بحث:ویژگی‌های علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

Page contents not supported in other languages.
از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:
در پایان نامه: علم لدنی در قرآن و حدیث
در پایان نامه: علم لدنی در قرآن و حدیث


از آنچه در اخبار –و نیز قرآن کریم- در رابطه با شخیصت علمی امام آمده، روشن می‌شود آنان برگزیدگانی هستند که با عنایت خاص الهی از قدرت دید و بینشی فراتر از سطح این جهان و حوادث آن، برخوردارند. آنان به کنه جهان واقف، از اسرار قرآن آگاه، و به حوادث غیبی و سرگذشت‌های آینده مطّلعند. آنان، جز از دانش غیبی سخن نمی‌گویند و آنچه بر زبان می‌آورند، یا به تعلیم رسول الله {{صل}} است، و یا به افاضۀ مقام رحمانی.
::::::از آنچه در اخبار و نیز قرآن کریم در رابطه با شخیصت علمی [[امام]] آمده، روشن می‌شود آنان برگزیدگانی هستند که با عنایت خاص الهی از قدرت دید و بینشی فراتر از سطح این جهان و حوادث آن، برخوردارند. آنان به کنه جهان واقف، از اسرار قرآن آگاه، و به حوادث غیبی و سرگذشت‌های آینده مطّلعند. آنان، جز از دانش غیبی سخن نمی‌گویند و آنچه بر زبان می‌آورند، یا به تعلیم [[رسول الله]]{{صل}} است، و یا به افاضۀ مقام رحمانی. در ترسیمی از سیمای علمی [[امام]]، توسط [[امام باقر]]{{ع}} می‌خوانیم: [[امام]] باید در اوج علم و معرفت و بر قلّۀ رفیع بینش باشد تا بتواند قافله سالار رهروان طریق کمال باشد. او باید علم و بینش خود را از سرچشمۀ زلال حقیقت گرفته و دست پروردۀ عنایات غیبی الهی باشد تا با آگاهی از اسرار هستی، مربّی حقیقی انسان‌ها و راهنمای آدمها به سوی مقصد الهی و خیر و سعادت دنیا و آخرت باشد. از این‌رو در روایات اسلامی، از [[امام]] به عنوان "خزانه‌دار علم خدا" و "ترجمان [[وحی]] الهی" نام برده شده است:
در ترسیمی از سیمای علمی امام، توسط امام باقر {{ع}} می‌خوانیم:
:::::#'''خزانه دار علم الهی:''' {{عربی|اندازه=150%|«عَنِ الْإِمَامِ الْبَاقِر {{ع}}: نَحْنُ‏ خُزَّانُ‏ عِلْمِ‏ اللَّهِ‏ وَ نَحْنُ‏ تَرَاجِمَةُ وَحْيِ‏ اللَّه‏»}}<ref>کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۱۹۲، ح ۳ و ص ۲۹۶، ح ۶ در حدیث اخیر، به جای «وحی» کلمۀ «أمر» آمده است.</ref>. و نیز [[رسول خدا]]{{صل}}، [[حضرت علی]]، [[امام باقر]] و [[امام صادق]]{{عم}}، صریحاً [[اهل بیت]]{{عم}} را وارث علم انبیاء معرفی فرموده‌اند.
«امام باید در اوج علم و معرفت و بر قلّۀ رفیع بینش باشد تا بتواند قافله سالار رهروان طریق کمال باشد. او باید علم و بینش خود را از سرچشمۀ زلال حقیقت گرفته و دست پروردۀ عنایات غیبی الهی باشد تا با آگاهی از اسرار هستی، مربّی حقیقی انسان‌ها و راهنمای آ«ها به سوی مقصد الهی و خیر و سعادت دنیا و آخرت باشد.» (ر.ک. کلینی، پیشین، کتاب الحجه، برگرفته از سخنان امام باقر {{ع}} راجع به «علم امام».)
:::::#'''وارثان علوم انبیاء:'''{{عربی|اندازه=150%|« عَن‏ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ‏ نَحْنُ وَرَثَةُ كِتَابِ‏ اللَّهِ‏ وَ نَحْنُ‏ صَفْوَتُهُ‏»}}<ref>حسن بن سلیمان الحلی، مختصر بصائر الدرجات، ص ۶۳.</ref>. در زیارت جامعه نیز می‌خوانیم: {{عربی|اندازه=150%|« السَّلَامُ‏ عَلَى‏ أَئِمَّةِ الْهُدَى‏ وَ مَصَابِيحِ الدُّجَى وَ أَعْلَامِ التُّقَى وَ ذَوِي النُّهَى وَ أُولِي الْحِجَى وَ كَهْفِ الْوَرَى وَ وَرَثَةِ الْأَنْبِيَاءِ وَ الْمَثَلِ الْأَعْلَى وَ الدَّعْوَةِ الْحُسْنَى وَ حُجَجِ اللَّهِ عَلَى أَهْلِ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ وَ الْأُولَى وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُه‏‏»}} و بالأخره صفاتی چون؛ اعلم الناس، راسخون فی العلم، معدن العلم و عیش العلم، تنها زیبندۀ دانش آنان است.
:::::#'''داناترین مردم:'''{{عربی|اندازه=150%|«عَنِ الْإِمَامِ الرِّضَا {{ع}}: إِنَّ الْأَنْبِيَاءَ وَ الْأَئِمَّةَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ يُوَفِّقُهُمُ اللَّهُ، وَ يُؤْتِيهِمْ مِنْ مَخْزُونِ عِلْمِهِ وَ حِكَمِهِ مَا لَايُؤْتِيهِ غَيْرَهُمْ؛ فَيَكُونُ عِلْمُهُمْ فَوْقَ عِلْمِ أَهْلِ الزَّمَانِ، فِي قَوْلِهِ تَعَالَى:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|أَ فَمَنْ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ يُتَّبَعَ أَمَّنْ لا يَهِدِّي إِلَّا أَنْ يُهْدى‏ فَما لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ}}﴾}}<ref>سوره یوسف، آیه: ۳۵.</ref> وَ قَوْلِهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالى‏: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَ مَنْ يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْراً كَثِيراً}}﴾}}<ref>سوره بقره، آیه: ۲۶۹.</ref> وَ قَوْلِهِ فِي طَالُوتَ: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاهُ عَلَيْكُمْ وَ زادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَ الْجِسْمِ وَ اللَّهُ يُؤْتِي مُلْكَهُ مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِيمٌ}}﴾}} <ref>سوره بقره، آیه: ۲۴۷.</ref>»}}
:::::#'''راسخان در علم:'''{{عربی|اندازه=150%|«الْإِمَامِ الصَّادِق‏ {{ع}}: نَحْنُ‏ الرَّاسِخُونَ‏ فِي‏ الْعِلْمِ‏ وَ نَحْنُ نَعْلَمُ تَأْوِيلَه‏‏‏»}}<ref>کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۲۱۳، ح ۱</ref>


از این‌رو در روایات اسلامی، از امام به عنوان «خزانه‌دار علم خدا» و «ترجمان وحی الهی» نام برده شده است:
:::::#'''معدن و سرچشمه علم:'''
 
أ- خزانه دار علم الهی:
 
عَن الإمام الباقر {{ع}}: «نحن خزّان علم الله، و نحن تراجمة وحی الله» (همان، ج 1، ص 192، ح 3 و ص 296، ح 6 [در حدیث اخیر، به جای «وحی» کلمۀ «أمر» آمده است]. و نیز ر.ک. محمدباقر مجلسی، پیشین، ج 26، صفحات 105 الی 109. و أبوجعفر محمد بن الحسن الصّفار، پیشین، ص 103.)
و نیز رسول خدا {{صل}}، حضرت علی {{ع}}، امام باقر و امام صادق {{عم}}، صریحاً اهل بیت {{عم}} را وارث علم انبیاء معرفی فرموده‌اند.
 
ب- وارثان علوم انبیاء:
 
عن الصادق {{ع}}: «نحن ورثة الأنبیاء، و ورثة کتاب الله، و نحن صفوته.» (حسن بن سلیمان الحلی، پیشین، ص 63. و نیز ر.ک. کلینی، ج 1، ص 224، ح 222، ح 2. و الحسن بن ابی الحسن الدیلمی، پیشین، ص 464. همچنین شیخ مفید، الإرشاد...، پیشین، ج 1، ص 233.)
 
در زیارت جامعه نیز می‌خوانیم: «السلام علی ائمة  الهدی، و مصابیح الدجی، أعلام التقی، و ذوی النُهی و اولی الحجی، و الکهف الوری، و ورثة الأنبیاء و المثل الأعلی، و الدعوة الحسنی، و حجج الله علی أهل الدنیا و الأخرة و الأولی، و رحمة الله و برکاته.»
و بالأخره صفاتی چون؛ اعلم الناس، راسخون فی العلم، معدن العلم و عیش العلم، تنها زیبندۀ دانش آنان است.
 
ج- داناترین مردم
عن الإمام الرضا {{ع}}: «إنّ الأنبیاء و الأئمة صلوات الله علیهم، یوفّقهم، الله و یؤتیهم من مخزون علمه و حکمه مالا یؤتیه غیرهم، فیکون علمهم فوق علم أهل الزمان فی قوله تعالی: « ... أَفَمَن يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَن يُتَّبَعَ أَمَّن لاَّ يَهِدِّيَ إِلاَّ أَن يُهْدَى ... [یونس 10: 35]» و قوله تبارک و تعالی: « ... وَمَن يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْرًا كَثِيرًا ... [بقره 2: 269]» و قوله فی طالوت: « ... إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ ... [بقره 2: 247]».
د- راسخان در علم:
 
الإمام الصادق {{ع}}: «نحن الراسخون فی العلم، و نحن نعلم تأویله» (کلینی، پیشین، ج 1، ص 213، ح 1. و ابوجعفر محمد بن الحسن الصّفار، پیشین، ص 204، ح 5: «ما راسخون در علم هستیم و به تأویل قرآن آگاهیم.» و عبدالحسین طیّب، پیشین، ج 3، ص 112 الی 114 ذیل آیۀ 7 / آل عمران.)
 
هـ - معدن و سرچشمه علم:


الامام زین العابدین {{ع}}: «ما ینقم الناس منّا! فنحن و الله شجرة النبوّة، و بیت الرَّحمة، و معدن العلم و مختلف الملائکة» (کلینی، پیشین، ج 1، ص 122، ج 1: «ما راسخون در علم هستیم و ما تأویل قرآن را می‌دانیم.»)
الامام زین العابدین {{ع}}: «ما ینقم الناس منّا! فنحن و الله شجرة النبوّة، و بیت الرَّحمة، و معدن العلم و مختلف الملائکة» (کلینی، پیشین، ج 1، ص 122، ج 1: «ما راسخون در علم هستیم و ما تأویل قرآن را می‌دانیم.»)
خط ۳۹: خط ۲۰:


ص110الی112
ص110الی112


==فعلا در بحث بماند==
==فعلا در بحث بماند==

نسخهٔ ‏۳۱ ژانویهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۶:۲۴

زهرةالسادات میرترابی حسینی

در پایان نامه: علم لدنی در قرآن و حدیث

از آنچه در اخبار و نیز قرآن کریم در رابطه با شخیصت علمی امام آمده، روشن می‌شود آنان برگزیدگانی هستند که با عنایت خاص الهی از قدرت دید و بینشی فراتر از سطح این جهان و حوادث آن، برخوردارند. آنان به کنه جهان واقف، از اسرار قرآن آگاه، و به حوادث غیبی و سرگذشت‌های آینده مطّلعند. آنان، جز از دانش غیبی سخن نمی‌گویند و آنچه بر زبان می‌آورند، یا به تعلیم رسول الله(ص) است، و یا به افاضۀ مقام رحمانی. در ترسیمی از سیمای علمی امام، توسط امام باقر(ع) می‌خوانیم: امام باید در اوج علم و معرفت و بر قلّۀ رفیع بینش باشد تا بتواند قافله سالار رهروان طریق کمال باشد. او باید علم و بینش خود را از سرچشمۀ زلال حقیقت گرفته و دست پروردۀ عنایات غیبی الهی باشد تا با آگاهی از اسرار هستی، مربّی حقیقی انسان‌ها و راهنمای آدمها به سوی مقصد الهی و خیر و سعادت دنیا و آخرت باشد. از این‌رو در روایات اسلامی، از امام به عنوان "خزانه‌دار علم خدا" و "ترجمان وحی الهی" نام برده شده است:
  1. خزانه دار علم الهی: «عَنِ الْإِمَامِ الْبَاقِر (ع): نَحْنُ‏ خُزَّانُ‏ عِلْمِ‏ اللَّهِ‏ وَ نَحْنُ‏ تَرَاجِمَةُ وَحْيِ‏ اللَّه‏»[۱]. و نیز رسول خدا(ص)، حضرت علی، امام باقر و امام صادق(ع)، صریحاً اهل بیت(ع) را وارث علم انبیاء معرفی فرموده‌اند.
  2. وارثان علوم انبیاء:« عَن‏ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ‏ نَحْنُ وَرَثَةُ كِتَابِ‏ اللَّهِ‏ وَ نَحْنُ‏ صَفْوَتُهُ‏»[۲]. در زیارت جامعه نیز می‌خوانیم: « السَّلَامُ‏ عَلَى‏ أَئِمَّةِ الْهُدَى‏ وَ مَصَابِيحِ الدُّجَى وَ أَعْلَامِ التُّقَى وَ ذَوِي النُّهَى وَ أُولِي الْحِجَى وَ كَهْفِ الْوَرَى وَ وَرَثَةِ الْأَنْبِيَاءِ وَ الْمَثَلِ الْأَعْلَى وَ الدَّعْوَةِ الْحُسْنَى وَ حُجَجِ اللَّهِ عَلَى أَهْلِ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ وَ الْأُولَى وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُه‏‏» و بالأخره صفاتی چون؛ اعلم الناس، راسخون فی العلم، معدن العلم و عیش العلم، تنها زیبندۀ دانش آنان است.
  3. داناترین مردم:«عَنِ الْإِمَامِ الرِّضَا (ع): إِنَّ الْأَنْبِيَاءَ وَ الْأَئِمَّةَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ يُوَفِّقُهُمُ اللَّهُ، وَ يُؤْتِيهِمْ مِنْ مَخْزُونِ عِلْمِهِ وَ حِكَمِهِ مَا لَايُؤْتِيهِ غَيْرَهُمْ؛ فَيَكُونُ عِلْمُهُمْ فَوْقَ عِلْمِ أَهْلِ الزَّمَانِ، فِي قَوْلِهِ تَعَالَى:﴿﴿أَ فَمَنْ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ يُتَّبَعَ أَمَّنْ لا يَهِدِّي إِلَّا أَنْ يُهْدى‏ فَما لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ[۳] وَ قَوْلِهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالى‏: ﴿﴿وَ مَنْ يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْراً كَثِيراً[۴] وَ قَوْلِهِ فِي طَالُوتَ: ﴿﴿إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاهُ عَلَيْكُمْ وَ زادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَ الْجِسْمِ وَ اللَّهُ يُؤْتِي مُلْكَهُ مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِيمٌ [۵]»
  4. راسخان در علم:«الْإِمَامِ الصَّادِق‏ (ع): نَحْنُ‏ الرَّاسِخُونَ‏ فِي‏ الْعِلْمِ‏ وَ نَحْنُ نَعْلَمُ تَأْوِيلَه‏‏‏»[۶]
  1. معدن و سرچشمه علم:

الامام زین العابدین (ع): «ما ینقم الناس منّا! فنحن و الله شجرة النبوّة، و بیت الرَّحمة، و معدن العلم و مختلف الملائکة» (کلینی، پیشین، ج 1، ص 122، ج 1: «ما راسخون در علم هستیم و ما تأویل قرآن را می‌دانیم.»)

و – حیات علم:

الامام علی (ع): «و اعلموا أنّکم لن تعرفوا الرشد حتی تعرفوا ترکه، و لن تاخذوا بمیثاق الکتاب حتی تعرفوا الذی نقضه، و لن تمسکوا به حتی تعرفوا الذی نبذه. فالتمسوا ذلک من عند اهله، فانهم عیش العلم، و موت الجهل. هم الذین یخبرکم حکمهم (حلمهم) عن علمهم، وصمتهم عن منطقهم، و ظاهرهم عن باطنهم، لا یخالفون الذین و لا یختلفون فیه، فهو بینهم شاهد صادق، وصامت ناطق.» (پاورقی کلینی، پیشین، ج 8، ص 390، ح 586 و نهج البلاغه، خطبۀ 147: «آگاه باشید، هیچ‌گاه راه حقّ را نخواهید شناخت مگر اینکه، آنها را که آن را ترک گفته‌اند، بشناسید، و هرگز به پیمان قرآن وفادار نخواهید بود، مگر اینکه از کسی که آن پیمان را شکسته است، آگاه باشید، و هرگز به آن تمسک نخواهید جست مگر اینکه به کسی که آن را دور انداخته پی‌ببرید. و (این آگاهی‌ها را) از اهلش بخواهید، زیرا آنها زندگی علم، و مرگ جهلند: آنهایند که حکمشان شما را از علمشان، و سکوتشان شما را از منطقشان، و ظاهرشان از باطنشان آگاهی می‌دهد. اینان نه با دین مخالفت می‌کنند و نه در آن اختلاف دارند، بنابراین، دین در میان آنان گواهی است صادق و ساکتی است سخنگو.»)



ص110الی112

فعلا در بحث بماند

در پایان نامه علم غیب در روایات

ويژگي هاي علم امام ع

1- علم امام ارادي است امام صادق(ع) مي فرمايد هرگاه امام اراده نمايد كه چيزي را بداند خداوند امام را برآن چيز آگاه مي سازد. مفهوم علم ارادي آنچه كه از روايات فوق بدست مي آيد اين است كه علم ارادي به اين معنا است كه امام هر گاه اراده كند كه چيزي را بداند ميداند و در كيفيت اين آگاهي يافتن روايات عمودي از نور را مطرح مي كند كه آن وسيله شناخت امام و اطلاع يافتن او بر امور است. چگونگي اطلاع از وقايع براساس علم ارادي عمود از نور وسيله شناخت امام(ع)بر اشياء أبي عبد الله ع قال: إن الله إذا أراد أن يخلق الإمام أنزل قطرة من ماء المزن فيقع على كل شجرة فيأكل منه ثم يواقع فيخلق الله الإمام فيسمع الصوت في بطن أمه فإذا وقع على الأرض رفع له منار من نور يرى أعمال العباد2 أبو عبد الله ع: قرارداده مي شود ستوني از نور از آسمان تا زمين براي امام و امام توسط آن نور اعمال بندگان رامي بيند

أبا جعفر ع يقول: امام صادق(ع) مي فرمايد هرگاه امام اراده نمايد كه چيزي را بداند خداوند امام را برآن چيز آگاه مي سازد. أبا جعفر ع يقول: إن الإمام ... يرفع له عمودا من نور يرى به أعمال العباد امام باقر(ع) مي فرمايد همانا براي امام ستوني از نور برافراشته مي شود كه امام بواسطه آن اعمال بندگان را مي بيند. رواياتي بسيار زيادي به اين مضمون از امام صادق و امام باقر ع در منابع حديثي شيعه نقل شده است

2- افزايش علمي آنها از ناحيه خداوند و موهبت الهي است سليمان ديلمي مي گويد از امام صادق ع پرسيدم كه از شما بارها شنيد م كه مي گوييد: اگر ما افزايش علمي پيدا نكنيم بدون علم مي مانيم فرمود اما حلال و حرام را خداوند بطور كامل بر پيامبر اش فرو فرستاده است و امام در حلال حرام افزايش علمي پيدا نمي كند به او گفتم پس اين افزايش چيست؟ فرمود در سائر چيزها غير از حلال و حرام گفتم آيا بر چيزي افزايش علمي پيدا مي كنيد كه بر پيامبر مخفي باشد و آنرا نداند فرمود خير علم از نزد خدا بيرون مي آيد فرشته آنرا نزد پيامبر مي آورد و مي گويد اي محمد پروردگارت به تو چنين و چنان دستور مي دهد پيامبر مي فرمايد: آنرا نزد علي ببر پيوسته آنرا چنين نزد يك به يك مي برد تا اينكه به ما مي رسد و غير ممكن است كه امام چيزي را بداند كه پيامبر خدا و امام پيش از او نداندامام رضا ع و امام صادق ع می فرماید ما افزايش علمی پيدا می کنيم و اگر افزايش علمی نداشته باشيم بی علم می مانيم1 زراره از امام باقر ع نقل مي كند كه حضرت مي فرمود: اگر ما افزايش علمي نداشته باشيم بي علم مي مانيم زراره مي پرسد آيا چيزي بر علم شما افزوده مي شود كه پيامبر ص نداند حضرت در پاسخ مي فرمايد اگر آن چيز باشد ابتدا بر پيامبر نازل مي شود سپس بر امامان معصوم ع تا اينكه به ما مي رسد.

3- علم آنان از خزانه ي غيبي خداوند است امام باقر ع فرمود: به خدا قسم كه ما خزانه دار خدائيم در آسمان و زمين اش نه آنكه خزانه دار طلا يا نقره باشيم بلكه خزانه دار علم او هستيم . راوي بنام ابراهيم از امام صادق ع مي پرسد فدايت شوم در مورد اين آيه از قرآن كه مي فرمايد( يا رشك مي ورزند بر آنها بخاطر آنچه كه خداوند از فضل خود به آنها عنايت فرموده است همانا ما بر آل ابراهيم كتاب و حكمت عطا كرديم و براي آنان ملك عظيم ) شما چه مي فرماييد امام صادق ع مي فرمايد ما همان مردمي هستيم كه خداوند در اين آيه اشاره نمود، و ما آناني هستيم كه بر ما رشك مي ورزند و ما اهل ملك و حاكميت هستيم و ما وارثان انبياء ايم؛ در نزد ما عصاي موسي است و ما خزانه داران خدا در زمين ايم نه خزانه داران طلا و نقره و همانا از ماست رسول خدا و علي و حسن و حسين ع

4- علم آنان علم انبيا است و از طريق وراثت به آنان مي رسد امام باقر ع مي فرمايد رسول الله ص مي فرمود: همانا اولين وصي برروي زمين هديهْ خداوند فرزند آدم بود و هيچ نبي نيامده است مگر اينكه وصي داشته و تمامي انبياء صدوبيست هزار نفر بوده اند و از اين تعداد پنج تاي آنان اولوالعزم بودند كه عبارت اند از نوح، ابراهيم، موسي، عيسي، و محمد ع و علي ابن ابي طالب هديهْ بود از ناحيه خداوند براي حضرت محمد ص و او وارث علم اوصياء و كساني كه قبل از خودش بودند مي باشد اما حضرت محمد ص وارث علم انبياء و رسولان قبل از خود مي باشد.

امام صادق ع :همانا داود وارث علم انبياء بود و سليمان وارث علم او، و همانا محمد ص وارث علم سليمان است و ما وارث او، و در نزد ما و در نزد ما صحف ابراهيم و لوح هاي موسي است در ادامه راوي (ابوبصير) مي پرسد: آيا اين همان علم كامل است حضرت در جواب مي گويد نه اي ابامحمد اين علم نيست بلكه علم آن چيزي است كه در شب و روز و ساعتي پس از ساعتي و يا روزي پس از روزي ديگر ايجاد مي شود. 1

5- حديث آنها حديث پيامبر است امام صادق(ع) مي فرمايد: حديث من حديث پدرم و حديث او حديث جدم و حديث جدم حديث حسين(ع) و حديث حسين(ع) حديث حسن(ع) و حديث حسن(ع)حديث اميرالمومنين(ع) حديث اميرالمومنين(ع)حديث رسول الله(ص)و حديث رسول الله كلام خداوند(ج) مي باشد.

6- داناترين مردم3 امام باقر(ع)مي فرمايد كه پيامبر ص فرمود علي ابن ابي طالب و اوصياء بعد از او همانا داناتر از شما يند و من از پروردگارم خواسته ام كه جدايي نياندازد بين آنها و قرآن تا اينكه در حوض بر من وارد شوند.

امام صادق(ع) در مورد كلام خداوند كه فرمود اطاعت كنيد خدا و رسول و اولي الامر تان را مي فرمايد اين آيه در مورد علي ابن ابي طالب و حسن و حسين نازل شده است و رسول الله ص در باره آنان فرمود به آنان چيزي نياموزيد كه آنها از شما دانا تر اند4

7-راسخان در علم علي ع: ونحن الراسخون في العلم ونحن منار الهدي1 اباجعفر ع: قال الله ومايعلم تاْويله الا الله والراسخون في العلم نحن نعلمه2 ابي عبدالله ع: الراسخون في العلم اميرالموْمنين والائمه ع3 در اين سه روايت حضرات امام علي(ع)،امام باقر(ع)و امام صادق(ع) ائمه(ع) را راسخان در علم و آگاهان بر تاْويل آن معرفي مي نمايند ابوعبدالله ع: نحن الراسخون في العلم ونحن المحسودون الذين قال الله تعالي ام يحسدون الناس علي ما اتاهم الله من فضله4 در اين حديث امام صادق ضمن آنكه ائمه(ع) را راسخان در علم معرفي مي فرمايد ائمه(ع) را از مصداق اين آيهْ از قرآن معرفي مي كند كه مي فرمايد( مردم بر آنان رشك مي ورزند بخاطر آنچه كه خداوند از فضل خويش بر آنان عنايت فرموده است)

8- معدن علم ما درخت نبوتيم و محل فرودآمدن رسالت وجاي آمد و شد فرشتگان رحمت و كان هاي دانش و چشمه سار هاي بينش.

9- علم آنان احيا كننده دانش است علي ع:آنان زنده كنندگان دانش اند و ميرانند گان جهل، برد باري شان شما را از دانش شان خبر مي دهد و برون آنان از درون شان، و سكوت شان از حكمت شان خبر مي دهد.

صفحه 54 تا60

  1. کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۱۹۲، ح ۳ و ص ۲۹۶، ح ۶ در حدیث اخیر، به جای «وحی» کلمۀ «أمر» آمده است.
  2. حسن بن سلیمان الحلی، مختصر بصائر الدرجات، ص ۶۳.
  3. سوره یوسف، آیه: ۳۵.
  4. سوره بقره، آیه: ۲۶۹.
  5. سوره بقره، آیه: ۲۴۷.
  6. کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۲۱۳، ح ۱