الفصول المهمة فی أصول الأئمة ج۱ (کتاب): تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(ترجمه به فارسی)
(ترجمه)
خط ۱۲۶: خط ۱۲۶:
*بحث: پیامبران و امامان معصوم{{عم}} و مؤمنان اقدام به شفاعت کسانی از گناه کاران و فاسقان مسلمین می کنند که خداوند متعال اجازه شفاعت نمودن آنان را داده باشد؛
*بحث: پیامبران و امامان معصوم{{عم}} و مؤمنان اقدام به شفاعت کسانی از گناه کاران و فاسقان مسلمین می کنند که خداوند متعال اجازه شفاعت نمودن آنان را داده باشد؛
*بحث: بی شک بهشت و آتش هم اکنون آفریده شده اند و کسی که این مطلب را تکذیب نماید کافر است؛
*بحث: بی شک بهشت و آتش هم اکنون آفریده شده اند و کسی که این مطلب را تکذیب نماید کافر است؛
*باب: ان الجنة فیها انواع التنعمات و جمیع ما یشتهی أهلها؛
*بحث: بی تردید در بهشت انواع نعمت ها و تمامی آنچه مورد رغبت اهل بهشت می باشد وجود دارد؛
*باب: ان جهنم تشتمل علی أشد العذاب و انواع العقاب؛
*بحث: بی تردید در جهنم شدیدترین عذاب ها و انواع عقاب ها وجود دارد؛
*باب: ان المؤمنین یخلدون فی الجنة و الکفار یخلدون فی النار و انه لا نهایة للنعیم و لا للعذاب و لا انقطاع بل هما ابدیان؛
*بحث: مؤمنان تا ابد در بهشت می باشند و کفار تا ابد در آتش می باشند، و اینکه نهایتی برای نعمت های بهشت و نیز شکنجه های جهنم وجود ندارد بلکه این دو ابدی هستند؛
*باب: ان فساق المسلمین لا یخلدون فی النار بل یخرجون منها و یدخلون الجنة؛
*بحث: بی تردید مسلمانان فاسق تا ابد در آتش نیستند بلکه از آن خارج شده و در بهشت وارد می گردند؛
*باب: وجوب النبوة و الامامة و ان الارض لا تخلوا من نبی أو إمام فی کل زمان مادام التکلیف؛
*باب: وجوب النبوة و الامامة و ان الارض لا تخلوا من نبی أو إمام فی کل زمان مادام التکلیف؛
*باب: وجوب معرفة الإمام{{ع}} علی کل مکلف؛
*باب: وجوب معرفة الإمام{{ع}} علی کل مکلف؛

نسخهٔ ‏۱۳ ژانویهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۶:۵۶

متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
الفصول المهمة فی اصول الأئمة(ع)، ج ۱
زبانعربی
نویسندهمحمد حر‌ عاملی
تحقیق یا تدوینمحمد قائینی
موضوعامامت و ولایت
مذهب[[شیعه]][[رده:کتاب شیعه]]
ناشر[[:رده:انتشارات انتشارات مؤسسه معارف اسلامی امام رضا(ع)|انتشارات انتشارات مؤسسه معارف اسلامی امام رضا(ع)]][[رده:انتشارات انتشارات مؤسسه معارف اسلامی امام رضا(ع)]]
محل نشرقم، ایران
سال نشر۱۳۷۶ ش
شابک(نامعلوم)
شماره ملی‏‫‭م۸۰-۱۳۸۸۹

این کتاب، جلد اول از مجموعهٔ سه‌جلدی الفصول المهمة فی أصول الأئمة است، به زبان عربی در بردارنده قواعد کلی که از ائمه اطهار(ع) درباره اصول دین و فروع دین و طب و اصول فقه می‌باشد. پدیدآورندهٔ این اثر محمد حر‌ عاملی است و انتشارات مؤسسه معارف اسلامی امام رضا(ع) انتشار آن را به عهده داشته است[۱].

دربارهٔ کتاب

در معرفی این کتاب آمده است: «مؤلف، در مقدمه‌ای که بر کتاب نوشته تقاضای دوستان را برای جمع‌آوری کتابی در کلیات انگیزه خود را برای نوشتن چنین کتابی معرفی کرده و با اشاره به نامی که خود بر کتاب نهاده اقدام به بیان دوازده مقدمه که فواید مهمی در آنها هست و تعدادشان نیز از باب تبرک به این مقدار رسیده می‌نماید. این مقدمات در مورد حجیت نصّ عامّ ظاهر العموم در افراد ظاهره الفردیه‌اش می‌باشد که به قول مؤلف برخی از اخبار مؤید این معنا می‌باشند.

صد و بیست باب در مورد اصول دین بیان شده، در مورد اصول فقه هم هشتاد و چهار باب تبیین گردیده، ابواب چهل و شش‌گانه فقهی موضوع دیگر بخش کتاب است که هر یک از آنها نیز دارای فروعاتی می‌باشد، در بخش طب صد و چهل و یک باب وجود دارد، نوادر کلیات نام آخرین بخش کتاب است که دارای صد و سی و هشت باب می‌باشد.

فهرست کتاب

  • مقدمات پژوهش؛
  • مقدمه محقق؛
  • مقدمه نویسنده؛
  • مقدمه ای مشتمل بر دوازده نکته مهم به برکت عدد دوازده؛

گفتار اول: گوشه ای از کلیات قرآنی نسبت به اصول و فروع و غیر آن

  • بحث: خداوند متعال نسبت به مخلوقی همانند عقل، و کسی که عقل او را کامل نمود، علاقه مند نیست؛
  • بحث: ضرورت عمل نمودن به ادله عقلیه برای ثابت نمودن حجیت ادله سمعیه؛
  • بحث: از ادله عقلی جز آنهایی که به بندگی خداوند متعال و دین داری رهنمون می‌سازند، معتبر نیستند؛
  • بحث: شناخت و معرفت کلی یک ضرورت فطری و موهبت الهی است که در تمامی‌ جزئیات آن باید به قرآن کریم و روایات مراجعه نمود؛
  • بحث: در اعتقادات، عمل به گمان و هواهای نفسانی و عقول ناقص و نظرات دیگران و اموری از این قبیل که انتساب آنها به اهل بیت(ع) ثابت نگردیده است جایز نیست؛
  • بحث: عدم جواز تقلید در امور اعتقادی و هم چنین گرفتن آنها از غیر از پیامبر اکرم(ص) و امامان معصوم(ع)؛
  • بحث: خداوند سبحان قدیم است و قدیمی‌جز او وجود ندارد؛
  • بحث: خداوند سبحان معبودی یکتاست و شریکی در ربوبیت ندارد؛
  • بحث: هیچکدام از مخلوقات نه در صفات و نه در ذات شبیه خداوند متعال نیستند، و خداوند نیز شباهتی با آنان ندارد؛
  • بحث: هر مخلوقی بر وجود خالق خود، و بر علم او، و توانایی او دلالت می‌کند، و ما می‌توانیم بدان استدلال نماییم؛
  • بحث: هر چیزی غیر از خداوند متعال مخلوق، حادث و مسبوق به عدم می‌باشد؛
  • بحث: هیچکدام از حواس ما توانایی درک خداوند متعال را ندارند؛
  • بحث: خداوند متعال مرکب نیست و دارای اجزا نمی‌باشد؛
  • بحث: نام های خداوند سبحان خود خداوند متعال نیستند، پس عبادت نامی‌از نام های خداوند متعال _نه ذات خداوندی- جایز نمی‌باشد، بلکه عبادت مسمی‌یعنی خداوند متعال واجب است؛
  • بحث: خداوند سبحان ازلی، ابدی و سرمدی می‌باشد که نه ابتدایی در وجودش می‌باشد و نه انتهایی؛
  • بحث: خداوند متعال نه مکانی دارد و نه در مکانی قرار می‌گیرد؛
  • بحث: کنه ذات و کنه صفات خداوند متعال قابل درک نیست؛
  • بحث: هیچ چشم و نگاهی نه در دنیا و نه آخرت و نه در خواب و نه بیداری نمی‌تواند خداوند متعال را ببیند یا او را درک نماید؛
  • بحث: هیچ خیال و تصوری توانایی درک خداوند متعال را ندارد؛
  • بحث: خداوند متعال را نمی‌توان به هیچ وجه توصیف نمود، نه به صورت کیفی و نه به صورت أینی و نه حیثی؛
  • بحث: خداوند متعال نه به جسم و نه شکلی توصیف پذیر نیست؛
  • بحث: هیچ کدام از صفات ذاتی خداوند متعال افزون یا مغایر با ذات ایشان نمی‌باشد؛
  • بحث: صفات ذاتی خداوند متعال قدیم بوده و تمامی‌آنها عین ذات ایشان می‌باشند؛
  • بحث: صفات فعلی خداوند متعال، محدثه و عین فعل می‌باشند؛
  • بحث: نه ذات و نه صفات ذاتی خداوند متعال قابل تغییر نیستند؛
  • بحث: تمامی‌ نام‌های خداوند متعال حادث و مخلوق می‌باشند، و نام‌ها غیر از خداوند می‌باشند؛
  • بحث: معانی نام‌های خداوند متعال شبیه هیچکدام از نام های مخلوقات نیستند؛
  • بحث: خداوند متعال متصف به حرکت یا انتقال نمی‌گردد؛
