا وَ لَا نَبِیَّ بَعْدَ نَبِیِّنَا»؛ صفار، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، ص۳۱۹.
- ↑ ر.ک: مولوی، محمد، نیاز جهان به امام زمان، ص۱۹.
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۲۵۸.
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۲۵۸.
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۲۵۸.
- ↑ ر.ک: مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۷، ص۱۰۰؛ جوادی آملی، عبدالله، ادب فنای مقربان، ج۳، ص۴۱۸؛ مصباح یزدی، محمد تقی، شرح دعای ٤٥ صحیفه سجادیه؛ رفیعی، ناصر، علم غیب ائمه، ص۱۷ و ۱۸.
- ↑ ر.ک: امینی، ابراهیم، بررسی مسائل کلی امامت، ص۲۹۵ ـ ۲۹۸.