جاهلیت در قرآن: تفاوت میان نسخهها
←معنای «جهل» و کاربرد آن در قرآن
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
[[حکم جاهلیّت]]، [[حمیت جاهلیّت]]، [[تبرج جاهلیّت]] و [[ظن جاهلیّت]] از معدود کاربردهای [[قرآنی]] واژه جاهلیتاند که [[تأمل]] در آنها چندان به وضوح معنا نمیافزاید و مشخص نمیشود که این واژه بیانگر چه معنایی است و آیا میتوان آن را معادل [[بدی]]، [[زشتی]] و مانند آنها دانست یا معنای متمایز آن بر هر امر نامطلوبی [[تطبیق]] پذیر نیست<ref>[[مهران اسماعیلی|اسماعیلی، مهران]]، [[جاهلیت (مقاله)|مقاله «جاهلیت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۹؛ [[فرهنگ قرآن (کتاب)|فرهنگ قرآن]]، واژه «جاهلیّت».</ref>. | [[حکم جاهلیّت]]، [[حمیت جاهلیّت]]، [[تبرج جاهلیّت]] و [[ظن جاهلیّت]] از معدود کاربردهای [[قرآنی]] واژه جاهلیتاند که [[تأمل]] در آنها چندان به وضوح معنا نمیافزاید و مشخص نمیشود که این واژه بیانگر چه معنایی است و آیا میتوان آن را معادل [[بدی]]، [[زشتی]] و مانند آنها دانست یا معنای متمایز آن بر هر امر نامطلوبی [[تطبیق]] پذیر نیست<ref>[[مهران اسماعیلی|اسماعیلی، مهران]]، [[جاهلیت (مقاله)|مقاله «جاهلیت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۹؛ [[فرهنگ قرآن (کتاب)|فرهنگ قرآن]]، واژه «جاهلیّت».</ref>. | ||
== | ==معناشناسی== | ||
===مهناشناسی جهل=== | |||
{{اصلی|جهل}} | |||
[[جاهلیت]]، "مصدر صناعی" و از ریشه «[[جهل]]» است. [[جهل]] دارای معنای روشنی است و نیاز چندانی به تعریف ندارد: {{عربی{الجهل نقیض العلم}}<ref>ابنمنظور، لسان العرب، ج۲، ص۴۰۲. </ref>. راغب اصفهانی نیز همین معنا را معنای اصلی [[جهل]] شمرده و آن را تهی بودن نفس از [[دانش]] میداند. او به دو کاربرد دیگر [[جهل]] در [[قرآن]] اشاره میکند: ۱. پنداشتن چیزی بر خلاف آنچه که هست؛ ۲. انجام دادن کاری بر خلاف آنچه که باید انجام شود<ref>راغب اصفهانی، مفردات، ص۳۰۹.</ref>. بررسی [[آیات]] مربوط به [[جهل]] نشان میدهد واژههای «تجهلون»، «یجهلون» و «جاهلون»، بیشتر در معنای اخیر به کار رفتهاند؛ یعنی درباره انجام دادن کاری بر خلاف آنچه که باید انجام شود. [[قرآن کریم]] در آیاتی متعدد، [[جهل]] را درباره رفتارهای غلط به کار برده است؛ مثلاً از [[آیه]] زیر به خوبی میتوان دریافت که «[[تمسخر]]» یکی از مصادیق است: {{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تَذْبَحُوا بَقَرَةً قَالُوا أَتَتَّخِذُنَا هُزُوًا قَالَ أَعُوذُ بِاللَّهِ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْجَاهِلِينَ}}<ref>«و (یاد کنید) آنگاه را که موسی به قوم خود گفت: خداوند به شما فرمان میدهد که گاوی بکشید؛ گفتند: آیا ما را به ریشخند گرفتهای؟ گفت: به خداوند پناه میجویم که از نادانان باشم» سوره بقره، آیه ۶۷.</ref>. در آیاتی دیگر نیز برخی از «رفتارها» قلمداد شده است؛ برای نمونه، [[قوم لوط]] را در حالی «[[قوم]] [[جاهل]]» معرفی کرده که آنها از [[طهارت]] و [[پاکی]] [[خاندان]] [[لوط]] [[آگاهی]] کامل داشتند، ولی میخواستند آنها را به [[جرم]] «[[طاهر]] بودن»! از [[شهر]] بیرون کنند<ref>سوره نمل، آیه ۵۵ ـ ۵۶؛ سوره اعراف، آیه ۸۲.</ref>. همچنین گمراهانی [[آگاه]] و [[مستبصر]]! را [[جاهل]] تلقی کرده است<ref>سوره عنکبوت، آیه ۳۸.</ref>. آیهای دیگر نیز قومی را [[جاهل]] معرفی کرده که [[معجزه]] روشن [[حضرت موسی]]{{ع}} را دیدند و به [[سلامت]] از دریا گذشتند، با این حال [[تصمیم]] به بازگشت به [[بتپرستی]] گرفتند<ref>سوره اعراف، آیه ۱۳۸. </ref>. آیاتی دیگر نیز قومی را [[جاهل]] نامیده که اطرافیان [[حضرت هود]]{{ع}} را مورد [[تحقیر]] و [[اهانت]] قرار دادند<ref>سوره هود، آیه ۲۷ ـ ۲۹. </ref>. | [[جاهلیت]]، "مصدر صناعی" و از ریشه «[[جهل]]» است. [[جهل]] دارای معنای روشنی است و نیاز چندانی به تعریف ندارد: {{عربی{الجهل نقیض العلم}}<ref>ابنمنظور، لسان العرب، ج۲، ص۴۰۲. </ref>. راغب اصفهانی نیز همین معنا را معنای اصلی [[جهل]] شمرده و آن را تهی بودن نفس از [[دانش]] میداند. او به دو کاربرد دیگر [[جهل]] در [[قرآن]] اشاره میکند: ۱. پنداشتن چیزی بر خلاف آنچه که هست؛ ۲. انجام دادن کاری بر خلاف آنچه که باید انجام شود<ref>راغب اصفهانی، مفردات، ص۳۰۹.</ref>. بررسی [[آیات]] مربوط به [[جهل]] نشان میدهد واژههای «تجهلون»، «یجهلون» و «جاهلون»، بیشتر در معنای اخیر به کار رفتهاند؛ یعنی درباره انجام دادن کاری بر خلاف آنچه که باید انجام شود. [[قرآن کریم]] در آیاتی متعدد، [[جهل]] را درباره رفتارهای غلط به کار برده است؛ مثلاً از [[آیه]] زیر به خوبی میتوان دریافت که «[[تمسخر]]» یکی از مصادیق است: {{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تَذْبَحُوا بَقَرَةً قَالُوا أَتَتَّخِذُنَا هُزُوًا قَالَ أَعُوذُ بِاللَّهِ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْجَاهِلِينَ}}<ref>«و (یاد کنید) آنگاه را که موسی به قوم خود گفت: خداوند به شما فرمان میدهد که گاوی بکشید؛ گفتند: آیا ما را به ریشخند گرفتهای؟ گفت: به خداوند پناه میجویم که از نادانان باشم» سوره بقره، آیه ۶۷.</ref>. در آیاتی دیگر نیز برخی از «رفتارها» قلمداد شده است؛ برای نمونه، [[قوم لوط]] را در حالی «[[قوم]] [[جاهل]]» معرفی کرده که آنها از [[طهارت]] و [[پاکی]] [[خاندان]] [[لوط]] [[آگاهی]] کامل داشتند، ولی میخواستند آنها را به [[جرم]] «[[طاهر]] بودن»! از [[شهر]] بیرون کنند<ref>سوره نمل، آیه ۵۵ ـ ۵۶؛ سوره اعراف، آیه ۸۲.</ref>. همچنین گمراهانی [[آگاه]] و [[مستبصر]]! را [[جاهل]] تلقی کرده است<ref>سوره عنکبوت، آیه ۳۸.</ref>. آیهای دیگر نیز قومی را [[جاهل]] معرفی کرده که [[معجزه]] روشن [[حضرت موسی]]{{ع}} را دیدند و به [[سلامت]] از دریا گذشتند، با این حال [[تصمیم]] به بازگشت به [[بتپرستی]] گرفتند<ref>سوره اعراف، آیه ۱۳۸. </ref>. آیاتی دیگر نیز قومی را [[جاهل]] نامیده که اطرافیان [[حضرت هود]]{{ع}} را مورد [[تحقیر]] و [[اهانت]] قرار دادند<ref>سوره هود، آیه ۲۷ ـ ۲۹. </ref>. | ||