  • بحث: تمامی‌اطلاعات علم خداوند متعال در انحصار ایشان می‌باشد، هم چنین تمامی‌توانایی های قدرت ایشان؛
  • بحث: تمامی امور در کرسی می باشد، و کرسی و هر آنچه که در آن می باشد در عرش می باشد؛
  • بحث: بی شک خداوند متعال مخلوقات را از هیچ آفریده است؛
  • بحث: خداوند متعال مخلوقات را با وجودی که نیازی به آفرینش آنها نداشت آفرید؛
  • بحث: چیزی در عالم وجود رخ نمی دهد مگر اینکه با قضای الهی و قدرت و دانش و اذن ایشان باشد؛
  • بحث: خداوند سبحان به واسطه علم و دانش ازلی خود، آنچه را که بخواهد محو نموده و آنچه را که بخواهد بدون تغییری ثابت نگه می دارد؛
  • بحث: در آنچه که خداوند متعال به پیامبران و فرستادگان خود آموزش می دهد بدا وارد نمی شود، مگر به صورت نادر؛
  • بحث: بی شک خداوند متعال نسبت به هر معلومی عالم و داناست؛
  • بحث: باطل بودن تفویض در افعال بندگان؛
  • بحث: باطل بودن چبر در افعال بندگان و ثابت بودن نظریه "امر بین الأمرین"؛
  • بحث: حرام بودن پرستش بتها و مانند آنها، و قربانی دادن برای آنها؛
  • بحث: قطعا خداوند متعال نه فرزندی دارد و نه همسری؛
  • بحث: بی شک خداوند متعال نه ضدی دارد و نه همسنگی؛
  • بحث: خداوند متعال قابل توصیف و تشبیه به اموری از قبیل صورت، دست و عضوی از اعضای بدن ما نیست؛
  • بحث: سخن و تفکر در ذات خداوند متعال ممکن نیست، همانطور که غور در مسائل توحیدی امکان ندارد، تنها باید در خصوص شگفتی های آثار قدرت خداوند متعال سخن راند؛
  • بحث: نباید در خصوص قضا و قدر سخن راند بلکه باید درباره مسأله بدا سخن گفت؛
  • بحث: جائز بودن سخن گفتن در همه مسائل جز مسائلی که نسبت به سخن گفتن در خصوص آنها نهی شده باشیم؛
  • بحث: خداوند متعال همه چیز را آفریده است مگر افعال بندگان؛
  • بحث: باطل بودن مسأله تناسخ ارواح در بدن ها؛
  • بحث: قطعا هدایت به اعتقادات صحیح و بی شائبه از طرف خداوند متعال بدون جبر صورت می پذیرد؛
  • بحث: بی شک از خداوند متعال هیچ ظلم و بی عدالتی صادر نمی گردد؛
  • بحث: برای همه چیز اجل و وقتی معین گردیده است، برخی از اجل ها حتمی است و برخی دیگر کم و زیاد می گردد؛
  • بحث: بی تردید خداوند متعال روزی های حلال را میان افراد تقسیم نموده است، و همانا ایشان روزی ها را کم یا زیاد می نماید، بی تردید اگر کسی حرامی به دست بیاورد از روزی او محسوب می گردد؛
  • بحث: وجوب اینکه مردم به اندازه نیاز خود طلب رزق نمایند، و استحباب طلب رزق بیشتر از مقدار نیاز برای وسعت دادن به خانواده در زندگی؛
  • بحث: قیمت ها به دست خداوند متعال است هر گاه بخواهد آنها را بالا یا پایین می آورد، هر چند بخشی از این پدیده از مردم ناشی می شود؛
  • بحث: بی شک خداوند متعال فردی را بدون گناه در دنیا و آخرت عذاب نمی نماید، علت مجازات دسته جمعی در دنیا گناه برخی از مردم و رضایت یا نهی از منکر نکردن دیگران است؛
  • بحث: هر کسی که حجت بر او تمام نیست مانند کودکان تنها پس از آنکه تکلیف متوجه آنان گردد در روز قیامت مجازات می گردند؛
  • بحث: حبط اعمال توسط گناهان و آمرزش گناهان به واسطه عبادت و بندگی رخ می دهند، اما این قاعده همیشگی و ضروری نیست مگر به واسطه کفر و ایمان که همیشه کفر موجب حبط اعمال و همیشه ایمان موجب آمرزش گناهان می گردند؛
  • بحث: باید پاداش بندگی ها به صاحب آن برسد، مگر آنکه او کاری انجام دهد که موجب زائل شدن پاداش گردد؛ از طرفی ممکن است که مجازات گناهان توسط خداوند متعال بخشیده گردد، پس ضرورتی ندارد که مجازات گناهان حتما به صاحب آنها برسد مگر مسأله کفر؛
