معصوم چگونه عالم به غیب میشود؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۲۳ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۹:۲۰
، ۲۳ دسامبر ۲۰۲۱جایگزینی متن - '\ه\s=\s(.*)\|(.*)\]\]\]\] (.*)\s' به 'ه = $1 | پاسخ = $3 '
جز (جایگزینی متن - '\ه\s=\s(.*)\|(.*)\]\]\]\] \:\:\:\:\:\:' به 'ه = $1 | پاسخ = ') |
جز (جایگزینی متن - '\ه\s=\s(.*)\|(.*)\]\]\]\] (.*)\s' به 'ه = $1 | پاسخ = $3 ') |
||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۴. حجت الاسلام و المسلمین سجادی؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۴. حجت الاسلام و المسلمین سجادی؛ | ||
| تصویر = 11003232.jpg | | تصویر = 11003232.jpg | ||
| پاسخدهنده = سید احمد سجادی| | | پاسخدهنده = سید احمد سجادی | ||
حجت الاسلام و المسلمین '''[[سید احمد سجادی|سجادی]]''' در کتاب ''«[[پرچمداران هدایت (کتاب)|پرچمداران هدایت]]»'' در اینباره گفتهاست: | | پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[سید احمد سجادی|سجادی]]''' در کتاب ''«[[پرچمداران هدایت (کتاب)|پرچمداران هدایت]]»'' در اینباره گفتهاست: | ||
::::::«باید توجه داشت که عالم به اسرار و علوم غیب، فقط خداوند است و او به پیامبران و رسولان خود غیب را میآموزد و امامان از طریق [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]] {{صل}} بر علوم غیبی اطلاع مییابند. چون آنان در تبلیغ شریک پیامبر میباشند. (...) [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} نیز به [[امام علی]]{{ع}} فرمودند: {{عربی|«أنتَ مِنّی بِمَنزلةِ هارونَ مِنْ مُوسی»}}<ref>ای علی تو برای من به منزله هارون برای موسی هستی.</ref> پس همانگونه که [[امام علی]]{{ع}} شریک و وزیر پیامبر و واقف بر علوم غیبی است؛ [[ائمه|ائمه معصومین]]{{عم}} نیز مقام وزارت رسول خدا را دارا بوده و عالم به غیب میباشند».<ref>پرچمداران هدایت، ص۱۴۱.</ref>. | ::::::«باید توجه داشت که عالم به اسرار و علوم غیب، فقط خداوند است و او به پیامبران و رسولان خود غیب را میآموزد و امامان از طریق [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]] {{صل}} بر علوم غیبی اطلاع مییابند. چون آنان در تبلیغ شریک پیامبر میباشند. (...) [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} نیز به [[امام علی]]{{ع}} فرمودند: {{عربی|«أنتَ مِنّی بِمَنزلةِ هارونَ مِنْ مُوسی»}}<ref>ای علی تو برای من به منزله هارون برای موسی هستی.</ref> پس همانگونه که [[امام علی]]{{ع}} شریک و وزیر پیامبر و واقف بر علوم غیبی است؛ [[ائمه|ائمه معصومین]]{{عم}} نیز مقام وزارت رسول خدا را دارا بوده و عالم به غیب میباشند».<ref>پرچمداران هدایت، ص۱۴۱.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
خط ۸۲: | خط ۸۲: | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۷. حجت الاسلام و المسلمین موسوی؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۷. حجت الاسلام و المسلمین موسوی؛ | ||
| تصویر = 120129.jpg | | تصویر = 120129.jpg | ||
| پاسخدهنده = سید امین موسوی| | | پاسخدهنده = سید امین موسوی | ||
حجت الاسلام و المسلمین '''[[سید امین موسوی|موسوی]]'''، در کتاب ''«[[ گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی (کتاب)|گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[سید امین موسوی|موسوی]]'''، در کتاب ''«[[ گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی (کتاب)|گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«انبیا و [[ائمه]]{{عم}} از دو نوع علم برخوردارند، یکی علمی است که از راههای غیرعادی و غیر متعارف به دست میآید که آنها با این علم به حقایق و جهان هستی در هرگونه شرایطی وجود داشته باشند، به اذن خداوند آگاه هستند، اعم از آنها که تحت حس قرار دارند و آنها که بیرون از دایره حس میباشند. این گونه علم موهبتی قابل هیچ گونه تخلّفی نیست و تغییر نمیپذیرد؛ به اصطلاح علمی است به آنچه در [[لوح محفوظ]] ثبت شده و آگاهی است از آن چه قضای حتمی خداوندی به آن تعلق گرفته است. لازمه این مطلب این است که هیچ گونه تکلیفی به متعلق این گونه علم از آن جهت که متعلق این گونه علم است و حتمیالوقوع میباشد، تعلق نمیگیرد و همچنین قصد و طلبی از انسان با او ارتباط پیدا نمیکند، زیرا تکلیف همواره از راه امکان به فعل تعلق میگیرد و از راه این که فعل و ترک هر دو در اختیار مکلفاند فعل یا ترک خواسته میشود و اما از جهت ضروریالوقوع متعلق قضای حتمی بودن آن، محال است که مورد تکلیف قرار گیرد<ref>تهذیب الاحکام، محمد طوسی، ج۶، ص۲۲۹، ح۳.</ref>. | ::::::«انبیا و [[ائمه]]{{عم}} از دو نوع علم برخوردارند، یکی علمی است که از راههای غیرعادی و غیر متعارف به دست میآید که آنها با این علم به حقایق و جهان هستی در هرگونه شرایطی وجود داشته باشند، به اذن خداوند آگاه هستند، اعم از آنها که تحت حس قرار دارند و آنها که بیرون از دایره حس میباشند. این گونه علم موهبتی قابل هیچ گونه تخلّفی نیست و تغییر نمیپذیرد؛ به اصطلاح علمی است به آنچه در [[لوح محفوظ]] ثبت شده و آگاهی است از آن چه قضای حتمی خداوندی به آن تعلق گرفته است. لازمه این مطلب این است که هیچ گونه تکلیفی به متعلق این گونه علم از آن جهت که متعلق این گونه علم است و حتمیالوقوع میباشد، تعلق نمیگیرد و همچنین قصد و طلبی از انسان با او ارتباط پیدا نمیکند، زیرا تکلیف همواره از راه امکان به فعل تعلق میگیرد و از راه این که فعل و ترک هر دو در اختیار مکلفاند فعل یا ترک خواسته میشود و اما از جهت ضروریالوقوع متعلق قضای حتمی بودن آن، محال است که مورد تکلیف قرار گیرد<ref>تهذیب الاحکام، محمد طوسی، ج۶، ص۲۲۹، ح۳.</ref>. | ||
::::::بنابراین، [[پیامبر]]{{صل}} و [[امام]]{{ع}} در پرتو ولایت، حوادث و پیشآمدها را از افق بالا میبینند و بر اثر علم و آگاهی ماورای طبیعی از علل و انگیزهها، از جریانها و رویدادها مطلع و باخبر هستند، ولی در عین حال روی مصالحی از این علم و آگاهی در کار شخصی و امور مربوط به اجتماع استفاده نمیکردند، مگر در مواردی که خداوند به آنها اجازه میداد، که از علوم غیرعادی برای اعجاز و اثبات حق بودن دعوت و یا دعوی استفاده میکردند. پس استفاده از علوم غیرعادی به اذن خاص الهی بستگی داشت، نه به اراده خودشان، چرا که آن ذوات نورانی در تمام ابعاد علمی و عملی معصوم و مصون بودند و اراده آنان تابع اراده الهی بود، لذا هرگز در استفاده از علوم غیرعادی، از امر خداوند سرپیچی نمیکردند. | ::::::بنابراین، [[پیامبر]]{{صل}} و [[امام]]{{ع}} در پرتو ولایت، حوادث و پیشآمدها را از افق بالا میبینند و بر اثر علم و آگاهی ماورای طبیعی از علل و انگیزهها، از جریانها و رویدادها مطلع و باخبر هستند، ولی در عین حال روی مصالحی از این علم و آگاهی در کار شخصی و امور مربوط به اجتماع استفاده نمیکردند، مگر در مواردی که خداوند به آنها اجازه میداد، که از علوم غیرعادی برای اعجاز و اثبات حق بودن دعوت و یا دعوی استفاده میکردند. پس استفاده از علوم غیرعادی به اذن خاص الهی بستگی داشت، نه به اراده خودشان، چرا که آن ذوات نورانی در تمام ابعاد علمی و عملی معصوم و مصون بودند و اراده آنان تابع اراده الهی بود، لذا هرگز در استفاده از علوم غیرعادی، از امر خداوند سرپیچی نمیکردند. |