لعن: تفاوت میان نسخهها
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-==پانویس== +== پانویس ==)) |
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-== پانویس == {{پانویس}} {{ +== پانویس == {{پانویس}} {{)) |
||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
{{زیارت}} | {{زیارت}} | ||
نسخهٔ ۱۸ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۴:۱۸
لعن یعنی طرد کردن و راندن و دور کردن از رحمت که نوعی نفرین در حق دیگری است. وقتی کسی را لعنت میکنیم، دور افتادن او از رحمت الهی را میطلبیم و لعنت خدا نسبت به مردم، در آخرت به معنی عقوبت است و در دنیا به معنای بریدگی یک انسان از پذیرش رحمت و توفیق الهی. کسانی همچون کافران، ظالمان، منافقان، دشمنان اهل بیت (ع) و ... در قرآن و روایات مورد لعن قرار گرفتهاند.
معناشناسی
لعن یعنی طرد کردن و راندن و دور کردن از رحمت[۱]، عربها، هنگام راندن کسی از جمع خویش، تعبیر لعن به کار میبردهاند[۲]. لعن و لعنت، نوعی نفرین در حق دیگری است. معنای لعن، دور کردن، طرد، منع و محروم شدن از خیر و رحمت و آمرزش الهی است. وقتی کسی را لعنت میکنیم، دور افتادن او از رحمت الهی را میطلبیم. به کسی که مورد لعن و طرد باشد "مَلعون" گفته میشود، یعنی مطرود از درگاه الهی و محروم از آمرزش خدا.
لعنت خدا نسبت به مردم، در آخرت به معنی عقوبت است و در دنیا به معنای بریدگی یک انسان از پذیرش رحمت و توفیق الهی[۳]. خداوند در قرآن، گروههایی همچون کافران، ظالمان، کتمانکنندگان حقایق، منافقان، مفسدان در روی زمین، آزاردهندگان پیامبر، تهمتزنندگان به زنان پاک، همچنین شیطان را لعن کرده است[۴].
متعلّقان لعن
در توصیههای دینی از لعن کردن مسلمانان نهی شده است. از آنجا که لعنت، نوعی جبههگیری و مخالفت و خصومت را میرساند، لعن باید نسبت به افراد ستمگر و ناپاک و بدکار صورت گیرد. در زیارتنامهها در کنار سلام و درود به امامان و شهیدان، بر قاتلان انان و بر ظالمان و همکارانشان لعن میشود و این همان تولی و تبری و موضع داشتن نسبت به حق و باطل را میرساند. کسانی را که خدا در قرآن لعن کرده، بدون هیچ اشکالی میتوان لعن کرد[۵].
لعن در زیارتنامهها
در زیارتنامهها که درود به پاکان و رسولان و امامان و اهل کمال و معنویت فرستاده میشود، ننگ و نفرت و نفرین و لعنت هم بر دشمنان آنان که دشمنان حق و عدل و نیکی و پاکی هستند، فرستاده میشود. در کنار هم بودن سلامها، لعنها میرساند که آن ولایت و این برائت در کنار هماند و مکمل یکدیگر[۶].
لعنتی که در زیارتنامهها آمده است، نوعی نفرین و طرد است. این راندن به خشم و درخواستِ دورباش از رحمت خدا در دنیا و آخرت، این نفرت و نفرین مقدّس که در زیارتنامهها از زبان زائر بیان میشود، اعلام برائت و بیزاری و بیان موضع مخالف با ناپاکان و تبرّی نسبت به اهل ستم و فساد و طغیان است. لعنت، نشان اوج انزجار و تنافر است، که در مرحله عملیاش به پیکار و مبارزه میانجامد.
گرچه لعن، در زیارتنامهها هرگز به اندازه سلام نمیرسد، لکن در حدّ خودش فراوان به کار رفته است. از انبوه فقرات زیارتنامهها، به چند نمونه که مخاطبانِ لعنت و متعلقان آن را بیان میکند، اشاره میکنیم:
- در زیارتی که امام صادق(ع) به "یونس بن ظبیان" و... آموخته است، خطاب به سیدالشهدا(ع) میخوانیم: "... لعنت باد بر امتی که شما را کشتند و با شما به مخالفت برخاستند و ولایت شما را انکار کرده، بر شما تاختند و امتی که (در صحنه حق و یاری شما) شاهد بودند ولی به شهادت نرسیدند..."[۷].
- در زیارت دیگری که امام صادق(ع) به "حسن بن عطیه" آموخته است، میخوانیم: "... خدایا! لعنت کن کسانی را که فرستادگانت را تکذیب کردند، کعبه را ویران ساختند، کتابت را سوزاندند، خونهای دودمان پیامبرت را ریختند، در سرزمینهایت فساد کردند و بندگانت را به ذلت نشاندند..."[۸].
- نمونه ای دیگر، از زیارت امیرالمؤمنین که امام صادق(ع) به "یونس بن ظبیان" تعلیم کرد: "... خدا لعنت کند آن کس را که تو را کشت و آنکه را در پی کشتن تو بود و آنکه با تو مخالفت کرد و آنکه بر تو دروغ بست و بر تو ستم نمود. لعنت خدا بر آنکه حق تو را غصب کرد و بر آنکه این خبر به او رسید و به آن رضا داد... من از آنان به سوی خدا بیزاری میجویم. خدا لعنت کند امتی را که با تو مخالفت نمود و ولایت تو را انکار کرد و بر ضدّ تو بسیج شد و تو را کشت و خوار نمود و دشمنی کرد... خدایا! با همه لعنتهای خویش، کشندگان پیامبرانت و اوصیای آنان را لعنت کن و سوزش آتش خود را به آنان بچشان، خدایا جِبتها (قدرتهای ضد الهی)، طاغوتها، فرعونها، لات و عُزّی و هر قدرتی را که در مقابل تو به آن دعوت میشود، و هر نوآور بدعتگذار و مفتری را لعنت کن. خدایا، آنان و پیروان و هواداران و علاقمندان و هبستگان و یاران آنان را فراوان لعنت کن..."[۹].
این برائت و بیزاری که در قالب لعن بروز میکند، با این زشتیها، فسادها، تحریفها، ستمها، گردنکشیها، صفآرایی در مقابل جناح حق، نپذیرفتن طاعت ائمه(ع) و مخالفت با این رهبران الهی آمیخته است. لعن آنان، طرد نمایندگان این خطّ در همیشه و همه جای تاریخ است. آنکه آنان را به این خاطر لعن میکند، طبعاً باید فکر و عمل خود، از اینگونه کجیها و فسادها پاک باشد. نفی موضع امویان و عباسیان در دشمنی با ائمه(ع) و راه درست آنان، رفض موضع عملی و فکری پیروان آنان در طول تاریخ است. میبینیم که حتی لعن بر دشمنان ائمه(ع) و مخالفان راه خدا و سنت رسول هم، برای پیروان راستین حق و طرفداران اهل بیت عصمت(ع) سازنده و خط دهنده است[۱۰].
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ مجمع البحرین، طریحی، ماده لعن.
- ↑ مجمع البحرین، ماده لعن.
- ↑ مفردات راغب، ص ۷۴۱، «لعن».
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ زیارت، ص۲۸۹-۲۹۳؛ محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی؛ فرهنگ قرآن، واژه «لعن».
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی.
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ زیارت، ص۲۸۹-۲۹۳.
- ↑ مفاتیح الجنان، زیارت اول از زیارتهای مطلقه امام حسین(ع).
- ↑ بحار الانوار، جلد ۹۸، ص ۱۵۰.
- ↑ بحارالأنوار چاپ بیروت، جلد ۹۷، ص ۲۷۳.
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ زیارت، ص۲۸۹-۲۹۳.