ویژگیهای منتظران راستین امام مهدی چیست؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۲۴ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۵:۰۰
، ۲۴ دسامبر ۲۰۲۱جایگزینی متن - '\. \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به '. $1 '
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-}} {{پاسخ پرسش +}} {{پاسخ پرسش )) |
جز (جایگزینی متن - '\. \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به '. $1 ') |
||
خط ۸۳: | خط ۸۳: | ||
:::::*'''امر دوم:''' آغاز و شروع تحقق [[عدالت]] کامل جهانی و دمیدن سپیده [[فجر]] [[ظهور]] را در هر لحظه و ساعتی [[منتظر]] باشد؛ زیرا گفتیم که [[ظهور]] [[حضرت]] به دست [[خدا]] و تحت [[اراده الهی]] است، و هیچ کس نمیتواند برای آن وقت و ساعتی تعیین کند، و هر لحظه احتمال آن هست که [[خداوند]] [[اراده]] [[ظهور]] آن [[حضرت]] را بفرماید، به علاوه روایاتی در این باره آمده است که [[ظهور]] آن [[حضرت]] ناگهانی و بدون مقدمه خواهد بود. (در آینده بخشی از آن [[روایات]] را [[نقل]] خواهیم کرد.) این احساس و [[آگاهی]]، ممکن است بر طبق هر یک از امور سهگانهای که در عنصر اول ذکر کردیم ایجاد شود، چنانکه در صورت اجتماع هر سه امر در یک شخص نیز ممکن است این [[آگاهی]] به وجود آید و تحقق پذیرد. این احساس و [[آگاهی]]، برای روان و [[جان]] او موجب [[پاکی]] و خوشی است؛ زیرا در این صورت خود را در مقابل خویشتن خود و [[جامعه]] و [[امت]] خود [[مسئول]] میبیند و به زودی در [[روز رستاخیز]] جهانی [[حضرت]]، از لابلای مشکلات و سختیها و [[ستمها]] و بیدادها بیرون آمده و جلوهگری میکند. وقتی احساس و [[آگاهی]] به این دو امر در روان کسی به حد کمال برسد، و به عبارت دیگر عنصر دوم در او تحقق یابد، به آسانی و سادگی میتواند وارد مرحله سوم شود و عنصر سوم را تحقق بخشد. | :::::*'''امر دوم:''' آغاز و شروع تحقق [[عدالت]] کامل جهانی و دمیدن سپیده [[فجر]] [[ظهور]] را در هر لحظه و ساعتی [[منتظر]] باشد؛ زیرا گفتیم که [[ظهور]] [[حضرت]] به دست [[خدا]] و تحت [[اراده الهی]] است، و هیچ کس نمیتواند برای آن وقت و ساعتی تعیین کند، و هر لحظه احتمال آن هست که [[خداوند]] [[اراده]] [[ظهور]] آن [[حضرت]] را بفرماید، به علاوه روایاتی در این باره آمده است که [[ظهور]] آن [[حضرت]] ناگهانی و بدون مقدمه خواهد بود. (در آینده بخشی از آن [[روایات]] را [[نقل]] خواهیم کرد.) این احساس و [[آگاهی]]، ممکن است بر طبق هر یک از امور سهگانهای که در عنصر اول ذکر کردیم ایجاد شود، چنانکه در صورت اجتماع هر سه امر در یک شخص نیز ممکن است این [[آگاهی]] به وجود آید و تحقق پذیرد. این احساس و [[آگاهی]]، برای روان و [[جان]] او موجب [[پاکی]] و خوشی است؛ زیرا در این صورت خود را در مقابل خویشتن خود و [[جامعه]] و [[امت]] خود [[مسئول]] میبیند و به زودی در [[روز رستاخیز]] جهانی [[حضرت]]، از لابلای مشکلات و سختیها و [[ستمها]] و بیدادها بیرون آمده و جلوهگری میکند. وقتی احساس و [[آگاهی]] به این دو امر در روان کسی به حد کمال برسد، و به عبارت دیگر عنصر دوم در او تحقق یابد، به آسانی و سادگی میتواند وارد مرحله سوم شود و عنصر سوم را تحقق بخشد. | ||
:::::*'''عنصر سوم: جنبه رفتاری و عملی [[انتظار]]:''' اگر کسی بخواهد نمونه یک [[منتظر]] [[راستین]] باشد، باید پیوسته خود را پایبند [[احکام الهی]] نموده و [[دستورات]] [[خداوند]] را بر دیگر علاقههای فردی و کارها و گفتارهای شخصی ترجیح دهد، و [[پیروی]] [[راستین]] برای [[حق]] و [[هدایت]] الهی باشد. در این صورت دستاورد او ارادهای قوی و نیرومند و اخلاصی [[راستین]] خواهد شد که او را آماده [[تشرف]] به حضور [[حضرت]] و پذیرش پارهای از مسئولیتهای روز [[موعود]] مینماید. | :::::*'''عنصر سوم: جنبه رفتاری و عملی [[انتظار]]:''' اگر کسی بخواهد نمونه یک [[منتظر]] [[راستین]] باشد، باید پیوسته خود را پایبند [[احکام الهی]] نموده و [[دستورات]] [[خداوند]] را بر دیگر علاقههای فردی و کارها و گفتارهای شخصی ترجیح دهد، و [[پیروی]] [[راستین]] برای [[حق]] و [[هدایت]] الهی باشد. در این صورت دستاورد او ارادهای قوی و نیرومند و اخلاصی [[راستین]] خواهد شد که او را آماده [[تشرف]] به حضور [[حضرت]] و پذیرش پارهای از مسئولیتهای روز [[موعود]] مینماید. | ||
این [[رفتار]] برای هر کسی که [[ایمان]] به آن روز شکوهمند دارد، لازم و ضروری است، به هر اندازه که [[ایمان]] و [[اعتقاد]] داشته باشد، و اگر به تمام آن خصوصیات [[معتقد]] باشد، چنین رفتاری لازمتر است؛ به ویژه برای آن گروه از مسلمانانی که با [[دلیل]] و [[برهان]] برایشان ثابت شده است که [[حضرت مهدی]] نقشه [[عدالت جهانی]] و کامل خود را بر اساس [[دستورات]] [[دیانت]] مقدسه [[اسلام]] پایهریزی خواهد کرد. | |||
و اما آن [[مسلمان]] شیعهای که میداند [[امام]] و پیشوایش همزمان با اوست، و اعمال و رفتارش در معرض دید [[حضرت]] است و هر لحظه ممکن است به او بنگرد و کارهای زشت او باعث ناراحتی و تأسف [[حضرت]] میشود، او علاوه بر آنکه خود را آماده روز [[ظهور]] میکند، خود را در محضر آن [[حضرت]] دیده و در حضور او [[مسئولیت]] دارد و در تمام دوران زندگی مواظب است یک لحظه هم از [[فرمان]] آن [[حضرت]] [[سرپیچی]] نکند. این احساس خود موجب میشود که [[انسان]] زودتر به آن حد و درجه مطلوب برسد، که [[پیروزی]] در [[امتحان]] و [[آزمایش]] الهی و [[آمادگی]] برای روز [[موعود]] است<ref>[[سید محمد صدر|صدر، سید محمد]]، [[تاریخ غیبت کبری (کتاب)|تاریخ غیبت کبری]]، ص۳۵۶-۳۵۹.</ref>. | |||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۹۴: | خط ۹۶: | ||
:::::*'''نکته اول: [[تبیین]] دلائل [[انتظار واقعی]] از منظر [[قرآن]]''': | :::::*'''نکته اول: [[تبیین]] دلائل [[انتظار واقعی]] از منظر [[قرآن]]''': | ||
::::# [[استدلال]] به [[آیه]] صد و پنج [[انبیاء]]؛ [[خداوند متعال]] در [[آیه]] شریفه یکصد و پنجم سوره مبارکه [[انبیاء]] میفرماید: {{متن قرآن|وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}}<ref>«و ما در زبور پس از تورات نوشتهایم که این زمین را بندگان صالح من به میراث خواهند برد». سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.</ref> به عبارت دیگر، سؤال این است که آیا [[خداوند]] تبارک و تعالی فقط به عنوان یک خبر، [[وراثت]] [[صالحین]] بر [[زمین]] را در [[قرآن کریم]] مطرح میکند یا خیر؟ یعنی آیا این [[آیه]] شریفه، صرفاً بر این مطلب دلالت دارد که [[خدا]] در کتاب [[زبور]] بعد از کتاب ذکر([[تورات]])، نوشته است که [[صالحین]] [[وارث]] [[زمین]] هستند و دیگر هیچ. | ::::# [[استدلال]] به [[آیه]] صد و پنج [[انبیاء]]؛ [[خداوند متعال]] در [[آیه]] شریفه یکصد و پنجم سوره مبارکه [[انبیاء]] میفرماید: {{متن قرآن|وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}}<ref>«و ما در زبور پس از تورات نوشتهایم که این زمین را بندگان صالح من به میراث خواهند برد». سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.</ref> به عبارت دیگر، سؤال این است که آیا [[خداوند]] تبارک و تعالی فقط به عنوان یک خبر، [[وراثت]] [[صالحین]] بر [[زمین]] را در [[قرآن کریم]] مطرح میکند یا خیر؟ یعنی آیا این [[آیه]] شریفه، صرفاً بر این مطلب دلالت دارد که [[خدا]] در کتاب [[زبور]] بعد از کتاب ذکر([[تورات]])، نوشته است که [[صالحین]] [[وارث]] [[زمین]] هستند و دیگر هیچ. | ||
پاسخ این است که این مطلب، یک [[اخبار]] صرف نیست، بلکه [[اخبار]] از وقوع یک واقعیت حتمی در [[جهان]] است؛ واقعیتی که تمام [[انبیاء]] عظام الهی {{عم}} وعده [[ظهور]] آن را دادهاند. وعده [[ظهور]] یک [[مصلح]] کل و [[منجی]] [[صالح]] در روی [[زمین]]. وعده تحقق [[غایت خلقت]] در روزی خاص و با [[شکوه]]. آری، [[بعثت]] یکایک [[انبیاء]] بزرگوار الهی {{عم}} برای این بود که هر یک از ایشان، بخشی از [[دین]] را برای [[مردم]] زمان خود بازگو کنند و در این خلال، به [[امت]] خویش متذکر میشدند که نه پیامرسانی آنها تمام حقیقیت [[دین]] است و نه عمل [[مردم]] بر طبق آن پیامها، [[غایت خلقت]] و مطلوب نهایی [[خداوند متعال]] به حساب میآید؛ بلکه قرار است که [[حقیقت]] [[دین]]، [[غایت خلقت]] و مطلوب نهایی [[خداوند]] در یک زمان خاصی در روی [[زمین]] محقق شود. | |||
::::# [[استدلال]] به [[آیه]] شریفه نهم صف؛ [[خداوند متعال]] در این [[آیه]] شریفه میفرماید: {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ}}<ref>«اوست آن خدایی که پیامبر خود را همراه با هدایت و دین راستین فرستاد تا آن دین را بر همه ادیان پیروز گرداند، هر چند مشرکان را ناخوش آید». سوره صف، آیه ۹.</ref> مطابق این [[آیه]] شریفه، [[خداوند متعال]] [[رسول]] خویش را با [[بینات]] و [[هدایت]]ها و [[معجزات]] و کتاب و اینها فرستاد تا تمام [[دین]] را برای تمام [[بشر]] [[حاکم]] گرداند. البته میان [[مفسرین]] در اینکه منظور از کلمه "کله" کل [[دین]] است یا کل [[بشر]]، [[اختلاف]] است، ولی هر دو نظر، مطلوب است. زیرا بدیهی است که کل [[دین]] برای کل [[بشر]]، در زمان هیچیک از [[پیامبران الهی]] {{عم}}، حتی در زمان [[رسول خدا]] {{صل}} و [[ائمه طاهرین]] {{عم}} واقع نشده است، ولی به تصریح [[نصوص]] معتبر و شواهد مقبول، تمام [[انبیاء]] معظم {{عم}} حتی [[پیامبر اکرم]] {{صل}} و [[ائمه اطهار]] {{عم}} از ابتدا به دنبال تحقق این [[هدف]] نهایی و [[مقدس]] بودند. به عبارت دیگر، تمام آن ذوات مقدسه، جزو [[منتظرین]] واقعی بودهاند. یعنی همان طور که [[انبیاء گذشته]] به [[نبوت]] [[پیامبر]] ختمی مرتبت {{صل}} [[بشارت]] میدادند، همانطور مغز اصلی این [[بشارت]]، [[ظهور حضرت حجت]] {{ع}} بوده است؛ بدین بیان که [[پیام]] اصلی [[بشارت]] تمامی [[پیامبران الهی]] {{عم}} این بوده است، که بعد از [[ظهور]] [[آخرین پیامبر]] [[خدا]] {{صل}} یکی از اولاد او که در میان تمام [[انبیاء]] {{عم}} معین و مشخص بوده که او از میان اولاد [[پیامبر خاتم]] {{صل}} [[مصلح]] کل است، [[ظهور]] خواهد نمود و [[جهان]] را پر از [[عدل]] و داد خواهد کرد. | ::::# [[استدلال]] به [[آیه]] شریفه نهم صف؛ [[خداوند متعال]] در این [[آیه]] شریفه میفرماید: {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ}}<ref>«اوست آن خدایی که پیامبر خود را همراه با هدایت و دین راستین فرستاد تا آن دین را بر همه ادیان پیروز گرداند، هر چند مشرکان را ناخوش آید». سوره صف، آیه ۹.</ref> مطابق این [[آیه]] شریفه، [[خداوند متعال]] [[رسول]] خویش را با [[بینات]] و [[هدایت]]ها و [[معجزات]] و کتاب و اینها فرستاد تا تمام [[دین]] را برای تمام [[بشر]] [[حاکم]] گرداند. البته میان [[مفسرین]] در اینکه منظور از کلمه "کله" کل [[دین]] است یا کل [[بشر]]، [[اختلاف]] است، ولی هر دو نظر، مطلوب است. زیرا بدیهی است که کل [[دین]] برای کل [[بشر]]، در زمان هیچیک از [[پیامبران الهی]] {{عم}}، حتی در زمان [[رسول خدا]] {{صل}} و [[ائمه طاهرین]] {{عم}} واقع نشده است، ولی به تصریح [[نصوص]] معتبر و شواهد مقبول، تمام [[انبیاء]] معظم {{عم}} حتی [[پیامبر اکرم]] {{صل}} و [[ائمه اطهار]] {{عم}} از ابتدا به دنبال تحقق این [[هدف]] نهایی و [[مقدس]] بودند. به عبارت دیگر، تمام آن ذوات مقدسه، جزو [[منتظرین]] واقعی بودهاند. یعنی همان طور که [[انبیاء گذشته]] به [[نبوت]] [[پیامبر]] ختمی مرتبت {{صل}} [[بشارت]] میدادند، همانطور مغز اصلی این [[بشارت]]، [[ظهور حضرت حجت]] {{ع}} بوده است؛ بدین بیان که [[پیام]] اصلی [[بشارت]] تمامی [[پیامبران الهی]] {{عم}} این بوده است، که بعد از [[ظهور]] [[آخرین پیامبر]] [[خدا]] {{صل}} یکی از اولاد او که در میان تمام [[انبیاء]] {{عم}} معین و مشخص بوده که او از میان اولاد [[پیامبر خاتم]] {{صل}} [[مصلح]] کل است، [[ظهور]] خواهد نمود و [[جهان]] را پر از [[عدل]] و داد خواهد کرد. | ||
نتیجه اینکه، مسئله [[انتظار]] یکی از عمیقترین مفاهیم دینی در میان تمامی [[ادیان الهی]] و از دقیقترین مباحث الاهیاتی و آخرالزمانی است و لذا نمیتوان آن را همانند یک [[عمل مستحبی]] دانست و یا در کنار یکی از [[مستحبات]] به حساب آورد. | |||
:::::*'''نکته دوم: بایستههای [[انتظار واقعی]] از منظر [[روایات]]'''؛ آنطور که از [[روایات]] برداشت میشود، [[ایمان]] بدون [[انتظار]]، [[ایمان]] کاملی نیست؛ یعنی [[مؤمن]] بدون اینکه [[منتظر]] باشد، قطعاً به [[ایمان]] خویش توجه عمیقی نداشته و نخواهد داشت. یعنی ویژگی: | :::::*'''نکته دوم: بایستههای [[انتظار واقعی]] از منظر [[روایات]]'''؛ آنطور که از [[روایات]] برداشت میشود، [[ایمان]] بدون [[انتظار]]، [[ایمان]] کاملی نیست؛ یعنی [[مؤمن]] بدون اینکه [[منتظر]] باشد، قطعاً به [[ایمان]] خویش توجه عمیقی نداشته و نخواهد داشت. یعنی ویژگی: | ||
::::::'''[[ایمان]] بدون [[انتظار]]''': این گونه است که [[انسان]]، به حداقلها میاندیشد و قائل است که، تنها باید [[ایمان]] خویش را حفظ کرده و [[واجبات]] و [[محرمات]] را رعایت نماید؛ در این صورت روشن است که قطعاً [[انتظار]] در چنین افرادی، باعث تحرک و جنب و جوش نمیشود. | ::::::'''[[ایمان]] بدون [[انتظار]]''': این گونه است که [[انسان]]، به حداقلها میاندیشد و قائل است که، تنها باید [[ایمان]] خویش را حفظ کرده و [[واجبات]] و [[محرمات]] را رعایت نماید؛ در این صورت روشن است که قطعاً [[انتظار]] در چنین افرادی، باعث تحرک و جنب و جوش نمیشود. | ||
ولی ویژگی: '''[[ایمان]] به همراه [[انتظار]]''': اینگونه است که [[انسان]]، به حداکثرها [[فکر]] میکند و [[معتقد]] است که: نه تنها باید [[ایمان]] خویش را حفظ کرده و [[واجبات]] و [[محرمات]] را رعایت نماید، بلکه به عنوان یک [[مسلمان]] و [[مؤمن]]، باید به دنبال تحقق مقصود [[خداوند متعال]] از [[خلقت]] آسمانها و [[زمین]] و [[ارسال رسل]] و انزال کتب باشد و امیدوار به رویت آن روز به [[اصلاح]] خود و [[جامعه]] میپردازد؛ در این صورت بدیهی است که، [[انتظار]] در چنین انسانی، باعث تحرک و جنب و جوش میشود و هرگز او را آرام نمیگذارد. | |||
آری، انتظاری را که [[دین]] مبین [[اسلام]] از [[مسلمان]] و [[مؤمن]] میخواهد همین گونه [[انتظار]] است، نه انتظاری که [[انسان]] را منزوی کرده و بیاطلاع از اقدامات ضد دینی شیاطین نگه دارد و بدین روست که در [[روایات]] از قول [[پیامبر اکرم]] {{صل}} آمده است: {{متن حدیث|أَحَبَّ الْأَعْمَالِ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ انْتِظَارُ الْفَرَجِ<ref>بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج۵۲،، ص۱۳۳، باب۲۲.</ref>؛ أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمتِی انْتِظَارُ الْفَرَجِ<ref>الزام الناصب، یزدی حائری، ص۱۳۷؛ بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج۵۲، ص۱۲۲.</ref>؛ انْتِظَارُ الْفَرَجِ عِبَادَةٌ<ref>بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج۵۲، ص۱۲۲.</ref>؛ أَفْضَلُ الْعِبَادَةِ انْتِظَارُ الْفَرَجِ<ref>نهج الفصاحة، ص۷۸، ینابیع المودة، قندوزی، ج۳، ص۱۶۹.</ref>؛ أَفْضَلُ جِهَادِ أُمتِی انْتِظَارُ الْفَرَجِ}}<ref>«محبوبترین اعمال به سوی خدای عزوجل انتظار فرج است برترین کارهای امت من انتظار فرج است. انتظار فرج عبادت است والاترین عبادت، انتظار فرج است بالاترین جهاد امت من، انتظار فرج است» تحف العقول، ابن شعبه حرانی، ص۳۳؛ بحارالأنوار، مجلسی، ج۵۱، ص۱۵۶.</ref>. | |||
و یا این تعبیری که در کلمات [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} هست که فرمودند: {{متن حدیث|انْتَظَرُوا الْفَرَجَ وَ لا تَیأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللهِ فَإِن أَحَب الْأَعْمَالِ إِلَی اللهِ عَز وَ جَل انْتِظَارُ الْفَرَجِ}}<ref>«در انتظار گشایش باشید و از رحمت خداوند ناامید نشوید؛ زیرا دوست داشتنیترین کارها نزد خداوند انتظار گشایش است». نوادر الأخبار فیما یتعلق باصول الدین، محمد محسن فیض کاشانی، ص۲۴۹.</ref> | |||
::::::البته ممکن است گفته شود که رَوح [[الله]] بر خود [[حضرت حجت]] {{ع}} اطلاق میشود همچنانکه مشهور [[فقهاء]] چنین فرمودهاند، ولی به نظر میرسد خود [[فرج]] و [[ظهور]]، رَوح [[الله]] است؛ یعنی [[حقیقت]] و [[هدف]] اصلی [[خدای تبارک و تعالی]] در آن زمان، [[ظهور]] است. و یا [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} در کلامی دیگر [[فضیلت]] [[منتظر]] را همچون [[شهید]] در [[راه خدا]] [[تشبیه]] کرده و میفرماید: {{متن حدیث|الْمُنْتَظِرُ لِأَمْرِنَا کالْمُتَشَحطِ بِدَمِهِ فِی سَبِیلِ اللهِ}}<ref>«هر کسی که در انتظار حکومت ما باشد، بسان کسی است که در راه خدا به خون خویش درغلتیده است». کمال الدین و تمام النعمة، شیخ صدوق، ص۶۴۵.</ref> | ::::::البته ممکن است گفته شود که رَوح [[الله]] بر خود [[حضرت حجت]] {{ع}} اطلاق میشود همچنانکه مشهور [[فقهاء]] چنین فرمودهاند، ولی به نظر میرسد خود [[فرج]] و [[ظهور]]، رَوح [[الله]] است؛ یعنی [[حقیقت]] و [[هدف]] اصلی [[خدای تبارک و تعالی]] در آن زمان، [[ظهور]] است. و یا [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} در کلامی دیگر [[فضیلت]] [[منتظر]] را همچون [[شهید]] در [[راه خدا]] [[تشبیه]] کرده و میفرماید: {{متن حدیث|الْمُنْتَظِرُ لِأَمْرِنَا کالْمُتَشَحطِ بِدَمِهِ فِی سَبِیلِ اللهِ}}<ref>«هر کسی که در انتظار حکومت ما باشد، بسان کسی است که در راه خدا به خون خویش درغلتیده است». کمال الدین و تمام النعمة، شیخ صدوق، ص۶۴۵.</ref> | ||
::::::و یا فرمایش [[امام سجاد]] {{ع}} که [[منتظران]] را [[برترین]] افراد زمان خود معرفی کرده و میفرمایند: {{متن حدیث|إِن أَهْلَ زَمَانِ غَیبَتِهِ الْقَائِلُونَ بِإِمَامَتِهِ الْمُنْتَظِرُونَ لِظُهُورِهِ أَفْضَلُ أَهْلِ کل زَمَان}}<ref>«آن گروه از مردم عصر غیبت امام دوازدهم که امامت او را پذیرفته و منتظر ظهور او هستند، برترین مردم همه روزگاران هستند». ریاضالأبرار فی مناقب الأئمة الأطهار، نعمت الله جزائری، ج۳، ص۱۲۸.</ref> | ::::::و یا فرمایش [[امام سجاد]] {{ع}} که [[منتظران]] را [[برترین]] افراد زمان خود معرفی کرده و میفرمایند: {{متن حدیث|إِن أَهْلَ زَمَانِ غَیبَتِهِ الْقَائِلُونَ بِإِمَامَتِهِ الْمُنْتَظِرُونَ لِظُهُورِهِ أَفْضَلُ أَهْلِ کل زَمَان}}<ref>«آن گروه از مردم عصر غیبت امام دوازدهم که امامت او را پذیرفته و منتظر ظهور او هستند، برترین مردم همه روزگاران هستند». ریاضالأبرار فی مناقب الأئمة الأطهار، نعمت الله جزائری، ج۳، ص۱۲۸.</ref> | ||
خط ۱۰۷: | خط ۱۱۴: | ||
::::::یا [[روایت]] دیگری که از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] شده که فرمودند: {{متن حدیث|منْ مَاتَ مُنْتَظِراً لِهَذَا الْأَمْرِ کانَ کمَنْ کانَ مَعَ الْقَائِمِ فِی فُسْطَاطِهِ لَا بَلْ کانَ کالضارِبِ بَینَ یدَی رَسُولِ اللهِ {{صل}} بِالسیفِ}}<ref>«هر که منتظر این امر باشد و بمیرد مانند کسی است که با قائم {{ع}} در خیمهاش باشد، نه بلکه مانند کسی است که پیش روی رسول خدا {{صل}} شمشیر زده باشد». کمال الدین و تمام النعمة، شیخ صدوق، ج۲، ص۳۳۸.</ref> | ::::::یا [[روایت]] دیگری که از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] شده که فرمودند: {{متن حدیث|منْ مَاتَ مُنْتَظِراً لِهَذَا الْأَمْرِ کانَ کمَنْ کانَ مَعَ الْقَائِمِ فِی فُسْطَاطِهِ لَا بَلْ کانَ کالضارِبِ بَینَ یدَی رَسُولِ اللهِ {{صل}} بِالسیفِ}}<ref>«هر که منتظر این امر باشد و بمیرد مانند کسی است که با قائم {{ع}} در خیمهاش باشد، نه بلکه مانند کسی است که پیش روی رسول خدا {{صل}} شمشیر زده باشد». کمال الدین و تمام النعمة، شیخ صدوق، ج۲، ص۳۳۸.</ref> | ||
::::::آری انتظاری که در [[روایات]] مطرح شده، این نیست که [[منتظر]] طبق آن در خانه خود بنشیند و کاری نداشته باشد که بر سر [[اسلام]] و [[مسلمین]] چه میآید، یا این نیست که [[منتظر]] باید بیگانه باشد از اینکه [[دشمنان اسلام]] چه حرکات و تحرکاتی را ضد [[اسلام]] تدارک میبینند. زیرا اساساً در [[فرهنگ]] روایی، نام چنین عملی را [[انتظار]] نمیدانند و یا اصلاً این [[انتظار]]، مد نظر [[اهل بیت]] {{عم}} نیست. بله، انتظاری را که [[امام خمینی]] در فرمایشاتشان میفرمودند که: [[ارزش]] دارد [[انسان]] در مقابل [[ظلم]] بایستد و مشتش را گره کند و توی دهنش بزند و نگذارد که اینقدر [[ظلم]] زیاد بشود، این [[ارزش]] دارد. ما [[تکلیف]] داریم آقا! اینطور نیست که حالا که ما [[منتظر]] [[ظهور امام زمان]]{{ع}} هستیم، پس دیگر بنشینیم در خانههایمان، [[تسبیح]] را دست بگیریم و بگوییم: {{عربی|عَجِّلْ عَلَی فَرَجِه}} "عَجِّل" با کار شما باید تعجیل بشود، شما باید زمینه را فراهم کنید برای آمدن او؛ و فراهم کردن اینکه [[مسلمین]] را با هم مجتمع کنید، همه با هم بشوید، إن شاءالله [[ظهور]] میکند ایشان<ref>صحیفه نور، امام خمینی، ج۱۸، ص۲۶۹.</ref>. | ::::::آری انتظاری که در [[روایات]] مطرح شده، این نیست که [[منتظر]] طبق آن در خانه خود بنشیند و کاری نداشته باشد که بر سر [[اسلام]] و [[مسلمین]] چه میآید، یا این نیست که [[منتظر]] باید بیگانه باشد از اینکه [[دشمنان اسلام]] چه حرکات و تحرکاتی را ضد [[اسلام]] تدارک میبینند. زیرا اساساً در [[فرهنگ]] روایی، نام چنین عملی را [[انتظار]] نمیدانند و یا اصلاً این [[انتظار]]، مد نظر [[اهل بیت]] {{عم}} نیست. بله، انتظاری را که [[امام خمینی]] در فرمایشاتشان میفرمودند که: [[ارزش]] دارد [[انسان]] در مقابل [[ظلم]] بایستد و مشتش را گره کند و توی دهنش بزند و نگذارد که اینقدر [[ظلم]] زیاد بشود، این [[ارزش]] دارد. ما [[تکلیف]] داریم آقا! اینطور نیست که حالا که ما [[منتظر]] [[ظهور امام زمان]]{{ع}} هستیم، پس دیگر بنشینیم در خانههایمان، [[تسبیح]] را دست بگیریم و بگوییم: {{عربی|عَجِّلْ عَلَی فَرَجِه}} "عَجِّل" با کار شما باید تعجیل بشود، شما باید زمینه را فراهم کنید برای آمدن او؛ و فراهم کردن اینکه [[مسلمین]] را با هم مجتمع کنید، همه با هم بشوید، إن شاءالله [[ظهور]] میکند ایشان<ref>صحیفه نور، امام خمینی، ج۱۸، ص۲۶۹.</ref>. | ||
همین گونه [[انتظار]] است، نه انتظاری که [[انسان]] را منزوی کرده و او را بیاطلاع میخواهد از آن چه بر ضد [[دین]] واقع میشود. | |||
بنابراین آن انتظاری که دارای [[ثواب]] زیادی است، انتظاری است که [[منتظر]] به دنبال تحقق کامل [[دین]]، برای تمام [[بشریت]] باشد. بله این همان انتظاری است که [[انسان]] [[مؤمن]] را به تأسیس و تشکیل [[حکومت اسلامی]] سوق میدهد. | |||
:::::*'''نکته سوم: آسیب شناسی [[انتظار]] و [[منتظران]]'''؛ کسانی که [[تاریخ]] معاصر [[ایران]] را [[مطالعه]] کردند به خوبی میدانند که قبل از [[انقلاب اسلامی]]، گروهی بودند و هستند که با برداشتهای سطحی و غلط از برخی [[روایات]]، [[معتقد]] بودند که باید برای [[ظهور حضرت مهدی]] {{ع}}، [[فساد]] را در [[جامعه اسلامی]] و انسانی گسترش داد. در حالیکه این برداشت نه تنها یک ادعای عوامانه از مفاهیم دقیق دینی است، بلکه قویاً به نظر میرسد القایی باشد که از [[ناحیه]] [[دشمنان اسلام]] بر [[مسلمین]] وارد شده است؛ زیرا یکی از توطئههایی که [[دشمنان اسلام]] دارند، [[تحریف]] مفاهیم عمیق و ریشه دار اسلامی است. | :::::*'''نکته سوم: آسیب شناسی [[انتظار]] و [[منتظران]]'''؛ کسانی که [[تاریخ]] معاصر [[ایران]] را [[مطالعه]] کردند به خوبی میدانند که قبل از [[انقلاب اسلامی]]، گروهی بودند و هستند که با برداشتهای سطحی و غلط از برخی [[روایات]]، [[معتقد]] بودند که باید برای [[ظهور حضرت مهدی]] {{ع}}، [[فساد]] را در [[جامعه اسلامی]] و انسانی گسترش داد. در حالیکه این برداشت نه تنها یک ادعای عوامانه از مفاهیم دقیق دینی است، بلکه قویاً به نظر میرسد القایی باشد که از [[ناحیه]] [[دشمنان اسلام]] بر [[مسلمین]] وارد شده است؛ زیرا یکی از توطئههایی که [[دشمنان اسلام]] دارند، [[تحریف]] مفاهیم عمیق و ریشه دار اسلامی است. | ||
بله [[دشمنان اسلام]] و [[دشمنان]] [[بشریت]]، به دنبال [[تحریف]] مفهوم اصیل انتظاری هستند که همه [[انبیاء]] عظام {{عم}} به دنبال آن بودهاند و برای آن [[مبعوث]] شدند و به تبع، خود جزو [[منتظرین]] واقعی بودهاند. شیاطین و [[دشمنان]] به خوبی میدانند که آن ذوات مقدسه، به معنای صحیح و واقعی کلمه، [[منتظر]] بودند؛ [[منتظر ظهور]] [[دین]] کلی در کل [[زمین]]؛ [[منتظر]] [[هدایت]] همه ابناء [[بشریت]]؛ [[منتظر]] [[بلوغ]] نهایی [[جامعه]] از جهت [[عقل]] و [[درک]] و بالاخره [[منتظر]] [[حاکمیت]] یکپارچه [[فضائل]] [[اخلاقی]] بر [[جامعه]] انسانی. از این رو همواره به دنبال [[تحریف]] مفهوم [[انتظار]] بوده و هستند. | |||
:::::*'''نکته چهارم: [[تبیین]] مراتب [[انتظار]] نسبت به [[منتظران]]'''؛ بنابراین طبق بیانی که برای [[انتظار]] ذکر شد، [[منتظر]] به مقدار درکی که از مفهوم [[انتظار]] دارد، در یک تقسیم بندی، دارای مراتب مختلفی است که عبارتند از: | :::::*'''نکته چهارم: [[تبیین]] مراتب [[انتظار]] نسبت به [[منتظران]]'''؛ بنابراین طبق بیانی که برای [[انتظار]] ذکر شد، [[منتظر]] به مقدار درکی که از مفهوم [[انتظار]] دارد، در یک تقسیم بندی، دارای مراتب مختلفی است که عبارتند از: | ||
::::::'''مرتبه اول''': [[انتظار]] [[رسولان]] و [[انبیاء معظم الهی]] {{عم}}: تمام [[انبیاء]] و [[رسولان]] الهی {{عم}} قبل از [[رسالت]] [[حضرت]] ختمی مرتبت {{صل}} منتظرند تا خاتم [[انبیاء]] {{صل}} و خاتم [[اوصیاء]] {{ع}} [[ظهور]] کند تا [[رسالت]] آنان در تمام ابعاد به بار بنشیند؛ | ::::::'''مرتبه اول''': [[انتظار]] [[رسولان]] و [[انبیاء معظم الهی]] {{عم}}: تمام [[انبیاء]] و [[رسولان]] الهی {{عم}} قبل از [[رسالت]] [[حضرت]] ختمی مرتبت {{صل}} منتظرند تا خاتم [[انبیاء]] {{صل}} و خاتم [[اوصیاء]] {{ع}} [[ظهور]] کند تا [[رسالت]] آنان در تمام ابعاد به بار بنشیند؛ | ||
خط ۱۲۰: | خط ۱۳۰: | ||
::::::'''ویژگی اول: [[برقراری عدالت]] و رفع [[ظلم]]'''؛ به عنوان مثال [[پیامبر اکرم]] {{صل}} در [[تبیین]] ویژگی آن زمان به عدم وقوع [[ظلم]] و برقراری [[قسط]] و [[عدل]] بین [[مردم]] اشاره فرموده و میفرمایند:{{متن حدیث|الْمَهْدِی مِنْ وُلْدِی تَکونُ لَهُ غَیبَةٌ، اذا ظهر یملأ الأرض قسطاً و عدلا کمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً}}<ref>«مهدی از فرزندان من است. او را غیبتی هست. زمانی که ظهور کند، زمین را از قسط و عدل پر سازد چنانکه از ظلم و جور پر شده باشد». ینابیع المودة، قندوزی، ج۳، باب۷۸.</ref> | ::::::'''ویژگی اول: [[برقراری عدالت]] و رفع [[ظلم]]'''؛ به عنوان مثال [[پیامبر اکرم]] {{صل}} در [[تبیین]] ویژگی آن زمان به عدم وقوع [[ظلم]] و برقراری [[قسط]] و [[عدل]] بین [[مردم]] اشاره فرموده و میفرمایند:{{متن حدیث|الْمَهْدِی مِنْ وُلْدِی تَکونُ لَهُ غَیبَةٌ، اذا ظهر یملأ الأرض قسطاً و عدلا کمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً}}<ref>«مهدی از فرزندان من است. او را غیبتی هست. زمانی که ظهور کند، زمین را از قسط و عدل پر سازد چنانکه از ظلم و جور پر شده باشد». ینابیع المودة، قندوزی، ج۳، باب۷۸.</ref> | ||
::::::البته به نظر میرسد گسترش [[عدالت]] و [[قسط]]، تنها یک برگ از [[زمان ظهور]] باشد و برگ دیگر آن، این است که در آن موقع، دیگر به کسی [[ظلم]] نمیشود و اساساً به صورت عادی امکان ندارد که انسانی به [[انسان]] دیگر [[ظلم]] نماید. | ::::::البته به نظر میرسد گسترش [[عدالت]] و [[قسط]]، تنها یک برگ از [[زمان ظهور]] باشد و برگ دیگر آن، این است که در آن موقع، دیگر به کسی [[ظلم]] نمیشود و اساساً به صورت عادی امکان ندارد که انسانی به [[انسان]] دیگر [[ظلم]] نماید. | ||
'''ویژگی دوم: [[برقراری نظم]] و [[امنیت]]'''؛ [[امام علی]] {{ع}} درباره ویژگی آن زمان میفرماید: {{متن حدیث|تَمْشِی الْمَرْأَةُ بَینَ الْعِرَاقِ وَ الشامِ لَا تَضَعُ قَدَمَیهَا إِلا عَلَی نَبَاتٍ وَ عَلَی رَأْسِهَا زَنْبِیلُهَا[زینتها] لَا یهَیجُهَا سَبُعٌ وَ لَا تَخَافُهُ}}<ref>«اگر قائم ما قیام کند...زنی تواند زنبیل [زینت] به سر، بین عراق و شام رفت و آمد کند و جز بر سر سبزه قدم نگذارد، و درندهای او را نلرزاند و نترساند». تحف العقول، حرانی، النص، ۱۱۵.</ref> | |||
::::::'''ویژگی سوم: [[تکامل انسان]] از حیث [[اخلاقی]] و عقلانی'''؛ [[امام باقر]] {{ع}} آن زمان را، زمان اوج [[تکامل انسان]] از حیث [[اخلاقی]] و عقلانی معرفی کرده و میفرماید: {{متن حدیث|إِذَا قَامَ قَائِمُنَا وَضَعَ اللهُ یدَهُ عَلَی رُءُوسِ الْعِبَادِ فَجَمَعَ بِهَا عُقُولَهُمْ وَ کمَلَتْ بِهِ أَحْلَامُهُمْ}}<ref>«وقتی که قائم ما قیام کند خدا دستش را بر سر بندگان میگذارد تا عقلهایشان را جامع [و در بردارنده همه چیز] گرداند و افکار [و آرزوها]یشان جامه کمال پوشیده». کافی؛ شیخ کلینی، ج۱، ص۲۵؛ بحار الانوار، مجلسی، ج۵۲، ص۳۲۸؛ با کمی اختلاف: کمال الدین، شیخ صدوق، ج۲، ص۶۸۵.</ref> | ::::::'''ویژگی سوم: [[تکامل انسان]] از حیث [[اخلاقی]] و عقلانی'''؛ [[امام باقر]] {{ع}} آن زمان را، زمان اوج [[تکامل انسان]] از حیث [[اخلاقی]] و عقلانی معرفی کرده و میفرماید: {{متن حدیث|إِذَا قَامَ قَائِمُنَا وَضَعَ اللهُ یدَهُ عَلَی رُءُوسِ الْعِبَادِ فَجَمَعَ بِهَا عُقُولَهُمْ وَ کمَلَتْ بِهِ أَحْلَامُهُمْ}}<ref>«وقتی که قائم ما قیام کند خدا دستش را بر سر بندگان میگذارد تا عقلهایشان را جامع [و در بردارنده همه چیز] گرداند و افکار [و آرزوها]یشان جامه کمال پوشیده». کافی؛ شیخ کلینی، ج۱، ص۲۵؛ بحار الانوار، مجلسی، ج۵۲، ص۳۲۸؛ با کمی اختلاف: کمال الدین، شیخ صدوق، ج۲، ص۶۸۵.</ref> | ||
::::::'''ویژگی چهارم: [[گشایش]] ابواب [[علم]]'''؛ [[امام صادق]] {{ع}} آن زمان را دوران اطلاع [[مردم]] از [[علوم]] جدید و [[گشایش]] ابواب [[علم]] معرفی کرده و میفرمایند: {{متن حدیث|العِلْم سَبْعة و عِشْرون حَرْفاً، فَجَمیع ما جاءت بِه الرُسُل حَرْفان فَلَم یعْرف الناس حتی الیوم غَیرِ الحَرْفین فَإذا قام قائِم أخرج الخَمْسة و العِشْرون فَبثها فی الناس}}<ref>«علم، بیست و هفت حرف است و همه آن علمهایی که پیامبران آوردهاند دو حرف است. پس مردم تا قیام حضرت مهدی بیش از دو حرف از علم را نمیدانند. پس زمانی که قائم قیام میکند، خارج مینماید بیست و پنج حرف دیگر را و بین مردم منتشر مینماید». بحار الانوار، علامه مجلسی، ج۵۲، ص۳۳۶.</ref>. | ::::::'''ویژگی چهارم: [[گشایش]] ابواب [[علم]]'''؛ [[امام صادق]] {{ع}} آن زمان را دوران اطلاع [[مردم]] از [[علوم]] جدید و [[گشایش]] ابواب [[علم]] معرفی کرده و میفرمایند: {{متن حدیث|العِلْم سَبْعة و عِشْرون حَرْفاً، فَجَمیع ما جاءت بِه الرُسُل حَرْفان فَلَم یعْرف الناس حتی الیوم غَیرِ الحَرْفین فَإذا قام قائِم أخرج الخَمْسة و العِشْرون فَبثها فی الناس}}<ref>«علم، بیست و هفت حرف است و همه آن علمهایی که پیامبران آوردهاند دو حرف است. پس مردم تا قیام حضرت مهدی بیش از دو حرف از علم را نمیدانند. پس زمانی که قائم قیام میکند، خارج مینماید بیست و پنج حرف دیگر را و بین مردم منتشر مینماید». بحار الانوار، علامه مجلسی، ج۵۲، ص۳۳۶.</ref>. | ||
'''ویژگی پنجم: محو [[عصیان]] و [[معصیت]] الهی'''؛ [[امام صادق]] {{ع}} در [[تبیین]] ویژگیهای آن دوران به عدم انجام [[گناه]] در آن زمان که رکن رکین [[عبودیت]] الهی است، اشاره فرموده و میفرمایند: {{متن حدیث|وَ لَا یعْصُونَ اللهَ عَز وَ جَل فِی أَرْضِهِ}}<ref>«در زمین به نافرمانی خدا نمیپردازند». منتخب الاثر فی الامام الثانی عشر {{ع}}، آیت الله العظمی حاج شیخ لطف الله صافی گلپایگانی دامت برکاته، ص۴۹۷، ح۸.</ref> | |||
::::::یعنی آن زمان، زمانی است که تمام نقاط [[زمین]] رویش دارد؛ برای این که [[گناه]] نمیشود؛ زیرا [[بشر]] به حدی رسیده که دیگر به خویش اجازه [[گناه]] نمیدهد، هر چند ممکن است مواردی نیز وجود داشته باشد که برخی از افراد [[گناه]] کنند، لکن سخن در آن است که در آن زمان، نوع [[بشر]] به مرحلهای میرسد که دیگر بین خود و [[خدا]] [[گناه]] نمیکند. | ::::::یعنی آن زمان، زمانی است که تمام نقاط [[زمین]] رویش دارد؛ برای این که [[گناه]] نمیشود؛ زیرا [[بشر]] به حدی رسیده که دیگر به خویش اجازه [[گناه]] نمیدهد، هر چند ممکن است مواردی نیز وجود داشته باشد که برخی از افراد [[گناه]] کنند، لکن سخن در آن است که در آن زمان، نوع [[بشر]] به مرحلهای میرسد که دیگر بین خود و [[خدا]] [[گناه]] نمیکند. | ||
'''ویژگی ششم: اوج [[تکامل]] دینی'''؛ یکی دیگر از ویژگیهای [[دوران ظهور]]، رشد شخصیتی [[مردم]] از حیث عبادی است؛ چرا که [[بشر]] تا قبل از [[ظهور]]، به درستی نمیتواند [[خدا]] را [[عبادت]] کند. به عبارت دیگر، در طول [[تاریخ]] [[بشریت]]، [[عبادت]] [[خدا]] همواره یکی از متغیراتی بوده که اعصار مختلفی را پشت سر گذارده، تا به زمان [[رسول خدا]] {{صل}} رسیده است. در آن زمان، [[مسلمین]] با تربیتی که [[اسلام]] به عنوان آخرین [[دین]] و [[نبی]] مکرم [[اسلام]] {{صل}} به عنوان [[آخرین پیامبر]] و [[ائمه اطهار]] {{عم}} به عنوان آخرین [[هادیان الهی]] مربی آن بودند، به خوبی توانستند [[خدا]] را [[عبادت]] کنند؛ عبادتی که در میان [[شرایع الهی]]، هیج سابقهای نداشت و [[برترین]] نوع [[عبادت]] به حساب میآمد؛ از این رو، دیگر کسی نمیتواند مانند [[مسلمین]]، [[خدا]] را [[عبادت]] کند، لکن [[کاملترین]] نوع [[عبادت]]، در [[زمان ظهور]] اتفاق میافتد، زیرا در آن زمان، همه چیز به خصوص [[دین]] و [[عبادت]]، در مرحله اعلای خود قرار میگیرد و این همان امری است که [[دین]] مبین [[اسلام]] به دنبال آن است. بر این اساس، کسانی که [[دین]] را در [[زمان ظهور]]، صرفاً امری شخصی و فردی معنا میکنند، واقعاً از مفاهیم و مبانی صحیح دینی بیاطلاعند. | |||
آری انتظاری که همه [[انبیاء معظم الهی]] {{عم}} و [[پیروان]] آنها، در طول [[تاریخ]] به دنبال آن بودند، صرف [[انتظار]] [[ظهور امام زمان]] {{ع}} برای خواندن دو رکعت [[نماز]] بیشتر نبوده، بلکه [[انتظار]] برای پیاده شدن ابعاد وسیع [[دین]] در آن عصر بوده است. یعنی همان انتظاری که [[انسان]] را به حرکت و [[حماسه]] در [[راه خدا]]، به [[تفکر]] و [[تدبر]] در [[آیات قرآن]]، به [[امر به معروف و نهی از منکر]]، به [[فتح]] قلههای عقلانی و علمی، به [[اصلاح]] و [[تزکیه نفس]] و بسیاری از [[فضائل]] [[اخلاقی]] وادار میکند. | |||
::::::بله این [[انتظار]]، همان انتظاری است که [[اسلام]]، [[انسان]] را به آن [[دعوت]] میکند و واقعاً اگر خطبا و [[علماء]] همین بُعد از [[دین]] را برای [[مردم]] باز گو کنند و به آنها بگویند که [[اسلام]] عزیز، چه تعابیر [[زیبایی]] نسبت به [[انتظار]] و [[آخر الزمان]] دارد، حتماً جذب به [[اسلام]] و [[دین]] میشوند»<ref>[[محمد جواد فاضل لنکرانی|فاضل لنکرانی، محمد جواد]]، [[گفتارهای مهدوی (کتاب)|گفتارهای مهدوی]]، ص ۱۵۱-۱۶۰.</ref>. | ::::::بله این [[انتظار]]، همان انتظاری است که [[اسلام]]، [[انسان]] را به آن [[دعوت]] میکند و واقعاً اگر خطبا و [[علماء]] همین بُعد از [[دین]] را برای [[مردم]] باز گو کنند و به آنها بگویند که [[اسلام]] عزیز، چه تعابیر [[زیبایی]] نسبت به [[انتظار]] و [[آخر الزمان]] دارد، حتماً جذب به [[اسلام]] و [[دین]] میشوند»<ref>[[محمد جواد فاضل لنکرانی|فاضل لنکرانی، محمد جواد]]، [[گفتارهای مهدوی (کتاب)|گفتارهای مهدوی]]، ص ۱۵۱-۱۶۰.</ref>. | ||
}} | }} | ||
خط ۱۳۵: | خط ۱۴۹: | ||
| پاسخ = آیت الله '''[[لطفالله صافی گلپایگانی]]'''، به نقل از کتاب ''«[[گفتمان مهدویت سخنرانیهای گفتمان سوم (کتاب)|گفتمان مهدویت سخنرانیهای گفتمان سوم]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = آیت الله '''[[لطفالله صافی گلپایگانی]]'''، به نقل از کتاب ''«[[گفتمان مهدویت سخنرانیهای گفتمان سوم (کتاب)|گفتمان مهدویت سخنرانیهای گفتمان سوم]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«[[جامعه منتظر]]، تمدنش [[اسلامی]] و برگرفته از [[قرآن مجید]] و براساس: {{متن قرآن|تَعَالَوْا إِلَى كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا}}<ref>«بیایید بر کلمهای که میان ما و شما برابر است همداستان شویم که: جز خداوند را نپرستیم و چیزی را شریک او ندانیم» سوره آل عمران، آیه ۶۴.</ref> و {{متن قرآن|إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ}}<ref>«بیگمان گرامیترین شما نزد خداوند پرهیزگارترین شماست» سوره حجرات، آیه ۱۳.</ref> و {{متن حدیث|...لَا فَضْلَ لِعَرَبِيٍّ عَلَى عَجَمِي...}}<ref>ابو الفتح کراجکی، معدن الجواهر، ص ۲۱:... عربی بر عجمی برتری ندارد....</ref> و هدایتهای وحیانی و [[قرآنی]] است. | ::::::«[[جامعه منتظر]]، تمدنش [[اسلامی]] و برگرفته از [[قرآن مجید]] و براساس: {{متن قرآن|تَعَالَوْا إِلَى كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا}}<ref>«بیایید بر کلمهای که میان ما و شما برابر است همداستان شویم که: جز خداوند را نپرستیم و چیزی را شریک او ندانیم» سوره آل عمران، آیه ۶۴.</ref> و {{متن قرآن|إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ}}<ref>«بیگمان گرامیترین شما نزد خداوند پرهیزگارترین شماست» سوره حجرات، آیه ۱۳.</ref> و {{متن حدیث|...لَا فَضْلَ لِعَرَبِيٍّ عَلَى عَجَمِي...}}<ref>ابو الفتح کراجکی، معدن الجواهر، ص ۲۱:... عربی بر عجمی برتری ندارد....</ref> و هدایتهای وحیانی و [[قرآنی]] است. | ||
[[جامعه منتظر]]، زنده، [[قوی]] و قدرتمند، [[شجاع]]، [[صادق]]، خودکفاء {{متن قرآن|أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ}}<ref>«بر کافران سختگیر، میان خویش مهربانند..». سوره فتح، آیه ۲۹.</ref> و {{متن قرآن|أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ}}<ref>«در برابر مؤمنان خاکسار و در برابر کافران دشوارند» سوره مائده، آیه ۵۴.</ref> در [[جامعه منتظر]]، [[زن]] و مرد، [[مسلم]] و مسلمه، [[مؤمن]] و مؤمنه، [[منتظر]] و منتظره باهم در تشکل [[هویت اسلامی]] تشریک مساعی دارند. در این [[جامعه]]، بانوان [[کرامت]] ویژه و خاص دارند و با مردان بیگانه اختلاط ندارند. [[جامعه منتظر]]، [[جامعه]] [[حجاب]] و [[عفت]] و [[پارسایی]] و پرهیز از ملاهی و مناهی است. اینها و دهها ویژگی [[پسندیده]] دیگر از امتیازات [[جامعه منتظر]] [[ظهور]] است. البته هرچه [[روح]] [[انتظار]] در [[جامعه]] بیشتر دمیده شده باشد، این امتیازات در آن ظاهرتر است»<ref>[[لطفالله صافی گلپایگانی|صافی گلپایگانی، لطفالله]]، [[گفتمان مهدویت سخنرانیهای گفتمان سوم (کتاب)|گفتمان مهدویت سخنرانیهای گفتمان سوم]]، ص ۱۵.</ref>. | |||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۱۴۶: | خط ۱۶۱: | ||
:::::#این [[مأموریت]]، تنها به وسیله شخص [[امام زمان]] تحقق نمیپذیرد، بلکه [[یاری]] و [[نصرت]] [[مؤمنین]] نیز لازم است. | :::::#این [[مأموریت]]، تنها به وسیله شخص [[امام زمان]] تحقق نمیپذیرد، بلکه [[یاری]] و [[نصرت]] [[مؤمنین]] نیز لازم است. | ||
:::::#در این [[مأموریت]]، از امکانات و وسائل عادی استفاده میشود و بنا نیست با [[اعجاز]] و اعمال [[خارقالعاده]] فوق بشری، به اهداف مورد نظر که در برپایی [[حکومت عدل جهانی]] خلاصه میشود، دست یافت. | :::::#در این [[مأموریت]]، از امکانات و وسائل عادی استفاده میشود و بنا نیست با [[اعجاز]] و اعمال [[خارقالعاده]] فوق بشری، به اهداف مورد نظر که در برپایی [[حکومت عدل جهانی]] خلاصه میشود، دست یافت. | ||
با کمی تأمل در این سه مطلب معلوم خواهد شد که کاملترین شکل [[انتظار عملی]] [[امام زمان]] {{ع}} [[تشکیل حکومت اسلامی]] به [[رهبری]] [[فقیه]] [[عادل]]، [[آگاه]]، مدیر و [[مدبر]] است؛ زیرا برچیدن بساط [[ظلم]] [[حاکم]] بر [[جهان]] به وسیله [[امام زمان]] {{ع}} و یارانش، به وسیله [[معجزه]] صورت نخواهد گرفت، بلکه طبق روشهای متعارف و جاری در [[جوامع انسانی]] و با استفاده از امکانات عادی تحقق میپذیرد. و اگر به این نکته توجه کنیم که به طور طبیعی، نهضتی که هدفش براندازی [[ظلم]] در سراسر [[جهان]] باشد با [[مقاومت]] شدید و یکپارچه قوای [[شرک]] و [[ظلم]] روبرو خواهد شد و کلیه قدرتمندان [[ظالم]] و سردمداران جنایت و [[تبعیض]] در [[جامعه بشر]]، به طور جمعی به [[مخالفت]] با آن خواهند پرداخت و از کلیه امکانات خود برای نابودی چنین نهضتی -و لااقل ایجاد مانع بر سر راه [[پیشرفت]] آن- استفاده خواهند کرد، این نتیجه به دست خواهد آمد که بدون تشکیل حکومتی با مشخصات زیر، آغاز چنین نهضتی امکانپذیر نیست: | |||
:::::#[[رهبری]] آن [[حکومت]]، در دست کسی باشد که بتواند به نام [[امام زمان]] و به [[نیابت]] از او، [[مردم]] را [[رهبری]] کند تا زمینه برای [[پذیرش رهبری]] [[امام زمان]] در سطح جهانی، از سوی نیروهای طرفدار [[عدل]] و [[حقیقت]] فراهم شود. طبیعی است تنها کسی که صلاحیت [[نیابت]] از [[امام زمان]] {{ع}} را در [[زمان غیبت]] داراست، [[فقیه]] [[عادل]] کارآمد است. | :::::#[[رهبری]] آن [[حکومت]]، در دست کسی باشد که بتواند به نام [[امام زمان]] و به [[نیابت]] از او، [[مردم]] را [[رهبری]] کند تا زمینه برای [[پذیرش رهبری]] [[امام زمان]] در سطح جهانی، از سوی نیروهای طرفدار [[عدل]] و [[حقیقت]] فراهم شود. طبیعی است تنها کسی که صلاحیت [[نیابت]] از [[امام زمان]] {{ع}} را در [[زمان غیبت]] داراست، [[فقیه]] [[عادل]] کارآمد است. | ||
:::::#[[حکومت]] مزبور بتواند با پیاده کردن [[نظام اسلامی]] در همه ابعادش، اذهان عمومی جهانیان را برای پذیرش [[نظام حکومت اسلامی]] آماده کند و با ارائه یک نمونه عینی، امکان تحقق ارزشهای متعالی [[نظام اسلامی]] را در عمل به اثبات رساند. | :::::#[[حکومت]] مزبور بتواند با پیاده کردن [[نظام اسلامی]] در همه ابعادش، اذهان عمومی جهانیان را برای پذیرش [[نظام حکومت اسلامی]] آماده کند و با ارائه یک نمونه عینی، امکان تحقق ارزشهای متعالی [[نظام اسلامی]] را در عمل به اثبات رساند. | ||
خط ۱۵۷: | خط ۱۷۳: | ||
| پاسخ = آیتالله '''[[محمد مهدی آصفی]]'''، در کتاب ''«[[انتظار پویا (کتاب)|انتظار پویا]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = آیتالله '''[[محمد مهدی آصفی]]'''، در کتاب ''«[[انتظار پویا (کتاب)|انتظار پویا]]»'' در اینباره گفته است: | ||
:::::*«'''گروه محکم و [[استوار]]''': نخستین چیزی که در این قشر جلب نظر میکند، [[صلابت]]، [[نیرومندی]] و [[استواری]] آنان است. بنابراین آنان [[قوی]] و نیرومند هستند و [[زمین]] را برای [[ظهور امام]] {{ع}} آماده میسازند. [[محمد بن یعقوب کلینی]] ذیل آیه {{متن قرآن|فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ أُولَاهُمَا بَعَثْنَا عَلَيْكُمْ عِبَادًا لَنَا أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ}}<ref>«و چون وعده نخست (از) آن دو (تباهی) فرا رسد بندگانی سخت جنگاور را که داریم بر شما برمیانگیزیم» سوره اسراء، آیه ۵.</ref> آورده که: [[امام صادق]] {{ع}} "[[بندگان]] سخت نیرومند" را به همین قشر [[تفسیر]] کرده است. در روایتی از این گروه، با عنوان {{متن حدیث|قُلُوبَهُمْ كَزُبَرِ الْحَدِيدِ، لَا تُزِلُّهُمُ الرِّيَاحُ الْعَوَاصِفُ}}<ref>دلهایشان همچون پارههای آهن است که طوفانها آنان را نلرزاند.</ref> توصیف شده است. | :::::*«'''گروه محکم و [[استوار]]''': نخستین چیزی که در این قشر جلب نظر میکند، [[صلابت]]، [[نیرومندی]] و [[استواری]] آنان است. بنابراین آنان [[قوی]] و نیرومند هستند و [[زمین]] را برای [[ظهور امام]] {{ع}} آماده میسازند. [[محمد بن یعقوب کلینی]] ذیل آیه {{متن قرآن|فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ أُولَاهُمَا بَعَثْنَا عَلَيْكُمْ عِبَادًا لَنَا أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ}}<ref>«و چون وعده نخست (از) آن دو (تباهی) فرا رسد بندگانی سخت جنگاور را که داریم بر شما برمیانگیزیم» سوره اسراء، آیه ۵.</ref> آورده که: [[امام صادق]] {{ع}} "[[بندگان]] سخت نیرومند" را به همین قشر [[تفسیر]] کرده است. در روایتی از این گروه، با عنوان {{متن حدیث|قُلُوبَهُمْ كَزُبَرِ الْحَدِيدِ، لَا تُزِلُّهُمُ الرِّيَاحُ الْعَوَاصِفُ}}<ref>دلهایشان همچون پارههای آهن است که طوفانها آنان را نلرزاند.</ref> توصیف شده است. | ||
ایشان با آنکه دارای "[[دل]]" هستند و [[طبیعت]] [[دل]]، [[نرمی]] و [[رأفت]] است؛ لیکن این [[دلها]] در رویارویی با [[طاغوتها]] و [[ستمگران]]، به تکههای آهن بدل میشوند که دیگر [[نرمی]] و رقت نمیشناسند. [[صلابت]] و [[نیرومندی]]، از ویژگیهای نسلهایی است که خدای تعالی [[مسؤولیت]] تغییر [نظامهای اجتماعی] و ایجاد [[انقلاب]] را به دوش آنان گذاشته است. همچنین این دو صفت از ویژگی نسلهایی است که [[خدای تعالی]]، آنان را در گردنههای بزرگ [[تاریخ]] برای انتقال [[مردم]] از مرحلهای به مرحله دیگر، [[برگزیده]] و گروه [[زمینهسازان]]، دارای این ویژگیها است. | |||
:::::*'''گروه [[مبارز]]''': [[وظیفه]] این گروه، [[مبارزه]] با [[نظام جهانی]] و [[عصیان]] علیه آن است. اینکه [[نظام جهانی]] چیست و چگونه این [[نظام]] در [[خدمت]] به ابرقدرتها و [[همپیمانان]] آنها و حفظ مراکز [[قدرت]] و [[موقعیت]] استراتژیکیشان در مناطق مختلف [[دنیا]] عمل میکند، یک پرسش جدی است. [[مسؤولیت]] حفظ این مراکز [[قدرت]]، مسؤولیتی بسیار دشوار و [[ظریف]] است که [[نظام جهانی]] در تمام سطوح [[دنیا]]- نه تنها در سطوح منطقهای یا کشوری- بدان پایبند است. | :::::*'''گروه [[مبارز]]''': [[وظیفه]] این گروه، [[مبارزه]] با [[نظام جهانی]] و [[عصیان]] علیه آن است. اینکه [[نظام جهانی]] چیست و چگونه این [[نظام]] در [[خدمت]] به ابرقدرتها و [[همپیمانان]] آنها و حفظ مراکز [[قدرت]] و [[موقعیت]] استراتژیکیشان در مناطق مختلف [[دنیا]] عمل میکند، یک پرسش جدی است. [[مسؤولیت]] حفظ این مراکز [[قدرت]]، مسؤولیتی بسیار دشوار و [[ظریف]] است که [[نظام جهانی]] در تمام سطوح [[دنیا]]- نه تنها در سطوح منطقهای یا کشوری- بدان پایبند است. | ||
این [[نظام]]، از یک سری معادلات و موازنههای [[سیاسی]]، [[اقتصادی]]، [[نظامی]] و خبری دقیق شکل گرفته است. همچنین این [[نظام]] از رژیمهای [[سیاسی]] تشکیل یافته که به عنوان عضو یک [[خانواده]] جهانی محسوب میشوند و مجموعهای از خطوط قرمز و سبز و زرد در میان آنها در زمینه حوادث، امتیازها، تنظیم نقشها، تقسیم درآمدها، بازار و منابع [[ثروت]] و مناطق نفوذ وجود دارد. | |||
این مجموعه پیچیده، قدرتهای بزرگ را به [[سلطه]] بر [[دنیا]] [[قادر]] ساخته است؛ همانطور که یک اهرم<ref>اهرم: میله آهنی ضخیمی که به وسیله آن اجسام سنگین را جابهجا میکنند.</ref> کوچک، [[انسان]] را در جابهجایی اجسام سنگین با کمترین حرکت، توانا میسازد. ازاینرو [[نظام جهانی]]، قبل و بعد از سقوط [[اتحاد]] جماهیر شوروی، همچنان نزد همگان احترامش را حفظ کرده است؛ زیرا هر یک از آنان، به [[قدر]] گستره و [[توان]] خویش از این [[نظام]] بهره میبرد. این [[جوانان]] ([[زمینهسازان ظهور]] [[امام عصر]] {{ع}})، به سادگی و بیهیچ تردیدی، این خطوط قرمز را زیر پا میگذارند و معادلات و موازنههای مورد توافق را بر هم میزنند. همچنین استقرار، توازن و [[شوکت]] جهانی این رژیمها و سازمانهای بینالمللی را بیاعتبار میسازند. | |||
این سازمانها و رژیمها، نه [[قدرت]] [[سلطه]] بر این [[جوانان]] را دارند و نه [[توانایی]] [[تحمل]] یا دفعشان را؛ زیرا بیشترین [[توان]] این [[حکومتها]] و هیبت جهانیشان، در رویارویی با [[حکومتها]] و سازمانهایی همانند خودشان است و آخرین [[سلاح]] آنان [[قتل]]، زندان، [[شکنجه]] و [[تبعید]] است؛ حال آنکه این [[جوانان]] از هیچیک از این امور نمیهراسند. | |||
ازاینرو، وصفی که در [[روایت]] درباره این گروه به کار رفته، بسیار دقیق است: {{متن حدیث|لَا تُزِلُّهُمُ الرِّيَاحُ الْعَوَاصِفُ وَ لَا يَمَلُّونَ مِنَ الْحَرَبِ وَ لَا يَجْبُنُونَ وَ عَلَى اللَّهِ يَتَوَكَّلُونَ وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ}}؛ "آنان را تندبادها نمیلرزاند، از [[نبرد]] دلتنگ و ملول نمیشوند و نمیهراسند، و بر [[خدا]] [[توکل]] میکنند و [[عاقبت]] [نیک] از آن [[پارسایان]] است". بیگمان آنکه [در دل] هراسی ندارد، از [[نبرد]] خسته و دلتنگ نمیشود و تندبادها او را تکان نمیدهد. نیرو و امتیاز اینان در آن است که نمیهراسند و دشواری اینها از دیدگاه [[حکومتها]] و قدرتهای بزرگ، در همین نکته نهفته است»<ref>[[محمد مهدی آصفی|آصفی، محمد مهدی]]، [[انتظار پویا (کتاب)|انتظار پویا]]، ص ۳۶.</ref>. | |||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۱۸۰: | خط ۲۰۱: | ||
:::::*[[شناخت]] [[پروردگار]]: [[خداوند متعال]]، [[فلسفه]] اساسی [[آفرینش]] [[انسانها]] را [[عبادت]] و [[بندگی]] معرفی فرموده است؛ آنجا که میفرماید: {{متن قرآن|وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالإِنسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ}}<ref>ذاریات، آیه ۵۶.</ref>؛ [[جن]] و انس را جز برای اینکه [[عبادت]] کنند، خلق نکردم. این امر مهم زمانی پدید میآید که [[شناخت]] [[انسانها]] به آن [[ذات مقدس]]، فراهم آید و پس از آن راه رشد، هموار و موانع بر طرف میشود. [[زمینهسازان ظهور]] و [[یاران امام مهدی]]{{ع}}، که [[خداوند]] را آن گونه که [[شایسته]] است میشناسند. [[حضرت علی]]{{ع}} [[شناخت]] والای [[خداوند]] را در چنین افرادی، چنین [[وصف]] فرموده است: {{متن حدیث|"رِجالٌ مُؤمِنُونَ عَرِفُوا اللهَ حَق مَعرِفَتِهِ وَهُمْ اَنْصارُالمَهْدِی فِی آخِرِ الزمانِ"}}<ref>علی بن عیسی اربلی، کشف الغمه، ج۲، ص۴۷۸؛ محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۵۷، ص ۲۲۹، ح۶۶.</ref>؛ مردانی [[مؤمن]] که [[خدا]] را چنان که [[شایسته]] است شناختهاند و آنان، [[یاران مهدی]]{{ع}} در آخرالزمانند. [[امام صادق]]{{ع}} قلبهای این گروه را بسان پولاد دانسته، میفرماید: {{متن حدیث|"رِجالٌ کَاَن قُلُوبَهُم زُبُرُ الحَدِیدِ لایَشُوبُها شَکٌ فِی ذاتِ اللهِ اَشَد مِنَ الحَجَرِ…"}}<ref>محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۷، ح۸۲.</ref>؛ آنان مردانیاند که [[دل]] هایشان گویا [[پارههای آهن]] است، هیچ تردیدی نسبت به [[خداوند]] [[قلب]] هایشان را نیالاید و [[قلب]] هایشان از سنگ استوارتر است. | :::::*[[شناخت]] [[پروردگار]]: [[خداوند متعال]]، [[فلسفه]] اساسی [[آفرینش]] [[انسانها]] را [[عبادت]] و [[بندگی]] معرفی فرموده است؛ آنجا که میفرماید: {{متن قرآن|وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالإِنسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ}}<ref>ذاریات، آیه ۵۶.</ref>؛ [[جن]] و انس را جز برای اینکه [[عبادت]] کنند، خلق نکردم. این امر مهم زمانی پدید میآید که [[شناخت]] [[انسانها]] به آن [[ذات مقدس]]، فراهم آید و پس از آن راه رشد، هموار و موانع بر طرف میشود. [[زمینهسازان ظهور]] و [[یاران امام مهدی]]{{ع}}، که [[خداوند]] را آن گونه که [[شایسته]] است میشناسند. [[حضرت علی]]{{ع}} [[شناخت]] والای [[خداوند]] را در چنین افرادی، چنین [[وصف]] فرموده است: {{متن حدیث|"رِجالٌ مُؤمِنُونَ عَرِفُوا اللهَ حَق مَعرِفَتِهِ وَهُمْ اَنْصارُالمَهْدِی فِی آخِرِ الزمانِ"}}<ref>علی بن عیسی اربلی، کشف الغمه، ج۲، ص۴۷۸؛ محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۵۷، ص ۲۲۹، ح۶۶.</ref>؛ مردانی [[مؤمن]] که [[خدا]] را چنان که [[شایسته]] است شناختهاند و آنان، [[یاران مهدی]]{{ع}} در آخرالزمانند. [[امام صادق]]{{ع}} قلبهای این گروه را بسان پولاد دانسته، میفرماید: {{متن حدیث|"رِجالٌ کَاَن قُلُوبَهُم زُبُرُ الحَدِیدِ لایَشُوبُها شَکٌ فِی ذاتِ اللهِ اَشَد مِنَ الحَجَرِ…"}}<ref>محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۷، ح۸۲.</ref>؛ آنان مردانیاند که [[دل]] هایشان گویا [[پارههای آهن]] است، هیچ تردیدی نسبت به [[خداوند]] [[قلب]] هایشان را نیالاید و [[قلب]] هایشان از سنگ استوارتر است. | ||
:::::*[[شناخت امام زمان]]{{ع}}: یکی از ویژگیهای مهم [[زمینهسازان ظهور]]، [[شناخت]] [[حضرت مهدی]]{{ع}} است. البته [[شناخت امام]] در هر زمان بر [[پیروان]]، لازم و ضروری است؛ ولی آنچه [[شناخت]] [[امام دوازدهم]] را از اهمیتی دو چندان برخوردار میسازد، شرایط ویژه او (مثل ولادت [[پنهان]]، [[زندگی]] پنهانی، امتحانات سخت و دشوار، و…) است. [[امام]] خویش را به [[بهترین]] وجه میشناسند و این [[شناخت]] آگاهانه در تمام وجودشان [[رسوخ]] کرده است. بنابراین [[زمینهسازی برای ظهور]] آن [[حضرت]]، بدون [[شناخت]] آن بزرگوار امکان پذیر نخواهد بود. در [[روایات]] آمده است: {{متن حدیث|"… مَنْ مَاتَ وَلَمْ یَعرِفْ اِمامَ زَمانِهِ ماتَ مِیتَهً جَاهِلیهً"}}<ref>صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۴۰۹؛ و نیز نک: محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۳۷۸، ح۲.</ref>؛ هر کس بمیرد و [[امام زمان]] خویش را نشناسد به [[مرگ جاهلی]] خواهد مرد. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|"…اِعرِفْ اِمامَکَ فَاِذا عَرَفْتَهُ لَمْ یَضُرکَ؛ تَقَدمَ هَذا الامرُ اَمْ تَأَخرَ… فَمَنْ عَرَفَ اِمامَهُ کانَ کَمَنْ هُوَ فِی فُسْطاطِ القائِمِ"}}<ref>محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص ۳۳۱، ح۷.</ref>؛ [[امام زمان]] خویش را بشناس، پس وقتی او را شناختی، پیش افتادن و یا تأخیر این امر ([[ظهور]])، آسیبی به تو نمیرساند… پس هر آن کس که [[امام]] خویش را بشناسد، مانند کسی است که در [[خیمه]] [[قائم]]{{ع}} باشد. [[حضرت مهدی]]{{ع}} هر چند در پس پرده [[غیبت]] است؛ ولی هرگز [[جمال]] وجودش برای انسانهای [[مهدی]] [[باور]] و [[مهدی]] [[یاور]] [[پنهان]] نبوده است. اگر [[معرفت]] به آن [[حضرت]] نباشد، دیدن ظاهری ایشان نیز سودی در بر نخواهد داشت؛ چنان که کسانی بودند که همواره [[جمال]] دلنشین [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[ائمه اطهار]]{{ع}} را [[زیارت]] میکردند، ولی بهره معرفتی چندانی از آن اسوههای [[آفرینش]] نمیبردند. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|"… وَمَنْ عَرَفَ اِمامَهُ ثُم ماتَ قَبْلَ اَنْ یَقُوْمَ صاحِبُ هَذا الاَمرِ کانَ بِمَنزِلَهِ مَنْ کانَ قاعِداً فِی عَسْکَرِهِ لا بَل بِمَنزِلَهِ مَنْ قَعَدَ تَحْتَ لِوائِهِ"}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۳۷۱، ح۲.</ref>؛ هر آن کس که امامش را نشناسد و پیش از [[قیام]] [[صاحب]] این امر از [[دنیا]] برود، بسان کسی است که در [[سپاه]] آن [[حضرت]] [[خدمت]] گزاری خواهد کرد؛ نه بلکه مانند کسی است که زیر [[پرچم]] آن [[حضرت]] است. [[امام صادق]]{{ع}} با تأکید، [[شیعیان]] را به [[شناخت خداوند]]، [[پیامبر]] و [[حجتهای الهی]] فرا خوانده، از جمله در [[دوران غیبت]] [[خواندن]] دعای زیرا را سفارش فرموده است: {{عربی|"اَللهُم عَرفْنی نَفْسَکَ فَاِنکَ اِنْ لَم تُعَرفْنی نَفْسَکَ لَمْ اَعْرِفْ نَبِیکَ، اَللهُم عَرفْنی رَسُولَکَ فَاِنکَ اِنْ لَمْ تُعَرفْنی رَسُولَکَ لَمْ اَعْرِفْ حُجتَکَ، اَللهُم عَرفْنی حُجتَکَ فَاِنکَ اِنْ لَمْ تُعَرفْنی حُجتَکَ ضَلَلْتُ عَنْ دینی"}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۳۳۷، ح۵؛ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۳۴۲، ح۲۴؛ محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص ۱۶۶، ح۶.</ref>؛ خدایا! خود را به من بشناسان. پس همانا اگر خود را به من نشناسانی پیامبرت را نمیشناسم. پروردگارا! فرستاده ات را به من بشناسان پس به درستی که اگر پیامبرت را به من نشاسانی حجتت را نمیشناسم. خداوندا! [[حجت]] خود را به من بشناسان، پس اگر [[حجت]] خود را به من نشناسانی از دینم [[گمراه]] شدهام. | :::::*[[شناخت امام زمان]]{{ع}}: یکی از ویژگیهای مهم [[زمینهسازان ظهور]]، [[شناخت]] [[حضرت مهدی]]{{ع}} است. البته [[شناخت امام]] در هر زمان بر [[پیروان]]، لازم و ضروری است؛ ولی آنچه [[شناخت]] [[امام دوازدهم]] را از اهمیتی دو چندان برخوردار میسازد، شرایط ویژه او (مثل ولادت [[پنهان]]، [[زندگی]] پنهانی، امتحانات سخت و دشوار، و…) است. [[امام]] خویش را به [[بهترین]] وجه میشناسند و این [[شناخت]] آگاهانه در تمام وجودشان [[رسوخ]] کرده است. بنابراین [[زمینهسازی برای ظهور]] آن [[حضرت]]، بدون [[شناخت]] آن بزرگوار امکان پذیر نخواهد بود. در [[روایات]] آمده است: {{متن حدیث|"… مَنْ مَاتَ وَلَمْ یَعرِفْ اِمامَ زَمانِهِ ماتَ مِیتَهً جَاهِلیهً"}}<ref>صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۴۰۹؛ و نیز نک: محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۳۷۸، ح۲.</ref>؛ هر کس بمیرد و [[امام زمان]] خویش را نشناسد به [[مرگ جاهلی]] خواهد مرد. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|"…اِعرِفْ اِمامَکَ فَاِذا عَرَفْتَهُ لَمْ یَضُرکَ؛ تَقَدمَ هَذا الامرُ اَمْ تَأَخرَ… فَمَنْ عَرَفَ اِمامَهُ کانَ کَمَنْ هُوَ فِی فُسْطاطِ القائِمِ"}}<ref>محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص ۳۳۱، ح۷.</ref>؛ [[امام زمان]] خویش را بشناس، پس وقتی او را شناختی، پیش افتادن و یا تأخیر این امر ([[ظهور]])، آسیبی به تو نمیرساند… پس هر آن کس که [[امام]] خویش را بشناسد، مانند کسی است که در [[خیمه]] [[قائم]]{{ع}} باشد. [[حضرت مهدی]]{{ع}} هر چند در پس پرده [[غیبت]] است؛ ولی هرگز [[جمال]] وجودش برای انسانهای [[مهدی]] [[باور]] و [[مهدی]] [[یاور]] [[پنهان]] نبوده است. اگر [[معرفت]] به آن [[حضرت]] نباشد، دیدن ظاهری ایشان نیز سودی در بر نخواهد داشت؛ چنان که کسانی بودند که همواره [[جمال]] دلنشین [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[ائمه اطهار]]{{ع}} را [[زیارت]] میکردند، ولی بهره معرفتی چندانی از آن اسوههای [[آفرینش]] نمیبردند. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|"… وَمَنْ عَرَفَ اِمامَهُ ثُم ماتَ قَبْلَ اَنْ یَقُوْمَ صاحِبُ هَذا الاَمرِ کانَ بِمَنزِلَهِ مَنْ کانَ قاعِداً فِی عَسْکَرِهِ لا بَل بِمَنزِلَهِ مَنْ قَعَدَ تَحْتَ لِوائِهِ"}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۳۷۱، ح۲.</ref>؛ هر آن کس که امامش را نشناسد و پیش از [[قیام]] [[صاحب]] این امر از [[دنیا]] برود، بسان کسی است که در [[سپاه]] آن [[حضرت]] [[خدمت]] گزاری خواهد کرد؛ نه بلکه مانند کسی است که زیر [[پرچم]] آن [[حضرت]] است. [[امام صادق]]{{ع}} با تأکید، [[شیعیان]] را به [[شناخت خداوند]]، [[پیامبر]] و [[حجتهای الهی]] فرا خوانده، از جمله در [[دوران غیبت]] [[خواندن]] دعای زیرا را سفارش فرموده است: {{عربی|"اَللهُم عَرفْنی نَفْسَکَ فَاِنکَ اِنْ لَم تُعَرفْنی نَفْسَکَ لَمْ اَعْرِفْ نَبِیکَ، اَللهُم عَرفْنی رَسُولَکَ فَاِنکَ اِنْ لَمْ تُعَرفْنی رَسُولَکَ لَمْ اَعْرِفْ حُجتَکَ، اَللهُم عَرفْنی حُجتَکَ فَاِنکَ اِنْ لَمْ تُعَرفْنی حُجتَکَ ضَلَلْتُ عَنْ دینی"}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۳۳۷، ح۵؛ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۳۴۲، ح۲۴؛ محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص ۱۶۶، ح۶.</ref>؛ خدایا! خود را به من بشناسان. پس همانا اگر خود را به من نشناسانی پیامبرت را نمیشناسم. پروردگارا! فرستاده ات را به من بشناسان پس به درستی که اگر پیامبرت را به من نشاسانی حجتت را نمیشناسم. خداوندا! [[حجت]] خود را به من بشناسان، پس اگر [[حجت]] خود را به من نشناسانی از دینم [[گمراه]] شدهام. | ||
'''۲. ویژگیهای [[رفتاری]]:''' در این بخش به اموری اشاره میشود که نمادهای [[رفتاری]] یک [[منتظر]] [[توانمند]] است. این ویژگیها به طور عمده تحت عنوان "[[اطاعت]] محض از [[خداوند]] و اولیای او" گرد میآیند؛ زیرا [[شناخت خداوند]] و [[امام زمان]]{{ع}} و [[اعتقاد]] به آنان، باید عملی شود و تبلور [[حقیقی]] آن در [[اطاعت]] محض از آن [[انوار]] [[پاک]] ظاهر گردد. همسو کردن رفتارها، نیتها و جهت گیریها، طبق خواست [[رهبر]] [[الهی]]، از مهمترین ویژگیهای رهروان [[راستین]] است و این به خوبی در [[یاران امام مهدی]]{{ع}} وجود دارد. اگر کسی در مرحله [[شناخت]]، در حد ممکن [[معرفت]] کسب کرد، در مرحله [[اطاعت]] دچار [[تردید]] نخواهد شد. اگر کسی در آن مرحله دچار [[تردید]] و یا نقصان معرفتی باشد، در مرحله [[اطاعت]] هرگز پیرو خوبی نخواهد بود. امروزه که [[حضرت مهدی]]{{ع}} در پس پرده [[غیبت]] است، باید به [[اراده]] و فرمانش گردن نهاد و اگر کسی اکنون از [[دستورات]] آن [[حضرت]] [[اطاعت]] کند، در [[زمان ظهور]] نیز چنین خواهد بود. [[رسول گرامی اسلام]]{{صل}} در اینباره فرمود: {{متن حدیث|"طوُبی لِمَنْ اَدرَکَ قائِمَ اَهلِ بَیْتی وَ هُوَ مُقتَدٍ بِهِ قَبْلَ قِیامِهِ یَتَولی وَلیهُ وَیَتَبرأُ مِنْ عَدُوهِ وَیَتَوَلی الاَئِمهَ الهادِیَهَ مِنْ قَبْلِهِ اوُلئِک رُفَقائی وَ ذَوُو وُدی وَ مَوَدتی وَاَکْرَمُ اُمتی عَلَی"}}<ref>صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج۱، ص ۲۸۶، ح ۲و ۳؛ طوسی، کتاب الغیبه، ص ۴۵۶.</ref>؛ خوشا به حال کسی که، [[قائم اهل بیت]] مرا [[درک]] کند؛ حال آنکه پیش از [[قیام]] او نیز پیرو او باشد. با [[دوست]] او [[دوست]] و با [[دشمن]] او [[دشمن]] و با [[رهبران]] و [[پیشوایان]] [[هدایتگر]] پیش از او نیز [[دوست]] باشد. اینان همنشین و [[دوستان]] من و [[گرامیترین امت]] من، در نزد من هستند. | |||
::::::[[اطاعت]] و [[پیروی]] از [[خداوند]] و [[حجت]] او در عناوین زیر قابل بررسی است: | ::::::[[اطاعت]] و [[پیروی]] از [[خداوند]] و [[حجت]] او در عناوین زیر قابل بررسی است: | ||
:::::*'''[[آمادگی]] روحی و روانی:''' اساسیترین ویژگی در بخش [[رفتار]] ایجاد "[[آمادگی]] روحی و روانی" در خود است. برای [[درک]] [[زمان ظهور حضرت مهدی]]{{ع}}. این امرِ مهم، فقط با عمل به [[واجبات]] و ترک [[محرمات]] حاصل میشود. [[زمینهساز]] [[راستین]] به خوبی میداند که محبوبترین [[کارها]] نزد [[امام زمان]]، "انجام [[واجبات]] [[دینی]]" و "ترک [[محرمات]]" است. او به درجهای از [[ایمان]] میرسد که [[توفیق]] در عمل به [[واجبات]] و ترک [[کارهای حرام]] را [[بهترین]] لذتهای [[زندگی]] میداند. [[پیشوایان معصوم]]{{ع}} نیز هرگاه از حالت انسانهای دوران غیبتت یاد میکردند، به مناسبت، از انجام [[واجبات]] و [[پروای الهی]] سخن میگفتند. [[امام صادق]]{{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|"إِن لِصَاحِبِ هَذَا الأَمرِ غَیبَه فَلیتقِ اللهَ عَبدٌ وَ لیتَمَسک بِدِینِهِ…"}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۳۳۵، ح۱.</ref>؛ همانا برای صاحبِ این امر، غیبتی است؛ پس باید [[انسان]] [[تقوا]] پیشه نماید و به [[دین]] خود چنگ زند…. کسانی که [[صاحب]] [[آمادگی]] روحی و روانی بالایی نشوند، هرگز نمیتوانند [[یار]] و [[یاور]] خوبی برای آن [[حضرت]] باشند؛ چرا که آنان با کمترین فشاری که برایشان وارد میشود، عرصه را خالی میکنند. بیگمان برای [[حضرت مهدی]]{{ع}} یارانی هست که [[قوت]] و [[قدرت]] بالای روحی و روانی دارند تا بتوانند بر [[دشمنان]] چیره شوند. لازم به یادآوری است که افزون بر انجام [[واجبات]] و ترک [[محرمات]] "رعایت [[آموزههای اخلاقی]]" نیز اهمیت والایی دارد، [[امام صادق]]{{ع}} در اینباره میفرماید: {{متن حدیث|"… مَن سُر أَن یکُونَ من أَصحَابِ القَائِمِ فَلینتَظِر وَ لیعمَل بِالوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الأخلَاقِ وَ هُوَ مُنتَظِر…"}}<ref>محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص۲۰۰، ح۱۶.</ref>؛ هر کسی که شادمان میشود از اینکه از [[یاران قائم]] باشد، پس باید [[منتظر]] باشد، [[پرهیزگاری]] پیشه کند و نیکوییهای [[اخلاق]] را انجام دهد؛ در حالی که [[منتظر]] است…. [[پروای الهی]] در همه زمانها [[واجب]] است؛ اما به [[دلیل]] شرایط خاص، در [[دوران غیبت]] اهمیت بیشتری دارد؛ چرا که در این زمان عوامل فراوانی دست به دست هم داده تا [[انسانها]] را به [[بیراهه]] بکشاند و [[گمراه]] سازد. | :::::*'''[[آمادگی]] روحی و روانی:''' اساسیترین ویژگی در بخش [[رفتار]] ایجاد "[[آمادگی]] روحی و روانی" در خود است. برای [[درک]] [[زمان ظهور حضرت مهدی]]{{ع}}. این امرِ مهم، فقط با عمل به [[واجبات]] و ترک [[محرمات]] حاصل میشود. [[زمینهساز]] [[راستین]] به خوبی میداند که محبوبترین [[کارها]] نزد [[امام زمان]]، "انجام [[واجبات]] [[دینی]]" و "ترک [[محرمات]]" است. او به درجهای از [[ایمان]] میرسد که [[توفیق]] در عمل به [[واجبات]] و ترک [[کارهای حرام]] را [[بهترین]] لذتهای [[زندگی]] میداند. [[پیشوایان معصوم]]{{ع}} نیز هرگاه از حالت انسانهای دوران غیبتت یاد میکردند، به مناسبت، از انجام [[واجبات]] و [[پروای الهی]] سخن میگفتند. [[امام صادق]]{{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|"إِن لِصَاحِبِ هَذَا الأَمرِ غَیبَه فَلیتقِ اللهَ عَبدٌ وَ لیتَمَسک بِدِینِهِ…"}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۳۳۵، ح۱.</ref>؛ همانا برای صاحبِ این امر، غیبتی است؛ پس باید [[انسان]] [[تقوا]] پیشه نماید و به [[دین]] خود چنگ زند…. کسانی که [[صاحب]] [[آمادگی]] روحی و روانی بالایی نشوند، هرگز نمیتوانند [[یار]] و [[یاور]] خوبی برای آن [[حضرت]] باشند؛ چرا که آنان با کمترین فشاری که برایشان وارد میشود، عرصه را خالی میکنند. بیگمان برای [[حضرت مهدی]]{{ع}} یارانی هست که [[قوت]] و [[قدرت]] بالای روحی و روانی دارند تا بتوانند بر [[دشمنان]] چیره شوند. لازم به یادآوری است که افزون بر انجام [[واجبات]] و ترک [[محرمات]] "رعایت [[آموزههای اخلاقی]]" نیز اهمیت والایی دارد، [[امام صادق]]{{ع}} در اینباره میفرماید: {{متن حدیث|"… مَن سُر أَن یکُونَ من أَصحَابِ القَائِمِ فَلینتَظِر وَ لیعمَل بِالوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الأخلَاقِ وَ هُوَ مُنتَظِر…"}}<ref>محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص۲۰۰، ح۱۶.</ref>؛ هر کسی که شادمان میشود از اینکه از [[یاران قائم]] باشد، پس باید [[منتظر]] باشد، [[پرهیزگاری]] پیشه کند و نیکوییهای [[اخلاق]] را انجام دهد؛ در حالی که [[منتظر]] است…. [[پروای الهی]] در همه زمانها [[واجب]] است؛ اما به [[دلیل]] شرایط خاص، در [[دوران غیبت]] اهمیت بیشتری دارد؛ چرا که در این زمان عوامل فراوانی دست به دست هم داده تا [[انسانها]] را به [[بیراهه]] بکشاند و [[گمراه]] سازد. | ||
خط ۱۹۵: | خط ۲۱۷: | ||
::::::«بر اساس [[بینش]] [[الهی]]، [[منتظران واقعی]] علاوه بر اینکه خود را از نظر [[فکری]]، [[علمی]] و [[اخلاقی]] [[اصلاح]] میکنند و [[قلب]] و [[دل]] خود را به صفات [[پسندیده]] زینت میدهند، در برابر نابسامانیهای [[اجتماعی]] نیز [[ایستادگی]] میکنند و به امر معروف و [[نهی از منکر]] به عنوان یک فریضه مهم [[الهی]] که تحقق سایر [[دستورات]] [[خدا]] به آن بستگی دارد، مینگرند و معتقدند که باید در راه [[اصلاح جامعه]] [[تلاش]] کرد، چون [[اصلاحات]] [[اجتماعی]] هر چند به صورت جزئی و آرام آرام صورت گیرد، به نوبه خود در [[پیروزی]] به نظر نهایی [[حق]] مؤثر است و حرکت [[تاریخ]] را به سود طرفداران [[حق]]، جهت میدهد. به نظر آنها [[ظهور حضرت مهدی]] {{ع}} حلقهای است از حلقههای مبارزه [[حق]] بر علیه [[باطل]] که در طول [[تاریخ]] استمرار داشته و این آخرین حلقه آن [[مبارزه]] است که به [[پیروزی]] نهایی [[حق]] میانجامد. سهیم بودن یک فرد در این کار بزرگ بستگی به این دارد که وی در عمل جزو گروه [[حق طلبان]] باشد و بر ضد [[باطل]] با نهایت [[تلاش]]، [[ستیز]] کند. | ::::::«بر اساس [[بینش]] [[الهی]]، [[منتظران واقعی]] علاوه بر اینکه خود را از نظر [[فکری]]، [[علمی]] و [[اخلاقی]] [[اصلاح]] میکنند و [[قلب]] و [[دل]] خود را به صفات [[پسندیده]] زینت میدهند، در برابر نابسامانیهای [[اجتماعی]] نیز [[ایستادگی]] میکنند و به امر معروف و [[نهی از منکر]] به عنوان یک فریضه مهم [[الهی]] که تحقق سایر [[دستورات]] [[خدا]] به آن بستگی دارد، مینگرند و معتقدند که باید در راه [[اصلاح جامعه]] [[تلاش]] کرد، چون [[اصلاحات]] [[اجتماعی]] هر چند به صورت جزئی و آرام آرام صورت گیرد، به نوبه خود در [[پیروزی]] به نظر نهایی [[حق]] مؤثر است و حرکت [[تاریخ]] را به سود طرفداران [[حق]]، جهت میدهد. به نظر آنها [[ظهور حضرت مهدی]] {{ع}} حلقهای است از حلقههای مبارزه [[حق]] بر علیه [[باطل]] که در طول [[تاریخ]] استمرار داشته و این آخرین حلقه آن [[مبارزه]] است که به [[پیروزی]] نهایی [[حق]] میانجامد. سهیم بودن یک فرد در این کار بزرگ بستگی به این دارد که وی در عمل جزو گروه [[حق طلبان]] باشد و بر ضد [[باطل]] با نهایت [[تلاش]]، [[ستیز]] کند. | ||
::::::بنابراین، [[انتظار]] چنین تحوّلی مستلزم یک [[جهاد]] وسیع و دامنهدار است که سراسر [[گیتی]] را در بر گیرد، چون [[منتظر]] به کسی اطلاق میشود که از وضع موجود ناراحت حاصل است و برای تحقق وضع بهتر [[تلاش]] میکند. برای مثال، [[بیماری]] که [[منتظر]] است بهبودی کند و از [[بیماری]] خود در [[رنج]] است، برای رسیدن به وضع مطلوب، [[تلاش]] میکند که خود است را به پزشک ماهری برساند و طبق [[دستور]] او عمل کند. پس [[انتظار واقعی]] دارای دو عنصر است، یکی عنصر نفی و دیگری عنصر اثبات. عنصر نفی، همان بیگانگی با وضع موجود و عنصر اثبات، [[تلاش]] جهت رسیدن به وضع بهتر است. | ::::::بنابراین، [[انتظار]] چنین تحوّلی مستلزم یک [[جهاد]] وسیع و دامنهدار است که سراسر [[گیتی]] را در بر گیرد، چون [[منتظر]] به کسی اطلاق میشود که از وضع موجود ناراحت حاصل است و برای تحقق وضع بهتر [[تلاش]] میکند. برای مثال، [[بیماری]] که [[منتظر]] است بهبودی کند و از [[بیماری]] خود در [[رنج]] است، برای رسیدن به وضع مطلوب، [[تلاش]] میکند که خود است را به پزشک ماهری برساند و طبق [[دستور]] او عمل کند. پس [[انتظار واقعی]] دارای دو عنصر است، یکی عنصر نفی و دیگری عنصر اثبات. عنصر نفی، همان بیگانگی با وضع موجود و عنصر اثبات، [[تلاش]] جهت رسیدن به وضع بهتر است. | ||
این دو جنبه اگر در عمق [[جان]] [[انسان]] [[رسوخ]] کند، منشأ دو رشته [[اعمال]] خواهد شد. این دو رشته [[اعمال]] عبارت است از: [[خودسازی]] و تزکیه [[نفس]] و ایجاد [[آمادگی]] جسمی و روحی جهت تحقق آن تحول بزرگ و فراگیر از یکسو و [[مبارزه]] با عوامل [[فساد]] و [[ظلم]] و [[گناه]] و آلودگی از سوی دیگر. [[روایات]] بسیاری که در رابطه با [[انتظار فرج]] وارد شده، ممکن است اشاره به مراحل متفاوت [[انتظار فرج]] باشد، چون همان طور که [[میزان]] [[فداکاری]] [[مجاهدان]] [[راه خدا]] در [[یاری دین]] [[حق]] با هم متفاوت است، [[میزان]] [[انتظار]] و [[خودسازی]] و [[آمادگی]] [[منتظران]] نیز درجات متفاوتی دارد. روشن است کسی که در خیمه [[رهبر]] آن [[انقلاب]] بزرگ جای دارد، نمیتواند یک فرد غافل و بیتفاوت باشد؛ آنجا جای هر کسی نیست، جای کسانی است که در اوج خود سازی و [[آمادگی]] جسمی و روحی قرار دارند. آنان باید [[بهترین]] افراد روی [[زمین]] باشند. | |||
::::::[[حضرت]] [[امام سجاد]] {{ع}} در رابطه با [[منتظران]] [[ظهور حضرت مهدی]] {{ع}} میفرماید: "همانا کسانی که در [[زمان غیبت]] به سر میبرند و به [[امامت حضرت مهدی]] {{ع}} [[ایمان]] دارند و [[انتظار]] ظهورش را میکشند، [[بهترین]] [[مردم]] تمام زمانها هستند، زیرا خدای بلند مرتبه، چنان [[عقل]] و [[فهم]] و معرفتی به آنها عطا کرده که گویا [[امام زمان]] خود را مشاهده میکنند. آنها همانند کسانی هستند که در رکاب [[رسول خدا]] {{صل}} با [[شمشیر]] میجنگند. آنها مخلصین واقعی و [[شیعیان]] [[صادق]] هستند. آنها در پنهانی و [[آشکار]]، دیگران را به [[دین خدا]] [[دعوت]] میکنند. سپس فرمود: [[منتظر فرج]] بودن در واقع، خودگشایش بزرگی است."<ref>{{متن حدیث|إِنَّ أَهْلَ زَمَانِ غَيْبَتِهِ الْقَائِلُونَ بِإِمَامَتِهِ الْمُنْتَظِرُونَ لِظُهُورِهِ أَفْضَلُ أَهْلِ كُلِّ زَمَانٍ لِأَنَّ اللَّهَ تَعَالَى ذِكْرُهُ أَعْطَاهُمْ مِنَ الْعُقُولِ وَ الْأَفْهَامِ وَ الْمَعْرِفَةِ مَا صَارَتْ بِهِ الْغَيْبَةُ عِنْدَهُمْ بِمَنْزِلَةِ الْمُشَاهَدَةِ وَ جَعَلَهُمْ فِي ذَلِكَ الزَّمَانِ بِمَنْزِلَةِ الْمُجَاهِدِينَ بَيْنَ يَدَيْ رَسُولِ اللَّهِ {{صل}} بِالسَّيْفِ أُولَئِكَ الْمُخْلَصُونَ حَقّاً وَ شِيعَتُنَا صِدْقاً وَ الدُّعَاةُ إِلَى دِينِ اللَّهِ سِرّاً وَ جَهْراً وَ قَالَ ع انْتِظَارُ الْفَرَجِ مِنْ أَعْظَمِ الْفَرَجِ}}، بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۲.</ref>؛ | ::::::[[حضرت]] [[امام سجاد]] {{ع}} در رابطه با [[منتظران]] [[ظهور حضرت مهدی]] {{ع}} میفرماید: "همانا کسانی که در [[زمان غیبت]] به سر میبرند و به [[امامت حضرت مهدی]] {{ع}} [[ایمان]] دارند و [[انتظار]] ظهورش را میکشند، [[بهترین]] [[مردم]] تمام زمانها هستند، زیرا خدای بلند مرتبه، چنان [[عقل]] و [[فهم]] و معرفتی به آنها عطا کرده که گویا [[امام زمان]] خود را مشاهده میکنند. آنها همانند کسانی هستند که در رکاب [[رسول خدا]] {{صل}} با [[شمشیر]] میجنگند. آنها مخلصین واقعی و [[شیعیان]] [[صادق]] هستند. آنها در پنهانی و [[آشکار]]، دیگران را به [[دین خدا]] [[دعوت]] میکنند. سپس فرمود: [[منتظر فرج]] بودن در واقع، خودگشایش بزرگی است."<ref>{{متن حدیث|إِنَّ أَهْلَ زَمَانِ غَيْبَتِهِ الْقَائِلُونَ بِإِمَامَتِهِ الْمُنْتَظِرُونَ لِظُهُورِهِ أَفْضَلُ أَهْلِ كُلِّ زَمَانٍ لِأَنَّ اللَّهَ تَعَالَى ذِكْرُهُ أَعْطَاهُمْ مِنَ الْعُقُولِ وَ الْأَفْهَامِ وَ الْمَعْرِفَةِ مَا صَارَتْ بِهِ الْغَيْبَةُ عِنْدَهُمْ بِمَنْزِلَةِ الْمُشَاهَدَةِ وَ جَعَلَهُمْ فِي ذَلِكَ الزَّمَانِ بِمَنْزِلَةِ الْمُجَاهِدِينَ بَيْنَ يَدَيْ رَسُولِ اللَّهِ {{صل}} بِالسَّيْفِ أُولَئِكَ الْمُخْلَصُونَ حَقّاً وَ شِيعَتُنَا صِدْقاً وَ الدُّعَاةُ إِلَى دِينِ اللَّهِ سِرّاً وَ جَهْراً وَ قَالَ ع انْتِظَارُ الْفَرَجِ مِنْ أَعْظَمِ الْفَرَجِ}}، بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۲.</ref>؛ | ||
::::::از دقت در جملات [[روایت]] بالا، [[منتظران واقعی]] [[ظهور]] [[حضرت صاحب الامر]] {{ع}} به روشنی شناخته میشوند»<ref>[[عبدالرحمن انصاری|انصاری؛عبدالرحمن]]، [[در انتظار خورشید ولایت (کتاب)|در انتظار خورشید ولایت]]، ص ۱۲۶.</ref>. | ::::::از دقت در جملات [[روایت]] بالا، [[منتظران واقعی]] [[ظهور]] [[حضرت صاحب الامر]] {{ع}} به روشنی شناخته میشوند»<ref>[[عبدالرحمن انصاری|انصاری؛عبدالرحمن]]، [[در انتظار خورشید ولایت (کتاب)|در انتظار خورشید ولایت]]، ص ۱۲۶.</ref>. | ||
خط ۲۱۳: | خط ۲۳۶: | ||
:::::#[[توسل]] به ایشان در هنگام [[سختیها]]<ref>منتهی الامال، ج ۲، ص ۸۵۲ تا ۸۷۲.</ref>. | :::::#[[توسل]] به ایشان در هنگام [[سختیها]]<ref>منتهی الامال، ج ۲، ص ۸۵۲ تا ۸۷۲.</ref>. | ||
:::::#مهیا کردن خود برای [[ظهور]] [[حضرت]]، با کسب [[صفات نیکو]] و مواظبت بر [[طاعات]] و [[عبادات]] و ترک [[محرمات]] و بالا بردن آگاهیها. | :::::#مهیا کردن خود برای [[ظهور]] [[حضرت]]، با کسب [[صفات نیکو]] و مواظبت بر [[طاعات]] و [[عبادات]] و ترک [[محرمات]] و بالا بردن آگاهیها. | ||
سعی کنیم با توجه و [[یاری]] جستن از [[خداوند]] و [[توسل]] به [[ائمه]]{{عم}} خصوصاً [[امام]] [[منتظر]]{{ع}}، خود را از محیط آلوده [[نجات]] دهیم و از طرفی سعی کنیم که محیط را دگرگون کنیم و در آن اثر مثبت بگذاریم؛ مثلاً با [[امر به معروف و نهی از منکر]] با عمل یا با زبان. از طرف دیگر، سعی کنیم [[صفات ]] [[منتظران]] را در خود ایجاد کنیم و در هر لحظه [[خداوند]] را [[شاهد]] بر اعمالمان بدانیم، که این [[بهترین]] راه برای خوب ماندن است»<ref>[[میرزا عباس مهدویفرد|مهدویفرد، میرزا عباس]]، [[فلسفه انتظار (کتاب)|فلسفه انتظار]]، ص137-138.</ref>. | |||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۲۲۱: | خط ۲۴۵: | ||
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[ابراهیم کوثری]]'''، در مقاله ''«[[انتظار و وظایف منتظران (مقاله)|انتظار و وظایف منتظران]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[ابراهیم کوثری]]'''، در مقاله ''«[[انتظار و وظایف منتظران (مقاله)|انتظار و وظایف منتظران]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«[[جامعه منتظر]] در عصر [[غیبت کبری]]، با [[شناخت]] از [[وظایف]] خود، از امتحانات سر بلند و موفق بیرون میآید. [[امام سجاد]] {{ع}} در روایتی، سه اصل را برای [[منتظران]] [[مهدی]] در [[عصر غیبت]] بیان فرموده است: {{متن حدیث| إِنَّ أَهْلَ زَمَانِ غَيْبَتِهِ الْقَائِلِينَ بِإِمَامَتِهِ وَ الْمُنْتَظِرِينَ لِظُهُورِهِ... الدُّعَاةُ إِلَى دِينِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ سِرّاً وَ جَهْراً}}<ref>محمد باقر مجلسی،پیشین،ج۵۲، ص۱۲۲.</ref>. | ::::::«[[جامعه منتظر]] در عصر [[غیبت کبری]]، با [[شناخت]] از [[وظایف]] خود، از امتحانات سر بلند و موفق بیرون میآید. [[امام سجاد]] {{ع}} در روایتی، سه اصل را برای [[منتظران]] [[مهدی]] در [[عصر غیبت]] بیان فرموده است: {{متن حدیث| إِنَّ أَهْلَ زَمَانِ غَيْبَتِهِ الْقَائِلِينَ بِإِمَامَتِهِ وَ الْمُنْتَظِرِينَ لِظُهُورِهِ... الدُّعَاةُ إِلَى دِينِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ سِرّاً وَ جَهْراً}}<ref>محمد باقر مجلسی،پیشین،ج۵۲، ص۱۲۲.</ref>. | ||
[[جامعه منتظر]] [[مهدی]] {{ع}}، در [[زمان غیبت]] سه اصل را [[باور]] دارند: | |||
:::::# در [[زمان غیبت]]، قایل به [[امامت]] [[منجی]] است که [[خداوند]] در [[قرآن]] [[وعده]] داده است. | :::::# در [[زمان غیبت]]، قایل به [[امامت]] [[منجی]] است که [[خداوند]] در [[قرآن]] [[وعده]] داده است. | ||
:::::# [[منتظر ظهور]] [[مهدی]]{{ع}} هستند و این [[باور]]، برایش حتمی و جهشآور است. | :::::# [[منتظر ظهور]] [[مهدی]]{{ع}} هستند و این [[باور]]، برایش حتمی و جهشآور است. | ||
:::::# در [[نهان]] و [[آشکار]]، به سوی [[خدا]] فرا میخوانند. | :::::# در [[نهان]] و [[آشکار]]، به سوی [[خدا]] فرا میخوانند. | ||
بنابراین، [[انتظار ظهور]] به معنای رفع [[مسئولیت]] شخصی و [[اجتماعی]] نیست، بلکه اهتمام به انجام [[مسئولیت]] است. آشفتگیهای [[دوران غیبت]] و مشکلات [[جامعه بشری]]، [[امتحان]] بزرگ است که [[دینداران]] در این دوره در بوته [[آزمایش]] گذاشته میشود؛ زیرا مسلمانی، ادّعای [[پیروی]] از [[مهدی]]{{عج}} و [[انتظار ظهور]] [[حکومت جهانی]] او، با زبان نیست؛ باید دوستداران [[مهدی]]{{عج}} در این راستا آزمایشهای [[سختی]] را- طبق [[سنّت الهی]] که [[قرآن]] میفرماید- سپری کنند. [[قرآن]] در این خصوص میفرماید: «آیا مردم پنداشتهاند همان بگویند ایمان آوردهایم وانهاده میشوند و آنان را نمیآزمایند؟»<ref>{{متن قرآن|أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ}} سوره عنکبوت، آیه ۲.</ref>.[[آزمون]] الهی، شرط بالندگی و [[سعادت]] فرد و [[جامعه]] است؛ از این رو، صرف [[شعار]] مسلمانی و [[شیعه]] زبانی، کافی نیست؛ بلکه عمل خوب، [[انسان]] را [[الهی]] میسازد. در روایتی، [[امام صادق]] {{ع}}، دوره [[غیبت]] کبرای [[مهدی]]{{ع}} را دوره [[آزمایش]] و [[امتحان]] برای [[شیعیان]] دانسته میفرماید: | |||
::::::{{متن حدیث| إِنَّ لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ غَيْبَتَيْنِ: إِحْدَاهُمَا تَطُولُ حَتَّى يَقُولَ بَعْضُهُمْ: مَاتَ، وَ بَعْضُهُمْ يَقُولُ: قُتِلَ، وَ بَعْضُهُمْ يَقُولُ: ذَهَبَ فَلَا يَبْقَى عَلَى أَمْرِهِ مِنْ أَصْحَابِهِ إِلَّا نَفَرٌ يَسِيرٌ}}<ref>ابن ابی زینب محمد بن ابراهیم نعمانی، کتاب الغیبه نعمانی، ترجمه: محمد جواد غفاری، تهران، کتابخانه صدوق،۱۳۶۳ش، ص۱۷۱.</ref>؛ برای وجود [[مبارک]] [[حجّت]] [[خدا]] دو [[غیبت]] است: یکی از آن به اندازه طولانی میشود که [[انسانها]] درباره او به تردید قرار گیرد. برخی گوید: [[مهدی]] از [[دنیا]] رفته، عدهای دیگر، گوید: کشته شده؛ اما دستهای هم گوید: [[غیبت]] او گذشته و گروه اندکی درباره [[مهدی]] ثابت و [[معتقد]] میماند. | ::::::{{متن حدیث| إِنَّ لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ غَيْبَتَيْنِ: إِحْدَاهُمَا تَطُولُ حَتَّى يَقُولَ بَعْضُهُمْ: مَاتَ، وَ بَعْضُهُمْ يَقُولُ: قُتِلَ، وَ بَعْضُهُمْ يَقُولُ: ذَهَبَ فَلَا يَبْقَى عَلَى أَمْرِهِ مِنْ أَصْحَابِهِ إِلَّا نَفَرٌ يَسِيرٌ}}<ref>ابن ابی زینب محمد بن ابراهیم نعمانی، کتاب الغیبه نعمانی، ترجمه: محمد جواد غفاری، تهران، کتابخانه صدوق،۱۳۶۳ش، ص۱۷۱.</ref>؛ برای وجود [[مبارک]] [[حجّت]] [[خدا]] دو [[غیبت]] است: یکی از آن به اندازه طولانی میشود که [[انسانها]] درباره او به تردید قرار گیرد. برخی گوید: [[مهدی]] از [[دنیا]] رفته، عدهای دیگر، گوید: کشته شده؛ اما دستهای هم گوید: [[غیبت]] او گذشته و گروه اندکی درباره [[مهدی]] ثابت و [[معتقد]] میماند. | ||
پس، دوره [[غیبت]] برای [[شیعیان]] و [[منتظران ظهور]]، دوره [[امتحان]] است. در آن دوره بر [[جامعه]]، اوضاعی [[حاکم]] میشود که [[نگهداری دین]]، بسیار مشکل میشود. بسیاری از [[مردم]] در اثر [[ترس]]، یا [[طمع]] [[قدرت]] و [[دنیا]]، [[دین]] و [[ایمان]] خود را از دست میدهند یا [[دین]]، لقلقه زبان آنها می شود یا اینکه [[دین]] را [[مانع]] [[ریاستطلبی]] خود دانسته، کنار میگذارد و میگوید: دین، نمیتواند [[زندگی]] [[بشر]] را [[مدیریت]] کند و نقش [[دین]]، بر قراری رابطه شخصی [[انسان]] با [[خدا]] است»<ref>[[ابراهیم کوثری|کوثری، ابراهیم]]، [[انتظار و وظایف منتظران (مقاله)|انتظار و وظایف منتظران]]، ص 11و12.</ref>. | |||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۲۳۶: | خط ۲۶۳: | ||
::::::«برای [[جامعه منتظر]] که در [[انتظار]] آمدن و [[ظهور]] [[رهبری الهی]] به سر میبرد، رهبری که در قید حیات است و در حیات [[اجتماعی]] [[انسانها]] حضور دارد -گرچه بهصورت ناشناخته- [[حجت الهی]] بر انسانهاست، [[واسطه فیض]] و برکات و هدایتهای [[الهی]] برای [[انسانها]]، بلکه سراسر هستی است، چند ویژگی آشکار قابل ذکر است: | ::::::«برای [[جامعه منتظر]] که در [[انتظار]] آمدن و [[ظهور]] [[رهبری الهی]] به سر میبرد، رهبری که در قید حیات است و در حیات [[اجتماعی]] [[انسانها]] حضور دارد -گرچه بهصورت ناشناخته- [[حجت الهی]] بر انسانهاست، [[واسطه فیض]] و برکات و هدایتهای [[الهی]] برای [[انسانها]]، بلکه سراسر هستی است، چند ویژگی آشکار قابل ذکر است: | ||
::::::۱. '''ایجاد و تعمیق روابط متقابل بین [[رهبر]] و [[مردم]]:''' بین [[رهبری]] [[جامعه]] در [[انتظار]] و [[مردم]]، روابط گسترده و عمیقی وجود دارد. در وجهی کلی، نوعی [[عشق]]، [[محبت]] و [[احترام]] عمیق از طرف [[جامعه]] نسبت به [[رهبر]] و متقابلاً نوعی [[صمیمیت]]، شفقت و [[عنایت]] از طرف [[رهبر]] نسبت به [[جامعه]] ابراز میشود. | ::::::۱. '''ایجاد و تعمیق روابط متقابل بین [[رهبر]] و [[مردم]]:''' بین [[رهبری]] [[جامعه]] در [[انتظار]] و [[مردم]]، روابط گسترده و عمیقی وجود دارد. در وجهی کلی، نوعی [[عشق]]، [[محبت]] و [[احترام]] عمیق از طرف [[جامعه]] نسبت به [[رهبر]] و متقابلاً نوعی [[صمیمیت]]، شفقت و [[عنایت]] از طرف [[رهبر]] نسبت به [[جامعه]] ابراز میشود. | ||
[[رهبر]] [[جامعه منتظر]]، [[حضرت حجت]]{{ع}}: | |||
:::::#از طریق موارد زیر به یاد افراد [[جامعه]] است: | :::::#از طریق موارد زیر به یاد افراد [[جامعه]] است: | ||
:::::##نظارت بر احوال [[مردم]]؛ | :::::##نظارت بر احوال [[مردم]]؛ | ||
خط ۲۶۰: | خط ۲۸۸: | ||
:::::## خوشحال کردن [[دوستداران]] او؛ | :::::## خوشحال کردن [[دوستداران]] او؛ | ||
:::::##[[تجدید بیعت]] متوالی و متناوب با او. | :::::##[[تجدید بیعت]] متوالی و متناوب با او. | ||
'''۲. پرورش افراد [[صالح]] و توانا به عنوان [[یاوران]] خاص [[حضرت حجت]]{{ع}}:''' برخورداری [[انبیا]] و اولیای الهی از یاورانی کارآمد، [[استوار]]، نستوه و [[جان]] بر کف، حقیقتی انکارناپذیر است. نقش [[یاوران]] در موفقیتهای [[انبیای الهی]] مانند [[حضرت موسی]]<ref>{{متن قرآن|وَاجْعَلْ لِي وَزِيرًا}} «و از خانوادهام دستیاری برایم بگمار» سوره طه، آیه ۲۹.</ref>، [[حضرت عیسی]]<ref>{{متن قرآن|مَنْ أَنْصَارِي إِلَى اللَّهِ... نَحْنُ أَنْصَارُ اللَّهِ}} «چه کسانی در راه خداوند یاوران من خواهند بود؟ حواریان گفتند: ما یاوران (دین) خداوندیم» سوره صف، آیه ۱۴.</ref>، [[پیامبر اسلام]]{{صل}}<ref>{{متن قرآن|وَإِنْ تَظَاهَرَا عَلَيْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلَاهُ}} «و اگر از هم در برابر پیامبر پشتیبانی کنید بیگمان خداوند و جبرئیل و (آن) مؤمن شایسته، یار اویند و فرشتگان هم پس از آن پشتیبان ویاند» سوره تحریم، آیه ۴.</ref> و در مورد [[امامان]] [[شیعه]ه؛ [[حضرت]] [[امام حسن]]<ref>{{متن حدیث| وَ اللَّهِ مَا سَلَّمْتُ الْأَمْرَ إِلَيْهِ إِلَّا أَنِّي لَمْ أَجِدْ أَنْصَاراً}} (بحارالانوار، ج۴۴، ص۱۴۷).</ref>، [[حضرت]] [[امام حسین]]<ref>{{متن حدیث|فَإِنِّي لَا أَعْلَمُ أَصْحَاباً أَوْفَى وَ لَا خَيْراً مِنْ أَصْحَابِي}} (الموسوعة لکلمات الامام حسین، ص۳۹۴).</ref> و [[حضرت]] [[امام صادق]]<ref>قضیه سدیر صیرفی با امام صادق که چرا قیام صورت نمیگیرد: {{متن حدیث| لَوْ كَانَ لِي شِيعَةٌ بِعَدَدِ هَذِهِ الْجِدَاءِ مَا وَسِعَنِي الْقُعُودُ}} (بحارالانوار، ج۶۴، ص۱۶۱).</ref> در منابع [[دینی]] یادآوری شده است. | |||
چنین سنتی در مورد [[حضرت حجت]]{{ع}} نیز جاری است و [[حضرت]] با یاوران خاصش فعالیت خود را آغاز خواهد کرد<ref>در توقیع شریف ذکر شده است: {{متن حدیث| وَ لَوْ أَنَّ أَشْيَاعَنَا وَفَّقَهُمُ اللَّهُ لِطَاعَتِهِ عَلَى اجْتِمَاعٍ مِنَ الْقُلُوبِ فِي الْوَفَاءِ بِالْعَهْدِ عَلَيْهِمْ لَمَا تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الْيُمْنُ بِلِقَائِنَا وَ لَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ السَّعَادَةُ بِمُشَاهَدَتِنَا عَلَى حَقِّ الْمَعْرِفَةِ وَ صِدْقِهَا مِنْهُمْ بِنَا}} (الاحتجاج، ج۲؛ بحارالانوار، ج۵۳، ص۱۷۷).</ref>. | |||
به [[دلیل]] پدیده [[انتظار]] و [[لزوم]] [[آمادگی]] و پرورش افراد زبده و [[زمینهساز]] و پا به رکاب، بهطوری که هر آن، [[حضرت]] [[ظهور]] کند، بتوانند در سریعترین زمان ممکن در [[خدمت]] [[حضرت]] باشند، [[جامعه]] منتظر عموماً و افراد معینی از آن بهطور خاص، درصدد کسب آمادگیهای لازم هستند؛ آمادگیهای [[فکری]] -[[اعتقادی]] و روحیهای -[[رفتاری]]. | |||
با توجه به آنچه در برخی احادیث آمده است، چنین آمادگیهایی در مناطقی مانند قم<ref>{{متن حدیث| رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ قُمَّ يَدْعُو النَّاسَ إِلَى الْحَقِّ يَجْتَمِعُ مَعَهُ قَوْمٌ كَزُبَرِ الْحَدِيدِ}} (سفینة البحار، ج۲، ص۴۴۶). {{متن حدیث| لَيْسَ فِي الرَّايَاتِ أَهْدَى مِنْ رَايَةِ الْيَمَانِيِّ}} (بحارالانوار، ج۵۲، ص۲۳۲). {{متن حدیث| وَيْحاً لِلطَّالَقَانِ فَإِنَّ لِلَّهِ تَعَالَى بِهَا كُنُوزاً لَيْسَتْ مِنْ ذَهَبٍ وَ لَا فِضَّةٍ وَ لَكِنْ بِهَا رِجَالٌ مُؤْمِنُونَ عَرَفُوا اللَّهَ حَقَّ مَعْرِفَتِهِ وَ هُمْ أَنْصَارُ الْمَهْدِيِّ فِي آخِرِ الزَّمَانِ}} (بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۰۷).</ref>، [[ری]]، [[یمن]] و [[طالقان]] علیالقاعده باید بیشتر باشد. گروههایی محکم و [[استوار]] با درجه بالایی از [[ایمان]] و [[روحیه]] جهادی دارای تشکلهایی [[اداری]]، [[سیاسی]]، [[نظامی]] و اطلاعاتی که بتوانند در سریعترین زمان ممکن، بیشترین کارآیی را داشته باشند. | |||
طبیعی است چنین افرادی از [[جامعه منتظر]] سر برمیآورند و چنین زمینههایی در آن [[جامعه]] وجود دارد. پالایش درون، رشد نیروی [[مقاومت]] در برابر ناملایمات، [[مراقبت]] دایمی، احساس حضور در پیشگاه [[حضرت]]، [[سلامت]] [[اخلاقی]]، منحل نشدن در [[فساد]] پیرامون، [[پایداری]] در برابر رهبریهای ناسالم، مقابله با [[تحریف]] و [[تخریب]] و آسیبهای وارد بر پدیده [[انتظار]] و [[جامعه منتظر]] از جمله اموری است که در گروه [[یاوران]] [[آشکار]] و مشهود خواهد بود.این [[زمینهسازان]] و [[یاوران]] خاص علاوه بر آنکه محصول و برآیند [[جامعه منتظر]] هستند، در آن [[جامعه]] اثر میگذارند و موجبات تعالی بیشتر آن را فراهم میکنند. | |||
'''۳. [[پویایی]] و متکامل بودن [[جامعه منتظر]]:''' نتیجه وجود دو ویژگی پیشین، از طرفی، تحقق جهتگیری خاص [[جامعه منتظر]] به سمت اهداف متعالی است که در نهایت، این [[جامعه]] پس از ظهور حضرت [[حجت]]{{ع}} به آن سمت حرکت خواهد کرد. از طرفی دیگر، [[جامعه]] منتظر، پویایی و تکامل بسیار پرشتابتر در مقایسه با [[جوامع]] سالم و [[پویایی]] غیرمنتظره داشته باشد. [[دلیل]] این مطلب روشن است. وقتی جامعهای از [[دل]] و [[جان]] به وضعیت آرمانی خود ([[جامعه جهانی]] [[حضرت مهدی]]{{ع}}) معتقد بود، درصدد [[شناخت کامل]] و دقیق آن برمیآید، راهها و مراحل رسیدن به آن را شناسایی و موانع را برطرف خواهد کرد. | |||
بدین ترتیب، [[هدفمندی]] و ایدهآل را [[نصب]] العین خود قرار دادن، در کنار عوامل پیشین همراه با امدادهای الهی سبب حرکت پرشتابتر [[جامعه]] بهسوی [[کمالات]] و آرمانهای مطرح در [[جامعه]] [[پس از ظهور]] خواهد شد»<ref>[[عسکر دیرباز|دیرباز، عسکر]]، [[روشهای اثرگذاری انتظار در جامعه منتظر (مقاله)|روشهای اثرگذاری انتظار در جامعه منتظر]]، ص۱۲۱-۱۲۳.</ref>. | |||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۲۷۷: | خط ۳۱۲: | ||
:::::#'''[[اندیشه]] [[صبر]] و [[پایداری]]:''' آموزه [[صبر]] و [[پایداری]] در راه آرمان جهانی [[موعود]] و [[روحیه]] [[استقامت]] تا رسیدن به این [[هدف]]، از مهمترین مؤلفههای انتظار است و چهبسا بتوان [[صبر]] و [[مقاومت]] را بنمایه اصلی انتظار دانست؛ به نحوی که با از دست رفتن [[صبر]] و [[پایداری]] در امری، [[انتظار]] آن بیمعنی است. در بسیاری از [[روایات]]، صبر و انتظار [[فرج]] در کنار هم آمده است<ref>مفید، محمد بن محمد، الإرشاد، ج۱، ص۳۰۲؛ ابنأبی الحدید، عبد الحمید، شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۳۲۲؛ راوندی، قطب الدین، الدعوات، ص۴۱؛ کراجکی، محمد بن علی، معدن الجواهر، ص۲۶؛ ابن بابویه، علی بن حسین، الإمامه و التبصره، ص۲۱؛ ابن بابویه، محمد بن علی، الخصال، ج۲، ص۴۷۹.</ref>. در تعدادی از [[روایات]]، با تعبیر {{متن حدیث| انْتِظَارُ الْفَرَجِ بِالصَّبْرِ}}، گویا صبر، جانمایه [[انتظار]] دانسته شده و برخی دیگر، انتظاری را [[عبادت]] شمرده شدهاند که با صبر محقق شده باشد: "[[انتظار فرج]] همراه با صبر [[عبادت]] است"<ref>{{متن حدیث| انْتِظَارُ الْفَرَجِ بِالصَّبْرِ عِبَادَةٌ}}؛ راوندی، قطب الدین، الدعوات، ص۴۱.</ref>. [[امام رضا]]{{ع}} [[همراهی]] [[صبر]] با [[انتظار]] را بسیار [[نیکو]] و [[حسن]] دانستهاند:" [[صبر]] همراه با انتظار [[فرج]] چه نیکوست"<ref>{{متن حدیث|مَا أَحْسَنَ الصَّبْرَ وَ انْتِظَارَ الْفَرَجِ}}؛ ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین، ج۲، ص۶۴۵.</ref>. صبر و [[مقاومت]] در برابر مشکلات و اذیتهایی که [[مؤمن]] در راه انتطار [[ظهور]] [[تحمل]] میکند، [[برترین]] عبادت شمرده شده<ref>ابنشعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول، ص۲۰۱.</ref> و پاداش چنین صبری محشور شدن در زمره اهل بیت{{عم}}<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۸، ص۳۷.</ref> و نظیر [[جهاد]] با [[شمشیر]] در رکاب و همراه [[پیامبر]] عنوان شده است<ref>ابن بابویه، ۱۳۷۸، ج۱: ۶۸.</ref>. ایجاد [[شایستگی]] برای حضور در رکاب آن حضرت، صبر در برابر مشکلات فراوان را به دنبال دارد. چنین [[پاداش]] بینظیری برای [[صبر]] در مسیر [[انتظار]]، [[فرهنگ]] [[مقاومت]] را در بین [[شیعه]] نهادینه میکند.[[پیامبر]]{{صل}} در روایتی [[ملاقات]] خود را با [[برادران]] [[آخرالزمانی]] خویش [[آرزو]] میکند و آنها را کسانی میداند که در [[حفظ دین]] خود بسیار [[مقاومت]] دارند. [[مقاومت]] آنان از کسی که "خارهای [[قتاد]]" را با دست بتراشد<ref>«قتاد» درختی بسیار محکم است که دارای خارهای سوزانی است (فراهیدی، خلیل بن أحمد، العین، ج۵، ص۱۱۲) و تراشیدن خارهای سوزان و محکم آن درخت با دست که «خرط قتاد» نامیده میشود (فراهیدی، خلیل بن أحمد، العین، ج۴، ص۲۱۵)؛ امری بسیار طاقتفرسا است. ازاینرو، در ادبیات عرب «خرط قتاد» کنایه از کار بسیار مشکل است.</ref><ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۳۳۵.</ref> یا کسی که آتشی گیرا به دست دارد، بیشتر است <ref>صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ج۱، ص۸۴.</ref> و از منظر آن [[حضرت]]، اگر [[اصحاب]] حضرتش نیز در [[جایگاه منتظران]] قرار گیرند، توان چنین صبری را ندارند!<ref>طوسی، محمد بن حسن، الغیبه، ص۴۵۷.</ref> | :::::#'''[[اندیشه]] [[صبر]] و [[پایداری]]:''' آموزه [[صبر]] و [[پایداری]] در راه آرمان جهانی [[موعود]] و [[روحیه]] [[استقامت]] تا رسیدن به این [[هدف]]، از مهمترین مؤلفههای انتظار است و چهبسا بتوان [[صبر]] و [[مقاومت]] را بنمایه اصلی انتظار دانست؛ به نحوی که با از دست رفتن [[صبر]] و [[پایداری]] در امری، [[انتظار]] آن بیمعنی است. در بسیاری از [[روایات]]، صبر و انتظار [[فرج]] در کنار هم آمده است<ref>مفید، محمد بن محمد، الإرشاد، ج۱، ص۳۰۲؛ ابنأبی الحدید، عبد الحمید، شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۳۲۲؛ راوندی، قطب الدین، الدعوات، ص۴۱؛ کراجکی، محمد بن علی، معدن الجواهر، ص۲۶؛ ابن بابویه، علی بن حسین، الإمامه و التبصره، ص۲۱؛ ابن بابویه، محمد بن علی، الخصال، ج۲، ص۴۷۹.</ref>. در تعدادی از [[روایات]]، با تعبیر {{متن حدیث| انْتِظَارُ الْفَرَجِ بِالصَّبْرِ}}، گویا صبر، جانمایه [[انتظار]] دانسته شده و برخی دیگر، انتظاری را [[عبادت]] شمرده شدهاند که با صبر محقق شده باشد: "[[انتظار فرج]] همراه با صبر [[عبادت]] است"<ref>{{متن حدیث| انْتِظَارُ الْفَرَجِ بِالصَّبْرِ عِبَادَةٌ}}؛ راوندی، قطب الدین، الدعوات، ص۴۱.</ref>. [[امام رضا]]{{ع}} [[همراهی]] [[صبر]] با [[انتظار]] را بسیار [[نیکو]] و [[حسن]] دانستهاند:" [[صبر]] همراه با انتظار [[فرج]] چه نیکوست"<ref>{{متن حدیث|مَا أَحْسَنَ الصَّبْرَ وَ انْتِظَارَ الْفَرَجِ}}؛ ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین، ج۲، ص۶۴۵.</ref>. صبر و [[مقاومت]] در برابر مشکلات و اذیتهایی که [[مؤمن]] در راه انتطار [[ظهور]] [[تحمل]] میکند، [[برترین]] عبادت شمرده شده<ref>ابنشعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول، ص۲۰۱.</ref> و پاداش چنین صبری محشور شدن در زمره اهل بیت{{عم}}<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۸، ص۳۷.</ref> و نظیر [[جهاد]] با [[شمشیر]] در رکاب و همراه [[پیامبر]] عنوان شده است<ref>ابن بابویه، ۱۳۷۸، ج۱: ۶۸.</ref>. ایجاد [[شایستگی]] برای حضور در رکاب آن حضرت، صبر در برابر مشکلات فراوان را به دنبال دارد. چنین [[پاداش]] بینظیری برای [[صبر]] در مسیر [[انتظار]]، [[فرهنگ]] [[مقاومت]] را در بین [[شیعه]] نهادینه میکند.[[پیامبر]]{{صل}} در روایتی [[ملاقات]] خود را با [[برادران]] [[آخرالزمانی]] خویش [[آرزو]] میکند و آنها را کسانی میداند که در [[حفظ دین]] خود بسیار [[مقاومت]] دارند. [[مقاومت]] آنان از کسی که "خارهای [[قتاد]]" را با دست بتراشد<ref>«قتاد» درختی بسیار محکم است که دارای خارهای سوزانی است (فراهیدی، خلیل بن أحمد، العین، ج۵، ص۱۱۲) و تراشیدن خارهای سوزان و محکم آن درخت با دست که «خرط قتاد» نامیده میشود (فراهیدی، خلیل بن أحمد، العین، ج۴، ص۲۱۵)؛ امری بسیار طاقتفرسا است. ازاینرو، در ادبیات عرب «خرط قتاد» کنایه از کار بسیار مشکل است.</ref><ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۳۳۵.</ref> یا کسی که آتشی گیرا به دست دارد، بیشتر است <ref>صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ج۱، ص۸۴.</ref> و از منظر آن [[حضرت]]، اگر [[اصحاب]] حضرتش نیز در [[جایگاه منتظران]] قرار گیرند، توان چنین صبری را ندارند!<ref>طوسی، محمد بن حسن، الغیبه، ص۴۵۷.</ref> | ||
:::::#'''خوداتکایی و [[عزت]]:''' انسان [[منتظر]] نگاه به درون دارد و دائما تلاش میکند که خود و [[جامعه]] را برای [[ظهور]] آماده سازد و این، یعنی نقطه اتکا بر تک تک آحاد [[جامعه]] برای ساختن جامعهای آرمانی بسترساز، که [[عدالت]] در آن فراگیر است و [[ظلم]] و ستمی در آن راه ندارد. از اینرو، [[انتظار]] [[مبارزه]] با سستی و [[بیتفاوتی]] و [[قعود]] و [[ظلمپذیری]] است. | :::::#'''خوداتکایی و [[عزت]]:''' انسان [[منتظر]] نگاه به درون دارد و دائما تلاش میکند که خود و [[جامعه]] را برای [[ظهور]] آماده سازد و این، یعنی نقطه اتکا بر تک تک آحاد [[جامعه]] برای ساختن جامعهای آرمانی بسترساز، که [[عدالت]] در آن فراگیر است و [[ظلم]] و ستمی در آن راه ندارد. از اینرو، [[انتظار]] [[مبارزه]] با سستی و [[بیتفاوتی]] و [[قعود]] و [[ظلمپذیری]] است. | ||
دوران [[انتظار]] که دوران [[تکلیف]] و [[نگهبانی از دین]] خداست و [[انسان]] [[منتظر]] باتقوا، [[عزت]] را تنها به دست [[خداوند]] میداند<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۸، ص۳۷.</ref> و [[کرامت انسانی]] خویش را حفظ میکند و از [[خدا]] میخواهد تا با آمدن [[موعود]]، همه [[مؤمنان]] از [[ذلت]] رهایی یابند: "[[بندگان]] مؤمنت را از [[خواری]] [[نجات]] بده"<ref>{{متن حدیث|وَ اسْتَنْقِذْ بِهِ عِبَادَكَ الْمُؤْمِنِينَ مِنَ الذُّلِّ}}؛ ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین، ج۲، ص۵۱۳.</ref>. چنین انسانی که وظیفه دارد تنها به [[دین]] متمسک شود، هیچگاه [[سلطه]] [[کافران]] را نمیپذیرد: "همانا [[صاحب]] این امر را غیبتی است [[بنده]] باید از [[خدا]] بپرهیزد و دینش را محکم نگه دارد"<ref>{{متن حدیث|لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ غَيْبَةً فَلْيَتَّقِ اللَّهَ عَبْدٌ وَ لْيَتَمَسَّكْ بِدِينِهِ}}؛ نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبه، ص۱۶۹.</ref>»<ref>[[امیر محسن عرفان|عرفان، امیر محسن]] و [[محمد علی فلاح علیآباد|فلاح علیآباد، محمد علی]]، [[تبیین نقش گفتمان انتظار در مهندسی فرهنگ مقاومت (مقاله)|تبیین نقش گفتمان انتظار در مهندسی فرهنگ مقاومت]]، ص۱۸-۲۱.</ref>. | |||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۲۸۵: | خط ۳۲۱: | ||
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[سید اسدالله هاشمی شهیدی]]'''، در کتاب ''«[[ظهور حضرت مهدی از دیدگاه اسلام و مذاهب و ملل جهان (کتاب)|ظهور حضرت مهدی از دیدگاه اسلام و مذاهب و ملل جهان]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[سید اسدالله هاشمی شهیدی]]'''، در کتاب ''«[[ظهور حضرت مهدی از دیدگاه اسلام و مذاهب و ملل جهان (کتاب)|ظهور حضرت مهدی از دیدگاه اسلام و مذاهب و ملل جهان]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«"[[پرهیزکاران]]، که به [[امام غایب]] میگروند، [[نماز]] به پا میدارند و از [[دارایی]] خود میبخشند، به [[قرآن]] و [[کتابهای آسمانی]] پیش، [[ایمان]] آورده، و به [[جهان]] ابدی [[یقین]] دارند<ref>تفسیر نور الثقلین، ج۱، ص۳۱، مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان، قم.</ref>. | ::::::«"[[پرهیزکاران]]، که به [[امام غایب]] میگروند، [[نماز]] به پا میدارند و از [[دارایی]] خود میبخشند، به [[قرآن]] و [[کتابهای آسمانی]] پیش، [[ایمان]] آورده، و به [[جهان]] ابدی [[یقین]] دارند<ref>تفسیر نور الثقلین، ج۱، ص۳۱، مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان، قم.</ref>. | ||
[[مردمان]] فرمانبردار، اخلاصکیش، [[نیکوکار]]، عزّتمند، [[قناعتپیشه]]، [[دینباور]]، ستمدیده، بردبار، پاکزاد، نیکسرشت، [[پاکدل]]، و خوشقلب (میباشند)<ref>مختصر بصائر الدرجات، ص۱۸۸- ۱۸۹.</ref> که دلهایی سختتر از پولاد دارند، و اگر بر کوهساری آهنین بگذرند از هم میپاشد<ref>الزام الناصب، ج۱، ص۶۷.</ref>، همچون مشک، همواره خوشبویند، و همچون [[ماه]] تابان، پیوسته فروزان<ref>کمال الدین، باب ۲۴، ح۱۱، با ترجمه فارسی، ج۱، ص۳۸۴. و عربی، ج۱، باب ۲۴، ص۲۶۸، ح۱۲.</ref>، از سر نیزه تیزترند، و از شیر بیشه دلیرتر<ref>بحار الانوار، ج۵۲، ص۳۱۸، ح۱۸، باب ۲۷.</ref>. آری! آنان، [[پارسایان]] شب و شیرمردان روزند<ref>منتخب الاثر، ص۴۹۰، ح۱.</ref>. | |||
هرکس بخواهد که به هنگام [[رستاخیز]] [[حضرت مهدی]]{{ع}} از [[یاران]] او باشد، باید به خصایص فوق خود را بیاراید و در ایّام [[غیبت]]، به [[آداب]] و [[عقاید]] [[دینی]] خویش تمسّک جوید، و نگذارد [[شیطان]] در او [[شکّ و تردید]] راه دهد<ref>بحار الانوار، ج۵۱، ص۶۸، ح۱۰ و اثبات الهداة، ج۳، ص۴۵۹، ح۹۷.</ref>، [[شناخت]] و [[معرفت]] خویش را راست و درست گرداند، بر [[ایمان]] و [[یقین]] خویش بیفزاید، و [[تسلیم]] [[خاندان پیامبر]] شود به حدّی که در دلش چیزی نیابد که او را از [[فرمان]] آنها بازدارد"<ref>کمال الدین، باب ۳۱، ص۳۲۴، ح۸ و با ترجمه فارسی ج۱، ص۴۴۰.</ref>»<ref>[[سید اسدالله هاشمی شهیدی|هاشمی شهیدی، سید اسدالله]]، [[ظهور حضرت مهدی از دیدگاه اسلام و مذاهب و ملل جهان (کتاب)|ظهور حضرت مهدی از دیدگاه اسلام و مذاهب و ملل جهان]]، ص۲۰۸.</ref>. | |||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۲۹۶: | خط ۳۳۴: | ||
:::::*'''معیارهای فردی''': از قلمروهای مهم و زیربنایی [[انتظار]]، بُعد [[توحیدی]] آن است. [[انسان]] [[منتظر]] همیشه متوجه [[خداوند]] و به وجودآورنده تمام هستیهاست، زیرا همواره چشم به راه فرجی است که به [[اراده خداوند]] تحقق خواهد یافت. و قهرمان و [[کارگزار]] آن [[انسان]] الاهی و [[بنده]] فرمانبردار [[دستور]] [[حق]] است و [[خلیفه]] [[خدا]] و [[ولی امر]] او در [[زمین]] و اجتماعات انسانی میباشد. [[انسان]] [[منتظر]] چشم به راه کسی است که، [[بنده]] و [[خلیفه]] خداست و به امر [[خدا]] برای به [[اجرا]] درآوردن آن خدایی و [[نجات]] [[جامعه بشری]] [[قیام]] خواهد کرد. پس [[فرج]] و رهایی به دست خداست و [[نجاتبخش]] و فرجرسان [[مأمور]] ویژه الاهی است. بنابراین، [[منتظر]] در همه حال متوجه [[خداوند متعال]] است و این معیار [[توحیدی]] [[انتظار]] است، که در درون و [[اندیشه]] [[انسان]] [[منتظر]] به ژرفی نفوذ کرده است. | :::::*'''معیارهای فردی''': از قلمروهای مهم و زیربنایی [[انتظار]]، بُعد [[توحیدی]] آن است. [[انسان]] [[منتظر]] همیشه متوجه [[خداوند]] و به وجودآورنده تمام هستیهاست، زیرا همواره چشم به راه فرجی است که به [[اراده خداوند]] تحقق خواهد یافت. و قهرمان و [[کارگزار]] آن [[انسان]] الاهی و [[بنده]] فرمانبردار [[دستور]] [[حق]] است و [[خلیفه]] [[خدا]] و [[ولی امر]] او در [[زمین]] و اجتماعات انسانی میباشد. [[انسان]] [[منتظر]] چشم به راه کسی است که، [[بنده]] و [[خلیفه]] خداست و به امر [[خدا]] برای به [[اجرا]] درآوردن آن خدایی و [[نجات]] [[جامعه بشری]] [[قیام]] خواهد کرد. پس [[فرج]] و رهایی به دست خداست و [[نجاتبخش]] و فرجرسان [[مأمور]] ویژه الاهی است. بنابراین، [[منتظر]] در همه حال متوجه [[خداوند متعال]] است و این معیار [[توحیدی]] [[انتظار]] است، که در درون و [[اندیشه]] [[انسان]] [[منتظر]] به ژرفی نفوذ کرده است. | ||
::::::معیار دیگر [[انتظار]]، معیار نبوتی آن، و توجه به [[پیامبران]] و [[مکتب]] آنان میباشد. [[انسان]] [[منتظر]] همیشه چشم به [[قیام]] و [[ظهور]] [[پیشوایی]] دوخته است که دارای [[صفات پیامبران]] است و در ژرفنگری، [[استواری]]، نستوهی، [[خستگیناپذیری]]، هدفگرایی، دینباوری، انساندوستی، [[ایثار]] و [[فداکاری]] چون آنان است، هر کس [[دوست]] دارد [[آدم]] و [[نوح]] و [[ابراهیم]] و [[موسی]] و [[عیسی]] و [[داوود]] و... و [[پیامبر اکرم]]{{صل}} را ببیند، میتواند آنان را در [[مهدی]]{{ع}} ببیند و راه و روش و [[اندیشه]] و عمل این [[رهبران]] خدایی را در [[اندیشه]] و عمل [[امام موعود]] بیکم و کاست بنگرد، زیرا که [[امام مهدی]]{{ع}} تجسم راستینِ همه انسانهای [[برتر]] و الاهی و تجلی دوباره رهبرانِ به [[حق]] خدایی است. | ::::::معیار دیگر [[انتظار]]، معیار نبوتی آن، و توجه به [[پیامبران]] و [[مکتب]] آنان میباشد. [[انسان]] [[منتظر]] همیشه چشم به [[قیام]] و [[ظهور]] [[پیشوایی]] دوخته است که دارای [[صفات پیامبران]] است و در ژرفنگری، [[استواری]]، نستوهی، [[خستگیناپذیری]]، هدفگرایی، دینباوری، انساندوستی، [[ایثار]] و [[فداکاری]] چون آنان است، هر کس [[دوست]] دارد [[آدم]] و [[نوح]] و [[ابراهیم]] و [[موسی]] و [[عیسی]] و [[داوود]] و... و [[پیامبر اکرم]]{{صل}} را ببیند، میتواند آنان را در [[مهدی]]{{ع}} ببیند و راه و روش و [[اندیشه]] و عمل این [[رهبران]] خدایی را در [[اندیشه]] و عمل [[امام موعود]] بیکم و کاست بنگرد، زیرا که [[امام مهدی]]{{ع}} تجسم راستینِ همه انسانهای [[برتر]] و الاهی و تجلی دوباره رهبرانِ به [[حق]] خدایی است. | ||
محور مهم دیگر [[انتظار]]، توجه به [[کتاب خداوند]]، [[قرآن]]، میباشد. زیرا که [[مهدی]]{{ع}} [[دانا]] به [[اسرار]] و رموز [[قرآن]] و [[زندهکننده]] همه [[احکام]] و برنامههای آن است و انسانی که [[منتظر ظهور]] او میباشد، [[منتظر]] روزی است که [[احکام]] [[قرآن]] جهانگیر شود و بر سراسر [[جهان]] [[حاکمیت]] یابد و [[کتاب آسمانی]] برنامه [[زندگی]] [[انسان]] گردد. و به همه راهها و برنامههایی که غیر [[قرآنی]] باشد و یا ناسازگار با [[تعالیم]] [[وحی]]، پشت میکند و آنها را پوک و بیهوده میانگارد. و این توجه به [[قرآن کریم]] و [[هدایت]] آن است. رهآورد این [[بینش]]، گرایشِ اصولی به [[قرآن]] و [[حاکمیت]] بخشیدن به [[تعالیم]] آن در همه پهنههای حیات فردی و [[اجتماعی]] است. معیار حیاتی دیگر [[انتظار]]، [[اعتقاد به امامت]] و [[رهبری]] است. [[مهدی]]{{ع}} [[وصی]] و آخرین [[جانشین پیامبر]] است. تمامی [[امامان]] او را یاد کردهاند<ref>به فصل نخست (مفهوم انتظار) مراجعه شود.</ref>. او [[فرزند]] و یادگار آنان و ادامهدهنده راهشان است و [[انتظار ظهور]] او بزرگترین تأکید بر اصل [[امامت]] و [[رهبری]] است. | |||
::::::محور دیگر [[انتظار]]، بُعد [[عدل]] و [[دادگری]] است. انسانی که چشم به [[راه مهدی]]{{ع}} است، [[منتظر ظهور]] [[عدل]]، عدلی فراگیر و جهانی است و [[مهدی]] [[مظهر]] اسماء الاهی میباشد. که یکی از اسماء و صفات الاهی «[[عدل]] و [[عادل]]» است. و اوست که جهانِ سرشارِ از [[بیداد]] را سرشار از داد میسازد و عدلِ الاهی را در سراسر [[جهان]] سایه گستر میکند. پس [[انتظار]] یعنی [[منتظر]] انسانی بودن که با [[قیام]] او [[عدل و داد]] تمامی [[جهان]] را فرا خواهد گرفت، پس از آنکه از [[ظلم]] و [[بیداد]] پر شده باشد. نتیجه اصولی و بنیادیِ این [[اندیشه]]، رویکرد جدی به اصول [[عدالت اجتماعی]] است برای [[زمینهسازی]] [[عدالت]] مطلقِ [[مهدوی]]. | ::::::محور دیگر [[انتظار]]، بُعد [[عدل]] و [[دادگری]] است. انسانی که چشم به [[راه مهدی]]{{ع}} است، [[منتظر ظهور]] [[عدل]]، عدلی فراگیر و جهانی است و [[مهدی]] [[مظهر]] اسماء الاهی میباشد. که یکی از اسماء و صفات الاهی «[[عدل]] و [[عادل]]» است. و اوست که جهانِ سرشارِ از [[بیداد]] را سرشار از داد میسازد و عدلِ الاهی را در سراسر [[جهان]] سایه گستر میکند. پس [[انتظار]] یعنی [[منتظر]] انسانی بودن که با [[قیام]] او [[عدل و داد]] تمامی [[جهان]] را فرا خواهد گرفت، پس از آنکه از [[ظلم]] و [[بیداد]] پر شده باشد. نتیجه اصولی و بنیادیِ این [[اندیشه]]، رویکرد جدی به اصول [[عدالت اجتماعی]] است برای [[زمینهسازی]] [[عدالت]] مطلقِ [[مهدوی]]. | ||
::::::بُعد دیگر [[انتظار]]، [[اعتقاد]] به [[معاد]] و بازگشت [[انسان]] به نزد [[خداوند]] و پایان این [[زندگی]] و شروع زندگیِ اصلی میباشد و این مسأله در سه جهت نمایان است: | ::::::بُعد دیگر [[انتظار]]، [[اعتقاد]] به [[معاد]] و بازگشت [[انسان]] به نزد [[خداوند]] و پایان این [[زندگی]] و شروع زندگیِ اصلی میباشد و این مسأله در سه جهت نمایان است: | ||
خط ۳۷۰: | خط ۴۰۹: | ||
| پاسخ = آقای '''[[یوسف مدن]]'''، در کتاب ''«[[روانشناسی انتظار ۱ (کتاب)|روانشناسی انتظار]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = آقای '''[[یوسف مدن]]'''، در کتاب ''«[[روانشناسی انتظار ۱ (کتاب)|روانشناسی انتظار]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«منظور ما از [[منتظران]] مجموعه افرادی هستند که به [[امام]] [[مهدی منتظر]]{{ع}} و متولد شده و موجود بالفعل، زنده و [[غایب]] [[ایمان]] دارند. کسی که در میان ما در [[زمین]] پهناور [[خداوند]] [[پنهان]] از چشم [[مردم]] [[زندگی]] میکند. | ::::::«منظور ما از [[منتظران]] مجموعه افرادی هستند که به [[امام]] [[مهدی منتظر]]{{ع}} و متولد شده و موجود بالفعل، زنده و [[غایب]] [[ایمان]] دارند. کسی که در میان ما در [[زمین]] پهناور [[خداوند]] [[پنهان]] از چشم [[مردم]] [[زندگی]] میکند. | ||
این افراد در زمان [[پیامبر]] حضور نداشتند و او را ندیدند و [[حجت]] نیز از ایشان [[پنهان]] است؛ اما آنها با سیاهی مرکب روی کاغذ سفید [[ایمان]] آوردند یعنی با [[روایات]] و سخنانی که [[بشارت]] [[مهدی]] را دادهاند؛ همچنین به [[اصول اسلام]] و ارکان و [[فروع]] آن [[ایمان]] آوردند و در [[انتظار امام]] [[غایب]] خود هستند که نام، صفات و نشانههای مشخص دارد؛ در دوره [[غیبت طولانی]] او صبوری میکنند و به [[علت]] ایمانشان به [[غیب]] بر [[محبت]] و [[ولایت]] او باقی و به [[عدالت]] او علاقهمند هستند. همانا ایشان کسانی هستند که [[خداوند]] در کتاب خود آنها را توصیف کرده است هنگامی که فرمود: {{متن قرآن|هُدًى لِلْمُتَّقِينَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ...}}<ref>«... رهنمودی برای پرهیزگاران است همان کسانی که «غیب» را باور دارند» سوره بقره، آیه ۲-۳.</ref><ref>ینابیع الموده، قندوزی، ج۳، ص۱۰۱؛ المحجة فیما نزل فی القائم الحجة، فقیه بزرگ بحرین علامه سید هاشم توبلانی، ص۱۶-۱۷.</ref>»<ref>[[یوسف مدن]]، [[روانشناسی انتظار ۱ (کتاب)|روانشناسی انتظار]]، ص ۱۷۰.</ref>. | |||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۳۸۲: | خط ۴۲۲: | ||
:::::#[[دوست]] داشتن [[ظهور امام]]{{ع}}: فرد [[معتقد]] به [[ظهور امام]]، هر مقدار [[ظهور]] [[موعود]] را [[دوست]] داشته باشد، بر شدت انتظارش افزوده شده و برای [[ظهور]] لحظه شماری میکند؛ زیرا که تصویر روشنی از [[زمان ظهور]] دارد. | :::::#[[دوست]] داشتن [[ظهور امام]]{{ع}}: فرد [[معتقد]] به [[ظهور امام]]، هر مقدار [[ظهور]] [[موعود]] را [[دوست]] داشته باشد، بر شدت انتظارش افزوده شده و برای [[ظهور]] لحظه شماری میکند؛ زیرا که تصویر روشنی از [[زمان ظهور]] دارد. | ||
:::::#[[دوست]] داشتن [[مهدی موعود]]{{ع}}: با وجود علاقه، [[محبت]] و دلبستگی فراوان درون فرد [[معتقد]] نسبت به [[امام]]، انتظارش نسبت به [[ظهور]] آن [[حضرت]] شدیدتر خواهد بود. | :::::#[[دوست]] داشتن [[مهدی موعود]]{{ع}}: با وجود علاقه، [[محبت]] و دلبستگی فراوان درون فرد [[معتقد]] نسبت به [[امام]]، انتظارش نسبت به [[ظهور]] آن [[حضرت]] شدیدتر خواهد بود. | ||
عوامل یاد شده باعث ایجاد حالت [[انتظار]] در فرد بوده و نبود و یا کمبود این عوامل در [[ضعف]] [[انتظار]] مؤثر است و فرد [[مقید]] به [[انجام وظیفه]] [[انتظار]]، با تقویت این مقدمات به عنوان یک [[منتظر واقعی]] محسوب میشود»<ref>[[سکینه طاووسی|طاووسی، سکینه]]، [[انتظار از دیدگاه اهل بیت (کتاب)|انتظار از دیدگاه اهل بیت]]، ص 21-22.</ref>. | |||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش |