آیا انتظار امام مهدی واجب است؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پایان جمع شدن}} +}})
جز (جایگزینی متن - '\ه\s=\s(.*)\]\]\]\] \:\:\:\:\:\:' به 'ه = $1 | پاسخ = ')
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پایان جمع شدن}} +}}))
خط ۶۱: خط ۶۱:
::::::و از آنچه بر [[وجوب]] [[انتظار]] دلالت می‌کند، روایتی است که [[شیخ صدوق]] در کتاب "[[کمال الدین]]" به [[سند]] خود، از [[عبد العظیم حسنی]] آورده که گفت: بر سرورم [[حضرت]] [[محمد بن علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن الحسین بن علی بن ابی طالب]]{{عم}} وارد شدم و می‌خواستم که درباره [[قائم]]{{ع}} از آن [[حضرت]] سؤال کنم که آیا همان [[مهدی]] است یا غیر او؟ پس خود آن [[حضرت]] آغاز سخن کرد و به من فرمود: ای [[ابوالقاسم]]! به درستی که [[قائم]]{{ع}} از ماست و او است [[مهدی]] که [[واجب]] است در زمان غیبتش [[انتظار]] کشیده شود و در ظهورش [[اطاعت]] گردد و او سومین [[امام]] از [[فرزندان]] من است<ref>کمال الدین، ج ۲، ص ۳۷۷ باب ۳۶ ح ۱.</ref>.
::::::و از آنچه بر [[وجوب]] [[انتظار]] دلالت می‌کند، روایتی است که [[شیخ صدوق]] در کتاب "[[کمال الدین]]" به [[سند]] خود، از [[عبد العظیم حسنی]] آورده که گفت: بر سرورم [[حضرت]] [[محمد بن علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن الحسین بن علی بن ابی طالب]]{{عم}} وارد شدم و می‌خواستم که درباره [[قائم]]{{ع}} از آن [[حضرت]] سؤال کنم که آیا همان [[مهدی]] است یا غیر او؟ پس خود آن [[حضرت]] آغاز سخن کرد و به من فرمود: ای [[ابوالقاسم]]! به درستی که [[قائم]]{{ع}} از ماست و او است [[مهدی]] که [[واجب]] است در زمان غیبتش [[انتظار]] کشیده شود و در ظهورش [[اطاعت]] گردد و او سومین [[امام]] از [[فرزندان]] من است<ref>کمال الدین، ج ۲، ص ۳۷۷ باب ۳۶ ح ۱.</ref>.
::::::و در همان کتاب به دو [[سند صحیح]]، از [[حضرت]] [[ابی عبدالله]] [[امام صادق]]{{ع}} آمده که فرمود: نزدیک‌ترین حالات [[بندگان]] نزد خدای - عزوجل - و خشنود‌ترین هنگام او از آنان، زمانی است که [[حجت]] خدای را نیابند و برای آنها آشکار نشود و از دیدگان آنها پوشیده بماند که جایگاهش را ندانند و در عین حال بدانند که [[حجت‌ها]] و [[بینات]] [[الهی]] [[باطل]] نشده، پس در آن هنگام هر صبح و [[شام]] [[منتظر]] باشند که شدیدترین [[خشم]] و [[غضب]] [[خداوند]] بر دشمنانش موقعی است که [[حجت]] خود را از آنان مخفی بدارد و بر آنان آشکار نگردد، البته [[خداوند]] دانسته است که اولیای او در تردید واقع نمی‌شوند و اگر می‌دانست که آنها در [[شک]] می‌افتند، یک چشم برهم زدن [[حجت]] خود را از آنان [[نهان]] نمی‌ساخت و این جز زیر سر اشرار [[مردم]] نخواهد بود<ref>کمال الدین، ج ۲، ص ۳۳۹ باب ۳۳ ح ۱۶.</ref>»<ref>[[سید محمد تقی موسوی اصفهانی|موسوی اصفهانی، سید محمد تقی]]، [[تکالیف بندگان نسبت به امام زمان‌ (کتاب)|تکالیف بندگان نسبت به امام زمان‌]]، ص ۹۲.</ref>.
::::::و در همان کتاب به دو [[سند صحیح]]، از [[حضرت]] [[ابی عبدالله]] [[امام صادق]]{{ع}} آمده که فرمود: نزدیک‌ترین حالات [[بندگان]] نزد خدای - عزوجل - و خشنود‌ترین هنگام او از آنان، زمانی است که [[حجت]] خدای را نیابند و برای آنها آشکار نشود و از دیدگان آنها پوشیده بماند که جایگاهش را ندانند و در عین حال بدانند که [[حجت‌ها]] و [[بینات]] [[الهی]] [[باطل]] نشده، پس در آن هنگام هر صبح و [[شام]] [[منتظر]] باشند که شدیدترین [[خشم]] و [[غضب]] [[خداوند]] بر دشمنانش موقعی است که [[حجت]] خود را از آنان مخفی بدارد و بر آنان آشکار نگردد، البته [[خداوند]] دانسته است که اولیای او در تردید واقع نمی‌شوند و اگر می‌دانست که آنها در [[شک]] می‌افتند، یک چشم برهم زدن [[حجت]] خود را از آنان [[نهان]] نمی‌ساخت و این جز زیر سر اشرار [[مردم]] نخواهد بود<ref>کمال الدین، ج ۲، ص ۳۳۹ باب ۳۳ ح ۱۶.</ref>»<ref>[[سید محمد تقی موسوی اصفهانی|موسوی اصفهانی، سید محمد تقی]]، [[تکالیف بندگان نسبت به امام زمان‌ (کتاب)|تکالیف بندگان نسبت به امام زمان‌]]، ص ۹۲.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
}}


{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۶۹: خط ۶۹:
| پاسخ = آیت‌الله '''[[عبدالله جوادی آملی]]'''، در کتاب ''«[[ادب فنای مقربان ج۹ (کتاب)|ادب فنای مقربان]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = آیت‌الله '''[[عبدالله جوادی آملی]]'''، در کتاب ''«[[ادب فنای مقربان ج۹ (کتاب)|ادب فنای مقربان]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«[[انتظار]] و [[امید]] به اهداف بلند، مایه دوام [[زندگی]] و [[استواری]] [[نظام اجتماعی]] است. [[اندیشه]] [[انتظار]]، افزون بر گستردگی و [[پویایی]]، چنان [[عظمت]] دارد که دیگر انتظارات [[بشر]]، هر اندازه بزرگ باشند، در برابر آن، ناچیزند. [[انتظار ظهور]] [[مهدی]]{{ع}} همه خواسته‌های [[مقدس]] و انسانی را دربرداشته و [[پیامبران]] الاهی{{عم}} پیوسته آن را نوید داده‌اند، تا [[وعده]] الاهی فرارسد و آرزوهای بلند و دیرین [[انسانیت]] به بار بنشینند. برپایه گزارش [[ابوبصیر]]، [[امام صادق]]{{ع}} پس از [[گواهی]] به [[یگانگی]] [[خدای سبحان]] و [[ایمان]] به [[نبوت]] [[رسول خدا]]{{صل}} و اعتراف به وحیانی بودن [[قرآن کریم]] و [[اقرار]] به [[ولایت]] [[امامان معصوم]]{{عم}} [[انتظار ظهور]] [[قائم اهل بیت]]{{ع}} را مایه [[دین‌داری]] خداپسندانه دانست و سبب پذیرش [[اعمال]] [[بندگان]] برشمرد:{{متن حدیث|أَ لَا أُخْبِرُكُمْ بِمَا لَا يَقْبَلُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ الْعِبَادِ عَمَلًا إِلَّا بِهِ فَقُلْتُ بَلَى فَقَالَ شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ الْإِقْرَارُ بِمَا أَمَرَ اللَّهُ وَ الْوَلَايَةُ لَنَا وَ الْبَرَاءَةُ مِنْ أَعْدَائِنَا يَعْنِي الْأَئِمَّةَ خَاصَّةً وَ التَّسْلِيمَ لَهُمْ وَ الْوَرَعُ وَ الِاجْتِهَادُ وَ الطُّمَأْنِينَةُ وَ الِانْتِظَارُ لِلْقَائِمِ{{ع}} }}<ref>الغیبه، نعمانی، ص ۲۰۰.</ref>. [[قرابت]] و همپایگی [[انتظار قائم]]{{ع}} با دیگر [[اصول اعتقادی اسلام]] در سخن [[صادق]] [[آل محمد]]{{ع}} بیانگر [[عظمت]] و [[جایگاه]] رفیع مسئله [[انتظار]] در آموزه‌های [[دین]] است، چون از سویی [[قرآن مجید]] [[ایمان]] به [[ولایت]] و [[امامت]] را رکن اساسی [[دین]] و مایه کمال آن می‌داند<ref>{{متن قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا}} «امروز دینتان را کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم و اسلام را (به عنوان) آیین شما پسندیدم» سوره مائده، آیه ۳.</ref> و از سوی دیگر، باورداشت [[مهدویت]]، مهم‌ترین جزء [[اندیشه]] [[امامت]] است<ref>چنان‌که [[امام صادق]]{{ع}} اقرار به [[امامت]] دیگر [[امامان]]{{عم}} و انکار [[امام مهدی]]{{ع}} را همچون پذیرش نبوت پیامبران پیشین و انکار [[رسالت]] [[رسول خاتم]]{{صل}} شمرده است:{{متن حدیث| مَنْ أَقَرَّ بِجَمِيعِ الْأَئِمَّةِ وَ جَحَدَ الْمَهْدِيَّ كَانَ كَمَنْ أَقَرَّ بِجَمِيعِ الْأَنْبِيَاءِ وَ جَحَدَ مُحَمَّداً{{صل}} نُبُوَّتَهُ}} (کمال الدین، ج ۲، ص ۳۳۳).</ref>، از این‌رو [[دین‌داری]] بدون [[انتظار ظهور]] [[مهدی]]{{ع}} نیز بی‌ارزش است»<ref>[[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی، عبدالله]]، [[ادب فنای مقربان ج۹ (کتاب)|ادب فنای مقربان]]، ج۹، ص۳۶۹، ۳۷۱.</ref>.
::::::«[[انتظار]] و [[امید]] به اهداف بلند، مایه دوام [[زندگی]] و [[استواری]] [[نظام اجتماعی]] است. [[اندیشه]] [[انتظار]]، افزون بر گستردگی و [[پویایی]]، چنان [[عظمت]] دارد که دیگر انتظارات [[بشر]]، هر اندازه بزرگ باشند، در برابر آن، ناچیزند. [[انتظار ظهور]] [[مهدی]]{{ع}} همه خواسته‌های [[مقدس]] و انسانی را دربرداشته و [[پیامبران]] الاهی{{عم}} پیوسته آن را نوید داده‌اند، تا [[وعده]] الاهی فرارسد و آرزوهای بلند و دیرین [[انسانیت]] به بار بنشینند. برپایه گزارش [[ابوبصیر]]، [[امام صادق]]{{ع}} پس از [[گواهی]] به [[یگانگی]] [[خدای سبحان]] و [[ایمان]] به [[نبوت]] [[رسول خدا]]{{صل}} و اعتراف به وحیانی بودن [[قرآن کریم]] و [[اقرار]] به [[ولایت]] [[امامان معصوم]]{{عم}} [[انتظار ظهور]] [[قائم اهل بیت]]{{ع}} را مایه [[دین‌داری]] خداپسندانه دانست و سبب پذیرش [[اعمال]] [[بندگان]] برشمرد:{{متن حدیث|أَ لَا أُخْبِرُكُمْ بِمَا لَا يَقْبَلُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ الْعِبَادِ عَمَلًا إِلَّا بِهِ فَقُلْتُ بَلَى فَقَالَ شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ الْإِقْرَارُ بِمَا أَمَرَ اللَّهُ وَ الْوَلَايَةُ لَنَا وَ الْبَرَاءَةُ مِنْ أَعْدَائِنَا يَعْنِي الْأَئِمَّةَ خَاصَّةً وَ التَّسْلِيمَ لَهُمْ وَ الْوَرَعُ وَ الِاجْتِهَادُ وَ الطُّمَأْنِينَةُ وَ الِانْتِظَارُ لِلْقَائِمِ{{ع}} }}<ref>الغیبه، نعمانی، ص ۲۰۰.</ref>. [[قرابت]] و همپایگی [[انتظار قائم]]{{ع}} با دیگر [[اصول اعتقادی اسلام]] در سخن [[صادق]] [[آل محمد]]{{ع}} بیانگر [[عظمت]] و [[جایگاه]] رفیع مسئله [[انتظار]] در آموزه‌های [[دین]] است، چون از سویی [[قرآن مجید]] [[ایمان]] به [[ولایت]] و [[امامت]] را رکن اساسی [[دین]] و مایه کمال آن می‌داند<ref>{{متن قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا}} «امروز دینتان را کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم و اسلام را (به عنوان) آیین شما پسندیدم» سوره مائده، آیه ۳.</ref> و از سوی دیگر، باورداشت [[مهدویت]]، مهم‌ترین جزء [[اندیشه]] [[امامت]] است<ref>چنان‌که [[امام صادق]]{{ع}} اقرار به [[امامت]] دیگر [[امامان]]{{عم}} و انکار [[امام مهدی]]{{ع}} را همچون پذیرش نبوت پیامبران پیشین و انکار [[رسالت]] [[رسول خاتم]]{{صل}} شمرده است:{{متن حدیث| مَنْ أَقَرَّ بِجَمِيعِ الْأَئِمَّةِ وَ جَحَدَ الْمَهْدِيَّ كَانَ كَمَنْ أَقَرَّ بِجَمِيعِ الْأَنْبِيَاءِ وَ جَحَدَ مُحَمَّداً{{صل}} نُبُوَّتَهُ}} (کمال الدین، ج ۲، ص ۳۳۳).</ref>، از این‌رو [[دین‌داری]] بدون [[انتظار ظهور]] [[مهدی]]{{ع}} نیز بی‌ارزش است»<ref>[[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی، عبدالله]]، [[ادب فنای مقربان ج۹ (کتاب)|ادب فنای مقربان]]، ج۹، ص۳۶۹، ۳۷۱.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
}}


{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۹۰: خط ۹۰:
:::::#'''ارتباط [[انسان]] با هستی:''' مطلب دیگری که [[ظهور منجی]] و [[لزوم انتظار]] آن را ثابت می‌کند این است که [[انسان]] با هستی ارتباطی عمیق و پیچیده دارد حتی کوچک‌ترین حرکت‌هایش بزرگترین رابطه را با عالم برقرار می‌کند<ref>پل لانژون فیزیکدان مشهور می‌گوید: «چمدانم را روی میز حرکتی بدهم این حرکت در همه کهکشان‌های اثری خواهد گذاشت، شدت ارتباط میان اجزای [[طبیعت]] به حدی است که شما باید از نظر [[علمی]] بپذیرید». (حیدری، عزیزالله، [[مهدی]] تجسم [[امید]] و [[نجات]] به [[نقل]] از [[شرح نهج البلاغه]] [[علامه]] [[جعفری]]، ج ۲، ص ۹۵).</ref>. چنین دنیای پر از رابطه و ارتباطی؛ [[انسان]] را به جستجوی ضابطه‌ای می‌کشاند و در این مسیر آشکار می‌شود که نه [[علم]] و نه غریزه [[کفایت]] لازم را ندارند و فاقد کارایی هستند. و از طرفی دیگر، حرکت [[آدمی]] با آن بلند پروازی‌های بی‌حسابش بدون عکس‌العمل نمی‌ماند و هستی نظام‌مند به وسیله انعکاس رفتارها [[انسان]] را نبیه می‌کند چه بسا در لحظاتی کوتاه‌مدت، ضربه‌ای را تجربه نکنیم ولی [[انحراف]] از [[نظام هستی]] در نهایت و درازمدت صدمه‌اش را خواهد زد آن هم صدمه‌ای نه در محدوده [[زندگی]] [[دنیا]] بلکه با نگاهی [[دینی]] بر تمام [[زندگی]] [[انسان]] استمرار دارد. حتی بعد از [[مرگ]] نیز این ضرر و زیان دامن‌گیر [[انسان]] خواهد بود. اکنون با این پیوند مستمر و ارتباط پیچیده [[انسان]] با [[جهان]] و هستی ناچار باید [[انتظار]] طلایه‌داری [[الهی]] را کشید تا بیاید و مسیر این حرکت را [[رهبری]] کند.
:::::#'''ارتباط [[انسان]] با هستی:''' مطلب دیگری که [[ظهور منجی]] و [[لزوم انتظار]] آن را ثابت می‌کند این است که [[انسان]] با هستی ارتباطی عمیق و پیچیده دارد حتی کوچک‌ترین حرکت‌هایش بزرگترین رابطه را با عالم برقرار می‌کند<ref>پل لانژون فیزیکدان مشهور می‌گوید: «چمدانم را روی میز حرکتی بدهم این حرکت در همه کهکشان‌های اثری خواهد گذاشت، شدت ارتباط میان اجزای [[طبیعت]] به حدی است که شما باید از نظر [[علمی]] بپذیرید». (حیدری، عزیزالله، [[مهدی]] تجسم [[امید]] و [[نجات]] به [[نقل]] از [[شرح نهج البلاغه]] [[علامه]] [[جعفری]]، ج ۲، ص ۹۵).</ref>. چنین دنیای پر از رابطه و ارتباطی؛ [[انسان]] را به جستجوی ضابطه‌ای می‌کشاند و در این مسیر آشکار می‌شود که نه [[علم]] و نه غریزه [[کفایت]] لازم را ندارند و فاقد کارایی هستند. و از طرفی دیگر، حرکت [[آدمی]] با آن بلند پروازی‌های بی‌حسابش بدون عکس‌العمل نمی‌ماند و هستی نظام‌مند به وسیله انعکاس رفتارها [[انسان]] را نبیه می‌کند چه بسا در لحظاتی کوتاه‌مدت، ضربه‌ای را تجربه نکنیم ولی [[انحراف]] از [[نظام هستی]] در نهایت و درازمدت صدمه‌اش را خواهد زد آن هم صدمه‌ای نه در محدوده [[زندگی]] [[دنیا]] بلکه با نگاهی [[دینی]] بر تمام [[زندگی]] [[انسان]] استمرار دارد. حتی بعد از [[مرگ]] نیز این ضرر و زیان دامن‌گیر [[انسان]] خواهد بود. اکنون با این پیوند مستمر و ارتباط پیچیده [[انسان]] با [[جهان]] و هستی ناچار باید [[انتظار]] طلایه‌داری [[الهی]] را کشید تا بیاید و مسیر این حرکت را [[رهبری]] کند.
:::::#'''[[عنایات]] و [[کرامات]] [[حضرت ولی عصر]]{{ع}}:''' [[امام زمان]]{{ع}} با توجهات و کراماتش در [[حق]] [[انسان‌ها]]، موجب تقویت ریشه‌های [[انتظار]] در عصر [[حاکمیت]] [[غفلت]] می‌گردد. آن [[رحمت]] واسعه [[حق]]، با [[هدایت]] اشخاص، حل مشکلات [[علمی]] [[علماء]]، [[پیام]] دادن، [[ملاقات]]، [[نصیحت]] و [[موعظه]]، شفای مریض‌ها، راه‌یابی گمشدگان [[تعلیم]] [[ادعیه]]، دستگیری درماندگان، [[رفع گرفتاری‌ها]] و [[بلاها]]<ref>برای مطالعه در این زمینه می‌توانید به کتب النجم الثاقب علامه نوری، باب هفتم، عنایات حضرت مهدی به علماء و طلاب، عبدالرحمن باقی زاده، سیمای آفتاب حبیب الله طاهری و... مراجعه کنید.</ref> و... این نکته را تذکر می‌دهد که [[غم]] مخورید [[یار]] مهر خواهد آمد. آن [[امام]] رئوف با این [[عنایات]] و [[کرامات]] خود مدام کام تشنه [[عاشقان]] را آبیاری می‌کند، شاید در [[انتظار]] [[محبوب]] [[عارفان]] به خود آیند و با تلاش و و ایجاد [[آمادگی]] و کوشش فراوان [[لیاقت]] بهره‌مندی از حضرتش [[حکومت]] جهانی‌اش را بیابند»<ref>[[میرزا عباس مهدوی‌فرد|مهدوی‌فرد، میرزا عباس]]، [[فلسفه انتظار (کتاب)|فلسفه انتظار]]، ص64-82.</ref>.
:::::#'''[[عنایات]] و [[کرامات]] [[حضرت ولی عصر]]{{ع}}:''' [[امام زمان]]{{ع}} با توجهات و کراماتش در [[حق]] [[انسان‌ها]]، موجب تقویت ریشه‌های [[انتظار]] در عصر [[حاکمیت]] [[غفلت]] می‌گردد. آن [[رحمت]] واسعه [[حق]]، با [[هدایت]] اشخاص، حل مشکلات [[علمی]] [[علماء]]، [[پیام]] دادن، [[ملاقات]]، [[نصیحت]] و [[موعظه]]، شفای مریض‌ها، راه‌یابی گمشدگان [[تعلیم]] [[ادعیه]]، دستگیری درماندگان، [[رفع گرفتاری‌ها]] و [[بلاها]]<ref>برای مطالعه در این زمینه می‌توانید به کتب النجم الثاقب علامه نوری، باب هفتم، عنایات حضرت مهدی به علماء و طلاب، عبدالرحمن باقی زاده، سیمای آفتاب حبیب الله طاهری و... مراجعه کنید.</ref> و... این نکته را تذکر می‌دهد که [[غم]] مخورید [[یار]] مهر خواهد آمد. آن [[امام]] رئوف با این [[عنایات]] و [[کرامات]] خود مدام کام تشنه [[عاشقان]] را آبیاری می‌کند، شاید در [[انتظار]] [[محبوب]] [[عارفان]] به خود آیند و با تلاش و و ایجاد [[آمادگی]] و کوشش فراوان [[لیاقت]] بهره‌مندی از حضرتش [[حکومت]] جهانی‌اش را بیابند»<ref>[[میرزا عباس مهدوی‌فرد|مهدوی‌فرد، میرزا عباس]]، [[فلسفه انتظار (کتاب)|فلسفه انتظار]]، ص64-82.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۴. حجت الاسلام و المسلمین بنی‌هاشمی؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۴. حجت الاسلام و المسلمین بنی‌هاشمی؛
خط ۹۸: خط ۹۸:
::::::«در [[احادیث]] متعددی از [[معصومین]] {{عم}}، [[قیام]] کننده از [[اهل بیت]] {{عم}} که [[انتظار]] ظهورش از [[ارکان دین]] به شمار آمده، دقیقاً معرفی شده است. به عنوان نمونه از [[حضرت جواد الائمه]] {{ع}} [[نقل]] شده است که فرمودند: {{متن حدیث|"إِنَّ الْقَائِمَ مِنَّا هُوَ الْمَهْدِيُّ الَّذِي يَجِبُ أَنْ يُنْتَظَرَ فِي غَيْبَتِهِ"}}<ref>«همانا [[قیام]] کننده از ما ([[اهل بیت]] {{عم}}) همان [[مهدی]] {{ع}} است که [[انتظار]] او در (زمان) غیبتش [[واجب]] است.»کمال الدین، ج ۲، ص ۳۷۷.</ref>. تعبیر [[وجوب]]، در فرمایش [[حضرت جواد]] {{ع}} نشان دهنده [[ضرورت]] حال [[انتظار]] در زمان پنهانی [[امام]] {{ع}} می‌باشد. نتیجه‌ای که از کل این بحث گرفته می‌شود این است که [[دینداری]] و [[بندگی]] [[خدا]] جز به شرط تحقق این رکن مهم – یعنی [[انتظار قائم]] {{ع}} – امکان ندارد و کسی که به دنبال [[عبادت]] [[پروردگار]] است، نباید از این [[امر]] [[واجب]] [[غفلت]] بورزد. اما نکته‌ای که در این جا به صورت [[سؤال]] یا اشکال مطرح می‌شود این است که: مگر حالت [[انتظار]] یک حالت اختیاری است که بتواند متعلق [[وجوب]] قرار گیرد؟ آیا اساساً [[امر]] به [[انتظار]] داشتن صحیح است؟ هر کس حال [[انتظار]] را در خودش [[وجدان]] کرده باشد، [[تصدیق]] می‌کند که این حال بدون وجود مقدماتش در [[انسان]] ایجاد نمی‌شود و اگر مقدمات آن به طور کامل موجود شود، "[[انتظار]]" قهراً حاصل می‌شود و نیاز به [[امر]] و دستوری در مورد آن نیست.  
::::::«در [[احادیث]] متعددی از [[معصومین]] {{عم}}، [[قیام]] کننده از [[اهل بیت]] {{عم}} که [[انتظار]] ظهورش از [[ارکان دین]] به شمار آمده، دقیقاً معرفی شده است. به عنوان نمونه از [[حضرت جواد الائمه]] {{ع}} [[نقل]] شده است که فرمودند: {{متن حدیث|"إِنَّ الْقَائِمَ مِنَّا هُوَ الْمَهْدِيُّ الَّذِي يَجِبُ أَنْ يُنْتَظَرَ فِي غَيْبَتِهِ"}}<ref>«همانا [[قیام]] کننده از ما ([[اهل بیت]] {{عم}}) همان [[مهدی]] {{ع}} است که [[انتظار]] او در (زمان) غیبتش [[واجب]] است.»کمال الدین، ج ۲، ص ۳۷۷.</ref>. تعبیر [[وجوب]]، در فرمایش [[حضرت جواد]] {{ع}} نشان دهنده [[ضرورت]] حال [[انتظار]] در زمان پنهانی [[امام]] {{ع}} می‌باشد. نتیجه‌ای که از کل این بحث گرفته می‌شود این است که [[دینداری]] و [[بندگی]] [[خدا]] جز به شرط تحقق این رکن مهم – یعنی [[انتظار قائم]] {{ع}} – امکان ندارد و کسی که به دنبال [[عبادت]] [[پروردگار]] است، نباید از این [[امر]] [[واجب]] [[غفلت]] بورزد. اما نکته‌ای که در این جا به صورت [[سؤال]] یا اشکال مطرح می‌شود این است که: مگر حالت [[انتظار]] یک حالت اختیاری است که بتواند متعلق [[وجوب]] قرار گیرد؟ آیا اساساً [[امر]] به [[انتظار]] داشتن صحیح است؟ هر کس حال [[انتظار]] را در خودش [[وجدان]] کرده باشد، [[تصدیق]] می‌کند که این حال بدون وجود مقدماتش در [[انسان]] ایجاد نمی‌شود و اگر مقدمات آن به طور کامل موجود شود، "[[انتظار]]" قهراً حاصل می‌شود و نیاز به [[امر]] و دستوری در مورد آن نیست.  
::::::بنابراین می‌توان گفت: اصل حالت [[انتظار]] داشتن بسان افعالی چون  وردن و آشامیدن، اختیاری [[انسان]] نیست. اگر کسی [[طالب]] ایجاد این حال باشد، باید مقدمات آن را در خودش فراهم کند و در صورت تحقق آن مقدمات، حالت [[انتظار]] خو به خود به وجود می‌آید. پس [[امر]] به [[انتظار]] و و [[وجوب]] آن، در [[حقیقت]] به ایجاد آن مقدمات بر می‌گردد. البته [[انتظار]] دارای شدت و ضعف می‌باش و هر درجه‌ای از آن، مقدمات خاص خود را دارد. پایین‌ترین درجه [[انتظار]] وقتی است که [[انسان]] احتمال وقوع چیزی را بدهد. شدت [[انتظار]] بستگی به قوت این احتمال دارد. احتمال بالاتر، [[انتظار]] قویتری را موجب می‌گردد و قوت [[انتظار]] منشأ پیدایش آثاری در فرد [[منتظر]] می‌شود که این آثار در مراتب پایین‌تر به چشم نمی‌خورد. بحث فعلی ما به درجات پایین [[انتظار]] که اثر چندانی در فرد ندارد، ناظر نیست»<ref>[[سید محمد بنی‌هاشمی|بنی‌هاشمی، سید محمد]]، [[سلسله درس‌های مهدویت ج۱۰ (کتاب)|انتظار فرج]]، ص ۱۳۴.</ref>.
::::::بنابراین می‌توان گفت: اصل حالت [[انتظار]] داشتن بسان افعالی چون  وردن و آشامیدن، اختیاری [[انسان]] نیست. اگر کسی [[طالب]] ایجاد این حال باشد، باید مقدمات آن را در خودش فراهم کند و در صورت تحقق آن مقدمات، حالت [[انتظار]] خو به خود به وجود می‌آید. پس [[امر]] به [[انتظار]] و و [[وجوب]] آن، در [[حقیقت]] به ایجاد آن مقدمات بر می‌گردد. البته [[انتظار]] دارای شدت و ضعف می‌باش و هر درجه‌ای از آن، مقدمات خاص خود را دارد. پایین‌ترین درجه [[انتظار]] وقتی است که [[انسان]] احتمال وقوع چیزی را بدهد. شدت [[انتظار]] بستگی به قوت این احتمال دارد. احتمال بالاتر، [[انتظار]] قویتری را موجب می‌گردد و قوت [[انتظار]] منشأ پیدایش آثاری در فرد [[منتظر]] می‌شود که این آثار در مراتب پایین‌تر به چشم نمی‌خورد. بحث فعلی ما به درجات پایین [[انتظار]] که اثر چندانی در فرد ندارد، ناظر نیست»<ref>[[سید محمد بنی‌هاشمی|بنی‌هاشمی، سید محمد]]، [[سلسله درس‌های مهدویت ج۱۰ (کتاب)|انتظار فرج]]، ص ۱۳۴.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
}}


{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۱۱۰: خط ۱۱۰:
:::::# {{متن حدیث| عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ{{ع}} أَنَّهُ قَالَ ذَاتَ يَوْمٍ: أَ لَا أُخْبِرُكُمْ بِمَا لَا يَقْبَلُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ الْعِبَادِ عَمَلًا إِلَّا بِهِ؟ فَقُلْتُ: بَلَى. فَقَالَ: شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ الْإِقْرَارُ بِمَا أَمَرَ اللَّهُ وَ الْوَلَايَةُ لَنَا وَ الْبَرَاءَةُ مِنْ أَعْدَائِنَا يَعْنِي الْأَئِمَّةَ خَاصَّةً وَ التَّسْلِيمَ لَهُمْ وَ الْوَرَعُ وَ الِاجْتِهَادُ وَ الطُّمَأْنِينَةُ وَ الِانْتِظَارُ لِلْقَائِمِ}}<ref> نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبة، ص ۱۰۶، باب التمحیص.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: آن‌چه [[خدای متعال]] به وسیله آن، عمل [[بندگان]] را قبول خواهد کرد، بعد از [[شهادت]] به [[وحدانیت خدا]] و [[رسالت پیامبر]] و [[اقرار]] به [[امر الهی]] و [[ولایت]] ما و [[برائت]] از [[دشمنان]] ما و [[تسلیم]] از برای ایشان بودن و [[پرهیزکاری]] و تلاش و [[طمأنینه]]، عبارت است از [[انتظار]] برای [[قائم]]. در این سه [[روایت]] ملاحظه می‌‌شود که [[امام باقر]]{{ع}} و [[امام صادق]]{{ع}} در کنار [[شهادت]] به [[وحدانیت]] [[خدای متعال]] و [[رسالت]] [[نبوی]]، مسئله [[انتظار]] را مطرح می‌‌فرمایند که این‌کار بر اهمیت و [[وجوب]] [[انتظار]] دلالت می‌‌کند. علاوه بر این، مسئله [[انتظار]] در کنار مسائلی ذکر شده است که از آن به عنوان مایه قبول [[اعمال]] [[بندگان]] یاد شد.  
:::::# {{متن حدیث| عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ{{ع}} أَنَّهُ قَالَ ذَاتَ يَوْمٍ: أَ لَا أُخْبِرُكُمْ بِمَا لَا يَقْبَلُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ الْعِبَادِ عَمَلًا إِلَّا بِهِ؟ فَقُلْتُ: بَلَى. فَقَالَ: شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ الْإِقْرَارُ بِمَا أَمَرَ اللَّهُ وَ الْوَلَايَةُ لَنَا وَ الْبَرَاءَةُ مِنْ أَعْدَائِنَا يَعْنِي الْأَئِمَّةَ خَاصَّةً وَ التَّسْلِيمَ لَهُمْ وَ الْوَرَعُ وَ الِاجْتِهَادُ وَ الطُّمَأْنِينَةُ وَ الِانْتِظَارُ لِلْقَائِمِ}}<ref> نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبة، ص ۱۰۶، باب التمحیص.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: آن‌چه [[خدای متعال]] به وسیله آن، عمل [[بندگان]] را قبول خواهد کرد، بعد از [[شهادت]] به [[وحدانیت خدا]] و [[رسالت پیامبر]] و [[اقرار]] به [[امر الهی]] و [[ولایت]] ما و [[برائت]] از [[دشمنان]] ما و [[تسلیم]] از برای ایشان بودن و [[پرهیزکاری]] و تلاش و [[طمأنینه]]، عبارت است از [[انتظار]] برای [[قائم]]. در این سه [[روایت]] ملاحظه می‌‌شود که [[امام باقر]]{{ع}} و [[امام صادق]]{{ع}} در کنار [[شهادت]] به [[وحدانیت]] [[خدای متعال]] و [[رسالت]] [[نبوی]]، مسئله [[انتظار]] را مطرح می‌‌فرمایند که این‌کار بر اهمیت و [[وجوب]] [[انتظار]] دلالت می‌‌کند. علاوه بر این، مسئله [[انتظار]] در کنار مسائلی ذکر شده است که از آن به عنوان مایه قبول [[اعمال]] [[بندگان]] یاد شد.  
:::::# {{متن حدیث| عَنْ عَبْدِ الْعَظِيمِ الْحَسَنِيِّ، قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى سَيِّدِي مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ{{ع}} وَ أَنَا أُرِيدُ أَنْ أَسْأَلَهُ عَنِ الْقَائِمِ أَ هُوَ الْمَهْدِيُّ أَوْ غَيْرُهُ، فَابْتَدَأَنِي فَقَالَ: يَا أَبَا الْقَاسِمِ إِنَّ الْقَائِمَ مِنَّا هُوَ الْمَهْدِيُّ الَّذِي يَجِبُ أَنْ يُنْتَظَرَ فِي غَيْبَتِهِ وَ يُطَاعَ فِي ظُهُورِهِ...}}<ref>صدوق، محمد بن علی بن بابویه، کمال الدین، ص ۳۵۱.</ref>. در این [[روایت]] ملاحظه می‌‌شود که [[امام جواد]]{{ع}} تصریح می‌‌فرماید که [[انتظار]] در [[زمان غیبت]]، [[واجب]] است و در کنار [[وجوب اطاعت]] در [[زمان ظهور]]، از آن یاد شد»<ref>[[محمد رسول آهنگران|آهنگران، محمد رسول]]، [[بررسی مبانی ضرورت زمینه‌سازی برای ظهور موعود (مقاله)|بررسی مبانی ضرورت زمینه‌سازی برای ظهور موعود]]، ص ۱۶۶-۱۶۷.</ref>.
:::::# {{متن حدیث| عَنْ عَبْدِ الْعَظِيمِ الْحَسَنِيِّ، قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى سَيِّدِي مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ{{ع}} وَ أَنَا أُرِيدُ أَنْ أَسْأَلَهُ عَنِ الْقَائِمِ أَ هُوَ الْمَهْدِيُّ أَوْ غَيْرُهُ، فَابْتَدَأَنِي فَقَالَ: يَا أَبَا الْقَاسِمِ إِنَّ الْقَائِمَ مِنَّا هُوَ الْمَهْدِيُّ الَّذِي يَجِبُ أَنْ يُنْتَظَرَ فِي غَيْبَتِهِ وَ يُطَاعَ فِي ظُهُورِهِ...}}<ref>صدوق، محمد بن علی بن بابویه، کمال الدین، ص ۳۵۱.</ref>. در این [[روایت]] ملاحظه می‌‌شود که [[امام جواد]]{{ع}} تصریح می‌‌فرماید که [[انتظار]] در [[زمان غیبت]]، [[واجب]] است و در کنار [[وجوب اطاعت]] در [[زمان ظهور]]، از آن یاد شد»<ref>[[محمد رسول آهنگران|آهنگران، محمد رسول]]، [[بررسی مبانی ضرورت زمینه‌سازی برای ظهور موعود (مقاله)|بررسی مبانی ضرورت زمینه‌سازی برای ظهور موعود]]، ص ۱۶۶-۱۶۷.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
}}


{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۱۳۱: خط ۱۳۱:
::::::این سریال، پیشگویی‌های وی را درباره [[آینده جهان]] به تصویر کشیده بود که مهم‌ترین آنها پیش گویی وی درباره [[ظهور]] نواده [[پیامبر اسلام]] در [[مکه مکرمه]] و متحد ساختن [[مسلمانان]] و [[پیروزی]] بر اروپاییان و ویران کردن شهرهای بزرگ سرزمین جدید ([[آمریکا]]) بود<ref>ر.ک: در انتظار ققنوس، ص ۳۱۱.</ref>.
::::::این سریال، پیشگویی‌های وی را درباره [[آینده جهان]] به تصویر کشیده بود که مهم‌ترین آنها پیش گویی وی درباره [[ظهور]] نواده [[پیامبر اسلام]] در [[مکه مکرمه]] و متحد ساختن [[مسلمانان]] و [[پیروزی]] بر اروپاییان و ویران کردن شهرهای بزرگ سرزمین جدید ([[آمریکا]]) بود<ref>ر.ک: در انتظار ققنوس، ص ۳۱۱.</ref>.
::::::[[هدف]] از این مانور [[تبلیغاتی]]، به تصویر کشیدن چهره‌ای [[خشن]]، بی رحم، ویران گر و گرفتار [[جنون]] [[قدرت]] از [[مهدی موعود]]، تحریک و [[بسیج]] عواطف [[ملل]] غربی علیه [[اسلام]] و [[منجی موعود]] آن و در کوتاه مدت، بستر‌سازی روانی بود»<ref>[[مجید حیدری‌نیک|حیدری‌نیک، مجید]]، [[نگاهی دوباره به انتظار (کتاب)|نگاهی دوباره به انتظار]]، ص ۲۳-۲۷.</ref>.
::::::[[هدف]] از این مانور [[تبلیغاتی]]، به تصویر کشیدن چهره‌ای [[خشن]]، بی رحم، ویران گر و گرفتار [[جنون]] [[قدرت]] از [[مهدی موعود]]، تحریک و [[بسیج]] عواطف [[ملل]] غربی علیه [[اسلام]] و [[منجی موعود]] آن و در کوتاه مدت، بستر‌سازی روانی بود»<ref>[[مجید حیدری‌نیک|حیدری‌نیک، مجید]]، [[نگاهی دوباره به انتظار (کتاب)|نگاهی دوباره به انتظار]]، ص ۲۳-۲۷.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
}}


{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۱۴۳: خط ۱۴۳:
:::::#[[شیخ صدوق]] در کتاب [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین]] از [[عبدالعظیم حسنی]] [[روایت]] می‌کند که روزی بر آقایم، [[محمد بن علی]] بن [[موسی بن جعفر بن محمد]] بن [[علی بن الحسین]] بن [[ابی طالب]] {{ع}} وارد شدم. میخواستم که درباره [[قائم]] از آن [[حضرت]] بپرسم که آیا همان [[مهدی]] است با غیر او. پس خود آن [[حضرت]] سخن آغاز کرد و به من فرمود: ای [[ابوالقاسم]]! به درستی که قانم از ماست و او است [[مهدی]] که [[واجب]] است در زمان غیبتش [[انتظار]] کشیده شود و در [زمان] ظهورش [[اطاعت]] گردد و او سومین [[امام]] از [[فرزندان]] من است<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۷۷، ح ۱.</ref>.  
:::::#[[شیخ صدوق]] در کتاب [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین]] از [[عبدالعظیم حسنی]] [[روایت]] می‌کند که روزی بر آقایم، [[محمد بن علی]] بن [[موسی بن جعفر بن محمد]] بن [[علی بن الحسین]] بن [[ابی طالب]] {{ع}} وارد شدم. میخواستم که درباره [[قائم]] از آن [[حضرت]] بپرسم که آیا همان [[مهدی]] است با غیر او. پس خود آن [[حضرت]] سخن آغاز کرد و به من فرمود: ای [[ابوالقاسم]]! به درستی که قانم از ماست و او است [[مهدی]] که [[واجب]] است در زمان غیبتش [[انتظار]] کشیده شود و در [زمان] ظهورش [[اطاعت]] گردد و او سومین [[امام]] از [[فرزندان]] من است<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۷۷، ح ۱.</ref>.  
::::::[[روایات]] یاد شده و بسیاری [[روایات]] دیگر که در اینجا مجال طرح آنها نیست، همگی بر [[لزوم انتظار]] [[حضرت قائم]] در [[دوران غیبت]] دلالت می‌کنند. با این حال، باید دید [[انتظار]] که این همه بر آن تأکید شده و یکی از شرایط اساسی [[اعتقاد]] [[اسلامی]] شمرده می‌شود، چه فضیلتی دارد و در [[کلام]] [[معصومین]] {{عم}} از چه جایگاهی برخوردار است»<ref>[[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی، ابراهیم]]، [[چشم به راه (کتاب)|چشم به راه]]، ص۴۸.</ref>.
::::::[[روایات]] یاد شده و بسیاری [[روایات]] دیگر که در اینجا مجال طرح آنها نیست، همگی بر [[لزوم انتظار]] [[حضرت قائم]] در [[دوران غیبت]] دلالت می‌کنند. با این حال، باید دید [[انتظار]] که این همه بر آن تأکید شده و یکی از شرایط اساسی [[اعتقاد]] [[اسلامی]] شمرده می‌شود، چه فضیلتی دارد و در [[کلام]] [[معصومین]] {{عم}} از چه جایگاهی برخوردار است»<ref>[[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی، ابراهیم]]، [[چشم به راه (کتاب)|چشم به راه]]، ص۴۸.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
}}


{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۱۵۱: خط ۱۵۱:
| پاسخ = آقای دکتر '''[[علی باقی نصرآبادی]]'''، در مقاله ''«[[نقش فرهنگ انتظار در پویایی جامعه مطلوب (مقاله)|نقش فرهنگ انتظار در پویایی جامعه مطلوب]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = آقای دکتر '''[[علی باقی نصرآبادی]]'''، در مقاله ''«[[نقش فرهنگ انتظار در پویایی جامعه مطلوب (مقاله)|نقش فرهنگ انتظار در پویایی جامعه مطلوب]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«در [[تفکر شیعی]]، [[انتظار]] [[موعود]] با خصوصیاتی که برای آن برشمرده شده، به عنوان یک اصل مسلّم [[اعتقادی]] مطرح بوده و در بسیاری از [[روایات شیعه]] بر [[ضرورت انتظار]] [[قائم آل محمد]]{{ع}} تصریح شده است؛ از جمله می‌توان به [[روایت]] زیر اشاره کرد: از [[ابو بصیر]] [[روایت]] شده که روزی [[امام صادق]]{{ع}} خطاب به [[اصحاب]] خود فرمودند: "آیا شما را خبر ندهم به آن‌چه خدای عز و جل هیچ عملی را جز به آن از [[بندگان]] نمی‌پذیرد؟ گفتند: آری. فرمود: [[گواهی]] دادن به اینکه هیچ [[شایسته]] پرستشی جز [[خداوند]] نیست و اینکه [[محمد]]{{صل}} [[بنده]] و فرستاده اوست و [[اقرار]] کردن به آن‌چه [[خداوند]] به آن امر فرموده و [[ولایت]] ما و بیزاری از دشمنانمان و [[تسلیم]] نشدن به آنان و [[پرهیزکاری]] و [[اجتهاد]] و [[اطمینان]] و [[انتظار قائم]]{{ع}}"<ref>نعمانی، الغیبة، ص ۲۰۰.</ref>»<ref>[[علی باقی نصرآبادی|نصرآبادی، علی باقی]]، [[نقش فرهنگ انتظار در پویایی جامعه مطلوب (مقاله)|نقش فرهنگ انتظار در پویایی جامعه مطلوب]]، ص۱۲۱.</ref>.
::::::«در [[تفکر شیعی]]، [[انتظار]] [[موعود]] با خصوصیاتی که برای آن برشمرده شده، به عنوان یک اصل مسلّم [[اعتقادی]] مطرح بوده و در بسیاری از [[روایات شیعه]] بر [[ضرورت انتظار]] [[قائم آل محمد]]{{ع}} تصریح شده است؛ از جمله می‌توان به [[روایت]] زیر اشاره کرد: از [[ابو بصیر]] [[روایت]] شده که روزی [[امام صادق]]{{ع}} خطاب به [[اصحاب]] خود فرمودند: "آیا شما را خبر ندهم به آن‌چه خدای عز و جل هیچ عملی را جز به آن از [[بندگان]] نمی‌پذیرد؟ گفتند: آری. فرمود: [[گواهی]] دادن به اینکه هیچ [[شایسته]] پرستشی جز [[خداوند]] نیست و اینکه [[محمد]]{{صل}} [[بنده]] و فرستاده اوست و [[اقرار]] کردن به آن‌چه [[خداوند]] به آن امر فرموده و [[ولایت]] ما و بیزاری از دشمنانمان و [[تسلیم]] نشدن به آنان و [[پرهیزکاری]] و [[اجتهاد]] و [[اطمینان]] و [[انتظار قائم]]{{ع}}"<ref>نعمانی، الغیبة، ص ۲۰۰.</ref>»<ref>[[علی باقی نصرآبادی|نصرآبادی، علی باقی]]، [[نقش فرهنگ انتظار در پویایی جامعه مطلوب (مقاله)|نقش فرهنگ انتظار در پویایی جامعه مطلوب]]، ص۱۲۱.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
}}


{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۱۵۹: خط ۱۵۹:
| پاسخ = آقای '''[[معصوم علی قنبری]]'''، در مقاله ''«[[بررسی مسأله انتظار ادله فوائد و نقش آن‌ (مقاله)|بررسی مسأله انتظار ادله فوائد و نقش آن‌]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = آقای '''[[معصوم علی قنبری]]'''، در مقاله ''«[[بررسی مسأله انتظار ادله فوائد و نقش آن‌ (مقاله)|بررسی مسأله انتظار ادله فوائد و نقش آن‌]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«در [[اصول کافی]] از [[اسماعیل جعفی]] [[نقل]] شده است که: شخصی [[خدمت]] [[امام محمد باقر]] {{ع}} آمد و نوشته‌ای همراه داشت [[حضرت]] به او فرمودند که: آیا این [[نامه]] مخاصم است که از [[دینی]] پرسیده که بواسطه آن [[اعمال انسان]] به درجه قبول می‌رسد عرض کرد بلی [[خدا]] شما را [[رحمت]] کند مراد من همین است. [[حضرت]] فرمود: آن [[دینی]] که به سبب آن [[اعمال]] قبول می‌شود، این است: [[شهادت]] به [[یگانگی خدا]]، و اینکه شریک ندارد، [[شهادت]] به [[رسالت خاتم]] الانبیاء [[محمد]] {{صل}} و [[اقرار]] به [[حقانیت]] سخنانی که از جانب [[خداوند]] آورده است [[دوستی]] با ما [[اهل بیت]] و [[بیزاری از دشمنان]] ما و فرمانبرداری از ما و [[پرهیزگاری]] از [[گناهان]] و [[تواضع]] و [[انتظار ظهور]] [[قائم]] ما. زیرا از برای ما دولتی است که هر وقت [[خدا]] بخواهد آن را ظاهر می‌گرداند و در [[غیبت نعمانی]] از [[ابوبصیر]] [[نقل]] می‌کند که: روزی [[حضرت صادق]] {{ع}} فرمودند: می‌خواهید به شما خبر دهم از چیزی که بدون آن [[خداوند]] هیچ عمل را از [[بندگان]] نمی‌پذیرد. فرمود: [[شهادت]] به [[یگانگی خدا]] و آن که [[حضرت محمد]] {{صل}} [[بنده]] و [[پیامبر]] اوست و امر به آنچه [[خدا]] امر فرموده و [[دوستی]] ما ([[اهل بیت]]) و [[بیزاری از دشمنان]] ما و فرمانبرداری از [[ائمه اطهار]] {{عم}} و [[پرهیزگاری]] از [[گناهان]]، کوشش در [[طاعت]] [[خدا]] (یعنی در ادای [[واجبات]] شرعیه)، [[یقین]] (در [[اصول دین]] و [[حقیقت]] امر [[ائمه طاهرین]]) و [[انتظار ظهور]] [[حضرت قائم]] {{ع}}<ref>بصائر الدرجات، ص ۸۳، باب ۱۴؛ ملاقات با امام عصر {{ع}}، ص ۳۴.</ref>»<ref>[[معصوم علی قنبری|قنبری، معصوم علی]]، [[بررسی مسأله انتظار ادله فوائد و نقش آن‌ (مقاله)|بررسی مسأله انتظار ادله فوائد و نقش آن‌]]، ص 85-86.</ref>.
::::::«در [[اصول کافی]] از [[اسماعیل جعفی]] [[نقل]] شده است که: شخصی [[خدمت]] [[امام محمد باقر]] {{ع}} آمد و نوشته‌ای همراه داشت [[حضرت]] به او فرمودند که: آیا این [[نامه]] مخاصم است که از [[دینی]] پرسیده که بواسطه آن [[اعمال انسان]] به درجه قبول می‌رسد عرض کرد بلی [[خدا]] شما را [[رحمت]] کند مراد من همین است. [[حضرت]] فرمود: آن [[دینی]] که به سبب آن [[اعمال]] قبول می‌شود، این است: [[شهادت]] به [[یگانگی خدا]]، و اینکه شریک ندارد، [[شهادت]] به [[رسالت خاتم]] الانبیاء [[محمد]] {{صل}} و [[اقرار]] به [[حقانیت]] سخنانی که از جانب [[خداوند]] آورده است [[دوستی]] با ما [[اهل بیت]] و [[بیزاری از دشمنان]] ما و فرمانبرداری از ما و [[پرهیزگاری]] از [[گناهان]] و [[تواضع]] و [[انتظار ظهور]] [[قائم]] ما. زیرا از برای ما دولتی است که هر وقت [[خدا]] بخواهد آن را ظاهر می‌گرداند و در [[غیبت نعمانی]] از [[ابوبصیر]] [[نقل]] می‌کند که: روزی [[حضرت صادق]] {{ع}} فرمودند: می‌خواهید به شما خبر دهم از چیزی که بدون آن [[خداوند]] هیچ عمل را از [[بندگان]] نمی‌پذیرد. فرمود: [[شهادت]] به [[یگانگی خدا]] و آن که [[حضرت محمد]] {{صل}} [[بنده]] و [[پیامبر]] اوست و امر به آنچه [[خدا]] امر فرموده و [[دوستی]] ما ([[اهل بیت]]) و [[بیزاری از دشمنان]] ما و فرمانبرداری از [[ائمه اطهار]] {{عم}} و [[پرهیزگاری]] از [[گناهان]]، کوشش در [[طاعت]] [[خدا]] (یعنی در ادای [[واجبات]] شرعیه)، [[یقین]] (در [[اصول دین]] و [[حقیقت]] امر [[ائمه طاهرین]]) و [[انتظار ظهور]] [[حضرت قائم]] {{ع}}<ref>بصائر الدرجات، ص ۸۳، باب ۱۴؛ ملاقات با امام عصر {{ع}}، ص ۳۴.</ref>»<ref>[[معصوم علی قنبری|قنبری، معصوم علی]]، [[بررسی مسأله انتظار ادله فوائد و نقش آن‌ (مقاله)|بررسی مسأله انتظار ادله فوائد و نقش آن‌]]، ص 85-86.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
}}


{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۱۷۱: خط ۱۷۱:
:::::#[[امام صادق]]{{ع}} نیز در روایتی به [[ابوبصیر]] امور مذکور در [[روایت]] پیشین را از اموری دانسته است که [[خداوند]] هیچ عملی را بدون آنها نمی‌پذیرد<ref>نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبة، ۲۰۰.</ref>.