  • بحث: ضرورت توبه گناهکار از تمامی گناهان؛
  • بحث: هیچگاه از خداوند متعال کاری که نقصی در ایشان موجب شود همچون؛ مسخره کردن، استهزاء نمودن، مکر، فریب، کار بی فایده و اموری از این دست سر نمی زند؛
  • بحث: هر آنچه که به مکلف از بلاها و رنج ها در دنیا به او می رسد مجازات گناهان او می باشد، و یا اینکه از این امور مصلحتی همچون به دست آوردن پاداش و مانند آن به او می رسد؛
  • بحث: بی شک کارهای خداوند متعال معلول غرض های او می باشد، غرض هایی که مصلحت بندگان در آن است. بنابراین ایشان باید آنان را به اموری مکلف سازد که مصلحت بندگان تأمین گردد؛
  • بحث: مرگ آفریده ها حکمت و مصلحتی برای آنان است؛
  • بحث: هر موجود زنده ای غیر از خداوند متعال باید قبل از برپا شدن قیامت بمیرد؛
  • بحث: انسان مؤمن به هر بلایی مبتلا می شود و به هر مرگی می میرد مگر کسانی که استثنا شده باشند؛
  • بحث: بی تردید ارواح و هر موجود دیگری فانی هستند مگر خداوند متعال. این حادثه فنا در میان نفخه اول و دوم رخ می دهد؛
  • بحث: تمامی ارواح توسط فرشته مرگ و یاران او گرفته می شوند؛
  • بحث: بی تردید پیامبر خاتم(ص) و امامان معصوم(ع) نزد هر مؤمن یا کافر در حال مرگی حاضر می گردند؛
  • بحث: هر کسی که به ایمان محض و یا به کفر محض برسد در قبر مورد سؤال قرار می گیرد، پس اولی ساعتی متنعم می گردد و دومی ساعتی مورد شکنجه قرار می گیرد، و دیگران تا روز قیامت مورد سؤال قرار نمی گیرند؛
  • بحث: همانا ارواح مؤمنان و کافران پس از مرگ آشنایان خود به زیارت آنان می روند؛
  • بحث: ارواح مؤمنان در عالم برزخ با بدن های مثالی در بهشت گرد می آیند، همچنان که ارواح کافران با بدن های مثالی در آتش گرد می آیند؛
  • بحث: بی تردید ارواح مؤمنان در عالم برزخ متنعم می گردند، و ارواح کافران در عالم برزخ مورد شکنجه قرار می گیرند؛
  • بحث: ادله ی ویژه ای وجود دارد که ثابت می کند انسان مستحق ثواب و پاداشی نمی گردد مگر پس از مرگ؛
  • بحث: بی تردید خداوند متعال مردگان را به شکل اول خود باز گردانده، آنان را محشور می نماید، پس از مرگشان دوباره آنان را در روز قیامت زنده می گرداند. او ارواح را به بدن های اولیه خود با همان اجزاء و جزئیات اولیه باز می گرداند؛
  • بحث: همه مردم در روز قیامت با نام مادرانشان خوانده می شوند، مگر شیعیان که با نام پدرانشان خوانده می شوند؛
  • بحث: بی تردید هر نسب و سببی در روز قیامت منقطع می باشد مگر نسب و سبب پیامبر اکرم(ص)؛
  • بحث: همه مردم در روز قیامت مورد محاسبه قرار می گیرند مگر کسانی که خداوند بخواهد؛
  • بحث: هر مردمی در روز قیامت به نام پیشوا و امام آنان خوانده می شوند؛
  • بحث: پیامبران و امامان معصوم(ع) و مؤمنان اقدام به شفاعت کسانی از گناه کاران و فاسقان مسلمین می کنند که خداوند متعال اجازه شفاعت نمودن آنان را داده باشد؛
  • بحث: بی شک بهشت و آتش هم اکنون آفریده شده اند و کسی که این مطلب را تکذیب نماید کافر است؛
  • بحث: بی تردید در بهشت انواع نعمت ها و تمامی آنچه مورد رغبت اهل بهشت می باشد وجود دارد؛
  • بحث: بی تردید در جهنم شدیدترین عذاب ها و انواع عقاب ها وجود دارد؛
  • بحث: مؤمنان تا ابد در بهشت می باشند و کفار تا ابد در آتش می باشند، و اینکه نهایتی برای نعمت های بهشت و نیز شکنجه های جهنم وجود ندارد بلکه این دو ابدی هستند؛
  • بحث: بی تردید مسلمانان فاسق تا ابد در آتش نیستند بلکه از آن خارج شده و در بهشت وارد می گردند؛
  • باب: وجوب النبوة و الامامة و ان الارض لا تخلوا من نبی أو إمام فی کل زمان مادام التکلیف؛
  • باب: وجوب معرفة الإمام(ع) علی کل مکلف؛
  • باب: وجوب طاعة الأئمة(ع) علی کل مکلف؛
  • باب: ان الأئمة(ع) هم الهداة لاهل کل زمان و ابواب اللّه التی منها یؤتی؛
  • باب: ان الإمام یجب ان یکون اعلم و أفضل و اکمل من جمیع الرعیة؛
  • باب: أنه لا یجوز للرعیة اختیار امام بل لابد فیه من النص من الإمام السابق أو الاعجاز؛
  • باب: ان الأئمة(ع) یعلمون جمیع تفسیر القرآن و تأویله و ناسخه و منسوخه و محکمه و متشابهه و نحوها؛
  • باب: ان النبی(ص) و الأئمة(ع) یعلمون جمیع العلوم التی نزلت من السماء؛
  • باب: ان الاعمال کلها تعرض علی النبی(ص) و الأئمة(ع) کل یوم؛
  • باب: ان الملائکة و الروح ینزلون لیلة القدر الی الارض و یخبرون الأئمة(ع) بجمیع ما یکون فی تلک السنة من قضاء و قدر و انهم یعلمون کل علم الانبیاء(ع)؛
  • باب: ان النبی(ص) و الأئمة(ع) لا یعلمون جمیع علم الغیب و انما یعلمون بعضه باعلام اللّه ایاهم و اذا ارادوا أن یعلموا شیئا علموا؛
  • باب: ان الأئمة(ع) لم یفعلوا شیئا و لا یفعلون إلا بعهد من اللّه عزوجل و امر منه لا یتجاوزونه؛
  • باب: ان من ادعی الامامة بغیر حق أو انکر إمامة امام الحق کفر؛
  • باب: انه یجب علی الرعیة التسلیم للائمة علیهم السلام و الرد الیهم؛
  • باب: ان النبی(ص) و الأئمة(ع) حجج اللّه علی الانس و الجن و ان الجن یرجعون الیهم و یسألونهم؛
  • باب: انه لیس شیء من الحق فی ایدی الناس إلا ما خرج من عند الأئمة علیهم السلام و ان کل شیء لم یخرج من عندهم فهو باطل؛
  • باب: ان النبی(ص) و الأئمة الاثنی عشر(ع) أفضل من سائر المخلوقات من الانبیاء و الاوصیاء السابقین و الملائکة و غیرهم، و ان الانبیاء أفضل من الملائکة؛
  • باب: ان الأئمة(ع) کلهم قائمون بامر اللّه و ان الثانی عشر منهم هو القائم بالسیف بعد غیبته فیملأ الارض عدلا و یظهر دین اللّه و یقتل اعداء اللّه؛
  • باب: ان النبی(ص) کان یقرأ و یکتب بکل لسان؛
  • باب: ان الأئمة یعرفون الالسن کلها و جمیع ما یحتاج الیه الناس؛
  • باب: ان اللّه خلق المؤمنین من طینة طیبة و الکفار من طینة خبیثة بعد ما خلطهما؛
  • باب: ان اللّه سبحانه کلف الخلق کلهم بالاقرار بالتوحید و نحوه فی عالم الذر؛
  • باب: ان اللّه فطر الخلق کلهم علی التوحید؛
  • باب: ان کل ما سوی الحق باطل و ما سوی الهدی ضلال؛
  • باب: ان شرایع اولی العزم عامة شاملة للمکلفین قبل النسخ و ان شریعة محمد(ص) لا تنسخ الی یوم القیامة؛
  • باب: ان الاسلام الاقرار بالاعتقادات الصحیحة و الایمان الاقرار بالقلب و اللسان و العمل؛
  • باب: ان من ترک فریضة مستحلا منکرا لوجوبها أو مستخفا، کفر و کذا من فعل شیئا من المحرمات جاحدا للتحریم أو مستخفا
  • باب: ان الانبیاء و الأئمة(ع) معصومون لا یصدر عنهم ذنب من ترک واجب و لا فعل حرام؛
  • باب: ان الملائکة معصومون من کل معصیة؛
  • باب: وجوب التکلیف و امر العباد و نهیهم؛
  • باب: وجوب بغض أعداء اللّه و البراءة منهم و من أئمتهم؛
  • باب: ان حساب جمیع الخلق یوم القیامة الی الأئمة(ع)؛
  • باب: ان الناجی من کل أمّة فرقة واحدة؛
  • باب: ان المتمسکین باهل البیت(ع) الموافقین لهم فی الاعتقادات و العبادات و الاحکام، هم الفرقة الناجیة؛
  • باب: ان کل رایة ترفع قبل قیام القائم فصاحبها ظالم؛
  • باب: أنّه لا یعرف تفسیر القرآن الّا الأئمة(ع)؛

ابواب الکلیات المتعلقة باصول الفقه و ما یناسبها

  • باب: ان طلب العلم فریضة علی کل مسلم و انه یجب علی کل مکلف ان یسأل عن کل ما یحتاج الیه من الاحکام الشرعیة؛
  • باب: عدم جواز أخذ شیء من علوم الدین عن غیر النبی(ص) و الأئمة(ع) و لو بواسطة أو وسائط یوثق بهم و وجوب الرجوع الیهم علیهم السلام فی جمیع الاحکام؛
  • باب: وجوب تعلم علومهم(ع) کفایة و استحبابه عینا و وجوبه عینا بقدر الحاجة؛
  • باب: انه لا یجوز تعلیم شیء من الباطل إلا مع بیان بطلانه و الأمن من دخول الشک و الشبهة و عدم النهی تعلمه؛
  • باب: انه ینبغی التواضع لمن یتعلّم منه و لمن یعلّمه؛
  • باب: استحباب مجالسة العلماء الصلحاء و محادثتهم و مذاکرتهم؛
  • باب: ان کل واقعة تحتاج الیها الامة لها حکم شرعی معین و لکل حکم دلیل قطعی مخزون عند الأئمة(ع) یجب علی الناس طلبه منهم عند حاجتهم الیه؛
  • باب: انه لا یجوز القول و لا العمل فی شئ من الأحکام الشرعیة بغیر علم؛
  • باب: وجوب العمل بالعلم بان یفعل کل ما علم وجوبه و یترک کل ما علم تحریمه؛
  • باب: وجوب التوقف و الاحتیاط فی کل ما لم یعلم حکمه بنص منهم(ع) و ترک کل ما یحتمل التحریم من المشتبهات الشبهات؛
  • باب: عدم وجوب اظهار العلم مع التقیة و الخوف و وجوبه مع عدمها، خصوصا عند ظهور البدع؛
  • باب: جواز روایة الحدیث بالمعنی؛
  • باب: وجوب العمل باحادیثهم علیهم السلام المرویة فی الکتب المعتمدة و کتابة الحدیث؛
  • باب: عدم جواز تقلید غیر المعصوم فی الأحکام الشرعیة؛
  • باب: تحریم الابتداع و قبول البدعة و انّ کل بدعة حرام؛
  • باب: تحریم العمل فی الاحکام الشرعیة بالهوی و الرأی؛
  • باب: عدم جواز العمل بشیء من انواع القیاس فی نفس الأحکام الشرعیة حتی قیاس الأولویة؛
  • باب: عدم جواز العمل بشیء من الاجتهادات الظنیة فی نفس الأحکام الشرعیة؛
  • باب: انه لا یجوز العمل فی الأحکام الشرعیة بنص ظنی السند أو الدلالة و لا بدلیل عقلی ظنی؛
  • باب: وجوب الرجوع الی رواة الحدیث فیما رووه من الأحکام عنهم علیهم السلام لا فیما یقولونه برأیهم؛
  • باب: وجوه الجمع بین الأحادیث المختلفة؛
  • باب: انه لا یجوز لأحد ان یحکم فی الأحکام الشرعیة إلا الإمام أو من یروی حکم الإمام و لو بالمعنی فیحکم به؛
  • باب: عدم جواز الاختلاف فی الأحکام لغیر تقیة و ان الحق من الأقوال المختلفة لا یکون أکثر من واحد فی نفس الأمر؛
  • باب: عدم جواز العمل بغیر الکتاب و السنة فی الأحکام الشرعیة؛
  • باب: عدم جواز العمل بالاجماع الذی لم یعلم دخول المعصوم فیه؛
  • باب: وجوب العمل بالنص العام و الحکم به علی جمیع أفراده الظاهرة الفردیة إلا ما خرج بدلیل؛
  • باب: وجوب العمل بالنص المطلق و عدم جواز تقییده بغیر دلیل؛
  • باب: وجوب رد المتشابه من الأحادیث الی المحکم بان یحمل العام علی الخاص و المطلق علی المقید مع التعارض و التنافی خاصة؛
  • باب: جواز العمل بما روته العامة عن علی (ع) فی حادثة لا نص فیها من طریق الشیعة خاصة؛
  • باب: عدم جواز العمل بما یوافق العامة و طریقتهم و لو من أحادیث الأئمة(ع) مع المعارض و ان ما لا نص فیه اذا احتاج الانسان الی حکمه وجب ان یسأل عنه علماء العامة و یأخذ بخلاف قولهم؛
  • باب: انه لا یمتنع تاخیر البیان و الجواب من النبی(ص) و الأئمة(ع) فیعمل بالاحتیاط الی ان یعلم البیان؛
  • باب: وجوب العمل بروایة الثقة فی الاحکام الشرعیة اذا روی عن الأئمة(ع)؛
  • باب: عدم جواز استنباط شیء من الاحکام النظریة من ظواهر القرآن إلّا بعد معرفة تفسیرها و ناسخها و منسوخها و محکمها و متشابهها من الأئمة(ع)؛
  • باب: عدم جواز استنباط الاحکام النظریة من ظواهر حدیث النبی(ص) المرویّ عن غیر الأئمة(ع) ما لم یعلم تفسیره و ناسخه و منسوخه منهم؛
  • باب: استحباب هدایة الناس الی احکام الدین و دفع الشکوک و الشبهات عن المؤمنین؛
  • باب: وجوب الحذر من متابعة علماء السوء فی الاحکام الشرعیة؛
  • باب: وجوب العمل بالأحادیث التی علم ثبوتها عنهم(ع) بالتواتر؛
  • باب: وجوب العمل بالأحادیث التی علم ثبوتها عنهم(ع) السلام بالقرائن؛
  • باب: عدم جواز الجزم بکذب الأخبار المنسوبة الیهم(ع) حیث یحتمل صدقها بل ینبغی تجویز الأمرین اذا لم یعلم ثبوتها؛
  • باب: وجوب العمل بالأحادیث الثابتة عنهم(ع) و ان کانت تحتمل التقیة مع عدم المعارض؛
  • باب: استحباب الاتیان بکلّ عمل مشروع روی له ثواب عنهم(ع) و ان لم یثبت نقل تلک الروایات؛
  • باب: انّ کلّ واجب تعذر فعله سقط و کان الانسان معذورا فی ترکه؛
  • باب: انّ کلّ محرّم اضطر الانسان الی فعله فهو له حلال إلّا ما استثنی؛
  • باب: بطلان تکلیف ما لا یطاق و انّه لا حرج فی الدین؛
  • باب: انّ الشک لا ینقض الیقین ابدا و انّما ینقضه الیقین؛
  • باب: انّ کلّ شیء فی القرآن بلفظ «أو» فهو للتخییر و کل شیء فیه بلفظ «فمن لم یجد» فهو للترتیب؛
  • باب: انّه اذا اشتبهت افراد الحلال من نوع بافراد الحرام منه، فالجمیع حلال حتی یعلم الحرام منه بعینه فیجب اجتنابه
  • باب: أنه ینبغی ترتیب العبادات و الابتداء بما بدأ اللّه به؛
  • باب: انه لا یحکم بوجوب فعل وجودیّ حتی یقوم علیه الدلیل و انّه لا یجب الاحتیاط فیما یحتمل الوجوب و عدمه إلّا ما استثنی؛
  • باب: انّ کلّ ما فی القرآن من آیات التحلیل و التحریم فالمراد بها ظاهرها و المراد بباطنها أئمة العدل و الجور؛
  • باب: انّ الأحکام الشرعیّة ثابتة فی کلّ زمان الی یوم القیامة إلّا ما خرج بدلیل؛
  • باب: انّ الأحکام الشرعیّة عامّة شاملة لجمیع المکلّفین من الاوّلین و الآخرین، إلّا ما خرج بدلیل؛
  • باب: وجوب العمل بأقوال النبیّ (ص) و الأئمة(ع) و الحکم بما نصّوا علیه من الأحکام؛
  • باب: وجوب الحکم بما دلت علیه افعالهم(ع) من الأحکام، إلّا ان یعلم الاختصاص؛
  • باب: وجوب العمل بما دلّ علیه تقریرهم(ع) من الأحکام إلّا مع ظهور المانع من الانکار؛
  • باب: ثبوت الکفر و الارتداد بجحود بعض الضروریات و غیرها مما تقوم فیه الحجة بنقل الثقات؛
  • باب: اشتراط العقل فی التکالیف؛
  • باب: اشترط التکلیف بالوجوب و التحریم بالبلوغ و استح*باب تمرین الاطفال علی العبادة قبله؛
  • باب: وجوب النیة فی العبادات الواجبة و اشتراطها بها مطلقا إلّا ما استثنی؛
  • باب: استحباب نیّة الخیر و العزم علیه و کراهیة نیّة الشر؛
  • باب: وجوب الاخلاص فی العبادة و النیة و تحریم الریاء و السمعة؛
  • باب: استحباب العبادة فی السر و اختیارها علی العبادة فی العلانیة إلّا فی الواجبات، فتستحب اظهارها؛
  • باب: تاکد استحباب الجدّ و الاجتهاد فی العبادة؛
  • باب: تحریم الاعجاب بالنفس و بالعمل و الإدلال به؛
  • باب: جواز التقیة فی العبادات و غیرها و وجوبها عند خوف الضرر إلّا ما استثنی؛
  • باب: استحباب تعجیل فعل الخیر و کراهة تأخیره إلا ما استثنی؛
  • باب: بطلان العبادة بدون ولایة الأئمة(ع) و اعتقاد إمامتهم؛
  • باب: عدم وجوب قضاء المخالف عبادته اذا استبصر سوی الزکاة اذا دفعها الی غیر المستحق؛
  • باب: عدم جواز العمل بالاستصحاب فی نفس الاحکام الشرعیة؛
  • باب: وجوب الوفاء بالشروط المشروعة المشترطة فی العقود اللازمة إلا ما استثنی؛
  • باب: انه لا یجوز الاضرار بالمؤمن و لا یجب علیه تحمل الضرر إلا ما استثنی؛
  • باب: عدم جواز التأویل بغیر معارض و دلیل؛
  • باب: انه لا یجوز الاستدلال بحکم جزئی علی جمیع افراد الکلّی؛
  • باب: بطلان تکلیف الغافل؛
  • باب: انه ینبغی تعلم علوم العربیة و ترک الاکثار منها و الافراط فیها؛
  • باب: وجوب تعلم الفقه المنقول عن الأئمة(ع)؛
  • باب: انه ینبغی تعلم الکتابة و الحساب؛
  • باب: حصر الواجبات و انّ ما سواها فلیس بواجب إلا ما دل علیه دلیل؛
  • باب: انه لا یجوز العمل بالمنامات فی الأحکام الشرعیة؛
  • باب: ان الأخیر من احادیث النبی(ص) ناسخ للسابق فیجب العمل بالأخیر؛
  • باب: اباحة الطیبات و تحریم الخبائث؛
  • باب: ان کلّ مأمور باجتنابه حرام؛
  • باب: ان القرعة لکل أمر مجهول إلّا ما استثنی؛
  • باب: ان الباء تاتی للتبعیض کآیة الوضوء و التیمم؛
  • باب: ان کلّ ما لیس بواجب جاز ترکه؛

الفهرس.[۲]

دربارهٔ پدیدآورنده

محمد حر عاملی (پدیدآورنده)

شیخ محمد حر عاملی (متولد ۱۰۳۳ ق، لبنان)، تحصیلات حوزوی خود را نزد اساتیدی همچون حضرات آیات: حسن حر عاملی، محمد حُرّ ، سید حسن حسینی عاملی، علامه مجلسی، ملا محسن فیض کاشانی، سید هاشم بحرانی، مولا محمد کاشانی به اتمام رساند.

او علاوه بر تدریس، به تألیف مقالات و کتب علمی و دینی پرداخته است. «جواهر السنیّه»، «صحیفه ثانیه»، «الایقاظ من الهجعه برهان علی الرجعه»، «خلق الکافر»، «وسائل الشیعه»، «هدایه الاُمّه»، «اثبات الهداه»، «بدایه الهدایه» برخی از این آثار است[۳]

پانویس

کتاب‌های وابسته

دریافت متن

پیوند به بیرون