:::::#[[امام صادق]]{{ع}} نیز در روایتی به [[ابوبصیر]] امور مذکور در [[روایت]] پیشین را از اموری دانسته است که [[خداوند]] هیچ عملی را بدون آنها نمی‌پذیرد<ref>نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبة، ۲۰۰.</ref>.
:::::#[[امام صادق]]{{ع}} در [[روایت]] دیگری [[مؤمنان]] را به [[انتظار فرج]] در [[زمان غیبت]] [[حجت خدا]] امر نموده است {{متن حدیث|فَتَوَقَّعُوا الْفَرَجَ صَبَاحاً وَ مَسَاءً}}<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ۱ / ۳۳۳؛ صدوق، الخصال، ۲ / ۳۳۹.</ref>. [[علامه مجلسی]] در شرح [[الکافی]] "توقعوا" را به معنی "انتظروا" دانسته است<ref>مجلسی، مرآة العقول، ۴ / ۱۹.</ref>»<ref>[[عباس گوهری|گوهری، عباس]]''' و '''[[محسن دیمه کار گراب|دیمه کار گراب، محسن ]]، [[رسالت منتظران در زمینه‌سازی برای ظهور و تحقق دولت کریمه (مقاله)|رسالت منتظران در زمینه‌سازی برای ظهور و تحقق دولت کریمه]]، ص 92-93.</ref>.
:::::#[[امام صادق]]{{ع}} در [[روایت]] دیگری [[مؤمنان]] را به [[انتظار فرج]] در [[زمان غیبت]] [[حجت خدا]] امر نموده است {{متن حدیث|فَتَوَقَّعُوا الْفَرَجَ صَبَاحاً وَ مَسَاءً}}<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ۱ / ۳۳۳؛ صدوق، الخصال، ۲ / ۳۳۹.</ref>. [[علامه مجلسی]] در شرح [[الکافی]] "توقعوا" را به معنی "انتظروا" دانسته است<ref>مجلسی، مرآة العقول، ۴ / ۱۹.</ref>»<ref>[[عباس گوهری|گوهری، عباس]]''' و '''[[محسن دیمه کار گراب|دیمه کار گراب، محسن ]]، [[رسالت منتظران در زمینه‌سازی برای ظهور و تحقق دولت کریمه (مقاله)|رسالت منتظران در زمینه‌سازی برای ظهور و تحقق دولت کریمه]]، ص 92-93.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
}}


{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۱۷۹: خط ۱۷۹:
| پاسخ = سرکار خانم '''[[سکینه طاووسی]]'''، در کتاب ''«[[انتظار از دیدگاه اهل بیت (کتاب)|انتظار از دیدگاه اهل بیت]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
| پاسخ = سرکار خانم '''[[سکینه طاووسی]]'''، در کتاب ''«[[انتظار از دیدگاه اهل بیت (کتاب)|انتظار از دیدگاه اهل بیت]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::«[[عقیده]] به [[ظهور]] [[مصلح جهانی]] و ایجاد [[آمادگی]] در کل عالم و در یک عبارت "[[انتظار]] داشتن" امر [[حیات]]ی و لازمی است که [[پیشوایان دینی]] آن را راهبردی مهم در [[دوران غیبت]] دانسته و علاوه بر امر نمودن نسبت به آن، به [[وجوب]] [[انتظار]] هم اشاره کرده‌اند. در [[حدیثی]] که از [[امام جواد]]{{ع}} وارد شده است ایشان می‌‌فرمایند: "[[قائم]] ما [[حضرت]] [[مهدی]] است که [[واجب]] است در [[دوران غیبت]] او، انتظارش را بکشند"<ref>{{متن حدیث|"إِنَّ الْقَائِمَ مِنَّا هُوَ الْمَهْدِيُّ الَّذِي يَجِبُ أَنْ يُنْتَظَرَ فِي غَيْبَتِهِ"}}؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۲.</ref>»<ref>[[سکینه طاووسی|طاووسی، سکینه]]، [[انتظار از دیدگاه اهل بیت (کتاب)|انتظار از دیدگاه اهل بیت]]، ص 12.</ref>.
::::::«[[عقیده]] به [[ظهور]] [[مصلح جهانی]] و ایجاد [[آمادگی]] در کل عالم و در یک عبارت "[[انتظار]] داشتن" امر [[حیات]]ی و لازمی است که [[پیشوایان دینی]] آن را راهبردی مهم در [[دوران غیبت]] دانسته و علاوه بر امر نمودن نسبت به آن، به [[وجوب]] [[انتظار]] هم اشاره کرده‌اند. در [[حدیثی]] که از [[امام جواد]]{{ع}} وارد شده است ایشان می‌‌فرمایند: "[[قائم]] ما [[حضرت]] [[مهدی]] است که [[واجب]] است در [[دوران غیبت]] او، انتظارش را بکشند"<ref>{{متن حدیث|"إِنَّ الْقَائِمَ مِنَّا هُوَ الْمَهْدِيُّ الَّذِي يَجِبُ أَنْ يُنْتَظَرَ فِي غَيْبَتِهِ"}}؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۲.</ref>»<ref>[[سکینه طاووسی|طاووسی، سکینه]]، [[انتظار از دیدگاه اهل بیت (کتاب)|انتظار از دیدگاه اهل بیت]]، ص 12.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
}}


{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۱۸۸: خط ۱۸۸:
::::::«در [[احادیث]] متعددی از [[معصومین]]، [[قائم اهل بیت]] - که [[انتظار]] ظهورش از [[ارکان دین]] به شمار آمده - دقیقا معرفی شده است. به عنوان نمونه از [[حضرت جواد الائمه]]{{عم}} [[نقل]] شده است که فرمودند: "همانا [[قیام]] کننده از ما [[اهل بیت]] همان [[مهدی]] است که [[انتظار]] او در زمان غیبتش [[واجب]] است"<ref>{{متن حدیث|إِنَّ الْقَائِمَ مِنَّا هُوَ الْمَهْدِيُّ الَّذِي يَجِبُ أَنْ يُنْتَظَرَ فِي غَيْبَتِهِ}}؛ کمال الدین، ج ۲؛ ص ۲۷۷.</ref>؛  
::::::«در [[احادیث]] متعددی از [[معصومین]]، [[قائم اهل بیت]] - که [[انتظار]] ظهورش از [[ارکان دین]] به شمار آمده - دقیقا معرفی شده است. به عنوان نمونه از [[حضرت جواد الائمه]]{{عم}} [[نقل]] شده است که فرمودند: "همانا [[قیام]] کننده از ما [[اهل بیت]] همان [[مهدی]] است که [[انتظار]] او در زمان غیبتش [[واجب]] است"<ref>{{متن حدیث|إِنَّ الْقَائِمَ مِنَّا هُوَ الْمَهْدِيُّ الَّذِي يَجِبُ أَنْ يُنْتَظَرَ فِي غَيْبَتِهِ}}؛ کمال الدین، ج ۲؛ ص ۲۷۷.</ref>؛  
::::::تعبیر [[وجوب]] در فرمایش [[حضرت جواد]]{{ع}} نشان دهنده [[ضرورت انتظار]] در [[زمان غیبت]] [[امام]] می‌باشد، و نتیجه ای که از آن به دست می‌آید این است که [[دین‌داری]] و [[بندگی خدا]] جز به شرط تحقق این رکن مهم - [[انتظار قائم]] - امکان ندارد و کسی که به دنبال [[عبادت]] [[پروردگار]] است نباید از این امر [[واجب]] [[غفلت]] ورزد» <ref>[[خدیجه هاشمی|هاشمی، خدیجه]]، [[مفهوم واقعی انتظار در عصر حاضر ۱ (کتاب)|مفهوم واقعی انتظار در عصر حاضر]]، ص 40.</ref>.
::::::تعبیر [[وجوب]] در فرمایش [[حضرت جواد]]{{ع}} نشان دهنده [[ضرورت انتظار]] در [[زمان غیبت]] [[امام]] می‌باشد، و نتیجه ای که از آن به دست می‌آید این است که [[دین‌داری]] و [[بندگی خدا]] جز به شرط تحقق این رکن مهم - [[انتظار قائم]] - امکان ندارد و کسی که به دنبال [[عبادت]] [[پروردگار]] است نباید از این امر [[واجب]] [[غفلت]] ورزد» <ref>[[خدیجه هاشمی|هاشمی، خدیجه]]، [[مفهوم واقعی انتظار در عصر حاضر ۱ (کتاب)|مفهوم واقعی انتظار در عصر حاضر]]، ص 40.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
}}


{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۲۰۰: خط ۲۰۰:
:::::#[[محمد بن ابراهیم نعمانی]] معروف به [[شیخ مفید]] از [[علما]] و [[محدثین]] قرن چهارم در کتاب "[[الغیبة ۱ (کتاب)|الغیبة]]" به [[سند]] خود از [[ابوبصیر]] [[روایت]] نموده است که روزی [[امام صادق]]{{ع}} خطاب به [[اصحاب]] خود فرمودند: "...آیا شما را خبر ندهم به چیزی که [[خداوند عزوجل]] هیچ عملی را جز به وسیله آن از [[بندگان]] قبول نمی‌کند؟! گفتم: آری. فرمود: [[گواهی]] دادن به این که هیچ کس [[شایسته]] [[پرستش]]، جز [[خداوند]] نیست و این که [[محمد]]{{صل}} [[بنده]] و فرستاده اوست، و [[اقرار]] کردن به آنچه [[خداوند]] به آن امر فرموده، و [[ولایت]] ما و [[بیزاری از دشمنان]] ما - [[اهل بیت]]{{عم}} - و [[تسلیم]] شدن در برابر [[دستورات]] آنان و [[پرهیزگاری]] و [[اجتهاد]] (کوشش) و [[صبر]] و [[انتظار]] برای آمدن [[قائم]]{{ع}}..."<ref> {{متن حدیث|"أَ لَا أُخْبِرُكُمْ بِمَا لَا يَقْبَلُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ الْعِبَادِ عَمَلًا إِلَّا بِهِ فَقُلْتُ بَلَى فَقَالَ شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ الْإِقْرَارُ بِمَا أَمَرَ اللَّهُ وَ الْوَلَايَةُ لَنَا وَ الْبَرَاءَةُ مِنْ أَعْدَائِنَا يَعْنِي أئمة [الْأَئِمَّةَ] خَاصَّةً وَ التَّسْلِيمُ لَهُمْ وَ الْوَرَعُ وَ الِاجْتِهَادُ وَ الطُّمَأْنِينَةُ وَ الِانْتِظَارُ لِلْقَائِم‏{{ع}}..."}}؛ الغیبه، ص ۲۰۷، ح ۱۶؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۴۰، ح ۵۰.</ref>. همان طور که ملاحظه می‌فرمایید، [[انتظار مهدی]] [[موعود]]{{ع}} از مواردی شمرده شده که [[اعمال]] [[بندگان]] بدون آن پذیرفته نمی‌شود.
:::::#[[محمد بن ابراهیم نعمانی]] معروف به [[شیخ مفید]] از [[علما]] و [[محدثین]] قرن چهارم در کتاب "[[الغیبة ۱ (کتاب)|الغیبة]]" به [[سند]] خود از [[ابوبصیر]] [[روایت]] نموده است که روزی [[امام صادق]]{{ع}} خطاب به [[اصحاب]] خود فرمودند: "...آیا شما را خبر ندهم به چیزی که [[خداوند عزوجل]] هیچ عملی را جز به وسیله آن از [[بندگان]] قبول نمی‌کند؟! گفتم: آری. فرمود: [[گواهی]] دادن به این که هیچ کس [[شایسته]] [[پرستش]]، جز [[خداوند]] نیست و این که [[محمد]]{{صل}} [[بنده]] و فرستاده اوست، و [[اقرار]] کردن به آنچه [[خداوند]] به آن امر فرموده، و [[ولایت]] ما و [[بیزاری از دشمنان]] ما - [[اهل بیت]]{{عم}} - و [[تسلیم]] شدن در برابر [[دستورات]] آنان و [[پرهیزگاری]] و [[اجتهاد]] (کوشش) و [[صبر]] و [[انتظار]] برای آمدن [[قائم]]{{ع}}..."<ref> {{متن حدیث|"أَ لَا أُخْبِرُكُمْ بِمَا لَا يَقْبَلُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ الْعِبَادِ عَمَلًا إِلَّا بِهِ فَقُلْتُ بَلَى فَقَالَ شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ الْإِقْرَارُ بِمَا أَمَرَ اللَّهُ وَ الْوَلَايَةُ لَنَا وَ الْبَرَاءَةُ مِنْ أَعْدَائِنَا يَعْنِي أئمة [الْأَئِمَّةَ] خَاصَّةً وَ التَّسْلِيمُ لَهُمْ وَ الْوَرَعُ وَ الِاجْتِهَادُ وَ الطُّمَأْنِينَةُ وَ الِانْتِظَارُ لِلْقَائِم‏{{ع}}..."}}؛ الغیبه، ص ۲۰۷، ح ۱۶؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۴۰، ح ۵۰.</ref>. همان طور که ملاحظه می‌فرمایید، [[انتظار مهدی]] [[موعود]]{{ع}} از مواردی شمرده شده که [[اعمال]] [[بندگان]] بدون آن پذیرفته نمی‌شود.
:::::#[[شیخ صدوق]] در کتاب "[[ کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]" به [[سند]] خود از "[[عبدالعظیم حسنی]]" [[روایت]] می‌کند که گفت: بر مولای خود [[امام جواد]]{{ع}} وارد شدم و می‌خواستم از ایشان در باره [[قائم]] سؤال کنم که آیا [[مهدی]]{{ع}} خود اوست یا کسی غیر اوست؟! پس آن [[حضرت]]، خود شروع به سخن گفتن کرده و به من فرمودند:"ای [[ابوالقاسم]]! به درستی که [[قائم]]{{ع}} از ماست و اوست [[مهدی]]؛ کسی که [[واجب]] است [[انتظار]] کشیدن او در زمان غیبتش، و [[واجب]] است اطاعتش وقتی که [[ظهور]] فرمود، و او سومین ([[نسل]]) از [[فرزندان]] من است" <ref>{{متن حدیث|"يَا أَبَا الْقَاسِمِ إِنَّ الْقَائِمَ مِنَّا هُوَ الْمَهْدِيُّ الَّذِي يَجِبُ أَنْ يُنْتَظَرَ فِي غَيْبَتِهِ وَ يُطَاعَ فِي ظُهُورِهِ وَ هُوَ الثَّالِثُ مِنْ وُلْدِي‏…"}}؛ کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۷۰، ح ۱، باب ۳۶.</ref>؛ [[روایت]] یاد شده و بسیاری از [[روایات]] دیگر که در این مقاله جای طرح آن نیست، بر [[لزوم]] و [[ضرورت]] بلکه [[وجوب]] [[انتظار حضرت مهدی]] [[موعود]]{{ع}} در [[دوران غیبت]] دلالت می‌کنند»<ref>[[انتظار چیست منتظر کیست؟ (کتاب)|انتظار چیست منتظر کیست؟]]، ص 16-18.</ref>.
:::::#[[شیخ صدوق]] در کتاب "[[ کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]" به [[سند]] خود از "[[عبدالعظیم حسنی]]" [[روایت]] می‌کند که گفت: بر مولای خود [[امام جواد]]{{ع}} وارد شدم و می‌خواستم از ایشان در باره [[قائم]] سؤال کنم که آیا [[مهدی]]{{ع}} خود اوست یا کسی غیر اوست؟! پس آن [[حضرت]]، خود شروع به سخن گفتن کرده و به من فرمودند:"ای [[ابوالقاسم]]! به درستی که [[قائم]]{{ع}} از ماست و اوست [[مهدی]]؛ کسی که [[واجب]] است [[انتظار]] کشیدن او در زمان غیبتش، و [[واجب]] است اطاعتش وقتی که [[ظهور]] فرمود، و او سومین ([[نسل]]) از [[فرزندان]] من است" <ref>{{متن حدیث|"يَا أَبَا الْقَاسِمِ إِنَّ الْقَائِمَ مِنَّا هُوَ الْمَهْدِيُّ الَّذِي يَجِبُ أَنْ يُنْتَظَرَ فِي غَيْبَتِهِ وَ يُطَاعَ فِي ظُهُورِهِ وَ هُوَ الثَّالِثُ مِنْ وُلْدِي‏…"}}؛ کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۷۰، ح ۱، باب ۳۶.</ref>؛ [[روایت]] یاد شده و بسیاری از [[روایات]] دیگر که در این مقاله جای طرح آن نیست، بر [[لزوم]] و [[ضرورت]] بلکه [[وجوب]] [[انتظار حضرت مهدی]] [[موعود]]{{ع}} در [[دوران غیبت]] دلالت می‌کنند»<ref>[[انتظار چیست منتظر کیست؟ (کتاب)|انتظار چیست منتظر کیست؟]]، ص 16-18.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
}}
{{پرسمان انتظار فرج}}
{{پرسمان انتظار فرج}}


۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش